چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 20

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرتو گفته:
    مدت عضویت: 3830 روز

    سلام استاد عزیزم

    من از وقتی قانون رو از شما یاد گرفتم سعی کردم توی همه ی جنبه های زندگیم اپلای کنم قانون رو.یکی از قسمت هایی که این قانون خودش رو خیلی خوب نشون میده قسمت نظم و تمیزی هست٫من از شما یاد گرفتم که هر موقع غذا خوردم همون لحظه ظرفش رو تمیز بشورم و موکول نکنم به یک ساعت بعد یا بعدا،یاد گرفتم وقتی از خواب بیدار شدم تختم رو همون لحظه مرتب کنم و موکول نکنم برای بعد چون مثلا تختخواب وقتی مرتب نشه روی اون کلی لباس جمع میشه و قسمت های دیگه هم تحت تاثیر قرار میگیره و ادم همش میگه بعدا تمیز میکنم بعدا مرتب میکنم و همین بعدا بعدا بعد میبینی چند روز گذشته و تو دیگه حتی نمیتونی قدم برداری توی اتاقت و با هر قدم پاتو میذاری روی یک شی که باعث نامرتب شدن اتاقت شده،وقتی تصمیم به تمیز کردن و مرتب کردن اتاق میگیری ساعتها زمان میبره تا هر چیز سر جای خودش قرار بگیره و دوباره همه چیز منظم بشه،در صورتیکه اگر همون اول بعد از استفاده از هر چیزی اون رو (همون لحظه) بدون درنگ بذاریم سر جای خودش همیشه اتاقمون مرتب و منظم میمونه و توی آشپزخونه هم به همین شکل اگر لکه ی چربی روی زمین یا هرجای دیگه بریزه همون لحظه با یه دستمال نمدار اون تمیز میشه در غیر این صورت اگر به بعدا موکول بشه قطعا هم پاک کردن چربی های دیگه به بعدا موکول میشن و هم کارهای جانبی دیگه به بعدا موکول میشن وباعث بوی بدو جمع شدن موجودات و حشرات میشه که تمیز کردن اون به مراتب سخت تر هست و زمان بیشتری میبره نسبت به موقعی که فقط یه لکه بود و ما میتونستیم با یک دستمال اون رو تمیز کنیم،

    استاد من از شما یاد گرفتم انجام کارها مثل تقویت کردن عضله است و هرچقدر ما کاری رو بدون هیچ بهانه ای انجام بدیم این عضله تقویت میشه و ما رو به یک آدم متفاوت تبدیل میکنه و انجام دادن کارها جز شخصیت ما میشه و این طوری حتی شناخت ما نسبت به خودمون و دنیای پیرامونمون بیشتر میشه و حتی اینجا عضله تصمیم گیری ما قوی تر و قوی تر میشه و سرعت انجام دادن کارها به شدت بالا میره طوری که واقعا بقیه تعجب میکنن که در زمان کوتاه هر کاری رو میتونی انجام بدی،

    این مثال ها دقیقا مرتبط هستن با اتفاقاتی که درون مغز ما میفته وقتی که به افکار منفی بهایی نمیدیم انرژی خودشون رو از دست میدن،وقتی در موردشون با خودمون یا با کس دیگه حرف نمیزنیم از مدارش میایم بیرون و نه تنها ریشه دار نمیشن بلکه کاملا از بین میره و ادامه دادن و تمرین کردن و تقویت کردن این عضله باعث میشه کار ما بسیار راحت بشه و به محض ورود افکار منفی به شکل مثبت فکر کنیم و نگاه متفاوت ما ،ما رو به اتفاقات زیبا هدایت کنه،

    با تمام وجودم این رو درک کردم و تجربه کردم استفاده از این قانون رو و عدم استفاده این قانون رو ٫و با تمام وجودم سعی میکنم توی زندگیم توی همه ی موارد اپلای کنم و لذت ببرم از زندگی

    دوستتون دارم استاد ممنونم ازتون بخاطر وجود شگفت انگیزتون️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 3354 روز

    استاد بی نظیر و یکتا پرست درود خداوند بر شما

    سرکار م مسئول و سرپرست یک واحدم . چند تا کارمند دارم . تازه به این کار جدید منتقل شدم . یعنی در واقع تحت افکار فرکانسی که دوست داشتم تو حوزه انلاین کار کنم . کارم رو باقدرت عوض کردم . از انجا که هر کاری رو بهم بدن با تمرکز و مطالعه با بهترین وجه انجام می دم . واین رو هم از شما یا د گرفتم . از روزی که منتقل شدم . با این مدرکم خیلی بالاتر . سابقه و تجربه کاری بالاتر و……… دو سه نفر مخصوصا یک خانم هر کاری می کردم با من راه نمی اومد . فقط بر خلاف من کار می کرد . هر چی می گفتم . بر عکس انجام می داد . و چون یکسال قبل تو کارش اومده بود فکر می کنه از من بالاتر و حرف حرف اونه …. طوری که با بی نزاکتی چشم در چشم من می گفت من انجام نمی دم . وروز به روز بدتر می شد . اینقدر این رفتارش من رو اذیت می کرد .روح و روانم رو بهم می ریخت .. که نا خود اگاه تمام زندگیم تاثیر گذاشته بود . و هر چه بیشتر به این افکار و حرفاش فکر می کردم حالم بدتر می شد … تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم این و حلش کنم و من اصلا ایشون رو نبینم . افکار وحرکاتش رو نبینم . کاری که درسته انجام بدم و به اونم یک فرصت بدم که خودش رو نشون بده شاید تونست … و الان اینکار رو کردم وبا تمام وجود براش می خوام که بتونه رشد کنه و اصلا برام مهم نیست که به من سلام کنه یا نه …… مهم نیست بی ادبی کنه یا نه ……… اصلا نمی خوام در بارهاش قضاوت کنم …… فقط فکرم رو عوض کردم .. و فقط مشغول کار خودم هستم ومی بینم که داره اتفاقات خوبی برام می افته …. و از تغییر نگاه و کنترل احساساتم خیلی راضی هستم . واینها رو مدیون گفتگو ها و دیدن نتایج استاد هستم که مدام دارند روی خودشون کار می کنند . وفقط خودشون و همراهشون بهترین استفاده را از شرایط انجام می دهند …….

    خداوند همیشه و تا ابد همراه ما وگروه تحقیقاتی عباسمنش باشد .آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  3. -
    محمد توقع همدانی گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد خوبم و ممنون از شما بابت این صحبت های الهی

    چقدر قشنگ توصیف میکنید این علف های هرز رو به باور های منفی

    چقدر درگیر علف های هرز زندگی شدیم و از دیدن زیبایی ها غافل و چقدر بد که پاکسازی نکردیم این باورهای منفی رو که باعث شد رشد بکنن و نتونیم از زندگی لذت ببریم

    من خودم به لطف خدای مهربان 3 سالی هست که شروع کردم به قطع کردن درخت های هرز زندگی و افکارم که اولش هم خیلی سخت بود و واقعا زمان برو تا پاکسازی کنم ولی الان بعد از اون سال ها به راحتی میتونم افکارم رو پاکسازی کنم و هرچی درختچه های هرز ذهنم رو به راحتی از ریشه در بیارم

    الان دیگه برام خیلی راحت تر شده چون هم خودم قوی شدم و هم اجازه ندادم اون درختچه های هرز خیلی بزرگ بشن و رشد کنن که دیگه نشه قطع کردشان یا اینکه خیلی سخت بشه

    امیدوارم که هر لحظه قدرت من در زمینه پاکسازی درختچه های هرز زندگی ام بیشتر بشه و بتونیم این این زمین زیبای زندگی ام رو تمیز نگه دارم و بتونم درخت های زیبا و تنومند و کاربردی بکارم و از این باغ و بهشت زیبا لذت ببرم

    سپاس از شما استاد خوبم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    شبنم فلاحی گفته:
    مدت عضویت: 1558 روز

    به نام الله‌

    درود به استاد عزیزم و دوستانم در این سایت بی نظیر ‌

    در شرایطی به این فایل گوش کردم که احساس منفی داشت بیشتر و بیشتر می شد ، درست در آستانه چهل سالگی قرار دارم و فکر نمی کردم وقتی به این سن برسم هنوز به خیلی از اهدافم نرسیدم و این افکار منفی توی این روزها داره اذیتم میکنه ‌

    چه به موقع به دادم رسیدی استاد جانم با این فایل زیبا،آب روی آتیش بود برام که هر چه زودتر جلوی این افکار منفی رو بگیرم که بیشتر نشن ‌

    واقعا داشتم افسرده میشدم چقدر خوب افسردگی رو توضیح دادید چقدر خوبه که این سایت و شما رو دارم ‌تو این روزها که به تولدم نزدیک میشم حال عجیبی دارم باورم نمیشه 40 سالم میشه ‌

    همیشه به همه میگفتم سن یه عدده ولی گویا در باورم اینطور نیست اگه باور داشتم الان حس و حالم بهتر بود این فایل یه تلنگر بود و خودم رو جمع و جور کردم‌

    وگرنه مثل همون علف های هرز،افکار منفی روز به روز بیشتر میشد ‌‌

    حالا دیگه میتونم روز تولدم خوشحال باشم و سپاسگزار خداوندم که بهم این چهل سال رو هدیه داد ‌

    تا بتونم جهان زیباش رو ببینم و کلی تجربه کسب کنم ‌

    فکر کنم قانون تکامل رو فراموش کرده بودم همون قانونی که شما همیشه تاکید دارید، توی یه فایلی میگفتین چون نتایج براتون عادی میشه فراموش می کنید که اینا قبلا نبود، یادمه وقتی اینو شنیدم کلی اشک ریختم حرفتون خیلی به دلم نشست استاد بی نظیرم‌ چون کلی نتیجه گرفتم ولی برام عادی شده بود ‌

    الان دوباره باید به خودم یادآوری کنم که شبنم این نتایجی که کسب کردی قبلا نبودا!!

    از شما و مریم جون و دوستان عزیزم سپاس گزارم که ازتون کلی درس خوب زندگی کردن یاد می گیرم توی این سایت الهی که آرامش بخش ترین جای دنیاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      سایه گفته:
      مدت عضویت: 1428 روز

      به نام خدای هدایتگر

      سلام به دوست عزیزم شبنم جان . پیشاپیش تولدتون رو تبریک میگم و برای شما دهه چهل سالگی رو ،دهه ایی پراز ثروت و شادی و سلامتی و اتفاقات ناب ارزومندم.

      دوست عزیز منم مثل شما در آستانه چهل سالگی هستم با ی دنیا هدف و خواسته .

      همیشه خدا رو شاکرم که اگر بااین مسیر و اگاهی ها و استادم و این خدای خودساخته آشنا نمیشدم ،چطور به چهل سالگیم ورود میکردم .

      و دستاوردهامو نگاه میکنم و بخودم میبالم که من اینها رو هرچند کوچک خلق کردم ،میشد که حتی اینها رو هم نداشتم و بااین احساس ،و دادن حس ارزشمندی بیشتر بخودم،دهه ی سی سالگیم رو به پایان میرسونم و با عشق و ایمان و امید بیشتر وارد دهه چهل ساگیم میشم.

      با ی دنیا عشق دوست همفرکانسی شما .

      از شما سپاسگزارم بابت کامن زیباتون ،باعث شدی من بیشتر و بیشتر توجهم رو کنترل کنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1083 روز

      سلام به شبنم زیبا و عزیزم

      سپاسگزارم از کامنتی که برامون نوشتی و مجدد یادآوری کردی بهمون که هر تغییر کوچیکی هم به خودمون گوشزد کنیم که بخاطر لطف خدا و بودن دراین مسیر بهشتیه .

      نتایجی که واقعا یه جاهایی برامون عادی میشه و یادمون میره ببینیم شون ، دمت گرم عزیزم .

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله دوست خوبم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    بنام خدای هدایتگر و مهربان

    خدای که هدایت بندگان اش را بر خودش واجب کرده

    خدای که هدایتگر همه است چه به سمت بهشت چه به سمت جهنم

    دیروز جدی از خداوند طلب هدایت و کمک کردم که چرا من نتایج خوبی نمی گیرم دست و پا میزنم تقلا میکنم اما نتایج مورد نظر اتفاق نمی افتد

    خداوند بزرگ هم مثل همیشه که هر وقت با ایمان با توکل ازش هدایت خواستم جواب داده و هدایت ام کرده این بار هم هدایت ام کرد خدایا شکر ات

    اول تصمیم گرفتم در بخش نشانه من برای هدایت شدن بروم همین که وارد سایت شدم فایل جدید با عنوانی چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم روبرو شدم خیلی خوشحال شدم قلبم گواهی میداد که این فایل دقیقا برای من است

    فایل گوش کردم و خداوند از زبان استادهدایت ام کرد که بزرگترین مشکل تو نداشتن آرامش و احساس خوب است اینکه ورودی هایت را کنترل نمیکنی افسار ذهن ات رها کردی به همین دلیل اتفاقات خوب برایت رخ نمی دهد وقتی احساس ات خوب نیست در فرکانس ناخواسته ها قرار گرفتی و امکان ندارد اتفاقات خوب رخ دهد

    تنها و فقط زمانی اتفاقات خوب رخ میدهد که احساس خوبی دارم آرامش دارم این شاه کلید رسیدن به خواسته هاست احساس خوب اتفاقات خوب سپاس گزارم رب العالمین من که این قدر واضح هدایت ام کردی فهمیدم که باید سعی کنم افکار منفی ام را از نطفه و ریشه خنثی کنم با تمرکز روی زیبای ها نعمت ها و اتفاقات خوب زندگی ام آن وقت طبق قانون نتیجه این آرامش و احساس خوب اتفاقات بهتر آدم های بهتر شرایط بهتر خواهد بود

    مدتی میشود که ذهن ام نجوا میکند تو این همه وقت فایل گوش میدهی هنوز به خواسته هایت نرسیدی تو باید زود به خواسته هایت برسی این باعث شده دچار ترس و نگرانی شوم اما باید به خودم یاد آوری کنم که مسیر رسیدن به خواسته ها ترس نگرانی عجله کردن و چسپیدن به خواسته نیست بلکه آرامش و احساس خوب است و من با عجله کردن و چسپیدن به هدف ام از خواسته دورتر میشوم چون فاصله بین من و خواسته هایم فقط با احساس خوب پر میشود فقط

    خدایا شکر که این آگاهی ها را جاری کردی فرصت و توانای نوشتن اش را به من دادی

    خدایا ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ی هدایت کن یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      مصطفی پوری گفته:
      مدت عضویت: 1937 روز

      سلام برتو دوست عزیز

      به نکته ای اشاره کردی که میشه ساعتها دربارش صحبت کرد (احساس خوب و آرامش برابر با اتفاقات خوب) قانون جهان را دوباره مرور کنیم

      پس هرچه در این فرکانس ثبات بیشتری داشته باشیم بیشتر برامون اتفاقات خوب میفته و برعکس

      خدارا شکرگزارم که توانایی خوندن کامنت خوبت را بهم داد شکر که توانیی نوشتن را دارم وشکر که میتونم تحسین کنم و سپاسگزارت باشم

      خدایا شکر در این فضای الهی هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رحمت الله غزنی گفته:
        مدت عضویت: 1883 روز

        سلام بر مصطفی پوری دوست خوب و هم فرکانسی که این قدر خوب روی خودت کار میکنی

        خیلی خوشحال که کامنت ام برایت مثبت و خوب بوده واقعا مهمترین قانون جهان همین است احساس خوب اتفاقات خوب اما مسله این است که انسان فراموش کار است و ما خیلی زود فراموش می کنیم به این دلیل باید مدام به خود یادآوری کنیم قانون را و سعی کنیم با انجام تمرین های عملی برای سپاس گزاری نوشتن خواسته ها دیدن نکات مثبت احساس خود را خوب کنیم آن وقت طبق قانون لاجرم اتفاقات خوب برای ما رخ میدهد

        سپاس خدای بزرگ بخاطر قوانین ثابت و بدون تغیر ات که بینهایت احساس قدرت میدهد فقد فکر کردن به اینکه جهان قانونمند است و هیچ اتفاقی در زندگی ما تصادفی نیست همین خودش بزرگترین نعمت است برای ما انسانها

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد مفاخري گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    حمد و سپاس خدایی را که تنها فرمانروای جهانیان است. سلام و درود و سپاس فراوان به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز:” دوستان خوب بهشتی من سلام.الان که این فایل رو دیدم و یکم بهش فکر کردم متوجه یسری از ترمزهای مخفی ذهنم شدم و اصلی ترین ترمز مخفی خودم رو پیدا کردم و از این بابت خدارو شکر میکنم.در همین لحظه که دارم تایپ میکنم یاد یک حدیث زیبا از امام علی {ع} افتادم و چقدر هم مرتبط هست با صحبت های استاد.{امام علی{ع} عْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً»

    ترجمه: برای دنیای خـودت چنان عمل کن که گویا در دنیا تا ابد زندگی می‌کنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می‌میری» این دقیقا پاشنه اشیل من هست و بارها و بارها از این عمل کرد خودم ضربه خوردم و حتی گاها ضربه های سخت و جبران ناپذیر.من از بچگی عادت دارم کارهارو به بعدا موکول کنم و از انجام دادن کارها شونه خالی کنم.این عمل کرد من باعث میشه که گاهی اوقات کلی کار انجام نشده داشته باشم.وقتی کاری رو که باید انجام بشه رو به تعویق میندازی احساس منفی و نشت انرژی بالایی تو وجودت رخ میده.وقتی استاد داشتن به بوته های هرز اشاره میکردن من دقیقا به یاد افکار منفی و اعمال نادرستی افتادم که توی وجودم ریشه زده و باعث شده روز به روز نشتی انرژی بیشتری داشته باشم.درک این قانون که میشه شروع کرد و شرایط رو تغییر داد باعث احساس خوبی در وجودم شد و تصمیم دارم با کمک خدای مهربان مسیر زندگی خودم رو تغییر بدم و هوشمندانه تر به راهکارهای استاد در دوره ها و فایل ها عمل کنم. باز هم تشکر ویژه دارم از استاد و خانم شایسته عزیز که با عشق این فایل فوق العاده رو ظبط کردن. در پناه الله یکتا شاد سالم سعادتمند و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  7. -
    مهسا میهن خواه گفته:
    مدت عضویت: 1631 روز

    سلام صد درود سپاس و بوسه به دستان و رویه ماه استاد عزیزم ومریم جانم

    هزاران سپاسگزاری برای خدای مهربان و عزیزم که فرصتی به من ارزانی داشت که این فایل ببینم

    و سپاسگزارم از خودم که در این مسیر هستم و استمرار دارم

    الهی شکرت بابت این فضای خودشناسی

    استاد جانم بارها بارها به نا در دوره ها فایل های رایگان این تذکر دادین که حواسمون به علف های هرز ذهنی به پاشنه آشیل ها باشه این ها رو باید و باید مداوم کار کنیم

    و چقدر مثال ها از خودتون و از زندگیتون تعریف کردین

    که باعث بشه برای ما هم. وقتی از این موارد پیش اومد بگیم به خودمون استاد اونبار ذهنشو اینطور کنترل کرد و نتیجه اینجور شد (مثل مثال تصادف با آروی، مثل خراب شدن ماشین لباسشویی و از بین بردن پارکت و……..) چطور شما با کنترل ذهن و افکارتون تونستین نتیجه رو به نفع خودتون برگردونین

    بارها در مواقعی تونستم ازش استفاده کنم

    و بعد نتایج که به نفعم شده از همون نتایج خودم برای شرایط به ظاهر بد بعدی استفاده کردم

    و گاهی هم نتونستم و اینقدر رشد کرده اصلا کل روز درگیرش بودم و فقط میخاستم اون روز تموم شه

    بعضی وقتا یه جوریه اون لحظه اول اصلا ذهن هنگه هیچی به ذهنت نمیرسه تو اون لحظه انجام بدی قفله قفله

    که شما یاد دادین نمیخاد اون لحظه هی بخوام به احساس عالی برسم

    فقط بیام کارهایی که قبلا فهمیدم احساسمو کمی بهتر میکنه مثل دوش گرفتن، دویدن، آهنگ بلند گذاشتن رقصیدن و خوندن باهاش،

    صدای اون نجوا رو کم

    و ادامه بدم بدتر به بد بعد کمی خوب و خوب و بهتر تبدیل کنم

    گاهی هم که برام پیش اومده که یه فکر بسیار بسیار کوچلو یا یه مورد پیش پا افتاده برام پیش اومده و من اصلا حواسم بهش نبوده

    همینجور رفته جلو جلوتر چنان منو درگیر خودش کرده که وقتی نصف روز گذشته اصلا نمیدونستم چرا حالم بده اینقدر؟؟؟؟

    و وقتی وقت گذاشتم برگشتم برگشتم به عقب فهمیدم عالتش همون خبره همون اتفاقی توراه دیدم همون حرف خیلی خیلی کوچک و پیش پا افتاده بوده

    که این مورده خیلی برام پیش اومده

    الهی شکرت در مسیر خودشناسی هستم و استمرار در بهبود شخصیتم دارم

    خدارو هزاران مرتبه شکر عضو این خانواده بی نظیر توحیدی هستم

    الهی الحمدالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  8. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2836 روز

    به نام تنها پروردگار هستی

    سلام به همگی

    اتفاقا امروز یه بحثی اینجا در حضور من شد که یکی از دوستان داشت حمایت منو میکرد اما خب دیگه اون بحث باعث ناراحتی هممون شد و من اولش یه خورده که از خودم دلگیر شدم که چرا من اونموقع سکوت کردم ،اما خب بهتر شد که نگفتم بعدش داشتم به این فکر میکردم من چطور و با چه تمرین ذهنی میتونم از این احساس ناجالب دربیام ،آخه یسری اشتباهات هم از من بود ولی خب یکی از تمریناتی که اغلب در همچین مواقع ای انجام میدم چیه

    در ذهنم خاطرات و اتفاقاتی رو مرور میکنم که مثلا دوستان تعریف میکنند میگن فلانی یا فلان فرد در فلان شهر یا کشور این کار نامناسب و اشتباه رو انجام داده یا همیشه انجام میده و خیلی هم ریلکس و انگار که نه انگار داره چه کارهای منفی و اشتباهی انجام میده و همه بعد خنده میکنند میگن عجب آدم فلانیه و…

    حالا من اینو نمیگم منظورم این باشه ما باید بریم کارهای نادرست و منفی انجام بدیم، نعع بلکه منظورم از مرور این دیالوگ اینه که بتونم راحت تر ذهنمو آروم کنم وگرنه خیلی بهم فشار میاره ،همیشه سعی کنیم اشتباه نکنیم اگر هم اشتباهی کردیم سعی کنیم با هر تمرین و تفکر ذهنی که میتونیم کنترل ذهنو بدست بگیریم وگرنه خیلی آسیب به خودمون میزنیم،چونکه من یه عمر ناخودآگاه ازش ضربه های بسیار سنگین خوردم

    ین و یانگ

    هم اسمش هم عکسش معروفه که تقریبا همه میشناسنش که نماد اصلی رشته تخصص خود منم هست نمادش معنای زیادی داره اما من چندتا و خلاصه بگم یعنی اینکه در هر تاریکی و منفی یه نقطه یا زاویه سفید و مثبت هم وجود داره و همچنین برعکس و شب داره تبدیل میشه به روز و روز به شب و سرد به گرم و گرم به سرد ،جهان دو قطبی و از اینجور معنا و مفهومه خلاصه میگه هیچ چیز کامل نیست هیچ چیز مطلق نیست،ثابت نیست فقط مهم اینه که ما از چه زاویه و نگرشی نگاه و توجه کنیم

    مثلا تا الان طی چندماه اخیر کلی از دوستان ،خانواده،همکاران و…بقول خودشون بهم گفتن تو این کاری که تو داری انجام میدی هیچ پول و آینده ای نداره اما من این گوش در اون یکی دروازه اما با شنیدن همین حرفها سالها پیش باعث میشد کلی از مسیر شغلی و برنامه های زندگیم جابجا بشه چونکه باورهام وحشتناک مخرب بود اما الان نه هزاران برابر بهتر از اونموقع هام با شنیدن اون جنس حرفها شاید کمی کندتر بشم اما جابجا یا نابود نمیشم بلکه میگم من فقط تکیه بر خداوند میکنم نه حرفهای چرت و پرت دیگران

    نکته دیگه: اینکه جدیدا یه کارو رو مجدد دارم تجربه میکنم بااینکه قبلا تجربه اش کردم و برام خیلی منطقی تر از زمانی ست که هنوز بهش نرسیده بودم اما بازم بعضی اوقات این نجوای ذهن میاد سراغم میگه نکنه تو این مورد موفق نشی و خراب بشه اما خیلی ضعیف تر از چندسال پیشه چونکه من مدام دارم از کامنتهای جلسه ششم قدم اول کمک میگیرم که اگر من اولین بار تونستم پس بعدهارم میتونم الان هم میتونم و هی بهش قدرت میدم و تقویتش میکنم برعکس نجواهای شیطان

    حتی بدترین اتفاقات و شرایط هام یه نکته یا هزاران نکته خوب هم درونش داره امروز وقتی اون بحث ناراحت کننده بین مون رخ داد اما وقتی نشستم با خونسردی تمام با خودم حرف زدم و دیدم اگر این بحث پیش نمیومد من همچنان داشتم اون اشتباه رو ادامه میدادم و در نهایت میرسید به نقطه ی اجرا اما امروز تونستم تو نطفه خفه ش کنم،،چقدر اشتباهات و افکارهای،احساسات،باورها،جنگ ها،درگیری های منفی در ذهن ما وجود داره یا قبلا بوده که تو نطفه خفه شون کردیم و کسی هم نفهمیده اما ما به روی خودمون هم نیاوردیم وقتی اینچیزهارو بیاد خودمون بیاریم نسبت به اشتباهات و خطاهای دیگران خیلی راحت تر و رهاتر میشیمو میتونیم ازشون گذر کنیم

    نکته بعدی اینکه من سالها بود که خودمو عذاب میدادم و از خودم ناراضی بودم و خیلی اوقات از خودم بدم میومد چرا؟! چونکه با خودم میگفتم من فلان روز در فلان اتفاق نتونستم خوب عمل کنم ،بی ارزه بودم خیلی ها فهمیدم و دیدن که من چقدر اونجا بی ارزه و ناتوان بودم ،اما از وقتی که شدیدا از خداوند درخواست کردم و وارد این خانواده ارزشمند شدم بیشتر اینو دیدم و جهان هستی هم بیشتر اومد به کمکم که شاهد هارو بهم نشون بده که من آروم تر و رهاتر بشم مثلا خیلی اوقات میدیدم یا میشنیدم که طرف کلی برا خودش دبدبه کبکبه داره اما فلان جا و در فلان اتفاق نتونسته خوب عمل کنه اما چونکه خودشو دوست داره دیگه درگیر اون اتفاق و تجربه از دست دادن نشده و یه عالمه از این جنس اتفاقات خداوند از درخواست های شدیدم بهم نشون داد که ببین سجاد جان اینقدر به خودت سخت نگیر و خودتو سرزنش نکن وگرنه خودت آسیب میبینی من که همیشه و همواره دوستت دارم اما مهم اینه که خودت خودتو اذیت نکنی در غیر اینصورت بقیه رو بیخیال در هرشرایطی برگرد به مسیر درست که خداوند گریبان کسی رو نمیگیره ،آخه هر زمان میتونم اینطور فکر کنم بهتر دارم معنای توحید رو درک میکنم وقتی خداوند داره با اون عظمت میگه من با اینهمه بزرگی میگم اشکال نداره اما تو نیم وجبی میگی نه،پس باشه برو اینقدر سختی بکشی تا پدرت در بیاد ،تا وقتی که تو نمیخوای گوش بدی و کار خودتو میکنی ،خدای من وقتی اینارو شروع کردم به نوشتن الان همینطور اومد به ذهنم ،واقعا الان چقدر بیشتر دارم درک میکنم هر بلایی سرم میاد حقمه چرا؟! چونکه گوش نمیدم قلبم داره چی میگه مثل کسی که داره جی پی اس ماشینش هشدار میده اما همچنان اینقدر میره تا یه بلایی سرش بیاد بعد پلیس،یا هر کسی دیگه میگه خب معلومه که اینطور میشد وگرنه چرا باید به این مسیر میرفت تا این بلا سرش بیاد حالا اون طرف یا مرده،یا زخمی شده پس این بها دادن به نجواهای شیطان هم اینطوره مثل همین علف های هرز پرادایس که با تغذیه شدنشون باعث درخت های تنومند شدن

    یه نکته دیگه:یکی از دخترهای محل که اینجا خیلی ها میگن عه عه چقدر خودشو میگیره ،فلانه و… اما من همیشه سعی میکنم نکات مثبتشو در ذهنم بسازم ،باعث شد همین الان اومد یه وسیله بگیره و درمورد یکی از اتفاقات قبلش برام تعریف کرد و با کلی روی باز و خوشرویی ازم تشکر کرد رفت

    چقدر از ساخت ذهن خودم انگیزه گرفتم که خدایا شکرت از اینکه من میتونم زندگیمو خودم خلق کنم فقط اینکه خدایا ازت کمک میخوام همیشه بیادم بیاری اینهارو زود فراموش نکنم چونکه ما آدمها زود یادمون میره و ممکنه هواسمون از اصل پرت بشه

    خلاصه این کامنت کلام خداوند بود برام که باعث بشه یه خورده درس یاد بگیرم و هواسمو بیشتر جمع کنم و باعث بشه که بهتر بتونم کامنتهای دوستان رو درک کنم،خیلی دوستون دارم از صمیم قلبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  9. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1897 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به استاد خوشتیپ، خوش استایل، همیشه ست پوش،و زیبایم

    سلام به خانم شایسته مهربان و سخاوتمندم

    سلام به دوستان عزیز دلمممم

    خدایاشکرت برای همزمان شدن با این فایل و شنیدن و درک صحبت ها خدایاشکرت که چقدر همزمانی داره با وضعیتم و چقدر همزمانی با دوفایل روز 28 و 29 سفرنامه فصل 1 تحول روز شمار زندگی من که با هدایت رب وهابم از الان 29 روزه که شروعشون کردم و دارم لذت میبرم.

    و اینجور بود که دو شب پیش با کلی احساس خوب داشت خوابم می برد که یک هو یک فکر و نجوای شیطانی دقیقا مثل یک جرقه روشن شد: در مورد چی ؟ باور کمبود و جنسش ناامیدی، و ترس بود از آینده، بعد یک هو اون صدای قشنگ که بالا میاردش خدا این بود، که نتیجه استفاده از فایل های استاد بود، که گفت این نجوای شیطانه، وعده فقر و فحشا میده، ولی خداوند وعده ثروت و فراوانی میده، و چه کسی وفادارتر از خداوند به وعدشه؟ و تمام شد و سریع شکرگزاری کردم و خوابیدم.

    چند روزی میشه هم که به جلسه سوم دوره رویاها رسیدم، و همین همزمانی داره با این فایل روز 28 ام سفرنامه که می گفت حتی اگر استیون هاوکینگ میگه کمبوده باور نکن و همونجا خانم شایسته تو مقدمه گفتن که شیطان وعده فقر میده و … و گفتم خدای من همین چیزایی که دیشب بم گفتی و بعد امروز هم دوباره فایل روز 29 ام که در مورد مقدمه دوره رویاها بود و باز در مورد همین و این فایل عالی که باز در مورد کار کردن روی باور فراوانی باوری که کل آدما کم و بیش دچارش هستن، چون از وقتی به دنیا اومدیم ترسوندنمون از اینکه نکنه همه چی تموم شه، نکنه نرسم و ….

    افکار منفی تا وقتی در حد جرقن و ضعیفن باید جلوشون رو گرفت

    افکار منفی مثل چی: من کافی نیستم، من ضعیفم، من لیاقت ندارم و … اینارو باید سریع جلوشون رو گرفت، چطوری: باید به نکات مثبت زندگیمون، اطرافمون، بقیه، خودمون توجه کنیم، و این میشه جهت دادن به افکار، یا کنترل آگاهانه کانون توجه

    یعنی میای میبینی که الان احساست چطوریه، احساس ترس داری؟ احساس نگرانی داری؟ خب چرا این احساس دارم؟ آها به خاطر این افکاره: نکنه این بشه، نکنه اون بشه و هزار نکنه دیگر و همینا اگر جهت داده نشن، میشن شکل فکر کردن ما، میشه باور ما، دیگه می خوایم همش عجله کنیم، به سرعت فایل ها رو گوش بدیم تا سریعتر نتیجه بگیریم، خودمون می کشیم که به برنامه شنیدن فایل هامون برسیم نمیفهمیم روزمون چطوری می گذره، لذت لحظه رو نمی بریم، احساس بی لیاقتی می کنیم: یه فایل نتونستی گوش بدی، این همه رفتی اومدی یه کامنت ننوشتی و …، بعد احساس خشمگین شدن پیدا می کنیم، بعد همش منتظریم یک سری اتفاقات رخ بده تا نتیجه ای حاصل بشه تا خوشحال بشیم، چون اینجوری و با این اوضاع راضی نیستیم، باید فلان اتفاق رخ بده که خوب شم که آروم شم و اینجوری نه تنها به سختی می رسیم و وقتی رسیدیم میگیم عه چقدر سخت بود حالا بزار ول کنم استراحت کنم دیگه و بی خیال این استمرار ورزیدن در کار کردن روی باورهامون می شیم.

    باید احساساتمون رو رصد کنیم، احساساتمون مهم باشن برامون، چون همینا مشخص میکنه چجور باشه کیفیت زندگیمون

    وقتی احساسات رصد می کنی میفهمی چه فکری داری و فرمون رو عوض می کنی

    و بعد میرسی به مدار آرامش، مدار آرامش چیکار می کنه: لذت زندگیت بیشتر می کنه از طریق تجربه نعمت در ابعاد مختلف زندگی، میشه ایده های جدید ثروت ساز و لذت بردن، میشه پیدا کردن هدف زندگیت، اینکه میخوای چه تاثیری بزاری روی بقیه، میفهمی به چی علاقه داری، چی دوست داری، دوست داری زندگیت چجوری باشه و بعد برای همین دانسته ها و علایقت گام برمیداری، اونموقع میشی یه آدم هدفمند که برای بهتر شدن خودش و زندگیش داره تلاش می کنه، وقتی می بینی هدف داری که بهتر بشی و عمل می کنی به همین کارها، فایل گوش میدی، به ایده هایی که در جهت علایقت و شروع کار میان جامه عمل می پوشونی، از خودت راضی میشی، و این رضایت از خود خودش رو در تمام جنبه ها نشون میده

    برات باور میشه که خوبی، که هدفمندی، که لذتمندی، که لیاقت خوشی رو داری

    استاد اصلا نمیشه فایل هاتون رو از روز اولی که در این سایت فایل گذاشتین تا به همین امروز چه در قالب دوره چه فایل هدیه، مقایسه کرد، همشون یک جنسن، هدایت خداوند در جهت کاری که بش علاقه دارین، و سهیم شدن این هدایت ها و آگاهی دادن به کسانی که در مدار دریافتشون هستن، همه فایل ها ارزشمند و زیبا و شنیدنی هستند، چون از جنس آگاهی ها و هدایت هستن.

    خداروشکر برای انیکه خدا همیشه در حال هدایتگریه

    خداروشکر برای وجود شما خانواده عزیزم

    خداروشکر برای هر چیزی که به این لحظه و این روز ختم شد

    عاشقتوووووووووووووووووووووونم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2398 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و هم خانواده ای های نازنین،

    چند روزیه به خاطر سرماخوردگی نتونستم در سایت کامنت بنویسم و طبق معمول نجواها اومد سراغم که ای وای عقب افتادی، ای وای همه رفتن فقط تو موندی، ای وای دنیا به آخر رسید…بعضی وقتا دیگه خنده م میگیره از این ننه من غریبم هایی که ذهن آدم پیاده میکنه :)))))) ولی من محل ندادم و گفتم سلامتی و استراحتم در درجه ی اول اهمیت هست و فقط امروز که دیدم حالم کمی بهتر شده اومدم سراغ نوشتن. خدایا شکرت که حالمو بهتر کردی و به قول سعیده جانم نعمت صلات در این غار حرا رو نصیبم کردی.

    اول یه تشکر ویژه بکنم از مریم بانو به خاطر زحمت فیلمبرداری از استادِ بلند و باصفامون، خدا قوت!

    دوم هم میخوام نکات این فایل رو برای خودم و دوستانم مرور کنم:

    افکار منفی، تا وقتی رشد نکردن و قوی نشدن میشه تغییر جهت بهشون داد.

    نجواها و افکار منفی هر لحظه داره تو ذهن ما باهامون صحبت میکنه. تا وقتی ضعیفن میشه تغییرشون داد. میشه تمرکزمون رو بذاریم روی زیبایی ها، توانایی هامون، استعدادهامون، نعمت هامون و به این سمت جهت بدیم.

    اما اگر به افکار منفی اجازه بدیم که رشد کنن، چون خیلی قدرت دارن برای رشد کردن، مثل همین علف های هرز، یواش یواش تبدیل میشه به شکل فکر کردن ما.

    باید مواظب افکارمون باشیم که چه فکرهایی تو سرمون هست و چه جوری اون فکرها دارن خودشون رو گسترش میدن.

    افکار کمبود در زمینه های مختلف وقتی وارد ذهن ما میشن اولش یه جرقه ست، ولی وقتی اجازه میدیم خودشون رو گسترش بدن انقدر قوی میشن که کل فضای ذهن ما رو میگیرن.

    اگر ما به فکر ذهنمون نباشیم، افکار منفی بسیار قدرتمند میشن و تبدیل میشن به حالت افسردگی. افسرده کسیه که افکار منفیش انقدر قدرتمند شدن که نمیتونه از پسشون بربیاد. انقدر سرزنش خود، انقدر نگرانی، انقدر ترس ها، انقدر بی ایمانی و احساس عدم لیاقت تو وجودش گسترش پیدا کرده مثل یک تومور سرطانی، انقدر رشد کرده که تبدیل شده به افسردگی.

    اگر ما حواسمون به خودمون باشه، وقتی اوضاع داره بد میشه، با تغییر زاویه ی فکرمون، همون اول جلوشو بگیریم، خیلی کار راحتیه. ولی اگر اون احساس بی ارزشی رشد کنه، واقعاً کار سختیه و انرژی زیادی میبره. و چرا آدم بذاره کار به اینجا برسه؟ پس افکار منفی رو توی ریشه، در نطفه باید خفه کرد.

    هیچ کس در دنیا نیست که افکار منفی نداشته باشه، ولی افرادی هستن که می تونن مدیریت کنن، با تغییر زاویه ی دید!

    با باورهای درست بیا ترس ها رو ضعیف کن و ایمانت رو قوی کن. وقتی احساست بهتر میشه کار خیلی راحت تر میشه. وارد یک سیکل مثبت میشه.

    تغییر نگاه در شرایط سخت میتونه به ما آرامش بده و وقتی ما احساس آرامش داشته باشیم یعنی در مسیر دریافت نعمت های خداوند هستیم.

    جمله ی کلیدی که به خاطر اهمیتش استاد وایساد و صاف توی دوربین نگاه کرد. “بچه ها، شما فقط زمانی در مسیر دریافت نعمت های خداوند هستین که احساس آرامش کنین. فقط و تنها فقط! یعنی اگر شما حالتون خوب نباشه در مدار دریافت نعمت ها و ثروت ها و ایده ها و آدم های خوب نیستید. وقتی احساس آرامش و راحتی دارید اون وقته که در مدار نعمت ها و ثروت ها هستید.”

    مهم نیست چقدر دلیل داریم برای اینکه ناراحت، مضطرب یا ناامید باشیم…به هر حال اگر باشیم، در مدار دریافت نعمت ها نیستیم. پس باید یه راهی پیدا کنیم که نباشیم!

    رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَیۡنَا صَبۡرٗا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ

    استاد جان سپاس برای یه فایل فوق العاده ی دیگه (قلب)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای: