یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن

ما در این فایل با زبان تصاویر، برخی از ایده‌هایی را با شما اعضای خانواده صمیمی‌مان به اشتراک گذاشتیم که برای راحت‌تر برگزار کردن مهمانی اجرا می‌کنیم.

از دیدن این فایل لذت ببرید و  در قسمت نظرات، پاسخ‌های خود را به این سوالات بنویسید:

1. چه درس‌هایی از این فایل گرفتی؟
2. چه ایده‌هایی گرفتی که تصمیم داری در مهمانی بعدی خود پیاده کنی تا برگزاری مهمانی برایت راحت‌تر و لذت بخش‌تر بشود؟
3. چه پیشنهاداتی برای بهبود این ایده‌ها داری که به همه‌ی ما کمک کند تا برگزاری مهمانی باز از این هم راحت‌تر و لذت بخش‌تر شود؟


دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز:

ایده هایی که از این فایل گرفتم این بود که اول راحتی خودم رو در اولویت قرار بدم بعد هرچی هم آماده میکنم در نهایت حس خوبه

بعد به علایق خودم توی مهمونی و هم علایقم مهمونم توجه کنم

در مورد بندر عباس که گفتید مهمون ها میومدن ماه ها خونتون میموندن چقدر عالی و چقدر احساس راحتی میکردین

فرهنگ مردم ایران جوریه که خیلی بیشتر از زمانی که برای خودشون وقت می گذارن، برای مهمون وقت میذارن. شاید مثلا خودشون بودن یه تخم مرغ ساده درست میکردن ولی وقتی مهمونه شام و ناهار و همه چی فرق میکنه

و من ایده گرفتم که واسه مهمونی های بعدی ایده های این فایل رو انجام بدم و به خانوادمم انتقال بدم و این فرهنگ اینجا هم جا بیفته اینقدر راحت و سالم و به قول شما شیک و مجلسی جلو بریم

و اینکه کلمن نوشیدنی رو گذاشتید هرکس خودش میره برمیداره چه خوبه یعنی میزبان هم به اندازه مهمان از مهمونی لذت میبره و کیف میکنه چقدر قشنگ و لذت بخش بود

ایده برای بهتر شدن رو میشه مثلا با مهمون آماده سازی رو انجام بدیم من و دختر خاله و دختر داییم یه وقتایی که خونه ی هم میریم خودمون میپزیم جمع میکنیم میشوریم و هرکس یه بخشی از کار رو انجام میده چون جمع راحت و صمیمانه ایی دارم بنظرم این کار رو میشه انجام داد

و ایده ی شما برای همه مهمونی ها جواب میده چون خودم امتحانش نکردم هنوز نمیدونم برای بهبود چه کاری میشه انجام داد اما وقتی انجام دادم و به هر نتیجه و نگرشی برای بهتر شدن رسیدم میام و باهاتون به اشتراک میذارم

 

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

499 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه(نرگس) علی پور» در این صفحه: 3
  1. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم…

    بنام تنها خالق جهانم که تمام اسمانها و زمین…همه در سیطره اوست..و او هر لحظه پاسخگوی سوالاتم هست…

    خدایا سپاسگزارم که این نشانه باعث شد..تا روی ماه زندگیمو…روح الهیمو بیشتر درک کنم…

    امروز صبح بعد از انجام تمرینات از خداوند خاستم.که برای روند کاریم و زندگیم..یسری الهامات رو بیشتر درک کنم..

    همون کله صبح بهم گفت…

    رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود.

    روهرو انست که اهسته و پیوسته رود…

    اینقدر واضح بود..که مسواک در دهن…این الهامات رو در لبم جاری نمود…

    خدایا هزاران بار شکرت….

    و بعد از ساعاتی…..چه دریافتها و خلاقیتی توی بیزنسم پیش رفت…و چه الهامات واضح و شفافی…چه حال خوبی..خدایا صدهاااهها هزاراننهاااا بار شکرت.

    و عصر بعد از استراحت کردن از محل کارم خارج شدن…ساعت 4.5 بعد ازظهر…

    بصورت واضح بهم گفت…!!!

    نرگس …از جایی که فکرشم نمیکنی،” اینقدر بهت رزق و روزی میدم……

    یه حس ارامش نابی بهم داده ایی وعده اییی بود که خیالمو از اینده راحت کرد…

    و بدنم با گفتنش از قلبم..به لرزه افتاد….

    و توی نوشتهام ثبتش کردم..

    امروز صبح.قبل از این الهام ..یه شخصی رو فرستاد..گفت از جایی که فکرشم نمیکنی برات مشتری میفرستم.

    این شخص بدون اینکه…نیاز به فردی باشه که بیاد داخل حیاط..اومد کنار اتاق کارم..بهم گفت…ببخشید من خونه فلان شخص که فلان بیزنس رو داره میخام…

    و این نشانها مثل غلتک بسمتم میومد….

    الله اکبرر از دقت و همزمانی خداوند بزرگ…

    …….

    چون خیلی امروز نشانه و الهامات خداوند رو بصورت واضح بصورت رندوم شنیدمو درک کرد..گفتم توی سایت به یادگار بزارم…

    …….

    نکته ایی که این فایل امروز بیزنسمو ،”بهم امیداور کننده کرد…

    این جمله مریم عزیز و استاد عزیز بود…

    (خلاقیت و عشق به کارت ارزش میده..)…اون چیزی که از وجودمون میاد بیرون مهمه….

    امروز یه لحظه گفتم..بیام فلان تکنیک که اون شخص انجام میداد برای کارم استفاده کنم.از فلان تکنیک که فلان تشریفات رو داره…

    ذهنم داشت..برای مورد دیزایین کارم وعده بهترین کیفیت فلان نکته رو بهم میداد…

    این نشانه بهم گفت..اونچیزی که از درونت میاد بیرون و دوستش داری مهمه…..

    پس همه چیز اون خلاقیت درونیته…

    من یادمه اواخر فارغ التحصلیم…یه ایده از طرف خداوند بهم الهام شد..که بیام .انواع نمونه های ،”صدفهای حوزه خلیج فارس رو بیارم برای دکوراسیون اتاق خواب بزرگسال…

    استادم!!!…

    منیکه تو عمرم نقاشیم خوب نبود.با اون درک الهام در اون حوزه درسیم..تونستم..بهترین نقاشیها..دقیقا مثل شکل طبیعی خودش بکشم…

    انواع صدفها و حتی رنگ امیزیشونم ..درست و دقیق انجام بدم…

    من با نمره 19.75.درس فکر کنم 4 واحدی بود..چون هم پایان نامه بود و هم دفاعیه..

    و درس ما چون هنری بود…هم باید طراحی میکردیم بازم بصورت دستی و بصورت سیستمی و چاپ..و صدها تکنیک…

    من با خلاقیت…اینقدر این صدفها رو زیبا چیدمان با طراحیهای مختلف…انجام داده بودم..

    دو استادم تعجب کرده بودند…

    میگفتند اولین دانشجویی داشتیم که همچنین کاری به این زیبایی انجام داده..

    من این پکیچ خلاقیتی رو در درونم داشتم..ولی با الهاماتی که من هیچی از صدای خداوند نمیدونستم..فقط میگفتم یه ایده هست..تونستم چیزی رو بوجود بیارم..که میتونم به ضرس قاطع بگم.توی رشته من کسی نتونسته همچنین کاری رو انجام بده…

    منیکه هیچ سر رشته ایی توی تایپ و چیدمان یه پروژه سنگین نداشتم..فقط با عشق و خلاقیت…جیزی تحویل دادم که استادا دهنشون وا مونده بود…

    من با رنگ ساختمان…تمام رنگهای بی کیفیت رو پوشوندم..که استاد راهنمام بهش دست میزد و میخندید…

    یادش بخیر…

    میخام بخودم یاداوری کنم…که امروز با رفع این پاشنه…که نخام دچار چشم هم چشمی عوامل بیرون باشم..

    مهم اون خلاقیت منه..همون تکنیک گذشتمو برای این بیزنس الهیم بزارم..

    من الان بیزنسم به 5 نوع.رفته برای ورژنهای بالا..فقط نیاز به زمان داره…

    انشالله به لطف الله…ابنروزا از بس…الهامات دقیق درسته..حتی روش سوزن در دست گرفتن برای فلان تکنیک خداوند بهم میگه این فرم رو برو..الله اکبر…

    خدایا هزاران هزاران میلیاردها سال نوری بیین ستارگانت ازت متشکرم..سپاسگزارم..

    و نکته بعد…..

    صحبت استاد….به محض گفتن خاسته اش سریع اجابت میشه..

    بازم به لطف خدا..این سالی که گذشت…من یه هدیهای میلیون تومانی دریافت کردم..

    چیزیکه اصلا نمیدونستم چجور میخاد براورده بشه..

    از بی نهایت طریق به من داده شد..قربون خداوند بزرگم برم..که مدام وعده فزونی بهم میده..

    همیشه تو بدنم جریان داره..و اینقدر خودشو بهم نشون میده که فقط میگم ..خدایا ازت ممنونم که همیشه دستم تو دستتته..و بهم کمک میکنی…

    خوب برییم از زیبایی های این فایل پر ارزش بگیم..

    به لطف خداوند…

    بازم لطف خداوند..ما هم شرایط مهمانیمون..جوریه…خیلی تشریفاتی استاد نیستیم.همون چیزی که دارییم با عشق جلوی مهمانمون میزارییم…

    بهمین خاطر‌….راحتیم…..و هر موقع مهمونیم باشه که زیاد باشه.همه با هم کار میکنیم ظرف میشوریم.همون موقع چایی باشه یا میوه باشه. خیلی ساده برگزار میشه….

    کلا یه نوع غذا..اینم سریع و لذت بخش…و راحتیم..درسته یسری چیزا هست.مخصوصا کثیف کردن ظرفها…که بازم نیاز به کارکردن بیشتر داره.

    که اون نیاز داره به مستقل شدن خودم که بتونم همچنین ورژنی رو خودم تو زندگی شخصی خودم جاسازی کنم.

    من عاشق سادگی هستم!

    ….

    استادم کلا از موقعه ایی که من تو مدار شما اومدم.اون تجملات و چشم هم چشمی که میرفتم خونه یکی از دوستان بچگیم..و میدیدم چقدر ایشون بهای اینکار میده…

    همیشه میگفتم حالا این شخص بیاد خونمون من که نمیتونم همچنین شرایطی رو براش فراهم کنم.

    باید چکار کنم!؟؟؟؟

    همیشه معذب بودم از اینمه تشریفاتی که ایشون داشتن…

    استادم از موقعه ایی که من تعقییر کردم..این افراد تو زندگیم محو شدن…

    نه اون بنده خداها از من همچنین انتظاراتی داشتن.اتفاقا”خیلی با شرایط:من کنار میومدن…

    اونا متاهل بودن.و من مجرد…و بخاطر یسری شرایط با من کاملا متفاوت بودن..و این ذهنیت”همیشه برام آزار دهنده بود.میفتادم تو دام نجواهای شیطانی و خودتون ودوستانم که خوب متوجه این شرایطها شدین…

    یه روز این شخص بهم گفت چرا نمیای خونمون.واقعا ایشون لطفش:زیاد بود…ولی من داشتم به خودم اسیب میزدم…

    شب خواب دیدم…بازم بخاطر یسری شرایط شخصی…

    خداوند بهم گفت اگه رفتی!!!!اون درختی که نهال تازه هست رو”نابود میکنی..

    خودمو که اون درخت سبز بودم..تو اون جمع زندانی دیدم…

    و ناگفته نمونه افکار من با این اشخاص زمین تا اسمون متفاوت بود.بیشتر حس رفاقتی داشت..

    الان دیگه در استانه 4 ساله.من از این افراد و دوستان غیر هم فرکانسی جدا شدم…و برای اونا هم …بودن منن !!!براشون مهم نیست..

    و من به بهشت سادگی خودم رسیدم.اینقدر اینروزا رابطم با خداوند و با خودم زیاده..که هفته ها میگذره من پامو از در خونمون بیرون نزاشتم.اینقدر بهم خوش میگذره..

    ولی این مابیین دستان خداوند میان بهم حال میدن لذت میدن.و میرن.!!!!

    ….

    استاد عزیزم چی بگم از بهشت شما….برای تایید دیگران چه ضربه هایی خوردیم…

    که فقط دیده بشیم….

    و امروز من نوعی…فاطمه.و نرگس عامیانه….به جایی رسیدم..که هر روز شکوفا میشه..

    من قبل از عید الهامی خداوند از طریق دستانش بهم رسید.تا به امروز به اندازه دقیقا 50 سال رشد کردم .همین 1 ماه خورده ایی..

    نشانه ها همه ثبت شدن…تا مسیرمو بیشتر درک کنم..و همیشه ادامه بدم…

    من عاشق سادگی و اسانیم..مدام از خداوند توی بیزنسم میگم…یه تکنیکهای ساده دوختی رسیدم.که فقط دهنم وامونده..

    ..میگم خدایا من فقط راحتی و اسانی میخام..

    این سادگی و راحتی باعث شده.هدایت بشم به مواد بهداشتی راحت…

    من زیاده پوسته سر داشتم.بخاطر اون نوع از استفاده از شامپو م. بود…

    انشالله برای دوستان بهشتیمم خوب باشه…

    من قبل از اینکه” حمام برم…

    اب جوش میازرم به نقطعه جوش که رسید…گل بابونه.میریزم تا یکم جوش بخوره…با همون پرت…و ابش..میریزم توی یه سطل..با دو قطره شامپوی گیاهی کل سر و بدنمو میشورم و کیسه میکنم..

    بهمین سادگی..کل پوسته سرم خوب شد…

    برای پوست صورتم.اب جوش توی کتری به نقطعه بخار رسید..باهاش صورتمو بخور میدم و همون لحظه با چند قطره گلاب همراه اب جوش:صورتمو پاکسازی میکنم..

    همین کارهای ساده باعث شده هزینه وسایل بهداشتیم کم بشه..ولی ناگفته نمونه الهامات خداوند بود…

    یه روزم هدایت شدم.برای دندانهام…

    نمک طبیعی..کوبیده گل مخصوص گلاب..همون گل رز خوشبوی شهر کاشان .و میمند استان فارس…با هل کوبیده…یکم میخک…و دارچین و زنجبیل…با زغالم جدا کوبیدم ..بعد برس مسواکمو با هم مخلوط میکنم.

    همین باعث خوشبو شدن دندانم و هم صرفه جویی در خرج.کردم شده…

    دقیقا همه رو دارم انجام میدم هم لذت بخش هست و هم مفید….

    واقعا هر چقدر اسان باشیم خوشبختیم…اسانی باعث میشه .فلکسی باشی با محیطت.با خودت و با زندگیت..

    مخصوصا ما ایرانیها…خیلی سر همین موضوفات جنجالهای وصف ناشدنی دارییم.واقعا چقدر زندگی رو برای خودمون جهنم کرده…

    استادم همه بدبختی ما..بخاطر تایید دیگرانه.منم خیلی خودمو در گذشته به عذاب کشوندم.و میخام هنوز بیشتر بتونم بهش عمل کنم..

    مریم جان انشالله فردا صبح اولین تصمیم به تعویق افتادم این کلام شما باشه…

    که اونچیزی که خودم دوستدارم و خلاقیت خودمه و اونچیزی که دم دسته استفاده کنم.

    این نکته نشانه من برای اینروزای بیزنسمه.

    من امروز داشتم بفکر همین کتگوری پیش میرفتم که خداوند این نکته رو برام بولد کرد..

    خدایا هزاران بار شکرت….

    یه نکته زیبای دیگه توی دوره عزت نفس قدم اول استاد میگن!……چقدر میتونی عواطف و احساساتتو کنترل کنی..

    چقدر در زمان مناسب شرایط:احساسات متفاوت رو نشون میدی…

    یادم از صحبت مریم عزیز اومد..که میگه غذاهایی که ما انتخاب میکنیم برای مهمونیهامون بر حسب ذائقه اون اشخاص هست و بسیار مفید.وای خدای من….

    اینجا برام بولد شد..همون احترام گذاشتن به ذائقه اون اشخاص…شناخت خودشون و شناخت دیگران و بر حسب رفتارهای این اشخاص ،”رفتار کردم..

    هم شناخت خودمون و هم شناخت افراد

    حالا مریم جان عزیز..بر فرض افراد لبنانی حمص دوستدارن..

    خودشون گوشت کبابی میخورن….واقعا نمیتونی اینهمه شناخت قوی درونی رو سپاسگزار بود..که با تصویر به ما درس میدین!.

    خدایا شکرت…..چقدر این احترام میتونه به اون مهمونا خوش بگذرونه…

    و این ازادی مالی..بازم چقدر میتونه توی روند ساده سازی و اسانیها کمک کنه…

    الله اکبر الله اکبر ..

    ساده زیستی و ازادی مالی……و درست استفاده کردن.و درک خودشناسی خودت.و خودشناسی دیگران…

    الله اکبر..کبوتر با کبوتر باز با باز..الله اکبر

    من هر روز داره این خوشبختی بیشتر برام بولد میشه که من لایق بهترینها هستم..

    استادم چقدر دلم کشید..منم یه روز باشم توی مهمونیاتون.که اون لحظه فقط مثل پروانه دورتون بگردم….عزیز دلم.چی بگم از این ازادی در تمامی جنبه ها…

    ازادی پوششی که بزرگترین نجوای گذشتگانمونو داره بیشتر برام بولد میکنه!!.

    …..

    من یچیزی بگم…من همیشه یه تکه ایی از وجودم نسبت به این شرایط:مقاومتی نداشت..

    همیشه میدیدم افرادی که همیشه از نظر پوششی باز هستند و خوشحالن….از نظر فیزیک چشمی افرادی قابل اعتماد و خوش بیین و حال خوبن..

    و من همیشه این تفاوتها رو میدیدم..بقول خودمونی چشم پاکن..اصلا براشون مهم نیست..

    همیشه ذهنم اینو بگم..از موقعه ای بچگیما!!!!!!!

    و در نقطعه مقابلش…افراد مذهبی و بسیار گرفته اطرافم که نان استاپ کم و بیش هست…

    دیدم چقدر زندگیشون سخته بدبختن چقدر فضاشون بسته و دل گیر هست.چقدر تعامل اجتماعیشون پایینه..

    یه لحظه هم نمیتونستم باهاشون برخورد کنم..

    و لطف خدا…دوستانی داشتم همشون شاد و برقص و باحال..

    یادمه بچه که بودم.کلا روحیاتم بسمت سادگی و ازادی پوششی بود.عکس بچگیام گواه این اعمال هست…

    یه همسایه داشتیم ….منو این شخص خیلی با هم بودیم..این اشخاصم یه خانواده باز و بسیار راحت …و یه تصویر پوستر از خارج از کشور..که بعد فهمیدم برای امریکاست.ودقیقا .شهر اوریه از ایالت کلرادو بود..که استاد رفته بودن.چند شب پیش نشانه ام بود…

    من هر وقت میرفتم خونشون بهش میگفتم میشه بریم تو اونیکی اتاقه من نگاه این تصویر کنم

    تا اینکه اون تصویر الان نزدیک به 30 سال هست..امروز من باهاش هم مدار شدم…رسیدم…

    چقدر این حس ازادی بچگیم که واقعا نگاه الهیم بود تو زندگیم منو از خرافات دین و مذهب گرفته شیطانی نجات داد…

    و واقعا چشمانم و دیدم به افراد پاک شد…و باعث شد خیالم راحتر بشه…

    ولی به لطف خدا…تمام کشورها بخاطر این ازادی اینترنت ،”دارن!!! نجات پیدا میکنن..

    هنوزم هست..ولی حس میکنم افراد دارن اگاهتر میشن…

    خدایا هزاران بار شکرت.حالا ماها توان تعقییر هیچکسی را ندارییم.من برای خودم دارم توان میزارم…

    میخام بگم…من نجات یافتم و به خوشبختی رسیدم به ازادی درون رسیدم..به ارامش و حس حال خوب رسیدم..

    و امروز نتایجم گواه این اعمال و باورهاست…

    استاد عزیزم..مریم زیبای لیمویی زردم…منم به لطف خدا خلاقیتم نجاتم داد…

    و امروز خوشحالم که در سرزمین بهشتی شما زندگی میکنم.

    …….

    استاد نکته زیبای دیگه…اون ابتنی زیباتون و اون خنده خوشحالیتون…..قلبمو باز کرد.

    انشالله منم یه روز بیام پردایس زیباتونو ببینم..

    راسی خداوند در اخر فیلمبرداری اقا رامتین عزیزمون.یه هدیه بهت داد..

    نمیدونم متوجهش شدی یا نه..

    یه قطره مروارید اب بهشتیت..روی گوش:سمت چپت بود…

    عزیز من..این تصویرت میدونی منو بیاد چی اورد..

    یادته یه برنامه کودک بود قول جادو…مثل خودت بود…

    این غول جادو….همونه که میگین..خودتون خالق زندگیتون هستین..

    زندگیتون و اینهمه خوشبختی شاهد اعمال و ناظر همینه!

    مروارید بهشتین بر روی گوش:چپ بهشتیتون مبارک باشه…

    امروز یه روز از فرستادن این پیامم میگذره…

    میخام بگم….کارم…به نقطعه ایی رسیده که کارم بسیار زیباست…

    و هدایت شدم به خلاقیت عالی شرایط عالی ..

    و هدایت بعدی برای قدمهای بعدی الهی صدهاا هزاران شکرت بابت اینهمه اگاهی و احساس خوب و رفتن به مدارهای بالاتر و اسانیها

    د…وستتون دارم.!!!!

    .فاطمه…نرگس …از جنوب غرب ایران..به شما فلوریدا

    به امید زندگی آسان و راحت و ساده زیست.ازادی تفکر.خوشناسی خودت و دیگران..و آزادی زمانی مکانی و مالی…و لذت بردن…..

    دوستتدارم…

    بهشت زیباییم دوستتدارم.منم از خداوند میخام..برامون بارون بباره..به لطفش ابرم هست..بقول عامیانه..قُرتراق(همون رعد برق) داره خودشو بهم نشون میده…

    به امید درک بهتر و زندگی اسان و راحت برای اون کبوتر با کبوترها و باز و بازها.جغد و جغدها…وووووووو همزمانیهای دیگر…

    ولی ما ورژن خوبی هستیم و میمانیم و ادامه میدهیم و جهاد در راه خدا رو هیچ وقت از یاد نمیبرییم..انشالله….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    سلام به حمید بوشهری عزیز

    کل سایتو با ای توحیدت رختی بهما!

    دلمونو خدایی کردی..خیلی دوستتدارم.

    دقیقا ایروزل خیلی سیمونم تضاد میا..

    همش شیطون فریبوم میده..

    چقدر ای قانون خداوند عزیزه..صدای شیطان ایقه فریب و استرسه..به محضی که داره حیز و بیلیز میکنه…ایقه خودمو با صحبتی که خداوند تو قرآن بهم گفته آروم میکنم..

    حمید همی الان نوشتمم هدایت خدا بی..انشالله خداوند هدایت کنه جواب پیاممو بیدی..

    دیشب که خواب بودم.ساعت 3 منو بیدار کرد خدا بهم گفت بسته دیگه…

    نگاه ساعت گوشیم کردوم گفتوم چرا هر کاری میکنم خواب نمیرم.شروع کردم با خداوند زیر پتو ازش سپاسگزاری برای داشتهام…

    یه لحظه که داشتم باهاش حرف میزدم…

    منو به خواب آرامش بخشی کشوند…

    الهامات خداوند رسید.

    حمید قشنگ دیدوم بدنمون سبک شد…

    چند تا صحبت فارسی از کلام خدا بهم کرد اصلا یادم نمیاد چی بهم گفت..

    و چند تا آیه از قرآن فقط تنها کلمه ایی که شنیدوم…همین بهم گفت روح القدوس…(الله اکبر)

    و وقتی برگردوندم به جسمم..چنان درد سنگین و راحتی یه لحظه به قلبم فشتر آورد…انگار منه از یه دنیایی به دنیای دیگه انتقال داد..

    حمید منم مقثل خودت چند هفته درگیر مسآئل بزرگی از شخص نزدیکنانم بهم رسید ولی بخاطر آرامش داشتنم و غلبه بر شیطلان و تقلا برای حفظ کردنم در مسیر راست تا دیشب الهام خدادند بهم رسید..

    خیلی سپاسگزار خداوندم.

    و دیروز بعد از این خواب الهام بخش روح القدوس..

    رفتم سرچ کردم ..سوره بقره..سوره مائده..سوره نحل…پیام واضح قرآن از روح القدوس برای عیسی پیش اومده…و موسی …را خوندوم و دیدوم خدادند اونا رو با روح القدوس توانا کرده…

    حمید عزیزم دوست عزیزم..میخام برکات این الهام بیشتر برام(سیم)بنویسی…

    مو از خداوند ممنونم که این خوشبختی وارد زندگیم کرد تا بتوانم راهی که یه عمر دوستداشتم یه زتدگی فراتر از اطرافیانم داشته باشم…

    وارد زندگیم کنه…خیلی خوشحالم …

    اینقدر این نور الهی این الهامات دقیقه…موقع رخ دادنش..از خوشحالی نمیدونی چکار کنی ولی خوشحالیت مثل برنده شدن یه فردی که جایزه میبره نیسه…

    اگه قبلا بر فرض این اتفاق برام میفتاد برام عجیب و غریب و ترس اور بود..

    هیجان نداری تا دیگران ازت بفهممن..

    ولی اینقدر تو دل سپاسگزار خداوندی..ولی این سپاسگزاری هم..جوری که برات بدیهی هسه که این اتفاق بیفته..چون خداوند چیزی بنام سوپرایز کردن نداره…برات عجیب غریب نیسه..

    من اینجوری شدم..فقط میگم گوش کن..این پیام این الهام بخاطر خودته بخاطر عمل کردن از قانون پس ادامه بده…

    حمید عزیزم انشالله تواناییمون زیاد بشه تا بتونیم این دنیا و اخرتمونو بسازیم..

    وقتی که مردیم شاکی از اشرف بودن خودمون در برابر خدادند نشیم..

    مخصوصا خودمون که تو اینراه هسیم باید خیلی نواظب باشیم..

    چون شیطان ذهن خیلی فاسد هستند.فقط کارشون از بیین رفتنمونه…که فقط با استمرار میشه دهنشونو سرویس کنی.

    شکر خدا میکنوم که همین چند دقیقه پیش قاصدشو فرستاد تا بیشتر از این نخوابم بیام کامنت شما افراد توحیدیمو بخونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    بازم سلام حمید برادر عزیزم

    عالی بی اشکمو درآوردی.بینظیری حرف پایانیت دقیقا نقطعه ایی بی که دلمو به آرامش رسوند..

    که گفتی نگرانی و نجوا طبیعیه.طبیعیه ما اشتباه کنیم.طبیعیه نجوا بیاد…ولی یادخدا از همه چیز بالاتره!اگر نجواها و نگرانی ها نبودن ما متوجه احساس آرامش ناشی از یاد خدا نمیشدیم.

    دقیقا یه تیری تو نشونه زدی..

    همین الان فهمیدوم خیلی بخودم سخت میگیروم.

    در پناه خداوند هر کجا باشی..سعادتمند.خوشبخت در همه جنبه ها!..و پر از آرامش.

    حمید میفهمی چنه! هر چه میری جلو بیشتر میفهمی خدا کیه!…

    بیشتر میفهمی همچی خداونده..

    بیشتر میفهمی یه عمر دور بودن از خداوند یعنی چه!

    بیشتر میفهمی زندگی کردن یعنی چه!

    هر چقدر بیشتر درک میکنی بازم از خودت میگویی هنی مو هیچی نمیدونوم…

    با وجودی که اگه قبلا اینجور زندگی برام واضح میکردن.یه شاخی ری کلت(سرم)میومد بالا.

    چقدر قشنگ داریم با تکامل رشد میکنیم.

    چقدر بهتر میفهموم..وقتی درکت پایینه.اگه تو بهشتم بزارنت.هیچی برات ارزش نداره…

    چقدر داروم الان معنای زندگی کردنو درک میکنوم.

    منیکه که نوشتن یادم رفته بود.بعد از تحصیلاتم الان هر چی مینویسم .تمام شدنی نیست..

    هر چی بگم از قانون الهی کمه!خدایا شکرت شکرت شکرت

    ممنونم ممنونم از شما دوست عزیزم کامنتتتون عالی بود تو دفترم یادداشتش کردم..برای همیشه..تا بتونم هنوز دقت تمامی روی قوانین بدون تغییر الهی داشته باشم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: