اگر می خواهید نتایج خود را با ما به اشتراک بگذارید:
اگر می خواهید درباره نتایج خود با استاد عباس منش صحبت کنید، می توانید یک ویدئو درباره نتایجی که با استفاده از آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود خلق کرده اید، آماده کنید. از آنجاییکه ارسال ویدیو از طریق ایمیل شما به آدرس ایمیل وبسایت ما محدودیت دارد، می توانید این ویدئو را در جایی مثل صفحه اینستاگرام یا یوتیوب خود قرار دهید و سپس لینک آن صفحه را به آدرس ایمیل سایت، ارسال کنید تا ما از ویدئو شما باخبر شویم.
برای ضبط ویدئوی نتایج خود، سعی کنید از این فرمت استفاده کنید:
1. ویدئو نتایج خود را در مکانی ساده، خلوت، آرام و بدون عوامل حواس پرتی ضبط کنید. یعنی مکانی که تمرکز شما به صورت کامل بر اصل موضوع باشد.
2. سعی کنید ویدئوی خود را به این شکل بخش بندی کنید:
به چه شکلی با آموزش های استاد عباس منش آشنا شده اید؟
از چه فایلها و دوره هایی استفاده کرده اید؟ (می توانی نام دوره ها یا آموزش های استفاده شده را قید کنی و اگر زیاد هستند، نام فایل یا دوره ای را قید کنی که در آن مورد بیشترین تأثیر را در نتایج شما داشته)
- در چه شرایطی شروع به تغییر زندگی خود کردی؟
- چه اقدامات عملی را برای بهبود زندگی خود انجام دادی؟
- بر چه ترسهایی غلبه کردی؟
- چگونه کانون توجه خود و ورودی های ذهن خود را کنترل کردی؟
- و چطور ایمان و توکل به الله را در عمل نشان دادی؟
در یک کلام، تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی خود در تمام جنبه ها را با جزئیات مناسب و مرتبط، قید کنید.
آدرس ارسال ایمیل به گروه تحقیقاتی عباس منش:
منابع بیشتر:
فایلهای موجود در دسته بندی اجرای توحید در عمل
رابطه ما با انرژی ای که خدا نامیده ایم
ایمانی که استمرار در عمل می آورد
سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD709MB37 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 673MB37 دقیقه
176مین گام تکاملی وطلایی روزشمارزندگی.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
خدایاتوراسپاسگذارم بابت احساس عالی=بااتفاقات عالی.
الهی توراسپاسگذارم بابت سلامتی خانواده ام ونی نی جونم ویابهتربگم ملکه ی خانواده که بعداز4تاشاهزاده به خودم………….
دیشب خدابه کل خانواده هدیه ی بهشتی داده.
پسر عزیزم ، عروس گلم رو برده سونوگرافی غربالگیری،باخبرهای خوش.
تماس گرفت، پرسیدم :حال مادروبچه م خوبه؟
ننه دورش بِگَردُم!یک اصطلاح زدم مشهدیاصل!!!!!!!
گفت:نه این کاری که گفتی: نکن!!!چون پسرنیست .
7روزِ دیگه ،روزِ دختره.
مامان جان به فکرکادو، روز دخترباش .قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ قَه قَهِ قَهِ قَهِ قَهِ
کنان به عزیزدلم، می گفتم لطف خدا شامل حالمون شده.توسط پسرت هم مادر وهم خواهردارشدی!!!!!!!!!!
پشت تلفن پسرم میخندید ومنم توخونه میخندیدم وسریع مُهرآوردم وسجده ی شکربجاآوردم البته اول براسلامتی بچههام ودختروپسرهدیه ی الهییه.
خوب حالاکه لطف پروردگار دخترشده دیگه لیلا دخترآورده!!!!
کیسوبلندوابروکمون آورده.
هنوز به فامیلانگفتم :اول به خانواده ی سایت بهشتی اعلام کردم این احساس عالی برای همفرکانسیهابیشترخوشاینده .
خوب فامیلامونم حتماخوشحال میشن ومیگن وای لیلا بابچه هاوعزیزدلش چکارمیانه!!!!!؟؟؟؟؟
خدابه اینهابزرگترین لطفشو عنایت کرده پسرم خودش حدوا 27ساله شده.
حالادوباره بوی نوزاد،صدای نوزاد، از خانه ی ما به عرش الهی میرسه باشادی و آرامش الهی شکرت.
ودقیقاالان2سال و 2ماهِ خانه دارشدن دقیقادیشب بعدازاعلام جنسیت رفتیم آتلیه فیلم عروسی پسرم روتحویل گرفتیم وتادیروقت نگاه میکردم.
گفتم :خدایااین چه جورچینی بودکه فقط خودت متوجه میشوی خیلی عالیه،دیگه ادامه نمیدم فقط میگم خدایاشکرت که به مااین نعمت بزرگ اولاد را دادی هرکس آرزوشو داره دامنش روبه قول خدابیامرزِ مادرم سبز کن انشاالله.
حدوداً 12سال پیش پسردومم توی بنگاه پسردایی عزیزدلم همکاری میکردوخانه های فروشی رو برای خریدوفروش به مشتری معرفی میکرد.
میگفت :مامان وقتی مشتری میبرم بنده های خدامیبینن که من صادقانه براشون توضیح میدم!
می پرسن پسرجان یک راهنمایی کن که کجاخانه بخریم بهتره؟؟!!
پسرم ،میگفته :اگه پول بیشری داری برو اون خیابون بالاترمعامله کن که پیشرفته تره اینجاکه سرمایه گذاری کنی بیشترطول میکشه تاپیشرفت کنی!!!!!
بعدم میگفت: مشتری میرفت ومنودعامیکرد.
یک روزی مشتری رو میبره خونه نشون میده بعدکه خونه رو پسند میکنن میگن آقاماخونه رو پسند کردیم ولی میتونی یک کاری کنی که شیرینی خوبی بگیری ولی توی بنگاه دیگه معامله کنیم!!!!!!!
پسرم گفته:نه!من نمیتونم اینکار رو بکنم.
پرسیدن چرا؟!مگه به این پول نیاز نداری!!!؟؟؟؟
گفته نه!!!!!!!!!!!!!
چون این پول دُزدیه !!!!!!!!
من پول حلال به خونه میبرم.
مشتری میگه اِی، وَل ،به تو رحمت برپدرومادرِتوجون که شیرپاک ولقمه ی حلال به تو دادن.
ولی خدارحمت کنه پسردایی عزیزدلم روباپسرجَوُنِش که فاصله ی بهشتی شدن پسرجوان تابهشتی شدن پدر15روزفاصله بودزمان نعمت بابرکت پندمیک!!!
بچه ی مامشتری اگه برای خریدوفروش یارهن واجاره جور میکرد. پسردایی عزیزدلم سوادنداشت ولی زبون چاخان داشت!!!!عاه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ازاینجاتاخانه ی آخرتش.
پسرم میگفت: مامان بایک چشمک وادا اطفارمتوجه میشدم میبره توخانه قولنامه ها رو پسرش تنظیم میکنه!!!!!خودش وپسربزرگش توبنگاه بودن پسربزرگه مثل پدرزبون بازبودن!!ولی تنظیم قولنامه رو زبونی بلدبودخیلی کم نویسندگی بلدبود.
بیشترقولنامه هارو توخونه حالاهمین جوانش که بهشتی شده یادخترشون مکتوب میکرده!!!!!!!!
وِمَکرو مَکَرَاللهُ خَیرَالماکرین.
پس به ظاهربرای پسرمن سودی نداشت!¡!!!!!!!
وبه ظاهر همه ی سودبرای پسردائیه ودختروپسروکلاًخانواده ی خودش بوده آآآآآآه ه ه ه هی الان ازاعماق وجودم برآمد!!!!!!
الهی بابت همه چیزسپاسگذارم.
بعدپسرم ازبنگاه آمدوشرکت نظافتی به ثبت رسوند.
خودش و برادربزرگترش وبرادر کوچکتر ازخودش وهمین شاهزاده ی چهارم مون،که از همه کوچیکتره برام داره ملکه ی ثروت میاره خخخحح.
3تاپسربزرگتربیشترتوکاربودن باچندتادوستاشون.
هرجارفتن برای کارکردن. توشرکتها،خانه ها،هتلها رستورانها،خانه های مجردی،خانه هایی که خانواده زندگی میکردن تمام اینهاتوسط تعریف کارخوب وچشم ودست پاکشون بودکه معرفی میشدند.
وحتی تاشهرستان شاهرودبرای انجام کار فکرشوبکنی حالا سشتشوی فرش ومبل ومنزل هرکاری که مربوط به نظافتِ میرفتن وتوی کاربعدازاتمام کارچقدردعای خیربدرقه ی بچهها ومنوعزیزدلم میکردن وناشناخته بودن ولی میگفتن :سلام زیادخدمت پدرومادرتون به خصوص سلام به مادرتون برسونین.
برای انجام کار همین دادش4می باهمکلاسی خودش برانظافت وشستشوی لوازم منزل یک خانم میرن کارعالی وتمیزتحویل میدن ودستمزد عالی میگیرن.
سال بعدخدمت سربازی بودهمون حاج خانم پارسالی تماس میگیره به پسردومیم.میگه لطفا اون دادش کوچک رو بادوستشو برام بفرست!!!!!
پسرم میگه: اکیپ شرکت ماهمه شون کارهاشون 20 اون دادشم سربازه نیست.
الهی سپاسگذارم اینم سرمایه های الهی ما خوب الان این افتخارنیست پس چیه اگرازخوشحالی خون هم گریه کنم؟ کمه! اینهاهمه لطف خداست که شامل حال منوعزیزدلم شده توی این همه مکانهایی که براتون نامبردم بعضی مکانها کلیدخونه رو، واگذارمیکردن خانه پروسیله بدون حضورصاحبخانه، یادخترمجردشون توخونه،یاپیره زن تنها،سرلخت،نیم رکابی،شلوارک ویاهرپوششی داشتن چون بیشتربالاشهریهابرای نظافت منزل به کسی نیاز دارن.
وآلا نه منه نوعی خخخخخخخخخخخ.
میگفت :مامان پول وطلا وهرچی داشتن براشون اهمیت نداشت که مامجردهستیم تواین خونه ها.
حتی کشولباسهاشون برای چیدمان دراختیارمابودحالالباس آقایون یاخانمها.
وهرنوع خوراکیهای خوشمزه داشتن روی میزیایخچال دراختیارِ ما بود.
حالابچه های من3نفرشون+کوچیکه اگه مشهدبود.
وبقیه دوستاشون بودن کارمیکردن.
وبچه ها به دوستاشون گفته بودن ببینین به اعتبار شرکت ما این کارها رو به ماواگذارکردن پس چشم وگوش وزبانتون رو نگه داریدوگرنه خودتون میدونین!!!!!!!
خداروشکرهمشون عالیه،عالیه، عالی بودن الحمدوالله رب العالمین. کریدیتش ازخودِ ،خودِ ،خودشه ماچه کاره هستیم.
هفته ی گذشته زندائی جانم بهشتی شدن.
سرمزارنوه ی دایی جانم رو دیدم حال واحوالپرسی خیلی پسرخوب وکار راه اندازه،همین پسرِکوچکم رو بادرخواست خودمون به یک شرکت برای رانندگی معرفی کردالان پیش ازدوسال ازخدمت پسرم توی شرکت میگذره.
هرجا،نوه دایی جانم رو میبینیم بنده ی خدا چقدرازمنوعزیزدلم تشکرمیکنه برای صداقت وصادق بودن این بچه وورضایت مدیران شرکت بابت پسرماوماهم متقابلن ازش تشکرمکنم هم خودم هم عزیز دلم تشکرمیکنه برای معرفی وضمانت کردنش برای پسرمون.
اون هفته منودیده بازهم تشکرمیکرد.
میگفت: بابت تربیت این پسرهای شمادخترعمه سرفرازی فامیل هستند.نمونش همین پسرکوچکتون که معرفش شدم توشرکت.
آقای مدیرعامل شرکت به من میدونی چی میگه دخترعمه جان!!!؟؟؟؟
گفتم چی گفته!!!!؟؟؟؟؟؟
گفت :به من میگه دیگه کارت ساختس!!!!!!
پرسیدم چرا؟؟؟گفته: این آقایی که معرفش شدی بالا دستِ خودته!
به تمام معناکارهاش همه از20بالاتره خداخیرت بده این جوان کجاتربیت شده؟؟؟!!!!!!
خندیدم گفتم :اختیاردارین پسردایی بازهم شماپیشکسوتی متشکرم.
و مدیر عامل شرکت بابت درستکاری پسرم ازپشت فرمون برداشتن وبه نگهبانی انتقالش دادن.
استادمن این نعمتهارو داشتم،دارم،وخواهم داشت.
والان که روخودم کارمیکنم بایدبیشترازاینهاجواب بگیرم.
عزیزدلم باپسرسومی روی10چرخ کارمیکنن یکی ازهمکارانشون ازعزیزدلم پرسیده این پسرشماتوآمریکاتربیت شده
؟؟؟عجب پسری داری!!!!
به عزیزدلم گفتم: میگفتی: توخودِ ایران هم چنین نعمتهایی وجود داره.
چندسالی بودبابرادر عزیزدلم رفت و آمد نداشتیم!!!!
بعدازآشنایی باقانون جذب الان2سال ونیمِ ازعروسی پسرکوچکش یکم رفت و آمد داریم2سال قبل عید دیدنی رفتیم خونشون نوه ی برادرعزیزدلم وقتی باپسردومیم حال واحوال کردن نشسته به نگاه کردن به رفتاروگفتاروکردار پسرم.
10سالش بودبه پدرش میگه بیابیرون کارت دارم.پدرمیره بیرون میگه چکار داری؟؟؟!!!!
پسر10ساله میگه بابامن بایدچکارکنم که مثل علی آقاپسرعموبشم؟؟؟؟؟!!!!!
پسربرادرعزیزدلم وارداتاق شدمیخندید:میگفت پسرم منوبرده بیرون این سوال رو ازمن پرسیده که من چکارکنم مثل پسرعموباشم؟؟؟!!!!
همگی میخندیدن.
من وقتی بچه بودم دوتانوه دایی جانم که باهم همسن بودیم به عموی خودشون میگفتن: عموجان.
منم میگفتم :کاش منم عموجان میداشتم.
بازخودمو دلداری میدادم میگفتم حالاکه عمو ندارم بزرگ بشم عروس بشم بچه داربشم!!!!!!!
به بچه هام میگم به برادرشوهرم بگن عموجان.
چون این نوه های دایی جانم برام الگوشده بود.
باوجوداینکه خیلی رابطه ی ناشیرینی با برادرعزیزدلم هم داشتیم ولی بچههام اگه جایی هم صحبت میکردن میگفتن:عموجان.
ولی بچههای برادرشوهرم همیشه ازبچگی میگفتن عمو!!!!!!!!!!
حالاازبچه های ما یادگرفتن میگن عموجان،زن عموجان،پسرعموجان.
وخانواده ی خودم منوبچه هامو مسخره میکردن قبلا میگفتن کدوم عمو؟؟؟!!!!
همونهایی که به(؟)شماتشنه هستند براتون شده عموجان!!!!
اینهاهمه قضاوت بودوالان همین که منوبچه هارومسخره میکردن بابچه های من وخودم نون دهانمون رودرمیاوردیم به دهان هم میدادیم ولی الان ازاحوال هم خبرنداریم من گاهی تماس تلفنی دارم.وهرجاببینم میرم جلوسلام میکنم چون نامه ی عمل من برای من، ونامه عمل دیگران برای خودشون هست.
امیدوارم صراط مستقیم راباتمام اصل وکلیاتش بتونم ادامه بدم مسیرشیرینی هست.
به شرط معامله کردن باخودِ خدا.
وبالعکس مسیرتلخ میشه به شرط معامله باشیطان که بعدازخداهمیشه خودشوقاشق ناشور توی کارهادخالت میده.
عاشقتونم استادبامریم جون ناظمِ کلاس شده وکل دانشجوهاکه هر آن بهترین کتابهای نفیس جهانی روچاپ ومنتشرمیکنندتوی سایت بهشتی وهمه ی مااز این دلنوشته هابهترین درس رامیگیریم.
یاحق به آرزوی سعادت وسربلندی برای همه ما.
امید وارم ردپام اول برای خودم بعدبرای عزیزان سودمندباشه انشاالله.
بازهم امتیازتمام این نوشته های کامنت رو به خودخدامیدم چون ما فقط یک وسیله ای هستیم.
وتوی این سفر بهشت خاکی بدون تکراریک مسافررهگذربیش نیستیم خدایابیشتربه کمکت نیاز داریم.