https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-29 11:47:012021-08-16 10:15:11ساختنِ عزت نفس در عمل
352نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تحسینت میکنم دختر از اینکه تونستی تمرین اگهی بازرگانی رو حتی برای چندین بار انجام بدی. منم به امید الله انشاالله حتما انجامش میدم. نکات مثبتمو توی گوشی ام یادداشت کردم. هر روز کاملترش میکنم و متعهدم که از روش که نه، بداهه و گفتاری توی جمع غریبه انجامش بدم. خداوند با جسوران است
سپاسگزارم به خاطر کامنت ارزشمند و اگاهی بخشت خواهر کوچکتر و شجاعم:)
راستی داشتن دوره عزت نفس، خودش عزت نفس آدمو میبره بالا، از اینکه تونستیم دوره رو بخریم، خودش ارزشمنده، حالا عمل کنیم که زندگیمون کن فیکون میشه به امید خدا
خیلی دوست دارم الان که یکی دوسالی از تجربه اون تضادتون گذشته، خیریتش رو برام کامنت کنی
وقتی ما روی خودمون کار میکنیم، هر اتفاق به ظاهر بدی، قطعا همون چیزیه که ما رو پیشرفت میده
خیلی کنجکاوم خیریت تضادها رو از تجربه دوستانم توی زندگی روزمره شون بدونم و بخونم
به زندگی خودم که فکر میکنم
بزرگترین تضاد من که بیشترین نفع رو برام داشت، ازدواج مجدد پدر شوهرم بود
من انقدر سر این مسئله مقاومت نشون دادم و نخواستم قبول کنم و بپذیرم، و انقدر خودمو اذیت کردم که حد نداره الان که حدودا 8 سالی از اون قضیه گذشته، خیلی راحتتر کنار اومدم با این قضیه
و چقدرررر زیاد به نفع من شد
از مزایای این اتفاق این بود که
چون همسرم تک پسرشون بود، وظیفه من وهمسرم بود در زمان پیریشون پدرشوهر و مادرشوهرم رو نگه داریم و از اون جایی که زن دومشم پسر دار شد، حالا خدا رو شکر ما دیگه خودمون مستقل شدیم و خونه و زندگی مستقل خودمون رو داریم
ما طبقه بالا زندگی میکنیم و اونا پایینمون
من خیلی دوست دارم، از اینجا به یه جای دیگه که کمتر ببینمشون، و یه جای سرسبزتر و بزرگتر نقل مکان کنیم و چندسال دیگه امیدوارم حتما این اتفاق هم میفته به امید الله
تا منو خانواده م با ازادی بیشتری توی جای سرسبز و بزرگتر زندگی کنیم
ازدواج مجدد پدرشوهر باعث شد، حضورشون و نظراتشونچ توی زندگی ما خیلی خیلی کمتر بشه، و ما مستقل تر بشیم
همسرم کسب و کار شخصی خودشو برپا کرد به لطف خدا و الان خیلی موفقه و ما هزاران برابر ثروتمندتر شدیم از اون دوران
این اتفاق باعث شد، من دیگه روی پدرشوهرم حساب نکنم، بماند که قبلا حرفاشون برامون حکم وحی منزل بود ولی الان خدا رو شکر، خیلی کم میبینمشون و خیلی کم باهاشون در ارتباطم و حرفاشون در حد نصیحته ارزششش برامون، اگه چیزی هم بگن
این اتفاق باعث شد من ازادی های خیلی خیلی بیشتری رو تجربه کنم
من زندگی مستقل خودمو تحربه میکنم و غرق در ارامش و خوشبختی هستم در کنار خانواده ی عزیزم و خداوند هر روز موهبت های بیشتر و بیشتری رو وارد زندگی ام میکنه
من از وقتی که دل کندم از ارث و میراث و قدرت دادن به غیر خودش، واقعا ارام شدم و خداوند صدها برابرش، نعمت رو جاری کرد توی زندگیمون، وقتی که انتظارم رو برداشتم از بنده اش و دل بستم به خود قدرتمندش
هر کسی اختیار زندگیش دست خودشه
من لذت میبرم از اتصال با حاکم و فرمانروای قدرتمند کل جهانیان
من و خدای قدرتمندم قادریم به هر کار
من زندگی دلخواه و رویایی ام رو با توکل به قدرتمندترین نیروی جهان خلق میکنم. از زندگی ام لذت میبرم
کله پدرشون مردم هر چی دوست دارن در موردمون فکر کنن، چیزی از ارزشهای ما کم نمیشه
من حتما یه روز تمرین اگهی بازرگانی رو انجام خواهم داد
توی گوشیم تایپ کردم نکات مثبت خودمو و تا الان بارها برای گلدونهای توی خونم، بیان کردم لیست نکات مثبت خودمو و اونام خیلی خوب گوش دادن و تشویقم کردن و هر بار نکته قوت جدیدی در مورد خودم به یادم میاد رو به لیستم اضافه میکنم
سپاسگزارم به خاطر ایده ی عالی که بهم دادی از کامنتت
اینکه دفتر سپاسگزاریمو و نکات مثبت که نوشتمو توی کیفم همه جا داشته باشم و هر موقع شرایطش پیش اومد اجراش کنم
تحسینت میکنم دختر ارزشمند و شجاع که تونستی بارها و بارها این تمرین رو انجام بدی و خودتو رشد و گسترش بدی و قویتر و شجاعتر بشی و خودتو به خودت ثابت کنی. انشاالله منم بتونم انجامش بدم و از نتایج عمل به تمرین اگهی بازگانی به خودم افتخار کنم و الگوی قدرتمندی باشم برای خودم و بقیه و نمود انسانی که حرف و عملش یکیه
در پناه یگانه خداوند قدرتمند کل جهانیان غرق در ارامش و نعمت باشید دوست خوبم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ازت به خاطر کامنت خیلی معمولی از تجربیات روزانه و معمولیت و در عین حال فوق اگاهی بخشت
درسها یاد گرفتم و یاداوری کرد بهم با خوندن کامنتتون برادر گلم
اول از همه، دیدن عکس پروفایلتون قبل از خوندن کامنتت باعث شد تحسینت کنم، و اولش اسمان ابی خوشرنگ پشت سرت رو دیدم و بعد چهره ی جذابت رو که خودتم اشاره کردی بود که با مو و ریش و کلاه اینا چقدر جذابتر میشین و این کاملا درسته،
دوم، منم چند وقته میخوام عکس پروفایلم رو عکس خودم بزارم و هر روز به یه بهانه عقب میندازمش و امروز میخوام انجامش بدم با کمک خدا
سوم، منم باید بنویسم و نت برداری کنم اگاهی فایلها رو برای درک عمیقتر که خدا داره از چند وقته داره بهم گوشزد میکنه و من تا حالا پشت گوش می انداختم و باید اجراش کنم و به امید الله قول میدم به خودش که بنویسم و نت برداری میکنم که به نفع خودمه
چهارم، تشکر از مادرتون و خطاب کردنشون، شما به جای تو
این پاشنه اشیل منه، این خود منم ولی در رابطه با مادر شوهرم
مادر شوهرم که طبقه پایین ما زندگی میکنن، اغلب برای مام نون تازه میارن و من خیلی کم پیش میاد ازشون تشکر کنم و با لبخند روی باز اونم
خیلی شده اصلا وقتی میان ( البته بدون در زدن وارد میشن همیشه ایشون) ما طبقه بالاشون زندگی میکنیم، زندگی مستقل خودمون رو داریم، دو تا دختر زیبا و سالم و یه همسر عالی داده خدا بهم، خدا رو شکر
پاشنه اشیل من بی توجهی به مادرشوهرمه وقتی میاد خونه من،
اصلا دوست ندارم بهشون رو بدم و باهاشون گرم و صمیمی حرف بزنم.
حتی برام سخته وقتی نون تازه میارن خونمون، ازش تشکر کنم. بارها و بارها شده، اومدن و وارد شدن و من حتی سرمو نچرخوندم و حتی نگاهشونم نکردم. حالا بماند که نون از دستشون هم نگرفتم و تشکر نکردم
نجواها میگن که اگه ازش تشکر کنی اگه باهاش گرم بگیری اون همش میخواد بیاد بشینه ور دل تو و چرت و پرت بارت کنه،(البته ایشون انسان بسیار محترم و فوق العاده مهربان و شریفی هستند که تا الان جز خوبی ازشون ندیدم) بهش محل نده، بهش رو نده، این حرفا رو میدونم از طرف شیطانه که داره وسوسم میکنه و وعده های دروغ بهم میده و منو میترسونه از اینده، از کجا میدونم؟
از احساسم
چون حس خوبی بهم نمیدن این نجواهای ذهنیم
میخوام این بار که نان تازه اوردن، بلند بشم از جام، نون رو از دستشون بگیرم و با روی گشاده ازشون تشکر کنم، خدا باهامه، این حرفا از جانب خداست که میگه، چون احساسم رو خوب میکنه
امیرحسین عزیز سپاسگزارم که نوشتی
خدایا شکرت که هدایتم میکنی
خیلی مشتاقم از وارد شدن به دل ترسهات که جدیدا تجربشون کردی برام بنویسی
انشاالله در پناه یگانه خداوند قدرتمند کل جهانیان غوطه ور باشی در نعمت و ثروت و سلامتی و خوشبختی و حال خوب
سلام دوست خوبم
استاد دستشون بند بود؛) من شاگرد استاد بهتون پیام میدم بجاشون
تحسینت میکنم دختر از اینکه تونستی تمرین اگهی بازرگانی رو حتی برای چندین بار انجام بدی. منم به امید الله انشاالله حتما انجامش میدم. نکات مثبتمو توی گوشی ام یادداشت کردم. هر روز کاملترش میکنم و متعهدم که از روش که نه، بداهه و گفتاری توی جمع غریبه انجامش بدم. خداوند با جسوران است
سپاسگزارم به خاطر کامنت ارزشمند و اگاهی بخشت خواهر کوچکتر و شجاعم:)
راستی داشتن دوره عزت نفس، خودش عزت نفس آدمو میبره بالا، از اینکه تونستیم دوره رو بخریم، خودش ارزشمنده، حالا عمل کنیم که زندگیمون کن فیکون میشه به امید خدا
سلام دوست خوبم
خیلی دوست دارم الان که یکی دوسالی از تجربه اون تضادتون گذشته، خیریتش رو برام کامنت کنی
وقتی ما روی خودمون کار میکنیم، هر اتفاق به ظاهر بدی، قطعا همون چیزیه که ما رو پیشرفت میده
خیلی کنجکاوم خیریت تضادها رو از تجربه دوستانم توی زندگی روزمره شون بدونم و بخونم
به زندگی خودم که فکر میکنم
بزرگترین تضاد من که بیشترین نفع رو برام داشت، ازدواج مجدد پدر شوهرم بود
من انقدر سر این مسئله مقاومت نشون دادم و نخواستم قبول کنم و بپذیرم، و انقدر خودمو اذیت کردم که حد نداره الان که حدودا 8 سالی از اون قضیه گذشته، خیلی راحتتر کنار اومدم با این قضیه
و چقدرررر زیاد به نفع من شد
از مزایای این اتفاق این بود که
چون همسرم تک پسرشون بود، وظیفه من وهمسرم بود در زمان پیریشون پدرشوهر و مادرشوهرم رو نگه داریم و از اون جایی که زن دومشم پسر دار شد، حالا خدا رو شکر ما دیگه خودمون مستقل شدیم و خونه و زندگی مستقل خودمون رو داریم
ما طبقه بالا زندگی میکنیم و اونا پایینمون
من خیلی دوست دارم، از اینجا به یه جای دیگه که کمتر ببینمشون، و یه جای سرسبزتر و بزرگتر نقل مکان کنیم و چندسال دیگه امیدوارم حتما این اتفاق هم میفته به امید الله
تا منو خانواده م با ازادی بیشتری توی جای سرسبز و بزرگتر زندگی کنیم
ازدواج مجدد پدرشوهر باعث شد، حضورشون و نظراتشونچ توی زندگی ما خیلی خیلی کمتر بشه، و ما مستقل تر بشیم
همسرم کسب و کار شخصی خودشو برپا کرد به لطف خدا و الان خیلی موفقه و ما هزاران برابر ثروتمندتر شدیم از اون دوران
این اتفاق باعث شد، من دیگه روی پدرشوهرم حساب نکنم، بماند که قبلا حرفاشون برامون حکم وحی منزل بود ولی الان خدا رو شکر، خیلی کم میبینمشون و خیلی کم باهاشون در ارتباطم و حرفاشون در حد نصیحته ارزششش برامون، اگه چیزی هم بگن
این اتفاق باعث شد من ازادی های خیلی خیلی بیشتری رو تجربه کنم
من زندگی مستقل خودمو تحربه میکنم و غرق در ارامش و خوشبختی هستم در کنار خانواده ی عزیزم و خداوند هر روز موهبت های بیشتر و بیشتری رو وارد زندگی ام میکنه
من از وقتی که دل کندم از ارث و میراث و قدرت دادن به غیر خودش، واقعا ارام شدم و خداوند صدها برابرش، نعمت رو جاری کرد توی زندگیمون، وقتی که انتظارم رو برداشتم از بنده اش و دل بستم به خود قدرتمندش
هر کسی اختیار زندگیش دست خودشه
من لذت میبرم از اتصال با حاکم و فرمانروای قدرتمند کل جهانیان
من و خدای قدرتمندم قادریم به هر کار
من زندگی دلخواه و رویایی ام رو با توکل به قدرتمندترین نیروی جهان خلق میکنم. از زندگی ام لذت میبرم
سلام اکرم عزیز
فکر کن اینایی که نشستن همشون، گل کلم و چغندر هستن، تو حرفتو بزن، تو کار خودتو بکن
اصلا بهت توجه کنن یا نکنن، مگه فضای ذهن بفیه چقدر جا داره که خودشونو درگیر شما و حرفاتون بکنن
مردم اصلا به ما فکر هم نمیکنن. اونا یه سردرد کوچیک بگیرن خیلی خیلی مهمتره از اینه که اصلا خبر مرگ ما رو بشنون و ناراحت بشن. ما اصلا براشون مهم نیستیم
هر کسی، خودش، مهمترین ادم زندگی خودشه،
پس چرا ما باید به خاطر خوشایند دیگران زندگی کنیم
جوری زندگی کنیم که خودمون راحتبم با احترام به حقوق دیگران
سپاسگزارم دوست عزیزم به خاطر کامنت اگاهی بخشت
در پناه قدرتمندترین یگانه فرمانروای کل جهانیان در مسیر خواسته هاتون باشید
سلام آقا رضای عزیز
همین که اینا رو نوشتید پاشنه اشیلاتون رو بنظرم یه جسارتی میخواد خودش
منم اصلا ذهنم قبول هم نمیکنه، به زور قبول میکنه انتقاد
مثلا پیش خودم میگم، بیا از این فرصتم جا موندی، ذهنم میگه بابا تقصیر تو نبود که، چنین بود و چنان که نشد، تقصیر تو نبود که
مثلا دیروز رفته بودیم جنگل، میخواستم تمرین اگهی بازگانی رو پیش دو خانم غریبه اجرا کنم
ذهنم همش بهانه میاورد
اگه بری پیششون، بچت گریه میکنه
حالا بزار بخوابه بعد برو
اگه بری نتونی درست صحبت کنی چی
اگه داشتی صحبت میکردی بچت گریه کرد چی
و،، . و بلاخره نرفتم
ولی مطمئنم حتما حتما اجراش میکنم
چندین و چند بار
شاید بار اول دومش از روی نوشته هام بخونم. ولی بعدش حتما مسلط میشم و شفاهی هم میگم نقاط قوتمو
خدا با منه
سلام فاطمه ی عزیز
سپاسگزارم به خاطر کامنت انذار کننده ات تلنگر دهنده ات
بسه از اینکه انقدر خودتو بیچاره نشون بدی، از خود گذشته نشون بدی، بسه از اینکه خودتو جوری نشون بدی که قدرتو نمیدونن
توکل کن به خدا، ثابت قدم بمون توی مسیر درست الهی
از مسیر منحرف نشو، اگرم شدی هیچ اشکالی نداره، خودتو سرزنش نکن، همیشه مسیر مستقیم پیش روته، به شرطی که با دلت، با وجودت بخوایی راه مستقیم رو
درهای رحمت و نعمت خدا همیشه به روت بازه کافیه روتو کنی سمت خدا
ایمان داشته باش قوانین برای همه یکسانه و هر کس نتیجه ی اعماشو میبینه، نه منو به خاطر اشتباه دیگران عذاب میدن، نه کسی جای اشتباهات من عذاب میبینه
هر کدام از ما داریم توی دنیای مجزا و خاص خودمون زندکی میکنیم
دنیایی که من توشم فرق میکنه با دنیای حتی نزدیکترین کسانم
همسرم دنیای خودشو و تجربیات خودشو تجربه میکنه طبق باوراش و عملکردش
دخترمم هم همینطور و تک تک انسانهای جهان هم همینطور
من تصمیم گیرنده ی اصلی زندگی خودم هستم. هیچ کس نمیتوند هیچ ضرری بهم برسانه، تا وقتی که من قدرتشو باور نکنم،
هیچ کس هیچ قدرتی در زندگی من ندارد. من خلق کننده و تعیین کننده مسیر زندگی و تجربیاتم هستم
خداوند، قدرتمندترین نیروی عالم با منه، پشت منه، حامی و یاریگر منه
من جه نیاز دارم به دیگری
چرا دنبال خورده نونای دست مردم باشم وقتی گنجها دست خداوندمه
خدایا کمک کن فقط بندگی تو بکنم، طبق قوانین بدون تغییر تو عمل کنم و زندگی دنیا و اخرتم را بهشتگونه بسازم ای قدرتمندترین نیروی کل کیهان
سلام دوست عزیز
خداوند پاسخ میدهد به شرط ایمان
اجابت میکند درخواستهایت را اگر بندگی اش را بکنیم، طبق گفته هاش عمل کنیم
مثال خونتو کثیف نکن، برام جالب بود
اینکه وقتی عصبانی میشیم خونمون اسیدی میشه و به نوعی کثیف تا حالا بهش فکر نکرده بودم
امیدوارم الان که دارین این کامنت رو میخونید با مخاطب خاص تون زندگی ارامی و سرشار از سلامتی و ثروت و سعادت رو در حال زندگی کردن باشید
سلام اقای وثوق عزیز
کله پدرشون مردم هر چی دوست دارن در موردمون فکر کنن، چیزی از ارزشهای ما کم نمیشه
من حتما یه روز تمرین اگهی بازرگانی رو انجام خواهم داد
توی گوشیم تایپ کردم نکات مثبت خودمو و تا الان بارها برای گلدونهای توی خونم، بیان کردم لیست نکات مثبت خودمو و اونام خیلی خوب گوش دادن و تشویقم کردن و هر بار نکته قوت جدیدی در مورد خودم به یادم میاد رو به لیستم اضافه میکنم
در پناه رب قدرتمند کل جهانیان باشید
سلام لیلای عزیز
سپاسگزارم ازت به خاطر اینکه ایده ی خوبی دادی
اینکه تمرین اگهی بازرگانی نکات مثبت مون رو میتونیم صوتی کنیم با صدای خودمون و بارها گوشش بدین
بنظرم اینجوری خیلی راحتتر موقع اجرا کردنش پیش غریبه ها، راحتتر و روانتر بیان میکنیم، این تمرین رو
در پناه الله یکتا غرق در نعمت و فراونی و زندگی رویایی تون باشید انشاالله
سلام گل بانو ی عزیز
سپاسگزارم به خاطر ایده ی عالی که بهم دادی از کامنتت
اینکه دفتر سپاسگزاریمو و نکات مثبت که نوشتمو توی کیفم همه جا داشته باشم و هر موقع شرایطش پیش اومد اجراش کنم
تحسینت میکنم دختر ارزشمند و شجاع که تونستی بارها و بارها این تمرین رو انجام بدی و خودتو رشد و گسترش بدی و قویتر و شجاعتر بشی و خودتو به خودت ثابت کنی. انشاالله منم بتونم انجامش بدم و از نتایج عمل به تمرین اگهی بازگانی به خودم افتخار کنم و الگوی قدرتمندی باشم برای خودم و بقیه و نمود انسانی که حرف و عملش یکیه
در پناه یگانه خداوند قدرتمند کل جهانیان غرق در ارامش و نعمت باشید دوست خوبم
سلام به امیرحسین عزیز
برادر هم فرکانسی ارزشمندم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ازت به خاطر کامنت خیلی معمولی از تجربیات روزانه و معمولیت و در عین حال فوق اگاهی بخشت
درسها یاد گرفتم و یاداوری کرد بهم با خوندن کامنتتون برادر گلم
اول از همه، دیدن عکس پروفایلتون قبل از خوندن کامنتت باعث شد تحسینت کنم، و اولش اسمان ابی خوشرنگ پشت سرت رو دیدم و بعد چهره ی جذابت رو که خودتم اشاره کردی بود که با مو و ریش و کلاه اینا چقدر جذابتر میشین و این کاملا درسته،
دوم، منم چند وقته میخوام عکس پروفایلم رو عکس خودم بزارم و هر روز به یه بهانه عقب میندازمش و امروز میخوام انجامش بدم با کمک خدا
سوم، منم باید بنویسم و نت برداری کنم اگاهی فایلها رو برای درک عمیقتر که خدا داره از چند وقته داره بهم گوشزد میکنه و من تا حالا پشت گوش می انداختم و باید اجراش کنم و به امید الله قول میدم به خودش که بنویسم و نت برداری میکنم که به نفع خودمه
چهارم، تشکر از مادرتون و خطاب کردنشون، شما به جای تو
این پاشنه اشیل منه، این خود منم ولی در رابطه با مادر شوهرم
مادر شوهرم که طبقه پایین ما زندگی میکنن، اغلب برای مام نون تازه میارن و من خیلی کم پیش میاد ازشون تشکر کنم و با لبخند روی باز اونم
خیلی شده اصلا وقتی میان ( البته بدون در زدن وارد میشن همیشه ایشون) ما طبقه بالاشون زندگی میکنیم، زندگی مستقل خودمون رو داریم، دو تا دختر زیبا و سالم و یه همسر عالی داده خدا بهم، خدا رو شکر
پاشنه اشیل من بی توجهی به مادرشوهرمه وقتی میاد خونه من،
اصلا دوست ندارم بهشون رو بدم و باهاشون گرم و صمیمی حرف بزنم.
حتی برام سخته وقتی نون تازه میارن خونمون، ازش تشکر کنم. بارها و بارها شده، اومدن و وارد شدن و من حتی سرمو نچرخوندم و حتی نگاهشونم نکردم. حالا بماند که نون از دستشون هم نگرفتم و تشکر نکردم
نجواها میگن که اگه ازش تشکر کنی اگه باهاش گرم بگیری اون همش میخواد بیاد بشینه ور دل تو و چرت و پرت بارت کنه،(البته ایشون انسان بسیار محترم و فوق العاده مهربان و شریفی هستند که تا الان جز خوبی ازشون ندیدم) بهش محل نده، بهش رو نده، این حرفا رو میدونم از طرف شیطانه که داره وسوسم میکنه و وعده های دروغ بهم میده و منو میترسونه از اینده، از کجا میدونم؟
از احساسم
چون حس خوبی بهم نمیدن این نجواهای ذهنیم
میخوام این بار که نان تازه اوردن، بلند بشم از جام، نون رو از دستشون بگیرم و با روی گشاده ازشون تشکر کنم، خدا باهامه، این حرفا از جانب خداست که میگه، چون احساسم رو خوب میکنه
امیرحسین عزیز سپاسگزارم که نوشتی
خدایا شکرت که هدایتم میکنی
خیلی مشتاقم از وارد شدن به دل ترسهات که جدیدا تجربشون کردی برام بنویسی
انشاالله در پناه یگانه خداوند قدرتمند کل جهانیان غوطه ور باشی در نعمت و ثروت و سلامتی و خوشبختی و حال خوب