توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    سلام برما وبربندگان صالح خدا

    سلام برمن وبراستاد عزیزم سلام به من وبه مریم عزیزم سلام به من وبه دوستای عزیزودوستداشتنیم

    سلام به ما که برگزیدیم خدای مهربانمان را تا ازصالحان زمین شویم وخدای مان مارابرگزیند

    خداروشکربابت حضورم دراین فضای توحیدی

    خداروشکربرای حضورم دراین فضای ابراهیمی که حنیف بود ومشرک نبود

    خدارو شکر از آموزه های ۵۴ مین روز تحولم باورهای نابتری از توحید رادرک کردم

    خداروشکر که مدارم بالاتر رفته ومراحل تکاملمو بهتر طی کردم که متن زیبای این فایل وصدای دلنشین استاد رو از باورهای خالصش بهتر شنیدم وگوشم شنواترشده بود وآماده تربرای شنیدن اسرارالهی

    واین یعنی بهدخودم باید تبریک بگم که لیلای عزیزم عفت قشنگم مبارکت باشه این محرم اسرارشدنت

    خوش اومدی به مداربالاتر عزیزدلم عزیزخدا برگزیده خدا شدنت مبارک چون توبرگزیدی یکتاپرستی رو پس بهترباورکن که میتونی برگزیده تربشی ومحرم تر فقط باید بهترباتمام وجودت درک کنی این مطالبو ودرعملت به فعل تبدیل کنی این دُرهای گرانبهارو

    اما براشتها ودلنوشتهای الهام شده از خدای هدایتگرم به قلب من :

    وقتی که این فایلو دیدم که بارگزاری شده وداشتم میخوندم متن الهی شو این سؤال همیشگی ذهنم رو دوباره شنیدم که

    آیا انسانهای برگزیده وبندگان صالح خدا وانبیا وهرکس که تاثیری شگرف در جهان هستی گذاشته تمام اینکارهاروفقط برای اینکه به ما درس بده انجام داده وبهتربگم رسالتش این بوده وفقط داشته به رسالتش ووظیفه ش به قول ما عمل میکرده یعنی میخواسته تشخیص راه درست وغلط روبه ما بیاموزه ؟؟

    تشخیص راه سعادت و خوشبختی رو یادمابده ؟؟ا با دیدن این فایل ذهنم این سوالو پرسیدو منو به چالش دعوت کرد تا ببینه من چند مرده حلاجم تا ببینم چقد یادگرفتم تواین مدت که توسایتم ودارم تلاش میکنم بدون تعصب همه چیزو بررسی کنم وقلبم گفت عزیزدلم اگه چیزی که تاحالا شنیدی وگاهی هم باورش کردی درست باشه واونافقط برای این زندگی کرده باشن ورفتارکرده باشن پس نظرات خودشون وباورهای خودشون چی میشه پس دیگه ختیاربه نظرت معنایی داره ؟؟

    قلبم گفت : اونام مثل همه ی انسانهای دیگه اومدن

    که خودشونوتجربه کنن خودواقعی شون که متصل به منبع هستی ودراین طی مسیرهاماروهم درتجربه های زیبا وناب وتوحیدی شون شریک کردن یعنی کسانیرو شریک کردن که بخوان درمسیر اونهاحرکت قراربگیرن ودرمداردریافت این زیباییهاباشن تااونهاهم خودواقعی شون روکه به منبع لایزال هستی وصله تجربه کنن

    بعدجواب این سوالمودادکه ابراهیم وقتی بادیدن ستاره اونو به خدایی قبول کرد وبعدازافولش گفت من افول کنندگان رودوست ندارم

    ووقتی ماه رودید واونورب اختیارکرد وبعداز افول اون گفت اگر رب من مراهدایت نکنداز گمراهان خواهم بود

    و چون خورشیددرخشان رادید گفت این رب من است این عظیم تراست وزمانیکه خورشیدغروب کرد گفت ای مشرکان من ازانچه شماشریک خدامیخوانیدسخت بیزارم

    انّی وَجّهت وجهی للذی فطرالسموات والارض حنیفا وماانا من المشکین (٧۴_٨١ ) انعام

    برای این نبود که به دیگران یادبده تواونهاهم ازاویاد بگیرند

    وزمانیکه ابراهیم خدای یکتا رو برگزید وتصمیم گرفت که بتهارو بشکنه وتبرروروشونه بت بزرگ گذاشت برای این نبود که به ما که بادید تعصب به این نمونه موضوعات نگاه کردیم ومیکنیم بگه که نباید بت بپرستید

    بلکه ابراهیم خالق آسمانهاوزمین رو به ربوبیت انتخاب کرد ودین حنیف روبرگزید چون باورهاوتجربه های خودش رو زندگی کردوان باورهاروساخت تابرگزیده بشه و اونهایی که هم مدارباشن باابراهیم میتونن به این درک برسندکه بتهاروباید شکست چون اونهاهیچ قدرتی برای نفع بخشیدنبه ما ودفع کردن ضرری ازمارو ندارن انها حتی نمیتونن ازخودشون دفاع کنندوحتی نمیتونن بگن که کی اونهارو شکسته

    خدارو شکر قلبم بهم درست پاسخ داد حالاکه تواین مدارتوحیدی قرارگرفتم میدونم که بندگان صالح خدابا باورهای زیبا وخواسته های بزرگشون خداوندروبرگزیدند تابرگزیده شوند تا بدونم اختیارهست وتفاوت هست بین بندگان صالح خدا که خودشون انتخاب میکنند تابرگزیده وبرترین باشن با فرشتگانی که آفریده شدندتا بی چون وچرا عبادت کنند خداوندرو بدون اینکه هیچ تمایل بشری داشته باشند

    مگه نه اینه که ارتباط با خداوند یه ارتباط دوسویه است وخودش فرموده اُذکرونی اَذکرکم ویا اینکه شما فراموش کردید خدارو وخداهم شمارو فراموش کرد

    خدارو شکر که درطی مراحل تکاملم به این درک زیباوتوحیدی رسیدم که ابراهیم خودش رو تجربه کرد ومراحل تکاملشو طی کرد تااینکه برسه به اون یکتاپرستی ناب وبشه پیروآیین حنیف مشرک نباشه وخداوندرو برگزید وباورکرد که اوست که زنده میکندومیمیراند واوست که میخنداندومیگریاند وزمانیکه بیمارمیشود شفایش میبخشد وهدایتش میکند تا اینکه خلیل الله شد وبرگزیده خدا واز تمام امتحانات الهی سربلندبیرون آمد

    ابراهیم باورداشت ودرک کرده بود از اعماق قلبش وباتمام وجودش که

    اِذا سئلک عبادی عنی فانی قریب ……(بقره ١٨۶)

    واینگونه شدکه زمانیکه خداوندرا اجابت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    لیلا مقدم فر گفته:
    مدت عضویت: 2111 روز

    سلام

    سفرنامه روز پنجاه و چهارم

    واقعا همه قرآن حرف از ایمان به خداوند یکتا و توحید هستش

    اینکه تقوا پیشه کنیم یعنی پرهیزکار باشیم

    یعنی مراقب ورودیهامون باشیم

    جالبه وقتی داستان پیامبران و قومشون رو می خوندم با تعجب می گفتم چطور این آدمها ایمان نمیاوردن؟

    همه چیز که واضح بوده

    پیامبری از جانب خدا و معجزه اون پیامبر

    پس چرا ایمان نمیاوردن؟

    مثلا داستان یونس که بعد از سالها فقط یک نفر بهش ایمان آورد

    خیلی تعجب می کردم

    اما حالا که عمیق تر فکر می کنم و مظاهر شرک رو به مدد این سایت بهتر می شناسم

    و اینکه شرک چطور بی سرو صدا با هر چیزی می تونه وارد قلب انسان بشه،

    متوجه میشم که شاید اون آدمها هر کدوم برای ما نماد چیزی بودن

    و شاید واقعا مشرک بودن خیلی واضح باشه ولی ما اون رو لای خیلی چیزها به اسم دین و مذهب و نیکی و ….پوشوندیم

    داریم خودمون رو فریب می دیم

    وگرنه کسانی که به خداوند مقتدر بی همتا ایمان آوردن نه غمی دارند و نه ترسی

    این جوریه که می فهمم کل کاری که باید حواسم باشه درست انجامش بدم موحد بودنه

    وگرنه خیلی مسخره میشه که اومده باشم این دنیا که یه عالمه سال درس بخونم بعد شغل پیدا کنم و بعد بخوام خونه و ماشین بخرم یا ازدواج کنم و بچه دار بشم، تازه توی تمام مراحل هم پر از ترس و اضطراب و نگرانی باشم!

    این چه اومدن و رفتنیه؟

    اصلا اگه این جوریه که تهش هم می میری و توی زمین دفنت می کنن چه انگیزه ای واسه تلاش می مونه واسه بهتر شدن ؟

    نه

    اصل داستان همین درک توحید هستش

    درک اینکه اصل و اساس ما چیه؟

    اصل رشد کردن و تجربه کردن و لذت بردن و پاک برگشتنه!

    اصل بودن توی تیم و سپاه خداوند

    اصل آشکار کردن این حقیقته که همه

    چیز زندگی این دنیا نیست

    که انقدر همه چیز بر اساس اون برنامه ریزی میشه!!!

    انقدر برده وار

    حالا که فکر می کنم حتا تحصیلات دانشگاهی و مدرسه هم بر اساس همین نظام برده داری چیده شده

    تا خلاقیت و شهود نباشه

    تا درک و اتصالی صورت نگیره

    یا کمتر صورت بگیره

    این جوریه که تا قبل از وارد شدن به این نظامها انقدر اعتماد به نفس و خلاقیت داریم، انقدر شادیم اما بعدش دیگه

    نیستیم و ترس خودش رو شروع به تثبیت می کنه

    من می دونم که دارم با عقلم می نویسم نه با شهود و وصل بودن

    اما به اون مرحله هم می رسم…

    تهران بارون میاد

    و زمین به آسمون وصلتره

    و دعا مستجابتر

    امیدوارم که ایمان بیاوریم به خداوند یکتا

    امیدوارم موحد واقعی باشیم

    امیدوارم توی تیم و سپاهش باشیم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    به نام خدایی که وجودش به شدت کافیست

    سلام میکنم به بهترین الگوی من در زندگی استاد عزیزم و همه ی دوستان

    با توکل بر خدای مهربانم روز ۵۴از سفرنامه رو شروع میکنم

    “توحید یک اصل است ”

    کل قرآن درباره ی توحید و یکتا پرستی حرف میزنه و هر چیز دیگر زیر مجموعه ی توحید است

    اما متاسفانه اکثر افراد جامعه ی ما اصل را فراموش کرده و به دنبال فرعیات و حواشی در زندگی هستند

    آنها به همه قدرت میدهند روی هر کسی حساب میکنند همه را در ذهن خود گنده میکنند به همه اعتبار می دهند جز خدای قادر وتوانا

    آنها غرق در شرک هستند و گمان میکنند که توحیدی عمل میکنن شرک در اعماق وجود آنها رخنه کرده و با این حال انتظار زندگی خوب و خالی از مشکلات را دارند

    البته اعتراف میکنم که من هم جز این افراد بودم ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم و خدا مرا به این مسیر هدایت کرد دارم تلاش میکنم که افکار شرک آلود ذهنمو شناسایی کنم و باورهای توحیدی را جایگزین کنم و آن باورها را در زندگی ام عملی کنم چون خدا گفته همه‌ی گناهان جز شرک به خود را میبخشم

    افکار شرک آلود ما از ترس ها و نگرانی ها و قدرت دادن به غیر از خدا ناشی میشوند

    امکان نداره ما به خدا شرک بورزیم و در زندگی به جایی برسیم چون شرک اساس و پایه ی زندگی مارا نابود میکنه

    البته هیچ کس به طور صد درصد نمیتونه ادعا کنه که موحد هستش همه ی ما یه درصدی از شرک و یه درصدی از توحید در وجود ما هست ما باید تلاش کنیم نگاههای توحیدی ما در زندگی بیشتر باشه ودر ترازوی باورها باورهای توحیدی ما سنگین تر باشه

    نگاه های توحیدی به دین یا مذهب خاصی ربط نداره چون توحید یه چیز درونیه یه رابطه‌ی خاص بین عبد و معبود بین خالق و مخلوق

    اگر ما به دنبال موفقیت و خوشبختی در زندگی هستیم تنها راهش داشتن توحیده

    اگه سعی ما فقط تقویت باورهای توحیدی به صورت بنیادین و اجرای آن در عمل باشه همه ی مسائل زندگی ما حل شده است

    خدا مسیر درست را به ما هدایت میکنه در همه شرایط هوای مارا داره چون ما به منبع قدرت و حکمت وصلیم

    به خدایی که مالک جهانه و قدرت خلق زندگی ماها را به ما داده که هر طور بخواهیم زندگی خود را رقم بزنیم و فقط روی آن حساب کنیم

    و باور کنیم که دیگران کوچکترین قدرت و تاثیر ی در زندگی ما ندارن

    اگر در مسیر درست قرار بگیریم و کسی بخواهد آگاهانه به ما آسیبی برساند سخت در اشتباه است نه تنها ضرری به ما وارد نمی‌شود بلکه به رشد ما کمک خواهد کرد

    توحید یعنی در مسیر درست قرار گرفتن

    توحید یعنی توکل فقط بر خدا داشتن

    توحید یعنی قدرت فقط از آن خدا بودن

    توحید یعنی تسلیم بودن در برابر خداوند

    توحید یعنی هو الأول و الآخر هو الظاهر و الباطن

    سپاسگزارم از استاد عزیزم که کمک کرد بتوانم باورهای شرک آلود ذهنمو بشناسم

    از خدا میخوام همواره مارا به راه راست هدایت کنه

    در پناه الله یکتا ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2952 روز

    روز ۵۴ ام از تحول فردی

    این فایل یکی از فایل های فوق ااعاده ای که من عاشقشم و هربار دید من رو تغییر می کنه اما نجوای ذهنم می گفت تو این فایل را بارها گوش دادی و دیگه حتما گوش دادنش برات کسل کنندست چون دیگه می دونی راجع به چیه اما وقتی فایل را گوش دادم اگاهی های کاملاا متفاوتی را درک کردم. یعنی اگر قبلا با گوش بدنم شنیده بودم این بار قلبم درکش می کرد و واقعا حس کردم یک مرحله بعدیه. دقیقا متوجه شدم دارم در مداری متفاوت از قبل می شنوم و با خودم گفتم خدای من قراره بعدها در اینده چه اگاهی های بی نطیری پرده ازش برداشته شه.

    این بار همون موضوع دوم برای من خیلی پررنگ شد. اینکه کسی نمی تونه بدون اجازه ما رو زندگیمون تاثیر بدی بزاره. اینکه حساب نکردن روی بقیه فقط این نیست خوب بگیم اره دیگه من متوجه شدم نباید روی کسی حساب کنم بلکه باید از دیگران هم نترسیم و بدونیم اونا هیچ تاثیری در جهان ما ندارند و هرکس دنیای خودش را داره

    من قبلا یک فیلم درمورد کوانتوم هم دیدم که داشت این مساله را با جهان های موازی توضیح می داد و این که چطور ذهن ما به واقعیت ما شکل میده. خدا میدونه نسل های اینده چه اگاهایی را به شکل مستند و کاملا علمی و اثبات شده پی ببرند.

    و اینکه مواردی از زندگی اومد در ذهنم که من هم شرک دارم چه در روابط و چه در سایر اهداف مالی و غیر مالی و همیشه عوامل بیرونی رو موثر می دونم و یا ترس از دیگران دارم. اینکه امروز چیزای متفاوتی شنیدم و به عبارتی موضوعات دیگه برام پررنگ تر بود درست مثل یک قدم بعدی هست برای من که الان باید رو این موارد کار کنم.

    اینکه تاثیر عوامل بیرونی را حذف کنم و بهشون قدرت ندم و بدونم حتی نیت خیر و شر دیگران هم مهم و موثر نیست اگر من در مسیر درستی باشم و باورهای درستی داشته باشم هرچیزی فقط برای من خیر و نیکی هستند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. خداروشکر که وارد یک مدار بالاتر و اگاهی های عمیق تری شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    سلام

    این ردپای پنجاه و چهارم من از سفرنامه

    ولی این رد پا یکمی فرق میکنه

    بصورت هدایت خواستن از خداوند این فایل رو باز کردم

    حالا بهتون میگم که چه اتفاقی افتاد و چرا هدایت خواستم

    من ازونجایی که دنبال خونه هستم بعد مهاجرت هروز میگردم خونه هارو میبینم و نشونه های خوبی پیدا میکنم تو این گرونی خونه در این شهر مثلا ١۵متر سوعیت سی میلیون و ماهی سه میلیونه

    حالا من تو این مدت گزینه های خیلی خوبی واسه خودم پیدا کردم ولی هر کدومشون فقط بصورت یک نشونه برام میمونن مثلا میرم حرف میزنم و میگم این جا رو میخام بعد فرداش به دلیلی که نمیدونم کنسل میکنن الان حالم از اتفاق امروز یجوری بود بد نبوود ولی بهت زده بودم که یه گزینه ی خوب دیگه رو از دست دادم یعنی صاحب خونه گفت باشه ولی فرداش دیگه جواب نداد و در کمال ناباری دیدم اگهی قیمت پایینش رو پاک کرده وبه قیمت روز گذاشته

    من تو این روزها خیلی کنترل ذهن میکنم سخته ولی انجامش میدم و میدونم که حتما یا اینها یک تضاد هستن یا ترمزی دارم یا من خیلی روی اون ادمها حساب کردم نمیدونم چه اتفاقی داره می افته ولی من تمام تلاشم رو میکنم و با توکل به خدا از خونه حرکت میکنم و همش از خداوند هدایت میخام و میدونم بهترینها در انتظارمه میدونم که یک پاداش بزرگ پیش خدا دارم چون هروز دارم این اتفاقهارو الخیر فی مارقع میبینم و هروز سپاسگزاری میکنم برای اجابت کردن خواسته هایم که میدونم اجابت شده فقط من در فرکانسش نیستم و من با سپاسگزاری هر لحظه باید ظرف وجودم رو بزرگتر کنم باز هم تاکید میکنم خداوند برام همه چیز رو اماده کرده فقط من باید اماده دریافتش باشم

    امیدوارم درکم از این قانون بیشتر بشه و ظرف وجودم بزرگتر شه

    حالا این فایل خدای من بارها و بارها با من صحبت کردی از طریق این صدای نازنین استاد فقط گریه کردم موقع گوش دادن چون من دنبال خونه و کارو چطوری خرید کنم چطور وسیله بخرم بودم در حالی که الان بهم دوباره یاداوری شد که نگران خوراک و پوشاک و مسکنی تو مگه قران و خوندی دغدغه ی خوراک و پوشاک و مسکن برای پیامبرا دیدی تو چی و خوندی

    تو که انقدر با خوندن قران شور و شعف فراوان بهت دست داد چرا یادت رفته این مسعله به این مهمی رو از خودم و خدای خودم معذرت میخام و از پروردگار غفورم میخام من و ببخشه

    سپاسگزارم که باهام حرف زدی پدر اسمانی ام

    سپاسگزارم که بصورت ویژه تمرکزت روی منه و دقیقا لحظه به لحظه هدایتم میکنی

    چقدر بزرگی خدای من چه انرژی عظیمی چرا اشکام تمومی نداره

    سپاس خدای من سپاس پروردگار بسیار بخشنده ام

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    روز پنجاه و چهارم

    به نام خداوند آفریدگار

    سلام دوستان عزیزم و استادان گرامی

    چقدر این فایلهای توحیدی لذت‌بخش هستند و زیبا

    چقدر سخنان استاد در مورد باورهای توحیدی گرم است و گیرا

    وقتی فایلهای توحیدی رو گوش میدم چقدر از درون منقلب میشم چقدر من و نزدیک میکنه به اصل

    چقدر امید من و به آینده دوچندان میکنه خدای من

    تو چقدر رحمان و رحیم بودی .تو چقدر بخشنده و کریم بودی …

    خدای من تو چقدر به من نزدیک بودی و من پیدات نمیکردم

    چقدر ترس داشتم از دیگران که نکنه زندگی من و دگرگون کنند .نکنه زندگیم خراب بشه ..نکنه اینجوری بشه ..نکنه کار همسرم اینجوری بشه و بهمان بشه

    وای وای وای که چقدر من از اصل دور بودم و قدرت رو به دیگران دا ده بودم و از خدای خودم غافل بودم

    خدای من چی دارم می‌شنوم. این همه سخنان ناب .این همه نشانه های عالی ..این همه هدایتها ..

    این همه استادان گرامی که خداوند من و هدایت کرد به این سایت تا ازین طریق من و به خودش نزدیک کنه …

    خیلی دوست دارم مثل ابراهیم در برابر خداوند محکم باشم و امیدوار ..

    خیلی دوست دارم ازین پیامبر الگو برداری کنم ..نگاه ابراهیم یک نگاه توحیدیه و خیلی دوست دارم این باور و در درونم تقویت کنم …

    چقدر کلمه توکل .کلمه زیبایی هست وقتی به خداوند توکل میکنی آرامشی عجیب درونت را فرا می‌گیرد که دیگر هیچ ترسی از هیچ چیزی نداری

    وقتی هر چیزی را از خداوند بخواهیم نه غیر از او

    وقتی روی باورهامون کار کنیم که قدرت فقط از آن خداوند است ..نه عوامل بیرونی ..وقتی بدونیم که خودمون خالق زندگی خودمون هستیم نه دیگران

    وقتی به خداوند توکل کنیم و در مسیر درست باشیم

    همه چیز به صورت طبیعی به ما داده میشه ..نعمت و ثروت خیلی طبیعی و راحت بهمون میرسه ..بدون زجر کشیدن و بدبختی …

    خدای من چقدر زیبا و قشنگ ..من و هدایت کردی که این فایل رو گوش بدم ..

    چقدر از درون شاد میشم

    چقدر آگاهی‌های من بیشتر میشه نسبت به باورهای توحیدی

    چقدر راحت ترمزهای خودم رو پیدا میکنم وبا خودم میگم وای وای چقدر من در یک تایم خاصی نگاهم به یک موضوعی در زندگیم شرک آلود بوده …چقدر اینا راحت شناسایی میشن ..خدای من

    مثل مثالی که استاد میزنن نگاه خداوند و شرک در دل مومن مثل مورچه سیاهی است که در تاریکی شب روی سنگ سیاهی راه می‌رود…واقعا همینطوره اصن دیده نمیشه ..

    با یک فکر بد با یک نجوای شیطانی چقدر ما از مسیر خارج میشیم

    بدونیکه بفهمیم که خدایی هم هست و حامی و حمایتگر ماست

    بدون این که بفهمیم که خداوند چقدر حواسش به بنده هاش هست و ازما محافظت میکنه

    بدون این که بفهمیم او یارو یاور ماست وفقط باید از او کمک بخواهیم و تنها از او یاری بجوییم

    از خداوند میخواهم که همچنان مارو هدایت کند

    به راه راست و در مسیر درست ..راه کسانی که به آن ها نعمت داده است و نه کسانی که به آنها غضب کرده و نه راه گمراهان

    خدایا شکرت .خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    چه کنم که هر روز سورپرایز میشوم

    امروز ساعت ۵ صبح بیدار شدم و گفتم علتی دارد بلند شدم قرآن رو باز کردم و دست زیر قرآن کردم و سوره ابراهیم آمد و خوانم

    و بعد که روز شمار رو ساعت ۱۰ باز کردم کامنت انتخابی دوستم در اول صفحه همین سوره همین آیه ها بود که مرور کرده بودم

    و این همزمانی تکانی عجیب

    و مسائله ای با آن صبح روبرو شدم و فهمیدم از ی عامل بیرونی میترسم و این ها همه نشانه بود برای من و چقدر از قبل خداوند همه را چیده بود برای من که اشک در چشمانم می‌چرخید که خدایا چه می‌کنی با دلم و من که چند روزه ازش خاستم توحیدی تر شوم و این گونه به من فهماند که طبق صحبت استاد وقتی نگران ضربه ی فرد هم هستی این یعنی باور توحیدی نداری و این فایل رو قبلاً گوش داده بودم ولی الان دوباره با تجربه صبح نگاهی دیگر برداشتی دیگر داشتم

    و چه همزمانی خوبی که عدو شود سبب خیر و این اتفاق خدایم را بیشتر به من شناساند و من ی درجه احساس نزدیکی بهتری کردم و چقدر بینهایت از خدای هدایتگرم سپاس گذارم

    همچنین از استاد و مریم جان دوست داشتنی

    و چه فایل قدرتمند ی که دنیایی از مطلب بود و فقط چون میخاست کوتاه باشه زیاد ننوشتم

    خدایا سپاسگزارم چه کنم که هر روز سورپرایز میشوم

    امروز ساعت ۵ صبح بیدار شدم و گفتم علتی دارد بلند شدم قرآن رو باز کردم و دست زیر قرآن کردم و سوره ابراهیم آمد و خوانم

    و بعد که روز شمار رو ساعت ۱۰ باز کردم کامنت انتخابی دوستم در اول صفحه همین سوره همین آیه ها بود که مرور کرده بودم

    و این همزمانی تکانی عجیب

    و مسائله ای با آن صبح روبرو شدم و فهمیدم از ی عامل بیرونی میترسم و این ها همه نشانه بود برای من و چقدر از قبل خداوند همه را چیده بود برای من که اشک در چشمانم می‌چرخید که خدایا چه می‌کنی با دلم و من که چند روزه ازش خاستم توحیدی تر شوم و این گونه به من فهماند که طبق صحبت استاد وقتی نگران ضربه ی فرد هم هستی این یعنی باور توحیدی نداری و این فایل رو قبلاً گوش داده بودم ولی الان دوباره با تجربه صبح نگاهی دیگر برداشتی دیگر داشتم

    و چه همزمانی خوبی که عدو شود سبب خیر و این اتفاق خدایم را بیشتر به من شناساند و من ی درجه احساس نزدیکی بهتری کردم و چقدر بینهایت از خدای هدایتگرم سپاس گذارم

    همچنین از استاد و مریم جان دوست داشتنی

    و چه فایل قدرتمند ی که دنیایی از مطلب بود و فقط چون میخاست کوتاه باشه زیاد ننوشتم

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگرم

    اولین ردپای امسال من در سفرنامه….

    حقیقتا که اول و آخر و اصل همه ی موضوعات دغدغه ها و اصل زندگی حیقیقت توحید هست

    چقدر با شنیدن این فایل آروم شدم و چقدر به جا و به موقع بود… دقیقا هرچی استرس و نگرانی و غم ناراحتیه ریشه در شرک داره… اگر ادم موحدی باشم اگر ایمانم قوی باشه هیچکدوم این نگرانی هارو ندارم و اصلا هیچ غصه ای نمیخورم… هیچی!

    این خود به خودی درست شدن نیازهای اولیه چقدر جذابه و من چقدر تا الان حسش کردم تمام تجربه هام همینطور بوده خیلی از دغدغه ها و نگرانی هام خود به خود درست شده و این برای ادامه ی مسیر خیلی بهم آرامش میده… الان دیگه میدونم اگر اضطراب گرفتم اگر نگران چیزی شدم اگر برای چیزی ناراحت شدم فقط کافیه بیام و فایل های توحید عملی رو گوش کنم…چون هنوز هم آگاهی ها فراموشم میشن و نیاز به یاداوری دارن اما گوش کردن و به یاد آوردن این اصل همانا و آرامشی که تمام وجودم رو میگیره همانا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سیدحسین زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1423 روز

    سلام استاد عزیز

    قدردان این همه زحمت و تلاش شما هستم و سپاسگزار خداوندی هستم که من رو در این مدار قرار دادتا باشما آشنا بشم ولذت ببرم و بهترینها رو بسازم

    باور کنید استاد عزیز هر زمان در هر کاری قدرت رو به خداوند دادم بهترین اتفاق ها افتاد وهر زمان قدرت رو به هر عامل بیرونی دادم با سر زمین خوردم جوری که تمام استخوانهای من از فشار خورد شد همه چیز توحید هست ومن تمام زندگیم رو وقتی مستند میکنم میبینم تنها وتنها خداوند هست که قدرت داره ولی چه کنم که شرک در دل من مثل همان راه رفتن مورچه در دل سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است

    استاد عزیز باور کنید آنقدر شبانه روز فایلهای توحیدی شما رو گوش میدم ولی هنوز ضعیف هستم مشرک میشم قدرت رو به تورم میدم به دولت میدم و…ولی باز هم سعی میکنم در مدار درست ودر مسیر درست باشم تا بهترینها رو در تمام جنبه‌های زندگیم بسازم

    بهترینها رو از خداوند مهربان برای شماوعوامل سایت استاد عباس منش وهمه دوستان وهمراههانم خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1646 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم…

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز سی ویکم،روزشمار توانایی تشخیص اصل از فرع…

    استاد شما همیشه از توحیدی بودن ویکتاپرست بودن ابراهیم خلیل الله حرف میزنید وبارها هم گفتید که اون اون حد از توحید ابراهیم چطور شکل گرفته در طی تکامل…

    همونطور که تو سوره های مختلف خداوند داستان یکتاپرست شدن ابراهیم رو توضیح میده…

    از اون اول که رفت سراغ خورشید وماه وستاره و دید نه نمیشه اینا خداباشند، خدا کسی هست که همیشگی وپایداره، نمیشه که گاهی باشه گاهی نباشه، گاهی نور داشته باشه وگاهی بی نور بشه…

    اونجا که وقتی خداشو پیدا کرد باز به زنده شدن آدمها شک کرد واز خدا خواست براش شاهدی بیاری، که خدا گفت مگه شک داری وابراهیم گفت میخوام دلم اروم بگیره( یعنی به یقین برسم) که خدا گفت چندتا پرنده بگیر سرشون رو ببر تکه تکه کن باهم مخلوط کن بعد بذارشون جاهای مختلف رو کوه وسخره بعد اسمشون رو صدا بزن، می بینی که هرکدوم به سمت تو صحیح وسالم برمیگردن وهمونم شد!!

    خب اینها شواهد محکمی بودند تا ابراهیم خدا وروز قیامت رو باور کنه ….

    بعد درطی تکاملش به جایی رسید که بخواد سر پسرشو ببره ..، بت هارو بشکونه…از آتش نترسه و همسرو فرزندش رو تو بیابون رها کنه….

    برای هرکسی که میفته تو مسیر پیدا کردن حق و روشنی، لازمه که هوشیارانه زندگی کنه، چون خداوند به درخواست ها پاسخ میده…

    منم اوایل رابطم با خدا اینجوری بود میگفتم تومیخوای من اینطوری باشم این حرفو بزنم اصلا سکوت کنم حرف نزنم، این کارو انجام بدم یا اون کارو انجام ندم، از این مسیر برم یا از اون مسیر نرم؟؟؟

    پس برام انجامش بده، بذار بهت اعتماد کنم بذار قلبم اروم بگیره، بذاره به یقین برسم …

    والهی هزاران بار شکر که هر بار برام انجامش داد و 90 درصد مواقع من ناسپاس نبودم کور وکر نبودم وسعی کردم هوشیارانه هدایتها والهامات رو دنبال کنم تا به معجزه ها برسم وهربار که به قول شما لطف خداوند رو دیدم وسپاسگزاری وقدر دانی کردم، هربار که تو سختی ها سعی کردم بیاد بیارم الطاف خداوند وبزرگی و بخشندگی ومهربانیش رو تونستم ایمانم رو فعال نگهدارم وبار رو زمین بذارم تا خداوند باز هم کمکم کنه وانجامش بده…

    بازم به قول شما باید خیلی کافر وناسپاس باشم که نبینم تو با اون شرایط بد، از اون شرایط بد دوسه سال پیش چطور منو آورد به شرایطی که اگه صدسال هم میگذشت من قدرتش انجامش ودرست کردنش رو نداشتم…

    دستمو گرفت رهام نکرد منم رهاش نمی کنم…

    من همیشه به لطف خودش سعی می کنم بیاد بیارم که چقدر در حقم لطف داشته وداره…چرا بترسم ؟ از کی بترسم؟ از چی بترسم؟

    وقتی نگهدار ونگهبان وصاحب اختیاری به این بزرگی و عظمت وبه این مهربانی دارم؟؟

    کی می تونست تا این حد امکانات وشرایط و راحتی رو برای من وفرزندم فراهم کنه؟؟

    پدرو مادر وخانوادم؟ که حتی هنوزم تو کار وبار و زندگیشون لنگ میزنن؟!!!!

    یا مردیکه بیاد وادعا کنه اومده من و فرزندم رو خوشبخت کنه؟؟؟!!!

    کی واقعا؟ مگر اینکه خدای من از سر لطف ورحمتش کاری کنه هرکسی سر راهم قرار گرفت مامور شده باشه تا امورات زندگی من و پسرم رو به انجام برسونه …

    آدمها ومکانها وشرایطی که خدا جاری وساری میشه درونشون، تا از طریق اونها مهروعشق ولطف وبزرگیشو بهم نشون بده …

    خدا رو هزاران بار شکر که جاهل وکافر از دنیا نرفتم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حیدر احمدی برزگر گفته:
      مدت عضویت: 1314 روز

      به نام خالق زیبای ها

      حمد و سپاس پروردگاری را که به جمع ما نعمتهای فراوان عنایت نموده

      درود بر سیده مینا سید پور یکتا پرست

      چه کامنت خوبی رو نوشتید ، هزاران بار شکر که در این مسیر آگاهی هستید و شکر گزار خداوند.

      به واقع که همه خیر خوبی فقط در خونه خداوند بی همتاست ، و اوست که بی منت ، عنایت می‌کند و از رگ گردن به ما نزدیکتره،

      و او فرموده که بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا.

      و همچنین نیز فرموده که شکر نعمتهای که به شما دادم را بجا بیارید تا شما را افزایش دهم برای دریافت نعمت‌های بیشتر..

      شکر خدا شما در مسیر هستید، و خبرهای خوبی رو بزودی برامون خواهید نوشت.

      در پناه آلله یکتا، شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید. آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: