اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یک سری احساسات قابل گفتن نیستن. نمی‌شه ازشون حرف زد. یعنی خیلی سخته که بخوام احساسی رو که الان دارم در قابل کلمات و جمله‌ها بیان کنم. احساس عمیق سپاسگزاری. استاد عباسمنش، سپاسگزارتون هستم به چند دلیل:
سپاسگزارم بخاطر اینکه سال‌های سال وقت گذاشتید و این قوانین رو شناختید و بعد استفاده کردید و وقتی که نتیجه گرفتید، به ما هم آموزش دادید.
سپاسگزارم بخاطر اینکه هر لحظه که هدایت شدم به این سایت توحیدی، دقیقاً با مطلب یا فایلی از شما برخورد کردم که در آن لحظه باید می‌شنیدم.
سپاسگزارم برای تکمیل مطالعات و کسب آگاهی‌‌هایی که این روزها از شما دارم دریافت می‌کنم و آن هم «شناخت خداوند به عنوان یک سیستم» و «درک قوانین بدون تغییر خداوند» است.
سپاسگزارم از شما که به من یادآوری کردید تا زمانی که نتیجه نگرفتم، نخواهم نصیحت کنم و برای دیگران از قانون حرف بزنم.
استاد من این روزها جلسات دوره عزت نفس رو متوقف کردم و دارم فقط روی «نگاه سیستمی به خداوند» کار می‌کنم. کتاب «چکونه فکر خدا را بخوانیم» رو خط به خط خوندم و فکر کردم. کتاب ۷۰ صفحه‌ای که من معمولاً توی دو ساعت می‌خونم رو بعد از ۱۰ روز، تازه تموم کردم.
و این فایل شما چقدر تکمیل کرد اون کتاب رو. و متوجه شده ام قبل از ساختن هر باوری ابتدا باید یک خدای درست در ذهنم بسازم.
پس اجازه بدین که بر اساس سیستمی بودن خداوند، پاسخی بدم به این سوال که چرا باید از دیگران سپاسگزاری کنیم؟
همانطور که همه ما می دانیم خداوند یک سیستم است، سیستمی که بر اساس یک سری قوانین بدون تغییر کار میکند و همیشه همین طور بوده و تا ابد نیز همین گونه خواهد بود. در این سیستم تمامی اجزا اعضا ارزشمند هستند. یعنی هر الکترون هر مولکول هر درخت هر انسان هر حیوان هر اقیانوس هر سیاره در منظومه هر کهکشان و همه چیز ز و همه چیز در این سیستم یک نقش منحصر به فرد دارد. از طرفی این را هم می دانیم که این جهان بر طبق گفته قرآن و بر اساس آنچه که امروز علم مشخص کرده است، در حال گسترش در تمام ابعاد است. یعنی شکل جوامع انسانی، ثروت، منابع طبیعی، تکنولوژی، کیهان و اساساً هر چیز دیگری در جهان در حال گسترش روز افزون است. یعنی در فرایند این گسترش، براونی (اسب استاد) یک نقش خاص را ایفا میکند، ایلان ماسک یک نقش خاص را ایفا میکند، استاد و خانم شایسته یک نقشی را ایفا می کنند، همسر من و مشتریان من یک نقشی را ایفا می کنند، درختان پارادایس، و حتی ماهی های دریاچه هم یک نقش خاصی را ایفا می‌کنند.
وقتی که من از کسی سپاسگزاری می کنم، و این سپاسگزاری را به زبان می آورم، در آن لحظه‌ی سپاسگزاری کردنم دو اتفاق مهم رخ می دهد:
۱- من به آن فردی که از او سپاسگزاری کرده ام احساس ارزشمندی می دهم و این احساس ارزشمندی که از سوی من به او منتقل می شود باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس وی می شود و میدانیم فردی که اعتماد به نفس و عزت نفسش بیشتر باشد بیشتر می تواند به گسترش جهان کمک کند و این بسیار بسیار کار معنوی و مهمی است
۲- وقتی من از فردی یا از پدیده‌ای تشکر می کنم، در واقع در حال سپاسگزاری کردن از این سیستم فوق هوشمند و یگانه هستم و انرژی این سپاسگزاری که من به جهان یا به آن فرد میدهم به خودم برمیگردد و در واقع بر اساس آیه « وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» مرا بزرگتر می کند و ظرف مرا بزرگتر می کند و همین بزرگترشدن من و بزرگتر شدن ظرف باورهای من، باعث رشد من و گسترش من و در نتیجه گسترش جهان می شود.
دوستانی که می‌گویند تشکر کردن از یک فرد برخلاف توحید است، همانطور که استاد گفتند و همچنین به نظر من، هنوز نگاهشان به خداوند «نگاه انسانی» است. یعنی فکر می‌کنند اگر از یک استاد تشکر کنند، خدا ناراحت می شود و بهش بر میخورد. ولی وقتی که یک نگاه سیستمی به خداوند داریم و این موضوع بسیار بسیار مهم را درک می کنیم که خداوند همه چیز است، آن وقت است که متوجه می شویم در واقع تشکر کردن از یک فرد، یا یک اسب، همان تشکر کردن از خداوند است. چون آن فرد یا آن حیوان، بخشی از یک سیستم عظیم و یگانه است ست که ما آن را خداوند نامیده ایم.
توحید این نیست که فکر کنیم خداوند یک فرد یا شخصیت یا نیرویی خارج از این جهان هستی است که در حال مدیریت ماست، توحید یعنی اینکه هر آنچه که به دیده می آید و نمی آید، و اصطلاحاً هر آن چیزی که وجود دارد، بخشی از یک سیستم دقیق و هوشمند است که به باور من و بر اساس قران، «الله» نامیده می‌شود. و شایسته‌ی سپاسگزاری است.
این سیستم بر اساس قانون فرکانس کار میکند و همانطور که استاد همیشه گفتند: فرکانس سپاسگزاری، یکی از از قویترین فرکانسهای جهان هستی است. چون در هر صورت تمرکز من را بر روی یک نکته مثبت نگه می دارد و به این داشته ام توجه می کنم به این توجه و تمرکز برین فرد یا اتفاق مثبت باعث به وجود آمدن احساس خوب در درون من می شود و این احساس خوب قطعاً نتایج خوب را برای من به دنبال خواهد داشت.
سپاسگزارم استاد عزیزم
سپاسگزارم خانم شایسته جان
سپاسگزارم دوستان عزیز که این کامنت رو خوندین
و
سپاسگزارم از خدای مهربانم که جهان را با چنین قوانین دقیق و آرامش بخشی خلق کرده است. خدایا شکرت ❤️❣️❤️
خیلی خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوند هستم که اول من رو هدایت کرد به سمت این آگاهی از شناخت خودش و بعد بهم این قدرت رو داد و الهام کرد که بیام این کامنت رو بنویسم.
در واقع مریم جان من خودم خیلی خیلی مشکل داشتم در شناخت باورهای محدودکننده قدیم و ساخت و جایگزین کردنشان با باورهای جدید.
خیلی وقت‌ها باورهایی می‌نوشتم و در قالب جملات تاکیدی با موسیقی توی گوشم می‌ذاشتم و روزها و هفته‌ها گوش می‌دادم، ولی به محض اینکه این روند گوش دادن یا تکرار متوقف یا کم می‌شد، قدرت و انرژی اون باور هم افت می‌کرد. تا اینکه توی جلسه چهارم یا پنجم عزت نفس از کامنت یکی از دوستان، این تلنگر بهم خورد:
هادی! مطمئنی که قانون رو خوب درک کردی؟ مطمئنی که خدا رو درست شناختی؟
و به آگاهی خودم شک کردم.
و شروع کردم به گوش دادن فایل‌های رایگان در دسته‌بندی «اجرای توحید در عمل».
یک فایلی استاد دارند به اسم «رابطه ما با انرژی‌ای که خدا نامیده‌ایم».
من این فایل رو تا به حال گوش نداده بودم، و به نظرم یکی از بی‌نظیرترین فایل‌های استاده. وقتی این فایل رو گوش دادم، دوباره گوش دادم. فکر کنم ۳ یا ۴ بار گوش دادم. و بعد متوجه شدم:
ای دل غافل! هادی تو هنوز به اون درک درستی که باید از خدا و قانون بدون تغییرش برسی، نرسیدی! وایسا! دیگه جلوتر نرو!
برگرد، کتاب «چکونه فکر خدا را بخوانیم» رو بخون و بعد حرکت کن!
مریم جان تازه فهمیدم چرا اینقدر بالا پایین داشتم، تازه فهمیدم که چقدر درکم ناقص بود از خدا و از سیستم.
می‌دونی! من همیشه در حال ساختن خونه‌ای شنی توی ساحل بودم که بعد از چند ساعت که آب دریا بالا میومد، شسته می‌شد و می‌رفت. فارغ از اینکه چقدر براش زحمت کشیده بودم.
بعد از خواندن دقیق و تفکر عمیق روی این کتاب، تازه فهمیدم که:
من باید باورهام رو روی یک زمین مناسب و بر روی یک فونداسیون خیلی خیلی مقاوم بسازم که دیگه هیچ موج و طوفان و جزر و مدی نتونه بهش آسیبی بزنه.
اون فونداسیون محکم، مقاوم، همیشگی، ازلی و ابدی، اون فونداسیونی که «لم یلد و لم یولد» باشه، اون فونداسیونی که «از بین نمی‌ره، فقط از شکلی به شکل دیگری تبدیل می‌شه»، یک سیستم فوق هوشمند و یکتاست که بهش می‌گیم «اللّه».
قبل از هر کاری، اول این فونداسیون رو بساز، پایه‌های ستون‌های باورهای جدیدت رو توی این فونداسیون قرار بده و بعدش قصر زندگیت رو اونجوری که دلت می‌خواد روی این فونداسیون بساز و خیالت راحت باشه که هیچ زلزله و طوفانی نمی‌تونه بهش آسیبی وارد کنه. و هر روز قدرت این فونداسیون، این سیستمی بودن خداوند رو هم به خودت یادآوری کن!
خوب باشی همکلاسی عزیز، من هم باید از فردا شروع کنم و از ب بسم‌الله دوره عزت نفس دوباره پیش برم و اینبار با نگاه سیستمی به خداوند، روی خودم کار کنم. اونجا می‌بینمت🌹🌹
خیلی خیلی انرژی گرفتم از این کامنت شما. خدا رو شکر می‌کنم که چنین کلامی برای تحسین دارین و هزاران بار ممنونم و سپاسگزارم ازتون که اینقدر بی‌نظیر لطف خودتون رو و این انرژی ناب الهی رو به سمت من روانه کردید. ممنونم ازت دوست نازنینم، و ایشالا که همیشه همینطور بی‌نهایت کلامت به تحسین جهان باشه.
خدا رو شکر می‌کنم از بودن در اینجا. امشب آرامش زیادی دارم، چون هدف اصلی از نگاه توحیدی و «درک سیستمی بودن خداوند» هم همین آرامشه. خدایا شکرت، که چنان داری خدایان می‌کنی که مو برای درزش نمی‌ره! و البته که هیچوقت غیر از این نبوده و نیست. و اللّه بکل شی القدیر.
خودم هم با نوشتن این کامنت اصلی و پاسخ‌های دوستان، احساس می‌کنم یک قدم بزرگ برداشتم الا جان، باز هم ممنون ازت، بیشترین عشق ممکن و انرژی سپاسگزاری رو به سمت می‌فرستم.
خیلی خوشحالم از ینکه تونستم مسیری باشم برای بیان این حقایق. خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم برای رسیدن به این نکته های بی بدیل جهان. خدا رو شکر می کنم بابت دوستان فوق العاده بی نظیری مثل شما. مطئن باش که اگر به جریان دائمی هدایت باور داشته باشی، هر لحظه و هر ثانیه هدایت می شی. خودم دارم خیلی روی این باور کار می کنم و هر روز که بیشتر کار می کنم، نتایجش رو بیشتر و بیشتر می بینم.
در پناه و در مسیر هدایت الله باشی عزیزم. عشق به تو ♥️♥️
چه نامه شاهکاری به خودت نوشتی عزیز، چقدر این سطح روراست بودن با خودت، روی من تاثیر گذاشت. به راحتی می‌‌تونستم هرجا که اسم خودت رو می‌آوردی، اسم خودم رو بذارم و خطاب به خودم بخونمش. چقدر خوب گفتی که بین غرور و عزت نفس، یه مرز باریکه!
خدا رو شکر می‌کنم که کامنتت رو خوندم. خیلی خیلی ازت ممنونم که این کامنت فوق‌العاده رو نوشتی. این موضوع توحید اینقدر مهمه که از خیلی جنبه‌ها می‌شه بهش نگاه کرد. در واقع درک درست و حسابی توحید، فونداسیونیه که باید ساختمان زندگیمون رو روی اون بنا کنیم. فونداسیونی که باید «پایه‌ی ستون‌های باورهای جدید‌مون» رو توی اون قرار بدیم تا بتونیم یک اسکلت قدرتمند و مقاوم از باورهای قدرتمند کننده بسازیم.
دمت گرم داداش، واقعاً جسارت و شهامتت رو تحسین می‌کنم. و ممنونتم که این حرف خصوصی با خودت رو اینجا عمومی گفتی که خودش یک نوع «تمرین آگهی بازرگانی» دوره عزت نفس بود!
ماشاالله بهت، مرسی که نوشتی و مرسی که روزبه‌روز داری روی آگاهی هات داری کار می‌کنی تا خودت رو گسترش بدی و جهان رو هم گسترش بدی. عشق به تو ❣️❤️❣️
ممنونم ازتون، نظر لطف شماست. به قول استاد که همیشه می‌گن «یه سری حرف‌ها و آگاهی‌ها زده می‌شه و فقط کسانی میشنون که باید بشنون و توی مدارش هستن». اول اینکه من شاگرد دست به سینه استاد عباسمنشم و دوم اینکه خوشحالم شما هم آماده شنیدن این آگاهی‌ها بودین و قطعاً اگر نبودین، نمی‌شنیدین و عبور می کردین.
پس من هم شما رو تحسین می کنم بابت حضور در مدار آگاهی‌های بیشتر، بابت حضور در این کلاس و این سایت توحیدی و بابت اینکه شجاعت و جسارت بهتر شدن رو دارید. امیدوارم روزبه‌روز بیشتر صدای الهام و هدایت الله رو در وجودتون احساس کنید و خودتون بسپارین به جریان هدایت.
به هر حال همه ما اینجا هستیم و یکی از وظایفمون برای گسترش جهان، همین تبادل اطلاعات و نظرات و آگاهی‌هاست. من هم شاگرد همین کلاس ها هستم و همیشه خیلی چیزها از دوستان و نظراتشون یاد گرفتم.
همین هم‌افزایی‌ها قطعاً به همه ما کمک می کنه که رشد کنیم، که سپاسگزارتر باشیم، که قانون و سیستم رو بیشتر بشناسیم و با فرکانسهای قدرتمندمون، ظرف وجودیمون رو بزرگتر کنیم و هر روز یک قدم بیشتر به سوی هدفی که خداوند از خلقتمون داشته، برداریم:
حرکت در جهت کمال و کمک به گسترش جهان و این همان دلیلی است که «خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما ثروتمند شویم»
موفق باشی دوست عزیزم و امیدوارم هر لحظه در جریان هدایت الله باشید
سپاسگزار و ممنونت هستم از اینکه لطف و محبتت رو به سوی من روان کردی. و خیلی خیلی خوشحالم که در کنار تو و دیگر دوستان هم‌کلاسی‌ام توی این خانواده صمیمی، داریم به رشد جهان کمک می کنیم.
قطعاً آینده از آن ماست، اگر و تنها اگر به این آگاهی‌ها عمل کنیم. همونطور که استاد همیشه می‌گن، «ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است». من تازه دارم یاد می‌گیرم که روزبه‌روز این آگاهی‌ها رو به عمل برسونم تا نتایجش رو هم دریافت کنم که این قانون بدون تغییر خداوند است. و این کامنت تو چقدر می تونه برای من عملگرایانه باشه.
الان بعد از خوندن کامنتت داشتم به این فکر می کردم که من به عنوان یک «فروشنده»، تا بحال چند بار از مشتریانم با جان و دل (و نه صرفاً بر اساس دیالوگ‌های عمومی) سپاسگزاری کردم؟ و دیدم که چقدر کم سپاسگزار مشتری‌هام بودم!!!
من اصولاً فردی مبادی آداب هستم، و سعی می کنم در جلسات مذاکره و فروش بسیار محترمانه برخورد کنم، اما حقیقت اینه که خیلی خیلی کم تا الان پیش اومده که مثلاً همانطور که از همسرم برای درست کردن یک غذای خوشمزه از جون و دل سپاسگزاری می کنم، از مشتری‌هایم بابت اینکه به من اعتماد کردند، از من محصول خریدند و یا حتی به حرف‌هایم گوش دادند ولی به هر دلیلی نخریدند، تشکر کنم. اگرچه همیشه از عبارت‌هایی مثل «ممنونم که وقتتون رو در اختیار من گذاشتین» یا «ممنونم که از ما خرید کردید» استفاده می‌کنم، اما می‌خوام بگم اون احساس سپاسگزاری قلبی که تولید فرکانس مثبت کنه رو نداشتم.
مثلاً من از همکاران و مدیران خیلی با خلوص و با احساس سپاسگزاری می کنم، ولی شاید تا الان خیلی انگشت شمار بوده که از مشتریانم هم با همون جان و دل سپاسگزاری کنم.
می بینی علی جان! خدا اینجوری کار می کنه! سیستم اینجوری عمل می‌کنه! من آگاهی‌ای که دریافت کرده بودم رو دیروز با الهامی از سوی خداوند اینجا منتشر کردم و حالا خدا داره از طریق تو، به من یک نکته کلیدی رو می گه که می تونه خیلی خیلی به من کمک کنه. به بیزینسم و به افزایش فروشم. الله اکبر.
ممنونم ازت عزیزم، هزاران بار سپاسگزارتم که این نکته رو به من گوشزد کردی و چقدر من عاشق این سیستم هستم. دقیقاً اینکه استاد می گویند «بزرگترین دستاورد نگاهِ سیستمی به خداوند، احساس آرامش است» همینجاست. این سیستم الان دقیقاً در یک رفت و برگشت، توپ رو انداخت جلوی پای من، پشت مدافعان که من یک گل شیرین بزنم به یکی از نقطه ضعف‌هام. و این آرامشی عمیق در من ایجاد کرده. مرسی که این پاس گل رو بهم دادی رفیق جان. دمت گرم و سرت خوش باد.
باز هم سپاسگزارم هم از استاد عزیزمون، هم خانم شایسته جان، هم از شما علی آقا و هم از همه دوستان، همه کائنات، همه جهان.
ما همیشه به خدا وصلیم، همیشه توی این سیستم هستیم و نمی تونیم از سیستم جدا باشیم. فقط گاهی یادمون می ره. یادمون میره که ما هم از اجزای همین سیستم هستیم. ولی خوب سیستم کار ش درسته دیگه، وقتی که توی مدار درک آگاهی‌ها باشی، خیلی سریع سیستم نشانه‌ها رو بهت نشون می ده و اگر مثل خودت هوشمندانه رفتار کنیم، پیامش و صراط مستقیمش رو بهمون نشون می ده. وگرنه شاید چنهزار نفر قسمت 146 زندگی در بهشت رو دیده باشند و تو دقیقاً اون چیزی رو ازش دریافت کردی که توی مدارش بودی، شاید کس دیگه‌ای بر اساس مدار خودش چیز دیگه ای رو دریافت کنه و احتمالا 90 درست کسانی هم که دیدن، چیز دریافت نکردن و عبور کردن. و همنیطور در مورد کامنت رها هم همین موضوع صدق می کنه.
خدا رو شکر می کنم که در کنار شما هستم. بعد از 514 رو که عضو سایت عباسمنش بودم، الان حدود 40 روزه که از کامنت اولین کامنتی که گذاشتم می گذره و این چهل روز بی شک زیباترین چهل روز زندگیم بوده.
ممنونم از شما دوست عزیزم، امیدوارم همیشه در جریان هدایت الله باشید
به نام زیبای یگانه، حضرت شادی، اللّه عاشق
سلام به استاد جانم، به خانم شایسته عزیز
یک سری احساسات قابل گفتن نیستن. نمی‌شه ازشون حرف زد. یعنی خیلی سخته که بخوام احساسی رو که الان دارم در قابل کلمات و جمله‌ها بیان کنم. احساس عمیق سپاسگزاری. استاد عباسمنش، سپاسگزارتون هستم به چند دلیل:
سپاسگزارم بخاطر اینکه سال‌های سال وقت گذاشتید و این قوانین رو شناختید و بعد استفاده کردید و وقتی که نتیجه گرفتید، به ما هم آموزش دادید.
سپاسگزارم بخاطر اینکه هر لحظه که هدایت شدم به این سایت توحیدی، دقیقاً با مطلب یا فایلی از شما برخورد کردم که در آن لحظه باید می‌شنیدم.
سپاسگزارم برای تکمیل مطالعات و کسب آگاهی‌‌هایی که این روزها از شما دارم دریافت می‌کنم و آن هم «شناخت خداوند به عنوان یک سیستم» و «درک قوانین بدون تغییر خداوند» است.
سپاسگزارم از شما که به من یادآوری کردید تا زمانی که نتیجه نگرفتم، نخواهم نصیحت کنم و برای دیگران از قانون حرف بزنم.
استاد من این روزها جلسات دوره عزت نفس رو متوقف کردم و دارم فقط روی «نگاه سیستمی به خداوند» کار می‌کنم. کتاب «چکونه فکر خدا را بخوانیم» رو خط به خط خوندم و فکر کردم. کتاب ۷۰ صفحه‌ای که من معمولاً توی دو ساعت می‌خونم رو بعد از ۱۰ روز، تازه تموم کردم.
و این فایل شما چقدر تکمیل کرد اون کتاب رو. و متوجه شده ام قبل از ساختن هر باوری ابتدا باید یک خدای درست در ذهنم بسازم.
پس اجازه بدین که بر اساس سیستمی بودن خداوند، پاسخی بدم به این سوال که چرا باید از دیگران سپاسگزاری کنیم؟
همانطور که همه ما می دانیم خداوند یک سیستم است، سیستمی که بر اساس یک سری قوانین بدون تغییر کار میکند و همیشه همین طور بوده و تا ابد نیز همین گونه خواهد بود. در این سیستم تمامی اجزا اعضا ارزشمند هستند. یعنی هر الکترون هر مولکول هر درخت هر انسان هر حیوان هر اقیانوس هر سیاره در منظومه هر کهکشان و همه چیز ز و همه چیز در این سیستم یک نقش منحصر به فرد دارد. از طرفی این را هم می دانیم که این جهان بر طبق گفته قرآن و بر اساس آنچه که امروز علم مشخص کرده است، در حال گسترش در تمام ابعاد است. یعنی شکل جوامع انسانی، ثروت، منابع طبیعی، تکنولوژی، کیهان و اساساً هر چیز دیگری در جهان در حال گسترش روز افزون است. یعنی در فرایند این گسترش، براونی (اسب استاد) یک نقش خاص را ایفا میکند، ایلان ماسک یک نقش خاص را ایفا میکند، استاد و خانم شایسته یک نقشی را ایفا می کنند، همسر من و مشتریان من یک نقشی را ایفا می کنند، درختان پارادایس، و حتی ماهی های دریاچه هم یک نقش خاصی را ایفا می‌کنند.
وقتی که من از کسی سپاسگزاری می کنم، و این سپاسگزاری را به زبان می آورم، در آن لحظه‌ی سپاسگزاری کردنم دو اتفاق مهم رخ می دهد:
۱- من به آن فردی که از او سپاسگزاری کرده ام احساس ارزشمندی می دهم و این احساس ارزشمندی که از سوی من به او منتقل می شود باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس وی می شود و میدانیم فردی که اعتماد به نفس و عزت نفسش بیشتر باشد بیشتر می تواند به گسترش جهان کمک کند و این بسیار بسیار کار معنوی و مهمی است
۲- وقتی من از فردی یا از پدیده‌ای تشکر می کنم، در واقع در حال سپاسگزاری کردن از این سیستم فوق هوشمند و یگانه هستم و انرژی این سپاسگزاری که من به جهان یا به آن فرد میدهم به خودم برمیگردد و در واقع بر اساس آیه « وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» مرا بزرگتر می کند و ظرف مرا بزرگتر می کند و همین بزرگترشدن من و بزرگتر شدن ظرف باورهای من، باعث رشد من و گسترش من و در نتیجه گسترش جهان می شود.
دوستانی که می‌گویند تشکر کردن از یک فرد برخلاف توحید است، همانطور که استاد گفتند و همچنین به نظر من، هنوز نگاهشان به خداوند «نگاه انسانی» است. یعنی فکر می‌کنند اگر از یک استاد تشکر کنند، خدا ناراحت می شود و بهش بر میخورد. ولی وقتی که یک نگاه سیستمی به خداوند داریم و این موضوع بسیار بسیار مهم را درک می کنیم که خداوند همه چیز است، آن وقت است که متوجه می شویم در واقع تشکر کردن از یک فرد، یا یک اسب، همان تشکر کردن از خداوند است. چون آن فرد یا آن حیوان، بخشی از یک سیستم عظیم و یگانه است ست که ما آن را خداوند نامیده ایم.
توحید این نیست که فکر کنیم خداوند یک فرد یا شخصیت یا نیرویی خارج از این جهان هستی است که در حال مدیریت ماست، توحید یعنی اینکه هر آنچه که به دیده می آید و نمی آید، و اصطلاحاً هر آن چیزی که وجود دارد، بخشی از یک سیستم دقیق و هوشمند است که به باور من و بر اساس قران، «الله» نامیده می‌شود. و شایسته‌ی سپاسگزاری است.
این سیستم بر اساس قانون فرکانس کار میکند و همانطور که استاد همیشه گفتند: فرکانس سپاسگزاری، یکی از از قویترین فرکانسهای جهان هستی است. چون در هر صورت تمرکز من را بر روی یک نکته مثبت نگه می دارد و به این داشته ام توجه می کنم به این توجه و تمرکز برین فرد یا اتفاق مثبت باعث به وجود آمدن احساس خوب در درون من می شود و این احساس خوب قطعاً نتایج خوب را برای من به دنبال خواهد داشت.
سپاسگزارم استاد عزیزم
سپاسگزارم خانم شایسته جان
سپاسگزارم دوستان عزیز که این کامنت رو خوندین
و
سپاسگزارم از خدای مهربانم که جهان را با چنین قوانین دقیق و آرامش بخشی خلق کرده است. خدایا شکرت ❤️❣️❤️
سلام مریم جان
خیلی خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوند هستم که اول من رو هدایت کرد به سمت این آگاهی از شناخت خودش و بعد بهم این قدرت رو داد و الهام کرد که بیام این کامنت رو بنویسم.
در واقع مریم جان من خودم خیلی خیلی مشکل داشتم در شناخت باورهای محدودکننده قدیم و ساخت و جایگزین کردنشان با باورهای جدید.
خیلی وقت‌ها باورهایی می‌نوشتم و در قالب جملات تاکیدی با موسیقی توی گوشم می‌ذاشتم و روزها و هفته‌ها گوش می‌دادم، ولی به محض اینکه این روند گوش دادن یا تکرار متوقف یا کم می‌شد، قدرت و انرژی اون باور هم افت می‌کرد. تا اینکه توی جلسه چهارم یا پنجم عزت نفس از کامنت یکی از دوستان، این تلنگر بهم خورد:
هادی! مطمئنی که قانون رو خوب درک کردی؟ مطمئنی که خدا رو درست شناختی؟
و به آگاهی خودم شک کردم.
و شروع کردم به گوش دادن فایل‌های رایگان در دسته‌بندی «اجرای توحید در عمل».
یک فایلی استاد دارند به اسم «رابطه ما با انرژی‌ای که خدا نامیده‌ایم».
من این فایل رو تا به حال گوش نداده بودم، و به نظرم یکی از بی‌نظیرترین فایل‌های استاده. وقتی این فایل رو گوش دادم، دوباره گوش دادم. فکر کنم ۳ یا ۴ بار گوش دادم. و بعد متوجه شدم:
ای دل غافل! هادی تو هنوز به اون درک درستی که باید از خدا و قانون بدون تغییرش برسی، نرسیدی! وایسا! دیگه جلوتر نرو!
برگرد، کتاب «چکونه فکر خدا را بخوانیم» رو بخون و بعد حرکت کن!
مریم جان تازه فهمیدم چرا اینقدر بالا پایین داشتم، تازه فهمیدم که چقدر درکم ناقص بود از خدا و از سیستم.
می‌دونی! من همیشه در حال ساختن خونه‌ای شنی توی ساحل بودم که بعد از چند ساعت که آب دریا بالا میومد، شسته می‌شد و می‌رفت. فارغ از اینکه چقدر براش زحمت کشیده بودم.
بعد از خواندن دقیق و تفکر عمیق روی این کتاب، تازه فهمیدم که:
من باید باورهام رو روی یک زمین مناسب و بر روی یک فونداسیون خیلی خیلی مقاوم بسازم که دیگه هیچ موج و طوفان و جزر و مدی نتونه بهش آسیبی بزنه.
اون فونداسیون محکم، مقاوم، همیشگی، ازلی و ابدی، اون فونداسیونی که «لم یلد و لم یولد» باشه، اون فونداسیونی که «از بین نمی‌ره، فقط از شکلی به شکل دیگری تبدیل می‌شه»، یک سیستم فوق هوشمند و یکتاست که بهش می‌گیم «اللّه».
قبل از هر کاری، اول این فونداسیون رو بساز، پایه‌های ستون‌های باورهای جدیدت رو توی این فونداسیون قرار بده و بعدش قصر زندگیت رو اونجوری که دلت می‌خواد روی این فونداسیون بساز و خیالت راحت باشه که هیچ زلزله و طوفانی نمی‌تونه بهش آسیبی وارد کنه. و هر روز قدرت این فونداسیون، این سیستمی بودن خداوند رو هم به خودت یادآوری کن!
خوب باشی همکلاسی عزیز، من هم باید از فردا شروع کنم و از ب بسم‌الله دوره عزت نفس دوباره پیش برم و اینبار با نگاه سیستمی به خداوند، روی خودم کار کنم. اونجا می‌بینمت🌹🌹
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
سلام الا جان
خیلی خیلی انرژی گرفتم از این کامنت شما. خدا رو شکر می‌کنم که چنین کلامی برای تحسین دارین و هزاران بار ممنونم و سپاسگزارم ازتون که اینقدر بی‌نظیر لطف خودتون رو و این انرژی ناب الهی رو به سمت من روانه کردید. ممنونم ازت دوست نازنینم، و ایشالا که همیشه همینطور بی‌نهایت کلامت به تحسین جهان باشه.
خدا رو شکر می‌کنم از بودن در اینجا. امشب آرامش زیادی دارم، چون هدف اصلی از نگاه توحیدی و «درک سیستمی بودن خداوند» هم همین آرامشه. خدایا شکرت، که چنان داری خدایان می‌کنی که مو برای درزش نمی‌ره! و البته که هیچوقت غیر از این نبوده و نیست. و اللّه بکل شی القدیر.
خودم هم با نوشتن این کامنت اصلی و پاسخ‌های دوستان، احساس می‌کنم یک قدم بزرگ برداشتم الا جان، باز هم ممنون ازت، بیشترین عشق ممکن و انرژی سپاسگزاری رو به سمت می‌فرستم.
شاد باشی ❤️
سلام بهنام جان
خیلی خوشحالم از ینکه تونستم مسیری باشم برای بیان این حقایق. خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم برای رسیدن به این نکته های بی بدیل جهان. خدا رو شکر می کنم بابت دوستان فوق العاده بی نظیری مثل شما. مطئن باش که اگر به جریان دائمی هدایت باور داشته باشی، هر لحظه و هر ثانیه هدایت می شی. خودم دارم خیلی روی این باور کار می کنم و هر روز که بیشتر کار می کنم، نتایجش رو بیشتر و بیشتر می بینم.
در پناه و در مسیر هدایت الله باشی عزیزم. عشق به تو ♥️♥️
علی جان سلام
چه نامه شاهکاری به خودت نوشتی عزیز، چقدر این سطح روراست بودن با خودت، روی من تاثیر گذاشت. به راحتی می‌‌تونستم هرجا که اسم خودت رو می‌آوردی، اسم خودم رو بذارم و خطاب به خودم بخونمش. چقدر خوب گفتی که بین غرور و عزت نفس، یه مرز باریکه!
خدا رو شکر می‌کنم که کامنتت رو خوندم. خیلی خیلی ازت ممنونم که این کامنت فوق‌العاده رو نوشتی. این موضوع توحید اینقدر مهمه که از خیلی جنبه‌ها می‌شه بهش نگاه کرد. در واقع درک درست و حسابی توحید، فونداسیونیه که باید ساختمان زندگیمون رو روی اون بنا کنیم. فونداسیونی که باید «پایه‌ی ستون‌های باورهای جدید‌مون» رو توی اون قرار بدیم تا بتونیم یک اسکلت قدرتمند و مقاوم از باورهای قدرتمند کننده بسازیم.
دمت گرم داداش، واقعاً جسارت و شهامتت رو تحسین می‌کنم. و ممنونتم که این حرف خصوصی با خودت رو اینجا عمومی گفتی که خودش یک نوع «تمرین آگهی بازرگانی» دوره عزت نفس بود!
ماشاالله بهت، مرسی که نوشتی و مرسی که روزبه‌روز داری روی آگاهی هات داری کار می‌کنی تا خودت رو گسترش بدی و جهان رو هم گسترش بدی. عشق به تو ❣️❤️❣️
سلام الهه جان
ممنونم ازت دوست عزیزم
امیدوارم شما هم روز به روز باورهای ارزشمند و قدرتمند کننده ای بسازید
شاد باشید و هر لحظه در جریان هدایت الله
سلام دوست عزیزم، رویا جان
ممنونم ازتون، نظر لطف شماست. به قول استاد که همیشه می‌گن «یه سری حرف‌ها و آگاهی‌ها زده می‌شه و فقط کسانی میشنون که باید بشنون و توی مدارش هستن». اول اینکه من شاگرد دست به سینه استاد عباسمنشم و دوم اینکه خوشحالم شما هم آماده شنیدن این آگاهی‌ها بودین و قطعاً اگر نبودین، نمی‌شنیدین و عبور می کردین.
پس من هم شما رو تحسین می کنم بابت حضور در مدار آگاهی‌های بیشتر، بابت حضور در این کلاس و این سایت توحیدی و بابت اینکه شجاعت و جسارت بهتر شدن رو دارید. امیدوارم روزبه‌روز بیشتر صدای الهام و هدایت الله رو در وجودتون احساس کنید و خودتون بسپارین به جریان هدایت.
موفق باشید دوست عزیزم
سلام فهیمه جان
ممنونم از شما دوست عزیزم
به هر حال همه ما اینجا هستیم و یکی از وظایفمون برای گسترش جهان، همین تبادل اطلاعات و نظرات و آگاهی‌هاست. من هم شاگرد همین کلاس ها هستم و همیشه خیلی چیزها از دوستان و نظراتشون یاد گرفتم.
همین هم‌افزایی‌ها قطعاً به همه ما کمک می کنه که رشد کنیم، که سپاسگزارتر باشیم، که قانون و سیستم رو بیشتر بشناسیم و با فرکانسهای قدرتمندمون، ظرف وجودیمون رو بزرگتر کنیم و هر روز یک قدم بیشتر به سوی هدفی که خداوند از خلقتمون داشته، برداریم:
حرکت در جهت کمال و کمک به گسترش جهان و این همان دلیلی است که «خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما ثروتمند شویم»
موفق باشی دوست عزیزم و امیدوارم هر لحظه در جریان هدایت الله باشید
سلام داداش گلم، علی جانم
سپاسگزار و ممنونت هستم از اینکه لطف و محبتت رو به سوی من روان کردی. و خیلی خیلی خوشحالم که در کنار تو و دیگر دوستان هم‌کلاسی‌ام توی این خانواده صمیمی، داریم به رشد جهان کمک می کنیم.
قطعاً آینده از آن ماست، اگر و تنها اگر به این آگاهی‌ها عمل کنیم. همونطور که استاد همیشه می‌گن، «ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است». من تازه دارم یاد می‌گیرم که روزبه‌روز این آگاهی‌ها رو به عمل برسونم تا نتایجش رو هم دریافت کنم که این قانون بدون تغییر خداوند است. و این کامنت تو چقدر می تونه برای من عملگرایانه باشه.
الان بعد از خوندن کامنتت داشتم به این فکر می کردم که من به عنوان یک «فروشنده»، تا بحال چند بار از مشتریانم با جان و دل (و نه صرفاً بر اساس دیالوگ‌های عمومی) سپاسگزاری کردم؟ و دیدم که چقدر کم سپاسگزار مشتری‌هام بودم!!!
من اصولاً فردی مبادی آداب هستم، و سعی می کنم در جلسات مذاکره و فروش بسیار محترمانه برخورد کنم، اما حقیقت اینه که خیلی خیلی کم تا الان پیش اومده که مثلاً همانطور که از همسرم برای درست کردن یک غذای خوشمزه از جون و دل سپاسگزاری می کنم، از مشتری‌هایم بابت اینکه به من اعتماد کردند، از من محصول خریدند و یا حتی به حرف‌هایم گوش دادند ولی به هر دلیلی نخریدند، تشکر کنم. اگرچه همیشه از عبارت‌هایی مثل «ممنونم که وقتتون رو در اختیار من گذاشتین» یا «ممنونم که از ما خرید کردید» استفاده می‌کنم، اما می‌خوام بگم اون احساس سپاسگزاری قلبی که تولید فرکانس مثبت کنه رو نداشتم.
مثلاً من از همکاران و مدیران خیلی با خلوص و با احساس سپاسگزاری می کنم، ولی شاید تا الان خیلی انگشت شمار بوده که از مشتریانم هم با همون جان و دل سپاسگزاری کنم.
می بینی علی جان! خدا اینجوری کار می کنه! سیستم اینجوری عمل می‌کنه! من آگاهی‌ای که دریافت کرده بودم رو دیروز با الهامی از سوی خداوند اینجا منتشر کردم و حالا خدا داره از طریق تو، به من یک نکته کلیدی رو می گه که می تونه خیلی خیلی به من کمک کنه. به بیزینسم و به افزایش فروشم. الله اکبر.
ممنونم ازت عزیزم، هزاران بار سپاسگزارتم که این نکته رو به من گوشزد کردی و چقدر من عاشق این سیستم هستم. دقیقاً اینکه استاد می گویند «بزرگترین دستاورد نگاهِ سیستمی به خداوند، احساس آرامش است» همینجاست. این سیستم الان دقیقاً در یک رفت و برگشت، توپ رو انداخت جلوی پای من، پشت مدافعان که من یک گل شیرین بزنم به یکی از نقطه ضعف‌هام. و این آرامشی عمیق در من ایجاد کرده. مرسی که این پاس گل رو بهم دادی رفیق جان. دمت گرم و سرت خوش باد.
باز هم سپاسگزارم هم از استاد عزیزمون، هم خانم شایسته جان، هم از شما علی آقا و هم از همه دوستان، همه کائنات، همه جهان.
و سپاسگزارم از خدایی که همیشه هادی من بوده ❤️❤️❤️
سلام هانیه جان
ما همیشه به خدا وصلیم، همیشه توی این سیستم هستیم و نمی تونیم از سیستم جدا باشیم. فقط گاهی یادمون می ره. یادمون میره که ما هم از اجزای همین سیستم هستیم. ولی خوب سیستم کار ش درسته دیگه، وقتی که توی مدار درک آگاهی‌ها باشی، خیلی سریع سیستم نشانه‌ها رو بهت نشون می ده و اگر مثل خودت هوشمندانه رفتار کنیم، پیامش و صراط مستقیمش رو بهمون نشون می ده. وگرنه شاید چنهزار نفر قسمت 146 زندگی در بهشت رو دیده باشند و تو دقیقاً اون چیزی رو ازش دریافت کردی که توی مدارش بودی، شاید کس دیگه‌ای بر اساس مدار خودش چیز دیگه ای رو دریافت کنه و احتمالا 90 درست کسانی هم که دیدن، چیز دریافت نکردن و عبور کردن. و همنیطور در مورد کامنت رها هم همین موضوع صدق می کنه.
خدا رو شکر می کنم که در کنار شما هستم. بعد از 514 رو که عضو سایت عباسمنش بودم، الان حدود 40 روزه که از کامنت اولین کامنتی که گذاشتم می گذره و این چهل روز بی شک زیباترین چهل روز زندگیم بوده.
ممنونم از شما دوست عزیزم، امیدوارم همیشه در جریان هدایت الله باشید