نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 30
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-26 03:27:162023-03-18 20:29:34نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و احترام به استاد عزیز و بانو شایسته ی نازنین و دوستانم در سایت
خدایا شکرت این فایل چقد خوووب بود…..من یه کار خبطی کردم قبل از ورودم به سایت و یه وامی رو گرفتم و انقد پشیمونم که اندازه نداره و بارها با خودم گفتم خدایا عجب اشتباهی کردم … پول وام خرج شده و قسطهاشو ماه به ماه باید پرداخت کنم …..و حالا تصمیم گرفتم هر سه چهار ماه یکجا پرداخت کنم تا زودتر تسویه بشه …. و تعهد دادم که هیچوقت هیچوقت هیچوقت نه وام بگیرم و نه پول قرض بگیرم …مرررسی استاد عزیزم برای این آگاهی های نابتون ….خدایا شکرت که هستی شکرت که همیشه راه کار نشونم میدی ….و چققد خوب راجب قرض دادن آگاهی دادید که بر این مبنا پول قرض بدید که اگه پس ندادن خودمون توی فشار مالی نیفتیم و پس دادن و ندادن او قرض اهمیتی برامون نداشته باشه…. مرررررررسی استادجانم ….
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام به همگی، امیدوارم خوب باشید.
تشکر میکنم از آقای رضا و همینطور آقای عباسمنش که این فایل رو در اختیار ما گذاشتن، خییلییی خیییلیی ازتون تشکر میکنم بابت این فایل . اینها خیلی روی باورهای ما تاثیر میذاره و انگیزه و امید بالایی میده برای پیش رفتن و اعتماد کردن به پروردگار مهربانمون. خییلییی خییلییی خوشحالم و خییلیی شکر میکنم که ایشون تونستن اینجوری نتیجه بگیرن و امیدوارم این اتفاقات قشنگ برای تک تک ما بیافته. ممنونم ازتون
به نام خداوند مهربان
من کامران هستم چندین سال پیش به خاطر باور های نامناسب خانواده سال 99 من حدود 200ملیون وام گرفتم و بعدش وام ازدواج گرفتم و زندگی میکردم و چقدر لذت بردم از اینکه یک دفعه من 200 ملیون پول وارد حسابم شد و سریع رفتم یک ماشین خریدم و آمدم طلا خریدم و خوشحال. غافل از اینکه مثل بدنسازی شده بودم که ی آمپول زده بودم و هیکلم درشت شده بود
و من داخل شرکت کار میکردم و ماهیانه 5 ملیون قسط و میدادم و حقوق دریافتی من 6 و خورده ای بود متغییر. و من ادامه دادم و موقعی که ازدواج کردم آمدم سر زندگی دیدم خوب من که پول پیش خونه ندارم ماشین رو فروختم و قسط میدادم و رسید سال اول تموم شد دیدم من که هیچ پس اندازی ندارم و هرچی حقوق میدادن خرج زندگی و پرداخت وام میشد. و من طلاهامو فروختم دادم پیش خونه و باز رسید سال دوم دیدم باز پس انداز هم ندارم از تهران جمع کردم آمدم سمت هشتگرد به خاطر نداشتن پول پیش و حدود 40 روز تو هیئت زندگی کردم و از شرکت آمدم بیرون و الان که بازم شغل آزاد دارم باز همون مشگل هست و از خداوند خواستم که ی راهی رو بهم بگه و فهمیدم دوتا مشگل خودمو که باید اول قرض و وام رو تموم کنم چون تمرکز من بیشتر روی این باید باشه که کسب و کارم رو گسترش بدن نگران اینم که قسط عقب نیفته و تمرکز ناخود آگاه روی کمبود هست. و چندین باری هم تصمیم گرفتم برای پرداخت بدهی ها ولی با افراد مشورت کردم. گفتم ماهانه هست میخوای مثلا 10 ملیون رو تسویه کنی پس انداز کن. ولی نتونستم پس انداز کنم چون ذهنم آزاد نبوده و باز با ذهنیت افراد دیگه عمل کردم و نتیجه گذشته رو گرفتم. به قول انیشتین اگر اشتباه نکنم احمق ترین افراد کسانی هستن مثل گذشته رفتار میکنن انتظار نتیجه جدید دارن و من تصمیم خودمو جدی گرفتم برای پایان دادن قرض و وام و از خدا هدایت و حمایت خواستم و آین فایل هم باورمون قوی کرد که خدا حمایت و هدایت میکنه سپاسگزارم ازت استاد عزیزم و آقا رضای گل
ماهی یک روز رو به خودت اختصاص بده ، یک خلوت دو نفره با یار ، حق توست
پس مقدمات این عشق حضور رو آگاهانه اینگونه آماده کن :
امروز کمتر بخور
کمتر مطالعه کن
کمتر به گوشی سر بزن
کمتر به اطرافیان توجه کن
کمتر بنویس
کمتر حرف بزن
کمتر فکر کن
تا بشنوی آنچه را که پیوسته جاریست .
به نام خدای نور
سلام به استادعزیزم و خانم شایسته دوسداشتنی.
سلامم به تویی که داری این کامنت رو میخونی.
همه اینارو مینویسم که باورهام قوی تربشه…من اصلا فکرشم نمیکردم انقد زود باورها و فرکانس ها جواب بدن من سعی کردم باورهای خوبی درمورد فراوانی رو با خودم تکرارکنم و منی که نزدیک دوتاسه هفتس مشتری نداشتم امروز با تکرار باورهایی مثل باران رحمت الهی همیشه درحال بارشه،مثل هوایی که دارم نفس میکشم آب غذایی که همیشه برام فراهمه و برای بدست اوردنش تقلایی نمیکنم پول و ثروت هم میتونه اینطور باشه و پول ساختن یه کار راحته و زجر اور نیست،صبح که بیدارشدم سپاسگذار خداوند بودم که بهم مشتری داده و باخودم تکرار میکردم من امروز مشتری دارم خداوند رزق و روزی امروزم رو بهم میده انقدر اینو تکرار کردم که با این باور و امید بعد ازدوروز رفتم سالن و گفتم خدایا من نمیدنم چطوری مشتری و رزق و روزی امروزم رو بهم بده با حال خوب و سپاسگذاری ازاین هوای خوب و خنک و حرف زدن با روی خوش با پرسنل اونجا مشتری که اومده بود برای انجام یه خدمات دیگه بعد ازتموم شدن خدماتش ازمن نوبت گرفت و من براش خدمات ارائه دادم و بهای کارمم دریافت کردم…
چقدر حالم خوبه چقدر حس خوبی دارم که واقعا فهمیدم اسونهه پول ساختن مشتری داشتن اسون و فراوانه و خداوند ازهزاران طریق میتونه به من مشتری بده و من دوسدارم که خداوند برام کارهارو انجام بده و من از مسیر زندگیم فقط و فقط لذت ببرم.
تازه یه اتفاق جالبی هم که افتاده بود همکارم که توی یه لاین دیگه مشغول به کاره گفت داشتم به منشی سالن میگفتم خیلی جالبه قبل ازاینکه عاطفه بیاد زهره هم بودش(زهره همکارمه و دوتامون توی لاین مژه کارمیکنیم)ولی زهره رفت و وقتی عاطفه اومد مشتری گفت میخواد مژه هاشو درست کنه و مشتریم رزق عاطفه بود امروز خداجونم واقعا ازت سپاسگذارم باتمام وجودم خداروشکر میکنم که توی این مسیرم و این قدرت رو به من دادی زندگیم رو خلق کنم.
ازاین به بعد میخوام با حس امیدواری و حس خوب و سپاسگذاری برم محل کارم و خداروشکر کنم بابت مشتری هایی که دارم اولش ممکنه ذهنم مقاومت کنه ولی به مرور زمان نتیجه میده.
ولی چقدر خوب به این فایل هدایت شدم خب من بخاطر اینکه توی باورهای فراوانی و مالی مشکل دارم چندوقتی بود خبری ازمشتری نبود و من نمیتونستم پول بسازم و واقعا تقلا میکردم برای مشتری داشتن ولی نتیجه نمیداد الان پنج روزه یه چالشی رو برای خودم درست کردم و پنج روزه بهش متعهدم و روی باورهام کارمیکنم و کلی اوضام بهتر شده خداروشکرت واقعا.
بخاطر اینکه مشتری نداشتم خیلی پیش دوستام قرض دارم و داشتم فکر میکردم پول مشتری امروزمو بذارم باش مواد بگیرم برای کارم یا قسمتی ازقرضمو بدم که به این فایل هدایت شدم و پیش سه نفر ازدوستام قرض داشتم که از کمترین شروع کردم و قرض یکیشون رو دادم و الان پیش دونفر قرض دارم و به لطف خداوند اونارم خداجور میکنه تمام قرض هامو میدم ودیگه اصلاااا قرض نمیگیرم تحت هیچ شرایطی نباید اینکارو کنم چون واقعا ارامش رو ازم میگیره.
ذهنم نجوا اورد که موار کارت چی و… که گفتم خداجورش میکنه و اگر مشتری داشتم که به اون موادی که تموم کردم نیاز داره ازقبلش پولشو برام میفرسته و من موادشو میخرم و بعد مشتریم میاد سمتم نمیدونم فهمیدین چی گفتم یانه ولی جدیدن خیلی وا دادم و دیگه نمیخوام الکی نگران بشم یا استرس بگیرم میگم سپردم به خدا خداجوتم اوضاع رو به بهترین شکل پیش میبره.
خدایاشکرت که بخشی ازقرضمو دادم نورمن بقیشم از راه هایی که فکرشم نمیکنم بده.
خدایاشکرت بابت فردا که فوق العاده پیش میره.
شاد،سلامت،موفق و ثروتمند باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که خود را متعهد به تغییر می کنیم:
خداوند مسیر تحقق اهداف را به هزاران طریق ممکن به ما الهام می کند
که یکی از راه های آن شنیدن آیات قرآن در خواب است
ایده هایی که خداوند به ما الهام می کند به خاطر:
ایمان و باور ما به خداوند است که همواره و در هر لحظه در حال هدایت ماست
مهم ترین نکته هنگام دریافت هدایت:
عمل کردن به ایده های خداوند هر چقدر سخت و متفاوت با اعمال گذشته ی ما باشد است
تمام تلاش خود را:
برای عمل کردن به ایده های خود انجام دهیم زمانی که تعهد داشته باشیم خداوند از هزاران طریق درها را برای ما باز می کند
تحت هیچ شرایطی:
پول قرض نمی گیریم وام نمی گیریم و پول هم قرض نخواهیم داد
تحت هر شرایطی:
به فکر ساختن ثروت باشیم گرفتن وام قرض و قسط مخصوص افراد ضعیف است
زمانی که متعهد باشیم:
به هیج وجه قرض و وام نگرفته و درها به روی ما باز خواهد شد
تنها زمانی پول خود را ببخشیم یا قرض دهیم که:
اگر آن را بازنگرداندند احساس بدی نداشته و برایمان اهمیت نداشته باشد و تنها در راه خداوند ببخشیم
اگر بدون آشنایی با قوانین الهی اقدام به گرفتن وام و قرض کردیم:
از خداوند درخواست کنیم به ما کمک کند قرض و وام خود را بپردازیم
زمانی که بدهی خود را پرداخت می کنیم:
از لحاظ ذهنی قوی تر شده احساس آرامش عزت نفس و قدرت کرده و می توانیم صدها برابر بدهی خود پول بپردازیم
اولویت اصلی خود را : پرداخت بدهی خود قرار دهیم
در حین پرداخت بدهی: درهایی برای ما باز می شود که صدها و هزاران برابر پول مورد نظر را کسب خواهیم کرد
دلیل بدبختی افراد:
گرفتن قرض وام و بدهی است
خط قرمز ما : گرفتن وام قرض و بدهی باشد
هر خواسته ای داریم: پول آن را بسازیم و خواسته های خود را خلق کنیم
تعهد ما به قانون باعث می شود:
از همان امکانات کنونی در دسترس شروع کرده و در طول مسیر ما هدایت شویم و درها به روی ما باز شود ثروتی خواهیم ساخت که تاکنون چنین تجربه ای نداشته ایم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای رزاق
سلامه به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
رضا :
اولین ایده در دوره هدف گزاری این بود که بدهی پرداخت کنه
(( ایده من هم برای رسیدن به درآمد بالا خرید دوره روانشناسی ثروت1 هست چون استاد میگه واسه این که ثروت و درامدت بره بالا باید مدارت عوض شه و خودش میگه تو این دوره آموزش هایی هست که باورهات عوض میکنه و وقتی باور های ثروت ساز داشته باشی مدارت تو ثروت بالا میره تو میری تو مدار ثروت و درآمد های بالا تر به آسانی در زمان کاری کمتر و آسان و من میخوام متعهدانه این دوره بخرم هر فایل 5 بار گوش بدم دفتر براش گرفتم بنویسم برای خودم مثال بزنم و تمریناتش انجام بدم و امیدوارم که جهان جواب های عالی بهم بده ))
چون استاد تاکید کرده بود که آدم باید بتونه بدهی هاشو صاف کنه و باید بتونه آرامش ذهنی برای خودش ایجاد کنه
و رضا میگه به دوستی که بدهی داشتم مدام زنگ میزد و مدام سراغ پولشو میگرفت 25 میلیون بدهی به کسی داشت که درآمد ماهانه از کارمندی 600 هزار تومن بود نه اون امیدی داشت نه من
جمله ای که 1000 بار رضا نوشت و 1000 بار خوندش
خدایا بدهی بنده خودت رو بده
((خدایا بنده خودت رو به ثروت و نعمت زیاد هدایت کن
خدایا من رو وارد دنیای ثروتمندان کن))
میگه هر شب از خدا میخواستم صبح از خدا میخواستم جز نوشته هام بود
((من هم مینویسم ))
یک شب خواب دید چرا این خواب دید چون به گفته استاد یک دفتر میزاشت کنار دستش موقع خواب و همیشه قبل خواب می خواست که خدایا بدهی این بنده ات رو بده من میخوابم و تو منو بیدار کن و به من بگو چکار کنم ایده ات رو به من بگو
)من هم دوست دارم این تجربه داشته باشم )
تو خواب صدای بلندی بود که فضا پر کرده بود که قرآن میخوند با صدای عربی
فردا صبحش یکی دوکلمه اش یادش بود فرداش تو گوگل با سرچ کردن پیدا کرد آیه ای بود بخش اولیش این بود این مسائل دنیا بازیچه هست و میگذره و آنان که ایمان دارن و استقامت دارن خدا درها براشون باز میکنه
بخش دوم این آیه در مورد یک موضوع بود که خدا به پیامبر میگفت اینو تیکه تیکه کن بخش بخش بشه
همون خدایی که اینو به ذهن رضا آورد که اینو بخش بخش کن همون خدا تو ذهنش اینو مرور کرد که تیکه تیکه کردن یعنی اینکه بدهی ات رو تیکه تیکه کنی
رضا تو دفتر نوشت که من 25 میلیون بدهی به فلانی به 25 قدم تقسیم میکنم و از خدا میخوام منو راهنمایی کنه که چطور 25 قدم بردارم
طبق حرف های استاد حالا موقع عمل بود
دوره هدف گذاری استاد میگفت -> وقتی هدفت معین میکنی بشین بنویس ببین چه قدمی میتونی برداری
) فاطمه چه کاری میتونی برای خرید دوره روانشناسی ثروت1 انجام بدی ؟ دفتر براش خریدم تخته وایت برد گرفتم تابلو کائنات درست کردم و خرید لباس رستوران و … تعطیل فقط جمع میکنم واسه خرید این دوره )
حالا رضا تنها سرمایه اش بیمه نامه داشت دوتاش فروخت و 1 میلیون بدهی داد
چند روز گذشت فروش مغازه بهتر شده بود هفته بعد 1 م دیگه پرداخت کرد
دوهفته بعد همسرش باهاش همکار کرد مقداری از طلاهاش فروخت و 1 قسط دیگه هم داده شد
ماه اول بعد دو سال که هیچی از بدهی اش نتونسته بود پرداخت کنه 3 تا قسط داد
ماه دوم بک شرکتی اومد چک 6 میلیون و خورده ای بهش داد گفت حالا بعد میاییم جنس میبریم
تو شرایطی که خیلی ها جنس میبردن پولشو نمیدادن برای اولین بار یک اداره دولتی پول میداد جنس نمیخواستن وکار خدا بود
و 5میلیون از بدهی باهاش داد
تو کمتر از 2 تا 3 ماه بدهی صفر شد
رضا میگه دیگه اعتماد بنفس گرفتم که بله من بدهی 2 ساله رو تو کمتر از 3 ماه تونستم صفر کنم
تصمیم بعدی
استاد گفته بودن وام نباید بگیری
و رضا میگه 12 تا قسط داشت و وام زیاد داشت
و از کمترین وام ها شروع کرد به صفر کردن وام اولی که صفر میکرد میرفت سراغ وام های دیگه
و در 6 ماه همه وام ها و قسط ها رو صفر کرد
( افرین به همت تو افرین به عمل کردنت
تو چقدر آدم قدرتمندی بودی تونستی این طور متعهد به هدفت باشی و انجامش بدی
چقد شاگرد خوبی بودی و حرف استاد براحتی بالای سر گذاشتی و قبول کردی و انجام دادی
توانایی تو و اینکه جهان چقدر قشنگ با تو همکاری کرد چقدر لذت بخش بود وقتی کاری که تو چند سال انجام ندادی تو چند ماه با آموزش های استاد با شاگردی استاد عباسمنش انجامش دادی
چقدر لذت بخش بود با گوش دادن به حرف استاد بدون اینکه کار بیشتری بخوای انجام بدی یا اینکه شغلت عوض کنی انقد راحت این هزینه هارو پرداخت کردی و خودت رو آزاد کردی از بدهی از رنج قسط
(
و رفت سراغ خان سوم یعنی دسته چک
) خدا رو شکر من از این مشکل ازادم)
استاد:
وقتی آدم خودش متعهد میکنه به تغییر خداوند الهام میکنه
استاد میگه دقیقا این مثال قرآنی بارها و بارها و بارها برام اتفاق افتاده اینکه یه سری کلمات عربی شنیده -> بعد سرچ کرده -> بعد قرآن خونده-> بعد معنیش رو خونده -> بعد فهمیده خدا چی بهش گفته
این نتیجه باور این که خدا میخواد منو هدایت کنه و اینطوری اعتماد مون که خدا هادی بیشتر میشه
این نکته ارزشمندی هست خداوند در هر لحظه به شکل های مختلف مارو هدایت میکنه
( خیلی اذت بخش هست اینروزها خیلی خداوند من رو هدایت میکنه
خدا رو شکر در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
خدا رو شکر رزق و روزی من با تمرکز رو این فایل ها بیشتر شده
خدا روشکر فکرم دیگه هر جا نیس و تمرکزم یکجاست
خدارو شکر حالم خوبه
خدارو شکر خدا قشنگ هدایتم میکنه کی خرید کنم
قشنگ و درست هدایتم میکنه چی بپزم چی بخورم
بعضی از حرف های استاد تو زندگیم که تجربه میکنم میفهمم چقدر زندگی لذت بخش تر و راحت تر و شادتر هست و فکر میکنم اگه همه این تجربه های لذت بخشی که استاد میگن من تو زندگی داشته باشم چقد زندگی و این جهان شیرینتر میشه )
نکته بعدی اینه که ما هدایت دریافت کنیم
حتی اگه سخت باشه و متفاوت باشه با رفتار گذشته
همون خدایی که هدایتت کرد که چه کاری انجام بدی بعد همون خدا راه ها رو باز میکنه
در مورد بحث بدهی تحت هیچ شرایطی پول قرض نکن و وام نگیر و قرض نده
تو هر شرایطی بودی یه راهی پیدا کن پول بسازی
وقتی این حد از تعهد داشته باشی راه ها باز میشه
زمانی پول ببخشی که اگه برگردوند برگردوندن اگر نه هیچ بلایی سرت نیاد هیچ احساس بدی نکنی اصلا برات مهم هم نباشه
در راه خداوند ببخشی
(چشم)
استاد میگه گفتم خدایا من فقط میخوام بدهیم رو پرداخت کنم
خدا شاهده وقتی بدهکار شدم واسه زمانی که شریک داشتم شریکم تو یک جلسه یکباره گفت ما 75 میلیون بدهی داریم در سال 88
استاد میگه اونجا من برای خودم کفش نمیخریدم لباس نمی خریدم گفتم هر چی که دربیاد اول باید بدهی مون پرداخت کنیم
چون وقتی بدهی پرداخت میکنی آنقدر از لحاظ ذهنی قوی میشی اون آرامش اون اعتماد بنفس و قدرت که به من می دهد انقد زیاده که میتونم 100 ها برابر اون پول بسازم
بخاطر همین بدهیتو پرداخت کن تو همین مسیر یک سری درها باز میشه یک سری راه ها پیدا میکنی که 100 ها برابر بعدا در زمان کوتاه تری بسازی این چیزی بود که استاد بهش رسید
( من هم باید با همین تعهد که استاد تو سال 88 مسئله شو حل کرد مسائلم حل کنم و تمرکزی رو یک موضوع کار کنم)
شما باید بتونی پول بسازی
دلیل بدبختی 99 ٪ آدمها این قسط ها هست
دلیل اینکه استعداد اونا شکوفا نمیشه
و اگر قبلا این کار کردی متعهد شد که اگه اسلحه گذاشتن گفتن یا قرض بگیر یا می کشیمت بگو بکش
تموم شد قرض گرفتن
من باید پولشو بسازم بعد بخرم
و بعد میبینی که چه درهایی برات باز میشه که قبل بسته بوده
پول هایی رو به فضل پروردگار می سازی
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام به استاد ومریم جان عزیزم
سلام به دوستان خوبم
نشانه امروزم
خداجونم سپاسگزارم هر لحظه هدایتم می کنی وهدایتم کردی به این فایل بی نظیر
نکته ودرسهای این فایل بینظیر
اینکه قبل از هر کاری باید از نظر ذهنی به آرامش برسم وهیچ دق دقه فکری نداشته باشم
اگه ایمان داشته باشم وخداوندم رو باورداشته باشم خداوند در هر لحظه هدایتم میکنه
وامروز هم این فایل نشانه روزم هستش هدایتم کرد وکاری که باید بکنم اینه که هدفهام رو کوچیک کوچیک وقسمت قسمت کنم وقدم بردارم.
خداروشکر هیچ بدهی وقصد وچیزی ندارم فقط
یه حساب کتاب کوچیک با دوستم دارم که ذهنم درگیر این موضوع هستش انشاالله بلافاصله که این حسابم رو صاف کردم دیه به هیچ وجه یک ریالی هم از کسی چیزی قرض نمیگیرم.
از آقا رضا عطا روشن سپاسگزارم بخاطر این توضیحات بی نظیرشون از طی کردن مسیری که داشتن فقط خدا میدونه که چقدر این صحبتهاشون به روند پیشرفت ما کمک کرده وکمک میکنه.
سپاسگزارم استاد عزیزم از تمام آموزشهای بی نظیرتون که همچین دانشجوهای فوقالعاده ای تربیت کردین
سپاسگزارم خداجونم که دستم گرفتی هدایتم کردم به این مسیر الهی سپاس
خداجونم همینجور که هدایتم کردی به این مسیر کمکم کن هدایتم کن تا با راحت ترین شکل ذهنم رو پاک کنم از هر گونه افکار منفی وبا یک ذهنم کاملا آمده برای دریافت الهاماتت در این مسیر الهی حرکت کنم.
خداجونم کمکم کن تا به 2 تا نکته اساسی که استادم بهش اشاره کرد (تحت هیچ شرایطی پول قرض نگیرم وپول قرض ندم مگر اینکه زمانی پول به کسی بدم وببخشم که دنبالش نباشم که بهم برگردونه و اگه بهم بر نگردون اصلا نگران نباشم)عمل کنم.
خداجونم خودت کمکم کن وهدایتم کن تا ذهنم رو آزاد کنم.
خداجونم من نمیدونم تو میدونی
من نمتونم تومیتونی
هدایتم کن تنها تورومی پرستم وتنهااز تویاری میجویم سپاس
بسم الله الرحمن الرحیم
رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا
و بگو: پروردگارا، مرا [در هر کاری] با صداقت وارد و با صداقت خارج کن و از نزد خود تسلطی یاری شده قرارم ده.
اللهم ثبت قلبی علی دینک
خدایا قلبم را محکم بر آئینت نگه دار
و الهمنی الهدی و اکرم باحسانک
و هدایتم کن و نیکی ات را به من کرامت کن
سلام سلام اساتید عزیزم
سلام به دوستان ارزشمندم
بچه ها نمی دونید چقدر حالم خوبه… امروز صبح خدا با نشانه ها ساعت 5 صبح بیدارم کرد تا باهاش حرف بزنم… خوابم میومد… ولی خدا ول کن نبود… خلاصه بیدار شدم و خواب آلو شروع کردم به نوشتن ستاره قطبی… و بعدش نمی دونم چطوری هدایت شدم به سوال شب های قبل که چالش اصلی الان زندگیمه: تعیین تکلیفم در رابطه عاطفی که الان دارم… منتظر هدایت های خدا بودم… اولین تجربه ام بود که خدا بیدارم کنه و اینقدر واضح با ایه های قرآنش باهام حرف بزنه و من هم منظورش رو بفهمم…
کلید واژه این فایل، قدم های تکاملی برای هدایت شدن بود… واقعاً تکامل می خواد…
چقدر تجربه امروزم شیرین بود…
نتیجه مذاکراتم با خدا این بود و از روی نت گوشیم اینجا کپی می کنم:
#شانزدهم_مرداد
انفال:28
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ
و بدانید که اموال و اولاد شما [=نماد قدرت] فقط [وسیله] آزمایشاند و تنها خداست که پاداش عظیم نزد اوست [=دنیا ارزش این رقابتها را ندارد].
خدایا کمکم کن در این ازمایش موفق بشم و خالص بشم…
خدایا واضحتر بگو تا قلبم روشن بشه… می دونم من عجولم…
روم:36
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ
ما همین که به مردم رحمتی بچشانیم، بدان سرمست [=مغرور و فراموشکار] میگردند، و اگر به خاطر دستاورد [نامطلوب] خودشان دچار ناخوشایندی شوند، در آن حال [به کلی] نومید میگردند.
خدایا چون مبحث این جلسه لیاقت، این بود که ارزشمندیمون رو نباید گره بزنیم به عوامل بیرونی مثل نتایج و اموال و اولاد … من ابنو فهمیدم که باید تا پایان دوره صبر کنم… چشم سمعا و طاعتا
عنکبوت:69
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
و کسانی که در راه ما [با قبول مصیبتها و محرومیتها] میکوشند، مسلماً ما نیز آنها را به راههای خود رهبری خواهیم کرد و مسلماً خدا با نیکوکاران است.
واااای خدای من مرررسی که اینقدر عالی پاسخم رو میدی… یعنی این تمرین و ممارست و روی خودم کار کردن، منو جزو محسنین می کنه که گفتی: خدا صد درصد همراه محسنینه و هدایتشون می کنه تا به مقصد برسن.
خدا جونم میشه این مکالمه رو ادامه بدیم:
فرقان:31
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا
و بدینگونه ما برای هر پیامبری، دشمنی از مجرمین قرار دادیم … و پروردگار تو به عنوان هادی و یاور [بندگان به سوی سعادت] کافی است.
ای ولی و صاحب اختیار من، مرررسی که کافی هستی برام… با وجود تو من بی نیاز از دیگران هستم… مرررسی که گفتی همسرم، برای من خیر و برکت تا حرکت کنم… تا خواسته هام واضح تر بشه..
خب خداجونم، این بنده ات دوست داره بشنوه بازم بگو
زخرف:78
لَقَدْ جِئْنَاکُم بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ
[خدا گوید:] ما حق را بر شما عرضه کردیم، اما بیشترتان از [پذیرش] حق کراهت داشتید.
گفتی که من حاصل فرکانس های خودمو می گیرم. کمکم کن همین قانونت رو عمیقاً درکش کنم..
خب یار شیرین ودلبرم…لطفا ادامه بده… خوابم داره می پره..
عنکبوت:2
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُـولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا مردم پنداشتند همین که بگویند ایمان آوردیم [کافی است و] رها میشوند و مورد آزمایش [در چالش با موانع و مزاحمتها] قرار نخواهند گرفت؟
بله خداجونم می دونم که این ازمایش ها برای خالص سازی منه…
خب…
بقره:48
وَاتَّقُوا یَوْمًا لَّا تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
و بترسید از روزی که هیچ کس از دیگری بلاگردان نشود، شفاعتی نیز از کسی پذیرفته نشود … و هیچ عوضی هم [برای نادیده گرفتن گناهان] گرفته نشود … و [گناهکاران] مورد یاری قرار نگیرند.
خدایا منو ببخش و پاکم کن و به من رحم کن ای ارحم الراحمین.. دست های تسلیم من بالاست… من پذیرفتم که قدرت تغییر دیگران رو ندارم…
خب…
شعراء:91
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ
و دوزخ برای بیراهه رفتگان آشکار میگردد.
خدایا … رب غفور و رحیم من… هدایتم کن به مسیر مستقیم… مسیری که پر از انعمت علیهم نه مسیر گمراهان و غضب شده ها
خب…
انعام:36
إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ
تنها کسانی [دعوت تو را] اجابت میکنند که گوش [دل به سخن حق] میسپارند و [دل] مردگان [منکر] را، خدا [در قیامت] زنده میکند، … آنگاه به سوی او بازگردانده میشوند.
خدایا کمکم کن عمل کنم… عمل کنم… عمل کنم.. خدایا قلبم رو منور کن به نور خودت تا از تاریکی ها رها بشه و در مسیر توحید بشکن زنان و روی دوش تو لذت ببرم و مثل بنده های محبوب تو باشم
خب…
اسراء:20
کُلًّا نُّمِدُّ هَـؤُلَاءِ وَهَـؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا
ما به همه مدد میرسانیم؛ هم آنان [=دنیا طلبان] و هم اینان [=آخرت طلبان] و عطای پروردگارت [از هیچ کس] بازداشته نیست.
خدایا منو تو مسیر مستقیم هدایتم کن و هزاران فرشته پی در پی به کمکم بفرست… پذیرفتم که رها کنم کویرهام رو … هم همسرم و هم فرزندانم به تو دسترسی دارن و تو با توجه به فرکانس هاشون هدایت و حمایت می کنی… من باید تمرکزم روی خودم باشه و سعی نکنم خدایی کنم…
خب خداجونم مشتاقم بیشتر باهام حرف بزنی
مائده:87
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزیهای پاکی را که خدا برای شما حلال شمرده است [همچون مشرکین یا راهبان مسیحی، بر خود یا دیگران] تحریم نکنید و [در مصرف آن از حدّ تعادل] خارج نشوید که خدا البته تجاوزکنندگان را دوست ندارد.
خدایا مرررسی که وقتی دیدی دارم آبریزش بینی دارم … حرف قبلیت رو قطع کردی و گفتی: همه چی می تونم بخورم فقط زیاده روی نکنم… کمکم کن انجام بدم… تو این مسیرم هدایتم کن
خب … خدای مهربونم از سوال این قسمت بگو… یعنی مرتبط با تکلیفم با زندگی عاطفیم
اسراء:83
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوسًا
و هرگاه به انسان نعمتی بخشیم، [با ناسپاسی] روی میگرداند و [از نعمت دهنده] دور میشود و هرگاه کمترین سختی به او برسد [به جای صبر و توکل] به کلی ناامید میشود.
خدایا کمکم کن اعتبار همه نعمت هام رو بدم به تو و شاکر باشم… و در سختی ها، صبور باشم
خب…
اسراء:29
وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا
نه دستان خویش را به گردنت ببند [که خیرت به کسی نرسد] و نه به تمامه آن را بگشای که [با بذل و بخششِ تمام آنچه داری] ملامت شده و دست خالی گردی.
خدایا منظورت رو نفهمیدم… نه افراط نه تفریط در چه چیزی؟؟
بقره:112
بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
آری، هرکس روی خود [=هدف و برنامهاش در زندگی] را تسلیم خدا کند، در حالی که نیکوکار [نیز] باشد، … پاداش او نزد پروردگارش [محفوظ] است و نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند. …
اگه باور دارم باید عمل کنم… چون اگه تو رو باور داشته باشم نه ترسی دارم نه غمی چون تو برایم کافی هستی…
خب… با اشتیاق میشنوم… چقدر خوبه همصحبتی با تو یار محبوبم… تازه دارم یاد می گیرم…عااااشقتم خدا جونم
قصص:56
إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
ـ [ای پیامبر] مسلماً تو آنرا که دوست داری نمیتوانی هدایت کنی، این خداست که هر که را بخواهد [طبق نظاماتش و با تلاش خود او] هدایت میکند و او به هدایت یافتگان آگاهتر است [=نیازی نیست که بندگان در این مورد داوری کنند].
یعنی من کاسه ی داغ تر از آش نشم… چشم سمعا و طاعتا
خب حالا چیکار کنم؟…
زلزال:8
وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ
و هر کس به سنگینی ذرّهای بدی کرده باشد، آن را میبیند.
قربون عدالتت برم من… من عاشقتم… بوس فراواااان
خب…
نمل:84
حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
تا چون [همه منکران] بیایند، [خدا] گوید: آیا نشانههای مرا [به تمامه] دروغ شمردید و احاطه [=شناخت] علمی به آنها پیدا نکردید؟ پس [در مدت زندگی دنیا] چه میکردید؟
خب فهمیدم که باید به خودشناسی ادامه بدم و کارهایی که انجام میدم پشتش منطق باشه نه مقلد وار… چشم سمعا و طاعتا
خب…
نساء:111
وَمَن یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا
و هرکس [با کوته فکری و تنگنظری] خودپرستی کسب نماید،…جز این نیست که به زیان خویش [صفتی را] کسب کرده و خدا بسی دانای حکیم است.
خب فهمیدم که نباید تعصب داشته باشم و منیت داشته باشم… باید تسلیم جریان هدایت بشم و نباید با ذهنم دودوتا چهارتا کنم که بعد از جدایی چی میشه؟؟.. بچه هام چی میشن؟؟
و اینجا یه صحنه ای از یوسف و زلیخا تو ذهنم اومد .. اون قسمت که زلیخا جوان میشه… الله اعلم
شوری:25
وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و اوست آنکه توبه [=بازگشت از گناه] را از بندگانش میپذیرد و از بدیها در میگذرد و آنچه را میکنید میداند.
ای قربونت برم خدا …. همین چه ارامشی به ادم میده که تو توبه پذیری… و پاکم می کنی… و هر انچه می کنم می بینی…
خدایا توبه می کنم از بت حرف مردم… توبه می کنم از مراجعه به نفسم که هیچی نمی دونه… توبه می کنم و خودت شاهدی که دارم تلاش می کنم در مسیر توحید باشم… در مسیر تسلیم جریان هدایت باشم… گاهی خطا می کنم… ولی هدفم اینه… گاهی صدات رو تشخیص نمیدم… چون یه عمری ازت دور بودم… تو منو ببخش و نشانه هات رو واضحتر به این بنده ضعیفت بگو…
بقره:264
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَّا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید کمکهای مالی خود [به نیازمندان] را با منّت و آزار باطل مسازید، همچون کسی که مالش را بیآنکه به خدا و آخرت ایمان داشته باشد، [تنها] برای نمایش به مردم انفاق میکند [تا در پشت ماسک دروغین ایمان به منافعی برسد]. پس مَثَل او همچون تخته سنگ صاف و صیقلی است که بر آن اندک خاکی [نشسته] باشد، آنگاه باران تندی بر آن ببارد و [با شُستن آن لایه نازک خاک] آن را [به همان صورت قبل] سنگی سخت [و غیر قابل رویش گیاه] واگذارد. [چنین است سرانجام ریاکاران که] از حاصل [زندگی] خود توان هیچ [استفادهای در آخرت] نخواهند داشت و خدا مردم کافر [=منکر حقیقت] را رهبری نمیکند [=به مقصود سعادت نمیرساند].
خدایا فهمیدم که میگی انفاق هات مثل افرادی که قانون فرکانس رو قبول ندارن نباشه… تو هر انفاقی هم که بکنی، برای خودت کردی… منتی سر کسی نزار… تو حاصل فرمانس های خودتو می گیری فارغ از عملکرد دیگران
خدایا فهمیدم که منظورت کمک هایی که این روزها به خاطر شرایط فیزیکی بعد از حادثه برای همسرم می کنم… چشم سمعا و طاعتا
اسراء:80
وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا
و بگو: پروردگارا، مرا [در هر کاری] با صداقت وارد و با صداقت خارج کن و از نزد خود تسلطی یاری شده قرارم ده.
چشم سمعا و طاعتا
خب…
قصص:84
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ
هر کس نیکی آورد [به جهان عرضه کنه]، پاداشی بهتر از آن خواهد داشت و هر کس بدی آورد، آنان که مرتکب زشتیها شدهاند، جز به آنچه [در دنیا] میکردند کیفر نمیبینند [و فقط پاداش خوبی بیش از نفس عمل است]
نساء:45
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَکَفَى بِاللَّهِ نَصِیرًا
و خدا دشمنان شما را بهتر میشناسد؛ و خدا در دوستی [=سرپرستی و اداره ی امور شما] کافی است و [نیز] خدا در یاریرسانی کفایت کننده است.
آخیش خیالم راحت شد… قربونت برم خدا
می خوام ادامه بدیم
لطفا ادامه بده…
مائده:101
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِن تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِینَ یُـنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از [پیامبر در مورد] چیزهایی [اضافه بر تکلیف] سؤال مکنید که اگر بر شما پاسخش آشکار شود ناراحتتان میکند، و[لی] اگر هنگامی که قرآن نازل میشود [از ابهامتان در مورد حکمی] سؤال کنید، [آنچه وظیفه دارید] برایتان آشکار خواهد شد. خدا از آن [احکام جزیی و اضافی مورد نظر شما] صرفنظر کرده و خدا آمرزنده بردبار [=دیر کیفر] است.
سمعا و طاعتا
منظورت این بود که هی نگو خدایا طلاق بگیرم یا نه؟؟… همینایی که گفتم رو انجام بده… در زمان مناسب بهت گفته میشه، که اگه اون موقع نفهمیدی، می تونی بپرسی تا واضحتر بشه برات
پایان تلگراف در این موضوع
مررررسی … مرررسی
بچه ها این نوع گفت و گو بی نهایت لذت بخشه… اولین تجربه ام بود… اینجا به اشتراک میزارم تا هم ردپایی باشه برای خودم و هم افرادی که هدایت میشن به خوندن، نشانه هاشون رو دریافت کنن
البته ذهنم به شدت نجوا می کرد که اینجا ننویسم… ولی قلبم با نشونه گفت که اینجا جاشه و اون نشانه هم این بود که: قدم های تکاملی برای هدایت شدن
ان شاءالله که درست منظور خدا رو فهمیده باشم
و بلافاصله بعد از دریافت نتیجه این هدایت … الهام بعدی اومد که تا قبل 15 شهریور نتیجه مشخص میشه…
و یه نشونه دیگه که صاحب خونه زنگ زد و گفت که آیا برای امسال تمدید می کنید یا نه…
تاریخ تمدید خونه، 15 شهریور
بچه ها بعد از این نشونه ها باز مونده بودم الان چی کار کنم؟؟
این سوال رو نوشتم
پاسخ چی بود؟؟ همانا کوشش شما پراکنده است
چون اول شهریور هم آزمون کتبی مدرس خانواده دارم و بعد قبول شدن، ازمون تخصصی و شفاعی… یه قسمتی از ذهنم این بود که برای این ازمون هم وقت بزارم… و در کنارش دارم قران هم کار می کنم و بی نهایت لذت می برم… و همچنین دوره بی نظیر لیاقت
برام گنگ بود … حالا چیکار کنم… انگار پیام صبح خدا رو فراموش کرده بود… و خدایی که هیچ وقت دست از هدایت برنمیداره
این فایل در جوابش اومد و در اول فایل، دوست عزیزم آقای عطار روشن گفت که اول باید اون چیزی که آرامشم رو به هم میریزه حلش کنم… آره این پاسخ بود…. من اول باید تکلیف این رابطه رو مشخص کنم تا آرامشم چندین برابر بشه….
پس با توکل بر خدا میرم برای جهادی کار کردن روی دوره لیاقت که دیروز جلسه 4 رو گوش کردم
وَکَفَى بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا
سلام به سارا جان عزیزم
اومدم بهت بگم که منم در چنین موقعیتی بودم…
بعداز جدایی قطعا اتفاقات خوب و عالی تو راهه…
فقط یاد باشه نه برای کسی حرف بزن نه تعریف کن…
فقط در سکوت حرکت کن…
انسان های بزرگ کارهای بزرگ رو تو سکوت انجام میدن..
چن روز پیشا دخترم یه حرف قشنگی زد ….گف مامان اولایل چقدر برام سخت بود بگم پدد ومادرم از هم جداشدن ..اما الان میبینم که من فقط نیستم همه بچه ها اینطوری هستن…
الانم بهت میگم سارا جان تو اولین نفری نیستی وآخر ین نفرهم نیستی که میخوای جدا بشی..
بهترینها در انتظارته؟..کافیه باور کنی ونگران وچرایی ذهنت نباشی..
اومدم از طرف خدا بهت بگم ..تو بهترینی ولایق بهترینها
و فول وپرانرژی حرکت کن
منتظر خبرای عالیت وموفقیتهات هستم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلااااام بر الهام عزیزم… چقدر اسمت فوق العاده است… چه الهامی، الهام با خودش برام آورد
عاااااشقتم دختر
مررررسی که برام نوشتی
چقدر مقاومت داشتم برات بنویسم
ذهنم می گفت داری روی ناخواسته تمرکز می کنی
بی خیال جواب دادن بهت شدم
بعد چند ساعت دیدم دوباره نقطه آبی دارم… پیش خودم گفتم من که کامنت الهام جون رو خوندم… بازم رفتم دنبال مطالب دیگه و رسبدم به کامنت جدید سعیده و دوباره تسلیم جریان هدایت شدنش و انصراف از کارش و غرق شدم در تحسین و تحسین و ساعت ها کامنتش رو بالا و پایین کردم تا قلبم گفت براش بنویسم… بعدش دیدم دوباره نقطه آبی هست هنوز… دقیق تر نگاه کردم دیدم که قبل از شما یکی دیگه از دستان خدا در دوره لیاقت برام نوری ارسال کرده به همین محتوای پیام شما… گفتم خدایا چی داری میگی؟؟
آیا منظورت رو خوب متوجه شدم؟؟
و بعد هدایت شدم به خوندم مجدد کامنت خودم همین جا… وااااای چشمام برقی شده بود
بزار اینجا کپی کنم:
مائده:101
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِن تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِینَ یُـنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از [پیامبر در مورد] چیزهایی [اضافه بر تکلیف] سؤال مکنید که اگر بر شما پاسخش آشکار شود ناراحتتان میکند، و[لی] اگر هنگامی که قرآن نازل میشود [از ابهامتان در مورد حکمی] سؤال کنید، [آنچه وظیفه دارید] برایتان آشکار خواهد شد. خدا از آن [احکام جزیی و اضافی مورد نظر شما] صرفنظر کرده و خدا آمرزنده بردبار [=دیر کیفر] است.
سمعا و طاعتا
منظورت این بود که هی نگو خدایا طلاق بگیرم یا نه؟؟… همینایی که گفتم رو انجام بده… در زمان مناسب بهت گفته میشه، که اگه اون موقع نفهمیدی، می تونی بپرسی تا واضحتر بشه برات…
چرا امروز شما باید پیام بدید ؟؟
چرا اون دوستمون امروز باید بهم پیام بده؟؟
چرا اول باید کامنت سعیده رو بخونم و بعد جوابش رو بدم و بعد هدایت بشم به کامنت خودم و اینجوری برام واضح بشه؟؟
واااااای خدای من
من هنوز جوجه توحیدی ام… می خوام به یقین برسم… نمی دونم جریان هدایت رو درست فهمیدم یا نه؟؟
لطفا واضحتر باهام حرف بزن… نمی دونم، طوری که یقین پیدا کنم … تو خودت راهش رو می دونی…
خدا جونم تو باند فرود الهام، منتظر قدم بعدی هستم… و چقدر جالب اینکه زیر کامنت الهام جون، این کامنتم ثبت میشه
الهی به امید تو
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ
حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ…. خدا مرا بس است، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردهام و او صاحب اختیار عرش عظیم است.(129 توبه)
سلام به سارای عزیز توحیدی
من از رویا جان یاد گرفتم که هروقت نور آبی میاد چون حس و حال عالی میشه سریع دعا میکنم .وخیلی ذوق میکنم..که دوست عزیزی برام نوشته ..
خیلی برام با ارزشه..
واز طرفی به ذهنم فکت میدم که دیدی دوست عزیز جوابمو داد و.
کامنتون رو خوندم و از خدا طلب هدایت کردم و قرآن رو باز کردم.
سوره توبه آیه 112
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ
(آنها) توبه کنندگان ،عابدان،سپاسگزاران ، روزه داران ، رکوع کنندگان، سجده کنندگان،فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر، و حافظان (و نگه دارندگان ) حدود (و احکام )الهی هستند، و مؤمنان را بشارت ده .
این آیه مؤمنان را به نیکوترین اوصاف ،توصیف می کند ومی گوید: مؤمنان همان افراد توبه کننده ازغیر خدا بسوی او و عبادت کنندگان شاکری هستند که کمال عبادت را به جای می آورند وستایش کنندگانی هستند که همواره زبانشان به حمد الهی گویاست ونهایت سپاس را بجای می آورند.
از این آیه قشنگ تر ؟؟؟؟
دیگه خدا چه جوری باهات صحبت کنه سارا جان؟؟؟؟
تو همین مسیر توحیدی لیزری
ادامه بده… وروی خودت بیشتر از همیشه کار کن..
خدا بهت بشارت داده…. و به زودی درهای رحمت ونعمتش به روی تو باز میشه…
بسم الله. از تو حرکت از خدا برکت…
دوست دارم عزیزم …و بهترینها رو از خدا برات میخوام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و صد سلام به دوست عزیزم دردونه ی خدا
الهی زندگیت سرشار از نور خدا بشه که با این کامنتت قلبم رو نورانی کردی
بعد از نوشتن تمرین ستاره قطبی اومدم تو سایت و همون اول این نور رو دریافت کردم
الهی شکر الهی شکر
خدایا چقدر باید سپاسگزارت باشم تا شایسته تو باشه؟؟
واااای الهام جون من چقدر این آیه ای که برام فرستادی رو دوس دارم… چقدر ذوق کردم… خدااااااایا شکرت
مرررررسی از تو که به صدای قلبت گوش کردی و برام نوشتی… ادامه میدم… ادامه میدم به فضل خدا درها باز میشه… موانع برداشته میشه… خدا با هزاران فرشته پی در پی میاد به کمکم
1. هم از این چاهی که به خاطر عدم رعایت تکامل و با ذهن خودم افتادم توش در میام
2. و هم خلق می کنم اون رابطه ای که لایقشم و زندگی هدایتی که عاااااشقش شدم
و بعد با اون زوج موحد باهم مسیر نور و گسترش نور رو ادامه میدیم و به لعلک ترضی و فلاح می رسیم… بال پرواز هم… ساعت ها در مورد قرآن و هدایت و علایقمون حرف میزنیم… هر روز به نور توجه می کنیم… به سبک شخصی خودمون زندگی می کنیم… و هر روز زیبایی های بیشتر و خوبی های بیشتر این جهان رو تجربه می کنیم…
وقتی خدای وهابی دارم که مافوق تصوراتم بهم میده… چرا باید سقف آرزوهام رو بیارم پایین؟؟… چرا به کم قانع باشم؟؟… من ایمان دارم که خدایی دارم وهاب… و ایمان دارم خدا توانایی خلق 100% زندگیمون رو به خودمون داده… پس روی خودم کار می کنم تا با هدایت و فضل خدا وارد مدار خواسته ام بشم…
عاااااشقتم الهام جون
خیلی دوستدارم
در پناه نور خدا باشی رفیق بهشتی من
سلام سارای عزیزم
تو این دل شب بیدار شدم و بالاخره بعد از چند روز که هی کامنتت رو گم میکردم یا فرصت نمیکردم کامل بخونم بالاخره هدایت شدم بهش و عجیب دلم میخواست تو این دل شب کامنت زیبات رو بخونم و به خدا وصل شم
کامنتی که خودت چند روز پیش تو دوره احساس لیاقت لینکش و برام فرستادی
و عجب نکته ای از گفتگوی تو و الهام جان در آخرش نصیبم شد:
“( وقتی خدای وهابی دارم که مافوق تصوراتم بهم میده… چرا باید سقف آرزوهام رو بیارم پایین؟؟… چرا به کم قانع باشم؟؟… من ایمان دارم که خدایی دارم وهاب ” )
انَّکَ انتَ الوَهّاب
یا وهاب تو این دل شب هدایت همه مون و ازت میخوام که خودت گفتی:
انَّ عَلَینا للهُدی
این یه جمله برای من خیلی سنگینه
یعنی در واقع برای تو که خدایی با این عظمت هستی بنظرم سنگین میاد
تو خدایی
چیزی بر تو فرض (واجب) نیست خدا جونم
چرا خودت یه وظیفه ای رو بر گردن خودت گذاشتی و واجب کردی بر خودت ؟؟؟
چون میدونستی ، علم کامل داشتی به اینکه این بندگانت اگه هدایت نداشته باشن کارشون زاره
میدونستی که بندگانت سخت محتاج هدایت ن
و
تو بندگانت رو نیافریدی که رها کنی
من فکر میکنم بزرگترین پاشنه ی آشیل م این بود و هست که فکر میکردم خدا ما رو خلق کرده و رها کرده به حال خودمون تو این دنیا و گفته برید دیگه ، برید با عقل خودتون زندگی خودتون و بچرخونید ، به من مربوط نیست
من اینهمه چیز به شما دادم ، دست و پا و چشم و گوش و… عقل هم دادم خودتون زندگی تون و اداره کنید تو این دنیای هزار رنگ
و هر وقت اشتباه میکردیم ، میگفت تقصیر خودته دیگه
مگه عقل بهت نداده بودم؟
اشتباه کردی؟
حالا چوبش و بخور تا آدم شی
مخصوصا این روزها تو اشتباه بسیار بزرگی که کردم و ثمره ی 21 سال زحمت شبانه روزیم رو و حق بچه هام و خودم رو دو دستی از سر دلسوزی بیجا به شخصی دادم( که نه تنها کمکی بهش نکرد بلکه تو اون چاهی که توش بود بیشتر غرقش کرد چون همه دنیا هم جمع بشن بخوان به کسی که چشمش دنبال مال دیگرانه و به دست بنده خدا چشم دوخته نه به خود خدا ، کمک کنن ، فایده ای نداره و بیشتر در اون باتلاقی که برای خودش از بی ایمانی و اعتقاد به جمبل و جادو و موکل داشتن و… ساخته غرق میشه) این روزها بیشتر خدا رو از خودم دور حس میکردم
و فکر میکردم مثل ما پدر و مادرها که وقتی بچه مون یه اشتباهی میکنه ، مثلا مسواک نمیزنه و دندونش خراب میشه ، بهش میگیم حقته، حالا دندون درد بکش تا بفهمی باید مسواک بزنی، فکر میکردم خدا هم من و رها کرده تا اینقدر زجر بی پولی رو بکشم و الان برای کوچکترین نیازم حتی محتاج یک ریال از اونهمه پول باشم تا من و ادب کنه
تا بفهمم چیزی که حق خودم بود رو به دیگری ندم ، دیگری اگه لیاقت داشت و مثل من انقدر زحمت میکشید، خدا خودش بهش این پول و میداد ،
من نیاز نبود برای کسی خدایی کنم و دلسوزی بیجا کنم
هر کسی هر جایی که هست جای درستشه
چون عدالت خدا مو لا درزش نمیره
خدایا من و ببخش و توبه مو بپذیر و حقم رو به من برگردون که سخت محتاجشم،
از همه مهم تر عذاب وجدان و خود سرزنشی بابت این اشتباهی که کردم این روزا جهنمی برام درست کرده که وصف شدنی نیست ،
خدایا تو خودت بر خودت فرض کردی ( واجب کردی) هدایت ما بندگانت رو
حتی اونی که به جمبل و جادو و موکل و…. ایمان داره و خانه ای سست از تار عنکبوت بی ایمانی برای خودش ساخته رو تو هدایت میکنی که حق مردم رو که مثل آتیش کف دستش گرفته و داره کم کم ذوب میکنه جوانی و زندگیش رو ، برگردونه.
نمیدونم سارا جان چرا اینجا این چیزها رو نوشتم
بهم گفت بنویس ، نوشتم
اصلا به قصد گفتن مطلب دیگه ای اینجا اومدم
اما انگار این دغدغه چنان ذهنم رو مشغول کرده و حالم رو بد میکنه این روزها که انگار خدا گفت بنویس تا من خودم درستش کنم
انَّ الله کانَ بکم علیماً
خدا به شما داناتره،
خدا برای شما کفیل ه، وکیله، خودش حقتون و پس میگیره
اشتباه کردی؟
خودش برات جبران میکنه چون جبّاره،
خدایا شکرت
من خودم رو بی کس و کار و بی پشتوانه و بدون حامی و بی شاهد و وکیل میدونستم
خدایا شکرت که وکیلم شدی
و کدوم وکیلی بهتر از تو ؟؟؟
توکلتُ علی الله
ماشاءالله لاحول و لا قوه الا بالله
سارا جان 15 شهریور نزدیکه
دلم میخواد با خبرای خوش خوشحالمون کنی عزیزم
برات تو این دل شب بهترینها رو از بهترین معبود میخوام.
شاد باشی عزیزم
سلام به استاد عزیز و بزرگوار وخانم شایسته گرامی
من دوره ثروت یک رو تهیه کردم و دارم به فایل های اون گوش میدم و تمام تلاش وسعی خودم را برای درک و اجرای دستورات فایل انجام میدم
در کنار اون به طور اتفاقی در سایت با فایل آقای عطا روشن برخورد کردم وچنان جذاب بود که میخ کوب شنیدن شدم علاوه بر صحبت های آقا رضا ،استاد چقدر زیبا و دلنشین بحث را تحلیل کردند من فایلها رو سیو کردم وتشویق شدم که من هم راههای کوچکی با توجه به وضعیت خودم پیدا کنم وقدم بردارم.
من در سالهای قبل سه تا وام از بانکهای مختلف گرفته بودم در زمان گوش دادن به فایل روانشناسی ثروت یک به دلم افتاد وبا خودم گفتم کاش میشد این وامها رو تسویه کنم ولی با خودم گفتم این چه کاریه بری پولاتو تماما به بانک بدی ولش کن .
بعد از شنیدن فایل 11نتایج ،گفتم باید قرض ها رو صفر کنم 100 میلیون پس انداز داشتم رفتم اون رو در آوردم ویکی یکی تمام بدهکاریهارو با توکل به خدا پرداخت کردم به هیچکس هم چیزی نگفتم چون میدونستم دعوام میکنم درست عین آقا رضا.
خیلی تردید داشتم وقتی توی بانک توی صف بودم دلم هزار راه میرفت ولی تکرار صدای استاد و آقا رضا بهم انگیزه میداد گفتم انجامش میدم وبه خدا می سپارم
برای کلاسهای تقویتی کنکور دخترم قرار بود اقساطی دوره بخرم ولی اونم یکجا خریدم
حساب دوستی با پول را ایجاد کردم
من با توکل این کار را کردم ومیخوام روی اون متعهد باشم مطمئن هستم خدا کمکم میکنه
استاد عزیز از حضور بی همتای شما سپاسگزارم چقدر زیبا وبا غیرت مطالب رو توضیح میدم منم مثل آقا رضا بیشترین صدایی که گوش میدم صدای دلنشین شماست و بیشترین کلماتی که می نویسم راهنمایی های بی نقص شماست
من میخوام تغییر کنم و برای اون تمام تلاشم را میکنم
دوستتون دارم