دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سمیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
آفرین رضای عزیز چقدر تحسینت می کنم ایول به همت و تعهدت که اصل و بنای این راهه. با خواهرام داشتیم تو سکایپ صحبت می کردیم و تا فهمیدیم بقیه ی فایل اومده سریع خدافظی کردیم بدون معطلی دفترم رو برداشتم و شروع کردم به نوشتن. احساس می کردم اینا نکنه هاییه که کسی که شاگرد اول شده نمره ش 20 شده داره میگه باید همش رو یادداشت کنم و از خدا بخوام کمکم کنه منم همینجوری درس بخونم و منم بزودی به همین سطح از دستاوردها برسم… واقعا لذت رضای عزیز از پرداخت هر 1 ملیون رو حس کردم، انقدر که شیرین و قابل تصور تعریف می کنه.
اولین قدم برای آرامشش پرداخت اون بدهی دو ساله به دوستش بوده. چقدر اون حس قابل درکه وقتی بدهی داری و مصمم می شی که پرداختش کنی انگار گونی برنج رو دوشته و شب و روز باهاشی و حالا تصمیم گرفتی برش داری و سبک بشی چه حس خوبیه.
بنظرم این قسمتش مهم تر بود که از خدا واقعا خواست و باور داشت که خدا بهش می گه. فکر می کنم خیلی از ماها که کمتر نتیجه گرفتیم تو این باوره یکم ترمز داریم اینکه خدا قراره به من بگه من رو هدایت کنه و رضا خیلی خوب اینو باور کرده بود و اون خواب… خدایا شکرت چه قشنگ با رضا صحبت کردی و جوابم بش گفتی… چقدر خوبی تو خداجون…
اون از تو حرکت از خدا برکتی که قبلنا آقا رضا به مادرش می گفت این شعاره و پس دیگه چیکار کنم حرکت حساب بشه… اینجاس اییینه و خدا قطعا برکتش و جواب سوالش رو می ده… وای خدا چه حسی درونم قل قل می کنه چه شوریه…
خدا قشنگ و واضح میگه تکه تکه کن و رضا می فهمه که بدهیش رو باید تکه تکه کنه. و با اینکه شاید اون موقع ایده ای برای حتی اولین 1 ملیون نداشته میگه تقسیمش می کنم به 25 تکه. نمیاد بگه من ماهی 100 هزار تومن می ذارم کنار چون تعهد داشته و چون باور داشته که از خدا خواسته کمکش کنه و قطعا خدا راهشو جلو پاش می ذاره…
چه دوره ی خوبیه دوره ی هدف گذاری… همه ی دوره های استاد البته خوبن. یکی بهتر از دیگری. تو دوره استاد گفتن قدمت رو کوچیک کوچیک کن بشین فکر کن ببین چیکار براش می تونی بکنی… وقتی بخوای برای 25 ملیون فک کنی خب هیچ ایده ای به ذهنت نمیاد اما وقتی به 1 ملیون فک کنی یه راهی پیدا می کنی… خیلی عالی بود این نکته.
و رضا با خودش فکر می کنه خب اولین 1 ملیون رو چجوری جور کنم. و ایده ها میاد برا یک ملیون اول، دوم، سوم رو هم با کمک همسرش.
وقتی داریم رو خودمون کار می کنیم شرایط بیرون نمی تونه رو زندگی ما اثر بذاره چقدر اینو از استاد شنیدیم… و چقدر قشنگ تو مسیر رضای عزیز این جمله معنا میشه… تو شرایطی که همه شاکی و کلی بهانه دارن برای موفق نشدن و غر زدن، رضا از یک اداره ی دولتی چنین پیشنهادی داره که پول بت می دیم فعلا هم جنس نمی خوایم… چقدر با هریک ملیونی که جور شده و رضا پرداخت کرده اعتمادش به خدا و به خودش بیشتر شده… چقدر آموزنده س اینا…
و در عرض 2-3 ماه یه بدهی 2 ساله رو صفر می کنه…
حالا اعتماد به نفس بیشتر انرژی و شوق درونی برای پله ی بعدی بیشتر می رم سراغ غول بعدی… اقساط بانکی. آفرین رضاجان آفرین که انقدر محکم و استوار قدم بعد از قدم جلو رفتی چقدر لذت بردم… و واقعا تو 7-8 ماه اقساطت رو صفر کردی… خدای من… و اون جمله آخرت که عالی بود: «و من احساس آزادی کردم» با اون لبخند شیرین
استاد من بارها اینا رو شنیدم از شما ولی این بار که داشتید بعد حرفای آقا رضا تاکید می کردید که وقتی آدم خودش رو متعهد کنه خداوند الهام می کنه هدایت می کنه… انگار بیشتر باورم شد… شاید با اینکه شما همیشه گفتین من از بدترین شرایط به اینجا رسیدم ولی همیشه تو ذهنم این بود که استاد که قضیه ش فرق می کنه ماشالا همت و استواریی که استاد عباسمنش داره من یک صدمش رو هم ندارم ولی وقتی نتایج دوستایی که از همین دوره ها و فایلای شما استفاده کردن رو می شنویم انگار بیشتر باورمون میشه که منم قطعا می تونم…
تعهد، تعهد و باز هم تعهد… خیییلی مهمه
«وقتی این حد از تعهد رو داشته باشیم درهایی باز میشه که قبلا بسته بود» و بعد از اون هدایت رو دریافت کنیم و بهش «عمل» کنیم.کیف کردم از این همه یاداوری که انگار بار اوله می شنوم…
به هیچ وجه قرض و وام نگیریم و ندیم. یه راهی پیدا کنیم پولش رو بسازیم. قرض و وام کار ضعیفهاس.
لباس نخریم کفش نخریم و متعهد باشیم بدهی رو اول بدیم. تو مسیر درها برامون باز میشه…
اصل اینه که اول پولش رو بسازیم بعد بخریم. باید خداوند رو اینجوری باور کنیم، که اگر من متعهد باشم خداوند هم کمک می کنه و درها رو برام باز می کنه…
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD121MB25 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1130MB25 دقیقه
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم واقعاً شایسته و همه دوستان نازنین
خدایا شکرت چقدر زندگی زیباست!
این روزا یا دارم فایل گوش میدم و درباره اش کامنت می خونم و می نویسم ویا در حالت انتظار شیرین برای فایل بعدی که فردا صبح رو سایت میاد!
اصلاً وقت کم میارم، با خودم میگم کاش این شبانه روز بجای 24 ساعت چند ساعت اضافه تر بود و من میتونستم وقت بیشتری صرف فایلا و کامنتا میکردم یا مثلاً یک بازی فکری و یک جدول سودوکو روی گوشیم دارم که قبلاً هر روز حد اقل یکبار بازی میکردم (بخاطر اینکه فعالیت ذهنی برای کارکرد مغز مفیده) و خیلی هم علاقه داشتم،الان اصلاً یادم نمیاد آخرین بار کی بازی کردم و هیچ برام مهم نیست
امروز هم خدا رو شکر موفق شدیم قسمت دیگری از فایل نتایج آقا رضای عزیزمون رو ببینیم
((پرداخت بدهی و آرامش ذهن))
اولین تصمیمی که آقا رضا میگیره اینه که هرجوریه بدهیشو پرداخت کنه تا بتونه آرامش ذهنی داشته باشه، برای همین توی ورقه ای که کنار تختش بود این جمله رو نوشت
((خدایا بدهی بنده تُ بده))
((من به بنده تو بدهکارم))
((هم من بنده تو ام هم اون بنده ته))
((هم اون گرفتار پولشه هم من گرفتار این پولم))
((من ندارم این پولو بدم خودت باید بدی))
((خدایا بدهی این بنده تُ بده))
و هر شب می نوشت و هر صبح می خوند
و هزار بار نوشت و هزار بار خوند
نکته ای که در اینجا برای من خیلی برجسته و نمایان شد اهمیت نوشتن بود و متوجه ضعف خودم در این مورد شدم من هر شب قبل از خواب خیلی با خدا مناجات می کنم و حرف میزنم ولی نمی نویسم وهمین نوشتن یا ننوشتن باعث ایجاد تفاوت در سرعت رسیدن به نتایج میشه
هر چی بیشتر به صحبتای رضای عزیز گوش میدم بیشر متوجه دلیل نتایجش میشم!
ایشون با دقت و مو بمو طبق آموزش های استاد پیش می رفته و عمل می کرده همونطور که خودش میگه:
((طبق گفته شما من یه دفتر میزاشتم کنار دستم موقع خواب و هر شب قبل از خواب خواسته هامو می نوشتم))
که ((خدایا بدهی این بنده تُ بده و چندتا خواسته دیگه)) و می گفتم ((خدایا من الان می خوابم تو منو بیدار کن و بمن بگو باید چیکار کنم ایده تُ بمن بگو))
خدا هم که کار بنده شو بی پاسخ نمیزاره
قربون این خدای مهربون و بنده نوازمون برم
در خواب آقا رضا رو هدایت می کنه
صدای سروش غیبی رو میشنوه که آیه ای از قرآن می خونه و وقتی که بیدار میشه و دو تا کلمه ای که از اون آیه بیادش مونده رو توی گوگل سرچ می کنه به این مفهوم میرسه که
این مسایل دنیا بازیچه است و میگذرد و آنان که ایمان دارند و استقامت دارند خداوند درهای نعمت را برویشان باز می کند
قسمت دوم آیه هم به مفهوم تکه تکه کردن و بخش بخش کردن اشاره می کنه
از زمین تا آسمون روحیه اش تغییر کرد اطمینانش تغییر کرد اولین بار بود که در زندگیش اطمینان داشت خدا باش حرف زده و او از خدا پیام دریافت کرده
و با وجود اینکه تفسیر قرآن بلد نبود ولی خدا به ذهنش آورد که تکه تکه کردن یعنی اینکه بدهیشو تکه تکه کنه
و به این ترتیب ایده ای به او داد که تونست راه حلی برای این مشکل دو ساله پیدا کنه و اونو به تدریج برطرف کنه
قبلاً چون تمرکزش بر بزرگی مشکلش و مقدار زیاد بدهیش بود طبیعتاً راه حلی هم نمی تونست براش پیدا کنه ولی حالا با اعتماد به خدا و درخواست از او به راه حل هدایت شده بود و در دفترش نوشت که
( من این 25 میلیون بدهی به فلانی رو به 25 قدم تقسیم می کنم و من از خدا میخوام که منو راهنمایی کنه که چطور 25 قدم رو بردارم و بتونم این بدهی رو تصفیه کنم)
باز هم آقا رضا اینجا یه جمله میگه که دلیل نتایج و موفقیت هاشو مشخص تر می کنه میگه
بلا فاصله بعدش طبق حرفای شما موقع عمل کردن بود
پیش رفتن با دقت طبق آموزش های استاد
وقتی هدفتو معین می کنی بشین بنویس و با خودت فکر کن چه قدمی میتونی برداری هدفتو کوچیک کوچیک کن و یه قدم براش بردار
و مرحله بعد اقدام عملی برای این تصمیم بود.حالا که به این ایده هدایت شده ببینه که در حال حاظر چه قدمی می تونه براش برداره
و از تنها پس اندازی که در اون موقع داشت یعنی بیمه عمر دو فرزندش استفاده کرد و حاضر شد اونها رو با ضرر صفر کنه ولی در عوض اولین قدم رو برای پرداخت بدهیش برداره ویک میلیون بحساب دوستش ریخت و بعدش چند روز فروش مغازه بهتر شده بود و فقط یک هفته بعد تونست یک میلیون دیگه واریز کنه
واقعاً این صحبتا همش پر از نکته اس و نمیشه براحتی ازش گذشت
یعنی وقتی که آقا رضا قدم برداشت خدا هم کمکش کرد، فروش مغازه اش بیشتر شد و بلا فاصله تونست قدم بعدی رو برداره
صحبت کردن آقا رضا با همسرش برای همراهی و کمک کردن هم خیلی نکته داشت
ایشون در نظرش بود که اگه همسرش یه مقدار از طلا هاشو بفروشه میتونن باز هم یه مقدار از بدهی ها رو پرداخت کنن
و کار خیلی قشنگی که کرد این بود که این خواسته رو بطور مستقیم مطرح نکرد بلکه براش تعریف کرد که هدایت شده که بدهیشو بصورت قسط به قسط پرداخت کنه و ازش پرسید که آیا میتونه همکاری کنه؟ و به این ترتیب اجازه داد که همسرش با اختیار و انتخاب خودش تصمیم بگیره طلاشو بفروشه و یک قسط رو پرداخت کنه و این طوری احساس ارزشمندی بیشتری بکنه هم آقا رضا به خواسته اش رسید و هم خانمش احساس توانمندی و تأثیر گذاری و مهم بودن کرد
و به همین ترتیب خدا موقعیتی رو براش فراهم کرد که در شرایطی که مردم جنس می فروختن و پولشو دریافت نمی کردن،یک اداره دولتی شش میلیون تومن به ایشون داده بود و فعلاً هم جنس نمی خواست! یه چیز عجیب و غریبی بود ولی آقا رضا می دونست که کار خداست یواش یواش به این نتیجه رسیده بود که این خدائه انگار داره یه کارایی می کنه!
و در عرض دوسه ماه بدهی رضای عزیز صفر میشه!
و اعتماد بنفسش بالا میره
که یک بدهی دوساله رو با یه ایده الهی تونسته تو سه ماه صفر کنه
باز هم در ادامه عمل به آموزه های استاد که نباید وام و قسط داشته باشیم، میاد سراغ تصفیه وام ها. راهشو هم که یاد گرفته بوده..تقسیم کردن! و از کمترینش شروع می کنه ….و در مدت شش ماه به لطف خدا موفق میشه وام ها رو صفر کنه
آدم وقتی خودشو متعهد می کنه به تغییر خداوند الهام می کنه
اینم بخاطر اون ایمان و باوری که ایجاد میشه که خداوند میخواد منو هدایت کنه یا با من صحبت کنه یعنی یه جوری اعتمادمون به اینکه خداوند هادیه بیشتر میشه و این یه نکته خیلی ارزشمندیه که خداوند داره در هر لحظه به شکلای مختلف ما رو هدایت می کنه
نکته بعدی اینه که ما هدایتو دریافت کنیم و بش عمل کنیم حتی اگر سختمون باشه حتی اگر کاملاً متفاوت باشه با رفتارای گذشته مون و بعد عمل کنیم تمام تلاشمونو بکنیم برای اینکه عمل کنیم و بعد خدا در ها رو باز می کنه باز، همون خدایی که هدایت کرد و گفت چه کاری باید انجام بدی بعد کمکت می کنه که اون کارو انجام بدی وقتی خودتو متعهد می بینی
تحت هیچ شرایطی پول قرض نکنید وام نگیرید و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندید
اگر منو قبول دارید این دوتا نکته رو بزارید آویزه گوشتون تا ابد
تحت هیچ شرایطی پول قرض نگیرید از کسی، تو هر شرایطی بودین یه راهی پیدا کنین که پول بسازید پول قرض گرفتن و وام گرفتن کار ضعیفاست باید بتونی یه راهی پیدا کنی به خدا بگی خدایا من یعنی اینا موقعی اتفاق میفته بگی من هرگز من بمیرم پول قرض نمی گیرم وام هم نمی گیرم خدا باید راهشو پیدا کنی وقتی این حد از تعهد رو داشته باشی درا باز میشه
این جمله مهمه
وقتی این حد از تعهد رو داشته باشی در ها باز میشه و راه ها بت گفته میشه
و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندی به کسی
زمانی پول بدهی، قرض نه،ببخشی به دیگران که دنبالش نباشی که بخواهی،اگر دادن دادن اما اگر بت بر نگردوندن هیچ بلایی سرت نیاد هیچ احساس بدی نکنی اصلاً هم برات مهم نباشه در راه خداوند ببخشی
اگر هم قبلاً قرض گرفتیم و وام و قسط داریم همون کاری رو بکنیم که رضا کرد همون کاری رو بکنیم که استاد کرد
پرداخت بدهی رو بر هر کار دیگه ای مقدم بدونیم و از همه خرج های دیگه بزنیم تا زود تر بتونیم بدهیمونو صفر کنیم
چون وقتی که ما بدهی پرداخت می کنیم انقدر از لحاظ ذهنی قوی تر میشیم اون آرامشی که به ما می دهد اون اعتماد بنفسی که به ما می دهد اون قدرتی که به ما می دهد اینقدر زیاده که ما می تونیم صد ها برابر اون پولو بسازیم
اگر بدهکاریم بدهیمونو پرداخت کنیم حتی لباس هم برای خودمون نخریم و وقتی این مسیرو بریم تو همین مسیر پرداخت بدهی یه سری در ها باز میشه یه سری راه ها رو پیدا می کنیم که با استفاده از اونها می تونیم دهها و صدها برابر اون پولی که بدهکار بودیم و اولش خیلی آروم آروم پرداخت شد بعدا توی زمان خیلی کوتاه تر عددای بسیار بسیار بزرگتری رو بسازیم
اصل اینه که ما باید بتونیم پول بسازیم،خودمون، و باید خداوند رو این جوری باور کنیم،نه این که قرض بگیریم
دلیل بدبختی 99 در صد آدما همین قسط و قرضاییه که دارن
دلیل اینکه استعداد هاشون شکوفا نمیشه
دلیل این که دنبال اهدافشون نمی تونن برن
دلیل این که نمی تونن کارای بزرگ بکنن بخاطر اینه که مجبورن قسطا رو پرداخت کنن
اگر به هر دلیلی قبلاً این کارو کردیم هر چی قسط و قرض هستو پرداخت کنیم همه رو تصفیه کنیم و متعهد بشیم که هرگز این کارو نکنیم حتی اگر بمیریم
و بگیم من باید بسازم پولشو و بعد بخرم
اگر هم پولشو ندارم میسازم و بعد میخرم
و بعد می بینیم چه در هایی برامون باز میشه که قبلاً بسته بوده
وقتی که بدهیمونو به دیگران میدیم
وقتی که دیگه قرض نمی گیریم
پولایی رو میسازیم بفضل پروردگار که اصلاً قابل مقایسه با قبل نیست
بخاطر آرامشی که داریم
چون وقتی بدهکاریم آرامش نداریم
نمی تونیم آرامش داشته باشیم
نمی تونیم به ایده ها مون عمل کنیم
بمحض این که قانون رو درک کردیم از همون جایی که هستیم شروع کنیم
و خداوند هم بقیه کار ها رو کمکمون می کنه
وقتی که می بینه متعهد هستیم
وقتی می بینه ما به آپشنای دیگه فکر نمی کنیم
خدایا شکرت برای درس هایی که در این جلسه گرفتیم
سلام دختر عزیزم
ممنونم به کامنتم جواب دادی
آره این فایلای نتایج دوستان مخصوصاً همین فایلای آقا رضا خیلی فوق العاده هستن با دیدن کار هایی که انجام دادن و همینطور مسیر و مراحلی که طی کردن رفتن و بعد سنجیدن عملکرد خودم با اونا متوجه خیلی از نکات میشم که باید بهبود بدم
خدا رو شکر برای همه نعمت هایی که به ما داده مخصوصاً نعمت وجود این سایت بی نظیر و توحیدی
بهار جان سلام
تحسینت می کنم برای کار های بزرگی که کردی و شجاعتی که به خرج دادی
آفرین به شما که تو دل ترسهات رفتی و
به دو فرد قدرتمند در زندگیت ((نه))
گفتی!هم پدرت هم کارفرما
من هم ده دوازده سال پیش دو سه بار از این قرض الحسنه های خانوادگی استفاده کردم ولی دیدم با روحیه ام سازگار نیست و کنار گذاشتم
و اون مواردی که دورشون خط کشیدی
(خرج نکردن پولی که برای دوستی با پول تو کیفت هست)جالب بود برام
زندگیت پر از خیر و برکت و موفقیت باشه