این فایل را با دقت ببیند، سپس با توجه به مفهوم توحید و شرک – که در این فایل آموختهاید – در بخش نظرات به این سوالات پاسخ دهید:
سوال:
با توجه به صحبتهای استاد، در قسمت کامنتهای این فایل بنویسید: زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟
به این فکر کنید که:
به محض اینکه اوضاع کمی سخت شده، چطور این نوع باورهای شرک آلود مثل (تاثیر ژنتیک، قیمت دلار، اوضاع اقتصادی و… ) شما را به احساس ” ناتوانی از تغییر آن شرایط سخت ” رسانده است؟
و چطور به خاطر آن باورهای شرک آلود، قدرت خلق شرایط زندگی را از خودتان گرفته اید و به آن عوامل محدود کننده بیرونی داده اید؟
همچنین توضیح دهید:
وقتی آن باورهای شرک آلود را تغییر دادید، چه تغییرات مثبتی در نتایج شما ایجاد شد؟
به چه شکل توانستید باورهای توحیدی را جایگزین این باورهای شرک آلود کنید؟ این نگاه توحیدی چه تغییراتی در رفتار، شخصیت، عملکرد، ایمان و جسارت شما ایجاد کرده است؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات و پاسخ های شما هستیم
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تأیید کرد
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8395MB31 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 830MB31 دقیقه
به نام خدای توانا و مهربان
درود خدای مهربان به شما دوست عزیز و ارزشمند و هم مدار من حمید عزیز
حمید جان می خواهم باز هم بهت بگم خیلی دوستت دارم
خیلی تو ذهن من ارزشمندی و همیشه در خلوت خودم و یا پیش دوستان به نیکی ازت یاد میکنم
به این دلیل که خیلی ازت درس یاد میگیرم
خدای مهربانم رو شاکرم به خاطر وجود شما در زندگیم
عکس پروفایل جدیدت مبارک
ماشاالله چه بدن عضلانی و خوش فرمی ساختی
دست مریزاد
ازت ممنونم که اینقدر زیبا و دلنشین می نویسی
ممنونم که برگشتی به خود واقعیت و لا به لای صحبت ها یه کمی چاشنی طنز هم قاطی می کنی
دل نوشته هایت دلنشین هست، اینجوری دل نشین تر هم میشه
سپاسگزارم
خواندن دیدگاه های شما خیلی وقتا باعث میشه من درک عمیق تر و دقیق تری از فایل داشته باشم
سپاسگزارم
امروز صبح حدود های ساعت 8 تا 9 رفته بودم تو پارک محله
پارک محلمون ده بیست ثانیه از در ورودی آپارتمان فاصله داره (ایموجی خنده، خدایا شکرت)
دیدم یه ماشین مکانیکی هیولا با برند هیوندای که چرخ هم نداشت کلاً زنجیر داشت دقیقاً مکانیزم راه رفتنش مثل تانک بود :)
اومده بود داشت زمین رو می کند
همون لحظه توث پارک چند بار این جمله توی ذهنم مرور شد که…
کاشکی الان حمید عزیز اینجا بود من ازش سوال می پرسیدم از اطلاعات فنی خفنی که داره کلی چیز یاد می گرفتم، مطمئنم اگر بودی ازت سوال می پرسیدم به جای پاسخ یه جمله ای یه کتاب برای من حرف میزدی، من هم که عاشق کسب اطلاعات مخصوصاً توی اینجور زمینه ها که علاقه هم دارم خیلیییی شنودهی خوبی هستم و کاملاً با چشم هایم و ذوق و شوقم و میمیک صورتم حس مهم بودن و ارزش مند بودن حرف هایت رو بهت القا می کنم و کاملاً می توانی شیفته شدن من رو احساس کنی، دیگه اگه راجع به هوافضا صحبت کنی که هیچی دیگه… اصلاً گذر زمان رو فراموش می کنم مخصوصاً با اون شور و شوقی که شما تعریف می کنی، امیدوارم به زودی ببینمت دوست عزیزم، خب دیگه برگردیم سر مبحث توحید، شیطونی بسه :)
حمید جان واقعاً بهت تبریک میگم
خیلی خوب تکامل رو در نوشتن و آموزش دادن طی کردی و مثال های فوق العاده ارزشمندی برای مخاطب میزنی و از چند زاویه مبحث رو توضیح میدهی و باعث میشی من مخاطب کاملاً مفهوم رو درک کنم و صحبت ها برای من شیرفهم بشه
اشاره کردن به آبشار و سطل
اشاره کردن به برنامه نویسی و منطق یا همون Logic
اشاره کردن به سیستم آزاد سازی ترمز هنگام فرود هواپیما
و….
واقعاً سپاسگزارم
خدایا ، ای خدای مهربان و تونا می خواهم زمانی که در کلاس های تخصصی عکاسی و مباحث پیرامون عکاسی شرکت می کنم
استاد من اگر خانم بود یا آقا یه فردی باشه مثل حمید امیری به شدت در اون زمینه ای که تدریس می کنه توانمند و با تجربه و البته که مثل حمید امیری خیلی خوب بتوانه توضیح بده و مفهموم رو برای دانشجویان شیر فهم کنه
خدا هم گفت چشم بندهی من تو از من خواستی برو حله :) عاااااشقتم خدااااا
حمید جان مثال هایی که از پدر بزرگوارتون و عموی عزیزتون از این دو بزرگوار نقل قول کردین
بسیار بسیار تأثیرگذار بود
خداوند این دو عزیز رو بیامرزه و امیدوارم جایگاهشون بهشت باشه
خیلی خوب موضوع باورها و تأثیر اون ها رو در زندگی توضیح دادی
سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمندت
راستی در پاسخ به سعیده خانم شهریاری هم دو تا مثال بی نظیر زده بودی
یکی در مورد تعمیر کولر گازی خونتون بود و کنترل ذهن و ایمان به خداوند که در طی اون پروسهی چند روزه داشتی
اون یکی هم درس هایی که از دیدگاه آقای علی خوشدل
و همسر ایشون خانم کیانی فر گرفته بودی
اون دیدگاه هم بسیار بسیار تأثیرگذار بود و من رو در فکر فرو برد
باز هم ممنونم دوست عزیزم
امیدوارم در آغوش خداوند غرق در نعمت ها و ثروت ها باشی
خدایا تنها و تنها تو را می پرستم و عبادت می کنم و فقط و فقط از تو کمک می خواهم
به نام خدای توانا و مهربان
درود به شما دوست عزیز هم فرکانس، خانم حیدری
به شما تبریک میگم به خاطر شغل ارزشمندی که دارید، پزشکی
چقدر شیوه نگارشتون رو دوست دارم
چقدر دل نوشتهی توحیدی و زیبایی بود
واقعاً اشک من رو در آورد
چون
به شدت ذهنم هم زاد پنداری می کرد یاد داستان هدایت خودم افتادم
یاد اون زمانی افتادم که از زمین و زمان بریده بودم و احساس عجز و ناتوانی تمام وجودم رو گرفته بود
بعد از نماز رفتم سجده و شروع کردم به گریه کردن
اونقدر گریه کردم که آدم ها اومدن سراغم و بردنم توی حیاط تا یه کمی آروم بگیرم
اون موقع با تمام وجودم از خدا خواستم
گفتم خدایا کمکم کن، دقیقاً از کلمهی هدایت استفاده کردم با اینکه به قول شما باهاش بیگانه بودم!
گفتم خدایا هدایتم کن
گفتم خودت رو بهم نشون بده دستم رو بگیر
و …
این موضوع مال تیر ماه 1397 هستش
یه سری هدایت ها داشتم حدود یه هفته بعدش با نتورک یکی از شرکت ها توسط یه دست مهربان خداوند آشنا شدم
و اونجا اصلاً فهمیدم قانون جذب چیه یا بهتر بگم داشتم کم کم به یاد می آوردم آگاهی هایی رو که…
که به خاطر دانستن اون ها پا به این جهان مادی گذاشته بودم
یک سال بعد
خرداد ماه 1398 وقتی که من توسط آموزش های دست و پا شکسته کتاب ها، جلسات نتورک و… اساتید دیگه… فرکانس هایم تیمار شده بود
و در مدار یه کمی بالاتری قرار گرفته بودم
توسط یکی از دوستان صمیمی استاد عباس منش
که ایشون خودش هم استاد بسیار توانمندی بود با سایت استاد آشنا شدم
یعنی در واقع ایشون سایت رو باز کرد و بهم نشون داد و گفت این…
گفت اگه می خواهی در تمام ابعاد پیشرفت کنی اینجا تنها جایی هست که می توانی پیشرفت کنی
خدا خیرش بده
من کلاً ایشون رو پنج شش جلسه از همون اولین بار که به صورت اتفاقی (هدایتی) دیدمش ملاقات کردم
شماره ایشون رو دارم ولی خاموشه
میدونم ترکیه است
ان شا الله که هر جا هست موفق باشه بارها درخواستش رو به خداوند دادم که دوست دارم یه بار دیگه تو زندگیم ایشون رو ببینم
چون بی نهایت تأثیر گذار بودن در زندگی من
فکر نمی کنم تا حالا این ها رو تو هیچ دیدگاهی نوشته باشم
داستان هدایتم هم هیچ وقت ننوشتم
نمیدونم…. حسم گفت بنویس منم ناخودآگاه فقط داشتم می نوشتم
ولی به خدای درونم اعتماد دارم اون گفته بنویس حتماً خیریتی در این کار هست که شاید الان از درک و فهم من خارج باشه…
خانم حیدری خیلی خیلی زیبا نوشته بودین
خیلی دلنشین بود
خیلی درسها داشت خیلی…
سپاسگزارم
همیشه همینه….
به قول استاد عزیزمون حرفی که از قلب برآید لاجرم بر قلب نشیند
از خدای مهربانم سپاسگزارم به خاطر بودن در این فضای بی نظیر
از خدای توانا سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمندتون
به دستان قدرتمند فرمانروای یکتای جهان هستی می سپارتمون
پایدار باشید
به نام خدای توانا و مهربان
درود به شما آقا ابراهیم عزیز دوست هم مدار من
خدا رو شکر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر نتایج شگفت انگیزی که از آموزه های استاد عزیزمون گرفتی
بهت تبریک میگم و بسیار زیاد تحسینت می کنم یه خاطر استمراری که در عمل کردن به این آگاهی ها داشتی
تبریک میگم که از خودت یک آدم موحد ساختی و داری ابراهیم گونه خدا رو می پرستی و ابراهیم گونه زندگی می کنی
واقعاً لذت بردم
و اشک شوق به چشمام اومد
اونجایی که شما گفتی:
اگر تمامه مباحث آموزشی تون رو بزارید کنار و تا آخر عمرتون فققققط در مورد توحید صحبت کنید نه ما سیر میشیم و میدونم نه شما براتون تکراری و خسته کنننده میشه
خیلی به فکر فرو رفتم و دوباره یاد این اصل افتادم که استاد همیشه میگه که شالودهی تمام آموزش های من توحیده و چقدر چقدررر این مبحث توحید ، درک کردنش و استفاده عملی از اون می توانه آدم رو به دست آوردهایی برسونه که الان نمی توانه فکرش هم بکنه
به دستان قدرتمند فرمانروای جهانیان می سپارتمون
پایدار باشید
به نام خدای توانا و مهربان
درود به شما دوست عزیز و هم مدارم خانم مرادی
چقدر زیبا و دلنشین نوشته بودی
سپاسگزارم
یه احساسی رو من تقریباً از تمام کامنت های سما دریافت می کنم
و خیلی برای من تحسین بر انگیزه
اونم اینه که
شما خیلیییی خودتو دوست داری و اصلاً برای اشتباهات گذشته خودتو سرزنش نمی کنی
و بر عکس میگی اشکالی نداره درس هاشو میگیرم و ازش استفاده می کنم برای پیشرفت
اما از زمانیکه ترس رخنه کرد تو وجودم هر روز ضعیفتر شدم و در واقع به خودم ظلم کردم اما اشکالی نداره من از تجربه هایی که بدست آوردم استفاده میکنم و میسازم زندگی مو اون مدلی که دوست دارم
نمیدونم از کودکی این احساس خود ارزشی رو داشتی یا پس از استفاده از دورهی عزت نفس مخصوصاً جلسهی 2 و 7 این احساس خود ارزشی رو ساختی
ولی از شما می خواهم راهنماییم کنی
من نسبت به اون سالی که وارد سایت شدم بی نهایت احساسم نسبت به خودم بهتر شده و خودم رو آدم ارزشمندی میبینم
به همون نسبت هم خب جهان بهم پاداش های بزرگی داده
که خیلی مفصله اگه بخواهم توضیح بدهم…
ولی هنوز هم میدونم یکی از بزرگترین پاشنه های آشیلم احساس خود سرزنشی ای هستش که دارم
خیلی وقتا میشه با کوچکترین برخورد به ظاهر اشتباه افراد یا اشتباه غیر عمدی خودم
ذهنم وارد میدون میشه و اگه حواسم نباشه چنان شروع می کنه به تخریبم که بیا و ببین!!
الان خندم می گیره :) که چقدر بعضی وقتا واقعاً از کاه کوه میسازه :)
ولی این پاشنهی آشیلی هست که به شدت داره بهم آسیب میزنه!! و واقعاً دوست دارم بر طرفش کنم
بابت دیدگاه زیبای شما که برایم درس های قشنگی داشت سپاسگزارم
پایدار باشید
به نام خدای توانا و مهربان
درود به شما آقای احمدی عزیز
چقدر دیدگاه شما آموزنده و اگاهی بخش بود
واقعاً یک دنیا سپاسگزارم
اونجایی که شما مثال خدمت در نیروی انتظامی رو زدی و بعدش به این موضوع اشاره کردی که…
و به خیر و خوشی گذشت و تمام شد بدون اینکه یک خط بروی خودم و ماشین نیروی انتظامی بیفتد
و الان خاطره شد
خاطره ای که میتوانم با خود تکرار کنم و بر ایمان خودم بیفزایم
خاطره ای که برایم تداعی کننده این قانون مهم است که
بیرون مهم نیست ، مهم درون است
ماشاالله بهت تبریک میگم که توانستی در این حد توحید را در عمل اجرا کنی
پایدار باشید و سر بلند
خدایا (ای فرمانروای کل جهانیان) تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
درود به شما خانم مرادی عزیز
مثال های قرآنی خوبی آورده بودی
و خیلی قشنگ راهنماییم کردی
سپاسگزارم
من هم از این متن اسکیرین شات گرفتم و برای خودم سیو کردم تا هر چند وقت یکبار بخوانمش
اونجایی که گفتی اگه برگردم به گذشته هیچ جایی رو تغییر نمیدهم
چون این مسیر بی نظیر بود و با تمام بالا و پایین هایش من رو ساخت
خیلی قابل تأمل بود
خیلی تحسینت می کنم، آفرین واقعاً شما با خودت به صلح عمیقی رسیدی
امیدوارم هر روز زندگیت زیباتر بشه و خدا رو تو لحظه لحظه زندگیت احساس کنی
پایدار باشی و ثروتمند
درود به شما حمید عزیز
چشممم حتماً عسلویه هم میام
ببین کسی که بی نهایت عاشق مسافرته
برایش مقصد در اولویت نیست سفر اولویته:)
من نه تنها میام کل عسلویه رو میگردم
تازه اگه شرایطش باشه خیلی دوست دارم که بیام پالایشگاه هم مثل یه شاهزاده بازدید کنم و تأییده های کیفیتی رو صادر کنم (البته این قسمت تأییدیه فان بود، ایموجی خنده با اشک)
حمید جان توضیحاتی که برای عکاسی دادی خیلی جالب و کاربردی بود
الان یه سالی هستش که فهمیدم عکاسی علاقم هستش و تا حد زیادی هم در موردش مطالعه کردم و فایل های آموزشی دیدم
ولی شنیدن این توضیحات از زبون شما برایم یه لذت دیگه ای داشت
پایدار باشی و ثروتمند دوست خوبم
سلام و درودی با عشق برای سعیده جان خواهر عزیزم
میدونی چقدر دوست داشتم دیدگاه بنویسی اینجا تا بیام بخوانم ؟!
وقتی اومدم دیدم دیدگاه نوشتی بی نهایت خوشحال شدم و با عشق نشستم به خواندن
الان ساعت 2:30 شبه
سعیده جان از داستان توحیدی عمل کردنت تو این چند روزه ی اخیر گفتی
من هم می خواهم از توحیدی عمل کردن امشبم بگم که هم درس عبرتی باشه برای خودم هم شما و دوستان دیگه ای که این دیدگاه رو می خوانند
امروز عصر یه بازدید از واحد اجاره ای با یک همکار داشتم
تو ماشین که داشتم با این همکارم میرفتم
بهش گفتم رضا
من واقعاً توکلم به خداست
بهش گفتم رضا
من به خدا میگم من دوست دارم که این قرارداد بشه و خیلی خوشحالم میشم اگه بشه:)
ولی به خدا اینم میگم که میدونم توی از بی نهایت طریق روزی منو میدهی ممکنه از طریق این مشتری و این ملک باشه، ممکنه از طُرُق دیگه باشه:)
اگه این قول نامه بشه خوشحال میشم و اگه نشه؟؟!!!
و اگه نشه ناراحت نمیشم :)
خلاصه اینو گفتم و سعی کردم در بقیه روز هم حالمو خوب نگه دارم و توکلم به خدا باشه
اون قول نامه هنوز در حالت معلقه یعنی مشتریه که یه عروس و داماد بودن دیدن نسبتاً هم پسندین ولی جواب قطعی هنوز تا امشب ندادن حالا فردا گفتم همین دوستم رضا پیگیریش بکنه ببینه نظرش چیه
امشب ساعت 9:30 یه قول نامهی خرید و فروش فیش داشتم با یکی از همکارهای دیگه
قبلش ساعت 8:30 احساس کردم که ذهنم داره یه کم نجوا می کنه
اومدم از دفتر املاک بیرون اومدم توی پارک وارد سایت شدم دیدم به به آقای عطار روشن دیدگاه نوشته برای همین فایل توحید عملی قسمت 8 و در همین دیدگاه لینک دیدگاه خودش در فایل توحید عملی قسمت 6 هم گذاشته بود
شروع کردم به کامنت خوندن به قول معروف صلاه کردن
و بعدش هم داشتم می اومدم سمت دفتر دوباره با خدای خودم حرف زدم و همون حرفای عصر رو گفتم…
گفتم خدایا من بهت به شدت محتاجم من نمیدونم تو میدونی
توکلم به خودته و ازت می خواهم برای من این قرارداد رو جور کنی
ولی اینم میگم که اگه بشه خیلی خوشحال میشم و اگه نشه هم راضیم به رضای تو و ناراحت نمیشم
چون میدونم تو بی نهایت دست دادی برای روزی دادن به من
باورت نمیشه سعیده جان
خیلی راحت اتفاق افتاد و فقط با چند تا تلفن
تازه زمان قرار داد هم من تقریباً نشستم و نظاره کردم:) با اینکه من کارشناس قرارداد بودم تقریباً تو کل مدت قرارد که یه ساعت و ربع طول کشید من 10 درصد صبحت کردم و کار انجام دادم :)
حالا نکتش اینجاست اگه اون قول نامه اجاره بعد از ظهر میشد…
حدود یک میلیون تو حساب من می اومد که خدا بده برکت (اعداد رو طبق حدس و تجریبات قبلیم میگم ها، اون قول نامه هنوز اتفاق نیافتاده و شاید فردا که به لطف خدا اتفاق بی افته بیشتر هم کاسب بشم) خدا رو شکر
ولی این قول نامه فیش یک و ششصد هفتصد میاد و تازه باورهایم هم خیلی قوی تر شد که فیش خرید و فروش کردن هم راحته
چون اولین قول نامهی فیش مسکن ملی بود که من کارشناسش بودم
خدایا شکرت
واقعاً اجرای توحید در عمل همه چیزه
این یه فکت بزرگ بود برای من که وقتی به خدا توکل می کنی و ایمان داری، خدا برایت همه کارها رو انجام میده به قول معروف میری روی دوش خدا می نشینی :)
به قول استاد اگه میگم به خدا ایمان دارم، باید احساسم خوب باشه، ایمان بدون احساس خوب اصلاً معنا نداره
سعیده خانم ازت ممنونم به خاطر دیدگاه زیبایی که نوشتی
و دوست دارم بیشتر از موهبت های ارزش تضاد بهم بگی
در پناه فرمانروای یکتای جهان هستی باشی
پایدار باشی و ثروتمند
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و عرض ادب خدمت خواهر توحیدی گلم سعیده خانم عزیز
سپاسگزار خدایی هستم که هدایت هایش خیلی دقیق و بدون عیب و نقصه
به یه تضادی برخورده بودم و درونم یه کم ناآروم بود دنبال نشانه ای از هدایت های الهی بودم
حسم بهم گفت بیام توی سایت و بیام توی این صفحه و بیام دیدگاه زیبای شما رو بخوانم ….
اونم نه یه خواندنِ سرسری
خواندنِ با آرامش همراه با سپاسگزاری
سعیده خانم یکی از دلایلش که دیدگاه های شما رو دوست دارم و زمان های بسیار زیادی برای من تاثیر گذارِ و نشانه ها از درونش دریافت می کنم … اینه که شما با نتایجت داری صحبت می کنی
و
حرفی که از قلب برآید لاجرم بر قلب نشیند این قانونشه
امشب و دیشب که به لطف این لب تاب خوشگل نوی نو که جلوم هستش فعالیت در سایت چند برابر شده و دارم همین الان با قلبم می نویسم متوجه دو نعمت بزرگ شدم
به قول یکی از دوستای عزیزم که از اعضای فعال سایت هستش (علیرضای عزیز) ما بندگان هدایت شدهِ خداوند هستیم که اینجا هستیم و دسترسی داریم به این همه آگاهی ناب و این دوستان فوق العاده ارزشمند و آگاه
این نعمت اول
و نعمت دوم هم این که چقدر لب تاب خوبه و چقدر کمک می کنه با لذتی چندین برابر قبل ساعت ها بشینم توی سایت فعالیت کنم و کیف کنم
این لب تاب محل کارم هست که در اختیارم هست
از خداوند می خواهم از جایی که گمون نمی برم هدایتم کنه به یه لب تاب خوشگل و با کیفیت…
می دونی همین الان چی بهم الهام شد
اینکه همین الان این دیدگاه رو که تموم کردم برم تو دیجی کالا سرچ کنم ببینم با باورهای الانم چه لب تابی داشتنش برای من منطقی تره و همون رو انتخاب کنم و بعد برم تو بازار پیداش کنم و لمسش کنم و حسش کنم
احساس داشتنش رو تجربه کنم
خدا بهم گفت اگه ایمان داری که من بی نهایت دست دارم و بهت می رسونم پس خواسته ات رو واضح بگو
خدایا شکرت خدایا شکرت
خواهر عزیز و توحیدی من امیدوارم در زمان مناسب و در فضایی مناسب هدایت بشم ببینمت و کلی راجع موضوعات مختلف گپ بزنیم و چیز یاد بگیریم
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و درود خدمت شما علی آقایِ عزیز
سپاسگذارِ خداوند مهربان و توانا هستم که مطالعه ی دیدگاه شما روزی من کرد
چقدر شما زیبا نوشته بودی
آگاهی هایی که خداوند به قلب شما جاری کرده و شما در این دیدگاه نوشتی عجیب من رو به یاد فایل ما بی انتها هستیم و آگاهی های اون فایل انداخت
ماشاالله
واقعا به شما تبریک میگم که اینقدر قلم زیبایی داری ، در عین سادگی و زیبایی مفاهیم عمیقی رو بیان می کنی ، مثال های شما فوق العادست الخصوص چون از زندگی شخصی خودت مثال می زنی خیلی دلنشین تر و زیبا هست
اون مثالی که در مورد کوه نوردی نوشته بودین بیییی نظیر بود
مردی رو دیدم که زندگیش تا الان بالای 100 میلیارد برای رسیدن به خانومی هزینه کرد بهش رسید ولی دیروز طلاق گرفت و یک ساعت هم نتونست باهش زیر یک سقف زندگی کنه!
وقتی میفتی دنبال چیزی اون چیز در میره از دستت!
وقتی ایمان داری تو نمی فتی دنبالش
کار خودت رو میکنی خدا خودش میاره!
ایمان بیارین به اونی که شماره از نطفه رسونده به این هیکل و بدن!
یک هفته زور نزنین واقعی زندگی کنین و لذت ببرین بقیش حله
یادت باشه می تونی دفتر پر کنی ولی نمی تونی به خودت دروغ بگی که حالت واقعا خوبه یا نه
یاد اون کامنت زیبای شما افتادم که چند سال پیش در جلسه ی پنجم قدم چهارم نوشته بودین افتادم :))
اون هم خیلی دیدگاه فوق العاده و تاثیرگذاری بود ، همین چند روز پیش خواندم
سپاسگذارم و بهترین ها رو برای شما از خداوند مهربان و توانا خواستارم