اجرای توکّل در عمل - صفحه 39

691 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سماء گفته:
    مدت عضویت: 3491 روز

    بنام خداوند نهایت مهربانی

    سلام دوستای خوبم

    روز 44 سفرنامه عشق

    این فایل رو دیروزم گوش کردم امروزم. کلا فایلای توحیدی رو دوست دارم استاد درست میگن مهمترین کار ما در دنیا اینه که مهمترین رابطه و کار ما در زندگی باید این باشه کههمه چیز رو در ید خداوند بدانیم و خدا رو باور کنیم و به او تکیه کنیم.این شبا که یوسف پیامبر پخش میشه جالبه دیشب یوسف به برادرش گفت دوری من و پدرم طولانی شده چون پدرم به رفتن من راضی به رضای خداوند نشده و احساس قربانی به خود گرفته.خیلی درس خوبی بود و من خوشحال شدم که یبار دیگه اینجوری این موضوع برام ثابت شد. خدایا شکرت ازت ممنونم که منو به این سفر کشوندی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    ما پیش از اشنا شدن با استاد هیچ شناختی از خداوند قوانین و عملکرد او نداشته و دلیل عدم موفقیت خود را به عوامل بیرونی مثل شانس یا نداشتن سرمایه اولیه پارتی و….نسبت می دادیم و یا به دلیل عدم درک درست خداوند سرنوشت و قسمتی از پیش تعیین شده برای خود در نظر گرفته و هیچ انگیزه و امیدی برای دست یابی به اهداف نداشتیم.اما پس از اشنا شدن با استاد و قوانین متوجه شدیم که می توانیم زندگی دلخواه خود را خلق کرده و دستیابی به تمام اهداف امکان پذیر است. با درک و عمل کردن به قوانین در زمان مناسب به اهداف خود خواهیم رسید. ما با باورها و فرکانسهای خود اتفاقات زندگیمان را رقم زده و خداوند انرژی بی نهایت که از قدرت خلق خویش به ما عطا کرده و هر انچه در اسمانها و زمین است مسخر ما گردانده است. از رگ گردن به ما نزدیکتر و همواره در حال اجابت درخواستهای ما است. البته ما باید در مدار دریافت ان قرار داشته باشیم تا بتوانیم به نعمتها دسترسی پیدا کنیم. خداوند هیچگاه سرنوشت تقدیر یا قسمتی برای ما ننوشته و تنها ما را به مسیر خواسته هایمان هدایت می کند. او باز کننده مسیری است که ما انتخاب کرده ایم انتخاب ان با خودمان است.

    باورهای ما که تکرار افکاری است که به مرور زمان در ذهن ما شکل گرفته و رفتار و اتفاقات را به صورت ناخوداگاه برای ما رقم می زند. چون یک شبه بوجود نیامده تغییر ان نیازمند صرف زمان و انرژی است. یکی از مهمترین عوامل تغییر باورها کنترل ورودی های ذهن است. اگر بتوانیم ذهن خود را کنترل کنیم و هنگام برخورد با تضادها از زاویه ای به ان نگاه کرده که احساس ما خوب شود احساس خوب اتفاقات خوب را برای ما رقم می زند. هر گونه که خدا و جهان را مشاهده کنیم و هر باوری که نسبت به انها داشته باشیم همان اتفاقات را تجربه خواهیم کرد. عدالت خداوند مانند اینه است و باورها و فرکانسهای ما را همان گونه به ما باز می گرداند. اگر تمرکز ما بر نکات مثبت بوده و باورهای خود را تغییر دهیم اتفاقات خوب برای ما رخ خواهد داد. قانون تکامل را که مهمترین قانون است همواره به یاد داشته باشیم و با توکل و ایمان به خداوند و قوانین او حرکت کرده و انتظار نتایج زود هنگام را نداشته باشیم. از مسیر رسیدن به خواسته های خود لذت برده و تمرکزمان را از روی نتیجه برداریم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    فرزانه در مسیر آگاهی گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    رد پای من در روز چهل و چهارم از سفرنامه

    سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم

    اجرای توکل در عمل

    استاد عزیزم من عاشق فایل های توحیدی شما هستم احساس آرامش بی نظیری موقع گوش دادنشون دارم و مدام خدای الانمو که با شما باهاش آشنا شدم رو مقایسه میکنم با خدایی که داشتم و هربار خداوندو هزاران بار شکر میکنم بابت حضور فرشته ی نجاتم توی زندگیم که باب آشنایی منو الله یکتام شد

    بزرگترین موهبتی ک من از شما و سایت گرفتم درمورد ربوبیت الله بوده

    من با اگاهی های شما سپاسگزار تر مهربان‌تر سخاوتمند تر عاشق تر متعهدتر توحیدی تر و… شدم

    ازتون بینهایت سپاسگزارم و براتون از الله یکتا هدایت نور عشق سلامتی شادی و ثروت بینهایت آرزومندم

    عاشقتونم استاد نازنینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    از زمانی که من شروع به کار کردن روی خودم به کمک آموزش های استاد کردم

    واقعا حس و حالم تغییر کرده است

    واقعا همه چیز برای من جوری دیگر شده است

    واقعا می دانم که هر چه است در درون خود من وجود دارد

    یادم باشد که این جهان برای من خیلی ارزشمند و خیلی عالی است و خدای مهربان همیشه در این جهان در حال کمک کردن به من است

    وقتی که هدف و برنامه خودم را مشخص می کنم و با ایمان و توکل به خدای مهربان خودم شروع به حرکت می کنم این برای من واقعا فوق العاده است و من را به جلو می برد

    وقتی که او در کنار من است چرا نباید از او به بهترین شکل ممکن کمک گرفت

    می دانم که او برای من به تنهایی کافی است

    از زمانی که خدای خودم را بهتر شناختم واقعا آرامش در درون من بهتر و بهتر شده است

    واقعا حالم عالی تر شده است

    از همه چیز که بگذریم کارها و امورات روزمره من به بهترین شکل ممکن در حال رقم خوردن است

    خداوند را شاکر هستم که کمک من است تا من دیگر نخواهم دست جلوی دیگران دراز کنم و در نهایت گرفتار بشوم

    اعتباری که دارم از او است

    مال و ثروتی که اکنون دارم از او است

    حال خوبی که دارم از او است

    هر چه بیشتر روی خودم کار می کنم نتایج عالی تر و قابل ملموس تری را در زندگی خودم دریافت می کنم

    دیگر به دیگران نگاه نخواهم کرد و از او کمک بخواهم آرامش من بهتر و بیشتر خواهد بود

    وقتی از او کمک بخواهم دل من آرام تر است

    حالم بهتر است

    مسیرم درست تر خواهد بود

    بی شک موفق تر خواهم بود

    پیروز تر خواهم بود

    همیشه دنبال این بودم که از دیگران کمک بگیرم و روی وجود آنها حساب باز می کردم

    بودن و داشتن آنها را رمز موفقیت خودم می دانستم

    این همان شرک بود و از همان قسمت بیشترین ضربه را می خوردم

    حال بجای اینکه روی دیگران حساب باز کنم روی خدای آنها حساب باز خواهم کرد و از او کمک می گیرم و بی شک من موفق تر خواهم بود

    وقتی که می توانم براحتی به خواسته های خودم برسم چرا بخواهم تلاش بی خود کنم .

    دست و پای زیادی بزنم

    ممنونم استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    زکیه گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    به نام خداوند بزرگ و با عظمت

    سلام خدمت شما دوستان عزیز و هم فرکانسی

    و سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی گرامی

    دوستان میخام یه مطلبی رو یه داستانی رو از زندگی خودم براتون بگم که دلم رو لرزونده و واقعا حالم دگرگون شده .

    دوستان من 8 ساله ازدواج کردم و تو این 8 سال میدونستم شوهرم بهم خیانت میکنه ولی نمیدونستم چطور ثابت کنم چندین بار ازش پیام و تماس دیده بودم ولی هربار که به خونوادش میگفتم و روی اونا حساب میکردم که اره اونا زندگی منو درست میکنن با شکست رو به رو میشدم و اونا میگفتن تو داری اشتباه میکنی و تهمت میزنی به برادرمون و من باز خیییییلی خییییییلی درمانده تراز قبل سکوت میکردم و میسوختم .

    ولی از وقتی با سایت استاد اشنا شدم و کمی رو باورهام کار کردم کم کم امیدم به خدا بیشتر شد و گفتم خدایا همه چی رو سپردم به خودت من بدون تو هیچم بدون تو هیچکاری نمیتونم انجام بدم تنها کسی که میتونه زندگی من رو نجات بده فقط تویی پرودگار مهربانم .

    خلاصه یک هفته ده روز پیش به طور معجزه اسایی تونستم چت های شوهرم و اون خانوم رو ببینم و به عنوان مدرک ازشون عکس بگیرم بخدا الان که دارم صحبت میکنم مور مورم میشه من که اینهمه سال دنبال یه مدرک بودم و برام غیر قابل باور بود که بتونم چنین مدرک محکمی رو پیدا کنم به اذن خدای بزرگ خییییییلی راحت این کار انجام شد .

    بعداز دیدن اون پیام ها حالم به شدت بد شد و کنترل ذهن برام خیلی سخت بود ولی هرجور بود خودمو رو کنترل کردم تا به همسرم چیزی نگم ولی متاسفانه ایشون فهمید که من ازش مدرک دارم و اونجا بغضم ترکید و کلی جیغ و داد کردم و گریه و زاری و همسرم هیچ عذر خواهی از من نکرد .

    خلاصه من با دوتا بچه انقدر درمونده شدم که همون روز اول رفتم دنبال کارای طلاق ولی خوشبختانه اونجا اتفاقاتی افتاد که نتونستم دادخواستم رو ثبت کنم و ایمان دارم اون اتفاقات هم از طرف پروردگار یکتا بود که بیشتر فکر کنم و هیچوقت درحال استیصال تصمیم نگیرم .

    خلاصه برگشتم خونه و چون مادر شوهرم بنده خدا سنش بالاست دلم نیومد بهش بگم که چه اتفاقی افتاده و از طرفی نمیخاستم دوباره ابرو ریزی بشه مثل دفعات قبل .برای همین سکوت کردم و فقط سپردم به خدای بزرگ

    هر چند ما بنده ها اونقد ناسپاسیم که معجزه های خدارو میبینیم ولی باز برامون سخته که کارهارو تنها به خودش بسپاریم .

    خلاصه بعداز گذشت ده پونزده روز از این ماجرا درحالی که من شب موقع خواب کلی بغض کرده بودم و اشک میریختم و فقط میگفتم خدایا من کسی رو جز تو ندارم خودت کمکم کن .

    دوستان باورتون نمیشه صبحش یه ماجراهایی پیش اومد که به طور معجزه اسایی خدای مهربون راه رو برام باز کرد و تونستم مشکلم رو با خونواده همسرم در میون بزارم و اونا با دیدن مدارکی که دستم بود حرفم رو قبول کردن و گفتن ما همه جوره پشتتیم اصلا نگران نباش جوری که تمام خونواده شوهرم پشت منن .و باز دوباره میگم به طور معجزه اسایی پروردگار یکتا ادرس خونه ی اون خانوم رو بهمون داد و قراره امروز همه باهم برن و شوهرم رو تو خونه ی اون خانوم غافلگیر کنن .

    اخخخخخخخخ که پروردگارا چقدر برنامه ریزی تو دقیقه .

    چقدررررررر ما انسانها ناسپاسیم به هر کسی و هر راهی رو میاریم واسه کمک غیر از کسی که واقعا بهش احتیاج داریم غیراز کسی که تنها پناه و یاور ماست غیراز کسی بی اذن اون حتی برگی از درخت نمیفته .

    وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم چقدررررر خودم رو به زمین و اسمون زدم تا این مشکل حل شه تا بتونم اون خانوم رو از زندگیم بیرون کنم ولی هربار درمانده تر از دفعه ی قبل مجبور شدم موضوع رو رها کنم(شوهرم مرد خوبیه و دوستش دارم و نمیخام زندگیم خراب بشه رابطه ی شوهرم با این خانوم برمیگرده به 13 سال پیش یعنی پنج سال قبل از ازدواج با من که شوهرم این خانوم رو بدون اطلاع خونوادش صیغه کرده بود شوهرم اون موقه فقط 20 سالش بود البته با حقه و کلک های این خانوم چون یه زن خراب هست و هیچ مردی راضی نمیشه با همچین زنی ازدواج کنه و بعداز ازدواج با من هم چون صیغه بود نتونست این خانوم رو ول کنه . این رو هم بگم این خانوم به شدت ادم منفی ای هست و دست به هرکاری میزنه تا بتونه شوهرم رو واسه خودش حفظ کنه .و معجزه دیگر پروردگار واسه من که زندگیم خراب نشه این بود که در طول این سیزده سال این خانوم مریض شده و نتونسته بچه دار بشه که اگه میشد معلوم نبود چه اتفاقی میفتاد در صورتی که این خانوم از شوهر اولش یه بچه داشت ولی از شوهرم نتونسته بچه دار بشه و من این رو مدیون لطف پروردگارم هستم .)

    ولی این بار که گفتم خدایا همه چیز رو میسپارم به خودت و از همه بریدم خدای بزرگم جوری کمکم کرد که خییییییلی راحت کارم پیش بره و دومینو وار معجزات پروردگار اتفاق بیفته .

    اه که حالم خیلی دگرگونه نمیدونم حسم رو چطور بیان کنم .

    و این رو هم بگم که حتی وقتی خونواده همسرم گفتن ماعین کوه پشتتیم همون لحظه تو دلم گفتم پروردگارا اینا همه معجزات توعه که خونواده همسرم رو اینطور بامن همراه کردی .

    انشالا هرچی خیره پیش بیاد من همچنان دلم ارومه و توکلم به خدای بزرگه و به زمان بندی دقیق پرودگار ایمان دارم که اون خوب میدونه کدوم اتفاق رو کی رقم بزنه .

    انشالا دوباره میام و از معجزات پروردگار بعد این ماجرا هم بهتون میگم .

    الهی مارو لحظه ای به حال خودمون وامگذار .

    درپناه الله یکتا شاد سربلند ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید .

    خدانگهدار همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نجمه امانی گفته:
      مدت عضویت: 803 روز

      سلام به همگی و سلام به شما دوست عزیز. من مدت زیادی نیست که توی سایت هستم و دارم روی خودم کار میکنم ولی توی همین چند وقته چیزی که یاد گرفتم این بود که ما باید از ناخواسته ها اعراض کنیم.

      من اگر مشکلی توی زندگیم به وجود میاد نباید درموردش حرف بزنم ..حال خودمو بد کنم ..بهش توجه کنم ..بلکه

      باید اعراض کنم یعنی نادیده بگیرمش. تا همه چی به نفع من تمام بشه دوست عزیزم

      نباید با دیگران درموردناخواسته و این تضاد صحبت کنیم ..نباید با خودمون صحبت کنیم ..ما حتی نباید با خداوند در این مورد صحبت کنیم ..چ برسه به اینکه شبها گریه کنی …اشک بریزی و نقش قربانی رو بگیری

      نباید تجسس کنیم ..گوشی یه وسیله شخصیه ..شما دوست عزیز میدونستی این خانم صیغه همسرتون هست ..پس این خانم هم ناموس همسرتون حساب میشه ..ایشون به اون خانم هم تعهد داره ..من اصلا قصد ندارم که قضاوت کنم هیچ کدوم از شماها رو ..اصلا اصلا

      ولی اینکه برید مچ بگیرین ..خب جز بی آبرویی و پرده دری چیزی نداره ..اینها چیزهایی بود که من از فایلهای استاد تا الان آموزش دیدم .. إن شاء الله که موفق و شاد و سلامت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زکیه گفته:
        مدت عضویت: 878 روز

        سلام باران جان دیشب که داشتم پروفایلم رو چک میکردم این دیدگاهم رو وقتی خوندم دیدم ای وای من چقدر توش به نکات منفی و ناخواسته ها توجه کردم .

        من مدت زیادی بود که از سایت فاصله گرفته بودم و قانون رو فراموش کرده بودم یا بهتره بگم که برام بی اهمیت شده بود و کلا یادم رفته بود که عمل نکردن به قانون اتفاقات ناگوار بیشتری رو وارد زندگیم میکنه .

        امروز دقیقا یک ماه از نوشتن اون کامنت میگذره و من توی این یکماه تقریبا بیست روزش رو توی سایت بودم و سعی کردم هرروز فایل هارو گوش کنم و ارتباطم رو قطع نکنم .

        باورتون نمیشه توی این 20 روز چنان تاثیری گرفتم از سایت که وقتی این کامنتم رو خوندم دهنم از تعجب باز مونده بود که اخه چرا من اینقدر به ناخواستم توجه کردم و کلی دربارش نوشتم .

        و تصمیم گرفتم که خیلی جدی تر روی خودم کار کنم و خودم رو ازین فضای روحانی دور نکنم که اگه اینکارو بکنم ناخواسته های بیشتر و بیشتری وارد زندگیم میشن .

        (یک موضوع رو داخل پرانتز بگم که متوجه شدیم که همسرم اون خانوم رو صیغه نکرده بود )

        من از این اتفاق درس های خیلی زیادی گرفتم .

        من میخواستم جدا بشم ولی با خودم گفتم وقتی هنوز خودم تغییر نکردم ادم های دیگه هم که امکان داره باهاشون ارتباط برقرار کنم صد در صد این مشکل رو دارن و تا زمانی که من روی خودم کار نکنم این ناخواسته تکرار میشه.

        کارهایی که تصمیم گرفتم انجام بدم :

        اول :من تصمیم گرفتم که توجهم رو از روی این ناخواسته بردارم و اگاهانه به نعمتهایی که دارم توجه کنم و البته به ویژگی های مثبت همسرم فکر کنم و بابتشون از خداوند سپاسگزاری کنم با اینکه کار بسیار سختیه ولی سعی میکنم انجامش بدم .

        و شکر خدا از وقتی این کارو انجام میدم زندگیم روز به روز داره بهتر میشه و میدونم اگر من تغییر کنم 99 درصد همسرم هم تغییر میکنه و اگه 1 درصد هم تغییر نکرد طبق قانون خداوند مارو براحتی از هم جدا میکنه جوری که اصلا اسیب نبینم و من به خداوند ایمان دارم.

        البته از روزی که دارم این کار رو انجام میدم همسرم هم خیلی فرق کرده .

        دوم :تصمیم گرفتم خودم رو بشناسم و نقاط ضعف و نقاط قوتم رو پیدا کنم و سعی کنم به مرور نقاط ضعفم رو کمتر و نقاط قوتم رو بیشتر کنم .

        سوم :تصمیم گرفتم برای خودم ارزش قائل بشم و چیز هایی رو که واقعا نیاز دارم تهیه کنم و از خودگذشتگی نکنم چون من قبلا خیلی از خود گذشتگی میکردم و به شوهرم خیلی باج میدادم .

        چهارم :برای بقیه احترام قائل باشم و همه ی ادما رو بخشی از وجود خداوند ببینم این مورد رو درباره ی شوهرم کمی بی توجهی میکردم و بعضی اوقات میخاستم هر جور شده خواستم رو به شوهرم تحمیل کنم و البته خیلی کم ولی خوب سعی میکنم همون کمش هم نباشه .

        پنجم :سعی کردم ادمارو همونجور که هستن بپذیرم و سعی نکنم اونا رو تغییر بدم .تنها کسی که میتونم تغییرش بدم خودم هستم و اینو میدونم اگر من تغییر کنم جهان اطرافم هم صد در صد تغییر میکنه.

        خیلی خوشحالم که به صورت جدی دارم روی خودم کار میکنم .

        و بی نهایت از استاد عزیزم و مریم جان سپاسگزارم که این فضای روحانی و معنوی رو ایجاد کردند تا بتونیم رشد کنیم .

        و همچنین بی نهایت سپاسگزارم از خدای بزرگم که منو به این مسیر هدایت کرد.

        و سپاسگزارم از شما دوست عزیز و تمام دوستان هم فرکانسی که با نظراتتون به بقیه کمک میکنین .

        درپناه خداوند بزرگ باشید .

        خدانگهدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربانم

    خدایاااا شکرت که قدرت کامیابی بخش خداوند به تک تک ثانیه های من خیر و برکت و نعمت بخشیده و لحظه به لحظه در مدار و ارتعاش فرکانس افکار و باورهای درست و مناسب قدرتمندی در جهت رسیدن به اهداف و خواسته های مقدس الهی ام هدایتم می کند خدایااآ ممنون و سپاسگذارم

    با درود و سلام خدمت استادان عزیزم و دوستان عزیزی که در این قسمت با چشمان زیبابین شون کامنت منو می خوانند

    استاد جان وقتی این فایل توحیدی بینظرتون رو با این مدارم دوباره دیدم فهمیدم چقدر تغییر کردم و یاد گذشته ی خودم افتادم یاد اون زمان ما قبل آشنایی ام با شما و مباحث موفقیت و توحیدی

    یاد زمان جاهلیت خودم افتادم

    احساس می کنم همانند اون بت پرستان عصر جاهلیت در تاریکی های عمیقی زندگی می کردم .. هر چند هنوز هم عصر بت پرستی و جاهلیت هنوز در تمام جامعه ها رونق فراوانی دارد ولی خدا رو سپاسگذارم که آماده ی هدایت شدن را داشتم که لایق ورود به چنین سایت و فضای روحانی رو داشتم خدایاااا شکرت

    استاد عزیزم یادمه در آن زمان آنچنان تضادهایی رو تجربه کردم که هیچ نور امیدی در هیچ یک از ابعاد زندگی ام مشاهده نمی شد و همه چی رو از دست داده بودم نه در مسایل مادی و پولی و مالی و نه در بُعد معنوی و نه در روابط خانوادگی و نه در سلامتی و تندرستی و آرامش ذهنی و نه در اعتماد بنفس و نه در شادی و خیر و خوشی برکت و نعمت وؤووو غیره هیچ نور امیدی بظاهر دیده نمیشد.. باورهای مذهبی مخرب هم که مزید بر علت شده بود یعنی به معنای واقعی تاریکی مطلق فقط مانند مرده ای متحرک بودم که تازه اگر تحرکی هم داشتم فوری در اثر یک مواردی به زمین میوفتادم و تاندول های دست و پامو و کتفم آسیب میدید و عملا چسبیده بودم به زمین ..

    البته مایل نیستم از تضادهای گذشته ام دوباره بازگویی کنم که تعدادی از آنها رو در پروفایل و کامنت های چند سال پیشم مفصلا توضیح دادم و الان که به اون گذشته ام نگاه می کنم خیلی فاصله گرفتم و برای تمام اون تضادهای نازنین سپاسگذارم چون منو بسمت بزرگترین استاد توحیدی جهان هدایت کردند و باید همیشه شکرگذار و قدردان آن تضادهایم باشم

    خدایاااا شکرت که هدایت شدم به این سایت گوهر نشان …

    زمانی که نور الهی توسط استادم به سمت من تابید من دقیقا توی اون دره ی تاریکی های اعماق جاهلیت بودم و عملا هیچ اراده ای برای حرکت نداشتم فقط اون نور از اون دور دورااااا سو سو میزد و من هم داشتم فریاد میزدم و کمک می خواستم ولی از اون فریاد هایی که فقط خودم می شنیدم .. گمان هم نمی کردم کسی هم بتونه صدای فریادمو بشنوه … چون همون نور کم سو هم بنظرم توهمی بیش نبود .. میگفتم خدایااآاا یعنی میشه منو ببینه و بیاد نجاتم بده?¿

    ولی همون نور کم رنگ هم برام من قوت قلب شده بود ..

    خواهرم ی روز اومد گفت بیا برات ی فایل آوردم توی گروه تلگرامی همکارهای بازنشستگان بانک مون هست بیا ببین .. تو که همش توی تلگرام دنبال مباحث موفقیت می گردی بشین نگاه کن..

    فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنید

    چون قبلنا چندتایی از کتاب های موفقیت رو مثل اسکاول شین و کاترین پاندل قانون توانگری خوانده بودم و هیچ مقاومتی برای باور کردن این مباحث نداشتم و بعد از دیدن این فایل و فایل بعدی سریع شروع کردم به انجام دادن تمرین هایی که استاد در اون سه تا فایل گفته بودند و انگار حالم خیلی بهتر شده بود و انگار استاد عباسمنش یک ریسمان نجات غیبی رو بسمت من پرتاب کرد که فقط خودم دیدمش و از همون جا خودمو محکم به این طناب الهی بستم … وووواااای خدایا شکرت که هیچ وقت اون لحظه ی باشکوه رو فراموش نمی کنم یعنی همش فرشته ی نجات دهنده ام رو از لابلای اون شاخه و برگ های جنگلی می‌دیدم که با قطب نما اومده بود تا منو با خودش ببره و نجاتم بده … وای خدای من شکرت نجات پیدا کردم ..

    استاد قشنگم .. استاد عزیز و نازنینم بلطف الهی اون ریسمان نورانی و طلایی رو محکم گرفتم و پامو گذاشتم جا پای شما و همین طور دارم حرکت می کنم و حرکت می کنم..

    خدایااآاا شکرت

    تمام باورهای مخرب من در همه ی ابعاد بطور کلی تغییر کرده هر چند همیشه روی باورهایم بطور مداوم باید کار کنم و هر روز در مدار شفاء و إحیاء و بهبودی افکار و باورهای درست و مناسب الهی ام باشم .. و احساس می کنم حضورم در اینجا به این معناست که دست من توی دستان خداوند هست و همواره حواسش به من هست منو زیر چشمی نگاه می کنه راه ها و مسیر ها رو برام علامت گذاری کرده نشونه هایی برام می‌فرسته که فوری به مسیرم هدایت میشم نور چراغ تابانش هر لحظه درخشان تر و پر نور تر میشه ..

    خدایاااا شکرت اینجا تازه با خدا آشنا شدم و تازه خداوند رو شناختم و تازه فهمیدم که من در شرک مطلق بودم به خیالم دین و مذهب و ایمان داشتم و خیلی هم خداشناس بودم مثلاً….

    استاد عزیزم ..تازه فهمیده بودم که چطوری به مدار سلامتی و تندرستی هدایت بشم با فایل های در پرتو آگاهی که 9 تا فایل رو بطور مداوم گوش دادم و همین طور فهمیدم اصلا چرا من مدام مریض میشدم و آسیب می‌دیدم . اصلا چرا همش مسایل نامناسب برام رخ میداد . اصلا چرا همش احساس ام ناجالب بود .. تازه یاد گرفته بودم که به زیبایی ها توجه کنم . به مسایل مثبت توجه کنم .. نکات مثبت رو مثل بازی پازل پیدا کنم . چشم و گوشم رو به روی زیبایی ها و قشنگی ها بازکنم ..

    در مورد روابط بیشتر دقت کنم روابط نامناسب رو غربال قربال کنم . با هر کسی رفت و آمد نکنم . ذهن مو برای افراد درست و مناسب تربیت کنم .. اصلا خودم رو از نو بسازم .. و خودمو تربیت کنم .. خودمو بشنازم .. خودم رو پیدا کنم .‌ خدا رو بشناسم .. برم توی خلوتگاه درونم .‌ به درونم سفر کنم با خودم و خدای خودم خلوت کنم .. با شهود و الهام و دانش درونی ام آشنا بشم . با افکار ذهنم آشنا بشم .. اصلا اون کسی که توی کله ام مدام داره آشوب می کنه کیع ؟؟ آخه من که حرف نمی‌زنم … پس چرا اینقدر توی کله ام حرف و سخن داد میزنه؟ که راستی راستی باورم شده بود که اون منم!! باورم شده بود که اونی که داره با من دعوا می کنه و یکسره توی کله ام بلوا به پا می کنه منممممم… آخه هیچوقت هیشکی بهم نگفته بود که اون ی چیز دیگه است و من ی چیز دیگه..

    آخه ما دو نفریم … ولی من فیزیکی و ماده هستم و قابل رویت .. ولی اون رو کسی نمی‌بینه ظاهراً غیب هستش ولی صداش خیلی بلنده ..

    ولی الان خوب شناختمش .

    افسارشو دستم گرفتم

    هر چند از هر دری وارد میشه که گولم بزنه و دوباره مشغول کسب و کارش بشه ومنو از مسیر الهی ام دور کنه ولی بلطف آموزش های بنیادین استاد عباسمنش عزیز یاد گرفتم که کنترل ذهن داشته باشم و از اونجایی که به هر آنچه که توجه کنم از اساس اون جنس رو وارد زندگیم می کنم و باید باورها مو تقویت کنم تا تغییرات رو در زندگیم ایجاد می کنم باید تلاش کنم البته نه تلاش فیزیکی بلکه تلاش ذهنی که البته از هزاران بیل و کلنگ زدن سخت تره . و میدانم که باید بطور مداوم روی خودم کار کنم ..

    خدایاااا شکرت که به آرامش بیشتری هدایت شده ام

    و از آنجایی که در همه ی ابعاد زندگیم دچار تضادهایی بودم فرصت برای تغییر باورهایم زمان بر بوده و الان به مدارهای بالاتری هدایت شدم در همه ی جنبه های زندگیم ولی برای باورهای ثروت باید بیشتر تلاش ذهنی کنم تا در این زمینه هم رشد و پیشرفت های بیشتری کنم . هر چند خودم از روند پیشرفتم آگاه هستم و برای رضایت بیشتر در این مسیر حرکت می کنم

    خدایاااا برای تمام این هدایت های الهی ام ممنون و سپاسگذارم

    و امید دارم که بتوانم آنقدر پولدار و ثروتمند باشم که مثل استادم بتونم خداوند رو به همه معرفی کنم ..

    خلوت گزینی من برای رسیدن به اهدافم رو بیشتر دوست می دارم و حرف های دیگران برام اهمیتی ندارد چون هر وقت موفقیت های پولی و مالی منو ببیند خودشون میان از من سوال می کنند . که چطوری موفق شدم . هر چند در خیلی از ابعاد زندگی ام موفق شدم ولی در نزد دیگر افراد و نزدیکان و دوستان و آشنایان موفقیت جور دیگری تعریف شده . و موفقیت پولی و مالی چشمگیرترین موفقیت قابل دیدن هست که سبب باور های افراد جامعه می شود .. پس هنوز باید آنقدر روی باورهای فراوانی و پول و ثروت کار کنم که بتونم بلند آوازه بشم و به چشم بیام

    اینقدر این مبحث توحید عملی برای دریافت خواسته ها و اهداف گسترده است که باید در این مسیر خداوند من رو بسمت رشد و پیشرفت های تصاعدی هدایت کند

    از استاد عزیزم ممنون و سپاسگذارم که این مسیر رو برامون هموار کرده و قدردان این تلاش های بینظیر استادم هستم من به خداوندی که استاد به من شناسند ایمان و یقین کامل دارم و بزودی میام از موفقیت های دیگرم می نویسم

    ای خداوندی که هدایتمان رو به عهده گرفته ای تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    و خداوند به تنهایی برایم کافیست

    ممنون و سپاس

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    چقدر خوب شد که شما در این مسیر قرار گرفتین تا هم خودتون به خوشبختی برسید و هم افرادی که از این برنامه ها استفاده می برن … واقعا زندگی من قبل ورود به این سایت و بعدش اصلا قابل قیاس نیست و سپاسگزار خدا و این آموزه های ارزشمند استاد عزیزم هستم

    *اتفاقا فایل های توحیدی رو من بیشتر ازهمه دوست دارم .. نشون میده ذات انسان دنبال خدای درونش و اون وجه پاک درونش هست

    چقدر کارهام راحت تر پیش میره .. بهتره بگم پیش میره براحتی.. قبلا که اصلا پیش نمیرفت، بن بست میشد خیلی از اوقات و بقیه مواقع هم با زور زدن…

    چون اعتبار رو دارم میدم به خدا.. قدرت رو میدم به خدا… قبلا فقط یه خدای نمایشی داشتم که واقعا در حد اسم بود، نه حسی بود و نه وجودش لمس میشد ..

    اما الان پررنگتر هست و همیشه هست

    با خدا باش و پادشاهی کن / بی خدا باش و هرچه خواهی کن

    آشنایی من هم با شما وقتی بود که یکی از دوستام اسم یکی از اساتید موفقیت رو بهم گفت و رفت مسافرت 6 روز… من توی اون 6 روز فایل های شما و اون استاد رو پیدا کردم و تا 2،3 شب فایل های شما رو گوش میدادم ، جذب شده بودم .. واقعا هدایت همه به این فضا جالبه …

    باورهای توحیدی هم مثل سایر باورها مدام باید روشون کار بشه بخصوص که در این مورد شیطان پرقدرت می تازه و میخواد ما رو بکشونه به سمت شرک .. ترس .. نا امیدی و…

    چقدر این فایل زیباست که شما با فرکانس خیلی صاف و پاکی در مورد توحید صحبت میکنین .. واقعا به نظر من شما فوق العاده در این مسیر بخصوص «توحید» عمل کردین و نتیجه ش هم کامنت های بیشمار دوستان در تاییدش هست

    همین تعداد زیاد کاربر و تعداد ماورایی زیاد کامنتها هم بازتاب باورهای توحیدی و بازتاب باور فراوانی شما هست

    *خوندن کامنتهای سایت همیشه بهترین گنجینه هست بخصوص فایل های توحیدی که دوستان خالصانه می نویسن و بعضی قسمتهای امنتها رو من کپی میکنم توی نت گوشیم یا روی سیستم

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 927 روز

    بنام خدای محقق کننده خواسته هام به عزت و اسانی و زیبایی

    ستایش خدای مهربانم که به شدت کافیست

    ستایش خدای مهربانم که نه فقط در سختیها که هر لحظه صدایش کنم بهترین و عالیترین پاسخها را دریافت میکنم

    ـــــــــ

    استاد جانم من با تک تک ذرات بدنم درک کردم که فقط خدا کافیست

    کن با تک تک ذرات بدنم درک کردم جهان من، من هستم و خدای خودم

    اینقدراین مبحث بذایم جذاب بود که بیشترین زمانم روصرف فایلهای توحیدی شما کردم و دیدم به چشم خودم دیدم که چطور نرم نرم از همه بریدم و به او رسیدم

    شاید نه تماما

    شاید از برخی شرکهای وجودم هنوز آگاه نباشم

    اما به میزان تلاشم برای درک و. عمل این آگاهی ها ارامشم هزاربرابر شد

    دیگر هیچکس را در سرنوشتم دخیل نمیدانم

    هرکس هر کاری دوست دارد بکند

    میدانم که من تنها کسی هستم که بر زندگیخودم نقش میزنم و خداوند هم تنها همراه من است

    دیگر تلاش ندارم حتی به نزدیکترین کسانم بفهمانم چه به نفع هست و چه به ضرر

    توحید ارامشم را زیاد کرده است

    فقط از او خواستم ایمانم را به خودش روزافزون کند

    از او خواستم چنان سعادت و ثروت و سلامت و عزتی به من عطا کند که با افتخار بگویم اینها همه کار خدایم است

    من به هیچکس و هیچ چیز جز او وصل نیستم

    ـــــــــ

    بااو بودن چنان قدرتی به انسان میده که دیگر هیچ ناممکنی وجود ندارد

    و طبیعی است که با او به همه چیز برسیم

    طبیعتر از نفس کشیدنم

    که خود نفس کشیدنم از اوست

    خداروشکر که من هرروز غرق آگاهی های الهی هستم

    من عاشق این مسیر

    این ارامش و عزت الهی

    این اسانی الهی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1481 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان

    ردپای من درفایل44سفرنامه

    میزانِ ثروتی که هر فرد در زندگی اش کسب میکند

    به اندازه میزانِ گسترشی است که در جهان به وجود می آورد.

    چقدراین جمله مفهوم داره وچقدرثروت معنوی وباشکوهه

    استادبه خداگفت اینقدربه من ثروت بده تاباثروتمندشدنم بهتربتونم توحیدویکتاپرستی درجهان گسترش بدم تامردم باورت کنندوبیشتربهت ایمان بیاورند

    تنهامنبع قدرت وثروت ونعمت خداونده وهیچ کس قدرتی دراین جهان هستی نداره

    من درنهایت ناامیدی وافسردگی حال وروبسیاربدهم عاطفی هم مالی بااین سایت اشناشدم درشرکت یکی ازدوستانم که بهم کانال تلگرام استادکه فیک بودوواقعی نبودمعرفی شد

    کم کم گوش کردم فایل های استادرووبعددوره قانون افرینش روگوش دادم ونمیدونستم که استادراضی نیست ولی گوش دادم بعدازچندماه به سایت هدایت شدم وتمام فایل های قانون افرینش روپاک کردم ودوباره شروع کردم به گوش دادن ازفایل های رایگان

    اولین نشانه برای تغییرکردن همین رسیدن به احساس خوب وارامشه که چندین سال بودنداشتمش توزندگیم بعدافزایش درامدوروابط بهترواشتی باخداوندمتعال واشک شوق ریختن درخلوت وتنهایی خودم به خاطراین خدای مهربانی که دارم که چقدرمن رودوست داره وداره هرلحضه من روهدایت وحمایت میکنه

    استادمیگه بریم الگوهای موفقی که ازصفربه میلیاردهاتومان ثروت رسیده اندرودرموردشون مطالعه کنیم وببینیم که میشودازصفروباامکانات کم به بینهایت ثروت رسیدوخودم هم چندروره دارم درموردافرادموفق تحقیق میکنم وباورهایم درحال تغییره که میشودباتوکل برخداوندشروع کردوقدم برداشت وکسب وکارخودت روباهمون امکاناتی که دادی شروع کنی باباورهای درست

    باباورهایی مثل ابراهیم خلیل الله

    باورهای سلیمان نبی درموردخداوند

    باورهای استادعباس منش درموردخداوند

    واقعاهمه چیزتوحیده اگه این درست بشه ثروت سلامتی معنویت روابط عالی میادتوزندگیمون بینهایت وزیاد

    بایک ایده ساده میشه بینهایت ثروت ساخت

    وقتی که کسی روبت نکنیم وقتی اگه اخراجمون کردندنگران نباشبم

    وقتی فقط روی خداوندحساب کنیم وتسلیم امراوباشیم

    وقتی اگه یکی اومدبهت کمک کرداونودستی ازدستان خداوندبدونیم وبهش وابسطه نشیم

    وقتی بدونیم که خداوندبرای ماکافیست

    اون وقت زندگیمون بهشت میشه یک بهشت واقعی

    وقتی درلحظات سخت امیدداشته باشبم ونگران نباشیم اونوقت خدادندبهمون پاداش میدهد

    مهمترین رابطه مارابطه باخداونده رابطه باخالق خودمونه

    خدایاازت میخوام اینقدربه من ثروت بدی که وقتی اسم توراببرم یک الگوی واقعی باشم برای توتادیگران بیشتربهت ایمان بیاورندوبیشترقدرت بینهایت توراباورکنند

    خداوندبرای من کافیست

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    امیر شرفی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    سلام روز 44 ام از سفرنامه خداروشکر که الان در اینجا هستم واقعا توحید یک مسئله مهم و حیاتی توی زندگی هست که اگه بهش برسیم خیلی از نگرانی هامون از بین میره و دیگه رفتار های ناشایستی از خودمون در مقابل دیگران انجام نمیدیم.یکی از مسائلی که خیلی توی جامعه ما بحثش رایجه پارتی بازی و رانت و ارتباطات با کله گنده ها و کسایی که تو نظام ی کاره ای هستند و رئیس بانک و شهرداری و…هست .خیلی ها فکر میکنند که اگه تو کشور پارتی نداشته باشی نمیتونی جایی استخدام شی یا کارت راه نمیفته و اذیتت میکنن و یا…خیلی ها روی کسایی که ی کاره ای تو کشور هستند حساب باز میکنند که فلانی میتونه اینجا کمکمون کنه اینجا میتونیم روی فلانی حساب باز کنیم ،هرجا کارمون گیر کرد ب فلانی ی زنگ میزنیم ی کاری برامون کنه و خیلی از مسائلی که خودتون هم میدونید.ما واقعا داریم کثیف رفتار میکنیم روی خدا حساب باز نمیکنیم انگار اون هیچ کاری نمیتونه برامون انجام بده ولی خیلی خوب روی بقیه حساب باز میکنیم و پُزشونم میدیم که اره فلانی این کارست و هر جا کارت گیر کرد روش میتونی حساب باز کنی و… زمانی که دیگران به ما وعده میدند دیگه هیچ نگرانی نداریم و خیالمون راحت راحت میشه ولی روی وعده های خدا هیچ حسابی باز نمیکنیم و همش هم نگرانیم .اینا همش شرکه همون گناهی که خدا گفته من نمیبخشمش همون چیزی که بدبختی میاره احساس بد میاره فقر میاره .چقدر داریم با همین باور هایی که به پارتی بازی و ارتباطات و…داریم کثیف رفتار میکنیم .پارتی ما فقط خداست اونه که افرادی و وارد زندگی ما میکنه که خالصانه بهمون کمک میکنند اونه که مارو به جاهای خوب و به سمت افراد خوب هدایت میکنه اونه که دل هارو برای ما نرم میکنه اونه که بدون هیچ چشم داشتی عاشقانه و با لذت به ما کمک میکنه.خدایا اگه بعضی جاها ما کثیف رفتار میکنیم مارو ببخش و مارو به سمت توحید واقعی هدایت کن….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: