قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

884 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1137 روز

    بنام خالق زیبایی ها.

    سلام استاد عزیزم ،استادی که حرفات برام ابه رو آتیشه،شمایی که چنان با عشق قوانینو میگید و با عشق به جونم میشینه

    استاد عزیزم من تا به اینجا سعی کردم متعهد به آموزش های شما باشم و تا جایی که تونستم ورودی هامو کنترل کردم ،جهان هستی کمک میکنه و یه سری هارو حذف میکنه اما فهمیدم منم باید همت کنم و خودم آگاهانه یه سری هارو حذف کنم ،از امروز تعهد میدم به خودم کههههه اگاهانه هرکسییییی رو که ،هرکسی که در مسیر خواسته های من نیست ،هرکسی که انرژی من با بودن کنارش کم بشه ،حذف میکنم.

    استاد عزیزم شما همیشه میگید اگه به ناخواسته ای برخوردید ،به تضادی برخورید بخاطره فاصله فرکانسیتون ،سعی کنید به چیزی توجه کنید که حالتونو بهتر میکنه مثل هوای عالی و مثل زیبایی ها ،یواش یواش وقتی توجه میره به سمت زیبایی ها و تحسین اونا ،لاجرم هدایت میشید به مکان عالی تر و محیط بهتر و حال بهتر:)

    خدایاشکرت برای وجود استادم .

    در پناه خدا باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    اکرم ملایی گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم نازنین

    و سلام به تمام همسفران عزیز

    روز 61 از روز شماره تحول زندگی من(فصل 3)

    خدا رو هزاران بار شکر که وارد فصل سوم شدم و متعدانه دارم روی خودم و افکارم کار می کنم

    عجب سفر نامه با حالی هست هرروز اتفاق ها ی زیبا هر روز نکات مثبت آموزنده هر روز دارم بهتر مسلط می شوم به قوانین

    قوانینی که هیج وقت تغییر نمی کند و نخواهد کرد و باید متعهدانتر عمل کنم و مصمم تر قدم بردارم

    ما با افکارمون زندگیمان رو خلق می کنیم و یای از بهترین عوامل کنترل ذهن

    کنترل کردن تغذیه  روحمون است اینکه چه ورودی به ذهنمان میدهیم

    چون هر انچه به ذهنمان بدهیم تبدل میشه به باور و اون وقت وارد زندگیمون میشه

    و بهترین عامل برای من که بتوانم هرروز تمرین کنم و اگاهانه انجام بدهم خداروشکر همین سفرنامه جادویی شده

    همین باعث تحول در زندگی من شده

    و با امدن به سایت و گوش کردن و دیدن فایل های استاد و تمرکز کردن به زیبایی ها و فروانی ها و خودش شده بهتر تمرین

    وو یادگرفتم هر وقت احساسم یکم بد است  یعنی دارم از مسیر دورمیشوم

    باید ذهنم رو کنترل کنم باید جلو نجوا ها رو بگیرم

    باید حواسم رو جمع کنم

    از زمانی که دارم روی خودم کار می کنم خیلی آرومتر شدم

    احساسم بهتر شده و نعمت و ثروت بیشتر رو می بینم و اتفاق ها زیبایی برام رخ می دهد

    زیبایی ها بیشتر می بینم

    ادم خیلی خوبی دررمسیرم قرا می گیرند از فروشندها از همسایه ها

    و از زمانی که ستاره قطبی رو انجام میدهم و خواسته های روزنه ام رو می نویسم

    باعث شده همه چیز بهتر بشه  کلی اتفاق های عالی برام رخ بدهد

    و همین تمرین ستاره قطبی یکی از بهترین عامل برای کنترل ذهن است

    خداروشکر که هرروز دارم مسلط تر میشوم روی ستاره قطبی

    و هرروز خواسته های بیشترم تیک می خوره و همین باعث شده ایمانم قویتر بشود که خودم خالق زندگی خودم هستم

    خداورشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان

    بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…

    سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    برگ شصت و یکم از سفرنامه من

    شنبه 1403/4/30

    ساعت 17:42

    من امروز تو خونه خودم هستم

    تو شهری ک دوسش دارم

    تو خونه ای ک دوسش دارم

    تو خونه ای ک آرامش دارم و لذت میبرم

    من عاشق زندگی شهرنشینی هستم

    من زندگی شهری را دوست دارم خیلی زیاد

    اصلا وقتی فکر میکنم تو خیابونی از شهر

    ک دو طرفش درخت های بلند و قطوره

    و باد خنکی برگ های این درختان را ب رقص در میاره و من لا ب لای این درختان اما تو شهر

    ن روستا

    روحم جلا پیدا میکنه من عاشق شهرنشینی

    عاشق زندگی شهرنشینی هستم

    من روحم جلا پیدا میکنه ک 8 صبح بیدار میشم میرم بیرون شهر را میبینم و لذت میرم

    آخ چقدرررر روحم آرام میگیره

    چقدر من با خودم در صلح میشم .وقتیکه این زندگی را دارم تجربه میکنم

    استاد درست میگن ک خواسته ها در تضاد شکل میگیره

    من تو شهر دارم زندگی میکنم خیلی دارم لذت میبرم خیلی راضیم

    اما اینرا نمیدونستم ک خواسته ی منه

    اونروز تو خونه ی پدرم بودم

    تو تراس دراز کشیده بودم .

    و با تضادی روبرو بودم ک باب میلم نبود

    گفتم من چی دوست دارم ؟

    سریع برگشتم گفتم

    من اصلا روستانشینی را دوست ندارم

    آره من عاشق شهرنشینی هستم

    من عاشق خونه های تو تهران هستم

    ن فقط تهران کلا زندگی تو شهر را دوستدارم

    اصلا روحم وقتی میرم شمال

    ناراحته ، دپرس میشه ، حالش خوب نیست

    باورتون میشه با همین تضاد دوهفته ای شمال بودم

    فهمیدم من دوست دارم دور از همه باشم

    دوست دارم در تنهایی و در خلوت باشم

    فهمیدم ک چقدر خوشبختم خدا با برنامه ریزی دقیق خودش ، بدون اینکه من بخوام سال های قبل زندگی من را دور از همه قرار داد ، من امروز در خونه ای زندگی میکنم ک هر روز صبح اولین سپاسگزاری منه خدایااااا شکرت برای زندگی در این شهر در این خونه ک آرامش دارم و لذت میبرم

    خدایاااا ممنونم بدون اینکه من بخوام خودت از خُلق و خوی من خبر داشتی. و من را دور از همه قرار دادی

    ک امروز با لذت و آرامش از خواب بیدار میشم

    و اینجاست ک استاد در فایل گفتگو با دوستان گفتن هدایت های خداوند را شاید الان متوجه نشی دو سال بعد یا چند سال بعد میفهمی ک مثلا آرامش امروز بخاطر اون هدایتی بوده ک دوسال پیش اون مسیر یا اون ایده را عملی کردم‌

    من امروز دارم درک میکنم و سپاسگزار خداوندم هستم

    ک چرا من به این شخص بله گفتم ؟

    خیلی وقتا میگفتم آخه رو چ حسابی من گفتم بله ؟

    امروز وقتی آرامش و رضایت را لمس میکنم با تمام وجودم

    وقتی پیشرفت و رشد خودم را میبینم

    دلیل هدایت خداوند را متوجه میشم .

    خداوندا تو را شکر

    من را ببخش ک خیلی وقتا شرک ورزیدم

    و شاکی بودم از زمین و زمان

    خداوندا من را ببخش ک لطف و عظمت و مهربونیتو درک نکردم و شرک ورزیدم .

    خدایااااا شکرت ک امروز من را به این درک و آگاهی رسوندی .

    استاد تمام چیزهایی ک در این فایل گفتید را یماه پیش تجربه کردم

    من خیلی با تعهد روی خودم کار میکردم با تمرکز

    همانطور ک استاد گفتن اتفاقات خوب برام رقم میخورد هر روز ،

    تو این مدت کوتاهی ک روی خودم کار کردم

    تازه فهمیدم ک من زندگی دارم

    تازه فهمیدم ک چقدر زندگی قشنگی دارم

    ک چقدر مم این زندگیمو دوست دارم

    تازه فهمیدم چقدر عشق و صلح و صفا در زندگیم جریان داره

    من هر روز عشق و صلح و صفا را در زندگیم در فرزندانم و در همسرم دیدم

    و هر لحظه خداوند را سپاسگزاری کردم

    من نکات مثبت زندگیم روز به روز بیشتر میشد

    روابطم با فرزندانم عالی شده بود

    استاد گفتن اتفاقات خوب و کوچک

    اما برای من بزرگ و بی نظیر بودن

    دخترم من را در آغوش میگرفت

    دخترم دستمو بوسید

    وقتی ب دخترم میگفتم عاشقتم میگفت می تو .

    به پسرم میگفتم عاشقتم میگفت منم ، میگفتم منم نفس ، منم دوستت دارم

    واااااای چ روزهای قشنگی را برای زندگی خودم خلق کردم

    وااای من چه روزهای قشنگی را داشتم

    حتی یکروز رفتم نانوایی دوتا بربری بصورت رایگان از دو شخص متفاوت بمن رسید

    ن اینکه صلواتی باشه برای همه

    ن

    فقط برای من اینطور بود

    نمره هایی ک میخاستم تو دفترم مینوشتم دقیقا همون نمره را تو دانشگاه دریافت میکردم

    دوستان کارها را برای من انجام میدادن

    آخ نگم از رفتار همسرم

    تو اینمدت کوتاه چیزهایی دیدم

    ک واقعا فقط شاخ تو سرم ندیدم

    سجده شکر بجا آوردم از رفتار اون روزهای همسرم

    ک همشو تو کامنت های قبلم گفتم و گذاشتم

    بله زندگی روی خوبش را بمن نشون داده بود

    و من تحسین میکردم از کوچیکترین کوچکترینشو

    و من هر روز با لذت بیشتر سپاسگزار خداوندبودم

    تا اینکه خودم را در جریانی قرار دادم دو هفته رفتم شمال

    و فرکانسم اومد پایین

    ک هرچند گفتم این تضاد باعث شد بهتر خودمو بشناسم

    و قانون را بیشتر درک کنم

    و از دیروز و امروز

    با اینکه فرکانسم اومده پایین .

    یخرده در گمراهی بسر میبرم

    اما امروز خیلی بهتر و بهتر از دیروزم هستم

    و از صبح تمرکزمو گذاشتم در سایت

    و دست ب نوشتنم برگشت ب قبل ، چون شمال فقط فایل روز شمار مینوشتم

    در صورتیکه من صبح تا شب در حال نوشتن بوذم در حال صحبت با. خدا .

    همانطوری ک استاد گفتن

    ک تو خیابونا پیاده روی میکردندو گریه میکردن

    واقعا من تو مدتی ک قبل اینکه برم شمال

    روزی چندین صفحه فقط با خدا حرف میزدم عاشقانه عاشقانه مینوشتم و واقعا اشک میریختم

    خدای من خودش شاهده اصلا دست خودم نبود

    اونقدر حس خوبی داشتم اونقدر قلبم ب خدا وصل بود اونقدر حال خوبی داشتم

    اونقدر نزدیک شده بودم ب خدا

    ناخودآگاه با یادش فقط اشک میریختم

    وقتی استاد از شرایطشون میگفتن من یاد خودم افتادم

    اصلا نوشتن اونروزها اصلا جنس نوشتن اونروزها فرق داشت

    خداااایااااا من میخام خیلی با تمرکز بیشتر با تعهد بیشتر ادامه بدم .

    خدااایاااا کمکم کن

    خدااایاااا من همیشه گفتم ک واقعا بدون تو هرگز نمیتونم ادامه بدم

    خدایاااا من را ببخش ک بدون هدایت پروردگار خودم برنامه ریزی کردم و رفتم شمال .

    ک هرچند میدونم بازهم الخیر فی ماوقع شد

    اما خدای خوبم

    .میخام انگیزه و اراده منو هزار برابر کنی تا

    این مسیرمو ادامه بدم .با قدرت بیشتر

    خدایا تنها تو را میپرستم تنها از تو یاری میجویم

    خدایا من را به راه راست هدایتم کن

    خدایااا من سپاسگزارم ک من را بیدار کردی

    من را هوشیار کردی ک امروز اینجا هستم

    استاد عزیزم من همیشه قدردان محبت و آموزه های ارزشمند شما هستم

    روز شمار تحول زندگی من

    روز شصت و یکم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2897 روز

    سلام دوستان من متوجه یک موضوعی شدم اونم اینه که اکثر انسان ها حتی آنهایی هم که در مورد انگیزشی و اینطور مسائل کار میکنن یا در زمینه موفقیت مثل استاد خودمون این نکته رو متوجه شدم که تقریبا 80 درصد تمام این افراد یا شایدم 95 درصد بقول خود استاد تقریبا موفقیت رو خیلی سخت دارن حتی تو یک سایت موفقیت که مثلا راه و رسم پول رو یاد میداد موفقیت رو خیلی سخت نشون میداد و واقعا سعی کنیم همین راه استاد رو بریم که باور درستی هست و حتی از کانال یا سایت هایی که موفق شدن رو سخت دارن دوری کنیم و یا از کتاب هایی که بچه ها تو عقل کل معرفی کردن استفاده کنیم اطرافیانم من رو زیاد روی این موضوع درک نمیکنن برای همین گفتم که برای دوستان سایت که مث خودم هستن این موضوع رو بگم موفق باشین یا علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ماری جون گفته:
      مدت عضویت: 3379 روز

      سلام

      ممنون از اطلاع رسانیتون،حتما استفاده میکنم،چن وقتیه میخوام به عقل کل سر بزنم حتی در حد خوندن مطالبش و سوال و جوابها،منتها مثه لولو خور خوره یه حسه ترسی دارم هرکاری میکنم نمیتونم برم اون قسمت و الان یه هفته ای میشه که شروع کردم به کامنت خوندن و مغزم رو دارم عادت میدم که کامنتها و پامهای دوستان خوبه و عقل کل هم چیز خوبیه .

      ایشالا که زیاد طول نمیکشه تا برش غلبه کنم.

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سعید سرگزی گفته:
      مدت عضویت: 3184 روز

      سلام به علی عزیز

      به نکته ی عالیی اشاره کردی منم دقیقا به این داستان رسیده بودم که حتی بزرگترین سخنرانهای دنیا هم این باور درونشون هست که مسیر موفقیت بسیار سخته و باید پوستت کنده بشه…و همه حرفاشون یه خط فکری رو داره پیش میبره و اونم تلاش خیلی زیاد هست…و خود صحبتهای این شکلی ادم رو از مسیر پیش روش نگران میکنه…

      مرسی که این مطلب رو گذاشتی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مسی گفته:
    مدت عضویت: 2863 روز

    سلام استاد عزیزم. از خدا میخوام که بیشتر بیشتر بهتون ثروت ببخشه تا رشد شما نشونه ای باشه واسه تقویت ایمان کسانی مثل من که واقعا امشب به یه همچین نکات انگیزه بخشی نیاز داشتم. به نظر من این فایل بهترین فایل شما بین تمامی فایل ها تون بود. چند ساعت پیش هر کاری کردم نتونستم این فایل رو ببینم و نمیتونستم حتی دانلودش کنم با اینکه کلی فایل های دیگه رو هم دانلود کردم. اون لحظه یه حسی بهم گفت که الان موقع مناسب برای دیدن این فایل نیست و منم بیخیالش شدم و رفتم بیرون وتوی این برف تهران واسه خودم چرخ زدم. بعدش که برگشتم خونه شروع کردم به کار کردن روی باورهام و بعد از مدتها امشب بالاخره تونستم بفهمم که شغل دوست داشتنی خودم رو که واقعا خیلی خیلی واسم مهم بود. مدتها بود که از خدا خواستم کمکم کنه تا اینکه بفهمم توی چه کاری عالی میتونم عمل کنم و ثروتمند بشم. من فهمیدم که از همین اینترنت و بازیهای رایانه ای و برنامه نویسی و طراحی سایت و کلا سیستم ونرم افزاری خیلی خیلی میتونم عالی باشم و مهمتر از همه اینکه خیلی هم لذت بخش و سرگرمی و تفریحی و تازه کلی آدم دارن از این راه به ثروت زیادی میرسن. مطمئن هستم نصف مخ من رو هم ندارن. وقتی به گذشته فکر می کنم توی کنکور سراسری نفر چهارم استان خودمون شدم پس لابد یه ذهن قدرتمند دارم که فقط مدتیه افلاین مونده و فقط باید دکمه انلاین رو بزنم. در کل استاد عزیز بعد از این نمیدونم چی شد یهویی رفتم تو سایت و ایندفعه خیلی راحت تونستم دانلودش کنم. ایمان دارم که واقعا خدا خواسته بود این ساعت این حرف ها رو بشنوم. هر کسی واسه خودش یه برداشت از فایل داشته و برداشت من اونی بود که میخواستم بشنوم. من الان دقیقا در چنین شرایطی دارم زندگی میکنم که شما از گذشته خودتون تعریف کردید و ایمانم قویتر شد که همه چی درست میشه فقط باید به راهم ادامه بدم و توکلم به خودش باشه. دوستان عزیز میدونم خیلی حرف زدم ولی زورم اومد که بزارم تو دلم بمونه و تازه فکر کنم اولین بار هستش که حرف زدم پس نصفش بزارید بپای حق گذشته که حرف نزده بودم. همتون رو دوست دارم. امیدوارم که موفق باشید.مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ترانه مرندی گفته:
    مدت عضویت: 3201 روز

    من فکر می کنیم ما به این دلیل دوست داریم خیلی از خواسته ها را داشته باشیم چرا که تجربه اشان نکردیم . مثلا یک کودک وقتی همه چیز دارد و الان که کلا بچه ها را تحویل می گیرند و هر چه اسباب بازی می خرند باز هم تبلیغات را می بیند می گوید این یکی را هم برایم بخر !هر اسباب بازی جذب می شود و می گوید می خواهد .

    انسان هر چه به خواست هایش برسد می بیند چرا که نه از این بهتر یا این یکی را هم می خواهم . الا ن می بینم خیلی هم خوب است اصلا هم بد نیست . این به خاطر فراوانی است و اتفاقا خدا هم دوست دارد که مرتب به ما ببخشد . برای جناب عباس منش هم همین طور است . به نظرم هر چه انسان بیشتر بخواهد طبیعی تر متعادل تر حتی الهی تر است. حال دلیل این خواسته ها هر چه باشد.

    شاید خودم هنوز به همه خواسته هایم نرسیده باشم اما الان می دانم هر چه بخواهم خداوند با روی خوش برخورد می کند و اتفاقا خوش حال تر می شود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    رضا جابري گفته:
    مدت عضویت: 3642 روز

    سلام

    استاد عزیز تا امروز فکر میکردم که کم و بیش شما را میشناسم شخصی که با علاقه کتابهای موفقیت را خوانده و عمل کرده و موفق شده

    امروز فهمیدم که شما را نشناخته ام

    بیش از دوسال است که با شما و اموزشهایتان اشنا شده ام اخیرا فکر میکردم که تقریبا همه ان چه را که باید بدانم میدانم اما تازه فهمیدم که شیطان همیشه در کمین است و همیشه ترفند تازه ای برای دور کردن من از راه خواسته هایم دارد و تازه با خودم گفتم این عباسمنش کیست !!؟

    من و بسیاری از اعضای سایت با این همه راهنمایی استاد و تجربیات دیگر دوستان باز هم اشتباه میکنیم والبته سایت عباسمنش با مهربانی ما را پناه میدهد و نوری دوباره در دل ما روشن میشود

    کسی که با چند کتاب و بدون این همه راهنمایی توانسته عباسمنش شود واقعا چگونه شخصی است

    استاد عزیز ممنونم و‌‌ خدایا شکر به خاطر چنین وجود نایابی که برای هدایت در اختیار ما قرار داده ای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سید امیر غفوری گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته

    خدایا صد هزار مرتبه شکر که خداوند من را هدایت کرد به این مسیر درست

    من این فایل رو چند بار گوش کردم ویک احساسی در درونم شکل گرفت و گفتم این رو بیام بنویسم . و این که همین العان به این درک رسیدم یعنی از قبل رسیده بودم ولی امشب عمیق تر شده که قانون جهان چه طور داره کار میکنه

    و داشتم به کمی از گذشتم فکر میکردم هر جایی که احساس شکر گذاری و حس خوب نداشتم به هر شکلی به طور خیلی طبیعی از هر نظر ضربه خوردم مثلا از من دزدی میشد .یا به یک مشکل مالی میخوردم . یا از نظر عاطفی یک برنامه ای پیش می‌آمد و هرچه …..

    ولی از موقعی کمی فایل گوش می‌کنم و حتی یکم حالم بهتر میشه و آگاهانه شکر گذاری میکنم میبینم که اوضاع زندگیم بهتر میشه و اتفاقات بد هم برام نمی‌افته و چه قدر خوب میشه که من این درس رو بگیرم و بیشتر درک کنم که احساس خوب اتفاقات خوب رو برای من رقم میزنه

    به امید درک بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    بنام خداوند فراوانى ها

    روز اول سفرنامه ام قسمت ٣

    نشانه امروزم بود و اینکه تصمیم گرفته بودم براى ماه اسفند یه هدف گذارى انجام بدم و این اولین نشونه براى بود که باید به شدن روى ورودی هام کنترل داشته باشم و ورودى هاى خوب به خودم بدم تا هدف و خواسته ام براى من باور پذیر تر بشه و رسیدن بهش با لذت بیشترى همراه بشه

    خدا رو شکر که شروع این سفر با شروع بیشتر اتفاقات خوب تو زندگیم همراهه

    سفرنامه قسمت ١ و ٢ رو قبلا گذروندم بودم و هر بار که روى نشونه روزم می زنم ازین هم هوشمندى هاى خداوند متعجب میشم

    صحبت کردن درونى با خدا همونطور که استاد گفت یه روش فوق العاده هست

    وقتى با خدا تو درونت صحبت میکنى

    وقتى قران می خونى

    دیگه جایب واسه نجوا نیست

    البته وقتی که توکل کردى و هدف دارى و حرکت میکنى و دارى نتایج کوچیک کوچیک رو هم میبینی دیگه نجواها زورى ندارن

    و هر چقد ادم نتیجه بگیره

    زور شیطان و افکار بد کمتر میشه

    حرکت و اقدام و نتیجه بر اساس ایمان به خدا بزرگترین محو کننده باورهای غلط و افکار بده

    البته در حد مدارمون

    امروز تو یکى از کامنت ها خوندم که مریم جان گفته بودن. واسه اهدافمون هر روز صبح که بیدار میشیم ٣ تا کار براى رسیدن بهش انجام بدیم و اگه این روش رو ٣٠ روز انجام بدیم در واقع ٩٠ حرکت در جهت خواستمون انجام دادیم که این حرکات با باور توحیدی و کنترل ورودی ها قطعا ما رو به خواسته هامون می رسونه 😍

    سپاسگذار خداوند هستم که روز ٩٢ حتما دارم از رسیدن به خواسته ام و شوق و ذوقش می نویسم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    بسمه تعالی

    سلام به تمام دوستان عزیزم هم فرکانسی های قشنگم و اساتید دوستداشتنی و محترم واقعا هیچ کلمه ای بیشتر از دوستداشتنی توی ذهن من به شما نمیاد 😍😍😍😍😍

    خداوند رو هزاران مرتبه سپاس گذارم که دارم فصل سوم تحول زندگیمو میبینم و ۶۱امین برگ این سفره فوق العادرو مینویسم خدایا شکرت .

    دقیق یک سال پیش بود که من تازه متوجه جهان هستی شدم خیلی کم شاید بگم فقد فهمیدم خداوند یک انسان نیست خدا انرژیه و هنوز درک نکرده بودم منظور از انرژی چیه با اگاهی های الانم در مقایسه نبود اصلا ، و همون هفته ی اول که من ازین ماجرا خبر دار شدم اتفاقات خوبم شروع شد که هرکدومش برام یه رویا بود و همینجور کم کم توی زمانی افتادم که کاملا در خلوت با خودم بودم الانم همینجوریم ولی الان اینقدر به خودم و خدا نزدیکم چجوری بگم نمیشه با کلمات بازی کرد خدارو میبنیم توی خودم و برای همین وقتی میگم به خودم یعنی به خدا وقتی میگم جهان یعنی خودم و خدا از هم جدا نییتن همش یکیه و اینو فهیمدم ، اون زمان که کاملا در خودم جستجو میکردم یادم نمیره واقعا به همین چیزای کوچیک که صبح زود ساعت ۶ صبح وقتی داشتم توی کوچه راه میرفتم یه زن میان سال بهم صبح بخیر میگفت خدارو شکر میکردم میدونستم نتایج تغیر فرکانس هامه و حتی قشنگ یادمه صبح زود که بیدار میشدم توی دستشویی به قوطی های رنگی رنگی مواد شستشوی لباسا نگاه میکردم لذت میبردم از زیباییش از پنجره به بیرون نگاه میکردم لذت میبردم جوری شکر گذاری میکردم و خوشحال بودم انگار که من خوشبخت ترین ادم روی جهانم و الان اینقدر خواسته هام بزرگ شده که حس میکنم دارم کمتر لذت میبرم ولی مطمعنم درستش میکنم و شک ندارم که این خلع های جدید هم پر میشه .

    همین الانشم میبینم با چشای خودم میبینم جهان چجوری داره با فکر من میچرخه برام و ایمان دارم به خدا و قوانین پایدارش .

    خداوندا هزاران بار سپاس گذارتم نمیدونم چجوری حتی میتونم شکر گذاریه بزرگی که توی وجودم هست رو بگم فقد میتونم با حسم به خدا انتقال بدم حجم زیادشو اوایل که شروع کردم به ساختن رویاهام و عملی کردم افکارمو که همونم با شروع در مسیر کشف قوانین و تغیر افکارم بود یسری اتفاقات به ظاهر بد میوفتاد که یادمه وقتی برای اولین بار اتفاق افتاد من حسه بدی پیدا کردم برای دویم بار اتفاق افتاد حس بدی پیدا کردم سومین بار اتفاق افتاد حس بدی پیدا کردم همینجور که میگمب ه ظاهر بد من همه ی این اتفاقات به نفعم بود همه ی همش ولی خب درک نکرده بودم هنوز که قانون چجوری عمل میکنه ولی بعدش هر اتفاقی که میوفتاد خوب بود چه ظاهر بد چه ظاهر خوب میدونستم همش خوبه و همشو شکر گذاری میکردم میدونستم که اتفاق عالیه و خدارو شکر میکنم برای زندگیه عالی که دارمممممممممممم💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚

    من خیلی خوشحالم و خداروشکر که توی این مدار قرار گرفتم که همراه شما هستم ممنونم استاد برای اگاهی های قشنگتون .

    انشالله که همگی در پرتوی وحی الهی باشیم عاقبت بخیر در دنیا و اخرت 🌹⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: