چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم - صفحه 24

723 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید حرفت گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    مهرآفرین پاک را یاد باد

    سلام به اساتید گرانقدرم سید حسین عباس منش عزیز و سرکار محترم خانم شایسته گرامی

    همچنین سلام به شما دوستان محترم در این سایت بهشتی که خیلی خیلی دلم برایتان تنگ شده بود.

    موضوع این فایل چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟؟؟

    است،افکار منفی از وقتی جرقه می‌زنند و تا وقتی رشد نکرده‌اند،و تا وقتی پیشرفت نکردند ضعیفند و می‌توانی آنها را تغییر دهی و می‌توانی آنها را نابود کنی!!!!

    منتها به شرط آنکه به آنها حمله کنی و با باورسازی درست و منطقی از رشد و شکوفایی آنها جلوگیری نمایی!!

    اگر به افکار منفی فرصت بدهیم و به قول معروف امان بدهیم با رشد و شکوفایی تبدیل می‌شوند به نوع تفکر ما،و ما تبدیل می‌شویم به آدمی با تفکرات منفی که طبق قانون بدون تغییر خداوند مدام در معرض اتفاقات منفی خواهیم بود!!!

    در مقابله با افکار منفی باید سریع ادله و فکرهای مثبت را ایجاد کرد و این اتفاق کاری نیست که با یک بار انجام دادن تمام شود!!!

    اگر افکار منفی قدرت پیدا کنند تبدیل می‌شوند به افسردگی!!!

    اگر ما حواسمان باشد همان لحظه و همان موقع باید با تغییر زاویه نگاهمان فکر منفی مان را درست کنیم!!!

    و اگر این کار را نکنیم،افسرده خواهیم شد و تبدیل یک آدم افسرده به یک آدم سالم واقعاً کار سختیه!!! واقعاً انرژی می‌بره!!!

    افکار منفی را توی نطفه باید خفه‌اش کرد،وقتی هنوز قدرتمند نشده‌اند!!!

    همان موقع کار خیلی راحته!!!

    برای کنترل درست ذهن در شروع، کار آسانی نیست!!! ولی باید تلاش کرد و با این تلاش است که کار یواش یواش آسان‌تر می‌شود!!!

    با رفتن تو دل ترس‌ها و با تغییر نوع نگاه می‌توان افکار را خیلی راحت کنترل کرد!!

    چه جوری می‌فهمیم یه فکر منفی تو سرمونه؟؟؟

    وقتی حالمون بد میشه،وقتی احساس خوبی نداریم!!!

    وقتی احساس خوبی نداریم، ببینیم، چه فکری باعث این احساس بد شده؟؟؟

    و وقتی اون فکر بد را پیدا کردیم باید با تغییر زاویه نگاهمان از اون فکر بد خارج شده و یک ایده و منطق خوب جایگزینش کنیم!!

    این ،ی هنره!!!

    باید وقتی اتفاقات بد افتاد بتونی خیلی زود خیریتی در آنها بیابی و بگویی این به خاطر آن خیریت است!!!

    که می‌بایست برای من اتفاق بیفتد!!!

    الخیر فی ما وقع. با این اقدام در مدار ثروت‌ها و نعمت‌ها قرار خواهی گرفت!!!

    نگذارید افکار منفی تو ذهنتون ریشه بدوانند، نگذارید قوی شوند، با تغییر نگاهتان می توانید این کار را انجام دهید.و آن موقع است که در مدار ثروت‌ها و نعمت‌ها قرار خواهید گرفت!!!

    چقدر این فایل شنیدنی و پند آموز است!!! به قول آقا رضا عطار روشن عزیز عجب همزمانی نیکویی دارد با اتفاقات درون زندگی مان.

    با مطالعه چندین و چند دیدگاه از عزیزانی همچون فاطمه و رسول عزیز،رضوان خانم یوسفی گرانقدر،علی بردبار نازنین و برادر خوبم اسدالله زرگوشی و…. می‌بینیم که چقدر این فایل ارزشمند همزمانی حیرت انگیزی با زندگی همه ما دارد.

    برای اینکه این حرف را اثبات کنم به وقایع اخیر در زندگی خودم می‌پردازم،تا هم رد پایی باقی گذاشته و هم به تبیین این موضوع حیاتی (اجازه ندادن به رشد افکار منفی) پرداخته باشم.

    الان حدود 10 _12 روزی است که خیلی کم تونستم از این سایت الهی بهره ببرم و کمتر توفیق حضور در این مکان بهشتی را داشتم.

    و آن هم به این دلیل بود که عمل زیبایی کاشت مو را انجام داده و می‌بایست مراقب سرم و وضعیت قرارگیری آن باشم.

    حتی در زمان‌هایی که تدریس می‌کردم،فقط کافی بود چند دقیقه سرم را خم کرده و کتاب را بخوانم یا مطلبی بنویسم با، ورم و پف شدید در ناحیه صورت و پیشانی مواجه می‌شدم و حتی یک بار این ورم و بادکردگی منجر به کبودی و خون مردگی شد که برای معالجه به ناچار رفتم و آمپول زدم.

    چون می بایست دوران نقاهت را طی می‌کردم بیشتر فایل می‌شنیدم و تقریباً هیچ دیدگاهی منتشر نکردم که همین باعث گردید از ستاره‌هایم کم شود،همین جا اعتراف می‌کنم که کمی هم دلخورم نمود زیرا 10 روز یک هفته پیش از عملم به شدت کامنت می‌نوشتم و دیدگاه ارسال می‌کردم و آنقدر در این کار مصمم بودم که سایت عباس منش دات کام از دریافت پاسخ عاجز مانده بود،یعنی چندین و چند بار وقتی کلید پاسخ را کلیک می‌کردم،پنجره‌ای برای ثبت پاسخ باز نمی‌شد،و یادمه دیدگاه‌هایم نیز با تاخیری عجیب و غریب منتشر می‌شد!!!! یعنی یک دیدگاه یا پاسخ 4 _5 روز در انتظار تایید می‌ماند!!!

    و پس از تاخیر چندین روزه و انتشار دیدگاه‌ها و پاسخ‌ها هیچ تغییری در تعداد ستاره‌هایم رخ نداد!!!!

    اما،با کمال تاسف فقط با چند روز فعالیت نکردن،از ستاره‌هایم کم شد!!!

    و این موضوع برایم ناخوشایند و ناپسند است.

    که من با تغییر زاویه نگاهم نخواهم گذاشت که افکار منفی در ذهن من رشد نمایند!!!

    و به خودم می‌گویم الخیرو فی ما وقع. حتماً خیریتی در آن است.

    اما دوستان نازنینم و استاد بهتر از جانم قبلاً برایتان عرض نموده بودم که در صدد ایجاد سایتی آموزشی برای درس ریاضیات هستم همچون سایت عباس منش دات کام به دنبال تاسیس سایت حرفت دات کام می‌باشم. که البته به دلیل هزینه فعلاً حرفت.ir را در حال راه‌اندازی هستم. و انشاالله به زودی و پس از اولین فروش حرفت.com را نیز خواهم خرید.

    اکنون که در اول راه هستم، می خواهم از وقایع پیش آمده برایتان باز گویم و ‌عکس العمل‌های من که در اثر استفاده از آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت 1 و نیز دیگر دوره‌های بی‌نظیر استاد در مواجهه با آنها رخ داد را بنویسم.

    در شروع با سرکار محترم خانم فرهادی عزیز صحبت کردم تا مقدمات راهنمایی گرفتن از جناب آقا ابراهیم مسئول فنی سایت را برای فراهم نماید که ایشان در این خصوص متاسفانه نتوانستند اقدامی نمایند.

    من هم گفتم خوب دستان خداوند زیاد است از طریق دیگر مشاوره و راهنمایی خواهم گرفت.

    که پس از مذاکره با چند تن از دوستان عزیزی که خداوند سر راه من قرار داد و صحبت با یکایک آنها توافق به عمل آمد که با یکی از آنها مسیر را ادامه دهیم تا ایشان سایتی همچون سایت استاد برایم راه‌اندازی کند و من هم محصولاتم را در آن سایت قرار دهم بدنیست اشاره نمایم که محصولات من تدریس ریاضیات در مقاطع و پایه‌های مختلف است.

    در ادامه برای اینکه مشتریانم با اطمینان خاطر خرید نمایند تصمیم به ایجاد درگاه پرداخت الکترونیک گرفتم برای این منظور لازم بود به اداره دارایی و مالیات مراجعه کنم که برای منی که تاکنون از این کارها نکرده بودم ترس و دلهره و اضطراب به خصوصی داشت اما همانجور که استاد عزیزمان سفارش کردند برای رسیدن به هدف باید به درون ترس‌هایتان وارد شوید من نیز در عمل به آن سفارش چنین کردم همچنین از دیگر تضادهای پیش رو تهیه فیلم‌های آموزشی‌ام بود که ناچار بودم کسی را بیابم تا ازم فیلمبرداری کند و تازه پس از این کار فهمیدم که این فیلم‌ها حجم بسیار زیادی را اشغال می‌کنند که برای رفع این مشکل با همفکری با دوست عزیزم بهراد با وسیله‌ای آشنا شدم که به آن قلم نوری می‌گفت،که به کامپیوتر متصل شده و علاوه بر ضبط پرکیفیت آموزش، حجم بسیار کمی نیز اشغال می‌کند،و انشالله از فردا شنبه11آذر با آن شروع به ضبط ویدیوهایم خواهم نمود.

    تضادها و چالش‌های دیگری هم پیش رویم قرار گرفتند که من با تغییر زاویه نگاهم و گفتن الخیرو فی ما وقع و مدد خواستن از الله توانا در صدد رفع آنها برآمدم که انشالله به زودی به نوشتن ادامه ماجرا و نتایج کسب شده خواهم پرداخت.

    برایتان از خداوند مهربان خوشبختی، شادی ،سلامتی ،ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم وبه خدای مهربان می‌سپارمتان خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    مجید کدخدایی گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان

    سلام به خانواده عزیزم در این سایت ارزشمند

    واقعاً مثال زیبایی زدین از علفهای هرز و از افکار منفی

    هر چقدر بی تفاوت باشیم به نسبت افکار منفی ذهنمان و هر چقدر آنها را نادیده بگیریم قدرت این افکار مخرب بیشتر میشن و در نتیجه از بین بردن آنها کار بسیار سختی خواهد بود

    به حقیقت اگر هر روز روی خودمان کار نکنیم و برای رشد شخصی خودمان گام موثر برنداریم نتیجه لازم حاصل نمیشه و در نتیجه ناکام خواهیم ماند

    من خودم به شخصه نتایج بسیار زیادی در زمینه سلامتی ،روابط،مالی،و بخصوص در زمینه اعتماد به نفس گرفته ام به لطف الله رزاق،اما هر از چند گاهی ادم که به یه سری نتایج میرسه احساس میکنه افتاده سرازیری و دیگه لازم نیست زیاد روی خودش کار بکنه واین همون فکر منفی هست که چند بار منو غافلگیر کرده اما به لطف الله رزاقم و کنترل ذهنم باز اومدم روی مسیر هدایت و روی خودم بیشتر کار کردم و نتایج هم دوباره ظاهر شده اند

    دوس دارم بگم حتی برای یه نصف روز هم نباید اجازه دهیم از مسیر و کارکردن روی خودمان غافل بمانیم چون قدرت افکار منفی زیاد هست و ما باید هر روز و هر لحظه به فکر فرکانسهای ارسالیمون باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    به نام خداوندی که همیشه به همه چیز اگاهه.

    من تو این فایلِ کاملاً به موقع برای خودم، و البته سایرِ دوستانم، نعمتها و روزی های غیر حسابِ زیادی دریافت کردم.

    اومدم برای کامنتها پیامِ پاسخ بنویسم، دکمه پاسخ کار نمیکرد.

    به خیر گرفتم و اومدم اینجا دونه دونه از دوستانی که کامنتشونو خوندم و لذت بردم و برای خودم توشه برداشتم، تشکر کنم.

    از آقای عطار روشنِ عزیز ممنونم.

    از فاطمه جانم (مامانِ محمد حسن جان و هلیسا جان و همسرِ اقا رسول) ممنونم.

    چقدر مثال هات خوب بودن، لذت بردم.

    از رضوان جانِ یوسفیِ عزیزم ممنونم.

    چقدر جالب از کنترل ذهن و تکرارِ مداومِ آگاهی ها برای ذهنمون نوشتی.

    از آقای بردبار عزیز ممنونم.

    تولدتون مبارک باشه، شاد باشین کنار عزیزانتون همیشه.

    از آقای زرگوشی عزیز ممنونم.

    برای یاداوریِ روتینِ روزانه ممنونم، برای منم لازمه بهش دقت بیشتری کنم تا از فرکانس و مدار زیبایی ها و هدایت خارج نشم.

    از همه ی دوستانی که کامنتشون رو در ادامه میخونم هم بسیار ممنونم.

    بعد از چند روز یه دل سیر کامنت خوندم و به دلم نشست.

    الهی شکر.

    خدایا شکرت برای آگاهی های نابی که در بهترین لحظه با توجه به نیازم، منو به سمتشون هدایت میکنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2025 روز

      سلام سمانه جان.منم این مسئله رو دارم که دکمه پاسخ بعضی مواقع کارنمیکنه.من اول فکر کردم مشکل از گوشی منه.گاهی اوقات اینقدر کامنت دوستان عالیه نمیشه بدون پاسخ ازش رد شد .ان شالله به زودی این مسئله سایت برطرف بشه ودوباره مثل قبل بشه جواب دوستان رو بدهیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مصطفی جعفری سرابی گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم بانو

    استاد جان میخوام از یه تجربه در باره سیستم مغز ؛براتون بگم؛

    من یه روز سر کار مشغول کار کردن بودم ؛و خواستم چند دقیقه استراحت کنم تا خستگیم در بره.من کنار یه میز کار ایستادم و دستم رو گذاشتم رو میز ؛و یه دفعه دیدم حالم داره بهم میخوره طوری که تو اون چند ثانیه حالم 180 درجه دگرگون شد و سریع ذهنم دنبال علت می گشت.اینا کلا تو همون چند ثانیه اتفاق افتاد؛و دوباره دستم رو گذاشتم رو میز کارم تا کنترل خودمو دست بگیرم و زمین نخورم،،،اون لحظه متوجه شدم یکی از پایه های میزی کوتاه تره و همین باعث شد میز تکان های ریزی بخوره و این باعث شد که بدن من فکر کنه ایراد از خودشه.جالب اینجاست وقتی فهمیدم علت چی بود جابجا حالم خوب شد.منظورم اینه که فکر یا همون ذهن ما با تمام پیشرفتش زود گول میخوره.میتونه از کاه کوه بس اره و یاز کوه کاه.این تجربه من بود امیدوارم بخونیدش سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    ثمره ی این فایل و خوندنِ کامنتهای خوبش برای من:

    – تمرینِ توجه به نکات مثبت و زیبایی ها

    – اعراض از ناخواسته ها و نازیبایی ها

    – کنترل ذهن

    – قطعِ نجواهای شیطانی و گفتگوهای ذهنیِ ناخوشایند

    – توجه به احساس خوب= اتفاقات خوب

    و …

    ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

    به فضل و لطفِ ارحم الراحمین، خیر الحافظین، خداوندِ بخشنده و رحیم، روز شنبه، متوجه شدم تو دلم نی نی دارم…

    خواسته ای که مدتهاست خودم و همسرم دل بهش دادیم…

    خداوند ما رو سورپرایز کرد شدیداً.

    از روز شنبه که اول هفته است تا الان که جمعه و آخر هفته، جهانم، زندگیم، احوالاتم عوض شده.

    مامان شدم و طیِ این 7 روزی که متوجه شدم معجزه وار مامان شدم روز به روز بیشتر دل بسته ی نی نیِ قشنگم میشم.

    پر از لحظات سپاس گزاری هستم، نوشتن و تشکر از خدا و همه ی قشنگی هایی که با خودش آورده برام.

    همه خوشحالیم، کل خانواده، دوستان و …

    عجیب تو دلم حس میکنم پسرم توحیدیه، عجیب حس میکنم خیلی خیلی پُر روزی هست، خیلی حس میکنم معجزه وار اومده و زندگیمون رو توحیدی تر هم میکنه.

    یه موردی پیش اومد در رابطه با نی نی، که کمی کنترل افکارم رو ازم گرفت دو روز پیش و نگرانم کرد…

    احساساتم به شدت حساس شدن و گوله گوله اشک ریختم دیروز و پری روز…

    کنترل ذهن به شدت برام سخت شد، دل نگرانِ نی نی شدم، میگم نی نی چون اسم پیش فرضی ندارم فعلا و از خدا خواستم خودش اسمِ پسرمون رو هدایتی بهمون بگه، اسمی که منو یاد خدا بندازه مستقیم، اسمی خوش آهنگ و زیبا و دلنشین.

    دیروز صبح روی امواج آرامش و تنش بودم همزمان.

    این روزها این فایل، دقیقا برای من و همسرم اومده روی سایت تا کنترل ذهن و نجواهای مسمومِ شیطانی رو بتونیم به دست بگیریم.

    خیلی سخته ولی میشه.

    دیروز یه ثانیه گوله گوله اشک می‌ریختم یه لحظه آروم تا اینکه یهو به دلم افتاد به نی نی بگم نی نی جون، الان تو جایگاه ویژه ای داری پیش خدا چون خلوصت خیلی بالاتره، لطفا مامان رو دعا کن بتونه کنترل ذهن کنه و آروم شه چون روی تو عشق داره و طاقت ناراحتی یا اسیبِ تو رو نداره…

    من میدونم خودم باید برای خودم دعا کنم، که البته زیاد از خدا میخوام، اما دلم گفت به نی نی بگم واسه مامانش انرژی مثبت بفرسته.

    از دیروز به بعد خیلی بهتر شدم، دیشب که انگار مستقیم خدا داشت با زبونِ خودم به خودم و همسرم پیام میداد.

    تا اینکه امروز صبح مجدد نشانه ها رو دیدم.

    و چند تا از کامنتها رو خوندم و نقشه ی مسیر بهم داده شد تو کامنت آقای عطار روشن و فاطمه جانم (مامانِ محمد حسن و هلیسا جان)

    یک هفته است میخوام بنویسم نمیشه.

    هر بار یه طوری میشه دکمه ی ارسال زده نمیشه.

    منم اصرار نمیکنم، میگم در زمان خودش میشه.

    تو این هفته با معجزه شروع شد و روندی طی شده که دست های خدا، هدایت‌های خدا، چیدمان های خدا رو به شدت دیدم و حس کردم و تجربه کردم.

    جایی که تسلیم بودم و عین دخترهای خوب فقط چشم گفتم، عالی جلو رفت.

    جاهایی که مقاومت داشتم و به عنوانِ سمانه، ورود کردم، پوستم کنده شد.

    لحظاتِ نازیبا رو هم تجربه کردم، متوجه شدم کنترل افکار یه جاهایی چقدر سخته…

    ولی تلاشم رو کردم که بتونم خودمو جمع و جور کنم از دستِ افکار…

    دیشب پیام مستقیم اومد من و همسرم الان تو آزمونِ منطق و شهود وارد شدیم، مدارمون داره عوض میشه.

    زورِ کی بیشتره؟

    منطق؟

    شهود؟

    ما چطور فکر میکنیم؟

    ما چطور عمل می کنیم؟

    آیا میتونیم نتیجه ی آموزش هایی که دیدیم این مدت رو در عمل اجرا کنیم یا مثل باقیِ بدنه ی جامعه عمل می کنیم؟

    ان شاالله که بله.

    من از خدا میخوام همیشه.

    به لطف خدا، قفلِ ارسال کامنت شکسته شد، دسترسی ام به کامنتی که نی نی نوشت با من، باز شد.

    هدایت های شفافِ امروز وقتی رسید دستم که به قول مریم جون:

    دکمه ذهن خاموش شه، دکمه هدایت روشن میشه.

    هدایت هام ایناست:

    تسلیمِ خدا یعنی صبر و سکوت (کنترل ذهن و بودن در حسِ خوب) و بر نگشتن به عقب

    و منتظرِ دریافتِ هدایت های خدا بودن، چشم گفتن، بی چون و چرا انجام دادن، جلو رفتن، شک نکردن، نترسیدن، ناراحت نشدن، مایوس نشدن، غصه نخوردن، اعتماد به خدا.

    خداوند ثانیه ای دیر نمیکنه، کاملا آن تایم و به موقع هدایت میکنه، چیدمان میکنه.

    چند روز پیش از زبون خودم به مامانم میگفتم ما (آدم ها) فقط باید از مسیر خدا کنار بریم تا اون کارش رو بکنه، اینطوری کارها ساده تر و شیرین تر و آروم تر جلو میره.

    متوجه شدم اینم هدایتی بوده برام.

    من، سمانه، بسیار خوشحال و سپاس گزارِ خدا هستم که ما رو به یکی از بزرگترین آرزوهامون رسونده.

    خدا خودش حافظشه.

    فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

    و این باور رو که خدا خودش قبلا یه شب که پیاده روی میکردم تنهایی تو مجتمع مون بهم داد، دوباره برام یادآوری کرد:

    در محضرِ خدا همه چیز شفاف و روشن و امن است.

    یه اگاهیِ نابِ دیگه هم بهم الهام کرد خداوندِ رزاق:

    تو زندگیِ همه مون لحظاتی هست که ما چیزی رو نمیدونیم، یا بی دقتی یا بی توجهی میکنیم و خروجی میگیریم که شاید خوشایندمون نباشه، یا حتی خودمونو سرزنش کنیم. برمیگردیم عقب و خودمونو سرزنش میکنیم، نجواها ازارمون میدن و حس گناه رو تشدید میکنن…

    وقتی شدیدا تو این حس گیر کرده بودم و معذب بودم خداوند بهم گفت تو نمیدونی، من که همیشه می‌دونم و به همه چیز آگاهم، تو ضعیفی ولی من قوی و آگاهم و هدایتت میکنم، نترس…

    این هدایت رو که گرفتم قلبم شدیدا آگاه شد..

    تو یه موردی علارغمِ همه ی شواهد منطقی که اغلب احتمالا سریع به نتیجه گیری درست و منطقی و به جواب میرسن، من انگار که یه پرده ای روی چشم هام بیوفته هر بار شواهدِ آشکارِ پیشِ روم رو رد میکردم به یه دلیلِ منطقی و سندی که دستم بود…

    و البته بعدا فهمیدم اون دلیلِ منطقی و سند، درست بوده، همراستا با شواهدِ آشکار بوده، ولی من در درکش دچار اشتباه بودم و طور دیگه ای تفسیرش کردم برای خودم…

    خب همین تفسیر اشتباه من، باعث شد احساس سرزنش کنم نسبت به خودم.

    البته دوره لیاقت باعث شد کمی بهتر بتونم خودم و احساساتم رو کنترل کنم، اگه قبلا بود که میپاشیدم از هم…

    خلاصه که میخوام بگم خدا بهم گفت تو نمیدونستی، من که میدونستم و حواسم به همه چیز بوده و هست، نگران نباش، هیچ اتفاقِ ناخوشایندی نیفتاده و نمیوفته، تو فقط احساست رو خوب کن تا شاهد اتفاقات خوب باشی.

    چقدر نیاز داشتم و دارم هر لحظه به یاداوریِ اگاهیِ توجه به نکات مثبت و احساسِ خوب نتیجه اش اتفاقات خوبه

    همش یاد استاد و حرفهاشون هستم، تو ذهنم رفت و آمد می کنن که دقت کن.

    افکار و باورهای زیبا حس خوب میارن، و اتفاقات خوب.

    بر عکسش هم اتفاقات بد میاره.

    دقت کن سمانه جون.

    خدا دیروز و امروز نجاتم داد…

    من این یه هفته به چشمم معجزه رو دیدم و لمس کردم.

    از خدا میخوام توحیدی تر و سپاس گزارترم کنه.

    چون گنجی بهم هدیه داده شده از فضلِ خدا که توانِ سپاس گزاریِ شایسته در برابرش رو ندارم، زبانم کم میاره، با تمام ظرفیتِ وجودیم و قلبم سپاس گزار خدا هستم.

    درکِ امروزم:

    هدایت و الهام ها، روز به روز، لحظه به لحظه میان واسه آدم.

    الان هدایتی رو دریافت میکنم که مختصِ الانِ منه، نباید عجله کنم که جلو جلو از همه چیز سر در بیارم.

    میخوام به یاری خدا، با کنترل افکارم، خودم اتفاقات خوبِ بعدی رو خلق کنم برای خودم و زندگیم.

    دیشب یکی دیگه از محبتهای خدا در حق خودم و تو دلیِ قشنگم رو شاهد بودم:

    خواهرزاده ی مهربونم از دانشگاه اومد با دسته گلی زیبا برای خاله سمانه اش و نی نیِ تو دلش…

    ذوق کردم شدید.

    دسته گل چه گلی داشت؟

    گل نرگس که من عاشقشم، و خواهرزاده ام نمی‌دونست…

    کاغذِ دور گل رو هم به نیت نی نی که پسره آبی انتخاب کرده بود…

    خب من چی برداشت کنم این نعمت رو جز توجهِ خداوند به من و نی نی، جهت ارامشِ خیالم، اینکه سمانه نی نی خوبه، تحتِ حفاظتِ منه، من بیشتر از تو دوستش دارم تو نگران نباش، خودم دادم بهتون، خودمم مراقبشم…

    اینا رو خودِ خدا هدایت میکنه و من مینویسم…

    و صبح نشانه ای که طلب کرده بودم از خدا برای ارامشِ خیالم رو دریافت کردم:

    کبوتری که لبه ی پنجره آشپزخونه مون نشست…

    گنجشکی که روی شاخه ی درخت روبه روی پنجره نشست…

    میخوام تمرکزم رو عمیق تر بذارم روی شهود و نشانه های خدا که زبانِ سخن گفتنِ خدا با ماست.

    لیزر فوکس هم باید بذارم روی توجه به خواسته هام، و برداشتن توجه (اعراض) نسبت به ناخواسته هام.

    دائم داریم به خدا میگیم:

    ما نمیدونم، تو میدونی و آگاهی به غیب، هر کاری که باید و نیازه، تو بگو، هدایت کن ما رو به همون سمت.

    خدایا مرسی برای هر اون چیزی که تو میدونی توی قلبِ منه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1081 روز

      سلام به مامان سمانه عزیز ودوست داشتنی وایییییییییی بوووووس.

      تبریک تبریک وهزاران بارتبریک

      مبارکه باشه وجود این نی نی قشنگ

      خدایا از این مامان شدن ها نصیب هرکی دوس داره بشه

      ان شاالله بشه .

      احساستو کاملا میفهمم خیلی لذت بخشه و خداروشکر میکنم برای این اتفاق زیبا ، این نتیجه ی خوشگل

      وجودش پرازنور باشه براتون

      ان شاالله تنت سالم باشه و با حال عالی در آغوش بگیری وبزرگش کنی

      اینکه نتونستی برای کامنت من پاسخ بنویسی واسه این بوده که من اینجا مختص شما پاسخ بنویسم که نی نی خوشگلتم احساسش کنه .

      خدایا شکرررررت ما در این بهشت یه نی نی تو راهی داریم .

      ماه پیش تولدت تبریک گفتم و این ماه این اتفاق مبارکت باشه.

      حالا مونده با هرتکون خوردنش در درونت، بیشترازقبل بفهمی که خدا چقدر دوستمون داره هزاران باربیشتراز احساس مادربه فرزندش.

      خدایا بی نهایت سپاسگزارم از اینهمه نتیجه وخوشحالی هایی که هرروز دارم به طریقی از این بهشت دریافت میکنم .

      نی نی قشنگ و توحیدی مون

      خیلی خیلی دوست داریم عزیزم

      سمانه جان عزیزم الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره عزیزم. ان شاالله.

      پا شم به افتخاروجودش یه رقصی بکنم دیگه ….

      دقیقا در 500 روز عضویتم درسایت این خبرهای زیبا و

      نتایج قشنگ وارد دفترم میشه خدایا شکرت هزاران بار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        فاطمه عزیزم

        سلام

        خیلی ممنونم برای محبت و عشقی که فرستادی سمتم.

        قلبم رو روشن کردی.

        الان دقیقا 09:09 صبح هست و این اعداد رند همیشه برام جذاب هستن.

        خوشحالم که الان تونستم کامنت و مهرِ شما و سایر دوستانم رو بخونم و لبریز از شادی و آرامش بشم.

        نی نی هم ازت ممنونه که براش تخصصی نوشتی و حضورش در این دنیای زیبای خداوند رو تبریک گفتی.

        منم از اعماقِ قلبم میگم هر کسی که دوست داره صاحب فرزند بشه، خداوند رحمان و رحیم این هدیه ی زیبا و دوست داشتنی رو بهش بده.

        بسیار ازت ممنونم و بهترین ها رو برای خودت و خانواده ی نازنینت از خداوند می خوام.

        ماچ به روی ماهت.

        الهی شکرت برای عشقی که نثارم میکنی هر لحظه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2025 روز

      سلام مجدد سمانه جون.هورا هورا.تبریک میگم مامان سمانه جون.خیلی خیلی خوشحال شدم منم الان یه پسر کوچولوی دوماهه خیلی خواستنی دارم که خیلی ازش لذت میبرم.که نه ماهی که توشکمم بوده همش صدای استاد روشنیده .درصورتی که چهارمین بارداریم بود ولی این یکی خیلی متفاوت تر بود با شنیدن اموزه های 12قدم بارداری در اوج آرامش داشتم.عزیزم دعامیکنم یه بارداری خیلی عالی در اوج ارامش وسلامتی خودت وپسر گلتون داشته باشی.به امید روزی که تو سایت اعلام کنی نی نی به سلامتی به دنیا اومده.من سمانه جون اتاق عمل زنان کار میکنم که همش عمل سزارین داریم وهر روز شاهد تولد نی نی های گل هستم ودر خوشحالی مریضهامون سهیم هستم واز این بابت شکر خدای مهربونم هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        مریم عزیزم

        سلام

        بسیار خوشحالم کردی با پیامت.

        نور و عشق رو همزمان هدیه کردی بهم.

        چقدر قشنگه نی نی هایی که از تو دل مامان هاشون با آگاهی های نابِ این سایت و استاد جان آشنا میشن.

        نی نیِ ما هم کاملا با صدای استاد آشناست.

        برای مسیری که همه مون داخلش هستیم، خیلی سپاس گزار خدا و استاد هستم.

        بارها و بارها پیشِ خودم اعتراف کردم که حضور و تمرینم در این مسیر به لطف خدا، باعث شده بتونم بهتر فکر کنم، بهتر کنترل ذهن کنم، خوشحال تر باشم، سپاس گزارتر باشم.

        چقدر زیباست که جایی کار میکنی که میتونی شاهدِ ورودِ نی نی ها به این دنیا باشی.

        این همه شادی رو میبینی و کیف میکنی.

        الان خیلی بیشتر از گذشته، دارم معجزه ی خلقت رو حس میکنم، اینکه یه نی نی چطور خلق میشه و کم کم بزرگ میشه و رشد میکنه تو دلِ مامانش و پا به این دنیای پهناور میذاره.

        خیلی شگفت انگیزه و جذاب.

        خداوند سلامتی بده به همه ی نی نی های تو دلی و همه نی نی هایی که به دنیا میان و رشد میکنن.

        بی نهایت سپاس گزارم مریم جان برای پیامِ زیبات.

        ماچ به روی ماهت.

        بهترین ها برای خودت و خانواده ی نازنینت.

        خدایا شکرت برای همه چیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1281 روز

      سمانه عزیزم سلام

      اینقدر ذوق کردم خوشحال شدم از خبر فوق‌العاده ای ک دادی که اشکام جاری شد و بزور جلوی خودم رو کرفتم ک الان اشکم نیاد

      واقعن خیلی خوشحال شدم

      خیلی ذوق کردم

      خداروصدهزاران مرتبه شکر

      سمانه عزیزم ی شعری رو برات میخونم بعدش خودت برو فایل استاد رو گوش بده

      در تو تنها عشق و مهر مادریست

      شیوع ما عدل و بنده پروریست

      .

      خداوند موسی رو از تو آب نجات داد مطمعن باش هواسش به نی‌نی نازه شماهم هست

      خیلی خیلی زیاد خوشحال شدم

      و کلییی تبریک میگم بهتون این حس زیبا و ناز مادری رو

      من نمیدونم چه حسیه مادر بودن ولی خودم ی خاهر زاده دارم که خدا دقیقا روز تولدم بمن هدیه دادش و من میتونم بگم‌معنی عشق رو بعد از تولد خاهرزادم فهمیدم و خدامیدونه حس مادری چقدر قشنگتر و شیرین تر از حس خاله بودنه

      از خدا برای شما همسر عزیز و پسرکوچولوی نازتون سلامتی و خوشبختی و خنده های خانوادگی رو میخام

      انشالله که خبرهای قشنگت و عکس زیبات با پسرت رو ببینم عزیزه دلم

      به خدای توانا میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        فرشته ی نازنینم

        سلام

        نمیدونی چقدر به این شعر نیاز داشتم

        در تو تنها عشق و مهر مادریست

        شیوه ما عدل و بنده پروریست

        خودش بود، همون پیامی که خدا مستقیم بهم داد با کامنتت، همونی که از دیشب بهش احتیاج داشتم و دارم…

        مرسی پیکِ زیبای پیام رسانِ خدا.

        قلبم رو روشن کردی با پیامت.

        این روزها نشانه میخوام از خدا برای کنترلِ بهترِ ذهنم…

        کامنتت نشانه ی واضحی هست برای احوالاتِ من.

        از خداوند سپاس گزارم که انقدر واضح باهام صحبت میکنه.

        دیروز این الهام اومد که وقتی چیزی رو میدونی، اعتماد کردن به خدا کاری نداره که.

        وقتی نمیدونی و تو دلت نگرانی ها میان و میرن، اونجاست که اعتماد به خدا هنر میخواد…

        فرشته جانم ممنونم برای کامنتِ نور بخشت به قلبم.

        صبح یادِ الله نور السموات و الارض افتادم و الان نورِ خداوند برام آشکار شد…

        ممنونم از تبریک و عشقی که برام فرستادی و خوشحالم کردی.

        بهترین ها در مسیرِ زندگیت فرشته جان.

        خدایا مرسی که هدایتم کردی به گوش دادنِ فایلِ عالی توحید عملی 9.

        خدایا ازت ممنونم که کمک و هدایتم میکنی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1166 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام سمانه جان دوست الهی

      نی نی دارشدنت مبارک عزیزم

      احساس وجود فرزند دربطن مادر بسیار شوق وذوق به‌همراه داره

      من مادر هستم وکاملا درک می‌کنم احساس شادی ونگرانی راباهم داری

      انشالا درپناه خدا وباتوکل به الله مهربان دوران بارداری راحت وسلامتی رابگذرانی وازاین 9 ماه لذت ببری

      با آگاهی های دریافتی از سایت توحیدی عباسمنش حتمآ دوران بارداری وبعدش تربیت فرزند ومراحل جدید زندگی باحضور گل پسرت بسیار عالی خواهد بود

      دوست گل ونازنین همیشه کامنت‌های شما رامیخوانم واستفاده می‌کنم قلم شیوایی دارید

      درپناه خدا سلامت وشاد وموفق وسرفراز باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        سلام به فیروزه جانِ عزیز و با محبت.

        ممنونم از کامنتی که برام نوشتی و آرزوهای زیبات.

        همینطور سپاس گزارم برای لطف و تحسین هات.

        برای شما و خانواده ی عزیزت بهترین ها رو از خداوند می خوام.

        کامنتِ پاسخت برام نشانه ای است از طرف خدا برای آرامش و شادی، ممنونم عزیزم.

        در پناه رب العالمینِ نازنینم باشی همیشه، همه مون باشیم.

        خدایا شکرت که هستی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اعظم م گفته:
      مدت عضویت: 1341 روز

      خواهر گل مهربانم

      عزیز مهربان توحیدی

      برتو مبارک باد!! بابت موجود پاک و دوست داشتنی ای که در وجودت با دستان پر مهر خداوند رشد میکند

      امیدوارم در پناه امن خداوند باشی که هستی

      وآرزوی زیباترین و بهترین ها برایت

      تو به خاطر این نی نی پاک چند قدم نزدیک تری به خداوند

      التماس دعا

      همیشه در کنار خانواده ات سربلند وسلامتی باشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        سلام اعظم جانِ مهربان و بامحبت.

        خیلی از لطف و عشقی که فرستادی سمتم ممنونم.

        خوشحالم کردی با کامنتت.

        برای خودت و عزیزانت بهترین ها رو آرزو میکنم.

        ان شاالله شاد و ثروتمند و سعادتمند باشی عزیزم.

        خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سحر دیزجانی گفته:
      مدت عضویت: 1294 روز

      ااااای جاااانم ، مامان سمانه

      تبریک میگم ، خدایااااا شکرت

      این آخر شبی کلی حالم رو خوب کردی ، کلی ذوق کردم

      به امید خدا نی نی کوچولو صحیح و سالم بدنیا بیاد و کلی هم برکت داشته باشه براتون

      سمانه جان خیلی خیلی برات خوشحالم

      به لطف خدای مهربان و بنده پرور منتظر بهترین و زیبا ترین لحظات از همین الان باش تا ببینی که خدای مهربانیها چطور بنده هاش رو عاشقانه دوست داره

      عزیزم بهت تبریک میگم

      کامنتت رو خیلی دوست داشتم

      مخصوصا جمله ی قشنگ

      در محضر خدا همه چیز شفاف و روشن و امن است

      خودت و نی نی کوچولو ی توحیدی رو به خدای بزرگ میسپارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        سلام سحر جانِ عزیزم.

        خیلی خوشحالم کردی و ممنونتم برای کامنتِ مهربانانه ای که برای من و نی نی نوشتی.

        بهترین ها برای تو و قلب مهربونت.

        بهترین ها برای همه ی عزیزانِ این سایت، استاد و مریم جون و همه ی اعضا، آقا ابراهیم و خانم فرهادی جان.

        عشقِ فراوان از سمانه جان و نی نی جون برای سحر جانم.

        در آغوشِ خدا باشی همیشه، همه مون باشیم.

        خداوندا، سپاس گزارم از نشانه های واضحی که برام میفرستی و قلبم رو آروم میکنی. من نمیدونم ولی تو میدونی، و منو آگاه میکنی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مونا ترحمی گفته:
      مدت عضویت: 2114 روز

      به نام خداوند هدایتگر

      سلام سمانه جانم چقدررررر خوشحال شدم که خبر مامان شدنت رو شنیدم عزیزم

      کلی مبارک شما و همسر عزیزتون باشه

      خیلی تبریک میگم

      خیلی خبر خوبی بود

      انشالا که نی نی تون در پناه الله یکتا به سلامت به دنیا میاد و براتون پر از خیر و برکت و شادی میاد

      سمانه جان راجب کنترل ذهن نوشتی و راجب اینکه داری مادر میشی میخواستم بگم که

      فایل توحید عملی قسمت 9 که راجب مادر موسی هست خیلی بهت کمک میکنه

      من خودم این فایل و ادیت کردم و روش یه آهنگ ملایم گذاشتم و هرروز شاید روزی چند بار گوش میدم

      این فایل بینظیره و شدیدا من رو آروم میکنه

      گفتم شنیدن این فایل میتونه بهت کمک کنه که ذهنت و در جهت مثبت هدایت کنی

      به که برگردی به ما بسپاری اش……..

      کی تو از ما دوست تر میداری اش …….

      انشالا که همه چیز برات عالی و با هدایت خدا پیش میره عزیزم

      انشالا که ازت خبرهای عالی بشنویم

      زندگیتون پر از معجزات قشنگ خدا باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1904 روز

        سلام مونا جانم.

        مرسی عزیزِ مهربانم برای لطف و تبریک و دعاهای قشنگت.

        خیلی خوشحالم کردی.

        خیلی جالبه، این دومین باریه که خداوند داره هدایتم میکنه به فایل توحید عملی 9، اینبار با کامنت شما.

        خیلی گوش میدم.

        مخصوصا قسمتی از شعر رو که نوشتی، خیلی دوست دارم.

        بِه که برگردی به ما بسپاری اش

        کی تو از ما دوست تر میداری اش

        هر وقت احساساتم خیلی بالا میره و کنترل ذهنم سخت میشه دقیقا یادم میوفته خداوند چند روز پیش بهم گفت درسته تو مامانشی اما من بیشتر دوستش دارم و مراقبشم.

        چقدر قشنگ خدا خودش راه درمانِ آدم و احساساتش رو میده.

        خیر الحافظین مراقب و نگهدارِ همه ی نی نی های تودلی و همه‌ی بچه های نازنینِ جهان باشه.

        مونا جان، کامنتِ شما و بقیه ی دوستای عزیزم اینجا، دقیقا برام نشانه های خداوند برای منه.

        پیام هاتون میشینه روی قلبِ من و نی نی و حسابی خوشحال میشیم و حالمون بهتر و بهتر میشه.

        مرسی که سخاوتمندانه مینویسین برام.

        بوس و عشق و قلب فراوان از سمانه جان برای مونا جان.

        بهترینها برای قلبِ مهربونت.

        خدایا شکرت برای دونه به دونه آدم های مهربونِ اطرافم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    خوشبخت ترینم گفته:
    مدت عضویت: 789 روز

    سلام به همگی و سلام به استاد نازنینم و خانم شایسته ی عزیزم

    خداروشکر میکنم هزاران بار که تو این مسیرم

    منی که صبح ها وقتی از خواب بیدار میشدم فقط میرفتم پای اینستا

    الان تمام زندگیم شده این سایت و هر لحظه در حال کامنت خوندن هستم خداروشکر میکنم که با اینحا همفرکانس شدم

    چطور قدرت افکار منفی رادر ذهن کم کنیم ؟

    با فکر نکردن به موضوعات ناجالب .

    وقتی به موضوعاتی فکر می‌کنیم که ناجالبن مطمعن باشیم نتیجه ی جالب هم نخواهیم گرفت پس سریع حواسمون رو پرت کنیم یعنی کنترل ذهن کنیم و به موضوعات دیگه ای فکر کنیم که حالمون رو بهتر میکنه

    این موضوع واقعا در عمل همت زیادی میخواد ،اینکه بلد باشی و تمرین کرده باشی که آگاهانه تصور و فکرت رو بذاری رو موضوعاتی که حس خوبی ازشون میگیری،هر چند خیلی کم ما رو به نتایج بزرگ میرسونه ،اصلا من خودم تجربه کردم افکار منفی چه مثبت چه منفی ،حتی یک دقیقش فرکانس داره .یهنی حتی به اندازه ییک دقیقه فکر خوب

    شادی ها و خوشی ها به سمتم میاد و بلعکس.

    این افکار منفی که اگر بهشون رسیدگی نشه تبدیل به علف های هرز میشه که حتی دور باورهای مثبت هم میپیچه و به کلی ویران میکنه هر چی که در درونمون هست….

    من یه تمرین برای خودم گذاشتم روزی یکی از باورها و افکار منفیم رو مینویسم و اونو برا خودم حلاجی میکنم ببینم کجاش درسته کجاش نادرست از همین طریق تونستم بعضی از افکار منفیم رو درست کنم و به حس خوب برسم …. و واقعا نتیجش رو تو زندگیم دیدم وقتی نوشتم و دلایل براش آوردم و دوباره هی ذهنم گولم میزد که نه این فکر منفیه اما ذهن منطقیم جلوش رو می‌گرفت و کلا این قضیه از ذهن من پاک شد ….

    خداروشکر میکنم بابت اینکه این روزا دارم رو خودم کار میکنم این بزرگترین دلخوشیم هست این روزا …اینکه کوچکترین وقتی که میارم میام اینجا .یا کلا در حال نوشتن و تحقیق کردن در مورد موضوعات مربوط به خودم و زندگیم هستم .خدایا شکرت واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    فرهاد و عسل گفته:
    مدت عضویت: 3700 روز

    درود خدمت شما استادعباس منش عزیزم خداقوت

    خداقوت و ممنونم از این فایلهای فوق‌العاده تون

    استاد عزیزم خیلی خیلی از سبک زندگی شما و انرژی شما در پرادایس لذت می‌برم و خیلی عالی دارید از دارایی‌تون استفاده می‌کنید و مسافرت‌های عالی میرید و خیلی خوب و مثبت دارید در پرادایس توی آرامش مطلق زندگی می‌کنید

    استاد این مدل سبک زندگی شما یه جوری شده که من عاشق این مدل زندگی کردن و این مکان‌ها باشم واز خدا خواستم که بتونم تجربه شما رو تجربه کنم

    چقدر از دید عالی و قانون جهان هستی به همه چی نگاه می‌کنید این درخت‌های هرز رو به افکار منفی و به افکاری که بهش توجه نمی‌کنیم و پروبال می‌گیره و به پاشنه‌های آشیلمون ارتباط عالی می‌دید که بتونیم به صورت عملی و مثال واضح ببینیم که اگر روی افکارمون کار نکنیم خیلی زود به افکار قبل باز می‌گرده و مسیرهایی رو میره که خیلی اشتباست

    وخیلی ما رو از مسیر دور می‌کنه اما با کار کردن روی افکار و باورها و ادامه دادن و در مسیر ماندن و باور کردن و عمل کردن میشه خیلی رشد عالی رو در زندگی تجربه کرد

    استاد عزیز این درخت‌های بزرگی رو که میگی میشه با بیل مکانیکی فقط درشون بیاری واقعاً فقط کار بیل مکانیکیه

    استاد عزیز تخصص من در کار کردن با همون بیل مکانیکی که دارید می‌گید هست و من یکی از بهترین‌ها در این حرفه هستم و وقتی که اون درخت‌ها رو می‌بینم خیلی خیلی دلم می‌خواست اونجا می‌بودم و تمام اون درخت‌ها رو از ریشه در می‌آوردم

    طوری اونجا رو سر و سامون می‌دادم که این علف‌های هرز و این درخت‌ها حالا حالاها نتونن رشد کنن

    و حتی در قسمت‌های قبلی زندگی در بهشت که یک بیل مکانیکی کوچیک اونجا یک ریشه بزرگ رو از جلوی سوله درآورده بود خیلی لذت بردم و خیلی از اون بیل مکانیکی کوچیک و صاحبش و سبک کار کردنش که با اون تراک زیباش بیل مکانیکی رو جابجا می‌کرد بی‌نهایت لذت بردم

    انشالله در پناه فرمانروای کیهان دراوج سالم سلامت ثروتمند قدرتمند لیاقتمند و خوشحال باشیم

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    موسی‌الرضا قهرمانی گفته:
    مدت عضویت: 866 روز

    سلام به استاد عزیزم

    وجود شما در زندگی ام تبدیل به بزرگترین نعمت شده است

    صدای شما می تواند قلبم را آرام کند.

    چقدر مثالی زیبا زدید و باعث شد این مثال همین لحظه یک فکر منفی که ذهنم را درگیر کرده بود تبدیل به نگاهی مثبت کنم و قلبم آرام بگیرد.

    استاد تمام آموزه های شما در هر لحظه از زندگی اکنون من کاربردی شده است.

    به هرموضوعی که بر میخورم از خود میپرسم که استاد در این لحظه چگونه برخورد می‌کند اگر با این موضوع مواجه شود.

    وچقدر این طریق نگاه زندگی ام را در این روزها آرام می‌کند.

    استاد من احساس می کنم که این باوری که شما در قلبتان ساختید باعث می شود این چنین مثال هایی بزنید که تبدیل به این چنین آموزگار و پیام آوری شوید.

    شما بارها گفته اید که الگویتان در قرآن حضرت ابراهیم است و می‌خواهید به اندازه او تاثیر گذار باشید.

    خواسته بزرگ دیگر شما پیام آوری توحید به جهانیان است که می بینم و احساس میکنم چقدر زیبا خداوند شما هدایت می کند و باعث می شود هر روز قلب های بیشتری را آرام بگردانید.

    از خداوند متعال ممنونم که شما را در سر راه من قرار داد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    رضا گلچمن گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    سلام ارادتمند استاد عزیزم

    بسیار عالی بود من چند روزه حالم خیلی بهتره

    یه چند ماهی بود واقعا احساس بد ومنفی از من دور نمیشد شده بودم مثل یه پاندول ساعتی که همش میگفت ببین فلانی بهمانی بچه همسر و…

    تا یه روز صبح وقت نماز با تمام وجود گفتم خدایا کمکم کن

    البته همیشه خداوند قبول داشتم اما از زمانی که با شما همراهم دیدگاهی بسیار بهتری دارم وهر روز سعی میکنم روی خودم کار کنم از هر نظر

    تا اینکه یه فایل صوتی که قبلاً دانلود کرده بودم

    با استاد عرشیانفر لیو داشتید

    شاید بگم بیش از بیست بار گوش دادم

    رسیدم به کلمه ما به خدا اعتماد داریم

    جمله رو هممون زیاد از زبان شما شنیدیم

    ولی تفاوت در عمل کردن

    من به این رسیدم از اون فایل فکر کنم قسمت 49تا 52گفتگو شما با استاد یه دوره بینظیزه البته اگه عمل بشه

    من معتقدم اگه من به خداوند اعتماد کنم افکار منفی رو مثل یه علف هرز کش از بین میبره

    چون با اعتماد به خدا آرامش بوجود میاد،کنترل ذهن بوجود میاد،ثروت از راه درست میاد،

    ومیشه زندگی بقول شما استاد بینظیر میشه بهشت

    وما با اعتماد به خداوند در واقع خدارو در همه حال یاد کردیم بقول کلام خودش با یاد خدا دلها قطعا آرام میگیرد وکار رو برای نجواهای شیطان سخت میکنیم

    بسیار سپاسگزارم از تک تک لحظاتی که برای ما وقت میگذارید استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    مهرداد گفته:
    مدت عضویت: 1697 روز

    بنام خداوند روزی رسان

    سلام و خداقوت خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و تمام بچهای همراه و هم فرکانس

    امروز که وارد سایت شدم این فایل رو نگاه کردم و سعی کردم از آگاهی های این فایل در حال حاضر زندگیم استفاده کنم و خداوند من رو به شکلی هدایت کرد تا موضوع این فایل رو بهتر بفهمم

    یه سری به نظرات قبلم که داخل سایت گذاشته بودم زدم و برق از سرم پرید با خودم گفتم یعنی این نظراتو من گذاشته بودم داخل سایت؟؟

    اینا حرفای منه؟؟؟

    راستش نه حرفای من نبود.اینها حرف های خداوند بود که زمانی به ذهن من میومد که با احساس خوب اجازه دادم تا خداوند بگید و من بنویسم

    خداوند فقط در جایی میماند که تمیز باشد نورانی باشد و در شان پادشاه کیهان باشد

    اگر فرض بگیریم که یک پادشاه داخل یک مکانی زندگی بکنه اون مکان هرروز چمن هاش زده میشه و پاکیزگی اون مکان دقت بسیار میشه. ماهم با افکار مثبت،توکل،باورهای توحیدی،شجاعت رفتن در دل ترسهاو افکاری که احساس خوب میدن زمینه رو فراهم میکنیم تا خداوند،پادشاه تمام کیهان در وجود ما باشند و وجود ما مناسب این پادشاه باشد

    زمانی که خداوند در وجود ما باشد و ما فرمون زندگیمون رو دست خداوند بدیم در اون زمان همه چیز زیباست،همه چیز به آسونی به دست می آیند،نعمت ها و ثروت های بی پایان،لذت های بی انتها،همگی در وجود ما و در زندگی ما پدید می آیند،خداوند هدایت میکند

    اگر فرمون ما دست خداوند باشد و ما تسلیم او باشیم نه کسی در ذهن ما قدرت دارد و نه اتفاقی مارا میترساند

    از اونجا که ما انسان هستیم و ترس وجود مارو میگیره،همیشه باید با احساس خوب سرزمین وجودمون رو در اختیار خداوند بذاریم.(گاهی صدای خداوند رو میشنوم که بهم میگه:ببین اگه دوس داری از راه سخت بری من حرفی ندارم ولی این مسیر آسون نیست.)اونجاست که با احساس خوب (البته نه همیشه)به خدا میگم خدایا شما بفرما انجام بده شما انجام بدی قشنگ تره،راحت تره و…

    تو بغل خدا نشستن و سوت زدن و احساس خوب خیلی مسیر قشنگ تریه تا با جنگ و دعوا و ترس و نگرانی و طمع به یه خواسته رسیدن

    خداوندا چقدر به من لطف داری که این همه نعمت تو زندگیم قرار دادی و من با افکار شکرگذاری و مثبت ازت میخوام تا در وجود من،منو به ثروت های بی پایان و روابط بی نهایت زیبا و سلامتی بی نهایت و احساس لیاقت هدایت کنی

    خداوندا احساس مثبت من از آن توست،بیشتر و بیشتر در وجود من باش و بگذار من بنده تو باشم و تو مالک کیهان تا برای من همه ی زیبایی هارا فراهم میسازی…الهی آمین…

    امیدوارم تمام بچهای سایت به سرزمین وجودشون اجازه بدن تا خداوند جای منطق و …رو بگیره تا زندگیشون رو به بهترین شکل ممکن بسازن

    سپاسگذارم از استاد عباسمنش عزیزم،شخصی که نوع زیستن و نوع فکر کردن و نوع ثروتمند شدن و مهم تر از همه بندگی کردن برای خداوند رو آموزش داد…

    و امیدوارم تمام بچهای سایت و مردم جهان زندگی خودشون رو به گونه ای که دوست دارند خلق کنند و طعم شیرین زندگی را بچشند

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مصطفی جعفری سرابی گفته:
      مدت عضویت: 985 روز

      سلام خدمت تو برادر هم فرکانسی عزیزم

      چقدر لذت بردم از خوندن کامنتتون .و چقدر جالب گفتین که جای که خدا هست نباید هیچ علف هرزی باشه؛و اگر میخواهیم وجود خدا رو بیشتر در وجودمان حس کنیم و باهاش حرف بزنیم باید زمین وجودمان رو از هر گونه علف هرزی پاک کنیم.دمت گرم و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: