https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-10 02:44:342022-08-13 20:50:55نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1
167نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دوستان عزیزم خانواده ی دوست داشتنی من توی این بهشت زیبا توی این مکان توی این سایت قشنگ به همتون سلام میکنم و از خداوند همین الان میخوام که بهترین هارو براتون بیاره و هدایتتون کنه به سمت خواسته هاتون
به نظرم حرف زدن از نتایج اگر واقعا منصفانه بیایم حرکت کنیم و ببینیم فقط از همین یک فایل من نتایج خودم رو بیام بگم که میشه ده بیست صفحه فقط بنویسم و فکر کنم و یادداشت کنم و بنویسم و بشمارم و فقط باید سپاس گزار خداوند باشم.
از همین یک فایل من بیام و فقط بنویسم فعلا:
1- اول از همه این که یه دوستی بیاد و توی 21 سالگی به این همه موفقیت و ثروت و آزادی و نعمت برسه برای منی که 27 سالمه و شاید یک هزارم یه یک ده هزارم موفقیت های اون رو حس میکنم ندارم نه از باب حسادت بلکه از باب مقایسه و ایمان و عملش . این نکته این ایمان و انقلاب رو در قلب من ایجاد کرد که من رفتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن خواسته هام و 120-130 تا خواسته نوشتم که خدا بهم بده
این نتیجه ی اول که اصلا قابل مقایسه با قبلش نیستم من واقعا بهم این امید و این ایمان رو داده که میتونم به هرچی و هر جا که خواستم برسم
2- توی صفحه ی خواسته هام نوشتم که من یه اسب میخوام خدای من
جالبه که پریروز که توی سفر بودیم تو مسیر حرکت جلوی ما ماشینی بود که روش بغل پلاک یه نعل اسب بود و من دیدمش و تحسینش کردم و یاد رویام افتادمو این ایمان در وجودم قوی تر شد که بله من هر چی که آرزو کنم رو میتونم خلق کنم و هر چی که بخوام خدای من اجابت میکنه و این رو باید تایید میکردم و تایید کردمو دیدم که این دیدن نعل اسب روی تریلی بغل پلاک تو اون زمان اون روز به خاطر این بوده که من آقا نشستم و خواسته م رو به خدا فرستادم و اون اجابت کرده و این نشونه ی اونه که خدای من در زمان مناسبش اون خواسته رو بهم میده .
3- بعدش یکی از خواسته های من مهاجرت به آمریکا بود البته فضای اونم بود ازادی کامل مالی و و و همه ی همه ش بود و اینم بود که من اینترنت نامحدود و آزاد و فوق العاده میخوام در ادامه هدایت شدم به لایو شماره 17 که خودش یه دنیایی از همه ی این ها بود و هم هی چیزایی که من میخواستم تجربه کنم در ادامه ی زندگیم رو اونجا دیدم و واقعا این رو باید تایید کنم که اره اینم نتیجه ی بعدی بود از این فایل
4- اصلا خود همین سفر برای این به وجود اومد که من تو خواسته هام نوشتم میخوام که برم سفر و لذت ببرم وروز بعدش سفر خودبخود جور شد بدون هیچ کاری از طرف من و من فقط گفتم باشه میریم
اینها همه ش نتیجه است همه ی این ها تک تک این ها باید بررسی بشن تک تک این ها باید تایید بشن تک تک این ها باید تکرار بشن و تکراربشن تا من اسامه ایمانم قوی تر بشه که اقا منم که دارم خلق میکنم من که دارم زندگیم رو در هر لحظه رقم میزنم.
5- من دوست داشتم که برم شهر همسایه مون و مهاجرت کنم به اونجا و این نکته و این فایل هایی که مرحله به مرحله میومدن یعنی فقط تو همین چند روزه اینقدر آگاهی اومده که من فهمیدم باید هجرت کنم- اینم نتیجه است اینم نتیجه است
6- اینکه من دیشب رفتم مغازه و تخم مرغ محلی دیدم یا رفتم باغمون روستا چیزی که من میخواستم زندگی خودمو داشته باشم باغ باشه آب باشه مرغ و بزو اسبو گوسفند و گاو و اینها
همه ی همه ش داره کم کم نشانه هاش برام روشن میشه
اینا مگه نتیجه نیست؟
این که من رابطه ی فوق العاده با همسرو فرزندم میخوام وبدون اینکه من کاری کنم اونا دارن رابطشون باهام بهتر میشه اینا مگه نتیجه نیست؟
چرا باید من اینقدر ناسپاس و کور باشم که اینا رو نبینم و تحسین و تایید نکنم چرا من بیام و با ناسپاسی نه تنها حس خودم رو بد کنم بلکه تمام این زیبایی هارو تمام این نتایج رو از خودم بگیرم و باز برم دنبال طاغوت
همین که من میخوام به بی نهایت برسم به بعیر الحساب برسم و خدای من منو روشن میکنه دیشب که آقا برو بقره رو بخون از جز سه شروع کن و به بحثی رسیدم که بهم گفت که کسب وکاری که داری میکنی کار نیست و باید جمعش کنی مثل پیکان دنده آرژانتینی استاد که میگه بزن بره و مسیرتو عوض کن و ایمان داشته باش که میشه و من ایمان دارم که این قدم بعدیه که باید برای رسیدن به خواسته ی بغیرالحساب بهش عمل کنم و من کارمو بستم همون دیشب بستمشو قیدشو کاملا زدم که تنها سه کاری که تعهد دادم تموم کنم وبعدش دیگه تمام هیچ کار جدیدی نگیرم و به خودم گفتم همین هفته باید مهاجرت کنم و به خدا هم گفتم که خدای من من میخوام که این هفته مهاجرت کنم برم.
7- این که من میام میگم من این خواسته هارو میخام و خدای من منو هدایت میکنه اسامه ی من اگه اینا رو میخوای یادت باشه که خداوند به هرکسی که بخواد بی نهایت رو بی حساب رو بغیرالحساب رو میده و در ادامه میاد و منو میبره تو سور ه آل عمران میگه بیا قضیه ی مریم و زکریا رو ببینیم چیه
میرم اونجا میبینم که مریمی هست و زکریایی و هر وقت زکریا میره تو محراب مریم میبینه که نعمت ها حاضرند و میپرسه اینا از کجا برات اومده؟ و اون میگه خدا- خدا به هرکسی که بخواد بی حساب میده
و بعدش این برای زکریای پیرمرد داستان ما منطقی میشه که آقا اگر خدا به مریم تو محراب این میوه هارو میاره میده چرا به من بچه نده منم ازش میخوامو میخواد وچقدر زیبا خداوند داستان رو بیان میکنه. میگه همون موقع که ایستاده بود تو محرابو داشت دعا میکرد میگفت خدایا من بچه میخوام در لحظه فرشته من اومد و بهش گفت اوکی زکریا جان قبوله خداوند بهت بچه ر ومیده.
زکریا ی قصه ی ما پیر شده تاز از مریم یاد میگیره که تو هر چی که بخوای خدا در لحظه بهت میده – یرزق من یشاء بغیر حساب- من اگر عاقل باشم من اگر منطقی فکر کنم میفهمم که بابا خدا هیچ کاری نداره تو چی میخوای تو هر چی که بخوای اون در لحظه اجابت میکنه در لحظ بهت میده.در لحظه و تمام خواسته های ما در مسیر رشد جهان هستند اینم آیه ش رو پیدا کردم الان حضور ذهن ندارم
این مگه نتیجه نیست؟ بقول رب فوق العاده ی من « فبأی آلاء ربکما تکذبان» کدوم نعمت خدا ر ومیخوای تکذیب کنی پسر خوب؟
مگه این نتیجه نیست از همین فایل فقط از همین یک فایل فقط من اینهمه نتیجه گرفتم حلا بماند که رفتم و کشف قوانین قسمت یک رو دیدم و چیزهایی ازش دریافت کردم و فهمیدم که به خدا تازه است برام
قسمت 5 رو دیدم و چیزهایی دریافت کردم که بخدا تازه است برام
مگه همه ی این ها نتیجه نیست؟
همین الان کارت بانکی منو همسرم پیدا شدن اینا مگه نتیجه نیست؟
چی بگم خدایی. چی بگم.
اصلا من همین الانم داشتم آل عمران رو میخوندم امروز عجیب درکم بالا رفته – اینم نتیجه است چون مدرم رفته بالا اینم نتیجه است اینم تایید باید بشه تحسین باید بشه خداییکه این قانون رو گذاشته و اینقدر دقیق عمل میکنه حالا بهتون میگم چیه – بگم که اون قضیه ی مادر مریم هست و میاد میگه خدایا – این بچه که تو شکم منه من برای تو نذرش کردم.
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۳۵﴾[یاد کنید] هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! برای تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر؛ یقیناً تو شنوا و دانایی. (۳۵)
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ﴿۳۶﴾زمانی که او را زایید، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر مانند این دختر نیست؛ البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه های بنیان برانداز شیطان رانده شده به پناه تو می آورم. (۳۶)
مادر مریم وقتی میاد میبینه بچه دختره میگه خدایا میاد ذهنش رو کنترل میکنه سپاس گذاری میکنه اسم دخترشو میذاره و دعا میکنه که خداوند حفظ کنه از شیطان اون و فرزندانش رو و نتیجه چیه؟
پس پرودگارش او را به صورت نیکویی پذیرفت، و به طرز نیکویی نشو و نما داد، و زکریا را کفیلِ او قرار داد. هر زمان که زکریا در محراب بر او وارد می شد، رزق ویژه ای نزدش می یافت. گفت: ای مریم! این رزق ویژه برای تو از کجاست؟! گفت: از سوی خداست، یقیناً خدا هر کس را بخواهد، رزق بی حساب می دهد. (۳۷)
میدونی این از کجا اومد؟ ممن دیروز داشتم به انرژی فکر میکردم به خدا به سیستم واین که انرژی چیه چندین تا مقاله خوندم تا یه درک خیی کوچیک تونستم به دست بیارم از سیستم وانرژی اینم نتیجه ی فایل 1 کشف قوانین وو این فایله که من دنبالش کردم و امروز خدای من میاد و اینا رو به من میگه که اسامه ی من قضیه اینه ها.
یا میاد منو هدایت میکنه به قایل 11 کشف قوانین میگه پسر خوب همه چیز کنترل ذهنه و کنترل ذهن کیفیتش اینجوریه که تو لذت ببری از زمان حال و و اینا مگه نتیجه نیس؟
یا میاد منو هدایت میکنه میگه قوم یهود یا کلا اهل الکتاب میگفتن چون مثلا این اهل مکه این قریشی ها که سواد ندارن و ایمانی به خدا ندارن و میگن ما پسران خداییم واز اینا بالاتریم تا میتونید حق این ها رو بخورید و هیچ حساب کتابی از اینا نیست خدا میگه چطور نیست؟
مگه شهر هرته؟ هر کاری که بکنی هر چی که از پیش بفرستی سزاشو میبینی . و این داره موضوع انرژی و فرکانس رو در من نهادینه میکنه یا میاد و قضیه ی احد رو برام تعریف میکنه خدای من که میدونی چی شد؟ بیا برات بگم قصه شو و منم دارم گوش میدم بیاید باهم بفهمیم چی شده اونروز:
… میاد میگه پیامبر گفته من شمارو با سه هزار فرشته حمایت میکنم…. اگر ایمان داشته باشید من شمارو با 5 هزار فرشته ی نشان دار حمایت میکنم واین ر وفقط میگم که تسلای قلبی براتون باشه یعنی ادخالی از طرف من نیست من میگم که فقط حالتون بهتر باشه همین فقط حالتون بهتر بشه و ایمانتو بیشتر.
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾و اگر مؤمنید سستى مکنید و غمگین مشوید که شما برترید
میاد میگه اگر شماها ایمان داشته باشید برتر هستید نه این که بیاید الکی بگید آره و فلان نه اگر ایمان باشه برترید وگرنه خبری نیست همه ش همینه. به شرط ایمان بهترید نه که بیاید بگید ما داریم با مشرکا میجنگیم یعنی برتریم نه خبری نیست تو فقط زمانی بهتری که مومنی.
اگر به شما آسیبى رسیده آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید و ما این روزها را میان مردم به نوبت مى گردانیم و خداوند کسانى را که ایمان آورده اند معلوم بدارد و از میان شما گواهانى بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمى دارد (۱۴۰)
یه نکته ی خیلی روشن هست اولا که اگر شما حالتون گرفته است حال اونا هم تو بدر گرفته شد و اینجا هم حالشون گرفته شده.
و این قاننون جهانه که این روز ها میاد این تضاد ها میان که نتیجه ی عمل خود شما و نتیجه ی فرکانس های خودشما هستند و – بازم خبری از تبعیض میان مومن وکافر نیست هرکسی نان باور خودشو میخوره- و تا خداوند معلوم کنه که چه کسایی ایمان درند چه کسایی باورشون درسته و چه کسایی باید روی خودشون بیشتر کار کنند.
بعدش میگه که :
وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۴۱﴾و تا خدا کسانى را که ایمان آورده اند خالص گرداند و کافران را [به تدریج] نابود سازد (۱۴۱)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۴۲﴾آیا پنداشتید که داخل بهشت مى شوید بىآنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم بدارد (۱۴۲)
وَلَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۱۴۳﴾و شما مرگ را پیش از آنکه با آن روبرو شوید سخت آرزو میکردید پس آن را دیدید و [همچنان] نگاه میکردید (۱۴۳)
میگه شما از اون ها اینقدر می ترسیدید که می گفتید کاش ما قبل مقابله با اون ها بمیریم – چیزی که من فهمیدم این بود که از ترس این کار وکردن و بعدش که مرگ رو دیدن یه لظحه جا خوردن و ترسیدن و پا به فرار گذاشتن مخصوصا وقتی که شنیدن پیامبر شهید شده
بعدش :
وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ ﴿۱۴۶﴾و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده هاى انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم [دشمن] نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد (۱۴۶)
وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿۱۴۷﴾و سخن آنان جز این نبود که گفتند پروردگارا گناهان ما و زیاده روى ما در کارمان را بر ما ببخش و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران یارى ده (۱۴۷)
فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَهِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۴۸﴾پس خداوند پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد (۱۴۸)
میاد مثال میزنه از این که بابا قبل شما هم این اتفاقا افتاده و کسایی پیروز شدن که به خدا ایمان داشتن و همه ش در زمان کار داشتن با خدا حرف میزدن و هی داشتن ایمانشون رو قوی تر وقوی تر میکردن – این یک نکته ی خیلی بزرگ رو باید برامون یادآور بشه تکرار و تکرار و تکرار کاری که استاد همیشه میگن انجام بدید کاری که استاد همیشه میاد و میکه من همیشه دارم حرف میزنم از نعمت هام از خواسته هام و با قدرت کلام دارم ذهنمو جهت دهی میکنم
خدای من اینو همین الان درک کردم از این جا واقعا بازم استاد درست میگه وقتی اگاهی رو منتشر میکنی فضا برای دریافت اگاهی بیشتر ایجاد میشه و دریافتش میکنی. آره
خلاصه اینه که اون ها با قدرت کلام ذهنشون رو کنترل میکنن و در نتیجه اینه که خداوند بهترین های دنیا و آخرت رو در نهایت بهشون میده.
اینجا خداوند نه تنها داره باور سازی میکنه بلکه داره شیوه ی ساخت باور درست در این جور مواقع ر وبه ما و به افراد احد داره میگه.
این همه نیتجه خدای من فقط از یک فایل من گرفتم و داره میره داره میره همین الان ناهارمم که نمیدونستم چی باشه خودش با پای خودش اومد
این مگه نتیجه نیست؟ این مگه نتیجه نیست؟ چرا من باید کور باشم و نبینم بقول خداوند میگه صم بکم عمی فهم لایعقلون: چرا ما باید کر و کور و لال باشیم و فکر نکنیم نتایج رو نبینیم و سپاس گزار نباشیم بچه ها؟
حالا من دارم مال خودمو میگم خدامیدونه شما چقدر نتایج بیشترو بیشتر بگیرید و گرفتید و ندیدید.
اصلا یه خواسته ی دیکه ی من این بود که استاد برقراری ارتباط بشم تو ااون 120-130 تا و خدا تو این سفر منو برد و من تونستم کتابی که سالها قبل خریدم رو قانون دوستیابی دیل کارنگی رو بردارم و با خودم بیارم
مگه این نتیجه نیست؟
شما ببینید همین متنی که من نوشتم این همه شده 6 صفحه تا الان شده مگه این نتیجه ی همین فایل نیست؟
همین که من دارم انرژی بودن خدا و طرز کارش رو دارم برای خودم و شما دارم میگم خودش بزرگترین نتیجه است همین که دارم تایید میکنم این باور اون پشت داره ساخته میشه و من قوی تر وقوی تر میشم.
القصه رسیدیم به آیه ی بعدی:
سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ ﴿۱۵۱﴾به زودى در دلهاى کسانى که کفر ورزیده اند بیم خواهیم افکند زیرا چیزى را با خدا شریک گردانیده اند که بر آن دلیلى نازل نکرده است و جایگاهشان آتش است و جایگاه ستمگران چه بد است (۱۵۱)
وَلَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَعَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا وَمِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَهَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْکُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۵۲﴾و قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانید آنگاه که به فرمان او آنان را مى کشتید تا آنکه سست شدید و در کار با یکدیگر به نزاع پرداختید و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید به شما نشان داد نافرمانى نمودید برخى از شما دنیا را و برخى از شما آخرت را مى خواهد سپس براى آنکه شما را بیازماید از آنان منصرفتان کرد و از شما درگذشت و خدا نسبت به مؤمنان با تفضل است (۱۵۲)
میاد میگه من داشتم به وعده ی خودم اون قضیه 5 هزار ملائکه که قرار بود تسلای دل شما باشه داشتم عمل میکردم و داشتم تو دل کافرهارو خالی میکردم وقتی که شما داشتید به اذن خداوند جانانه میزدید و میکشتید و در جهاد بودید
اما وقتی که سست شدید و شل کردید و با خودتون به نزاع افتادید و جبهه رو ول کردید خب ورق برگشت-
این چقدر عالیه بچه ها این داره میگه که خداوند هیچ دخالتی نمیکنه قانون قانونه. تو اگر با شجاعت داری کار میکنی اگر متعهدی و داری در مسیر هدفت جانانه کار میکنی طبیعت و قانون اینه که امداد خداوند میاد اگر سست میشی شیطان میاد سراغت و احساس بد مساوی با اتفاقات بد.
اصلا چی بگم من اینقدر روشن اینقدر واضح قانون گفته شده خدای من
جی باید گفت از این دقت قانون چی باید گفت از این انرژی خالق جهان هستی از این خدایی که هیچ تبعیضی قائل نمیشه تو صحنه ی جنگ مومنان دارن کشته میشن تکه تکه میشن ولی خدا میگه اگر شما نتیجه ی درست و خواسته میخواید باید فرکانس خواسته بفرستید تا وقتی که متعهد و متمرکزی نتیجه میگیری اگر یه لحظه ول کردی همونجا شیطان میاد
بقول استاد جهان ایستا نیست تا وقتی که روی خودت کار میکنی نتایج میاد تو یا داری رو به جلو حرکت میکنی یا داری میری که پیروز بشی یا داری شکست میخوری یا غالبی یا مغلوب یا مومنی یا کافر.
حد وسطی در جها نیست و این اینجا داره به وضوح خودش رو نشون میده.
هنگامى که در حال گریز بالا مى رفتید و به هیچ کس توجه نمیکردید و پیامبر شما را از پشت سرتان فرا مى خواند پس به سزاى غمى بر غمتان تا سرانجام بر آنچه از کف داده اید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید و خداوند از آنچه مى کنید آگاه است (۱۵۳)
چقدر روشن تر میکنه وو اضح تر قضیه رو رب فوق العاده ی من.
میگه که شما یادتون بیارید وقتی که داشتید از کوه به خاطر ترس و غم بالا می رفتید و پیامبره ر چی صدا میزد توجه نمی کردید اون لحظه هی غم هاتون داشت بیشتر وبیشتر میشد .
چه نکته ی ظریفی: احساس بد = اتفاقات بد و وقتی که به اون فرکانس ادامه میدی نتیجه اینه که تو هی حالت بدتر وبدتر میشه ودر یک زنجیره از اتفاقات بد گرفتار میشی و این هی اضافه میشه هی اضافه میشه.
سپس بعد از آن اندوه آرامشى خواب سبکى بر شما فرو فرستاد که گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى در فکر جان خود بودند و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى جاهلیت مى بردند مى گفتند آیا ما را در این کار اختیارى هست بگو سررشته کارها یکسر به دست خداست آنان چیزى را در دلهایشان پوشیده مى داشتند که براى تو آشکار نمیکردند مى گفتند اگر ما را در این کار اختیارى بود در اینجا کشته نمى شدیم بگو اگر شما در خانه هاى خود هم بودید کسانى که کشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا به سوى قتلگاههاى خویش مى رفتند و براى این است که خداوند آنچه را در دلهاى شماست بیازماید و آنچه را در قلبهاى شماست پاک گرداند و خدا به راز سینه ها آگاه است (۱۵۴)
در آخر هدف از این اتفاقات هدف از تضاد ها اینه که شما ترمز هار وبردارید نقاط ضعف تون رو پیدا کنیدو بهتر بشید. نکنه به صلاحم نبوده و نکنه خدا نخواسته و نکنه ما نباید میومدیم نداریم. هرکسی نان فرکانس خودشو میخوره و تمام.
خدا توفیق بده که درک کنیم باور کنیم وعمل کنیم که به اندازه ای که کار میکنیم باورمون تقویت میشه به اندازه ی اون عمل میکنیم و به اندازه اون نتایج میاد.
و من الله التوفیق وعلیه التکلان.
در آخر بگم همه ی این ها و خیلی چیز دیگه که شاید یادم نبود که بنویسم فقط از همون یک فایل اومدن فقط هیمن یک فایل
حالا ما بیایم ناشکری کنیمو ناسپاس باشیم که نه چه فایده من که امروز درامد نداشتم
من که امروز اون ده میلیون اون صد میلیون اون ماشین اخرین مدل رو نگرفتم اینا که هیچی نیست و امثالش رو بگیم میفتیم رو دور ناسپاسی و در نهایت احساس بد = اتفاقات بد و زندگی هی بدترو بدتر میشه
من دارم به خودم میگم به بقیه کاری ندارم وعظو نصیحتم نیست دارم میگم که بدونمو ویادم باشه که بعدا در مراحل بعدی بهتر عمل کنم.
خیلی خیلی سپاس گزارم استاد عزیزمو اون دوستی که 21 سالته و اینهمه نتیجه گرفتیو این ایمان رو در قلب منو بقیه ایجاد و روشن کردی ازت سپاس گزاریم.
سلام استاد عزیزم من هر جا برم هر روز باید سایت چک کنم ،متاسفانه زمانی که فایل رو سایت بود فرصت نشد گوش کنم این فایل رو چون موقعیت نبود ، اما امروز رفتم تو سایت پیداش کردم گفتم مطئنم استاد مثل همیشه چیز خوبی داره برام وقتی گوش کردم دنیام عوض شد چون من بخاطر حاملگی یکم بی هدف شده بودم به خودم اومدم گفتم ببین در هر شرایطی میشه به خواسته هات برسی حتی در زمانی که حامله هستی وچالشهای بارداری هست ومن خداروشکر میکنم چنین استادی هست چنین خانواده ی هست که من کنارشون باشم وخداروشکر که خدا من رو در این مسیر الهی خودش قرار داد تا هر روزم یه مطلب جدید یاد بگیرم وباورم قویتر بشه خدا به همه طول عمری با عزت بده.
با شنیدن خبر موفقیت یه پسر با این سن کم،کلی ذوق کردم چون پسر منم 19 ساله هست و فایلهای شما رو گوش میده،باور فراوانی داره،هیچ زوری برای کسب درامد نمیزنه.با این سن تقریبا 3 تا شغل همزمان داره و کلی هدف.الان پسرم یک ساله از منو پدرش پولی نگرفته چون این باورو از شما یاد گرفته فقط از خدا بخاد.
این فایل برای من یک شهود بود که به آینده پسرم امیدوار باشم چون همه ی فایلهای شما برای من حکم سخن خداوند و برام داره ک از طریق شما باهام حرف میزنه.
وقتی از موفقیت های این اقا پسر صحبت میکردین بنظر یه مرد 40 ساله میومد اخه با این سن کم این همه رشد واقعا معجزه اس.
خوشحالم ک اینروزا بیشتر فایل میذارین.چون نیاز هست ک هر ساعت این گفته ها تکرار و تکرار و تکرار بشه.
خودمم دست اورد زیاد داشتم ولی خب ریز ریز.ب امید اینکه منم از معجزاتم فیلم درس کنم براتون بفرستم🙏
سلام به استاد عزیزم با این فایل بینظیر وعالی سپاسگذارم از خدای خوبم که هر لحظه مارا هدایت و راهنمایی میکنه. آفرین باید گفت به این پسر توحیدی وایمانی که به آن عمل کرد ونتیجه هایش را گرفت. وقتی که من این فایل رو گوش دادم کلی گریه کردم واین پسر جوان رو تحسین کردم و خیلی خیلی خوشحال شدم. استاد عزیزم فایل خوب وانگیزش بخشی بود سپاسگذارم.
اصلا تا حالا نیومدم از خودم بپرسم از اولین روز های اشنایی با استاد چقدر نتایج کیفی و کمی ایجاد شد
گفتم اصلا من نتایجم ب اندازه کافی خوب نیست که بخوام بگم علکردم خوب بود
بعد گفتم فایلو بصورت صوتی برای خودم بداهه ضبط کنم نه بزرگنمایی کنم نه انکارشون کنم بدون مقدمه ضبط کردم فقط برای خودم گفتم نه من که نمیفرستم
چون زمانیه که دارم نتیایج خوبی میگیرم و شرایط عالی میشه
و بعد فایل امادشد گفتم نه این اضافه اونو چرا گفتم و اونو چرا یادم رفت بگم
اخرش گفتم اقا هر چی تو ذهن بهانه بود یا انقدر نتیجه بزرگ بود که یادت موند یا انقدر که ناسپاسی اون نتیجه ی ب اون بزرگی رو نمی بینی این خالصه خالصه و واقعیه دیگه هیچ جاشو سانسور نکن هر چی هر لحظه توی همون لحظه گفتی درسته و عیارت همینه و مدارت همینه
و چقدر اصلا خودمو شناختم یک فایل یک ساعته خودمو شش هفت بار گوش دادم تا حالا انقدر ب خودشناسی نرسیدم
کلا انگار چند سال تمرین کشف قوانین زندگی ام بود و تمرین اگهی بازرگانی و تمرین دوره دوازده قدم بود
عاللللللللی بود این حرکت برای بچه هایی که تو مدار محصولات نیستن حتما انجامش بدید
میزان مسئولیت پذیری خودتونو تو کلام تون متوجه میشید😊😊
سلام به بهترین استاد تمام عمرم .امیدوارم که شما و خانم شایسته عزیز حالتون همواره خوب و سلامت باشید و سلام به دوستان هم فرکانسی عزیزم در سایت عباسمنش و خداوند شما را برای ماحفظ کنه .استاد عزیز باور کن الان این فایل رودیدم کیف کردم ساعت 1.30شبه و عشق کردم و انرژیم چسبید به سقف .و افرین به این پسر که با این سن کم با این ایمان قوی به خواسته هاش رسیده و ما دوستان همفکر باید درس بگیریم از این دوست همفرکانسی جوانمون و استاد عزیز و مهربان ازتون بی نهایت سپاسگذارم که این فایل رو برای ما گذاشتین و این همه آگاهی ها و درجه ایمانمون رو بالا بردین سپاسگذارم راستی چقدر پیراهنتوت زیباست ممنون و سلامت و سالم باشید ارا تمند
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم جان شایسته و سلام به دوستان عزیزم در این سایت بی نظیر. همین الان شروع کردم به خوندن کامنت های شما دوستان خوبم گفتم همه رو می خونم بعد نظر خودمو میذارم دیدگاه وحید و مجید حاجیوند رو خوندم ولی دیگه طاقت نیوردم. حال عجیبی دارم از طرفی بخاطر شنیدن این حد از موفقیت برای شخصی با این سن کم از طرفی فکر کردن به اینکه قراره ویدئوی موفقیت دوستانم رو در این سایت ببینم از طرفی تحسین استاد عزیزم بابت این حد از سخاوت و بخشندگی که اینقدر ما رو دوس داره و بزرگواری میکنه و این فایل رو آماده میکنه و در اختیار ما میذاره تا ما برای ادامه دادن، برای تعهد به پیش رفتن، برای انگیزه پیداکردن برای عمل کردن به تعهدی که دادیم، برای سرعت در موفقیتمون. واقعا استاد خیییلی خوشحالم و خداوند رو سپاسگزارم. این فایل که دنیااایی ارزش داره رو چند بار گوش دادم. همین امروز خیلی تاثیر گذار بود وقتی گفتید میخوام بدونید که میشه(حالا عین این جمله هم نگفته باشید منظور همین بود). هزاران بار دوست عزیزمون رو تحسین کردم و آفرین گفتم و ازش تشکر کردم که با موفقیتش به هزاران نفر کمک کرده که اونها هم بدونن که کافیه قدم اول رو بردارن، در مسیر و در قدمهای بعدی خدا هست… خدا شرایط رو مهیا میکنه برای پیش رفتن کافیه متعهد باشیم کافیه متوکل باشیم و هر روز اهدافمون رو بزرگ و بزرگتر کنیم. راهها به ما نشون داده میشه کارها آسون میشه و با این روند مسیر پیشرفت سر سبزتر و دلنشین تر و لذت بخش تر میشه.
امروز کارهام رو با سرعت بیشتری انجام دادم؛ هر بار که میرفتم واتساپ انگار فرشته ای در درونم میگفت که اگه میخوای پیش بری باید مراقب باشی وقتت رو کجا صرف میکنی آیا این رفتن به فضای مجازی هماهنگ با اهدافت هست یا داری وقتت رو تلف میکنی؟ استوری ها رو چک نکردم و رفتنم به واتساپ برای انجام کارهای مدرسه بود.. امروز همه کارهایی رو که نوشته بودم رو منظم و پشت سر هم انجام دادم. بعد از مدتها امشب نرفتم یه سری فایلهای الکی ببینم که هیچ درسی برای من ندارن. امشب در مقابل شنیدن انتقاد از دیگران فقط سکوت کردم (البته مدتهاست که دوری میکنم اما همیشه میگفتم که انتقاد نکنید و … امشب هم گفتم کسی گوش نداد 😊 منم گفتم انرژیت رو هدر نده) و آرام آرام کلا فضا عوض شد. امروز به خودم گفتم که اونقدر نتیجه نگرفتی که ازشون فیلم بگیری و برای استاد بفرستی پس از الان متعهد شو و اون چیزی که بهت گفته میشه رو عملی کن تا بتونی حداقل تا یک سال آینده فایل موفقیت هات رو آماده کنی. البته نتایج خوبی هم گرفتم با آموزه های استاد و واقعا مسیر زندگیم با اون موفقیتها تغییر کرد و واقعا سپاسگزارم. اما چون مدتی هست که ساکن موندم راستش خیلی از خودم راضی نیستم. بنابراین باید با طی کردن تکاملم به موفقیت های بیشتری برسم و ازشون فیلم بگیرم و خدمت استاد عزیزم بفرستم.
دوستان عزیزم عاشقانه دوستتون دارم و چقققدر و چقققدر خوشحالم که شماها رو دارم و هر شب با خوندن کامنتهای شما به خواب میرم. در طول روز با صدای استاد عزیزم روی خودم کار میکنم و شب ها قبل از خوابیدن و گاهی بعد از بیدار شدن کامنت دوستان عزیزم رو می خونم و هر بار با خودم میگم اگر این امکان نبود شاید من هم هر شب ذهنم پر از جدال بود…
قلبم نوید روزهای خوش رو میده 🤗. خبر بهتر شدن زندگیم و رو به پیشرفت و بودن با شما عزیزانم❤.
سلام و درود بر استاد عزیز. مریم خانم دوست داشتنی و دوستان گلم. مثل همیشه فایل فوق العاده و عالی بود ولی لطفا فایلی مرتبط با سن های بالاتر و ایجاد باور دیر نبودن هم ممنون میشم داخل سایت قرار بدین.چون بهرحال بنظرم استارت شناخت قوانین جهان هستی از سنهای پایین عالیه و بسیار احتمال موفقیت را بالاتر میبره. البته شاید این هم باور اشتباهی است که من گفتم ولی خب بهرحال ترجیح دادم واضح صحبتما بگم تا راه مقابله باهاش بفرمایین. چه در بحث ساخت پول و تجارت یا ازدواج و رابطه و خیلی ممنون میشم راهها و باورهای مقابله با افزایش سن یا سن بالا هم بفرمایین. سپاس
به نام رب فوق العاده ی من
دوستان عزیزم خانواده ی دوست داشتنی من توی این بهشت زیبا توی این مکان توی این سایت قشنگ به همتون سلام میکنم و از خداوند همین الان میخوام که بهترین هارو براتون بیاره و هدایتتون کنه به سمت خواسته هاتون
به نظرم حرف زدن از نتایج اگر واقعا منصفانه بیایم حرکت کنیم و ببینیم فقط از همین یک فایل من نتایج خودم رو بیام بگم که میشه ده بیست صفحه فقط بنویسم و فکر کنم و یادداشت کنم و بنویسم و بشمارم و فقط باید سپاس گزار خداوند باشم.
از همین یک فایل من بیام و فقط بنویسم فعلا:
1- اول از همه این که یه دوستی بیاد و توی 21 سالگی به این همه موفقیت و ثروت و آزادی و نعمت برسه برای منی که 27 سالمه و شاید یک هزارم یه یک ده هزارم موفقیت های اون رو حس میکنم ندارم نه از باب حسادت بلکه از باب مقایسه و ایمان و عملش . این نکته این ایمان و انقلاب رو در قلب من ایجاد کرد که من رفتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن خواسته هام و 120-130 تا خواسته نوشتم که خدا بهم بده
این نتیجه ی اول که اصلا قابل مقایسه با قبلش نیستم من واقعا بهم این امید و این ایمان رو داده که میتونم به هرچی و هر جا که خواستم برسم
2- توی صفحه ی خواسته هام نوشتم که من یه اسب میخوام خدای من
جالبه که پریروز که توی سفر بودیم تو مسیر حرکت جلوی ما ماشینی بود که روش بغل پلاک یه نعل اسب بود و من دیدمش و تحسینش کردم و یاد رویام افتادمو این ایمان در وجودم قوی تر شد که بله من هر چی که آرزو کنم رو میتونم خلق کنم و هر چی که بخوام خدای من اجابت میکنه و این رو باید تایید میکردم و تایید کردمو دیدم که این دیدن نعل اسب روی تریلی بغل پلاک تو اون زمان اون روز به خاطر این بوده که من آقا نشستم و خواسته م رو به خدا فرستادم و اون اجابت کرده و این نشونه ی اونه که خدای من در زمان مناسبش اون خواسته رو بهم میده .
3- بعدش یکی از خواسته های من مهاجرت به آمریکا بود البته فضای اونم بود ازادی کامل مالی و و و همه ی همه ش بود و اینم بود که من اینترنت نامحدود و آزاد و فوق العاده میخوام در ادامه هدایت شدم به لایو شماره 17 که خودش یه دنیایی از همه ی این ها بود و هم هی چیزایی که من میخواستم تجربه کنم در ادامه ی زندگیم رو اونجا دیدم و واقعا این رو باید تایید کنم که اره اینم نتیجه ی بعدی بود از این فایل
4- اصلا خود همین سفر برای این به وجود اومد که من تو خواسته هام نوشتم میخوام که برم سفر و لذت ببرم وروز بعدش سفر خودبخود جور شد بدون هیچ کاری از طرف من و من فقط گفتم باشه میریم
اینها همه ش نتیجه است همه ی این ها تک تک این ها باید بررسی بشن تک تک این ها باید تایید بشن تک تک این ها باید تکرار بشن و تکراربشن تا من اسامه ایمانم قوی تر بشه که اقا منم که دارم خلق میکنم من که دارم زندگیم رو در هر لحظه رقم میزنم.
5- من دوست داشتم که برم شهر همسایه مون و مهاجرت کنم به اونجا و این نکته و این فایل هایی که مرحله به مرحله میومدن یعنی فقط تو همین چند روزه اینقدر آگاهی اومده که من فهمیدم باید هجرت کنم- اینم نتیجه است اینم نتیجه است
6- اینکه من دیشب رفتم مغازه و تخم مرغ محلی دیدم یا رفتم باغمون روستا چیزی که من میخواستم زندگی خودمو داشته باشم باغ باشه آب باشه مرغ و بزو اسبو گوسفند و گاو و اینها
همه ی همه ش داره کم کم نشانه هاش برام روشن میشه
اینا مگه نتیجه نیست؟
این که من رابطه ی فوق العاده با همسرو فرزندم میخوام وبدون اینکه من کاری کنم اونا دارن رابطشون باهام بهتر میشه اینا مگه نتیجه نیست؟
چرا باید من اینقدر ناسپاس و کور باشم که اینا رو نبینم و تحسین و تایید نکنم چرا من بیام و با ناسپاسی نه تنها حس خودم رو بد کنم بلکه تمام این زیبایی هارو تمام این نتایج رو از خودم بگیرم و باز برم دنبال طاغوت
همین که من میخوام به بی نهایت برسم به بعیر الحساب برسم و خدای من منو روشن میکنه دیشب که آقا برو بقره رو بخون از جز سه شروع کن و به بحثی رسیدم که بهم گفت که کسب وکاری که داری میکنی کار نیست و باید جمعش کنی مثل پیکان دنده آرژانتینی استاد که میگه بزن بره و مسیرتو عوض کن و ایمان داشته باش که میشه و من ایمان دارم که این قدم بعدیه که باید برای رسیدن به خواسته ی بغیرالحساب بهش عمل کنم و من کارمو بستم همون دیشب بستمشو قیدشو کاملا زدم که تنها سه کاری که تعهد دادم تموم کنم وبعدش دیگه تمام هیچ کار جدیدی نگیرم و به خودم گفتم همین هفته باید مهاجرت کنم و به خدا هم گفتم که خدای من من میخوام که این هفته مهاجرت کنم برم.
7- این که من میام میگم من این خواسته هارو میخام و خدای من منو هدایت میکنه اسامه ی من اگه اینا رو میخوای یادت باشه که خداوند به هرکسی که بخواد بی نهایت رو بی حساب رو بغیرالحساب رو میده و در ادامه میاد و منو میبره تو سور ه آل عمران میگه بیا قضیه ی مریم و زکریا رو ببینیم چیه
میرم اونجا میبینم که مریمی هست و زکریایی و هر وقت زکریا میره تو محراب مریم میبینه که نعمت ها حاضرند و میپرسه اینا از کجا برات اومده؟ و اون میگه خدا- خدا به هرکسی که بخواد بی حساب میده
و بعدش این برای زکریای پیرمرد داستان ما منطقی میشه که آقا اگر خدا به مریم تو محراب این میوه هارو میاره میده چرا به من بچه نده منم ازش میخوامو میخواد وچقدر زیبا خداوند داستان رو بیان میکنه. میگه همون موقع که ایستاده بود تو محرابو داشت دعا میکرد میگفت خدایا من بچه میخوام در لحظه فرشته من اومد و بهش گفت اوکی زکریا جان قبوله خداوند بهت بچه ر ومیده.
زکریا ی قصه ی ما پیر شده تاز از مریم یاد میگیره که تو هر چی که بخوای خدا در لحظه بهت میده – یرزق من یشاء بغیر حساب- من اگر عاقل باشم من اگر منطقی فکر کنم میفهمم که بابا خدا هیچ کاری نداره تو چی میخوای تو هر چی که بخوای اون در لحظه اجابت میکنه در لحظ بهت میده.در لحظه و تمام خواسته های ما در مسیر رشد جهان هستند اینم آیه ش رو پیدا کردم الان حضور ذهن ندارم
این مگه نتیجه نیست؟ بقول رب فوق العاده ی من « فبأی آلاء ربکما تکذبان» کدوم نعمت خدا ر ومیخوای تکذیب کنی پسر خوب؟
مگه این نتیجه نیست از همین فایل فقط از همین یک فایل فقط من اینهمه نتیجه گرفتم حلا بماند که رفتم و کشف قوانین قسمت یک رو دیدم و چیزهایی ازش دریافت کردم و فهمیدم که به خدا تازه است برام
قسمت 5 رو دیدم و چیزهایی دریافت کردم که بخدا تازه است برام
مگه همه ی این ها نتیجه نیست؟
همین الان کارت بانکی منو همسرم پیدا شدن اینا مگه نتیجه نیست؟
چی بگم خدایی. چی بگم.
اصلا من همین الانم داشتم آل عمران رو میخوندم امروز عجیب درکم بالا رفته – اینم نتیجه است چون مدرم رفته بالا اینم نتیجه است اینم تایید باید بشه تحسین باید بشه خداییکه این قانون رو گذاشته و اینقدر دقیق عمل میکنه حالا بهتون میگم چیه – بگم که اون قضیه ی مادر مریم هست و میاد میگه خدایا – این بچه که تو شکم منه من برای تو نذرش کردم.
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۳۵﴾[یاد کنید] هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! برای تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر؛ یقیناً تو شنوا و دانایی. (۳۵)
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ﴿۳۶﴾زمانی که او را زایید، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر مانند این دختر نیست؛ البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه های بنیان برانداز شیطان رانده شده به پناه تو می آورم. (۳۶)
مادر مریم وقتی میاد میبینه بچه دختره میگه خدایا میاد ذهنش رو کنترل میکنه سپاس گذاری میکنه اسم دخترشو میذاره و دعا میکنه که خداوند حفظ کنه از شیطان اون و فرزندانش رو و نتیجه چیه؟
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿۳۷﴾
پس پرودگارش او را به صورت نیکویی پذیرفت، و به طرز نیکویی نشو و نما داد، و زکریا را کفیلِ او قرار داد. هر زمان که زکریا در محراب بر او وارد می شد، رزق ویژه ای نزدش می یافت. گفت: ای مریم! این رزق ویژه برای تو از کجاست؟! گفت: از سوی خداست، یقیناً خدا هر کس را بخواهد، رزق بی حساب می دهد. (۳۷)
میدونی این از کجا اومد؟ ممن دیروز داشتم به انرژی فکر میکردم به خدا به سیستم واین که انرژی چیه چندین تا مقاله خوندم تا یه درک خیی کوچیک تونستم به دست بیارم از سیستم وانرژی اینم نتیجه ی فایل 1 کشف قوانین وو این فایله که من دنبالش کردم و امروز خدای من میاد و اینا رو به من میگه که اسامه ی من قضیه اینه ها.
یا میاد منو هدایت میکنه به قایل 11 کشف قوانین میگه پسر خوب همه چیز کنترل ذهنه و کنترل ذهن کیفیتش اینجوریه که تو لذت ببری از زمان حال و و اینا مگه نتیجه نیس؟
یا میاد منو هدایت میکنه میگه قوم یهود یا کلا اهل الکتاب میگفتن چون مثلا این اهل مکه این قریشی ها که سواد ندارن و ایمانی به خدا ندارن و میگن ما پسران خداییم واز اینا بالاتریم تا میتونید حق این ها رو بخورید و هیچ حساب کتابی از اینا نیست خدا میگه چطور نیست؟
مگه شهر هرته؟ هر کاری که بکنی هر چی که از پیش بفرستی سزاشو میبینی . و این داره موضوع انرژی و فرکانس رو در من نهادینه میکنه یا میاد و قضیه ی احد رو برام تعریف میکنه خدای من که میدونی چی شد؟ بیا برات بگم قصه شو و منم دارم گوش میدم بیاید باهم بفهمیم چی شده اونروز:
… میاد میگه پیامبر گفته من شمارو با سه هزار فرشته حمایت میکنم…. اگر ایمان داشته باشید من شمارو با 5 هزار فرشته ی نشان دار حمایت میکنم واین ر وفقط میگم که تسلای قلبی براتون باشه یعنی ادخالی از طرف من نیست من میگم که فقط حالتون بهتر باشه همین فقط حالتون بهتر بشه و ایمانتو بیشتر.
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾و اگر مؤمنید سستى مکنید و غمگین مشوید که شما برترید
میاد میگه اگر شماها ایمان داشته باشید برتر هستید نه این که بیاید الکی بگید آره و فلان نه اگر ایمان باشه برترید وگرنه خبری نیست همه ش همینه. به شرط ایمان بهترید نه که بیاید بگید ما داریم با مشرکا میجنگیم یعنی برتریم نه خبری نیست تو فقط زمانی بهتری که مومنی.
بعدش میگه:
إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ﴿۱۴۰﴾
اگر به شما آسیبى رسیده آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید و ما این روزها را میان مردم به نوبت مى گردانیم و خداوند کسانى را که ایمان آورده اند معلوم بدارد و از میان شما گواهانى بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمى دارد (۱۴۰)
یه نکته ی خیلی روشن هست اولا که اگر شما حالتون گرفته است حال اونا هم تو بدر گرفته شد و اینجا هم حالشون گرفته شده.
و این قاننون جهانه که این روز ها میاد این تضاد ها میان که نتیجه ی عمل خود شما و نتیجه ی فرکانس های خودشما هستند و – بازم خبری از تبعیض میان مومن وکافر نیست هرکسی نان باور خودشو میخوره- و تا خداوند معلوم کنه که چه کسایی ایمان درند چه کسایی باورشون درسته و چه کسایی باید روی خودشون بیشتر کار کنند.
بعدش میگه که :
وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۴۱﴾و تا خدا کسانى را که ایمان آورده اند خالص گرداند و کافران را [به تدریج] نابود سازد (۱۴۱)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۴۲﴾آیا پنداشتید که داخل بهشت مى شوید بىآنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم بدارد (۱۴۲)
وَلَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۱۴۳﴾و شما مرگ را پیش از آنکه با آن روبرو شوید سخت آرزو میکردید پس آن را دیدید و [همچنان] نگاه میکردید (۱۴۳)
میگه شما از اون ها اینقدر می ترسیدید که می گفتید کاش ما قبل مقابله با اون ها بمیریم – چیزی که من فهمیدم این بود که از ترس این کار وکردن و بعدش که مرگ رو دیدن یه لظحه جا خوردن و ترسیدن و پا به فرار گذاشتن مخصوصا وقتی که شنیدن پیامبر شهید شده
بعدش :
وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ ﴿۱۴۶﴾و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده هاى انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم [دشمن] نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد (۱۴۶)
وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿۱۴۷﴾و سخن آنان جز این نبود که گفتند پروردگارا گناهان ما و زیاده روى ما در کارمان را بر ما ببخش و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران یارى ده (۱۴۷)
فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَهِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۴۸﴾پس خداوند پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد (۱۴۸)
میاد مثال میزنه از این که بابا قبل شما هم این اتفاقا افتاده و کسایی پیروز شدن که به خدا ایمان داشتن و همه ش در زمان کار داشتن با خدا حرف میزدن و هی داشتن ایمانشون رو قوی تر وقوی تر میکردن – این یک نکته ی خیلی بزرگ رو باید برامون یادآور بشه تکرار و تکرار و تکرار کاری که استاد همیشه میگن انجام بدید کاری که استاد همیشه میاد و میکه من همیشه دارم حرف میزنم از نعمت هام از خواسته هام و با قدرت کلام دارم ذهنمو جهت دهی میکنم
خدای من اینو همین الان درک کردم از این جا واقعا بازم استاد درست میگه وقتی اگاهی رو منتشر میکنی فضا برای دریافت اگاهی بیشتر ایجاد میشه و دریافتش میکنی. آره
خلاصه اینه که اون ها با قدرت کلام ذهنشون رو کنترل میکنن و در نتیجه اینه که خداوند بهترین های دنیا و آخرت رو در نهایت بهشون میده.
اینجا خداوند نه تنها داره باور سازی میکنه بلکه داره شیوه ی ساخت باور درست در این جور مواقع ر وبه ما و به افراد احد داره میگه.
این همه نیتجه خدای من فقط از یک فایل من گرفتم و داره میره داره میره همین الان ناهارمم که نمیدونستم چی باشه خودش با پای خودش اومد
این مگه نتیجه نیست؟ این مگه نتیجه نیست؟ چرا من باید کور باشم و نبینم بقول خداوند میگه صم بکم عمی فهم لایعقلون: چرا ما باید کر و کور و لال باشیم و فکر نکنیم نتایج رو نبینیم و سپاس گزار نباشیم بچه ها؟
حالا من دارم مال خودمو میگم خدامیدونه شما چقدر نتایج بیشترو بیشتر بگیرید و گرفتید و ندیدید.
اصلا یه خواسته ی دیکه ی من این بود که استاد برقراری ارتباط بشم تو ااون 120-130 تا و خدا تو این سفر منو برد و من تونستم کتابی که سالها قبل خریدم رو قانون دوستیابی دیل کارنگی رو بردارم و با خودم بیارم
مگه این نتیجه نیست؟
شما ببینید همین متنی که من نوشتم این همه شده 6 صفحه تا الان شده مگه این نتیجه ی همین فایل نیست؟
همین که من دارم انرژی بودن خدا و طرز کارش رو دارم برای خودم و شما دارم میگم خودش بزرگترین نتیجه است همین که دارم تایید میکنم این باور اون پشت داره ساخته میشه و من قوی تر وقوی تر میشم.
القصه رسیدیم به آیه ی بعدی:
سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ ﴿۱۵۱﴾به زودى در دلهاى کسانى که کفر ورزیده اند بیم خواهیم افکند زیرا چیزى را با خدا شریک گردانیده اند که بر آن دلیلى نازل نکرده است و جایگاهشان آتش است و جایگاه ستمگران چه بد است (۱۵۱)
وَلَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَعَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا وَمِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَهَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْکُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۵۲﴾و قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانید آنگاه که به فرمان او آنان را مى کشتید تا آنکه سست شدید و در کار با یکدیگر به نزاع پرداختید و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید به شما نشان داد نافرمانى نمودید برخى از شما دنیا را و برخى از شما آخرت را مى خواهد سپس براى آنکه شما را بیازماید از آنان منصرفتان کرد و از شما درگذشت و خدا نسبت به مؤمنان با تفضل است (۱۵۲)
میاد میگه من داشتم به وعده ی خودم اون قضیه 5 هزار ملائکه که قرار بود تسلای دل شما باشه داشتم عمل میکردم و داشتم تو دل کافرهارو خالی میکردم وقتی که شما داشتید به اذن خداوند جانانه میزدید و میکشتید و در جهاد بودید
اما وقتی که سست شدید و شل کردید و با خودتون به نزاع افتادید و جبهه رو ول کردید خب ورق برگشت-
این چقدر عالیه بچه ها این داره میگه که خداوند هیچ دخالتی نمیکنه قانون قانونه. تو اگر با شجاعت داری کار میکنی اگر متعهدی و داری در مسیر هدفت جانانه کار میکنی طبیعت و قانون اینه که امداد خداوند میاد اگر سست میشی شیطان میاد سراغت و احساس بد مساوی با اتفاقات بد.
اصلا چی بگم من اینقدر روشن اینقدر واضح قانون گفته شده خدای من
جی باید گفت از این دقت قانون چی باید گفت از این انرژی خالق جهان هستی از این خدایی که هیچ تبعیضی قائل نمیشه تو صحنه ی جنگ مومنان دارن کشته میشن تکه تکه میشن ولی خدا میگه اگر شما نتیجه ی درست و خواسته میخواید باید فرکانس خواسته بفرستید تا وقتی که متعهد و متمرکزی نتیجه میگیری اگر یه لحظه ول کردی همونجا شیطان میاد
بقول استاد جهان ایستا نیست تا وقتی که روی خودت کار میکنی نتایج میاد تو یا داری رو به جلو حرکت میکنی یا داری میری که پیروز بشی یا داری شکست میخوری یا غالبی یا مغلوب یا مومنی یا کافر.
حد وسطی در جها نیست و این اینجا داره به وضوح خودش رو نشون میده.
القصه:
إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۵۳﴾
هنگامى که در حال گریز بالا مى رفتید و به هیچ کس توجه نمیکردید و پیامبر شما را از پشت سرتان فرا مى خواند پس به سزاى غمى بر غمتان تا سرانجام بر آنچه از کف داده اید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید و خداوند از آنچه مى کنید آگاه است (۱۵۳)
چقدر روشن تر میکنه وو اضح تر قضیه رو رب فوق العاده ی من.
میگه که شما یادتون بیارید وقتی که داشتید از کوه به خاطر ترس و غم بالا می رفتید و پیامبره ر چی صدا میزد توجه نمی کردید اون لحظه هی غم هاتون داشت بیشتر وبیشتر میشد .
چه نکته ی ظریفی: احساس بد = اتفاقات بد و وقتی که به اون فرکانس ادامه میدی نتیجه اینه که تو هی حالت بدتر وبدتر میشه ودر یک زنجیره از اتفاقات بد گرفتار میشی و این هی اضافه میشه هی اضافه میشه.
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَهً نُعَاسًا یَغْشَى طَائِفَهً مِنْکُمْ وَطَائِفَهٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّهِ یَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مَا لَا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۵۴﴾
سپس بعد از آن اندوه آرامشى خواب سبکى بر شما فرو فرستاد که گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى در فکر جان خود بودند و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى جاهلیت مى بردند مى گفتند آیا ما را در این کار اختیارى هست بگو سررشته کارها یکسر به دست خداست آنان چیزى را در دلهایشان پوشیده مى داشتند که براى تو آشکار نمیکردند مى گفتند اگر ما را در این کار اختیارى بود در اینجا کشته نمى شدیم بگو اگر شما در خانه هاى خود هم بودید کسانى که کشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا به سوى قتلگاههاى خویش مى رفتند و براى این است که خداوند آنچه را در دلهاى شماست بیازماید و آنچه را در قلبهاى شماست پاک گرداند و خدا به راز سینه ها آگاه است (۱۵۴)
در آخر هدف از این اتفاقات هدف از تضاد ها اینه که شما ترمز هار وبردارید نقاط ضعف تون رو پیدا کنیدو بهتر بشید. نکنه به صلاحم نبوده و نکنه خدا نخواسته و نکنه ما نباید میومدیم نداریم. هرکسی نان فرکانس خودشو میخوره و تمام.
خدا توفیق بده که درک کنیم باور کنیم وعمل کنیم که به اندازه ای که کار میکنیم باورمون تقویت میشه به اندازه ی اون عمل میکنیم و به اندازه اون نتایج میاد.
و من الله التوفیق وعلیه التکلان.
در آخر بگم همه ی این ها و خیلی چیز دیگه که شاید یادم نبود که بنویسم فقط از همون یک فایل اومدن فقط هیمن یک فایل
حالا ما بیایم ناشکری کنیمو ناسپاس باشیم که نه چه فایده من که امروز درامد نداشتم
من که امروز اون ده میلیون اون صد میلیون اون ماشین اخرین مدل رو نگرفتم اینا که هیچی نیست و امثالش رو بگیم میفتیم رو دور ناسپاسی و در نهایت احساس بد = اتفاقات بد و زندگی هی بدترو بدتر میشه
من دارم به خودم میگم به بقیه کاری ندارم وعظو نصیحتم نیست دارم میگم که بدونمو ویادم باشه که بعدا در مراحل بعدی بهتر عمل کنم.
خیلی خیلی سپاس گزارم استاد عزیزمو اون دوستی که 21 سالته و اینهمه نتیجه گرفتیو این ایمان رو در قلب منو بقیه ایجاد و روشن کردی ازت سپاس گزاریم.
موفق و موید باشید
سلام استاد عزیزم من هر جا برم هر روز باید سایت چک کنم ،متاسفانه زمانی که فایل رو سایت بود فرصت نشد گوش کنم این فایل رو چون موقعیت نبود ، اما امروز رفتم تو سایت پیداش کردم گفتم مطئنم استاد مثل همیشه چیز خوبی داره برام وقتی گوش کردم دنیام عوض شد چون من بخاطر حاملگی یکم بی هدف شده بودم به خودم اومدم گفتم ببین در هر شرایطی میشه به خواسته هات برسی حتی در زمانی که حامله هستی وچالشهای بارداری هست ومن خداروشکر میکنم چنین استادی هست چنین خانواده ی هست که من کنارشون باشم وخداروشکر که خدا من رو در این مسیر الهی خودش قرار داد تا هر روزم یه مطلب جدید یاد بگیرم وباورم قویتر بشه خدا به همه طول عمری با عزت بده.
با درود خدمت شما استاد عزیزم💚
با شنیدن خبر موفقیت یه پسر با این سن کم،کلی ذوق کردم چون پسر منم 19 ساله هست و فایلهای شما رو گوش میده،باور فراوانی داره،هیچ زوری برای کسب درامد نمیزنه.با این سن تقریبا 3 تا شغل همزمان داره و کلی هدف.الان پسرم یک ساله از منو پدرش پولی نگرفته چون این باورو از شما یاد گرفته فقط از خدا بخاد.
این فایل برای من یک شهود بود که به آینده پسرم امیدوار باشم چون همه ی فایلهای شما برای من حکم سخن خداوند و برام داره ک از طریق شما باهام حرف میزنه.
وقتی از موفقیت های این اقا پسر صحبت میکردین بنظر یه مرد 40 ساله میومد اخه با این سن کم این همه رشد واقعا معجزه اس.
خوشحالم ک اینروزا بیشتر فایل میذارین.چون نیاز هست ک هر ساعت این گفته ها تکرار و تکرار و تکرار بشه.
خودمم دست اورد زیاد داشتم ولی خب ریز ریز.ب امید اینکه منم از معجزاتم فیلم درس کنم براتون بفرستم🙏
موفق باشین در پناه خدای مهربان💚
سلام به استاد عزیزم با این فایل بینظیر وعالی سپاسگذارم از خدای خوبم که هر لحظه مارا هدایت و راهنمایی میکنه. آفرین باید گفت به این پسر توحیدی وایمانی که به آن عمل کرد ونتیجه هایش را گرفت. وقتی که من این فایل رو گوش دادم کلی گریه کردم واین پسر جوان رو تحسین کردم و خیلی خیلی خوشحال شدم. استاد عزیزم فایل خوب وانگیزش بخشی بود سپاسگذارم.
سلام. با ارزوی سلامتی برای همه
اقا دمه این پسر گرم.از خدا این همت و عملگرایی برا هممون می خوام.۱ ایمان به هدف ۲گوش کردن به شهود الهامی ۳_عملگرایی به شهود
فقط و فقط این سه شرط کافیه واسه موفقیت از شنیدن این داستان به من عذاب وجدان داد که مهیار بجنب لعنتی
سلام روز و روزگار خوش
اصلا تا حالا نیومدم از خودم بپرسم از اولین روز های اشنایی با استاد چقدر نتایج کیفی و کمی ایجاد شد
گفتم اصلا من نتایجم ب اندازه کافی خوب نیست که بخوام بگم علکردم خوب بود
بعد گفتم فایلو بصورت صوتی برای خودم بداهه ضبط کنم نه بزرگنمایی کنم نه انکارشون کنم بدون مقدمه ضبط کردم فقط برای خودم گفتم نه من که نمیفرستم
چون زمانیه که دارم نتیایج خوبی میگیرم و شرایط عالی میشه
و بعد فایل امادشد گفتم نه این اضافه اونو چرا گفتم و اونو چرا یادم رفت بگم
اخرش گفتم اقا هر چی تو ذهن بهانه بود یا انقدر نتیجه بزرگ بود که یادت موند یا انقدر که ناسپاسی اون نتیجه ی ب اون بزرگی رو نمی بینی این خالصه خالصه و واقعیه دیگه هیچ جاشو سانسور نکن هر چی هر لحظه توی همون لحظه گفتی درسته و عیارت همینه و مدارت همینه
و چقدر اصلا خودمو شناختم یک فایل یک ساعته خودمو شش هفت بار گوش دادم تا حالا انقدر ب خودشناسی نرسیدم
کلا انگار چند سال تمرین کشف قوانین زندگی ام بود و تمرین اگهی بازرگانی و تمرین دوره دوازده قدم بود
عاللللللللی بود این حرکت برای بچه هایی که تو مدار محصولات نیستن حتما انجامش بدید
میزان مسئولیت پذیری خودتونو تو کلام تون متوجه میشید😊😊
سجاد قدمی21مرداد1401
سلام به بهترین استاد تمام عمرم .امیدوارم که شما و خانم شایسته عزیز حالتون همواره خوب و سلامت باشید و سلام به دوستان هم فرکانسی عزیزم در سایت عباسمنش و خداوند شما را برای ماحفظ کنه .استاد عزیز باور کن الان این فایل رودیدم کیف کردم ساعت 1.30شبه و عشق کردم و انرژیم چسبید به سقف .و افرین به این پسر که با این سن کم با این ایمان قوی به خواسته هاش رسیده و ما دوستان همفکر باید درس بگیریم از این دوست همفرکانسی جوانمون و استاد عزیز و مهربان ازتون بی نهایت سپاسگذارم که این فایل رو برای ما گذاشتین و این همه آگاهی ها و درجه ایمانمون رو بالا بردین سپاسگذارم راستی چقدر پیراهنتوت زیباست ممنون و سلامت و سالم باشید ارا تمند
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم جان شایسته و سلام به دوستان عزیزم در این سایت بی نظیر. همین الان شروع کردم به خوندن کامنت های شما دوستان خوبم گفتم همه رو می خونم بعد نظر خودمو میذارم دیدگاه وحید و مجید حاجیوند رو خوندم ولی دیگه طاقت نیوردم. حال عجیبی دارم از طرفی بخاطر شنیدن این حد از موفقیت برای شخصی با این سن کم از طرفی فکر کردن به اینکه قراره ویدئوی موفقیت دوستانم رو در این سایت ببینم از طرفی تحسین استاد عزیزم بابت این حد از سخاوت و بخشندگی که اینقدر ما رو دوس داره و بزرگواری میکنه و این فایل رو آماده میکنه و در اختیار ما میذاره تا ما برای ادامه دادن، برای تعهد به پیش رفتن، برای انگیزه پیداکردن برای عمل کردن به تعهدی که دادیم، برای سرعت در موفقیتمون. واقعا استاد خیییلی خوشحالم و خداوند رو سپاسگزارم. این فایل که دنیااایی ارزش داره رو چند بار گوش دادم. همین امروز خیلی تاثیر گذار بود وقتی گفتید میخوام بدونید که میشه(حالا عین این جمله هم نگفته باشید منظور همین بود). هزاران بار دوست عزیزمون رو تحسین کردم و آفرین گفتم و ازش تشکر کردم که با موفقیتش به هزاران نفر کمک کرده که اونها هم بدونن که کافیه قدم اول رو بردارن، در مسیر و در قدمهای بعدی خدا هست… خدا شرایط رو مهیا میکنه برای پیش رفتن کافیه متعهد باشیم کافیه متوکل باشیم و هر روز اهدافمون رو بزرگ و بزرگتر کنیم. راهها به ما نشون داده میشه کارها آسون میشه و با این روند مسیر پیشرفت سر سبزتر و دلنشین تر و لذت بخش تر میشه.
امروز کارهام رو با سرعت بیشتری انجام دادم؛ هر بار که میرفتم واتساپ انگار فرشته ای در درونم میگفت که اگه میخوای پیش بری باید مراقب باشی وقتت رو کجا صرف میکنی آیا این رفتن به فضای مجازی هماهنگ با اهدافت هست یا داری وقتت رو تلف میکنی؟ استوری ها رو چک نکردم و رفتنم به واتساپ برای انجام کارهای مدرسه بود.. امروز همه کارهایی رو که نوشته بودم رو منظم و پشت سر هم انجام دادم. بعد از مدتها امشب نرفتم یه سری فایلهای الکی ببینم که هیچ درسی برای من ندارن. امشب در مقابل شنیدن انتقاد از دیگران فقط سکوت کردم (البته مدتهاست که دوری میکنم اما همیشه میگفتم که انتقاد نکنید و … امشب هم گفتم کسی گوش نداد 😊 منم گفتم انرژیت رو هدر نده) و آرام آرام کلا فضا عوض شد. امروز به خودم گفتم که اونقدر نتیجه نگرفتی که ازشون فیلم بگیری و برای استاد بفرستی پس از الان متعهد شو و اون چیزی که بهت گفته میشه رو عملی کن تا بتونی حداقل تا یک سال آینده فایل موفقیت هات رو آماده کنی. البته نتایج خوبی هم گرفتم با آموزه های استاد و واقعا مسیر زندگیم با اون موفقیتها تغییر کرد و واقعا سپاسگزارم. اما چون مدتی هست که ساکن موندم راستش خیلی از خودم راضی نیستم. بنابراین باید با طی کردن تکاملم به موفقیت های بیشتری برسم و ازشون فیلم بگیرم و خدمت استاد عزیزم بفرستم.
دوستان عزیزم عاشقانه دوستتون دارم و چقققدر و چقققدر خوشحالم که شماها رو دارم و هر شب با خوندن کامنتهای شما به خواب میرم. در طول روز با صدای استاد عزیزم روی خودم کار میکنم و شب ها قبل از خوابیدن و گاهی بعد از بیدار شدن کامنت دوستان عزیزم رو می خونم و هر بار با خودم میگم اگر این امکان نبود شاید من هم هر شب ذهنم پر از جدال بود…
قلبم نوید روزهای خوش رو میده 🤗. خبر بهتر شدن زندگیم و رو به پیشرفت و بودن با شما عزیزانم❤.
خدایا سپاسگزارم
استاد عزیزم سپاسگزارم
مریم عزیزم سپاسگزارم
دوستان عزیزم سپاسگزارم
شاد شاد شاد باشید🌹🌹🌹
الله اکبر
الله اکبر
خدایااااا بینهایت سپاسگزارم سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان و به همه دوستان هم فرکانسی ام
خدای من شکرت خدای من شکرت
واقعا قابل تحسین وستایش است این پسر
واقعا قابل تحسین است عزم واراده این پسر
واقعا قابل تحسین است که حتی فیلم قبلش رو هم گرفته ،خدای من شکرت
واقعا قابل تحسین است اینهمه توجه اش به نکات مثبت وقوت بیزینس ها
واقعا قابل تحسین است که نگاه استاد رو نسبت به یه ایالت عوض کند
واقعا تحسین میکنم این بزرگ مرد کوچک رو
گوارای وجودت باشد این نعمت ها
گوارای وجودتون اینهمه احساس خوب
خدا رو شکر که جلوی مادر و پدرت سربلند و باافتخار گام برمیدارید
بینهااااایت تحسین میکنم
البته مسیری که مقصدش خدا وراهش سراسر عشق و استادش عباسمنش باشد غیر این تربیت کند عجیب است،
سلام و درود بر استاد عزیز. مریم خانم دوست داشتنی و دوستان گلم. مثل همیشه فایل فوق العاده و عالی بود ولی لطفا فایلی مرتبط با سن های بالاتر و ایجاد باور دیر نبودن هم ممنون میشم داخل سایت قرار بدین.چون بهرحال بنظرم استارت شناخت قوانین جهان هستی از سنهای پایین عالیه و بسیار احتمال موفقیت را بالاتر میبره. البته شاید این هم باور اشتباهی است که من گفتم ولی خب بهرحال ترجیح دادم واضح صحبتما بگم تا راه مقابله باهاش بفرمایین. چه در بحث ساخت پول و تجارت یا ازدواج و رابطه و خیلی ممنون میشم راهها و باورهای مقابله با افزایش سن یا سن بالا هم بفرمایین. سپاس