ماموریت این برنامه
محتویات آموزشی جلسات قدم دوم | دوره 12 قدم
جلسه اول: تأکید دوباره بر "اصول" در "تمرین ستاره قطبی"
وقتی دانشجو در قدم های قبلی به انجام تمرین ستاره قطبی استمرار ورزیده باشد، به خوبی متوجه ارتباط واضح میان «فرکانسها و احساس غالبی" که دارد و «جنس اتفاقاتی که تجربه میکند» می شود. یعنی آرام آرام مفهوم خالق بودن را می فهمد؛ چگونگی خلق خواسته ها را می فهمد و مسئولیت خوشبختی اش را می پذیرد. چون ارتباط بین "توانایی کنترل ذهن" و خلق اتفاقات دلخواه" را درک می کند.
طبق اساسی که دوره ۱۲ قدم بر پایه آن طراحی شده– یعنی قانون تکامل– در قدم سوم، وجه پیشرفتهتری از تمرین ستاره قطبی ارائه شده، تا در مواردی از عهدهی کنترل ذهن بربیاییم که پاشنه آشیل ما هستند و به این شکل، از تواناییای که در خلق اتفاقات داریم، بیشتر بهرهبرداری کنیم.
زیرا به دلیل مقاومتهای سنگین ذهن، «تمرکز بر نکات مثبت و رسیدن به احساس خوب»، در نقاط پاشنه آشیل، کار بسیار سختی است. پاشنههای آشیل، نماد زخمهای کهنهای است که، به محض کوچکترین سهلانگاری، دوباره چرکین شده و دهان باز می کند. به طوریکه نه انها درد و رنج بسیاری را به همراه میآورد بلکه پتانسیل خارج شدن از مسیر و برگشتن به الگوهای محدود کننده قبلی را نیز به همراه دارد..
پاشنههای آشیل، نماد بیرونی باورهای محدودکنندهای است که ذهن از آن نقاط، به راحتی نفوذ می کند، افسار کانون توجه فرد را به دست میگیرد و به راحتی توجه فرد را بر ناخواسته ها معطوف می کند. به نحوی که با کوچکترین و بی اهمیت ترین اتفاق، به گونه ای کنترل ذهن از دست فرد خارج میشود که نعمتها، نکات مثبت و داشته های کنونی اش را نمی بیند و به قول خداوند ناسپاس می شود. سپس با ماندن در این فرکانس و این احساس، ناخواسته هایی را به زندگی خود جذب می کند که در نهایت او را به این نتیجه می رساند: "عواملی بیرون از تو کنترل زندگیات را در دست دارد و تو فقط برگی در باد هستی".
پاشنههای آشیل، به این شکل همواره زنجیرهای از اتفاقات ناخواسته را برای فرد رقم می زند. حالا قرار است در قدم سوم، به کمک تمرین ستاره قطبی، با کار کردن روی پاشنههای آشیل، وجهه کامل تری از توانایی کنترل ذهن در شخصیت خود بسازیم.
چرا عادت به انجام تمرین ستاره قطبی - به صورت روزانه- امری حیاتی در تجربه خوشبختی است؟
در جهانی که اساس آن "پاسخ به فرکانسهای ما" و "بازتاب آنها در تجربه زندگی ماست و برای موجودی که تمام اتفاقات زندگیاش بازتاب باورها و فرکانسهای خودش است، چه کاری حیاتی تر از این است که فرد نحوه ارسال فرکانس خواسته هایش را یاد بگیرد؟!
ماموریت این تمرین، عادت دادن ذهن به ارسال فرکانس خواسته هاست. زمانی که صرف انجام تمرین ستاره قطبی می شود، همان زمانی است که فرد آگاهانه فرکانسهای خود را در راستای خواستههایش جهت دهی و تصحیح می کند.
بنابراین، "تمرین ستاره قطبی"، هماهنگ ترین شیوه با قانون جهان است. همین امر، تعهد بر انجام تمرین ستاره قطبی و زندگی به شیوه این تمرین را ضروری کرده است.
آگاهی های جلسه اول از قدم سوم، جزئیات بیشتری از تمرین ستاره قطبی را برای دانشجو هویدا می کند که موجب می شود هم اهرم رنج و لذت قوی تری برای انجام این تمرین در ذهن دانشجو شکل بگیرد و هم اساس این تمرین را بهتر درک کند که موجب می شود بدون درگیر حاشیه ها شدن، اصل را درباره تمرین بفهمد و در زندگی روزانه اش جاری کند؛
وقتی این تمرین به یک عادت روزانه تبدیل می شود، آرام آرام توانایی کنترل ذهن را در دانشجو تثبیت می شود. یعنی عادت تفکر آگاهانه در این موارد را در شخصیت دانشجو شکل می دهد که:
- "چه جنسی از توجه" را باید ادامه دهی؛
- و از توجه به چه موضوعاتی اعراض کنی؛
سپس به کمک این جریان آگاهانه از کنترل کانون توجه، هم مدار شوی با وجه سخاوتمندانهتر جهان اطراف، تجربه وجه دلپذیرتر اتفاقات و شرایط و تجربه وجه عاشقانهتر از روابط با آدمها؛
"کنترل ذهن به منظور رسیدن به احساس بهتر"، تمام بهایی است که برای تجربهی شرایط دلخواه در زندگی، باید بپردازیم. واقعاً که چه قانون سخاوتمند و چه خدای وهّابی داریم!
جلسه دوم: تمرین عملی برای توانا شدن در مدیریت ذهن در نقاطی که پاشنه آشیل دانشجو است
توضیحاتی کوتاه درباره موضوع جلسه دوم زندگی به سبک شخصی:
"نگران بودن درباره حرف مردم"، "تلاش برای تأیید شدن توسط دیگران" و سعی بیهوده برای راضی نگه داشتن دیگران، پاشنه آشیل ۹۹٪ از مردم جهان است. به گونه ای که نه تنها تعیین کننده تمام تصمیمات و انتخابهای افراد است بلکه مانع بزرگی است در برداشتن قدمهای مهم و اساسی زندگی. از شیوهی لباس پوشیدن گرفته تا طرز فکر، رفتار، انتخاب برای تعیین رشته تحصیلی، شغل، ازدواج، طلاق، مهاجرت، نحوه چیدمان دکوراسیون خانه و… همه و همه تحت تأثیر این ترمز قوی ذهن است که طمع احساس خوب و رضایت درونی را از زندگی فرد حذف کرده است.
اگر همین حالا لیستی ۱۰۰ تایی از مهمترین تصمیمات و انتخاب های روزانهی زندگیات تهیه کنی، سپس آن لیست را با این نگاه ارزیابی کنی که: "آیا دلیل این تصمیمها و انتخابها، " خودم و آسایش و علاقه خودم است؟! یا تأیید شدن توسط آدمهای مهم زندگی ام و راضی نگه داشتن آنها؟!" ، خواهی دید بیش از ۹۵٪ از محتویات آن لیست را اصلاً برای خودت انجام نمیدهی. متوجه میشوی از فرصتی به نام زندگی که به تو بخشیده شده، هیچ بهرهای نمیبری و اصلاً برای خودت زندگی نمیکنی.
اگر بدانی«نگران حرف مردم نبودن و به دنبال تأییدشان نبودن» تا چه حدّ زندگی را برایت آسانتر و دلپذیرتر میکند و تو را به سمت تجربه چه فرصتها و نعمت های جدیدی هدایت می کند ،حتی لحظه ای تلاش برای رفع این ترمز را به تعویق نمی اندازی.
این موضوع، یکی از مهمترین قدم ها برای ترمیم احساس لیاقت درونی و عزت نفس است که در این جلسه قدم هایی عملی برای حل ریشه ای و درونی این مسئله بر می داریم؛ در بابت نقش احساس لیاقت درونی و عزت نفس در تجربه زندگی دلخواه قید همین یک نکته کافی است که هیچ عاملی تا این اندازه در تجربه زندگی دلخواه، تأثیرگذار نیست.
افراد زیادی سالهاست که پای خود را روی این ترمز قوی نگه داشتهاند و متحیرند چرا با وجود این همه تقلا برای فشردن گاز، ماشین زندگیشان هیچ حرکتی نمیکند. تا وقتی این مسئله به صورت ریشهای حل نشود، تغییرات اساسیای که فرد منتظر آنهاست، رخ نخواهد داد و شرایط زندگی فرد به صورت پایدار تغییر نمی کند.
آگاهیهای این جلسه به همراه مثالهای عینی از زندگی استاد، به شما کمک میکند وجوه مختلف این ترمز را در ذهن خود بشناسی
همچنین، تمرینات این جلسه طراحی شده تا بتوانی این ترمز را به صورت اساسی حذف کنی.
هر بهبودی که در این جنبه ایجاد می کنی، به وضوح می بینی که چه درهایی از نعمت، فرصت و لذت به زندگیات گشوده میشود. سپس در ادامه، همین نتایج خودشان بزرگترین انگیزه میشوند تا روز حذف دائمی این ترمز کار کنی و هر بار با مرور آگاهیهای این جلسه و تکرار تمریناتش، ترمزهای بیشتری را از سر راه خواستههایت برداری.
جلسه سوم: اجرای قانون در عمل، یعنی تشخیص مرز میان این موضوع که:
- درباره چه جنس از مسائل باید به جای ریشهیابی مسئله، نگاه مان «اعراض از ناخواسته» باشد، تا از مسیر صحیح خارج نشویم؛
- و درباره چه جنس از مسائل، لازم است ریشهها شناسایی و با ساختن باورهای قدرتمندکننده، «مسئله از اساس حل شود»
در تمرین این جلسه، به صورت عملی می آموزی "ایجاد تغییرات اساسی"، حاصل حل ریشه ای مسائل تکراری است.
ریشه هایی که مسائل تکرار شونده را هر چند وقت یکبار در زندگی شما ایجاد می کند، در درون باورهای شماست. این ریشه ها مثل یک گاری زهوار در رفته با چرخ های زنگ زده است. شما سالهاست این گاری را به خود وصل کرده ای و در یک جاده سنگلاخی آن را به دنبال خود می کشی بی آنکه متوجه باشی:
نه اجباری برای کشیدن این گاری داری!
و نه اجباری برای ماندن در این جاده سنگلاخی!
بی آنکه متوجه باشی می توانی به سادگی این بار را از خود جدا کنی و به سادگی از این جاده خارج شوی و به سمت جاده ای هموار و مسیری آسان حرکت کنی.
آگاهی های این جلسه به شما کمک می کند تا ریشه مسائل تکراری را در زندگی ات بشناسی. این "شناخت" در حکم این است که دیگر کشیدن این گاری زهوار در رفته را تحمل نکنی؛
آگاهیهای این جلسه به شما کمک می کند تا:
بدانی برای حل ریشه ی مسائل تکرار شونده (باز کردن این گاری و خروج از این جاده سنگلاخی)، چه مقاومت هایی باید برداشته شود و چه باورهای قدرتمند کننده ای باید ایجاد شود؛
جلسه پنجم: "چگونه فکر خدا را بخوانیم" |توضیح ریشه "سخّر" در قرآن
بخش "چگونه فکر خدا را بخوانیم" از دوره 12 قدم، یک جلسه از هر قدم است که در آن جلسه، استاد عباس منش یکی از اصول قرآن را از جنبه های مختلف توضیح می دهد تا شیوه اجرای آن اصل را در زندگی روزمره بیاموزیم و از آن اصل در راستای تجربه خوشبختی روزانه، کمک بگیریم.
بخش اعظمی از شخصیت توحیدی و باورهای توحیدی ما، به کمک آگاهی های این بخش ساخته می شود. زیرا هر کدام از آن آیات و توضیحات استاد درباره آنها، منطق هایی قوی در دست ما می گذارد تا از سلطه ی عادتها و الگوهای محدود کننده قبلی بیرون بیاییم و عادت های شخصتی سازنده ای ایجاد کنیم.
درست است که بخش "چگونه فکر خدا را بخوانیم" از دوره 12 قدم، آیات قرآن را توضیح می دهد اما یک آموزه مذهبی نیست که فقط مربوط به یک مسلمان، مسیحی، یهودی یا هر مذهب دیگری باشد. بلکه هدف این بخش، کسب مهارت درباره تشخیص اصل از فرع درباره دلایل خوشبختی بشر است تا دانشجو بتواند با درک اصل، از چرخه حاشیههای بیفایدهای خارج شود. حاشیه هایی که حاصل سوءبرداشت های مذاهب مختلف درباره قوانین خداوند است که از جوامع مختلف به ما رسیده است.
بخش "چگونه فکر خدا را بخوانیم" بوسیله توضیح آیات قرآن، بینشی به ما می دهد تا بتوانیم کنترل آگاهانه ای بر جنبه های مختلف زندگی خود داشته باشیم.
این بخش، نحوه درک و اجرای قوانین جهان را از لابهلای حرفهای خداوند به عنوان انرژیای میآموزد که همهی ما خواه مسلمان، مسیحی، یهودی یا هر مذهب دیگر، جزئی از او هستیم. قدرتی که هر آنچه در سیطرهی قدرت خودش هست، مسخّر ما نیز کرده است؛
بخش "چگونه فکر خدا را بخوانیم"، به ما کمک می کند تا به واسطه شناخت قوانین خداوند، به این نیرو وصل شویم، با این نیرو هماهنگ شویم و از این هماهنگی ایمان، شجاعت، خودباوری و اعتماد به نفس بیشتری بسازیم برای خلق شرایط دلخواهمان.
در بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم از قدم سوم، استاد عباسمنش با توضیح ریشه "سخّر" در قرآن، به ما یادآوری می کند که خداوند چه نعمت هایی را مسخر ما کرده، چه قدرتی برای خلق زندگی مان در وجودمان به ودیعه گذاشته و چگونه میتوانیم از این قدرت بهره برداری کنیم و امکانات جهان را به خدمت خود در آوریم و سپاسگزار نیرویی باشیم که این همه نعمت را مسخر ما کرده است.
توضیحات این بخش، منطق هایی قوی است برای درک و باور کردن قدرتی که خداوند برای خلق زندگی دلخواه به هر کدام از ما بخشیده است. به قول قرآن:
«اللَّهُ الَّذی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فیهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (الجاثیه ۱۲)
وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (الجاثیه ۱۳)
خداست که براى شما دریا را رام کرد تا به فرمان او کشتیها در آن روان باشند و شما در طلب معاش برآیید، باشد که سپاسگزار باشید. آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست که برایتان رام کرد، به راستی در این نشانههایی است براى گروهی که تفکر میکنند.»
بخش "چگونه فکر خدا را بخوانیم"، شخصیتی توحیدی در وجود ما می سازد. این شخصیت توحیدی، با تکیه و توکل به خداوند، سکان را از باورهای شرک آلود و محدود کننده قبلی پس می گیرد و سکان زندگی ما را در دست نیروی هدایتگری قرار می دهد که همواره به ما نزدیک است و همواره در حال اجابت خواسته های ماست به شرط اینکه ما هم این نیرو را اجابت کنیم و با قوانین این نیرو هماهنگ شویم.
به قول قرآن:
… وَ جَعَلَ لَکمُ مِّنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ (۱۳)
لِتَسْتَوُاْ عَلىَ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُواْ نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَاذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ(۱۴) الزخرف
و برایتان از کشتىها و چهارپایان مرکب درست کرد تا بر پشت آنها قرار گیرید، آنگاه هنگام قرار گرفتن بر پشت آنها به یاد نعمت پروردگارتان افتید و بگویید: منزه است آن خدایی که این مرکب را مُسخّر ما کرد، وگرنه ما نمیتوانستیم آن را رام خود کنیم.
هدیه ویژه 12 قدم: از زمانیکه شما قدم سوم | دوره 12 قدم را خرید می کنید، هدیه سایت به شما این است که، تا ۳۰ روز پس از آن تاریخ، می توانید قدم بعدی (قدم چهارم) را با ۴۰٪ تخفیف خرید نمایید. پس از این ۳۰ روز، قدم بعدی، فقط با قیمت اصلی ارائه میشود.