نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 1

482 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضوان یوسفی» در این صفحه: 11
  1. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به قافله ایمان، تقوا و عشق و قافله سالارش

    خدایا شکررررررررت که فایل پر از آگاهی دیگه ای بر روی سایت قرار گرفت، و ما لیاقت شنیدن و دک آن را پیدا کرده ایم.

    و اما ادامه داستان شیرین، جذاب و پند آموز آقا رضا و تصمیم به فروش نقد و

    چقدر سخت است، که به مشتری که مدتها ازت نسیه میگرفته، یهوی در بیایی بگی که دیگه نسیه کار نمی کنم فقط نقد(البته برای کسی که با آموزه‌های استاد آشنا نباشه، که غیر محال است، مگر اینکه بقولی،از ابتدا گفته فقط نقد)

    من 4 پنج سال مغازه داری کردم و احساس آقا رضا رو درک میکنم، من که‌ اصلا نتونستم بگم قرض نمیدم، تازه یکی هم ازمن قرضی میبرد، خوشحال میشدم.

    و این قسمت که میدانست، یکی هست که قیمت فروشش از قیمت خرید، کمتره و ادامه بدی خیلی سخته! بتونی سر پا وایسی و مغازه رو تعطیل نکنی،این ایمان قوی آقا رضا رو میرسونه.

    و با ایمان به خداوند سختی وجود نداره.

    وبعد از ایمان، دستان خداوند به کمکت میان،

    و مغازه ات رو به اونها نشون میده،کارتت رو جلوی پای آنها می‌اندازه!

    و اما سخنان گهربار استاد در ادامه حرف های آقا رضا

    هر مسئله ای که داریم، و بتونیم اون مسئله رو حل کنیم، میتونیم به از ارائه اون حل مسئله، پول بسازیم.

    کل داستان این است که، با راحت کردن،کارها میتونیم به ثروت برسیم،چرا که به گسترش جهان کمک کرده ایم.

    اما کی ای ایده ها به ذهن ات میرسد؟

    موقعه ای که باورهای ات در مورد فراوانی، تغییر کرده باشد، و خداوند کمکت میکند، بخاطر احساس لیاقت

    استاد تو را سپاس که اینقدر زیبا به ما آموختی چگونه احساس لیاقت میتونه در تمام قسمت های زندگی به کار ما بیاد و تمام مسائل ما را به راحتی حل کنه.

    یه همون جمله معروف تون که میگید؛

    اگر تمام عوامل موفقیت رو در یک کفه ترازو بذارند و عزت نفس رو در کفه دیگه، عزت نفس سنگین تر است و مهم تر و پایه و اساس تمام موفقیت های اعتماد به نفس است.

    خدایا سپاس گذارم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  2. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام aliآقا

    متن شما را کامل خوندم، و چقدر اون آیه قرآن های قرآن رو به یادم آورد، که پیامبر بخاطر اینکه ایمان نمی آوردند، ناراحت بود.

    و برای مسلمان شدن آنان اصرار و حرص فراوان و اندوه زیاد داشت؛ آنجا که فرمود:: وَمَا أَکْثَرُ النَّاس‌ِ وَلَوْ حَرَصْت‌َ بِمُؤْمِنِین‌َ، حتی اگر تو بخواهی‌و حریص باشی‌، بیشتر مردم مؤمن نخواهند شد. [یوسف: 102]

    و باز در جای دیگر: أَرَأَیْت‌َ مَن‌ْ اتَّخَذَ اِلَهَه‌ُ هَوَاه‌ُ أَفَأَنْت‌َ تَکُون‌ُ عَلَیْه‌ِ وَکِیلاً.

    آیا نگریستی بر کسی که خدایش را هوای نفسش گرفته است؟ آیا تو بر او وکیل هستی؟

    أَم‌ْ تَحْسَب‌ُ أَن‌َّ أَکْثَرَهُم‌ْ یَسْمَعُون‌َ أَوْ یَعْقِلُون‌َ؟ اِن‌ْ هُم‌ْ اِلاَّ کَالاَْنْعَام‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ أَضَل‌ُّ سَبِیلاً، [فرقان: 43، 44]

    آیا آن کس که هوای نفس خود را معبود خویش گرفته است دیدی‌؟ آیا (می‌توانی‌) ضامن او باشی‌؟

    یا گمان داری بیشترشان می‌شنوند یا می‌اندیشیند؟ آنان جز مانند ستوران نیستند. بلکه گمراه ترند.

    و جای دیگر: وَاِن‌ْ کَان‌َ کَبُرَ عَلَیْکَ اِعْرَاضُهُم‌ْ فَاِن‌ْ اسْتَطَعْت‌َ أَن‌ْ تَبْتَغِی‌َ نَفَقاً فِی الاَْرْض‌ِ أَوْسُلَّماً فِی‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُم‌ْ بِآیَه‌ٍ وَلَوْ شَاءَ اللهُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَی الْهُدَی فَلاَ تَکُونَن‌َّ مِن‌ْ الْجَاهِلِین‌َ،اِنَّمَا یَسْتَجِیب‌ُ الَّذِین‌َ یَسْمَعُون‌َ [انعام: 35، 36].

    و اگر اعراض کردن آنان (از قرآن‌) بر تو گران است‌، اگر می‌توانی نقبی در زمین یانردبانی در آسمان بجویی تا معجزه‌ای برایشان بیاوری‌. و اگر خدا می‌خواست قطعا آنان‌را بر هدایت گرد می‌آورد. پس زنهار از نادانان مباش‌.

    در اینجا خداوند حتی از احساس پیامبر (ص‌) خود برای یافتن معجزه‌ای برای قانع کردن مردم به پذیرش اسلام سخن می‌گوید و در ضمن‌، رخ دادن چنین امری را با روال‌طبیعی کار خداوند برای هدایت مردم‌، ناسازگار می‌بیند و از محمد (ص‌) می‌خواهددنبال این کار را نگیرد.

    و نیز آیه دیگر: اِن‌ْ تَحْرِص‌ْ عَلَی هُدَاهُم‌ْ فَاِن‌َّ اللهَ لاَ یَهْدِی‌مَن‌ْ یُضِل‌ُّ وَمَا لَهُم‌ْ مِن‌ْنَاصِرِین‌َ، [نحل: 37]

    اگرچه بر هدایت آنان حرص ورزی‌، ولی خدا کسی را که فروگذاشته است‌، هدایت‌نمی‌کند و برای ایشان یاری کنندگان نیست‌.

    در آیه‌ای دیگر خداوند به پیامبرش می‌گوید: وَاِن‌ْ کَان‌َ طَائِفَه‌ٌ مِنْکُم‌ْ آمَنُوا بِالَّذِی‌أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ وَطَائِفَه‌ٌ لَم‌ْ یُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّی یَحْکُم‌َ اللهُ بَیْنَنَا وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِین‌َ. [اعراف: 87]

    اگر گروهی ایمان آورده‌اند و گروهی‌نه‌، باید صبر کنی تا خداوند در این باره حکم کند.

    یکی از راه های ساده تغییر احساس سپاس گذاری است. مثالی میزنم، شاید کارساز باشد.

    به یه بانک حمله مسلحانه میشود، از بین آن همه کارمند یک نفر به پایش تیر میخورد، وقتی به خانه می‌رود و همسرش گله و شکایت می کند که چرا تو تیر بخوری؟! بهش میگه؛ اگه تیر بجای پایم به قلبم می‌خورد، چی؟؟؟

    در پناه حق

    هیچ کس نمی تواند برایت کاری کند مگر خودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان*

    سلام به New Mohammad

    ممنون بابت کامنت زیبایتان

    این قسمت از رو خیلی دوست داشتم

    جهان هم به انسانهای بد بین نیاز داره و هم خوشبین،انسانهای خوش بین هواپیما را میسازن و افراد بدبین چتر نجات،پس جهان همیشه در حال گسترش خود هست و هیچوقت به عقب برنمیگرده و پسرفت نمیکنه چون ذات و قانون جهان بر اساس پیشرفت پایه ریزی شده حتی با وجود افراد به ظاهر بدبین

    مررررسی بابت داستان دیجی کالا.

    اتفاقا همسایه ما انبار دیجیتال کالا داره. با اینکه ما در یک محله کوچک زندگی می کنیم. هر وقت اون رو میبینم تحسین شون میکنم.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر

    سلام به والیبالیست، گیتاریست،مربی کافی شاپ، و مارکو پلو.

    پسرررررررر حالتو خریدارم، عالی بود عالی

    ببین چندتا قهوه باید میفروختی که بشه پول ماشین و اون ساعتی که دوستت بهت داد.

    اون قسمت از متن ات که گفتی

    مشتری عجله داشتند و رفتند، بالا از قبل پولش حساب شده بود.

    هر چی حس خوبه مال تو،

    واقعا تبریک میگم، بخاطر ماشین نو، ان شاءالله حس و حال نو ، خونه نو، ویلای نو، گیتار نو، سالن ورزشی نو، مغازه ی نو، مشتری های نو و کلا هر لحظه ات نو نو نو باشه

    در آغوش خدای مهربان لحظات به کام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام سلام سلام

    از عالی هم عالی تر، لایک داری.

    بابا شما یه پا سلیمانی برا خودت، نیازی به

    «من به سرمنزلِ عَنْقا نه به خود بُردم راه ؛ قطعِ این مرحله با مرغِ سلیمان کردم»

    یه داستانی معروفی هست؛ مطمئنم خوندی ولی خالی از لطف نیست .

    داستان آموزنده بز را بکش!

    روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند وتا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند وبا شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند.آن ها آن شب را مهمان او شدند. واو نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند.

    روز بعد مرید و مرشد از زن تشکر کردند و به راه خود ادامه دادند. در مسیر، مرید همواره در فکرآن زن بود و این که چگونه فقط با یک بز زندگی می گذرانند و ای کاش قادر بودند به آن زن کمک می کردند،تا این که به مرشد خود قضیه را گفت.مرشد فرزانه پس از اندکی تامل پاسخ داد:”اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!”.

    مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت وبرگشت و شبانه بز را در تاریکی کشت واز آن جا دور شد.

    سال های سال گذشت و مرید همواره در این فکر بود که بر سر آن زن و بجه هایش چه آمد.

    روزی از روزها مرید و مرشد قصه ما وارد شهری زیبا شدند که از نظر تجاری نگین آن منطقه بود.سراغ تاجر بزرگ شهر را گرفتند و مردم آن ها را به قصری در داخل شهر راهنمایی کردند.صاحب قصر زنی بود با لباس های بسیار مجلل و خدم و حشم فراوان که طبق عادتش به گرمی از مسافرین استقبال و پذیرایی کرد، و دستور داد به آن ها لباس جدید داده و اسباب راحتی و استراحت فراهم کنند. پس از استرا حت آن ها نزد زن رفتند تا از رازهای موفقیت وی جویا شوند. زن نیز چون آن ها را مرید و مرشدی فرزانه یافت، پذیرفت و شرح حال خود این گونه بیان نمود:

    سال های بسیار پیش من شوهرم را از دست دادم و با چند فرزندم و تنها بزی که داشتیم زندگی سپری می کردیم. یک روز صبح دیدیم که بزمان مرده و دیگر هیچ نداریم. ابتدا بسیار اندوهگین شدیم ولی پس از مدتی مجبور شدیم برای گذران زندگی با فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم.ابتدا بسیار سخت بود ولی کم کم هر کدام از فرزندانم موفقیت هایی در کارشان کسب کردند.فرزند بزرگ ترم زمین زراعی مستعدی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا کرد ودیگری با قبایل اطراف شروع به داد و ستد نمود. پس از مدتی با آن ثروت شهری را بنا نهادیم و حال در کنار هم زندگی می کنیم.

    مرید که پی به راز مسئله برده بود از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زده بود.

    برایتان به اندازه تمام قطرات بارانی که امروز زد، حس و حال خوب، سفرهای رؤیایی، ثروت،سلامتی،خوشی و خوشحالی، خونه و املاک، و بهترین ماشین های دنیا رو آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام آقا مجیدِسعادتمند

    خیلی عالی آیه های قرآنی رو به موضوع فایل ربط داده بودید.معجون خوش طعمی بود.

    مررررسی

    ان شاءالله به زودی زود شاهد پیشرفت صعودی شما به سمت خواسته هاتون باشیم،

    در پناه حق پاینده و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به علیرضای خوش خنده

    پسررر عالی بود، چقدر زیبا فایل رو تحلیل کردی، واقعا خواندن کامنت های شما عزیزان چقدر کمک کننده است برای درک بهتر ماجرا.

    واقعا برلی خواندن کامنت هم باید مدارت بالا بره که توفیق اینو داشته باشی از این گنجینه الهی استفاده کنی.

    مررررسی علیرضا جان،خیلی دقیق و ریزبینانه نوشته بودی. همیشه که کامنت شما را میدیم، تو دلم میگفتم باز علیرضا اومد، با اون لبخندش.

    مررررسی از حضور گرم و صمیمی ات در سایت.

    مررررسی که وقت میذاری و مینویسی و ما استفاده می کنیم.

    مراقب حال دل مهربان ات باش.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام مونا جان عکاس حرفه ای سایت

    ممنون از کامنت عالی که نوشتی و اون قسمت که دلیل اینکه خدا چرا دوست داره ما ثروتمند بشیم رو توضیح دادید.

    مررررسی عزیزم خیلی با حال بود.

    دوست دارم مونا جان، روی ماهت رو میبوسم، مراقب حال دلت نازنین ات باش.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزِ مهربانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام آقا جواد

    کامنت بسیار زیبا و عالی بود.

    منم تشکرم رو از شما بصورت سپاس گذاری می نویسم.

    خدایا شکرت که آقا جواد ما اینقدر تغییر کرده و نتیجه گرفته.

    خدایا شکرت که توفیق خواندن کامنت زیبایش رو داشتم.

    خدایا شکرت که اینقدر ساده، مسیر پیشرفت اش رو گفته.

    خدایا شکرت که ما با با دوستانی خاص و فرهیخته آشنا کردی.

    خدایا شکرت که در مسیری هستیم که هر روز معجزات آن را مشاهده می کنیم.

    ممنون آقا جواد، ان شاءالله هر روزتان بهتر و با حال تر و توحیدی تر و موفق تر و شادتر باشید.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام سلام سلام ورزشکار حرفه ای

    احسنت به این اراده.

    همسرم هم زنو درد داشت، و با ورزش کردن اون رو برطرف کرد.

    البته ورزش های من درآوردی از خودش. به قول خودش خودم این حرکات رو ابداع می کنم. واقعا ورزش کردن اراده و انگیزه قوی میخواد. ان شاءالله به زودی زود کتف شما هم خوب خوب میشه. اگه کتف شما ضربه نخورده باشه،قاعدتا باید با ورزش خوب بشه،

    در ضمن وقتی پاسخ از دوستان میاد، دوست دارم خیلی طولانی باشه، چون احساس می کنم، خدای مهربون یه پیام خصوصی برام فرستاده، و حس خیلی خوبی داره.

    پس وقتی خواستی در کامنت بچه‌ها جواب بنویسی، قلم رو آزاد بگذار، بذار پیام مستقیم ارسال بشه. تو فکر طولانی شدنش نباش.

    جریان کشتن بز، میتونه دامن گیر مسائل مختلف روزمره مان هم باشد. مثلا پسرام، یه بزی دارن به نام گوشی.

    خود من یه بزی دارم به نام مبلغی که هر ماه همسرم به حسابم واریز می کند.

    همسرم یه بزی داره به نام تلفزیون.

    تعداد بزها زیاده برای مثال گفتم.

    و باید این بزها را بکشیم، تا بتونیم یه فکر دیگه ای داشته باشیم.

    در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: