یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-19 22:37:562024-02-14 07:27:21یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بهبه چه عالی کاش من هم جزو مهمونهاتون بودم
خداقوت به خانم شایسته جان و استادعزیز و بزرگوار
همیشه سلامت و ثروتمند باشید
راستش بعضی افراد هستند وقتی از بیرون غذا تهیه کنیم ناراحت میشوند و میگویند دستپخت کدبانو را ما نچشیدیم
اصلا یه رسمه که وقتی دختری ازدواج کنه برای محک اون فامیل را دعوت میکنند تا خودش غذا بپزه حالا بعدش چه اتفاقی میفته دیگه خدا عالمه
خیلی لذت بردم لطفا بازهم ازین ویدئوها برایمان تهیه کنید
از آداب و رسوم زندگی خودتون و دوستانتون
استادشما خیلی خوبید امیدوارم همیشه موفق و پیروز و سربلند و ثروتمند و…. باشید.
بنام مهربان خالق جهان هستی
درود بر استاد عباس منش بزرگوار و مریم بانوی زیبا و همه دوستان هم مداری در سایت
باز هم یک فایل کاربردی دیگه گذاشتید،
استاد این که مهمونی زیاد میگیرید و میرید و با انسانهای مختلف در ارتباط هستید ، خیلی دوست داشتم و خواسته دیگری در من شکل گرفت.
راحت و ساده گرفتن مهمونی ها، چیزی که پاشنه آشیل بیشتر ماست.این باید اولویت زندگی مون بشه، چقدر خوبه جا افتادن این فرهنگ ساده زیستن ،سادگی در غذای با کیفیت و سالن با چیدمان عالی، سادگی در بازی و خوش گذرانی، سادگی در پوشش و لباس ..
ارزش ما به شخصیت مون هست نه غذاهای جورواجور و متفاوت درست کردن در مهمانیها
وظیفه ما نیست به مهمون خوش بگذره، وظیفه مهمونی خودش لذت ببره از شرایط موجود.هدف لذت بردن و صحبت کردن و است نه غذاخوردنهای متفاوت
احساس توجه و تایید دیگران را نیاز نداریم
شکرگزاری استاد از آب دریاچه ، شکرگزاری مریم بانو از پارادایسی که هرروز اونجاست
مریم بانو چقدر پاکیزگی شما واستاد در این فایل موج میزد، من که خیلی از شما تمیزی و نظافت و آموختم.
ایده کلمن یخ برای نوشیدنی ها و ظروف چوبی ساده برای میوه ها و خوراکی ها عالی بود .
مریم بانو چه در صلح و آرامش کارهاشون و انجام دادند
سپاس استاد از این آگاهی های نابی که برامون به اشتراک میزارید.
بانام خدای خوبم که منو خالق زندگی خودم قرارداد.با سپاس فراوان از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیزم.
چقدر لذت بردم و حالم خوب شد با دیدن این فایل که درسهای بسیار نابی برام داشت. من خودم یکی از عادتهایی که دارم از خیلی سالها پیش،هروقت خونه فامیل ها و بستگان میرم مثلا اگه چیزی لازم داشته باشم میرم از تو یخچال برمیدارم و میخورم و یا بعضا حال میکنم ظرفهارو بشورم (چون تو خونه خودمونم میشورم و لذت میبرم و کلا با نظافت وشستن حالم خوب میشه و هم برام خوشایند نیست و با این فرهنگ که خانم ها این وظیفه رو دارند و آقایون فقط امرو نهی کنند و مشغول لذت بردن از میهمانی باشند و …شدیدا مخالفم)و …وهرکسی هم که خونمون میاد بار اول بهش میگم که اونجا یخچال هست، اونجا حمام و ….ومیگم که راحت باشید و از من وهمسرم توقع نداشته باشید که مثلا بیایم برای شما چای بریزم و آب بیارم وبه بچتون آب بدم ویا سرسفره غذا بریزیم و…..و کلا دوست دارم که هم خودم راحت باشم و هم میهمان احساس راحتی بکنه و از دور هم بودن لذت ببریم.
توی این فایل نکات مهمی که یادگرفتم این بود که “میهمان باید خودش از میهمانی لذت ببره و کاری کنه که دورهم بودن براش لذتبخش باشه و میزبان وظیفه ای نداره که مدام حواسش به مهمان باشه که آیا بهش خوش میگذره یا نه؟ و خودشو فراموش کنه ویجورایی قربانی بشه.(چون اکثرا برخلاف اینهارو ما دیدیم و یادگرفتیم.)
نکته دیگه خداقوت گفتن های استاد و سپاسگزاری ایشان ازخانم شایسته و بالعکس که ازوقتی وارد سایت شدم این سپاسگزاربودن رو تمرین میکنم تا بشه جزء عادتهام.
ونکته دیگه اینکه هرچقدر ما به اصطلاح خودمون باشیم و هدفمون این نباشه که با فیلم بازی کردن بخواهیم نشون بدیم که ما میزبان خیلی خوبی هستیم و فکرمون این نباشه که میهمان بعداز رفتنش نکنه بگه چیزی کم بود و….،هم خودمون راحت میشیم و هم میهمان و هردوطرف از دور هم بودن بیشترین لذت رو خواهند برد.
نکته دیگه اینکه هرچقدر ما سعی کنیم با استفاده از لوازم و امکاناتی که داریم پذیرایی کنیم و نگران این نباشیم که مبادا چیزی کم باشه یا اینکه باب میل میهمان نباشه و خوشش نیاد….باعث لذتبخش شدن دورهمی خواهد شد.
( اگه کسی با اومدنش به خونه من، قرار هست من دچار استرس و نگرانی بشم؟ و اگر من خودم قرار هست با رفتنم به خونه کسی، باعث زحمت و دردسر زیاد میزبان بشم،آیا میشود اسمش را میهمانی گذاشت؟.)
نکته دیگه اینکه با کمی خلاقیت میشود در عین سادگی ،کاری کرد که همه از دورهم بودن خوش بگذرونن .
و کمی به این فکر کنیم که هدف از میهمانی چیه؟
نکته بعدی اهمیت وارزش اعتمادبنفس وعزت نفس و درس گرفتن از الگوهای نمونه چون استاد عزیزو خانم شایسته عزیز هست که باعث میشود تا افرادی مانند من بتونیم روی خودمون کار کنیم و با رشد تکاملی خودمون به این حد از خودشناسی برسیم و از میزبانی و مهمانی و کلا دورهم بودن(بجای رنج و سختی و دردسر و استرس و نگرانی) فقط و فقط لذت ببریم و فرهنگهای عالی اینچنینی را به فرزندان و نسلهای بعدی منتقل کنیم.(که من خودم خیلی باید رو خودم کارکنم)
وصدها وصدها نکته مهم و یادگرفتنی توی این فایل بود که نوشتنش طولانی میشه.
استاد دوست داشتنی و نمونه و خانم شایسته بزرگوار و کاردُرُست وکاربلد، بینهایت سپاسگزارم.مثل همیشه عالییییییییییییییییییی و بینظیر بود!(چطور ازین ساده تر و چطور ازین بهتر ؟ من عاشق این جمله شماهستم).ممنونم!
امیدوارم که لطف بفرمایید واز این نوع فایلها بیشتر وبیشتر توی سایت قرار بدید.عاشقتونم.
ب نام خدای مهربان سلام ب استاد عزیز ومریم خانم ودیگر مهمانهای مهربان ودوستان همسفر استاد این فایل برای من خیلی اگاهی داشت خیلی ازتون سپاسگزارم ساده گرفتن هر مهمانی خیلی خوبه ارامش مهمترین قسمت وهمراه باش با لذت بردن من از این ب بعد تصمیم دارم هر مهمانی ک برگزار میکنم اولویتم ساده و راحت بودن ولذت بردن همراه با احترام وروی باز باش ازتون سپاسگزارم خیلی فایل اموزنده ونکات کلیدی داشت بازم فایل بزارید ممنون خدانگهدار
سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین و دوستان هم فرکانسی
استاد، من این ساده گرفتن شما در مهمانی ها رو در طی سریال سفر به دور آمریکا وقتی خونهی اون دوستتون که هلیکوپتر میساخت رفته بودید و در سریال زندگی در بهشت وقتی که رایان اینا و اون خونواده ارتشی با 6 تا بچهشون و دوستانشون اومده بودن پرادایس دیده بودم همیشه با خودم میگفتم که چقدر راحت میگیرید چه مهمون باشید چه مهمون اومده باشه در طول اون چند روز نه شما خودتون رو اذیت میکردید که مهمون اومده، باید بیشتر بهشون برسم، چیزی کم و کسر نباشه و …، نه وقتی شما مهمون بودید اونا خودشون رو درگیر مهمون میکردن، یادمه شما در آروی میموندید و خونه رو داده بودید به مهمونا، خودشون غذای خودشون رو داشتن خودشون سرگرم میشدن، شما هم کارای خودتون رو انجام میدادید،
یا یادمه یک بار شما با آروی رفتید دیدن اون دوستتون که چند هکتار زمین کشاورزی داشت مریم جان پرادایس بودن و شما رفتید که یه چیزایی در مورد کشاورزی و نحوه نگهداشتن مرغ و خروسا یاد بگیرید، شما آروی رو برده بودید که راحت باشید و خونتون هم کنارتون باشه دوش گرفتن و غذا خوردن و … دست خودتون باشه، حالا هم که مهمونی یک روزه هست و به این سادگی و راحتی بدون اینکه خودتون رو اذیت کنید مهمونی گرفتید و خوش هم گذروندید، که به ما هم خیلی خوش گذشت،
خیلی فایل عالی بود از اولش انگار با شما توی خونه بودیم، استاد هممون رو مهمون خونتون کردید، آنقدر احساسش لذت بخش بود و همه دوستان هم این لذت رو دریافت کردن.
به نظرم همه در این مورد اتفاق نظر داشته باشند که مهمون خونه استاد بودن خیلی لذت بخشه ، یعنی استاد همگی چنان با تمرکز این قسمت رو نگاه کردیم و لذت بردیم که (از آنجایی که قانون میگه به هر چی توجه کنی جذبش میکنی) فکر کنم همگی با هم مهمون پرادایس بشیم!!!! خدارو شکر پرادایس هم خیلی بزرگه هر کی یه گوشه ای میگیره میخوابه!!!! (استیکر خنده)
هر چند که ما هر روز با دیدن سریال زندگی در بهشت داریم در پرادایس زندگی میکنیم!
استاد عزیزم و مریم جان سپاسگزارم که این چنین زیبا فرهنگ ساده سازی رو به ما یاد میدید، در واقع آموزش میدید که چطور از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم.
من اگر با خودم در صلح باشم و خودم رو لایق بدونم اولویت اولم میشه راحتی خودم، لذت بردن خودم، حرف مردم برام مهم نخواهد بود. اون طوری رفتار میکنم که راحتم.
چقدر خوبه که خدا داره از طریق شما و این سایت با ما صحبت میکنه و هدایتمون میکنه. خدایا شکرت
آیه های 10 و 11 سوره ی جمعه
سلام به همگی
امیدوارم عالی باشید
جیباتون پر پول باشه
اول یه تبریک به استاد و مریم جان
که یه مهمونی خوش آب و رنگو این شکلی به این راحتی برگزار کردن
چ قدر باور قشنگی رو گفتن اونجایی که گفت استاد من نباید کاری کنم که ب مهمونم خوش بگذره
اون مهمون خودش باید یه کاری کنه ک بهش خوش بگذره
خیلی برام قشنگ بود
خیلی توی این زمینه مورد داشتم
همش سعی میکردم یکی که میاد خونم
بهش یه تجربه ی خوب بدم
ولی کمتر موفق میشدم
تا اینجا باگ کارمو پیدا کردم
مثلا میومدم فیلمهایی مزخرف ایرانی میذاشتم که اونا حالشون خوب بشه
ولی حال خودم شاید خیلی ساده بد میشد
اینا اذیتم میکرد
نمیذاشت خوب پیش برم
ثمراتش رو میدیدم
ولی میگفتم چاره چیه
باید با وجود من به اونا خوش بگذره
ایننم بگم که این یه مهمونی ساده اما تقریبا پر خرج بود
یعنی فقط ساده نبود
شاید قرمه سبزی پختنه
قیمه پختن به مراتب از این مهمونی ارزون تر در میومد
ولی برای کسی که تونسته روی باورهاش کار کنه
حقشه که از ثروتش در جهت راحتیش استفاده کنه
قطعا ما میخاسیتم اون بال مرغا رو بپیزم روی منقل شاید شش ساعت طول میکشید
ولی با اون دستگاهیی که با ثروت اومده بود خیلی راحت بدون اینکه نیازی باشه کسی بالاسرش باشه پخته شد
مثل آب خوردن پخته شد
اینا موهبت ثروته
که میتونیم یه مهمونی ساده اما تقریبا پر خرج تر از حالت عادی رو داشته باشیم
نوش جونشون این سادگی و آرامش از پرتو ثروت
باید اینجوری باشه
هممون اومدیم که این شکلی زندگی کنیم
فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١﴾
و هنگامی که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید، و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید! (10) هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزیدهندگان است. (11)
آیه های امشب خیلی خوشگلن و من بازم مفهموم میخام ازشون بگیرم
اول اینکه این آیه های خطاب ب مسلمان هاس اون زمان که نماز جمعه برگزار میشده و اینا به هر بهونه ای رفتار گوسفندوار داشتن یعنی اصن نمیفهمیدن که بابا الان داره پیامبر حرف میزنه حداقلش اینکه زشته ول کنید بره اصن این چیزا رو نمیفهمیدن حالیشون نبوده
یعنی خدا اصن آموزش پرستیژ داره به اینا میده که بابا رفتار انسان گونه این شکلیه
کاری با اون ندارم
دوم
توی آیه اول فضل اومده
و بازم گفتم ابتغا من فضله
اوف به این آیه
دیگه فضل هزاران بار گفتم چیه بخشش سنگینه خداس
و خدا هیچ وقت نگفت لتبتغو من رحمته
حداقل من جایی ندیدم
یعنی نگفته برید دنبال روزی باشید که نون شبتون رو بتونید در بیارید
گفته لتبتغو من فضله
از فضل خدا بجویید
یعنی دنبال فرصت های پول ساختن تپل باشید
چ باوری پشتشه
فک کن همه ی آدمها اینو میشنیدن دیوانه میشدن میرفتن دنبال فضل خدا چی میشد
خدا اینو نمیدونسته؟
چرا میدونسته
پس چیو میرسونه؟
اینو میرسونه که فرصتها اینقدر زیاده که اگه همه ی مردم دنیا هم کمر ببندن برن دنبال فضل خدا برن دنبال فرصت های پولساز خفن بازم کم میارن اینجوری خدا فضلشو گذاشته وسط
سوم
توی آیه بعدیش آخرش اومده گفته که انچه نزد خداست بهتره و خدا بهترین روزی دهندگانه
بازم اوف به این آیه
خدای من چ قدر قشنگ با این خدا طرف بودن
اصن مگه از این بهتر میشه
یه خدایی داشته باشی وهاب
هرچی که بخای بهت ببخش
بدون دغدغه بدون مسئله
و تو هم کارت فقط کیف کردن باشه
خدا اینجوری میگه تو به حرفهای من گوش بده
اون چیزی که پیش من خیلی ارزشش بیشتره
چرا توی در و دیواری
کجا داری دنبال یه لقمه نون میگردی
بیا پیش من
گنجهای زمین و زمان دست منه
من هدایتت میکنم
تو بنده باش ببین چ جوری برات خدایی میکنم
و خدا روزی ما رو میرسونه
چ قدر این خدا خوبه
چ قدر این دنیا با داشتن یه همچین خدایی که اینجوری راحت میبخشه قشنگه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس
دوستون دارم
سلام اساتید عزیزم ودوستان خوش انرژی
خانم شایسته دلنشین یکی دوهفته ی پیش یادتون از خاطرم میگذشت
از خیابون مریم رد میشدم یادتون از خاطرم گذشت
وخیلی جالب که از دختر عمه م با اینکه شمارو نمیشناسه، دیالوگهای شما رو میشنیدم
من این مدلی هستم که وقتی مکانی بنظرم زیبا بیاد و حس وحالش بگیردم وحس وحالم بگیردش دیگه باید با جرثقیل من رو بلند کنن :)
ماجرا از این قرار بود که افتاب از میون درختا زده بود وروی چمنا هم نور طلایی ملایمی زده بود و اواز پرنده هام در فضاپیچیده بود اون لحظه حسش گرفته بودم و روی چمن تکیه زده به درخت نشسته بودم که دختر عمه م میگفت خب بریم دیگه گفتم یه ذره دیگه بمونیم ، 5دقیقه دیگه میگفت بریم گفتم حالا پنج دقیقه دیگه ، باز 5دقیقه میگذشت و همچنان … تا گفت بابا یه زیبایی میبینی بهش نچسب دیگه ، زیباییها بینهایتن… پاشو بریم جاهای زیباترم هست که دیگه راه افتادم
دیالوگی که گفت یاد شما افتادم اگه اشتباه نکنم بنظرم برج تمپاتون بود که از سفر میگفتیدو نچسبیدن و زیباییهای بیشتر …
وهمچنین اردکا رو تماشا میکردیم که گفت چشماشون اندازه دکمه س …شما به اردکاتون میگفتید چشم دکمه ای :)
و از محل درختان کاج میگذشتیم داشتم درختا رو رصد میکردم میوه ی کاج مورد نظرم رو پیدا کنم به دخترعمه م هم گفتم رصد کنه که در مسیر شنیدم که گفت ….حدس بزنید چی گفت :)
خوودااا اینو ببین چه کوچولوئه :))
یه بچه میوه کاج نونهال دیده بود گفت خدااا اینو ببین چه کوچولوئه … خیلی واسه م جالب بود :) استاد من میوه ی کاج مورد نظرم رو نیافتم، البته یه پله بهش نزدیکتر شدم ولی هنوز دقیقا اونی که میخوام نیست…یااون میوه ی کاجی که یافتی رو شوتش کن بیاد اینطرف یا از اونجایی که بخدا میگید ابرو بارون میخواید آسمونو واستون کن فیکون میکنه بهش بگید یکی از شاگردام هست باوراش مسئله داره این میوه ی کاج موردنظرش رو واسش اکی کن،دست از سرمیوه ی کاج ما برداره …هیچ هم مشرک نیستم احساس لیاقتمم هیچ هم پایین نیس، باور فراوانیم هم هیچ هم کم نیست :)
داشتم از یکی دوهفته ی اخیر میگفتم که روی چمنا زیربوته ی گلهای سرخ دراز کشیده بودم گلها وآسمون رو تماشا میکردم که دختر عمه م گوشیو اورد نزدیک چشمام، گفتم داری فیلم میگیری گفت اره میخوام زاویه ی دیدت رو ببینم …مثل شما که از زاویه ی دید استاد و اتوبوس و پرنده و.. فیلم میگیری :)
این فایل اماده کردن خوراکی رو هم که دیدم یاد ته چین مرغ خوشمزه افتادم ،گفتم سلامی کنم وتشکر… اون ته چین مرغی که دریکی از سفرهاتون در استیت پارک درست کرده بودید رو امتحان کردم اوووووم کاملا متناسب ذائقه م بود ، خیلی خوشمزه بود در حدی که تا یه مدت بهش چسبیده بودم :) وپشت سرهم ته چین مرغ میخوردم :)
این ایده های ساده سازی مهمونیتون هم عالی و باسلیقه ست
ساده تر از اون مرغ اماده که از بازار خریدید واسه مهمونی تمپاتون ایده ای سراغ ندارم
یا همون دورهمی های استیت پارکا که هرکسی غذای خودش رو داشت …ایده هاتون رو دوست داشتم
اماواسه من کاملا بستگی به مودَم داره …یه روزایی واقعا دوست دارم اشپزی کنم و از انجامش لذت میبرم و گذر زمان رو متوجه نمیشم
یهروزایی واسه خودم قهوه م رو داخل یه ماگ فانتزی پیشی میریزم و شمع وارمر روشن میکنم و گل رز ومریم میذارم واز میزی که واسه خودم چیدم لذت میبرم … گاهی همین روزا در مهمونی ظهور میکنه که از نگاه من لذته نه مشقت وزحمت … ولی قبول دارم که واسه یه عده هم لذت نیست و صرفا بخاطر چشم دیگران هست و اسباب زحمت ومایه ی مشقت…
روزایی هم بوده که مودش رو نداشتم مثلا شیرینی رو با جعبه ش اوردم و داخل شیرینی خوری نچیدم … یاتنقلات دیگه رو باهمون ظرفای پلاستیکی خودش مثل همون نون و پنیر و حمص که داخل همون ظرف خودشون بودن ، همون شکلی خیلی غیرمجلسی اوردم واسه مهمون که بهم گفتن عه این چه وضعشه برو داخل ظرفش بچین منم گفتم خوبه که … در 90درصد موارد مهمون هم گفته نه نمیخواد ،ظرفش رو نمیخوایمبخوریم یا واسه شکم نیومدیم که، من نیز راست قامت وخجسته با لبخندی از این پهنای گوش تا آن بنای گوش ازجای خویشتن تکان نخورده ام …
10درصدی هم بودن که …بیخیالش …یادم شود فراموش، فکراضافی خاموش
راستی فایل درسهای زندگی از یک بازی هم عالی بود
منم بابام تصمیم گرفته میز پینگ پونگ بخره، داخل پارک بودم چشمم به میز پینگ پونگ افتاد بعد به دخترعمه م گفتم بیا اینجا بازی کنیم ، گفت دسته وتوپش رو که نداریم منم بلد نیستم، گفتم اشکالی نداره یاد میگیری من خودمم مبتدی ام ، دسته وتوپش رو من دارم ، تورش رو بخرم بیایم بازی کنیم… بعد روز بعدش داشتم به خونواده م میگفتم میخوام تورش رو بخرم برم پارک بازی کنم… که بابام گفت نمیخواد چند روز پیش داشتم به مامانت میگفتم میخوام میز پینگ پونگ بخرم ، خوشحال شدم
از 15سالگیم دسته وتوپش رو خریده بودم فورهند وبک هند و بادست راست و بادست چپ زدن رو تمرین میکردم اینکه توپ رو بندازم بالا مثلا تا صدتا بزنم توپ نیفته گهگاهی هم با دیوار
ولی ادامه ندادم ، همبازی بدمینتون بیشتر داشتم میرفتیم بیرون با دوست و فامیل بدمینتون بازی میکردیم، گاهی والیبال… خداروشکر الان سه تا همبازی پینگ پونگ دارم … ایده های شما رو هم سوباساگونه در پینگ پونگ امتحان کنم:) … صحبت کردن باتوپ و زمین وتحقق آرزو باحال بود سپاسگزارم عاشقتونم
خداروشکر
چقدر با دیدن این فایل احساس خوبی پیدا کردم
من عاشق فایلایی هستم که توش از خرید و اشپزی فیلمگرفتین
و تنها برنامه ای که از تلویزیون گاهی تماشا میکنم فقط برنامه اشپزی
فیلم و سریال تعطیل خداروشکر
ماشاله چقدررر نعمت
چقدر اون صندلی ها که پشت ب پنجره بودن چشمم گرفت
اصلا چ ویویی داشت اون قسمت نشیمن
اینقدر خندیدم ب نحوه پر کردن کلمن، نهایت راحتی بود
وقتی مریم جان اون پنیرها و بوقلمون ها رومیچید
دهنم اب افتاده بود
عجب پذیرایی معرکه ای
اشپزخونه تمیز
خونه تمیز و پر نور
چ هوایی
چاب زلالی
باروون
ماهی ها
صدای طبیعت
بهشت واقعا
خداروشکر
یاد شمال افتادم
نکته ای که فایل برای من داشت ، خوب بودن پول بود
با پول بود که شما تونستین این مواد غذایی با کیفیت برای مهمونا تدارک ببینین
با پول بود که ظرفای شیک یبار مصرف خریدین و در وقت صرفه جویی شد و بیشتر میتونین با مهمونا وقت بگذرونین
پولی که بابت خرید اون کریل و باربکیو پرداخت شده و کار راحتتر کرده
نکته عالی دیگه برای من این بود که من وظیفه ندارم کاری کنم ک ب مهمونام خوش بگذره، و دقیقا این امشب تجربه کردم، در جشن تولدی بودم که ادمهای غریبه حضور داشتن میتونستم مث قبل تنها ی جا بشینم و با گوشی سرگرم بشم ، ولی خودم رفتم توی جمع نشستم و چای خوردم باهاشون کلی خندیدیم
صاحبخونه تلاشش برای برگزاری مراسم کرده بود و وظیفه من که حالمخوب نگه دارم و کاری کنم ک ب من خوش بگذره و خداروشکر عالی بود
خانواده همسرم رسم خیلی خوبی دارن
مهمانی های جمعیتی میدن، و رابطه خانوادگی خیلی عالی دارن، در 98 درصد اوقات فقطط یک نوع غذا درست میکنن + سبزی خوردن یا ترشی و رطب یا خرما ( گاهی اونم برای مهمان رودربایستی دار یا کسی که از راه دور اومده دونوع غذا میپزن)
اینقدر هممزه میده
بعدشم سریع بساط چای و قهوه عربی پهن میشه
من اوایل خودم اذیت میکردم
چند مدل غذا برای شام ، ک مثلا یکیش جامبوشل بود و وقت زیادی میگرفت تا دونه دونه درست کنی
همسرم بهممیگفت ی مجبوس ( غذای عربی) درست کن ولی من دلم میخواست متفاوت باشم و برا همیناز صب سرپا بودم و وقتی مهمونا میرفتن من دیگه هلاک بودم
و شب پا درد و کمر درد داشتم
برای راحتتر برگزار کردنهم بنظرم میتونیم درست کردن سالاد بدیم مهمون انجام بده کاونم احساس راحتی کنه
یا مثلا کمک مون چای بریزه
میوه تعارف کنه
من ک ب مهمونام اجازه میدم تو کارا کمکم کنن
سفره پهن و جمع کنن
خودمم تو جمعشون هنینطورم وکلی هم خوش میگذره
درود برشما استاد توانمند وعزیزم وخدا قوت خانم شایسته عزیز واقعا لذت بردم از دیدن این همه زیبایی در عین سادگی در پذیرایی و آماده کردن غذا ها بدون اینکه سخت گیری کنید وخودتون رو آنقدر خسته کنید که وقتی مهمانها آمدن دیگر انرژی نداشته باشید،خیلی راحت غذاهای سالم رو آماده کردید وهمچنین نشان دادیدتو این ویدئو که تفریحات سالم و حال خوب وانرژی مثبت رو چقدر راحت میشه
کنار دوستان هم فرکانس خود داشت و یک روز رویایی رو ساخت از شما الگو می گیرم استاد عزیزم و بسیار سپاسگزارم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون خوشگل
چقدر مریم جون هزار ماشاالله نگاه به صورتتان میکنم میبینم صاف و یکدست و زیباتر شدین.
من وقتی اومدم سایت و موضوع این فایل رو دیدم چقدر خندم گرفته بود.
آخه من تو یه موضوع خیلی گیر کردم و توی دوره ی شیوه ی حل مسائل اصلا یکی از دلایلی که این دوره رو خریدم استرس هایی که از مهمون اومدن برام پیش میاد.
من وقتی استرس میگیرم و هیجانی میشم حالت تهوع میگیرم و یکی از همین علتهاش مهمون اومدن برام.
من توی دوره ی 12 قدم استاد یه بار داستان همین مهمون اومدناشون و راحت برگزار کردناشون رو توضیح داده بودن و چقدر خوب بود که فهمیدم من با اینکه از بیرون هم غذا تهیه میکنم برا مهمونامون اما وقتی تا میفهمم قرار برام مهمون بیاد استرس میگیرم و این استرس همراه با حالت تهوع.
فهمیدم من باید با خود درونم در صلح باشم.
قرار نیست همیشه همه چیز بهترین و پرفکت باشه.
قرار نیست من کاری کنم به مهمونم خوش بگذره.
قرار با اومدن مهمون من بهم خوش بگذره و لذت ببرم.
البته شاید به این علت که دوست دارم همه چیز بی نقص باشه.
استاد عزیزم خیلی ممنونم برای تهیه ی این فایل عالی.
چقدر این مدل فایلها داخلش درس و آموزش داره.
این که تمام حرفهای استاد رو داری در قالب تصویر میبینی.
امشب با تصویر این پارادایس زیبا که همیشه من رو به یاد نقاشی های باب راس میندازه به رویاهام میرم و میخوابم و خدا رو شکر میکنم که این همه فراوانی وجود داره و ما این فراوانیها و زیبایی ها رو میبینیم.
به خدا میسپارمت استاد عزیزم.