ماموریت این برنامه
ماموریت بعدی آموزه های دوره عزت نفس، ترمیم بخشی درونی تر از عزت نفس است که «احساس لیاقت» نام دارد. در طی آموزشهای این دوره، هرچه «مفهوم احساس لیاقت» را بیشتر درک میکنی، معمای شکستهایی پی در پی درباره تلاش کردن ها اما به نتیجه نرسیدن ها برایت حل می شود؛
- جواب این سوال همیشگی زندگی را می فهمی که "چرا با وجود این همه تلاش، به نتیجه مد نظر نرسیده ای؟!"
- میفهمی چرا از دیگران بُت ساخته بودی یا خود را لایق رابطه نزدیک با آنها نمی دانستی؛
- پی میبری چرا «قدرت نه گفتن» به خواستههای نامعقول آدمها در روابطات را نداشتی؛
- میفهمی که، چرا قدرت تصمیمگیری نداری یا اگر هم تصمیم بگیری، خبری از اجرای آن تصمیمات نیست؛
- میفهمی چرا امروز با جدّیت تصمیم میگیری اما فردا به روند عادت های قبلی برمی گردی و دیگر خبری از آنهمه تعهد نیست؛
می فهمی چرا امروز پر از انگیزه می شوی اما فردا خبری از آنهمه اشتیاق سوزان نیست؛ - درک میکنی که چرا زندگیات در چرخهای از تصمیمات به تعویق افتاده و قدمهای برنداشته میگذرد؛
- میفهمی چرا جرات شروع هیچ کاری را نداری؛
- میفهمی ماجرای احساس ناتوانی در حل مسائلت از کجا آب می خورد؛
- میفهمی چرا حرف مردم تا این حدّ برایت مهم است و برای هر قدمی، منتظر تایید دیگران هستی؛
- میفهمی تحمل آن همه رنج و صرف آن همه هزینه برای پوشیدن لباس یا آرایشهای عجیب و غریب، جراحی های زیبایی خطرناک، فقط و فقط از کمبود عزت نفس آب میخورده است؛
در طی کار کردن با آموزه های این دوره، ضعف های شخصیتی تخریب کننده، یکی پس از دیگری هویدا می شود. خصوصاً ضعف هایی که ریشه آنها "شرک" است. ضعف هایی که موجب می شود فرد آنقدر عزت نفس خود را از دست داده است که حتی خود را لایق دریافت الهامات و هدایت های خداوند نمی داند.
کمبود عزت نفس، عینکی از «احساس بی ارزشی» بر چشم فرد می زند، تا به راحتی ارزشهایش را نادیده بگیرد. این باور محدود کننده، مثل یک دشمن همیشگی در گوشهی ذهن به انتظار نشسته تا به محض کوچکترین خطا یا اشتباه، چنان خودتخریبیای را شروع می کند که فرد اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می دهد، به معنای واقعی کلمه فلج می شود و جرات قدم برداشتن برای خواسته هایش را ندارد.
به همین دلیل است که افراد زیادی حتی با وجود ذهنیت خلاق، ایدههای کارآمد و توانمندیهایی مثال زدنی، آنقدر خود را دست کم می گیرند و توانمندیهای خود را ناچیز و بی اهمیت میپندارد که جسارتی برای ابراز ایده ها یا ارائه خدماتشان ندارند. سپس وقتی دیگرانی را می بینید که با اجرای همان ایده هایی که او ناکارآمد میدانست، موفقیت و ثروت زیادی ساختهاند، باز هم دلیل تفاوت در نتایج را، "عدم عزت نفس" نمی دانند بلکه به دنبال دلیل تفاوت نتایج در عواملی بیرونی مثل شانس و پارتی و ... میگردتد و به همین شکل در جاده گمراهی، پیش می روند. حجم وسیعی از کارآفرینان مستعد، در گرداب "کمبود عزت نفس"، گرفتار هستند و تنها راه آنها برای بیرون آمدن از این گرداب، ساختن دوباره عزت نفس است.
«پرورش عزت نفس»، کلید قرار گرفتن در مسیر صحیح و پیوستن به جریان همیشگی هدایت به سمت خواستههاست. عزت نفس، همچون سرباز لایقی است که در شرایط حساسِ مواجه شدن با ناخواستهها، هرگز به خودتخریبی های ذهن اجازه دخالت نمی دهد و همواره قلب را فعال و راهنمای راه نگه می دارد.
- خیلی فرق میکند که قبل از ساختن عزت نفسا، تقاضای رابطهای عاشقانه با فرد مورد علاقهات را داشتی باشی یا بعد از آن؛
- خیلی فرق میکند که، با عزت نفس اقدام به درخواست ترفیع شغل یا افزایش حقوق نمایی یا بدون عزت نفس؛
- خیلی فرق میکند، قبل از درک و اجرای آگاهی های این دوره، نوع شغل یا میزان درآمدی که میتوانی تجربه کنی را مشخص کنی یا بعد از ساختن عزت نفس به کمک آگاهیها و تمرینات این دوره؛
- خیل فرق میکند بعد از «ساختن عزت نفس به کمک آگاهیها و تمرینات این دوره»، حد و مرز خواستههایت را مشخص کنی یا قبل از آن!
عزت نفس و احساس لیاقت، تمام انتخابها و تصمیمات شما را دستخوش تغییرات اساسی می کند: از همسری که انتخاب میکنی تا سایر روابط ات، شغل ات، وضعیت مالیات، امکانات محل زندگیات، راهکارهایی که برای حل مسائل داری، میزان محبوبیت شما در بین دیگران، میزان در صلح بودن با خودت و حتی جنس رابطهات با انرژی خالقی که خداوند نامیدهایم.
«عزت نفس»، قادر است نتیجه هر کاری را از صفر به ۱۰۰ تغییر دهد. تفاوت تجربهات از زندگی، «با عزت نفس» و «بدون عزت نفس»، از زمین تا آسمان است. نه فقط اهدافت، بلکه همواری مسیری که به سمت تحقق آن اهداف هدایت میشوی، به اندازهی کیفیت عزت نفس شماست.
عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را برای دریافت نعمتها، مشخص میکند. به همین دلیل، استاد عباس منش اینقدر بر ساختن عزت نفس تاکید دارد و نقطه عطف تغییرات زندگیاش را- در هر برههای از پیشرفت- «بازنگری عزت نفس و پرورش جنبهای دیگر از عزت نفس» میداند.
با قاطعیت می گوییم:
همه موفقیتهای شما روی پایهای به نام عزت نفس چیده میشود. همانگونه که پی و فونداسیون یک بنا، تعیین میکند که آن ساختمان تا چند طبقه پیش برود و چقدر توانایی مقابله با نیروهایی چون زلزله، طوفان و ... را داشته باشد، عزت نفس هم تعیین کننده این است که تا چه حد میتوانی از مرز محدودیتهایت فراتر بروی و شرایط دلخواه را در زندگی ات تجربه کنی.
بنابراین، فارغ از اینکه الان چه شرایط، امکانات یا حتی محدودیتهایی داری- که خواستههایت را غیر ممکن و دور از دسترس به نظر رسانده- اگر تصمیم گرفتهای تا جهادی اکبر برای تغییر این شرایط و خلق شرایط دلخواه خودت به راه اندازی، این جهاد را از ساختن عزت نفسات شروع کن تا راه برای رشد و پیشرفت به سمت کیفیت مورد نظرت از زندگی، هموار شود.
اگر تعهدی غیر قابل مذاکره برای انجام تک تک تمرینات و زندگی به شیوهی آگاهیهای این دوره در خود ایجاد نمایی، عزت نفسی و احساس لیاقتی در وجودت شکل میگیرد و نتایجی وارد زندگیات میشود که تمام ناکامیهای تمام سالهای گذشتهات را جبران میکند. زیرا وقتی جهان چنین حدی از عزت نفس را در تو ببیند، چارهای ندارد جز، هدایت تو به مدار زندگی در شرایط باکیفیت. این یک قانون است.
سرفصل آموزه های جلسه اول:
قدم اول برای ساختن عزت نفس از خودشناسی و بازنگری اساسی به خودت شروع می شود، تا بدانی چقدر توانایی حل مسئله داری؟!
چقدر توانایی غلبه بر ترس ها و اجرای ایده هایت را داری؟!
چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیمات را داری؟!
چقدر تصمیمات به تعویق افتاده داری؟!
چقدر درباره خودت احساس خود ارزشی و لیاقت داری؟!
چقدر علائق خودت را ارزشمند میدانی و می توانی پتانسیل خلق ثروت را در آنها ببینی؟!
چقدر از نقاط ضعف و نقاط قوتت آگاهی؟!
چقدر به خاطر گذشته ات احساس گناه داری؟!
چقدر محتاج به این هستی که دیگران شما را تایید کنند؟!
چقدر به عواطف خودت مسلط هستی؟!
و چقدر احساس خوبت را وابسته می دانی به حضور یه آدم خاص، یا وقوع یک اتفاق خاص در زندگی ات؟!
تمرینها و آگاهیهای این جلسه پاشنه های آشیل شما درباره عزت نفس را به شما می شناساند و راهکارهایی عملی برای حل آن مسائل، پیش روی شما می گذارد.
سرفصل آموزه های جلسه دوم:
آگاهیهای جلسه دوم به شما کمک می کند تا یکی از بزرگترین نشتی های فرکانسی را در وجود خود تشخیص دهی. نشتی فرکانسی که نهتنها عزت نفس شما را می بلعد بلکه به قول قرآن شما را آسان می کند برای سختی ها و مصیبت ها.
این ضعف که خیلی ناآگاهانه ذهن شما را کدنویسی کرده و رفتارها و واکنش ها و تصمیمات شما را تحت کنترل گرفته، «تمایل به قربانی شدن به منظور جلب ترحم و دلسوزی دیگران» نامیده می شود.
تمریناتی که برای حل این مسئله در این این جلسه طراحی شده است، به شما کمک می کند تا:
اولاً: این ضعف، یعنی احساس قربانی شدن را برطرف کنید و این نشتی فرکانسی را ببندید.
ثانیاً: به صلح رسیدن با خود و بی نیاز شدن از جلب توجه دیگران را به شما یاد می دهد.
این دو موضوع تأثیر بسیار عمیقی بر رشد عزت نفس در شخصیت شما و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی تان می گذارد.
سرفصل آموزه های جلسه سوم:
سومین جلسه از دوره عزت نفس اختصاص دارد به: رفع ترمزی مخرب به نام «احساس گناه»
مخربترین فرکانسی که ما به عنوان موجوداتی فرکانسی می توانیم ارسال کنیم، دقیقاً در لحظاتی ارسال می شود که در احساس گناه به سر می بریم. چون بیشترین فاصله فرکانسی را بین شما و انرژی که آن را منبع نعمت و برکت می دانیم، ایجاد می کند.
احساس گناه مثل بمب اتم، احساس خود ارزشی، عزت نفس و امیدم به روزهای خوب را آنقدر در وجود شما نابود می کند و شما را از «در صلح بودن با خود» خارج می کند که هیچ احساس دیگری نمی تواند تا این حد مخرّب و سمّی باشد.
به عبارت دیگر، ماندن در احساس گناه، نه به شما اجازه وصل شدن به جریان هدایت را می دهد و نه می توانی ایده ها و الهاماتی را دریافت کنی که شما را به سمت چگونگی تحقق خواسته هایت هدایت می کند.
برای همین یکی از مهمترین ترمز هایی که در این دوره قرار است از ذهن خود برداری و به این واسطه درهایی از نعمت و برکت را به زندگی ات باز کنی، موضوع «احساس گناه» است که با کمک ساختن باورهای توحیدی در این جلسه انجام می شود.
سرفصل آموزه های جلسه چهارم:
آگاهیهای جلسه چهارم تاکید ویژهای دارد بر ساختن عزت نفس به کمک قانون تکامل.
به عبارت دیگر، مسیری که در دوره عزت نفس برای دانشجویان این دوره رخ می دهد، یک فرآیند تکاملی است برای کسب مهارت کنترل ذهن.
یعنی ساختن باورهای قدرتمند کننده ای که به شما توانایی «آگاهانه» نادیده گرفتن نجواهای ذهن را می دهد؛
و آگاهانه گوش دادن به صدای الهامات قلب تان و آگاهانه دیدن کوچکترین نکات مثبت خودتان و توانایی های بالقوه ای که دارید یا توانایی هایی که آنها را کوچک می شمارید یا نادیده می گیرید را می دهد.
کسبِ «این توانایی مهم»، به شما قدرت و ایمان می دهد تا زمانی که هنوز اول راه هستید و تجربه تحقق هدف های خاصی را در رزومه ات نداری، جسارت غلبه بر دل ترس هایت را داشته باشی و بتوانی قدم های اولیه را در مسیر تحقق خواسته ات برداری و مسیر را با امیدواری ادامه دهی تا به مقصد و نتیجه مدّنظر برسی.
در واقع این مشخص ترین نقش عزت نفس در رسیدن به خودباوری و قدم برداشتن برای اهداف تان است. آنهم زمانی که دقیقا اول راه هستید.
تمریناتی که برای این جلسه طراحی شده است، تمریناتی است برای غلبه بر ترس
تمریناتی است برای خودباوری و انگیزه ساختن در مسیر
و تمریناتی است برای خارج شدن از چرخه ناخواسته ها و ورود به مدار خواسته ها به کمک «توانایی تمرکز بر نکات مثبت و توانایی هایی که در وجود خود داری».
سرفصل آموزه های جلسه پنجم:
آگاهی های جلسه پنجم تاکید دارد بر اصلاح ضعفی به نام: «تلاش برای تایید دیگران» که نشانه واضحی است از کمبود عزت نفس.
اگر این ضعف آگاهانه کنترل نشود آنوقت مهمترین اولویت ها و تصمیمات شما را آنچنان در کنترل می گیرد و آنچنان احساس لیاقت را در وجود شما نابود میکند و آنقدر شما را مشرک میکند و از صلح با خودت و اتصال با منبع خارج می کند که حاضر می شوی به بهای نادیده گرفتن خودت و علائق ات، زنجیرهای از تلاشهای زجرآور را برای راضی نگه داشتن دیگران شروع کنی تا شاید بتوانی به خواسته هایی خیلی ناچیز برسی.
در حالی که در نهایت، نه تنها موفق نمی شوی دیگران را راضی نگه داری بلکه عزت نفس و احساس خود ارزشی خود را رو بیشتر و بیشتر تخریب میکنی.
بنابراین نقش مهم آگاهیها و تمرینات این جلسه، ساختن بذر باورهای توحیدی در وجود شماست. یعنی بالاترین درجه از عزت نفس را در وجود شما ایجاد می کند تا بتوانی قدرت و نقش باورهای خودت در نتایج زندگی ات را درک کنی و این روند معیوب را به سمت بهبود، برعکس کنی.
یعنی به جای اعتبار گرفتن از رئیس و کارفرما و همسر و هر عامل بیرونی دیگری، بتوانی اعتبار خود را از «میزان اتصال با منبعی بگیری که هدایت شما را بر عهده خود گذاشته و راهکار تمام مسائل را می داند»
این جلسه، حساب کردن روی این نیرو را به شما یاد میدهد و پشتوانه درونی و قدرتمند برای عزت نفس شما می سازد تا بتوانی با اعتماد به این نیرو، نگران مسائل احتمالی در مسیر نباشی و با قدرت برای اهداف خود قدم برداری و ایده های اولیه را اجرا کنی.
سرفصل آموزه های جلسه ششم:
ششمین جلسه از این دوره اختصاص دارد به: «چگونگی ساختن باور احساس لیاقت»
این جلسه در تکمیل جلسه قبلی و مبحث «نیازمند بودن به تایید شدن توسط دیگران» است که ناشی از عدم احساس لیاقت و خود ارزشی است.
یعنی باور محدود کننده ای که اتصال شما را با منبع قطع می کند و آنقدر تمرکز شما را بر نقاط ضعف و شکست های زندگی تان معطوف میکند تا ناتوانی و نالایقی خودت را برای تغییر شرایط کنونی ات باور کنی و به این شکل با وجود توانایی های کافی ای که داری، هیچ قدمی برای تغییر اوضاع زندگی ات بر نداری.
آگاهی های این جلسه و تمرینی که در راستای آن آگاهی ها طراحی شده است، چگونگی ایجاد خود ارزشی و ساختن شخصیتی توحیدی را به شما یاد می دهد.
یعنی همزمان که به شما احترام به دیگران را می آموزد، بی نیاز بودن از نظرات آنها را نیز درباره اولویت ها و تصمیمات اساسی زندگی تان، می آموزد؛
همزمان که به شما مشورت با دیگران و الگوبرداری از آنها را یاد می دهد، تکیه نکردن بر امتیازات یا قدرت های دیگران را نیز یاد می دهد؛
همزمان که شما را قادر به اجرای بهترین عملکرد تان برای انجام وظایف تان می کند، به شما قدرت «نه گفتن» و «باج ندادن» در برابر درخواست های نامعقول دیگران را نیز یاد می دهد.
آگاهیهای این جلسه شکل صحیحی از احساس لیاقت و خود ارزشی را در وجود شما می سازد که باعث می شود زندگی روی خوش تری از خود را به شما نشان بدهد و به قول قرآن:
شما را آسان کند برای آسانی ها.
به نحوی که نعمت ها به طور طبیعی و از راههای بدیهی به زندگیم تان وارد شود و به قول استاد چرخ زندگی شما روان تر بشود.
سرفصل آموزه های جلسه هفتم:
جلسه هفتم یکی از مهمترین جلسات این دوره برای رشد شخصیت شماست. به گونهای که قادر به تصمیم گرفتن و اجرای آن تصمیمات بشوید آنهم قبل از اینکه به بهانه های ذهن خود فرصت دخالت بدهید تا اجرای تصمیمات گرفته شده شما را به تعویق بیاندازد.
مهارت دیگری که با عمل به آگاهی های این جلسه کسب می کنید، مهارتی است به نام «خودشناسی»
در واقع عزت نفس یعنی توانایی شناختن خودت؛
هر چقدر به شناخت بهتری از خودت برسی، تصمیمات درست و صحیح تری میگیری؛
و هرچه تصمیمات درست تر و صحیح تری بگیری، مسیر لذت بخش تر و سر راست تری را برای تحقق خواسته هایت و رشد ظرف وجود خود طی می کنی؛
سرفصل آموزه های جلسه هشتم:
جلسه هشتم این دوره می پردازد به: ترمزی به نام «کمال گرایی» و چگونگی رفع این ترمز.
در حقیقت این ترمز خود را در قالب «ایمان بدون عمل» ظاهر می کند. یعنی اگر این ویژگی را داشته باشید، همیشه معطل یک فرصت بهتر هستید. همیشه منتظر هستید تا قدم برداشتن برای تحقق هدف خود را زمانی شروع کنید که اوضاع ایده آل و بدون نقص مدنظرتان به وجود بیاید.
لذا از آنجا که «وضعیت ایدهآل» یک فرایند تکاملی است و فقط از طریق قدم برداشتن؛ ایده های خام و اولیه را اجرا کردن؛ سپس هدایت شدن به قدمهای مشخص بعدی و بازخورد گرفتن از اشتباهات و اصلاح آنها در مسیر ایجاد می شود، در نتیجه آن وضعیت ایده آل مورد نظر، هرگز نمی تواند سراغ فرد کمال گرا بیاید.
یعنی (یک فرد کمال گرا) همیشه بیشتر از آن که بر تواناییهای وجود خود و فرصتها و هدایت های پیش رو در مسیر متمرکز باشد، درگیر تمرکز بر نقص ها و نا توانایی هایی است که در وجودش است.
یک فرد کمال گرا همیشه در حال مقایسه امکانات مهارت ها و نتایج قدم های اولیه خود با امکانات و نتایج افرادی است که سالهاست در آن مسیر هستند و تکامل خود را در آن جنبه یا حرفه طی کرده اند.
و طبق قانون، این جنس از تمرکز، عزت نفس و ایمانی برای چنین افرادی با چنین ویژگی شخصیتی ای باقی نمی گذارد که بخواهد پای حرکت آنها بشود.
برای همین چنین افرادی فقط از این شاخه به آن شاخه می پرند. اطلاعات زیادی دارند، اما اهل عمل نیستند، یعنی همه کاره هایی هیچ کاره اند.
تمرینات و آگاهیهای این جلسه در حکم ورودی های خالص، عملی و کاربردی است برای برطرف کردن این ضعف شخصیتی.
تا بتوانید با عمل به این آگاهی ها، ایمانی را در وجود خود بسازید که عمل می آورد و اهداف را محقق می کند.
سرفصل آموزه های جلسه نهم:
نهمین و آخرین جلسه این دوره راهکارهایی ارائه می دهد برای موضوعاتیکه پاشنه آشیل 99 درصد از آدمهاست.
موضوع اول مسئله «وابستگی» است که نتیجه مستقیمی است از عزت نفس پایین و عدم لیاقت درباره خودت و توانایی هایی که داری و در نتیجه «بی هدفیِ ناشی از احساس ناتوانی در تحقق اهداف»
در موضوع بعدی، استاد عباس منش تفاوت «نگاه توحیدی داشتن و توقع نداشتن از دیگران» را با « نوعی از درخواست نکردن از دیگران توضیح می دهد که ناشی از کمبود عزت نفس است»
آگاهیهای این جلسه به شما کمک می کند تا «تفاوت میان درخواست کردن از آدم ها» را با «تکیه کردن و وابسته شدن به کمک آنها» درک کنید.
یعنی ناتوانی خود در داد و ستد با آدمها ر- که از کمبود عزت نفس می آید- را با بهانه «توحیدی بودن و محتاج آدمها نبودن» توجیه نکنید و خودتان را فریب ندهید. بلکه جنسی از عزت نفس را در وجود خود بسازید که همزمان که نگاه توحیدی دارد و فقط روی خداوند حساب می کند و محتاج و وابسته یک شخص خاص یا یک عامل بیرونی خاص نیست، توانایی داد و ستد، تجارت، و مراوده با آدمهای جامعه اش را نیز دارد.
تمریناتی که در این دوره و برای هر جلسه طراحی شده، نحوه اجرای آگاهیهای آن جلسه را در عمل به شما یاد می دهد. یعنی به شما «چگونگیِ خرج کردن آن آگاهی ها» را در مسیر خلق خواسته هایتان آموزش می دهد تا از شما مصداق مومنی را بسازد که عمل و اقدام جزئی جداییناپذیر از شخصیت اوست.