اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد ازت سپاس گزارم بابت این ویدئو بی نظیر چقد خودمو بیشتر فهمیدم چقد وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم شرک در وجودم زیاده با اینکه هر روز سپاس گزاری میکنم از خداوند ولی خیلی وقتا یادم میره که چه کار هایی بی نظیری که خودم اگه بخوام انجامشون بدم
سالها طول میکشه ولی خدا برام تو ی چشم بهم زدن انجامشون داد ولی یادم میره هر موقع ی چیزی خواستم بهم داد به اندازه اییکه باورش کردم تکاملمو طی کردم بهم داد
خدایا هزاران بار ازت سپاس گزاری میکنم برای تمام نعمت هایی که بهم دادی ولی سپاس گزارت نبودم
خدایا ازت میخوام مارو به را راست به راه کسانی که بهشون نعمت و فروانی سلامتی عشق و جلال عظمت دادی هدایت کنی
یادمه یه حدیث بود یه شعربود نمیدونم که خیلی ساله پیش شنیدمش
و یجورایی این حرف برام اینطور بود که خب حالا یه چیزی میگن ،نمیدونم باورمیکردم ولی درعین حال نمیفهمیدمش
محتواش شامل این بود:
«که خدا خیلی به من محبت داره که اجازه میده من شکرشو بگم »
و الان با تکتک سلولهای بدنم میفهمم اینو
که چه نعمتیه که بتونی شکر خدارو بگی چقد میخوادت که اجازه میده باهاش حرف بزنی ،نمیدونم چی میشه گاهی انقد حس و حالم باهاش خوبه گریه میکنم انقد گریه میکنم و فقط تو گریه هام میگم اجازه بده من هرشب این حجم از حس خوبو تجربه کنم
میدونم که اون بایداجازه بده
یکی از شیرین ترین حسای زندگیمه زمانیکه ازش تشکر میکنم واشک میریزم
انگار زلالی قلبمو حس میکنم
اینکه داره پاکش میکنه اینکه هرثانیه باهامه
این مواقع تازه میفهمم مولانا تو شعراش چیمیگه….
یادمه مدرسه بودیم هرشعری که راجع به عشق و…صحبت میشد دبیرادبیات میگفت منظور عشق به خداونده
و همه بچه ها پیش هم میگفتن ای بابا منظورش عشق آدمیه الکی میپیچونه
و تا سالیان سال نظرمن همین بود
انقدر برام عشق به خداوند دور بود
بااینکه من تقریبا غالب عمرم بعنوان یه ادم باخدا و….شناخته میشدم ولی درکم از عشق به خدا چبزی حدود صفربوده….
امیدوارم ازش درخوااااست میکنم این لیاقتو بهم بده بتونم عاشقش باشم بتونم شکر بگم بتونم گریه شوق کنم براش
که از زیباترین حسای جهانمه….
امروز یه مورد جسمی برام پیش اومد و داشتم بهش فکر میکردم که یعنی ویتامین باید بخورم یعنی بدنم به چی نیازداره؟
و به این فکر کردم که بیماری ها و همه چیز از روح ادم میاد اگه روح ادم سالم باشه جسمش سالمه
و اونوقت بود که دوباره از خداوند درخواست کردم برای حلش
فکر کن یکیهست که تو هرررررساعتی هرموقعیتی هرررطوری میتونی راحت ازش بخوای و میدونی که نمیتونم و نمیدونم و بلدنیستم و هیچ حرف منفی برات نمیاره و فقط انجامش میده
فکر کن
این نعمت دراختیار ماااست
کاش یادبگیریم یکم بار زندگیو برداریم از رو دوشمون و رو شونه خدا سوارشیم و زندگی کنیم
اون میگه باااابا من سوارت میکنم بعد ما واسه راه رفتن از مورچه ها کمک میگیریم…..
.امشب تو سالن فوتسال گفتم خدایا یه کاری کن من یه گل بزنم چن دقیقه بعدش یه گل زدم
بعدش رفتم دروازه واستادم گفتم خدایا تو اگه بخوای من تمام توپ هارو میگیرم و نمیزارم گل بشه با باور قلبی گفتم با ایمان گفتم بهش تقریبا 5 یا 6 تا توپ اومد سمت دروازه و خدا شاهده همرو شیرجه زدم و گرفتم نزاشتم حتی یه دونه هم گل بشه خدایا این تو بودی که کمکم کردی .
تو تمام قسمت های زندگیم باید همینجوری باشم
به قول خودم بچه رو بندازم تو دریا عین خیالمم نباشه
اون خدا اگه خداست همه کار هارو میتونه بکنه.
اون نیرو کل کیهان رو رهبری میکنه
من هرچقدر سرم پایینتر باشه جلو بقیه سرم بالاتره.
خدایا کمکم کن بتونم این فرعون درونم رو ضعیف ترش کنم.
استاد عزیز فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم دلم نمیخواد تموم بشه گذشت زمان رو متوجه نمیشم با دنیای اطرافم رابطه ام قطع میشه قبلا هم گفتم در یکی دیگه از فایلهای توحیدی که قلبم شکفته میشه وقتی شما صحبت از توحید میکنید و این شعر زیبای پروین اعتصامی سخن خدا با مادر موسی ، شما که شروع کردین متن شعر رو از گوگل سرچ کردم و همزمان هم گوش میکردم هم میخوندم و ناخوداگاه اشک میریختم که چقدر من بنده ناسپاسم! این منم منم هایی که دارم روی چه حسابیه؟! اصلا چه قدرتی من دارم اگر او نباشد!! پروین چقدر زیبا گله مندی خداوند رو از بنده هاش بیان کرده !!
و اما اولین کامنتی که خوندم، من عادت دارم همیشه از صفحه اول شروع میکنم برای کامنت خوندن و کامنتی که دیدم مربوط به آقای اسماعیل خسروی بود
خوندم و اشک ریختم( کامنتهای بعدی متوجه شدم بقیه دوستان هم حال من رو داشتن ) خوش به سعادت این دوستمون که توحید رو اینقدر عمیق درک کرد و در عمل هم نشون داد، قدرت رو از عواملی که همه ما بارها تو زندگیمون روشون حساب میکنیم اونم در بدترین مرحله و شرایط از زندگی ،گرفت و خودشو سپرد به خدایی که گفته من برای شما کافی هستم !
خواست بشنوه و شنید، حرف گوش کرد و هدایت شد قدم به قدم ،دست در دست …..و شد آنچه باید میشد خدارو هزاران مرتبه شکر
چه لذتی داشت خوندن سرگذشت دوست عزیزمون چقدر من رو بیشتر عاشق و شیفته خدا کرد
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ناب، همیشه دوست داشتم وقتی اسم خدا میاد وقتی بهش فکر میکنم شوق بهم دست بده و این اتفاق برام افتاد و روز به روز داره بیشتر میشه اونم به واسطه حضورم در سایت و گوش دادن روز و شب به صحبتهای استاد و خوندن کامنت دوستان، خدارو هزاران مرتبه شکر
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کنم
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کن.
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
استاد این شعر خیلی حال منم دگرگون میکنه و عاشقش هستم و هر چند روز گوش میکنم به همراه توضیحات عالی شما
درسهایی که از این فایل گرفتم
نترس و غمگین نباش ، ما همه مثل مادر موسی خدا هر لحظه الهام میکنه به ما و هدایتمون میکنه ولی همزمان نجواهای شیطان هم هست که نزاره به الهامات خدا درست عمل کنیم به همین خاطر نترسیدن، ایمان ، غمگین نبودن فرمول دست رسی به هدایت خداونده
وقتی طبق قوانین خدا عمل میکنیم ، از دیدگاه خدا اتفاقات افتاده جای هیچ شک و تردید نیست
رهرو ما اینک اندر منزل است
عدل خداوند بی نقصه ، همه اتفاقات زندگی ما با فرکانسهایی که خودمان میفرستیم خلق میشود
همه چی تحت کنترل خداست، خدا خوابش نمیبره
من نباید مثل نمرود ناسپاس باشم ، مقابل خدا فروتن باشم، شرک نداشته باشم ، فقط یه رب و قدرت وجود داره و آن خداست،
به اندازه ای که سرمان جلو خداوند پایین باشد جلو غیر خدا سربلند و سرافراز هستیم
واقعا به زندگی خودم نگاه میکنم ناسپاس هستم خیلی مهمه که هر روز به یاد بیارم و ببینم نعمتهایی که خدا هر لحظه بهممیده مثل نفس کشیدن، مثل کار کردن قلبم،
به اللهی که میپرستم5ثانیه نشددیدم یک دخترخانومی اومدتوماشبن نشست بعدمن تعجب کردم وازش پرسیدم شماکاری داشتین جانم؟؟ گفت بریم من تاکسی گرفتم گفتم من راننده تاکسی نیستم بعدش اون خانم عذرخواهی کردوازماشین رفت بیرون
اونجایک تلنگربهم خوردوگفتم خدایاچقدرتوحواست بهم هست چقدربهم میگی تغییرکن ولی من گوش نمیکنم ومیدونم اگه تغییرنکنم جهان مجبورم میکنه که تغییرکنم وچقدرخدادندماروداره هدایت میکنه وکمکمون میگه که اسون بشیم برای اسونی هانه این که به سختی بیفتیم اماخودمون گوش نمیکتیم
با دیدن دوره توحید عملی ، حس میکنم قلبم داره روشن و آروم میشه ، حس میکنم با پس گرفتن تمام قدرتی که به هر چیزی غیر خدا داده بودم و دادنش به خدا ، من احاطه کامل به زندگیم پیدا کردم.تشکر ویژه میکنم از استاد عزیزم که هر وقت دلم گرفت ، نشونی خدارو بهم داد و با قدم گذاشتن در راه خدا به منبع انرژی جهان متصل شدم .
به نام خالق تمام زیبایی ها
استاد ازت سپاس گزارم بابت این ویدئو بی نظیر چقد خودمو بیشتر فهمیدم چقد وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم شرک در وجودم زیاده با اینکه هر روز سپاس گزاری میکنم از خداوند ولی خیلی وقتا یادم میره که چه کار هایی بی نظیری که خودم اگه بخوام انجامشون بدم
سالها طول میکشه ولی خدا برام تو ی چشم بهم زدن انجامشون داد ولی یادم میره هر موقع ی چیزی خواستم بهم داد به اندازه اییکه باورش کردم تکاملمو طی کردم بهم داد
خدایا هزاران بار ازت سپاس گزاری میکنم برای تمام نعمت هایی که بهم دادی ولی سپاس گزارت نبودم
خدایا ازت میخوام مارو به را راست به راه کسانی که بهشون نعمت و فروانی سلامتی عشق و جلال عظمت دادی هدایت کنی
سلام سلام و سلام
یادمه یه حدیث بود یه شعربود نمیدونم که خیلی ساله پیش شنیدمش
و یجورایی این حرف برام اینطور بود که خب حالا یه چیزی میگن ،نمیدونم باورمیکردم ولی درعین حال نمیفهمیدمش
محتواش شامل این بود:
«که خدا خیلی به من محبت داره که اجازه میده من شکرشو بگم »
و الان با تکتک سلولهای بدنم میفهمم اینو
که چه نعمتیه که بتونی شکر خدارو بگی چقد میخوادت که اجازه میده باهاش حرف بزنی ،نمیدونم چی میشه گاهی انقد حس و حالم باهاش خوبه گریه میکنم انقد گریه میکنم و فقط تو گریه هام میگم اجازه بده من هرشب این حجم از حس خوبو تجربه کنم
میدونم که اون بایداجازه بده
یکی از شیرین ترین حسای زندگیمه زمانیکه ازش تشکر میکنم واشک میریزم
انگار زلالی قلبمو حس میکنم
اینکه داره پاکش میکنه اینکه هرثانیه باهامه
این مواقع تازه میفهمم مولانا تو شعراش چیمیگه….
یادمه مدرسه بودیم هرشعری که راجع به عشق و…صحبت میشد دبیرادبیات میگفت منظور عشق به خداونده
و همه بچه ها پیش هم میگفتن ای بابا منظورش عشق آدمیه الکی میپیچونه
و تا سالیان سال نظرمن همین بود
انقدر برام عشق به خداوند دور بود
بااینکه من تقریبا غالب عمرم بعنوان یه ادم باخدا و….شناخته میشدم ولی درکم از عشق به خدا چبزی حدود صفربوده….
امیدوارم ازش درخوااااست میکنم این لیاقتو بهم بده بتونم عاشقش باشم بتونم شکر بگم بتونم گریه شوق کنم براش
که از زیباترین حسای جهانمه….
امروز یه مورد جسمی برام پیش اومد و داشتم بهش فکر میکردم که یعنی ویتامین باید بخورم یعنی بدنم به چی نیازداره؟
و به این فکر کردم که بیماری ها و همه چیز از روح ادم میاد اگه روح ادم سالم باشه جسمش سالمه
و اونوقت بود که دوباره از خداوند درخواست کردم برای حلش
فکر کن یکیهست که تو هرررررساعتی هرموقعیتی هرررطوری میتونی راحت ازش بخوای و میدونی که نمیتونم و نمیدونم و بلدنیستم و هیچ حرف منفی برات نمیاره و فقط انجامش میده
فکر کن
این نعمت دراختیار ماااست
کاش یادبگیریم یکم بار زندگیو برداریم از رو دوشمون و رو شونه خدا سوارشیم و زندگی کنیم
اون میگه باااابا من سوارت میکنم بعد ما واسه راه رفتن از مورچه ها کمک میگیریم…..
امشب شب سی و سه چله من
.امشب تو سالن فوتسال گفتم خدایا یه کاری کن من یه گل بزنم چن دقیقه بعدش یه گل زدم
بعدش رفتم دروازه واستادم گفتم خدایا تو اگه بخوای من تمام توپ هارو میگیرم و نمیزارم گل بشه با باور قلبی گفتم با ایمان گفتم بهش تقریبا 5 یا 6 تا توپ اومد سمت دروازه و خدا شاهده همرو شیرجه زدم و گرفتم نزاشتم حتی یه دونه هم گل بشه خدایا این تو بودی که کمکم کردی .
تو تمام قسمت های زندگیم باید همینجوری باشم
به قول خودم بچه رو بندازم تو دریا عین خیالمم نباشه
اون خدا اگه خداست همه کار هارو میتونه بکنه.
اون نیرو کل کیهان رو رهبری میکنه
من هرچقدر سرم پایینتر باشه جلو بقیه سرم بالاتره.
خدایا کمکم کن بتونم این فرعون درونم رو ضعیف ترش کنم.
و همیشه به خودت توکل کنم
بنام خداوند بخشنده
سلام خدمت استاد عزیز و خانواده نور
ممنون و سپاسگزارم از خوانش این شعر زیبا
درک اشعار بزرگان و کلام قرآن کافیه تا در کسری از ثانیه چشم انسان را در غار تاریک دنیا بینا به حقایق و قولنین نجات بخش پروردگار میکنه
من فاطمه هیچ بهانه ای ندارم که با خود بگویم اگر در رنج و درد دنیا مانده ام راهنما و هدایتگری نداشتم
به قول استاد خداوند از هزاران راه هدایتشو به انسان میرسونه
بازم سپاسگزارم ازتون
استاد عزیز فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم دلم نمیخواد تموم بشه گذشت زمان رو متوجه نمیشم با دنیای اطرافم رابطه ام قطع میشه قبلا هم گفتم در یکی دیگه از فایلهای توحیدی که قلبم شکفته میشه وقتی شما صحبت از توحید میکنید و این شعر زیبای پروین اعتصامی سخن خدا با مادر موسی ، شما که شروع کردین متن شعر رو از گوگل سرچ کردم و همزمان هم گوش میکردم هم میخوندم و ناخوداگاه اشک میریختم که چقدر من بنده ناسپاسم! این منم منم هایی که دارم روی چه حسابیه؟! اصلا چه قدرتی من دارم اگر او نباشد!! پروین چقدر زیبا گله مندی خداوند رو از بنده هاش بیان کرده !!
و اما اولین کامنتی که خوندم، من عادت دارم همیشه از صفحه اول شروع میکنم برای کامنت خوندن و کامنتی که دیدم مربوط به آقای اسماعیل خسروی بود
خوندم و اشک ریختم( کامنتهای بعدی متوجه شدم بقیه دوستان هم حال من رو داشتن ) خوش به سعادت این دوستمون که توحید رو اینقدر عمیق درک کرد و در عمل هم نشون داد، قدرت رو از عواملی که همه ما بارها تو زندگیمون روشون حساب میکنیم اونم در بدترین مرحله و شرایط از زندگی ،گرفت و خودشو سپرد به خدایی که گفته من برای شما کافی هستم !
خواست بشنوه و شنید، حرف گوش کرد و هدایت شد قدم به قدم ،دست در دست …..و شد آنچه باید میشد خدارو هزاران مرتبه شکر
چه لذتی داشت خوندن سرگذشت دوست عزیزمون چقدر من رو بیشتر عاشق و شیفته خدا کرد
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ناب، همیشه دوست داشتم وقتی اسم خدا میاد وقتی بهش فکر میکنم شوق بهم دست بده و این اتفاق برام افتاد و روز به روز داره بیشتر میشه اونم به واسطه حضورم در سایت و گوش دادن روز و شب به صحبتهای استاد و خوندن کامنت دوستان، خدارو هزاران مرتبه شکر
سلام خدمت شما دوست عزیز
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کنم
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
دوست دارم خدارو درک کن
سلام خدمت شما دوست عزیز
وقتی کامنتتون خوندم رفتم کامنت آقای اسماعیل خسروی رو هم خوندم
جالبه وقتی کامنتشو خوندم منم کلی گریه کردم و همینطور که تو پارک نشسته بودم مثل بچه ها شدم که اینگار پدرشو گم کرده و داره گریه میکنه …وهمینطور که داشتم گریه میکردم ناخوداگاه به خدا گفتم بابا
گفتم باباجون کمکم کن.
از این به بعد هرجا گیر کردم میگم باباجون کمکم کن من تورو دارم من یتیم نیستم.
یه خواسته ای داشتم و به خدا گفتم من دیگه تورو میخام
ینی میخام بگم یه جورایی اون خواسته دیگه خیلی برام مهم نیست
دوست دارم خدارو درک کن
بنام رب بسیار بخشنده و بی حساب رزاق من
استاد این شعر خیلی حال منم دگرگون میکنه و عاشقش هستم و هر چند روز گوش میکنم به همراه توضیحات عالی شما
درسهایی که از این فایل گرفتم
نترس و غمگین نباش ، ما همه مثل مادر موسی خدا هر لحظه الهام میکنه به ما و هدایتمون میکنه ولی همزمان نجواهای شیطان هم هست که نزاره به الهامات خدا درست عمل کنیم به همین خاطر نترسیدن، ایمان ، غمگین نبودن فرمول دست رسی به هدایت خداونده
وقتی طبق قوانین خدا عمل میکنیم ، از دیدگاه خدا اتفاقات افتاده جای هیچ شک و تردید نیست
رهرو ما اینک اندر منزل است
عدل خداوند بی نقصه ، همه اتفاقات زندگی ما با فرکانسهایی که خودمان میفرستیم خلق میشود
همه چی تحت کنترل خداست، خدا خوابش نمیبره
من نباید مثل نمرود ناسپاس باشم ، مقابل خدا فروتن باشم، شرک نداشته باشم ، فقط یه رب و قدرت وجود داره و آن خداست،
به اندازه ای که سرمان جلو خداوند پایین باشد جلو غیر خدا سربلند و سرافراز هستیم
واقعا به زندگی خودم نگاه میکنم ناسپاس هستم خیلی مهمه که هر روز به یاد بیارم و ببینم نعمتهایی که خدا هر لحظه بهممیده مثل نفس کشیدن، مثل کار کردن قلبم،
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان
امشب یک اتفاق جالی برام افتادگفتم برای شماتعریف کنم
توماشین نشسته بودمدویک جایی پارک کرده بودم کنارخیابون وباخودم درموردکسبوکارم فکرمبکردم بعدانگاریک دفه که انگارخدابهم میگه (((اگه تغییرنکنی ودرامدتودرست نکنی مجبوری مسافرکشی کنی)))
به اللهی که میپرستم5ثانیه نشددیدم یک دخترخانومی اومدتوماشبن نشست بعدمن تعجب کردم وازش پرسیدم شماکاری داشتین جانم؟؟ گفت بریم من تاکسی گرفتم گفتم من راننده تاکسی نیستم بعدش اون خانم عذرخواهی کردوازماشین رفت بیرون
اونجایک تلنگربهم خوردوگفتم خدایاچقدرتوحواست بهم هست چقدربهم میگی تغییرکن ولی من گوش نمیکنم ومیدونم اگه تغییرنکنم جهان مجبورم میکنه که تغییرکنم وچقدرخدادندماروداره هدایت میکنه وکمکمون میگه که اسون بشیم برای اسونی هانه این که به سختی بیفتیم اماخودمون گوش نمیکتیم
چندروزپیش خدابهم گفت بیاهرروزفایل های توحیدی روگوش کن تومشکلت اینجاست ترس داری ایمانت کمه توکل نداری
چرامیترسی وقتی من هستم وقتی موسی روپناه دادم به نیل وبه پیامبری رسوندم بااین که اون بایدکشته میشدولی من نجاتش دادم من به مادرموسی فرمان دادم واگراومثل توشک وتردیدداشت ومیترسیدبچس ازدست میداد
شک وتردیداسلحه شیطانه ونجواهای شیطان نمیزاره توپیشرفت کنی
این ماهستیم که همه کارهاروانجام میدیم
مابه طوفانوبادحکم فرمان میدهیم
وعده خداوندحقه واینک درمنزل است وکارهاازقبل انجام شده ولی تونمیبینی ولی شیطان وعده فقروتهی دستی میده
همه روبت کردم به جزتوروهمه حساب کردم به جزتوگفتم اون کارخونه داره اون سرمایه داره اونه که به من پول میده
دقیقاچندروزدیگه یک قراردادپرسودومنفعتی رومیخوام ببندم امابهدخدامیگم این کارهاروتوداری میکنی خودت درستش کن خودت هدایت کن منوهمه چیزدست توییه
(((من تیرننداختم توانداختی)))
خدایاهدایتم کن به سپاسگزاری بیشتربه تواضع وفروتنی بیشتردرمقابل خودت
خدایا هدایتم کن به توکل وایمان بیشتروتسلیم بودن درمقابل خودت
استاداین فایل های توحیدی اصلامنومجذوب خودش کرده خیلی دوسشون دارم
خدایاهدایتم کن
خدایاعاشقتم
شادوموفق باشید
بنام خدایی که موسی را به مادرش برگرداند
خدارو شکر میکنم از این اگاهی ها
خدارو شکر
وچقد دیدگاهم نسبت به خدای چند سال پیشم تغییر کرد
و چقدر خدای الانم زیباس
و چقددد دلم برایش تنگ میشود
همان خدایی ک موسی رابه مادرش برگرداند
همان خدایی که آتش را بر ابراهیم گلستان کرد
همان خدایی که یونس را از شکم نهنگ نجات داد
و همان خدایی که مراا بعد از گمراهی و شرک با توحید آشنا کرد
و خدایی که قلبم را به سمت صدای شما نررم کرد
وقتی که بین صدها صدا از اساتید موفیقت فقط صدای شما را به دلم نشاند
و مرا به سمت آموزه های شما هدایت کرد
و به راستی که هدایت ما بر اوست
خدا رو شکر
به نام خداوند یکتا
با دیدن دوره توحید عملی ، حس میکنم قلبم داره روشن و آروم میشه ، حس میکنم با پس گرفتن تمام قدرتی که به هر چیزی غیر خدا داده بودم و دادنش به خدا ، من احاطه کامل به زندگیم پیدا کردم.تشکر ویژه میکنم از استاد عزیزم که هر وقت دلم گرفت ، نشونی خدارو بهم داد و با قدم گذاشتن در راه خدا به منبع انرژی جهان متصل شدم .
به نام الله یکتا
چقدر کامنت این دوستمون زیبا بود و من بیشتر از 4بار خط به خط و کلمه به کلمه خوندم چقدر وصف حال خودم بود و صحبتهای من با خدا
خدا هدایتم کرد به عقل کل
خدا جونم دمت گرم از هر طریق و روشی با ما حرف میزنی و مارو از سردرگمی نجات میدی