قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 42

884 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    خدایا شکرت برای همه چیز پروردگارم

    به نام خدایی که تنها فرمانروایی جهان هست به نام خدایی که یادش در دل ها ارامش ایجاد میکند به نام تنها صاحب اختیاری جهان

    سلاممم پر از عشق به عاشقان مسیر حقیقت

    فایل عالی بی نظیری بود به خودم تبریک بگویم که سفرنامه فصل سوم را آغاز کردم

    تبریک من باشد به خودم افتخار میکنم

    روز شصت یکم روز شمار تحول زنده گی من

    یک فایل فوق العاده بی نظیری بود استاد عزیزم

    سپاسگذارت هستم

    کنترول ورودی های زهن مهم‌ترین کار ما هست باید همیشه متوجه باشیم به چی‌چیزی تمرکز داریم کاری آسان نیست ولی باید تکرار کنیم تا عالی شویم

    استاد تازه زهنم به شما گارد می‌گیرد شک را آغاز گرده امروز حس میکردم اینا چیست دروغ هست بعد از دو ماه اول فکر میکردم قبول دارم و آرام گوش میکردم ولی فکر میکنم این خوب هست چون به یقین برسم استاد

    واقعااااا زنده گی زیباست عاشق این دنیا هستم

    امروز مادرم برایم غذایی دلخواه من را آماده کرد آشک غذای خوشمزه افغان ها چقدر مادرم بالایی من مهربان شده خدایا شکرت من یکی از ویژه گی ها مثبتم این هست که بسیاررر خوش قلب و مهربان هستم به خواهرم هم بردم و ها یکی دیگر از ویژه گی ها مثبتم این هست زیادددد تاثیر گذار هستم بی نهایت تاثیر گذار هستم یکی دیگر از ویژه گی های مثبتم این هست که هر وقت حسم بد شود میتوانم زود تغییر میتم و حس بد یک نعمت میدانم که برایم بازگو میکند کجای کار ایراد دارد یکی دیگر از ویژه گی های مثبم این هست که با خودم رفیق هستم مشاور خودم هستم زود به پاسخ میرسم فهمیدم در عزت نفس و پذیرفتن خودم مشکل هست رفتم سراغ راه حل از خدا کمک خواستم مقابل آیینه نشستم جملات عالی به خودم گفتم خودم بوسیدم خود مه بغل کردم میدانن زمانی که دست مه بوسیدم وااااا حسی به خودم داشتم حس عشق حس شور حس عالی خودم در آغوش گرفتم حسم عالی شد به خودم جملات مثبت عالی گفتم از طرف خدا

    باور تان میشود خداوند من یکی را بیشتر دوست دارد بی نهایت بار ها برایم گفته که پاکیزه تو محبوب من هستی تو را بی نهایت دوست دارم

    عاشق این خدا هستم بعدا گفتم بیبین پاکیزه قشنگم خدا چیز بد نمی افریند خودش زیبا هست ‌زیبایی ها را دوست دارد پس توو زیبایی هستی چون خدا تو را به زیباترین شکل افریده

    بعد دنبال مقایسه ررفتم گفتم چی کار کنم مقایسه نکنم بعد دیدم که همه ما روح خداوند هستیم ذات ما یکی هست پس این ظاهرر ها کاملا بی معنی هست با این دیدگاه و همه ما یکی هستیم

    و خداوند ما را در بهترین قالب افریده

    جهان به صورت کامل ناقص ناقص هست چقدر جالب

    بعدا نمیدانن یکی از جواب های دوستان خواندم در عقل کل زهرایی خوشبخت چقدر رررر این دوست ما عالی بیان کرده بود

    بعدا رفتم با خودم لذت بردم صفا کردم احساسم فوق العاده عالی بود حالم عالی بود بچه ها را دیدم میخندیدن بلند بلند من هم می دیدم لذت میبردم لبخند میزدم با خودم دویدم لذت بردم

    یعنی تمام اینا اوج خوشبختی هست و یک تبریک دیگر هم به خودم بگویم که من امروز از قضاوت دیکران حالم بد نشد و یعنی خوب عمل کردیم وقتی در باره خودم شیندم خواستم من هم قضاوت اش کنم ولی دهنم بستم این یعنی پیروزی من آفرین آفرین پاکیزه بالایت افتخار میکنم

    خدایاااا شکرت صد هزار مرتبه

    لباس هایم آنقدر عالی و راحت هستن خدایا شکررررررت

    خدایا دوستتتتت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1839 روز

    با نام و یادخدا :)

    کنترل ورودی ها ها خیلی مهمه . ساده ترین ترین راه کنترل چشم و گوشه . چیزی که میبینیم و می شنویم . کنترل زبان . چیزی که میگیم واقعا توجه مارو هدایت میکنه . قدرت کلام .

    و در مرحله بعد کنترا ذهن از طریق منطقه . زبان زهن منطقه . چیزی که مفهوم چیستیش خیلی پیچیده تر از این حرف هاس . فقط میتونم بگم همه ما درکش میکنیم . زبان ذهنه .

    برای کنترل ورودی ها من میخوام وارد یکی از مسایل مهم لااقل زندگی خودم بشم . خانواده . خیلی مهمه که خانواده رو مقصر اتفاقات زندگیمون ندونیم . اون ها هم باور هایی دارند ولی قصدشون کمکه . هرچی مشکله پیش خودته .

    اول از همه اینو باید بدونم من خالق شرایط زندگیم هستم . حالا زمان هایی پیش میاد تو خانواده بحث میشه . من اوایل سعی میکردم جواب ندم و درگیر بحث های تنش زا نشم . و خیلی راحت یکم بعدش هر وقت بحثی میشد من اونجا نبودم و بنا بدلایلی اصلا خونه نبودم. الان هم که تمام وقت کتابخونم . یه جایی قشنگ تر از خیلی از ویلا های شمال و با یه پارکزیرش . فوق العادس . هدایت الهی خیلی راحت . یا این دفعه اخر هم که بحثی بود که بنظرم جالب نبود هدایت شدم که تو اتاق جارو کنم و همزمان فایل استاد عباس منش هم تو گوشم بود . و کلا تو یه فضای دیگه بودم .

    البته ما همه تو یه خونه زندگی میکنیم . من کاملا سعی میکنم به عقاید بقیه احترام بزارم و بی احترامی نکنم . چیزی که از فرهنگ ژاپن یاد گرفتم و عاشقشم . احترام . و حتی اگه فضای دورم ناجالب باشه همیشه یه هندزفری دارم و یه فایل هم همیشه تو گوشیم اماده شلیکه . خیلی راحت اونجام ولی تو یه فضای دیگه . جدیدا هم به برنامه گوگل پادکست هدایت شدم و کلی پادکست علمی و موفقیت و موسیقی بنا به علاقم دنبال کردم . فوق العادن . همیشه تو مسیر گوش میدم . خیلی راحت روزی 2 ساعت فایل در خلال کارهام گوش میدم . اگه زمان جدا هم برای گوش دادن به فایل نزارم راحت روزی 2 ساعت فایل گوش میتونم بدم . موقع ناهار و صبح موقع لباس پوشیدن هم یه فایل زندگی در بهشت میزارم تا روزمو بسازه. بقیه روز هم کنار پنجره ای روبه دریا درس میخونم . قابل توجه کنکوری های عزیزی که مثل من ممکنه برای کمکاری بهونه کنکور میارن . بنظرم میشه حتی تو تاکسی یا موقع ناهار کار های مفیدی کرد .

    یکی دیگه از هدایت های الهی مربوط میشه به علاقم یعنی انیمیشن سازی ک خدا هدایتم کرد از همین شهری که توشم شروع کنم و سعی کنم زیبایی هاشو قاب بگیرم . اولش فک میکردم که اصلا مگه اینجا چیزی هست؟ بعد که توهمون مسیر کتابخونه با همون گوشی خودم و تمام اون شرایط قبلی شروع به عکاسی کردم واقعا دیدم نسبت به شهرم که نه ….. به کل دنیا عوض شد . زیبایی همه جا هست . کافیه گوشی تو بگیری بالا و از اسمون خالی عکس بگیری . اینقد قشنگه . ساختمون های خراب قدیمی هم زیبایی خودشو داره فقط باید بیبینی . الن دیگه میگم نمیدونم از کجا شروع کنم . همین عادت ساده بدون زمان یا کار خاص دیدمو نسبت به دنیا عوض کرد . شما هم سعی کنید زیبایی های دورتون قاب بگیرید . نمی خواد عکس بگیرید همین که توذهنتون هم ثبتش کنید دیدتون نسبت به همه چی عوض میشه . که چقد زیبایی همینجا زیر پامه . خدارو شکر.

    ممون از همتون . این چندتا اقدام عملی من بود امیدوارم مفید باشه

    فعلا ؟>

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    نگین فلامرزی گفته:
    مدت عضویت: 1704 روز

    هزاران هزار مرتبه شکر بابت یه روز زیبا و دوست داشتنی دیگه که با نام هدایتگر خالق مهربانم شروع کردم

    خدایا هزاران مرتبه شکر بابت اینکه یه روز دیگه بهم اجازه داد بیام و کامنت بنویسم

    خدایا هزاران مرتبه شکر که هدایت شدم به این فایل زیبا

    خدایا این روزها دارم میبینم که چقدر دنیای من با آدمهای دیگه فرق داره

    خدایا تو این روزها این تضاد چقدر برام قابل لمس کردن

    خدایا من دارم در لحظه و لحظه زندگیم و حد توانم دارم عمل میکنم

    و فهمیدم هر کسی برای تغییر زندگیش بی نهایت فرصت داره و این عدالت خداونده

    خدایا این آرامشی که دارم این خوشبختی که دارم را با هیچ چیز عوض نمیکنم و مطمعنم جدا میشم ،جهان جدام میکنه از آدمهای که تو مدارم نیست.

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو هدایت می‌خوام

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه هر روز چشمهای زیبا بینم زیباییها را میبیند و لذت میبرم و شکر گزاری میکنه

    خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر اینکه تو را باور دارم می‌دونم ثروت انتهایی ندارم نعمتها،هر روز از بینهایت بینهایت را برام میاد

    هر روز نعمتها و ثروت‌ها بیشتر و بیشتر به زندگی من سرا زیر میشه

    خداوند و قوانین کیهان سرگرم کارمند که ثروت و نعمت بیشتری وارد زندگی من بشه

    استاد عزیزم مریم جان سپاس گزارم از شما که من و با این قوانین آشنا میکنید و ایمان من داره بیشتر میشه و قلبم و دارم باز میکنم که خداوند و قوانین کیهان برام هر روز برکت و ثروت بیشتر وارد زندگیم می‌کنه

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر

    خدایا هدایتم کن از مدارهای پایین به مدارهای بالاتر برم ،خودم و تغییر بدم که به مدار بالاتر برم. خدایا خدایان کن که درک کنم قوانین جهان هستی

    من می‌دونم که نعمت و ثروت هست

    این احساس رهاییم ،ایمانم ،توکلم ،دتره کار می‌کنه و مطمعنم آرام آرام اتفاقات داره برام میفته

    خدایا هزاران هزارم مرتبه شکر که اتفاقات دارند دست به دست هم می‌دهند و من و به خواسته هام برسم

    خدای مهربانم خیلی حالم خوبه چون تنها تو را میپرستم و تنها از تو هدایت میخوام

    سلامت و شاد ،ثروتمند تر و سعادتمند تر باشیند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2130 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام بر همگی

    قسمت سوم سفرنامه نشانه چند روز پیش من بود.

    وقتی که بابت کاری هدایت خواستم

    من چند ماهی میشه که علاقم رو دنبال میکنم در حوزه ورزشی که دوچرخه‌سواری هست.

    اما از وقتی که شروع کردم کلی نجوا و شک و تردید همراهم بوده که ترمز و…

    از طرفی هم دوس داشتم بتونم ازش کسب درآمد کنم…

    چند ماهی گذشت و باورهام کمی بهتر شد یعنی قوی تر شد و از اون حالت افتضاح کمی بهتر شد:

    باورهایی مثل

    ورزش نون و آب نمیشه

    جای رشدی نداره

    آخه دوچرخه‌سواری مگه چی داره

    همه بلدن اینو

    کسی بهش نیازی ندارم

    و….

    اما حدود یک ماه پیش هدایت شدم به سمت یک مربی خانمی که از طریق آموزش دوچرخه سواری پول می‌ساخت وقتی اینو دیدم که با همون توانایی های من و علمی که من دارم ایشون داره پول میسازه تقریبا میشه گفت ذهنم قانع شد …

    و جالبه دو سه روز بعدش یک خانمی تماس گرفت برای آموزش دوچرخه سواری.من چندین ماه پیش آگهی کرده بودم که مربی ام و آموزش میدم در هر سطحی اما خبر خاصی نبود اگرم بود فقط در حد این بودش که آدما فقط سوال می‌پرسیدن و…

    اما این خانمی که دو سه روز بعدش تماس گرفت دقیقا واسه آموزش ازم وقت و قول میخواست که حتما آموزشش بدم و من هم اولین شاگردم رو آموزش دادم و پول ساختم.

    حدود 20 روز بعد شاگرد دوم اومد و دارم اونم این روزها آموزش میدم که اومدن اینم اتفاقی نبود.دو سه روز قبلش من بازم داشتم دنبال الگو می‌گشتم که از همین کار و حرفه من دارن پول میسازن و دیدم بعععله یه آقای هست در تهران که تقریبا هر روز شاگرد داره و آموزش میده و پول خیلی بیشتری نسبت به من طلب می‌کنه.

    بازم ذهنم اینو دید و واقعا شوکه شد البته کمی هم مقاومت میکرد که مثلاً این آقا کلی سابقه داره مسابقات ملی سابقه داره و….

    با دیدن این الگو شاگرد دومم اومد…

    در واقع می‌خوام بگم الان در مرحله ای هستم که بگیر نگیر داره نتیجه ام و این هم بخاطر احساسم در طی روز و هفته هستش یعنی همون باورهام.

    هنوز عزت نفسم منو یاری نمیکنه

    دقیقا حسش میکنم که دلیل عدم پایداری نتیجه باورهامه و مثل روز برام روشنه.

    هنوز حسم نسبت به علاقم بصورت پایدار خوب نیست.یعنی ذهنم هنوز اینو بی ارزش می‌دونه و میگه خاص نیست و آینده قابل اعتمادی ندارن از نظر رشد مالی…

    از طرفی هم خیلی دوست دارم کم کم برای مسابقات آماده بشم چون پتانسیلش رو دارم و تواناییش رو دارم و عاشق هیجانشم اما این باورها هی منم پنچر میکنن.یه روز انگیزه دارم یه روز نه…

    ذهنم بهونه زیاد میاره …

    تو همین هیا هوی بودم که از خدا کمک خواستم و هدایت شدم به قسمت سوم سفرنامه

    نمی‌دونم قراره چی بشه و تغییری ایجاد بشه…

    سعی میکنم هر روز یک قسمتش رو ببینم.

    امیدوارم راه برام روشن بشه باز بشه…

    اینو رد پا میذارم واسه بعدهاا…

    در پناه الله باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان

    روز شصت ویکم، روز شمار تحول زندگی من!

    کنترل کردن همیشه سخته، خیلی سخت، چون هم ذهن وهم هرکسی بیرون از ذهن من، دنیایی دارند، که دارند مسیر خودشون رو میرند، کنترل دیگران که کار بسی بیهوده ای هست چون ما اصلا قدرت کنترل دیگران رو نداریم…

    کنترل ذهن هم کار آسونی نیست که براش راهکار درست وحسابی نداشته باشی..

    خب برای من زمان برد تا به این درک برسم که هرچی دارم می کشم از این ذهن بیمارم هست وهیچ چیز وهیچکس بیرون از من قدرت کنترل من رو نداره…

    اوایل با ذهنم درگیر میشدم ومیخواستم به زور مجبورش کنم که به چیزهای خوب ومثبت فکر کنه، اما وقتی خودم رو غرق در فایلهای آموزشی شما استاد عزیزم کردم و به طور مداوم ماهها شبانه روز توی سایت بودم وتمرکز اصلیم روی آموزه های شما بود، جوری اوضاع پیش رفت که بدون اینکه من حواسم به کنترل ذهنم باشه، به صورت خودکار باورهای جدید جای باورهای قدیمی رو توی ذهن من گرفت، ویه موقعه به خودم اومدم دیدم من عادت کردم به مثبت نگری به دیدن داشته وزیبایی های اطرافم، به دیدن برکاتی که توی زندگیم بوده و یا به وجود اومده، به اینکه سپاسگزاریهام دلی شده، به این درک رسیدم که مهمترین رابطه ی من رابطه ی منو خدای من هست…

    حتی نوع درخواستهام از خداوند عوض شده بود، درخواستهام شکل معامله دیگه نبود، ذهنم دیگه منتظر نتیجه بود، چون من به این درک رسیده بودم ورسیدم که فقط برای یکروز اونچه که نیاز دارم در اختیارم هست برای داشتن آرامش ویک روز عالی…

    خب اینها مال زمانهایی بود که همه چیز زندگی روند عادی داشتند اما بودند زمانهایی که تضادهایی هم بوده وهست، ولی چون من به اندازه کافی از باورها وفرکانسهای مخربم اسیب دیدم وبه اندازه کافی باور دارم که تمام اتفاقات زندگیم حاصل توجهات وفرکانسهام هست، سعی میکنم سریع از حالت کنترل کردن شرایط واوضاع وآدمها خودم رو بکشم بیرون…

    اونم فقط وفقط با شکرگزاری ، با توجه به داشته ها، با یادآوری جمله پر معنای این نیز بگذرد، وبا بیاد اوری روزها ولحظه هایی که شرایط بد بود اما گذشت وبدتر نشد بلکه الخیر مافی الوقع اتفاق افتاد وبا گوش دادن پی درپی فایلهای 12 قدم و فایلهای بی نظیر دانلودی برای گرفتن حس خوب برای به یاد اوردن اصلی که باعث ارامش وخوشبختی وسعادت من هست …

    اینها کنار هم اهرمهایی هستند که باعث میشن من بتونم کنترل وافسار ذهنم رو بیشتر اوقات در دست داشته باشم…

    درک بهتر خداوند وقوانین جهان هستی خیلی خیلی کمکم کرد که خیلی جیزهای بی اهمیت ، واقعا اهمییتشون رو برام از دست بدن، و بیشتر اصل واساسی که به خاطرش توی این دنیا هستم برام با اهمییت والوییت فکر وذهن و توجهات و گفتار واعمالم باشه…

    والبته که با تمرین وتمرین و هر لحظه در این مسیر بودن این راهکارها همیشه جوابگو وکاربردی هستند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    واقعا سپاسگزارم استاد که هر چه بیشتر میگذرد من بیشتر به حرف ها و راه شما ایمان می اورم

    یعنی فقط باید ادامه داد اون حالتی که استاد میگن شما رو خودت کار کن ارام ارام نشانه ها میاد واتفاقات کوچیک قشنگ برات پیش میاد بارها وبارها تجربه ش کردم

    من واقعا صحبت مالی نباشه که تغییرات خوبی برام اتفاق افتاده و باورها ودیدگاهای قشنگی در من ساخته شده که بعد با نتایج عالیتر همه شو توضیح میدم

    ولی نکته اینه باید حرف استاد برایمان حجت باشه و وحی منزل ،حالا کسی که هر چه استاد گفت رو بهش عمل کرد که خوش بحالش زودتر به ارامش ونتایج عالی میرسه ویکی مثل من که هی با ذهن منطقی بگه اخه چطور شاید برای من فرق کنه در نهایت وبعد تکامل وگذشت زمان در صورتی که متعهد به ادامه مسیر باشد ومطالب وسایت را دنبال کند وسعی کند به ان عمل کند ارام ارام یه احساس ارامش یه احساس لطیفی درش شکل میگیرد که بعضی اوقات من خودم متعجب میشوم که چرا خونسرد تر شدم وهمه چیز ارامتر شده ونگرانی نیست روابطم بهتر شده اعتماد به نفس م بالاتر رفته

    چون این حالت رو به تجربه نکردم اما یواش یواش متوجه میشم که بابا طبیعی ش اینه که همه چیز خوب پیش بره وقتی با ایمان در مسیر حرکت میکنی ونعمات خودش رو نشون میده

    استاد واقعا وتمام وجود عاشقتم خدا خیرت بده

    الان همه ایمان داریم که همه چیز حاصل فرکانس های ماست واگر هم یه لحظه به قول استاد از مسیر خارج بشیم زود دوباره برمیگردیم بعضی وقتا میگم این همه تعهد استاد از کجا شکل گرفته این همه ایمان به قانون چطور میشه مگه

    که الگویی شدی برای این همه انسان که با شما خدا رو شناختن ودوباره متولد شدن که لذت زندگی رو احساس کنن

    واقعا دمت گرم یه دونه ای استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    بنام خالق زیبایی ها.

    سلام استاد عزیزم ،استادی که حرفات برام ابه رو آتیشه،شمایی که چنان با عشق قوانینو میگید و با عشق به جونم میشینه

    استاد عزیزم من تا به اینجا سعی کردم متعهد به آموزش های شما باشم و تا جایی که تونستم ورودی هامو کنترل کردم ،جهان هستی کمک میکنه و یه سری هارو حذف میکنه اما فهمیدم منم باید همت کنم و خودم آگاهانه یه سری هارو حذف کنم ،از امروز تعهد میدم به خودم کههههه اگاهانه هرکسییییی رو که ،هرکسی که در مسیر خواسته های من نیست ،هرکسی که انرژی من با بودن کنارش کم بشه ،حذف میکنم.

    استاد عزیزم شما همیشه میگید اگه به ناخواسته ای برخوردید ،به تضادی برخورید بخاطره فاصله فرکانسیتون ،سعی کنید به چیزی توجه کنید که حالتونو بهتر میکنه مثل هوای عالی و مثل زیبایی ها ،یواش یواش وقتی توجه میره به سمت زیبایی ها و تحسین اونا ،لاجرم هدایت میشید به مکان عالی تر و محیط بهتر و حال بهتر:)

    خدایاشکرت برای وجود استادم .

    در پناه خدا باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مجید یاری گفته:
    مدت عضویت: 1017 روز

    باسلام وارادت خدمت استادعشق.استاد معرفت استاد.بنده از دانشجویان 12قدم هستم خیلی خیلی خوشحال هستم. فعلا قدم پنجم هستم .من هروقت ویسای شما را گوش میکنم همیشه تازه گیه خودشا داره.یکی از ارزوهای من اینه که شما به ایران بیایید.ویه جایی مسل ورزشگاه همه بچه های سایت تو شهرهای مختلف شما را زیارت کنیم که واقعا این کار خیلی انرژی زیادی به ما میده وبارها وبارها این دیدار را برای خودم تجسم میکنم.به امید دیدار شما در ایران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان مهربان و دوستان بینظیرم

    روز 61

    الهی شکرت که فصل 3 از این زندگی آگاهانه و توحیدی رو شروع کردم .

    استاد عزیزم من دیروز در روز 60 کامنتی نوشتم و گفتم که صاحب خونمون به ما گفت که خونه اش رو احتیاج داره و به ما گفتکه من به شما 3 الی 4 ماه فرصت میدم که دنبال خونه باشید . من و همسرم بدون کوچکترین نگرانی و دیروز دو تایی رفتیم به یک رستوران زیبای شهرمون که رو به دریا بود و فقط لذت بردیم و غرق زیبایی ها شدیم و شکرگزار خداوند شدیم . شب که شد صاحب خونه دوباره اومد به خونمون و گفت شما تا هر زمانی که دوست دارید اینجا بمونید و من از گفتن این حرف به شما پشیمان شدم . الله اکبر

    استاد یاد حرف شما در فایل هدایت من که بالای 50 بار گوش دادم که میگفتید که خدا تو قرانش میگه که اینگونه خدا دل آدم ها رو براتون نرم میکنه ،افتادم . الله اکبر

    استاد من هم مثل شما روحم خیلی لطیف شده و دیشب همسرم میگفت که من این ایمانت رو تحسین میکنم و چقدر بزرگتر شدی

    استاد همه اینها به خاطر این هست که تمرکزم رو این سایت توحیدی هست و همه همه لطف خدای مهربان هست که من رو به این سایت هدایت کرد و از شما بی نهایت سپاسگزارم به خاطر هر آنچه که دریافت کردید در اختیار ما قرار دادید ، الهی بینهایت شکرت شکرت شکرت

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    به نام خداوند مهربانم

    61مین روز سفر نامه من

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و تمام دوستان عزیز خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت این که فصل سوم سفر نامه را شروع کردم خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت این من جز افرادی هستم با افکارم زندگی ام را خلق میکنم خدایا شکرت

    استاد مهربانم مریم جان عزیز و دوستان عزیزم از شما قلبا سپاسگزارم بابت این که در این مسیر دستان پر توان خداوند در زندگی من بودین من یاد گرفتم فقط و فقط روی خدا حساب کنم خداوند همیشه مرا هدایت می کند در صورتیکه من به خداوند بپذیرم خداوند را در ذهن خود و دل جان خود بپرستم خدایا شکرت بابت همه چی خدای من من همان فواد هستم که هیچ کس برای اش ارزشی قایل نبود الان هیچ ربطی به آن فواد ندارم میدانم این همه نعمت این همه دوستان فوق‌العاده همه و همه از لطف و مهربانی تو است خدای من سپاسگزارم بابت این که مرا همیشه و همیشه کمک کردی ازت خواستم تنهایی خواستم به من دادی ازت خواستم افرادی موفق را از نزدیک بیبینم نشان ام دادی هر خواسته که داشتم همه را برای من فراهم کردی خدایا شکرت

    خدای من من من تنها و تنها تو را می پرستم تنها تو خدایا شکرت بابت همه چی

    سپاسگزارم

    رد پای شصتمین روز سفر نامه من

    در هر گوشه جهان هستین در پناه تنها فرمانروای جهان شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: