قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 2

884 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ماری جون» در این صفحه: 15
  1. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3285 روز

    سید رهام عزیز سلام

    هزاران تبریک بابت برنده شدنتون

    چیزی که یاد گرفتم این بود که نگران چیزی که به من ربطی نداره و باهاش کاری ندارم نباشم.من و دخترم با یه بنده خدایی رفتیم بیرون،دخترم یهو گفت مامان این شاسی بلندو نگاه چه قشنگه،تا اومدم ازش تعریف کنم طرف گفت دوران شاه دلار اینجوری بوده الان اینجوری،(چون نوشته شمارو خونده بودم و این سوال رو از خودم پرسیدم که دلار چند ریاله؟و جواب که به خودم دادم این بود :من اصن دلار تاحالا ندیدم چه رسد به اینکه دنبال قیمتش باشم،اصن به من چه که دلار چنده.)بهش گفتم من نه با دلار کار کردم نه دیدم و نمیخامم دنبال قیمتش باشم،گفت درسته منم همینطورم ولی هر چند وقت یه بار قیمتشو چک میکنم،دیگه حرفی نزدم.دخترم یهو برگشت گفت اوففف مامان اینو ببین دوتا اگزوز داره،دوتایی باهم یه به به چه چهی راه انداخته بودیم بیاو ببین واسه طرف خیلی جالب بود که ماشین مردم به ما چه که اینقد تعریفش رو میکنیم.بعده چن وقت دوباره مجبور شدیم که با همین بنده خدا بریم بیرون دیدم ناخود آگاه گفت طهورا اینو ببین(به یه ماشین لوکس داشت اشاره میکرد تا گفتم کو منم ببینم حس کردم خجالت کشید با دخترم شرو کردیم به به چه چه ،که به روش نیاورده باشم خجالت نکشه).میگم ما طفلیا و هم نوعانمون هیچ گناهی نداریم همه مون زیبایی هارو دوس داریم ولی چون از صب تا شب خوضعولات به خوردمون دادن نا خوداگاه نازیباییهارو توجه میکنیم.

    ممنون بابت آگاهی هاتون که نوشتین

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3285 روز

    ?نامه ای از خدا…

    ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ !

    ﺑﺮﻭﻳﺪ ،ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻡ ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻴﺪ ،

    ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻴﺪ .

    ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ میخواهید ﺳﺮ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﮐﻼﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ، ﭼﺮﺍ ﭘﺎی ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﻴﺪ؟

    ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﭼﺮﺍ موسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺷﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﮐﻨﺪ ، عیسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻳﮏﺷﻨﺒﻪ ﻭ به مسلمانها ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ؟

    ﭼﺮﺍ ﮐﺎﺭی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻋﻴﺴﻮی ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻠﻴﺴﺎ یعنی خانه خدا راحت ﺑﻨﻮﺷﺪ! ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺷﺮﺍﺏ، ﺷﻼﻕ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟

    ﭼﺮﺍ ﯾﮑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﯿﭻ ﻧﭙﻮﺷﺪ؟

    ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍئی که شما میگوئید ﺑﻮﺩﻡ، ﭼﺮﺍ باید بگذارم به اسم من ﮐﻠﻴﺪ ﺑﻬﺸﺖ بفرﻭﺷﻨﺪ ؟!

    ﻳﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻣﻦ ﺟﻬﻨﻢ کنند ؟

    ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺟﻬﻨﻤﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ،!!

    ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁنﭼﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺣﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯽﺩﻫﺪ…!!!

    ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ !

    ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ اید !!!!!!!!

    اگر به دنبال من میگردید مرا در عشق، مهربانی، بخشش ،آگاهی، گذشت، راستگوئی و انسانیت پیدا کنید

    البته اگر …. به دنبال من میگردید !

    الهی قمشه‌ای?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3285 روز

    سلام

    ممنون از اطلاع رسانیتون،حتما استفاده میکنم،چن وقتیه میخوام به عقل کل سر بزنم حتی در حد خوندن مطالبش و سوال و جوابها،منتها مثه لولو خور خوره یه حسه ترسی دارم هرکاری میکنم نمیتونم برم اون قسمت و الان یه هفته ای میشه که شروع کردم به کامنت خوندن و مغزم رو دارم عادت میدم که کامنتها و پامهای دوستان خوبه و عقل کل هم چیز خوبیه .

    ایشالا که زیاد طول نمیکشه تا برش غلبه کنم.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3285 روز

    سلام

    استاد در فایلهای قانون آفرینش [email protected] این آدرس رو اعلام کردن،من چن مرتبه ایمیل زدم و بدلیل آمار بالای ایمیل ها استاد مجبور شدن که جواب من رو به عهده خانم شایسته عزیز قرار دهند و پاسخ های مفیدی دریافت کرده ام و الان که آگاهی هام رفته بالا خود بخود دارم سوالاتم رو درک میکنم .

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: