قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن - صفحه 56 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-27 13:59:052024-06-27 06:23:53قدم هایی عملی برای کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی وهمه همراهان راه خوشبختی .دوستان عزیز برنده تبریک صمیمانه مرا پذیرا باشید .و از همه دوستان هم بابت دیدگاهای عالی سپاسگذارم .شاد و سلامت در پناه ایزد منان .
با سلام خدمت شما دوستان و استاد عزیز
خیلی فکر کردم که این نظر رو بدم یا نه ولی گفتم بهتره که بگم:
من داشتم این فایل استاد رو گوش میکردم و توجه میکردم که ایشون چی میگن تا این که رسید به جایی که گفتن: من اونموقع ها دلم میخواستم سمینار برگذار کنم و خیلی دورم شلوغ باشه اما بعد از این که از این قضیه سیراب شدم این خواسته به وجود امد که فقط میخوام تنها باشم……… و انقدر شلوغ شد دورم که دیگر نمیخواستم هیچ کس رو ببینم .هیچ کس رو.
وقتی این رو از استاد شنیدم احساس کردم که ایشون یک حالت زدگی از اون چیزی که یک زمانی هدفشون بوده پیدا کردن ( یعنی چیزی رو میخواستن که قبلا دقیقا عکسش رو میخواستن)
و دلیل این تضاد و دلزدگی از هدف چیست ( مگر نه این که اگر یه چیز خواسته درونی انسان باشد هیچ گاه از داشتن اون خسته نمیشه و همواره میخواد که اون رو در ابعاد بزرگتری داشته باشه پس چرا …؟؟؟)
ممنونم که به سوال من پاسخ میدهید
جواب در خود همین فایل هست .ما بعنوان انسان به درونگرایی و برونگرایی خویش نمیچسبیم .گاه توجه به خدا را در برونگرایی حس میکنیم گاه در درون گرایی و ایندو از این لحاظ همراستاهستند
سلام دوست عزیز
استاد در یکی از فایل ها گفتند که زمانی آرزو داشتند به شهرت برسند و مشهور بودن و معروف بودن خیلی براشون مهم بود ، چرا که اون زمان به خیلی چیزهای دیگه نرسیده بودند و فکر میکردند مشهور بودن خواسته خیلی مهمیه ولی وقتی شهرت فراوان پیدا کردند دیدند همین شناخته شدن بین مردم از خیلی جهات محدودشون میکنه و اجازه نمیده از ابعاد دیگر زندگی لذت ببرند ، حتی گاهی با عینک آفتابی بیرون میرفتند که کمتر شناخته بشوند ، بهر حال میل به آزادی و آزاد زیستن در درون هر انسانی وجود داره و ما هر چیزی را که آزادی مون را محدود کنه دوست نداریم ، شاید براتون پیش آمده باشه که برای هواخوری و بازسازی روحیه تون به پارک میرید و روی نیمکت می نشینید و درست در لحظه ای که دارید از طبیعت لذت میبرید و میخواهید به آرامش برسید ، کسی میاد کنار شما می نشینه و شروع به صحبت میکنه واقعا اون لحظه چه حسی بهتون دست میده ، از اینکه شخصی حریم خصوصی و آرامش شما را از بین برده عصبانی میشید حالا فکرش را بکنید میلیون آدم شما را بشناسند و دوستتون داشته باشند و شما جرأت نکنی به پارک یا هرجای دیگری بری ، دقیقا انگار دیگه مال خودتون نیستید در حالیکه انسان باید اول مال خودش باشه بعد دیگران
در مورد هدف که گفتید ، ببینید همه ما اهداف و خواسته هایی داریم که برای رسیدن به اونها باور می سازیم و در مسیرشون حرکت میکنیم اما هیچکس دقیقا نمی دونه که بعد از رسیدن به خواسته ش چه حسی داره ، چقدر از خواسته ش راضیه یا ناراضی و برای همینه که خواسته های بعدی شکل میگیرند ، استاد در جلسه اول دوره دستیابی به رویاها میگند از زندگی لذت ببرید چون رسیدن به خواسته ها خیلی شما را خوشحال نمی کنه ، انسان تا وقتی به هدفش نرسیده براش جذاب و دست نیافتنیه ولی وقتی بهش رسید براش عادی میشه و همین عادی شدن باعث بوجود آمدن خواسته های دیگر میشه
سلام خدمت همه دوستان
تبریک به خانم بنی نجاریان،آقای فلاح و آقای رهام عزیز
و تشکر از استاد عزیز برای برگذاری این مسابقات چون بنظرم نظرات و راهکارهای دوستان در این بخش یک سرو گردن از قسمت عقل کل بالاتره،البته بخش عقل کل هم بسیار مفیده…
سپاس فراوان…
سلام
من به همه دوستانی که دراین مسابقه شرکت کردند بخصوص دوستان برنده تبریک میگویم
سلام به استاد عزیز و ده نفر برتر و برندگان مسابقه من که از نظرات شما خیلی استفاده کردم
همیشه موفق و ادامه دار راه استاد باشید تا روز به روز افراد بیشتری به مانند شما خوبان بیدار بشوند و جهان جای بهتری برای زندگی باشد