قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-27 13:59:052024-06-27 06:23:53قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن
قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن
در هر لحظه دلها با نام و یاد خداوند آرام می گیرد
الا بذکرالله تطمئن القلوب
با درود و وقت بخیر خدمت همه ی عزیزانم که با حال و احساس خوب و عالی در این سایت عزیزمون حضور دارند
درود وقت بخیر به استاد عباسمنش و خانم شایسته جانم
خداوند یک انرژی است و این انرژی قابل تبدیل شدن است به هر آنچه که در ذهنم بسازم شکل می دهد و تبدیل به واقعیت زندگیم می شود
خدا رو شکرت که امروز هم طبق تعهدم آمدم در این قسمت از سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن فایل قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن آگاهی های دیگری رو دریافت کنم چون به خودم عهد بستم که بصورت روزشمار و رندم تمام فایل های این قسمت رو ببینم و نت برداری کنم و کامنت دوستان رو بخونم و کامنتی برای درک و دریافت آگاهی هایم رو در هر قسمت بنویسم و ردپایی از خودم بجا بگذارم خدایا شکرت
ما مثل یک دستگاه فرستنده ای هستیم که یک سری فرکانس ها و ارتعاشات رو به جهان هستی ارسال می کنیم و با توجه به افکارمون و با توجه به کانون توجه مون خواسته مون رو خلق کنیم
طبق باورهامون و مداری که هستیم میتونیم هدفی رو انتخاب کنیم طبق باورها به سمت هدفمون حرکت میکنیم طبق باورها تصمیم میگیریم طبق باورها انگیزه تقویت میشه یا از بین میره طبق باورها ادامه میدیم و طبق باور ها اقدام میکنیم فقط باید از خداوند کمک بخواهیم که خودش کمک مون کنه که قدم های بعدی رو آگاهانه برداریم … و در همه ی زمینه ها خودمون رو شخم بزنیم و روش های قبلی مون رو با تمرین و تکرار و استمرار تغییر دهیم و باید آنقدر آگاهانه روی تغییر باورهامون کار کنیم تا شخصیت مون عوض بشه و حاصل تغییرات و حاصل تعهد زندگی مون با تغییر افکار و تغییر شخصیت مون بوجود میاد …ممنون و سپاسگذارم استاد جان
1_ یکی از کنترل ورودی های ذهنم تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت هست
روز گذشته تصمیم گرفته بودم برم بالای کوه نزدیک خانه مان. و غروب خورشید رو قشنگ و واضح ببینم و همین طور که راه میرفتم داشتم یکی از فایل های بینظیر معرفی راهنمای عملی دستیابی به رویا ها رو گوش میدادم واقعا وقتی به اون بالا رسیدم همش داشتم بخودم میگفتم استاد عزیزمون چقدر تاکید دارند که روی ورودی های ذهنی مون کنترل داشته باشیم .. بیا استاد جان من به بینظیرترین غروب خورشید عالمتاب هدایت شدم و چقدر از اون بالا همه چی فوق العاده زیبا بود و خورشید داشت خداحافظی می کرد و خیلی سریع رفت پشت آن لابلای کوههای دوردست تر و داشتم میگفتم الان اینجا داره تاریک و شب میشه و اونور کره ی زمین داره خورشید طلوع میکنه و فوری یاد آمریکا افتادم وووووووااااای خدای من الان توی آمریکا استادم داره از خواب بیدار میشه و فوری میره کامنت ها رو می خونه !!!!!! و منم دقیقا با همین توجهات به نکات مثبت و زیبایی های خیره کننده ی طبیعت اطرافم و دیدن گلهای بنفش صحرایی در آن بالا میدیدم اینکه همزمان با غروب خورشید کمی اونورتر نیمه ماه جذاب رو داشتم توی آسمان میدم و همچنین از اون بالا شهر زیبایم پردیس رو تماشا می کردم و قدرت خداوند رو برای این شگفتی هایش تحسین می کردم خدایاااااا شکرت .. موقع برگشتن وقتی رسیدم پایین کوه یک قسمتی هست که مردم آنجا دستگاهای ورزشی هست و میان پیاده روی و ورزش می کنند و بعضی ها پیت حیوانات خانگی زیباشون رو آورده بودند و این سگ های خوشکل با هم بازی می کردند منم همینطور از کنارشون رد میشدم و محو این زیبایی ها شده بودم .. بعدش دو تا آقای سن بالا داشتند از کنارم رد میشدند و با هم صحبت می کردند و میگفتند . آره شنیدی میگن پردیس مثل سوییس میمونه!!!؟
منم همینطور که داشتم از کنارشون رد میشدم پیش خودم گفتم : واقعاااا کجای اینجا شبیه سوییسع !!!؟ ولی بعد از چند ثانیه فکر کردن گفتم .. ببین آنقدر ذهن مو کنترل کردم و به نکات مثبت توجه کردم ورودی های شنیداریم هم فقط گفته های زیبا رو می شنوه .. تازه ببین آن دو نفر چقدر مثبت اندیش بودند که راجب زیبایی ها صحبت می کردند و سبب خیر بودند و بعدش خودم رو تحسین کردم و گفتم آفرین رویا خانم همین طور ادامه بدی بازم بهتر و قشنگتر و زیباتر شو میبینی و می شنوی و تجربه میکنی .. چقدر خوشحالم که برای دیدن طلوع خورشید صبحگاهی نیازی نیست جایی برم که اون طلوع زیبا رو ببینم . همینکه صبح ها قبل از سپیده دم بیدار میشم و شروع میکنم به تشکر و سپاسگذاری و نوشتن دفترهای ستاره قطبی و دفتر سپاسگذاریم و خواندن کامنت های دوستان عزیزم و دیدن یکی از فایل ها موقع زمان طلوع خورشید از پشت اون کوههای دور دست از راه میرسه و من با یک شوق و ذوق و اشتیاقی میرم روی بالکن و به آن آسمان و ابرهای قشنگ و شنیدن صدای چهههه چههههه آواز پرندگان گوش میدم و لحظه ی طلوع خورشید رو با لذت تماشا می کنم و میبینم و از خداوند تشکر و قدردانی می کنم که طلوع یک صبح زیبای دیگر و فرصت زندگی زیباتری رو بمن هدیه داده و همین طور با دیدن گلدون های سرسبز زیباییم و آن گلدون شمعدانی خوشکلم کلی اول صبح به ذهنم ورودی های قشنگی رو خوراک میرسونم خدایااآاا شکرت . یعنی سعی می کنم بطور مداوم مواظب ورودی های ذهنم باشم و با دیدن و شنیدن این زیبایی ها. مطمعن هستم جهان من رو به جاهای بهتر و قشنگتر و زیباتر ی هدایت می کند تا احساس خوشبختی بیشتری کنم الهی آمین
افکار چگونه شکل میگیرد؟
افکار با ورودی های ذهن به وجود می آید چیزهایی که به آن توجه می کنیم ،گفتگوهای ذهنی که با خود داریم و با تکرار این افکار ،ورودی ها، گفتگوهای ذهنی باورها در ذهن ما شکل میگیرد و زمانیکه به مرحله ی باور برسیم اتفاقات شرایط زندگی ما را رقم می زند.
طبق قانون
ما هر لحظه در حال فرکانسهایی به جهان هستی،هستیم و جهان هم مطابق با فرکانسهامون اتفاقات،شرایط،موقعیتها و ایده ها رو وارد زندگیمون میکنه.خدایا شکرت
احساس خوب=اتفاقات و شرایط و نتایج خوب
2_یکی دیگر از موارد کنترل های ذهنی من حذف یک سری افراد از زندگیم بود که بقول استاد با جسارت حذف شون کردم ..
و یک سری آدمهای نامناسب خود به خود از زندگیم حذف شدن
یعنی لازم نبود که من کار خاصی بکنم خودش این اتفاق میفتاد
3_یکی از بهترین راههای کنترل ورودیهای ذهن اینه که با خدای خودم صحبت میکنیم
از وقتی با قوانین آشنا شدم دقیقا بهترین یار و یاور و مونس و همدم و همراه زندگیم خداوند هستش و واقعا عاشقانه تمام راه حل ها رو ازش سوال می کنم و بعدش هدایت می شوم..
4 ـ خلوت گزینی هایی است که با مدیتیشن و مراقبه و صحبت با خدای درونم در سکوت انجام میدم و خدا رو شکر هر وقت از جهان چنین درخواستی داشتم با شرایط فوق العاده عالی چنین شرایطی تا مدت زمانی برایم مهیا میشه خدایااا شکرت
5ــ یکی دیگر از کنترل ورودی هام این بود که ارتباط مو با صفحات و گروه های مجازی قطع کردم بخصوص آن گروه های دوستان در واتساپ و همچنین گردهمایی های وقت تلف کن و کلا تنهای تنهایی با خودم خوشحالم هر فیلمی رو تماشا نمی کنم و هر آهنگی گوش نمیدم و با هر کسی رفت و آمد ندارم
6ــ نعمت سپاسگذار بودن در تمام لحظات زندگیم رو تبدیل با عادات شخصیتی ام کردم خدایاااا شکرت
بقول یک جمله ی طلایی و کلیدی استاد عزیزم اینکه : یه مدت منظورم یکی دو سالی که شما روی خودتون کار میکنید اتفاقی که میفته اینه که توی مسیری قرار میگیری که اگر از مسیر خارج بشید خیلی زود میفهمید خدایا شکر که توی این چند سال تونستم به تعهدم پایبند بمانم هر چند در آن روزهای اولیه گاهی پیش میومد که از مسیر خارج میشدم ولی شکر خدا بعد از مدت کوتاهی دوباره به مسیر درستم بر می گشتم خدایااا شکرت
همین نشانههاییه که وقتی شروع میشه وقتی روی باورهامون کار میکنیم اتفاق میفته هست
وقتی اونها رو تحسین میکنیم
وقتی که اونها رو تایید میکنیم
وقتی که به خاطرشون سپاسگزاریم
وقتی که میفهمیم جهان کار کرده
پس من دارم درست کار میکنم
پس واقعاً افکار من داره اتفاقات رو به وجود میاره
بعد همینجوری آروم آروم بقیه خواستهها هم هی رشد میکنه هی بزرگ میشه
باز هم مثل همیشه این باور رو آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من در این فایل های دانلودی است .
.تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است چه آگاهانه و چه ناآگاهانه
به هر آنچه که توجه می کنیم از ریشه و اساس همون موضوع وارد زندگی مون میشه
پس طبق این قانون ما در هر لحظه داریم اتفاقات مون رو خلق میکنیم، بنابراین اگر میخواهیم نتایج نتایج پایداری باشه باید همیشه روی خودمون کار کنیم
اینکه پاسخ کانون توجه مون رو می گیریم
اینکه پاسخ افکارمون رو می گیریم
اینکه پاسخ باورها مون رو می گیریم
پس باید همیشه روی باورها مون کار کنیم
خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم تا دستی فراتر. از دست ها و قدرتی بالاتر از قدرت ها برای من در کار باشی جهت رشد و پیشرفت های تصاعدی پولی و مالی و مادی و معنوی ام در این جهان سه بُعدی مادی … تا آرامش بیشتری را داشته باشم .. تا لذت بیشتری را وارد تجربه ی زندگیم کنم.. تا بهترین ورژنی از خودم باشم .. تا دستی از دستان فرشتگان الهی را همراهم کنی برای توانگری ام تا پشتیبان و محافظ و حامی و هدایتگرم باشی
خدایااآاا شکرت که تمام کارها و برنامه ها و امورات زندگیم را سرو سامان بخشیدی قبل از اینکه نگرانش باشم و بترسم و قبل از اینکه ضرر و زیانی باشد و قبل از اینکه من برسم چیده مان و برنامه ریزی و هماهنگ و هندلش کرده ای.. خدایاا شکرت که با مدیریت الهی والاترین هدایت ها در زندگیم حاکم است. الهی آمین
خدای مهربانم وجودم را از آگاهی های ناب الهیت پر و لبریز کن
باید همیشه بخودمون یادآوری کنیم که ورودی های ذهن مون رو کنترل کنیم
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایا من رو آسون کن برای تسلیم و رها و آزاد بودن در برابر خودت
خدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی
من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن
خدایااآاا کمکم کن که اون باورها و نگرش های محدود کننده ام رو شناسایی کنم
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
1403/6/15
فصل سوم روز61
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیزودوستان گل
خدایاشکرت فصل جدیدی از زندگیم شروع شد
خدایاشکرت توی این 2ماه گذشته جنس زندگیم متفاوت بود خدایاشکرت که تعهد دادم و دارم ادامه میدم خدایاشکرت که مسئولیت زندگیم و برعهده گرفتم و آگاهانه دارم برای تغییر باورهام و شناخت خدای مهربونم تلاش میکنم
توی این دوماه مخصوصا این دوهفته اخیر زندگیم پراز آرامش فکری بوده و به خدای خودم نزدیکترشدم وقتی برمیگردم به عقب نگاه میکنم درعرض یک ماه ونیم هرچی آدمای منفی توی زندگیم بودن حذف شدن خدایاشکرت که تو فقط میتونی بهم آرامش بدی
تاحالا این جنس از آرامش رو تجربه نکرده بودم که نگران هیچی نیستم عجله ایی ندارم خدایاشکرت
به نام خدای هدایتگر
که هرچه دارم از آن اوست
سلام سلام سلام به همه
وای که چقدر قشنگ صحبت میکنید استاد .
انگار خدا داره با من صحبت می کنه.
دقیقا استاد وقتی احساس میکنم نیروی در من بیداره شده و اونم خدایه ،احساس عجیبی دارم وقتی آرامش دارم احساس میکنم خدا تو وجودم یا زمانی که ازش تشکر میکنم احساس میکنم خدا فقط داره به من توجه میکنه ….
حس قشنگیه وقتی راه میرید و گریه میگردید…..
اینکه به من گفتید عجله نکن میرسی به خواسته هات …..واینکه خدا را حس میکنم
وانرژی به حرکت در میارم ….
وعمل به چیزهای که میشنوم….عمل …عمل …و درمورد چیزهای که یاد میگیرم نباید به کسی توضیح بدم .من فکر میکردم اینجوری خیلی در نظر دیگران بزرگ میشم ولی اشتباه بود …
ممنون استاد بابت یاد آوریت
الهی شکر
سلام به بینظیرترین استادم و دوستای خودم در گروه عباسمنش فایل عالی بود مثل همیشه،استاد از وقتی که گفتین بنویسیم تعهدنامه افزایش درامد 3برابر رو واسه من همینجوری پشت سر هم پول داره میاد این ماه بهمن هم که عالی تر از تمام سال شروع شده واسم خیلی خوشحالم خیلی زیاد و متشکرم بابت اینهمه چیزای خوبی که یادم دادین و تازه متوجه شدم وقتی ورودی ذهنم رو کنترل کنم و همش به نکات مثبت توجه کنم و هی درباره اتفاقات خوب صحبت کنم پشت سرهم اتفاقات خوب میافته و همش دارم از خدا سپاسگذراری میکنم که داره اینهمه اتفاقات خوب واسم میافته و هروقت پول میاد به حسابم اونو یادداشت میکنم و جلوش مینویسم که خدایا شکرت بابت اینهمه اتفاقات خوب و همینجور که گفتین استاد خودم چیزی رو خوب یاد بگیرم نه اینکه به بقیه یاد بدم دارم خیلی بیشتر رو خودم کارمیکنم من حدود یه سال و نیم هست رو خودم دارم کارمیکنم و الان نتیجه ها داره بیشتر و بزرگتر میشه ممنون که همیشه تو زندگیم به من امید میدین و اینکه یادگرفتم کل اتفاقات رو خودم رقم میزنم با ارزوی بهترینها برای شما استاد گرانقدر همیشه سلامت و موفق باشین متشکرم ??
سلام دوستان گلم
من هرروز به خواسته هایی که دارم و بهشون میرسم توجه میکنم و هدف هایی را که دارم برای خودم رویا نمیبینم ارزو نمیبینم بلکه خیلی نزدیک به خودم احساسشون میکنم واز چیز های کوچیکی که برام اتفاق میفته انرژی میگیرم و به حرف های بیهوده دیگران توجهی نمیکنم و با ذهن خودم همون لحظه صحبت میکنم و به عملکرد فرد نگاه میکنم که باافکاری که داره زندگیش چجوریه و باخودم میگم به خاطر همین افکار منفی این چنین زندگی میکنه و ذهن خودمو خیلی قشنگ قانع میکنم و بخاطر هر اتفاق مثبت و خوبی که تو زندگیم میفته شکر گزاری میکنم مثلا با خودم یه غذای خوشمزه رو فرض کردم و دقیقا چن ساعت بعد همسایمون اون غذارو برامون اورد به عنوان نذری دقیقا همون غذایی بود که بهش فک کردم و خیلی اتفاق های مثبت دیگه
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
کنترل ورودی های ذهن خیلی مهمه چون همون ورودی های قبلی که کنترل شون نکردی باورهای فعلیت رو ساختن و الان که اینو درک کردی باید به صورت متعهدانه عمل کنی و نزاری هر آشغالی خوراک ذهنت بشه
این دفعه بیا روی ذهنت تعصب داشته باش واقعا هرچیز بی ارزشی رو نبین و نشنو
میدونم کنترل ورودی های قبلم برام سخته چون هنوز تو ذهنم جا نیفتاده ولی من نا امید نمیشم و ادامه میدم تا راحت بشه چون این بهای منه برای موفقیت باید به خودم ثابت کنم منم میتونم
خدایا کمکم کن متعهد بمونم
بهترین راه کنترل ورودی های ذهن چیه؟
یکی از مهم ترین هاش ترک تلویزیون و شبکه های اجتماعیه
باید یه زمان طولانی بزاریم تا اون مقاومت های سفت کمی نرم بشن و بعدش کار کردن راحت تر میشه و هر دفعه از دفعه قبلی آسان تر میشه
خودمون رو در معرض اخبار منفی قرار ندیم و اگه ناخواسته شنیدیم اعراض کنیم و دیگه پی شو نگیریم
اخبار کمبود رو شناسایی کنیم و قطعش کنیم خیلی جاها کمبود وارد ذهن مون میشه و اصلا حواسمونم نیست چه تاثیری داره
بت های ذهنی مونو بشکنیم چون هرکی تو ذهنت خیلی بزرگه خاصیت اینو داره که تاثیر زیادی روت بزاره اونم چون خودت خواستی
یادمون باشه اکثریت افراد باورهای منفی دارن پس وقتی چیزی گفتن سریع نپذیریم و راجع بهش فکر کنیم
خداوند یک سری قوانین در جهان قرار داده و کل هستی طی اون قوانین داره حرکت میکنه
بیایم برای فهمیدن این قوانین وقت بزاریم واقعا ارزشش رو داره و زندگی مونو هرطور که میخوایم رقم بزنیم
من خالق زندگی خودم هستم
چقدر این جمله رو باور داری؟
هر چقدر که بتونی باورش کنی به همون نسبت آرامش میاد سراغت
باید یجوری باورش کنی که الان مطمئنی روزه
ما انسان ها با توجه به افکارمون ،با تمرکز بر روی موضوعات مختلف یک سری فرکانس ها به جهان هستی ارسال میکنیم
ما مثل یک دستگاه فرستنده هستیم که ارتعاش هامونو به جهان میفرستیم و طبق اونا نتیجه میگیریم
تنها راه کنترل افکار ، کنترل ورودی های ذهنه
ما می تونیم باورهامونو در مورد همه چیز اونطور که میخوایم تغییر بدیم
وقتی ورودی هاتو کنترل میکنی اتفاقات شروع میکنند به تغییر کردن
یکی از راه های خوب برای کنترل ورودی ها صحبت کردن با خداست ، خواسته هاتو به خدا بگو ازش هدایت بخواه
به زیبایی های اطرافمون توجه کنیم واقعا انقدر اتفاقات خوب دورمون می افته که بهش بی توجهیم و برامون عادی شده
بیام به زندگیم توجه کنم و نکات مثبت شو آگاهانه ببینم بیام نعمت های اطرافمو ببینم ذهنمو تربیت کنم برای زیبایی ها
بیام تربیتش کنم به جای زشتی ها به زیبایی ها توجه کنه
استاد اونجا که گفتین خیلی لطیف شده بودین رو خیلی دوست داشتم بهم فرکانس آرامش رو منتقل کرد منم دوست دارم لطیف بشم فکر میکنم خیلی حس آرامش بخشیه از همه چیز و همه کس رهایی و فقط خودتی و خدای خودت ، کنارش از هیچی نمی ترسی و احساس امنیت میکنی حتی بمیری هم دیگه حسرت هیچی نداری
وقتی واقعا متعهد میشی به کار کردن روی خودت جهان به کمکت میاد
آدم های خیلی خوب میاره سر راهت
ایده های خیلی خوب
و کمکت میکنه برای رشد چون جهان حامی افراد جسوره
اصل جهان گسترشه و چون تو کمکش میکنی گسترش پیدا کنه اونم کمکت میکنه تو رشد کنی
بعد از یکی دو سال که روی خودمون کار کنیم ،اگه جاهایی از مسیر خارج بشیم سریع متوجه میشیم
انگار توی یک ریل قرار داریم که دیگه نمیتونیم از اون ریل خارج بشیم و همینطور به سمت خوشبختی ، سلامتی ، ثروت و موفقیت پیش میریم.
باید لذت بردن از زندگی رو یاد بگیری در این صورته که نعمت ها خود به خود وارد زندگیت میشن
باید بتونیم نشانه ها رو ببینیم اونجایی که به خودت میگی عه جهان برای منم کار کرد پس دارم درست عمل میکنم پس واقعا افکار منه که زندگیم رو میسازه واقعا لذت بخشه
هرچی یاد میگیری رو برای بهتر شدن خودت استفاده کن دنبال این نباش که به بقیه یاد بدی
وقتی یه چیزی رو به نیت این یاد میگیری که به دیگران بگی اصلا شکل یاد گیریش توی ذهن متفاوته تا وقتی که برای خودت انجامش میدی.
تو عمل کن ، نتیجه بگیر ، نتایجت با دیگران صحبت میکنه لازم نیست انرژی تو هدر بدی برای متقاعد کردن دیگران
در پناه خدا شاد و سلامت باشیم🌷🌷
باسلام به شمادوست گرامی
خیلی خوب و باحوصله و کامل وکمک کننده توضیح دادی
باسپاس فراوان
سلام به خدای عزیزم. دوست همیشگی من
سلام به همه هم خانواده های عزیزم. سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم بانوی عزیز شایسته
آغاز فصل جدید و روز جدید، روز شصت و یکم
نکته های آموزنده این روز برای من:
۱) تمرکز بر روی نکات مثبت میتونه حتی تحسین زیبایی چهره یه فرد دیگه باشه، میتونه تحسین قدرت پرواز و زیبایی یه پرنده باشه، میتونه تحسین خودمون و توانایی هامون باشه و هزاران دلیل دیگر برای داشتن احساس خوب. یاد گرفتم از هر نعمت و منظره ای که توجه بهش بهم حس خوب میده استفاده کنم و فقط تحسین کنم. من خودم هر روز صبح بابت صدای دلنشین بچه های همسایمون که دارن بازی میکنن تشکر میکنم. خیلی به من حس خوبی میده. احساس میکنم این دقیقا صدای زیبای جریان زندگیه.
۲) عمل مستمر به دیدن و تحسین زیبایی ها منو به حدی میرسونه که با انحراف کم از مسیر میتونم زودتر از خواب غفلت بیدار بشم و دوباره به مسیر نعمت، ثروت و خوشبختی برگردم. اما این امر فقط و فقط به شرط عمل به تمام آموخته هام صورت میگیره. اونهم به صورت مستمر به گونه ای که تحسین و دیدن زیبایی ها جز جدایی ناپذیر از من شده باشه
۳) هیچ وقت نصیحتی به بقیه نکنم که خودم عمل نکرده باشم و در کنار اون حرفی که میگم، این جمله رو بیارم که ” البته منم باید به این حرفام عمل کنم و خودمم نیاز به کار دارم”، این جمله رو آوردم چون خودم این کار رو میکردم و میخواستم به خودم یادآور کنم که من باید برای تغییر زندگی خودم و اصلاح اعمال و رفتار و باورهای خودم دنبال یادگیری باشم نه اصلاح بقیه یا تایید گرفتن از بقیه که این مسیر درسته!
نکته سوم مهمترین نکته امروز برای من بود، یادمه هر وقت یه جمله ای میشنیدم و به وجد میومدم، سری دوس داشتم تو واتساپ استوریش کنم تا بقیه هم لذت ببرن. دریغ از اینکه هر کسی با توجه به مدار خودش توانایی درک جملات رو داره. ممکنه یکی هزاران بار شنیده باشه و هیچ حس خاصی به اون جملات نداشته باشه و یکی دیگه تو مسیرش باشه و حتی بیشتر از من درک کنه که در اینصورت نیازی به جمله ارسالی من هم نخواهد داشت!! در اصل هر چی یاد میگیرم، هر چی ذوق میکنم، هرچی بیشتر حس آرامش دارم، باید در درون خودم خرجش کنم نه دیگران. اول باید خودم به تمام خواسته هام با عمل کردن به آموزه هام برسم تا دیگران. هرچند هرکسی بخواد تغییر کنه، اینقد مسیر هست که خدا به راحتی از یکی از این مسیرها میتونه هدایتشون کنه و من چیکاره ام اصلا!!!
۴) از بهترین راه های کنترل ذهن اینه که با خدای خودم صحبت کنم.
مثل استاد این راه فوق العاده ترین راه برای رسیدن به احساس لطافت و آرامش و رهایی هستش. من هر وقت با خدای درونم صحبت میکنم، حس بچه ای رو دارم که ۵ سالشه و به راحتی میتونه به همه مردم دنیا لبخند بزنه. اینقد همو دوست داریم که حد نداره. با هم میخندیم. با هم زیبایی ها رو میبینیم و توصیف میکنیم. با هم دنبال شاد بودن و زیبایی ها میگردیم. هر وقت باهاش حرف میزنم بهم احساس فوق العاده ای میده که با هیچ چیزی تو دنیا نمتیونم تجربش کنم و اونم حس اعتماد ۱۰۰ در ۱۰۰ ای به این قانونه که من در هر لحظه میتونم زندگی خودم رو با دستای خودم، بسازم و ازش لذت ببرم. خدا به من یاد میده چطور به همه بخندم. شاد باشم و نگران هیچ چیزی نباشم. امیدوارم مثل استاد این کار رو همیشه انجام بدم تا به جهان با چشمانی هدایت شده از سمت خدا نگا کنم. دنیای حال حاضرم رو همیشه زیبا ببینم و ازش لذت ببرم. همیشه غرق در آگاهی و شادی ناشی از اون باشم. همیشه با اراده در جهت انجام آموخته هام باشم و همیشه و همیشه سپاسگذار خداوند باشم در هر لحظه.
روز 61 فصل سوم از روز شمار تحول زندگی من:
نکات مهم این فایل:
با کنترل آگاهانه ورودی های ذهن رخدادهای زیبا برامون اتفاق می افته.
ما خالق زندگی خودمون بصورت آگاهانه یا ناآگاهانه
هستیم.
ما موجودی فرکانسی هستیم که با ارتعاشاتمون و افکارمون تجربه ها رو به زندگی مون دعوت میکنیم
که هم جنس با اون فرکانس هاست.
یکی از بهترین راه ها برای کنترل ورودی های ذهنی
صحبت کردن با خداست. روح ما لطیف میشه
وقتی شروع میکنیم به کار کردن روی باورهامون جهان هستی ما رو یاری میکنه که وقت کافی و شرایط مناسب رو برای ما فراهم میکنه تا بیشتر روی باورهامون کار کنیم.
توی ریل خوشبختی در حرکتم وقتی کار نکنم روی خودم و از مسیر و این ریل خارج بشم زود متوجه میشم. پس همیشه در این مسیر می مانم.
میدانم که خدا و اون انرژی درونم که اولوهیت است به شکل ثروت در زندگی ام بیشتر جاری میشه.
از داشته هامون لذت ببریم ودر مسیر تکامل و آگاهی باشیم و تمرکز روی اتفاقات خوب و حتی کوچک
داشته باشیم نتایج بهتر و بزرگتر میشه
هر چه رو یاد می گیرم باید خودم بهش عمل کنم.
خوشحالم که استادی عملگرا دارم.
و شکر برای حضور پر از مهرت
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق
61. شصت و یکمین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
من دیشب خواستم بخوابم قبل خواب تعهد نوشتم، رفتم سراغ کتاب رویاهایی که رویا نیستند از صفحه 11 که مونده بود شروع کردم وقتی به نوشته آبی پر رنگ تو کتاب رسیدم
گفتم وای خدای من
نوشته این بود :
نقش باور ها در تحقق یا عدم تحقق رویا ها
آخه من قبلش تو دفترم نوشتم که ببین طیبه جهان هستی کاری نداره که تو چی میخوای جهان هستی فقط و فقط به فرکانسایی که میفرستی جواب میده و دیروز من بارها به خودم این قسمت از حرفای استاد عباس منش رو تکرار کردم ونوشتم که همیشه یادم باشه
من تا صفحه 20 خوندم و بعد نوشتم و گفتم خدای من تعهد میدم از همین لحظه بیشتر مراقب رفتار خودم باشم تو هم کمکم کن
و یه سر رسید برداشتم و تمام تمریناتی که بود رو نوشتم و متعهد شدم که هر روز انجامشون بدم
آخه یه جا از استاد عباسمنش که میگفتن شنیدم یا خوندم که باید تمریناتو هر روز انجام بدین نه اینکه یه بار تمرین رو انجام بدین و تموم بشه
و من تعهد دادم و 6 تا تمرین نوشتم که هر روز انجامشون بدم
و تاریخ نوشتم و بعد میخواستم بخوابم تو تعهدم از خدا خواستم که کمکم کنه قرآن رو هم بخونم اینبار دیگه از اول که شروع کردم ادامه بدم و بخونم با معنی
خواستم که بخوابم دیر وقت بود ،یه صدایی گفت قرآن رو شروع کن تعهد دادی ولی ذهنم میخواست تنبلی کنم و بهم گفت که حالا فردا میخونی معنیاشو منم نذاشتم ذهنم حرف بزنه و زود قرآن و برداشتم و از سوره بقره که شروع کرده بودم ادامه دادم خوندم و خوابیدم
صبح یهویی بیدار شدم فقط داشتم سوره انشراح رو آیه اول رو تکرار میکردم
خواب دیدم من داشتم سوره انشراح رو مینوشتم و انگار بهم گفته میشد که این سوره رو دقت کن
من اصلا معنی سوره رو یادم نبود چون قبلا خونده بودمش و حتی یه فایلی از استاد عباسمنش بود که درمورد سوره انشراح میگفتن قبلا گوش داده بودم ولی اسم فایل یادم نبود
همین که از خواب بیدار شدم فقط میگفتم سوره انشراح و آیه اولشو تکرار میکردم
رفتم از اینترنت ترجمه شو نگاه کنم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾
آیا براى تو سینه ات را نگشاده ایم (1)
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾
و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم (2)
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾
[بارى] که [گویى] پشت تو را شکست (3)
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و نامت را براى تو بلند گردانیدیم (4)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
پس [بدان که] با دشوارى آسانى است (5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
آرى با دشوارى آسانى است (6)
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾
پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش (7)
وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾
و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور (8)
بلند شدم گفتم من باید فایل استاد عباسمنش رو بشنوم وفتی داشتم میگشتم اصلا اسم فایل رو نمیتونستم که پیدا کنم
گفتم خدا من هیچی نمیدونم تو بهم بگو کدوم فایل بود
رفتم از گالری گوشیم پایین تر یکم بالا پایین کردم نگاه کردم یهویی یه فایل نظرمو جلب کرد روش زدم دیدم خودشه
همه کار خدا بود که نشونم داد فایل رو
قلبی که به سوی خداوند باز میشود
باز کردم گوش دادم
داشتم فکر میکردم که خدا چی میخواد از این سوره بهم بگه
یهویی پارسالم اومد جلوی چشمم و اون گریه هایی که میکردم سرنماز و اصلا آرامش نداشتم با اینکه نماز میخوندم و غمی تو وجودم بود و آرامش نداشتم
و یهویی فهمیدم که من چقدر تغییر کردم که دارم الان با آرامش کامل با خدا حرف میزنم در صلح با خودم شدم از خیلی جهات
خیلی فرق کرده حالم
یاد خواسته ام از خدا افتادم و دیدم که چقدر منو آروم کرده در مورد خواسته ام
و همه این ها آرامش عجیبی بهم داد
و بعد اومدم که بنویسم داشتم به این فکر میکردم که 60 روز از روز شمار تحول زندگیم گذشته و من هر روز متعهد بودم تا هم عمل کنم و هم از آگاهی ها استفاده کنم و یاد بگیرم
و خوشحال بودم از اینکه تونستم متعهد باشم
بعد که اومدم روز شمار 61 رو ببینم دیدم قشنگ درمورد تعهد هست و من دقیقا قبل دیدنش تعهدم رو نوشتم و از خدا خواستم که کمکم کنه تعهدم قوی تر بشه
و این متن توضیحات فایل :
زیرا شروع وقوع اتفاقات عالی از همین جاست. دلیل تغییر زندگی من نیز، متعهد ماندن به ادامه این شیوه بوده است
و آغار فصل سوم از روز شمار تحول زندگیم با تعهدم شروع شد که مصمم تر از قبل باشم
و عمل کنم
و عمل کنم
و عمل کنم
چون تا وقتی عمل نکنم قدم های بعدی بهم گفته نمیشه
بعد من صبحش رفتم کلاس رنگ روغنم ،تابلوم که پاره اش کرده بودن تو نمایشگاه رو هم با خودم بردم که به استادم بگم یاد بده که خودم ترمیمش کنم
وقتی کلاس تموم شد وقتی نشونش دادم نقاشی پاره شدمو عصبانی شد گفت چیکار کردی ؟؟؟
جریانو توضیح دادم و گفت تو نباید خودت ترمیم کنی و اونا تعهد دادن باید به تعهدشون عمل کنن
بعد جوری باهام حرف زد احساس ناتوانی کردم ،بهم گفت تو نمیتونی حقت رو بگیری و بعد به خدا گفتم خدایا تو همه کس من هستی تو کمکم کن حقم رو بگیرم و ضعیف بودن از حرفای استادم که از حرفاش اینو بهم رسوند که تو نتونستی حقت رو بگیری و قبول کردی که به راحتی میتونه هر کسی از این به بعد تابلو نقاشیتو پاره کنه و جوابتو نده و تو همینجوری بمونی و کاری نکنی ،تابلوتو پاره کردن اونم این تابلو پر کاری که درسته با اکریلیک کشیدی ولی زحمت کشیدی
من یه لحظه بغضم گرفت گفتم خدایا چیکار کنم ،اونروز تو نشونه هات بهم گفتی که پاشو برو خونه وقتی منتظر بودم صاحب گالری بیاد و بهم گفتی که من کمکت میکنم ،ولی اینجا هم فهمیدم که من احساس بی لیاقتی داشتم نسبت به کارم و بی ارزشش کردم و درست پیگیری نکردم
شاید خدا اونروز گفته برو تا امروز متوجه این موضوع بشم که ارزشمندی و لیاقتم رو نسبت به کارم پیگیر باشم و باور هام رو تقویت کنم
واقعا نمیدونم چیکار کنم
بعد استادم گفت که ببر بگو تعهد دادین باید درستش کنید و عمل کنید به تعهدتون
من تو راه همه اش داشتم با خدا حرف میزدم میگفتم خدایا هدایتم کن بگو جیکار کنم ،زنگ زدم باز جوابی نگرفتم پیام دادم که یک ماه و نیم شده به تعهدتون عمل نکردید اگر جواب ندید با پلیس میام گالریتون
و سپررمش به خدا گفتم خدایا هدایتم کن
حرف استادم خیلی باعث شد به چند تا چیز فکر کنم
اینکه یادم اومد استاد عباس منش گفته بودن که یه بار با یه موتوری طی کرده بودن مبلغ مسیر رو موتوری وقتی رسیده بود به مقصد مبلغ رو زیاد گفته بود و استاد بهش باج ندادن و همون مبلغی که طی کردن رو داده بودن
یادم اومد این موضوع و به خدا گفتم خدایا من ضعیف نیستم حقم هست این ترمیم تابلوم که پاره اش کردن و تعهد دادن و امضاش کردن من ضعیف نیستم تو نیروی قدرتمند در درون من هستی تو همه کس من هستی تو کمکم کن بگو چیکار کنم
بعد دوباره آیه 7 سوره قصص و همون آیه که
خداوند فرمود دعای شما پذیرفته شد
رو نشونه گرفتم از خدا
پیام دادم و باقی شو به خدا سپردم
با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی
ضمن تبریک به دوستان که برنده شدند استاد ممنون که خرید قایق تفریحی را اعلام میکنید و باور ما را به فراوانی این جهان قویتر میکنید و باعث میشود که ما هم نیرو بگیریم وقتی زندگی قبلی شما را مقایسه میکنم به خودم میگم من که الان زندگی خیلی بهتری از زندگی قبلی استاد دارم میتونم نسبت به استاد زمان کمتری به خواسته هام برسم استاد خیللللللی دوستون دارم به امید روزی که در ایران شما را ببینیم بهترینها را برایتان آرزو دارم