نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10 - صفحه 11

353 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به قافله عشق و قافله سالارش

    سلام به عباد الرحمن

    اگر یه نوترون شک دارید، به آیه 63 فرقان رجوع کنید.

    وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

    و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.

    ما خیلی خاااااااصیم. ما خیلی با حاااااااااالیم. ما خیلی خوشحااااااالیم.

    ما شاد و خندان در سایتِ یزدان، آگاهی ها رو میکنیم نوشِ جان

    و اما سرگذشت پندآموز آقا رضا خیلی مرا به فکر فرو برد، و خیلی چالش ها در ذهن ام ایجاد کرد، یه جورایی خودم رو شخم زدم که ببینم کجاها دارم کم کاری می کنم و کجاها اشتباه هستم.

    رفتم از اولین قسمت رو نگاه کردم.

    اولین باگ پیدا شد. نداشتن تعهد کافی.

    من به اندازه ای که رضا متهد بود متهد نیستم.

    استاد تعهد رو به دو قسمت مهم تقسیم کردند.

    _ متعهد به تغییر (از هرجهت، تغییرات بنیادین بطوریکه گذشته شما ربطی به الان شما ندارد)

    ولی من میخواستم همین الانم باشم، با همین اطرافیان سمی و همین رفتارها(مهمونی و بیا و بروها) رو داشته باشم و پیشرفت هم بکنم.

    _ متعهد به آموزش و درست عمل کردن و روی یک صراط مستقیم ایستادن و از این شاخه به اون شاخه نپریدن.

    اوایل که با استاد آشنا شدم، هی میرفتم و صحبت های بقیه رو هم گوش میدادم و میگفتم این ها هم همین حرف رو میزنند، بذار کارهایی که این میگه رو انجام بدم و مثل زبل خان از این شاخه به‌ اون شاخه می پریدم، تا اینکه به لطف خدا و ایمان استوار استاد، یک سالی میشه زیاد این ور و اون ور سرک نکشیدم، تا یه دو سه روز اخیر ،

    برای ارضا حس کنجکاوی که ببینم اون استادی که یه مدت اونها رو در حد استاد عباسمنش میدیم در چه حدی هستند؟

    اصلا قیاس مع الفارق است، واقعا جنس کلام و اون حال از زمین تا آسمان با استاد فرق داشت و چقدر به خودم تبریک گفتم که اینقدر قدرت تشخیص اصل از فرع ام بالا رفته و این رو مدیون استاد میدونم و خودم که تونستم یکم تمرکز داشته باشم.

    حالا حسابش رو بکن، اگه منم مثل آقا رضا این حجم تمرکز رو بکار بگیریم، چه انفجاری صورت میگیره.

    خدایا شکررررررررت که هم تا اینجا مسیر رو واضح تر کردی و هم به من نشان دادی چقدر تغییر کردم.

    و چیزی که خیلی خیلی تو این چند قسمت بلد بود، باوری که رضا به استاد داشت. باوری که موسی به خضر نداشت، رضا دربست قبول کرده بود که هرچه استاد بگه، بدون اینکه دلیلش رو بدونه انجام میده، مثل بیماری که نسخه دکترش رو تهیه می کنه و طبق دستور مصرف می کنه بدون اینکه بخواد بدونه این دارو چه اثری برای من داره، چطوری میخواد من رو خوب کنه؟.

    در واقع رضا شده بود گوش و با تمام وجود، فقط گوش میداد. و چشم می گفت. بطوریکه بقیه هم به این اذعان داشتند، که چه مریدی است که از کوچکترین حرف مرشدش سرپیچی نمی کند.

    و اما من تصمیم دارم باورم رو به استاد و خدای استاد بیشتر کنم، گوش باشم و خموش، و این زبان سرخ رو بسته نگه دارم.

    خدایا نگهدار دل من و این خانواده ی عزیزم و این مرشدمان باش.

    و من الله التوفیق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    لیدا موسوی نسب گفته:
    مدت عضویت: 2041 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه‌ی دوستان

    به نام خداوندی که همه رو هدایت میکنه به سمت خواسته هاشون

    وقتی که استاد جان با دوستان صحبت میکردند،آزاده جان ،عرشیا جان و آقا رضای عزیز

    و دوستان میگفتن فلان دوره یا فلان فایل ما رو تغییر داد

    به خودم میگفتم من یادم نمیاد اولین بار چه فایلی تحول عظیمی در من ایجاد کرد

    این چند فایل که از رضا جان دیدم دوباره فکر کردم و یک روز داشتم کتابهای استاد که بعد از خریداری ،فنر بندی کردم که راحت بخونم رو نگاه میکردم

    دیدم کتاب (رویاهایی که رویا نیستند فصل 6)

    گوشه ی اون نوشتم که این کار جدید رو شروع کنم

    و یادم اومد که مجموعه ی این کتابها رو که خوندم کم کم تغییر در من شروع شد

    من پرستاری خوندم و اون موقع پرستار خانه سالمندان بودم

    وقتی که افکارم کمی تغییر کرد و خواستم کار مورد علاقه خودم رو انجام بدم یعنی زندگی به سبک شخصی و کاری به حرف دیگران نداشته باشم

    درخواست دادم به محل کارم که استعفا بدم و تا فردی رو جایگزین کنن 3 ماه طول کشید

    و میگفتن بمون،اینقدر حقوق میدیم ،هر چی خودت گفتی

    و من تصمیم خودم رو گرفته بودم و اصلا قبول نکردم

    همسرم می‌گفت فعلا بمون تا وضع حقوقم کمی بهتر بشه و کمی قسط ها کمتر بشن ،بعد بیا بیرون

    ولی من قبول نکردم

    و اول تیر 99 دیگه سر کار نرفتم و مشغول کار هنری که بهش علاقه داشتم و خدا ایده داده بود،شدم.

    جالبه که اون موقع اوج بیماری بود و من که از کار اومدم بیرون

    10 روز بعد کل پرسنل سالمندان بیمار شدند و همه اونجا قرنطینه شدن

    این و که دیدم بیشتر ایمان آوردم به خدایی که میگفتید شما رو در مکان و زمان مناسب قرار میده

    و همسرم هم قبول کرد که خوب شد اومدی بیرون و گرنه تو هم باید اونجا میموندی

    خدایا سپاسگزارم

    فایل های رایگان رو گوش میدادم مرتب و هندزفری همش داخل گوشم بود

    چون همسرم حساس شده بود روی اینکه حرفهای شما رو گوش میدم وقتی تنها بودم این کار رو میکردم

    من نقاشی روی پارچه رو انجام میدادم و کم کم هدایت شدم به دوره دیدن و خرید وسایل با کیفیت

    اول که شروع کردم یه میز Tv داشتیم که کنار اون مینشستم و کار میکردم و دوست داشتم یه زمانی یه میز عالی سفارش بدم

    الان خدا را شکر یه میز قشنگ و عالی که خودم طرح دادم و ساختن واسم و دارم و یک طبقه که وسایلم داخلش چیده شده

    بعد دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو خریدم و بعد به طرز جادویی 12 قدم که دو سه قدم اول رو با هم خریدم و بعد هم ماهیانه پول بقیه ی قدم ها جور میشد

    نمیدونم قدم 8 بود یا نه که داشتم گوش میدادم چون عجله نمیکردم با اینکه بقیه ی قدم ها رو خریده بودم

    که همسرم هم خودش همراه شد و خواست که عضو سایت بشه اون موقع من بهش گفتم که این دوره رو خریدم و فقط قدم 12 مونده که بخرم و مابقی پول دوره رو به من داد و قدم 12 هم خریدم.

    اون موقع آرزو داشتم که دوره ها رو به راحتی بخرم و الان به راحتی دوره عزت نفس رو خریدم.

    منم گاهی کسی میدید در حال نوشتن هستم میگفت مشق مینویسی که میگفتم اره ،دارم مشق مینویسم.

    چند روز پیش دختر کوچیکم که فقط 6 سالشه

    وقتی داشتیم داخل طبیعت با هم پیاده‌روی میکردیم گفت مامان

    خدا اگر آدم بود که نمیتونست ما رو درست کنه

    و خدا یه نوره

    ما اصلا نمی بینیمش

    خیلی مهربونه و ما رو دوست داره

    قیافه ی من رو تصور کنید از تعجب

    و به حرف استاد میرسم که میگه همه ی ما میدونستیم قراره بیایم داخل جهان و چیکار کنیم و محیط و افکار اشتباه کم کم ما رو تغییر داد

    الان میبینم که بچه ی من کاملا وصله به خدا

    داخل طبیعت دوست داره تنها باشه و میگه دنبال من راه نیاید

    من درکش میکنم

    اولین بار که نقاشی کشید با اینکه خیلی کوچیک بود و کسی بهش چیزی یاد نداده بود

    اینقدر قشنگ کشید که من شاخ در آورده بودم

    آخه به جز خداوند چه کسی هست که این بچه رو هدایت میکنه

    چون میبینه من به ابر و ماه و ‌.. خیلی توجه میکنم و سپاسگزاری میکنم اونم این کار و میکنه

    و اگر من حواسم نباشه اون توجه من و جلب میکنه که مامان نگاه ماه چقدر قشنگه ،نگاه این گل چقدر قشنگه

    خدایا شکرت

    خدایا سپاسگزارم که هدایت شدم به این سایت الهی

    شما وقتی در مورد چیزی بخواید اطلاعات بگیرید جزئیات کامل اون رو پیدا میکنید

    الان دختر بزرگم که 13 سالشه اینجوره

    و منم که الان کمی از قانون سر در میارم تشویقش میکنم

    یه سایت هایی مثلا پیدا میکنه مثل خرید از آمازون ترکیه

    که قیمت به ریال و لیر و دلار داخل اون سایت زده

    و اطلاعاتش در مورد هر چیزی که توجه کنه بهش

    کامله کامله

    یک نکته ی دیگه از صحبتهای آقا رضا

    اینکه جهان به طرز جادویی شما رو از افراد و افکار منفی جدا میکنه

    حتی از نزدیکترین فرد خانواده

    من قبلاً اگر مامانم یه خبری یا صحبتی به خواهرم می‌گفت و من خبر نداشتم شاید یه کم ناراحت میشدم و میگفتم انگار من یه شهر دیگه زندگی میکنم که از چیزی خبر ندارم

    ولی الان فقط خبرهای خوب رو مامانم با من در میون میزاره

    و با خواهر کوچکتر از من در مورد مسائل و مشکلات حرف میزنه

    و من اصلا خودم رو درگیر این فکرها نمیکنم

    در صورتی که قبلاً اینجور نبودم

    و الان میدونم که من فرکانسم با اونا فرق میکنه و در مدار منفی و بیماری نیستم

    و چقدر الان اطرافیان رو برای خودم و همسرم مثال میزنم که فلانی رو میبینی هر روز مریضه یا یه چیزیش هست به خاطر فلان افکارشه

    و قشنگ متوجه میشم چرا زندگی این افراد اینجوری هست

    نکته ی بعدی تجسم کردن

    من از بچگی عاشق تجسم کردن بودم و هنوز هم هستم البته بچگی بیشتر بوده

    از بس به من میگفتن تو خیال‌بافی و….

    و این تجسم کردن من رو راحت به اهدافم میرسونه

    مثلاً خواستم یه خیاطی انجام بدم و اون لحظه نمی‌دونستم باید چیکار کنم

    داخل فکرم انجام دادم و بعد هم عمل کردم و درست شده

    من مطمئنم که بچه‌های من زودتر به اهدافشون میرسن

    چون پدر و مادری دارند که تا حدودی به قوانین آشنا هستن

    و برای انجام کار جدید یا تجربه جدید راحت میزاریمشون

    و وقتی خدایی داریم که خودش همه رو هدایت میکنه ما دیگه چیکاره ایم که بخوایم راه درست رو به اونا نشون بدیم

    و الان اطرافیان خودم رو میبینم که اینقدر به بچه هاشون سخت میگیرن و میخوان راه و چاه رو به اونا نشون بدن

    و زندگی پر از درد سر اونا کجا و زندگی آروم و راحت ما کجا

    خدایا سپاسگزارم

    خدایا سپاسگزارم

    نکته ی آخر هم بگم که خیلی طولانی شد کامنتم

    تغییر کردن از چیزی که اون لحظه داری و میتونی انجام بدی

    در مورد کارم من واقعا همینطور بود از وسایلی که داشتم استفاده کردم و بعد کم کم هدایت شدم به وسایل با کیفیت

    در مورد صحبت کردن

    من دوست داشتم وقتی تلفنی خداحافظی می‌کنم از کلمه ی (خدانگهدار) استفاده کنم

    و آگاهانه سعی کردم و تمرین کردم

    الان چه صحبت تلفنی چه حضوری من از این کلمه استفاده میکنم

    و صحبت ها زیاده استاد جان

    به امید دیدار ِ شما در بهترین مکان و زمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2227 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام لیدا جان

      چقدر از خواندن کامنت ات لذت بردن و به قول گفتی یه وجب بهم اضافه شد(ضرب المثل برای وقتی زیادی خوشحالی) خوشحال که اینقدر قدرت فرکانس ات بالا بود که بر فرکانس همسر و فرزندان ات غلبه کرده و اونها رو با خودت همراه کردی، در واقع الان موتور موفقیت روشن شده، فقط مونده گاز شو بگیری، یا علی

      لیدا جان منتظر موفقیت های روز افزون ات هستم

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        لیدا موسوی نسب گفته:
        مدت عضویت: 2041 روز

        سلام رضوان جان

        ممنونم که وقت گذاشتی و کامنتم رو مطالعه کردی و جواب دادی

        چقدر جالب گفتی که موتور موفقیت روشن کردم و فقط باید گاز بدم

        یه شور و شوق خوبی در من ایجاد کردی عزیز دلم

        ممنون از دعای قشنگت

        شما هم امیدوارم موفقیت های روزافزون داشته باشی عزیزم

        در پناه خداوند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد وخانم شایسته عزیز

    وتمام دوستان هم فرکانسی خوبم

    خدا رو شکر که امروز نشانه‌ای از این فایل داشتم چون دیدگاه من رو به سمت جلو پیش میبره واز آقا رضا با مثال‌های به جایی که در مورد تجربیات خود داشت ممنونم

    استاد اگر تجربیات شخصی که خودم رو داشتم بگم این است که واقعأ اگر رو خودت کار کنی لازم نیست زور بزنی یا عذاب بکشی جهان کاری میکنی که آدم‌های نا مناسب خودشون کنار میرند

    آخ که چقدر گل گفتی استاد یک به یک تمام چیزهایی که حال تورو بد می‌کنند یا از مدار دور می‌کنند کنار می‌روند مثل نوری میمونه که از دل تاریکی شب به یک روشنایی روز میرسه میمونه

    استاد نشانه خوبی یا بهتر بگم حس خوبی که امروز به من داد و من رو به درک وآگاهی رسوند این فایل چگونه در آمد خودت رو چند برابر کنیم بود رو دیدم وبا یک تعهد جدی تر ومسمم تر از قبل به خودم دادم تا سال آینده نتایج وعمل کرد خوبی رو داشته باشم به قول آقا رضا هرچی فایل ها رو چند بار بیشتر گوش میکنی به‌ عمق بهتری پی میبری به موضوع

    استاد تو ثروت‌ یک جلسه 3 من با خودکار قرمز یک تعهد یک ساله نوشتم که وضعیت مالی رو چند برابر کنم خدا رو شکر انگیزه باورم رو در بالا ترین جای ممکن بردم بالا تا نتایج برای من عالی بیفتد ودر مداری قدم بر دارم که ورودی ثروت رو برای من به ارمغان بیاورد استاد من خدارو شکر میکنم تغییرات روتوخودم ریز ریز میبینم ویک نشاط شادی در من به وجود میاره

    خدارو صد هزار مرتبه‌ شکر که شما استاد وحرفهای بچه‌هایی که روحیه خوبی رو در ما بالا میبرید با کامنت وتجربتون رو کمال تشکر رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    بنام خدای مهرباان

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان و همه دوستان الهی سایت

    اول از همه تشکر کنم از آقارضای عزیز که اینقدر عالی و جذاب داستان موفقیت شون رو با جزییات تعریف می کنن که من و همه بچه های سایت علاوه بر اینکه کلی چیز یاد گرفتیم بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه داستان و درسهایی هستیم که شما و استاد بازگو میکنین.

    و بعد بریم سراغ نکات و درسهای این فایل:

    اولین چیزایی که به شدت ذهنمو درگیر کرد این جمله ها بودن:

    اخبارو دنبال نمیکردم یعنی ورودی منفی نمیدادم

    گله و شکایت نمیکردم و با دیگران درباره مسایل منفی صحبت نمیکردم یعنی با کلام خودم معصیت نمیکردم

    مینوشتم یعنی تمرکز میکردم روی چیزایی که میخواستم

    و اینا تغییراتی بوده که آقا رضا از درون شروع کردن به انجام دادنش ولی ما تغییر رو یه کار بیرونی میدونیم. واقعا آقا رضا تحسینتون میکنم بخاطر این حد از استمرار و متعهد بودن.

    نکته بعدی پرداخت بها که استاد بارها و بارها تو فایلها توضیح دادن.

    رمز موفقیت:وقتی که افراد بهایی رو برای محصول من پرداخت می کنن من باید بهترین خودمو ارایه داده باشم، یعنی جوری باشه که اگه کسی این محصول رو به من بفروشه من با عشق بهاشو بپردازم و اینجوری میشه که ما مشتاقانه آرزومون داشتن دوره های استاده و وقتی فایلهای محصولات رو گوش می کنی که هر فایلی دو یا سه ساعت استاد همینجوری نان استاپ دارن آموزش میدن و آگاهیهای ناب الهی رو بیان می کنن میفهمم که چه عشقی پشت این فایلهاست. چون خود استاد گفتن تا عشق نباشه شما الهامات رو دریافت نمی کنین. نمیدونم این جمله رو کجا شنیدم شایدم از حرفهای استاد باشه،، اولین مشتری محصولاتت خودت باش،، و اگه من تمام وجودم رو بزارم روی کارم طبیعیه که خودم عاشقش میشم و حتی بعضی وقتها دلم نمیاد سفارش مشتریو بهش تحویل بدم بس که دلم پیششه. انشاالله خداوند هدایتم کنه که این جمله همیشه و همیشه آویزه گوشم باشه و چراغی برای روشن شدن مسیرم.

    درس بعدی، وقتی شما آگاهانه تغییر می کنین و افکار و ورودی هاتونو تغییر میدین جهان به طرز جادویی افراد نامناسب رو از زندگی شما حذف می کنه و این نشون میده که خداوند چقدر داره دقیق عمل می کنه، الطیبات لطیبین رو انجام میده

    و اینم نکته ایه که هممون تو مسیرمون دیدیم و خدارو شکر برای این نظم و دقتی که تو جهان هست، و مثال آقا رضا که کار باجناقشون طوری شده که نیاز به وجود ایشون رو تو جمع خانواده همسرشون کم رنگتر کرده، چقدر قانون رو برام واضحتر کرد.

    نکته بعدی تجسم قوی آقا رضا بود از مغازه ای که میخواستن و اینقدر دقیق و واضح توضیح دادن که منم همون لحظه تجسمش کردم و همونجا گفتم آفرین که اینقدر قشنگ و واضح خواسته شونو بیان کردن و یاد حرف استادافتادم که وقتی شما خودتون نمیدونین چی میخواین چه انتظاری از جهان و خدا دارین

    و درس مهم بعدی اینکه از همون چیزی که دارم تغییر رو شروع کنم و آقا رضا از تغییر نوع لباس پوشیدنشون شروع کردن. یه چیزی که هست اینه که واقعا ما ادمها وقتی لباس خوب میپوشیم احساسمون نسبت به خودمون بهتر میشه و اعتماد به نفس بیشتری داریم البته که نباید اعتماد به نفسمون رو به نوع لباس گره بزنیم ولی بنظر من این یه جور ارزش قایل شدن برای خودمه، چون خیلی از ماها لباسهایی تو کمدمون داریم که گذاشتیم برای فلان مجلس و فلان مهمونی و حتی تصور اینکه بخوایم تو روزهای معمولی این لباسو بپوشیمم اذیتمون می کنه همونجوری که همسر آقا رضا در برابر تغییر ایشون در لباس پوشیدن گارد گرفتن و اابته خیلی از ما خانمها که شوهرامون کار فنی دارن اگه یه همچین چیزی رو ببینیم هنگ می کنیم. خلاصه که از حق نگذریم لباس خوب پوشیدن خیلی حال میده، انگاری روح ادمو جلا میده. پس یادم باشه خودمو از این تغییر کوچک که به راحتی میتونم حالمو باهاش خوب کنم محروم نکنم. یادم باشه این حرف طلایی استاد رو که تو فایل درسهای از انیشتین که فقط برای امروز زندگی کن، آقاااااا لباساتو نزار برای مهمونی و دورهمی و فلان جلسه خاص. بپوش حالشو ببر.

    خدا رو شکر تو این زمینه من خیلی بهتر شدم هر چند هنوز خیلی باید پا بزارم روی این نجواها که نکن، این لباستو نگه دار برای فلان مهمونی، اگه این کهنه بشه از کجا میخوای بیاری، یا شوهرت تازه اینو برات خریده و،،،،،،،،،،،، که همش منشا گرفته از باورهای کمبودمونه در صورتیکه هممون دیدیم که دم عید که میفتیم به جون کمد و تمیز کاری و خالی کردن کمدها و کشوها خداوند چجوری سریع جاشو پر می کنه. دقیقا مصداق جمله آقا رضا که مغازه رو تمیز کردن وفضا باز کردن و منتظر شدن تا خداوند دستهاشو بفرسته برای پر کردن مغازه و این اتفاق به زیبایی و آسانی افتاد. خدارو شکر که بازم دیدم قانون جهان تو چقدر دقیق و زیبا عمل می کنه.

    و نکته آخری که باید هزار بار برای خودم تکرارش کنم اینه: از همون جایی که هستی، با همون امکاناتی که داری، با همون شرایطی که هستی شروع کن به تغییر کردن

    و من چقدر ضربه خوردم از عمل نکردن به این قانون. و تقریبا همه پولی که داشتم رو سر کج فهمیام از دست دادم. خداوند هممونو هدایت کنه به مسیر آسانیها و لذتها و شادیها

    خدارو شکر می کنم که اینجام و میتونم بنویسم وبیاد بیارم جاهایی رو که به قانون عمل کردم و نتیجه اومده و جاهایی که عمل نکردم و توگوشیهای جهانو خوردم. خدایا برای توگوشیهاتم شکر………

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    مرضیه فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1045 روز

    سلام سلام وای ک چی بگم ازین فایل ..عزیز دلمممممممم اقارضای شیرین زبون..چقدر شما مثل استاد شیرینی..چقدر ب دلم میچسبه حرفات…یعنی حرف میزنی قشنگ حرفاتون میچسبه ب گوشت وپوست و استخونمم.ب عمق وجودم..درست مثل استادم..چقدر میفهمم چی میگی وقتی از ذوق و شوق واسه شنیدن فایلای استاد حرف میزنی..چقدر میفهمم وقتی میگی خانوادت از عباسمنش شاکی اند..دقیقا مثل خانواده من ک میخان سر ب تن عباسمنش نباشه..(البته با عرض معذرت از استاد خوبم)

    چقدر خندیدم سر لباس پوشیدنش و تعجب همسرت..چقدر ذوق کردم سر روبراه شدن مغازت..

    ی چیزی بگم ک اوایل ک وارد سایت شده بودم ی فایلی شبیه ب موقعیت من، مناسب با افکار من رو سایت میومد و می‌دیدم تعجب میکردم..اما الان برام واضح و قابل باوره ک درستش همینه..جهان اینجوری کار میکنه..

    الان من میخام خونمو عوض کنم چون قدیمی و خراب شده..چون نیاز ب بازسازی داره و من هی چون قدیمیه گفتم ولش کن..چ فایده داره تمیز کردنش وقتی انقدر داغونه و با همسرم تصمیم گرفتیم عوضش کنیم..و با خودم میگفتم برم خونه نو همه چیو تمیز میکنم نمیزارم بهم ریخته بشه..اما الان شما گفتی مغازه رو تمیز کردی انگار خدا ب من گفت خونه خوب میخای باید همونیو ک داری بهش برسی تا بهترشو بهت بدم…ی زنگی توی گوشم صدا کرد ک مرضی استاد هزار بار گفته از همون جایی ک هستی شروع کن..خب منم میگم چشم و از امروز شروع میکنم ب تمیزکاری…

    چقدر دوستتون دارم استاد مهربونم..آقا رضای گل و همه ی دوستای خوبم️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1675 روز

    سلام استاد جانم

    چند تا نکته را بگم که برام جالب تر بود.

    اول اینکه انگار موفقیت و «نه» گفتن با هم رابطه ی مستقیم دارند.

    یعنی وقتی که شروع میکنی به دوست داشتن خودت، و خواستن خودت در قالب یک خودخواهی ارزشمند و به درخواست های بقیه که هم جهت نیست با تو، «نه» میگی، اتفاقات عوض میشه و موفقیت بهت نزدیک میشه. من این موضوع را چند جا دیدم، رضا جان هم گفتن و البته شما هم تو دوره ی عزت نفس فرمودید.

    نکته ی بعدی این که رضا جان خیلی واضح میگه که فلان کار را میکردم و جسم بهتر میشد. یعنی این قانون به ظاهر ساده ی ، احساس خوب=اتفاقات خوب چقدر قوی در حال کار کردن هست.

    و مورد بعدی اینکه شما می فرمایید که وقتی تو عوض میشی، دنیای اطرافت عوض میشه،

    من همیشه می‌شنیدم ولی میگفتم چرا این تو زندگی من اتفاق نیوفتاده؟؟؟ تا اینکه موقع دیدن این قسمت یهو به ذهنم رسید اون موقع که ایران بودم، هنوز با شما آشنا نشده بودم، تلویزیون حذف بود از زندگی من، هر روز با سپاسگزاری شروع میشد و در طول روز سعی میکردم شرایط را با سپاسگزاری بهبود بدم و بعد دنیا دست به کار شد و منو به ساده ترین شکل آورد قسمتی از جهان که دور باشم از محیط قبلی و لازم نباشه که اینقدر کنترل ذهن کنم. آورد جایی که خود به خود آدم ها شادتر، سپاسگزارتر، متحدتر، اهل گردش و تفریح هستند، اتوماتیک.

    خیلی رضا جان را تحسین میکنم.

    فرد متعهد، صادق، با اعتماد به نفس، صلح با خودش،دارای آزادی مالی، مکانی و زمانی، با نمک، خوش صحبت، صاحب کسب و کار شخصی و موفق و کارش از استادش راحت تر پیش رفته و رشد کرده… رضا جان تحسینت میکنم.

    خیلی عاشق این خدای جدیدم هستم. من خیلی وقت ها دوست داشتم با آقا رضا صحبت کنم و یه سری سوال بپرسم و وقتی بیزنس شخصی ام آغاز شد این نیازم بیشتر احساس میشد، تا جایی که تو اینترنت ایشان را سرچ کردم و تو سایتشون یه شماره واتس آپ پیدا کردم و پیغام دادم. ایشان پیغام من را خواندن و جواب ندادن، ولی برای من جالبه وقتی که من درخواستش را به دنیا دادم دنیا دست به کار میشه و آقا رضای عزیز و دوست داشتنی و موفق را میاره جلوی دوربین و آقا رضا خودش میشینه و از سیر تا پیاز ماجرا را تعریف میکنه، چیزهایی را میگه که صد در صد از چهار تا سوالی که من میخواستم بپرسم فراتر هست. اونم به مدت سه ساعت. و جالب تر اینکه فایل قصه ی آقا رضا به همراه توضیحات تحلیلی استادم به دستمون میرسه.

    چقدر این دنیا دقیقه، چقدر خدای من بخشنده و وهاب هست.

    و چقدر استادم عالی و درجه یک که دوزاری ام را انداخت که بدان چرا اتفاقات رقم میخوره…

    استاد جانم دوستت دارم.

    جانید و جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 69 رای:
  7. -
    محمد توقع همدانی گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند عشق و پاکی ها

    سلام به استاد عشق

    بازم هم صحبت های الهی و باز هم اشک شوق و حس خوب

    اوین هزینه کردن برای دوره ها دقیقا یاد خودم افتادم که توی عمرم هیچ هزینه ای بابت آموزش دیدن نکرده بودم و تا قبل از اینکه دوره 12 قدم شما رو بخرم سال 90 یادمه یه دوره خودشناسی بود که 50 هزار تومن هزینه کردم اونم چون خیلی کم بود هزینه کردم وگرنه اصلا برای آموزش دیدن پول خرج نکرده بودم و بعد با سایت شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم دوره 12 قدم رو کامل بخرم

    که جور شدن پولش هم واقعا خواست خدا بود چون هیچ درآمدی نداشتم

    خلاصه با کلی نجوای ذهنی دوره رو خریدم و این اولین بار بود که اینقدر برای خودم هزینه میکردم و دقیقا هم حرف های رضا تو ذهنم تداعی شد که چون درآمد خوبی نداشتم منم از خانم خرید این دوره رو مخفی کردم

    چون اگه متوجه میشد توی اون شرایط بد من پول دادم برای دوره شما یه جنگ و دعوایی میشد.

    من اصلا عنوان نکردم که دوره خریدم و فقط شروع کردم به گوش کردن هر ماه قدم بعد رو میخریدم و هر ماه مشتاق بودم قدم بعد رو بخرم و هر بار که گوش میکردم من آرام تر میشدم چون توی اون زمان یه مشکل برام ایجاد شده بود و ذهنم خیلی درگیر بود.

    و این دوره برام معجزه ای شد توی زندگی که نمیدونم چطور از شما تشکر کنم.

    این مسخره شدن هم که برای همه پیش آمده. یادمه موقعی که داشتم هر روز فایل های شمارو گوش میکردم خانمم با شما حسادت میکرد و میگفت اگه عباس منش جانت فلان کار رو بگه انجام میدی و همیشه ناراحت بود از اینکه من سما رو اینقدر جدی دنبال میکنم.

    چون هر روز با صدای سریال زندگی در بهشت شما که توی تلویزیون می گذاشتم بیدار میشد.

    و این قانون همزمانی ها چقدر زیباست اینکه وقتی روی خودت کار میکنی انسان های نامناسب حذف میشن حتی اگه عزیزترین کسانت باشن.

    نکته ای که رضای عزیز اشاره کرد این بود که میگفت من فک میکردم فقط از طریق کار فعلی قراره ثروتمند بشم و این همونجاست که هیچ کس جز خدای مهربان نمیدونه.

    ما با عقب ناقص خودمان داریم فک میکنیم و خدا با قدرت نامحدود خودش میخواد مارو ره خواسته ها برساند.

    من فقط باید ایمان داشته باشیم و راه درست رو بریم و تغییراتی که میتونیم بدون هزینه خاصی در خودمون و کسب و کارمون انجام بدیم رو انجام بدیم و خدا خودش هدایت میکنه به اون چیزی که باید انجام بشه.

    این خالی کردن فضا برای ورود نعمت و ثروت بیشتر چقدر قانون قشنگیه ما اگه ذهن خودمان رو خالی کنیم از افکار شیطانی افکار الهی جایگزین میشه.

    اگه رفتارهای نامناسب رو ترک کنیم رفتار های الهی جایگزین میشه.

    اگه واقعا تغییر کنیم همه چی بیرون از ما تغییر میکنه

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها

    دوستتون دارم و عاشقانه منتظر دیدن قسمت های بعدی هستم

    در پناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  8. -
    صفدر مومنی گفته:
    مدت عضویت: 2125 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وقتی مریم خانم شایسته

    سلام به آقا رضای عزیز

    خدا را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصت داد که این حرف هارو بشنوم و بتونم با الگو گرفتن از دوستان عزیزی مثل آقا رضا من هم زندگی خودم رو بگونه دلخواهم تغییر بدم

    حرفهای شما و رضا چون از دل میان به دل میشینه و من دوبار به فایل شما گوش کردمو لذت بردم از این همه تواضع فروتنی و خویشتن پذیری و صداقت در کلام شما رو حس میکردم راحت بدون ترس از قضاوت حرف میزنید ریلکس بودید این همه اشتیاق قابل تحسینِ و بدون اینکه دنبال کلمات بگردید راحت و روان حرفاتون رو بیان می کردید لذت بردم از این همه تسلط بر گفتار شما من شمارو برای خودم الگو قرار دادم و به خودم گفتم آقا رضا به آنچه که استاد گفته عمل کرده و نتیجه گرفته از روزی که جلسه اول نتایج شما روی سایت قرار گرفت تا به امروز تغییرات زیادی در شخصیتم به وجود اومده و متوجه شدم که فایل هارو بیشتر گوش می کنم و فعالیت هم در سایت بیشتر از قبل شده

    ردپای قوانین رو کاملاً میشه دید در حرفا و نتایجتون خیلی عالی به قوانین عمل می کردید

    اعراض کردن از ناخواسته ها،بستن ورودی های نامناسب،رعایت کردن قانون تکامل، قانون پرداخت بها ،اشتیاق سوزان در مسیر جدید، انجام دادن تمرین های استاد، و….

    تعهد و اشتیاق برای تعقییر درونی شما دنیای بیرونی رو تعقییر داد و فضا برای بیشتر گوش کردن به فایل ها ایجاد شد بدون درگیری یا هیچ تلاش هم زمانی ها رخ داد و جهان خیلی راحت راه ها رو برای شما هموار ساخت

    قانون تکامل را هم عالی طی کردید و با اولین ایده هایی که برای اون شرایط شما قابل اجرا بود عمل کردید و شما سهم خودتون رو به درستی انجام دادید و خداوند با بی نهایت دستانی که داره سهم خودش رو انجام داد و برای پر کردن قفسه های خالی مغازه که شما با مرتب کردن و تمیز کاری این فضا را برای خداوند خالی گذاشتید به خداوند اجازه دادید تا با بی نهایت دستانی که داره قفسه ها رو برای شما پر کنه بدون هیچ پولی که شما پرداخت کنید به اعتبار خداوند

    سپاسگزارم از توجه شما به امید دیدار دوباره

    در پناه الله شاد و سلامت پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1554 روز

    سلام به استاد عزیزم سلام به آقا رضای گل گلاب واقعا آدم دهنش باز میمونه مگه میشه ی آدمی مثل آقا رضا ک در سطح ما بوده و شایدم

    بدتر انقدر عاااالی متعهد بوده

    و این فایل ارزشمند غوغایی تو دل من ب پا کرد احساس هایی رو بیدار کرد که من لازم داشتم برای انجام تمرینات و یک تعهد خیلی زیاد

    و تعهد واقعییی

    خدای من اشک از چشام جاریه

    این چه حسیه که من بعد از هر فایل از این اقا رضای گل پیدا میکنم

    واقعا حرفای استاد رو باید با طلا نوشت واقعا دیدن الگوهای مناسب

    درون آدمو زیرو رو میکنه

    بی نهاااایت از اول از خدای مهربونم

    که منو داره روز ب روز بیشتر هدایتم میکنه سپاسگزارم و استاد مهربونمون ک چقدر صداقت در کلامشون مشخص ک چقدر با اشتیااااق میگه بابا تغییراتو ببینید اینا جوابه ها

    میمیک صورت استادجانو ببین تورو خدا چقدر از صمیم قلبش دلش میخواد مام پیشرفت کنیم

    خدارو سپاسگزارم برای آموزش های رایگان رضای عزیز ک ب نکته های عالی اشاره میکنن که امثال من انقدرم توجه نمیکردیم و الان خیلی واضح تر شد برامون و این عالیه

    و خیلی باید روش فکر بشه و به صورت کاملااا تمرکزی بهش پرداخته بشه

    مثل حرفای شیرین آقا رضا ک تا مغز آدم نفوز میکنن

    بابااا مگه لذت چیههه؟؟؟

    جز اینکه وقتی حرفی رو میشنوی که بهترین احساس رو بهت میده

    و درون آدمو سیراب کنه

    بخدا که همینه تکامل

    داده های مثبت همینه

    همینه که وقتی میشنوی قلب و ذهن باهم میگن پیدا کردیم همون چیزی رو ک انقد تشنش بودیمو انقدر دنبالش بودم

    و من یقین دارم

    باور دارم

    ایمان دارم

    که اگه این جام تو ساعت چهار صبح که اشک میریزم این چیزی نیست جز هدایت الله یکتا

    انگار ک خدا داره باهام حرف میزنه

    هی میگه نگا زینب اینجوری کنا

    اینجوری درست تره ها

    و این همراهی خدای مهربون چیزی نیست جز لذت و لذت

    خیلی حرف زدم وقتتونم گرفتم ولی خیلی خودم لذت بردم از تک تک کلماتم

    چرا که هر چی ک از قلب آدم ترواش بشه و واقعی باشه مثل حرفای آقا رضا و استاد عزیزم

    خیلی سریع هم به دل میشینه

    بهترین هارو برای استاد عزیزم اقای رضای عزیز و تک تک اعضای سایت از خداوند بزرگ میخوام

    الهی برای همه این آگاهی ها شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    سلام استاد . سلام آقا رضای عزیز

    ممنونم از شما که اینقدر خوب روند تکاملتون رو توضیح میدید و قشنگ به دل میشینه حرف هاتون . مثل یک چراغ که نور میندازه در جاده و راه رو باز میکنه . هر چند که حرف های استاد همیشه راهگشا هست ولی طی مسیر معرفت از زبان شاگردان کمک قدرتمندی برای بقیه شاگردان و بندگان حق تعالی است تا مسیر الهی را با جدیت و نشاط طی کنند و نور امید و استقامت در وجودمان بیدار شود . بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه قسمت ها هستم . بسیار سپاسگزارم از همگی شما بزرگواران که برای تهیه و تدوین این فایل ها زحمت میکشید و نیز خانم شایسته عزیز.

    بهترینها رو برای همه خانواده عباسمنش عزیزم از خداوند خواهانم.

    اولین روز ماه رجب .

    ودر اولین شب جمعه که شب آرزوها نام گرفته . آرزومند برآورده شدن تمام خواسته های قشنگتون هستم !

    مخصوصا آقا رضای عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: