چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم م گفته:
    مدت عضویت: 1350 روز

    سلام و آرزوی سلامتی برای استاد نازنین

    و همه ی دوستان

    علف های هرز هر روز در در جسم و روح ما رشد میکنند

    خانه ی ما هر روز نیاز به تمیز کردن دارد

    جسم ما نیاز به توجه در همه‌ی زمینه ها دارد

    روح ما هر روز نیاز به پاکسازی دارد

    ما تا آخرین لحظه ی عمر نیاز به کارکردن روی خود و پیرایش روح و جسم خود هستیم واگر این کار را نکنیم نابود میشویم و علف های هرز و پیچ در پیچ همه ی وجود ما را خواهند گرفت و نمی‌گذارند که ما حرکت کنیم

    هر روز باید قیچی حضور و حس خوب را در دست گیریم و همه ی ناراستی ها و کجی ها را از وجودمان محو کنیم

    امروز سه روز است که پسرم سرما خورده ونتوانسته به مدرسه برود دوبار از مدرسه تماس گرفتند و پیگیر شدند مثل یک پدر ومادر پیگیر بودند که چرا پسرم به مدرسه نرفته و نگران بودند.این رفتار مدیر و ناظم را تحسین می‌کنم

    وقتی میبینیم روندی درست پیش نمی‌رود باید پیگیر باشیم تا ریشه یابی کنیم نه اینکه سرسری از موضوعاتی که در زندگی پیش میآید عبور کنیم

    دوست داشتم گزارشی از کارهای معلم پسرم را در کلاس بگویم

    معلم پسرم بسیار معلم توانایی است

    پسرم می‌گوید سه چهار بار درس ریاضی را درس میدهد تا بچه ها خوب یاد بگیرند

    اصل یادگیری را فهمیدن در کلاس قرار داده است البته روز های چهارشنبه چند تکلیف ریاضی در پیام رسان شاد برای بچه ها میفرستد تا بنویسند خوب یاد بگیرند

    غیر از درسی که میدهد فیلم آموزشی از معلمان برگزیده را درکلاس برای بچه ها می گذارد تا بچه ها بهتر یاد بگیرند

    به نوشتن بچه ها وانشا خیلی اهمیت میدهد

    از بچه ها خواسته از چیزهایی که می‌ترسند بنویسند که من این کارشان را بسیار تحسین می‌کنم چون باعث میشود ترسهایشان کمتر شود

    و همین طور از آن ها خواسته در مورد چیزهایی که دوست دارند و لذت میبرند وحس خوبی دارند بنویسند

    تحسین می‌کنم این روح پاک وزلال معلم عزیز را

    در کلاس بچه ها را قضاوت نمیکند

    و برای همه ی بچه ها ارزش قاعل است

    تحسین می‌کنم این روح پاک وخدا گونه ی اورا که همه ی بچه ها را از جنس عشق و خداوند میبیند

    در کلاس جو دوستانه ای برقرار کرده که در عین اینکه بچه ها برای او احترام قاعلند احساس راحتی میکنند

    شوخی های کلامی دوستانه وبا مزه ای بابچه ها میکند

    در جلسه ای که رفتیم به ما گفتند به بچه ها نگویید چه چیزی بکشند چون خلاقیت را از آن ها میگیرید

    و یکی از والدین گفتند چرا گفتید دریا را نارنجی کنند دریا که آبی هست

    ومعلم پاسخ داد من نگفتم نارنجی کند گفتم دریا می‌تونه رنگ دیگه ای باشه

    احسنت وافرین به این معلم خلاق

    گفتند چرا میخواهید بچه ها طبق روال الگوهای قبل عمل کنند این حرف من باعث میشه بچه ها به چیز های جدید هم فکر کنند و بفهمند میشه چیزهای جدید را خلق کرد

    مثلاً چرا دریا رنگ دیگه ای نباشه؟؟؟

    و حرف های شما باعث میشه خلاقیت را از بچه ها بگیرید

    روش تدریس نو وبکر معلم باعث شده بود بعضی ناراضی باشند

    چرا؟

    چون بیشتر مردم اسیر الگوهای از پیش تعیین شده اند

    می خواهند طبق روال قبل بچه ها کلی قضاوت بشوند

    تکلیف زیاد بنویسند

    خوب و بد شناخته شوند

    و بسیاری موارد دیگر

    درس علوم را با آزمایش های که در کلاس انجام میدهند خیلی خوب یاد میگیرند

    تاکید داشتند که بچه ها باید خوب بنویسند و بتوانند خاطره نویسی کنند

    و همین طور گفتند که باید بتوانید بچه هایشان را در خانه مدیریت کنید که چه قدر درس بخوانند و چه قدر تلویزیون ببینند وغیره

    به نظر من ما نباید همش از معلم انتظار داشته باشیم خودمان هم در پرورش و درس خواندن بچه ها موثر هستیم

    ونیاید منتظر معجزه از طرف معلم باشیم

    و همچنین گفتند سالی که کنکور داشتند

    مادرشان کلا تلویزیون را جمع کرده و خودشان هم تلاش بسیاری کردند ودر بهترین دانشگاه قبول شده اند.

    با آرزوی موفقیت وسلامتی برای همه ی معلمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3328 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همه خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    یعنی واقعا احساس آرامش و شادی از درون پیدا کردم استاد بی نظیرم

    انگار این فایل رو ضبط کرده بودین فقط برای من

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر این روزها حالم خیلی خوبه و در دوره بی نظیر احساس لیاقت هستم و با تمرکز بسیار زیاد دارم روی دوره کار می کنم و دو روز هم هست که تصمیم گرفتم همه کارهای فرعی رو از زندگیم حذف کنم و تمام تمرکزم رو بذارم روی گالریم و سایتم و کار آنلاینم که عاشقشم و با ایمان تمام این کارها رو انجام بدم.

    امروز که از خواب بیدار شدم یه ذره احساسم بد بود و ریشه خاصی براش پیدا نمی کردم و از صبح هم مشغول کار کردن روی خودم و دوره ها بودم و بعدم کارهای گالری و در کل خیلی روز خوبی داشتم ولی این احساسه داشت همین طور اذیتم می کرد و به حدی شد که من دو بار امروز خوابیدم فقط. یعنی دفعه اول وسط کار دیدم چشمام دیگه باز نمیمونه و رفتم یه چرت زدم ولی وقتی اومدم دیدم سر و گردنم درد می کنه ولی همون جوری به کارم ادامه دادم و بعد یکی دو ساعت دیدم دیگه اینجوری با این درد اگر بیدار بمونم دارم به خودم ضربه میزنم و به خودم گفتم مهیار:

    بر خود آسان گیر کارها کز روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش.

    و انگار خدا این حرف من رو شنید.

    یکی دو ساعتی خیلی خوب و راحت خوابیدم و بیدار شدم و نشستم پای کامپیوتر که کارم رو ادامه بدم و سایت رو باز کردم و دیدم به به یه فایل جدید و با اینکه برنامه داشتم و می خواستم یه سری کارهای سئو سایتم رو انجام بدم و در حین اون کار دوره لیاقت گوش کنم با خوشحالی تمام این فایل رو دانلود کردم تا ببینم خدا چی برام فرستاده.

    دفترم رو گذاشتم جلوم و فکر کنم تقریبا کل کلماتتون رو نوشتم استاد.

    این مدتی که در دوره احساس لیاقت متوجه یکی از ترمزهای فوق العاده قویم یعنی ارزشمند ندیدن کاری که انجام میدم و مولد ندیدن خودم در حین انجام اون کار شدم دارم خیلی سعی می کنم با فایل های مختلفتون و با ساخت باورهای درست و انجام تمرینات این باور رو در خودم ایجاد کنم اما خب وقتی یه ترمز پاشنه آشیل باشه و هزاران باور منفی از بچگی داشته باشی در موردش این پاکسازی سخت میشه.

    اینجوری میشه که یهو میفتی وسط یه عالمه درخچه هرز خاردار و اینقدر این خار ها بهت می خوره و اینقدر زیادن که اصلا نمی فهمی از کجا می خوری و چرا درد داری!

    اما من یاد روزهای اول زندگی در بهشت میفتم که با دست خالی و اون اره کوچولو افتادین به جون درخت ها و بعدش از مدتی با اره موتوری و بوش هاگ و گرپل و پارادایس با بهبود های کوچیک کوچیک تبدیل شد به بهشت برین. و همیشه همون رو الگوی راهم می کنم که اصلا مهم نیست شرایطت چیه. با هرچی که می تونی بهبود رو شروع کن کم کم ارتقا پیدا می کنی.

    یه جایی مثال هایی زدین از باورهای منفی مثل: فرصت ها داره از بین میره و اوضاع داره بد میشه و… اینجا من یهو متوجه شدم همون باور اینکه تو داری کار نمی کنی و مولد نیستی و مفید نیستی من داره کار می کنه که من حالم اینجوری بده اونم درحالی که از صبح کلی کار کردم هم روی دوره هم روی سایتم هم ویدئو تدوین کردم و کلی کار کردم از صبح و بعد خودم رو مولد نمی دیدم.

    و خدارو شکر سریعا راه حل هم گفتین و من مجهز شدم به یک عدد بوش هاگ. پیدا کردن عدله و منطق برای تقویت باورهای مثبتم. خدارو شکر زندگیمم شرایط خیلی مثبت و خوبی هم داره و راحت می تونم کلی از این منطق ها پیدا کنم.

    همون موقع شروع کردم به فکر کردن به توانمندی هام و ارزش آفرینی هام و اینکه چه پول هایی خلق کردم از توانایی هام و چقدر مولد و مفید بودم در جهان و یه جورایی به قول شما ذهنم رو از اول برنامه ریزی کردم و خدارو شکر استاد خدارو شکر.

    من باید تلاش کنم ذهنم رو کنترل کنم.

    من باید تلاش کنم سپاسگزار خداوند باشم.

    من باید تلاش کنم مثبت باشم.

    من باید تلاشم رو بکنم روحیه ام رو حفظ کنم.

    این آخرین جمله شما که باید تلاش کنم روحیه ام رو حفظ کنم واقعا تلنگری بود برام. دقیقا این منم که باید روحیه ام رو حفظ کنم تا بتونم در مسیر آرامش باشم.

    «وقتی احساس آرامش کنیم، یعنی در مسیر دریافت نعمت‌های خداوند هستم.»

    «من فقط زمانی در مسیر دریافت نعمت های خداوندم که احساس آرامش کنم.»

    زمانی که این رو گفتین من دیگه کاملا توی حال عالی و آرامش بودم و به قدری ذهنم آروم شده بود که تمام نعمت هام رو توی زندگیم احساس می کردم و خیلی خیلی احساسم خوب بود. دیگه داشتم برنامه میریختم برای اینکه با فلان چیز رسیدم بهش چی کنم و با بسار چیز چی کنم و افکار عالی توی ذهنم بود.

    استاد این فایلتون بی نظیر بود و نیاز دارم چندین بار دیگه گوش کنمش و به آگاهی هاش عمل کنم و همیشه گوش به زنگ افکار منفی باشم تا وقتی اومدن سریع ریشه کن کنمشون و نذارم رشد کنن.

    واقعا ممنونم از شما که این آگاهی ها رو دست و دل بازانه در اختیار ما میذارین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    میلاد ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    سلام استاد آقای عباس منش . به یک نتیجه ی رسیدم نمیدونم شما هم منظورتون دقیقا همینه .. استاد تغییر نگاه پیامبران بودن وقتی به یک مشکل برمیخوردن میگفتن خیری هست یا نشانه ی هست . همه چی رو نشونه میدیدن چه مثبت چه منفی .همه چی رو نشونه ازطرف خدا میدیدن . پس اگه ایطور باشه تغییر نگاه به یک موضوع یعنی ایمان دارم این تضاد و مشکل خیره ..پیامبران همین موضوع رو خیلی خوب رعایت کردن .(تغییر نگاه = ایمان به خدا در هر شرایط خوب و بد که برات بیش می آید )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    فیروزه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    به نام خداوند آفریننده زیبایی ها

    سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان نازنین وهمه خانواده صمیمی عباسمنش

    استاد عزیز عجب جای زیبایی است پارادایس

    خوب اسمی برایش گذاشته اید

    وقتی دور دریاچه قدم می‌زدید من محو زیبایی های آنجا شدم موجهای کوچک‌ روی آب وعکس درختان درآب فضای سحرانگیزی درست کرده خیلی عالیه که هرروز چشم باز می‌کنید واین مناظر زیبا رامیبینید

    استاد بسیار قشنگ درمورد قدرت گرفتن افکار منفی صحبت کردید ومقایسه آن بادرختان هرز ومقاومت انها به مرور زمان

    اگر هرموقع احساس ناخوشایندی داشتیم توجه کنیم چه فکری درسر داشتیم وروی چه وجه موضوع ناخواسته تمرکز کردیم که حالمان بد شده بلافاصله مچ خودمان رابگیریم واحساسمان را حتی یک درجه بهتر کنیم خیلی راحت‌تر می‌تونیم افکار منفی راکنترل کنیم وازبین ببریم

    دردوره کشف قوانین زندگی شما توضیح دادید وقتی یک فکری وارد مغز میشه افکار هم جنس آن راجذب میکنه ومثل یک ریشه شروع به شاخ وبرگ کردن می‌کنه مثلآ مادری درخانه نشسته وفرزندش دیر از مدرسه میاد هزار فکر بد میکنه وتا سردخانه راتصور میکنه که اتفاق بسیار ناخوشایندی افتاده وازیک فکر دیر آمدن شاخه های زیادی درست میشه وتا مرگ اون ادامه پیدا می‌کنه

    یادرخواست یک کار اداری داری ودرسامانه درخواست راثبت کردی ومنتظری مراحل اداری طی بشه مرتب افکار منفی میاد سراغت که دیرشد ونکنه جواب رد بدهند حالا جواب اینطوری شد فلان میشه ومیره بدترین سناریو رامیسازه درصورتی که بااولین فکر منفی می‌تونه بگه صبر میکنم هروقت نظرشان اعلام شد بعد تصمیم می‌گیرم چکار کنم وبرود اززندگی لذت ببره

    درمورد مثال شما وجریمه شدن توسط پلیس جالب بود واقعأ اگر پلیس جریمه نمی‌کرد ممکن بود تصادف اتفاق بیفته

    چندسال پیش من و همسرم شب بود درجاده بودیم وبدلیل عمل جراحی خواهر همسرم خیلی همسرم باعجله وسرعت بالا می‌رفت تازودتر برسد که ناگهان ماشین خراب شد ومجبور شدیم 2 ساعت معطل شویم تا تعمیرگاه پیداکنیم وماشین درست شود وگفت آهسته بروید مشکلی دوباره پیش نیاد وما باارامش بقیه مسیر رارفتیم ومن درفکرم میگفتم خداراشکر اینطوری شد ومجبور شدیم آرام‌تر برویم وبسلامت رسیدیم مقصد

    نوع نگاه مثبت والخیر فی ما وقع به هر مسئله ای بسیار کمک میکنه افکار منفی رادرنطفه خفه کنیم ومثل شاخه های درختان هرز اجازه رشد ندهیم که کار هرس افکار منفی سخت شود

    شما باپاکسازی پرادایس مناظر طبیعی وزیبایی رادرست کردید که چشم انداز خانه ودریاچه عالی باشه ماهم باپاکسازی ذهن ازافکار منفی مسیر روشنی رامیبینیم وتوجه وتمرکزمان روی موارد مثبت میره که حالمان رادر هرلحظه عالی نگه می داره

    تشکر ویژه ازمریم عزیزم که درحال پیاده روی فیلم‌برداری کرد وما تونستیم بادیدن مناظر زیبا ی پارادایس به صحبت‌های استاد گوش بدهیم

    درپناه خدا سلامت وشاد وموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی

    خدایا ترا سپاس به خاطر نعمت هایی که به ما ارزانی داشتی

    خدایا ترا سپاس به خاطر هدایتت

    خدایا ترا سپاس به خاطر آنچه روزیمان کرده ای

    خدایا ترا سپاس به خاطر عشقی که درونمان نهادی

    خدایا شکرت

    استاد چه قدر پرادایس بی نظیره چه آرامشی داره و زیبایی این بهشت رویایی در نظرم هرگز تکراری نمیشه.

    خدایا شکرت

    إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

    نجوی تنها از ناحیه شیطان است، می‏خواهد با آن مؤ منان غمگین شوند، ولی نمی‏تواند ضرری به آنها برساند جز به فرمان خدا، بنابراین مؤ منان باید تنها بر خدا توکل کنند

    خدا در قرآن می‌فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم‏ دهنده‏ اى آشکارم. (ذاریات، آیه 50)

    کار شیطان ترساندن و ناامید کردن انسان هست کار شیطان ایجاد افکار منفی ست. ولی خدا در قرآن یه راه کار ارائه میده وقتی نجواها به سراغتون اومد به سمت خداوند فرار کنین. تا یک فکر منفی میاد که میخواد از کاه کوه بسازه و زندگی رو واست جهنم کنه باید سریع به سمت خداوند بدوی با ذکر نام او مهربانی و بخشنده بودن او و اینکه او همواره هدایتگر و حمایتگر توست در همون لحظه افسار ذهنت رو در دست بگیری و نجواها رو کمرنگ بکنی.

    استاد من با این حرفهای شما تمرین ساختم و توی زندگی خودم پیاده میکنم.

    مثلا چندوقت پیش داشتم آشپزخونه رو تمیز می کردم خیلی چربی روی گاز و سطوح نشسته بود با وسواس زیادی اونها رو تمیز کردم و آشپزخونه برق افتاد گذشت تا یک هفته دوباره من متوجه شدم که ای داد بیداد دوباره چربی های زیادی روی سطوح آشپزخونه و گاز جمع شده و تعجب کردم منکه تازه اونجا رو برق انداخته بودم و یاد حرف و درس شما افتادم دقیقا چربی های آشپزخونه رو مثل علف های هرز ذهن تصور کردم که هرروز بایستی بهشون سر بزنی و پاکشون کنی مثل غذا خوردن که نمیشه یک روز غذا بخوری و خیالت راحت بشه تا یکماه دیگه به غذا نیاز نداشته باشی.

    کنترل ذهن و مبارزه با ذهنیت منفی هم مثل اکسیژن نیاز ما هست ولی من بارها و بارها این نکته رو فراموش میکنم و یادم میره که وظیفه ما اینه تا ابد نجواهای ذهن که کارش ترسوندن و ناامید کردن ما هست، رو خاموش کنیم.

    برای شما استاد عزیز و هم فرکانسی های خوبم آرزوی شادی و سلامتی ثروت و عشق دارم.

    در پناه خداوند مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    آدیل گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام به همه دوستان

    چقدر این فایل رو به موقع شنیدم و چه به جا بود چون چند روزی بود که رو خودم کار نمیکردم و داشتن افکار منفی قدرت میگرفتن.

    تازه منی که به لطف الله و با کمک شما کلی نتیجه تو دستم دارم. منی که وقتی شروع کردم این راهو یک کارمند بودم که از زیاد بودن تایم کاریش گله مند بود ولی یاد گرفتم شکر گزار باشم و الان آزادی بی حد و حصر دارم. منی که تا دو سال پیش ماهی 4میلیون حقوقم بود دیروز درآمد روزی 150 میلیون رو رقم زدم. منی که آرزوی سفر شمالو داشتم فقط 4 بار تو یک ماه سفر رفتم، سفر خارجی دعوت شدم با کیفیت فوق العاده رفتم. تو جلسات بین المللی شرکت کردم و با اعتماد به نفسی که از شما یاد گرفتم صحبت کردم و جلسات رو هندل کردم( زبا انگلیسیم اصلا فول نیست ) و احترام فوق العاده ای از طرفین مقابل دریافت کردم. با انسان های بی نظیری آشنا شدم. تازه اینا بخشی از نتایجمه. بعد ی ذره که فاصله میگیرم از سایت ذهنم شروع میکنه به منفی بافی. استاد ازتون ممنونم به خاطر همه چی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    مجتبی افضلی گروه گفته:
    مدت عضویت: 2589 روز

    سلام عرض ادب واحترام خدمت استاد بزرگوارم آقای عباسمنش وعرض ادب واحترام خدمت مریم بانوی عزیزم

    خدارا شاکرم بابت بودن شما دوعزیز دل درزندگیم

    دم خدا گرم چقدر به موقع بهمون پاسخ میده

    استاد جان من از سالهای پیش کلی ازمحصولات بینظر شمارا خریداری کردم وخداروشکر اصلا زندگی الانم هیچ ربطی به زندگی دوسال پیشم نداره وخیلی شرایطم عالی شده هم ازلحاظ روابطم عالی شدم هم ازلحاظ مالی که درامدمون خداروشکر چندین برابرشده

    چند ماهی هست که دوچار مقایسه شدم خودم رابا افراد دیگه که به ظاهر ازمن بهتر هستند مقایسه میکنم واین احساس داشت مثل خوره من رامیخورد وافکار منفی هی توذهن من بیشتر وبیشتر میشدن

    همش میگفتم خدایاکمکم کن که من ازاین احساس بیام بیرون وتمام تمرکزم روی خودم وداشتهای خودم باشه

    تااینکه دیروز توی سایت نگاه کردم ودیدم این فایل بینظیرراگذاشتید وکلی خوشحال شدم همون موقع به همسرم زنگ زدم گفتم استاد یه فایل مخصوص برای من گذاشته روی سایت

    خداروشکر میکنم که این فایل به موقع بود وجلوی محکم شدن تنه های افکار منفی ذهنم را گرفتم ودیگه بااحتیاط بیشتر روی افکارم کار میکنم

    خداروشکر میکنم که دوره احساس لیاقت ودوره کشف قوانین زندگی هم تهیه کردم وباتمرکز بالا گوش میکنم وبا کمک الله مهربان درزندگی به کار میگیرم ویک زندگی ایداه آل برای خودم میسازم مثل استاد ومریم بانوی قشنگمون

    چون من خالق تمام شرایط زندگی خودم هستم

    جهان ایینه درون نمای من است

    پس هرارتعاشی که من بفرستم ازهمون جنس اتفاق وارد زندگیم میشود.

    ممنون ازهمه دوستان عزیزی که کامنت من را میخونن .

    انشالله هرکجا هستید درپناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیاوآخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    به نام خداوند مهربان وبخشنده ،خدای هدایتگر و حمایت کننده

    سلام به همه عزیزانم

    چندین و چند روز هست که افکاری در ذهنم جا خوش کردند افکاری که به خاطر پاشنه آشیل من هست که خیلی با تلاش کردن برای کمرنگ کردن و نابود کردنشون گاهی دست تسلیم بالا میبرم و میگم خدایا دیگه نمیتونم

    خیلی برام سخته از بین بردن این افکار .همیشه پاشنه آشیلم سلامتی فرزندانم بوده

    استاد تشکر میکنم بابت فایل زیبا و عالی و بی‌نظیر توحید عملی قسمت 9 که بسیار بسیار این فایل به من کمک کرده بارها و بارها دیدم و بارها به خدا گفتم مراقب موسی بودی فرزند من هم در دستان خودت مثل موسی

    با کار کردن فیزیکی مثل تمیز کردن خونه با دیدن فایلهایی که آرام‌ترم میکنه سعی در ازبین بردن این افکار میکنم بارها و بارها گفتم ای کاش استاد یک فایلی بزارن با الهام خداوند برای من و هر روز سایت رو چک میکردم و نشانه های من که خیلی برام کمک کننده بود توحید عملی 9 و تحمل شما چقدر هست بود

    بینهایت سپاسگزار خداوندم که در این مسیر هر لحظه کنارم بود و کمکم کرد و هدایتم کرد و تنها نبودم چرا که خداوند گاهی مرا در آغوشش نگه داشته بود و من را آرام میکرد

    خیلی زیبا ست وقتی به جایی برسی و بفهمی که تو باید زندگی خودت رو بکنی و فرزند تو هم زندگی خودش رو اون هم یک خدایی داره که مراقب و محافظ هست و بارها در قرآن گفته من محافظ و نگهبان شمام و برای شما در جلو وپشت سر محافظانی قرار دادم اونجاست که دیگه اون ارامشت باعث میشه بقیه چیزها هم خود به خود ،که نه با دستان قدرتمند خداوند درست بشه

    امروز صبح که بیدار شدم حالم خیلی خوب بود امروزم به لطف خدای مهربان متفاوتر از دیروزم و روزهای قبل بود امروز به محض بیدار شدن در رختخواب گفتم خدایا امروزم در دستان تو

    و معجزات الهی شروع شد پا شدن از رختخواب با حال عالی اومدن یک فایل از طرف استاد با الهام خداوند برای بهبود حال من و راهی برای از بین بردن افکاری که در ذهن جاخوش میکنندو حال خوبتو میگیرن . و دیگه بقیه روز رو هنوز تجربه نکردم که چی در پیش دارم ولی مطمینم عالی‌تر از عالیست

    خداوند وقتی استمرار و تلاش بنده خودشو ببینه دست بکار میشه دیگه همه چیز رو براش فراهم و گل و بلبل میکنه تا جایی که بندش هم باهاش باشه.

    همیشه این در ذهنم هست که یک نفر که تجربه نزدیک به مرگ رو داشت و زندگی سختی هم داشته میگفت از جایی عبور میکردم که این مسیر برام تنگتر و تنگتر میشد واینقدر برام سخت بوده و آخر رسیدم به جایی که قابل توصیف نیست من میگم خداوند میدونه ظرفیت رو و همیشه همراهت هست اگر جایی کم بیارم خداوند حتما کمکم میکنه و در به بهشتی میرسم که دیگه آرامش و لذت هست

    هر چند به لطف خدای مهربان من و فرزندانم و عزیزانم همیشه شاد و سلامت هستیم اما گاهی چنان نگران سلامتی فرزندانم میشم حتی یک سرما خوردگی کوچیک که تمام روزم در این فکر و نگرانی میگذره و چقدر بارها وبارها خداوند گفته نترس و نگران نباش خداوندی که همه چی در دستان قدرتمند خودش هست مراقب و محافظ همه هست و همین کافیه.(خدایا بینهایت سپاسگزار سلامتی فرزندانم هستم الهی صد هزارمرتبه شکرت)

    استاد ممنونم بابت تهیه این فایل

    خداوندا خدای مهربانم شکرت که همیشه همراهمی و هدایت کننده ام هستی خدای مهربانم تمام زندگی من و خودم و فرزندان عزیزانم به خصوص فرزند کوچیک پنج ساله‌ام در دستان شفا بخش و مهربان خودت

    خدایا مارا به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای هدایت کن

    امین یا رباالعالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    محمد مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1162 روز

    به نام خداوند غفور رحیم

    سلااااااام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت همهی دوستان گل و هم مدارم الهی شکر صد هزار مرتبه شکر برای این فایل ارزشمند خدارو شکر واقعا به قول استاد که در دوره دوازده قدم میفرمان که ما باید ناظر بر افکارمان بشیم ن مطیع افکار باید این افسار این افکار رو به دست بگیریم و حسابی رامش کنیم و ازش سواری بگیریم و نگذاریم که سرکشی کنه و مارو هرجایی میخواد ببره و بزنه به درو دیوار

    خب خدارو شکر هر روز دارم در این موضوع بهتر میشم و سعی میکنم بهتر عمل کنم من در کتابخونه عضوم و و دفتر خصوصی ام رو که چکاپ های فرکانسی و و نوشته های خوصوصی ام رو در کمد شخصی ام اونجا گذاشتم و میرم و اساعتی در طول هفته رو در اونجا با خودم خلوت میکنم چند شب پیش یه مسئاله ای برام به وجود اومد که بوی ترس میداد شب قبل خواب سعی کردم طوری به موضوع نگاه کنم که احساس بهتری بهم دست بده و با توجه کردن به اتفاق ها و نکات مثبت اونروزم سعی کردم حواسم رو نسبت به اون علف هرز پرت کنم ولی فایده نداشت حواسم پرت شد ولی اون علف داشت رشد میکرد معنیش این بود که استاد میگه یه چیزی تو مغز ما داره کار میکنه که حالتو بد میکنه باید حلش کنی و طور بهتری بهش فکر کنی که احساس بهتری بهت دست بده صبح که بیدار شدم میخواستم ستاره قطبی بنویسم اولین فکری که اومد سراغم اون موضوع بود دیدم ن مثل اینکه ول کن نیست و دیشب هم معلومه که با همین فرکانس خوابیدم که ب بسمالله اول صبح این اومد تو سرم گفتم حله اصلا سر کار نمیرم اول میرم کتابخونه باورتون نمیشه رفتم اول صبح دوساعت نشستم کتابخونه و روی ارزش خودم و اوضاع خوب زندگیم تمرکز کروم گفتم اوکی این موضوع منفی هست ولی خب این همه نعمت و امکانات مثبت مثل سلامتی ام رو دارم خیلی ها هستند که این مسئله من رو دارند این نعمت هایی که من دارم رو هم ندارند ببین دیکه اوضاع اونا چقدر بده پس خدارو شکر من با استفاده از این نعمت ها میتونم این مسئله رو حل کنم قطعا یاری خدا هم با من همراه میشه و راه کوتاه و مسیر اسان میشه مثل مسائلی که در گذشته داشتم و به طور معجزه اسا حل شد اقا حالم خیلی بهتر شد رفتم سمت فروشگاه هام همکارانم مغازه هامو باز کرده بودند و مشغول کار بودند و من دیدم هنوز هم اوکی اوکی نشدم بازم واینستادم در مغازه ساکمو برداشتم رفتم باشگاه تمرین و به قدری بعد تمرین حال من خوب شد و انرژی من رفت بالا که الان به خودم افتخار میکنم که اون روز اون فکر منفی رو حلش کردم و به صورت فیزیکی واکنش نشون ندادم رفتم فقط روی خودم کار کردم و اون موضوع رو سپردم به دست الله الان هم داره حل میشه و قطعا خیر من در اون نهفته الخیر فی ما وقع و حالمم نسبت به اون موضوع خیلی خوبه خدایا شکرت به قول استاد همیشه باید حواسمون به علف های هرز باشه و به این روند تا اخر عمر ادامه بدیم الهی شکرت استاد دست بوسم ممنونم بابت این فایل ارزشمند الهی شکر خانم شایسته ممنون بابت نگه داشتن دوربین ازت سپاسگذارم مرسی خدا همراهتون باشه همه جا

    تشکر

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    سعيده حسینی اقبال گفته:
    مدت عضویت: 1136 روز

    سلام دوباره

    استاد توی این فاصله یک نکته دیگه هم متوجه شدم که دوست دارم راهنماییم کنید. من خیلی معیارهای سختگیرانه دارم و اصلا خودم رو لایق نمیدونم. مثلا من توی پروژه اخیر پا به پای تیمم رفتم جلو و خیلی بیشتر از اون ها وقت گذاشتم ولی باورم همش درباره خودم اینه که اونها کار فنی رو انجام میدن، من فقط تحلیل و طراحی سیستم رو انجام میدم! جالبه که بدونید توی یک پروژه نرم افزاری بیشتری دستمزد مربوط به تحلیلگر سیستم هست و تقریبا بیشتر از 2 برابر همه افراد تیم حقوقش باید باشه!

    کنار اون اگر همیشه سخت مشغول کار نباشیم روی یک پروژه و همیشه توی سختی و فشار نباشیم حس میکنم داریم کم کاری میکنیم و این پول حلال نیست! در صورتی که ما توی پروژه هامون صد درصد خودمون رو میذاریم و مشتری ها واقعا از کارمون راضی هستن و خیلی از ما تعریف میکنن و این فقط باور من نسبت به خودمم و تیمم هست نه واقعیت!

    یک باور دیگه هم دارم که فکر میکنم برمیگرده به باورهام درباره پول، اونم اینه که میگم درست نیست ما در مقابل کارمون این قدر پول درخواست بدیم! کاری که ما انجام میدیم توی ایران کاملا یونیک و خاص هست و ما به نسبت بقیه خیلی منصفانه داریم کار میکنیم و حتی خود سازمان و شرکت هایی که باهاشون کار میکنیم به راحتی مبلغی که میگیم رو پرداخت میکنن و از پرداختشون کاملا راضی هستن اما من این باور رو دارم که وقتی از کسی پول میگیرم کارم اشتباه هست و عذاب وجدان دارم نسبت به گرفتن پول انگار که دارم کار بدی میکنم و خدا ازم راضی نیست!

    ممنونم از شما و همه دوستان

    در پناه خدا ثروتمند و شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      فردین کیان رستمی گفته:
      مدت عضویت: 1140 روز

      سلام دوست عزیز.من شغلم فنی هست.تقریبا همین باورهارو داشتم و فکر میکردم برای کارهایی که میخوام انجام بدم و پول بگیرم بابتش باید زمان زیادی بزارم اما وقتی باورهام رو عوض کردم راجبه کارم اصلا کسب و کارم تغییر کرد اصلا دیگه اون کارهایی که زمان میبرد تا درست بشن برام نمیان و من دارم بابت کارهایی پول میگیرم که در حد یه دوشاخه عوض کردن هستن.البته یه اتفاقی برام افتاد که این باور در من تقویت پیدا کرد که بهت میگم.اونم اینه که من دارم مغازه میسازم و از وقتی که ووارد این هزینه ها شدم دیدم که یه کارگر ساده میاد برای کندن زمین 4 ساعت کار میکنه و باید بهش صبحانه بدی ناهار بدی و یه لیوان آب همراه خودش نمیاره باید 1 میلیون بهش دستمزد بدم البته من با عشق پولشون رو میدادم .اما با خودم گفتم منی که 3 سال شاگردی بدون حقوق کردم تا کارم رو یاد بگیرم حق منه که تو کارم دستمزد بیشتری بگیرم واقعا.تا قبل از اینکه توی این خرج ها بیفتم نمیدونستم بیرون چه خبره و فقط یه سری خرج های روز مرگی داشتم وو میگفتم دستمزدم خوبه .این خرج ها باعث شدن که فکر کنم راجبه دستمزدم و الان راضی هستم از پول گرفتنم بابت کاری که میکنم.امیدوارم مفید باشه برات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعيده حسینی اقبال گفته:
        مدت عضویت: 1136 روز

        سلام فردین عزیز

        چه قدر قشنگ گفتی واقعا کیف کردم.کاملا درست میگی که ادم تا وقتی درگیر هزینه ها نشه نمیدونم که لایق چه مبلغی هست اینو وقتی درک کردم که میخواستم براورد هزینه پروژه هام رو انجام بدم و میگفتم نه بابا ٢١ میلیون واسه چی بگیرم اخه کار دو روزه!؟!

        بعد گفتم بله واسه من کار دو روزه چون 6 سال زحمت کشیدم اول خودم برنامه نویسی یاد گرفتم بعد دو سال با چه پستی و بلندی هایی یاد گرفتم جه طور تیم تشکیل بدم و جایگاه ساختم! پس ٢٠ میلیون کم هم هست واسه انچه من طی کردم تا به اینجا برسم و این شرکت رو بسازم و چه قدر تغییر کردم برای خواسته هام بله لایقشم که پول بگیرم و مسائل بقیه رو حل کنم. این احساس لیاقت واقعا سطح زندگی و خواسته های ما رو تغییر میده.

        در پناه حق ثروتمند و شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: