ساختنِ عزت نفس در عمل - صفحه 21

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به خدای همه زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته و همه دوستان

    استاد اتفاقا دیروز یا پریروز داشتیم با دوستم

    در مورد همین موضوع که با شرایط موجود شروع کردن و منتظر بهتر شدن اوضاع نبودن برای شروع

    دقیقا عین جمله ای که گفتم این بود خدا بیامرزه پدر مادر عباسشمنش که به ما جسارت و جرات اینو داد که با هیچی واقعا با هیچی شروع کنیم مهاجرت کنیم‌از شهرستان به تهران و کار کنیم و خداروشکر نتیجش رو هم داریم میبینیم درسته مسائل زیادی حل شده و هست که باید حل بشه ولی جزیی از مسیرمونه نباید منتظر باشم که همه چی گل ک بلبل بشه من راه بیوفتم پس ایمان دیگه چه معنی داره اون موقع؟به خداوندی خدا یه جاهایی استاد اومد و درا رو برامون باز کرد که خودمون مونده بودیم

    هیچ زمانی نمیرسه که همه چیز برای شروع اوکی باشه و بعد حرکت کنیم هیچ زمانی نخواهد رسید به قول شما بهترین زمان الانه همین الان و بهترین شرایط شرایطی که الان داری پس دست دست کردن و بهونه اوردن بی فایدس

    موضوع بعدی استاد ترس ها

    هرجایی که تو گرداب ترس هام گیر افتادم و بها دادم غرق شدم

    نمیشه دنباله رو ترس ها باشی و نتیجه بگیری

    برعکس وقتی نادیده گرفتمشون و رفتم تو دلشون فهمیدم که اا پس من از چی میترسیدم خدا که قبل اینکه برسم همه چیو اوکی کرده پس ترس از چی داشتم تو کارم الان دیگه خیلی کمتر میترسم بعضی جاها وقتیم که میترسم اون استرس و نگرانی سریع بهم‌میگه این راه درست نیست

    ترس از غذا خوردن تو رستوران هنوزم هست شاید کمتر ولی حسش میکنم که اگه مثلا یکم از غذام بریزه رو میز بقیه چی میگن یا سس بریزه رو لباس یا مثلا نتونم درست ساندویچمو گاز بزنم و بریزه موادش الان همه دارن منو نگاه میکنن و اوایل که خیلی اوضاع داغون بود حاظر بودم گشنه بمونم ولی مثلا غذای ساندویچی نخورم

    چنان عرقی میکردم که خودم خجالت میکشیدم از عرق کردنم

    یا تو حرف زدن با جنس مخالف اونقدر استرس داشتم که اجازه نمیدادم با کسی حرف بزنم

    اگه بگه لهجه داری چی

    یا نجوا که تو زشتی و اون به تو جواب نمیده از تو خوشش نمیاد و هزار تا چیز دیگه این پاشنه اشیل الانم هست و هر بار که خواستم برم و برای تمرین با بقیه حرف بزنم یه نجوا و بهونه جلومو گرفت

    بعدش باید خودخوری کنم

    یکم که اروم میشم میگم وحید تو اصن حرفی زدی به اون خانوم که بخواد خوشش بیاد یا بدش میاد یا فکری کنه‌؟چرا فکر نمیکنی شاید خوشش بیاد با تو اشنا بشه یا حرف بزنه ؟البته مثلا تو جمع که خانوم هست یا دوستم کنارمه این حالت به مراتب کمتره ولی حسش میکنم و یکی از بزرگترین ترسام هست و شاید به این دلیل تا حالا رابطه خوب و قشنگ رو تجربه نکردم

    ممنون استاد بابت این فایل بی نظیر که از 20 دیقه میشه یه دفتر نکته برداشت و اجرا کرد

    خداروشکر که تو این فضا هستم برای رشد پیشرفت

    در پناه خدا باشید عزیزان🫡️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سارا شکری امیدوار گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    سلام بر همه دوستان عزیزم

    من قبل اینکه نکات مثبت خودمو بنویسم، نجواهای ذهنم میگفت، اخه چی میخوای بنویسی مثلا تو چه نکته مثبتی داری ولی وقتی شروع کردم به نوشتن، بالای دو صفحه شد و هر بار یه نکته قوت جدیدی در رابطه با خودم یادم میاد به لیستم مینویسم

    اینجام برای شما دوستان عزیزمم مینویسم هم یاداوری به خودم هم الگو و ایده بشه برای دیگران

    من سارا شکر ی 32-33 سالمه و لی قیافم خیلی کوچکتر از سنم نشون میده انگار که 23 سالمه

    من طبیعی زیبا هستم

    از نقاط قوتم اینه که من هر جور که راحتم، همونجوری لباس میپوشم، سخن میگم، البته با نهایت ادب و احترام به دیگران

    من حتی خیلی خیلی کم ابروهامو میگیرم، چون واقعا درد داره و من صورت طبیعی و زیبای خودمو واقعا دوست دارم

    من خیلی خیلی کم ارایش میکنم، چون واقعا خودم بدون ارایش راحتم

    من عاشق دوخت و دوز و خیاطی هستم و نود ونه درصد لباسامو خودم میدوزم، تقریبا بلدم هر مدلی که دوست دارم بدوزم برای خودم، و همیشه دوست دارم در این زمینه بروز باشم و مدلهای جدید و ترند و بدوزم و بپوشم

    من سلیقه عالی در ست کردن لباسهام دارم. و خیلی خوش سلیقه هستم

    من لباسهای شاد و گلگلی، نخی و راحت، عاشقشونم و میپوشمشون با شادی

    من هر جا باشم خواب خوب و راحتی دارم، و با لذت میخوابم(نقات قوته اینم یعنی؟:)

    من دوست خوب خدا هستم، بعضی وقتا شده فاصله بیفته بینمون، اونم به خاطر انحراف من از مسیر مستقیم ولی در نهایت همیشه به سمتش برگشتم و خدا با اغوش باز پذیرفته و سفره ی نعمتهاشو برام گسترده

    من عاشق گل و گیاه و سرسبری هستم، خونم پر از سرسبزی هست، بلدم خیلی خوب تکثیرشون کنم و پرورششون بدم

    من ادم خوش قول و خوشحسابی هستم. فوق العاده عالی، همیشه به موقع سر قرارام حاضر میشم و همیشه در امانت دار خوبی هستم

    من اصلا از کسی قرض نمیگریم، چیزی رو قسطی نمیگیرم، هر وقت پولشو داشته باشم میگیرم هر جنسی رو بخوام، و فقد نقد کار میکنم، و خیالم راحته راحته از نگرانی پر داخت قسط و این جور داستانا

    من مادر دو تا دختر سالم و زیبا و مهربونم

    دو تا زایمان طبیعی داشتم و بدنم کاملا متاسب و ایده اله از نظر خودم

    من از دیدن خودم توی اینه و از تحسین کردن خودم لذت میبرم

    من لبخند زیبایی دارم

    من از اونایی ام که هر چی بپوشم بهم میاد

    من تحصیل کرده و دانشگاه رفته هستم،

    من گواهینامه رانندگی دارم

    من عاشق تحرک و ورزش هستم

    عاشق پیاده روی های طولانی مدت هستم

    من خیلی خوب میرقصم و توی مجالس عروسی از نفرات اولی هستم که میرم وسط میرقصم

    من عاشق اهنگهای شاد هستم، باهاشون میخونم، همیشه صدلی اهنگ از خونم بلنده و میرقصم و میرقصم توی خونه، جلوی بچه هام و بعضی وقتا جلوی شوهرم، کلا شاد و شنگولم

    من دوره عزت نفس و عشق و مودت رو خرید کردم معحزه وار، بدون دارمد خاصی اونم، حتی همسرمم خبر نداره گرفتم، اخه فعلا ایشون توی باغ این داستانا نیستن، منم ترجیح دادم بهشون نگم،

    در این حد من ادم رازداری هم هستم:)

    من اشپزیم عالیه

    چندین نوع دسر خوشمزه بلدم درست کنم

    من ادم باهوشی هستم و توی هر شرایطی همیشه یه راهکار عالی دارم برای ارائه کردن و پیشنهاد دادن

    خلاصه دوستان عزیزم من کلا ادم فوق العاده ای هستم

    مرسی که خوندین

    مرسی که هستین، و مینویسید و من ازتون یاد میگیرم

    استاد، مریم جان و تمام دستان خوب پشت پرده ی سایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    عزت نفس داشتن پایه موفقیت هست

    چقدر این خانم باذعزت نفس بود و چقدر عالی

    من هم متوجه شدم چقدر در ایت موضوع مشکل دارم خجالت میکشم و نمیتونم خودمو معرفی کنم

    و هزاران بار بهانه اوردم براب انجام نشدن کارها چون میترسیدم

    من ترس دارم حتی از دیدن ادمها، حتی از صحبت با خیلیها، حتی با صدای بلند سلام کردن،

    و تازه دارم میفهمم چقدر ترس دارم البته من کلا از بچگی خجالتی بودم یک مدت تمزین کردم خوب شد اما الان دوباره خجالتی شدم اضلا نمیتونم درست حرف بزنم موقع حرف زدن تکه تکه و تند حرف میزنم فهمیدم علتش اینه میخوام زود حرفم تموم شه شمرده صحبت نمیکنم و دارم تلاش میکنم بهتر بشم

    من بهانه می اورذم خیلی مواقع رفتارم توجیه کردم اما الان قول دادم اصلاحش کنم

    بریم در دل ترسها

    من ترس از جمع و صحبت کردن

    شروع کنیم از هر جایی که هست

    و تلاش کنم بهتر و بهتر بشم

    ممنون استاد از این توضیحات عالیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    منیره مختاری فر گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    سلام ودرود خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان و دوستان گلم

    روز 77 سفرنامه

    1.بریم تو دل ترس هامون ترس از نگاه و قضاوت مردم

    2.شروع کنیم بریم وارد علایقمون بشیم و بهونه تراشی نکنیم که

    خانواده نمیزاره

    سرمایه ندارم

    بلد نیستم

    مهارت ندارم

    و هزاران بهانه پوچ دیگه

    وقتی سوال کنی قطعا پاسخ‌داده میشه طی مراحل تکامل و اون علاقه و عشق مشخص میشه

    من خودم بارها از این شاخه به اون شاخه پریدم و سردرگم بودم ولی نوشتم سوال کردم و هدایت ها رو جلو رفتم و بالاخره اون علاقه حقیقی خودشو به من نشون داد و الان خیلی خوشحالم

    و دارم مهارت کسب میکنم تو اون حوضه و خیلی سپاس گزار خداوندم قطعا خداوند با صابرینه و

    اگه شروع کنیم درها باز میشه و خداوند که میبینه تعهد ما رو هدایتمون میکنه و راه ها نشون داده میشه .

    رو باورهامونم کار کنیم که میشه میتونم فلان فرد تونست منم میتونم منم موفق میشم منم به خواسته هام میرسم منم لایق راه اندازی کسب و کار مورد علاقه ام هستم منم لایق ثروتم …

    حرف مردم و نگاه مردم باعث دادن ورودی نامناسب میشه

    به جای اینکه تمرکزمون رو بزاریم رو نگاه و قضاوت مردم رو خودمون و مسیر خودمون بمونیم

    به جای اینکه دل بقیه رو راضی نگه داریم ببینیم دل خودمون چی میخواد

    من تصمیم گرفتم گوشم رو ببیندم و اصلا برام مهم نباشه و تنهایی دارم رو باورهام کار میکنم و میبینم که چون‌دارم ورودی مناسب میدم به ذهنم داره ایده ها میاد راه ها باز میشه هدایت ها میاد

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت این فایل های بی نظیر که خوراک خیلی عالیه واسه ذهنمون

    و انگیزه و امیدو ایمانمون رو هزاران برابر میکنه که در تو مسیر جهاد بمونیم و لغزش نداشته باشیم

    از استاد عزیزم و خانوم شایسته هم بینهایت ممنونم که ما رو هم سفر خودشون کردن

    این سفر خیلی خیلی رویایی و شگفت انگیزه

    دوستتون دارم عزیزانم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا کرمی گفته:
      مدت عضویت: 2755 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر خوشحال شدم علاقه حقیقی را پیدا کردید من خودم چند سال تو یک شغل هستم البته آن موقع علاقه داشتم ولی الان نه و نمی دونم علاقه واقعیت چیه با کامنت شما امیدوار شدم که خداوند من را هم هدایت کنه از کامنت شما لذت بردم موفق باشی دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ماکان الیکایی گفته:
    مدت عضویت: 498 روز

    77مین تحول زندگی من

    موضوع فایل:ساختن عزت نفس در عمل

    سلام به استاد عباس منش و خانم محترم شان،و همه ی عزیزان سایت بزرگ خانواده عباس منش

    برای رسیدن به عزت نفس عالی باید اینو بدونی که هر کسی برای خودش زندگی می‌کنه نه دیگران،نظر دیگران در مورد ما نباید برامون مهم باشه،هرکسی برای خودش و زندگی خودش باید مهم باشه نه زندگی دیگران،

    زمانیکه بر ترسهای وجودت غلبه کنی و متعهد شوی که کاری را انجام بدی، اطمینان انجام کار برات 100% میسر میشه،اونوقت به دل ترسهات میزنی و برات عادی سازی روابط و زدن تو دل اتفاقات طبیعی و عادی میشه.

    عزت نفس تمرین های متفاوتی داره،نقاط قوت و توانمندی های خودتو در زمینه ی ورزشی،تحصیلی،

    کاری،و تمام نکات مثبت خودتو شناسایی کن،و تمرین کن در اجتماع بیگانه و غریبه برای بالابردن اعتماد بنفس ت،توانمندی هاتو براشون بازگو کن اصلأ خجالت نکش برو در دل ترسها،تا شخصیت مان تغییر نکنه اعتماد بنفس مون هم تغییری نمیکنه،اگه قراره نتایج متفاوتی بگیری باید کارهایی انجام بدی که دیگران توان انجام اون کارو ندارن یا خجالت میکشن انجامش بدن،یا نمیتونن توانایی و توانمندی هاشونو برای دیگران بازگو کنن،

    من تو دوره ای آخر دهه 80،حدود سال89تا92بطور حرفه ای تمرینات بدنسازی و فیتنس انجام میدادم، هر وقت میرفتم استخر یا جایی تو فروشگاهی،همه دور و اطرافم جمع میشدن که یه برنامه به ما بده،چیکار کردی چی خوردی تغذیه ت چیه؟که بدنت اینقدر خشک و عضلانی شده،و تو استخر حتی نمی‌تونستم درست و حسابی شنا کنم فقط داشتم تمرینات و وعده های غذایی خودمو برای دیگران تشریح میکردم،من تو این دوران حتی مربی نداشتم،چون خودم برای بدنم و عظلاتم تصمیم گیری میکردم،چون خودم بیشتر به بدنم شناخت دارم.

    جالب این جاست که الان هم ورزشم سرجایش هست اما خیلی تمریناتم سبک‌تر شده،حجم عضلاتم کمتر شده،اما احساس آرامش و سلامتی بیشتری دارم،چون بدنم ساخته شده برای کمک به من در راه رسیدن به هدفم،و عزت نفس مو چندین برابر بیشتر کرده، از جمله توانمندی‌هایی هست که در وجودم هست و ازش بهره میبرم،داخل مترو و جایی قبلاً میرفتم همه نگاه میکردن، و این شاید از دیدگاه دیگران یک حس غرور کاذب باشه،اما اگه از قانون و اصولش آگاهی داشته باشی میتونی با اعتماد بنفس جایگاهی فراتر از انتظار داشته باشی،نه مغرور بشی، و در جا بزنی باید روبه جلو پیشروی کنم و زیبایی ها و فراوانی های پیرامون زندگیمو جذب کنم و لذت ببرم،تا برام زیبایی خلق بشه و خودم بتونم زیبایی هارو فراگیر کنم، و درگستردگی دنیا کمک حال باشم و دیگران رو در مسیر تحسین کنم.

    سپاسگزار خالق بی همتا بخاطر دریافت آگاهی های ناب فایل امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سارا شکری امیدوار گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز و بزرگوارم

    عجب فایل مو بر تن سیخ کنی بود استاد!

    استاد من دوره ارزشمند عزت نفس رو خریدم ازتون و چند فایل اولش فکر کنم تا سه قسمت اولش رو دیدم و تمریناتش رو هم انجام دادم جسته و گریخته! ولی کامنت نزاشتم تا بعدا تمرکزی روی دوره عزت نفس کار کنم

    من بیشتر تمرکزم روی سفرنامه هست، میخـام این سفرنامه را پیش برم به امیدخدا

    و هر از گاهی که قلبم گفت برم سراغ عزت نفس

    بارها از نظرات دوستان خونده بودم که میگن این فایلهای رایگان، واقعا ارزشمندن همچون دوره های استاد ازشون استفاده کنید و من خودم به این نتیجه رسیدم الان

    استاد شما انسان بزرگ منشی هستید

    سپاسگزارم به خاطر حضورم در این جمع و شنیدن این آگاهی ها

    من قول میدم به خودم که حتما لیستی از نقاط قوتم مینویسم و این تمرین اگهی بازرگانی رو انجام خاهم داد با توکل به خداوندم

    و نکته بعدی که استاد گفتین، با همین امکاناتی که دارین شروع کنید، من خودم و همسرم نمونه بارزش هستیم

    من علاقه ی زیادی به خیاطی دارم. چند سال پیش من حتی میز چرخ خیاطی نداشتم، آینه برای پرو مشتریام نداشتم ولی گروه خیاطی زدم و مشتری میومد و من لباس میدوختم براشون، به مرور میزم جور شد، سردوز گرفتم، رگال برای آویزان کردن لباسای دوخته شده گرفتم، اینه قدی بزرگ گرفتم و میز اتو و کلی لوازم ریز خیاطی

    و یا همسرم قبلا پیش یه دکتر دامپزشم با یه گروه کار میکردن برای واکسن زدن جوجه ها و مرغا توی مرغداریا، متناسب رشته اش ولی علاقه ای به کارش نداشت،

    ایشون(همسرم) یه خـواهری داشتن که الانم دارن البته:)

    که توی یه اتاق از خونش ظرف و ظروف میفروخت برای همسایه ها

    این خواهرشون از همسرم میخواد که شریکی مغازه بگیرن داخل شهر و برن توی بازار به قول معروف

    الان حدود پنج شش سال از اون ماجرا میگذره الان خدا رو هزاران مرتبه شکر همسرم یه مغازه بزرگ لوازم برقی و کادویی داره با کلی مشتری حضوری و اینترنتی و شریک هم نداره، شکر خدا

    الان درامد همسرم نسبت به اون کار قبلیش صد برابر شده، همسرم از صفر شروع کرد و هر روز در حال رشد و پیشرفت هستش کسب و کارش و من و بچه هام هر روز نعمت های بیشتر و بیشتری رو دریافت میکنیم و سپاسگزار نعمتهای بی پایان رب رحمانم هستم که از بینهایت طریق بهمون روزی میده

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ هفتاد و هفتم

    استاد جونم من این فایل رو قبلا هم گوش داده بودم.

    جالبه همین هفته قبل من یه مصاحبه داشتم، و توی اون مصاحبه از من خواسته شد که درباره نقاط قوت ام صحبت کنم.

    و من همون لحظه بهشون گفتم اتفاقا استاد عباسمنش در رابطه با عزت نفس چنین تمرینی رو دادند.

    و اونها بمن گفتند چه عالی، پس برامون اجراش کن !!!!

    و منم شروع کردم درباره خودم، رفتارهام، جهان بینی ام، درباره عادت های فکری ام صحبت کردن.

    انقدر این جلسه مصاحبه زیبا جلو رفت که اون دو نفر مصاحبه کننده گفتند ما تا به حال مصاحبه به این متفاوتی نداشتیم

    خودمم همینطور، بارها جاهای متفاوت مصاحبه دادم اما اولین باری بود که سرشار از عزت نفس بودم و خود واقعی ام رو ابراز میکردم !!!!

    اینها رو نوشتم که بگم :

    تا چند روز بعد از اون مصاحبه من شارژ بودم. سرحال و پر انرژی بودم. حالم بطرز جادویی عااالی بود.

    بعدش اومدم خودمو بررسی کردم. گفتم عاطفه آیا اون اشخاص مصاحبه کننده از تو تعریف کردند ؟

    ذهنم جواب داد : نه، این خودم بودم که از خودم تعریف میکردم.

    گفتم : اونها چکار می‌کردند ؟

    ذهنم گفت : اونا فقط گوش میدادند و لذت میبردند، گاها هم ذوق و تحسین میکردند.

    گفتم : این ذوق و تحسین رو خودمون هم میتونیم به خودمون بدیم. مگه نه ؟

    منِ عاطفه باید هروز جلوی آینه از خودم تعریف کنم و خودمم به خودم آفرین بگم.

    تازه قدرت تحسینِ خودم به خودم، هزاران برابر اینه که دیگران تحسین ام کنند.

    پس چرا من لنگِ آفرین گفتن و تایید بقیه باشم ؟

    استاد تمرین شما برای اینه که ترس ما بریزه از نظر بقیه و بشدت باهاتون موافقم و باید اجراش کرد حتما.

    اما برداشت من بعد از انجام این تمرین این بود که :

    من باید هروز از خودم ، نقاط قوت ام یاد کنم و خودم به خودم آفرین بگم.

    انقدرررر این کار قدرتمنده که نمیدونم چطور وصف اش کنم.

    استاد تمرین شما عالیه و باید برای غلبه بر ترس حتما اجراش کرد.

    در رابطه با برداشت خودم

    با خودم گفتم :

    عاطفه دیگران هیچی از تو نمیدونند که بخوان تعریف ات کنند. هییییییچی نمیدونند.

    اما خودت همچی رو واقفی.

    تو باید خودت از خودت تعریف کنی.

    کلی رمز و راز هست که فقط خودمون میدونیم و میتونیم بهش افتخار کنیم.

    تنها کسی که همیشه باهام بوده، خود منم !!!

    من نباید محتاج بقیه بمونم که اونها تایید و تحسین ام کنند.

    خودم آستین هام بزنم بالا به خودم عشق بدم !!!!

    خودم برای خودم هدیه بخرم

    خودم ذوق خودم کنم

    خودم کارهام رو ارزشمند ببینم

    خودم به خودم عیدی بدم

    خودم، با خودم دیت بزارم

    خودم، خودمو دعوت به نوشیدنی و تفریحات کنم

    و…

    یادمه اوایل که میخواستم تنها برم پیاده روی، انقدر سختم بود. پام نمیرفت.

    خجالت میکشیدم که همه زوج بودند، من تنها اومده بودم.

    برای همین رفتم بالای یه تپه که کسی نبود اونجا 20 دقیقه بصورت دورانی راه رفتم.

    یه مسیر دایره مانند رو میرفتم و برمیگشتم.

    و همش چشمم به ساعتم بود کی تموم میشه.

    وقتی با قانون آشنا شدم دیگه از این خبرها نبود.

    دوست های خوب پیدا کردم توی همون طبیعت کوه ، میگفتند عاطفه بزار همراهت بیایم. میگفتم نه، باور کنید تنهایی راحتم.

    میخوام با درونم خلوت کنم. و اونا هم قبول می‌کردند.

    وقتی با قانون آشنا شدم، دیگه با درونم رفیق شدم.

    الان تنها میرم استخر، کوه، پیاده روی، خرید و…

    اگر کسی همراهم بخواد بیاد لذت میبرم اما اگر کسی نیاد بیشتر لذت میبرم.

    ما بیش از تحسین هر کسی، به تحسین خودمون نیاز داریم.

    همین چند روز قبل روز دختر بود.

    ذهن من میگف :

    بابا چیه بچه بازی راه انداختی. تو دیگه بزرگ شدی عاطفه، لوس بازی ها چیه، استوری نزاری ها و…

    گفتم نهههههه.

    خودم خودمو دعوت کردم بیرون، به خودم هدیه دادم.

    برای خودم استوری گذاشتم به خودم حرمت گذاشتم. جالبه اولین سالی بود که انقدر پیام تبریک و هدیه دریافت کردم !!!!

    فکرش رو بکنید دوست های مادرم حتی بهم زنگ میزدند. ماه ها ندیده بودم شون. حتی یکی شون اومد در خونه برام هدیه آورد.

    جهان وقتی رفتار خودمون با خودمون رو میبینه، کرنش میکنه.

    استاد من تحسین تون میکنم بابت این تمرین قدرتمندی که درباره اش صحبت کردین.

    این تمرین صحبت کردن درباره نقاط قوت مون بی نظیره. من فقط یکبار اجرا اش کردم و تا چند روز روی ابرها بودم.

    حالا همون احساس رو باید تعمیم بدیم روی گفت و گو های درونی مون.

    همونطور که برای بقیه از خوبی هامون میگیم و ترس مون میریزه، باید بتونیم در خلوت خوبی هامون رو به خودمونم بگیم و شارژ بشیم.

    من وقتی برای اون دو نفر مصاحبه کننده صحبت کردم و بشدت احساسم خوب شد و شارژ شدم، فورا به خودم گفتم :

    عاطفه احساس خوب تو باید از درونت نشات بگیره.

    شادی بکن خیلی خوبه اما این شادی بخاطر یادآوری نقاط مثبت ات باشه نه تحسین بقیه !!!

    باید بتونی این احساس خوب رو، با گفتگو کردن با خودت هم ایجاد کنی.

    تو باید همونطور که با تحسین اونها ذوق زده شدی، از تحسین کردن خودت به خودت هم ذوق زده بشی.

    چون شادی منِ عاطفه بااااید گره بخوره به درونم.

    پس :

    1. احساس خوبم رو وابسته به بیرون از خودم نکنم.

    2. خودمم خودمو تحسین کنم و از نقاط قوت ام لذت ببرم.

    استاد جانم یادمه تو یکی از فایل ها گفتین :

    نه از تحسین دیگران ذوق زده میشم

    و نه از انتقاد شون دلگیر میشم.

    سرچشمه شادی من، درونم هست. درون من کافیه.

    منم دارم سعی میکنم ازتون الگو بگیرم و هر بار بهتر بشم.

    استاد جانم و مریم عزیزم، بابت تهیه، تدوین این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.

    از خداوند مهربونم هم سپاسگزارم که ذز زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نو‌شته بشه.

    از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند، کمال تشکر را دارم.

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 850 روز

      سلام عاطفه ی عزیز

      دوست تحسن بر انگیزم

      چه زیبا بلدی بنویسی شما دوست خوبم و چه اگاهی بخش بود نوشته هایت

      اینکه من خودم، بهتر از هر کسی خودمو میشناسم و نقاط قوتم رو میدونم، پس خودم باید خودمو تحسین کنم، یاداوری کنم خودم به خودم نقاط قوتمو

      خودم، خودم رو ارزشمند بدونم

      همه چیز از درون من شروع میشود

      ارامش، سعادت و خوشبختی و حتی ثروت و روابط عالی از درونم شروع میشود و قدم اول تمام موفقیتهایم اینکه خودم با خودم به صلح برسم، خودم از خودم لذت ببرم. خودم، خودمو تحسین کنم و ارزشمند بدونم تا در جهان بیرونی هم ببینم این تحسینها رو

      سپاسگزارم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حسن گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان سایت

    ردپای من در روز 77

    استاد من یکی از ترس هایی که داشتم این بود که خجالت می کشیدم از دیگران کمک بخوام ، والان به لطف خدا وقتی تویه کاری کمک می‌خوام از دیگران می‌خوام که به من کمک کنن اونها هم قبول می‌کنند و کمکم می‌کنند ، ویکی دیگه از کارهایی که بخاطر حرف مردم انجام ندادم رقصیدن در عروسی ها هست که امیدوارم به لطف خدا بتونم به این ترسم هم غلبه کنم واین کار وانجام بدم ،خدایا ایمانی راسخ به من عطا کن تا بر ترس هایم غلبه کنم الهی آمین خدایا بی نهایت سپاسگزارم ، خدایا تنها تورا می‌پرستم و تنها از تویاری می‌جویم ، مارا به راه راست هدایت کن راه آن‌هایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آن‌هایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان الهی آمین خدایا بی نهایت سپاسگزارم ،ممنون و متشکرم و سپاسگزارم از زحمات شما استاد عزیزم و خانوم شایسته برای تهیه این فایل ها

    در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2040 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به هم فرکانسی های عزیزم

    توی این دوره از معجزات نگم براتون چه اتفاقایی داره رخ میده الله اکبررررر

    از پرداخت بدهی هام بگیر

    تاااا

    نشونه های برای متاهل شدنم یا بهتر بگم زندگی مشترک کنار شخصی که کلی امید رو تو وجودم زنده کرده و وجود ایشون باعث شده زنجیر هایی از حرف های مردم و تعصب های گذشته گان رو پاره کنم

    از وقتی رو باورهام کار کردم و تسلیم شدم برای انجام کارها

    حتی نظر مادرم پدرم برای تاهل من هم تغییر کرد

    چون ساده گرفتم سپردم به االله مهربان

    هنوز که هنوزه تک تک این اتفاقارو مدیون صحبتای شما هستم استاد

    من با تغییر باورام دارم زندگیمو خلق میکنم

    من دوست داشتم توی طبیعت زندگی کنم با همسرم و جهان هدایت کرده مارو برای زندگی توی طبیعت

    خدایا سپاس برای این همه لطفو رحمتی که جاری کردی

    چقدر رها ترم از وقتی روی این باور که نظر دیگران رو زندگیم تاثیری نداشته باشه

    چقدر ازادانه و شادتر زندگی میکنم خود اصلمو

    اون که تو قران اونده

    آیه امروز

    و هم‌ردیف خدا، معبود دیگری را صدا نزن؛ زیرا معبودی جز او نیست. همه چیز، جز جلوۀ خدا، نابودشدنی است. فرمانرواییِ جهان دست اوست و روز قیامت فقط به‌سوی او برِتان می‌گردانند.قصص88

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سارا بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    یا رب

    یا خیر الغافرین

    یا خیر الفاتحین

    سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز

    خدا را شکر گزارم برای زندگی عالی و حس زیبا

    خدارا شکرگزارم برای تکیه کردن به پروردگار کهکشان

    خدارا شکرگزارم برای زیباهای اطرافم

    خدارا شکر گزارم برای نعمت های فراوان

    خدارا شکر گزارم برای رفاه مالی

    خداراشکرگزارم برای خانه ای زیبا با امکانات فراوانی که قابل شمارش نیست و احساس عالی که در خانه داریم

    الهی شکر

    خدایا عاشقتم

    خدا جونم کمکم کن احساس سرزنشی که بعضی مواقع در درونم فعال میشه و باعث ناراحتیم می شود را از خودم دور کنم و در این راه از الله یکتا یاری می طلبم ، الهی آمین یا رب العالمین

    در رشته ورزشی که انتخاب کردم خیلی خیلی حرف مردم شنیدم ولی چون ورزشی که می کردم را خیلی دوست داشتم و حالم خوب بود تلاش می کردم حرف مردم اثری روی ورزشم نذاره بعضی موقع ها کلافه می شدم و علاقه به ورزشم نمی‌ذاشت ، اظهار نظر دیگران روی کارم تأثیر بذاره ، الهی شکر که خدا جونم همیشه هوامو داره خدایا ممنونم

    خیلی خیلی خداجونم عاشقتم

    تکیه گاهم الله است

    با تمام وجود به الله اکبر ایمان دارم

    با قلبم به الله الرحمن و الرحیم اعتقاد دارم

    خدایا شکرت

    ردپای من در روز هفتاد و هفتم از روز شمار زندگی من

    الحمدالله رب العالمین

    اللهم عجل الولیک الفرج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: