نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 6 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

بنام الله هدایتگرم🙏💚

سلام به همگی🙌

و به استاد بینظیرم و خانم شایسته زیبا🤗

چقدر این فایلها به ادم انگیزه بیشتر میده و نکته های ناب داره، چقدر فوق العادست این قانون بی تغییرخداوند که بازم یه عالمه قانون تو خودش داره مثلا، مثل قانون زیبای تکامل

مسیر تکاملی اقای هادی عزیز چقدر زیبا طی شده،انشالله با ادامه دادن مسیر درست به تمام خاسته های بزرگ و بزرگترتون برسین🍃

زندگی همه انسانها قسمتهای مختلف داره که زندگی منم یه پارتش توحید و یکتا پرستیِ

یعنی‌ در مورد پیدا کردن خدای واقعی یعنی انرژی عظیمِ کل هستی، یعنی همون الله مهربونم و خدای درونم.

😐 سه سال پیش قبل از این که وارد قانون جذب بشم خدای توی ذهنِ من یه مجسمه انسان نما بود انگار، چون همیشه یه شکل ثابت داشت، همیشه راست قامت کمر صاف با یه ریش بلندو سفید، رو یه صندلی پادشاهی خیلی بزرگ از جنس طلا با اخم نشسته بود و یه چوب دستی یا عصا خیلی بزرگ طلائی رنگ به صورت ایستاده زیر دو دستش بود.

اون موقع ها که از ترس نرفتن به جهنم نماز میخوندم و همیشه احساس ترس داشتم به صورت تعظیم تو ذهنم با خدای خودم صحبت میکردم و خودمو بی ارزش میدونستم و فکر میکردم اوج احترامو دارم میزارم.

خدای ساختگیم انگار یه مجسمه بزرگو ثابت بود، تو جای کوچیکو بی مفهوم ،با اینکه همیشه با غرور با عصبانیت با اخم نشسته بود و تکون نمیخورد، ولی من با تمام وجودم دوسش داشتم خیلی دوسش داشتم ولی همیشه شاکی بودم و جالب بود هم قدرتمند بود هم ضعیف.😶

به هیچ عنوان نمیدونستم معنی واقعی تقوا ،روزه؛نماز ،توحید ،حجاب ،قران،بهشت و جهنم و مرگ و خیلی چیزای دیگه چیه و یه جورای متنفر بودم از همشون.

وقتی که یه جای از زندگیم یعنی تیر ماه ۹۹ به خاطر یه تضاد که خیلی کم اوردم و داشتم تو سکوت و تنهای خودم اشک میریختم، انقدر که جفت گوشام،پر از اشک شده بود

یهو یادمه ناخوداگاه بلند شدم و رو به قبله سجده کردم

صحبتهای من بدون آوا بود همیشه و تو ذهنم گفتم خدایا دیگه هیچی نمیخام فقط میخام شکرت کنم که دارمت و اینو چندین بار گفتم که جالب بود دیگه اون بت ساختگی تو ذهنم محو شد و خوابم برد ،حتی صندلی بزرگشو و اون چوب دستی طلائیش،

فقط یه محیط کاملا تاریک بود تو ذهنم.

انگار یه ادم دیگه شدم و هیچی واسم مهم نبود.

دقیق یادم نیست ولی فکر کنم بعد سه روز یه تصویر واقعی رو شاید تایم یک دیقه دیدم،

🍃(یجا خونده بودم ادما وقتی غمگین میشن ناخوداگاه به شکل جنین تو شکم مادر میخوابن و ارامش میگیرن.)🍃

یه لحظه دیدم جسمم رو تخت به صورت جنین به سمت چپ خوابیده بودم و روحم تو سقف سمت چپ بالای جسمم گوشه اتاقم داره با لبخند خیلی خیلی زیاد و اروم نگاه جسمم میکنه و جسم و روح منو انگار یه چیز دیگه داشت میدید ولی هیچ شکلی فیزیکی نداشت و همه چی از اون زاویه ونگاه بود ،که شاید همون اگاهی بوده.

وقتی چشمامو باز کردم دقیقا همون حالت خوابیده بودم که همون صحنه کل زندگی منو عوض کرد، یه ارامش خیلی عمیق گرفتم بدون اینکه ترسیده باشم.

مخصوصا تو موضوع ترس از مرگ خیلی بهم کمک کرد

که یکی دوروز بعدش اتفاقی ویسیو که همسرم کورش یک سال قبلش یعنی سال ۹۸ واسم فرستاده بود تو اوج افسردگی، ناخوداگاه بازش کردم، از یک اقا بود که ویسش دقیقا در مورد خوده قانون بود،واسه اولین بار کلمه قانون جذب به گوشم رسید

یادمه ۳ شبانه روز ویسهای مختلفی از ایشون و استادهای خارجی دیگه گوش دادم

با ذوق با اشتیاق انگار همه چی خواب بود واسم و واقعی نبود.

و تو سه شبانه روز چند ساعت بیشتر نخابیدم که بعد ۳ روز به کورش گفتم واسه تولدم دوره های ایشونو میخام اولش مقاومت کرد که شاید دروغ باشه از این حرفا.

..گفتم خب اوکی فقط دوره اولشو بخریم و ۸ تیر کل دوره رو واسم خرید فکنم ۲۵۰۰ بود

کل این جریان تو ۸ روز بود،

ولی هنوزم خدای واقعیمو پیدا نکرده بودم و گُم بودم،

انقدر من رو دوره های ایشون کار کردم تا ۴ ماه دونه به دونه حرفهاشو نوشتمو عمل میکردم و جالب خیلی وقتا حرفاشو قبول نداشتم و نمینوشتم اونارو،تا جای که دیدم ایشون از یه جای به بعد حرفاش با روحیات من سازگار نیست.

اتفاقی یه گفتگوی همگانی تو تلگرام بود از طرفدارهای ایشون و من یه تکست گذاشتم که یه آقا اومد پی وی من و گفت شما شاگرد عباس منشی، گفتم نه، اصلا باهاشون اشنای ندارم.

ایشون گفتن حیف نیست با استاد عباس منش نمیری جلو ،منم غیرتی شدم گفتم مگه استاد فلانی چه مشکلی داره؟؟؟ گفت شاگرد عباس منشِ خودش، خیلی مقاومت کردم ،خیلی باهم بحث کردیم که اخرش عصبانی شدو بلاکم کرد ولی قبلش یه فایل در مورد قدرت از استاد عباس منش واسم گذاشته بود🙂 بعد بلاکم کرده بود.

یعنی خدایا بینهایت سپاسگزارم که انقدر زیبا بهترینتو سر راهم گذاشتی 😌

بعد از چند روز رفتم اون فایلو بازش کردم و منو وارد پیج اینستا استاد عباس منش کرد، اولش خیلی مقاومت داشتم و هیچو نمیپذیرفتم خیلی ذهنم به هم ریخته شد و دوباره بعد از چند روز همون فایلو دیدمو گوش دادم تا جای که دونه دونه فایلهای اینستارو دیدمو گوش دادم که نتم تموم شد همون شب.

و انگار یه پله دیگه رفتم بالاتر و کلا زندگی من شد صحبتهای عباس منش و هدایت شدم به اون فایلی که استاد از زبان ملاصدرا خدارو توصیف میکنه

وای خدای من ،بهترین روز زندگی من بود اون روز 🙏❤ استاد فقط گریه میکردم فقط اشک میریختم که گمشدمو اخرش پیدا کردم و خیلی چیزا تغییر کرد.

که زندگی من از اون فایل کلا تغییر کرد،یه چند ماهی رفتم تو کهکشانا و بازهم ذهنم نسبت به خداوند بزرگتر شد و خدای که سالها باید درکش میکردمو پیدا کردم اونم یه الله واقعی واقعی،و باز هدایت شدم به این سایت پرفکت، بانظم و پر از برکت و دوباره هدایت شدم به اون

( ۹تا فایل ارامش در پرتو اگاهی)، ک روزا و ماها گوش کردمو شدن جایگزین اهنگای گوشیم و باز هم به لطف الله مهربونم و شما استاد عزیزم🤗😘 هدایت شدم به کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم 😌

این کتاب منو خیلی اروم کرد هم شناخت خدای واقعیم هم نسبت به خیلی موارد دیگه ،حتی ارزشمندی خودم که همیشه فکر میکردم چون موهام همیشه پیداست ارزشم پیش خداوند کمه،که اون ۶تا فایل در مورد حجاب هم خیلی بهم کمک کرد در این مورد.

از یه جای به بعد دیدم از یه دختر ضعیف، وعزت و اعتماد به نفس پایین تبدیل شدم به یه دختر قوی با اراده و با اعتماد به نفس و یکتا پرست.

که از الله مهربونش جز لبخند جز مهربونی جز فراوانی جز بزرگی هیچی دیگه ازاون نمیبینه و باور کردم این انرژی عظیم رو که از کوچیکترین ذره تا بزرگترین چیز در عالم هستیِ ، که همه چیو در بر گرفته و خودمم جزئی از اونم.

خداوند رو تو وجودم با تکامل حسش کردم و دارمش،که منو بی نیاز کرد از همه چیو همه افراد😌🍃

الان فقط کافیه کد یه خواسته رو بنویسم و باورهامو در موردش بسازم و با دستهای قدرتمند خداوندم اون مال من میشه.

ادمی بودم که هیچ وقت یدونه دوتا رفیق نداشتم همیشه اکیپ بودیم ولی الان تنهای تنهام و هم جهان کمک کرد هم خودم که اگاهانه تنها باشم و خودمو از نو بسازم

با اینکه تک فرزندم و وابستگی به مادرم داشتم ولی از قصد از شهر مادرم مهاجرت کردم که خودمو از نو بسازم

با کوروش سه ساله که دوسال اولش تو درودیوار بودیم ولی یکسالو ۳ ماهه کاملا دور از همه داریم زندگی رویایمونو با کمک الله مهربون و استاد عزیزمون و عمل کردن خودمون خلق میکنیم ،که خدارو شکر کلی اتفاقهای عالی تا حالا افتاده.

من یاد گرفتم ‌وقتی تضادها میان همیشه به خودم بگم بهار اوکی ناراحت شو و میتونی حتی گریه هم کنی چون تو انسانی ،،

ولی ولی حق نداری نا امید بشی چون خداوند تو وجودته و هدایتت میکنه

من چندین بار این معجزه رو دیدم که وقتی دوباره قویتر وایمیسم، ایده ها جدیدتر و بزرگتر سر راهم میاد.💌🍃

وقتی اون قسمتهای از زندگی شرایط واست خیلی سخت میشه و کم میاری ولی با اینکه کم اوردی نخوای بیخیال بشی و دوباره و دوباره رو پات وایمسی میشه همون مشعل همیشه روشن که استاد تو دوره روانشناسی ثروت ۱ میگن، راه واست روشن میشه و یه مدار از اینکه همیشه میگفتی خدایا هدایتم کن میرسی به این جمله

(🍃خدایا میدونم هدایتم میکنی😌🍃)و یه باور عمیق کل وجودتو میگیره که

میدونم حتما و حتما هدایت میشم به اون چیزی که میخام ،پس باید فقط ادامه بدم و کنترل ذهنم رو خیلی خوب انجام بدم.

چون میدونی ذهنتو بزاری به حال خودش همیشه هرچی غذای بی کیفیتو اشغالِ به خورد خودش میده، یه غذاهای مونده که واسه ۱۰ سال پیشم شاید باشه و من باید آگاهانه از اینور غذای با کیفیت ودرست بهش برسونم و نزارم این علفهای هرز رشد کنن.

حتی ازقصد و اگانه به یک اسمون زیبا خیره شدن فقط.

فرق ادمی که مسیر درست رو انتخاب میکنه همینه که تو اون شرایط سخت دستشو میزاره تو دستهای تنها رفیقش یعنی خداوندش و دوباره بلند میشه و این جسارت به جهان نشون میده که من ناامید نشدم و راه جدید میخام ،که جهانم همیشه بهت باوراتو ثابت میکنه و تورو وارد راه جدید با کلی اتفاقهای خوب میکنه.

استادم به نظر من شما بهترین استاد جهان هستی

ازتون بینهایت سپاسگزارم که باعث شدی من یکتا پرست بشم🙏❤

شما باعث شدین من قائم به ذات باشم نه قائم به غیر و رو پاهای خودم وایسم.

شما انقدر زیبا باعث شدید که من عاشق قران و کلام خداوندم بشم که هنوز این شجاعتو پیدا نکردم که خودم برم قران تو خونمو باز کنم و بخونمش

چون باورام نمیخام به هم بریزه، و میدونم یروز هدایت میشم به خوندنش🙂

خدایا به خاطر همه چی سپاسگزارم.

همگی در پناه الله مهربان🍃💕