نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-21 04:29:232023-03-18 20:12:38نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و همه دوستان عزیزم به ویژه آقای رضا عطاروشن.
قبلا منم سه تا فایل رایگان هدفگذاری از سایت دانلود کردم که کلی من رو این 3 تا فایل کار کردم و تو اون برهه خیلیییی برای من جواب داد. واقعا جزو بهترین سری فایلهای سایت بود. سپاسگزارم استاد جان.
فایلهای نتایج دوستان من رو امیدوار میکنه و این باور رو تقویت میکنه که میشود. اگر یه نفر از اون شرایط نه چندان مناسب تونسته الان به این حد از موفقیت برسه پس منم میتونم.
من در مسیر موفقیت هستم شرایطم رو به بهبوده. ذره ذره خیلی تغییر کردم تو بعضی زمینه ها واقعا قابل مقایسه با قبل نیستم. خداروشکر میکنم.
ولی احساس میکنم من که چند ساله دارم رو خودم کار میکنم باید یک موفقیت های خیلی بزرگتر تو زندگیم رخ بده که هنوز رخ نداده و انتظارشو دارم و امیدوارم.
بنظرم تفاوت بچه های سایت که خیلی نتایج عالی گرفتن با بچه هایی که چند ساله تو سایتن ولی هنوز موفقیت بزرگی نگرفتن اولا بخاطر تفاوت مدارهاست. بعضیا از مدارای خیلی پایین شروع کردن بعضیا از مدارای بالاتر.
دوما بخاطر تعهد بیشتر، تمرکز بیشتر و درنتیجه باورسازی بیشتره که منجر به عمل گرایی میشه. عملگرایی بیشتر.
خیلی مهمه که به حدی برسیم که این آگاهی ها بشه جزئی از وجودمون و بصورت خودکار دربیاد. یعنی نیاز نباشه ما برای کنترل ذهنمون خیلی تلاش کنیم. بلکه شخصیتمون تغییر کنه و خودبخود مطابق آگاهی ها عمل کنیم.
اگر عملگرا باشیم خیلی زودتر میتونیم خودمونو از مدارای خیلی پایین بالا بکشیم.
این فایل یک نشونه دیگه اس یک یادآوری دوباره اس که میگه اگر میخوای مثل این دوست عزیز به اهدافت برسی باید تعهد و تمرکز بیشتری داشته باشی. باید توی سایت فعال تر باشی.
دچار لین توهم نشی که فایلا رو بلدی. نه این آگاهی ها هر چقدر تکرار بشه بازم کمه. از تک تک لحظاتت استفاده کن هر وقت میتونی فایل گوش کن حتی یک دقیقه رو هم از دست نده. قدر این آگاهی ها رو بدون. مثل گنج ازشون نگه داری کن. مرتب و منظمشون کن. مرور کن، گوش کن، بنویس، بهشون فکر کن.
نکته دیگه اینکه من باید برای خواسته هام بها بپردازم تا قدرشو بدونم. تو کسب و کار خودمم این رو باید اعمال کنم.
و اینکه باید در محصولی که آماده میکنم بهترین خودم رو ارائه بدم. همون طور که من توقع دارم وقتی برای محصولی بها پرداخت میکنم، منو راضی کنه، دیگران هم همین توقع رو از من دارن. این نکته مهم در ارتباطات هست. هر چی رو برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند.
وقتی ما درست حسابی رو خودمون کار میکنیم طوریکه مدارمون تغییر کنه، خداوند قانون کبوتر با کبوتر باز با باز رو خودبخود اجرا میکنه. این اتفاقیه که همه ما از جمله منم تجربه کردم. پس اگر الان تو مداری هستی که هنوز یه سری آدمای نامناسب دروروبرت هستن اینو بدون که تو هنوز به اون آدما شبیهی و همفرکانسی و یا اینکه بهشون وابسته ای.
کنترل ورودی های ذهن چقدر مهمه خیلی تفاوت ایجاد میکنه. آقا رضای عزیز هیچی گوش نمیدادن فقط و فقط فایلای استاد. این موردو باید رعایت کنم این هندزفری باید همیشه تو گوشم باشه. باید خیلی حساس باشی که داری چی میشنوی چه ورودی وارد ذهنت میکنی.
در مورد تجسم که میدونم معجزه میکنه ولی واقعا بنظرم خیلی در زمینه مالی، خونه، ماشین شغل دلخواه کم استفاده میکنم. قبلا بارها معجزاتشو تو چند تا از خواسته هام دیدم. پس چرا استفاده نمیکنم؟
این مورد که از هر جایی که هستی با هر شرایطی که داری باید شروع کنی به تغییر. هر کاری که برات قابل اجرا هست رو اجرا کن. الان تو همین شرایطی از خودت بپرس هستی چه ایده ای داری که الان قابل اجرا هست؟
مثلا لباس بهتر پوشیدن یا منظم کردن محیط میتونه یک تغییری باشه که همین الان قابل اجراست. وقتی فضا رو مرتب و تمیز میکنیم خداوند اون فضای خالی رو با نعمت های بیشتر پر میکنه.
از این فایل میشه یه عالمه تمرین درآورد:
تمرین تجسم شرایط دلخواه.
برای من این فایلا انقدر آگاهی بخشه که واقعا اگر فقط به یک نکته اش عمل کنم واقعا زندگیم تغییر میکنه.
خدایا خودت دستمو بگیر خودت هدایتم کن تو هر لحظه.
خدایا کمکم کن به آگاهی هام عمل کنم. آمین.
سلام سلما جان
مرسی که برامون نوشتی واقعا لذت بردم و کلی از نوشته هاتونو کپی کردم ..عالی بود..داستان هدایتتونو خوندم که عالیتر بودیه دوراهی تو ذهنم بود بین دوتاانتخاب مونده بودم بخودم گفتم ولش کن بموقع جوابشو میگیرم وخدا هدایتم میکنه به دوساعت نکشیدجوابمو از داستان هدایت شما گرفتم دلم پرکشیدبخدا ..سلماجان خیلی براتون خوشحالم وبهترینهارو براتون ارزو میکنم پرازعشق و مهر ثروت سلامتی و خوشبختی باشی عزیزم درپناه خدای مهربون
سلام الهام جون دوست عزیزم ممنونم از توجهت خداروشکر میکنم خیلی خوشحال شدم که مطالبی که مینویسم برای شما مفید بوده .
چه جالب تک تک نوشته های بچه ها میتونه برای همدیگه مثل یک نشونه هدایت کننده باشه. خداوند از طریق نوشته های بچه ها هم ما رو هدایت میکنه.
انگیزه میگیرم که بازم بنویسم. اولا برای خودم آگاهی ها مرور میشه دوم آگاهی ها گسترش پیدا میکنه.
منم برات بهترین ها رو آرزو میکنم چون لایق بهترینها هستی.
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش و مریم گلی و همه دوستان هم فرکانسی شب و روزتون بخیر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که امروز هم می تونم زیباییها رو ببینم و بشنوم ودرباره اونها بنویسم
امروز صبح هم بمحض بیدار شدن با شوق و ذوق اومدم تو سایت و دیدم خدا رو شکر یه قسمت دیگه از فایل نتایج آقا رضا بر روی سایت قرار داده شده، دانلودش کردم و نشستم پای صحبتاش
چقدر این بشر فوق العاده اس واقعاً تحسینش می کنم!
چقدرمطمئن و با اعتماد بنفس صحبت میکنه!
چه چهره صمیمی و دلنشینی داره!
چقدر شیوا و شیرین و راحت و با صداقت حرف میزنه!
چقدر حرف هاش دلنشین و تاثیر گزاره!
و چقدر صحبتاش برامون آشناست، ما رو یاد خودمون میندازه و همزاد پنداری می کنیم باش وقتی که می بینیم ما هم همون چیزا رو تجربه کردیم
و اونجا که در مورد دانلود رایگان گفت، قشنگ احساس کردم که انگار داره منو میگه!!! که حتی الان هم، که بزعم خودم اینقدر دارم رو خودم کار می کنم،هنوز هم دنبال دانلود رایگانم و ذهنم برای پرداخت بها مقاومت داره، البته که خیلی بهتر از قبل شدم در این مورد ولی هنوز خیلی بیشتر باید کار کنم رو خودم
رضای عزیز با چه لحن و حالت با مزه ای راجع به نگرشش در باره خدا گفت که خدا می بینه من بنده بهتری شدم میگه دیگه الان رضا مورد تایید ماست یه کم نعمت بش بدید!
متوجه نبود که خودش داره کم کم تغییر می کنه اصلاً اینا رو تغییر بحساب نمی آورد
اکثراً ما هم اینطوری هستیم،بیشتر تغییرات ظاهری و فیزیکی بزرگ رو تغییر میدونیم، در صورتی که تغییر ذهن مهمتره و وقتی که از نظر ذهنی تغییر کردیم رفتار هامون تغییر میکنه و شکل زندگیمون عوض میشه یا مثلاً ترک سیگار بنظر آقا رضا چیز مهمی نبود
بعد که دوره هدفگذاری رو تهیه کرد، ببین چجوری کار کرده!
(صبح تا شب فقط فایلای هدفگذاری رو گوش میکردم یعنی یک فایلو که شما میزاشتین اون زمان هفته ای یک فایل میزاشتین،فقط اون یک فایل!اینقدر اونو گوش میدادم اینقدر تکرار می کردم اصلاً بنظرم تکراری نبود بنظرم تکراری نمی اومد اصلاً اینو تکرار نمی دونستم اینقدر که دوست داشتم همش بیشتر بیشتر…. مثل یک کسی که انگار یه راهی رو پیدا کرده برای اینکه یه پولی رو بدست بیاره و میدونه که یه فرصت محدودیه،هی داره تلاش میکنه که خب شبم نخوابم بیشتر کار کنم یه همچین حالتی نسبت به این فایلا داشتم)
یعنی این فایلا براش حکم گنجی رو داشته که خیلی با ارزشه و ترجیح میداده که وقتشو صرف کارهای دیگه نکنه و هر چه بیشتر از این گنج بهره برداری بکنه
و انصافاً بسیار عالی بهره برداری کرده!
و می بینیم که موفقیت اتفاقی نیست!
اینقدر گوش میداده که دیگه یه جاهایی از سر اشتیاق به حرف میومده و حرف میزده برای دیگران و اونها مسخره اش میکردن ولی براش مهم نبود، حرف میزد اون چیزی که از استاد یاد گرفته بوده اصلاً میومده بزبونش،اینقدر گوش میداده که دیگه حرفاش حرفای استاد شده بود
از توضیحات استاد این نکته ها برام برجسته شد که
(بهایی که آدم پرداخت میکنه برای موفقیت باعث میشه که خیلی جدیتر بگیره مسیرو خیلی بیشتر گوش کنه خیلی بیشتر عمل کنه و به همون نسبت بهتر نتیجه بگیره)
(وقتی یه چیزی رو مفت بما میدن،براش ارزش قائل نیستیم
برام خیلی مهمه وقتی که افراد بهایی رو برای دوره های آموزشی من پرداخت میکنن،بهترین خودم رو در اون لحظه ارائه داده باشم)
(وقتی که یه محصولی رو میزاشتم رو سایت عباسمنش دات کام،سعی میکردم از همه لحاظ اون چیزی باشه که به بهترین حالت ممکن آماده شده باشه، جوری که اگه این محصولو کسی بمن بفروشه من با عشق بهاشو بپردازم و خریداری کنم و راضی باشم از کیفیتش.این اون استانداردیه که برای خودم در نظر گرفتم)
آقا رضا در ادامه صحبت هاش به این نکته مهم اشاره کرد که وقتی که ما رو خودمون کار می کنیم و تغییر میکنیم،اتفاقات و همزمانیهایی برامون رخ میده که کارامونو راحت تر میکنه
نکته های مهم دیگر
(وقتی که شما آگاهانه تغییر میکنید و افکار و ورودی هاتونو تغییر میدید جهان بطرز جادویی شما رو از افراد نامناسبی که تو زندگی شما بودن حتی اگر از اعضای خانواده باشن خیلی راحت بدون درگیری و ناراحتی و خشونت و عصبانیت جدا میکنه و این باید به شما نشون بده که خداوند چقدر داره دقیق عمل میکنه)
(وقتی که ما متعهد میشیم و تغییر میکنیم جهان بقیه کار ها رو انجام می دهد خداوند بقیه کارها رو انجام میده الطیبات للطیبین رو انجام میدهد نگران بقیه اش نباشید)
رضای عزیز همه چیزای اضافی رو از گوشیش پاک کرده بود و از صبح تا شب فقط فایلای استاد رو گوش میکرد و با اشتیاق بار ها تمریناشو انجام میداد
یاد گوشی خودم افتادم که هر چی نگاه میکنم فایل عباسمنشه
یواش یواش شرایطش در کار شروع کرد به تغییر کردن و ذوق و شوقش برای کار کردن بیشتر شد و بعدش با توجه به صحبتهای استاد که (آدم باید حرکت کنه باید ببینه برای رسیدن به خواسته هاش چه کاری میتونه انجام بده) شروع کرد به تجسم کردن،و یک فروشگاه بزرگ ابزار و یراق رو با تمام جزییات و بطور دقیق و و واضح تجسم میکرد و شروع کرد به عمل کردن به آموزشها برای بهبود دادن شرایط کسب و کارش و یک سری مشخصات برای خودش نوشت که اگر صاحب یک برند و مغازه بزرگی باشه چه ویژگی ها و شخصیتی خواهد داشت و دید که از اون ویژگی ها فعلاً فقط خوشپوش بودنو میتونه انجام بده و از همون شروع کرد، تغییر در همون چیزی که داشت، بعد شروع کرد به تمیز کردن ظاهر مغازه و اونو مرتب و منظم و باکس بندی کرد و کلی فضا باز شد و از استاد هم شنیده بود که گفته بود شما سعی کنید فضایی رو باز کنید خدا اونو پر می کنه…و همینطور هم شد اتفاقاتی رخداد که اون قفسه ها پر شد و بعد ارتفاعش از اندازه دو متر به چهار متر رسید
یکی دیگه از کار هایی که رضای عزیز انجام داده اینه که سعی می کرده اون شرایطی که میخواد در آینده داشته باشه رو الان با همون چیزی که هست برای خودش صحنه سازی کنه،با تن صدای بهتر و اعتماد بنفس بیشتر با مردم صحبت می کرد
نکته مهم اینه که (از اون جایی که هستم شروع کنم به تغییرات)
(از همون جایی که هستی با همون شرایطی که هستی با همون امکاناتی که داری شروع کن به تغییر کردن
اگر میخوای جهان بت نتایج بزرگتری بده
وقتی که خداوند ببینه که تو متعهد هستی اون هم پاسخ هارو خواهد داد)
در آخر باز به این نکته رسیدم که موفقیت اتفاقی نیست!
الکی نیست که آقا رضا تونسته به نتایج خیلی بزرگ برسه!
این همه تغییر کرده این همه کار های بزرگ انجام داده و ادامه داده و ادامه داده!
منم اگر بخوام نتایج بزرگ بگیرم باید مثل اون عمل کنم
خدا رو شکر که چنین الگو هایی در اختیار داریم
همگی شاد و سلامت و موفق باشید
مامان بازم چقدر زیبا نوشتین و نکاتِ مهم و قشنگ و کلیدی فایل رو مرور و یادآوری کردین:)
بازم مثل همیشه لذت بردم از خوندن کامنت قشنگ و حرفه ای تون (بوس و قلب:)
امروز از صبح هی ساعت به ساعت سایت رو چک میکردم ببینم کامنتا منتشر شدن یا نه… ناخودآگاه معتاد شدم به خوندن کامنتا… و خداروشکر برای عادت به این خوبی و مفیدی:)
الانم اینجا ساعت 3:40 بعد از ظهره، من رفته بودم بیرون هم پیاده روی کنم هم فایل گوش بدم هم یه کم خرید کنم، برگشتنه هم حسابی برف گرفته بود و من تو برف قدم زنان، فایل گوش کنان اومدم تا خونه… خییییییییلی هم لذت بردم و خدارو شکر کردم.
یه راست اومدم سر لپتاپ و دیدم بــــــــــــــــله خداروشکر کامنتا منتشرشدن :) با کلی ذوق و شوق و با شکم گرسنه ناهار نخورده D: نشستم از صفحه اول دارم کامنتا رو میخونم.
دوستون دارم خیلی زیاد (بازم بوس و قلب یه عالمه)
بازم سپاس از استاد و مریم جان و آقای رضای گل و همه دوستانی که کامنت میذارن
سلامی سرشار از عشق دارم به شما استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزان دلم
سلام به اعضای محترم سایت
سلام به آقای عطار روشن گل که چقدر زیبا و فصیح و شیرین مراحل تکاملشون رو برای ما توضیح میدن که به عمق دل هر بیننده و شنونده ایی مینشنه.
صحبت خودم رو با حدیثی از حضرت علی آغاز میکنم که در مورد یافتن گنج درون هست و ایشون میفرمایند: آیا گمان میکنی که تو موجود کوچکی هستی، در حالی که دنیای بزرگی در تو نهفته است.
من با شنیدن صحبت های آقای عطارروشن به این درک رسیدم که ایشون بسیار هوشمندانه و دقیق مراحل تکامل رو طی کردن و اولین مرحله همین تعهدی هست که به خودشون دادن برای تغییر بنیادین زندگیشون و باور به اینکه اگر تغییر کنند خداوند و جهان هم تغییر خواهد کرد، از دیدِ من این قدم اولین و مهمترین قدم برای شروع روند تکامل بوده چون بسیاری از ما در همین اولین گام به سمت تغییر مشکل داریم و فقط فکر میکنیم که متعهد هستیم اما در عمل کاملا ضعف داریم و متتظر تغییرات بنیادین هم هستیم و وقتی نتیجه نمیگیریم به جای اینکه به دنبال ایراد در درونمون باشیم قانون رو زیر سوال میبریم،البته شاید این هم قسمتی از سیر تکامل باشه.
جناب عطارروشن بسیار زیبا مراحل تکامل رو درک کردن و مسیر رو به سمت جلو پیش رفتن و صبر و مداومت پیشه کردن و تمام اینها شاه راه های مسیر و رسیدن به نتایج بزرگ هست.
مرحله بعد هم اون شوق و اشتیاقی بوده که داشتن برای گوش دادن به فایل های ارزشمند و هدیه استاد و از ابتدا با صداقت شروع کردن و برای همین فایل های هدیه ارزش قائل شدن و با عشق گوش دادن و اونقدر به این عشق ادامه دادن و به تمام شنیده ها با تمام وجودشون عمل کردند و ظرفیت وجودیشون رو بالا بردن و رها بودند و به خواسته ها نچسبیدن و مطمئن بودن که نعمتها در زمان و مکان و شرایط مناسب وارد زندگیشون خواهد شد تا جهان هم هدایتشون کرد به خرید محصولات و طبق گفته خودشون اصلا متوجه نشدن مبلغش چطور فراهم شد و حتی هدایت شدن به محصولی که اون لحظه نیاز به شنیدنش داشتنن و زمانی که ایشون بهای اون محصول رو پرداخت کردن اون شوق و اشتیاقشون چندین برابر شد و با اینکه نجواهای زیادی هم داشتند اما اون تعهد به تغییر در مقابلِ نجواها پیروز شدن و با عشق به مسیرشون ادامه دادن به قدری که گوش دادن به این فایل ها براشون از هر لذت دیگری بالاتر بود البته لذت هایی که قبل از تغییر باورهاشون از دید ایشون براشون لذت بوده اما بعد از شروع مسیر این لذت ها جایگاهشون رو به لذت های واقعی و ابدی دادن و اینکه هر جایی که بودن قلبشون و وجودشون فقط و فقط متمرکز بر فایلها و صحبت های استاد بوده و لحظه شماری میکردن که تنها باشن و فقط گوش بدن و گوش بدن و …حتی به تمسخر شدن ها هیچ توجهی نداشتن و انصافا چقدر هم موفق بودن در اعراض از ناخواسته ها و گوش ندادن به اخبار منفی و توجه نکردن به نازیبایی ها و من واقعا این حد از تعهد و اشتیاق و تسلیم بودنشون و رها بودنشون رو تحسین میکنم و از ایشون درس میگیرم و بهشون تبریک میگم و در عین حال با ایشون همزاد پنداری هم میکنم.
مرحله بعدی که بعد از تغییر و اجرای ناخودآگاه به قانون، جهان به راحتی و بدون هیچ تلاشی براشون انجام داده دور کردن افرادی که هم فرکانسشون نبودن و نرم شدن دلهای اطرافیانشون و کم شدن توقعاتشون که من به وضوح درک کردم و همیشه به این فکر میکنم که در آغازٍ مسیر ، جهان؛ تنها تر شدن و بیشتر تعمق کردن و بیشتر متمرکز شدن روی قوانین و گفتگو و راز و نیاز با خداوند را برای عاشقان تغییر به ارمغان میاره چون دقیقا هم من و هم سایر عزیزان سایت وقتی از تجربیاتشون مینویسن به همین موضوع اشاره میکنند که از ابتدا که در مسیر توحید گام برمیدارند دوستانی که هم فرکانس نیستنداز اونها دور میشن و تنها میشن و این لذت بخش ترین نوعٍ تنهایی هست که هر موحدی تجربه میکنه و واقعا بدون خواست و اراده ما و خیلی بدون دغدغه این کار توسط جهان انجام میشه ؛الله اکبر از این سیستمی بودن خداوند.
نکته طلایی بعدی که آقای عطارروشن اشاره کردن پرسیدن سوالات کلیدی و مثبت و سوق دادن ذهنشون به سمت جواب های مثبت و منطقی بود.
سوال اینکه من اگر بخوام صاحب یک برند باشم باید چطور آدمی باشم؟
و چقدر لذت بردم وقتی جوابهاشون رو یکی یکی توضیح دادن و بیشتر لذت بردم وقتی که اشاره کردن از تمام جوابها و عملکردهایی که به ذهنشون الهام شده ایشون فقط شرایط انجام چندتا از اونها رو داشتند و به همون بسنده کردن و بهانه نیاوردن.
ابتدا شور و شوقشون برای رفتن به مغازه رو بیشتر کردن و بعد استایل لباس پوشیدنشون و لحن صحبت با مشتری رو تغییر دادن و منتظر تغییر شرایط از بیرون نبودند و طبق گفته استاد از همان نقطه ایی که در آن بودن شروع کردن و همین احساس خوب مبنای هدایت های بعدی بود و در واقع اتفاقات خوب.
مغازه ایی رو که قبلا هیچ انگیزه ایی برای رفتن نداشتند تبدیل شد به امن ترین و بهترین مکان به حدی که شروع کردن به تمییز کردن قفسه بندی کردن و قانون خلأ رو ایجاد کردن که در آیات ابتدایی سوره نوح هم اشاره شده به اینکه قانون خلأ و ورود نعمت ها به زندگی رابطه تنگاتنگی دارند و ایشون کاملا به جا به این مرحله هم هدایت شدند و به الهامات گوش جان سپردن و عمل کردن و آگاهانه منتظر ورود نعمت ها بودند و همونطور که اشاره داشتند جهان هم این نعمت ها رو در اختیارشون قرار داد و مغازشون رو از اجناسی که افراد با قیمت ارزان و با میل خودشون و بدون پرداخت بها و چک در اختیارشون قرار میدادند برای فروش ، مشتریهاشون و طرز برخود مشتری ها تغییر کرده بود و خلاصه کیفیت کارشون کاملا متفاوت شده بود زمانی که به جهان اثبات کردن که لایق داشتن بهترینها هستند جهان هم به سمت بهترین ها سوقشون داد و تجسم خلاقی هم که داشتن واقعا برام جذاب بود و این تجسم هم یکی از مراحل محقق شدن رویاهاست.
مشتافانه منتظر ادامه صحبت های ایشون هستم و البته داستان هدایتشون رو مطالعه کردم و تا حدودی در جریان هستم که شغلشون کلاً تغییر کرده ولی دوست دارم از زبان خودشون بشنوم که چطور به این تغییر بزرگ رسیدن و اینجا یک نتیجه که از تمام صحبتهای ایشون برای من درس بزرگی داشت رو میخوام برای خودم تکرار کنم و اون تعهد بیش از اندازشون برای تغییر و باور به اینکه وقتی من تغییر کنم شرایط هم تغییر میکنه
از شما استاد عزیرم سپاسگزارم از توضیحات به جا و کاملی که بعد از صحبت های آقای عطار روشن داشتید و از کیفیت بالای محصولاتتون صحبت کردید که وقتی ما بهترین کیفیت در هر محصولی رو انتظار داریم پس باید خودمون هم در هر کاری با کیفیت ترین رو ارائه بدیم و انصافاً کیفیت بالا در تمام فایلهای هدیه و محصولاتتون کاملا مشهود هست.
بسیار از آقای عطار روشن ممنون و سپاسگزار هستم که تجرییات و نتایج ارزشمندشون را به این زیبایی برای ما به تصویر کشیدن از نحوه تصویر برداری و فن بیانشون و تدوین هایی که در ویدئو داشتن همه و همه واقعا عالی بود و برای من یک کلاس درس بارزش هست و با نهایت اشتیاق به ادامه صحبتهاشون گوش جان میسپارم و درس میگیرم.
امیدوارم که نور عشق و ایمان به پروردگار و توحید همیشه در قلبمون جاری باشه تا ابد و هر روز نعمت و ثروت بیشتری وارد زدگیمون بشه.
درود و سلام سرکار خانم حاج صادقی عزیز
محتوای شما رو مطالعه کردم چقدر عالی بود جمله و حدیث حضرت علی،
و شما هم نکته ی تغییر خداوند اولین مورد به نظرتون اومد.
و همین موضوع اغلب قریب به اتفاق ماها رو در تغییر گیر میندازه و در حقیقت فریب ذهن رو میخوریم و وقتی خدا رو در ذهنمون عوض کنیم ما هم آسونتر عوض میشیم و تغییر رقم میخوره کلیدش زده میشه انگار خداوند کلیدش رو در ما روشن میکنه و خدای درونمون هم راه میفته
بهر حال ممنونم از مطالب مفید و اشاره هایی که باعث شدن به نکات مثبت بیشتری پی ببرم و توجه کنم.
آرزوی توفیق، تندرستی و شادی و رشد روز افزون براتون دارم. که حتما هم همینطور است نه فقط آرزو.
سلام آقای رجبی محترم
ممنونم از این که وقت گذاشتید و دیدگاه من رو مطالعه فرمودید.
بله دقیقا همینطوره به طور کلی تغییر و تعهد به تغییر اولین قدم ورود به مسیر هست، در غیر اینصورت چطور میشه که بدون تغییر انتظار نتایج متفاوت هم داشته باشیم.
امیدوارم که بتونیم تا لحظه ایی که در این جهان زیبای خداوند نفس میکشیم هر روز در تغییر باورهای اشتباه که از کودکی در ذهنمون نقش بسته کوشا باشیم و جهان زیباتری رو تجربه کنیم.
براتون آرزوی سعادت و خوشبختی و موفقیت دارم در تمام زمینه های زندگیتون.
به نام خدای مهربان
سلام لیلا جان
مررررسی عزیزم ، چقدر زیبا مراحل پیشرفت رو عنوان کرده بودید.
خیلی لذت بردم، واین تفسیر و تعبیر رو کسی میتونه بکنه که خودش راه کشته باشه.
مررررسی مهربان
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم
سلام رضوان عزیزم
ممنونم از لطفی که به من داری، من فکر میکنم که تمام اعضای سایت دیگه هر کدوم برای خودشون کار کشته هستند از خود شما گرفته تا سایرین و مطمئنا نسبت به افراد دیگر جامعه متفاوت فکر میکنند و متفاوت عمل میکنند.
امیدوارم همیشه در مسیر توحید باشیم وزندگیمون سرشار از لطف و عنایت پروردگار باشه.
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته
سلام دوستان همفرکانس
سلام ویژه خدمت آقا رضای عزیز
من عاشقتم مرد که چقدر خوب این مسیر را رفته ای و چقدر خوب این مسیر را داری تشریح می کنی و این نشان دهند درک عمیق خودت از مسیری است که رفته ای و اینکه چقدر متعهد بوده ای به مسیری که داری می ری . من الان که دارید این مطالب را به این واضحی و شیوایی بیان میکنید بیشتر درک می کنم که موفقیت الکی و تصادفی رخ نمی دهد و نتیجه یک مسیر است که باید طی شود و این طی شدن مسیر نیاز به تعهد دارد و تداوم و ایمان قلبی که نتایج می آید . دوستان من یکی از کسانی را که اشتراک داشتم در سایت که زمانی که کامنت می گذاشتند به من اطلاع رسانی شود ایشون بودند چون که خیلی عالی می نوشتند و نشان از درک بسیار خوبشون از قوانین بود قوانین بدون تغییر خداوند که خداوند خودش گفته است در قرآن بارها و بارها که تغییری در سنت (قوانین ) من ایجاد نمی شود و این بسیار عالی است که اگر هرکسی می خواهد موفق شود باید فقط درک کند قوانین را و سعی کنند که با تعهد انجام دهد و ایمان داشته باشد که نتایج می آید و خواهد آمد و یک نکته خیلی عالی که باز اینجا هم آقا رضا اشاره کردند و هم استاد تایید کردند این است که نتایج به ظاهر کوچک راببینیم.
مثلا در مورد آقا رضا مگر این ترک یک دفعه سیگار کار ساده ای است. من سیگاری نیستم ولی دیده ام دوستانی از نزدیکان خودم را که بارها و بارها خواسته اند ترک کنند ولی نتوانسته اند این کار را انجام دهند ولی ایشان در یک لحظه تصمیم می گیرد و تمام . این یک رشد عالی بوده است که من دارم به خودم یادآوری می کنم که کار کوچکی نیست این کار .
من بعد از شنیدن این فایل بارها وبارها برای خودم یادآوری کرده ام که مهاجرت خودم با سه تا بچه اصلا کار کوچکی نبوده است و نباید این نتیجه برای من عادی شود بلکه باید بارها و بارها آن ایمانی که پشت این تصیم بوده است را برای خودم یادآوری کنم و به یاد خودم بیاورم که من از کجا به کجا رسیده ام آن هم در یک بازه زمانی کوتاه .
من باز هم به خودم یادآوری می کنم که مگر استعفا از کاری که شانزده سال انجامش داده ای و در آن به بالاترین درجه رسیده ای کار ساده است . مگر رها کردن کار در عالی ترین زمان ممکن و به قول استاد در ایده آل ترین شرایط و زمانی که همه چیز عالی است آیا کار ساده است مگر این نتیجه جلسه هشت عزت نفس نیست. چرا من یادم می رود و چرا برای من عادی شده است. نباید برای من عادی شود هرچند این خاصیت ذهن است که پس از رسیدن به موفقیتها برایش عادی می شود . اما اصلا نباید برای من عادی شود با تکرار به همین شکل .
این دو مثالی که از خودم الهام شد که بیان کنم برای این بود که دوستانی که این کامنت را می خوانند به یادشون بیاورند موفقیت های کوچکی که پس از کار کردن روی خودشان کسب کرده اند و آنها را بارها و بارها و بارها برای خودشان یادآوری کنند تا برایشان تکراری نشود و از این موفقیتها سوختی تهیه کنند برای موفقیتهای بعدی.
یادم هست که استاد بارها و بارها این موضوع را تکرار کرده اند که مسیر موفقیت یکی است و اگر تو در کاری موفق شوی می توانی همان مسیر را تکرار کنی و در هر مسیر دیگری موفق شوی. اگر یک زمانی مثلا کنکور در یک رشته خوب از نظر خودت قبول شدی همان مسیر را در ذهنت تکرار کن و بدان که مسیر موفقیت همان است ولاغیر.
آقا رضا در این فایل از اینکه با گوش کردن و مداومت در درک قوانین به این نتیجه رسیدند که از همان جایی که هستند شروع کنند و این یک اصل اساسی است که از زبان آقا رضا بیان شد و استاد هم تایید کردند . دقیقا همین است و استاد اصلا یک فایلی با همان مضون دارند به نام (همین لحظه بهترین زمان برای شروع است)
که از همان جایی که هستی شروع کن و با همان شرایط و امکاناتی که داری شروع کن اصلا فکر نکن که باید یک شرایطی فراهم شود که تو شروع کنی چون اصلا قانون جهان این نیست، تو باید شروع کنی و بهت گفته می شود آن هم آهسته و قدم به قدم. به نظرم هرکسی که این فایل را گوش کند و صحبتهای آقا رضا و توضیحات استاد را گوش کند باید حجت برایش تمام شود که بهترین زمان برای شروع همین لحظه است و بهترین شرایط برای شروع همین شرایط الان است. این یک اصل است، این یک قانون است و هیچ چیزی غیر این نیست.
بها پرداخت کردن برای رسیدن به هدف
شاید به نظر من کسی که نمی خواهد برای رسیدن به هدفش بهایی پرداخت کند اصلا هدفی ندارد و هیچ زمان هم به آن هدف نخواهد رسید . این خیلی غیر منطقی است که در دنیا چیزی مفتی باشد و بدون پرداخت هزینه بشود چیزی را بدست آورد . برای داشتن هر چیزی باید بها پرداخت کرد تا آن چیز ارزشمند باشد . من خودم دیده ام کسانی که ثروتی به آنها به ارث رسیده است و آنها چقدر راحت آن را از دست داده اند و شاید خیلی از دوستان هم با من هم عقیده باشند در این مورد که کسانی که ثروتی به آنها به ارث رسیده است را چه راحت از دست داده اند چرا چون برای کسب آن زحمتی نکشیده اند و بهایی پرداخت نکرده اند. بچه های ما زمانی که خیلی از خواسته هایشان برایشان برآورده می شود چون بهایی برای آن پرداخت نکرده اند برای آن ارزشی قایل نیستند . این بها پرداخت کردن باعث ارزشمند شدن آن در ذهن ما می شود و هر زمانی که چیزی ارزشمند باشد برایمان ما از آن به نحو احسن استفاده و نگهداری میکنیم. من بعد از آشنایی با استاد سعی کرده ام که برای رسیدن به هر چیزی به این بیاندیشم که چه بهایی را باید پرداخت کنم و آن را پرداخت کنم. خیلی از مواقع بهایی که پرداخت باید بشود فقط مالی نیست ، بها شاید تمرکز باشد، بها شاید تعهد باشد و یا هر چیز دیگری ولی باید بها پرداخت شود و این یک اصل اساسی است.
چقدر شنیدن این فایلها لذت بخش است که شاگرد در حضور استاد درس پس می دهد واستاد هم تایید میکند مسیرش رو و تحسین میکند. این خیلی لذت بخش است و به زودی زود من هم هدایت خواهم شد که درس خودم را به استاد پس بدهم و از نتایج عالی برای دوستان بگویم و امیدوارم که روسفید باشم در حضور استاد .
دوستان این فایلها رو بارها وبارها گوش کنید چون اینها مثل یک کلاس حل تمرین می ماند که استاد نکته های اصلی و کلیدی را بیان میکند . اصلا فکر نکنید چون بهایی بابت آنها پرداخت نمی کنید ارزشی ندارد . من یکی که اصلا فکر نمی کنم اینها تفاوتی با دورههای استاد دارند بلکه فکر می کنم اینها مثل یک گنجی با ارزش تر هستند و اون نکات اصلی و به قول معروف لپ کلام را باید از این فایلها بگیریم که مسیرمان کوتاه تر و لذت بخش تر بشود.
من که خودم بارها و بارها گوش می کنم و نکته برداری می کنم.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند.
سلام سلام
یه دنیا خوشحال شدم اومدم دیدم کامنتای این فایل بالاخره منتشر شدن، البته کامنت خودم منتشر نشده، ظاهرا تو همون بازه ی مشکل دارِ سایت فرستاده بودم و سیو نشده بوده…… ولــــــــــــــی خودم متن کامنتم رو سیو کرده بودم و الان اینجا کپی پیست کردم:)
راستی یه نتیجه و یه تجربه هم که خیلی ذوق داشتم براش آخر کامنتم باهاتون به اشتراک گذاشتم
از این جا به بعد، متن کامنتیه که جمعه شب (شنبه صبح به وقت ایران) نوشتم ولی ارسال نشده بود:
ینی من عاشق تعریف کردن شمام آقا رضای عزیز… “برای اولین بار خرید اینترنتی انجام دادم اونم چی.. یه دوره ی آموزشی” چقد بامزه و واقعی و ملموس احساس و باور اون موقع هاتون رو منعکس کردین
چقدر اشتیاقی که وصف کردین از دیدن دوره ملموس و محسوس و زیباست.
++ به حرف و تمسخر دیگران محل نذاشتین و چیزی که اعتقاد داشتین باید انجام بدین انجام دادین
++ورودی منفی نمیدادین به ذهنتون
با کلامتون معصیت نمیکردین
رو چیزی که میخواین، با نوشتن تمرکز میکردین
خدایا هرچی میرم جلوتر متحیرتر میشم از داستان شما! (همینجوری که فایل رو میبینم دارم مینویسم) به خدا شما آیه ی خدایین برای ما
که باورمون بشه بابا میشود
چقدر از ته دل و با تمام جون و دل فایلها رو گوش میدادین که میگین هرروز گوش میکردم ولی اصلا برای من تکراری نبود
چقدر اون نکته ی همزمانی ها و درواقع همراهیِ کائنات با شما جالب و قشنگ بود… همینکه استاد میگه:
++وقتی رو خودتون کار میکنین، جهان خود بخود و خیلی راحت افراد و اتفاقات و برنامه های نامناسب رو از مسیر شما جدا میکنه
++وقتی ما متعهد میشیم و تغییر میکنیم، جهان بقیه کارها رو انجام میدهد
چقدر تجسم هاتون دقیق و قشنگ و با جزییات بود… ینی من فقط ذوق میکردم با هر بخش از حرفا و تعریفای شما
+++چه نکته ی قشنگ و جالبی گفتین “از تجسماتتون، اون قسمتی که در حال حاضر داشتین و میتونستین، که همون لباس مرتب و شیک پوشیدن بود، انجام دادین”
ای جانم خانمتون اونموقع چقدر اذیت شده از دست این عباسمنش:))))
+++وای این جمله تون و این نکته چقدر برای خود من یه زنگ بود “مغازه ی یه آدم موفق چجوریه، مرتب و تر و تمیزه، شروع کردم به تمیز کردن مغازه… به دنیا نشون بدم که آدم لایقی هستم” دقیقا این سوالیه که من باید در مورد کار خودم از خودم بپرسم و طبق اون عمل کنم و مطمئنم که نتایج عالی میگیرم و میام اینجا تعریف میکنم به امید خدا:)
آقا رضا خدا خیر دنیا و آخرت بهت بده
جمله جمله ی حرفاتون آگاهیِ نابه و جمله های طلایی
+++وقتی فضایی باز بشه خدا اونو پر میکنه
و در آخر یک دنیا ممنون از استاد عزیز و توضیحات قشنگ پایانی فایل
======================
حالا
یه خبر خوب و یه تجربه یا درواقع نتیجه ی مثبت و زیبا رو میخوام با شما دوستان گلم به اشتراک بذارم
من چندتا فایل قبلتر حدود یه ماه پیش یه کامنت گذاشتم و نوشتم که دارم رو کنترل ذهن و زبان و تعریف نکردنِ اتفاقاتِ به ظاهر ناخوشایند کار میکنم و گفتم یه اتفاقی هم هست که بعدا میام تعریف میکنم
الان همون “بعدا” شد به لطف خدا:)
ماجرا ازین قراره که من با یه شرکتی، که تو این یکسال گذشته به صورت پارت تایم و ریموت باهاشون کار میکردم صحبت کرده بودیم برای استخدام و ایشون هم تاکید کردن که نیروی فول تایم نیاز دارن و قرار شد من بعد از تموم شدن کالجم از اول ماه ژانویه اونجا برم سرکار، منم خیلی خوشحال و خرسند و شاکر بودم چون اینحا تو کانادا کار پیدا کردن بعد از اتمام درس مسئله ی خیلی کلیدی و حیاتی هست و کلا یه چالشه برای اکثر دانشجوهای بین المللی…
ما تو ماه نوامبر صحبت کرده بودیم و یه دفه یه روز اوائل دسامبر (درست روز قبل از شروع امتحانای پایان ترم من) اون آقای مدیر تماس گرفت و کلی عذرخواهی کرد که با اتفاقات و دلایلی که توضیح داد فعلا بودجه نداره و عملا کار من از بین رفت… خب در حالت عادی یه اتفاق و یه خبر خییییلی ناگوار و شوک کننده حساب میشد… منم نمیگم هیچیم نشد، برای یه لحظه یه شوکی بهم وارد شد، به همه خانواده و دوستام گفته بودم از ماه دیگه میرم سرکار و کلی روش حساب کرده بودم برای اجاره خونه و شهریه پسرم و غیره و غیره… ولی یه منِ آروم و متینی از درونم صحبت کرد و همون پای تلفن به ایشون گفتم حالا من فعلا امتحانام داره شروع میشه تا دو هفته که درگیر اونا هستم، بعدش یه فکری میکنم، تو این دو هفته هم هزارتا اتفاق میتونه بیفته…
خلاصه اینکه من ذهنم و زبونم رو کنترل کردم به هیچکس چیزی ازین قضیه نگفتم، همچنان هم تو صحبتها وقتی پیش میومد میگفتم آره من به امید خدا از ژانویه میرم سرکار… و فقط کاری که کردم یکی دو جا دیگه هم رزومه فرستادم
حالا اتفاقا اون جایی که قرار بود برم و نشد، خیلی دور بود از ما و با اتوبوس بیشتر از یک ساعت راه بود
یه شرکت دیگه هم بود که پیجشون رو دنبال میکردم و خیلی وقتا هم ناخودآگاه با خودم میگفتم کاش من با اینا کار میکردم، ولی چون خیالم راحت بود که یه جای دیگه کار تضمین شده دارم، حتی این یکی رو امتحان هم نکرده بودم
که این ماجرا باعث شد براشون رزومه فرستادم و اونا هم دعوت به مصاحبه کردن… حالا محلش کحا بود؟ یک چهارراه با ما فاصله داشت
خیلی جزییات داره داستان ولی خلاصش کنم:
من دقیقا همین امروز (جمعه 20 ژانویه، 30 دی) کارم رو شروع کردم و امروز اولین روز کاریم تو این شرکت و کلا تو کانادا بود (کار حضوری و فول تایم)
خدایا هزار مرتبه شکرت
استاد هزار مرتبه سپاس
آقا رضا خدا خیر و توفیق و خوشبختی و سلامت و سعادت و ثروت روز افزون بهتون بده که کلی انگیزه ی مضاعف شدین برای من و همه ی دوستان
انشالا هفته ی دیگه میام از موفقیت کاریم میگم :)
درود و سلام خانم زمانی عزیز
وقاعا چقدر تجربه خوبی داشتید و مرسی که در میون گذاشتید چون دوباره یادآوری کردید که مواظب زبون و کلام و گفته هام بیشتر از قبل باشم، و چقدر خوب و آگاهانه مراقب بودید و حتی به دیگران گفتید از ژانویه میرید سرکار، با اینکه قبلش جواب منفی گرفته بودید، این یعنی اعتماد به غیب، این یعنی اگاهی و آرام بودن و ایجاد موج اطمینان در وجود خود، و همین نکته هم از شما محافظت کرد خداوند منان.
آفررین به شما
کار جدید و دلخواهتونو تبریک میگم
حتما در این مسیر با اتفاقات جالب و جذاب و شاد و موفقی روبرو میشید و روزهای آینده یکسری شرایط و موقعیت ها و فرصت های با حالتری هم منتظر شما هستند تا به دیدارشان برید.
ممنون از پاسختون آقا مهدی عزیز، چه پیام پر انرژی و دلگرم کننده ای بود.
آره واقعا کنترل زبان و کلام خیلی سخته، مخصوصا وقتی یه اتفاق به ظاهر ناخوشایند میفته آدم همش میخواد درباره ش حرف بزنه، ولی خب اون بدترین کاره. من اولین بار راجع به یه موضوع تقریبا کوچیک و کم اهمیت این کار و این تمرین رو انجام دادم و از جوابی که گرفتم واقعا بی اندازه خوشحال شدم، از حس ِ اینکه قانون کار میکنه… و بعد از اون هی سعی میکردم اون یه نمونه رو به ذهنم یادآوری کنم به عنوان مدرکِ ” پس میشود”
خدارو هزار مرتبه شکر برای بزرگیش و مهربانیش واین قوانین قشنگش و برای آشنایی ما با استاد عزیز و نازنین و این سایت بهشتی
مرسی از خط آخری که برام نوشتین خیلی انرژی خوبی گرفتم و مطمئنم که همین فردا پسفردا یه نتیجه ی خوب میگیرم و میام اینجا میگم:)
در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند و موفق باشین
سلام نسیم عزیزم
امیدوارم خوب باشی چقد خوشحال شدم الان کامنت زیبات رو خوندم اینجا و نتیجه کار کردن روی خودتو دیدم نوشتی
برای پیدا کردن کارت که چقد هم عالی نزدیک خونتون هست برات واقعا خوشحال شدم و مطمئنم بهترینها منتظرته دوست عزیزم
بازم از نتایج عالی ت برامون بنویس و بگو مشتاقانه میخونم
موفق باشی دوست عزیزم
ممنون ارمغان عزیز که کامنتم رو خوندی و وقت گذاشتی پاسخ دادی، آره خداروشکر جریان کارم خیلی جالب بود و خیلی خوب پیش رفت. انشالا با استمرار تو این مسیر و با انرژی مضاعف از این تجربه های زیبای آقا رضای عزیز هی نتایج بهتری میگیریم همگی
کلی انرژی و انگیزه بهم دادی:) ممنون دوست عزیزم
انشالا برای شما و برای همه مون همیشه پر از خبرای خوب باشه بیایم اینجا اشتراک بذاریم:)
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیزم
وسلام به همه دوستانم در این سایت
انقدر این فایلهای آقا رضا و توضیحات تکمیل کننده شما استادعزیزم در مورد تجربه های آقا رضا پربار وپراز آگاهی هست که برای هر 5 دقیقه از این فایل باید چندصفحه نوشت، نوشتنی که استارت کلی باورهای منطقی ومفید وکارساز ودرست رو توی ذهن هرکسی که دنبال تغییرباشه میزنه، اینکه باهر کلام وجمله ای که آقا رضا میگفتن من یه نور یه روشنایی توی قلبم احساس میکردم، از اینکه دیدی مینا دیدی مسیر درسته دیدی توهم از همین مسیر عبور کردی وعبور میکنی، دیدی این تغییرات اتفاقی نبوده این شرایطی که الان داری وازش راضی هستی شکر الله مهربان، از روی شانس نبوده، بلکه از روی تغییر باورها وتغییر نگرشت نسبت به جهان خودت درون وبیرون خودت اتفاق افتاده…
وقتی آقا رضا توی دقیقه 6 در مورد تغییر رفتار وعملکردشون صحبت میکردن منو برد به این دوسالی که با شما ودرمسیر شما هستم از ابتدا تا الان…
اینجای فایل استپ کردم نشستم فکر کردم ببینم من چه تغییراتی داشتم که اصلا اونهارو تغییر نمی دونستم ولی همون تغییرات به ظاهر کوچیک و شاید پیش پا افتاده اینی که هستم رو ساخته …همینی که ازش راضی ام اگرچه هنوز اول راهم ولی با یادآوری تغییرات مثبتم به خودم امتیاز باید بدم، باید همیشه یادم باشه چی بودم چی شدم وباید چه تغییرات دیگه ای توی خودم درونم وبیرونم انجام بدم که نتایج بیشتر وبهتری بدست بیارم…
منم یه زمانی بودن توی جمع خانوادم ودوستان شده بود جزئی از زندگیم، اصلا اگه رفت امد با خانوادم ودوستانم نبود زندگی برام معنی نداشت…
حالا چه هم نشینی وچه رفت وآمدی، همش غیبت، تهمت، حرفهای بیخود و بی نتیجه، بحث های طولانی مذهبی ومالی وسیاسی واجتماعی ….
حالا این وسط یه قلیونی بود، یه وقتایی الکل بود،سیگار بود، هی باگفتن سالی یکی دوبار که مصرف کنی اتفاقی نمیفته، حالا اگه نکشی نخوری میگن چه خودشو تافته جدابافته میدونه، حالا اگه رفیق وهمپایه ی شوهرم نباشم خودش میره با دوستاش و خانوماشون و دوست دختراشون بیرون منو نمی برن و از این دست تو جیهات…
دیدن فیلمها وسریالهای بی فایده و بی محتوا ..
ساعتها وقت تلف کردن توی فضای مجازی ..
حتی من توی انجام کارهای خونه هم بسیار وسواسگونه عمل میکردم وساعتها وساعتها وقتم رو برای نظافت و مرتب کردن خونه و درست کردن غذاها وشیرینی های مختلف صرف میکردم برای تایید گرفتن از همسرم وخانوادم که ببین چقدر این زن بی نقصه!!
ساعتها وقت میذاشتم موهای خواهرام ومادرم و…رنگ ومش میکردم، بدون دست مزدی و از روی عشق ولی اخرش چون رایگان بود قدر دان نبودن، وهمون کارو میرفتن سالن باکلی وقت وهزینه و نادلخواه ولی چون هزینه کرده بودن بد هم که میشد میگفتن کلی پول دادیم حالا شده دیگه!!!
تا توی خانواده هرکسی خیاطی داشت، اثاث کشی داشت و جشن داشت مهمونی داشت منو صدا میزدن بیا کمک، یه تو توی همه چیز عالی عمل میکنی میبستن پشت بند جملشون، منم دنبال تایید بدو بدو میرفتم انجام میدادم بعد به کارهای خونه خودم میرسیدم دیگه جونی نداشتم…
تومحل کارم میومدی یه سری کارهایی که مربوط به حیطه من نبود ومربوط به همکارهام بود رو انجام میدادم بعد یه مدت میشد جزء وظایفم واگه انجام نمیدادم تازه باز خواست هم میشدم…
تا دونفر تو خانواده وفامیل مشکل داشتن من میشدم آجیل مشکل گشا ، میگفتن مینا یه برنامه بریز بیا فلانی رو با فلانی آشتی بدیم!!!
هرکی میخواست بره بیمارستان منو صدا میزدن، عروسی بود عزا بود منو صدا میزدن..
خلاصه از این دست کارهایی که تو گذشته میکردم رو بخوام لیست کنم حالا حالا باید بنویسم…
وقتی با شما استادعزیزم وآموزه هاتون آشنا شدم، انقدر تجربه هاتون برای من دلنشین وکم کم کارساز شد که یکی یکی اون کارهایی که روتین انجام میدادم دیگه انجام ندادم، همونکارهایی که فکر میکردم طبیعیه، چه برسه به اینکه فک کنم ایراده…
خب این وسط یه دفعه توی دوسه ماه کل جهان من تغییر کرد…
اولش حس میکردم نکنه دارم مسیر رو اشتباه میرم، چرا از اطرافیانم جدا افتادم؟!!
نکنه ترد شدم، نکنه تنها بمونم …نجواها میومد ومیرفت ولی واقعا من انقدر درگیر سایت وخودسازی خودم بودم شاید مرور زمان رو متوجه نمیشدم ویا تغییرات خودم رو نمی دیدم ولی یه جایی چشم باز کردم دیدم فقط خودم موندم وخدا وکلی وقت برای اینکه روی خودم کار کنم که شکر الله هم نتیجش خیلی از هرجهت برای من مفید بوده وهست، به قول شما استاد عزیزم کسیکه داره روی خودش کار میکنه دیگه وقتی براش نمی مونه که بخواد کارهای بیخود انجام بده..
تازه انقدر کیفیت روابط میره بالا که اونایی که هم فرکانسم نبودن به کمک جهان از زندگیم خارج شدن واونهایی که موندن دیگه هرچی که بینمون هست یه روابط بدون تشنج وپراز عشق وآرامش وصمیمییت هست یعنی اون افراد حالا چه پدرومادرم وخواهرام وبرادرم چه فامیل ودوستان هربرخوردی با هرکسی داشته باشن به من که میرسن وتوی ارتباط قرار می گیریم 98 درصد خاطره ای خوبی میسازیم و تمرکزمون روی مثبت هاس، وهم فرکانسی عجیبی تواون تایم بینمون برقرار میشه..
کلی وقت آزاد پیدا کردم تا روی اهدافم تمرکز کنم روی کسب درآمدم، روی خواسته هام روی کارهایی که سالها نیمه کاره رها کرده بودمشون وحالا سروسامونی گرفتن….
انقدر توی تنهایی باخودم در صلح هستم که تنها میرم رستوران و پیاده روی، جنگل ودریا..
به جای اونهمه وقت صرف کردن وغذاها وشیرینی ها ودسرهای جور واجور درست کردن برای تایید گرفتن و چیزای ناسالم وارد بدنمون کردن الان به لطف الله یه رژیم غذایی مناسب منو پسرم داریم که خیلی از چیزا حذف و هزینه هاش صرف چیزایی میشه که برامون مفید هست وبه سلامتیمون کمک میکنه….
اونها همه یه روزی روتین وعادت زندگی من در گذشته بود و انگار باید می بود، ولی از وقتی تواین سایت هستم وخدا کمکم کرد راهمو پیدا کنم تازه دارم میفهمم اصل زندگی چیه، خوشبختی یعنی چی،ارامش یعنی چی…
حالا میفهمم که چرا چندین سال بود که درجا میزدم وهیچ پیشرفتی نداشتم و حتی پسرفت داشتم توی همه ی زمینه ها، ولی حالاشکر الله مهربان نزدیک یکسال هست باهرقدمی که من برای بهبود شخصییت وزندگیم برداشتم جهان( خداوند) هزار قدم برام برداشته….
طوریکه به لطف الله تواین مدت از هر نظر اندازه چندین سال پیشرفت داشتم توهر زمینه ای…
اینکه من طوری زندگی میکنم به لطف الله که هم برای خودم مفید هستم وهم برای جهان، وحس آرامش وخوشبختی رو دارم، اینکه مهربان خدایی رو پیدا کردم که رابطه ام با خودش مهمترین رابطه ی زندگیمه جای بسی سپاسگزاری داره…
مدتهاست توی یه رابطه ی عمیق با خداوند هستم که دوطرفه بودنش رو حس میکنم، اینکه میگه چی میخوای من بهش میگم و میگه بفرما…
من راضی، خدا راضی، بی خیال هرکی که هست ناراضی…والله( خنده)
الهی هزاران بار شکربابت همه ی این نعمتها خصوصا ووجود شما استادعزیزم توی زندگیم..
انشالله همیشه وهرلحظه در پناه امن خداوند باشید..
به نام خدای مهربان
سلام سیده مینا عزیز
تحسین ات می کنم بخاطر این حد از پیشرفت.
واقعا کسی که همچین شخصیتی داشته، خیلی سخته که همچین تغییری بکنه. بهت تبریک میگم و این رابطه عاشقانه ات با خداوند رو تحسین می کنم.
منم یه زمانی فقط کارم این بود که بپزم و بذارم جلوی بقیه و تازه اگه هم تعریف می کردند، میگفتم مگه چکار کردم، و این در صورتی که از بس سر پا وایساده کمر و پا برام نمونده.
ولی به لطف خدا و دوره عزت نفس الان کلا همه چیز تغییر کرده، و کلی از این رفت و آمد های الکی و بینتیجه کم شده.
مررررسی سیده مینا جان در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان..
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیزم
وسلام به شما رضوان بانوی گل..
ممنون دوست عزیزم در مورد نظرتون ودعای قشنگتون..
من هنوز اول راهم همین اولش، که تازه دارم یادمیگیرم قدمهامو چطوری وکجا بذارم که از مسیر فقط خارج نشم،
هر روز تضادها میان ومن می دونم که دارم امتحان پس میدم تنها کاری که میکنم یه کم فکر میکنم بررسی میکنم می بینم آیا میخوام مثل گذشته رفتار کنم وهمون جوابهارو از جهان دریافت کنم یا میخوام متفاوت عمل کنم، جوری که درست هست، طوریکه هم خودم نفع ببرم وهم دیگران، طوریکه هم رضای خودم باشه هم رضای خداوند، انوقته که اقدام میکنم..
البته همیشه هم موفق نیستم، خصوصا در مورد رفتارم با پسرم، هنوز در مورد مسایل تحصیل و رفتارهاش وقتی به تضاد برمیخورم گاهی مثل گذشته عمل میکنم،( عصبانی میشم، منفی بافی میکنم، غر میزنم، یا نصیحتش میکنم، یا گاهی چند دقیقه کوتاه بحثمون میشه) مثل همین امشب که گفت، خب امتحاناتم تموم شده فردا وپس فردا مدرسه نمیرم، تا شنبه با دوستام امروز هماهنگ کردیم نریم هممون!!!
واقعا انگاری یه لحظه اب جوش ریختن سرم!!
گفتم چطور به این راحتی قانون مدرسه رو میخواین زیر پا بذارید ومدرسه نرید؟!
گفت چون دوستام نمیرن منم نمیرم..
واقعا اینجاهاست که باید آدم ایمانشو نشون بده، بحث نکنه، اروم باشه،اعراض کنه ، محل رو ترک کنه، به کار دیگه ای مشغول بشه،بره تمرکز کنه روی تمرین ستاره قطبی، بره سپاسگزاری کنه برای اینکه شرایط همونطور که میخواد پیش میره…
ولی من واقعا کنترلم رو از دست دادم وبا پسرم بحث کردم…
درسته چنددقیقه طول کشید وبعد منوبوسید وگفت باشه میرم مدرسه هرچی شما بگی،
ولی من باز از همون مسیر قبلی رفتم، همون رفتار والگوی قبلی رو استفاده کردم …
اصلا نیازی به نصیحت وبحث و..نبود ونیست وقتی جهان داره همواره جواب توجهات مارو میده،فقط باید از طریق مثبت اندیشی صبر سکوت دعا ومراقبه شکرگزاری وتمرکز روی خودمون از این تضادها عبور کنیم..
مثل گذشته عمل کردن نتایجی مثل گذشته به همراه داره..همش ترس، اضطراب، نگرانی و…اتفاقات بد…
برای همین میگم من هنوز اول راهم وبه اندازه ای که تغییر کردم دارم نتیجه میگیرم..
خدارو هزاران بارشکر،راضی ام به رضای خدا، همینکه لطفش شامل حالم شده تا آگاهانه زندگی کنم و به این درک برسم که همه چیز زندگیم دست خودمه، برای به سعادت رسیدنم کافیه.. باقیش میشه تلاش خودم…
انشالله خداوند هرلحظه هممون رو در مسیر کسانی که به اونها نعمت داده ومورد رحمتش قرار داده حفظ کنه ..آمین
به نام خداوند هدایتگر
سلام به مینای عزیزم
سپاسگزارم برای کامنت عالی که نوشتی
لذت بردم و خدارو شکر که هدایت شدم به کامنت شما
چقدر من از خوندن کامنتهایی که بچه ها از خودشون مثال میزنن و تغییرات و پیشرفت هاشون رو مینویسن لذت میبرم و چقدر درس میگیرم
یه جاهایی انگار داشتی گذشته منو میگفتی عزیزم
چقدر منم خودم و فدای دیگران میکردم
چقدر از خودم میکندم میدادم به دیگران
ولی خدارو شکر با آموزشهای استاد هرروز دارم بیشتر با خودم و با خداوند هماهنگ میشم
قشنگ درک میکنم که میگی تغییر کردی
آخ که چقدر حس بینظیریه این در صلح بودن با خود
چقدر حس قشنگیه این هماهنگ بودن با خداوند
خیلی کامنتت برام آگاهی داشت عزیزم
خیلی برات خوشحالم به خاطر تغییرات بزرگت
عاشقتم
در پناه الله باشی عزیزم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان..
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیز
وسلام به شما مونا خانم گل
ممنونم بابت لطفتون ..
خدارو هزاران بارشکر که استاد عزیزمون این سایت رو برای ما راه اندازی کردن، سایتی که هرلحظه کلی وحی منزل درش میشه پیدا کرد وباهاش هدایت شد، هدایت به مسیری روشن، به مسیری که تهش مشخصه، میدونی اگه از همین مسیر بری دیگه فقط خیر می بینی وخوشی وآرامش و برکت و شادی وسلامتی…
ما اینجاییم تا با یادآوری اینکه کی بودیم وکجا بودیم هم تمرکزمون روی خودمون باشه وهم گواهی باشیم برای همدیگه از اینکه قانون جواب میده، بدون تغییره، وهمیشه در دسترس…
مسیرمون یکیه، قانون یکیه، فقط هرکسی به اندازه ایمانش رشد میکنه..
انشالله که هر روز بیشتر از دیروز شاهد رشد وپیشرفت تک تک اعضای این سایت باشیم..
وبه قول استادعزیزمون کاری کنیم جهان جای بهتری برای زندگی باشه…
به قول مولانا…
تونگو همه بجنگند وز صلح من چه آید؟!
تویکی نه ای هزاری! توچراغ خود برافروز…
درپناه امن خدا باشی عزیز دلم
به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
سلام و درود بر استاد عباس منش عزیز
و سلام بر رضا جان گل
و باز هم خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مرا لایق شنیدن و دیدن این آگاهی های ناب دانست و از او میخواهم که کمک کند این مطالب را در عمل به کار ببندم و جزئی از شخصیتم شود انشااله
زان مزد کار مینرسد مر تو را که هیچ ، پیوسته نیستی تو در این کار گه گهی
خامش که بیطعام حق و بیشراب غیب ، این حرف و نقش هست دو سه کاسه تهی
غزل شماره 2981 دیوان شمس
در این غزل حضرت مولانا به زیبایی رعایت قانون جبران و پرداخت بهای هر چیزی را اشاره میکند و میفرمایید اگر مزد کار و نتیجه در زندگی میخواهی پس باید بهای آن را پرداخت کنی که همانا بهای آن پیوستگی و مداومت و تعهد داشتن و پرداخت بهای مادی و معنوی هر آنچه که بدست میاوری هست و اگر چیزی را بدون پرداخت بهای آن بدست بیاوری هیچ تاثیری د رتو نخواهد داشت و همانند یک کاسه تهی می باشد.
موضوعی که استاد همیشه در تمام صحبت ها به آن اشاره دارند
تعهد
تمرکز
استمرار و پیوستگی
مراقبت از کانون توجه و کنترل ورودی ها
و جالب اینکه هنگامی که جهان تعهد ما را می بیند دست بکار شده و تمام شرایط تحقق خواسته های ما را فراهم میکند.
کافیست ما یک قدم برداریم و خداوند هزاران قدم بر می دارد و بقیه کارها را برای ما انجام می دهد.
و این پرداخت بها در تمام جنبه های زندگی بایست ملکه ذهن ما شود.
اگر من محصولی تولید میکنم و آن را به مشتری و یا مخاظب خودم عرضه میکنم و انتظار دارم مشتری بهای آن را پرداخت کند پس باید خودم نیز بهای آنرا که همانا ارائه بهترین و با کیفیت ترین محصول و صداقت و درستی در کارم می باشد را در نظر داشته باشم .
همانگونه که من هنگام خرید یک محصول و پرداخت بهای آن ، انتظار دارم بهترین محصول را دریافت کنم این حق را نیز برای مخاطب خودم نیز قایل باشم.
و نکته کلیدی دیگری که در این قسمت به آن اشاره شد ، شروع کردن به تغییر از همان جایی که هستم و با همان امکاناتی که دارم.
در یکی از جلسات دوره فوق العاده 12 قدم استاد به این مورد اشاره کامل و جامعی فرمودند :
که بعنوان مثال ما خواسته مهاجرت داریم
برای مهاجرت می بایستی زبان ما خوب باشد
برای خوب شدن زبان باید دوره های آموزشی زبان را طی کنیم وبه جهان نشان بدهیم که ما قصد مهاجرت به کشور جدیدی را داریم
اگر ما سمت خود که همان شرکت در دوره های آموزشی است را انجام ندهیم ، پیام خواسته مهاجرت را به جهان ارسال نکرده ایم و بالطبع خداوند نیز ما را در مسیر رسیدن به این خواسته قرار نخواهد داد.
در صورتیکه با شرکت در کلاسهای زبان ما سمت خود را شروع میکنیم و ثابت میکنیم که بر خواسته خود مصر هستیم آنگاه خداوند نیز درهای رحمت خود را بر روی ما باز خواهد نمود و شرایط را به شکلی مهیا خواهد ساخت که این خواسته محقق شود .
واقعا جهانی بهتر و زیباتر از این میشود تصور کرد.
اگر میخواهم جهان نتایج بزرگتری به من بدهد باید تغییراتم را از همان جایی که هستم و با همان امکاناتی که دارم شروع کنم حتی اگر خواندن یک کتاب باشد و یا نوشتن یک کامنت ..
درود آقا مجتبی عزیز،
چقدر با مثال کلاس زبان شما حال کردم، که چقدر به قول آقا رضای عزیز )و از قول استاد) فقط با یک کار ساده و ریز و اولین کار کوچک با همون امکانی که الان داریم و نه بیشتر از حد انتظار، بسادگی میتونیم نشون بدیم تا قدم های کوچک و ساده بعدی خودش را به من نشون میدده و خداوند درها را باز میکند و افراد و ایده ها و شرایط را مهیا می کند بدون زحمت خاصی بدون فشار خاصی بدون درد و غم و غصه به راحتی به سادگی و به همین خوشمزگی.
دم شما گرم.
مرسی از محتوای خوبتون
یا علی
موفق و ثروتمند تر و پر روزی باشید ( مادی و معنوی از هر نوعش که دوست دارید)
سلام مهدی جان عزیز
ممنونم از شما که کامنت من را لایق خواندن و نظر دانستی
این مثال را استاد در یکی از جلسات دوره فوق العاده 12قدم مطرح فرمودند و چه مثال زیبایی است از این که تا ما قدم اول یعنی همان قدمی که با شرایط حال ما امکانپذیر است را بر نداریم مسلما طبق قوانین بدون تغییر خداوند ، قدم بعدی به ما گفته نمیشود.
انشاله که خداوند مهربان ما را کمک و مدد فرمایدتا در مسیر رسیدن به خواسته هایمان ثابت قدم و متعهد و پایدار باشیم.
سلام به استاد عزیزم و همهی دوستان
به نام خداوندی که همه رو هدایت میکنه به سمت خواسته هاشون
وقتی که استاد جان با دوستان صحبت میکردند،آزاده جان ،عرشیا جان و آقا رضای عزیز
و دوستان میگفتن فلان دوره یا فلان فایل ما رو تغییر داد
به خودم میگفتم من یادم نمیاد اولین بار چه فایلی تحول عظیمی در من ایجاد کرد
این چند فایل که از رضا جان دیدم دوباره فکر کردم و یک روز داشتم کتابهای استاد که بعد از خریداری ،فنر بندی کردم که راحت بخونم رو نگاه میکردم
دیدم کتاب (رویاهایی که رویا نیستند فصل 6)
گوشه ی اون نوشتم که این کار جدید رو شروع کنم
و یادم اومد که مجموعه ی این کتابها رو که خوندم کم کم تغییر در من شروع شد
من پرستاری خوندم و اون موقع پرستار خانه سالمندان بودم
وقتی که افکارم کمی تغییر کرد و خواستم کار مورد علاقه خودم رو انجام بدم یعنی زندگی به سبک شخصی و کاری به حرف دیگران نداشته باشم
درخواست دادم به محل کارم که استعفا بدم و تا فردی رو جایگزین کنن 3 ماه طول کشید
و میگفتن بمون،اینقدر حقوق میدیم ،هر چی خودت گفتی
و من تصمیم خودم رو گرفته بودم و اصلا قبول نکردم
همسرم میگفت فعلا بمون تا وضع حقوقم کمی بهتر بشه و کمی قسط ها کمتر بشن ،بعد بیا بیرون
ولی من قبول نکردم
و اول تیر 99 دیگه سر کار نرفتم و مشغول کار هنری که بهش علاقه داشتم و خدا ایده داده بود،شدم.
جالبه که اون موقع اوج بیماری بود و من که از کار اومدم بیرون
10 روز بعد کل پرسنل سالمندان بیمار شدند و همه اونجا قرنطینه شدن
این و که دیدم بیشتر ایمان آوردم به خدایی که میگفتید شما رو در مکان و زمان مناسب قرار میده
و همسرم هم قبول کرد که خوب شد اومدی بیرون و گرنه تو هم باید اونجا میموندی
خدایا سپاسگزارم
فایل های رایگان رو گوش میدادم مرتب و هندزفری همش داخل گوشم بود
چون همسرم حساس شده بود روی اینکه حرفهای شما رو گوش میدم وقتی تنها بودم این کار رو میکردم
من نقاشی روی پارچه رو انجام میدادم و کم کم هدایت شدم به دوره دیدن و خرید وسایل با کیفیت
اول که شروع کردم یه میز Tv داشتیم که کنار اون مینشستم و کار میکردم و دوست داشتم یه زمانی یه میز عالی سفارش بدم
الان خدا را شکر یه میز قشنگ و عالی که خودم طرح دادم و ساختن واسم و دارم و یک طبقه که وسایلم داخلش چیده شده
بعد دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو خریدم و بعد به طرز جادویی 12 قدم که دو سه قدم اول رو با هم خریدم و بعد هم ماهیانه پول بقیه ی قدم ها جور میشد
نمیدونم قدم 8 بود یا نه که داشتم گوش میدادم چون عجله نمیکردم با اینکه بقیه ی قدم ها رو خریده بودم
که همسرم هم خودش همراه شد و خواست که عضو سایت بشه اون موقع من بهش گفتم که این دوره رو خریدم و فقط قدم 12 مونده که بخرم و مابقی پول دوره رو به من داد و قدم 12 هم خریدم.
اون موقع آرزو داشتم که دوره ها رو به راحتی بخرم و الان به راحتی دوره عزت نفس رو خریدم.
منم گاهی کسی میدید در حال نوشتن هستم میگفت مشق مینویسی که میگفتم اره ،دارم مشق مینویسم.
چند روز پیش دختر کوچیکم که فقط 6 سالشه
وقتی داشتیم داخل طبیعت با هم پیادهروی میکردیم گفت مامان
خدا اگر آدم بود که نمیتونست ما رو درست کنه
و خدا یه نوره
ما اصلا نمی بینیمش
خیلی مهربونه و ما رو دوست داره
قیافه ی من رو تصور کنید از تعجب
و به حرف استاد میرسم که میگه همه ی ما میدونستیم قراره بیایم داخل جهان و چیکار کنیم و محیط و افکار اشتباه کم کم ما رو تغییر داد
الان میبینم که بچه ی من کاملا وصله به خدا
داخل طبیعت دوست داره تنها باشه و میگه دنبال من راه نیاید
من درکش میکنم
اولین بار که نقاشی کشید با اینکه خیلی کوچیک بود و کسی بهش چیزی یاد نداده بود
اینقدر قشنگ کشید که من شاخ در آورده بودم
آخه به جز خداوند چه کسی هست که این بچه رو هدایت میکنه
چون میبینه من به ابر و ماه و .. خیلی توجه میکنم و سپاسگزاری میکنم اونم این کار و میکنه
و اگر من حواسم نباشه اون توجه من و جلب میکنه که مامان نگاه ماه چقدر قشنگه ،نگاه این گل چقدر قشنگه
خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم که هدایت شدم به این سایت الهی
شما وقتی در مورد چیزی بخواید اطلاعات بگیرید جزئیات کامل اون رو پیدا میکنید
الان دختر بزرگم که 13 سالشه اینجوره
و منم که الان کمی از قانون سر در میارم تشویقش میکنم
یه سایت هایی مثلا پیدا میکنه مثل خرید از آمازون ترکیه
که قیمت به ریال و لیر و دلار داخل اون سایت زده
و اطلاعاتش در مورد هر چیزی که توجه کنه بهش
کامله کامله
یک نکته ی دیگه از صحبتهای آقا رضا
اینکه جهان به طرز جادویی شما رو از افراد و افکار منفی جدا میکنه
حتی از نزدیکترین فرد خانواده
من قبلاً اگر مامانم یه خبری یا صحبتی به خواهرم میگفت و من خبر نداشتم شاید یه کم ناراحت میشدم و میگفتم انگار من یه شهر دیگه زندگی میکنم که از چیزی خبر ندارم
ولی الان فقط خبرهای خوب رو مامانم با من در میون میزاره
و با خواهر کوچکتر از من در مورد مسائل و مشکلات حرف میزنه
و من اصلا خودم رو درگیر این فکرها نمیکنم
در صورتی که قبلاً اینجور نبودم
و الان میدونم که من فرکانسم با اونا فرق میکنه و در مدار منفی و بیماری نیستم
و چقدر الان اطرافیان رو برای خودم و همسرم مثال میزنم که فلانی رو میبینی هر روز مریضه یا یه چیزیش هست به خاطر فلان افکارشه
و قشنگ متوجه میشم چرا زندگی این افراد اینجوری هست
نکته ی بعدی تجسم کردن
من از بچگی عاشق تجسم کردن بودم و هنوز هم هستم البته بچگی بیشتر بوده
از بس به من میگفتن تو خیالبافی و….
و این تجسم کردن من رو راحت به اهدافم میرسونه
مثلاً خواستم یه خیاطی انجام بدم و اون لحظه نمیدونستم باید چیکار کنم
داخل فکرم انجام دادم و بعد هم عمل کردم و درست شده
من مطمئنم که بچههای من زودتر به اهدافشون میرسن
چون پدر و مادری دارند که تا حدودی به قوانین آشنا هستن
و برای انجام کار جدید یا تجربه جدید راحت میزاریمشون
و وقتی خدایی داریم که خودش همه رو هدایت میکنه ما دیگه چیکاره ایم که بخوایم راه درست رو به اونا نشون بدیم
و الان اطرافیان خودم رو میبینم که اینقدر به بچه هاشون سخت میگیرن و میخوان راه و چاه رو به اونا نشون بدن
و زندگی پر از درد سر اونا کجا و زندگی آروم و راحت ما کجا
خدایا سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم
نکته ی آخر هم بگم که خیلی طولانی شد کامنتم
تغییر کردن از چیزی که اون لحظه داری و میتونی انجام بدی
در مورد کارم من واقعا همینطور بود از وسایلی که داشتم استفاده کردم و بعد کم کم هدایت شدم به وسایل با کیفیت
در مورد صحبت کردن
من دوست داشتم وقتی تلفنی خداحافظی میکنم از کلمه ی (خدانگهدار) استفاده کنم
و آگاهانه سعی کردم و تمرین کردم
الان چه صحبت تلفنی چه حضوری من از این کلمه استفاده میکنم
و صحبت ها زیاده استاد جان
به امید دیدار ِ شما در بهترین مکان و زمان
به نام خدای مهربان
سلام لیدا جان
چقدر از خواندن کامنت ات لذت بردن و به قول گفتی یه وجب بهم اضافه شد(ضرب المثل برای وقتی زیادی خوشحالی) خوشحال که اینقدر قدرت فرکانس ات بالا بود که بر فرکانس همسر و فرزندان ات غلبه کرده و اونها رو با خودت همراه کردی، در واقع الان موتور موفقیت روشن شده، فقط مونده گاز شو بگیری، یا علی
لیدا جان منتظر موفقیت های روز افزون ات هستم
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان
سلام رضوان جان
ممنونم که وقت گذاشتی و کامنتم رو مطالعه کردی و جواب دادی
چقدر جالب گفتی که موتور موفقیت روشن کردم و فقط باید گاز بدم
یه شور و شوق خوبی در من ایجاد کردی عزیز دلم
ممنون از دعای قشنگت
شما هم امیدوارم موفقیت های روزافزون داشته باشی عزیزم
در پناه خداوند باشید
سلام
عرض ادب و احترام، خدمت استاد نازنینم، و خانم شایسته محترم، و تمامی دوستان عزیز و آقا رضای گُل.
چقدر این صحبتهای دوستدعزیزمون آقا رضا به همراه توضیحات ارزشمند استاد عزیز، خودش داره تبدیل میشه به یک کارگاه عملی، یه دوره کامل، انگار یک دوره تشریحی توی دانشگاهه، خیلی عالی و ارزشمنده این فایلها، فایلهای قبلی دستاوردهای دوستان هم همشون ارزشمند و پرفایده بود، مخصوصا فایلهای مربوط به هادی عزیز [برای من که خیلی عالی بودن] ولی این صحبتهای رضای عزیز و دوست داشتنی برام نکته ها داره، آگاهیها داره، امیدواریها داره و من سپاسگزار رضای عزیز و استاد نازنینم هستم
خدارو همیشه و هرلحظه سپاسگزارم واسه هدایتهاش، بخاطر اینکه از بی نهایت طریق داره مارو هدایت میکنه، و اینکه هدایت مارو وظیفه خودش دونسته ، خدایا شکرت.
من هم در مسیر سیر تکاملی خودم تجربیاتی همچون تجربیات آقا رضا رو داشتم، اینکه احساسم روز به روز بهتر میشد و میشه، اینکه جهان کارها رو طوری جور میکنه که من دور و ورم پر میشه از انسانهای ارزشمند، و نخاله ها خود به خود از زندگیم حذف میشه، حتی فک و فامیل و افراد نزدیک به من که همیشه مدام باهاشون در ارتباط بود، و فاز منفی ازشون میگرفتم، ناخودآگاه با وجود اینکه هنوزهم هستند و دورا دور از سلامتیشون اطلاع دارم، و هیچ قهری بین ما صورت نگرفته، ولی دیگه باهاشون هیچ ارتباطی ندارم، بدون اینکه زوری بزنم، جهان دیوار کشیده بین من و اونا و خیلی مسالمت آمیز از دستشون خلاص شدم، اینکه ناخودآگاه محیط کاریم بهتر شده، مشتریانم عالیتر شده، درآمدم راحت تر و بیشتر شده، سلامتی که عمدتا داشتم، معمولا کمتر بیمار میشدم، از اونیکه بودم عالیتر شدم، روابط خانوادگیم که معمولا شکر خدا عالی بود، الان عالیتر و عاشقانه تر و رویایی تر شده، وابستگی که همسرم به من داشت و همیشه مثل بچه ها باید دستش رو میگرفتم میبردم اینور اونور دیگه همچین مسائلی خود به خود حل شده، و مهمتر و مهمتر و مهمتر از همه کنترل ذهنم خیلی عالیتر شده، که من یک چیزی میگم شمام میشنوی، کنترل ذهنی در حد لالیگا، که اصلا واسه دیگران غیر قابل درکه، عطا کردن و گذشتن از مادیات که و گذشتن و کنترل ذهن داشتن که از دستاوردهای 12قدم هست، توجه ام شبانه روز له نکات مثبت هستش، در این حد که گاها من خواب میبینم و توی خواب میدونم که این یک خوابه و توجه من توی خواب فقط به نکات مثبت هست، خیلی خیلی پیشرفت داشتم منی که گاها حرص مشکلات زندگی دیگران رو میخوردم، الان دیگه حرص زندگی خودمم نمیخورم، اصلا مشکلی نمیبینم، اصلا جایی واسه خرص خوردن نیست، کم کم دارم به استقلال مالی واقعی میرسم، استقلالی که نه چکی، نه بدهی داشته باشم، که درسته سرعت رسیدن به موفقیتهای مالی نسبت به سایر موفقیتها پایینه، ولی روند صعودیه، و زندگی برای من هر روز بهتر، راحت تر، آسانتر و دلجسب تر میشه.
ایده های کاری بینظیری که بهم الهام شده و کم کم دارم به درآمد غیرفعال واقعی میرسم، منیکه هرگز توی بورس و فارکس و بیت کویین و اینا اصلا فعالیتی نداشتم، حتی سایتشون روهم نرفتم ببینم چه شکلیه، همش به فکر داشتن درآمد غیرفعال بیدردسر و حلالی بودم که خداروشکر دوماهی میشه، ایده ایی بهم الهام شد که زمین و زمان دست در دست هم دادند تامن به این هدف برسم، و الان چند روزی هست که داره جواب میده و ایمان دارم هرروز عالیتر خواهد شد.
تمام اینها، این پیشرفتها، این رشد و ترقی، حاصل استمرار در آموزش دیدنهاست، و حاصل ایمان و باور توحیدیست، و من به خودم از نمره صد در توحید، نمره 20 رو میدم و مطمعنم 80درصدی که جا دارم برای توحیدی تر شد، بی شک دستاوردهای نجومی رو بهمراه خواهد داشت.
خدارو بینهایت سپاسگزارم و از استاد عزیزم از زمین تا آسمان سپاسگزارم بخاطر هدایتها و آگاهیهایی که دراختیارمون قرار میدن.
بقدری این فایلها واسه من ارزشمنده که من راضی ام استاد محصول رو پولی کنه ولی یکجا بهم بده، دیگه انتظار کُشت مارو، اونقدر برای دریافت این آگاهیها حرص و ولع دارم و تشنه دریافتشون هستم.
آقا رضای عزیز اونجا که گفتی باجناقم رفت به شغلی که دیگه شب و روزش به هم دوخته شد، یه خنده ریزی کردی، چقدر اون خنده ات رو دوست داشتم، و چقدر خندیدم به اون لبخندت
در کل عاشق این سایت، استاد و عزیز دلشون، و تمام دوستان، تمام فایلها و کامنتها هستم، عاشق خداوندم که منو با چنین بهشتی آشنا کرد، و عاشق خودمم که جذب چنین بهشتی شده ام.
عاشقتونم
موفق و پیروز باشید
سلام جمال عزیز امیدوارم عالی باشی
آقا چندوقتی بود غایب بودی من همیشه پیگیر کامنتهاتون هستم و شما جزء لیست اعضای محبوبم در سایت هستید ک الان اومدم یه سری بزنم دیدم عه چند تا کامنت گذاشتی اخیرا ولی نخونده بودم
خدارو هزاران بار شکر برای رشد و پیشرفتتون دوست خوبم
چقدر خوشحالم از درامد غیر فعال و استقلال مالی ک داره راضیتون میکنه خدای رزاق و وهاب
در پناه خودش
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند عشق و پاکی ها
سلام به استاد عشق
بازم هم صحبت های الهی و باز هم اشک شوق و حس خوب
اوین هزینه کردن برای دوره ها دقیقا یاد خودم افتادم که توی عمرم هیچ هزینه ای بابت آموزش دیدن نکرده بودم و تا قبل از اینکه دوره 12 قدم شما رو بخرم سال 90 یادمه یه دوره خودشناسی بود که 50 هزار تومن هزینه کردم اونم چون خیلی کم بود هزینه کردم وگرنه اصلا برای آموزش دیدن پول خرج نکرده بودم و بعد با سایت شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم دوره 12 قدم رو کامل بخرم
که جور شدن پولش هم واقعا خواست خدا بود چون هیچ درآمدی نداشتم
خلاصه با کلی نجوای ذهنی دوره رو خریدم و این اولین بار بود که اینقدر برای خودم هزینه میکردم و دقیقا هم حرف های رضا تو ذهنم تداعی شد که چون درآمد خوبی نداشتم منم از خانم خرید این دوره رو مخفی کردم
چون اگه متوجه میشد توی اون شرایط بد من پول دادم برای دوره شما یه جنگ و دعوایی میشد.
من اصلا عنوان نکردم که دوره خریدم و فقط شروع کردم به گوش کردن هر ماه قدم بعد رو میخریدم و هر ماه مشتاق بودم قدم بعد رو بخرم و هر بار که گوش میکردم من آرام تر میشدم چون توی اون زمان یه مشکل برام ایجاد شده بود و ذهنم خیلی درگیر بود.
و این دوره برام معجزه ای شد توی زندگی که نمیدونم چطور از شما تشکر کنم.
این مسخره شدن هم که برای همه پیش آمده. یادمه موقعی که داشتم هر روز فایل های شمارو گوش میکردم خانمم با شما حسادت میکرد و میگفت اگه عباس منش جانت فلان کار رو بگه انجام میدی و همیشه ناراحت بود از اینکه من سما رو اینقدر جدی دنبال میکنم.
چون هر روز با صدای سریال زندگی در بهشت شما که توی تلویزیون می گذاشتم بیدار میشد.
و این قانون همزمانی ها چقدر زیباست اینکه وقتی روی خودت کار میکنی انسان های نامناسب حذف میشن حتی اگه عزیزترین کسانت باشن.
نکته ای که رضای عزیز اشاره کرد این بود که میگفت من فک میکردم فقط از طریق کار فعلی قراره ثروتمند بشم و این همونجاست که هیچ کس جز خدای مهربان نمیدونه.
ما با عقب ناقص خودمان داریم فک میکنیم و خدا با قدرت نامحدود خودش میخواد مارو ره خواسته ها برساند.
من فقط باید ایمان داشته باشیم و راه درست رو بریم و تغییراتی که میتونیم بدون هزینه خاصی در خودمون و کسب و کارمون انجام بدیم رو انجام بدیم و خدا خودش هدایت میکنه به اون چیزی که باید انجام بشه.
این خالی کردن فضا برای ورود نعمت و ثروت بیشتر چقدر قانون قشنگیه ما اگه ذهن خودمان رو خالی کنیم از افکار شیطانی افکار الهی جایگزین میشه.
اگه رفتارهای نامناسب رو ترک کنیم رفتار های الهی جایگزین میشه.
اگه واقعا تغییر کنیم همه چی بیرون از ما تغییر میکنه
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها
دوستتون دارم و عاشقانه منتظر دیدن قسمت های بعدی هستم
در پناه الله یکتا شاد باشید