https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-28 04:01:112023-12-06 04:28:00چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
723نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه دوستان حاضر در این مکان مقدس…
چند روزی رو به دلیل سفر نتونستم کامنت بذارم توی سایت. به همین خاطر احساس بدی داشتم اما الان که خداروشکر فرصت دوباره ای برای گذاشتن کامنت پیدا کردم می فهمم که فعالیت در یک فضای ایزوله مثل سایت استاد چقدر به کنترل ذهن و رشد باورهای درست کمک می کنه. و این میل به فعالیت در اینجا برای منی که زورم میومد دو خط کامنت بنویسم، نشون از پیشرفت در زمینه کار روی خودم داره. خداروشکر به خاطرش.
و باز هم این فایل که از اون دست فایل هاییه که به قول استاد باهاشون فال این لاو شدم! اصلا من این فایل ها رو یه فایل نمی بینم. «دلیل نتایج پایدار»، «درسهای زندگی از یک بازی»، «چگونه جلوی رشد افکار منفی را بگیریم؟» و تمام فایل های دانلودی استاد خودشون یک دوره ان! یه دوره کامل که هر کدومشون بخشی از ایرادات وجودی مارو برطرف می کنن.
امروز اتفاقی افتاد که باز حاکی از قوانین دقیق و بلاتغییر خداوند در جهان هستی بود. وقتی که سعی می کنی ذهنتو کنترل کنی و اجازه حرکت افکار منفی به ذهنت رو ندی، خداوند هدایتت می کنه که برات اتفاق بدی نیفته.
داستان از این قراره که من دیروز با جمعی از فامیل رفتم سینما. البته بگم دیشب! چون شب بود. یه فیلم طنز خیلی جالب دیدیم (هتل) و حسابی هم به هممون خوش گذشت. مادرخرج من بودم و همه هزینه هارو انجام دادم و قرار بر این بود که هرکس دونگ خودش رو واریز کنه به حساب من.
هر بار که میرفتیم سینما و من مادرخرج میشدم، بقیه دونگشونو خیلی سریع واریز می کردن. اما این بار این اتفاق نیفتاد. همین که دیدم بقیه بیخیالن و اصلا انگار نه انگار، شیطان کارشو شروع کرد. و شروع کرد به نجوا کردن که آره، تو نمی تونی حقتو بگیری و اعتماد به نفس نداری و ازین حرفا…
(اینو با تاکید موکد میگم که اصلا بحث مالیش مهم نبود برای من. چند صد هزار تومن چیه مگه؟! اونش مهم نبود. ولی این که حس کنم بقیه می تونن به عهدشون در مورد من وفادار نباشن و منم این عزت نفس رو نداشته باشم که بهشون بگم شما چرا دونگتونو پرداخت نمی کنین داشت اذیتم می کرد!)
خلاصه شیطان هم هی داشت در گوشم نجوا می کرد که: تو عزت نفس نداری! تو شجاعت اینکه بهشون بگی دونگتونو پرداخت کنین رو نداری! تو توحیدی عمل نمی کنی! شرک داری! و خلاصه از این حرفا…
آخرش تسلیم شدم گفتم باشه! گوشیو برداشتم و رفتم توی مسیج ها که بنویسم برای یک یکشون که چرا دونگتونو پرداخت نمی کنین یه حسی بهم گفت زنگ بزنن به یکی از اعضای خونوادم که دیشبم با ما بود و ماجرا رو بگم. و ببینم چی میگه. زنگ زدم و گفتم می خوام پیامک بدم و بگم که چرا دونگتونو پرداخت نمیکنین؟ بعد ایشون گفت نه! اصلا ارزش نداره! ولش کن. فقط درستو بگیر که دفعه بعد مادرخرج نباشی.
خلاصه من این حرف رو به عنوان یه هدایت دیدم و گفتم باشه! این کارو نمی کنم.
به 20 دقیقه نکشید که یکیشون زنگ زد و گفت حساب ما چقدر شد!!!
یعنی اگه اون پیامکارو می فرستادم به همشون برمیخورد و طبعا رابطه ما هم شکراب میشد. در واقع من عجله کرده بودم وگرنه اونا یادشون نرفته بود.
این شیطانه که همیشه سعی می کنه به شیوه های مختلف هرکس رو گول بزنه و من خداروبسیار سپاسگزارم که کمکم کرد و هدایتم کرد به مسیر درست تا تصمیم اشتباه نگیرم.
این اتفاق برای من خیلی جالب بود و گفتم که کامنت امشبمو بهش اختصاص بدم.
در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.
استاد جان درمورد سوالتون که چگونه افکار منفی کنترل می کنیم؟ از وقتی که در این خانواده دوستاشتنی و شما استاد عزیز صددرصد بهتر شدم ولی هنوز به طور کامل نمیتونم ولی خیلی الان که روی خودم کار می کنم آسون تر شده مثال هایی از کنترل ذهن دارم که خودم شگفت زده شدم از نتایج اونا
اولیش این هست که من برای کار پایانامه کارشناسی ارشد چند ماه باید میافتم آزمایشگاه و کار های ازمایشگاهی انجام میدادم و طبق قانون اگر ظرفی بشکنیم باید بریم عین همون رو بخریم و به مسئول اونجا تحویل بدیم بعد یکی از روز های آزمایشگاهی من ظرفی رو شکوندم بعد چند روز رفتم ظرف جدید خریدم آوردم خونه فردا صبح سوار ماشین شدم تا دانشگاه رفتم بعد جلوی دانشگاه که پیاده شدم برم داخل یه دفعه پلاستیک حاوی ظرف که دستم بود ناگهان خورد به دیوار شکست ناراحت شدم که این همه زحمت کشیدم رفتم خریدم حالا که نزدیک آزمایشگاه هستم این اتفاق افتاد خلاصه با ناراحتی رفتم آزمایشگاه مسئول هم اونجا بود پلاستیکی ظرف شکسته داخلش بود نشونش دادم و گفتم نگاه کنید من این همه زحمت کشیدم ظرف تهیه کردم سر بی احتیاطی همینجا شکست مسئول آزمایشگاه چیزی نگفت رفت منم ظرف شکسته انداختم بیرون و شروع به کار شدم نجواها میومدن که چرا بی دقتی کردی دسپاچلفتی هستی حالا دوباره باید بری.. در حین انجام آزمایش تو ذهنم درگیر بودم نذاشتم بیشتر بشه گفتم اشکال نداره خداراشکر اتفاق بدتری نیفتاد که جبران نشه دوباره میخری میاری چیزی نشده خدا بزرگه شاید این یه تضاد باشه خلاصه خودم اروم کردم گذشت تا ظهر که نزدیک اتمام کارم بود مسئول آزمایشگاه اومد گفت چون ظرف خریدی و اینجا شکست اشکالی نداره نیازی نیست دوباره بگیری خیلی شکه شدم همانجا الهام اومد نگاه کن تونستی خودت کنترل کنی و اروم باشی اینم پاداشش خیلی شکه شدم اینم یه نمونه کنترل نجوا بود که به راحتی نتیجه یه اتفاق به ظاهر بد یا تضاد تغییر داد
تقریبا دو سال نیم هست ک وارد سایت شدم و هر روز تمرین ستاره قطبی رو انجام میدادم هم صبح و هم شب و گاهی وقتها ظهر ها هم خواسته هامو مینوشتن و سپاسگذاری میکردم
الان تقریبا یک ماه 40 روزی میشه ک درگیر مسائل روزمره شدم و صبح ها ب محض بیدار شدن دیگ تمرین انجام نمیدم یا اگر انجام میدم فقط مینویسم فکر و ذهنم جای دیگست و شبها هم ک تقریبا تمرین انجام نمیدم اصلا
و تو این مدت درگیر افکار منفی و حرفها و رفتار های منفی شدم حتی بعداز یک سال ک اینستا گرام نداشتم اصلا ،دوباره شروع کردم وارد اینستا شدم و بیشتر وقتمو بجای اینکه از فایل های استفاده کنم میرفتم تو اینستا دور میزدم (لعنت بر اینستاگرام)
کم کم فروش و درآمد مغازه ک بعداز این مدت ک تقریبا 25 برابر رشد کرده بود ب سمت پایین سقوط کنه و خیلی اتفاق های دیگ هم افتاد و از نظر سلامتی هم ک رفتم تو در و دیوار
همین الانی ک این و مینویسم تقریبا 5 روزه ک گلوم درد میکنه و عفونت کرده و هر شب سرم و آنتی بیوتیک مصرف کردم تا بهتر شوم
واقعا زندگی خودمو تحت الشعاع قرار دادم
خیلی اشتباه کردم
حالا با دیدن این فایل ب خودم قول دادم ک دیگ وارد فضای مجازی نشم و سعی می کنم از پرورش افکار منفی جلوگیری کنم
دوستان واقعا اگر میخواین همیشه تو همه زمینه ها از نظر مالی و سلامتی و روابط و و و عالی باشین
وارد فضای مجازی نشین
هر دوره ایی کدارید تمرینها رو ب درستی و تمرکز بالا انجام بدید
بی نهایت از خداوند سپاسگذارمک من و با شما آشنا کرد
استاد خیلی درست وبجا دوباره برامون توضیح دادین وباز هم یادآوری کردید که مراقبه داشته باشیم برای کنترل ذهن وافکارمنفی که به محض اومدن حواسمون باشه با یاد آوری منطق ها وقانون جهان باعث حذف اونا بشیم چقدر خوب و روشن توضیح دادین که اگه از لحظه بوجود اومدن دقت نکنیم و از بین نبریم تبدیل به هیولا میشن و اونقدر شاخ وبرگ اضافه میزنن ورشد میکنن که قطور ومحکم میشن واز زندگی ساقط میکنن وحالا باید هزاران برابر زحمت بیشتر وصرف انرژی بیشتر بشه تا نابود بشن در حالی که ابتدا که نحیف و کوچیک هستن خیلی راحت تر میشه ریشه کنشون کرد پس نباید سرسری گرفته بشه
استاد ما بخاطر روزمرگی ها دچار فراموشی میشیم وازمسیر منحرف میشیم اما متشکرم ازشما و سپاسگزار خداوندم که دوباره تلنگری بهمون زده میشه و شما دوباره یادآور ما میشید خداروشکر
وتحسین میکنم شمارو که هم به فکر مریم بانوی عزیز بودین وهم به فکر کیفیت ضبط بهتر برای ما سپاسگزارم
وممنون از خانم شایسته عزیز که زحمت میکشن وپابه پای استاد درحال حرکت فیلم میگیرن
وسپاسگزار خداوندم بخاطر این مناظر زیبای پاییزی که برگهای زیبا ودوست داشتنی روی زمین ریختن وصدای خش خش اونها چه دلنوازه عالی بود
درود بر استاد ترین استاد و مریم بانوی همراه و همیشگی شون
سلام به همه دوستای هم فرکانسی در سایت
استاد همین اول فایل چقدر حواستون به عزیزدلتون هست که تو آفتاب اذیت نشن ، چقدر هرروز من رابطه احساسی عاطفی توحیدی شما رو تحسین و تایید میکنم
امروز دیگه گفتم من باید برای این فایل عالی کامنت بنویسم :
زدودن علف های هرز و چمن های ذهنی منفی و نجواها و گفتگوهای منفی ، از اول که ضعیف آن قطع کنیم ، تا باعث رشد و قوی تر شدن وگسترش و تغییر شخصیت مون و افکار همیشگی مون وباعثترس و بی ایمانی ونگرانی و اضطراب نشه .
استاد چقدر شما خوبید که همیشه با مثال به ما قوانین جهان هستی رو میگید با دلیل و منطق های واقعی ، با عملی نشون دادن علف ها و درختای هرز پارادایس .
افکار بد و منفی رو تو ریشه و نطفه باید خفی کنیم با تغییر نگاه و هنر زاویه دید مثبت به اتفاقات زندگی مون ، باورهای درست و احساسات مثبت با سپاسگزاری و توجه به زیبایی ها ، با الخیر و فی ماوقع دونستن شرایط و اتفاقات ، با دیدن داشته هامون و آرامش و راحتی با احساس ارزشمندی و لیاقت در مدار نعمت و فراوانی و ثروت قرار میگیریم و جهان هم به ما نشون میده …
این روزها خیلی دارم تمرین میکنم که در عمل اجرا کنم کنترل ذهن و توجه به زیبایی ها و اعراض از ناخواسته هارو ، میدونم خیلی زیاد نیاز به استمرار وپشتکار و تکرار وتکرار داره ، میدونم یه جاهایی از دستم در میره و فراموش میکنم .
الهی ، معبودم ، خالقم ، جان جانان ، پروردگار مهربان و توانمند ، تو را سپاسگزارم که اینجام و میتونم هرروز و هرروز روی بهبود شخصیتی و فردی ام و رفتار وگفتاروباورهام کار کنم ، در این مسیر الهی یاری ام کن که فقط و تنها خودت برام کافی هستی .
به لطف الله مهربان سعی کردم امروز کارهام رو طبق اولویت انجام بدم و چقدر راحت کارها پیش رفت
خدارو شکر که میتونم در این فضای فوقالعاده گوش بدم به سخنان کسی که وقتی اولین بار صداش رو شنیدم انگار خود خدا مستقیم داشت باهام صحبت میکرد و اون امیدواری و اون اشتیاق هر بار در من بیشتر شد و باعث شد از مسایلی عبور کنم که شاید اگر این اگاهی ها رو نداشتم
زیر بار اون مسایل کمر خم میکردم
ولی به لطف خدا هر بار قدرتمند تر شدم هر بار چالش های بیشتری رو حل کردم و این تازه اول راهه
خیلی خیلی جا دارم بیهتر بشم از هر لحاظی
همین امروز جای بودم که وقتی برگشتیم گفتم واقعا این جای من نبود
یا اگه بود باید واقعا خودم میبودم متکی به خودم و توانایی های که دارم متکی به باور های مثبت و خوبی که دارم و سراسر بشم از احساس شکر گذاری
خوب ی اموزشگاه اسب سواری عالی بود که توی ی جای بکر مشغول به فعالیت بودن دوستان
واین قدر این طبیعت زیبا و هوا توی دل یک پاییز فوقالعاده بهاری بود
اما برسم به موضوع این جلسه
همین که داشتم این فایل رو کامل با احساس خوب گوش میدادم ی مثال یادم افتاد از مثال اشغال ها رو زیر مبل نریز استاد
خوب من اگه اشغال ها رو زیر مبل بریزم طبیعیه که موجودات چندش اور بهشون نزدیک میشن
و هر بار این موجودات بیشتر و بیشتر میشن
افکار ما چه مثبت و چه منفی وقتی مدام تکرار بشن شروع میکنن به افکار مشابه رو جذب کردن
شروع میکنن به اتفاقات مشابه رو جذب کردن
مثال خودم رو میزنم واقعا از ی جایی به بعد از دستم در رفت کنترل ذهن و اونقدر این افکار قدرت گرفتن که واقعا به سختی میتونم الان جمعشون کنم و به لطف خدا دارم جمعشون میکنم
اما ی درسی برام داشت که خیلی مهمه
اینکه همیشه پیگیر افکار مثبت خودم باشم
مثلا من توی کار ساختمون بودم ی ساختمونی خداوند بهمون هدیه داد و ما هم با کنجکاوی و اینه من میتونم انجامش بدم شروع کردیم به ساختن
از ی جایی به بعد من دیدم پدرم داره هی سرزنش میکنه و این بهتر بود و اون بهتر بود و من دیگه واقعا رفتم
یعنی اگه من میومدم میگفتم مهم نیست این بابا که پدر من هست چی میگه مهم اینه که من تونستم این کار رو انجام بدم خدا میدونه چه باور های میتونستم بسازم و الان دارم میسازمشون
خوب من هم کسب و کارم رو به لطف الله یکتا مدیریت کردم هم اون کار با کیفیت بالا با سرعت عمل فوقاعاده انجام شد
و الان میگم بابا من که تونستم این کار رو بکنم چرا نیام روی باور ارزشمندی و توانایی خودم کار کنم و فارق از اینکه دیگران چی میگن و زندگی رویایی خودم رو بسازم
سلام و عرض ادب و احترام فراوان دارم خدمت شما استاد گرامی و بانو شایسته ی عزیز.
این سومین کامنت من در این جلسه ی بی نظیر هست. استاد بزرگوار به لطف هدایت پروردگار یکتا به دلیل تضادهایی که باهاشون مواجه میشم و تغییر مدارهام درهای جدیدی به سوی روشنایی و نور آگاهی به روی من باز میشه که میخوام در اینجا به یادگار بذارم.
استاد عزیز تازه که با شما آشنا شده بودم مصاحبه ی شما با جناب آقای عرشیانفر که در قسمت دانلودها هست رو بارها و بارها گوش دادم. به محض اینکه با تضادی مواجه میشدم سراغ اون چند فایل بی نظیرتون میرفتم و به طرز عجیبی حالم خوب میشد و طبق قانون الهی شرایط هم عوض میشد. تو اون فایل شما در مورد ترس حضرت ابراهیم از فرشتگان گفتید و اشاره کردید که یعنی حضرت ابراهیم هم مبری از خطا نبوده و ترسیده. من اونجا خیلی تعجب کردم و با خودم گفتم خوب مگه ترسیدن مشکلی داره و اینکه پیامبر خدا بترسه چه ربطی به ایمانش داره؟
اما حالا بعد از ماه ها کار کردن روی فایل ها و متعهد کردن خودم به عمل کردن به آموزه ها و برخورد با تضادها و به عبارت کلی تر هدایت پروردگار یکتا خیلی عالی با نجواهای ذهن،صدای شیطان و صدای ایمان در ذهنم آشنا شدم.
حالا مدام بدون اینکه خیلی انرژی بذارم مغزم این ها رو آنالیز میکنه و از هم تفکیک میکنه و قلبم بر نجواها غلبه میکنه. من تازه دارم معنای ژرف آیاتی رو که از نوجوانی باهاشون مانوس شده بودم رو درک میکنم. مفهوم واقعیه الا بذکر الله تطمئن القلوب رو میفهمم. الان هر لحظه که احساس ترس در مورد هر موضوعی بکنم صدای ایمان رو که صدای زیبای الله هست رو در وجودم بلند میکنم و ذهنم رو خاموش میکنم. و چه قدر از درون احساس شعف میکنم. من هر روز و هر لحظه دارم جهاد میکنم در مسیر رسیدن به الله و نعمت ها.
هر صدایی که بخواد من رو ضعیف کنه احساس بیماری و شکست و ترس و اضطراب به من بده رو سریعا خاموش میکنم.
من تمام نعمات خداوند رو دوست دارم ولی با این نعمت کنترل ذهن و حال خوب بیشتر از هر نعمتی در جهان حال میکنم و احساس آزادی و رهایی و شعف میکنم.
برای خودم، شما و بانو و تمام عزیزانم و دوستان سایت زیبایی و آزادی و عشق رو آرزو میکنم.
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
چقدر این احساسی که توی کامنتتون بهم انتقال داده شد زیبا و الهی بود.. خصوصا اونجا که گفتید حیف وصد حیف که عمر کوتاه را زندگی نکنیم بابت حرف مردم ،، چقدر خوشبختم که اتفاقات زیبای زندگیم را میبینم و شما چقدر احساس شکرگزاری از کلامتون بهم انتقال داده شد،،،
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
سلام به شما دوستان گرامی
وقتی میفهمم افکار منفی چقدر با بزرگ شدنشون میتونه ضربه بزنه
چرا دوباره میرم سمتشان
مگه نگفتم به خودم این
دفعه آخره که افکار منفی
دور میکنم..
نشستم فکر کردم
دیدم یک چیز که باعث میشه
همه آدمها با این که میدونن
افکاررمنفی نباید زیاد بشه
ولی ناخودآگاه میرون سمتش
بدون اینکه بخواهند فقط صرفا
از روی عادت و رسیدم
به این جواب مهم خیلی مهم
……..
………
………
………
فراموش
فراموش
فراموش کردن آره به راحتی
من فراموش میکنم
بعد به خودم گفتم طبق گفته
استاد همانطور که یک نفر
برای یادگیری زبان یا مهارت
باید زمان بزاره
پس درمان فراموش نکردن هم
فقط تمرین تمرین تمرین
تمرکز تمرکز تمرکز
اگر بخواهم تاریکی برود باید
روشنی بیاید فقط
خودمو ببندم از صبح تا شب
حتی سر کار هم میروم فایل ها
رو گوش کنم
من فایل های رایگان استاد
رو ذخیره کردم داخله بله
پشت فرمان از صبح میزارم
تا شب شبها موفع خواب کامنت بچه ها رو میخونم صبح ها بیدار میشم کامنت رو میخونم
بعضی وقتها جواب میدم
توی عقل کل هم گاهی جواب
میدم آنقدر این کار تازه شروع کردم
که بتونم فایل های عزت نفس که میدونم مشکل دارم اول بخرم تا به بیرون برسم البته هر لحظه در خواست دارم
میخام اجازه ندهم به افکار منفی
همانطور سیگارم رو ترک کردم
دیگه افکار منفی هم اجازه نمیدم
به لطف خدا و تلاش خودم
و صحبت های شما دوستان
و استاد گرانقدرم و زحمت های خانوم شایسته گرامی
از همتون سپاس گذارم
ممنونم
واقعا از ته دل شکر میکنم خدا رو
واقعا از ته دلم ممنونم از همه شما
و خدایی که در این نزدیکی است…
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه دوستان حاضر در این مکان مقدس…
چند روزی رو به دلیل سفر نتونستم کامنت بذارم توی سایت. به همین خاطر احساس بدی داشتم اما الان که خداروشکر فرصت دوباره ای برای گذاشتن کامنت پیدا کردم می فهمم که فعالیت در یک فضای ایزوله مثل سایت استاد چقدر به کنترل ذهن و رشد باورهای درست کمک می کنه. و این میل به فعالیت در اینجا برای منی که زورم میومد دو خط کامنت بنویسم، نشون از پیشرفت در زمینه کار روی خودم داره. خداروشکر به خاطرش.
و باز هم این فایل که از اون دست فایل هاییه که به قول استاد باهاشون فال این لاو شدم! اصلا من این فایل ها رو یه فایل نمی بینم. «دلیل نتایج پایدار»، «درسهای زندگی از یک بازی»، «چگونه جلوی رشد افکار منفی را بگیریم؟» و تمام فایل های دانلودی استاد خودشون یک دوره ان! یه دوره کامل که هر کدومشون بخشی از ایرادات وجودی مارو برطرف می کنن.
امروز اتفاقی افتاد که باز حاکی از قوانین دقیق و بلاتغییر خداوند در جهان هستی بود. وقتی که سعی می کنی ذهنتو کنترل کنی و اجازه حرکت افکار منفی به ذهنت رو ندی، خداوند هدایتت می کنه که برات اتفاق بدی نیفته.
داستان از این قراره که من دیروز با جمعی از فامیل رفتم سینما. البته بگم دیشب! چون شب بود. یه فیلم طنز خیلی جالب دیدیم (هتل) و حسابی هم به هممون خوش گذشت. مادرخرج من بودم و همه هزینه هارو انجام دادم و قرار بر این بود که هرکس دونگ خودش رو واریز کنه به حساب من.
هر بار که میرفتیم سینما و من مادرخرج میشدم، بقیه دونگشونو خیلی سریع واریز می کردن. اما این بار این اتفاق نیفتاد. همین که دیدم بقیه بیخیالن و اصلا انگار نه انگار، شیطان کارشو شروع کرد. و شروع کرد به نجوا کردن که آره، تو نمی تونی حقتو بگیری و اعتماد به نفس نداری و ازین حرفا…
(اینو با تاکید موکد میگم که اصلا بحث مالیش مهم نبود برای من. چند صد هزار تومن چیه مگه؟! اونش مهم نبود. ولی این که حس کنم بقیه می تونن به عهدشون در مورد من وفادار نباشن و منم این عزت نفس رو نداشته باشم که بهشون بگم شما چرا دونگتونو پرداخت نمی کنین داشت اذیتم می کرد!)
خلاصه شیطان هم هی داشت در گوشم نجوا می کرد که: تو عزت نفس نداری! تو شجاعت اینکه بهشون بگی دونگتونو پرداخت کنین رو نداری! تو توحیدی عمل نمی کنی! شرک داری! و خلاصه از این حرفا…
آخرش تسلیم شدم گفتم باشه! گوشیو برداشتم و رفتم توی مسیج ها که بنویسم برای یک یکشون که چرا دونگتونو پرداخت نمی کنین یه حسی بهم گفت زنگ بزنن به یکی از اعضای خونوادم که دیشبم با ما بود و ماجرا رو بگم. و ببینم چی میگه. زنگ زدم و گفتم می خوام پیامک بدم و بگم که چرا دونگتونو پرداخت نمیکنین؟ بعد ایشون گفت نه! اصلا ارزش نداره! ولش کن. فقط درستو بگیر که دفعه بعد مادرخرج نباشی.
خلاصه من این حرف رو به عنوان یه هدایت دیدم و گفتم باشه! این کارو نمی کنم.
به 20 دقیقه نکشید که یکیشون زنگ زد و گفت حساب ما چقدر شد!!!
یعنی اگه اون پیامکارو می فرستادم به همشون برمیخورد و طبعا رابطه ما هم شکراب میشد. در واقع من عجله کرده بودم وگرنه اونا یادشون نرفته بود.
این شیطانه که همیشه سعی می کنه به شیوه های مختلف هرکس رو گول بزنه و من خداروبسیار سپاسگزارم که کمکم کرد و هدایتم کرد به مسیر درست تا تصمیم اشتباه نگیرم.
این اتفاق برای من خیلی جالب بود و گفتم که کامنت امشبمو بهش اختصاص بدم.
در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.
خدانگهدار
1402/09/22
21:47
به نام خداوند خوبی ها و نعمت و شادی
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و دوستان گرامی
استاد جان درمورد سوالتون که چگونه افکار منفی کنترل می کنیم؟ از وقتی که در این خانواده دوستاشتنی و شما استاد عزیز صددرصد بهتر شدم ولی هنوز به طور کامل نمیتونم ولی خیلی الان که روی خودم کار می کنم آسون تر شده مثال هایی از کنترل ذهن دارم که خودم شگفت زده شدم از نتایج اونا
اولیش این هست که من برای کار پایانامه کارشناسی ارشد چند ماه باید میافتم آزمایشگاه و کار های ازمایشگاهی انجام میدادم و طبق قانون اگر ظرفی بشکنیم باید بریم عین همون رو بخریم و به مسئول اونجا تحویل بدیم بعد یکی از روز های آزمایشگاهی من ظرفی رو شکوندم بعد چند روز رفتم ظرف جدید خریدم آوردم خونه فردا صبح سوار ماشین شدم تا دانشگاه رفتم بعد جلوی دانشگاه که پیاده شدم برم داخل یه دفعه پلاستیک حاوی ظرف که دستم بود ناگهان خورد به دیوار شکست ناراحت شدم که این همه زحمت کشیدم رفتم خریدم حالا که نزدیک آزمایشگاه هستم این اتفاق افتاد خلاصه با ناراحتی رفتم آزمایشگاه مسئول هم اونجا بود پلاستیکی ظرف شکسته داخلش بود نشونش دادم و گفتم نگاه کنید من این همه زحمت کشیدم ظرف تهیه کردم سر بی احتیاطی همینجا شکست مسئول آزمایشگاه چیزی نگفت رفت منم ظرف شکسته انداختم بیرون و شروع به کار شدم نجواها میومدن که چرا بی دقتی کردی دسپاچلفتی هستی حالا دوباره باید بری.. در حین انجام آزمایش تو ذهنم درگیر بودم نذاشتم بیشتر بشه گفتم اشکال نداره خداراشکر اتفاق بدتری نیفتاد که جبران نشه دوباره میخری میاری چیزی نشده خدا بزرگه شاید این یه تضاد باشه خلاصه خودم اروم کردم گذشت تا ظهر که نزدیک اتمام کارم بود مسئول آزمایشگاه اومد گفت چون ظرف خریدی و اینجا شکست اشکالی نداره نیازی نیست دوباره بگیری خیلی شکه شدم همانجا الهام اومد نگاه کن تونستی خودت کنترل کنی و اروم باشی اینم پاداشش خیلی شکه شدم اینم یه نمونه کنترل نجوا بود که به راحتی نتیجه یه اتفاق به ظاهر بد یا تضاد تغییر داد
به امید روزهای همیشه پر از شادی و سلامتی *
به نام الله مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
و تمام دوستان هم فرکانسی
تقریبا دو سال نیم هست ک وارد سایت شدم و هر روز تمرین ستاره قطبی رو انجام میدادم هم صبح و هم شب و گاهی وقتها ظهر ها هم خواسته هامو مینوشتن و سپاسگذاری میکردم
الان تقریبا یک ماه 40 روزی میشه ک درگیر مسائل روزمره شدم و صبح ها ب محض بیدار شدن دیگ تمرین انجام نمیدم یا اگر انجام میدم فقط مینویسم فکر و ذهنم جای دیگست و شبها هم ک تقریبا تمرین انجام نمیدم اصلا
و تو این مدت درگیر افکار منفی و حرفها و رفتار های منفی شدم حتی بعداز یک سال ک اینستا گرام نداشتم اصلا ،دوباره شروع کردم وارد اینستا شدم و بیشتر وقتمو بجای اینکه از فایل های استفاده کنم میرفتم تو اینستا دور میزدم (لعنت بر اینستاگرام)
کم کم فروش و درآمد مغازه ک بعداز این مدت ک تقریبا 25 برابر رشد کرده بود ب سمت پایین سقوط کنه و خیلی اتفاق های دیگ هم افتاد و از نظر سلامتی هم ک رفتم تو در و دیوار
همین الانی ک این و مینویسم تقریبا 5 روزه ک گلوم درد میکنه و عفونت کرده و هر شب سرم و آنتی بیوتیک مصرف کردم تا بهتر شوم
واقعا زندگی خودمو تحت الشعاع قرار دادم
خیلی اشتباه کردم
حالا با دیدن این فایل ب خودم قول دادم ک دیگ وارد فضای مجازی نشم و سعی می کنم از پرورش افکار منفی جلوگیری کنم
دوستان واقعا اگر میخواین همیشه تو همه زمینه ها از نظر مالی و سلامتی و روابط و و و عالی باشین
وارد فضای مجازی نشین
هر دوره ایی کدارید تمرینها رو ب درستی و تمرکز بالا انجام بدید
بی نهایت از خداوند سپاسگذارمک من و با شما آشنا کرد
استاد از شما و خانم شایسته هم سپاسگذار هستم
بنام خدای مهربان
وسلام به استاد عزیز ومهربان وبانو جان عزیزومهربان
استاد خیلی درست وبجا دوباره برامون توضیح دادین وباز هم یادآوری کردید که مراقبه داشته باشیم برای کنترل ذهن وافکارمنفی که به محض اومدن حواسمون باشه با یاد آوری منطق ها وقانون جهان باعث حذف اونا بشیم چقدر خوب و روشن توضیح دادین که اگه از لحظه بوجود اومدن دقت نکنیم و از بین نبریم تبدیل به هیولا میشن و اونقدر شاخ وبرگ اضافه میزنن ورشد میکنن که قطور ومحکم میشن واز زندگی ساقط میکنن وحالا باید هزاران برابر زحمت بیشتر وصرف انرژی بیشتر بشه تا نابود بشن در حالی که ابتدا که نحیف و کوچیک هستن خیلی راحت تر میشه ریشه کنشون کرد پس نباید سرسری گرفته بشه
استاد ما بخاطر روزمرگی ها دچار فراموشی میشیم وازمسیر منحرف میشیم اما متشکرم ازشما و سپاسگزار خداوندم که دوباره تلنگری بهمون زده میشه و شما دوباره یادآور ما میشید خداروشکر
وتحسین میکنم شمارو که هم به فکر مریم بانوی عزیز بودین وهم به فکر کیفیت ضبط بهتر برای ما سپاسگزارم
وممنون از خانم شایسته عزیز که زحمت میکشن وپابه پای استاد درحال حرکت فیلم میگیرن
وسپاسگزار خداوندم بخاطر این مناظر زیبای پاییزی که برگهای زیبا ودوست داشتنی روی زمین ریختن وصدای خش خش اونها چه دلنوازه عالی بود
بنام مهربان الله هدایتگر و اجابتگر
درود بر استاد ترین استاد و مریم بانوی همراه و همیشگی شون
سلام به همه دوستای هم فرکانسی در سایت
استاد همین اول فایل چقدر حواستون به عزیزدلتون هست که تو آفتاب اذیت نشن ، چقدر هرروز من رابطه احساسی عاطفی توحیدی شما رو تحسین و تایید میکنم
امروز دیگه گفتم من باید برای این فایل عالی کامنت بنویسم :
زدودن علف های هرز و چمن های ذهنی منفی و نجواها و گفتگوهای منفی ، از اول که ضعیف آن قطع کنیم ، تا باعث رشد و قوی تر شدن وگسترش و تغییر شخصیت مون و افکار همیشگی مون وباعثترس و بی ایمانی ونگرانی و اضطراب نشه .
استاد چقدر شما خوبید که همیشه با مثال به ما قوانین جهان هستی رو میگید با دلیل و منطق های واقعی ، با عملی نشون دادن علف ها و درختای هرز پارادایس .
افکار بد و منفی رو تو ریشه و نطفه باید خفی کنیم با تغییر نگاه و هنر زاویه دید مثبت به اتفاقات زندگی مون ، باورهای درست و احساسات مثبت با سپاسگزاری و توجه به زیبایی ها ، با الخیر و فی ماوقع دونستن شرایط و اتفاقات ، با دیدن داشته هامون و آرامش و راحتی با احساس ارزشمندی و لیاقت در مدار نعمت و فراوانی و ثروت قرار میگیریم و جهان هم به ما نشون میده …
این روزها خیلی دارم تمرین میکنم که در عمل اجرا کنم کنترل ذهن و توجه به زیبایی ها و اعراض از ناخواسته هارو ، میدونم خیلی زیاد نیاز به استمرار وپشتکار و تکرار وتکرار داره ، میدونم یه جاهایی از دستم در میره و فراموش میکنم .
الهی ، معبودم ، خالقم ، جان جانان ، پروردگار مهربان و توانمند ، تو را سپاسگزارم که اینجام و میتونم هرروز و هرروز روی بهبود شخصیتی و فردی ام و رفتار وگفتاروباورهام کار کنم ، در این مسیر الهی یاری ام کن که فقط و تنها خودت برام کافی هستی .
به نام الله یکتا
سلام استاد عزیزم
خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت روز خوبی که داشتم
به لطف الله مهربان سعی کردم امروز کارهام رو طبق اولویت انجام بدم و چقدر راحت کارها پیش رفت
خدارو شکر که میتونم در این فضای فوقالعاده گوش بدم به سخنان کسی که وقتی اولین بار صداش رو شنیدم انگار خود خدا مستقیم داشت باهام صحبت میکرد و اون امیدواری و اون اشتیاق هر بار در من بیشتر شد و باعث شد از مسایلی عبور کنم که شاید اگر این اگاهی ها رو نداشتم
زیر بار اون مسایل کمر خم میکردم
ولی به لطف خدا هر بار قدرتمند تر شدم هر بار چالش های بیشتری رو حل کردم و این تازه اول راهه
خیلی خیلی جا دارم بیهتر بشم از هر لحاظی
همین امروز جای بودم که وقتی برگشتیم گفتم واقعا این جای من نبود
یا اگه بود باید واقعا خودم میبودم متکی به خودم و توانایی های که دارم متکی به باور های مثبت و خوبی که دارم و سراسر بشم از احساس شکر گذاری
خوب ی اموزشگاه اسب سواری عالی بود که توی ی جای بکر مشغول به فعالیت بودن دوستان
واین قدر این طبیعت زیبا و هوا توی دل یک پاییز فوقالعاده بهاری بود
اما برسم به موضوع این جلسه
همین که داشتم این فایل رو کامل با احساس خوب گوش میدادم ی مثال یادم افتاد از مثال اشغال ها رو زیر مبل نریز استاد
خوب من اگه اشغال ها رو زیر مبل بریزم طبیعیه که موجودات چندش اور بهشون نزدیک میشن
و هر بار این موجودات بیشتر و بیشتر میشن
افکار ما چه مثبت و چه منفی وقتی مدام تکرار بشن شروع میکنن به افکار مشابه رو جذب کردن
شروع میکنن به اتفاقات مشابه رو جذب کردن
مثال خودم رو میزنم واقعا از ی جایی به بعد از دستم در رفت کنترل ذهن و اونقدر این افکار قدرت گرفتن که واقعا به سختی میتونم الان جمعشون کنم و به لطف خدا دارم جمعشون میکنم
اما ی درسی برام داشت که خیلی مهمه
اینکه همیشه پیگیر افکار مثبت خودم باشم
مثلا من توی کار ساختمون بودم ی ساختمونی خداوند بهمون هدیه داد و ما هم با کنجکاوی و اینه من میتونم انجامش بدم شروع کردیم به ساختن
از ی جایی به بعد من دیدم پدرم داره هی سرزنش میکنه و این بهتر بود و اون بهتر بود و من دیگه واقعا رفتم
یعنی اگه من میومدم میگفتم مهم نیست این بابا که پدر من هست چی میگه مهم اینه که من تونستم این کار رو انجام بدم خدا میدونه چه باور های میتونستم بسازم و الان دارم میسازمشون
خوب من هم کسب و کارم رو به لطف الله یکتا مدیریت کردم هم اون کار با کیفیت بالا با سرعت عمل فوقاعاده انجام شد
و الان میگم بابا من که تونستم این کار رو بکنم چرا نیام روی باور ارزشمندی و توانایی خودم کار کنم و فارق از اینکه دیگران چی میگن و زندگی رویایی خودم رو بسازم
خوب خدارو شکر داره یسری کارها راحت میشه
شکرگذاری میکنم و این کار خیلی ارومم میکنه
سلام و عرض ادب و احترام فراوان دارم خدمت شما استاد گرامی و بانو شایسته ی عزیز.
این سومین کامنت من در این جلسه ی بی نظیر هست. استاد بزرگوار به لطف هدایت پروردگار یکتا به دلیل تضادهایی که باهاشون مواجه میشم و تغییر مدارهام درهای جدیدی به سوی روشنایی و نور آگاهی به روی من باز میشه که میخوام در اینجا به یادگار بذارم.
استاد عزیز تازه که با شما آشنا شده بودم مصاحبه ی شما با جناب آقای عرشیانفر که در قسمت دانلودها هست رو بارها و بارها گوش دادم. به محض اینکه با تضادی مواجه میشدم سراغ اون چند فایل بی نظیرتون میرفتم و به طرز عجیبی حالم خوب میشد و طبق قانون الهی شرایط هم عوض میشد. تو اون فایل شما در مورد ترس حضرت ابراهیم از فرشتگان گفتید و اشاره کردید که یعنی حضرت ابراهیم هم مبری از خطا نبوده و ترسیده. من اونجا خیلی تعجب کردم و با خودم گفتم خوب مگه ترسیدن مشکلی داره و اینکه پیامبر خدا بترسه چه ربطی به ایمانش داره؟
اما حالا بعد از ماه ها کار کردن روی فایل ها و متعهد کردن خودم به عمل کردن به آموزه ها و برخورد با تضادها و به عبارت کلی تر هدایت پروردگار یکتا خیلی عالی با نجواهای ذهن،صدای شیطان و صدای ایمان در ذهنم آشنا شدم.
حالا مدام بدون اینکه خیلی انرژی بذارم مغزم این ها رو آنالیز میکنه و از هم تفکیک میکنه و قلبم بر نجواها غلبه میکنه. من تازه دارم معنای ژرف آیاتی رو که از نوجوانی باهاشون مانوس شده بودم رو درک میکنم. مفهوم واقعیه الا بذکر الله تطمئن القلوب رو میفهمم. الان هر لحظه که احساس ترس در مورد هر موضوعی بکنم صدای ایمان رو که صدای زیبای الله هست رو در وجودم بلند میکنم و ذهنم رو خاموش میکنم. و چه قدر از درون احساس شعف میکنم. من هر روز و هر لحظه دارم جهاد میکنم در مسیر رسیدن به الله و نعمت ها.
هر صدایی که بخواد من رو ضعیف کنه احساس بیماری و شکست و ترس و اضطراب به من بده رو سریعا خاموش میکنم.
من تمام نعمات خداوند رو دوست دارم ولی با این نعمت کنترل ذهن و حال خوب بیشتر از هر نعمتی در جهان حال میکنم و احساس آزادی و رهایی و شعف میکنم.
برای خودم، شما و بانو و تمام عزیزانم و دوستان سایت زیبایی و آزادی و عشق رو آرزو میکنم.
سلااااام سلااااام به همه دوستای عزیزم
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
آمین
دوستون دارم مریم جان و استاد عزیزم
سلام ریحانه خانوم
چقدر این احساسی که توی کامنتتون بهم انتقال داده شد زیبا و الهی بود.. خصوصا اونجا که گفتید حیف وصد حیف که عمر کوتاه را زندگی نکنیم بابت حرف مردم ،، چقدر خوشبختم که اتفاقات زیبای زندگیم را میبینم و شما چقدر احساس شکرگزاری از کلامتون بهم انتقال داده شد،،،
خدایاشکرگزارم بابت این سایت الهی
سلااااام سلااااام به همه دوستای عزیزم
امیدوارم شب و روزتون پر از آرامش و قلبتون پر از عشق به خدای مهربونم باشه
عنوان فایل اینکه چجوری از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم
اول از همه خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه در مداری هستم که از خیلی از افراد جامعه یک پله بالاتر هستم چرا که کمی از پاشنه های آشیلم رو می شناسم و می دونم که فکر منفی و نجوای شیطان نرمال نیست و نباید بهش عادت کنیم و بگیم خوب یه روز درآمدم کم بشه عادیه چون تو ایران دارم زندگی میکنم یا چند روز یک بار رابطم خراب بشه عادیه چون یک مثل اشتباهی هست از قدیم که میگن دعوا شیرینی رابطه هست!!!اصلا دلم میخواد کسی که این حرف رو زد می دیدمش و رابطش رو از نزدیک میدیدم چرا باید فکر کنیم که ناراحتی بین 2 تا ادم باید عادی باشه چون شیرینه؟؟واقعا شیرینه؟؟چرا خوشی همیشگی تو رابطه نباید شیرین باشه؟؟
میخوام بگم خیلی از ادما حتی نمیدونن که این افکار منفیه و باید جلوش رو بگیرند؟شکرگزاری من بخاطر اینکه حداقل از خیلیاشون جلوتر هستیم چون میدونیم اینا نباید باشه.داشتن پول خوب با ازادی زمانی باید عادی باشه داشتن رابطه عاشقانه خوب باید عادی باشه داشتن سلامتی باید عادی باشه.حیف و صد حیف که این عمر کوتاه رو سعی نکنیم که زندگی کنیم و فقط زنده بمونیم.بهترین کار هم همین شکر گزاری هست که هر روز همین که چشممون رو میتونیم باز کنیم یعنی چشم سالم داریم می تونیم نعمتای زندگی رو ببینیم می تونیم یه روز دیگه خوشحال باشیم تو این دنیا فرصت داریم برای زندگی کردن برای بودن با عزیزانمون.
آرزو میکنم از ته ته قلبم که شاکر باشم شاکر باشیم و شاکر بمونیم تا روز به روز نعمت هایی بیشتری به عنوان جایزه از طرف معبود یکتا بهمون داده بشه.
آمین
دوستون دارم مریم جام و استاد عزیزم