این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
سلام، عرض ادب و احترام خدمت همه بزرگواران و استاد محترم،
سوال : زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
قبل از جواب به این سوال میخوام یک مقدمه در مورد آگاهی های مباحث مهم قرآنی که در خانواده عزیز عباسمنش کسب کردم بپردازم و یک نکته بگم،
بدون اغراق باید بگم که، بهترین،منطقی ترین،جالبترین و در عین حال عاقلانه ترین، توضیحی که در مورد “شرک” شنیدم تا الانی که 32 سال از عمرم میگذره همین توضیحی که استاد عباسمنش در مورد شرک در اکثر فایلهاشون ارئه کردن، هستش. در کشوری زندگی میکنیم که دین و مذهب بسیار زیاد در همه چیز و همه کس نفوذ کرده، آدمهایی که بسیار بسیار مذهبی هستن، روزه میگیرن،نماز میخونن، مسجد میرن، محرم را با شور و حرارات بسیار زیادی انجام میدن، سخنرانهای بسیار زیادی که از قرآن حرف میزنند، روحانیونی که تعدادشون اصلا هم کم نیست، ساعت ها در کل شبکه های تلویزیونی و رادیوی و تازگیا صفحات مجازی در مورد اصول و فروع دین به شدت و با قدرت هر چه تمام تر صحبت مکینند، درباره اینکه نماز نخونی دهنت قراره سرویس بشه و … و حتی در مدارس و سیستم آموزشی درس خوندیم که یه درس به نام “دین و زندگی” و یک درس به طور مجزا در مورد قران داشتیم و خلاصه همش اسلام و دین وشیعه، ولی انصافا میخوام بگم تو تمام این سخنرانی هایی که در مورد خدا شنیدم، تو تمام این کتابهای درسی که در مورد قران و دین و اسلام و پیامبر و خانوادش خوندم و شنیدم و غیره، این مبحث “شرک و توحید” را به این سبک و سیاق، بدین روشنی و واضح و آسون و راحت در فهم و اندیشه و راحت در کاربرد، نه شنیده بودن، نه خونده بودم.
همیشه خونده بودم شرک یعنی پرستش هر چیزی غیر خدا، همه سخنرانان مذهبیم همین رو میگفتن و همجا هم همینو نوشته بود، با این تعریف من مشرک نبودم و خیلی راحت از موضوع شرک تو زندگی رد میشدم و همیشه به خودم میگفتم که، بابا من که بت نمیپرستم ،خب من مشرک نیستم، خیلی وقتم بود که فکر میکردم قران یه کتاب پوسیدست، چون تو عصر تکنولوژی دیگه کی میره بت بپرسته، سنگ بپرسته، تعظیم کنه بهش و یا قربانی کنی مگه ما قبیله مایاها هستیم و همیشه فکر میکردم شرک و کلا قران در قدیم گیره کرده و فایده وقت و انرژی نداره که روش بزاریم، ولی به محض اینکه از استاد عباسمنش تعرف شرک رو شندیم همون لحظه، در همون هزارمِ هزارمِ هزارمِ ثانیه بدون مقاومت قبول کردم که شرک یعنی قدرت دادن به هر چیزی بیرون از درون و خدا، در همون هزارم ثانیه هم پذیرفتمش هم حس کردم اره این خودشه این چیزیه که باید باشه، این همون چیزیه که به درد من میخوره، این تعریفیه که با دونستن اون خیلی بهتر میمتونم به صورت عملی از دانسته های قران استفاده کنم برای زندگی بهتر داشتن، این تعریفیه که با اون میتونم از قران، حداقل استفاده کنم، موضوع “حزن در قرآن”، “ظلم به خود”،”تفاوت رب و الله در قران”،”شئ و رود”،”صلاه در قران”،”به ما کانو یعملون،قدمت” در قران، چیزهایی هستش که من تو خانواده صمیمی عباسمنش که امدم فهمیدم و بهش آگاه شدم و دانستن این آگاهی ها خیلی در کیفیت زندگی هر آدمی فرق داره با ندانستن این آگاهی ها، دونستنش و عمل کردنش که گلستان میکنه همه چیزو،
با دونستن این آگاهیی ها قران دیگه اون کتاب پوسیده برای من نیست و به نظرم جدیده،مدرنه انگار برای الانه، چون موضع شرک هیچ وقت قدیمی نمیشه یا حزن و …، در کل میخواستم بگم دونستن این آگاهی ها با ندونستنش چقدر در کیفیت زندگی هر ادمی فرق داره، میخواستم تشکر کنم از استاد عباسمنش وخانواده عزیزمون در این سایت.
جواب به سوال از نظر من :
واقعا این مبحث، به نظر شخص بنده خیلی مهمه، چون من واقعا همیشه عادت کردم در شرایط سخت، بلافاصله دنبال مقصر میگردم و عموما اول پدرمم را مقصر میدونم و بعد میرم سراغ دولت و دولت مردان و فرزندانشون، و کلی حرف و فکر و خودخوری بدون فایده انجام میدم(این عادتو تغییر دادم و الان انصافا اصلا اینجوری فکر نمیکنم یا بهتر بگم کمی بهتر شدم نسبت به گذشته خودم)، خلاصه اینکه دولت را مقصر دونستن، پدر و مادر را مقصر ناکامی دانستن برای من یکی که فایده نداشت و مطمنم برای هیچ کسی فایده نداره، چون کاریو درست نمیکنه.
موافقم با این جمله که نباید به حرف دانشمندان توجهی کنی وقتی اون آگاهی باعث بشه درجا بزنی،بترسی، از پیشرفتت جلوگیری کنه.
به شخصه هر وقت شرک تو ذهنم داشتم، یعنی فکر کیردم که زندگی من در گروه عملکرد سیاستهای اقتصادی دولته، یا عملکرد سیاستمدرا و ناتوانیشون باعث میشه منم در چا بزنم خب جز خودخور، جز نگرانی، جز ترس و دلهره در مورد ایندم و شرایط اقتصادیم چیزی برام نداشته و همیشه جلوی پیشرفتمو گرفته، دارم روش کار میکنم و میدونم که میتونم توحیدو بزارم جای شرک.
با تشکر فراوان