اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام بر خداوند بیکران دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونستم که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام اکتکها داغون شدنهام بگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزارم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این حرف بزنم ودع برای جان روح جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم جون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستنوسپاس گزار الله یکتا به استادم هستمو روشا سلامت وسعادتمن وثروتمند وهقشنگی ها تقدیشما انشاالله میبخشید واز همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
با سلام بر خداوند بیکران و دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونست که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام کتکها داغون شدنهام روبگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزاریم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این جمع حرف بزنم ودعابرای جان و روح و جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم چون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستم وسپاس گزار الله یکتا و استادم هستمو روشا ی عزیز سلامت وسعادتمند وثروتمند وهمه ی قشنگی ها تقدیشما انشاالله و بزرگواران میبخشیدکه کمی از خودم گفتم بعدازسی وچند سال راه خداوندرو ونجات خودم روپیداکردم و دارم معنی آرامش رو میبینم از همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
این داستانی که پروین میگه باز به من یاد آورری میکنه که وقتی وحی میاد و به تو گفته میشه که فلان کارو بکن دقیقا تو همون لحظه هم نجواهای شیطان وجود دارند
و چقدر با ارزش و عزت هستند آدم هایی که به وحی خدا ایمان دارند و بااینکه هیچ خبری ندارند که بعدش چی میشه ولی بااین حال چیزی که بهشون گفته میشه رو عملی میکنن و نتایج معجزه آسا هم میبینن
من همیشه سوالم این بود که چطور تشخیص بدم که وحی شده بهم یا نجوای شیطانه؟
تااینکع استاد میگفتند وحی با آرامش میادو حس خوب و نجواهای شیطان همیشه با غم و ترس وحس بد گفته میشه
خدایا اول کمکون کن که وحی رو از نجوای شیطان به درستی تشخیص بدیم و بعد کمکمون کن تا بتونیم حتی به وحی های کوچیک به هدایت های کوچولو هم اعتماد کنیم و عملیشون کنیم و ایمانمون رو بهت ثابت کنیم و نتایج معجزه آسامونم بگیریم
این شعر زیبا چقدر قشنگ قدرت تورو عظمت تورو آگاهیی تورو به رخ میکشه و مو به تن آدم سیخ میشه از این همه قدرت ،توانایی و عظمت و…
(ما به دریا حکم طوفان می دهیم)و به من یاد آوری میکنه کسی که انقدر قدرت داره و تو به این قدرت ایمان آوردی و هرلحظه داری این ایمان و محکم تر کنی ببین برای تو چه کارایی که نمیکنه
بهم یاد آوری میکنه که نجواهای شیطان را برای خودت مهم نکن و توجه نکن فقط مسیری رو که ایمان آوردی بهش رو ادامه بده
تو هیچی نمیدونی و خدا برهمه چی داناست
تو هیچ قدرتی نداری ولی خدا فرمانروای جهانیانه
پس هیچ وقت نزار شک و تردید بهت غلبه کنه و به یادت بیار که چه قدرتی مراقبته ،حمایتت میکنه،عاشقته
(تو این برهه از زندگیم خیلیا دنبال اینن که منو بکشونن پایین بهم ضربه بزنن با حرفاشون خرابم کنن اما دارم میبینم خدایا چطور داری ازم محافظت میکنی و چطور تیرهایی که به سمت من پرتاب میکنن باخودشون برخورد میکنه و کیست که خدا بخواد بیارتش بالا و بتونن بکشوننش پایین
خدایا بهم قدرتی بده که بتونم تو ذهنم به این آدما بهایی ندم و با آرامش کامل برخورد کنم باهاشون
و براشون آرزوی خیر بکنم
من کی هستم که بخوام بنده های تو رو قضاوت کنم
ازت ممنونم که طوری ازم محافظت میکنی که یکی از اطرافیان نزدیک میاد و بهم میگه زهرا اسم تو رو گذاشتم یکی یدونه ی خدا
بهش میگم چرا ؟میگه اخه نمیدونی که چه کارایی بر علیه تو دارن انجام میدن و من شاهد اینم که کاراشون بر علیه خودشون تموم میشه وتو داری از زندگیت عشق و لذت میبری
من یکی یدونه ی توام وتوام از یکی یدونت خیلی خوب داری محافظت میکنی ،خیلی خوب داری ظرف وجودیش رو تو همه جنبه ها بزرگ میکنی،خیلی بینظیر هدایتش میکنی ،خیلی عالی آگاهش میکنی،بهش یاد میدی،بهش الهام میکنی،واضح باهاش حرف میزنی ،مملوش میکنی از حس آرامش و…
خدایا هرچقدر که شکرت کنم خیلی خیلی کمه
عاشقتم و تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
استاد من حدود 1 سال و نیم هست با شما اشنا شدم. یک سال و نیم پیش به خدا گفتم تو کی هستی خودتو بهم نشون بده و معجزه وار به این سایت و به فایل “انرژی که ان را خدا نامیده ایم” هدایت شدم.
توی این مدت تمام فایلهای رایگانو گوش دادم به خصوص فایلهای توحیدی رو فکر میکردم خیلیییی چیز فهمیدم توحیدوفهمیدم شرک رو فهمیدم ولی هرچی بیشتر میگذره میبینم من هنوز تو خونه ی اولم و هیچیییییزی نمیدونم.
فایلهای توحیدی رو گوش میدادم و مثالهایی که میزدین رو میشنیدم و میگفتم خب منکه مثله این مربی ورزشه مردم مردم نمیکنم، منکه به پای کسی نیوفتادم و …
ولی
طی اتفاقاتی که برام افتاد و همش رو سیلی جهان میدونم فهمیدم من تمام اعمالم تمام افکارم و حتی تمام حسهام از روی شرکه.
من خیلی به خدا شرک داشتم و دارم و خودم خبر نداشتم.
بزرگترین شرکم اینکه همییییشه میخواستم کنترل همه چیزو خودم دست بگیرم. خودم دنبال راه میگشتم تا به هدفم برسم. خودم حل کنم مشکلمو، خودم حرف بزنم با فلانی تا کارم درست شه، خودم یه کاری کنم فلانی عاشقم شه، خودم یه کاری کنم سو تفاهم رفع شه، خودم یه کاری کنم ورق برگرده، خودم یه کاری کنم شرایط اونجور که میخوام بشه و ……….
و این کار من نه تنها کلی باعث وسواس فکری در من شده بود بلکه روز و شب رو از من گرفته بود همش گفتگو ذهنی داشتم همش تو زمان گذشته یا اینده بودم همش داشتم شرایط رو خودم تو ذهنم و گاهی تو عملم میچیدم که فلان اتفاق بیوفته و ای داد بی داااااد از سیلی جهان…. چنان سیلی هایی از جهان خوردم که یاد بگیرم تو کار خدا دخالت نکنم و نخوام جای اون خدایی کنم.
حالا میفهمم شرک چیه
حالا میفهمم اینکه خدا تو قران میگه اگر ایمان داشته باشید برا خودتون بهتره یعنی خودت راحت میشی، خودت زندگیتو میکنی من برات اونچه میخای رو میچینم درست میکنم هماهنگیها رو خودم برات اوکی میکنم، همزمانی ها رو فراهم میکنم. خودم زبانت میشم حرفاتو میزنم، خودم درک و شعور اطرافیانت میشم، اصن همه چیز خودم هستم.
ولی مشکل از اینجاست که من هنوز نتونستم به خدا اعتماد کنم هنوز نتونستم ایمان بیارم ، رها کنم، رها بشم و خودم و زندگیمو بسپارم به خدا و تسلیم بشم.
این عدم ایمان و اعتماد و رهایی هزاران استرس و نگرانی و ترس درونم ایجاد کرده و من با تمام اینا ادعای شاگرد استاد عباسمنش بودن رو دارم. از توحید حرف میزنم. از بدی های شرک میگم در حالی که تو تمام فکر و احساس و عملم پر از شرکه.
حالا معنی جمله اسکاولشین رو میفهمم که میگه “جنگ از آن خداست نه انسان، و انسان باید بشیند و نجات خداوند را ببیند.انسان باید بارش رو به خدا بسپاره و اگر باری رو به دوش بکشه از قانون تخطی کرده”
حالا معنی جمله “سبحانک انی کنت من الظالمین” رو میفهمم
که خدایا تو پاک و منزهی و اگر من وسواس فکری دارم استرس دارم سردرگمم همش دنبال راه حل برای مسائلمم که خودم خودمممممم حلشون کنم و الان اینجوری سیلی خوردم و حالم بده، فقط و فقط تقصیر خودمه و خودم به خودم ظلم کردم.
هر بار فایلهاتونو گوش میکنم چیزای جدید میشنوم و میفهمم چقدررررر توی بحث توحید و شرک دارم ضعیف عمل میکنم.
از خودِ خدا میخوام توی این راه کمکم کنه، طبق سوره انشرا بار رو خودش از رو دوشم برداره و دلم رو پر از عشق و ایمان به خودش کنه و منو رها کنه.
من حتی تسلیم بودن رو هم بلد نیستمو از خودش هدایت میخوام منو تسلیم خودش کنه
سلام و درود خدا بر شما؛ چه زیبا توصیف کردید و چه به جا شعرهایی رو در متنتون گنجانید؛ اینجاییم چون دعوت شده ایم با هدایتی از طرف خدا برای بازیابی انسانیت شریف و توانایی که در میان هیاهوی این دنیا گم کرده ایم ، درود بر استاد بزرگوار
سلام استاد جان، سلام به خانم شایسته مهربون و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هدایت شدم به این فایل فوقالعاده و خدا رو شکر که دارم کامنت مینویسم.
چقدر این فایل پر بود از آگاهی، از اینکه همه جهان رو تحت کنترل خداوند بدونیم و چقدر هوشمندانه خانم پروین اعتصامی از ضمیر ما توی شعرش استفاده میکنه و چقدر این بانوی بزرگوار رو تحسین میکنم که عالی از قوانین اطلاع داشته. میگه ما به موج فرمان میدهیم. همه چیز تحت کنترل و سیطره ماست.
چقدر این داستان مادر موسی برای من درس داشت، که مادر حضرت موسی چه ایمانی نشون داده و خداوند به ایشون وحی میکنه که نترس و نگران نباش. چه منطقهای قویی برای مادر موسی میاره و دلش رو آروم و محکم میکنه، رهرو ما اینک اندر منزل است، تو بچه رو به آب انداختی، اما از دیدگاه خداوند کار انجام شده، نتیجه رو میدونه، خداوند میدونه که آب بچه رو میبره، بعد فرعون بچه رو از آب میگیره، میدونه که بچه از دایهها شیر نمیخوره، میدونه که خواهر موسی اونجا پیشنهاد میده و مادر به بچهاش میرسه و پازل تکمیل میشه.
چه نکتهای گفتید استاد، این کار خداست که بچه رو به مادرش برمیگردونه، توی قصر فرعون، هیچ تهدیدی دیگه وجود نداره و مادر موسی بخاطر اینکه بچه خودش رو شیر میده از فرعون پول میگیره. الله اکبر.
چقدر زیبا میگه قطرهای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود، چقدر زیبا میگه این سیستم که کارش از روی شانس و تصادف و بازی نیست، ما داریم همه چیز رو کنترل میکنیم و میگه دریا، موج و باد که از خودشون اختیاری ندارن، دارن دستور ما رو اجرا میکنن.
خدا رو شکر به خاطر داستان کشتی و نمرود، چه داستان زیبایی، خدایی که اینقدر مهربونی کرد در حق نمرود، اون رو از چه حادثهای نجات داد، اینهمه میگه به کوه و دریا و خار و گل و باد دستور دادیم که با این بچه مهربان باشید، اونوقت بعد از این همه دوستی، اون بچه بزرگ شد و شد نمرودی که با خدا اعلام جنگ کرد و یه برجی ساخت که بره بالا و بگه من از همه بهترم. خدا این داستان رو تعریف میکنه و میفرماید ما که با نمرود اینطور بودیم، چطور ممکنه با موسی بدی کنیم، این کفره که بگی خدا موسی عمران رو فراموش کرده، این کفره که بگی خدا من رو فراموش کرده.
همهمون که توی زندگیمون نگاه کنیم میبینیم زمانهایی که به خدا میگفتیم خدایا این مسالهام رو حل کن قول میدم که فلان کار رو انجام بدم، قول میدم دیگه فلان کار رو انجام ندم. بعد که خدا کارمون رو انجام داده، چقدر راحت، چقدر راحت فراموش کردیم و بدتر از اون فکر کردیم که خودمون مساله رو حلش کردیم، مثال ماشین و جای پارک هم جالب بود، یاد قسمت اخراجیها افتادم، بایرام که صدای توپ و تفنگ رو میشنوه، میگه خدایا کجا پناه بگیرم، یا خدا، یکی میگه بیا بخواب، میگه خدایا نمیخواد پیدا کردم، چقدر این اتفاق برای خود من افتاده. مثال اینکه خدا توی قرآن میزنه میفرماید: کشتی روی آب داره میره، همه چیز گل و بلبله، افراد کشتی شادن، یه تندبادی میاد، شرایط طوفانی میشه، موجهای مهلک به کشتی اصابت میکنه، اون موقع خالص خدا رو میخونن، زمانیکه از اون حادثه نجاتشون میدیم، چنان رو برمیگردونن که انگار از ما کمک نخواسته بودن. آیا این درسته؟ اونوقت من زمانهایی فکر میکردم که خدایا چرا با من مشکل داری، چرا ثروتمند نمیمشم؟ چرا من؟
چقدر زیبا این درس برام مرور شد که به اندازهای که سرمون در مقابل خداوند پایین باشه، فروتنتر و خاشعتر باشیم و اعتبار تمام نعمتها و داشتههامون رو به خداوند بدیم، خداوند سرمون رو جلوی بندههاش و جلوی جهانش بلند میکنه.
خدایا شکرت که این همه بهمون نعمت دادی، نعمت سلامتی دادی، خدایا شکرت که من رو با این سایت و با این آگاهیها آشنا کردی، خدایا اعتبار هر چیزی که دارم به تو برمیگرده، تو خلقش کردی، تو زمانیکه میخوابم، قلب و مغز و تمام سیستم بدنم رو مدیریت میکنی، تویی که خون رو توی رگهام پمپاژ میکنی، تویی که رزق و روزی لحظهای بهم میدی، کمکم کن که نسبت به تو بیمعرفت و ناسپاس نشم. چقدر زیبا گفتید که سپاسگزارترین آدمها در طول تاریخ حتی نمیتونن یک تیلیاردیم نعمتهایی که خدا بهشون داده رو شکر کنن.
هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمیآید مفرح ذات، پس در هر نفس دو نعمت موجود و بر هر نعمت شکری واجب.
از دست و زبان که برآید * کز عهده شکرش بدر آید
این همون درسی بود که توی فایل درسهایی از انیمیشن گربه چکمهپوش گرفتم استاد، اون فایل فوقالعاده بود، استاد در تمام مواردی که اون گربه جونهاش رو از دست داده بود، یه غروری اون رو گرفته بود که من حالیمه، من از همه بهترم، بقیه حالیشون نیست، بقیه اصلا آدم نیستن، من فقط آدمم، یا به قول قارون که میگفت این همه ثروت رو من با علم خودم بدست آوردم، یا این غرور و تکبر که فرعون میگفت من رب اعلای شما هستم، من تهشم بابا، چی فکر کردی؟ خداوند اصلا بخاطر غرور و تکبر، ابلیس رو از بهشت خارج کرد، ابلیسی که هم ردیف فرشتهها شده بود. ابلیس گفت من بهترم، آدم رو از گل و من رو از شراره آتش خلق کردی، من به آدم سجده نمیکنم. یا زمانیکه نوح با قومش صحبت میکنه، اون سران قوم تکبر میکنن، میگن ما بیام حرف تو رو گوش کنیم، میگفتن یه مشت افراد ضعیف دور تو رو گرفتن ای نوح، ما از پرستش بتهای پدرانمان دست برنمیداریم و دیدیم که آخر داستانشون به کجا کشید، این داستان رو نوشتم، این مثالها رو آوردم که درس بگیرم، عبرت بشه برام که در مقابل خداوند فروتن باشم، خودم رو کوچک ببینم، خداوند میفرماید:
ای مردم شما نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!
سوره فاطر – آیه 15
خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
باز هم خانم پروین اعتصامی، شاعر بزرگ کشورمون رو تحسین میکنم که گفتن این داستان هم از طرف خداست و اعتبارش به خدا بازمیگرده.
خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
چقدر بارون قشنگ و زیبایی میومد، چقدر داستان فوقالعاده و فایل زیبایی بود، واقعا لذت بردم، تحسین میکنم خانم شایسته عزیز رو که با رانندگیشون باعث شدن استاد درباره این مطالب صحبت کنه و ار روی این مطلب بخونه، استاد جان چقدر لباس قرمز رنگ زیبایی پوشیدید، خیلی بهتون میاد، مخصوصا توی این فورد فوقالعاده قرمز رنگ، چه ماشینهای فوقالعادهای از کنار ماشین استاد رد میشدن، استاد جان تحسینتون میکنم که با شدت گرفتن بارون، به یاد قدرت خداوند افتادید و این رو نشونههای خداوند دیدید، چه درسهای فوقالعادهای داشت این فایل. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
امیدوارم همه شما دوستای گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
به نظرم علاوه بر کل سایت بخش نشانه های روزانه دقیقا میزنه به هدف
به هدفی که تو رو بیدار و هوشیار میکنه و یک تلنگر میزنه به تو که بلند شو و مسیر خودت رو پیدا کن
برای من دقیق این اتفاق افتاد چند روزی بود که قلبم سنگینی میکرد و انرژی مثبتم کم شده بود تا اینکه این فایل رو امروز نگاه کردم و یکبار دیگه بیدارم کرد که پسر تو نگران چی هستی وقتی خودت رو سپردی به ما اگر واقعا به ما ایمان داری و کل وجودت رو سپردی به ما دیگه خیالت راحت باشه و فقط کاری که از دستت میاد انجام بده و برو جلو
همان طور که حضرت موسی رو از رود نیل نجات دادیم و مادر خودش رو دایه اش کردیم و اون رو به عرش رسوندیم به همان اندازه که تو ایمان داشته باشی تو رو به عرش میبریم فقط کافی هست با ایمان کارت رو انجام بدی
همان طور که حضرت یوسف رو از چاه از فرش به عرش رسوندیم و همه رو کردیم دستی از دستان خدا تا حضرت موسی بشود عزیز مصر مطما باش تو هم به جایی که لایقش باشی میرسی
همان طور که حضرت یونس رو در شکم نهنگ اون مسیر زیبا رو براش رقم زدیم تو هم میتوانی به خواسته و اهدافت برسی
همان طور که آتش رو بر ابراهیم گلستان کردیم و….
تو هم بنده خوب ما هستی فقط کافی هست با ما باشی و به ما ایمان داشته باشی و توکل زیاد کنی
بعد ببین چکارا که برای تو نمیکنیم
من چند روزی بود که حالم زیاد مساعد نبود و احساس سنگینی روی قلبم میکردم و امروز علاوه بر اینکه این فایل رو دیدم و کل مسیر رو به خدا سپردم دیشبم یک فایل دیگر روی صفحه اصلی سایت اومد که موضوعش توجه و تمرکز به خواسته ها و ناخواسته بود که امروز که داشتم فکر میکردم دیدیم نگرانی چند روز من علاوه بر اینکه خدا رو کمتر میدیم تو زندگیم توجه به نگرانی خودش نگرانی بیشتر تولید میکرد
و دفتر شکرگزاریم رو برداشتم و شروع کردم به شکر گزاری خواسته هام و حالم بهتر و بهتر شد
از اونجایی که شخص خود من آدم انرژیکی هستم وقتی احساسم خوب نیست واقعا استپ میکنم و وقتی هم خدا کمک میکنه و هدایتم میکنه به سمت روشنایی و نور سعی میکنم زودتر خودم رو پیدا کنم و با تلاش بیشتر خودم رو برسونم به حالت قبلی و ادامه مسیر روشنایی و نور
یادم میاد استاد توی بعضی از فایل گفتید که حق داری وایسی و استراحت کنی ولی دوباره بلند شو و شروع کن
و من بازم به یاری خود خداوند و سیستم قانونمندش شروع میکنم و مطمینا خدا هم کمک زیادی میکنه و من رو هدایت میکنه تا با قدرت بیشتر و بهتری دوباره شروع کنم و انجام بدم راه رو
خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم
سلام خدمت استاد عزیزم،،مریم جان شایسته و سلامی خدمت همه همراهانم در این سرزمین وحی الهی
خدایا به چه زبانی از تو سپاسگزاری کنم که بنده گی رو به جا آورده باشم؟ خدایا به من قدرت و توان درک نعمتهات و شکرگذاری برای نعمتهایت را بده که من به هر خیری که از تو برسه فقیرم
خدایا تو بگو تا من بنویسم که همه تو هستی و هیچ چیز و هیچ کس نیست جز تو
استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که اینطوری مارو با خدا آشتی میدهی،هر روز رنگ و بوی خداوند در زندگی و در روح و تن ما بیشتر و پررنگتر میشه و این هم از لطف الله است که من رو به این مسیر رشد و یکتا پرستی هدایت کرده و به لطف کلام نورانی شما اون پوسته سرد و یخ زده شرک و دیگر پرستی داره ترک برمیداره ،که بشکنه و من پوست بندازم در این راه و از نو متولد بشم،تولد یک بنده که همه چیز و همه کس را تنها خدا میداند و باور دارد که :
هر کجا نوری است ز انوار خداست
خدای من،،دوباره زمانیکه من باید آگاهی رو میچشیدم،به من چشاندی و روزی ام کردی…چه قدرت دیگه ای هست که در لحظه بداند من چه میخواهم و ابرو باد و مه و خورشید فلک را در کار بیندازه که استاد عباسمنش با مریم جان به جاده بزنن در یک غروب بارانی و حال و هوای روحانی و استاد شعری از بانو پروین رو به زبان توحیدی معنی کنند..کی میتونست واسه من اینکارو کنه جز تو؟؟ که اینچنین حالم خوب بشه؟؟ هیچکس بدون شک..
چند شب پیش که حالم به هم ریخته بود توی اتوبوس بودم از سر کار برمیشگتم..طبق معمول رفتم تو فایلهای استاد و وقتی خیلی دل گیر و کلافه باشم فقط دسته توحیدی حالم رو خوب میکنه..زدم توحید عملی 9.. و من بی اختیار تو اتوبوس اسک ریختم در تمام مسیر و کلمه به کلمه به جانم می نشست..و خداوند هر بار عاشقانه روح من را نوازش میکند
ما که دشمن را چنین می پروریم
دوستان را از نظر چون می بریم
تسلیم شدم.دو دستم را بالا برپم و گفتم باور دارم که تو نه فراموش میکنی و نه میخوابی و نه خسته میشوی..
هر جا با دلی آرام خودم و تمام زندگی ام را به تو سپردم جز خوبی چیزی ندیدم ،هر جا خودم خواستم مدیریت کنم و تدبیر کنم گند زدم
خدایا من در مقابل دانایی و قدرت و مهربانی تو عاجز هستم،لحظه ای مرا به خودم وامگذار
استاد خدا خیرت بده که به من فهموندی سپیده تو خدا نمی پرستی،،و عهد میبندم با یگانه خدایم که تا روزی که هستم تنها خدارا بپرستم..تنها از خدایم یاری بخواهم که همه اوست و هیچ کس و هی چیز جز او نیست
هر چه باران تند تر،خداوند بیشتر قدرت نمایی میکنه،و دم مریم جان هم گرررم که در این هوا اینطوری ماهرانه رانندگی میکنند..ممنونم ازتون بانوی قدرتمند
فکر اینکه هر کدام ازین قطره های باران با اجازه خداوند به زمین،به شیشه،به درختان و ….میخورند و با مدیریت الله ،مو به تنم سیخ میشه،،الله اکبر
به راستی چقدر باید خیالمون راحت باشه و با آرامش روزگار بگذرونیم و به قول استادم با لذت سوت بزنیم و قدم بزنیم و باور داشته باشیم که کارهامون به راحتی و خود به خود انجام میشوند با مدیریت و اراده یگانه قدرت جهان هستی
جمله طلایی:
« به اندازه ای که سرمون جلوی خداوند پایینه و نعمتهای خداوند رو می بینیم و درک میکنیم،،به همون اندازه خداوند مارو جلوی غیر خدا سربلند و سرافراز میکنه»
چی ازین بهتر؟؟ خدای عزیزم من را و همه دوستان و عزیزانم را لایق پرستش خودت قرار ده که بنده باشیم وآگاهانه بندگی ات رابه جا آریم..
روح پروین اعتصامی که به راستی از مفاخر ادبیات ایران هستند شاد و یادشان گرامی..جالبه که بدونیم که بانو پروین از 7 سالگی شروع به سرودن شعر کردند و در همان سنین اشعاری بسیار پر مفهموم می سرودند..و کاملا مشخصه که این اشعار شهودی هستند و از جایی ورای ذهن محدود بشری جاری شدند..
استاد عزیزم ما تشنه این اگاهی های زلال شما هستیم،،باز هم فایلهای توحید عملی رو ادامه بدید لطفا..
سپاسگزارم از شما و مریم جان و تک تک دوستان همراهم و از خدایی که این روزی را نصیبم کردم..
استاد عزیزم تغییرات شخصیتی م و بوضوح این روزها میبینم قبلن هم بود اما ثابت نبود و تغییر میکردم و معجزات و میدیدم اما بعدش دوباره همون تکرار رفتار و همون باورها و همون نتایج الان روز به روز بهتر و بهتر میشم و نتایج ثابت میمونه و من ادامه میدم
بیشتر تغییراتم از سری الگوهای تکرار شونده شروع شد اصلا زیر و رو کرد شخصیت منو
داستان های قرانی خیلی بینظیر هستن مثل موسی، یوسف، ابراهیم خلیل الله، و….
همشونم از توکل و ایمان حرف میزنن و در عمل نشون میدن مثل همین انداختن کودک در اب، رفتن تو اتش، رفتن به سوی درهای بسته، همشون از دیدگاه انسانی غیر قابل باور و پیش بینی هستن
خدااای من بارون بینظییییر دلم رفت
بسیار بسیار شعر زیبا و پر از درس و الهامات بود برامون و جمله بینظیری که اخر فایل گفتین که خدا سربلندمون میکنه تا به غیر خدا رو نندازیم ممنونم استاد عزیزم و مریم جان که رانندگی کردن تا استاد بیشتر و با تمرکز بهتری برامون در و گوهر بریزن دوستتون دارم بهترینا
اول از همه از پروردگارم . رب توانمندم سپاس گزارم که خودش رو از طریق استاد عزیزم به من نشان داد و استاد چقدر قشنگ . چه کلام خدایی که واقعا از کلامشون نور خدا و بوی خدا میاد .
من اگر بخوام از خودم بگم دقیقا این شخصیت نمرود رو داشتم و الان هم که روی خودم دارم کار میکنم ی جاهایی این شخصیت در من هست هنوز . من ادمی بودم که به خدای دقیقا 90 اعتقاد داشتم یعنی خودم با علم محدودم میزدم همه کارها رو خراب میکردم وقتی که به مو میرسید دست به دامن خدا میشودم یعنی ی خدایی که دلش برام میسوزه دقیقه 90 برای خودم ساخته بودم فارغ از این که از همون اول خدا بود ولی من نمیدیدم . خداروشکر میکنم که الان که دارم فکرش رو میکنم خیلی دیدم نسبت به خداوند بهتر شده . اصلا انقدر باهاش رفیق شدم( البته این 9 فایل توحید عملی استاد عالی بودن و خیلی به من کمک کردن در این که خدا رو بشناسم سپاس گزار استاد هستم از ته قلبم ) خلاصه انقدر باهم رفیق شدیم که من هر خواسته ای ازش داشته باشم به راحتی بهش میگم و یقین دارم که اجابت میشه (برای منی که خدای شک و تردید بودم . اگر کامنت های من رو توی قسمت 8 توحید عملی خونده باشید متوجه میشید که من چقدر ذهنم و مغزم روی منطقه و الان خداروشکر خدا حتی از روی منطق. هم خودش رو بهم نشون داد .) خیلی قشنگه این خدا .
توی این فایل یک نکته به ذهنم اومد که خالی از لطف نیست بگم . که اصلا خداوند این مهربانی مادر موسی نسبت به فرزندش رو هم خداوند داد بهش . این احساس ترس و نگرانی هم خداوند بهش داد . پس همه چیز خودش و فرزندش از خداست .پس ناراحتی برای چیه . واقعا چه کسی از خداوند به بنده هاش (چه موسی چه نمرود ) مهربان تره . چه کسی میتونه تا این حد مهربان باشه . خیلی قشنگ بود واقعا من که مو به تن سیخ شد به خدا
و چه جالب استاد وقتی دارن از قدرت خداوند صحبت میکنند هم خداوند داره با شدت گرفتن بارون قدرتش رو اثبات میکنه و نشون میده که بنده ی من ( یعنی استاد) کلامش درسته و چه نشونه قشنگی .
من خودم چون جدیدا با خدا زیاد صحبت میکنم این نشونه ها رو هم زیاد میبینم مثلا
دیشب همین نشونه رو دیدم . داشتم کلیپ های ذخیره شده اینستام رو پاک میکردم که مسیر تکاملی خودم و فراز ونشیب های زندگیم با این ذخیره کردن کلیپ ها یادم اومد (وقتی که من توی رابطه بودم کلیپ های ذخیره ای اینستام. ناخود آگاه همه عاشقانه بود چون تو این مسیر بودم و وقتی فارغ شدم و از اون رابطه بیرون اومدم کلیپ هام خودسازی بود . و الان که در مسیر خداشناسی هستم . کلیپ هایی که ذخیره میکنم خداشناسی ها هست چون توی این مسیرم و چه جالب بود برام مسیر زندگیم با این کلیپ ها بهم نشون داده شد و اتفاقی دیدم که یک کلیپی رو ذخیره کرده بودم که
(تو چه میدانی ؟ شاید خدا بعد از این حادثه وضع بهتری پدید اورد)
و چقدر قشنگ انگار خدا جوابم رو داد (مثل استاد خدا در تایید حرفاشون بارون شدت گرفت)
من هم خدا جوابم رو داد که من اون موقع نمیدونستم که توی چه رابطه ای بودم و چقدر ناراحت شدم و دقیقا وقتی که از اون رابطه اومدم بیرون به سمت خدا اومدم و خدا رو شناختم. و دقیقا مصداق همین آیه هست که خدا وضع بهتری رو برام پدید اورد (که آشتی کردن و شناخت خودش بود و قدرت دادن فقط به خودش هست و احساس کردن خودش و اصلا رفیق شدن با خودش بود ) و چه وضعیت قشنگی برام پدید اورد که هیچکدوم از اون آدم ها هم نمیتونن چنین رابطه قشنگی که با خدا دارم رو با خودشون بسازم . و حتی خدا شاهده از وقتی که اومدم به سمت خداون و خدا شناسی رزق و روزی من هم زیاد شده (من در مغازه پدرم کار میکنم و برکت مغازه هم زیاد شده ) خیلی خوشحال شدم و انقدر ذوق کردم . خیلی حس الانم رو دوست دارم و فقط به خودش توکل میکنم که اون همه چیزه . اون کامله. همه چیزه من شده . خیلی خوشحالم از خداوند زیبایی که در ذهنم. و قلبم به وجود اوردم یعنی خودش توی ذهنم و قلبم به وجود اورد . من تسیلمم در برابر این خداوند پاک و زیبا و قدرتمند و رئوف و کامل . و کامل . و کامل (منی که همیشه به دنبال ادم های بودم که بیان من رو خوشبخت کنند و فرشته نجاتم و خوشبختیم بشن . هیچکدومشون نتونستن من رو اینگونه که الان خوشبختم . خوشبخت کنند . ) به خدا قسم هیچکس. به خدا قسم هیچکس من این حرفا رو از ته وجودم و قلبم دارم میگم. هیچ کس از خداوند بهتر نیست و بالاتر نیست . هیچکس هیچ کسی رو خوشبخت نمیکنه غیر از خداوند . غیر از خداوند .که واقعا برازنده فرمانروایی بر کل کائنات و کیهان رو داره. خدایا هزاران مرتبه سپاس گزارتم که حس الانم هم از توست و من خودم از خودم هیچی ندارم و پوچم در مقابل عظمتت .
من بارها گفتم و باز هم میگم و اول هم به خودم میگم
فقط روی خدا حساب کن و وقتی هم حساب کردی تا اخر روی حرفت بایست .
دوستتون دارم . در پاه حق خوشبخت و سعادتمند و سالم و ثروتمند باشید
با سلام بر خداوند بیکران دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونستم که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام اکتکها داغون شدنهام بگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزارم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این حرف بزنم ودع برای جان روح جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم جون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستنوسپاس گزار الله یکتا به استادم هستمو روشا سلامت وسعادتمن وثروتمند وهقشنگی ها تقدیشما انشاالله میبخشید واز همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
ه
با سلام بر خداوند بیکران و دوست وبا سلام خدمت استاد بزرگوار وخانم مریم شایسته عزیز واقعاً پیامبر زمان ما استاد عباسمنش وخانم مریم فرشته هم فرشته هم معاون پیامبر ما ممنون از زحمات بی وقفه ی شما بزرگواران وسلام خدمت روشا ی عزیز که العان هم دارم با جواب دادن به کامنت شون با گریه وباهق هق اشک ریختن مینویسم این نوشته رو من که از سال 68و69 وارد زندگی خودم شده بودم از اون زمان تا حالا من یک روز توی دنیا ندیده بودم از دست شوهرم زمین و زمان میدونست که من اشرف اصلا یه روز خوش ندیدم از دست شوهرم ومن هی دنبال راه کار بودم فقط خیلی سخت بود برام طلاق و سه فرزند واز دست شوهرم اعضای بدنم شکسته به خدا اونقدر بدبین مریض طول میکشه اگر بیام کتکها داغون شدنهام روبگم ولی با خدایان به این سایت دیگه آرام آرام شدمویواش یواش اون شوهر فرعون هم داره نرم تر میشه ومن مینوسم ومینویسم وفایل هارو میبینم نتایج هارو میبینم اشک میریزم شکرمیکنم وصبح ها هم شکر گزاریم مفصل 3.4بعضی وقتها 5,6
سه یاچهارص بعضی وقتها به هفت صفحه هم میرسد روشا جانم نمی دونمشما خانم هستین یا نه ولی عین خواهر ویا برادر هستین سلامت باشین که باعث شدین من کمی در این جمع حرف بزنم ودعابرای جان و روح و جسم استاد عزیز وخانم مریم شایسته بکنم دوره کشف قوانین داره مرا معا لجه میکنه ومن دارم شوهرم رو معالجه میکنم چون خالق بودم و هستم ولی نمی فهمیدم واستاد به من آموختند واین راه تا قیامت من ادامه دارد ومن دعاگوی استاد عزیز تر جانم هستم وسپاس گزار الله یکتا و استادم هستمو روشا ی عزیز سلامت وسعادتمند وثروتمند وهمه ی قشنگی ها تقدیشما انشاالله و بزرگواران میبخشیدکه کمی از خودم گفتم بعدازسی وچند سال راه خداوندرو ونجات خودم روپیداکردم و دارم معنی آرامش رو میبینم از همه ی دوستان متشکرم وخداحافظ
به نام خدا
سلام به همه عزیزان
این داستانی که پروین میگه باز به من یاد آورری میکنه که وقتی وحی میاد و به تو گفته میشه که فلان کارو بکن دقیقا تو همون لحظه هم نجواهای شیطان وجود دارند
و چقدر با ارزش و عزت هستند آدم هایی که به وحی خدا ایمان دارند و بااینکه هیچ خبری ندارند که بعدش چی میشه ولی بااین حال چیزی که بهشون گفته میشه رو عملی میکنن و نتایج معجزه آسا هم میبینن
من همیشه سوالم این بود که چطور تشخیص بدم که وحی شده بهم یا نجوای شیطانه؟
تااینکع استاد میگفتند وحی با آرامش میادو حس خوب و نجواهای شیطان همیشه با غم و ترس وحس بد گفته میشه
خدایا اول کمکون کن که وحی رو از نجوای شیطان به درستی تشخیص بدیم و بعد کمکمون کن تا بتونیم حتی به وحی های کوچیک به هدایت های کوچولو هم اعتماد کنیم و عملیشون کنیم و ایمانمون رو بهت ثابت کنیم و نتایج معجزه آسامونم بگیریم
این شعر زیبا چقدر قشنگ قدرت تورو عظمت تورو آگاهیی تورو به رخ میکشه و مو به تن آدم سیخ میشه از این همه قدرت ،توانایی و عظمت و…
(ما به دریا حکم طوفان می دهیم)و به من یاد آوری میکنه کسی که انقدر قدرت داره و تو به این قدرت ایمان آوردی و هرلحظه داری این ایمان و محکم تر کنی ببین برای تو چه کارایی که نمیکنه
بهم یاد آوری میکنه که نجواهای شیطان را برای خودت مهم نکن و توجه نکن فقط مسیری رو که ایمان آوردی بهش رو ادامه بده
تو هیچی نمیدونی و خدا برهمه چی داناست
تو هیچ قدرتی نداری ولی خدا فرمانروای جهانیانه
پس هیچ وقت نزار شک و تردید بهت غلبه کنه و به یادت بیار که چه قدرتی مراقبته ،حمایتت میکنه،عاشقته
(تو این برهه از زندگیم خیلیا دنبال اینن که منو بکشونن پایین بهم ضربه بزنن با حرفاشون خرابم کنن اما دارم میبینم خدایا چطور داری ازم محافظت میکنی و چطور تیرهایی که به سمت من پرتاب میکنن باخودشون برخورد میکنه و کیست که خدا بخواد بیارتش بالا و بتونن بکشوننش پایین
خدایا بهم قدرتی بده که بتونم تو ذهنم به این آدما بهایی ندم و با آرامش کامل برخورد کنم باهاشون
و براشون آرزوی خیر بکنم
من کی هستم که بخوام بنده های تو رو قضاوت کنم
ازت ممنونم که طوری ازم محافظت میکنی که یکی از اطرافیان نزدیک میاد و بهم میگه زهرا اسم تو رو گذاشتم یکی یدونه ی خدا
بهش میگم چرا ؟میگه اخه نمیدونی که چه کارایی بر علیه تو دارن انجام میدن و من شاهد اینم که کاراشون بر علیه خودشون تموم میشه وتو داری از زندگیت عشق و لذت میبری
من یکی یدونه ی توام وتوام از یکی یدونت خیلی خوب داری محافظت میکنی ،خیلی خوب داری ظرف وجودیش رو تو همه جنبه ها بزرگ میکنی،خیلی بینظیر هدایتش میکنی ،خیلی عالی آگاهش میکنی،بهش یاد میدی،بهش الهام میکنی،واضح باهاش حرف میزنی ،مملوش میکنی از حس آرامش و…
خدایا هرچقدر که شکرت کنم خیلی خیلی کمه
عاشقتم و تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
میدونم که تو برام کافی هستی…
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان
استاد من حدود 1 سال و نیم هست با شما اشنا شدم. یک سال و نیم پیش به خدا گفتم تو کی هستی خودتو بهم نشون بده و معجزه وار به این سایت و به فایل “انرژی که ان را خدا نامیده ایم” هدایت شدم.
توی این مدت تمام فایلهای رایگانو گوش دادم به خصوص فایلهای توحیدی رو فکر میکردم خیلیییی چیز فهمیدم توحیدوفهمیدم شرک رو فهمیدم ولی هرچی بیشتر میگذره میبینم من هنوز تو خونه ی اولم و هیچیییییزی نمیدونم.
فایلهای توحیدی رو گوش میدادم و مثالهایی که میزدین رو میشنیدم و میگفتم خب منکه مثله این مربی ورزشه مردم مردم نمیکنم، منکه به پای کسی نیوفتادم و …
ولی
طی اتفاقاتی که برام افتاد و همش رو سیلی جهان میدونم فهمیدم من تمام اعمالم تمام افکارم و حتی تمام حسهام از روی شرکه.
من خیلی به خدا شرک داشتم و دارم و خودم خبر نداشتم.
بزرگترین شرکم اینکه همییییشه میخواستم کنترل همه چیزو خودم دست بگیرم. خودم دنبال راه میگشتم تا به هدفم برسم. خودم حل کنم مشکلمو، خودم حرف بزنم با فلانی تا کارم درست شه، خودم یه کاری کنم فلانی عاشقم شه، خودم یه کاری کنم سو تفاهم رفع شه، خودم یه کاری کنم ورق برگرده، خودم یه کاری کنم شرایط اونجور که میخوام بشه و ……….
و این کار من نه تنها کلی باعث وسواس فکری در من شده بود بلکه روز و شب رو از من گرفته بود همش گفتگو ذهنی داشتم همش تو زمان گذشته یا اینده بودم همش داشتم شرایط رو خودم تو ذهنم و گاهی تو عملم میچیدم که فلان اتفاق بیوفته و ای داد بی داااااد از سیلی جهان…. چنان سیلی هایی از جهان خوردم که یاد بگیرم تو کار خدا دخالت نکنم و نخوام جای اون خدایی کنم.
حالا میفهمم شرک چیه
حالا میفهمم اینکه خدا تو قران میگه اگر ایمان داشته باشید برا خودتون بهتره یعنی خودت راحت میشی، خودت زندگیتو میکنی من برات اونچه میخای رو میچینم درست میکنم هماهنگیها رو خودم برات اوکی میکنم، همزمانی ها رو فراهم میکنم. خودم زبانت میشم حرفاتو میزنم، خودم درک و شعور اطرافیانت میشم، اصن همه چیز خودم هستم.
ولی مشکل از اینجاست که من هنوز نتونستم به خدا اعتماد کنم هنوز نتونستم ایمان بیارم ، رها کنم، رها بشم و خودم و زندگیمو بسپارم به خدا و تسلیم بشم.
این عدم ایمان و اعتماد و رهایی هزاران استرس و نگرانی و ترس درونم ایجاد کرده و من با تمام اینا ادعای شاگرد استاد عباسمنش بودن رو دارم. از توحید حرف میزنم. از بدی های شرک میگم در حالی که تو تمام فکر و احساس و عملم پر از شرکه.
حالا معنی جمله اسکاولشین رو میفهمم که میگه “جنگ از آن خداست نه انسان، و انسان باید بشیند و نجات خداوند را ببیند.انسان باید بارش رو به خدا بسپاره و اگر باری رو به دوش بکشه از قانون تخطی کرده”
حالا معنی جمله “سبحانک انی کنت من الظالمین” رو میفهمم
که خدایا تو پاک و منزهی و اگر من وسواس فکری دارم استرس دارم سردرگمم همش دنبال راه حل برای مسائلمم که خودم خودمممممم حلشون کنم و الان اینجوری سیلی خوردم و حالم بده، فقط و فقط تقصیر خودمه و خودم به خودم ظلم کردم.
هر بار فایلهاتونو گوش میکنم چیزای جدید میشنوم و میفهمم چقدررررر توی بحث توحید و شرک دارم ضعیف عمل میکنم.
از خودِ خدا میخوام توی این راه کمکم کنه، طبق سوره انشرا بار رو خودش از رو دوشم برداره و دلم رو پر از عشق و ایمان به خودش کنه و منو رها کنه.
من حتی تسلیم بودن رو هم بلد نیستمو از خودش هدایت میخوام منو تسلیم خودش کنه
به امید توحیدی تر شدنمون
دوستون دارم
سلام و درود خدا بر شما؛ چه زیبا توصیف کردید و چه به جا شعرهایی رو در متنتون گنجانید؛ اینجاییم چون دعوت شده ایم با هدایتی از طرف خدا برای بازیابی انسانیت شریف و توانایی که در میان هیاهوی این دنیا گم کرده ایم ، درود بر استاد بزرگوار
به نام الله یکتا
سلام استاد جان، سلام به خانم شایسته مهربون و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هدایت شدم به این فایل فوقالعاده و خدا رو شکر که دارم کامنت مینویسم.
چقدر این فایل پر بود از آگاهی، از اینکه همه جهان رو تحت کنترل خداوند بدونیم و چقدر هوشمندانه خانم پروین اعتصامی از ضمیر ما توی شعرش استفاده میکنه و چقدر این بانوی بزرگوار رو تحسین میکنم که عالی از قوانین اطلاع داشته. میگه ما به موج فرمان میدهیم. همه چیز تحت کنترل و سیطره ماست.
چقدر این داستان مادر موسی برای من درس داشت، که مادر حضرت موسی چه ایمانی نشون داده و خداوند به ایشون وحی میکنه که نترس و نگران نباش. چه منطقهای قویی برای مادر موسی میاره و دلش رو آروم و محکم میکنه، رهرو ما اینک اندر منزل است، تو بچه رو به آب انداختی، اما از دیدگاه خداوند کار انجام شده، نتیجه رو میدونه، خداوند میدونه که آب بچه رو میبره، بعد فرعون بچه رو از آب میگیره، میدونه که بچه از دایهها شیر نمیخوره، میدونه که خواهر موسی اونجا پیشنهاد میده و مادر به بچهاش میرسه و پازل تکمیل میشه.
چه نکتهای گفتید استاد، این کار خداست که بچه رو به مادرش برمیگردونه، توی قصر فرعون، هیچ تهدیدی دیگه وجود نداره و مادر موسی بخاطر اینکه بچه خودش رو شیر میده از فرعون پول میگیره. الله اکبر.
چقدر زیبا میگه قطرهای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود، چقدر زیبا میگه این سیستم که کارش از روی شانس و تصادف و بازی نیست، ما داریم همه چیز رو کنترل میکنیم و میگه دریا، موج و باد که از خودشون اختیاری ندارن، دارن دستور ما رو اجرا میکنن.
خدا رو شکر به خاطر داستان کشتی و نمرود، چه داستان زیبایی، خدایی که اینقدر مهربونی کرد در حق نمرود، اون رو از چه حادثهای نجات داد، اینهمه میگه به کوه و دریا و خار و گل و باد دستور دادیم که با این بچه مهربان باشید، اونوقت بعد از این همه دوستی، اون بچه بزرگ شد و شد نمرودی که با خدا اعلام جنگ کرد و یه برجی ساخت که بره بالا و بگه من از همه بهترم. خدا این داستان رو تعریف میکنه و میفرماید ما که با نمرود اینطور بودیم، چطور ممکنه با موسی بدی کنیم، این کفره که بگی خدا موسی عمران رو فراموش کرده، این کفره که بگی خدا من رو فراموش کرده.
همهمون که توی زندگیمون نگاه کنیم میبینیم زمانهایی که به خدا میگفتیم خدایا این مسالهام رو حل کن قول میدم که فلان کار رو انجام بدم، قول میدم دیگه فلان کار رو انجام ندم. بعد که خدا کارمون رو انجام داده، چقدر راحت، چقدر راحت فراموش کردیم و بدتر از اون فکر کردیم که خودمون مساله رو حلش کردیم، مثال ماشین و جای پارک هم جالب بود، یاد قسمت اخراجیها افتادم، بایرام که صدای توپ و تفنگ رو میشنوه، میگه خدایا کجا پناه بگیرم، یا خدا، یکی میگه بیا بخواب، میگه خدایا نمیخواد پیدا کردم، چقدر این اتفاق برای خود من افتاده. مثال اینکه خدا توی قرآن میزنه میفرماید: کشتی روی آب داره میره، همه چیز گل و بلبله، افراد کشتی شادن، یه تندبادی میاد، شرایط طوفانی میشه، موجهای مهلک به کشتی اصابت میکنه، اون موقع خالص خدا رو میخونن، زمانیکه از اون حادثه نجاتشون میدیم، چنان رو برمیگردونن که انگار از ما کمک نخواسته بودن. آیا این درسته؟ اونوقت من زمانهایی فکر میکردم که خدایا چرا با من مشکل داری، چرا ثروتمند نمیمشم؟ چرا من؟
چقدر زیبا این درس برام مرور شد که به اندازهای که سرمون در مقابل خداوند پایین باشه، فروتنتر و خاشعتر باشیم و اعتبار تمام نعمتها و داشتههامون رو به خداوند بدیم، خداوند سرمون رو جلوی بندههاش و جلوی جهانش بلند میکنه.
خدایا شکرت که این همه بهمون نعمت دادی، نعمت سلامتی دادی، خدایا شکرت که من رو با این سایت و با این آگاهیها آشنا کردی، خدایا اعتبار هر چیزی که دارم به تو برمیگرده، تو خلقش کردی، تو زمانیکه میخوابم، قلب و مغز و تمام سیستم بدنم رو مدیریت میکنی، تویی که خون رو توی رگهام پمپاژ میکنی، تویی که رزق و روزی لحظهای بهم میدی، کمکم کن که نسبت به تو بیمعرفت و ناسپاس نشم. چقدر زیبا گفتید که سپاسگزارترین آدمها در طول تاریخ حتی نمیتونن یک تیلیاردیم نعمتهایی که خدا بهشون داده رو شکر کنن.
هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمیآید مفرح ذات، پس در هر نفس دو نعمت موجود و بر هر نعمت شکری واجب.
از دست و زبان که برآید * کز عهده شکرش بدر آید
این همون درسی بود که توی فایل درسهایی از انیمیشن گربه چکمهپوش گرفتم استاد، اون فایل فوقالعاده بود، استاد در تمام مواردی که اون گربه جونهاش رو از دست داده بود، یه غروری اون رو گرفته بود که من حالیمه، من از همه بهترم، بقیه حالیشون نیست، بقیه اصلا آدم نیستن، من فقط آدمم، یا به قول قارون که میگفت این همه ثروت رو من با علم خودم بدست آوردم، یا این غرور و تکبر که فرعون میگفت من رب اعلای شما هستم، من تهشم بابا، چی فکر کردی؟ خداوند اصلا بخاطر غرور و تکبر، ابلیس رو از بهشت خارج کرد، ابلیسی که هم ردیف فرشتهها شده بود. ابلیس گفت من بهترم، آدم رو از گل و من رو از شراره آتش خلق کردی، من به آدم سجده نمیکنم. یا زمانیکه نوح با قومش صحبت میکنه، اون سران قوم تکبر میکنن، میگن ما بیام حرف تو رو گوش کنیم، میگفتن یه مشت افراد ضعیف دور تو رو گرفتن ای نوح، ما از پرستش بتهای پدرانمان دست برنمیداریم و دیدیم که آخر داستانشون به کجا کشید، این داستان رو نوشتم، این مثالها رو آوردم که درس بگیرم، عبرت بشه برام که در مقابل خداوند فروتن باشم، خودم رو کوچک ببینم، خداوند میفرماید:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
ای مردم شما نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!
سوره فاطر – آیه 15
خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
باز هم خانم پروین اعتصامی، شاعر بزرگ کشورمون رو تحسین میکنم که گفتن این داستان هم از طرف خداست و اعتبارش به خدا بازمیگرده.
خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
چقدر بارون قشنگ و زیبایی میومد، چقدر داستان فوقالعاده و فایل زیبایی بود، واقعا لذت بردم، تحسین میکنم خانم شایسته عزیز رو که با رانندگیشون باعث شدن استاد درباره این مطالب صحبت کنه و ار روی این مطلب بخونه، استاد جان چقدر لباس قرمز رنگ زیبایی پوشیدید، خیلی بهتون میاد، مخصوصا توی این فورد فوقالعاده قرمز رنگ، چه ماشینهای فوقالعادهای از کنار ماشین استاد رد میشدن، استاد جان تحسینتون میکنم که با شدت گرفتن بارون، به یاد قدرت خداوند افتادید و این رو نشونههای خداوند دیدید، چه درسهای فوقالعادهای داشت این فایل. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
امیدوارم همه شما دوستای گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
به نظرم علاوه بر کل سایت بخش نشانه های روزانه دقیقا میزنه به هدف
به هدفی که تو رو بیدار و هوشیار میکنه و یک تلنگر میزنه به تو که بلند شو و مسیر خودت رو پیدا کن
برای من دقیق این اتفاق افتاد چند روزی بود که قلبم سنگینی میکرد و انرژی مثبتم کم شده بود تا اینکه این فایل رو امروز نگاه کردم و یکبار دیگه بیدارم کرد که پسر تو نگران چی هستی وقتی خودت رو سپردی به ما اگر واقعا به ما ایمان داری و کل وجودت رو سپردی به ما دیگه خیالت راحت باشه و فقط کاری که از دستت میاد انجام بده و برو جلو
همان طور که حضرت موسی رو از رود نیل نجات دادیم و مادر خودش رو دایه اش کردیم و اون رو به عرش رسوندیم به همان اندازه که تو ایمان داشته باشی تو رو به عرش میبریم فقط کافی هست با ایمان کارت رو انجام بدی
همان طور که حضرت یوسف رو از چاه از فرش به عرش رسوندیم و همه رو کردیم دستی از دستان خدا تا حضرت موسی بشود عزیز مصر مطما باش تو هم به جایی که لایقش باشی میرسی
همان طور که حضرت یونس رو در شکم نهنگ اون مسیر زیبا رو براش رقم زدیم تو هم میتوانی به خواسته و اهدافت برسی
همان طور که آتش رو بر ابراهیم گلستان کردیم و….
تو هم بنده خوب ما هستی فقط کافی هست با ما باشی و به ما ایمان داشته باشی و توکل زیاد کنی
بعد ببین چکارا که برای تو نمیکنیم
من چند روزی بود که حالم زیاد مساعد نبود و احساس سنگینی روی قلبم میکردم و امروز علاوه بر اینکه این فایل رو دیدم و کل مسیر رو به خدا سپردم دیشبم یک فایل دیگر روی صفحه اصلی سایت اومد که موضوعش توجه و تمرکز به خواسته ها و ناخواسته بود که امروز که داشتم فکر میکردم دیدیم نگرانی چند روز من علاوه بر اینکه خدا رو کمتر میدیم تو زندگیم توجه به نگرانی خودش نگرانی بیشتر تولید میکرد
و دفتر شکرگزاریم رو برداشتم و شروع کردم به شکر گزاری خواسته هام و حالم بهتر و بهتر شد
از اونجایی که شخص خود من آدم انرژیکی هستم وقتی احساسم خوب نیست واقعا استپ میکنم و وقتی هم خدا کمک میکنه و هدایتم میکنه به سمت روشنایی و نور سعی میکنم زودتر خودم رو پیدا کنم و با تلاش بیشتر خودم رو برسونم به حالت قبلی و ادامه مسیر روشنایی و نور
یادم میاد استاد توی بعضی از فایل گفتید که حق داری وایسی و استراحت کنی ولی دوباره بلند شو و شروع کن
و من بازم به یاری خود خداوند و سیستم قانونمندش شروع میکنم و مطمینا خدا هم کمک زیادی میکنه و من رو هدایت میکنه تا با قدرت بیشتر و بهتری دوباره شروع کنم و انجام بدم راه رو
خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم
به نام یگانه قدرت جهان هستی
سلام خدمت استاد عزیزم،،مریم جان شایسته و سلامی خدمت همه همراهانم در این سرزمین وحی الهی
خدایا به چه زبانی از تو سپاسگزاری کنم که بنده گی رو به جا آورده باشم؟ خدایا به من قدرت و توان درک نعمتهات و شکرگذاری برای نعمتهایت را بده که من به هر خیری که از تو برسه فقیرم
خدایا تو بگو تا من بنویسم که همه تو هستی و هیچ چیز و هیچ کس نیست جز تو
استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که اینطوری مارو با خدا آشتی میدهی،هر روز رنگ و بوی خداوند در زندگی و در روح و تن ما بیشتر و پررنگتر میشه و این هم از لطف الله است که من رو به این مسیر رشد و یکتا پرستی هدایت کرده و به لطف کلام نورانی شما اون پوسته سرد و یخ زده شرک و دیگر پرستی داره ترک برمیداره ،که بشکنه و من پوست بندازم در این راه و از نو متولد بشم،تولد یک بنده که همه چیز و همه کس را تنها خدا میداند و باور دارد که :
هر کجا نوری است ز انوار خداست
خدای من،،دوباره زمانیکه من باید آگاهی رو میچشیدم،به من چشاندی و روزی ام کردی…چه قدرت دیگه ای هست که در لحظه بداند من چه میخواهم و ابرو باد و مه و خورشید فلک را در کار بیندازه که استاد عباسمنش با مریم جان به جاده بزنن در یک غروب بارانی و حال و هوای روحانی و استاد شعری از بانو پروین رو به زبان توحیدی معنی کنند..کی میتونست واسه من اینکارو کنه جز تو؟؟ که اینچنین حالم خوب بشه؟؟ هیچکس بدون شک..
چند شب پیش که حالم به هم ریخته بود توی اتوبوس بودم از سر کار برمیشگتم..طبق معمول رفتم تو فایلهای استاد و وقتی خیلی دل گیر و کلافه باشم فقط دسته توحیدی حالم رو خوب میکنه..زدم توحید عملی 9.. و من بی اختیار تو اتوبوس اسک ریختم در تمام مسیر و کلمه به کلمه به جانم می نشست..و خداوند هر بار عاشقانه روح من را نوازش میکند
ما که دشمن را چنین می پروریم
دوستان را از نظر چون می بریم
تسلیم شدم.دو دستم را بالا برپم و گفتم باور دارم که تو نه فراموش میکنی و نه میخوابی و نه خسته میشوی..
هر جا با دلی آرام خودم و تمام زندگی ام را به تو سپردم جز خوبی چیزی ندیدم ،هر جا خودم خواستم مدیریت کنم و تدبیر کنم گند زدم
خدایا من در مقابل دانایی و قدرت و مهربانی تو عاجز هستم،لحظه ای مرا به خودم وامگذار
استاد خدا خیرت بده که به من فهموندی سپیده تو خدا نمی پرستی،،و عهد میبندم با یگانه خدایم که تا روزی که هستم تنها خدارا بپرستم..تنها از خدایم یاری بخواهم که همه اوست و هیچ کس و هی چیز جز او نیست
هر چه باران تند تر،خداوند بیشتر قدرت نمایی میکنه،و دم مریم جان هم گرررم که در این هوا اینطوری ماهرانه رانندگی میکنند..ممنونم ازتون بانوی قدرتمند
فکر اینکه هر کدام ازین قطره های باران با اجازه خداوند به زمین،به شیشه،به درختان و ….میخورند و با مدیریت الله ،مو به تنم سیخ میشه،،الله اکبر
به راستی چقدر باید خیالمون راحت باشه و با آرامش روزگار بگذرونیم و به قول استادم با لذت سوت بزنیم و قدم بزنیم و باور داشته باشیم که کارهامون به راحتی و خود به خود انجام میشوند با مدیریت و اراده یگانه قدرت جهان هستی
جمله طلایی:
« به اندازه ای که سرمون جلوی خداوند پایینه و نعمتهای خداوند رو می بینیم و درک میکنیم،،به همون اندازه خداوند مارو جلوی غیر خدا سربلند و سرافراز میکنه»
چی ازین بهتر؟؟ خدای عزیزم من را و همه دوستان و عزیزانم را لایق پرستش خودت قرار ده که بنده باشیم وآگاهانه بندگی ات رابه جا آریم..
روح پروین اعتصامی که به راستی از مفاخر ادبیات ایران هستند شاد و یادشان گرامی..جالبه که بدونیم که بانو پروین از 7 سالگی شروع به سرودن شعر کردند و در همان سنین اشعاری بسیار پر مفهموم می سرودند..و کاملا مشخصه که این اشعار شهودی هستند و از جایی ورای ذهن محدود بشری جاری شدند..
استاد عزیزم ما تشنه این اگاهی های زلال شما هستیم،،باز هم فایلهای توحید عملی رو ادامه بدید لطفا..
سپاسگزارم از شما و مریم جان و تک تک دوستان همراهم و از خدایی که این روزی را نصیبم کردم..
در پناه الله یکتا مانا پایا باشید.
سلام بر عزیزای دل
موضوع مورد علاقم توحید عملی
عجب عکس زیبایی چه تیشرت خوشرنگی
استاد عزیزم تغییرات شخصیتی م و بوضوح این روزها میبینم قبلن هم بود اما ثابت نبود و تغییر میکردم و معجزات و میدیدم اما بعدش دوباره همون تکرار رفتار و همون باورها و همون نتایج الان روز به روز بهتر و بهتر میشم و نتایج ثابت میمونه و من ادامه میدم
بیشتر تغییراتم از سری الگوهای تکرار شونده شروع شد اصلا زیر و رو کرد شخصیت منو
داستان های قرانی خیلی بینظیر هستن مثل موسی، یوسف، ابراهیم خلیل الله، و….
همشونم از توکل و ایمان حرف میزنن و در عمل نشون میدن مثل همین انداختن کودک در اب، رفتن تو اتش، رفتن به سوی درهای بسته، همشون از دیدگاه انسانی غیر قابل باور و پیش بینی هستن
خدااای من بارون بینظییییر دلم رفت
بسیار بسیار شعر زیبا و پر از درس و الهامات بود برامون و جمله بینظیری که اخر فایل گفتین که خدا سربلندمون میکنه تا به غیر خدا رو نندازیم ممنونم استاد عزیزم و مریم جان که رانندگی کردن تا استاد بیشتر و با تمرکز بهتری برامون در و گوهر بریزن دوستتون دارم بهترینا
به نام خدای مهربانم
اول از همه از پروردگارم . رب توانمندم سپاس گزارم که خودش رو از طریق استاد عزیزم به من نشان داد و استاد چقدر قشنگ . چه کلام خدایی که واقعا از کلامشون نور خدا و بوی خدا میاد .
من اگر بخوام از خودم بگم دقیقا این شخصیت نمرود رو داشتم و الان هم که روی خودم دارم کار میکنم ی جاهایی این شخصیت در من هست هنوز . من ادمی بودم که به خدای دقیقا 90 اعتقاد داشتم یعنی خودم با علم محدودم میزدم همه کارها رو خراب میکردم وقتی که به مو میرسید دست به دامن خدا میشودم یعنی ی خدایی که دلش برام میسوزه دقیقه 90 برای خودم ساخته بودم فارغ از این که از همون اول خدا بود ولی من نمیدیدم . خداروشکر میکنم که الان که دارم فکرش رو میکنم خیلی دیدم نسبت به خداوند بهتر شده . اصلا انقدر باهاش رفیق شدم( البته این 9 فایل توحید عملی استاد عالی بودن و خیلی به من کمک کردن در این که خدا رو بشناسم سپاس گزار استاد هستم از ته قلبم ) خلاصه انقدر باهم رفیق شدیم که من هر خواسته ای ازش داشته باشم به راحتی بهش میگم و یقین دارم که اجابت میشه (برای منی که خدای شک و تردید بودم . اگر کامنت های من رو توی قسمت 8 توحید عملی خونده باشید متوجه میشید که من چقدر ذهنم و مغزم روی منطقه و الان خداروشکر خدا حتی از روی منطق. هم خودش رو بهم نشون داد .) خیلی قشنگه این خدا .
توی این فایل یک نکته به ذهنم اومد که خالی از لطف نیست بگم . که اصلا خداوند این مهربانی مادر موسی نسبت به فرزندش رو هم خداوند داد بهش . این احساس ترس و نگرانی هم خداوند بهش داد . پس همه چیز خودش و فرزندش از خداست .پس ناراحتی برای چیه . واقعا چه کسی از خداوند به بنده هاش (چه موسی چه نمرود ) مهربان تره . چه کسی میتونه تا این حد مهربان باشه . خیلی قشنگ بود واقعا من که مو به تن سیخ شد به خدا
و چه جالب استاد وقتی دارن از قدرت خداوند صحبت میکنند هم خداوند داره با شدت گرفتن بارون قدرتش رو اثبات میکنه و نشون میده که بنده ی من ( یعنی استاد) کلامش درسته و چه نشونه قشنگی .
من خودم چون جدیدا با خدا زیاد صحبت میکنم این نشونه ها رو هم زیاد میبینم مثلا
دیشب همین نشونه رو دیدم . داشتم کلیپ های ذخیره شده اینستام رو پاک میکردم که مسیر تکاملی خودم و فراز ونشیب های زندگیم با این ذخیره کردن کلیپ ها یادم اومد (وقتی که من توی رابطه بودم کلیپ های ذخیره ای اینستام. ناخود آگاه همه عاشقانه بود چون تو این مسیر بودم و وقتی فارغ شدم و از اون رابطه بیرون اومدم کلیپ هام خودسازی بود . و الان که در مسیر خداشناسی هستم . کلیپ هایی که ذخیره میکنم خداشناسی ها هست چون توی این مسیرم و چه جالب بود برام مسیر زندگیم با این کلیپ ها بهم نشون داده شد و اتفاقی دیدم که یک کلیپی رو ذخیره کرده بودم که
این آیه از قران بود
لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِکَ أَمْرًا
(تو چه میدانی ؟ شاید خدا بعد از این حادثه وضع بهتری پدید اورد)
و چقدر قشنگ انگار خدا جوابم رو داد (مثل استاد خدا در تایید حرفاشون بارون شدت گرفت)
من هم خدا جوابم رو داد که من اون موقع نمیدونستم که توی چه رابطه ای بودم و چقدر ناراحت شدم و دقیقا وقتی که از اون رابطه اومدم بیرون به سمت خدا اومدم و خدا رو شناختم. و دقیقا مصداق همین آیه هست که خدا وضع بهتری رو برام پدید اورد (که آشتی کردن و شناخت خودش بود و قدرت دادن فقط به خودش هست و احساس کردن خودش و اصلا رفیق شدن با خودش بود ) و چه وضعیت قشنگی برام پدید اورد که هیچکدوم از اون آدم ها هم نمیتونن چنین رابطه قشنگی که با خدا دارم رو با خودشون بسازم . و حتی خدا شاهده از وقتی که اومدم به سمت خداون و خدا شناسی رزق و روزی من هم زیاد شده (من در مغازه پدرم کار میکنم و برکت مغازه هم زیاد شده ) خیلی خوشحال شدم و انقدر ذوق کردم . خیلی حس الانم رو دوست دارم و فقط به خودش توکل میکنم که اون همه چیزه . اون کامله. همه چیزه من شده . خیلی خوشحالم از خداوند زیبایی که در ذهنم. و قلبم به وجود اوردم یعنی خودش توی ذهنم و قلبم به وجود اورد . من تسیلمم در برابر این خداوند پاک و زیبا و قدرتمند و رئوف و کامل . و کامل . و کامل (منی که همیشه به دنبال ادم های بودم که بیان من رو خوشبخت کنند و فرشته نجاتم و خوشبختیم بشن . هیچکدومشون نتونستن من رو اینگونه که الان خوشبختم . خوشبخت کنند . ) به خدا قسم هیچکس. به خدا قسم هیچکس من این حرفا رو از ته وجودم و قلبم دارم میگم. هیچ کس از خداوند بهتر نیست و بالاتر نیست . هیچکس هیچ کسی رو خوشبخت نمیکنه غیر از خداوند . غیر از خداوند .که واقعا برازنده فرمانروایی بر کل کائنات و کیهان رو داره. خدایا هزاران مرتبه سپاس گزارتم که حس الانم هم از توست و من خودم از خودم هیچی ندارم و پوچم در مقابل عظمتت .
من بارها گفتم و باز هم میگم و اول هم به خودم میگم
فقط روی خدا حساب کن و وقتی هم حساب کردی تا اخر روی حرفت بایست .
دوستتون دارم . در پاه حق خوشبخت و سعادتمند و سالم و ثروتمند باشید