نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 2 - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-17.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-31 08:57:372024-09-24 19:37:03نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق هستی و گرداننده اصلی
دورد بر استاد گرامی و دوستان عزیز
استاد در مورد ردپا تو این مسئله صحبت کردین ، من دوماه بود که با قانون جذب آشنا شدم و هنوز شما رو نمی شناختم به پیشنهاد یکی از از دوستانی که با قانون آشنا بود به من پیشنهاد داد که یک دفتر جذب ها داشته باشم و هر جذبی که داشتم در اون دفترچه مینویسم الان که که 5ماه از این موضوع میگذره من نزدیک 100 جذبی که داشتم در داخل اون دفترچه نوشتم و زیرش امضا و تاریخ زدم و هروقت که ذهن ام میخواد به من انتقاد کنه میرم دفترچه میخونم و به خودم افتخار میکنم که من خالق زندگی خودم هستم.
در پناه حق سرزنده و سلامت باشید.
الان میفهمم حرفهای استاد دقیقا چقدر مفیده میگم کاش همه را نوشته بودم و فردا میشینم یک دفتر برمیدارم مینویسم
دفتر جذبهای من بالاخره الان باید درست کنم
چون الان میفهمم چقدر لازمه
وقتی الان مجدد باید ماشینمون عوض کنیم و بار قبل من این راه رفتم
ما قصد داشتیم ماشینمون از هاچبک بکنیم پراید،
هیچ پولی نداشتیم طلاهام بود که کلش پنجاه تومن بزور میشد پس تصمیم گرفتیم تلاشمون بکنیم شبها به این فکر میکردم من ماشین جذب میکنم و پس ذهنم ابن بود نهایت طلا میدن میشه پراید که صندوق داره راحتتریم من خیلی تمرین میکردم هر روز میرفتم بیرون ماشینها را تحسین میکردم و میگفتم چقدر ماشین مگه میشه انقدر ماشین باشه یکیش برای من نباشه تمرین و تمربن
همچنان ماشین بود اما رها کردم سپرذم به خدا، چند ماه قبل قبلش خواهرم میکفت ماشین ثبتنام کن گفتم نه وقتی ثبتنام مبکنم که بخرمش ما الان پول نداریم خواهرم کفت بنش بفروش بنویس ممکنه بعد نباشه پس بعد یکسال من تصمیم گرفتم ثبتنام کنم و به دوستم قبلا گفته بودم ثبتنام شد اسم منو بنویس.
حالا زمان ماشین خریدن بود پس تهش بن میفروختم رفتبم مسافرت شمال، خواهر شوهرم گفت ماشین نوشتیم ساینا اس گفتم چیه عکسش اورد گفتم قشنگه یکساعت بعد دوستم زنگ زد موقع ثبتنامه بنویسم گفتم بنویس گفت چی کفتم نمیدونم ساینا اس بنویس خوبه قیمتشم خوبه شاید پولشم بتونیم جور کنیم و برای اولین بار ثبتنام کردم شمال برگشتیم پیامک اومد شما برنده شدی به دوستم زنگ زدم پیام اومده گفت نه اشتباه هست ماشین ساینا حذف شده اسمتم چک کردم نیست زمان رزرو ها هم نیست یعنی پیامک تبلبغاته من چون باور داشتم فرکانس های من جواب داده من برنده شدم زنگ زدم به خواهرم مسافرت بود کفتم راستش پیام اومده برنده شدم پول داری بهم بدی گفت من امروز سکه هام فروختم پولم نقده به چه حسابی بزنم گفتم راستش صبر کن باید زنگ بزنم سایپا بپرسم میخواستم از پول مطمین شم
زنگ زدم سایپا گفت بله برنده شدی زنگ زدم دوستم گفت نمیشه که، زنگ بزن بگو چطور من الان برنده شدم زمان اعلام نیست من زنگ زدم پرسیدم گفت خانم برنده شدی برو تو سایت اسمت باز میشت پول بزن سه روز وقت داری
و در کمال ناباوری دوستان من واقعا برنده شده بودم
پول واریز کردیم
ماشین قرار بود سه ماه بدن، پس باید پول جور میکردیم یا بخریمش یا نتونیم بفروشیم پول خواهرمو بدیم
من هر روز حتی صدای پلاستیک های ماشین توی ذهنم میشنیدم بوی نو ماشین و کاملا تجسمش میکردم
ماشبن اومد همون تصورات دقیقا همون شرایط
هاچبک و طلاها همه را فروختیم که حتی برای فروش هم من ایمان داشتم قیمت بالا فروش میره بااینکه همسرم میگفت قیمتش این نیست نمیخرن ده تومن بالاتر هم فروختیم و پول جور شد اما باز بدهی داشتیم حدود چهل میلیون دیگه کم بود
گفتم صبور باش عید باهاش رفتیم مسافرت
تو راه برگشت به همسرم زنگ زدن کار اوکی شده فعلا ساینا قبول میکنن اما بعدش باید سمند بشه یکماه وقت بهت میدن میای سرکار
وقتی برگشتیم از مسافرت استعفا داد رفت شغل جدید، حالا این کارهم جور شدن واقعا جالبه کار یکنفر راه انداخته بود شخص ریس این کار بود همسرمم گفته بود میخواد شغلش عوض کنه و اونم براش اوکی کرده بود، شغل جدید حقوقش بیست تومن بود دو ماه پول تسویه شد خب حالا مدت زمان گذشته ماشین گیر دادن عوض کن ما پول هت را تسویه کردیم و دوباره همون مسیر
اینبار فرصت یک هفته ای بود کفتن یا عوض میکنی یا دیکه نیا
پس باز تمرینات شروع شد من هر روز تمرین کردم و رفتیم بصورت اتفاقی یک امامزاده بین راهی، به همسرم گفتم بیا نیت کنیم اگه تااخر هفته ماشین عوض شد خرما بیاریم اینجا، همسرم گفت من اعتقاد ندارم اما تو میگی باشه
دو روز بعد ان خواهرش بهمون پول داد ماشین تبدیل به سمند کردیم و چقدر عالی تر ساینا بود چقدر خوب عاشقش شدم جوریکه واقعا دوسش داشتم بدهی دومم با حقوق ها پرداخت کردیم حالا داستان تموم نشده یک دوست پیدا شد کفت بیا بریم شرکت جدید مزایاش بهتره اما یک شرط داره ماشینت چند ماه بعد عوض کن و همسرم رفت شرکت جدید، این شرکت خیلی بهتر قبلی بود و کلا اینکه پارتی شد واقعا دست خدا بود چون خیلیها برای رفتن به این شرکت تلاش کردن و الان شرکت جدیده خب ما تو این مدت بذهی نداشتیم خونمون جابه جا کردیم شرایط عالی شد خب الان گفتن ماشین عوض کن و من امشب داشتم فکر میکردم باز که صفریم پول هیچی همسرم دنبال وام بود و قرض کردن من قانون میدونم پس کل داستان ماشین مرور کردم براش از یک هاچبک بدون پول شد سمند صبر کن بزار اتفاق بیفته
حسم میگه شغلش عوض میشه و ماشبن نیز هم
دو سه بار شده باز هم همون مسیره اینبار هم من هم همسرم به این مسیر ایمان داریم
دیروز گفت میای بریم اون امامزاده خرما ببریم
گفتم صبر کن بزار هدایت بشیم اونجا هم میریم کلا توی این داستانهای جذب نیست فقط بهش گفتم میشه هر روز ماشینی که میخوای تصور کنی چون من فعلا فرکانس سفررفرستادم جور داره میشه بعد سفر من براس تمرین میکنم فعلا باید سفریکه چندماه براش فرکانس فرستادم بریم
الانکه استاد کفتن بنویسید یادتون میره گفتم برای تکرار خودمم شده بنویسم قبلا توی سایت هم نوشتم از تجربه اولین ماشین، دومین ماشین و تجربیات دیگم
مگه میشه یککاری من بارها انجام دادم نشه الان ایمان دارم میشه
امشب که این فایل گوش دادم وقتی اولش از شرایط بدش گفتم گفتم ببین ساناز تو الان خیلی جلویی تو بارها این مسیر رفتی چندین بار خلق کردی
پس این بار اسونتر و راحتتره
حالا جالبه شروع این مسیر با دوازده قدم بود الان ماه اخر دوره دوازذه قدمم باز همون مسیر داره تکرار میشه
یکسال اخیر خونه. ماشین. شغل و… همه عوض شد ماه اخر میخواد سورپرایزم کنه و خیلی خیلی حالم خوبه میدونم خدا قراره اتفاقات عالی تر رقم بزنه
خدایا ممنونم که هستی کنارم و از بچگی بهم همه راه ها را نشون دادی و من خلق کردم و الان بزرگ شدم خواستهامم بزرگ شده تو باز خلق میکنی چو ن تو خالقی برات کاری نداره
ممنون خدایم همه چیز در دستان توست
شکرت
سلام سانازجون دخترم واقعا تبریک میگم به این عملکردن توفوقالعاده ای
عزیزم چقدرلذت بردم سانازجون
میشه تمرینات رو برای خرید ماشین یا هرخواسته ای توضیح بدی خیلی عالی عمل کردی خیلی دلم میخواد بدون چطور تمرین کردی؟ هرروز؟ تا چندوقت ادامه دادی بعدرهاکردی؟
سپاسگزارم که جوابم رومیدی خیلی بهت افتخارمیکنم دخترم
خیلی دوست دارم دوست عزیزم
سلام دوست همفرکانس من
ممنون از لطفتون
من برای ماشینی که توی قرعه کشی برنده شدم یک ماه کار کرذم تمریناتم هر روز از خدا ماشین میخواستم و روزانه یکساعت پیاده روی میکردم حدودا، بعد میرفتم پارکینگ های که در مجتمع های اداری هست که فضای باز مثل پارکینگ پازکها و اونجا بین ماشینها قدم میزدم و میکفتم خدایا ببین چقدر ماشین الان مثلا این مال من باشه چی میشه منم یکی از این هزاران ماشین میخوام و رنگ و مدلشون و… میدیدم شکر میکردم و دنبال مدل ماشین مورد علاقم میگشتم و انتخاب میکردم و کلا یک تفریح بود برام و هم زمان فایلهای استاد گوش میدادم و هم ورزش میکردم هم تجسم هم اموزش میدیدم، در مورد ماشینها و وسایلش و قطعاتش هم سرچ میکردم میخوندم و بیشتر ذهنم درگیرش میکردم و بعد شبها توی ذهنم بوی نویی ماشین صدای پلاستیکهاش که نو هستن روش میشینمم تصور میکردم و انقدر واقعی بوذ که وقتی ماشین رسید تمام مدت دلم میخواست فقط بشینم روی پلاستیک ها ببینم همون صدا هست و وقتی اومد خیلی ذوق کردم اما انقدر که یکماه توی تصوراتم ذوقشو کردم نبود
همون ماشین مجبور شدیم برای کار همسرم عوض کتیم باز من گفتم خدایا خودت درستش کن و هر روز انرژی مثبت دادم و ماشین دوم انقدر دوس داشتم که هزاران برابر بیشتر ذوقشو کردم فاصله دومی با اولی یکی دو ماه شد و دقیقا ماشین دوم بااینکه نو نبود مدل پایین بود انقدر یرای من زیبا و خاص و عالی بود که هنوزم یادم میفته لذت میبرم
برای خونه هم تمرین پیاده روی در کوچه ها و تحسین خانه ها و لذت بردن از ان و سرچ دکور خونه انجام دادم اونم یکماه جابه جا شدم
اگه هر روز باشه زود جواب میگیری من اصولا یکماه تا دوماه خواسته هان میگیرم تاحالا بیشتر نشده چون تمرکزی یکماه هر روز پشت سر هم فرکانس میفرستم
رها کردن کلا زیاد درک نکردم من انقدر فرکانس میدم که خدا میفرسته فقط من میگم هر چی صلاحمه نمیگم حتما فلان مدل یا فلان خونه و میگم من این میخوام حالا اونکه برام خوبه و اگه صلاحم نیست کلا منصرف شم بعد چون اولش نیتم این مدله کلا اگه چیزی صلاحم نباشه اصلا به روز دوم، سوم نمیکشه خواستم عوض میشه و میبینم من این خواسته را نمیخوام پس تغییرش میدم
من وابسته به خواستم نیستم بشینم بشمارم یکماه شد نیومد اصلا به روزها دقت نمیکنم فقط میگم خدای من، من سهم خودمو انجام میدم بقیش با تو، هر زمان درسته انجامش بده و دقیقا زمان درست میاد من اصرار نمیکنم و بعد همه چیز به بهترین شکل میشه،
فکر میکنم رها کردن یعنی وابسته خواسته نبودن که هی بگی پس چی شد چرا نمیاد و منتظر باشی
من اصلا در مورد خواسته هام به خدا اصرار نمیکنم که حتما الان بهش میگم دست خودتت من اینو میخوام حالا هر وقت برسه من راضیم و اصولا منو زیاد منتظر نمیزاره خواسته ها که برام ساده ترن حتی روزانه میاد مثلا پول های کم و خواسته های بزرکتر چون خودمم مقاومت دارم دیر تر،
یک کاری هم که میکنم موقع تجسم مچ خودمو برای یاورهای منفی میکیزم میفهمم باور منفی دارم مثلا برای خونه یک لیست طولانی باور منفی داشتم مثل اینکه خونه سخت پیدا میشه خونه خوب نیست اپارتمان نشینی سخته و… اینا را هر روز اصلاح کردم و الان اپارتمانمون فقط من و من همه کارمندن و مثل همون خونه ویلاییمون من راحتم و این بخاطر تغییر باورهام بود برای همین اگه باور منفی و ترس هم داری باید حلش کنی
امیدوازم بزودی بیای اژ نتایجت برام بگی و شما هم ماشبن خودتو خلق کرده باشی
موفق باشی عزیزم
سلام سانازجون عزیزدلم خیلی سپاسگذارم که وقت گذاشتی
خیلی ممنون بابت راهنمایت
نمیدونم چطورازت تشکرکنم
قربونت برم خیلی عالی عمل کردی
خیلی ازخداکمک میخوام منم
بتونم مثل تو که نه ولی درحدی که
نتیجه وارد زندگیم بشه عمل کنم
خیلی دوست دارم
ازخدابابت هدایتش به این سایت الهی وعزیزان توحیدی ودوستان
صادق وفرکانس بالاهزاران بارسپاسگزارم
عاشقتم سانازعزیزم
میبوسمت دخترم
سلام بر پیام آور زمانم ….
خیلی خوشحالم استاد تو زمونه ای که اکثرا همه
دونبال حاشیه هستن من تو مسیری افتادم که به لطف خدا و شما نازنین استادم دونبال نکات مثبت زندگیم و توجه آگاهانه به اوناست
یه نکته خیلی خوبی از این گفتگو یاد گرفتم
وااااجبه که از خودم رد پا بگذارم هم سایت هم دفتر شخصیم و هم فایل ضبط کنم و بدونم از کجا به کجا رسیدم و روند تکاملمو بدونم
و یاد گرفتم که اولین قدم برای تغییر اینه که من 100 در صد مسولیت زندگیمو به عهده خودم بگیرم و هیچ کسو دخیل ندونم تو مشکلاتم
و سفره دلمو پیش هیچ کس باز نکنم و در مورد نکات منفی حتی به خدا هم گله و شکایت نکنم
چون قانون جهانِ و ثابتِ
هر چه به زیبایی ها توجه کنی بیشتر از همون جنس وارد زندگیت میشه
عاشقتونم دو تا الماس درخشان سایت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استادای عزیزم
بینهایت برای وجود این سایت و اعضای این سایت ، خدا رو شااکرم. چون هر جمله این سایت آگاهی دهنده ست. استادای عزیزم بینهاااایت ممنونم برای وجود این سایت و به روزرسانی هایی که مدام انجام میشه. این سایت واقعاااا ارزشمنده و هربار که کم میارم تنها راه نجاتم رو اینجا پیدا میکنم چون پر از آگاهی های ناب شما عزیزانم هست که هر کدومش هدایت کننده به مسیر خوشبختی و سعادت هست. صبح به شدت سطح انرژیم پایین بود به قدری که توانایی حتی نوشتن یک کلمه رو نداشتم تا اینکه اومدم توی سایت و جمله معصومه عزیز رو دیدم که نوشته بود: ناامیدی خیلی خطرناکه، اینکه مسیری که شروع کردی رو باید متعهدانه ادامه بدی. چیزی که تعهد رو از بین میبره ناامیدی و تردیده. دیدم دقیقا همینه
و این حال من از ناامیدی و تردید میاد و نمیذاره که من تمرکز کنم و قدم بردارم به سمت خواستم و بعدش دیدم نوشتن موفقیت هات باعث میشه که ذهنت رو برای ادامه دادن منطقی کنی و خودکار و دفترم رو برداشتم و شروع کردم به نوشتن دستاوردهام اول ذهنم شروع کرد که اونا مال قبلا بوده الان دیگه نه انرژی سابق رو داری و نه تمرکز و هوش اونموق و گشتم براش تو دستاوردهایی ک اخیرا بدست اورده بودم هرچند کوچک نوشتم و برای خوم در اخر نوشتم که ناراحت نباش بابت تصمیم ها و کارهایی که انجام دادی چون تو برای اینکه حالتو خوب کنی همه کاری کردی مهم نیست اون کارها خوب یا بد بودن، مهم اینه که تو اون لحظه فکر میکردی این روش و یا این مسیر و کار بهترین کار برای بهتر کردن حالت و شرایط فعلیت هست پس انجام دادی من تصمیماتم بیشتر در لحظه میگیرم و انجام میدم ممکنه از این 100 درصد 70 درصدش اشتباه یا بد باشن اما حداقل دیگه حسرت اینو نمیخورم کاش امتحان کرده بودم و یا کا تجربه میکردم شاید نتیجه بهتری دستم میومد.
I DID MY BEST AND THETERE IS NOT ANY REGRET.
پس دیگه دست از سرزنش کردن خودم و تایم ها و وقتهایی که هدر دادم برداشتم و نوشتم که امروز رو کمی بهتر زندگی کن. چه چیزی باعث میشه که امروز کیفیت زندگی من بهتر بشه؟ چه کارهایی باعث میشه که من امروزم رو مفیدتر پیش ببرم؟
همین سوالهای به ظاهر ساده میتونه حال و فرکانس مون رو تغییر بده.
موفق باشید و امیییدوار.
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
سخته برلی کسی ک یک عمر بهونه داشته برای عدم موفقیت ک بخاد مسئولیت رندگی رو بپذیره واقعا ک دل شیر میخاد برای بعضی ها اما برای ما خیلی آسون بود ب لطف خدا
پذیرش یعنی یک انسان مسئولیت پذیر ک بودت باهاش خیلی لذت بخشه چون دائما ب نکات مثبت توجه میکنه یعنی دائما شاده یعنی میدونه ک اگر ب نکات مثبت حرف نزنه وارد حاشیه میشه ووارد حاشیه شدن یعنی روابط بد،گمبود ثروت،بیماری، و کلکسیون منفیها
پذیرش یعنی نقطه عطف زندگی یعنی جایی ک دیگه اخبار نمیبینی و منفی هارو در زندگیت راه نمیدی و بعدش شروع میکنی ب دیدن زیبایی. های طبیعت جوری ک انگار تازه متولد شدی و متعجب میشی ک چقدر این دنیا زیباس و اون ی روزی کور بوده میبینی ک چقدر خداوند وهابه خیلی وهابه بیشتر از اون جیزی ک بتونی فک کنی و میفهمی ک خودت ب خودت ظلم کردی وگرنه ک خداوند بی نهایت روزی دهندس چشمات باز میشه ک چقدر خدا ثروت داده چقدر ب آدم ها ماشین داده خونه داده و میفهمی ک قبلا فک میکردی خدا خسیسه اما الان میبینی ک چقدر خدا میتونسته بهت لطف کنه اما خودت بد کردی و ب کمبود فکر کردی
میفهمی ک چقدر آب وجود داره ک همینطوری داره میره و بهت باورونده بودن ک آب کمه نمیدونم قصدشان چی بود ولی نتیجش در زندگی من کمبود بوده
میفهمی ک طبیعی اینه ک خر جقدر ک خرج میکنی ده برابرش بهت داده میشه در حالی ک ب خاطر باور کمبود و حال بد دررهنگام خرج کردن بی مول شده بودی
پذیرش یعنی دیگه نمی جنگی کسی رو یا شرایطی رو تغییر بدی فقط روی خودت کار میکنی و بیرون تغییر میکنه
مانند روابط ک وقتی یک نفر میره تو لاک خودش و خودسازی طرف مقابل ک همیشه خیالش جمع بوده بابت توجه طرف مقابل و بد اخلاق بودا حالا اون احساس خطر میکنه و مهربون میشه و این یعنی تغییر
پذیرش یعنی از این ب بعد در حاهایی ک ناخوداگاه حالت بد میشه توجه میکنی و میفهمی پاشنه آشیل کجاس و اونجارو تغییر میدی
پذیرش یعنی بعد از اتفاقات بد از همه اتفاقات لذت ببری
چون لحظه ها خیلی ارزشمندند و دیگه برنمیگردن و بایت همه جیز شکر میکنی و احساست خوب میشه
پذیرش یعنی ب لین برسی ک اگر من بخام احساس خوبم رو بزارم برای وقتی ک مثلا ب خواست برسم اینو بدونی ک ای یک سرابه و از همین لحظه باید لذت ببری چون اگر از لحظه لذت ببری آینده تغییر میکنه و اون خواسته میاد تو زندگیت ب طور طبیعی
سلام بر پیامبر امروز استاد عباس منش
و مهربان بانوی زیبا مریم جانم
و تک تک همسفران نازنینم که تک تک کامنت هاتون برام کلید میشه همیشه.
استادجانم هزاران بار دعای خیر میکنم براتون……
و خانم شایسته ی مهربانم
خیلی از شما سپاسگزارم ک چقد با شکیبایی اینقد شکیل سایت رو مدیریت میکنین.
من از امروز
403/1/3
میخام بخودم بگم
من الان اینجام ک بگم حدود120روزه شروع کردم.درسته الحمدلله مدارم خوب بوده و هیچ کدوم از فایلهای استاد برام مبهم نبود و انسانی بودم ک خیلی روو خودم کار کردم ولی هیچ آگاهی هایی مثل دوره های استاد رو پیدا نکرده بودم
و این اولین جایی ست ک اینقد عاشقانه دوست دارم
من امروز میخام ردپای خودمو بزارم که من میخام
به شناخت پروردگام در سطح بالایی برسم
من میخام بدن خودمو ک بدون ورزش چه بلاهایی سر خودم اوردم به بدنی قدرتمند و سالم بسازم.
من میخام به مهارت آگاهی عالی برسم.مهارت کنترل افکار و احساسات و رفتار و اخلاق و تمام ورودی های ذهنم برسم
من میخام به احساس لیاقت بالایی برسم
من میخام در زمینه شغلیم فراوانی جذب کنم
من میخام در زمینه شغلی همسرم درآمدمون ده برابر بشه
من میخام فرزندانم هم جذب آگاهی های سایت عباس منش بشن
من میخام به آرزوهایی که توی یه فایلی واسه خودم درست کردمو همیشه گوش میدم ب تک تک شون برسم
سپاس فراوان از پروردگارم
سپاس فراوان از استادم و خانم شایسته عزیزم
سپاس فراوان از همسفران نازنینم
به نام خدا
خداروشکر امروز خواسته ای و سوالی از خدا داشتم و روی دکمه هدایت زدم و این فایل هدایتی برام اومد که بقول استاد شگفت زده میشید از دقت قوانین و فرکانس و هدایت و جوابهای خداوند و درست موضوع من بود که اولین قدم برای تغییر اینکه من خودم بپذیرم که مسول کل مسائل و زندگی خودم هستم و اشتباهاتم رو بپذیرم و هیچ کس رو مقصر ندونم .
خداروشکر میکنم که امروز این فایل هدایتی من رو درمسیر صحیح قرارداد و میپذیرم که خودم مسئول زندگی و اتفاقات خودم هستم و هیچ کس مقصر نیست و خودمو و باورهام و اصلاح کنم و خودمو و دیگران و ببخشم تو دل خودم و ذهن خودم تا آرامش پیدا کنم و بتونم ادامه این مسیر زیبا رو پیش برم و زندگیمو و خودمو تغییر بدم و راهی به سوی ثروت و سلامت و موفقیت و سعادت در دنیا و اخرت پیداکنم.
خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
باید با نتایج صحبت کنیم، حرف زدن بدون عمل هیچ فایده ای نخواهد داشت. باور کنیم که می توانیم شرایط زندگی خود را تغییر دهیم و نسبت به مسیر درست متعهد باشیم.
شجاعت، جسارت، عزت نفس و اعتماد به نفس ایشان که توانستند چنین ویدیو یی را برای همه به اشتراک بگذارند اولین نکته ی کلیدی است. رد پا گذاشتن عامل بسیار مهمی برای پیشرفت محسوب می شود و به ما کمک می کند که مسیر رسیدن به خواسته هایمان را فراموش نکرده و اگر نا امید شدیم با نگاه کردن به آن انگیزه و امید برای حرکت را دوباره به دست اوریم. انگیزه های ما باید درونی باشد نباید از دیگران انتظار داشته باشیم که به ما انگیزه بدهند این جنس از رابطه رابطه ی جالبی نیست، ممکن است طرف مقابل فرد نامناسبی باشد و راه حل اشتباهی به ما ارایه دهد. روی خودمان و توانمندی های خود حساب کرده و خودمان خودمان را هدایت کنیم . به جای انگیزه گرفتن و وابستگی به دیگران خودمان به خودمان با دیدن نتایج و موفقیت هایمان انگیزه دهیم. ورودی های نامناسب از دوران کودکی تا کنون باعث شده همه یا بیشتر ما دیدگاه نادرستی درباره خداوند داشته باشیم و از عملکرد او اطلاع درستی نداشته باشیم . اولین قدم برای پیشرفت این است که باید مسئولیت پذیر باشیم و بدانیم که هر اتفاقی در زندگی ما رخ داده مقصر اصلی خودمان هستیم تا زمانی که چنین چیزی را نپذیریم نمی توانیم زندگی خود را تغییر دهیم. اتفاقات زندگی ما توسط خودمان به صورت آگاهانه و نا آگاهانه صورت می گیرد. تاکید بر مسائل حاشیه ای و عدم تمرکز بر اصل باعث می شود از مسیر درست منحرف شویم. ما با باورها و فرکانس های خود اتفاقات زندگی خود را خلق می کنیم . افراد شجاع می توانند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند.
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
همواره باید بر روی خداوند و توانمندی های خود حساب کرده و منتظر نباشیم دیگران به ما انگیزه دهند خودمان به خودمان انگیزه داده و پیشرفت کنیم.
ردپا از خود به جای بگذاریم چون مسیر رسیدن به تمام خواسته ها یکسان است و اگر زمانی آن را فراموش کردیم با خواندن مجدد آن دوباره به مسیر اصلی باز گردیم.
افراد شجاع همیشه مسئولیت 100 درصد اتفاقات زندگی خود را بر عهده می گیرند.
ورودی های نامناسب کتاب و فیلم ها…… باعث عدم درک درست قوانین و دور شدن از مسیر خواهد شد.
با داشتن باورهای مناسب می توانیم اتفاقات زندگی خود را به کلی دگرگون کنیم.
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
با گوش دادن به آموزه های استاد به صورت مکرر و پیوسته باورهای ما تا حدودی تغییر کرده و این مسیر را با انگیزه زیاد و با تمام وجود ادامه داده و در انتظار تایید و انگیزه ی دیگران نیستیم بسیاری از افراد با ما مخالف هستند اما ما مسیر درست را ادامه می دهیم. کوچکترین نشانه از پیشرفت را تحسین کرده و خودمان به خودمان انگیزه می دهیم . بسیار بیشتر از قبل مسئولیت پذیر شده و هر کجا با مشکلی مواجهه شده ایم سعی کردیم با کار کردن بر روی باورهای خود در آن زمینه بهبود یابیم.
برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
شاید ما نیز مانند دوستان ردپایی به صورت فیلم ویدویی از خود تهیه کنیم هر چند نتایج به قدری پر رنگ بوده که نیازی به انجام چنین کاری نمی بینیم و هر روز بر روی باورهای خود بیشتر و بیشتر کار کرده تا بتوانیم در کو تاهترین زمان ممکن به نتیجه دست یابیم کار کردن بر روی باورها برای ما بسیار لذت بخش بوده و هست که با وجود مواجهه شدن با تضادها نیز هیچ گاه ناامید نشده و اتفاقا تعهد ما نسبت به کار کردن بر روی باورهایمان بیشتر و بیشتر شده است نسبت به قبل بسیار بیشتر باور کرده ایم که می توانیم به خواسته های خود رسیده و خداوند نیز همواره از ما حمایت کرده و ما را هدایت می کند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خدای یکتا
سلام به استاد ومریم جون و بقیه دوستان
امروز که این نشونه اومد من دچار یه چالش شده بودم برای کلاس ام یه اتفاق افتاد که اولا خداروشکر میکنم بخیر گذشت و هیچ مدوم از شاگردام اسیب ندید بعد باخودم فکر کردم این چالش چه حرفی با من داره و فهمیدم باید کلاسم عوض بشه و کلاس اصلی که برای خودم بوده از مدیر پس بگیرم
بعد دیدم این کلیپ و شنیدن صدای استاد. و خوندن کامنتها فهمیدم باید شجاع باشم
و این جمله خیلی زیبا بود که هرخواسته ای داری خداوند اجابت میکنه و بذاش فرقی نمیکنه که کی چی خواسته فقط تفاوت در ایمان
این جمله که شنیدم باخودم گفتم ببین کلاس خواستم خداهم داده پس کافیه که ایمان بیارم و داشته باشم که به خواسته ام میرسم
برای همین رفتم اداره و خیلی محکم و در کمال ادب خواسته ام رو مطرح کردم و خداروشکر خوب پیش رفت
منتظرم نتیجه نهایی بهم اعلام بشه
خیلی دوستتون دارم
بنام خداوندی که وجودم از وجودش نورانیست
سلام به استاد عزیزم، مریم جان و تمام دوستانم در این بهشت زیبا
امروز این فایل به عنوان نشانه من بود، چند بار زدم روی نشانه امروزم، به فاصله های زمانی مختلف، این فایل برام میومد و پیش خودم میگفتم این فایل قبلا گوش دادم چیز جدیدی نداره
اما باز که این صفحه میومد میگفتم خدا میخاد هدایتم کنه کامنت ها و فایل کاملا بخونم ی نکته هست ک باید اگاه بشم
البته خیلی با تمرکز هم نمیخوندم تا رسیدم به کامنت نرجس نیک عزیز
abasmanesh.com
خیلی از نرجس ممنونم بابت کامنت فوق العاده ک نوشته بود
چندتا جمله اش جواب سوال های من بود:
من میخوام باور کنم که خدا صدای من رو می شنوه. صدای همه ی بنده ها و مخلوقاتش رو می شنوه. خوب و بد نداره. زشت و زیبا نداره. جاندار و بی جان نداره.
قانون خدا برای همه یکسان و ثابته. یعنی که وقتی من ازش درخواستی دارم، براش فرقی نمی کنه که من کی هستم. طبق قانون بدون تغییرش، در لحظه اجابت می کنه . پاسخ میده. حالا برای هادی هم همینجوره، برای الا، برای سپیده، اندیشه، علی خوشدل، و … برای همه همینجوری کار میکنه
خداوند در لحظه اجابت میکنه. چیزی که این وسط نتایج ما رو از هم متفاوت می کنه، توانایی دریافت این اجابت هاست. تفاوت ایمان ما به خداست
و تیر خلاص برای من این سوالات بود :
آیا من خودم رو انقدر لایق می دونم که باور داشته باشم خداوند من رو در لحظه اجابت کرده؟
– آیا من باور قطع به یقین دارم که خداوند من رو در لحظه اجابت کرده و دیگه نباید به فکر خواستم یا نگران تبعات نشدنش باشم؟
ی اتفاق جالب دیگه ای که برام افتاد مدتها دنبال مطلبی بودم که امروز خیلی راحت و اسان از طریق کامنت نرجس پیداش کردم
خدایا سپاسگزارم که هر لحظه مرا هدایت میکنی و مرا آسان میکنی برای آسانی ها