قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 45
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-27 13:59:052024-06-27 06:23:53قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای من که تنها قدت جهان است
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم در سفر نامه تحول زندگی من.
خدا را شکرگزارم که وارد این ساید شدم. این مهمترین احساس خوب زندگی ام را بوجود میآورد. چشمانم را جور دیگری باز میکند. یک پنجره برایم گشوده به اسم پنجره قوانین واز آن پنجره به جهان نگاه میکنم. البته این پنجره را از قبل خداوند گشوده بود ولی من پشت به این پنجره نشسته بودم. گاهی پنجره را میدیدم، تلنگری میخوردم و زیباهایی را درک میکردم. احساس خوبی پیدا میکردم و عبور میکردم.
الان میفهمم وقتی عطار میگوید:
به هر هرجا مینگرم کوه و در و دشت
نشان قامت رعنا ته بینم
یعنی چه! چه احساسی داشته است.
تازه میفهمم که یا ایهاالذین آمنوا مرحله بعد ایمان به خداوند است. مرا از ناس کشانده به جرگه با ایمانمان آورده است. این خود نیز تمرین است .این مرحله خود تکرار میخواهد و خود استمرار میخواهد.
اگر لذت بردم.
اگر خوب دیدم.
اگر احساس خوبی گرفتم.
اگر دستان خداوند را در دل قوانین دیدم و شاد شدم.
اگر ساختمانهای کوتاه و بلند به قوانین را گفت و نعمت ها را نشانم داد.
اگر قدرت بخشندگی خداوند را دیدم.
اگر زلزله شد و قدرت خداوند را در ساختن میدان جدید برای کار و فصل جدیدی برای رشد دیدم و شکر کردم و آماده شدم و قدرت خداوند را دیدم.
اگر زلزله را دیدم و ایمانم به حتمی بودن فردا ، یوم الدین، بیشتر شد.
اگر در خرابه های آن هزاران نعمتهای دیگری را دیدم که جای شکر گزاری دارد.
اگر نعمتهای خداوند را هرلحظه در زندگیام دیدم و احساس خوب و شکرگزاری داشتم.
اگر اینها دیدم و احساس خوبم را آگاهانه تمرین و تکرار کردم.
اگرآگاهانه احساس خوب استمرار ورزیدم.
اگر ورودیهای ذهنم را شناختم. ورودی های ذهنم همانجایی است که من از آن جاها تاثیر میگیرم.
من از خانواده تاثیر میگیرم.
من از دوستانم تاثیر میگیرم.
من از جامعه و فرهنگ حاکم بر جامعه تاثیر میگیرم.
من از تلوزیون و ماهواره و …تاثیر میگیرم.
من از استادم تاثیر میگیرم.
اگر من ندانم چه می خواهم؟
اگر ندانم از پشت پنجره قوانین چه میخواهم تماشا کنم؟
مثل این میمانم که میخواهم برم خریدارم. پول دارم. تصمیم جدی برای خرید هم دارم. ولی دقیق نمیدانم چه چیزی و با چه جزئیاتی و چه مارکی میخواهم و نتیجه آن میشود برایمان بارها اتفاق میافتد. به خانه میآییم خسته و بااحساس بد. شاید خرید کرده باشیم ولی زیاد راضی نیستیم.
اگر 60 تمرین سفرنامه را انجام داده و درک کرده باشم. میدانم که باید در این کار تمرین و تمرین و تحسین و استمرار داشته باشم.
در احساس خوب باید استمرار داشته باشم.
دائم به قوانین خداوند ایمان داشته باشم.
قوانین خداوند مثل دستان یاریگری هستند که کارهایم را انجام میدهند. من فقط خواستهام را روشن و واضح بیان میکنم. من جدا از قوانین چه کار انجام میدهم؟ هیچ.
تنها قدرت جهان خداوند است.
قوانین حاکم بر جهان دائمی و همیشگی و ثابت و استوار است.
من باید آنها تا جای که میتوانم درک کنم و از آن بهره ببرم. قوانین خداوند مثل ستارههای راهنما مرا در دریاهای زندگیام یاری میکند.
خداوند با این قوانین مرا در جنگلهای کور از آسمان گره میدهد و راهنمایی میکند.
در این جهان میلیارد ها انسان آمده و رفتهاند ولی قوانین جهان هنوز ثابتند و کار میکنند.
هنوز هم با همان قوانین جهان در حال گسترش است.
هنوز نعمتها هرلحظه زیاد میشود.
هنوز من منزل 61سفرنامه قدم میزنم. خداوند مثل مادری دستم را گرفته و پابهپایم میکند تا راه رفتن را بیاموزم. او با قوانین مختلف به من عشق میورزد.
به من لیقت میدهد.
بخشندگی اش را نشانم میدهد.
قدرتش را گوش زد میکند.
احساسم را خوب میکند.
لبخند می زند.
این رد پای من 61مین روز سفرنامه است. احساس خوبی دارم. انگار من ماشین چاپم. کسی دیگر مینویسد. من خواستهام و عشقم به خداوند را بیان میکنم. اینم از لطف و کرم اوست.
درپناه خداوند قدرتمند و ثروتمند آرام و شاد باشید.
به نام الله مهربان
شروع فصل سوم سفرنامه روز 61
هرچقدر شباهت با گذشته استاد پیدا میکنم دراین فایل بیشتر مطمئن تر میشوم در مسیر درست هستم و بیشتر مطمئن تر میشوم به خواسته هایم ثروت و سلامتی و روابط میرسم و بهتر و زیباتر زندگی میکنم.
این خیلی عالی هستش که الان در اون آرامش ابدی هستم و از درونم قدرت خداوند را در وجودم احساس میکنم و در شرایط حساس کنونی اکثریت زندگی عالی و شادی را دارم و خیلی با خودم در صلح هستم.
ممنون از استاد عباس منش بابت سایت و آگاهی های عالی که دارند و من و دوستان به عنوان خانواده دور هم جمع شده ایم و بهترین و خالص ترین و کارساز ترین ورودی ها را به ذهن مان میدهیم نسبت به کتاب و منابع دیگر که گاهی راه را گم میکنند.
به نام حضرت حق
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
و سلام بر خدمت دوستان جانم در این خانواده
کنترل ورودی های ذهن
چقد این فایل زیبا بود و چقد این فایل آموزنده
استاد ی سری حرف قشنگ نزد ی سری حرفارو گفت که عمل کنیم اگه حرف میزنیم پس عمل کنیم
دقیق ورودی ها دیدها شنیدها از هر فایلی که میخواد باشه دارن باورهای مارو شکل میدن حتی اگه ما بازم بیخیال باشیم اما ذهن اونا ظبط میکنه تو حافظه
برای هر اتفاقی که توی زندگیت رخ میده شکر گذار باش اتفاقات کوچک رو ببین و شکر گذاری کن اگه این رخ داده بزرگتر هم میاد اما باید برای تو باور پذیر باشه هر اتفاقی در زمان مناسبش رخ میده اگه ترمزی نباشه واقعا اصل و اساس جان بر اینه پس بیایم متعهد بشیم و مواظب باشین داریم به چه چیزی در زمان حال توجه میکنیم چون اونا دارن باور برای ما میسازن به زیبایی ها توجه کنی زیبایی دریافت میکنی و مشکلات رو بهشون توجه کنی مشکلات بیشتز جهان اون چیزی رو به تو میده که تو داری به ذهنت میدی پس باید خیلی خوب عمل کنیم بهترین خوراک برای ذهن من خوندن کامنتهای بچها شنیدن فایل های استاد و دیدن سفرنامه و سریال زندگی در بهشت اینا نکات مثبت خالص هستند به خدا کتابها هم این آگاهی ها رو نداره
میخوای در مدار بالا و بالاتر قرار بگیری امین زندی باید توی این مسیر حرکت کنی این مسیر راحت و اسفاتس
خیلی عالی بود و ادعا لذت بردم استاد جانم نوش جونت عباس منش کنترل ذهن کرده که به اینجا رسیده شده این آدم در پناه حق باشید همه این خانواده بهشتی
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و همه همراهان سایت عباسمنش دات کام
خواستم برای این فایل زیبا کامنت رو درج کنم که مربوط هست به کنترل ذهن و از تجربه خودم بنویسم و ردپای باشه برا خودم
تقریبا میشه گفت چیزی نزدیک 3 الی 4سال هست که داشنگاه و درس رو تموم کردم و تا قبل از این مطالعه و تدریس و آزمون بود و از 12 ماه سال میشه گفت چیزی حدود 9 ماه به مطالعه مشغول بودم و چون همیشه چشمم به نوشته و خوندن و ترجمه متون انگلیسی بود از لحاظ دیداری خیلی قوی شدم تا نسبت به جنبه های دیگه مثل شنوایی.
در اینن ایام که از دانشگاه درس فارغ شدم دیدم یواش یواش کنترل ذهن برام کمی سخت شده و متوجه شدم من همیشه کنترل ذهنم رو براساس دیداری و دین انجام میدم تا بخام خودم حکم ناظر برا افکار و کنترل ذهن به این صورت رو داشته باشم و این خودشناسی بزرگی بود تا زمانهایی که کنترل ذهن نیاز دارم مطالعه کنم و سعی کنم در زمینه های دیگر هم کنترل ذهن رو انجام دهم.که بسیار بسیار خودشناسی بزرگی برای من بود.
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
اما در این فایل زیبا و ارزشمند بهترین راه کنترل ورودیهای ذهن برای من قرآن خواندن است و یا ارتباط نداشتن شبکههای اجتماعی و یا به زیباییها توجه کردن است که خودمون هستیم که اتفاقات خودمان را رقم میزنیم چون قانون اینجوری عمل میکنه
با توجه به افکار و نکات خوب و تمرکز به کانون توجهمون اگه بتوانیم آن را کنترل کنیم باورهامونو اونجوری که دوست داریم ایجاد میکنیم در مورد همه چیز این تعهد باید در ما ایجاد شود تا شرایط ما را به خواستههایمان برسونه اگر افراد ناجالب را در زندگی خود نبینیم این باعث میشود که در زندگی اتفاقات خوبی برای ما رخ بدهد یعنی در مسیر درست زندگی قرار میگیریم
احساس نزدیکی به خداوند و با دیدن زیباییها و سپاسگزاری کردن برای من انرژی و حال خوبی دارد چون از خداوند سپاسگزارم که در مسیر درست هستم وکنترل ذهن میکنم زندگیمان قشنگتر میشود وقتی یه چیزی یاد میگیریم خیلی خوبه خودمون اول عمل کنیم و استفاده کنیم تو این مسیر خدا عشق و باور خودمون رو بایستی باور کنیم که جهان سیستمی داره عمل میکنه
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی
امروز فصل سوم و روز اول از این فصل از روزشمار تحول زندگیه منه و من بی نهایت سپاس گذار خداوندم بابت ادامه تا به الان این مسیر و بودن در فضای این آگاهی ها و این فرکانس چو چندین ماه قبل چندین بار هم اقدام به شروع و ادامه روز شمار کرده بودم اما در فرکانسی نبودم که بخوام ادامه بدم و استمرار و تلاش و تلاش برای کنترل ورودی ها و کمک خواستن از خداوند و لطف خداوند باعث میشه که من همواره روندم از هر لحاظ سعودی باشه ،بی نهایت سپاس گذار خداوندم بابت این همه نعمت های بی شماری که به من ارزانی بخشیده .
و این فایل خیلی زیباس شاید تکه هایی از این فایل و که میکس بود با چنتا فایل دیگه بالای هزاران بار گوش دادم و لذت بردم و سیر نشدم ، و خیلی زیباست این قوانین و عمل به قوانین و طی تکامل و آرامشی که با عمل به این قوانین نصیب آدم میشه و آگاهی از قانون تکامل به آدم میده
این فایل بهم یادآور شد که تکامل ما باید طی بشه در مسیر ساخت این باورهای قدرتمند و بهم یاداور شد که آنها و تنها توجه به نکات مثبت و تحسین زیباییهای اطرافم میتونه منو به عرش اعلا برسونه ،همین عمل به همین یک خط که نوشتم که باعث میشه ذهنمونو با ورودی های مناسب پر کنیم و وقتی که تحسین و به زیبایی ها توجه میکنیم جهان آنقدر اتفاقات خوب و شرایط هم سنگ با احساسمون و کانون توجه مون برای ما رقم میزنه که ما رفته رفته ظرفمون بزرگتر میشه و میتونه آگاهی ها و نعمت ها و ثروت های بیشتری توش جا بگیره و این مسیر انتهایی نداره و انقدر در مسیر درست بودن و تحسین و تایید زیبایی ها و توجه به نکات مثبت ذهنیت مارو تغییر میده و هدایت های خداوند به سمت بهتر و بهتر شدن رو به همراه داره که اصن خودمون یک روز به خودمون میایم و میبینیم مثل این روز شماری که تا الان با عمل به آگاهی هاش و نکات مثبت زندگیمون ،اصن شخصیتمون و اون انسانی که ساخته شده اصلا ربطی به قبل نداره چون موحدتر شده ،مهربانتر شده آرام تر شده خونسرد تر شده آسان گیر تر شده باصبر تر شده عاشق تر شده رابطه هاش رویایی شده معنویت و ارتباطش با خداوند بی نظیر شده و خدارو هر لحظه کنار خودش حس میکنه و کلی صفات خوب ریزو درشت دیگه که به شخصیت آدم اضافه شده و همهی اینها نتیجه و پاداش بودن در مسیر صحیح و داشتن احساس خوبه که باعث میشه همواره در زمان درست و مکان درست و همواره به ایده های بهتر و همواره به بهترین جواب ممکن بر اساس شرایط فعلی مان دسترسی داشته باشیم و این روند آرام آرام اتفاق افتاده و ما تکاملمونو به زیبایی طی کردیم و جا نخوردیم و تعجب نکردیم چون اجازه دادیم با روند جلو بریم و تکاملمونو طی بشه بدون عجله ، خب دقت کردیم این مسیر و این رشد و پیشرفت از کجا شروع شد ؟؟؟!!!از همین توجه به نکات مثبت اطراف و تحسین و تایید اونها و کنترل ورودی ها ، چقدر زیباس و چقدر قوانین خداوند سادس .
و نکته ی بعدی که بهم یادآور شد از استاد عزیزم این بود که باورهایی ساخته بودن که هر خواسته ای رو میخواستن و اراده میکردن هر چه قدر بزرگ چون ترمزی نداشتن به راحتی بهش میرسیدن ،و یاد آور شد این فایل واسه اینکه با خودم تکرار کنم که استاد هم فقط خواسته ی اینو داشت که تاثیر بزارن تو زندگی مردم و توحید رو گسترش بده و الان بزرگترین استاد آموزش در حوزه ی موفقیت و توحیده و تخصصی نداشت ، مدرک روانشناسی نداشت ، هیچ عقبه ی درخشانی نداشت ، هیچ زندگی مساعدی تا قبل از آشنایی با قوانین نداشت،اما چون با تمام وجودش حواست و توحید رو باور کرد و میدونست و باور کرده بود که خداوند جهان رو مسخر ما کرده و ماییم که با افکارمون و باورهامون داریم رقم میزنیم اتفاقاتو .
الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت عمل به تعهد امروزم .
تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم .
و بودن در احساس خوب و آرامش و ماندن در این احساس شهامت و شجاعتی میخواهد و تعهدی غیر قابل مذاکره و جهادی اکبر برای کنترل ورودی ها تا حریف نجواهای ذهن شویم تا آنقدر با ادامه این روند یعنی روند تایید و تحسین زیبایی ها عزت نفسمونو بسازیم که به این راحتی ها تسلیم نجواها در شرایط مختلف نشویم .
در پناه حق .
ب نام الله یکتا روزی رسان بی حسابم
سلام ودرود ب استاد بزرگوار
مریم بانوی عزیز
و دوستان گلم
61ومین برگ روزشمار تحول زندگی من
خداروشکرگزارم بابت این برنامه ی عالی
خداروشکر میکنم ک درمدار دریافت این آگلهیا قرار گرفتم
خداروسپاس بخاطر وجود ارزشمند استادم و همراهان عزیزم
چقد کامنت های دوستان عالیه
باعث میشه بهتر آگاهیا رو درک کنم
قانون خدا ک برای این جهان وضع کرده همیشه ثابت بوده وهست
و برای همه یکیه
و خداوند هرگز خلاف وعده ش عمل نمیکنه
اینکه ما درهر لحظه با ارسال افکار ،فرکانسمون و گفتگوهای ذهنی مون
داریم اتفاقات ،شرایط و موقعیت های هم سنگ با همون فرکانسمون ک فرستادیم و دریافت میکنیم
واین عین عدالت خداست
ک هرکس خودش مسئول 100%زندگی خودشه برخوردی ک بقیه با من دارن
اتفاقات وشرایط کنونی زندگیم
سلامتیم
وضعیت مالیم
سلامتی ذهن و روحم
همه وهمه رو خودم با همین کانون توجه خودم خلق کرده
وقتی استاد از زمانی میگه ک تو بندرعباس هیچی نداشته ولی حالش خوب بوده
شاد بوده
لذت میبرده حتی با اون کتونی های پاره
نشون میده ک چقد ب راحتی قانون جواب میده
البته باید باورش کنی ایمان بیاری بهش
قدرت خدارو باور کنی
اولش فقط اون حال خوبه وآرامشه یوده
یعنی همون اصل قضیه
وصل شدن ب منبع
ماندن در احساس خوب
و ب مرور نتایج هم میان ابتدا کم کم
ب کندی ولی بعد سریع تر
هرچقدر بیشتر کار کنی بیشتر نتیجه میگری
من تو روستایی زندگی میکنم ک خواهرم ک همسایه مونه خیاط و برای همسایه ها خیاطی میکنه و از روستای همسایه هم گاهی براش میارن ک بدوزه
تواین 3سالی ک دارم خیاطی میکنم این فکر تو ذهنم بود ک اگه من خیاطی کنم نون خواهرم و قط میکنم
یادمه ی روز ک مادرم تعریف کار منو پیش یکی از همسایه ها کرده بود خواهرم چن روز باهاش حرف نزد ناراحت شده بود
منم بخاطر همین برای اینکه ایشون ناراحت نشه دیگه توذهنمم بهش فک نمیکردم
حتی ی سری یکی از همسایه ها بهم پارچه داد گفت برام بدوز
گفتم برو پیش خواهرم ایشون میدوزه
و باورم این بود ک تو روستا دستمزد کم میدن من کار نمیکنم
ولی برای خواهر های دیگه م ک تو شهرهای دیگه ن میدوختم و باورم این بود ک اونا ارزش کار منو میدونن شایدم بخاطر باور کمبود خودم باشه چون فک میکنم تو روستا پول نیست و پول نمیدن
درصورتی ک خواهرم ب راحتی قیمت دلخواهشو میگه با اینکه کیفیت کار من خیلی از ایشون بالاتره ولی من مشکل دارم تو این مورد ک بگم
چن روز پیش گفتم خدایا من دیگه برات مسیر تعیین نمیکنم هرجا کار باشه انجام میدم و دیگه کاری ب آجیم ندارم
چون روزی رسان همه تویی
من میخوام برای بیرون کار کنم
چند ساله فقط دارم برای خواهر هام مادر و خاله م خیاطی میکنم
خودت مسیرو برام باز کن
من ب هر خیری از سمت تو محتاجم
ک هدایت شدم ب یکی از فایل های استاد تو روزشمار تحول زندگی من
ک استاد میگفت کار هست برای اونی ک بخاد
بینهایت کار هست
تو باید از ی جا شروع کنی
و اینکه اشاره کرده بود ک چن نفر از اقوامشون 5،6سال بیکار بودن
واصن باورش نمیشد ک آدم بخواد کار کته و بیکار بمونه
خلاصه من بارها گوشش دادم و شروع کردم ب فکر کردن درمورد تواناییام ک از کدومشون میتونم پول بسازم
ک گفتم برم سالن کار کنم مث گذشته بعد گفتم چرا نرم تو حیطه کاری خودم توی تولیدی کار نکنم
ک حسم گفت سرچ کن تولیدی پوشاک مجید
ک سرچ کردم و دیدم ی شماره گذاشته ک تماس گرفتم گفتن ما همیشه نیرو مبخواییم فردا بیا
ولی من بخاطر اینکه خواهرم میخواد زایمان کنه مادرم رفته پیشش و یک هفته طول میکشه احتمالا گفتم فعلا نمیتونم بیام
گفت اشکال نداره هر وقت تونستی بیا
منم دارم تواین فاصله رو باورهام و ارزشمندی خودم وکارم کار میکنم
و گاهی حسم بد میشه میگم نکنه دیر برم و همه چی منتفی بشه
بعد میگم خدایی ک منو ب راحتی هدایت کرده
تا اینجا از این ب بعدم هدایت میکنه
هرچی پیش بیاد خیره
مگه فقط همین ی کارهست
مگه فقط همین ی راهه
خداوند از بینهایت طریق منو ب خواسته م میرسونه و حسم خوب میشه
امروز رفتم خونه عموم
زن عمو ی پارچه بهم داد گفت میخوام برای مادرم ی لباس بدوزی
اینو ی نشونه دیدم برای شروع کارم برای بیرون از خونه
الیته دستمزدی ک گفت نصف دستمزدی هست ک از خواهر خودم گرفتم
ولی حسم گفت قبول کن
اینکار تو رو بزرگتر میکنه
و اعتماد بنفستو بیشتر
و استارت کارت باهمین شروع میشه
و اینم بگم بدون اینکه فک کنم خواهرم الان ناراحت میشه
کارو قبول کردم
چون خداوند روزی رسان همه ست
روز61
سلام
توی این دوماه اتفاقات عجیبی افتاده و از همه لحاظ حس میکنم ی تغییراتی انجام شده ایده های عجیب به ذهنم اومده ی حرکت هایی زدم مسیر هایی رو رفتم که حس میکنم داره یه اتفاقایی میفته ولی چی نمیدونم و در حال حاضر نتیجه مشخصی از هیچ کدوم نگرفتم ولی کامل حسش میکنم ک داره یچی میشه و این خودش ی نشونس.
امروز توی ذهنم در مورد همین موضوع ک چجوری باور درست رو جایگزین کنم فک میکردم و حتی سری به نشونه امروزمم زدم ولی چیزی نفهمیدم و الان روز شمارم در مورد همین بود و تا حدودی متوجه شدم.
به نام پروردگار مهربان
این فایل دیروز جز نشانه های من اومد و چقدر واسم ارزشمند بود
که چقدر به موقع چقدرررررر دقیقققق
از دیروز دوبار این فایل رو گوش کردم حالا الان نشستم یجا و با خودم خلوت کردم میخوام یه بخشی از حرف هایی که راجب این فایل با خودم میزنم رو کامت کنم
اول اینکه احساس میکنم مدت کوتاهیه احساس سپاس گزاری از من دور شده و یکم همه چیز برام عادی شده و فکر میکنم جهان خواست با این فایل یک تلنگری به من بزنه که یادت نره تو چقدر زندگی زیبایی داری چون انگار درست از زمانی که ذهن همه چیزایی که یروزی واست ارزو بود رو عادی میکنه تو شروع میکنی به دیدن نداشته هات و خلع های زندگیت و اون هارو خیلی واسه خودت بزرگ میکنی
من وقتی احساس سپاس گزاری دارم اصلا واسم مهم نیست چی پوشیدم چقدر پول دارم چه روابطی دارم
اما درست زمانی که همه چیز شکل عادی بودن به خودش میگیره همه چیزایی که ندارم واسم میشه ایراد
واقعا احساس سپاس گزاری اصل اصل اصل اصله
چون الان که دارم رو دوره بی نظیر کشف قوانین کار میکنم خیلیییی بهتر درک میکنم مثلا روزایی که احساسم بده کد هام درست کار نمیکنن خواسته هام خلق نمیشن
اما روزایی که احساس خوبی نسبت به همه چیز دارم جهان واسم معجزه میکنه
همین امروز نمیگم حسم بده اما خیلیم سپاس گزار نیستم انگار
ولی از اونجایی که جهان به فرکانس لحظه ی من پاسخ میده میخوام از همین لحظه احساس سپاس گزاری رو تقویت کنم که تا اخر شبم بشه پر از اتفاقات خوب و خواسته هام دوست دارم همین الان همین جا سپاس گزاری کنم به خاطر درخت خرمالوی حیاطمون که داره به من میگه وای پاییز شده و حیاطمونو انقدر قشنگ کرده
به خاطر این هوای پاییزی قشنگگگگگ
به خاطر پسر معدب همسایمون که با اینکه بچه است اما همیشه عین یه ادم بزرگ متشخص سلام و احوال پرسی میکنه و آدم لذت میبره
به خاطر پدر مادرم که الان بالا نشستن و دارن باهم گل میگن و عصرونه میخورن
به خاطر خواهرم که صحیح و سالم از مدرسه اومد خونه و عاشق مدرسه ی جدیدش و رشته جدیدشه
به خاطر کشفی که تو پام هست
به خاطر لباس گرم و راحتی که مامانم واسم دوخته
به خاطر مامان هنرمندم
به خاطر اینکه قراره شب همه خانواده دور هم جمع بشیم و با لذت فسنجون خوشمزه مامانمو بخوریم
به خاطر چهره قشنگی که خدا بهم داده
به خاطر دستام که انقدر قشنگ دارن مینویسن
به خاطر این فایل ارزشمند
به خاطر این سایت ارزشمند که عااااااشق کامنت نوشتنم واسه تک به تک فایل هاش
به خاطر دوره های استاد که حس میکنم وارد هر دوره ای میشم وارد یک دوران جدیدی از زندگیم شدم
به خاطر اینکه هدایت شدم به این دوره ها
به خاطر انگیزه ام واسه رسیدن به خواسته هام
به خاطر نشانه هایی که هر روزززز دریافت میکنم
وای خدای من ….
تا صبح میتونم بگممم
به خاطر قلبمکه درست کار میکنه
به خاطر ریه هام که این هوای بی نظیر رو حس میکنه
و اجازه میده درست نفس بکشم
به خاطر چشمام که این جهان زیبارو میبینن
به خاطر رقص که زندگی پر از شادی رو بهم هدیه داد
شکرت خدا شکرت شکرت شکرت ….
انگار نفسم جا اومد تازه انگار حالم جا اومد تازه شکرت خدا
دومین نکته این فایل که چرا شد نشانه من این بود که استاد گفت زمانی که حتی پول یه کتونی نداشتم حالم خوب بود
مدتیه به خاطر اینکه نمیتونم واسه خودم لباس بگیرم خیلی تو سرم نجوا هست یعنی تا حدی که شاید برم تمام پول هام رو بدم فقط یه دست لباس بگیرم تا فکر نکنم من خیلی انسان بیچاره ای هستم
جالبه با اینکه خب لباس خوب هم دارم زیاد اما خب یسری چیزا میخوام که شاید فعلا نتونم بگیرم
و خب این خیلی الهام بخش بود که چه فرقی داره تو میتونی واسه خودت چیزی بگیری یا نه اگه یروزی بتونی و باز شاد نباشی چی اونوقت تو که میدونی یه زودی به خواست میرسی تو که میدونی تو مسیر تکاملی زندگیت هستی پس این فکرا چیه
واقعا میدونم که خواسته هام خیلی نزدیک تر از چیزیه که فکر میکنم
چون نشونه هاش رو دیدم چون دارم حس میکنم
و خدارو هزاران بار شکر که انقدر نزدیکم بهشون مخصوصا با کمک های دوره کشف قوانین امااینم میدونم اگه بخوام این احساس های کمبود رو داشته باشم باز سخت میشه همه چیز باز پیچیده میشه همه چیز و هر نتیجه ای به دست اومده به خاطر احساس خوب من بوده نه چیز دیگه
این فایل رو دوست دارم هزارن بار گوش کنم و بزارمش جز فایل های گلچین شده که خیلی حس خوبی بهم میده و خیلی کمک کننده است
خدارو هزاران بار شکر به خاطر هدایت هاش :)
به نام خداوند یکتا و بی همتا
سلام استاد سلام مریم جون سلام همفرکانسی های قشنگم
خداوندا یک فصل جدید از زندگی در روز 61ام سفر و تعهد من برای طی کردن و قدم برداشتن در این مسیر زیبا و جذاب و خداییی، خداییی، خداییی
کنترل ورودی های ذهن تو یعنی تغییر باور، اگر باز هم به همون شیوه قبلی عملی کنی پس چه تغییری در باورهای تو رخ میده؟
کدوم تغییر باور بدون تغییر ورودی و با عمل به شیوهی قبلی رخ میدهد.
استاد من شخصیت احساسی و لطیفی دارم، بخاطر همین همیشه از هرچیزی مثل یک بچه هیجان زده میشم. از دیدن افتاب هروز هیجان زده میشم از دیدن اسمان و ابرها از دیدن هروز این خانه و غروب و درخت ها همیشه هیجان زده و خوشحال میشم و خداروشکر این ویژگی رو همیشه داشتم که از چیزهای کوچیک لذت ببرم و خوشحال باشم براش. من بین دوستام باورتون نمیشه چقدر با ذوق براشون میام تعریف میکنم یا توی چنلم برای دوستام میذارم و همشون بهم میگن این ذوقت چقدر قشنگه، همه تعجب میکنن از اینکه من چقدر با ذوق به محیط اطرافم نگاه میکنم.
و خدارو صدهزار بار شکرت که تونستم با کنترل به این زندگی زیبا دست پیدا کنم به احساس خوب برسم و واقعا استاد همین احساس خوب خودش خیلییی عالیییی اما من هنوزم بیشتر حال خوب میخوامممممم
و خداوندا تو بحث ثروت هم چه هدایت هایی شدم و واقعا من برای تک تک شون خداوند رو شاکرم.
صحبت کردن با خداوند همیشه قلبم رو اروم میکنه وقتی که مینویسم.
همون ابتدا که استاد فایل رو گوش کردم یهو یه احساس اومد درونم انگار که بگه من لیاقت این حال خوب رو ندارم یا بگه داری اشتباه میری.
اما نتیجه چی میگه؟ نتیجه میگه تو لیاقت زندگی عالیی رو داری تو لیاقت و ارزش رابطه عاشقانه با خداوند رو داری. نتیجه میگه من لایق زندگی زیبا و خوب هستم.
و خدایا شکرت بابت این مسیر زیبا
و تستاد دقیقا همینطوره که گفتید وقتی توی این مسیر قدم برمیدارید بعد از مدتی اگه داشتید خارج میشدید حالا خیلی بهتر و اگاهتری و میتونی خودت رو دو باره تو مسیر قرار بدی و باید بگم منم همین کارو کردم چند هفته پیش بود که گفتم نه من تو همین مسیر با همین حالم میمونم و الان بسیارررر بسیاررر خوشحالم و خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که عاشقانه من رو هدایت میکنه.
خدای من تنها و یکتا مالک من( ^▽^)
چقدر خوشحالم تنها یک مالک برای من در جهان هست که او یکتا رب در این جهان هست و تنها پرودگار.
خداوندی که تمام عشق تمام ثروت تمام عزت تمام مهربانی تمام وهابیت تمام بخشندگی تمام رزاقیت و تمام سلامتی و… همه از ان اوست(●^o^●)
خداوندا الان نیاز به دوتا بال دارم تا از شادی پرواز کنم. اینجا هوا بی نظیره. من عاشق وصت هاییم که افتاب از پنجره خودش رو اروم و زیبا میاره تو خونه و الان خونمون غرق روشنایی خداوندیست الان خونمون پر از وجود خداوندست.
اینجا امروز قراره بارون بیاد و من بی صبرانه متتظرم تا لذت ببرم از رحمت و نعمت خداوند تا این بار با ظرفی بزرگتر زیر باران رحمت الهی باشم( ̄∇ ̄)
خیلیییییییی زیادددد خیلییی زیاد خوشحالممم
خدایا من عاشقتم و چه عشقی زیباتر از این؟
سپاسگذار استاد و مریم جونم هستم.
خداجونممم خیلییی دوستت دارم( ^ω^)