آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند مهربان

سلام به همگی عزیزانم

امروز روز 107ام از روزشمار تحول زندگیه منه

خدایا شکرت و سپاس گزارم که تغییر مدار را احساس میکنم کاملا ، خدایا شکرت زندگیم به یک ثبات خوب درتمام ابعاد رسیده و من همواره در صدد رشد و ارتقا خودم و طی مدارها در درتمام ابعاد زندگیم و تکاملم هستم .

این دو یه روز چقدر اتفاقات فوق‌العاده برام افتاده ، چقدر تجربه های جدید داشتم و چقدر به خودم افتخار کردم که ایمانی ساختم که باعث عمل به دانسته ها و آگاهی هایم میشود و عالم بی عمل نیستم ، خدایا شکرت وسپاس گزارم که به بهترین شکل ممکن با هدایت و لطف تو دارم برروی عزت نفس و احساس لیاقت و ارزشمندیم کارمیکنم و به زیبایی از ناخواسته ها اعراض میکنم و با برخورد با هرتضاد به جای ناراحتی و حس شکست خواستم برام واضح میشه و آگاهانه درخواستشو به جهان ارسال میکنم ، خدایا شکرت وسپاس گزارم که با خودم درصلح هستم و نیازی به تایید هیچ احدی ندارم و همواره درخواستم ازت اینه که کمک کن هداایتم کن تا در هر لحظه درتلاش برای جلب رضایت و جلب توجه تو باشم ولا غیررررررررررر و لاااااااااااغیررررررررر.

خدایا شکرت وسپاس گزارم که به من شجاعتی عطا می‌کنی که همواره برترس هایم بتازم ،

و به محض شناخت ترسی به سمتش هجوم ببرم ، خدایاشکرت وسپاس گزارم که بذر احساس ارزشمندی و لیاقت کم کم دارن به شکل فیزیکی خودشونو تو زندگیم نشون میدم و سراز خاک درآوردن ، خدایا شکرت که به واسطه درک ارزشمندی خودم آسان شدم برای آسانی ها و هرروز بهتر و بهتر میشوم ،

خدایاشکرت وسپاس گزارم که به من ایمانی عطا کردی که باعث میشود اصل را از فرع تشخیص دهم و به محض شناختن الهامت ،بی پروا بهش عمل کنم ، به هر آن چیزی که به من گفته میشود، خدایاشکرت و سپاس گزارم که طوری در مرکز خرید بزرگ و لاکچری راه میرم و طوری اعتماد به نفس و عزت نفس دارم که انگار همین الان 1000میلیارد تو حسابمه و هرچی بخوام میتونم بخرم ، و این ایمانیه که قبل از رسیدن منو مملو از یقین کرده و اصن انگار رسیدم ،انگار دارم هرچیزی که می‌خوام اما درعین حال سرشار از شوق برای به دست اوردنشون اما نه شکل یک نیاز بلکه به شکل یک درخواسته فرکانسای من چون من آرامم ،احساس یقین قلبی وجودم رو فراگرفته ،و من اصن کمبودی حس نمیکنم که به شکل نیاز باشه فرکانسام حتی وقتی فقط 44هزارتومن تو حسابم دارم و 20هزارتومن نقدی اما ،الذین یومنون بالغیب ، و این ایمان چنان درتارو پودم ریشه دوانده که هیچ روزنه ای برای ورود شیطان باقی نگذاشته ، اما الذین یومنون بالغیب ،و من به غیب ایمان دارم خداوند مهربان من و میدانم که آن زیر ریشه ها درحال رشدند و من سعی میکنم بیشتر و بیشتر مواظب فضای مقدس خودم باشم و غذای مناسب برسونم به باورهای قدرتمند کننده (ریشه ها )که سپیده دم نزدیک است ، اما آخه این جمله هم که سپیده دم نزدیک است درست نیست چون من کمبودی احساس نمیکنم مهربان پروردگارمن ،مگه این عزت نفس نیست ؟؟؟مگه تو نیستی که بدون دوره ی عزت نفس استاد منو به این درجه رسوندی و این ایمان شکست ناپذیرو ساختی ؟؟؟مگه من نبودم که امروز پیش کسی که بالای چندین میلیارد سرمایه داره با تمام قدرتم از برنامه هام تو آینده گفتم ؟؟؟و گفتم اگه من تو ولیعصر تبریز و صاحبقرانیه تهران پنت هاوس نخرم نمیمیرم ؟؟؟مگه من نیستم که با تکیه بر هدایت و حمایت تو بی کله تو‌دل هرترسی میرم؟؟؟مگه من نیستم که خیلی راحت در جواب پیشنهاد مالک با قدرت بهش میگم من نمیتونم دروغ بگم به مشتری و با تمام وجودم روی اصول درستم هستم حتی وقتی که شدیداً نیاز دارم به کمیسیون اون معامله ؟؟؟و بعد همون مالک دو روز بعد بهم میگه که از صداقتت خوشم اومد اونروز گفتم این حرفو بزن به مشتری صاف برگشتی گفتی نمیتونم ، و منم تشکر کنم ازش و با کمال احترام بهش گفتم که آره این اصول منه و مهم نیست کی از دستم ناراحت میشه یا نمیشه ، اینا مگه عزت نفس نیست؟؟؟اون هم به مالکی که همه همکارام تو این حوزه سعی میکنن راضی نگهش دارن هرطورشده،چون هم خرید می‌کنه هم سازندس. درحالی که نیاز مالی دارم ،هههه اما آخه به خداوندی خدا اصن کمبودی حس نمیکنم که در مورد هیچ چیز اصن انگار همه چی دارم ، این عزت نفس نیست؟؟؟ رویاهای بزرگی دارم و هیچ ایده ای براشون ندارم اما قلبم به‌طور عجیبی ارومه ، این عزت نفس نیست؟؟؟ فارغ از نتیجه و هرچی پیش بیاد من قدمی که بهم میگه رو برمیدارم تحت هر شرایطی این عزت نفس نیست؟؟؟قید تمام چیزهایی که با اهدافم مغایرت دارن زدم ،اینا عزت نفس نیست؟؟؟ وقتی می‌شنوم پشت سرم حرف میزنن با تمام وجودم خوشحال میشم ،اینا عزت نفس نیست؟؟؟؟به غیر از خدای خودم از هیچ دولت و حکومت و گنده…. ترسی ندارم ، این عزت نفس نیست؟؟؟تمام فکرم جوری رو اهدافم متمرکزه و جوری به خودم باور دارم که بهشون میرسم که قید هر آن چیزی رو که باید بزنم و در لحظه میزنم و تصمیم و اجرا فاصله ای نداره ،این عزت نفس نیست؟؟؟ و اصن وقت نمیکنم به خدا بشینم ببینم پشت سرم کی چی گفته و وقتی می‌شنوم از یکی دیگه ، اصن ناراحت شدن و اینا که بیخیال ،اصن درکل نمی فهمم این ادمارو و فقط با یه لبخند ملیح براشون آرزوی خوشبختی و فراوونی دارم تا انقد غرق لذت بشن که من یادشون برم ،اینا عزت نفس نیست؟؟؟پس خدایا صدهزار مرتبه شکرت که منو به زیبایی در مسیر ساخت باورها و شخصیت ایده الم وانتخاب سبک شخصیم ،سبکی که تو ازمن خشنود باشی،هدایت می‌کنی ، پروردگارا چنان کن که هر لحظه تو از من خشنود باشی نه فقط سرانجام کار .

خدایا من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

عاشقتونم و برای همه ی شما عزیزانم خداوند را آرزو میکنم .