نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10 - صفحه 17

به نام خداوند بخشنده مهربان

سپاس مخصوص خداوندی ست که پروردگار جهانیان است

این سومین باره که یه فایل رو همون بار اول گوش دادن اومدم که کامنت بذارم ، اولین بار فایل قانون بقای اصلح بود ، یادش بخیر اون موقع چقدر دیوانه میشدم از شنیدن این آگاهی ها اینکه در خودم کشف میکردم علت تمام اتفاقاتی که تا حالا برام افتاده ،چقدر همه چیز برام روشن میشد ،می فهمیدم منطق همه چیز رو ،خدای من سپاسگزارم برای هدایتم به این راه ،سپاسگزارم که من رو از ظلمت به نور هدایت کردی ،اون موقع به خاطر هیجان این درک بود که فهمیدم چطور خودم و با چه افکاری زندگی مو رقم زدم ،زندگی که همیشه دیگران رو مقصرش میدونستم ، دومین بار فایل خدایی مثل ابوموسی نباشیم بود که استاد در مورد شجاع بودن میگفت ،خدای من چطور بگم که اون فایل چطور من رو وارد فاز جدیدی از زندگیم کرد ،حالا که دارم این کامنتو می‌نویسم میفهمم ،در واقع من نمینویسم خداوند به من میگه ،همون طور که وقتی به حرفهای دلنشین آقا رضای عزیز با جان و دل گوش میکردم وخودم رو به یاد می آوردم بهم گفت برو بنویس ،وخودش این کلمات رو نوشت ،تا یادم بیاد چطور این راه رو طی کردم ،میدونم منم یه روزی مثل آقا رضا وباقی دوستان میام واز تغییرات ونتایج ومعجزات میگم ،چقدر خوبه این مرور کردن مسیر ،چقدر خوبه نوشتن کامنت ، ردپا گذاشتن ،خدایا شکرت ،من با فایل ابوموسی دیگه از مرحله گوش دادن به عمل کردن اساسی رسیدم ،وخداوند چطور دستم روگرفت وبا معجزاتش منو پروراند ،رشد داد ،قوی کرد ،تغییر داد ،وامروز این سومین فایل اومدم بنویسم درحالی که هنوز همه فایل رو گوش ندادم ،آقا رضا گفت چطور وقتی روی خودش کار کرده جهان هم باهاش هماهنگ شده ،پول دوره جور شده وادمهای نامناسب دور شدن ،اومدم بنویسم که چطور خداوند برای من پول رو جور کرد و دستانش رو فرستاد تا من رشد کنم ،همزمان با کار کردن من روی خودم ،اون اوائل که جوری درآمد شوهرم بالا رفت که حتی تو خواب هم نمی‌دید گرچه الان اون پول از دست رفته ،ولی راهها براش باز شد که از جای دیگری هم الان درآمد داره ، من خانه دار بودم ودوست نداشتم که با پولی که از همسرم میگیرم دوره ها رو بخرم چون میگفتم اگه این راه درسته پس پولشو باید خودم بدست بیارم ،پول اولین دوره م از هدیه تولدم که پدرم ریخت به حسابم ،همیشه مادرم برام کادو می‌خرید روز تولدم ،واون سال اولین باری بود که به حسابم پول ریخته می‌شد و پدرم دقیقا قیمت دوره رو گفت که به حسابم واریز می‌کنه و همین بزرگترین نشانه شد برای من که بخرمش ، اینو هم بگم که پدرم کارمند بازنشسته ست واصلا هیچ چیزی هم در مورد من نمیدونست که این پول رو می‌خوام برای خریدن دوره ،ولی همزمانی بزرگتر که موقع گوش دادن به حرفهای آقا رضا در مورد باجناقش یادم اومد ،سرکار رفتن داداشم بود ،همون موقع ها وبا یه معجزه که فقط و فقط قدرت خداوند رو بهم نشون داد از یک طرف باورهامو قوی کرد وایمانم رو واز طرف دیگه باعث شد روحیه خانواده م بره بالا ،وازطرف دیگه دستی شد برای من که بتونم هزینه خرید دوره های بعدی رو فراهم کنم ، وباز هم به حسابم پول واریز میشد ،برادرم تو کاری استخدام شد که همه با هزار زور وتقلا نتونسته بودن وآرزوشو داشتن ،برادرم بدون هیچ پارتی وفقط به لطف خداوند مهربان استخدام شد ،این اون مطلبی بود که دوست داشتم بگم که خداوند چطور وقتی تو تغییر میکنی جهان رو تغییر میده برای تو ،من باور دارم که این همزمانی ها برنامه ریزی خداوند هست ،من باور دارم که اگه تو روی خودت کار کنی وادامه بدی ،خداوند دستانش رو می‌فرسته ،خداوند هدایت می‌کنه ،خداوند تو رو در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میده ،خداوند زمین و آسمان رو مسخر تو می‌کنه ،من الان یه شغل دارم واز درآمد صفر به ماهی پنج میلیون تومن رسیدم ،خیلی طول کشید ولی شیرین بود ،چون من تکاملم رو طی کردم وقدم قدم به رشد کردم ،ونقاط ضعفم رو بهبود دادم ،دارم ادامه میدم ،وهر روز چیزهای بزرگتری برای تغییر در وجودم پیدا میکنم واز خداوند می‌خوام همون جور که تا حالا منو هدایت کرده ورشد داده ،رهام نکنه و دستانش رو برام بفرسته تا روز به روز بهتر و بهتر بشم ، خدایا ممنونم که بهم گفتی ونوشتم ،خدایا ممنونم برای دوستان عزیزی که میان ومسیرشون رو میگن ،نتایجشون رو ،چقدر کمک می‌کنه اینکار ,واستاد برای وجود شما نمی‌دونم چطور باید سپاسگزار خداوند باشم ،تنها کاری که از دستم برمیاد اینه که ادامه بدم تا جایی که خداوند ازمن راضی باشه وخودم از خودم راضی باشم وشما ازمن راضی باشین وبا افتخار بیام وبراتون از موفقیت‌ها و تغییر زندگیم بگم . سپاسگزارم وبرای شما ومریم مهربان واقای رضای عزیز آرزوی بهترینها رو از خداوند دارم .یاحق .