نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 1

482 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید امیری Maverick» در این صفحه: 12
  1. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    «سال‌ها پیرُویِ مذهبِ رندان کردم ؛ تا به فَتوٖیِ خِرَد حرص به زندان کردم» «من به سرمنزلِ عَنْقا نه به خود بُردم راه ؛ قطعِ این مرحله با مرغِ سلیمان کردم» «سایه‌ای بر دلِ ریشم فِکَن ای گنجِ روان ؛ که من این خانه به سودایِ تو ویران کردم 319حافظ»

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش و همه دوستان عزیزم، رحمت و برکت و فراوانی بینهایت پروردگار بر وجود نازنین همه شما»

    صبح حوالی ساعت پنج بود که این فایل رو دیدم. و بعد از چند بار گوش دادن واقعاً نمیدونستم چیو باید توی کامنت بنویسم. گفتم یه سر بزنم ببینم نشانه امروزم چیه. «نحوه به حقیقت رساندن خواسته ها، قسمت دوم» فایلی که استاد و خانم شایسته با جت اسکی رودخانه تمپا رو میرن تا سد.

    abasmanesh.com

    کلی زیبایی دیدم و کلی آهنگ انرژی زا شنیدم. ولی از همه مهمتر چه آگاهی های بینظیر و توحیدی که خداوند به قلب و زبان استاد عباس منش جاری میکنه و استاد سخاوتمندانه بهمون هدیه میده.‌ با اینکه مدتهاست این فایل رو دانلود کردم و توی گوشی دارمش ولی به جرأت میتونم بگم انگار اولین بار بود میدیدم. به نظرم طلایی ترین جمله ای که استاد توی این فایل میگه اینه «ترکیب باور، هم‌جهتِ با خواسته کولاک میکنه، کن فیکون می‌کنه». بعد از اینکه کلی از این فایل لذت بردم گفتم برای نوشتن کامنت مثل همیشه بریم سراغ حضرت حافظ و هدایت شدم به غزل شماره 319 … برداشت شخصی من اینه که حافظ داره بهمون میگه « من مدتهاست که در مسیر هدایت الهی دارم قدم برمی‌دارم، و با هدایت الهی تونستم ذهن نجواگرم رو ساکت کنم ، حافظ میگه من هر بهایی لازم بود رو پرداخت کردم تا به اوج برسم. هر کسی تو این مسیر به خواسته اش میرسه، ما نه به خرد خودمون داریم پیش میریم بلکه خداست که در هر لحظه داره هدایتمون میکنه. در این مسیر امیدوار و ثابت قدم باش، که قطعا به خواسته هات میرسی» (دوستان من برداشت شخصی خودم رو نوشتم، چیزی رو دریافت کردم به فراخور مداری که توش هستم. شاید هر کدوم از شما عزیزان، مفهومی طلایی تر رو از این شعر دریافت کنه) غزل رو تا آخر خوندم و رسیدم به این بیت که میگه: «صبح‌خیزی و سلامت طلبی چون حافظ ؛ هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم» ، بلافاصله گفتم، این یه نشانه بود و الان دیگه وقت قرآنه، و هدایت شدم به آیات 18 تا 22 سوره فاطر:

    «وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ ۚ وَمَنْ تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ» «وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِیرُ» «وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ» «وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ» «وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ ۖ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ»

    و هیچ سنگین باری بار دیگری را برنمی دارد، و اگر سنگین باری دعوت کند که از بارش بردارند، چیزی از بارش برداشته نمی شود، حتی اگر از نزدیکان و خویشان باشد. تو فقط کسانی را بیم می دهی که در نهان از پروردگارشان می ترسند و نماز را برپا می دارند؛ و هر کس پاک شود به سود خود پاک می شود، و بازگشت فقط به سوی خداست ؛ نابینا و بینا یکسان نیستند ؛ و نه تاریکی ها و نه روشنایی ؛و نه سایه و نه باد گرم سوزان ؛ و زندگان و مردگان هم یکسان نیستند. بی تردید خدا به هر کس بخواهد می شنواند؛ و تو نمی توانی به کسانی که در قبرهایند بشنوانی.

    خداوند در این آیات با ترسیم چند تضاد در مقابل همدیگه داره اهمیت مسیر حرکت و مدار هر شخص رو بیان می‌کنه. اهمیت اینکه هر کسی صرف نظر از روابط دوستی و فامیلی مسئولیت زندگی خودش رو برعهده داره، هر کسی مسئول نجات خودشه. هر کسی در مدار خودش در حال حرکته، تا زمانی که هر کسی خودش از درون تصمیم نگیره مدار و مسیرش رو تغییر بده هیچکسی نمیتونه مدار کسی دیگه رو تغییر بده. حتی خداوند هم به زور کسی رو هدایت نمیکنه، خداوند هم اجازه میده ما آزمون و خطا کنیم تا حدی که تا آخرین ثانیه عمرمون حق انتخاب از ما سلب نشه. ما همیشه حق انتخاب داریم. شاید تغییر مدار برای همه مون مدتی زمان ببره ولی تصمیم به تغییر یه لحظه است. خیلی سریع میشه تصمیم گرفت. خیلی سریع میشه انتخاب کرد کدوم وری باشی.

    و این حق انتخاب و نوع انتخاب ماست که یه زندگی رو از شرایطی به شرایطی دیگه تغییر میده، به حدی که ما دیگه هیچ ارتباطی با اون آدم قبلی نداریم.

    چقدر لذت بردم از صحبتهای رضا عزیز، و البته توضیحات استاد عباس منش. یه چندتا ویژگی همیشه توی هدایت الهی هست، اول اینکه برای قدم برداشتن شجاعت و ایمان لازمه. دوم اینکه از نظر خودمون و اطرافیان اصلا منطقی نیست. سوم اینکه حتی آخرین طنابی که بهش وصل هستی رو هم باید پاره کنی (منظورم هر آنچه از غیرخدا توی قلبت باشه). چهارمی اینکه توی هدایت الهی هیچوقت عجله و استرس و اضطراب معنی نداره، همیشه لذته و آرامش.‌ پنجمین ویژگی اینکه تکاملیه ، یهویی نیست. قدم به قدم بهت گفته میشه، در هر قدمی ایمانت رو اثبات کنی، میری قدم بعدی.

    «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ»

    و وقتی به هدایت الهی عمل می‌کنی ، همیشه و همیشه بهترین سرانجام ها برای اهل تقواست، برای اونیه که بیشترین کنترل ذهن رو داشته و به نجواهای ذهنی و طعنه های جامعه غلبه می‌کنه و به ندای رب العالمین در قلبش اعتماد میکنه.

    پرتو نور هدایت رب العالمین روشنایی بخش و آرامش دهنده قلب‌های همه مون باشه.

    «فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿١١6﴾وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ ۚ إِنَّهُ لَا یُفْلِـحُ الْکَافِرُونَ ﴿١١٧﴾وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿١١٨﴾ مومنون»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود

    یه تشکر ویژه از شما بخاطر موضوعی که دو سه روز پیش توی کامنت برام نوشته بودین. ماجرای محمدرضا علیمردانی. واقعاً رفتم دیدم و چقدر لذت بردم. چقدر الهی و توحیدی خداوند هدایتش کرده بود. بی نهایت لذت بردم و میخواستم ازتون یه تشکر کنم.

    اون موضوعی که نظام روانشناسی در مورد افراد غیر متخصص اعلام کرده بود رو یادمه . اتفاقا جزو اولین نفرات اسم استاد عباس منش بود، چقدر خندیدم ، گفتم والله بخدا استاد عباس منش هیچ ادعایی در خصوص روانشناسی نداشته ولی خدا رو صد هزار مرتبه شکر که بیشتر از همه روانشناسان نتایج طلایی دستش داره. اون چیزی که اعلام کرده بودن، بعضی‌هاش اصلا اسم شخص نبود، اسم پیج اینستاگرام بود. یکیش این بود «قانون جذب» گفتم الان قانون جذب یه آدم غیر متخصص هست؟؟

    یه بنده خدایی هست که توی سمینارهاش همیشه بدگویی همه اساتید رو می‌کنه، یادمه می‌گفت یه آقای فوق دیپلم کامپیوتر حق نداره سمینار برگزار کنه. الان میفهمم منظورش با استاد عباس منش بوده. من سمینارهای افراد مختلفی رو دنبال کردم. هیچکدام به گرد پای استاد عباس منش نمی‌رسه.

    من دوازده سیزده تا فایل از کوین ترودو داشتم زبان اصلی ، چند ماه خودمو بسته بودم به فایلهای کوین ترودو که همش در مورد اسرار گروه های مخفی می‌گفت. ولی وقتی اومدم توی سایت استاد عباس منش دیدم جنس آگاهی های اینجا مثل آب گوارا برای آدم تشنه است توی گرمای تابستون. الان یکساله دارم اینجا روی خودم کار میکنم فقط شوق و اشتیاقم داره بیشتر میشه. هیچوقت اینجوری با خدا دوست نبودم. هیچوقت اینجوری به درگاه خداوند نماز نخوندم.

    و خلاصه اینکه منو ببخشید بابت پر حرفی ، قرار بود فقط یه تشکر باشه، یه سخنرانی کامل شد.

    چند روز پیش یه فیلمی دیدم بنام «لینکلن» در مورد آبراهام لینکلن بود. ژانر سیاسی تاریخیه. با بازی دنیل دی لوییس. آبراهام لینکلن میگه: همیشه بهم میگن سخنرانی هات رو کوتاه تر بنویس ، ولی وقتی شروع میکنم ، دیگه تموم کردنش سخت میشه. حکایت کامنت های منه.

    در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
  3. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود به محمد بی نظیر.

    هر از گاهی از توی آینه یه نگاهی پشت سرت بنداز برامون یه جفت راهنما بزن. دنبالت بیام‌.

    اونچنان سبقت گرفتی و تخته گاز داری پیش میری ، انگار نه انگار حمید امیری ازت جا مونده.

    خیلی خیلی تحسینت میکنم.

    بهت تبریک میگم که اینقدر عالی داری پیش میری.

    در پناه رب العالمین همیشه و هر ثانیه در حال رشد و پیشرفت و تکامل و موفقیت باشی. شادکام و ثروتمند و سلامت باشی در بهترین زمان و مکان و شرایط.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  4. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود آقای رحیمی عزیز.

    عجب کامنت عالی و ارزشمندی نوشته بودین .

    ازتون سپاسگزارم.

    خیلی لذتبخش بود، و نکته اش اینکه خدا می‌دونه من چندبار سوره ناس رو خونده بودم، ولی الان انگار اولین بار بود میشنیدم.

    نکته دومی که به ذهنم رسید.

    ماجرای اولین هدایتی که از خداوند بهمون الهام میشه. و فکر دومی که وسوسه شیطانه.

    این نکته خیلی خیلی خیلی طلایی بود. اونقدری طلایی که اگه الان یه شمش طلا میذاشتن روبروم و این نکته ای که گفتین رو هم روی کاغذ می‌نوشتن، و من یه حق انتخاب داشتم، من میگفتم ارزش این نکته روی کاغذ از اون شمس طلا هم بیشتره.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود به شما، در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    بسیار تحسینتون میکنم ، بسیار کار شجاعانه ای انجام دادین و ایمانتون رو به پروردگار عالم اثبات کردین.

    از درگاه خداوند بهترین رویدادها رو براتون درخواست میکنم. بسیار تحسین تون میکنم که آلمانی رو مسلط هستین. زبان شیرینیه ولی حیف که من همتش رو نداشتم ادامه اش بدم و یا ش بگیرم ، فقط 4-5 درس از کتاب منشن A1.1 رو فقط خوندم. خیلی هدایتی کامنتتون نظرم رو جلب کرد. من بعضی از کامنت ها رو نخونده رد میکنم ولی یهو یه جا متوقف میشم و میخونم. خیلی سریع از کامنتتون رد شدم فقط یه لحظه کلمه «استعفا» نظرم رو جلب کرد ، برگشتم و خوندم و بسیار تحسین تون کردم که اینقدر شجاعت به خرج دادین و وهاب بودن و رزاق بودن خداوند رو باور دارید. حیفم اومد رد بشم و پاسخی براتون ننویسم

    «دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند ؛ واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند» «بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند ؛ باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند» «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند» «بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال ؛ که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند» «من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند» «هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد ؛ که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند» «این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد ؛ اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند» «همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود ؛ که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند»

    امیدوارم این غزل از حافظ حالتون رو خوب و مثبت کنه. و به زودی به خواسته هاتون برسید، در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود محمد جان

    خیلی ممنونم ازت. سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت. خودت بهتر از من میدونی و بیشتر از من تجربه داری. اینها رو خودش بهمون یاد میده.

    خداست که حواسش به همه چی هست. ما اگه به خودمون باشه، از وسوسه های شیطان و نجواهای ذهن پیروی میکنیم و …

    خداست که هر بار ما رو از تاریکی ها نجات میده ولی ما باز کفور و مشرک میشیم ، ولی اون هیچوقت نعماتش رو ازمون نمیگیره. فقط کمکمون می‌کنه تا برگردیم.

    در پناه رب العالمین همیشه همیشه همیشه در بهترین زمان و مکان و شرایط و روابط باشی، شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود به شما خانم یوسفی گرانقدر و ثروتمند.

    از شرایط سلیمان بودن فقط بچه پرو بودنش رو دارم.

    به امید روزی که از نظر جهت ثروت بشم سلیمان نبی.

    روزی نیست که مناجات سلیمان رو به خداوند نگم. و مناجات موسی.

    من باورهام هنوز در مورد ثروت ترمیم نشده، هر چند نتایجی رو دارم دریافت میکنم ولی تازه قدم های اولی هستم.

    ولی درمورد ورزش یه چیزهایی میدونم.

    همین الان که دارم کامنت مینویسم توی باشگاه اداره هستم.

    چیزی که میخوام بگم شاید مستقیما خود ورزش نباشه ، بلکه تله های شیطنت آمیز ذهنه.

    من یه آسیب دیدگی کتف دارم. امشب میخواستم ورزش کنم نه تنها ذهن بیشعور سطح انرژیم رو به شدت آورده بود پایین ،بلکه درد کتفم هم شدید تر کرده بود. اونقدر شدید که مجبور شدم کتف بند ببندم. ولی بیخیال ورزش نشدم. اولش دوچرخه ثابت میزدم ولی کتفم درد میکرد. گفتم «اگه فکر کردی بیخیالت میشم سععععععخخت در اشتباهی» قبلاً هم یه زانو درد داشتم که موقع دویدن میومد. ذهن تمام تلاشش رو می‌کنه ما انرژی مصرف نکنیم.

    ذهن بیشعور …

    قبلاً سر ماجرای زانو درد میگفتم اونقدر روت ورزش میکنم تا از شدت درد بترکی، و نتیجتا ذهن کوتاه میومد. زانو درد من با دویدن نه تنها شدت نمی‌گرفت که ساکت هم میشد.

    الان هم با کتفم همین کار رو کردم.

    وزنه میزدم بعدش از شدت درد به خودم میپیچیدم. ولی رهاش نکردم. الان که ورزشم تموم شده دیگه درد نمیکنه. ذهن برامون تله میذاره، تا ما رو ثابت نگه داره.

    ماجرای داستان زیبایی که برام نوشتین. حکایت زن و یه دونه بز توی بیابون، یا حکایت کارمند و کارگر و حقوق ماهیانه. ما حاضریم سالها توی تله ذهنمون بمونیم ولی برای بهتر شدن شرایط کاری نکنیم.

    فکر میکنم برای ثروت هم ماجرا شبیه ورزش کردن باشه. تا ازش عبور نکنم نمیتونم به طور قطع و یقین بگم ولی میدونم ذهن نجواگر مثل اسب چموشه.

    چند شب پیش فیلم لینکلن رو میدیدم. کارکتر آبراهام لینکلن توی فیلم میگه ، وایس همیشه بهم میگه سخنرانی های کوتاه تر بنویس ولی من وقتی شروعش میکنم دیگه تموم کردنش سخت میشه. حکایت کامنت های حمید حکایت سخنرانی های ابراهام لینکلنه.

    در پناه رب العالمین همیشه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و میلیاردر باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام مجدد.

    کاملاً حق با شماست.

    الان ببینید معروف ترین کمپانی‌های جهان که بالاترین سطح موفقیت های اقتصادی رو در جهان دارن ، مدرک تحصیلی جزو شرایطشون نیست. فقط دانش و تخصص و مهارت براشون مهمه فارغ از مدرک تحصیلی.

    تسلا، گوگل ، IBM، اپل و چندتا کمپانی معروف دیگه.

    من قبلاً پیج یه روانشناس معروف رو دنبال میکردم. کتاب و دوره آموزشیش رو هم تهیه کردم. ولی وقت حرف میزد افسردگی می‌گرفتی، تمایلی نداشتی که فایلها رو ادامه بدی.

    در مورد استاد عباس منش، صرف نظر از این همه نتایجی که استاد ارائه میده، تا اعماق زندگی خصوصیش رو هم به شاگردانش نشون داده، خداوکیلی هر چقدر منفی باشی دو تا فایل ببینی ، حالت عالی میشه، به خدا امیدوار میشی، مشتاق خداوند میشی. از طرفی بنده خدا خودش بارها گفته من تحصیلات دانشگاهی چندانی ندارم، هیچ ادعایی هم نداره.

    من از 7-8 سالگی نماز میخوندم‌، الان 35 سالمه. همیشه از درگاه خداوند ناامید بودم. هیچوقت ارتباطم‌ با خدا درست نبود، با خدا حرف میزدم با ناامیدی و شرک بود. هیچوقت قرآن رو با تعقل نخونده بودم. رشته دبیرستانم ادبیات بود یه غزل از حافظ هم بلد نبودم.

    الان مشتاق و امیدوار به درگاه خداوند هستم. همیشه به یاد خدا هستم ، نماز میخونم با جون دل میگم ایاک نعبد و ایاک نستعین. قرآن رو میخونم آیه به آیه تفکر میکنم. حافظ میخونم و از جایی که فکرش رو نمیکنم معنی غزل بهم الهام میشه.

    توی قرآن خود خدا داره محمد رو نبیٍ امی خطاب می‌کنه.

    یعنی کسی که درس نخونده.

    «نگار من که مکتب نرفت و خط ننوشت ؛ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد» اگه به این جماعت باشه، خود حضرت محمد هم چون مدرک آکادمیک نداره، بدرد پیامبری نمیخوره.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود مجدد

    ابتدای کامنت رو چند بار خوندم، کلی تعجب کردم، گفتم با منی ؟ مطمئنی درست نوشتی؟ خلاصه اینکه بعد از شگفتی فراوان گفتم آره ، با خودمه ، در این حد عزت نفسم داغونه و جا داره روش کار کنم.

    در مورد سوره ها واقعاً همینطوره که نوشته بودی ،من از 6 سالگی این دوتا سوره رو حفظم. آخه چرا طی این 29 سالی گذشته من هیچوقت تعقل نکرده بودم در مورد این آیات.

    و الان میبینم خداوند چقدر در قرآن مردم رو به تفکر و تعقل دعوت می‌کنه ولی من …

    «افلا تعقلون»

    از شما ممنونم بخاطر این تذکر قرآنی.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی عباس جان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلام و درود به شما

    سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون، لطف کردین و برام پاسخ نوشتین. واقعاً همینطوره که می‌فرمایید ، ما همیشه و همیشه حق انتخاب داریم،منتها بهانه میاریم تا تنبلی هامون رو توجیه کنیم. حقیقت موضوع اینه که ما بقدر کافی تلاش نمی‌کنیم ، بقدر کافی باور هم‌جهت با خواسته ایجاد نمی‌کنیم.

    میخوایم یه ساختمون جدید روی پایه های خرابه یه ساختمان قدیمی بنا کنیم. ولی جهان هستی اونقدر هوشمنده، که اجازه نمیده این اتفاق بیافته. زمانی اون ساختمان جدید ساخته میشه که از ریشه و فونداسیون درست و جدید و اصولی باشه.

    حکایت باورهای ماست و نتایجی که همین الان توی زندگیمون داریم.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: