قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 50
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-27 13:59:052024-06-27 06:23:53قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ شصت و یکم
با اینکه شصت و یک روز از حضورم در سفرنامه روزشمار میگذره، اما هنوزم باورم نمیشه که این منم، که دارم هروز فایل های سایت عباسمنشی رو با تعهدی غیرقابل مذاکره دنبال میکنم.
آخه قبل اینکه با سفرنامه روزشمار آشنا بشم وقتی به فایل های دانلودی سایت فکر میکردم تو دلم میگفتم :
هووو یه عالمه فایل تو این سایت هست چطوری باید همش رو ببینم، اصلا باید از کجا شروع اش کنم ؟
ذهن ام برام اگزجره اش کرده بود. اما وقتی در مدار اش قرار گرفتم، جهان هدایتم کرد به یکی از فایل های روزشمار
و بعدش متوجه شدم مریم جانم به ندای قلبش گوش داده و یه همچین سفرنامه ای رو تنظیم کرده.
و من انقدر ذوق زده شده بودم که فقططط خداروشکر میکردم.
مریم مهربونم ازت متشکرم. چقدررر من شما رو دوست دارم. شما بی نظیرید.
عاشقتم مریم خوشگلم.
استاد جانم فایل امروز حاوی نکات به شدت مهمی بودش.
استاد از دهان تون جواهر و الماس میریزه. چقدر آگاهی های فایل امروز، مثل همیشه به قلبم نشست.
به چند تا نکته خیلی مهم توی فایل اشاره کردین که دوست دارم در موردش بنویسم
اینکه :
بهترین راه کنترل ورودی ذهن، صحبت با خداوند هست.
استاد بشدت باهاتون موافقم
من هر وقت با درونم، با خدای خودم صحبت میکنم تا ساعت ها ذهنم مثبت می مونه.
هیچی اندازه گفتگو های درون ذهنی، اثر گزار نیست
حالا این گفتگو های درونی یا حین پیاده روی هست یا حین بودن در اتاقم جلو آینه ام و…
بقول شما حتی میتونه به زبان آورده نشه و در قلبت با خدای خودت صحبت کنی.
دوست داشتم درباره تجربه خودم بنویسم و بگم که واقعاااا برای من جوابه این روش !!
استاد جان به نکته جالب دیگه هم اشاره کردین که من خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم.
شما گفتین :
” هر وقت چیزی یاد گرفتم، برای خودم بوده.
یاد نگرفتم که به بقیه آموزش اش بدم.”
استاد من ایمان دارم دلیل تاثیر گزاری صحبت هاتون دقیقا همین هستش.
علتش صداقت شما در گفتار و کلام تون هست.
برای همینه که با وجود این همه اساتید حوزه قانون جذب، غالب افراد شما رو انتخاب میکنند.
تجربه خودم این هستش که در ابتدای مسیر با اساتیدی کار کردم که دوره هاشون ناخالصی داشت و توجه به اصل نداشتند و وقتی مدارم بالاتر رفت به شما هدایت شدم.
خیلی ها هستند مثل شما، اصل رو آموزش میدند اما میزان تاثیرگزاری شما بعلت نتایج تون، بشدت بالاست.
منِ عاطفه اگر نتیجه نگرفته باشم و بخوام درباره قانون صحبت کنم :
1. خودم در اعماق وجودم به اون آموزش به ایمان کافی نرسیدم
2. بعلت نداشتن ایمان کافی به آموزش ام ، توانایی اینو که سخنرانی تاثیر گزار و کوبنده ای رو داشته باشم، ندارم
و مخاطب فرکانس های منو بصورت ناآگاهانه دریافت میکنه و تمایل به ادامه دادن با من رو نخواهد داشت.
بهتون افتخار میکنم استاد عباسمنش عزیزم. دست خداوند مهربان.
درباره فایل مسابقه ، راهکارهای کنترل ورودی ذهن هم، ممنونم که توضیح دادین ، لینک فایل اش رو کپی کردم که انشالله سر فرصت و تمرکزِ بیشتر ، کامنت عزیزانم رو بخونم و از تجربیات گهربار شون استفاده کنم.
در رابطه با نصیحت کردن هم بشدت باهاتون موافقم.
کار جالبی نیست، یک انسان باهوش چنین حرکتی نمیکنه.
وقتی انسان تِم نصیحت کردن برمیداره یجورایی ناخودآگاه یک مسولیتی رو دوش خودش میزاره.
اینکه : بقیه الان رو من یه حساب دیگه میکنند سعی کنم درست رفتار کنم.
اینا بصورت ناخودآگاه اتفاق میفته ، انسان خودشم متوجه نمیشه.
بعلاوه نصیحت کردن، تمرکز انسان رو از خودش برمیداره و کانون مقدس توجه مون رو درگیر دیگران میکنه.
همه ما میدونم که نصیحت از کجا آب میخوره.
از دیدن نازیبایی های یک نفر، و سپس قضاوت اون شخص و در نهایت جذب اون مورد نادلخواه برای خودمون
هوشمندانه ترین کار ممکن اینه که :
زندگی به سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم و کانون مقدس توجه مون رو برای خودمون خرج کنیم
استاد جانم این جمله تون هم بشدت حائز اهمیته :
” همون قانونی که نتایج کوچک برات به ارمغان آورد، نتایج بزرگتر رو هم برات رقم میزنه ”
دقیقا همینه. توجه و تحسین نتایج کوچک، نتایج بزرگ رو رقم میزنه.
کافیه با یادآوری شون ذوق زده و قدر دان باشیم.
استاد عزیزم و مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم
از خداوند مهربونم هم متشکرم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.
از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند کمال تشکر دارم.
آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.
همگی در پناه الله یکتا باشیم.
به نام خدای مهربان
سلام به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان سایت
روز شمار تحول زندگی من روز شصت و یکم
واقعا تحسین میکنم این همه شور و اشتیاق شما رو واحساس سپاسگزاری که در شما بود و هست ، از خدای مهربان میخوام این شور و اشتیاق واحساس سپاسگزاری ودروجود من و همه دوستان سایت قرار بده ، خدایا شکرت که در این فرکانس الهی هستم و این فایل ها رو میشنوم ، خدایا شکرت برای استاد عباس منش که این آموزهها را در اختیار ما میذارن ، خدایا شکرت برای این سایت الهی و بهشتی و توحیدی ، خدایا شکرت برای نعمت اینترنت ، خدایا شکرت برای نعمت گوشی هوشمندی که دارم ، خدایا شکرت برای سلامتی خودم و خانواده ام و استاد وتمام دوستان سایت
خدایا شکرت بابت همه چیز خدایا بی نهایت سپاسگزارم
ممنون و متشکرم و سپاسگزارم از فایل های ارزشمندتون
در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خدای یکتا
سلام به همه
عید فطر به همه دوستان تبریک میگم طاعات قبول
وقتی درمورد احساس خوب حرف میزنین با تکتک سلول هام حس میکنم چی میگین
روزایی رو احساس خوب داشتم اصن قابل قیاس نیست با روزایی که یکم احساسم خوب نیست
من این مدتی که با شما کار میکنم خیلی از فایل ها رو گوش دادم ثروت1 رو هم خریدم
وقتی شما میگفتین فرکانس درک نمیکردم
مگه میشه من بعدا همین حرفارو یه جور دیگه متوجهوبشم
امسال که روزای کاریم شروع شد به خودم گفتم وحید امسال از همین امروز باید تحت هرشرایطی بخندی و بگذرونی باید عشق بدی به همه
از خدا خواستم فقط کلام مثبت رو زبونم جاری بشه ارامش بهم بده
روز اول حسش کردم چه ارامشی دارم چقدر خوب حرف میزنم
چیزای کوچیکی که قبلا بهم میریخت منو دیگه برام بی اهمیت بود
گفتم پس همینه ادامه بده
وقتی فایل گوش میکردم که بخوام بهش عمل کنم انگار خیلی راحتتر درک میکنم الان حرفای شمارو
الان میفهمم اون مداری که میگین رو
وقتی بحث عملکرد میاد وسط خیلی شرایط فرق میکنه با پوست و استخوان گوش میدی
فقط کافیه متعهد باشیم فقط بشنویم و درک کنیم و عمل کنیم بقیش به ما ربطی نداره
وقتی میگین همه چیز زیبا بود اون روزا من الان تو اون شرایطم استاد برای همه جیز ذوق دارم انگار بار اولمه دارم همه چیزو تو دنیا میبینم
اصن خیلی جذاب این زندگی کردن
قبلا این حالو داشتم ولی کوتاه مدت الان دیکه فهمیدم چطوری ادامه دارش کنم
استاد ممنون که اومدین سر راه
خدا رو شکر میکنم که به درخواستم پاسخ داد و من هدایت شدم
دمتون گرم همه دوستان و شما استاد عزیز .️
به نام الله مهربان و هدایتگرم
به نام هر دم که به من هدیه داده که باشم
روز اول ردپام برای تحول زندگیم هستم
توی چند روزی که رو خودم دارم کار میکنم به طور معجزه آسایی جنس اتفاقات تغییر کرده
بی نظیر فرکانس 30سال عمرم رو اینجا توی این خانواده دارم تجربه میکنم
به محض تغییر فرکانسم و جعت دهی افکارم رو نعمتام جنس اتفاقات واقعا تغییر میکنه
و همینجا بارها بارها شده اومدم کامنت گذاشتم از معجزات و تغییر ارام ارام اتفاقات خوب و دریافت برکات و نعمت های بی انتها
واقعا این رد پا گذاشتن و نوشتن انگار روح منو صیقل میده
در حالی که همیشه ذهن چموشم تقلا میکنه رو میبینم و میفهمم
از خدا میخوام این شوق بودن توی این فرکانس الهی و نور و پاک و زلال
در کنار خانواده عزیزم عباسمنش باشم و در نظرات بتونم شرکت کنم
الهی به امید تو
سلام، از دقیقه 32 33 استاد راجع به این صحبت میکنن که به گفته هاشون عمل میکنن، خواستم اینو بعنوان یه شاهد بگم، چون که خودم از استاد شنیدم، اون هم تو یک مکالمه تقریبا کاری و خصوصی، شاید خودتون هم دیده و شنیده باشید که خیلی ها معلم وار چیزایی که یاد گرفتن رو یاد میدن، اما به شخصه خودم شاهد بودم و شنیدم که استاد تو یک مکالمه واتس اپی با یکی از دوستاشون در بالاترین سطح کاریشون چطور همین مطالبی که تو دوره هاشون میگن رو اونجا هم گفتن و تاکید کردن، یعنی چیزی که میگن رو زندگی میکنن
قبلا کسی ازم کمکی میخواست کلی براش وقت میذاشتم و توضیح میدادم، اما مدتهاست که فقط لینک سایت استاد رو براشون میفرستم و میگم تو خود پای در سایت بنه و هیچ مپرس/خود سایت بگویدت که چون باید کرد.
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند و عالی
هر چه بیشتر روی خودم کار می کنم زندگی من بهتر و روان تر می شود
ممنون خدای خوب خودم هستم که من را به این مسیر عالی هدایت کرد
ممنون از خدای خودم که زمان را برای من فراهم می کند تا من بتوانم به راحتی روی خودم کار کنم
یکی از بهترین درس هایی که از استاد عزیز یاد گرفتم این بود که بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم
بتوانم مراقب ورودی های خودم باشم
آنچه که می بینم و آنچه که می شنوم
در مورد چه صحبت می کنم
هر زمان در سرکار خودم بیشتر و بیشتر در مورد بدی ها و مشکلات خودم صحبت می کنم این سبب می شود که من بیشتر درگیر مشکلات بشوم
برعکس آنهم صادق است
هر چه بهتر ورودی های خودم را کنترل کنم من نتایج عالی تری می گیرم آرامش بهتر و بیشتری برای من رخ می دهد
از همه مهمتر و زیباتر این موضوع که حال درونی من خوب می شود
این سبب می شود که تمرکز من روی خودم و کارهای خودم بهتر و بیشتر بشود
هر زمان که شروع به تغییر کنم جهان هم به این تغییر کمک می کند و من را در مسیر درست هدایت می کند
یادم می آید زمانی که تازه شروع کرده بودم به تغییر کردن و کار کردن روی خودم جهان هم به راحتی زمان و موقعیت و مکان هایی را برای من مهیا و هموار می کرد تا بتوانم به راحتی و آسانی روی خودم کار کنم
نتایج عالی و فوق العاده بیگیرم
بتوانم به راحتی و آسانی به خودم فکر کنم و بیشتر روی باورهای خودم کار کنم
همه اینها در کنار هم سبب شد تا بتوانم به آسانی و راحتی به آنچه که دوست دارم دست پیدا کنم
یک درس دیگر از صحبت های استاد در این فایل یاد گرفتم که یک موفقیت خودم را الگو قرار بدهم برای موفقیت بعدی خودم
این برای من خیلی عالی و جالب بود
اینگونه می توانم بارهای بار به خودم بگوییم وقتی که من در فلان کار موفق شدم پس می توانم در این کار هم موفق بشوم
این بزرگتربن درس برای من بود
ممنون استاد عزیز هستم که من را با این آگاهی ها هدایت و راهنمایی می کند
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
یا رب
به نام خداوند عظیم
به نام خداوند رحیم
سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز
الهی شکر خدا جونم که راه های زیبا و دوست داشتنی در مسیر حرکتم قرار می دهی
الهی شکر
امروز یاد خاطره ناراحت کننده از گذشته افتادم و سعی کردم تمام مسئولیت اتفاق رو بپذیرم و تقصیر بقیه نندازم و بعد از اون خودم رو سرزنش و خودخوری درونی نکنم به جای این ها به خدای مهربانم توکل کردم و با ذکر الحمدالله رب العالمین تلاش کردم آرامش درونی ام رو حفظ کنم و از خدای عزیزم طلب بخشش و آرامش و شادی و سلامتی کردم و با این روش حال دلم داره خوب میشه و با مطالب جدید مربوط به این شرایط مواجه میشم تا زودتر حال دلم خوب بشه و دیگه این مورد برای همیشه برام حل بشه و دیگه ذهنم رو درگیر نکنه ، الهی شکر
الهی شکر همه چی عالی داره پیش میره
خدا جونم خیلی سپاسگزارم برای نعمت های زیبا و قشنگ که باعث لذت بردن از فراوانی ها و قدر نعمت هایی که در اختیارم قرار دادی میشه ، ممنونم
الهی شکر
خیلی خوشحالم که وارد فصل سوم از روزشمار تحول زندگی من شدم
عالیه عالی
رد پای من در روز شصت و یکم از روز شمار تحول زندگی من
الحمدالله رب العالمین
اللهم عجل الولیک الفرج
بنام تنها منبع قدرت جهان
سلام
من قبلاً وقتی میخواستم روی باورهایم کار کنم محصولات مختلفی را خریداری کرده بوده اما یوتوب گردی اینستاگرام فیلم ها تو لب تاب صحبت های تلفنی با دوستان همنشینی با دوستان یا وقتی میومدم خونه میگفتم باید دیگه مصمم بشم انجام بدم بعد دخترم گیر میداد میگفت بابا بیا بازی کنیم یا کارتون نگاه کنیم خلاصه نمیشد اما ته دلم از این شرایط از این همه ورودی های نامناسب ناراضی بودم در واقع اصلاً متعهد نبودم
گذشت تا برای یک مسافرت کاری 20 روزه به آسیای شرقی رفتم اما شرایط کاریم تغییر کرد و مجبور شدم برای یک مدتی بیشتر در اینجا بمانم به خدا الهام فرمود هوتن دیگه چی میخوای تمام ورودی های مخربت صفر شد دوستان،اشنایان،خواهر ،برادر، پدر مادر، همسر،فرزندان اهل تلویزیون نبودم و اینجا هم ایرانی بسیار کم است که بخواهم ارتباط بگیرم یعنی وردی هایم صفر صفر شد حتی تماسی تلفنی زیادی داشتم یا آشنایان یا دوستانی که شاید 6 ماه یک بار هم میدیدم صفر شد اگر هرکدام از این موارد های ورودی را یک در درنظر بگیریم در واقع تمام درها بسته شد و خودم هم در فیلم سریال بستم در یک ویلای بسیار آرام کوهستانی خدا فرمود دیگه بهونه ات چیه اینجا نشستی حقوق دلاری بالا میگیری غذا خورد خوراک هم که آماده است مزاحم هم نداری حالا کار کن شروع کردم به کار کردن یعنی فقط کارم همین بود بعد از یک ماه کار کردن یه سکه پول پیدا کردم گفتم خدایا این نشانه است همانطورکه استاد فرمودند گذشت و بعد از مدتی برام یک خدمتکار فرستادند که کارهایم را انجام دهد خدا گفت دیگ راحتتر از این چی میخوای بعد ظهر ها میرفتم باشگاه میومدم خونه و از طریق واتساپ با خانواده در ارتباط بودم گذشت من به طور ناخواسته در خانه یکی از دوستان بودم اتفاقی TV روشن کردم اینجا TVها یوتیوب دارند گفتم پیش این خارجی ها یه شجریان بزارم یه کم به خودم ببالم بعد یه کم که گوش کردم گفتم برم سراغ عباس منش TV فارسی هم نداشت عربی نوشتم عباس منش میدونید چه فایلی آمد زیر رو شدم.
قلبی که بسوی خدا باز شد
الله اکبر وقتی فایل نگاه کردم انگار آقای عباس منش کلا مخاطبش منم اصلا انگار این فایل برای من درست کردند اصلا احساس کردم زیر رو شدم انگار از یک واقعه ای خدا داره آگاهم میکنه بعد از دیدن فایل خدا الهام کرد یکسری گناه داری بیا تا زنده هستی توبه کن مسولیت اونها رو به عهده بگیر انجام دادم توبه ام را در دفتر نوشتم غسل هم کردم بعد فرمود هوتن قوانین کیهانی نیت تو را از اهدافت میدانند وقتی تو در ظاهر بنفع مردم کار انجام میدهی اما در واقع فقط فقط برای خودت است جهان میفهمد چون جهان در مسیر خیر نیکی است و این رفتار تو مغایرت دارد با قوانین کیهانی توبه کردم مجددا بعد با گریه ازش عذرخواهی میکردم گفتم خدایا تو چقدر خوبی قوانین چقدر خوبند بعد خدا فرمود تو نگران نباش در اینجا همه چیز به نفع تو رقم میخوره از همین اینجا هم میتونی مهاجرت کنی به آمریکا فقط همین مسیر ادامه بده وقتی خدا میفرمود همین مسیر ادامه بده دقیقا درک کردم که خدا از خودم بیشتر بیشتر میخواد که من موفق تر ثروتمندتر خوشبخت تر بشم انگار خدا یه معجون از عصاره های موفقیت خوشبختی سعادت میکس کرده و به من میگه بخور بعد گفت باید عیار ایمانت بالاتر بره ((چون من به طلا علاقه دارم معیار سنجش ایمان را عیار قرار دادم)) دوستان باورتون نمیشه خودم الان در حال اشک فراوان دارم مینویسم خدا به من فرمود اول اولویتت و آخر اولویتت فقط توحید گریه امان نمیده که بنویسم گفت هوتن درس اول توبه بود درس دوم خدا وقتی یک آرزو یا خواسته یا هدف یا حتی اعجازی برای کسی خلق میکند از اون خواسته ها و اهداف بنده هاشو خیلی بزرگتره فرمود یعنی اگه خواسته ها اهداف شما از نظر بزرگی درجه 10 باشند عظمت و بزرگی خدا لایتناهی است ببین خدا چقدر عظیمه بعد به من فرمود همه اینها که عرض کردم کنار .
من دو چیز در جهان عظیم خلق کردم گریه امان نمیده که بنویسم.
اول کیهان عظیم که غیر قابل تصور و تجسم از گستردگی و عظمت آن
دوم انسان عظیم پیچیده هوشمند با خواص پنجگانه حالا هوتن من از اینها بی نهایت عظیم تر هستم اینقدر گریه کردم آخه من تو ایران که بودم فقط کلامی میگفتم خدا در بزرگی عظمت بی مثل مانند است اما هیچ درکی نداشتم که اینجا خودش به من درس عظمت و بزرگی خودش عنایت کرد بعد از این درس متوجه شدم گوش راستم کم کم شروع به درد کرد عفونت کرد بعد گوش چپم طوری که کنار گوشهام ورم کرده بود وقتی غذا میخوردم صدای جویدن غذا میومد تو ذهنم گفتم خدایا اون درس دادن چی بود این درد گوشهام چیه دارم کر میشم گریه گریه امان نمیده که بنویسم گفت نگران نباش خوب میشه فقط صبور باش گفتم من درد دارم نمیشنوم دارم از درد میپیچم تو میگی صبور باش گفت میدونم باید درس صبر رو یاد بگیری چند تا قرص آنتی بیوتیک خوردم فایده نکرد که نکرد بعد رفتم قطره بتامتازون ریختم داخل گوش هام فایده نکرد گفت اینقدر ایندر اوندر نزن نگران نباش خوب میشه به شدت به شدت درد داشتم شیطان میگفت پسر کر میشی خدا گفت نترس من میگم خوب میشه یعنی خوب میشه گفت خودش خوب میشه اینا رو نریز تو گوش ات گذشت کم کم خوب شد اصلا یادم رفته بود برنامه گوش هامو بعد فرمود در صبر امید است ایمان است وقتی خدا میگه خوب میشه خدا به وعده هایش غالب است خلاصه درس صبر را هم یاد گرفتم بعد آمد درسهای ترفندهای شیطانی به من یاد داد گفت شیطان مثل یه رادیو دائما روشن میمونه فقط حرف میزنه دوستان وقتی اینا رو میشنیدم اصلا هم برام جالب بود هم عجیب خیلی میترسیدم خدا میگفت شیطان مثل یک بچه گربه ای میمونه که تو اونو نمیبینی و اون صدای سگ در میاره که تو بترسی چون نمیبینی فکر میکنی سگه اما وقتی واقف و آگاه بشی به ماهیت شیطان که یه بچه گربه است که چقدر هم ضعیف است اما صدای یه سگ گردن کلفت در میاره (اینجا خدا خار ذلیل بودن شیطان در مقابل ایمان بنده هایش مطرح میکنه) خدایا الله اکبر الله اکبر به من فرمود هر سوالی میخوای بپرس بخدا گریه نمیزاره بنویسم .
یه سوال که از اول عمرم تو ذهنم بود مربوط به قریضه ی در درونم بود (سوال کردم متاسفانه نمیتونم سوال مطرح کنم)عزیزان جوابی که گرفتم خیره کننده بود من برای جواب این سوال کلا تو دنیا تو در دیوار بودم جوابی بدست نیاوردم الله اکبر الله اکبر واقعا خداوند عقل کل ،دانای کل است اسکاویل شین خدا را با این عنوان میخواند که من هم دوست دارم این عنوان میگه:
خداوند« یگانه قدرت خرد لایتناهی است»
یعنی هم معنی چیزی مثل همون فرمایش استاد خدا تنها منبع قدرت جهان است بعد فرمود هوتن باید درس بخشنده بودن و بخشیدن دیگران را درک کنی نه فقط یاد بگیری ببخش وقتی میبخشی انگار پرونده را دادی دست یه وکیل بسیار زبده و اینجا خدا وکیل پرونده های بود که من اون افراد را بخشیدم و دیگه کاری نداشتم . میگفت وقتی نمیبخشی انگار رفتی کنار دهانهی آتشفشان فعال درحال فوران نشستی تا اون های که بهت بدی کردن یه روز از اونجا رد بشن و تو اون ها را هل بدی داخل آتش فشان اما قافل از این که خودت داری با گرمای شدید اون آتشفشان میسوزی اما حالیت نیست
اون افراد خیلی به من بعد کرده بودند و من بخشید مشون با جان دل بخشیدم متفاوت تر از قبل آگاهی درس بخشنده بودن بعد خدا فرمود اون های که میبخشی خدا اول آگاهشون میکنه که اشتباه کردی در قبال فلانی اگر پذیرفت توبه کرد هدایت شد که هیچ اما اگر نکرد خدا هدایت دیگه میکنه مثل همون رفتاری که با گوش های من انجام داد الله اکبر الله اکبر دوستان بعد از مدتی آگاه شدم یعنی خدا آگاهم کرد چند نفری که من با جان دل آنها را بخشیده بود و حتی گفتم خدایا من بخشیدم تو هم ببخش( چون یاد گوش درد خودم میافتادم) متوجه شدم یکی از اون افراد در بیمارستان بخش روانی ها بستری شده و یکی دیگه از انها هم به کار اجباری روفته گری رایگان برای شهرداری مشغوله و دوتا دیگه شون هم در شرایط نامناسبی هستند هزار الله اکبر قدرت بخشندگی را هم درک کردم البته من به هیچ عنوان حس خوشحالی نداشتم.
بعد خدا گفت حالا درس خیر نیکی را باید درک کنی گفت جنس جهان جنس خدا همه خیر نیکی است تو هم باید هم جنس واقعی اشرف مخلوقات بودن را دریابی تا با این جهان یکی شوی.
گفت چرا در راستای شغلت اون رفتار غیر خیر نیکی را در مقابل دیگران انجام دادی چرا؟
خدا فرمود باید همیشه شیب خیر نیکی در هر کاری به سمت طرف مقابل باشه فقط پول را در نظر نگیر شیب انسانیت ات باید به سمت دیگری باشد همیشه کمی بیشتر از وظیفه آن کار انجام بده تا جهان هم چندین برابر آن را به زندگی ات جاری کنه اما تو نکردی که هیچ ضرر هم به طرف زدی گفتم خدایا ببخش پیش خودم گفتم باز هم گوش درد گفت نه نگران نباش الله اکبر دوستان بعد از مدتی متوجه شدم بدنم حالت ویبره گرفته نه این که فیزیکی بلرزم از درون لرزش داشتم اما کسی چیزی از این لرزش متوجه نمیشود درونی بود.و هیچ انرژی در بدنم نداشتم دیگه مرگ را میدیدم هیچی نمی فهمیدم فقط متوجه شدم که بیمارستانم تو بیمارستان از رو تخت افتادم پایین آمدند من بلند کردند گذاشتند روی تخت گفتم خدایا چی میشه گفت نگران نباش صبور باش خوب میشی گفتم خدایا ببین حال اوضاع منو گریه گریه امان نمیده که بنویسم شیطان میگفت بدبخت خدا آورده اینجا انتقام گناه هایت را بگیرد گفتم خدا چی میگه گفت اون همون بچه گربه ای است که صدای سگ در میاره که تو بترسی که قبلاً درسش را گرفتی گفتم خدایا پس درس ترفندهای شیطانی برا همین روزا بوده گفت آره گفتم میخوای انتقام بگیری گفت مگه من
از زولیخا انتقام گرفتم الله اکبر گریه گریه امان نمیده بنویسم .
گفت پسر من بهلول نباش بزرگترین گناهکار تاریخ را بخشیدم
من نستوح را بخشیدم
حالا خدا بیاد از تو انتقام بگیرم وقتی خدا خودش قلب ات را بسوی خدا باز میکنه و تو را به توبه دعوت میکنه وحالا تو توبه کردی خدا بیاد از تو انتقام بگیره خدا تو را بخشیده خدا گفت تا الان کجا خوندی دیدی خدا بخشیده بعد انتقام گرفته خدا گفت اون های که مرگهای خاص عجیب داشتند فرصت توبه پیدا نکردند تو الان پاکی گفت نترس خوب میشی من میدونم تو چته بعد از مدتی خوب شدم انگار نه انگار من به این مسأله گرفتار شدم تو بیمارستان میگفتند تو خیلی مقاومی که تحمل کردی اما اونا از چیزی خبر نداشتند که ظاهر قضیه را میدیدند.
خدا خودش نجاتم داد بعد گفتم خدا سوال بپرسم گفت بپرس یعنی اینبار میخواستم یه سوال سخت چالش برانگیز بپرسم دیگه دوست تر شده بودم با خدا البته از نظر من چون خدا همه بنده هاشو دوست داره گفتم خدایا
حکمت این مثلث برمودا چیه عاقبت اونایی که تو مثلث برمودا ناپدید میشن چی میشه؟
گفت روایت اصحاب کهف یادته گفتم بله گفت بعد از 309 سال خدا آمد واقعیت اصحاب کهف آشکار کرد و به مردمان آن زمان این پیام را رساند که هرکس بدنبال خدا باشد هرکس روی خدا حساب باز کنه خدا اونا رو بلند آوازه میکنه و هرکس با خدا بجنگه عاقبتش معلومه مثل دقیانوس میشه و پیام روایت اصحاب کهف در قرآن کریم به عنوان یک داستان نمونه از ایمان و استقامت در برابر سختیها آمده است. این پیام اساساً در تاکید بر اهمیت ایمان و اخلاص به خداوند در هر شرایطی و تحت هرگونه فشار و تهدیدی استوار است.
خدا فرمود در برمودا ذهن انسان قادر به درک آن نیست.
اما انسان باید با تواضع، ایمان و استقامت به قضای طبیعی الهی توجه و تعمق کند، و به جستجوی راهحلهای ممکن برای حل مشکلات و معمایی چون مثلث برموداهای زندگی خودش که پدید میآید، بپردازد که مورد من مثلث برمودای زندگیم بود دوستان شاید شما هم در زندگی دیگران یا خودتان چنین مثلث های داشته باشید یا مواجه شده باشید باید به دنبال راه آن باشیم همان که استاد در دوره حل مسائل زندگی میگه که تمام مسائل در ذات خود یک راه حل آسان ساده و راحت دارند و در دل هر تضاد موهبتی نعمتی گنجی نهفته است
الله اکبر الله اکبر بعد خداوند فرمود درس بعدی درس صداقت صادق بودن و…. که اگه بخوابم بگم بسیار بسیار بسیار طولانی میشود بعد با یه آقای بنام آقا احسان دوست شدم که بسیار بسیار انسان شریفی بود گفت بیا خونه من با هم زندگی کنیم رفتم این دوستم آنقدر به من علاقه پیدا کرد که هرچیزی که برای خودش میخرید برای منم میگرفت در واقع دوتا میگرفت مثلا برای خودش خوب بگیره برای من معمولی نه جفت میگرفت اونم بهترین جنس بهترین برند مثلا ساعت جی شات جفت گرفته بود وقتی با خدای خودم خلوت میکردم کلی ازش خجالت میکشیدم و هنوز هم دارم روی خودم کار میکنم درآمدم چندین چندین برابر شده شرایط اقامت مهیا شده
مهمتر این که خیلی به خدا نزدیکتر شدم
اعتماد بنفس و عزت نفس ام بیشتر بیشتر شده
اعتمادم به خدا و قوانین بیشتر بیشتر شده
خیلی خیلی ترسهام ریخته دیگه میرم تو دل مشکلات.
عیار ایمانم بالا رفته انگار هرجا میرم خدا جلوتر از من پرچم توحیدی بودن منو تو اون مکان برافراشته میکنه
دیگران مهربانتر شدن با من از کسانی که انتظار ندارم هدیه دریافت میکنم
شیطان همون بچه گربه ای که صدای سگ در میاره حالا مثل سگ از ایمان من میترسه( اینو به جرات میگم)
ترس از خدا مانع ارتکاب از گناه ام نیست بلکه عشق به خدا و ارتباط نزدیک با او از گناه دورم میکند، زیرا میخواهم رضایت و دوستی خدا را حفظ کنم
دوستان تمام این وقایع در عرض 9ماه اتفاق افتاد و باید عرض کنم که خیلی از مسائل که بسیار خصوصی تر بود را نگفتم اما خیلی خیلی دوست دارم که یه روزی از این روایت یک کتاب بنویسم البته کاملتر از این و در سایت قرار بدم تا دیگران بهرمندتر شوند و خیلی دوست دارم کامل کامل این روایت را حداقل برای استاد تعریف کنم چون واقعا متعجب میشوند
یقین دارم این رویداد با تغییر و تحولی که در شما ایجاد میکند باعث گسترش جهان میشود
سلام دوست عزیز بسیار عالی نوشتی وچه قدر حال من با خوندن مطالب آموزنده ای که نوشتی خوب شد وبسیار درس گرفتم “توحید” بهترین چیزی بود که گرفتم البته من خودم تقریبا توحیدی شدم ولی در نوشته های تو راه توحیدی شدن برام روشن شد خداروشکر میکنم بخاطر استاد عزیز عباس منش ودوستان هم فرکانسی خودم در این سایت
سلام
وقت بخیر
از نظر توجه شما سپاسگزارم امیدوارم که عصاره و درون مایه این رویداد بنده که توحید است آنچنان در زندگی شما گستردگی ایجاد کند که شاه نشین قلب مدار توحید باشید و از وحدت و انسجام در توحید ملوکیت مدار ثروت را کسب کنید تا آن حد که تمام انسانها متحد شوند در خیر رساندن به شما
سلام بر شما
سپاس فراوان بابت قلم فوق العاده زیبا و پر از محتوا و اموزه و بهتون تبریک میگم بابت این همه حس خوب و الهامات الهی که خواننده رو هم تحت تاثیر قرار میدهد که چقدر خدا نزدیک است و هر لحظه به طور واضح و روشن می توان درکش کرد که به شرط ایمان می توان از این موهبت بهره مند شد واقعا لذت بردم که در درک خداوند اینهمه پیشرفت عالی داشتین این متن رو سیو کردم تا همیشه بخونم و درس و الهام بگیرم اما دوست دارم از شما بپرسم روش تمرینهاتون و اینکه چطور و چگونه روی خودتون کار میکنید از کجا شروع کنم و چطور پیش برم که بتونم به این قدرت درکش برسم و چطور در توحید پیشرفت کنم ممنون میشم راهنماییهایی از طرف شما در پیشرفت این مسیر داشته باشم
باز هم بابت این متن زیبا و پر از درس سپاسگزارم
سلام
سرکار خانم بهزادپور
سپاس از توجه شما میدونی من خیلی خیلی تو در دیوار بودم کارهای اشتباه گناهای انجام دادم که باورش سخته
اما توی زمانهای که دراین شرایط در دیوار بودم توکل به خدا را داشتم یه کارو خیلی خوب انجام میدادم اینکه قبل هرکاری میومدم با خدا یه نشست یه جلسه دونفره میزاشتم (من متخصص زخم و استومی هستم) مثلا میخواستم برم تو مرکز معلولین رایگان ویزیت کنم قبل از این که برم کانون شروع کنم میگفتم خدایا اگه من میدونم که حاصل جمع یک با یک میشه دو از عقل من نیست از برکت و قدرت توئه پس ببین من چقدر ضعیف و نیازمندم پس من برای فعالیتم در اینجا روی تو حساب میکنم بعد از مدتی که توی این کانون مشغول بودم یعنی با ماشین میرفتم بیماران ضایع نخاعی ویزیت میکردم(یک درصد هم فکر نکن که این عمل رایگانم دلیل باشه) بعد یه روز خدا فرمود هوتن دیگه نرو کانون برات مناسب نیست داره برات دردسر درست میکنه البته قبل الهام این قضیه را حس کرده بودم بعد دیگه قطع ارتباط کردم با کانون اما اما نکته طلایی اینجاست که من میومدم روی این قضیه رمز میزاشتم دست رمز کانون یعنی خدایا این صفر تا صد خیر برکت تو به دست تو بود که من از اینجا تجربه کردم بعد در دفتری این دست رمزها رو یاداشت میکردم (دست رمز کانون) بعد مثلا یه مساله در زندگی ام پیش میومد میگفتم خدایا من از تو یه مدرک دارم که تو خیر خواه منی تو از خودم بهتر میخواهی که من موفق شوم و اون(دست رمز کانون) خدایا یادتان چطور دست منو گرفتی من که حالیم نبود من که به اندازه حاصل جمع دوتا عدد ساده رو نمیدونم و به تو گفتم تو بودی دستمو گرفتی تو بودی از ظاهر باطن تمام ادمهای اونجا خبر داشتی من که این توانایی نداشتم من که حالیم نبود من کار خودمو انجام میدادم پس الان هم کار توئه اینم مدرکش( دست رمز کانون البته این دست رمزها خیلی زیادن یه سری هاشون واقعا واقعا فوق طلایی هستند و خارج از درک) خلاصه این یک راه طلایی منه که هنوز هم ادامه داره اما به این مساله توجه فوکوس لیزری داشته باش که اگه در تنگنا قرار بگیری و قلبت بیوی خدا باز بشه این شرایط برات حاصل میشه یعنی در موقعیتی قرار بگیری که فقط خدا را ببینی نه این که ادا در بیاری خدا میفهمه یعنی مثلا دقیقا در واقعیت این باشه که فقط تو وخدا و دنیا باشه دیگران باشن اما اونقدر تو قلب خدا جای گرفتی که هیچکس هیچ چیزو دیگه ای نمیبینی و این شرایط در تنگنا قرار گرفتن من در ترک محل امن زندگی ام بود یعنی دیگه نمیخواستم از ساحل دور دستهای دریا را نگاه کنم و رفتم تو دل دور دستها اگه میخوای بیشتر درک کنی بیشتر لمس کنی (( کتاب “انسان در جستجوی معنا” نوشتهٔ ویکتور فرانکل Man’s Search for Meaning) یکی از آثار برجستهای است که به مسئله معنای زندگی پرداخته است. این کتاب شرح تجربههای شخصی فرانکل بهعنوان یک زندانی در اردوگاههای کار اجباری نازیها و همچنین نظریهٔ او دربارهٔ معناجویی انسانها است.فرانکل که یک روانپزشک اتریشی بود، در این کتاب از رویکرد خود به نام “لوگوتراپی” (معنا درمانی) صحبت میکند که به افراد کمک میکند در مواجهه با درد و رنج، معنایی برای زندگی خود پیدا کنند. این کتاب نشان میدهد که حتی در سختترین شرایط نیز، یافتن معنا میتواند به انسان کمک کند که ادامه دهد.)) این شخص در تنگنای شدید بود
برو زندگینامه نستوح در قران هم به ان اشاره شده مطالعه بفرما زندگی نامه اپرا وینفری و لویی ال هی
این افراد در شرایط فوق سخت بودند که دیگران اگه جای اینها بودند مسیر پایان زندگی را انتخاب میکردند نکته مهم اینه که قبل از شروع مطالعه این کتابها آگاهانه به خودت بگو خدایا من هدفم از مطالعه این کتابها نزدیکتر شدن به تو است من میخوام با تو زندگی کنم و یه چیز بسیار بسیار مهم در یک خلوت الهی با خدا صحبت کن بگو خدایا من این راه روش هوتن خوندم این راه روش هوتن با تو بود (نسخه من برای با تو بودن چیه نشون بده) یادت باشه این جمله را هر روز بنویس یا بهتر از اون با صدای خودت ضبط کن و گوش کن و موقعی که میخوای صدای خودتو ضبط کنی با حس نیاز ضبط کن چون ذهنت اینو حس میکنه و بعد از این هر رخدادی برات پیش امد چه خوب چه بد بگو خدایا این از برکت توحید این رخداد داره میگه من دارم به تو نزدیکتر میشم پس میشه و تمام حوادث پیش رویت را به این قضیه ربط بده و ثبت شان کن
یقین کامل دارم که برات مفیده چون من ننوشتم خالق اون دست روزها نوشت وامیدوارم بینهایت دست رمز تولید کنی
همیشه شادتر سالمتر ،سعادتمند تر ،خوشبخت تر موفق تر ،عاقبت بخیر تر ثروتمندتر و توحیدی ترین خودت باشی
سلام و درود اقای هوتن و سپاس از پاسخ بینهایت عالی و تاثیر گزاررررررر
بابت پاسخ زیبایی که زحمت کشیدید و برام گذاشتید زبانم قاصر است از بیان احساسم فقط فقط از اول تا اخر متن رو اشک ریختم و سپاسگزار خداوندی شدم که از زبان جناب هوتن با من سخن می گوید
میدونم که سرتون شلوغ است اما خواهشی دارم بابت تولید رمز واضحتر برام شرح بدید و اگر امکان داشت و مزاحمتی ندارد باز هم از تمرینات تاثیر گذارتون برام زحمت بکشید البته اگر شرایط وقتیتون اجازه میداد .
بینهایت سپاسگزارم از پاسخگوییتون و متن زیبا و فوق العاده موثر ، براتون ارزوی پیشرفت روزافزون در این مسیر الهی را دارم.
بنام یگانه قدرت خرد لایتناهی
سلام بانوی توحیدی
عرض سلام و سپاس فراوان خدمت جناب عباسمش
عطشی که برای توحید دارید و تمایل شدیدی که برای طی کردن سریع مسیر تکامل در شما وجود دارد، نشان میدهد که در حال درک عمیقتری از قوانین جهان هستید. این قوانین مانند یک نیروی کنترلکننده عمل میکنند. مثل پلیسی که در تعقیب یک متهم ابتدا هشدار ایست میدهد و در صورت بیتوجهی اقدام میکند. البته منظورم این نیست که شما اشتباهی مرتکب شدهاید؛ این بخشی از مسیر زندگی انسانهاست. گاهی متوجه نمیشویم که اساس واقعی خوشبختی، سعادت، ثروت و سلامتی فقط در درک قوانین کیهانی نهفته است. در نهایت، باید به اصل و ذات خودمان برگردیم.
به هیچ وجه تصادفی نیست که اشرف مخلوقات نامیده شدهایم، یا اینکه خداوند شیطان را بهخاطر ما دور کرد. بیدلیل نیست که به مقربین دستور سجده به انسان داده شد، و خلیفه و نماینده خداوند روی زمین هستیم. تمام نعمات بهترین و لوکسترین نسخههای خودشان برای انسان فراهم شدهاند.
شاید فکر کنی که “حمیده بهزاد پور” هستی، اما در حقیقت تو بخشی از نیروی کل هستی که در آغوش آن قرار داری. تو خدای زندگی خودت روی این زمین هستی و باید بر اصل توحید زندگی کنی. حالا که در این مسیر قرار گرفتهای، روزی فرا میرسد که آنقدر رشد کردهای و تغییر یافتهای که دیگر هیچ شباهتی به “حمیده” قبلی نداری.
اجازه بده برای توضیح مفهوم “دست رمزها” از یک مثال متفاوت و جذابتر استفاده کنم.
تصور کن که یک معمار برجسته در حال ساختن یک بنای عظیم و پیچیده است. هر قسمت از این بنا، یک نماد و معنای خاص دارد. مثلاً وقتی به مرحله ساخت گنبد اصلی میرسد، این بخش را “قلب آسمان” مینامد. این اسم تنها برای او و تیمش معنای عمیق دارد و نمادی است از نقطه اوج پروژه. هر بار که به این اسم اشاره میشود، همه میدانند که این لحظهای بسیار مهم و حیاتی در ساخت بناست، لحظهای که تمام کارهای قبل را به هم متصل میکند و زیبایی و عظمت نهایی را شکل میدهد.
در زندگی من هم همینطور است. برای هر موضوعی که بخدا توکل میکنم و موفق میشوم حالا این تفاق مهم مثل یک بخش اساسی از بنای زندگیام است، و من برای هر کدام یک اسم رمز خاص انتخاب میکنم. این اسم رمز فقط بین من و خداست، مثل سورههای “یس” و “الم” در قرآن که نشانههای عمیق ارتباط میان خدا و پیامبر بودند. این اسم رمزها در حقیقت پیوندی عمیقتر بین من و پروردگارم ایجاد میکنند، و معنایی فراتر از ظاهر ماجرا دارند. و من در شکر گذاری هایم وقتی میگویم خدایا سپاسگذارم بخاطر دست رمز قلب آسمان یعنی همون رخداد بنای عظیم و پیچیده
حالا مثال حقیقی از خودم
، من یه بار نیاز داشتم از برادرم کمک بگیرم قبلش تصمیم گرفتم با خدا یه نشست دو نفره بزارم و باهاش صحبت کنم. به خدا گفتم: “خدایا، من که نمیدونم این کار خوبه یا بد. تو که بهتر از من میدونی. اگه صلاح میدونی، یه نشونه بهم بده که بتونم از برادرم کمک بگیرم.”
گفتم نشونهام موش باشه. یعنی اگه موش دیدم، یعنی OK و میتونم با برادرم صحبت کنم. تو پارک داشتم قدم میزدم و دنبال نشونهام بودم. هیچ نشونهای نبود و منم گفتم: “خدایا، خودت کمک کن.”
ناگهان، از کنار یه بوته شمشاد رد شدم و دیدم یه تار عنکبوت بزرگ نظر منو جلب کرد. خم شدم تا خوب نگاه کنم. بعد، زیر همون بوته یه سوراخ بزرگ موش دیدم و خود موش هم اونجا بود. این شد نشونهام!
حالا توی شکر گذاری هایم میگه خدایا سپاسگذارم بخاطر دین رمز موش و من در واقع دارم با ذکر این اسم دست رمز موش یعنی خدایا این دستان تو بود منو در واقعه نشانه موش موفق کرد و اعتباری هم متعلق به تو است .
با دیدن نشانه موش همونجا توی پارک سجده شکر کردم چون فهمیدم که خداوند به من نشونه داده که میتونم از برادرم کمک بگیرم. یعنی حمایتت میکنم
اینجا بود که شیطان شروع کرد به وراجی کردن: “نکن، همه دارن نگاه میکنن، زشته، خجالت داره، میگن این خارجیه دیونه اس!” منم گفتم: “شیطان، هر چی بیشتر زر بزنی، منم سجدهام رو طولانیتر میکنم.” گفتم: “این خدایی که نفس و وجودم از اونه، خیلی بیشتر از یه سجده لایق سپاسه.”
“رعیت باید جلوی اربابش خم بشه و منم دارم همین کارو میکنم. هر وقت تو خفه شدی، منم بلند میشم!” بعد رو به خدا کردم و گفتم: “خدایا، شکرت که بهم اجازه میدی یه بنده کوچیکی مثل من، جلوی عظمت و بزرگی چون تو سر به سجده بذاره.”
“خدایا، من هیچوقت خجالت نمیکشم که جلوی تو سجده کنم؛ هر جا که باشم، این کارو میکنم
حالا مثالا میخوام بابت یه موضوع دیگه ای از خدا کمک بگیرم و توکل کنم میگم خدایا دست رمز موش یادته این مدرک(رمز موش) است که من از تو دارم که چه جوری من روی تو حساب کردم و تو هدایت و کمکم فرمودی پس الان هم از تو تقاضا دارم هدایتم کنی میدونی که خدایا من هیچی حالم نیست من هیچی نمیفهمم در واقع من در مقابل تو یه کر کور لال ام.
کل داستان این بود یعنی خدا رو هر بار که بهت کمک کرده بزرگش کن خودتو کوچیک کن و موفقیت خودتو اعتبار بخشی کنی به خدا بگو یادته دفعه قبل چه جوری دستمو گرفتی.
بعد این رمزها رو تو گوشیت save داشته باش بعد هر روز از بابت اینها سپاسگزاری کن یعنی این میشه جز زندگیت اونوقت دیگه خودش هدایتت میکنه
ببین هررررررررررررر چقدر به خدا دلی نزدیک بشی همونقدر خدا بزرگت میکنه میبینی جلو غیر خداها که چنان پرچم عزت تو رو جلو اون بالا میبره که خودت گریه ات میگیره انگار خدا طرف مامور کرده به تو احترام بزاره
ببین مسیر تکاملی است حالا یه بار یه موضوعی را با همین روش امتحان کن اگه دوست داشتی برام بنویس تا بدونم خدا چه تاجی سرت گذاشته
هرجا هستی هر کسی هستی در کنار هر عزیز یا عزیزانی هستی به هر جا رسیدی فقط با خدا زندگی کن برات همه چیز همه کس میشه برات پارتی میشه برات نفوذی میشه
لازم نیست کسی هم بدونه
سلام وقتتون بخیر
سپاس فراوان از شما آقای هوتن دانشجوی موفق و ممتاز دانشگاه الهی
قبل از تشکر، تبریک فراوان دارم و تحسین میکنم که اینقدر پیشرفت در درک خدای بزرگ دارید که به همچین موهبتی دست پیدا کردید، خیلی راحت و زلال با خدا گفتگو و مشورت میکنید وازش کمک میگیرید ، ازتون نهایت تشکر و قدردانی را دارم که با ارامش توحیدی که در وجودتون حریان داره برام نحوه مشورت کردن با خدا و رمز گذاری را شرح دادین خدا میدونه و شاهده که از لحظه خواندن پاسخی که برام زحمت کشیدید فقط اشک ریختم که خدای بزرگ و مهربان چقدر واضح داره از طریق این کامنتهای زیبا و قلم رسای اقای هوتن با من صحبت میکنه و راهنمایی و هدایتم میکنه. به خودم گفتم حمیده چقدر ارزشمندی که در مسیر زیبای توحیدی افتادی و خدا چقدر ظریف هدایتت کرد به سمت این متن پر از درس ، از کلمه کلمه اش لذت برم و ارامش مضاعفی در وجود و قلبم ایجاد شد و همون لحظه با خدا رمز گذاری را شروع کردم امیدوارم که نشانه ها رو براحتی ببینم و در مسیر پیشرفت کنم.
حتما به محض اینکه نشانه هایم رو دریافت کنم براتون شرح میدم که چقدر عالی مددی از طرف خدا شدید که منم بتونم رمز تعیین کنم و مدرک معتبر داشته باشم از گفتگوهایم با خدا.
از خدای بزرگ هم سپاسگزارم که من رو هدایت کرد به سمت کامنت زیبا و پر محتوای شما و از شما هم سپاسگزارم که با صبوری و دست و دلبازی من رو راهنمایی کردید.
موفق و پاینده در مسیر توحیدی باشید.
سلام هم فرکانسی عزیز
یکی از هدایای الهی که در زندگی ام تجربه نموده ام را میخواستم با شما به اشتراک بزارم
مثلاً شما در نظر بگیر بابت یک مطلبی که از خدا کمک خواستی و
دوست داری که خدا تو را هدایت کنه در این موقع
در ذهنت یه خبر خوشی بابت یه موضوعی میاد یه نوید داده میشه مثلاً میگه امشب یا چند روز دیگه قراره مثلاً یه اتفاق خیلی عالی یا خبر عالی بابت اون موضوع بهت برسه
از این خبرخیلی خوشحال میشی که خداوند این خبرو بهت داده و بیصبرانه منتظر میشی
و زمانش که فرا میرسه میبینی اتفاقی نمیافته قولی که خدا داده بود اتفاق نیفتاد
و تو طبعا میگی چرا اینجوری شد شاید برای اولین بار زیاد اهمیت نداشته باشه اما وقتی میبینی داره تکرا،تکرار میشه میگی چرا پس خدا به وعدهاش عمل نکرد شاید من گناهکارم شاید من خطاکارم
شاید من نالایقم شاید من ارزش این هدیه یا این اتفاق یا این خبرو ندارم
وقتی انتظارت بر اورده نمیشه دلسرد میشی ناراحت میشی حس بد= اتفاق بد بعدوقتی چندین بار که این اتفاق به عناوین مختلف تکرار میشه
اینجا تو رابطه ات با خدا کمرنگتر میشه و به خودت لیبل گناهکار بودن میزنی و ناامیدتر میشی ایمانت کمرنگتر میشه عیار ایمانت میاد پایین
و البته داخل پرانتز هم بگم که از چندین بار که این وعده ها بهت داده میشه میبینی یکیش اتفاق میوفته که این روند طبیعی زندگی ات که خدا خواسته
و نکته طلایی اینجا ست اون پیام از جانب خدا نبوده اون شیطان بوده بله به طوری این پیام به تو میده که وقتی ناشی باشی نمیتونی بفهمی این پیام رحمانیه یا شیطانیه
و در اینجا شیطان اون نتیجه که میخواسته را بگیره گرفته تونسته نفوذ کنه در تو رابطه تو رو با خدا کمرنگ کنه
در واقع اینجا شیطان میاد این خبرو این وعده رو این نویدو از زبان خدا به تو میده وقتی اتفاق نمیافته همون شیطان حس شک و تردید نسبت به خداوند بهت میده و در واقع اینجا شیطان
از کارش نتیجه رو گرفته یعنی موفق عمل کرده و خوشحاله و میاد این برنامه رو تکرار و تکرار و تکرار میکنه برات
این یکی از راههای بسیار پیچیده فریبانه شیطانه که بندرت انسانها آگاه اند به اون که از این طریق به انسانها نفوذ پیدا میکنه من خودم دهها ، دهها بار بار از این مسیر آسیب دیدم تا خداوند بهم الهام کرد این ترفند شیطانه که به این صورت عمل میکنه
راه حل:
حالا شما در اینجور مواقع باید این اقدام انجام بدی هر وقت هروقت هر وقت هرخبر خوب هر نوید خوب هر چیز خوشحال کننده تو ذهنت میاد که قرار در اینده برات اتفاق بیوفته حالا اینده منظورم یک ساعت بعد یا یه روز یا هفته ها بسته به اون موضوع تو داره که خودت میدونی بهت رسید
اولین جمله ای که میگی اینه: (اگر هم بنویسی چه بهتر)
بگو خدایا من میدونم تو با بینهایت دستانت از بینهایت راه ها و روش ها به من خیر میرسونی حتی با ((دست دشمنم شیطان)) اینجا شیطان میفهمه که تو داری آگاهانه عمل میکنی به یه اگاهی رسیدی که داری این جمله را میگی
اون وقت صبر کن تا اون موعدی که بهت وعده داده شده برسه اگه نتیجه مثبت بود بگو خدایا شکرت اگه نه پوچ بود بدون شیطان بوده و بگو شیطان حنای تو دیگه رنگی نداره پیش من چون از طریق خداوند آگاه شدم
اجازه بده برای درک عمیق تر یه داستان واقعی از همین ترفند شیطانی که برای خود من شیطان پیاده کرده برات روایت کنم.
یه بار من در شرایط بسیار بسیار سختی بودم در یک کشور استوایی و منتظر بودم تا این شرایط فعلی من تغییر پیدا کنه یه خبر اومد تو ذهنم که خدا تو رو بخشیده و میخواد نشون بده که تو رو بخشیده
میخواد تورو بفرسته بری کربلا تا امام حسینو ببینی و اونجا کاملاً تو رو ببخشه و توبه تو رو بپذیره من خوشحال شدم
من خودمو کاملاً آماده کرده بودم برای رفتن این سفر این سفر تنها یه سفر رفتن نبود رهایی از یه شرایط بسیار سخت بود برای من
خدا (شیطان )بهم گفتش که میخوای 17 روز دیگه بری خونه(بخاطر شرایط Immigration و ویزا گفته بود 17 روز) گفتم آره دوست دارم برم خونه بعد از اونجام برم کربلا خیلی خوشحال شدم
اومدم تقویمو نگاه کردم دیدم 17 روز دیگه اربعین گذاشته
بعد گفتم خدایا 17 روز دیگه اربعین گذشته که رد شده اربعین که خدا گفت(شیطان) برای تو یه معجزه پیش میاد تو به موقع میرسی نگران نباش (فقط در نظر داشته باش ببین از چه طریق شیطان داره نفوذ میکنه از طریق مذهب اعتقادات)
خلاصه من منتظر شدم موعد رسید اما خبری از رفتن به کربلا نشد
من برای خدا قاطی کردم گفتم چرا وعده میدی چرا دروغ میگی چرا کاری که نمیتونی انجام بدی وعدشو میدی
تو خدایی از این کار از تو بعیده
این مسائل چندین بار به نحوهای مختلف در زندگیم تکرار شد
اما شک کرده بودم گفتم خدا دروغ نمیگه خدا خلف وعده نمیکنه یه چیزی هست من نمیدونم
گفتم خدایا حالیم کن بفهمونم چیه قضیه تو دروغگو نیستی تو خلف وعده نمیکنی تو دست میگیری تو مچ نمیگیری تو آبرو میخری آبرو نمیبری تو رسوا نمیکنی تو سرکار نمیزاری
تو جنست خیرخواهیه تو جنست اینه که تنها منبع خیر جهانی نه تنها دروغگوی جهان پس یه چیزی هست من نمیدونم
راه نشونم بده حالیم کن
تا اینکه یه روزی که تو خواب بیداری بودم
بهم گفت بیا یه درس بزرگیبهت بدم
درس ترفندهای شیطان
خدا فرمود هر وقت یه خبر خوب تو ذهنت اومد که میخواد یه اتفاق خوب بیفته قراره چند روز دیگه یه شب دیگه چند ساعتی اتفاق بیفته و مرتبط با اون مسئله زندگی تو است
فورا اینو بگو بگو خدایا من میدونم تو خبرهای خوب و اتفاقات خوب را با بینهایت دستانت به من میرسونی حتی با دست شیطان ات
بعد اگه اون اتفاق افتاد بگو خدایا شکرت اگه اتفاق نیفتاد بدون دست شیطان تو کاره کلی گریه کردم که این همه بخدا بدبیرا گفتم کلی خجالت کشیدم اماخدا اصلا به روی خودش نیاورد نفهمی منو میدونی خدا وایستاد تا من طعم فریب شیطان بچشم حالیم بشه بعد بیا درسشو بهم بده که بهتر درسو بفهمم یعنی اگر شیطان این نیرنگ اجرا نمیکرد من درسو حالیم نمیشد مثلا در نظر بگیر خدا بیاد بگه بیا بهت درس ترفندهای شیطانی بدم من میگفتم چی ترفند های شیطانی چیه مثل این میمونه که یکی 4عمل اصلی ریاضی بلد نیست اونوقت بیای بهش ریاضی محض یاد بدی
خلاصه گفتم اینو به اشتراک بزارم که اگاه بشی اینو تو زندگیت پیاده کن دوست داشتی نتیجه شو تو سایت به اشتراک بزار خواستی برا من هم بفرست که از این نتیجه بیشتر سپاسگذار خداوند باشم
هرچی هستم هرکی هستم هرچی دارم هیچی نیستم مگر به اعتبار خدا
سلام آقای هوتن ، هم فرکانسی توحیدی
چقدر از بابت این پاسخ نابتون تشکر میکنم دقیقا چند روزی بود که این حس نالایقی ام داشت در ذهنم پر رنگ پررنگتر میشه البته از زمانی که شما زحمت پاسخ سوال من در باره دست رمزها کشیدید منم شروع کردم در مورد 4 سوال که ایا مسیرم درسته یا اینکار رو انجام بدم یا اینکه اگر اینکار رو تو راضی هستی نشونه ات رو برام به وضوح سر راهم بگذار اما بدون هیچ گونه نشونه ای ، حتی بهش گفتم خدایا میدونم که من به اندازه اقای هوتن تو رو درک نکردم که بتونم الهامات قلبی رو تحربه کنم و راحت بفهمم حداقل نشونه ها رو سر راهم بزار ، اما چون نشونه ای هم نمیدیدم همش احساس بد داشتم که نکنه خدا نمی خواد حواب سوالاتم رو بده و یا اینکه باید خیلی خیلی از لحاظ توحیدی پیشرفت کنم من نمیتونم دریافت داشته باشم .
چقدر جواب خوبی بود که خدا از قلم شما و از طریق شما خواست که من رو راهنمایی وارشاد کنه چقدر خوشحالللل شدم که منم برای خدا ارزشمندم دو ست داره باهاش حرف بزنم وگفتگو داشته باشم.
سپاس فراوان دارم ، باورتون نمیشه که الان کاملا با قبل از دریافت این پیامتون تغییر کردم، احساسم خوبه، امیدوارتر شدم، انشااله بازم اینگونه پیامها رو دریافت کنم که مطمئن بشم مسیرم درسته.
امیدوارم هر لحظه پیشرفت درمسیر توحیدی داشته باشید و آرامش توحیدی در وجود و زندگیتون جاری باشه.
به نام خداوند هدایتگرم
سلام خدمت شما هوتن عزیز
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم با کامنت شما
من هم با خوندن هر خط از کامنت شما اشک ریختم
دقیقاً فرکانس ناب شما رو دریافت کردم احساسم دگرگون شد ممنونم ازتون که تجربه زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
الان که فکر میکنم من هم از زمانی که به خودم تعهد دادم که ورودی هام رو کنترل کنم ،جهان رو زیباتر میبینم الان با برخود با تضادها بیشتر به خودم تلنگر میزنم که چه درسی باید بگیرم
راه تکاملی رسیدن به توحید رو خیلی زیبا بیان کردین امیدوارم من هم بتونم با گذاشتن کامنت از اون چیزی که از درونم سرچشمه میگیره بتونم به بچه های سایت کمک کنم که ایمانشون قویتر بشه
استاد عزیزم به خودم تعهد دادم که هرروز ورودی هام رو کنترل کنم
از صبح که بیدار میشم از تمرین ستاره قطبی شروع میکنم و بعد روزشمار تحول و بعد هم دوره های رو که تهیه کردم کار میکنم و بعد خوندن کامنت بچه ها شده سرگرمی تمام روزم شاید بیشتر از 8و9ساعت درروز من توی سایت هستم و دوره گوش میدم
خدای مهربونم سپاسگزارم برای اینکه من رو به این مسیر زیبا و رویایی هدایت کردی
استاد عزیزم شما تو این روزها بعد از خدا شدید بهترین دوست من
مریم عزیزم واقعا لذت میبرم از اینکه شما چقدر عالی به قوانین عمل میکنید
استاد و مریم عزیزم عاشقانه دوستون دارم و ازتون سپاسگزارم که دستی شدید از دستان خداوند برای هدایت من
شکر شکر شکر خدای خوبم
آقا هوتن عزیز ممنونم ازتون به خاطر این احساس فوقالعاده که با ما به اشتراک گذاشتید
در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید
به نام خالق زیبایی ها
” روز 61 ام سفرنامه”
قانون میگه تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء
حاصل فرکانس ها و کانون توجه خودمونه
میتونیم با کنترل افکار و ورودی های ذهنمون
جنس اتفاقات زندگیمون رو تغییر بدیم
اتفاقایی میوفتن در جهت رشدمون وقتی جهان تعهد مارو ببینه کمکت میکنه
برای من یه سری افراد از زندگیم حذف شدن
افرادی که دیگه هم فرکانس من نبودن با وجود اینکه یه روز اگه حرف نمیزدیم شاکی میشدیم ولی
جهان وقتی ببینه که دیگه هم مدار نیستین جدا میکنه غربال میکنه و اون آدما از مدار من خارج شدن
خداروشکر میکنم زندگیم خیلی بهتر شد
خدا به شکل کسب و کار وارد زندگیم شد خودش مشتری شد برام همه چیز به راحتی برامون جور میشد و میدیدم وقتی کاری رو رو خودش هدایت
میکنه پشتت میمونه و همه چیز رو فراهم میکنه صفر تا صدش
خدایا شکر بابت آزادی زمانی که دارم
خدایا شکر بابت در آمدی که دارم
خدایا شکر بابت هدایتت و وجودت توی زندگیم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم
امروز 29 اسفند ماه 1402 و حدود 10 ساعت دیگه وارد سال 1403 میشیم
خداوند رو شاکرم به خاطر تمام نعمتهایی که بهم داده و خداوند رو شاکرم بابت اینکه در این سال با شما آشنا شدم
انشاالله قراره قدم اول 12 قدم رو تهیه کنم
از خدا میخوام کمک کنه و خودش منو هدایت کنه
امسال سال تغییرباورهای محدود کننده ام باشه
امسال سال رشد و پیشرفتم در هر زمینه ای باشه
خدایا کمکم کن
امسال سال اهمیت دادن به خودم باشه …
به امید تو که هیچ قدرتی بالاتر از تو نیست