https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-28 04:01:112023-12-06 04:28:00چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
723نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
گویا عطش برای دریافت آگاهی ، در هر زمینه و درباره هر موضوعی و خواسته ایی ، با حس درست اش ، دقیقا آدم رو میندازه در مسیر
دریافت اون آگاهی و اون رو دریافت میکنه .
عجب تصویر زیبایی ، عجب صحبت های عالی ایی ، عجب تغییر فوق العاده ایی استاد در اندامتان ، طرز نگاهتون و مثال هایی که میزنید، کاملا در ذهن آدم میشینه ، ودقیقا به جاش ، به یاد آدم میاد
همکاری خانم شایسته عالی و فوق العاده است
چه قدر این زیباست
دو عزیز در کنار هم و باهم فعالیت میکنند، با هم همکاری میکنن ، با عشق و احترام و بدون وابستگی .
تشکر کردن استاد و قدردانی از همراهی خانم شایسته ، بسیار زیبا است
عجب منظره ایی
عجب حس و حال خوبی
عجب دریاچه ایی
فراوانی و وسعت و گستردگی فراوانی خدا رو میشه دید
حتی در تنوع درختان
حتی در مورد درختان هرز هم میشه این و دید
شما گفتید ، هر یک دونه قرمز که از درخت هرز میفته ، رشد میکنه و از اون یک درخت جدید به وجود میاد
این همخودش نشانه ی حیات و فراوانی هست
من متوجه شدم ، حتی در مورد مواردی که دلخواه ما نیست هم فراوانی وجود داره ، و ما هستیم که انتخاب میکنیم که به کدوم دسته از فراوانی ها توجه کنیم
فراوانی نعمت و ثروت و روابط عالی و سلامتی و شادی و آرامش و زندگی خوب یا …
و اینکه گفتید اگر حس شما خوب باشه یعنی در مدار درست دریافت نعمت و موهبت هستید
و این یک کلید طلایی بود برای من
استاد اینکه در مورد تغییر طرز نگاه گفتید ، اینکه در مواقعی که اتفاقات به ظاهر بد برامون رخ میده ، باید برای اینکه جلوی هجوم افکار منفی رو بگیریم که هی ریشه نده و مثل درخت هرز مدام رشد کنه ، باید از تغییر طرز نگاه و توجه کمک بگیریم
استاد عالی بود
من تکتک این نکات و با مثال درخت های هرز و ریشه کن کردن اون ها وقتی کوچک هستن و عنوان فایل رو نوشتم و جلوی چشمم گذاشتم
این یادآوری ها عالی هستند تا در مسیر بمونم
البته صرفا نوشتن و جلوی چشم گذاشتن ، و یکبار گوش دادان به فایل های آموزشی بینظیر شما کافی نیست ، باید بارها تکرار کرد ، بارها این فایل های عالی رو نگاه کرد و با گوش جان ، گوش داد و البته که عمل کرد ، انقدر که بشه جزئی از وجود آدم
خدا را شکر که حالتان با سایت خوبه و تبارک الله بهتون میگم که بله مسیر خوشبختی از اینجا رد میشه
استاد و مریم جان و دوستان حاضر در سایت همگی با حال خوب به سمت اتفاقای خوب در حرکتیم
افکار منفی باعث حال بد میشود و در نهایت اتفاقات بد برایت به ارمعان می اورد
مثالی که در گذشته به ما گفتند سیزده نحس هست و ما افکرا منفی که اتفاق بدی می افته و در نتیجه اتفاق بد هم می افتاد و بعد می گفتیم دیدی درست بود سیزده نحس بود ولی همه اینها قانون بزرگ حال بد اتفاق بد بوده و هست و خواهد بود
سلامو درود به استادعزیزم ومریم جان و تمومی دوستان ارزشمندم در مسیر رشدوپیشرفت
استاد ازتون ممنونم بخاطر این اگاهی های نابتون،قشنگ درست وبه موقع برای تموم بچه هاتون این فایل رو فرستادید
میخواستم از اتفاقات اخیری که این مدت برای من افتاد صحبت کنم و اینکه چقدر این اتفاق برای من درس داشت و به نظرم چقدر داره به رشد شخصیتم کمک میکنه
حدود یک هفته ای هست که همسرم دچار پیچ خوردگی زانو شده و همین مشکلش باعث شد که من علاوه بر مسئولیت کارهای خونه،کارهای مغازمون که شغل لبنیات هست رو به عهده بگیرم
خوب اولش وقتی که همسرم بااین مشکل روبرو شد،یکم به هم ریختم و باناراحتی بهش گفتم،چرا حواست رو جمع نکردی که این اتفاق برات پیش بیاد
ولی دیدم اگه بخوام ادامه بدم این موضوع ادامه دار میشه و فقط حاله خودمو بدترمیکنم
شغل لبنیات هم جوریه که باید هروز صبح وعصر شیر رو از دامدار بگیری بیاری،و هیچ کسی هم زیر بار شیر نمیرفت که حداقل یک هفته مغازه بسته بمونه
خلاصه بااین مسئله علی موند و حوضش
من موندم با یک ماشین باری،که حالاباید چطوری صبح زود شیر روبیاریم،با یک بچه مدرسه دیگه حسابشو بکنید چقدر وحشتناک میشد بااین وضعیت،هم بچه رو بفرستم مدرسه،هم غذابپزم هم کارای مغازه مونده،شیر هم که فعلا هیچکس نیست مغازه بیاره
این خدایی که بی نهایت دست داره و وقتی خودتو بسپاری بهش،همه کاربرات انجام میده
وقتی که پدرم این جریانو فهمید،با داداشم داوطلب شدن که هروز شیر رو از دامدار تحویل بگیرن و به مغازه بیارن…
استاد اینقدر این چندروز دستان خداوند به کمک من اومد که خودم باورم نمیشد چقدر خدا رئوفه و درهمه حال تنهات نمیذاره
هرکس منو میدید میخواست به حالم دلسوزی کنه که چقدر مسئولیتت زیادشده و حالا باید کلی زحمت بکشی تاهمسرت حالش بهتربشه
ولی درکمال ناباوری برای همه اونقدر کارهام روون پیش رفته که خودم هم باورم نمیشه،انقدر همه چیز در وقت مناسبش پیش بره
و دستان خداوند تموم کارهام رو بدون اینکه من درخواستی ازشون بکنم،اونها انجام میدادن
داداش عزیزم که کلی از درسو مدرسش زد تا فقط به کمک من بیاد،پدرعزیزم هم همینطور،،،همه ی کارهای مغازه رو انجام میده تا من غذام رو بپزم و باکمال ارامش وخونسردی به مغازه میام وکارهای مشتری رو راه میندازم
خیلی درسها تواین مدت گرفتم،اینکه اولا وقتی یک اتفاقی برای ادم پیش میادنخواد تواون موقعیت گیرای الکی بده و واکنش بد ازخودش نشون بده و خیریت اون اتفاق رو زود بفهمه،واقعا میتونه ازهمه لحاظ آدم رشدکنه
من تواین موقعیت اگرمیخواستم نگرانی ودلسوزی بیش ازحد به همسرم نشون بدم و هی نگران چرخوندن مغازه بودم شاید دستان خدارو میبستم و انقدر همه داوطلبانه به کمک من نمیمومدن
یااگه میخواستم گیرای الکی به همسرم بدم و بگم
بااین کارت مسئولیت منو بیشترکردی،اولا که حال خودم گرفته میشد،و فقط وقت میکردم بجای چاره اندیشی برای کارهام غربزنم
وخوب این مشکلمون رو حل نمیکرد،فقط تنها کاری که کردم باخودم گفتم این چه درسی میتونه برای من داشته باشه،چطور میتونم بااین مغازه خودم رو بهتر رشد بدم
اولین پاسخی که شنیدم این بود که باید اعتمادبنفست رو با مشتری های اقا و خانمی که میاد رشد بدی
واقعا خیلی برام سخت بود بااین همه مشتریی که همسرم تو شهرمون داره و مغازه ی ما اولین مغازه توی شهرمون شناخته شده به عنوان بهترین محصول باکیفیت و مشتری های عالی و فوق العاده،وتابحال من بااین چالش روبرو نشده بودم،و کارحساب کتاب منزل همیشه باهمسرو بوده،واولین بارم بود که قراربود من با کلی مشتری خانم وآقا روبروبشم،و چون بهم گفته شده بود باید انجام میدادم
اولش کلی دستوپام میلرزید موقع کارت کشیدن،ولی با چندینو چندبار انگار یکم یخم آب شد و هربار بامقاومت کمتری این کارو انجام میدادم
بعد کم کم دیگه از کیفیت ونوع محصولاتی که توی مغازمون بود برای مشتری توضیح میدادم،باکلی صدای لرزون اما ته دلم ذوق بود که دارم رشد میکنم
تااینکه الان پشت میز بدون هیچ ترس و قضاوتی نشستم و دارم کامنت مینویسم
درصورتیکه ده روز پیش برام محال بود به جای همسرم پشت میز وایسم و با مشتری کلنجار برم
یه چیزی هم که همسرم همیشه مقاومت داشت همین بود که خدانکنه یروزی من خواسته باشم تواین محله بااین همه آقاو خانم سروکله بزنم
چون به خاطر یک سری تعصباتی که هنوز همسرم از گذشته داره،بعضی از شغلها رو تو محله ای که خیلی صلاح نمیدونه،برای یک خانم محال میدونه،و همین مقاومتش باعث شد شرایطش جوری پیش بره که اخرش من به جای اون الان دارم بامشتری سروکله میزنم!(قانون ازهرچی بترسی سرت میاد)
اولش یکم مقاومت داشت ولی چون من واقعا ازته قلبم میخواستم تواین موقعیت خودمو به چالش بکشم،ایشون هم دلش نرم شد و باعث شد که دیگه مقاومتهاش روکنار بذاره
روز اول که میخواستم کارهمسرم رو انجام بدم نجواهای ذهنم بسیارزیاد بود،ولی خداروشکر تونستم اونهارو بامشغول کردن خودم به کارهای خونه ومغازه ذهنمو خاموش میکردم
جوری که ذهنم فقط وقت میکرد اون کارو چطوری زودتر تموم کنم و دیگه مجالی برای حرفای چرتوپرت نداشت
الان خداروشکر اونقدر به کارهای مغازه مسلط شدم که دیگه به داداشم وپدرم نیازندارم وبهشون گفتم که میتونم از پس همه ی کارهام بربیام
هروز بی نهایت دستان خداوند میاد و چهارصدکیلو شیر رو به راحتی بدون اینکه ماازشون بخواییم،شیر هارو از تو ماشین برامون خالی میکنن ومیرن بدون هیچ انتظاری
استاد این مدت دارم نتیجه ی باورهایی که برای خودم ساختم رو میبینم،کلی دوستو رفیقای همسرم میان و بهم میگن اگه کمکی لازم بود بهمون بگو
اصلا من تواین مدت احساس میکنم خیلی ازدرون بزرگترشدم،جوری که راحت میتونم هم کارای خونمون و هم کارای مغازمون رو مدیریت کنم
انگار یه سروگردن بلندترشدم،انگار داره خدا منو برای یک هدف مهمتر آماده میکنه،نمیدونم،اما هیچ کدوم از این اتفاقات بی حکمت نیست،تمومه این اتفاقات داره بندبند وجود منو رشد میده
اینکه مدیریت بهتری روکارام داشته باشم،
اینکه بیشتر قدر دان زحمات چندینو چندساله ی همسرم باشم،
اینکه اعتمادبنفسم بهتربشه،و بیشتر با مردم اجتماع آداب معاشرت داشته باشم،
اینکه خونسردی و صبور بودنم رو تو وجودم بیشتر رشد بدم و نخوام بیخود وبی جهت غر بزنم و از سر ناشکری زبون باز کنم،
اینکه باورهامو نسبت به پولسازی بهترکنم،
لیاقتم رو نسبت به مشتری های فوق العاده بیشترکنم،
طرز برخوردم با آدمارو بهترکنم و ببینم باچه برخوردی میتونم مشتری بهتری جذب کنم
و و و
کلی منفعتهای دیگه که خدامیدونه قراره درآینده باهمین اتفاق به ظاهر سخت و پرچالش برام داشته باشه
تامیخواد ذهنم نجواکنه که این چه سودی برای تو داره،کارمیکنی زحمت میکشی خسته ووکوفته شب نمیفهمی چطورخوابت میبره
میگم نه این داره منو رشدمیده،دیگه بسه توی خونه موندن و وِرد خوندن،باید یک پله ی دیگه ازهمه لحاظ خودمو رشد میدادم
من توفامیل تونسته بودم راحت حرف بزنم و ابراز وجود کنم،ولی تااین حد که بخوام باآدمای غریبه تر آداب معاشرت داشته باشم نمیتونستم،میخواستم اما نمیتونستم
دیگه بااین شرایط جهان کاری کرد بامن که خودمو بیشتر رشد بدم و نخوام تو اون جایگاهم دستوپا بزنم،بااید ازلحاظ اعتماد بنفس یک پله بالاتر میرفتم
چون من واقعا اونقدر به توانایی هام باوردارم و میدونم که زود از پس هرکاری برمیام،ولی از لحاظ اعتمادبنفس و احساس لیاقت هیچوقت به این فکرنمیکردم که خواسته باشم یروزی به جای همسرم مغازه ی به این پرچالشی رو مدیریت کنم
هرکسی که باشغل لبنیات آشناباشه میدونه چی میگم،ازیک لحاظ جوشوندن شیر،بعدش ماست درست کردن،کره و دوغ و پنیر درست کردن،کلی نیازبه توانایی و تمرکز داره که بتونیم خوب همه چیو پیش ببریم
و این اتفاقات همزمانی شد با فایل جلسه سوم قدم اول تا باورهایی رو درمورد مشتری بسازم و نتیجه ی اون باور رو ببینم،واقعا شگفت انگیزه،که یک روز باحال خوب در مغازه رو بازمیکنم مشتری های عالیو فوق العاده سمتم میاد،و هرموقع یکم ذهنم بهم میریزه مشتری های بد قلقی سمتمون هدایت میشه
ازتون بی نهایت ممنونم بابت آگاهی های نابتون،واینکه با یادآوری این دست از آگاهی ها بتونیم شرایط رو جوری به نفع خودمون رقم بزنیم که به احساس بهتری برسیم
خیلی تحسینت میکنم برای شجاعتت برای پاگذاشتن رو ترسات وهم کنترل ذهن هایی که تابه این لحظه انجام دادی وهمه این ها باعث شده به این مرحله ازپیشرفت برسی که بدون ترس وقضاوت دیگران بتونی به راحتی کارهای هم مغازه وهم خونه روبه بهترین شکل انجام بدی
عزیزم باقدرت ادامه بده که خداوند هر لحظه کنارت هست هران چه را که باید بدانی لازم داری بهت میگه
خیلی خوشحال شدم برای این همه شجاعتی که داشتی و انجام دادی وتونستی خودت وثابت کنی که میتونی
بازهم تحسینت میکنم و بهترین هاروازخداوند برات میخام
داشتم کامنت های دوستانو میخوندم که یه حسی بهم گفت شروع کن به نوشتن!
گفتم از چی بگم؟!
از کنترلی که همش از دستم در میره؟
از مسیری که توش نتونستم همه علف های هرز رو کنترل کنم؟!
ولی واقعا مهم نیست
اینگه عمل کنم مهم
اینگه الان گفت بنویسم، نوشتم مهمه!
چند وقت قبل توی یه مسیری قرار گرفتم که منو زیر و رو کرد، یه گاری بسته شد به پشتم و من کشیدم…
اما واقعا اشکالی نداره…
الان برمیگردم به عقب میبینم چقدر قوی شدم… چقدر تونستم خودمو کنترل کنم…
تو روزای سختم خدارو توی قلبم نگه داشتم و ادامه دادم همون خدایی که قوت قلب من شد توی شب هایی که ستاره ای نداشتم اون ماه شد…
اون خدایی که وقتی یه اتفاق عجیب و ناخواسته برام رخ داد توی همون لحظه صدای شیطانو ضعیف کرد( یه تصادف عجیب برام رخ داد) بااینکه گیج بودمو از ماشین پیاده شدم، یه صدایی درون خیلی خیلی بلند میگف این به صلاح تو بوده… این به صلاح تو بوده..
قطعا که بود، منو آرام آرام آرام کرد، گفتم خیر من در این بوده که بعدا میفهمم
اما چیز مهم تری که فهمیدم این بود ، من تو اون لحظه تونستم ذهنمو کنترل کنم…
تونستم احساساتم کنترل کنم..
تونستم ایمانم حفظ کنم …
هر وقت صداش زدمو ازش خواستم کنارم بود و همیشه خدا خودش منو بغل کرد…
خداروشکر میکنم..
این اولین کامنت من بعد یه وقفه بود ..
خودش گف چه بنویسم
و نوشته بود
اینم یه نشونه مثل هزارتا نشونه ایه که همیشه بهم میده تا بگه کنار منه
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
من تازه عضو سایت شدم و این اولین کامنت من هست
امیدوارم که خداوند بهترین ها رو برای همه دوستانم در خانواده عباسمنش خواسته باشه همچنین طول عمر با عزت برای استاد عزیز
من هم مثل همه انسان های روی کره زمین درگیر افکار منفی میشم و جوری این افکار بر من غلبه میکنه که افسرده میشم
وقتی که خیلی حالم گرفته میشه دنبال راهکار هستم برای نجات از این حالت سه شب پیش که درگیر افکار منفی شده بودم سریع وارد سایت شما شدم و دیدم که این فایل بارگزاری شده ،من این فایل رو یه نشونه از طرف پروردگارم دونستم و عمیقا سپاسگزاری کردم و باور کردم که من هم به مسیر الهی و خوشبختی هدایت شدم و خداوند هر لحظه مراقب من هست ،این اتفاقات زیاد برای من میوفته ،من اینها رو نشونه هایی مستقیم از طرف پروردگارم میدونم و قطعا جز شکرگزاریهای من هست .
خداوند رو سپاسگزارم که به من این روحیه رو داده که بتونم افکار منفی و ورودیهای ذهنم رو به شدت کنترل کنم .
بازم هم خداوند رو شاکر هستم که من را به این مسیر عرفانی و خود سازی هدایت کرده ،در این مسیر هر لحظه به دانش من افزوده میشود .
ممنون هستم از استاد عزیز و خانم شایسته با محبت،من از شما خیلی چیزا رو یاد گرفتم،خدایا شکرت
منایندوره لیاقت را هنوز نخریدم چوناصلا عجله ندارم و فعلا در دوره دوازده قدم هستم
همین الان مطلبی در مورد ایندوره بهم الهام شد کهدوست داشتم با شما هم اشتراک بزارم
یکی از سپاسگزاری های من از خداوند ایناست که به من فرصت زندگی در این دنیای زیبا را داده و سپاسگزارم بخاطر خلقتم همیندیروز با دیدن مرغ ها از خدا تشکر کردم که من مرغ افریده نشدم و یا یکبار با دیدن یکخر چقدر سپاسگزارخداوند بودم که من خر افریده نشدم ومن انسان هستم
وقتی سپاسگزار خداوند باشیمکه در این جهان زیبا زندگی میکنیم خود بخود احساس ارزشمندی به ما دست میده وخود بخود از پول عبور میکنیم چرا ؟
مثال به شما گفته میشه فردا به شما 10 ملیوندلار میدیم بشرط اینکه فرصت زندگی نداری کدام را انتخاب میکنید !؟ من زندگی را
خالا عدد را میبرم بالا 100 ملیارد دلار من بازم زندگی را
بازمببر بالا تر پیشنهاد عدد یک و هزار تا صفر من بازم فرصت یکروز زندگی را اگه این سوال براتون پیش میاد که اگر شما نباشید پول را به چه کسی میدهند تصور کنید به نزدیکترین کس شما همسر یا فرزند یا پدر یا مادر
اگه جواب شما مثل من منفی هست پس ارزش یکروز زندگی ما غیر قابل محسابه است بنابر این ما از پول عبور میکنیم به همین سادگی
ارزش من بینهایت هست ارزش من با پول مقایسه نمیشه
ارزش من بی حساب هست
با این احساس عالی ما از ثروتعبور میکنیم
و کسی که از ثروت عبور کند ثروتطبیعی به سمتش میاد
و کسی که سپاسگزار خداوند هست و ثروتمند هست قطعا با عبور از ثروت فرد توحیدی تری میشه و با خدا تر میشه چون همه چیز را در سایه لطف خداوند بخودش میبینه و این جریان ثروت و سپاسگزاری میتواند تا جابجا شدن مرزهای ثروت ادامه داشته باشد انشا الله
خدایا شکرت بابت فرصت عالی زندگی که در اختیار من قرار داذی خدایا شکرت بابت این دنیای زیبا
سلام دوست عزیز میخواستم تشکر کنمبابت کامنت مثبتت ولی واینکه واقعا ارزش زندگی به هیچ چیز نمی ارزد ولی یک نه محکم بهت میخوام بگم پول یکی از بزرگترین نعمت های خداست که فقط و فقط والاترین و با ارزش و با لیاقت ترین بنده های خدا اون رو به اندازه بی نیازی دریافت میکنن و هرچه ثروتمند تر شوی اتفاقا به خدا نزدیک تر میشوی و توحیدی تر میشوی چون ثروت یک مهر تایید خدا ب باور های درست ماست درست است با پول نمیشه یک روز و سلامتی و زمان خرید ولی با پول میشه ورزش و غذا و رژیم های حرفه ای تفریحات سوپر لاگچری و عالی حس قدرت بیشتر افزایش باور فراوانی و حتی ساعتی خرید که زمان رو باهاش برنامه ریزی کرد با ثروتمند تر شدنت دنیا رو جای بزرگ تر و بهتری میکنی فرض کن 100 میلیارد دلار پول داری خب خودمو بگم با این پول کلی زمین و کلی خونه ویرانه میخرم و چندین خونه جدید میسازم و انسان های بیشتری رو خاندار میکنم و میتونم چندین پناهگاه عالی برای حیوانات بزنم و سعی کنم سهم خودم رو تا جایی ک دوست دارم انجام بدم چند رستوران و چند فروشگاه و چند هتل و تالار میزنم که انسان های زیادی شاغل بشن و موقعیت های خرید و جشن و سفر بیشتر بشه و باور فراوانی خودمم بیشتر بشه میتونم یک منطقه توریستی در یک شهر درست کنم یا یک یا چند هتل دریایی در بنادر میتونم یک جزیره بخرم و مثل جزیره مالدیو یک جزیره توریستی جدید ایجاد کنم و خدمت به خلق کنم چیزی که خداوند فرمونده چیزی که استاد میگه هر چه خدمات بیشتری ایجاد کنی ظرف و ثروتت هم بزرگ تر میشه میتونی آدمای بیشتری رو خوشحال کنی و براشون چیزایی ک رویاشون رو دارن بخری و مهم تر از همه تو راهشو یاد گرفتی و اسن راهو به بقیه هم میگی تا ی بار دگ ی داستان دگ و یک انگیزه و ایمان قوی و بار دگر تایید قوانین برای همگان ثابت بشه با ثروتمند شدن دنیارو جای بزرگ تر و بهتری برای ایجاد ثروت میکنیم و دوست عزیزم تنها راه گذار از ثروت تجربه آن است
من یک باور خوب دارم که میگم آدمای ثروتمند آدمای شاد تر و خوشحال تری هستند و موقعیت های فراوان تری هم براشون ایجاد میشه همیشه و همیشه و همیشه پول و ثروت یکی از با ارزش ترین نعمت های خداست
سلام به آقا وحید ربانی دوست خوب و هم فرکانسی عزیزم در این سایت الهی.
قصدم از نوشتن پاسخ برای شما نه فقط تبریک به خاطر متن زیبا و شیوایتان است بلکه دوست داشتم که این نکته را هم بدانید،
وقتی به اواسط دیدگاهتان رسیدم که اشاره فرمودید وقتی سپاسگزار خداوند باشیم خود به خود احساس ارزشمندی به ما دست میدهد و از پول عبور میکنیم،کمی مکث کردم و راستش نتونستم این جمله شما رو بپذیرم با خودم گفتم من بسیار احساس خود ارزشمندی دارم ولیکن اصلاً هم از پول نگذشتم و نمیگذرم زیرا هنوز به ثروت پایدار نرسیدهام!!!
اما در ادامه دیدگاهتان وقتی با مثالهای بسیار زیبایی که زده بودید مواجه شدم دیدم حق با شماست من هم همچون شما حاضر نیستم بین یک روز زندگی و n تومان پول از زندگی بگذرم.
پس ارزش یک روز زندگی ما غیر قابل محاسبه است.
این جمله کلیدی دیدگاه شما بسیار بسیار آموزنده است ممنونم از شما به خدای مهربان میسپارمتان و خدانگهدار
سلام خدمت استاد بزرگوار ومریم عزیز و تمام کسانی که در این سایت سراسر نورانی وخدایی در حال کارکردن روی خودشون و افکار و باورهاشون هستند!خدا رو هزاران هزار بار در لحظه شکر برای این سایت ارزشمند و آگاهی بخش
چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟
چند روزی بود که منم درگیر همین افکار منفی شده بودم و از خودم می پرسیدم انگار دیگه رو به جلو نیستم و در حال در جا زدن هستم و هرباری این افکار منفی به سراغم میومد زود خودم رو مشغول میکردم تا جلوی پیشرفتش رو بگیرم و اتفاقات ناجوری به خاطر عدم کنترل ذهن ببار نیاره و هرباری با خوندن کامنت های این فایل،خوندن قرآن و تمرکز بر زیبایی های بر تمرکز این افکار دامن میزدم تا پیشروی نکنن ولی هر چه تلاش میکردم دوباره این حس و این نجوا به سراغم میومد که انگار دچار روزمرگی و تکرار شدی و داری درجا میزنی!و هربار میخواستم قرآن رو باز کنم یا کاری ،بهانه ای ،خوابی به سراغم میومد و من رو از این کار بازمیداشت!امروز دوباره از خدا هدایت خواستم و گفتم کمکم کنه و تا قرآن رو باز کردم انگار برام نامفهوم و گنگ بود و دوباره نجوا اومد که دیدی جوابی نیست برات!بستمش و زود خودم رو با شستن گلهام توی حیاط خونمون سرگرم کردم و از خالق زیبای اونا و لذت دیدن و داشتنشون سپاسگذاری کردم و دوباره خاموشش کردم نجواهای شیطان رو!بعد از ظهر رفتم بیرون و انگار بیرون میشه با تمرکز بر زیبایی ها اون فکر ها رو از خودت دور کرد و انگار توی خلا هستی ولی وقتی برمیگردی خونه و بقول سعیده شهریاری عزیز!انگار وقتی وارد غار حرات میشی دوست داری فقط بخوایی و بگیری،گوش کنی و جواب بشنوی،درخواست کنی و اجابت بشی!!!و دوباره همین سوال که آیا از راه راست خارج شدم و نجواهای شیطان!!!!بلافاصله قرآن رو برداشتم و نمیدونم چطور شد اشک چشام جاری شد چون دیگه کم آوردم به خودشم گفتم من هیچم اگه تو کمکم نکنی،من عاجزترینم اگه دستمو نگیری،من تو تاریکی خودم گم میشم اگه نور نشی برام،من تسلیمم در بارگاه و حضور تو و قرآن رو باز کردم با چشای خیس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم؛ (1)
تا خدا [با این پیروزی آشکار] آنچه را [به وسیله دشمنان از توطئه ها و موانع و مشکلات در راه پیشرفت دعوتت به اسلام] در گذشته پیش آمده و آینده پیش خواهد آمد از میان بردارد، و نعمتش را بر تو کامل کند، و به راهی راست راهنمایی ات نماید؛ (2)
3
وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾
و خدا تو را به نصرتی توانمندانه و شکست ناپذیر یاری دهد. (3)
اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید. و سپاهیان آسمان و زمین فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است. (4)
تا مردان و زنان مؤمن را در بهشت هایی درآورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در حالی که در آن جاودانه اند، و گناهانشان را از آنان محو کند، و این [سرانجام نیک] نزد خدا کامیابی بزرگ است. (5
به خدا اشک شدم و جاری،اشک شدم و سبک ،اشک شدم و مثل ابر بهاری باریدم و انگار خدا دستاشو باز کرد و بغلم کرد!یه حس رهایی و آرامش گرفتم و چندین بار خوندم و اشک ریختم!خدایی که به این زیبایی جواب میده مگه من و تو رو رها میکنه در زمینی که خودش گفته هدایت شما بر من است،خدایی که از رگ گردن بهم نزدیکتره،خدایی که در تک تک سلول هایم جاریه و در من حضور داره!
من چطور شکرگزار این خدایی باشم که گفتم نمیدونم چرا گنگه این قرآن برای من!در فاصله ی چند لحظه ای جوری آشکار و زیبا برایم معنی کرد که فقط جاری شدم و باریدم…
بچه ها فقط کم نیارید و ناامید نشید وقتی روی خودتون کار می کنید و به ظاهر هیچ نتیجه ای رو بدست نمیارید!همین که حال دلتون را عالی نگه دارید و از خودش بخوایین،هدایت میشید همین…
اعظم عزیز لحظه به لحظه کامنت شما کلام حق بود برای من…من دقیقا چند روزی است که احوالم دچار نوسان شده..احساس میکنم دارم درجا میزنم و از پس افکارم بر نمیام..همه اش از خدا هدایت و حمایت میخوام..و به راستی خداوند از گلوی شما جاری شد و من هم چون شما اشک شدم و جاری شدم..حالم دگرگون شد..
من به دلیل توقع زیاد از خودم در اینکه باید همیشه حالم عالی باشه و همه تمریناتم رو به درستی انجام بدم ،اگر روزی یا ساعتی این موضوع برعکس بشه خودم رو سرزنش میکنم و حالم بد میشه و دائما نجوای شیطان توی گوشم زمزمه میکنه که تو بیشتر از این نمیتونی تغییر کنی و…. و اینها همه اش از عزت نفس پایینه که من خودم رو با قید و شرط دوستدارم..اگر توی سایت اومدم،کامنت خوندم،تمرین انجام دادم و حالم خوب بود ،قوی هستم و توانمند و در غیر اینصورت ادم ضعیف و بی اراده ای هستم..در حالیکه من خیلی تغییر کردم توی این یکسال که با استاد و سایت و دوستان ارزشمندم همراه هستم،خیلی اتفاقات خوبی رو تجربه کردم و میکنم..اما نجوای شیطان هر چند وقت یکبار منو بهم میریزه و من تا میام خودم رو دوباره خوب کنم گاهی خیلی زمان کم و گاهی حتی 2 یا 3 روز طول میکشه، البته من پیش خودم احساس میکنم که این وضعیت باعث میشه من بیشتر به درون خودم سیر کنم و حتما این به صلاح منه ..از خدایم که اینگونه اجابت میکند سپاسگزارم و اینکه منو هدایت کرد به سایت و کامنت ارزشمند شما دوست عزیزم..
من خودم رو دوستدارم تحت هر شرایطی چون من ذاتا ارزشمندم چراکه تکه ای هستم از خدا..قطره ای هستم از اقیانوس که خود اقیانوسه..
خدایا شکرت که ابن آگاهی های طلایی رو ،روزی من قرار میدی..عاشقتم کهنه رفیقم
من میفهمم چون حداقل طی سه چهار ماه گذشته بارها همینطوری لطف و اراده خودش بطور واقعاً محسوس و زیبا و شگفت انگیز هدایتش رو حس کردم (اینکه میگم بارها چون هر لحظه داره هدایت میکنه من در این مدت بیشتر رفتم تو مسیرش و بیشتر لطفشو حس کردم)
اینقدررر اشکم جاری شده که نگو
وقت و بیوقت…
اینقدر خصوصی باهام حرف زده و یه جایی یه روزی که یکی حاجت های مهممو برآورده کرد گفتم بزار این رد بشه خدا تازه پیدات کردم دیگه دست بردارت نیستم تقصیر خودته اینقدررر باهات کار دارم اینقدر میخوام کار بریزم سرت که نگو وایسا…
تو خودت مسئولی خودت یه چشمه ی کوچولوی توانایی ها و دانایی ها و زمانبندی هاتو نشونم دادی… پس یعنی داری بهم میگی هر وقت بخوام هر چی بخوام به هر میزان بخوام مادی و معنوی بهم میدی..
خودت سر صحبتو روا کردن حاجت و دعا رو باز کردی
خودتی همه چی خودتی.
خیلیم ازت از اراده و لطف و نفوذت در کارهام و عشقت در بند بند تن و جسم و ذهن و روحم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خانم برزگری با احساس و لطیف از شما و کامنت زیبای شما ممنون و سپاسگزارم.
به نام خداوند مهربان و هدایتگر و رزاق ،وهاب و بخشنده
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان هم فرکانسی ام
واقعا این فایل یک فایل بی نظیر است که باید مثل فایل حاضری برای هدفت چه چیز را قربانی کنی، هزار بار گوش بدی البته هزار بار هم گوش کنی کمه .
همانطور که باید برای هدفت خیلی چیزها رو قربانی کنی باید روی افکار منفی هم کار کنیم و نزاریم رشد کنند و یک درخت پر از بار منفی برامون به جا بزاره که سالها طول بکشه تا بتونیم از ریشه خشکش کنیم.
به نظر من با توجه به نکات مثبت و کار کردن روی خودمون و تکرار گوش دادن فایل های استاد خیلی میتونه کمک کنه تا افکار منفی رو شناسایی کنیم و نزاریم رشد کنند .چقدر جالب بود که درختچه های هرز رو استاد تشبیه کردند به افکار منفی واقعا دمت گرم استاد که این مثال های شما این تشبیه شما این راه حل های شما برای من چقدر ارزشمنده چقدر پر معنیه
من با دوره دوازده قدم شما جسور شدم ،عزت نفسم خیلی بالا رفته ،آدمهای منفی خیلی زیادی ازم دور شدن ،چقدر مشتری هام با کیفیت شده واقعا ازتون ممنونم استاد جان که با این فایل ها حال منو خوب میکنید و کلی درس یاد گرفتم
خداروشکر برای این سایت عالی و بینظیر
خداروشکر برای وجود شما استاد عزیزم و همه کسانی که کلی زحمت میکشند تا این سایت آنقدر عالی و پر از آگاهی باشه
خدایا شکرت که امروز کلی آگاهی جدید کسب کردم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
من حدودا چهار ماهی هست که یک مسئله ای برام اتفاق افتاده به وسیله چتد نفر مختلف و همشون یکسان و الان میفهمم یعنی با دیدن این فایل بسیار به موقع و عالی و هدایتی به صورت اتفاقی که خداوند در حال هدایت من بوده و من متوجه اون قضیه نبودم و افکاری رو در ذهنم پروش دادم که تنه ای قطور به خودش گرفته و الان متوجه این آگاهی شدم که هم خیلی دیر شده و هم خیلی به موقع شده تا دیگه نزارم اون افکار رشد کنه و من این فایل رو یکی از معجزات خدا در زندگی ام میدم که متوجه این مسئله شدم .
از پروردگار عزیزم می خواهم نور عشق و سلامتی ثروت و نعمت فراوان به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز عطا کنه .
از خداوند مهربان و بخشنده و رئوفم تشکر میکنم که منو با این فایل هدایت کرد و آگاهم کرد تا بیشتر از این این افکار رو پرورش ندم و به سمت آگاهی و سلامتی شادی هدایت بشوم و همچنین به استاد عزیزم که بسیار عالی من رو در تیم ملی هدایت کرد .
از استادم و خانوم شایسته تشکر میکنم بابت این فایل بینظیر .
سلام استاد عباس منش اتفاق های خوبم این هفته را میخواهم برای شما بگویم
1-در مسابقه ی شنا موفق شدم رتبه ی 2 را بیاورم.
2- در کلاس زبان انگلیسی توانستم به دوستم با انگلیسی بگویم تو چه میوه ای یا چه کسی را دوست داری و من خیلی خوشحال بودم که توانستم بازبان انگلیسی چیزی را بگویم و با دوستم مکالمه داشته باشم.
3- در خانه یک وسیله را گم کردم بعد از چند وقت خداوند دقیقا مرا به آن جایی که آن وسیله را گم کردم هدایت کرد و من خیلی شاد شدم.
4- خداوند به من یک جایزه داد که یک مهمان کوچولو و دوست داشتنی به خونمون اومد و من خیلی خوشحال شدم چون تو دلم آرزوی دیدنش رو داشتم
5- ودر این هفته در مدرسه فرشینه بافی را یاد گرفتم و کار اسونی است فقط باید دقت کنی که چطور نخ رو از گونی آروم جدا کنی . من اون رو از یک فروشگاه خریدم و نحو درست کردنش را یاد گرفتم.خداوشکر
6- والعان داریم باپدر و مادرم چای خیلی خوشمزه می خوریم
7- در این هفته چند دستبند درست کردم و فروختم در یک روز 40 هزار تومان فروختم.
8_ من و ماهان مسابقه ی کتاب خوانی گذاشتیم و خیلی جالب بود خواندن کتاب داستان و ما از آن خیلی خوشمان آمد.
9- من و ماهان باهم نقاشی کردیم و نقاشی هر دو تامون خیلی خلاقانه و قشنگ بود و در باره ی آن توضیح دادیم
ممنون از محمد حسن و خاله فاطمه، ممنونم از خاله فاطمه تقی زاده، ممنونم از عمو شاهین ممنونم ازعمو مهدی ممنونم از خاله شهلا که بابام گفتن مربی شناست و من خیلی خوشحال شدم ممنونم از خاله رویا و خاله فرشته که برام کامنت نوشتن خداحافظ
منتظر کامنتت و نتایج هفته گذشته ات بودم. که دیدیم کامنت ها منتشر شده و کامنت پر از مهر و محبت شینا جان هم هست و من کلی درس میگیرم از نوشته هایت عزیزم.
اولین درس اینکه شما دقیقا آخر هفته فقط کامنت میذارید و این یک تعهد ادامه دار رو رقم میزنه،
دومین درس توجه به نکات مثبت و پیشرفت هایت و ثبت اونهاست.
سومین درس اینکه شما از همین سن کم شروع به درآمدزایی و خلق ثروت کردید و این نوید از کارآفرین موفق در آینده ای نزدیک خبر می دهد.
چهارمین درس: تشکر و قدردانی از دوستانی که برای شما کامنت می نویسند.
و این درس ها پایانی ندارد.
شینا جان اولین بار که بابای مهربان ات اسم قشنگ ات رو در یکی از کامنت هایش گفت: چقدر برایم اسم شما قشنگ و دلنشین بود. و اولین بار بود که همچین اسمی رو میشنیدیم . تا اینکه چند روز پیش با خودم گفتم اصلا شینا یعنی چی؟ و چه معنی داره؟
وقتی معنی اسم شما را سرچ کردم خیلی برایم جالب و تحسین برانگیز بود
شینا یعنی :شنا و آب ورزی، شناوری، سعی و کوشش و جِد و جَهد، قدرتمند
شما الان شناگر ماهری هستی دختر پرتلاش و قدرتمندی هستی دقیقا مثل اسم ات. احسنت به پدر و مادر شما که همچین اسم برازنده ای برایت انتخاب کردند.
عزیزم شینا جان برایت از خدای مهربونی که تو قلب مهربون ات است میخوام که روز به روز موفق تر، شادتر، ثروتمند تر، سعادتمند تر و با خدای مهربون، رفیق تر بشی عزیزم.
سلام شینای زیبا ومهربون.تبریک بهت میگم موفقیتها یی که کسب کردی.چقدر عالی که تمرین فروشندگی هم کردی وچهل تومن فروش داشتی .نوش جونت چایی که با پدرمادرعزیزت خوردی .قدر این لحظات قشنگ کودکیت رو بدون.حتی اگه تا صدسال هم عمرکنی خاطرات کودکی چیز دیگه ای هست مخصوصا اگه بهت خیلی خوش بگذره.که مطمئنا کنار پدر بزرگواری مثل پدرشما که اینقدر آگاه وعالی به قوانین عمل میکنه خیلی عالیه.من یه تشکر ویژه هم دارم از اقای زرگوشی با کامنتهای عالی که مینویسن
درود بر تو دختر بینظیر و قدرتمند که با این سن کم ولی اونقدر ظرفیت داشتی که این اگاهی هارو دریافت کنی و اونقدر توانمند هستی که به آنها عمل میکنی…
شینای عزیزم من شمارو و پدر و مادر بزرگوارتون رو از صمیم قلبم تحسین میکنم و باور دارم که شاهد اتفاقات خیلی خوبی برای شما خواهیم بود…
در ضمن من هم دوتا خواهر زاده گل دارم که در این مسیر همراه مامانشون هستن و خیلی حواسشون هست حتی چه برنامه کودکی ببینن و چه اهنگی گوش بدند..مثلا وقتی ی برنامه پخش میشه از مامانشون سوال میکنن این برنامه خوبه ما ببینیم ؟و اگر تایید شد می بینن..خدارو شکر برای وجود شما کودکان بینظیر و قدرتمند…
شینا جان چقدر از خواندن کامنتت لذت بردم وبرام پراز درس وآگاهی بود
احسنت به تو ،عزیزم چقدر تحسین برانگیزی که بر تعهدی که باخودت بستی استواری وهر هفته میای از موفقیت هات برا ما مینویسی
هزار آفرین بر تو که از الان داری علائقت را دنبال میکنی وبرای خودت ثروت میسازی
عزیزم مطمئنم نقاشی های شما وماهان جان بی نظیر است انشاالله که در آینده شاهد نقاشی های زیبایی از شما عزیزان در گالری های شهرهای مختلف باشیم چون ذهن خلاق وپویایی دارید
پاکی روحت وصداقت وجودت را در کلمه به کلمه کامنتت احساس کردم انگار که کنارم بودی برام با شیرین زبانی اتفاقات کل هفته رو تعریف میکردی
چقدر قشنگه میبینم توی خانوادمون (منظورم خانواده صمیمی سایت استاد عباسمنش هست) شما رو داریم با این سن و سال و اینقدر قشنگ یاد گرفتی که به دستاورد هات توجه کنی و اینقدر ذهنت خداروشکر پاک و بدون ترمز هست که میتونی بدون مقاومت تمرینش کنی این موضوع رو و چقدر چیزای خوبی در انتظارت هست که اگر توی این مسیر بمونی صد در صد بهشون میرسی
چقدر خوشحال شدم وقتی داشتم دستاورد هات رو میخوندم مخصوصا اونجا که گفتی من دستبنددرست کردم وفروختم خیلی حاللل کردم.
خیلی هدایتی من برخورد کردم با کامنتت و اصلا وسط یک فایلی بودم یک حسی بهم گفت صفحه ایی از سایت رو باز کنم،، همینطوری یکی یکی داشت قدم ها بهم گفته میشد که اخر سر رسیدم به کامنت شما شینا جان و دلم خواست بنویسم برات
حشابی خوشحال شدم و حسابی برام درس داشت
همچنین این رو بهم یادآور شد که دستاورد هام و اتفاقات خوبم رو همیشه مرور کنم و واقعا بدون مقاومت تمرین هارو با عشق انجام بدم بدون کمال گرایی،، نه از سر اجبار و تمرین انجام دادن بلکه برای اینکه لذت ببرم برای اینکه تفریح کنم برای اینکه عشق کنم با خودم و بشه جزوی از شخصیتم بینهایت ازت سپاسگزارم که مینویسی
سلام و صد سلام به شینا خانم زرگوشی عزیز وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه خدا را شکر که به کامنتت هدایت شدم.
فکر میکنم اولین کامنتی که نوشتی و من متوجه آن نشده بودم و پاسخی که یکی از خالههای سایت برایت نوشته بود باعث شد که من متوجه وجود شما گوهر دردانه این سایت بهشتی گردم.
همان موقع کلی شاد و خوشحال شدم که دختر خانم دوست عزیز و برادر نازنینم آقا اسدالله زرگوشی برایمان کامنت نوشته و خواستم برایت پاسخی بنویسم که دقیقاً یادم نیست چه کاری پیش آمد و وقفه پیش آمده باعث گردید که من فراموشم شود.
و این ماند تا الان که خیلی هدایتی به دیدگاه شما رسیدم و دوباره کلی ذوق کردم و خداوند مهربان را شکر نمودم که به دیدگاه شما هدایت شدم این گونه میتوانم ضمن تقدیر و تشکر از شما بابت نوشتن تان تشویقتان نمایم که به نوشتن دیدگاههایت ادامه دهی و ماندن و جستجو و چرخیدن در این سایت الهی را جزو امور روزمره و همیشگی خودت قرار دهی،به یقین با این کار شما خیلی زودتر از ماها و حتی پدر و مادر عزیزت پلههای موفقیت و پیشرفت را طی خواهی کرد!!!
ورود شما نوگلان و غنچههای گلستان عباس منش دات کام باعث وزش نسیم پرطراوت بهاری به همه ما خواهد شد.
انشاالله خیلی زود فرزندان و همسرنازنین من هم همچون شما به قدر و قیمت این سایت الهی واقف و آگاه شوند و چون شما در این سایت بهشتی قدم بردارند!!!
از خداوند مهربان برای شما و خانواده گرانقدرت شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به خدای مهربان میسپارمتان خدانگهدار
دختر زیبا ، آفرین به تو ، آفرین که تو شنا نفر دوم شدى ، آفرین که تونستى مکالمه انگلیسى داشته باشى ، بخاطر این تلاش و پشتکارت بهت تبریک میگم دختر نازنین .
آفرین که اتفاقات زندگیت رو خلق میکنى مثل آمدن مهمان کوچولو به خونتون .
آفرین عزیزم که دارى با کارهایى که بلدى ثروت خلق میکنى .
سلام و درود بر استاد بزرگ آقای عباس منش و همراه و رفیق همیشگی خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که فرصتی شد تا من علیرضا فکور برای اولین بار بتونم در این سایت خدایی کامنت بنویسم
(الهی توکل و امید به خودت )
اول از همه بسیار بسیار سپاسگزارم از استاد عزیزم که واقعا با این سایت و آموزشها زندگی من و بسیاری از بچه های سایت رو تحت تاثیر گذاشتن و این بینهایت ارزشمنده و فقط از خدا میخام که هر روز بهتون عزت و عظمت عطا کنه
استاد یه جایی تو دوره دوازده قدم در مورد ناظر بودن بر افکارمون توضیح عالی دادن که چطور افکار منفی رو بشناسیم و نزاریم قدرت بگیرن ، حالا اگه نتونی این جور افکار رو کنترل کنی که به احساس خوب برسی مثال اون دستی میشه که رو آتیش گرفتی در هر صورت میسوزی حالا هر چقدر میتونی دلیل داشته باشی برای افکار منفی و احساس بد ، اگه افکار منفی رو بهشون قدرت بدیم و نتونیم ذهن و افکارش رو کنترل کنیم مطمئنن اتفاقات طوری رقم میخوره که درگیری بیشتر و احساس نا خوب بیشتر بهم میرسه
و طبق قوانینی که از استاد یاد گرفتیم احساس بد مساویست با اتفاقات بد
میخام اینو بگم که قوانین خداوند خیلی ساده ان ولی ذهن که جایگاه شیطانه بیکار نمیشینه و مدام کار خودشو میکنه ولی الله همیشه کلامه خودشو بالا میبره و این یه حال خوووب و یه احساس دلگرمی بهت میده که فقط خدا میدونه چقدر ارزشمنده
به نظرم ما بچه های که عضو سایت هستیم نباید افکار منفی به اون حد از کلفتی برسن
که کندنش کار سختی بشه
من این چند وقتی که شاگرد استاد بودم یاد گرفتم خدا رو هر لحظه کنارم ببینم و ازش هدایت و کمک بخوام ، به قول قرآن (هو معکم این ما کنتم )
از خوندن کامنتهای بچه های سایت که بقول استاد بی نهایت مفید و بینهایت ارزشمندن
از این انرژی بتونم بهتر بهره ببرم و زندگی بهتری رو خلق کنم
اتفاقاتی عالی برام رقم خورده که شبیه معجزه ان و یه اعتماد و یه باوری خیلی قشنگ رو حس کردم که خداوند قطعن راهنماییمون میکنه هممونو به مسیری پر از برکت و شادی و سلامتی هدایت خواهد کرد و این وعده ی خداونده ولیکن همیشه فراموش میشه و این فطرت انسانه که فراموش کنه
ولی ما بچه های عضو سایت باید آگاهانه این اتفاقات رو مدام تکرار و تکرار و تکرار کنیم
من با آشنا شدن با این سایت و آموزه های استاد و دوره ی عالی دوازده قدم عاشق قرآن شدم ، وقتی قرآن رو شروع کردم به خوندن هیچی ازش نفهمیدم ولی میخوندم ولی الن تا حدودی برام قابل درک شده و واقعن از استاد عباس منش تشکر ویژه دارم که طوری قرآن رو فهمیدن و فهموندن که من با قرآن همراه بشم و ازش کمک و هدایت بخام
ممنونم استاد
یه تشکر ویژه هم از بچه های سایت دارم که با کامنتاشون کمک خیلی زیادی میکنن که نزاریم افکار منفی رشد کنن و استفاده از آیه های قرآن خیلی کمک کننده اس تا بتونیم مسیر زندگیمون رو بهتر وعالیتر پیش ببریم و دنیا رو جایه بهتری برای زندگی کردن کنیم
خدا رو شکر، خدا رو صد هزار بار شکر که هدایت شدم به این مسیر و چقدر مسیر لذت بخش و زیبایی رو شروع کردیم
سلام علیرضای عزیز ممنونم بخاطر کامنت زیبات و تبریک میگم که انقدر قشنگ فهمیدی و درک کردی قولنین رو ،واقعا قوانین ساده اس حال خوب=اتفاقات خوب ما بچه های سایت با روزی فقط یک فایل از فایلهای رایگان استاد میتونیم تو کل روز حالمون خوب باشه و هرروز سپاس گذاری هامونو بنویسیم و از خداوند هدایت بخایم و من ایمان خیلی قوی ای پیدا کردم واقعا به خداوند به هدایتاش و از وقتی فقط توکلم به خدا بوده همیشه تهش برام خوشحالی و حال سپاس گذاری بوده ،خدایا دوستت دارم و سپاس گذارم برای این که هدایتم کردی به این کامنت های زیبا️
ممنونم بخاطر کامنتتون و یادآوری عالی که کردین دقیقن با حرفتون موافقم توکل به خدا باعث میشه چقدر احساس خوبی رو تجربه کنیم که فک کنم فقط ما بچه های این سایت داریم پله پله و تکاملی از قدرت خداوند تو زندگیمون بهرهمند میشیم
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوب و پر انرژی که نوشتی چقدر از کامنتت درسها و مطلبهای خوبی رو یاد گرفتم و از اینکه تعهد نسبت به کارکرد خودت در روند پیشرفت موفقیت خودت هستی بسیار خوشحالم
امیدوارم لحظه لحظه زندگیت پر از معجزه و اتفاقات خوب برایت رقم بخورد به واسطه کارکرد و عملکردهایی که همیشه برای بهبود وضعیت شخصیت خودت داری به نتایج خوبی دست پیدا کنی
به خدای بزرگ میسپارمت در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
عجب فایلی
من دقیقا به این فایل نیاز داشتم
گویا عطش برای دریافت آگاهی ، در هر زمینه و درباره هر موضوعی و خواسته ایی ، با حس درست اش ، دقیقا آدم رو میندازه در مسیر
دریافت اون آگاهی و اون رو دریافت میکنه .
عجب تصویر زیبایی ، عجب صحبت های عالی ایی ، عجب تغییر فوق العاده ایی استاد در اندامتان ، طرز نگاهتون و مثال هایی که میزنید، کاملا در ذهن آدم میشینه ، ودقیقا به جاش ، به یاد آدم میاد
همکاری خانم شایسته عالی و فوق العاده است
چه قدر این زیباست
دو عزیز در کنار هم و باهم فعالیت میکنند، با هم همکاری میکنن ، با عشق و احترام و بدون وابستگی .
تشکر کردن استاد و قدردانی از همراهی خانم شایسته ، بسیار زیبا است
عجب منظره ایی
عجب حس و حال خوبی
عجب دریاچه ایی
فراوانی و وسعت و گستردگی فراوانی خدا رو میشه دید
حتی در تنوع درختان
حتی در مورد درختان هرز هم میشه این و دید
شما گفتید ، هر یک دونه قرمز که از درخت هرز میفته ، رشد میکنه و از اون یک درخت جدید به وجود میاد
این همخودش نشانه ی حیات و فراوانی هست
من متوجه شدم ، حتی در مورد مواردی که دلخواه ما نیست هم فراوانی وجود داره ، و ما هستیم که انتخاب میکنیم که به کدوم دسته از فراوانی ها توجه کنیم
فراوانی نعمت و ثروت و روابط عالی و سلامتی و شادی و آرامش و زندگی خوب یا …
و اینکه گفتید اگر حس شما خوب باشه یعنی در مدار درست دریافت نعمت و موهبت هستید
و این یک کلید طلایی بود برای من
استاد اینکه در مورد تغییر طرز نگاه گفتید ، اینکه در مواقعی که اتفاقات به ظاهر بد برامون رخ میده ، باید برای اینکه جلوی هجوم افکار منفی رو بگیریم که هی ریشه نده و مثل درخت هرز مدام رشد کنه ، باید از تغییر طرز نگاه و توجه کمک بگیریم
استاد عالی بود
من تکتک این نکات و با مثال درخت های هرز و ریشه کن کردن اون ها وقتی کوچک هستن و عنوان فایل رو نوشتم و جلوی چشمم گذاشتم
این یادآوری ها عالی هستند تا در مسیر بمونم
البته صرفا نوشتن و جلوی چشم گذاشتن ، و یکبار گوش دادان به فایل های آموزشی بینظیر شما کافی نیست ، باید بارها تکرار کرد ، بارها این فایل های عالی رو نگاه کرد و با گوش جان ، گوش داد و البته که عمل کرد ، انقدر که بشه جزئی از وجود آدم
سپاس فراوان
از شما استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سلام ریما عزیز
خدا را شکر که حالتان با سایت خوبه و تبارک الله بهتون میگم که بله مسیر خوشبختی از اینجا رد میشه
استاد و مریم جان و دوستان حاضر در سایت همگی با حال خوب به سمت اتفاقای خوب در حرکتیم
افکار منفی باعث حال بد میشود و در نهایت اتفاقات بد برایت به ارمعان می اورد
مثالی که در گذشته به ما گفتند سیزده نحس هست و ما افکرا منفی که اتفاق بدی می افته و در نتیجه اتفاق بد هم می افتاد و بعد می گفتیم دیدی درست بود سیزده نحس بود ولی همه اینها قانون بزرگ حال بد اتفاق بد بوده و هست و خواهد بود
موفق باشی و در پناه اتفاقات خوب حالت خوش باد
به نام خدای مهربان
سلامو درود به استادعزیزم ومریم جان و تمومی دوستان ارزشمندم در مسیر رشدوپیشرفت
استاد ازتون ممنونم بخاطر این اگاهی های نابتون،قشنگ درست وبه موقع برای تموم بچه هاتون این فایل رو فرستادید
میخواستم از اتفاقات اخیری که این مدت برای من افتاد صحبت کنم و اینکه چقدر این اتفاق برای من درس داشت و به نظرم چقدر داره به رشد شخصیتم کمک میکنه
حدود یک هفته ای هست که همسرم دچار پیچ خوردگی زانو شده و همین مشکلش باعث شد که من علاوه بر مسئولیت کارهای خونه،کارهای مغازمون که شغل لبنیات هست رو به عهده بگیرم
خوب اولش وقتی که همسرم بااین مشکل روبرو شد،یکم به هم ریختم و باناراحتی بهش گفتم،چرا حواست رو جمع نکردی که این اتفاق برات پیش بیاد
ولی دیدم اگه بخوام ادامه بدم این موضوع ادامه دار میشه و فقط حاله خودمو بدترمیکنم
شغل لبنیات هم جوریه که باید هروز صبح وعصر شیر رو از دامدار بگیری بیاری،و هیچ کسی هم زیر بار شیر نمیرفت که حداقل یک هفته مغازه بسته بمونه
خلاصه بااین مسئله علی موند و حوضش
من موندم با یک ماشین باری،که حالاباید چطوری صبح زود شیر روبیاریم،با یک بچه مدرسه دیگه حسابشو بکنید چقدر وحشتناک میشد بااین وضعیت،هم بچه رو بفرستم مدرسه،هم غذابپزم هم کارای مغازه مونده،شیر هم که فعلا هیچکس نیست مغازه بیاره
این خدایی که بی نهایت دست داره و وقتی خودتو بسپاری بهش،همه کاربرات انجام میده
وقتی که پدرم این جریانو فهمید،با داداشم داوطلب شدن که هروز شیر رو از دامدار تحویل بگیرن و به مغازه بیارن…
استاد اینقدر این چندروز دستان خداوند به کمک من اومد که خودم باورم نمیشد چقدر خدا رئوفه و درهمه حال تنهات نمیذاره
هرکس منو میدید میخواست به حالم دلسوزی کنه که چقدر مسئولیتت زیادشده و حالا باید کلی زحمت بکشی تاهمسرت حالش بهتربشه
ولی درکمال ناباوری برای همه اونقدر کارهام روون پیش رفته که خودم هم باورم نمیشه،انقدر همه چیز در وقت مناسبش پیش بره
و دستان خداوند تموم کارهام رو بدون اینکه من درخواستی ازشون بکنم،اونها انجام میدادن
داداش عزیزم که کلی از درسو مدرسش زد تا فقط به کمک من بیاد،پدرعزیزم هم همینطور،،،همه ی کارهای مغازه رو انجام میده تا من غذام رو بپزم و باکمال ارامش وخونسردی به مغازه میام وکارهای مشتری رو راه میندازم
خیلی درسها تواین مدت گرفتم،اینکه اولا وقتی یک اتفاقی برای ادم پیش میادنخواد تواون موقعیت گیرای الکی بده و واکنش بد ازخودش نشون بده و خیریت اون اتفاق رو زود بفهمه،واقعا میتونه ازهمه لحاظ آدم رشدکنه
من تواین موقعیت اگرمیخواستم نگرانی ودلسوزی بیش ازحد به همسرم نشون بدم و هی نگران چرخوندن مغازه بودم شاید دستان خدارو میبستم و انقدر همه داوطلبانه به کمک من نمیمومدن
یااگه میخواستم گیرای الکی به همسرم بدم و بگم
بااین کارت مسئولیت منو بیشترکردی،اولا که حال خودم گرفته میشد،و فقط وقت میکردم بجای چاره اندیشی برای کارهام غربزنم
وخوب این مشکلمون رو حل نمیکرد،فقط تنها کاری که کردم باخودم گفتم این چه درسی میتونه برای من داشته باشه،چطور میتونم بااین مغازه خودم رو بهتر رشد بدم
اولین پاسخی که شنیدم این بود که باید اعتمادبنفست رو با مشتری های اقا و خانمی که میاد رشد بدی
واقعا خیلی برام سخت بود بااین همه مشتریی که همسرم تو شهرمون داره و مغازه ی ما اولین مغازه توی شهرمون شناخته شده به عنوان بهترین محصول باکیفیت و مشتری های عالی و فوق العاده،وتابحال من بااین چالش روبرو نشده بودم،و کارحساب کتاب منزل همیشه باهمسرو بوده،واولین بارم بود که قراربود من با کلی مشتری خانم وآقا روبروبشم،و چون بهم گفته شده بود باید انجام میدادم
اولش کلی دستوپام میلرزید موقع کارت کشیدن،ولی با چندینو چندبار انگار یکم یخم آب شد و هربار بامقاومت کمتری این کارو انجام میدادم
بعد کم کم دیگه از کیفیت ونوع محصولاتی که توی مغازمون بود برای مشتری توضیح میدادم،باکلی صدای لرزون اما ته دلم ذوق بود که دارم رشد میکنم
تااینکه الان پشت میز بدون هیچ ترس و قضاوتی نشستم و دارم کامنت مینویسم
درصورتیکه ده روز پیش برام محال بود به جای همسرم پشت میز وایسم و با مشتری کلنجار برم
یه چیزی هم که همسرم همیشه مقاومت داشت همین بود که خدانکنه یروزی من خواسته باشم تواین محله بااین همه آقاو خانم سروکله بزنم
چون به خاطر یک سری تعصباتی که هنوز همسرم از گذشته داره،بعضی از شغلها رو تو محله ای که خیلی صلاح نمیدونه،برای یک خانم محال میدونه،و همین مقاومتش باعث شد شرایطش جوری پیش بره که اخرش من به جای اون الان دارم بامشتری سروکله میزنم!(قانون ازهرچی بترسی سرت میاد)
اولش یکم مقاومت داشت ولی چون من واقعا ازته قلبم میخواستم تواین موقعیت خودمو به چالش بکشم،ایشون هم دلش نرم شد و باعث شد که دیگه مقاومتهاش روکنار بذاره
روز اول که میخواستم کارهمسرم رو انجام بدم نجواهای ذهنم بسیارزیاد بود،ولی خداروشکر تونستم اونهارو بامشغول کردن خودم به کارهای خونه ومغازه ذهنمو خاموش میکردم
جوری که ذهنم فقط وقت میکرد اون کارو چطوری زودتر تموم کنم و دیگه مجالی برای حرفای چرتوپرت نداشت
الان خداروشکر اونقدر به کارهای مغازه مسلط شدم که دیگه به داداشم وپدرم نیازندارم وبهشون گفتم که میتونم از پس همه ی کارهام بربیام
هروز بی نهایت دستان خداوند میاد و چهارصدکیلو شیر رو به راحتی بدون اینکه ماازشون بخواییم،شیر هارو از تو ماشین برامون خالی میکنن ومیرن بدون هیچ انتظاری
استاد این مدت دارم نتیجه ی باورهایی که برای خودم ساختم رو میبینم،کلی دوستو رفیقای همسرم میان و بهم میگن اگه کمکی لازم بود بهمون بگو
اصلا من تواین مدت احساس میکنم خیلی ازدرون بزرگترشدم،جوری که راحت میتونم هم کارای خونمون و هم کارای مغازمون رو مدیریت کنم
انگار یه سروگردن بلندترشدم،انگار داره خدا منو برای یک هدف مهمتر آماده میکنه،نمیدونم،اما هیچ کدوم از این اتفاقات بی حکمت نیست،تمومه این اتفاقات داره بندبند وجود منو رشد میده
اینکه مدیریت بهتری روکارام داشته باشم،
اینکه بیشتر قدر دان زحمات چندینو چندساله ی همسرم باشم،
اینکه اعتمادبنفسم بهتربشه،و بیشتر با مردم اجتماع آداب معاشرت داشته باشم،
اینکه خونسردی و صبور بودنم رو تو وجودم بیشتر رشد بدم و نخوام بیخود وبی جهت غر بزنم و از سر ناشکری زبون باز کنم،
اینکه باورهامو نسبت به پولسازی بهترکنم،
لیاقتم رو نسبت به مشتری های فوق العاده بیشترکنم،
طرز برخوردم با آدمارو بهترکنم و ببینم باچه برخوردی میتونم مشتری بهتری جذب کنم
و و و
کلی منفعتهای دیگه که خدامیدونه قراره درآینده باهمین اتفاق به ظاهر سخت و پرچالش برام داشته باشه
تامیخواد ذهنم نجواکنه که این چه سودی برای تو داره،کارمیکنی زحمت میکشی خسته ووکوفته شب نمیفهمی چطورخوابت میبره
میگم نه این داره منو رشدمیده،دیگه بسه توی خونه موندن و وِرد خوندن،باید یک پله ی دیگه ازهمه لحاظ خودمو رشد میدادم
من توفامیل تونسته بودم راحت حرف بزنم و ابراز وجود کنم،ولی تااین حد که بخوام باآدمای غریبه تر آداب معاشرت داشته باشم نمیتونستم،میخواستم اما نمیتونستم
دیگه بااین شرایط جهان کاری کرد بامن که خودمو بیشتر رشد بدم و نخوام تو اون جایگاهم دستوپا بزنم،بااید ازلحاظ اعتماد بنفس یک پله بالاتر میرفتم
چون من واقعا اونقدر به توانایی هام باوردارم و میدونم که زود از پس هرکاری برمیام،ولی از لحاظ اعتمادبنفس و احساس لیاقت هیچوقت به این فکرنمیکردم که خواسته باشم یروزی به جای همسرم مغازه ی به این پرچالشی رو مدیریت کنم
هرکسی که باشغل لبنیات آشناباشه میدونه چی میگم،ازیک لحاظ جوشوندن شیر،بعدش ماست درست کردن،کره و دوغ و پنیر درست کردن،کلی نیازبه توانایی و تمرکز داره که بتونیم خوب همه چیو پیش ببریم
و این اتفاقات همزمانی شد با فایل جلسه سوم قدم اول تا باورهایی رو درمورد مشتری بسازم و نتیجه ی اون باور رو ببینم،واقعا شگفت انگیزه،که یک روز باحال خوب در مغازه رو بازمیکنم مشتری های عالیو فوق العاده سمتم میاد،و هرموقع یکم ذهنم بهم میریزه مشتری های بد قلقی سمتمون هدایت میشه
ازتون بی نهایت ممنونم بابت آگاهی های نابتون،واینکه با یادآوری این دست از آگاهی ها بتونیم شرایط رو جوری به نفع خودمون رقم بزنیم که به احساس بهتری برسیم
درپناه خدای رئوف و روزی گستر میسپارمتون
سلام صفای عزیز خواهرگلم
خیلی تحسینت میکنم برای شجاعتت برای پاگذاشتن رو ترسات وهم کنترل ذهن هایی که تابه این لحظه انجام دادی وهمه این ها باعث شده به این مرحله ازپیشرفت برسی که بدون ترس وقضاوت دیگران بتونی به راحتی کارهای هم مغازه وهم خونه روبه بهترین شکل انجام بدی
عزیزم باقدرت ادامه بده که خداوند هر لحظه کنارت هست هران چه را که باید بدانی لازم داری بهت میگه
خیلی خوشحال شدم برای این همه شجاعتی که داشتی و انجام دادی وتونستی خودت وثابت کنی که میتونی
بازهم تحسینت میکنم و بهترین هاروازخداوند برات میخام
سلام به استاد عزیز و توحیدی من :))
داشتم کامنت های دوستانو میخوندم که یه حسی بهم گفت شروع کن به نوشتن!
گفتم از چی بگم؟!
از کنترلی که همش از دستم در میره؟
از مسیری که توش نتونستم همه علف های هرز رو کنترل کنم؟!
ولی واقعا مهم نیست
اینگه عمل کنم مهم
اینگه الان گفت بنویسم، نوشتم مهمه!
چند وقت قبل توی یه مسیری قرار گرفتم که منو زیر و رو کرد، یه گاری بسته شد به پشتم و من کشیدم…
اما واقعا اشکالی نداره…
الان برمیگردم به عقب میبینم چقدر قوی شدم… چقدر تونستم خودمو کنترل کنم…
تو روزای سختم خدارو توی قلبم نگه داشتم و ادامه دادم همون خدایی که قوت قلب من شد توی شب هایی که ستاره ای نداشتم اون ماه شد…
اون خدایی که وقتی یه اتفاق عجیب و ناخواسته برام رخ داد توی همون لحظه صدای شیطانو ضعیف کرد( یه تصادف عجیب برام رخ داد) بااینکه گیج بودمو از ماشین پیاده شدم، یه صدایی درون خیلی خیلی بلند میگف این به صلاح تو بوده… این به صلاح تو بوده..
قطعا که بود، منو آرام آرام آرام کرد، گفتم خیر من در این بوده که بعدا میفهمم
اما چیز مهم تری که فهمیدم این بود ، من تو اون لحظه تونستم ذهنمو کنترل کنم…
تونستم احساساتم کنترل کنم..
تونستم ایمانم حفظ کنم …
هر وقت صداش زدمو ازش خواستم کنارم بود و همیشه خدا خودش منو بغل کرد…
خداروشکر میکنم..
این اولین کامنت من بعد یه وقفه بود ..
خودش گف چه بنویسم
و نوشته بود
اینم یه نشونه مثل هزارتا نشونه ایه که همیشه بهم میده تا بگه کنار منه
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
من تازه عضو سایت شدم و این اولین کامنت من هست
امیدوارم که خداوند بهترین ها رو برای همه دوستانم در خانواده عباسمنش خواسته باشه همچنین طول عمر با عزت برای استاد عزیز
من هم مثل همه انسان های روی کره زمین درگیر افکار منفی میشم و جوری این افکار بر من غلبه میکنه که افسرده میشم
وقتی که خیلی حالم گرفته میشه دنبال راهکار هستم برای نجات از این حالت سه شب پیش که درگیر افکار منفی شده بودم سریع وارد سایت شما شدم و دیدم که این فایل بارگزاری شده ،من این فایل رو یه نشونه از طرف پروردگارم دونستم و عمیقا سپاسگزاری کردم و باور کردم که من هم به مسیر الهی و خوشبختی هدایت شدم و خداوند هر لحظه مراقب من هست ،این اتفاقات زیاد برای من میوفته ،من اینها رو نشونه هایی مستقیم از طرف پروردگارم میدونم و قطعا جز شکرگزاریهای من هست .
خداوند رو سپاسگزارم که به من این روحیه رو داده که بتونم افکار منفی و ورودیهای ذهنم رو به شدت کنترل کنم .
بازم هم خداوند رو شاکر هستم که من را به این مسیر عرفانی و خود سازی هدایت کرده ،در این مسیر هر لحظه به دانش من افزوده میشود .
ممنون هستم از استاد عزیز و خانم شایسته با محبت،من از شما خیلی چیزا رو یاد گرفتم،خدایا شکرت
﷽
به نامخدا
سلام استاد عزیزم
منایندوره لیاقت را هنوز نخریدم چوناصلا عجله ندارم و فعلا در دوره دوازده قدم هستم
همین الان مطلبی در مورد ایندوره بهم الهام شد کهدوست داشتم با شما هم اشتراک بزارم
یکی از سپاسگزاری های من از خداوند ایناست که به من فرصت زندگی در این دنیای زیبا را داده و سپاسگزارم بخاطر خلقتم همیندیروز با دیدن مرغ ها از خدا تشکر کردم که من مرغ افریده نشدم و یا یکبار با دیدن یکخر چقدر سپاسگزارخداوند بودم که من خر افریده نشدم ومن انسان هستم
وقتی سپاسگزار خداوند باشیمکه در این جهان زیبا زندگی میکنیم خود بخود احساس ارزشمندی به ما دست میده وخود بخود از پول عبور میکنیم چرا ؟
مثال به شما گفته میشه فردا به شما 10 ملیوندلار میدیم بشرط اینکه فرصت زندگی نداری کدام را انتخاب میکنید !؟ من زندگی را
خالا عدد را میبرم بالا 100 ملیارد دلار من بازم زندگی را
بازمببر بالا تر پیشنهاد عدد یک و هزار تا صفر من بازم فرصت یکروز زندگی را اگه این سوال براتون پیش میاد که اگر شما نباشید پول را به چه کسی میدهند تصور کنید به نزدیکترین کس شما همسر یا فرزند یا پدر یا مادر
اگه جواب شما مثل من منفی هست پس ارزش یکروز زندگی ما غیر قابل محسابه است بنابر این ما از پول عبور میکنیم به همین سادگی
ارزش من بینهایت هست ارزش من با پول مقایسه نمیشه
ارزش من بی حساب هست
با این احساس عالی ما از ثروتعبور میکنیم
و کسی که از ثروت عبور کند ثروتطبیعی به سمتش میاد
و کسی که سپاسگزار خداوند هست و ثروتمند هست قطعا با عبور از ثروت فرد توحیدی تری میشه و با خدا تر میشه چون همه چیز را در سایه لطف خداوند بخودش میبینه و این جریان ثروت و سپاسگزاری میتواند تا جابجا شدن مرزهای ثروت ادامه داشته باشد انشا الله
خدایا شکرت بابت فرصت عالی زندگی که در اختیار من قرار داذی خدایا شکرت بابت این دنیای زیبا
در پناه رب العالمین باشید
سلام دوست عزیز میخواستم تشکر کنمبابت کامنت مثبتت ولی واینکه واقعا ارزش زندگی به هیچ چیز نمی ارزد ولی یک نه محکم بهت میخوام بگم پول یکی از بزرگترین نعمت های خداست که فقط و فقط والاترین و با ارزش و با لیاقت ترین بنده های خدا اون رو به اندازه بی نیازی دریافت میکنن و هرچه ثروتمند تر شوی اتفاقا به خدا نزدیک تر میشوی و توحیدی تر میشوی چون ثروت یک مهر تایید خدا ب باور های درست ماست درست است با پول نمیشه یک روز و سلامتی و زمان خرید ولی با پول میشه ورزش و غذا و رژیم های حرفه ای تفریحات سوپر لاگچری و عالی حس قدرت بیشتر افزایش باور فراوانی و حتی ساعتی خرید که زمان رو باهاش برنامه ریزی کرد با ثروتمند تر شدنت دنیا رو جای بزرگ تر و بهتری میکنی فرض کن 100 میلیارد دلار پول داری خب خودمو بگم با این پول کلی زمین و کلی خونه ویرانه میخرم و چندین خونه جدید میسازم و انسان های بیشتری رو خاندار میکنم و میتونم چندین پناهگاه عالی برای حیوانات بزنم و سعی کنم سهم خودم رو تا جایی ک دوست دارم انجام بدم چند رستوران و چند فروشگاه و چند هتل و تالار میزنم که انسان های زیادی شاغل بشن و موقعیت های خرید و جشن و سفر بیشتر بشه و باور فراوانی خودمم بیشتر بشه میتونم یک منطقه توریستی در یک شهر درست کنم یا یک یا چند هتل دریایی در بنادر میتونم یک جزیره بخرم و مثل جزیره مالدیو یک جزیره توریستی جدید ایجاد کنم و خدمت به خلق کنم چیزی که خداوند فرمونده چیزی که استاد میگه هر چه خدمات بیشتری ایجاد کنی ظرف و ثروتت هم بزرگ تر میشه میتونی آدمای بیشتری رو خوشحال کنی و براشون چیزایی ک رویاشون رو دارن بخری و مهم تر از همه تو راهشو یاد گرفتی و اسن راهو به بقیه هم میگی تا ی بار دگ ی داستان دگ و یک انگیزه و ایمان قوی و بار دگر تایید قوانین برای همگان ثابت بشه با ثروتمند شدن دنیارو جای بزرگ تر و بهتری برای ایجاد ثروت میکنیم و دوست عزیزم تنها راه گذار از ثروت تجربه آن است
من یک باور خوب دارم که میگم آدمای ثروتمند آدمای شاد تر و خوشحال تری هستند و موقعیت های فراوان تری هم براشون ایجاد میشه همیشه و همیشه و همیشه پول و ثروت یکی از با ارزش ترین نعمت های خداست
موفق باشی ️
سلام به آقا وحید ربانی دوست خوب و هم فرکانسی عزیزم در این سایت الهی.
قصدم از نوشتن پاسخ برای شما نه فقط تبریک به خاطر متن زیبا و شیوایتان است بلکه دوست داشتم که این نکته را هم بدانید،
وقتی به اواسط دیدگاهتان رسیدم که اشاره فرمودید وقتی سپاسگزار خداوند باشیم خود به خود احساس ارزشمندی به ما دست میدهد و از پول عبور میکنیم،کمی مکث کردم و راستش نتونستم این جمله شما رو بپذیرم با خودم گفتم من بسیار احساس خود ارزشمندی دارم ولیکن اصلاً هم از پول نگذشتم و نمیگذرم زیرا هنوز به ثروت پایدار نرسیدهام!!!
اما در ادامه دیدگاهتان وقتی با مثالهای بسیار زیبایی که زده بودید مواجه شدم دیدم حق با شماست من هم همچون شما حاضر نیستم بین یک روز زندگی و n تومان پول از زندگی بگذرم.
پس ارزش یک روز زندگی ما غیر قابل محاسبه است.
این جمله کلیدی دیدگاه شما بسیار بسیار آموزنده است ممنونم از شما به خدای مهربان میسپارمتان و خدانگهدار
بنام مهربان ترین مهربان
سلام خدمت استاد بزرگوار ومریم عزیز و تمام کسانی که در این سایت سراسر نورانی وخدایی در حال کارکردن روی خودشون و افکار و باورهاشون هستند!خدا رو هزاران هزار بار در لحظه شکر برای این سایت ارزشمند و آگاهی بخش
چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟
چند روزی بود که منم درگیر همین افکار منفی شده بودم و از خودم می پرسیدم انگار دیگه رو به جلو نیستم و در حال در جا زدن هستم و هرباری این افکار منفی به سراغم میومد زود خودم رو مشغول میکردم تا جلوی پیشرفتش رو بگیرم و اتفاقات ناجوری به خاطر عدم کنترل ذهن ببار نیاره و هرباری با خوندن کامنت های این فایل،خوندن قرآن و تمرکز بر زیبایی های بر تمرکز این افکار دامن میزدم تا پیشروی نکنن ولی هر چه تلاش میکردم دوباره این حس و این نجوا به سراغم میومد که انگار دچار روزمرگی و تکرار شدی و داری درجا میزنی!و هربار میخواستم قرآن رو باز کنم یا کاری ،بهانه ای ،خوابی به سراغم میومد و من رو از این کار بازمیداشت!امروز دوباره از خدا هدایت خواستم و گفتم کمکم کنه و تا قرآن رو باز کردم انگار برام نامفهوم و گنگ بود و دوباره نجوا اومد که دیدی جوابی نیست برات!بستمش و زود خودم رو با شستن گلهام توی حیاط خونمون سرگرم کردم و از خالق زیبای اونا و لذت دیدن و داشتنشون سپاسگذاری کردم و دوباره خاموشش کردم نجواهای شیطان رو!بعد از ظهر رفتم بیرون و انگار بیرون میشه با تمرکز بر زیبایی ها اون فکر ها رو از خودت دور کرد و انگار توی خلا هستی ولی وقتی برمیگردی خونه و بقول سعیده شهریاری عزیز!انگار وقتی وارد غار حرات میشی دوست داری فقط بخوایی و بگیری،گوش کنی و جواب بشنوی،درخواست کنی و اجابت بشی!!!و دوباره همین سوال که آیا از راه راست خارج شدم و نجواهای شیطان!!!!بلافاصله قرآن رو برداشتم و نمیدونم چطور شد اشک چشام جاری شد چون دیگه کم آوردم به خودشم گفتم من هیچم اگه تو کمکم نکنی،من عاجزترینم اگه دستمو نگیری،من تو تاریکی خودم گم میشم اگه نور نشی برام،من تسلیمم در بارگاه و حضور تو و قرآن رو باز کردم با چشای خیس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم؛ (1)
2
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾
تا خدا [با این پیروزی آشکار] آنچه را [به وسیله دشمنان از توطئه ها و موانع و مشکلات در راه پیشرفت دعوتت به اسلام] در گذشته پیش آمده و آینده پیش خواهد آمد از میان بردارد، و نعمتش را بر تو کامل کند، و به راهی راست راهنمایی ات نماید؛ (2)
3
وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾
و خدا تو را به نصرتی توانمندانه و شکست ناپذیر یاری دهد. (3)
4
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ ۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۴﴾
اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید. و سپاهیان آسمان و زمین فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است. (4)
5
لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا ﴿۵﴾
تا مردان و زنان مؤمن را در بهشت هایی درآورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در حالی که در آن جاودانه اند، و گناهانشان را از آنان محو کند، و این [سرانجام نیک] نزد خدا کامیابی بزرگ است. (5
به خدا اشک شدم و جاری،اشک شدم و سبک ،اشک شدم و مثل ابر بهاری باریدم و انگار خدا دستاشو باز کرد و بغلم کرد!یه حس رهایی و آرامش گرفتم و چندین بار خوندم و اشک ریختم!خدایی که به این زیبایی جواب میده مگه من و تو رو رها میکنه در زمینی که خودش گفته هدایت شما بر من است،خدایی که از رگ گردن بهم نزدیکتره،خدایی که در تک تک سلول هایم جاریه و در من حضور داره!
من چطور شکرگزار این خدایی باشم که گفتم نمیدونم چرا گنگه این قرآن برای من!در فاصله ی چند لحظه ای جوری آشکار و زیبا برایم معنی کرد که فقط جاری شدم و باریدم…
بچه ها فقط کم نیارید و ناامید نشید وقتی روی خودتون کار می کنید و به ظاهر هیچ نتیجه ای رو بدست نمیارید!همین که حال دلتون را عالی نگه دارید و از خودش بخوایین،هدایت میشید همین…
به نام یگانه قدرت جهان هستی
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان جانم
اعظم عزیز لحظه به لحظه کامنت شما کلام حق بود برای من…من دقیقا چند روزی است که احوالم دچار نوسان شده..احساس میکنم دارم درجا میزنم و از پس افکارم بر نمیام..همه اش از خدا هدایت و حمایت میخوام..و به راستی خداوند از گلوی شما جاری شد و من هم چون شما اشک شدم و جاری شدم..حالم دگرگون شد..
من به دلیل توقع زیاد از خودم در اینکه باید همیشه حالم عالی باشه و همه تمریناتم رو به درستی انجام بدم ،اگر روزی یا ساعتی این موضوع برعکس بشه خودم رو سرزنش میکنم و حالم بد میشه و دائما نجوای شیطان توی گوشم زمزمه میکنه که تو بیشتر از این نمیتونی تغییر کنی و…. و اینها همه اش از عزت نفس پایینه که من خودم رو با قید و شرط دوستدارم..اگر توی سایت اومدم،کامنت خوندم،تمرین انجام دادم و حالم خوب بود ،قوی هستم و توانمند و در غیر اینصورت ادم ضعیف و بی اراده ای هستم..در حالیکه من خیلی تغییر کردم توی این یکسال که با استاد و سایت و دوستان ارزشمندم همراه هستم،خیلی اتفاقات خوبی رو تجربه کردم و میکنم..اما نجوای شیطان هر چند وقت یکبار منو بهم میریزه و من تا میام خودم رو دوباره خوب کنم گاهی خیلی زمان کم و گاهی حتی 2 یا 3 روز طول میکشه، البته من پیش خودم احساس میکنم که این وضعیت باعث میشه من بیشتر به درون خودم سیر کنم و حتما این به صلاح منه ..از خدایم که اینگونه اجابت میکند سپاسگزارم و اینکه منو هدایت کرد به سایت و کامنت ارزشمند شما دوست عزیزم..
من خودم رو دوستدارم تحت هر شرایطی چون من ذاتا ارزشمندم چراکه تکه ای هستم از خدا..قطره ای هستم از اقیانوس که خود اقیانوسه..
خدایا شکرت که ابن آگاهی های طلایی رو ،روزی من قرار میدی..عاشقتم کهنه رفیقم
استاد جانم و مریم عزیزم ممنونتون هستم..
از همه دوستانم سپاسگزارم
در پناه الله یکتا مانا و پایا باشید
سلام و درود خانم برزگری عزیز و ارجمند
اشک منم درآوردید..
من میفهمم چون حداقل طی سه چهار ماه گذشته بارها همینطوری لطف و اراده خودش بطور واقعاً محسوس و زیبا و شگفت انگیز هدایتش رو حس کردم (اینکه میگم بارها چون هر لحظه داره هدایت میکنه من در این مدت بیشتر رفتم تو مسیرش و بیشتر لطفشو حس کردم)
اینقدررر اشکم جاری شده که نگو
وقت و بیوقت…
اینقدر خصوصی باهام حرف زده و یه جایی یه روزی که یکی حاجت های مهممو برآورده کرد گفتم بزار این رد بشه خدا تازه پیدات کردم دیگه دست بردارت نیستم تقصیر خودته اینقدررر باهات کار دارم اینقدر میخوام کار بریزم سرت که نگو وایسا…
تو خودت مسئولی خودت یه چشمه ی کوچولوی توانایی ها و دانایی ها و زمانبندی هاتو نشونم دادی… پس یعنی داری بهم میگی هر وقت بخوام هر چی بخوام به هر میزان بخوام مادی و معنوی بهم میدی..
خودت سر صحبتو روا کردن حاجت و دعا رو باز کردی
خودتی همه چی خودتی.
خیلیم ازت از اراده و لطف و نفوذت در کارهام و عشقت در بند بند تن و جسم و ذهن و روحم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خانم برزگری با احساس و لطیف از شما و کامنت زیبای شما ممنون و سپاسگزارم.
روز به روز شادتر و سالم تر و ثروتمندتر باشی
به نام رب تنها فرمانروا
دوست عزیزم اعظم جان سلام
انگار خدا خواست از طریق کامنت شما به من هم با آیاتی که نوشتی وخواندی حرف بزنت
من هم چند ساعتی بود که درگیر یک سری موضوعات شده بودم وهمه اش داشتم ذهنم را کنترل میکردم هی میشد هی نمیشد
دیگه خسته شدم گفتم خدایا خودت بگو و آمدم توی سایت وکامنت شما رو خوندم مرسی که نوشتی واقعا نوشتن و خواندن کامنتا معجزه میکنه
شاد سالم وسلامت باشی دوست عزیزم
سلام به اعظم خانم برزگری عزیز دوست وخواهرهمفرکانسیم.
وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه.
چقدر زیبا و دلنشین نوشته بودید دست شما درد نکنه احسنت بر شما.
حق با شماست مگه خدا ما رو رها میکنه؟؟؟
خیلی زیبا و خیلی سریع جواب درخواستهامون رو میده.
به قول خودش در قرآن حکیم.
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
انشاالله روز به روز بر مدارات شما افزوده گردد.
به خدای مهربان میسپارمتان و خدا نگهدار.
به نام خداوند مهربان و هدایتگر و رزاق ،وهاب و بخشنده
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان هم فرکانسی ام
واقعا این فایل یک فایل بی نظیر است که باید مثل فایل حاضری برای هدفت چه چیز را قربانی کنی، هزار بار گوش بدی البته هزار بار هم گوش کنی کمه .
همانطور که باید برای هدفت خیلی چیزها رو قربانی کنی باید روی افکار منفی هم کار کنیم و نزاریم رشد کنند و یک درخت پر از بار منفی برامون به جا بزاره که سالها طول بکشه تا بتونیم از ریشه خشکش کنیم.
به نظر من با توجه به نکات مثبت و کار کردن روی خودمون و تکرار گوش دادن فایل های استاد خیلی میتونه کمک کنه تا افکار منفی رو شناسایی کنیم و نزاریم رشد کنند .چقدر جالب بود که درختچه های هرز رو استاد تشبیه کردند به افکار منفی واقعا دمت گرم استاد که این مثال های شما این تشبیه شما این راه حل های شما برای من چقدر ارزشمنده چقدر پر معنیه
من با دوره دوازده قدم شما جسور شدم ،عزت نفسم خیلی بالا رفته ،آدمهای منفی خیلی زیادی ازم دور شدن ،چقدر مشتری هام با کیفیت شده واقعا ازتون ممنونم استاد جان که با این فایل ها حال منو خوب میکنید و کلی درس یاد گرفتم
خداروشکر برای این سایت عالی و بینظیر
خداروشکر برای وجود شما استاد عزیزم و همه کسانی که کلی زحمت میکشند تا این سایت آنقدر عالی و پر از آگاهی باشه
خدایا شکرت که امروز کلی آگاهی جدید کسب کردم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
شکر حمد سپاس فقط مخصوص پروردگار بزرگ من است
تشکر فراوان از استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
من حدودا چهار ماهی هست که یک مسئله ای برام اتفاق افتاده به وسیله چتد نفر مختلف و همشون یکسان و الان میفهمم یعنی با دیدن این فایل بسیار به موقع و عالی و هدایتی به صورت اتفاقی که خداوند در حال هدایت من بوده و من متوجه اون قضیه نبودم و افکاری رو در ذهنم پروش دادم که تنه ای قطور به خودش گرفته و الان متوجه این آگاهی شدم که هم خیلی دیر شده و هم خیلی به موقع شده تا دیگه نزارم اون افکار رشد کنه و من این فایل رو یکی از معجزات خدا در زندگی ام میدم که متوجه این مسئله شدم .
از پروردگار عزیزم می خواهم نور عشق و سلامتی ثروت و نعمت فراوان به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز عطا کنه .
از خداوند مهربان و بخشنده و رئوفم تشکر میکنم که منو با این فایل هدایت کرد و آگاهم کرد تا بیشتر از این این افکار رو پرورش ندم و به سمت آگاهی و سلامتی شادی هدایت بشوم و همچنین به استاد عزیزم که بسیار عالی من رو در تیم ملی هدایت کرد .
از استادم و خانوم شایسته تشکر میکنم بابت این فایل بینظیر .
به نام خدا
سلام استاد عباس منش اتفاق های خوبم این هفته را میخواهم برای شما بگویم
1-در مسابقه ی شنا موفق شدم رتبه ی 2 را بیاورم.
2- در کلاس زبان انگلیسی توانستم به دوستم با انگلیسی بگویم تو چه میوه ای یا چه کسی را دوست داری و من خیلی خوشحال بودم که توانستم بازبان انگلیسی چیزی را بگویم و با دوستم مکالمه داشته باشم.
3- در خانه یک وسیله را گم کردم بعد از چند وقت خداوند دقیقا مرا به آن جایی که آن وسیله را گم کردم هدایت کرد و من خیلی شاد شدم.
4- خداوند به من یک جایزه داد که یک مهمان کوچولو و دوست داشتنی به خونمون اومد و من خیلی خوشحال شدم چون تو دلم آرزوی دیدنش رو داشتم
5- ودر این هفته در مدرسه فرشینه بافی را یاد گرفتم و کار اسونی است فقط باید دقت کنی که چطور نخ رو از گونی آروم جدا کنی . من اون رو از یک فروشگاه خریدم و نحو درست کردنش را یاد گرفتم.خداوشکر
6- والعان داریم باپدر و مادرم چای خیلی خوشمزه می خوریم
7- در این هفته چند دستبند درست کردم و فروختم در یک روز 40 هزار تومان فروختم.
8_ من و ماهان مسابقه ی کتاب خوانی گذاشتیم و خیلی جالب بود خواندن کتاب داستان و ما از آن خیلی خوشمان آمد.
9- من و ماهان باهم نقاشی کردیم و نقاشی هر دو تامون خیلی خلاقانه و قشنگ بود و در باره ی آن توضیح دادیم
ممنون از محمد حسن و خاله فاطمه، ممنونم از خاله فاطمه تقی زاده، ممنونم از عمو شاهین ممنونم ازعمو مهدی ممنونم از خاله شهلا که بابام گفتن مربی شناست و من خیلی خوشحال شدم ممنونم از خاله رویا و خاله فرشته که برام کامنت نوشتن خداحافظ
به نام خدای فرشته های کوچک
سلام شینا ی قشنگ و نازنین، فرشته ی روی زمین
منتظر کامنتت و نتایج هفته گذشته ات بودم. که دیدیم کامنت ها منتشر شده و کامنت پر از مهر و محبت شینا جان هم هست و من کلی درس میگیرم از نوشته هایت عزیزم.
اولین درس اینکه شما دقیقا آخر هفته فقط کامنت میذارید و این یک تعهد ادامه دار رو رقم میزنه،
دومین درس توجه به نکات مثبت و پیشرفت هایت و ثبت اونهاست.
سومین درس اینکه شما از همین سن کم شروع به درآمدزایی و خلق ثروت کردید و این نوید از کارآفرین موفق در آینده ای نزدیک خبر می دهد.
چهارمین درس: تشکر و قدردانی از دوستانی که برای شما کامنت می نویسند.
و این درس ها پایانی ندارد.
شینا جان اولین بار که بابای مهربان ات اسم قشنگ ات رو در یکی از کامنت هایش گفت: چقدر برایم اسم شما قشنگ و دلنشین بود. و اولین بار بود که همچین اسمی رو میشنیدیم . تا اینکه چند روز پیش با خودم گفتم اصلا شینا یعنی چی؟ و چه معنی داره؟
وقتی معنی اسم شما را سرچ کردم خیلی برایم جالب و تحسین برانگیز بود
شینا یعنی :شنا و آب ورزی، شناوری، سعی و کوشش و جِد و جَهد، قدرتمند
شما الان شناگر ماهری هستی دختر پرتلاش و قدرتمندی هستی دقیقا مثل اسم ات. احسنت به پدر و مادر شما که همچین اسم برازنده ای برایت انتخاب کردند.
عزیزم شینا جان برایت از خدای مهربونی که تو قلب مهربون ات است میخوام که روز به روز موفق تر، شادتر، ثروتمند تر، سعادتمند تر و با خدای مهربون، رفیق تر بشی عزیزم.
(کلی ایموجی قلبی و بووووس فراوان)
سلام شینا عزیز
چقدر من ذوق کردم که شما هم تو سایت الهی ما هستید
امیدوارم که روز به روز پیشرفت متعالی داشته باشی
واقعا باید به پدر و مادرت تبریک گفت که فرشته نازنینی همچون تو دارند که در این سن هدایت خداوند شامل حالش شده
خوشا به حال شما و پدر مادرت
قطعا آینده درخشانی داری عزیزم
خیلی دوست داستنی، خلاق و جسور هستی
عشق برات
سلام شینای زیبا ومهربون.تبریک بهت میگم موفقیتها یی که کسب کردی.چقدر عالی که تمرین فروشندگی هم کردی وچهل تومن فروش داشتی .نوش جونت چایی که با پدرمادرعزیزت خوردی .قدر این لحظات قشنگ کودکیت رو بدون.حتی اگه تا صدسال هم عمرکنی خاطرات کودکی چیز دیگه ای هست مخصوصا اگه بهت خیلی خوش بگذره.که مطمئنا کنار پدر بزرگواری مثل پدرشما که اینقدر آگاه وعالی به قوانین عمل میکنه خیلی عالیه.من یه تشکر ویژه هم دارم از اقای زرگوشی با کامنتهای عالی که مینویسن
درود بر تو دختر بینظیر و قدرتمند که با این سن کم ولی اونقدر ظرفیت داشتی که این اگاهی هارو دریافت کنی و اونقدر توانمند هستی که به آنها عمل میکنی…
شینای عزیزم من شمارو و پدر و مادر بزرگوارتون رو از صمیم قلبم تحسین میکنم و باور دارم که شاهد اتفاقات خیلی خوبی برای شما خواهیم بود…
در ضمن من هم دوتا خواهر زاده گل دارم که در این مسیر همراه مامانشون هستن و خیلی حواسشون هست حتی چه برنامه کودکی ببینن و چه اهنگی گوش بدند..مثلا وقتی ی برنامه پخش میشه از مامانشون سوال میکنن این برنامه خوبه ما ببینیم ؟و اگر تایید شد می بینن..خدارو شکر برای وجود شما کودکان بینظیر و قدرتمند…
موفق باشی عزیز دلم
سلام به شینا جانم
از طرف همه خانواده خانکی بهت تبریک میگم عمو جانم
وای که عکست را میبینم کیف میکنم
آخه میدونی که منم مثل شما یه فرشته خوشگل و با نمک دارم و هر لحظه برای وجودش و بودنش در کنارم شکر میکنم
من برای این نتایج قشنگت بلند میشم و با عشق برات کف میزنم.
خیییییییییلی دوستت دارم عمو جانم.
روی ماهت را میبوسم.
به بابا و مامان عزیزت خیلی سلام برسون.
به نام ویاد الله مهربان
سلام به روی ماه شینای عزیز ودوست داشتنی
شینا جان چقدر از خواندن کامنتت لذت بردم وبرام پراز درس وآگاهی بود
احسنت به تو ،عزیزم چقدر تحسین برانگیزی که بر تعهدی که باخودت بستی استواری وهر هفته میای از موفقیت هات برا ما مینویسی
هزار آفرین بر تو که از الان داری علائقت را دنبال میکنی وبرای خودت ثروت میسازی
عزیزم مطمئنم نقاشی های شما وماهان جان بی نظیر است انشاالله که در آینده شاهد نقاشی های زیبایی از شما عزیزان در گالری های شهرهای مختلف باشیم چون ذهن خلاق وپویایی دارید
پاکی روحت وصداقت وجودت را در کلمه به کلمه کامنتت احساس کردم انگار که کنارم بودی برام با شیرین زبانی اتفاقات کل هفته رو تعریف میکردی
روی چون ماهت رو میبوسم
دوستت دارم
سلام شینای قشنگم
من ازت خیلی ممنون تر هستم که برامون از اتفاقات قشنگت نوشتی
چقدر خوشحال شدم که تونستی به زبان انگلیسی صحبت کنی با دوستت
بهت تبریک میگمدختر زیبا نفر 2شدن توی شنا رو
ماشالله به خلاقیت های تو دختر برای نقاشی های خفنت
من مطمعنم آینده ای فوقالعاده عالییی داری عزیزه دلم
خیلی خوشحال هستم که اینجا میبینمت و هرهفته میایی و رشد و پیشرفتهایی ک داشتی برامون مینویسی
انشالله هرروز موفقیت های بیشترت رو میخونم
سلامتی و خوشبختی و حال خوب نصیب قلب پراز عشق و کودکانه ات دختر خوشقلب
دوستت دارم
سلام شینای عزیزممم
میگم چقدر اسمامون شبیه همه نه؟؟:))))
حالا از این بگذریم من که با کامنتت غرق در لذت شدم
چقدر قشنگه میبینم توی خانوادمون (منظورم خانواده صمیمی سایت استاد عباسمنش هست) شما رو داریم با این سن و سال و اینقدر قشنگ یاد گرفتی که به دستاورد هات توجه کنی و اینقدر ذهنت خداروشکر پاک و بدون ترمز هست که میتونی بدون مقاومت تمرینش کنی این موضوع رو و چقدر چیزای خوبی در انتظارت هست که اگر توی این مسیر بمونی صد در صد بهشون میرسی
چقدر خوشحال شدم وقتی داشتم دستاورد هات رو میخوندم مخصوصا اونجا که گفتی من دستبنددرست کردم وفروختم خیلی حاللل کردم.
خیلی هدایتی من برخورد کردم با کامنتت و اصلا وسط یک فایلی بودم یک حسی بهم گفت صفحه ایی از سایت رو باز کنم،، همینطوری یکی یکی داشت قدم ها بهم گفته میشد که اخر سر رسیدم به کامنت شما شینا جان و دلم خواست بنویسم برات
حشابی خوشحال شدم و حسابی برام درس داشت
همچنین این رو بهم یادآور شد که دستاورد هام و اتفاقات خوبم رو همیشه مرور کنم و واقعا بدون مقاومت تمرین هارو با عشق انجام بدم بدون کمال گرایی،، نه از سر اجبار و تمرین انجام دادن بلکه برای اینکه لذت ببرم برای اینکه تفریح کنم برای اینکه عشق کنم با خودم و بشه جزوی از شخصیتم بینهایت ازت سپاسگزارم که مینویسی
حتما بیشتر و بیشتر بنویس تا لذت ببریم
دوستت دارم
خدانگهدارت:)
سلام و صد سلام به شینا خانم زرگوشی عزیز وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه خدا را شکر که به کامنتت هدایت شدم.
فکر میکنم اولین کامنتی که نوشتی و من متوجه آن نشده بودم و پاسخی که یکی از خالههای سایت برایت نوشته بود باعث شد که من متوجه وجود شما گوهر دردانه این سایت بهشتی گردم.
همان موقع کلی شاد و خوشحال شدم که دختر خانم دوست عزیز و برادر نازنینم آقا اسدالله زرگوشی برایمان کامنت نوشته و خواستم برایت پاسخی بنویسم که دقیقاً یادم نیست چه کاری پیش آمد و وقفه پیش آمده باعث گردید که من فراموشم شود.
و این ماند تا الان که خیلی هدایتی به دیدگاه شما رسیدم و دوباره کلی ذوق کردم و خداوند مهربان را شکر نمودم که به دیدگاه شما هدایت شدم این گونه میتوانم ضمن تقدیر و تشکر از شما بابت نوشتن تان تشویقتان نمایم که به نوشتن دیدگاههایت ادامه دهی و ماندن و جستجو و چرخیدن در این سایت الهی را جزو امور روزمره و همیشگی خودت قرار دهی،به یقین با این کار شما خیلی زودتر از ماها و حتی پدر و مادر عزیزت پلههای موفقیت و پیشرفت را طی خواهی کرد!!!
ورود شما نوگلان و غنچههای گلستان عباس منش دات کام باعث وزش نسیم پرطراوت بهاری به همه ما خواهد شد.
انشاالله خیلی زود فرزندان و همسرنازنین من هم همچون شما به قدر و قیمت این سایت الهی واقف و آگاه شوند و چون شما در این سایت بهشتی قدم بردارند!!!
از خداوند مهربان برای شما و خانواده گرانقدرت شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به خدای مهربان میسپارمتان خدانگهدار
سلام شینا عزیزم
دختر زیبا ، آفرین به تو ، آفرین که تو شنا نفر دوم شدى ، آفرین که تونستى مکالمه انگلیسى داشته باشى ، بخاطر این تلاش و پشتکارت بهت تبریک میگم دختر نازنین .
آفرین که اتفاقات زندگیت رو خلق میکنى مثل آمدن مهمان کوچولو به خونتون .
آفرین عزیزم که دارى با کارهایى که بلدى ثروت خلق میکنى .
تحسینت میکنم عزیزم ، میبوسمت.
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود بر استاد بزرگ آقای عباس منش و همراه و رفیق همیشگی خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که فرصتی شد تا من علیرضا فکور برای اولین بار بتونم در این سایت خدایی کامنت بنویسم
(الهی توکل و امید به خودت )
اول از همه بسیار بسیار سپاسگزارم از استاد عزیزم که واقعا با این سایت و آموزشها زندگی من و بسیاری از بچه های سایت رو تحت تاثیر گذاشتن و این بینهایت ارزشمنده و فقط از خدا میخام که هر روز بهتون عزت و عظمت عطا کنه
استاد یه جایی تو دوره دوازده قدم در مورد ناظر بودن بر افکارمون توضیح عالی دادن که چطور افکار منفی رو بشناسیم و نزاریم قدرت بگیرن ، حالا اگه نتونی این جور افکار رو کنترل کنی که به احساس خوب برسی مثال اون دستی میشه که رو آتیش گرفتی در هر صورت میسوزی حالا هر چقدر میتونی دلیل داشته باشی برای افکار منفی و احساس بد ، اگه افکار منفی رو بهشون قدرت بدیم و نتونیم ذهن و افکارش رو کنترل کنیم مطمئنن اتفاقات طوری رقم میخوره که درگیری بیشتر و احساس نا خوب بیشتر بهم میرسه
و طبق قوانینی که از استاد یاد گرفتیم احساس بد مساویست با اتفاقات بد
میخام اینو بگم که قوانین خداوند خیلی ساده ان ولی ذهن که جایگاه شیطانه بیکار نمیشینه و مدام کار خودشو میکنه ولی الله همیشه کلامه خودشو بالا میبره و این یه حال خوووب و یه احساس دلگرمی بهت میده که فقط خدا میدونه چقدر ارزشمنده
به نظرم ما بچه های که عضو سایت هستیم نباید افکار منفی به اون حد از کلفتی برسن
که کندنش کار سختی بشه
من این چند وقتی که شاگرد استاد بودم یاد گرفتم خدا رو هر لحظه کنارم ببینم و ازش هدایت و کمک بخوام ، به قول قرآن (هو معکم این ما کنتم )
از خوندن کامنتهای بچه های سایت که بقول استاد بی نهایت مفید و بینهایت ارزشمندن
از این انرژی بتونم بهتر بهره ببرم و زندگی بهتری رو خلق کنم
اتفاقاتی عالی برام رقم خورده که شبیه معجزه ان و یه اعتماد و یه باوری خیلی قشنگ رو حس کردم که خداوند قطعن راهنماییمون میکنه هممونو به مسیری پر از برکت و شادی و سلامتی هدایت خواهد کرد و این وعده ی خداونده ولیکن همیشه فراموش میشه و این فطرت انسانه که فراموش کنه
ولی ما بچه های عضو سایت باید آگاهانه این اتفاقات رو مدام تکرار و تکرار و تکرار کنیم
من با آشنا شدن با این سایت و آموزه های استاد و دوره ی عالی دوازده قدم عاشق قرآن شدم ، وقتی قرآن رو شروع کردم به خوندن هیچی ازش نفهمیدم ولی میخوندم ولی الن تا حدودی برام قابل درک شده و واقعن از استاد عباس منش تشکر ویژه دارم که طوری قرآن رو فهمیدن و فهموندن که من با قرآن همراه بشم و ازش کمک و هدایت بخام
ممنونم استاد
یه تشکر ویژه هم از بچه های سایت دارم که با کامنتاشون کمک خیلی زیادی میکنن که نزاریم افکار منفی رشد کنن و استفاده از آیه های قرآن خیلی کمک کننده اس تا بتونیم مسیر زندگیمون رو بهتر وعالیتر پیش ببریم و دنیا رو جایه بهتری برای زندگی کردن کنیم
خدا رو شکر، خدا رو صد هزار بار شکر که هدایت شدم به این مسیر و چقدر مسیر لذت بخش و زیبایی رو شروع کردیم
خدایا شکرت برای همیشه
در پناه خداوند بخشنده و مهربان باشین
خدانگهدار
سلام بر آقا علیرضا فکور دوست عزیز و همفرکانسیام.
وقت شما بخیر،امیدوارم حالتون عالی باشه.
ضمن تبریک بخاطرموفقیتتان در نوشتن کامنت در این سایت الهی،پبشنهاد میکنم که خود را موظف و متعهد به نوشتن نمایید
زیرا معجزه در نوشتن رخ خواهد داد.و اگر مستمر و متوالی نوشتنهایتان را ادامه دهید خیلی زود موفق به کسب مدارهای بالاتر در زندگی خواهید شد.
موفقیتهای پیدرپی در روزهای پیشرو برایتان خواستارم.
به خدای مهربان میسپارمت،خدانگهدار.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و خدا قوت دوست عزیزم مجید آقا حرفت خیلی ممنونم
وقتی که کامنت دوستان رو میخوندم که بچه ها به یه کامنت پاسخ دادن خیلی لذت میبردم
از محبتتون خیلی ممنونم و براتون بهترین حال رو از خدا میخام
ممنونم دوست عزیز
در پناه خدا باشی
سلام علیرضای عزیز ممنونم بخاطر کامنت زیبات و تبریک میگم که انقدر قشنگ فهمیدی و درک کردی قولنین رو ،واقعا قوانین ساده اس حال خوب=اتفاقات خوب ما بچه های سایت با روزی فقط یک فایل از فایلهای رایگان استاد میتونیم تو کل روز حالمون خوب باشه و هرروز سپاس گذاری هامونو بنویسیم و از خداوند هدایت بخایم و من ایمان خیلی قوی ای پیدا کردم واقعا به خداوند به هدایتاش و از وقتی فقط توکلم به خدا بوده همیشه تهش برام خوشحالی و حال سپاس گذاری بوده ،خدایا دوستت دارم و سپاس گذارم برای این که هدایتم کردی به این کامنت های زیبا️
بنام خداوند مهربان
سلام دوست عزیزم
ممنونم بخاطر کامنتتون و یادآوری عالی که کردین دقیقن با حرفتون موافقم توکل به خدا باعث میشه چقدر احساس خوبی رو تجربه کنیم که فک کنم فقط ما بچه های این سایت داریم پله پله و تکاملی از قدرت خداوند تو زندگیمون بهرهمند میشیم
امیدوارم حال دلت عالی باشه
سپاسگذارم از شما
در پناه الله مهربان باشی
به نام هدایت الله
با سلام خدمت علیرضای عزیز دوست توحیدی سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوب و پر انرژی که نوشتی چقدر از کامنتت درسها و مطلبهای خوبی رو یاد گرفتم و از اینکه تعهد نسبت به کارکرد خودت در روند پیشرفت موفقیت خودت هستی بسیار خوشحالم
امیدوارم لحظه لحظه زندگیت پر از معجزه و اتفاقات خوب برایت رقم بخورد به واسطه کارکرد و عملکردهایی که همیشه برای بهبود وضعیت شخصیت خودت داری به نتایج خوبی دست پیدا کنی
به خدای بزرگ میسپارمت در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله