یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

499 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم

    خدایا شکرت که یه فایل جدید دیگه اومده تو سایت و چقدر لذت بخش است و چقدر انگیزه من رو برای رسیدن به خواسته ها بیشتر و بیشتر میکنه

    باورهای درست میشود الگوهای مناسب بود برای پذیرایی مهمان بدون اینکه خودمان سخت بگیریم چون هدف لذت بردن طرف مقابل است و تجربه خوبی می توانیم داشته باشیم با هر بار مهمانی اگر این فرهنگ ها جا بیفته برای همه قطعاً راحت می توانیم هر هفته مهمان داشته باشیم و سخت نگیریم

    چون وظیفه من و شما نیست که به مردم خوش بگذره وظیفه خودشون هست که به خودشون خوش بگذره چه جمله طلایی بود استاد

    واقعا ازتون استاد ممنونم قطعا به این حد از سادگی هم میشود راحت بگیریم و ما هم راحت باشیم چقدر خانم شایسته شیک و منظم و تمیز اسنکها را درست کرد بدون استرس یا نگرانی داشته باشد و به این حد از سادگی تمام دسر ها را درست کردند و با خلاقیت و ایده ها با ظرف های طرح چوب و با سلیقه خودش در عرض دو سه ساعت با ترکیب میوه ها و خوراکی ها به کیفیت خوب و مطلوبی توانست برسد و اما چه کار جالبی که ظرف های یکبار مصرف برای استفاده قرار دادن و کار شستن را برای خانم شایسته راحت کرد این نگاه شما دو استاد را دوست دارم آن چیزی که خودت دوست داری و باور داری با اون استایل خود و جهان هم هماهنگ است که سراغ اون دسته از آدم ها بروی

    باز هم پرادایس با اون همه زیبایی ها توانست مهمانان خوب و دوست داشتنی را در خودش جا بده و لذت را تمام کنه برای همه و آسمان ابری و ابرهای سفید و بعد از مدتی باران زیبای خدایی و قشنگ وقتی میباره

    الله و اکبر تو دل بارون لذت بخش از شنا کردن اونم تو بهشت رویایی فوق‌العاده و ماهی ها تو دریاچه چقدر قشنگ و حس خوبی می دهند و سایه درختان توی آب و هوای خوب تصاویر زیبایی را خلق کرده تک تک لحظه ها تصاویر خوبی می شود دید و توجه ما را روی زیبایی ها قرار بدهیمخدایا شکرت

    استاد و خانم شایسته بی نهایت ازشما ممنونم همینطور از مهمانان خوب دوست داشتنی که پایه هر کاری برای لذت بردن هستند

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    نورآغا تلاش گفته:
    مدت عضویت: 1111 روز

    سلام و درود خدمت استاد گرامی امید که عالی و متعالی باشید بنده یک داستان را اشاره کنم من سال های پیش که توی مدرسه کلاس یازده بودم همکلاسی های من گفتن می آیم خانه تان گفتم بیاید آمدن دو نفر شان و از قضا هم نامزادی برادرم هم بود آمدن خانه نشستن و بیشتر به کامیپوتر علاقه داشتن مصروف کامپیوتر شدن و من هم رفتم که غذا که آماده است بیارم اما گفتم بزار امتحان شان هم کنم و هم یک تمرین خوب برای عزت نفس من شود رفتم چای کمی شکر و یک نان خشک آوردم گفتم بخوریم رفیقا دیگه چیزی خانه نیست گفتن ما به خاطر خوردن که نه آمدیم

    کلا خوش گذراندیم از اینکه دانستن من برای شان خود را به زحمت نمی اندازم هر موقع می که می گفتن می آمدن خانه ما و کلی خوش می گذراندیم و بعد از این مهمانی راحت انها هم همین کار را می کردن و قبل از ازین از مهمان فرار می کردن

    با توجه به حرف شما وقتی که ما ساده سازی کنیم بالای خود سخت نگیرم مهمان هم احساس راحتی می کند اما وقتی که مهمانی خیلی خفن بگیریم اولا خود ما احساس راحتی نمی داشته باشیم و هم مهمان دیگه به راحتی خانه ما نمی آید چونکه تو دلش میگه من نمی توانم برای ان مهمانی خوب بگیرم بهتر است خانه اش نرم که تا ان هم خانه من هم نیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    ارسانه عبدالهی گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    سلام خدمت استاد ومریم عزیز

    خیلی خدارو شکر می کنم بابت هدایت شدنم به این فایل خیلی از برام درس داشت من همیشه تو مهمونی ها

    دوروز تمام تو آشپزخونه درحال پخت وپز بودم اینقدر خسته می شدم که از مهمونی

    چیزی متوجه نمی شدم تا می اومدم بشینم مهمونی تموم میشد

    ولی با دیدن این فایل خیلی از الگو های غلط واشتباه قدیمی تو ذهنم شکست

    همیشه این دغدغه رو داشتم غذام خوب شده بود مهمونها خوششون اومد واصلا متوجه نبودم چقدر خودم برای تایید گرفتن تو فشار می زارم چقدر این فایل عالی بود که میشه جور دیگه فکر کرد جکر دیگه عمل کرد چقدر ساده کردن کارها اونها رو لذت بخش‌تر می کنه باید تو کارم هم این ایده رو پیدا کنم وبعضی از زمانها رو از دست ندم حالا می فهم چرا بعضی کارها چرا تو دهنم سخت شده بود کلید کار تو سادگی هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 823 روز

    به نام خدا

    ردپای 24

    استاد عزیز دوستان گرامی سلام

    این روزا برای من خیلی پرفشار چون عزمم جزم کردم تا اونچه که میخوام به لطف الله ،قوانین ،تکامل ،نیرو عشق به دست بیارم

    دیروز و امروزم اختصاص داشت به کاری که 6 سال ازش فراری بودم ،به خاطر ترس انجامش نمی‌دادم! اما دیروز رفتم تو دل کار

    اصلا اعتماد به نفس و جرعت انجام دادنش رو هم مدیون این آگاهی هام

    چقدر وقتی انجامش دادم آسون شد ،چقدر از خدای خودم ممنونم که بهم قدرت داد ،چقدر از ذهن و جسمم ممنونم که همراهی کرد،چقدر از استاد ممنونم که بهم جرعت داد

    استاد عزیز حالا اینجایی که وایسادم شاید ده ها قدم با آدم رویاهام فاصله اس

    اما باید بگم من این مدت رو شبیه به آدم رویاهام زندگی کردم و بسیار بسیار راضیم

    کم و کاستی هم اگر هست با تکامل بهتر میشه

    از خدا بسیار ممنونم که بهم قدرت داد ایمان داد ،اجازه داد پشتم به خودش گرم باشه

    الان که اینارو مینویسم چشمام گریون شده

    اما برخلاف قبل این اشک شوق این اشک سپاسگزاری این اشک آدمی که پای خودش وایساد

    بابت همه چیز سپاسگزارم

    به خودم افتخار میکنم استاد ،چقدر حس خوبیه ،چقدر دلم برای این حس تنگ شده بود که مدت ها به خاطر فاصله من از خودم و کمبود عزت نفس دفن شده بود

    آنقدر تلاش کردم که بدنم درد میکنه ،اما باور کنید واس اولین بار خستگی نفهمیدم !اونم نه تو کاری که عاشقشم ،کاری که رابطه خوبی باهاش نداشتم

    اما شوق من برای هدفم منو مجاب کرد که این کار هم با لذت انجام بدم

    خواستم این نوید چند ساعت زودتر از به پایان رسیدنش بدم ،غورباقه بزرگم خوردم!

    حالا فاصله من از رویایی که تبدیل به هدف شده ،کم و کمتر شده

    این حس پیروزی قبل از پیروزی هم مدیون شمام بله من قبلا با نگاه شکست خورده وارد کار میشدم

    اما حالا خودم رو پیروز میدونم فارغ از هر چه پیش آید

    خدارو هزاران بار شکر بابت حس خوب الانم ،خداروشکر استاد جان

    ممنونم ازتون

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1065 روز

    سلام به تنها الگوی زندگیم و عزیزه دلشون که کلی از دیدنشون لذت میبرم

    اول اینو بگم که چرا از دیدن مریم جان لذت میبرم

    وقتی فایل هایی که مریم خانم توش هستن میبینم یه چیزی برام خیلی مشهوده اونم این حد از در صلح بودن با خودشون هست این ویژگی هم مریم خانم دارن هم استاد

    خیلی برام لذت بخشه و ازتون یادمیگیرم که شما خودتون هستین همونجوری که باهم هستین همونجوری که توی تنهایی خودتون هستین توی فایل هایی که برای ما میزارین هم هستین و جالب اینجاست بخاطر باور هایی که دارید که شاید باور احساس لیاقت باشه و کلی باور های دیگه تمام‌بچه از این ویژگی لذت میبرن

    یعنی مریم خانم و استاد جوری هستن توی فایلا که اصلا انگار نه انگار این فایل و قراره هزاران و شاید میلیون ها آدم ببینن آنقدر خاکی آنقدر دوست داشتنی

    آنقدر شبیه ما یعنی همون رفتار همون طرز حرف زدن که ما داریم که همه دارن شما نمی‌نمیاید قلمبه سلمبه حرف بزنید نه بخاطر اینکه نمی‌تونیدا نه بخاطر اینکه خودتون هستین

    بخاطر اینکه شما آنقدر خودتون دوست دارین آنقدر برای خودتون ارزش قائلین اصلا اصلا مطمعنم ذره ای به فکر حرف بقیه نیستید توی ساختن این فایلا

    شما ذره ای به حرف بقیه به نظر بقیه اهمیت نمیدین

    و براتون ذره ای مهم نیست که بقیه چی میگن تایید میکنن یا تخریب

    این خیلی برام قابل ستایشه

    من‌خودم آدمی هستم که حرف و نظر بقیه این قدرت داره که حالم داغون کنه توهین ها و تحقیر های اطرافیانم این قدرت داره حالی در درونم ایجاد کنه که دیگه توی اون یکی دو روز قدرت انجام دادن هیج کاری ندارم

    اینجا دارم اغراق میکنم

    دیشب به یه تضادی برخوردم که همینجور که بالاتر گفتم این تضاد و شنیدن یه سری حرفا تخریب ها توهین ها و تحقیر ها باعث شده از دیشب تاحالا افتادم و هیچ کاری نمیتونم بکنم یعنی واقعا دیشب افتاده بودم توی اتاقم (بازم اینجا دارم خودافشایی میکنم که مواجه شم با این ضعف شخصیتی بزرگ )

    امروز برنامم این بود یکی از قسمت های دوره عزت نفس نت برداری کنم اما نتونستم

    اومدم تو سایت هی میگشتم و از خدا میخواستم کمکم کنه به خودم مسلط باشم و خودمو جمع کنم رفتم کامنت های دوره عزت نفس بخونم دیدم بازم توانشو ندارم

    گفتم بزار برم فایل ببینم صدای استاد حداقل بشنوم بلکه یه ذره حالم بهتر بشه

    اومدم هدایت شدم به این فایل

    در حین شنیدن این فایل دوتا الهام بهم شد

    اولی چیزی که یه دفعه اومد تو مغزم و بهم الهام شد زمانی بود که از سریال زندگی در بهشت اصلا خوشم‌ نمیومد هر وقت میزدم روی دکمه مرا به سوی نشانم هدایت کن اگر سریال زندگی در بهشت میومد حالم گرفته می‌شد و اصلا دوست نداشتم اون موقع در مداری بودم که اصلا آگاهی ها و درک نمیکردم و فکر میکردم شما توی این سریال صرفا یه ویدئو از خودتون گذاشتین‌و هیچ چیز آموزنده ای نداره اگر مریم خانم هم توش بود که دیکه اصلا دوست نداشتم اون فایل ببینم اصلا اصلا این سریال دوست نداشتم فقط دوست داشتم فایل های آموزشی استاد ببینم

    تا اینکه گذشت و رسیدم به اینجا هر وقت نشانم اون روزم میشه سریال زندگی در بهشته مطمعنم یه چیزی توی اون فایل قراره به من‌ گفته بشه و توی اون فایل کلی آگاهی وجود داره

    استاد از دیدن شما توی ویدئو خیلی لذت میبرم خیلی آگاهی بهم اضافه میشه اما تا مریم خانم توی فایل میبینم انگار گوشام تیز میشه برای شنیدن حرفاش

    الان دیگه دوسش دارم الان دیگه احساس میکنم هر کلمه ای که میگه توش پر از آگاهی در صلح بودن با خودمونه اصلا انگار تا مریم خانم میبینم ناخودآگاه ذهنم میره سمت در صلح بودن با خودم چون تمام حرفاش بوی در صلح بودن با خودش میده صورتش انگار فریاد میزنه که این آدم چقدر با خودش در صلحه

    کسی میتونه با خودش در صلح باشه که خودشو دوست داشته باشه

    تمام رفتارهاشون صحبت هاشون انگار فریاد میزنه فارق بودنشو از حرف ها و نظرات بقیه

    این از تغییرات و تحولات که در من نسبت به سریال زندگی در بهشت و مریم خانم ایجاد شد

    و حالا میخوام بگم در ادامه که با به یاد آوردن این موضوع چی بهم الهام شد

    این آگاهی اومد که مهدیه فکر کن اگر اون موقع که تو از این سریال و از مریم خانم خوشت نمیومد تو یا چندین نفر دیکه این حرفو میزدن توی کامنتا توی اینستا یا حالا هرجوری که خلاصه یه جوری به گوش استاد و مریم خانم می‌رسید بعد استاد و مریم خانم میومدن این سریال جمع میکردن و ناراحت میشدن و فکر میکردن که بچه ها از این سریال خوششون نمیاد اون موقع چی میشد تو و همه اونایی که این حرفارو زدن فکر میکردن آره بابا ما درست می‌گفتیم این چه سریالی اصلا بدردنمیخوره و لذت بخشم نیست و از اون به بعد هر چیزی که تو و بقیه در مدارش نبودین درک نمیکردین تخریب میکردین ،توهین میکردین بهش و استادم می‌پذیرفت و باور میکرد (این نکته خیلی مهمه دوباره میگم )و استادم باورررررررررر میکرد و این روند باور کردن نظرات بقیه رو ادامه می‌داد عملا استاد باید کل زندگیش جمع میکرد و تعطیل میکرد و سایت میفرستاد رو هوا (اگرررر حرفای یه سری افراد باورررررر میکرد و می‌پذیرفت که مطالبش خوب نیست )

    کی استاد میومد حرفای مارو باوررر میکرد ؟؟؟

    کی آدم میاد حرفای بقیه رو باور میکنه ؟؟؟؟

    زمانی که خودش به خودش ایمان نداشته باشه

    زمانی که خودشو باور نداشته باشه

    زمانی که عزت نفس نداشته باشه

    زمانی که محتاجججج تایییید بقیه باشه

    زمانی که خودشو و حرفاشو و افکارشو با ارزش ندونه

    اگر استاد میخواست حرفای بقیه رو باور کنه خیلی سال پیش باید زندگیش میفرستاد رو هوا

    چرا استاد این کاروو نکردد؟؟؟؟؟

    چون استاد خودشو باور داشت

    چون استاد به خودش ایمان داشت

    چون استاد باور داشت که حرفاش ارزشمنده

    چون استاد ایمان داشت حرفاش درسته و میتونه زندگی خودشو و بقیه که دنبال تغییرن عوض کنه

    چون استاد ایمان داشت راهش درسته و چون ایمان و اعتقاد قلبی داشت، دیگه اصلا دیگران نمیتونستن متزلزلش کنن

    استاد وایستاد استاد پای تمام حرفاش وایستاد چون ایمان داشت چون خودشو باور داشت وقتی استاد خودشو باور داره دیگه اصلا بقیه ای وجود ندارن توی ذهنش که استاد بخواد به این فکر کنه که حرفای منو قبول میکنن باور میکنن یا نه یعنی چیزی که توی تمام فایلا مخصوصا سریال زندگی در بهشت و سر یال سفر به دور آمریکا مشهوده اینکه انگار استاد و مریم خانم دارن برای یک نفر دارن برای یکی از اعضای خانوادشون یه ویدئو میگیرن میفرستن همین

    آنقدر ساده آنقدر راحت آنقدر صمیمی

    چرا ما الان آنقدر استاد تحسین میکنیم؟

    چرا استاد الگوی هزاران و میلیون ها آدمه؟

    چرا انقدر عاشق یه آدمیم؟

    چرا داریم شبانه روز با صداش زندگی می‌کنیم ؟

    چون استاد وایستاد پای حرفاش

    چون استاد بخاطر توهین ها و تحقیر های بقیه زندگیش نزاشت کنار

    کارشو نزاشت کنار

    رویاهاشو دفن نکرد بخاطر تحقیر های بقیه

    که ما الان اینجاییم

    استاد پای آرزو هاش پای حرفاش پای چیزایی که ایمان داشت اینا راه درستن وایستاد که الان کلام خدا به واسطه استاد جاری میشه و داره به ما کمک میکنه زندگیمون اونجور که دوست داریم خلق کنیم داره مارو بیدار میکنه که ما لایق اینیم که توی بهشت زندگی کنیم و توی این دنیا یه بهشت برای خودمون بسازیم نه توی جهنم غلت بزنیم

    چرا تمام کسایی که اون موقع استاد تحقیر میکردن و تخریب میکردن الان بهشون غبطه میخورن ؟

    یا چرا خوده ما انقدررر استاد تحسین میکنیم و آنقدر دوسشون داریم ؟

    چون استاد خودشو باور داشت و توی مسیرش ثابت قدم موند و بخاطر نظر بقیه راه و روششو حرفاشو رفتارشو عوض نکرد

    همه اینارو گفتم که بره توی عمق وجود خودم که اگر نظر بقیه راجب خودم این قدرت داره که روح روان من بهم بریزه و باعث بشه من بخوابم توی اتاقم و تا چند روز نتونم به برنامه هام عمل کنم

    بخاطر اینکه من خودم خودمو باور ندارم

    من خودم به خودم ایمان ندارم

    من اون ایمان و باور قلبی به خودم و اعمالی که فکر میکنم درستن ندارم که نظر بقیه میتونه اینجوری منو زمین بزنه

    من خودم باور ندارم که طرز زندگیم درسته

    پس کاری که من باید بکنم اینکه اول خودم خودمو باور کنم خودم به خودم ایمان داشته باشم فارق از اینکه کسی منو باور داره یا نداره فارق از اینکه کسی منو قبول داره یا نداره

    کلام مختصر این الهام این بود که اگر من الان جا بزنم

    اگر الان بپذیرم حرفای خانوادم

    اگر حرفاشونو باور کنم

    اگر بزارم حرفاشون بهم غلبه کنه

    همه چی میف ستم رو هوا

    اگر باورم نسبت به خودم قوی نکنم یعنی دارم تسلیم میشم که اونجور که اونا میگن زندگی کنم

    اما اگر من خودم‌خودمو باور کنم

    و ادامه بدم مثل سریال زندگی دربهشت که ادامه پیدا کرد

    که من اولش خوشم نمیومد و مقاومت داشتم و تخریبش میکردم تو ذهنم

    اما استاد و مریم خانم زندگیشونو بخاطر نظر من یا کسی که دیگه جمع نکردن (من توی کامنت ها یا هیچ جایی هیچ حرفی نزدم و هیچ تخریبی نکردم و فقط توی ذهنم فکر میکردم این سریال نکته آموزنده ای نداره )

    باعث میشه هم خودم به نتایجی که دوست دارم برسم و اون سبک زندگی که میخوام داشته باشم هم همون آدمایی که الان بهم توهین میکنن و تحقیرم میکنن بعدا میان کنارم و میخوان ازم یادبگیرن (همین الانشم خیلی هاشون بهم غبطه میخورن )

    پس من باید ادامه بدم

    عین استاد که ادامه داد

    الهام دوم

    استاد توی این فایل گفتن

    من اینجوریم که اونجوری که خودم دوست دارم و راحتم زندگی میکنم و سبک زندگی خودم دارم و اینجوری نیستم که بگم من باید جوری باشم که بقیه خوششون بیاد نه من اونجوری زندگی میکنم که خودم دوست دارم هر کس خوشش اومد که خوشش اومد هر کسم خوشش نیومد شمارو به خیر مارو به سلامت

    دیشب توی تضادی که بهش برخوردم

    مامانم میگفت الان همه مردم دختر تپل دوست دارن و سر همین چند وقت یه بار دعواعه

    که فلانی اینو گفته بهمانی اونو گفته

    من میگفتم من از نظر خودم خیلی هم عالیم

    مامانم میگفت نظر تو مهمه ؟؟

    از نظر خودت اینجوری هستی باید ببینی بقیه چی میگن ،بقیه چیز دیکه ای میگن و……تحقیر و توهین که عزت نفسی که تازه دارم پایه هاشو میسازم دیشب به لرزه درآورد و بازم تخریب شد

    بعد از شنیدن این حرفا این احساس بهم دست داد که چقدر آدم میتونه احمق باشه که از اون چیزی که خودش دوست داره بگذره و بخاطر نظر بقیه خودشو اون شکلی درست کنه که بقیه دوست دارن

    دقیقا بر خلاف حرف استاد همه میگن تو باید اونجوری باشی که بقیه خوششون بیاد

    برخلاف حرفای استاد همه میگن اگر کسی از تو خوشش نمیاد مشکل از توعه تو یه مشکلی داری ایرادی داری که از تو خوشش نیومده و این انگ رو میزنن که تو حتما باید جوری باشی که بقیه میخوان اگر نباشی و بقیه نخوانت تو مشکل داری و اصلا این دید وجود نداره که هر کس یه سلیقه ای داره یکی از یه چیزی خوشش نمیاد دلیل بر بد بودن اون نیست اون خوشش نمیاد بره اونجایی که خوشش نمیاد همه میگن تو وظیفته خودتو عوص کنی جوری باشی که بقیه خوششون بیاد عروسک خیمه شهبازی باشی که بقیه خوششون بیاد

    دیدن این قسمت از فایل خیلی بهم کمک کرد و حالم بهتر کرد و این جسارت بهم داد که نه من باید اونجوری باشم که خودم از اندامم لذت ببرم و خودم دوست دارم و و به قول استادم جهانم آدم هایی میاره تو زندگی من که با من هماهنگ باشن

    الان که این فایل دیدم و این کامنت نوشتم حالم خیلی خیلی بهتره و میرم سراغ ادامه نت برداری دوره عزت نفس

    یه چیز دیگه استاد گفتین که از خدا خواستین هوا ابری بشه و چقدر خدا سریع پاسخ داد یادم اومد که منم دیشب چون حالم خوب نبود همونجوری که روی تخت خوابیده بودم به خدا گفتم خدایا کاش الان یا اتفاق خوب بیوفته یه خبر خوب بهم بدن یه چیزی که حالمو بهتر کنه و از این وضع دربیام و جالبه که درست پنج دقیقه بعدش پولی که دو هفته بود منتظرش بودم برام واریز شد و چقدر احساسم خوب شد و گفتم خدایا تو میشنوی تو جواب منو دادی تو دعای مند اجابت کردی و در ادامه همین حرفایی که داشتم به خدا میزدم‌یه چیز دیکه بهم الهام‌شد اونم این بود که معجزات خدا در زندگیت به اندازه مدار تو رخ میده یعنی با توجه به اون مداری که تو درش هستی با توجه به اندازه ظرف خودت خدا میتونه اتفاقاتی رو برات بوجود بیاره نه فراتر از اون یعنی این دقیقا بهم گفته شد چون من همون موقع یاده کامنت بچه ها افتادم که بعضی نوشته بودن که تو زندگیم کلی معجزه رخ داد منم به خدا همون موقع گفتم چرا توی زندگی من معجزه نمیکنی چرا اون معجزات توی زندگی من رخ نمیدن ؟بعدش اون درخواست کردم که اتفاق خوبی بیوفته یا یه خبری که حالم بهتر بشه و اون پول پنج دقیقه بعدش واریز شد و این آگاهی هم بهم الهام شد که معجزات با توجه به مدار تو برات رخ میده باید مدارت ببری بالاتر که اون اتفاقاتی که بچه ها میگن با کسی که میخواستم ازدواج کردم یا یه شغل با این درآمد دارم و… اتفاق بیوفته

    راستی اینم بگم استاد خیلی خیلی ممنون که این فایل گرفتین و روی سایت گذاشتین من هم با دیدن این‌فایل حالم زیر و رو شد و کلی آگاهی ناب که خیلی الان به شنیدنشون نیاز داشتم بهم الهام شد هم چقدر از سلیقه و خلاقیت چیدمان غذا ها به دست مریم خانم حال کردم و کیف کردم چون همه چی بوی عشق میداد

    استاد دوستت دارم و از خدا ممنونم که شمارو سره راهم گذاشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      کوثر کیا گفته:
      مدت عضویت: 870 روز

      سلام به مهدیه عزیزم

      امروز خیلی احساسم بد بود

      خیلی با خودم کلنجار میرفتم

      اصلا نمیتونستم احساسمو خوب کنم

      همش نگران و پر از استرس بودم

      یکم که احساسم خوب میشد دوباره سریع بد میشد و نمیدونستم چرا جدیدا اینطوری شدم

      امروز بارون میومد و من با گریه رو به خدا گفتم هدایتم کن

      مگه خدا نیستی منم هدایت کن

      اومدم توی سایت روی قسمت نشانه امروز من زدم و این فایل اومد

      مهدیه عزیزم منم درست مثل شما هر وقت که سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا میومد حالم گرفته میشد

      حتی منم مثل شما اون اوایل خانوم شایسته عزیز رو دوست نداشتم

      و رد میکردم سریال رو

      امروز که بعد از اون حال بد این فایل اومد نشستم نگاه کردم بلکه حواسم از احساس بدم پرت بشه و مات و مهبوت حس خوبی که از این فایل و این رسم و آداب قشنگ مهمونی شدم

      و چقدر لذت بخش بود

      چقدر بعد از اینکه استاد دعا کردن و بارون اومد زیبا بود

      ویدیو که تموم شد حسم خیلی بهتر شد و یهو چشمم به کامنت شما خورد که تمام گیر و احساس بدم

      جوابش توی کامنت شما بود

      جالبه منم مثل شما درگیر یه موضوع شدم و افتادم توی اتاقم و انگار که دست و پاهام یاری نمیکردن منو برای تلاش کردن برای هدفم

      ولی دقیقا جواب و راه حلم توی حرفای شما بود

      مینویسم که برام مرور بشه

      میخام صدبار کامنت شمارو بخونم

      کی میاد حرفای بقیه رو باور میکنه؟

      زمانی که به خودش و ایمان نداشته باشه

      زمانی که خودشو باور نداشته باشه

      زمانی که عزت نفس نداشته باشه

      زمانی که محتاج تایید بقیه باشه

      زمانی که خودش و حرفاش و افکارش رو با ارزش ندونه

      اینا همه مواردی هست که من کوثر باید روی تک تکش کار کنم

      که بتونم مثل استاد و خانوم شایسته باشم

      استاد و خانوم شایسته

      رویاهاشونو دفن نکردن بخاطر بقیه

      پا پس نکشیدن

      ولی اکثر ماها یکیش خود من

      تا چهار نفر سر راهمون میگن نمیشه و فلان و این کار شدنی نیست زمان نیست

      قبول میکنیم بدون اینه ارزش خودمون رو بدونیم

      راحت اجازه میدیم کههه باور کنیممممم

      ولی این چرخه بدبختی باید یه جایی قطع بشه و من همینجا قطعش میکنم و با تمرکز کامل

      چون به قول شما

      ما لایق این هستیم که توی بهشت زندگی کنیم نه توی جهنم غلت بزنیم

      امروز اتاق من جهنم بود و من با احساس بدم داشتم توش غلت میزدم ولی الان دارم بهشت رو تجربه میکنم

      که دارم این حرفارو مینویسم

      بهشت خودشناسی

      بهشتی که توش منتظر این نیستی بقیه کمکت کن بقیه نظر بدن که ایراد کارت کجاس

      خودت داری ایراد کار خودتو در میاری

      خودت داری خودتو حلاجی میکنی

      که بفهمی (من اون ایمان و باور قلبی به خودم و اعمالی که فکر میکنم درسته ندارم)

      چه انتظاری از بقیع دارم؟

      کی از خودمون به خودمون نزدیک تره

      من وقتی خودمو باور ندارم

      اون کاری که دارم میکنم رو باور ندارم

      چرا انتظار دارم نتیجه بده؟

      و اینکه اون الهام خداوند به شما که مدارت باید بالاتر بره

      به اندازه ظرفت معجزه میبینی

      خیلی زیبا بود

      مهدیه عزیزم ازتتتتت بی نهایت سپاس گذارم بابت این همه اگاهی

      در پناه خدا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1215 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلام

    سلام

    سلام

    ای جان دلم چه فایلی خودمونی و پر از نکته ای بود ولی چقدر پر از صداقت و احساس خوب بود

    واقعا دقیقا مامان من به خاطر همین که مهمونی گرفتم را به خودشون سخت گرفتند تو سال شاید دو سه بار مهمونی می‌گیرند از کارهای غذا جدا از اینکه انقدر بابام سر وسایل خونه حساس هیت که بچه ها بازیگوشی نکنند که عملا ما چندساعت که اونجا هستیم یاچهره خسته مامانم را باید ببینیم یا داد کشیدن بابام سربچه هامون که یه جا بشینید انقدر بدو بدو نکنید

    مامان من متعصب داره که مثلا اگه خواست قرمه سبزی درست کنه حتما خودش پاک. کنه خودش خورد کنه و…. چون با این جمله حال میکنه که بقیه بگند قرمه سبزی های مامان یه چیز دیگه است حالا اگه عموم بگه اینبار مثل بقیه وقت ها نشده مامانم کلا روزش خراب میشه و خستگی به تنش میمونه چون هان میفهمم که دنبال تایید دیگرانه و منم مثل مامانم بودم تا قبل اینکه با قانون جهان آشنا بشم

    وای استاد چه حرف قشنگی زدید گفتید ما هیچ وظیفه ای برای خوش گذشتن مهمونمون نداریم

    در صورتی که چقدر قبلا فکر میکردم اگه کسی میاد تونم من باید برلش سنگ تمام بزارم تا لذت ببره و چقدر باورهای اشتباه داشتم

    و. چقدر دنبال این بودیم فلانی اگه فلان چیز را درست کرده ما تکراری درست نکنیم

    چقدر درست مردم اون همه برنج دنگ و فنگ داشت

    چقدر سر این ظرف شستن و خشک کردن و و دوباره جمع کردن پروژه بود و هست

    تازه مهمون معضب بود که ابن همه ظرف کثیف شده باید بیاد کمک در صورتی که من خودم شخصا دوست نداشتم وقتی میرم مهمونی بخوام ظرف بشورم برلی همین تو تونه خودم هم تا میشد نمیزاشتم کسی بشوره و جمع میکردم میزاشتم تو حمام

    واقعا چه طبیعت رویایی چقدر زیباست این بهشت علی آقا و ژست گرفتن همیشگیش حتی رو اون بلندی برای شیرجه زدن خخخخ

    آفرین استاد و مرز م جان که در زمینه های مختلف الگوی بی‌نظیری هستید خدایا شکرت برای داشتنتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    زهرا قنبری گفته:
    مدت عضویت: 2103 روز

    سلام و صد سلامممممم سلام استاد جون سلام مریم جون زیبااا اول بگم پیراهنت خیلیییییی نازه و بهت میاد زیاااااد

    انقدر هیجان دارم با دیدن این فایل که نمیدونم از کجا شروع کنم از صبح چشم باز کردم قلبم خوشحال شد به معنای واقعی تند تند کارام انجام دادم که بیام دفتر کارم و قهوه بریزم و بشینم با عششششق این فایل در سکوت و تنهایی ببینم

    مثل بچه هایی بودم که میخوان یه چیزی که دوست دارن تموم نشه هی به تایم نگاه میکردم میگفتم اخجون هنوز مونده

    درس زیاده تو این فایل

    درس اول اینکه زهرا فصل عالیه واسه شنا برو و شروع کن استخر رفتن که واقعا اب ادم میبره تو خلسه و چقدر شما لذتتر میبرین تو اب شیرین شنا میکنین هنوز این تجربه بینظیر شنا تو اب بکر و شیرین نداشتم

    این راحت گرفتن مهمونی کلا استایل منم همینه ادم تعارفی نیستم مدل من هم اینه همه چیز میزارم رو میز میگم من باهاتون راحتم شما هم راحت باشین هر چیزی که دوست دارین بردارین

    این نوع غذا خوردنتون بهم انگیزه بیشتر داد که رو قانون سلامتی و سبک زندگیم جدی تر و پایبند تر ادامه بدم

    و چقدر زندگی راحت و سریع و لذت بخش تره اینجوری

    اینکه مهمونا راحتن هر کدوم دنبال لذت بردن خودشونن و این قشنگترین چیز تو مهمونیه من عاشق این سبک و راحتیم و خیللیی هم شخصیتی نزدیکم به این شیوه

    ایده هایی که گرفتم این ظرفای چوبی

    البته که امن از یه فایل زندگی در بهشت که مریم جون پیتزارو گذاشتن رو اون تخته بزرگه خیللییی دلم میخواست ازین چیزا بگیرم هم راحت تمیز میشه هم خیللییی حس نزدیک بودن به طبیعت میده و خیلی هم از نظر من خوشگله و کاربردی

    ایده بعدی برای دسر خودم این ترکیب پنیر و گردو خیلی عالی بود

    کار کردن و لذت بردن باید یکی باشه که وقتی هم این همه مهمون داری باز هم با عشق بشینی و کارات بکنی

    این که چقدر رر ثروت مند بودن بینظیره و چقدر من وظیفه دارم که ثروتمند تر باشم و این لذت ببرم که این همه فراوونی تو غذا و این مهمونی عالی رو راه بندازم

    تو کل فایل گفتم استاد عاشقتونم که انقدر ثروت ساختین دمتون گرم خدارو شکر که دارین با ثروتتون عشق میکنین

    این پرادایس چیزیه که من صبح به صبح و شبا کامل dream میکنم

    نشستی بیرون خونه رو میز سفیدت و یه مه شبنم اول صبح قهوه میریزی و ساعتها خیره میشی به این بهشت ابدی که قرارموت با خدا اینه که تا وقتی تو مسیری بهتر و بهتر و بهتر میشه زندگی و حرفا و سپاسگزاری های هر روزت بیشتر و بیشتر میشه

    این که به خدا میگی مرسی لاجرم خوبی ها و بهترین ها سهم منه و این قانونمندی جهان قلبت اروم میکنه و تو با اشق به سبکی به قانونی که فهمیدیش ادامه میدی

    من خیللییی شنا کردن دوست دارم و البته که شنارو هم بعد از دیدن فایلای شما رفتم یاد گرفتم گفتم اگه پردایسم بخرم و بخوام از lake لذت ببرم باید شنا بلد باشم و مرسی زیااااد ازتون

    ایده های راحتتر شدن مهمونی

    راستش انقدر همه چیز راحته و خوب برگزار شده که فعلا تصور راحتتر ازین به ذهنم نمیاد چون شما این پرادایس بینظیر و وسیع رو دارین که میتونین واسه لحظات خلوتی خودتون برین و قدم بزنین

    چون من اینجوریم که اگه چند ساعت تو محیط پر از ادم باشم باید چند دقیقه ای برم و در سکوت بگذرونم تا دوباره ظرفیت موندن تو جمع داشته باشم

    واسه بهبود فقط میتونم بگم استاااد چرا اول نوشابه هارو ریختین زیییر اب رو!دسترسی به نوشابه ها میشه یه بازی که هر کسی تونست پیدا کنه برنده است!!!

    من عاشق این ازادی زمانی ازادی مکانی ازادی مالیم این بهترین چیزی بود که ازتون باد گرفتم

    همیشه دنبال این بودم چه ارزویی چه خواسته ای میتونم داشته باشم که حالم باهاش خوب باشه بگم همه چیز باهم خواستم و این خواسته که تو زندگی شما هم براورده شده یکی از بهترییییین چیزایی بود که ازتون یاد گرفتم که فهمیدم هست و من هم میخوام

    و چقدر این level بندیه یعنی هی بهتر و ازادتر و ازاد تر میشی

    تو هر سطح زندگیت حس میکنی خیلی ازاد تر از سال قبلت و ازادتر از بیشتر قشر ادما هستی

    من تو این سطحم که ازادی رو نسبت به ادمای اطرافم تو همه جمبه ها دارم ولی نسبت به ازادی زندگی شما جای پیشرفت دارم و چون شما از این مسیر رفتین منم میفهمم که داره بهتر میشه

    من عاشقتونم زیاد فایل زیاد بزارین انگیزه قوی تری واسه صبح زود پاشدن میشین واسم

    مریم جون من یه دنیاااا از شما خانم بودن یاد گرفتم انسان بودن یاد گرفتم قوی بودن یاد گرفتم شجاع بودن یاد گرفتم حرکت کردن یاد گرفتم ساده گرفتن یاد گرفتم تمیز بودن یاد گرفتم عاشق بودن یاد گرفتم معشوق بودن یاد گرفتم رها بودن یاد گرفتم پویا بودن یاد گرفتم پر انرژی بودن یاد گرفتم همراه بودن یاد گرفتم حامی بودن یاد کرفتم اطمینان کردن یاد کرفتم و بهتر و بهتر شدن هر روز یاد گرفتم

    عاشقتونممممم زیااااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    مهستی خیرابادی گفته:
    مدت عضویت: 1638 روز

    به نام خداوند هدایتگرم سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته دوستداشتنی از خداوند سپاسگزارم مرا به این مسیر عالی هدایت کرده وهرروز به خاطر وجود شما ازش سپاسگزاری میکنم باز هم یه فایل فوق‌العاده زیبا که میتونیم ازش توی زندگی استفاده کنیم استاد عزیز این چند روز به هر چیزی که بهش فکر میکردم خداوند از طریق فایلهای شما جوابمو میده در مورد تمرکز رو نکات مثبت قانون سلامتی ودیروز داشتم با خودم فکر میکردم که الان من مهمان بیاد خونم چه غذاهایی رو درست کنم که دوست داشته باشن ومن اذیت نشم ناگفته نمونه من زیاد تو مهمانی سخت نمی‌گیرم وسعی میکنم که راحت باشم من به شخصه آبجی خودم که اوایل خودم هم مثل ایشون فکر میکردم دیدم از چند هفته قبل داره واسه مهمانی که بده چه کارهایی می‌کنه واقعا ما چقد‌واسه مهمانی که میخوایم بدیم خودمونو اذیت میکنیم استاد واقع ما باید خیلی بیشتر رو خودمون کار کنیم تا بتونیم مهمانیهامون خیلی ساده و راحت باشه واز دور هم بودن لذت ببریم ازت سپاسگزارم مریم جان چه کارها رو ساده کردی در حین زیبای واون ظرفهای چوبی که حسو حال عالی دارن وتوشون غذا خوردن لذتبخشه چه لباس زیبایی پوشیدی مریم جان چقدر زیبا و خوش سلیقه هستی واستادی که از خداوند خواست وهوا ابری و بارانی شد تا با دوستان در حین شنا لذت بیشتری ببرن خدایا شکرت که هروقت درخواست کنیم جواب میدی چه فضای زیبایی چقد رویایی نوش جونتون باشه استاد منو دخترم که پنج سال داره هر روز فایلهای سفر زندگی در بهشت رو نگاه میکنیم اگه یه روزی من نگاه نکنم دخترم میادو بهم میگه مامان فایلی از سفر استاد رو بزار ببینم بعضی موقع ها یه چیزی یه جمله‌ای ازشما واسه باباش میگه ومن لذت میبرم البته دخترم با میل خودش تمام فایلهای زندگی در بهشت وسفربه دور آمریکا رو میاد بغلم وبا لذت نگاه می‌کنه ازتون سپاسگزارم که این فایل عالی رو گذاشتین تا بهتر از مهمانی که میگیریم استفاده کنیم ولذت ببریم واز خانم شایسته عزیزم تشکر میکنم که وقت میزارن همیشه شاد سالم وموفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2971 روز

    سلام به استاد عزیزم

    وای چقدر دلمون تنگ شده بود برای یک روز زیبا سپری کردن در پرادایس رویایی.دمت گرم استاد جان.

    صبح طبق معمول وقتی سایتو باز کردم فایل جدید و عنوانش رو دیدم گفتم خدایا شکرت این سایت داره تمام جنبه های زندگی ما رو میسازه و ما رو در تمام جنبه ها رشد میده.چقدر خوشحالم و سپاسگذارم خداوندم که هدایت شدم به مسیر شما سایتتون آگاهی هاتون و زندگیم چقدر پر بار تر زیباتر و غنی تر شده استاد جان واقعا سپاسگذارتون هستم.

    چند مدتی هست که به خدا دارم میگم با توجه به تضادهایی که پیش میاد و روابطی که هست که خدایا من دلم میخواد آگاهانه با استاد و مریم جون همنشین و همراه اونا باشم با آدمهایی از جنس اونا باشم آگاهانه دلم اینو میخواد و از اون زمان تعداد فایلهای شما بیشتر شد شکر خدا انشالله که به مسیر بودن از نزدیک با شما هم قرار می‌گیرم اگر بیشتر توجه و تمرکز آگاهانه بگذارم به روی این جنس از روابط زیبا همه چیز دست خودمه شکر خدا.

    چقدر تحسینتون میکنم بابت این سبک زیبا صمیمی و در عین حال راحت و لذت بخش برای برگزاری مهمانی و دور هم بودن چقدر منم این خواسته درونم تقویت شد بیشتر که منم دلم مهمونی ها و دور همی های از این جنس می‌خواد.همه چیز در اوج سادگی و راحتی اما بشدت دلچسب و لذت بخش.

    چقدر مریم عزیز رو تحسین میکنم که کامل تمرین کرده ساده گرفتن و بیشتر لذت بردن رو.

    چقدر این جمله طلایی که وظیفه من نیست کاری کنم به مهمونا خوش بگذره وظیفه خودشونه کاری کنند که بهشون خوش بگذره می‌تونه به روابط و مهمونی های آدم خط و جهت بده.دیگه تکلیفت با خودت کامل مشخص میشه تو سمت خودت که مهیا کردن یک سری وسیله خوراکی و شرایطی که مهمونها ازش استفاده کنند ولذت ببرند رو انجام بدید و بقیش با خودشونه ممکنه تو بهترین شرایطم فراهم کنی اما طرف مقابل تو نخواد یا نتونه ازش لذت ببره چون اصلا تو فارس نیست یا کوچکترین شوروشوقی تو وجودش نیست که از اون امکانات در جهت لذت بردن استفاده کنه و همش در حال نالیدن و غر زدن و گیر دادن باشه.دیگه خدا روشکر دارم کم کم به این درک میرسم که بعضی آدمها تو بهشتم دلیل پیدا میکنند برای نقش زدن و غر زدن و لذت نبردن بعضی آدمها هم تو جهنم دنبال ایجاد و انجام کارهایی هستند که از اون شرایط لذت بیشتری ببرند.

    چقدر این موضوع عزت نفس در تمام جنبه ها تاثیر گذاره چقدر خوبه آدم یاد بگیره و به این آگاهی برسه که برای انجام هر کاری از خودش بپرسه من این کارو برای چی دارم انجام میدم اینجوری اون باگ‌ها و محدودیتهای ذهنش رو بیشتر و بهتر می‌شناسه و می‌تونه تصمیمات بهتری بگیره که کدوم رفتارش بر اساس چه باورهایی هست آیا ابشخورش یه باور محدود کننده هست یا قدرتمند کننده.

    بازم ازتون سپاسگذارم بابت این فایل زیبا و پر از آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    فاطمه صفری گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    بنام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادان عزیز دلمممممم

    مرسی بابت این فایل فوق العاده و جذاب، هم درس داشت، هم لذتبخش، هم آرامش، هم خنده، همممه چی رو همزمان تجربه کردم و لذت بردم.

    چقدر فایلهای اینچنینی به ویژن زدن من کمک میکنه، فرکانسم رو بالاتر میبره و قوی تر میشم برای اهدافم.

    خدا میدونه که من چقدر عاشق پارادایسم، عاشق درختهای سربه فلک کشیده، آب زلال، چمنهای قشنگ، صدای پرنده ها، سکوت، آرامش، آدم های خوش فرکانسی چون شما که به اون محیط انرژی دوچندان وارد کرده.

    از اونجایی که مامان من جزو افرادی هست که برای مهمونی ها خیلی خیلی خیلییییی به خودش سختی میده و ما از سه روز قبل از مهمونی و سه روز بعد از مهمونی خسته و کوفته ایم. همیشه به خودم میگم من وقتی برم سر خونه زندگی خودم اصلا اینجوری خودم رو عذاب نمیدم. و این فایل بسیار زیبا بیشتر بهم فهموند که تصمیم درستی گرفتم.

    چقدر همه چی عالی بود، واقعا بقول خانم شایسته گرامی همه چی فنسی و در عین حال کم زحمت، لذت بردم از این سادگی، از این راحتی، اصن آرامش شما موقع کار کردن به من هم منتقل شد و حسی که باید رو گرفتم از این فایل.

    چقدر ایده ی کولر جالب بود، من همیشه یه کولر عالی در نظرم هست که برای ماشین تهیه کنم ولی هیچوقت به این فکر نیوفتاده بودم که میشه ازش در مهمانی هم بهره برد، چقدر راحت، دیگه نگران این نیستی آب خنک کم بیاری برای اینکه توی یخچال شاید جای کافی برای گذاشتن آب نداشته باشی.

    چقدررررر دیش های قشنگی درست کردین و چقدر ساده، در عین سادگی چقدر زیبا، چه چوبهای قشنگی، منکه واقعا لذت بردم، و یاد گرفتم خودمم به این سادگی روی بیارم و دنبال وسائل فنسی نباشم.

    عاشق اون مجموعه ی بری ها شدم، هم دیزاین عالی، هم ظرف خوشگل، هم ترکیب رنگ جذاب.

    چقدر همکاری کردن هردو باهم بهم چسبید و قطعا این نشون دهنده ی یک رابطه ی عالیه، هردو با لذت برای مهمانی آماده شدید و من واقعا کیف کردم

    مهمونی های ایرانی اغلب اینطوری هستن که یک نفر کار میکنه و بقیه استفاده میکنن و شخص میزبان(حداقل مامان خودم) در کل مهمونی خسته ست و لذت زیادی نمیبره از همراهی مهمان ها. ولی اینجا دیدیم که همه در حال خوش گذروندن و لذت بردن هستن، کمک هم میکنن و لذت میبرن، و از مصاحبت همدیگه استفاده میکنن.

    ایده های عالی ای که از این فایل گرفتم:

    ساده بگیرم، هم توی غذا پختن، هم توی ظرف و ظروف خریدن

    اگه جایی میرم مهمونی خودم پاشم کمک کنم و همراه میزبان باشم تا به خودم هم خوشبگذره و میزبان احساس راحتی بیشتری باهام داشته باشه

    از کولر حتما استفاده کنم

    به عادات غذایی مهمون ها توجه کنم و احترام بذارم، و مواد غذایی مطابق با سلیقه شون رو تهیه کنم

    خودم مسئول سرگرم کردن خودم در مهمونی هستم و خودم باید لذت ببرم و منتظر نباشم کسی برای من کاری انجام بده

    راحت باشم و به دیگران هم اجازه بدم از بودن در خونه ی من لذت ببرن

    بجای خرید خوراکی های فاقد ارزش غذایی، از محصولات ارگانیک و مقوی برای پذیرایی استفاده کنم

    وسایلی برای سرگرم کردن داشته باشم ولی اجازه بدم هرکسی هرجوری که دوست داره استفاده کنه و لذت ببره

    همکاری داشته باشم با پارتنرم و هردو سهم داشته باشیم در آماده سازی مهمانی

    نیازی نیست حتما لباس های فنسی بپوشم و راحت بگیرم تا بیشتر لذت ببرم

    اگر کسی اعلام آمادگی میکنه برای کمک بهم براحتی پذیرا باشم

    و آدمهایی رو جذب زندگیم کنم که مثل خودم و هم فرکانس خودم هستن تا درکنارشون هم لذت ببرم و هم آرامش داشته باشم.

    مرسی که از همممه جهات به پیشرفت زندگی ما کمک میکنین. از اعماق وجودم دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: