نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 3 - صفحه 11

160 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 173 : سلاااااااااااام به استاد عزیزم و خانوم شایسته گل و دوستای خوبم ، امیدوارم حالتون عاااااااالی باشه ، آفرین آفرین به آقا هادی که همچین تغیری تو زندگیشون ایجاد کردن اینکه آب اون افسردگی و بیکاری و سیگار و الکل به این جایگاه رسیده واقعن تحسین بر انگیزه ، خب یا تغییر میکنیم یا جهان اونقد چک و لقد هاشو میزنه که ما میفهمیم واقعن باید تغیر کنیم ما هیچ وقت ثابت نیستیم یا داریم سمت جلو حرکت میکنیم و یا سمت عقب ، ما وقتی تسلیم خداوند هستیم خداوند مارو به مسیر های بهتر هدایت میکند ، من فوتبال هم بازی میکنم و عشقه این کارم و میدونم که اگه باور های درستی داشته باشم و ورودی هام رو کنترل کنم در زمان مناسبش خداوند من رو به یه قرارداد حرفه ای هدایت می‌کنه ، خدارو شکر خیلی پیشرفت کردم و دارم میبینیم ، ما هروی داریم به خاطر خداونده خداوندا من از هر خیری که از طرف تو به من برسه نیازمندم خداوندا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم من را به مسیر های درست هدایت کن ، عااااااشقتووونمم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 693 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 14 مرداد رو با عشق مینویسم

    روز شمار 173

    تو ارزشمندی این رو یادت باشه

    امروز من فوق العاده حس خوبی داشتم از چند روز پیش که با صدای خودم باورهای عزت نفس و احساس لیاقت و ارزشمندی رو ضبط کردم و گوش میدم حسم فوق العاده هست

    40 دقیقه با صدای زیبایی که خدا بهم عطا کرده با عشق و ا ته ته قلبم صحبت کردم و کلی کیف کردم و هر وقت گوش میدم صدای خودم رو لذت میبزم

    چقدر خوشحالم که درمورد خیلی چیزها با خودم به صلح رسیدم و حالم خوبه و دیگه هر لحظه فکر اینم که با خدا حرف بزنم و یا یه وقتایی که خدا میگه این کارو نکن و من گوش نمیدم و صداشو کمتر میشنوم

    اذیت میشم و سعی میکنم چشم بگم بهش

    خیلی این مسیر قشنگ و جذابه

    خیلی دوست دارم این لحظاتی رو که با خدا صحبت میکنم و هر دوتامون کیف میکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3341 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم

    روز 173

    موارد اساسی و نکات کلیدی این فایل:

    قبل از اینکه جهان با چک‌و لگدهایش به من بفهماند که بایستی تغییر کنم، خودم باید هرروز در فکر رشد و پیشرفت شخصی خودم باشم و ببینم در زندگی‌ام در کجاها می‌توانم خودم را بهبود ببخشم و دست بکار گردم.

    اگر در منطقه امن خودم بمانم و تغییر نکنم خیلی زود به این شرایط عادت می‌کنم و دیگر بفکر تغییر کردن و بهبود اوضاع و شرایط نمی‌باشم چون به یک زندگی سراسر کمبود و نقصان عادت کرده و شرایط عادی می‌شود و می‌پذیرم همینی که هست.

    هیچوقت و تحت هیچ‌شرایطی ورودی مالی خودم را قطع نکنم و همیشه کاری را که می‌توانم انجام بدهم، چون بیکاری دشمن رشد و پیشرفت هست و بیکاری مساوی با افسردگی و سقوط و نابودی است.

    اولین قدم برای تغییر کنترل ورودی‌های ذهن است و توجه نکردن به اخبار و تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی‌است.

    وقتی که من تسلیم می‌شوم در مقابل پروردگار و اظهار عجز و ناتوانی می‌کنم که خدایا من نمی‌دانم من نمی‌توانم ولی تو هم آگاهی و هم قادر، خودم را به تو می‌سپارم و اجازه می‌دهم هدایتم کنی، آنگاه خداوند نیز تمام جهان هستی را بسیج می‌کند برای اینکه شرایط را به نفع من و در جهت رشد و پیشرفت من هماهنگ سازند ودرها باز می‌شود.

    هرچقدر زودتر دستم را در دستان خداوند قرار دهم زودتر هدایت می‌شوم و راه را پیدا می‌کنم

    من خالق تمام اتفاقات و شرایط زندگی‌ام در تمام جنبه‌ها هستم و باید مسئولیت آنرا بپذیرم، وقتی من می‌پذیرم که آنچه هم‌اکنون در زندگی‌ام هست را خودم ساخته و اجازه ورود آنرا به زندگی‌ام خودم صادر کرده‌ام، آنگاه می‌توانم این شرایط را نیز به سمت دلخواهم تغییر بدهم.

    تجربیات من از این موارد:

    من دقیقا بعد از بازنشستگی از شغل قبلی‌ام و همچنین پس از یکسال که بعنوان کارآموزی در یک گلخانه مشغول بکار شدم و بنا بدلایلی مدت کارم در آنجا به اتمام رسید هیچ هدف و کاری برای انجام دادن ندارم و بقول هادی عزیز خیلی زود به این شرایط عادت کردم و آنرا پذیرفتم

    حدود دو سال است که به هیچ فعالیتی مشغول نیستم و کاملاً حس می‌کنم که بی‌انگیزه و بی‌هدف شده‌ام و آرام آرام نابودی و سقوط را در خودم حس می‌کنم و باید هرچه سریعتر بفکر اصلاح مسیرم باشم

    به لطف خداوند من ورودی مالی دارم و از نظر مالی در شرایط سخت نیستم ولی قشنگ حس می‌کنم که مثل همان قورباغه در آب داغ هستم که آرام آرام آب در حال جوش ‌آمدن است ومن به آن عادت کرده و این نابودی را درک نمی‌کنم

    خدایا من به هرخیری که از طرف تو به من برسد محتاجم دستم را در دستان تو قرار می‌دهم و به لطف و عنایت تو امیدوارم و شروع می‌کنم و از هرجایی که می‌توانم دست به عمل می‌زنم

    تمامی اعتبار این کامنت صرفاً متعلق بخداوند است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3536 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    روزشمار تحول زندگی من روز 173

    در این فایل که در مورد نتایج دوستان هستش و با دیدن این فایلها باعث میشه که ایمانم با دیدن نتایج دوستان بیشتر بشه و انگیزه بگیرم در این فایل چند نکته مهم رو استاد از صحبت‌های دوست عزیزمون‌ توضیح دادن که قبل از اینکه جهان مارو مجبور به تغییر کنه ما تسلیم خداوند بشیم و تغییر کنیم و بگذاریم که خداوند مارو هدایت کنه و نکته دیگه اینکه در هر شرایطی بیکار نمونم‌ و باهرکاری و ازجایی مشغول به کاری بشم چرا که بیکاری باعث افسردگی میشه و نکته بعدی اینکه ورودیهامو کنترل کنم و به خودم اجازه ندهم که هر حرفی رو بشنوم چه از اخبار و رسانه چه از افراد منفی و غیره . خدارو شکر میکنم که این فایلها رو میشنوم و در این مسیر زیبا هستم.

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زهرا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم

    خداوندا کمکم کن که تسلیم باشم وآگاهانه نادانی ام وناتوان بودنم در حل مسائل زندگی ام رابپذیرم وبا تقلا و هدر دادن انرژی ام از تو وهدایت هات دور نشم

    کمکم کن بپذیرم که تا تغییری در دیدگاه وروش فکر کردنم رخ نده ،حضورم در لحظه ممکن نیست

    کمکم کن تسلیم باشم والخیر فی ماوقع را درک کنم وعجول نباشم تا نشانه ها را با بزرگ شدن ظرف وجودی ام ببینم وبه مسیر درست با تمرکزم روی خودم هدایت شوم

    کمکم کن که نجواهای ذهنی ام را با احساس گناه وعذاب وجدانم تغذیه نکنم وبه هدایت‌های هر لحظه ام با احساس خوبم عمل کنم وشکر گزار باشم

    کمکم کن نقاط عطف زندگی ام که تسلیم شدم ودستم را گرفتی وبهم امید دادی که قدم بردارم

    را یاد آوری کنم واحساس دانایی وتوانایی نکنم

    که خودم مسائل راحل کردم‌

    کمکم کن که با پرداخت بها مواجه شدن با خود واقعی ام ،با انجام مستمر تمرینات روزانه،به خودم کمک کنم وآگاهانه وارد ترسهام بشم وخودم رو بهتر از قبل بپذیرم وبشناسم

    کمکم کن مثل دوستانی از جمله هادی عزیز این صدای درونی که هدایتمون میکنه رو واضح تر بشنوم وآگاهانه تمرین اهرم رنج ولذت ب ای تغییر عادت‌هام رو بنویسم ودر کنار خودت هر لحظه آرامش بیشتری رو تجربه کنم‌

    سپاس از استاد عباس منش عزیز وهادی عزیز وکامنتهای دوستان خوبم برای آگاهی هایی که بهتر درک میکنیم وعملگراتر از قبل عمل می‌کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1279 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من دیشب داشتم میرفتم پیاده روی؛ اومدم توسایت، دیدم زده نتایج دوستان قسمت 3، گفتم اینو که قبلا دیدم؛ برم همون سمت عزت نفس، من الان چند ماهه که دارم تمرکزی رو عزت نفس کار میکنم و تموم هوش وحواسم رو عزت نفسه؛ چرا که قبلا نتایج فوق العاده ایی گرفتم از تمرکزی کار کردن رو دوره ایی؛ الحق و الانصاف تا اینجا نتایج خیره کننده ایی گرفتم از عزت نفس

    خلاصه خداوند به دلم انداخت بزن رو همین فایل؛ نه عزت نفس؛ منم گفتم چشم: زدم رو فایل

    و برام خیلی تعجب آور بود: انگار من تا حالا اینارو نشنیده بودم و انگار همشون برا من بود، برا شرایط الان من؛ خصوصا اونجایی که راجب قرارداد بود؛ با خودم گفتم من که گوش دادم این فایلو چطور این اصلا یادم نمیاد( قانون مدارها)

    اونجایی که استاد گفتن باید درآمد داشته باشی و نذاری درآمدت متوقف بشه حالا با هر کاری؛ من اولین بار اینو تو جلسه 7 قدم اول شنیدم

    راجب سر سپردگی به خداوند؛ راجب عجز و ناتوانی در برابر خداوند گفتن، راجب تسلیم شدن موسی و بعد به اوج رسیدنش گفتن

    دیدم همه این شرایط: شبیه به شرایط الان منه و انقدر ذوق زده بودم از شنیدن این حرفا: حتی زدم قسمت قبل سفرنامه رو هم دیشب گوش دادم

    صبح که از خواب بیدار شدم به لطف الله مهربان، دیدم قسمت بعدی ام روسایت قرار گرفته: گفتم اول کامنت های این جلسه رو بخونم، براش کامنت بنویسم و بعد برم سراغ قسمت قبل

    خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که منو به این مسیر الهی و ور از آگاهی هدایت کردی: خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  7. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    “فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ”?

    «پس [موسی] برا آن دو [دختر گوسفندانشان را] آب داد؛ آنگاه به سوی سایه برگشت و گفت:

    پروردگارا من به هر خیری که به

    سویم بفرستی سخت نیازمندم

    سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته زیبایم

    سلام به همه دوستای توحیدی ام

    یادم میاد روزهایی که روی ذهن و منطق خودم حساب کرده بودم ، و دنبال کار خوب بودم ، پیش این آقا برو پیش اون رئیس سفارش کن ، اخبار دنبال کن که کی اوضاع رو به راه میشه ، به نفع تو میشه

    اونوقتی که رابطه عاطفیم با منطق و افکار و باورهای خودم، پیش میبردم، مثلا سیاست رابطه رو داشتیم

    اونوقتی که همه دارو ندارت پای یه آدم گذاشتی و دنیات شده بود رضایت اون آدم ، اون وقتی که همه کار برای راضی نگهداشتن بقیه میکردم، اونوقتی که مثلا دل نمی شکستم، اون وقتی که آویزون این و اون بودم برای اینکه محبت و رضایت بقیه رو جلب کنم.

    انگار من رو هوا بودم

    انگار من خدایی نداشتم که روش حساب کنم.

    چون خدایی که من داشتم اصلا نمیشد باهاش دو کلام حرف زد.

    خدایی که هر لحظه منتظر بود من بیراهه برم که با پتک بزنه تو سرم.

    خدایی که باید التماس روح های بزرگ میکردم که واسطه بشن و درخواست منو به گوشش برسونن

    خدایی که فقط آتش در دستش بود که به بیراهه رفتی وجودت به آتش بکشه و تو وجودت گدازه مذاب بریزه.

    خدایی که تو ذل گرما الاو بلا داشت که یه تار موت دیده نشه ، گرمته که به جهنم ، تو حق اظهار نظر نداری همینی که هست چون تفسیر ما این بوده.

    خدایی که خیلی دور بود ، خیلی که صدای منو هیچ وقت نمیشنید، حتی من حق صحبت باهاش نداشتم

    خدایی که فقط اسمش شنیده بودم

    خدایی که برای از ما بهترون بود

    و من

    در قعر شرک

    در ذنجیر تمام انسانهای مرده و زنده

    التماس دعا به مرده ها برای واسطه شدن

    التماس دعا به زنده ها برای گدایی یه ذره محبت

    کجا من اشرف مخلوقات بود

    آخه کجای من اختیار بود

    کجای من آزاده و رهایی بود

    کجایی من صدق بالحسنی بود

    کجای من إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ بود

    کجای من وَما رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ بود

    کجای من مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى بود

    و….

    من کجا و تو کجا

    ای عزیزی که همیشه بودی و من صُمُّۢ بُکۡمٌ عُمۡیࣱ فَهُمۡ لَا یَرۡجِعُونَ ، کر و لال و کور بودم

    به اندازه هر ناشنوایی ام به اندازه هر ندیدنم و لال شدنم در برابر حقانیتت چک و لگد خوردم تا در زیر پای اون آدمهایی که برای خودم بت کرده بودم داشتم له میشدم و بازم تو بودی که اومدی به سمتم و دست منو گرفتی.

    گفتی صدام کن ، یکبار اسمم بیار ، ببین چطور بالا میبرمت ببین از عشقم چه حظ و لذتی میبری

    تو بودی که که از ظلمات به نور بردی ،

    تو بودی که حتی به فرعون گفتی اگر یکبار صدام میکردی من نجاتت میدادم

    خدایا تو بودی که از موسی که قتل انجام داده بود و فراری با یه جمله که از تو خیری خواست ، پیامبرش کردی ، بهش مسؤلیت رسالت توحیدی دادی،

    تو بودی که دست امثال هادی ها را گرفتی و عزت و احترام دادی.

    خدایا تو همیشه تا بوده و هست دست گرفتی ، به شرطها و شروطه ها ، فقط از تو بخوام فقط بگم من تسلیم اوامر شما هستم ، خدایا منو میبینی من هیچم هیچه هیچ

    خدایا همه قدرتها در دستان قدرتمند توست ای مهربانترین …

    پس همه زندگی خوب از تو میخام

    پس هدایت ازت میخام

    فقط از تو … من حتی نمی دونم چی برام خوبه ،اونم تو برام بخواه

    خدایا به عزتت قسم بزرگترین و شیرین‌ترین نعمتی که بهم دادی لحظاتی که فقط خودتی و خودم و دارم با عشق باهات صحبت میکنم، لحظاتی که ایمان دارم در وجودمی و داری به تمام صحبت هام گوش میکنی و اجابت میکنی

    خدایا به بزرگیت قسم آرامشی که بهم دادی بزرگترین لطف در حقم بود … ای خدایی که در وهم بودم در تاریکی بودم نور شدی و برقلبم تابیدی

    ازت بی نهایت ممنونم عزیزدلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1681 روز

    سلام استاد

    این کامنتم را برای خودم میزارم تا اروم شم من توی امتحان الهی هستم که ظاهر شرایط سخته

    ٣۶ سال قبل زندگیم تو کثافت و بدبختی غرق شده بودم و تموم کرده بودم من مرده بودم از نظر روحی افسردگی شدید پیدا کرده بودم طوری که با خودم میگفتم ندا کارت تمومه دیوانه شدی زندگیم پر از درد و اشک بود

    و ۴ سال با قانون اشنا شدم شاید برای خودم هم باور کردنی نباشه اما تو این ۴ سال توی بدترین شرایط هم خواب خوب و غذای خوب میخوردم و حالم عالی بود خدایی نمیدونم چی شدم خدایا دارم فریاد میزنم کمکم کن من عاجزم من بدون تو همون گل بدبو و بیخاصیتم من بدون تو کورو کر و گنگم منو به راه راست هدایتم کن

    نمیدونم چی داره میشه خدا تو این چهار سال کارهایی برای من کرده که برای هیچ کس نکرده

    سندهایی که نداشتم برام ساخت

    سند جهیزیه که نداشتم برام درست کرد

    منو از خانه ای نامناسب وارد خانه رویاییم در بهشت کرد

    وکیل من شد که اگه هر کسی جز خدا وکیلم بود نابود میشدم

    در برابر سخت ترین ادما محکمم کرد

    همه مکر ها را باطل کرد

    افسردگیم تبدیل به شادی و رقص شد

    همه حکم ها را به نفع من کرد حکم مرده را زنده کرد

    همه راهها رو بهم با تاریخ حتی ساعت نشان داد

    بدون اینکه کار کنم یکسال دارم مثل ملکه زندگی میکنم

    ثروتمندم کرد

    ارامم کرد

    نعمت قران و فهم قران بهم داد

    هدایتم کرد به راه راست و پراز خیر برکت

    و الان در نتیجه اخرم که طعم موفقیت ۴ ساله و تلاش روزی ١۶ ساعت کار کردنم روی خودم و ١٢ هزار صفحه نوشتنم را ببینم

    به خدا در بدترین حالت ممکن هم حالم عالی بود و کار خدا

    نمیدونم ربم نمیدونم چیدشده این دوماه برام عجیب بود

    خدایا ارامم کن خدایا محتاجتم خدایا به دادم برس کمکم کن منو پیروز کن اشتباهات منو خیر کن خدایا خواب به چشمم بیار اشتهام باز کن شور و شوق به وجودم بیار ارامم کن و بهم بگو چیکار کنم قدم بعدی بهم بگو من امروز به خودم ستم کردم که محتاجم کمکم کنی و پاکش کنی و جاش خیر بزاری خدا کمکم کن و بهم بگو چیکار کنم عاجز عاجزم ٩/ ۵ /١۴٠٣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ندا گفته:
      مدت عضویت: 1681 روز

      امروز ١١/۵/١۴٠٣

      حالم خیلی خوبه من خیلی خوشبختم چون تو را دارم اربابم دارم به کنترل ذهن میرسم دارم قوی تر میشم دیروز رفتم حمام به خودم رسیدم امروز بعد از یه هفته غذا درست کردم قیمه و ظرفا رو گذاشتم تو ماشین ظرفشویی و دارم زیر باد کولر در اناق خواب زیبام که پرده را کنار زدم مینویسم من ازت تقاضا دارم منو مورد رحمت ویژه خودت قرارم بدی چون شایسته رحمت تو هستم ارباب من خیلی خیلی بنده شایسته توام راستش عاشق خودم هستم میدونم اشتباه کردم اما خدایی کار درستم خیلی خیلی بیشتر از استباهاتم من واقعا شایسته و بی نظیرم من واقعا موحدانه عمل کردم من واقعا تلاش کردم و حق مسلم من بهترین هر نعمتی است بدون قید و شرط خدایا پاداش عمل صالح و تقوا و خوبی منو بده منو به فرکانس موحدین و متقین و رستگاران ببر خدایا منو تسلیم خودت کن خدایا منو مال خودت کن مادر مریم بچش و بخشید به تو من خودم خودم میبخشم بهت جانم فدای سرت اربابم منو نزدیک خودت کن منو پاک کن مثل خودت من عاقل و دانا کن به من حکمت بده به من علم بده منو به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت دادی هدایتم کن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 173

    درس‌هایی که از این روز شمار امروزم گرفتم رو بیان میکنم تا رد پایی بشه برای خودم برای آگاهی بهتر

    یادم باشه و به خودم تعهد بدم که تحت هیچ شرایطی قرار دادی که می‌نویسم تمام جوانب و رعایت کنم و به هیچ عنوان رفاقتی برخورد نکنم چیزی که قبل از این انجام دادم و نشان از کمبود عزت نفس ام داره و نتیجه برام کاملا روشنه

    به خودم متعهد باشم هر قولی که میدم در زمان مشخص شده عملی کنم اینا نشان از کار کردن روی شخصیت خودم هست و اگه من می‌خوام شرایط زندگیمو عوض کنم باید شخصیتم و تغییر بدم به سمت بهبودی کاری که روز به روز در انجام دادنش بهتر عمل میکنم

    تمام مسئولیت اتفاقات زندگیم و با آغوش باز بپذیرم و با این کارم دیگه دیگران و مقصر اتفاقات زندگیم نمی‌دونم و با این کار به آرامش کامل رسیدم و هیچ دلخوری از دیگران ندارم و قضاوت کردن و کنار گذاشتم وقتی مسئولیت و قبول میکنم خود به خود حالم خوب میشه و شروع میکنم به درست کردن اوضاع و حرکت میکنم چیزی که من هیچ وقت تو زندگیم استپ نکردم اگه هم حرکتی که کردم به نفع من نبوده ولی ازش درس گرفتم و ادامه دادم چیزی که برای هادی زیر اون درخت اتفاق افتاد من چند روز پیش تو جاده تجربش کردم و با خدای خودم حرف زدم چه حرف زدنی حرف دلم و زدم چیزی که خود خدا هم ازش خبر داره ولی من به زبان نیاورده بودم که گفتم و ایده ای که با نشانها برام اومد به قلبم افتاده و منتظر حرکت منه که به انجام برسونم و احساسم خوبه چون رضایت قلبم و متوجه میشم حالم از درون فوق‌العاده است ایده ای که خداوند بهم الهام کرده یکی از ترس‌هایی که جرعت قدم برداشتن برای به اجرا گذاشتند و نداشتم ولی آلانی که دارم این کامنت و می‌نویسم به اللهی که میپرستم از صفر کلوین می‌خوام شروع کنم من فقط به نقطه پایانی تمرکز کردم و کاری ندارم برای چگونگیش من پیش میرم همه چیز برام درست میشه این اتفاق بزرگترین ترسی که تا الان داشتم و من واردش میشم و در آبنده بابتش کامنت خواهم گذاشت تو شخصیت من بیکاری مفهومی نداره من از هیچ چیز کار برای خودم درست میکنم و درآمد می‌سازم من عاشق پیشرفت هستم و حالا که از قانون آگاهی دارم و کسی رو الگوی خودم قرار دادم که خودش مرد عمله و یاد میده که من هم مثل خودش باشم پس چرا نباید از این موقعیت استفاده نکنم به اندازه ای که تغییر میکنم جهان بهم پاسخ میده استاد نمیدونی تو روز شمار قبلی وقتی اینو فهمیدم چه پاشنه آشیلی برام بود که نمی‌دونستم توقع من همون مثالی که زدید از خدا بود من به اندازه یه قطره تغییر میکردم و توقع داشتم برام دریا بیاد ولی الان با آگاهی که دارم دیگه توقع بیجایی از جهان ندارم و خیلی رازی هستم چون بیشتر و بهتر باید روی خودم کار کنم و تغییرات و ایجاد کنم چه روز شمار قشنگی برام بود

    رد پای امروز من

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    نسیم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1612 روز

    سلام به استاد عزیزم، سلام به مریم جان عشق، و سلام به همه دوستای عزیز و خوش ذوق و خوش قلم تو این سایت بهشتی و این غار حرا

    الان اینجا وسط ظهره و من سرکار، برای بریک از کار و رفرش شدن اومدم یه سر به بهشتمون بزنم و چندتا کامنتای آخرو خوندم… و مدهوش شدم و سرمست از این همه حس خوب، از این همه سپاسگزاری و اپرشییشن، از این همه یادآوری و الهام و هدایت

    خدایا شکرت، عاشقتم من

    دلم خواست منم بنویسم

    منم اینجا شکرگزاری کنم از خدا، یه عالمه سپاسگزاری دارم که بنویسم

    از حس و حال خییییلی خوبی که این روزا دارم،

    از کار خوبی که دارم، درآمدی که دارم، همکارا و مدیرای خوب، کلاینتایی که هرکدومشون انقدر با عزت و احترام و سپاسگزاری باهام برخورد میکنن که میدونم فقط کار خداست و نتیجه ی لاجَرَمِ قانون

    از گره هایی که نیفتاده باز میشن، خدایا عاشقتم من که انقدر قشنگ و استادانه همه چی رو مدیریت میکنی

    میخوام فقط سوار دوش تو باشم

    همه چی رو به تو بسپرم

    من فقط کاری که از سمت خودم برمیاد میکنم، بقیه ش با تو

    نعم المولا و نعم النصیر

    هرجا هروقت یادم بوده و آگاهانه خودمو کارامو سپردم به تو یه جوری همه چی رو قشنگ چیدی کنار هم که خودم با صد سال برنامه ریزی نمیتونستم

    حتی تفریحاتمو، حتی تو موارد خیلی کوچیک، یه دفه به ذهنم اومده و ازت خواستم که تو الان تو این موقعیت به زبانم جاری بشی و من جواب مناسبی بدم حرف مناسبی بزنم … و حرفی که زدم چنان مقبول و مورد پسند شده که خودم مونده بودم همینجوری هاج و واج

    چقدر زیباست این قوانین آفرینش

    چقدر ما خوشبختیم که خدایی مثل تو داریم

    تو یه فایلی بود استاد میگفت همین یه قانون رو تو یاد بگیر برو حال کن دیگه… واقعا همینجوریه

    خدایا شکرت برای این ویکند خیلی جذابی که داشتم

    خدایا شکرت برای بارها و بارها مواردی که پیش اومد تو این چندین روز گذشته که میدیدم چیزی که همیشه درباره ش رویاپردازی میکردم رو الان دارم تجربه میکنم، زندگی میکنم

    نمیدونم چقدر براتون پیش اومده که یه صحنه ای تو زندگیتون اتفاق بیفته، یه دفه یادتون بیاد که دقیقا یه چیزی شبیه اینو تو یه فیلمی دیده بودین یا به جا شنیده بودین و از ته دلتون خواسته بودین که همچین چیزی رو تجربه کنین:) خیییلی حس قشنگیه

    اینا رو هم به تو سپرده بودم خدا جونم، یادمه دقیقا چند هفته پیش نوشتم تو دفترم که خدایا من اینو میخوام، این حسو، این تجربه رو این رابطه رو این شرایطو… و ذره ذره و دونه دونه داره برام اتفاق میفته

    خدایا عاشقتم من

    کمکمون کن همیشه یادمون باشه که همه چیزو به تو بسپریم و فقط رو تو حساب کنیم

    و اونوقت هرچی هم بشه، هر اتفاقی بیفته، میدونیم و مطمئنیم در جهت رسیدن ما به خواسته هامونه

    تو قدم 5 بود که دیشب داشتم گوش میدادم… استاد با یه تاکید دلسوزانه ای میگفت “آقا جان هر اتفاقی”… واقعنم همینه

    خدایا خیییلی دوسِت دارم

    خیییلی ازت سپاسگزارم

    و خودمو به تو میسپارم

    من بهترین و مناسبترین رابطه ی عاشقانه رو میخوام، ادامه ی همین حس و حال خوب و عالی و بهتر و بیشتر شدنش رو میخوام، و از تو میخوام

    شرایط کاری عالی، با آرامش، با عزت و احترام، با کار حرفه ای که حس خوبی بهم بده، با درآمد بالا و فزاینده و با انعطاف پذیری زمانی و مکانی میخوام، و از تو میخوام

    روابط خوب و عالی با آدما، بیشتر شدن و بهتر شدن معاشرتم و توانایی ارتباط برقرار کردنم رو میخوام، و از تو میخوام

    رابطه ی خوب و عالی با تو میخوام و استمرار تو این مسیر بهشتی

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم

    عاشقتم خداجونم:)

    یه دنیا ممنون از استاد جان و مریم جان و همه دوستانِ جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: