نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

482 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهری حصاري گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام استاد عزیزم وخانم شایسته گل و دوستان خوبم و

    سلام ب شما آقا رضا

    چقدر من مشتاقم برای فایل شما رو ببینم با بیان ساده صداقت و رو راستی ک دارین کیف میکنم وقتی گوش میکنم چقدر قابل لمس توضیح میدین ک من با هر تعریفشان توی ذهنم دارم داستان شما رو تجسم میکنم نا خودآگاهانه

    خیلی ازت ممنونم آقا رضا ک پرانرژی وخالصانه این فایل رو تهیه کردی واقعا برای من یکی ک درس های زیاد و دوست داشتنی داشت

    هربار برسم برای هرچندبار ک بشه گوش میکنم

    چقدر عاشق خدا شدم ک اینقدر زیبا شما رو هدایت کرد از کجا ب کجا

    و ب توانمندی خدا باز پی بردم و ایمان داشتن ک چه ها میکنه

    باید فقط خواستمو بگم ب بقیش کار نداشته باشم چون اجابت کننده داریم

    مثلا میری نونوایی میگی 5تا نون بده دیگه هی نگران نمیشی ک دیر بده نده کم بده فقط منتظری دریافت کنی بدون چسبیدن بهش

    از خدا هدایتشو میخوام ک بتونم اینجور ایمان وباوری داشته باشم ک بگم خدایا بده و برم کار درست رو انجام بدم وخیالم راحت باشه ک خدا قولش قوله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمد رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    ملکا تو چقدر بزرگی تو چقدر دقیقی تو چقدر عشقی تو چقدر عادلی تو چقدر کریمی تو چ حامی ک مانند ندارد تو چقدرپاییداری ک بندت هرآنچه ک تو این مسیرو رفته با پشتوانه فقط تو رفته ،مثال همون مانند بسته کامل مداد رنگی هستش هر کدوممون یک رنگ داریم ولی نقش همون طراحی یک زندگی ک مهندسی ک این نقاشی رو نگاه می‌کنه خودش ب تنهایی همه رنگارو داره و طراحی فوق العادست ک منو شمارو خلق کرده پس ارزش همون برابره من خیلی اشتباه کردم وتا الآنم تاوانشو دادم اوضاع مالی ندارم ب پشتوانه پدرم تو کارای کشاورزی کمکش میکنم لیسانس مو گرفتم ن علاقم کشاورزی ن مدرکی ک گرفتم نمی‌دونم چیه ولی می‌دونم

    َ(فأَلْهَمها فجورها و تقواها

    و خیر و شرش را به او الهام کردم.)

    علاقه ب کار کردن تو زمینهای مانند تجارت‌های کالا در حد واردات و آموزش دادن و خرید ملک ولی من بجنورد نمی‌دونم از کجا شروع کنم درست باشه چون ذهنم‌ ترسیده از اقدام کردن وراضیه ب کار فیزیکی ولی خودم راضی نیستم پدر کل خدارو شاکرم بابت این کاری ک داریم پیش خانواده الان راهی جز قدر دانی ب ذهنم نمیخوره ،چون 2سال از زندگیمو و تمام سرمایم رو دادم وهمش رفت والان بده کارم .

    ،خدایا باراللها رحم کن ب این بندت ک حتی تایپ این مطلاب ساده با گوشی رو تو بهم قدرتشو دادی از خودم هیچی ندارم میگن خیلی رعوفی میگن تو کسی ک فقط باقلبم میتونم لمست کنم پس قلبمو نرم کن ب عشق خودت وتو از الان مسئولیت فراهم آوردن بهترین شرایط و برام داری،زبان سخن خودتو با من طوری ک‌ک ک درکش کنم ممنونم ،من دارم برا اولین بار کامنت میزارم، این پازلیهایی ک خدا چیده ب وابسته اراده خودمون کاملا قابل لمس بود،کریما منو ب این راه راست راه کسایی ک مانندحضرت ابراهیم رفیقت مانند استان عباس منش مانند آقا رضا ،این همه بندهاتو دستشونو گرفتی درهایی ک از روز تولد برام باز کردی ومن دائما پذیرای هیچ کدوم از نعماتت نبودم یا بودم قدرشو ندونستم.

    هر کجا هستین نعمت از بالا و پایین رو سرتون بریزها وفقط بشینی برنامه وهدف بزاری و حال کنی.

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3549 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان

    یه نکته از هزاران نکته ای که در این فایل توجهم رو جلب کرد:

    «فمال الذین کفروا قبلک مهطعین ایطمع کل امری منهم ان یدخل جنه نعیم:

    این کافران را چه مى ‌شود که با سرعت نزد تو مى‌ آیند ..آیا هر یک از آنها طمع دارد که او را در بهشت پر نعمت الهى وارد کنند؟!»

    مراد از جمله‌” لِلَّذِینَ کَفَرُوا” منافقینى است که ظاهرا به رسول خدا (ص) ایمان آوردند ولى دوباره در دل به کفر اول خود برگشتند و >

    اینها طایفه‌ اى از مسلمانانند که ایمان آورده و داخل مؤمنین بودند، و بیشتر از مؤمنین واقعى چپ و راست رسول خدا (ص) را احاطه مى‌ کردند، ولى در باطن به بعضى از احکام که بر رسول خدا (ص) نازل شده کفر ورزیدند و اعتنایى به آن نکردند. خداى سبحان در این آیات توبیخ شان کرده که از احاطه کردن رسول خدا (ص) و همواره با آن جناب بودن سودى نخواهند برد، و نباید طمع بهشت کنند، چون از آنانى که داخل بهشت شوند نیستند، و نه مى‌ توانند قضا و قدر خدا را لغو کنند، و نه خدا را به ستوه آورند.

    —-‐———-

    چقدر جالب بود برام که در این آیه افرادی که بعضی از اصول پیامبر را قبول داشتند و بعضی را قبول نداشتند بعنوان کافر و منافق معرفی شدند و نباید طمع بهشت داشته باشند

    عین صحبتی که آقا رضا در مورد همون طلبکارشون کردن که می گفت بعضی حرفهای استاد عباسمنش خوبه ولی بعضیاشو قبول ندارم و من رو به فکر فرو برد که آیا من جزو این دسته هستم یا نیستم؟؟!!!

    و چقدر قشنگ خدا آب صاف و پاکو میریزه رو دست هر آدمی که با داشتن این خصلتِ بعضی رو قبول دارم بعضی رو قبول ندارم ، توقع بهشت نداشته باشه

    بعبارتی توقع اینکه زندگیش در این دنیای مادی بهشت و پرنعمت باشه نداشته باشه

    و نقطه مقابلش آقا رضاست که مصداق واقعی و روشن “ان الذین آمنوا و عملوالصالحات” هستن

    ممنون بابت این آگاهی های فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حمید عشقی گفته:
    مدت عضویت: 1031 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی

    استاد نمیدونم در جریان هستید یا نه از مرداد سال 99 که اکثریت جامعه از جمله خودم در بورس به دام دولت افتادیم البته من شخصا بعد از آشنایی با شما وگوش دادن به فایلهاتون خودمو مقصر میدونم چراکه خیلیا هم در اون زمان سودهای بسیار بزرگی کردن اونایی که در مدار بودن و به فراوانی نعمت اعتقاد داشتن.هدفم از این حرفا اینه که من به کمک راهنمایی های شما و هدایتی که از خداوند مهربان دریافت میکنم تونستم از ضرر دربیام و کم کم دارم تو سود میوفتم.میخواستم روشی که خدا بهم یاد داده رو با شما در میان بگذارم تا اگه صلاح دونستید به خانواده بزرگ عباس منش بگید تا انشالا اونام بتونن یا با این روش و یا با روش‌های مشابه هدایت بشن به سمت سود.

    روشی که من بهم الهام شده به این صورته که من با خدا یه قراری گذاشتم که وقتی که میخوام سهام بخرم شب به خدا یه یادداشت مینویسم و ازش میپرسم که فردا چه سهمی رو بخرم.و اینجوری قرار گذاشتیم که من تو خواب سهمی که مثبت و صف خرید شده را خدا بهم میگه و من بدون توجه به شرایط سهم و با ایمانی که به الهام خداوند دارم همون سهم رو میخرم حتی اگه منفی باشه.باورتون میشه من همون شب دقیقا بصورت واضح سهم رو میبینم که داره مثبت میشه و بلافاصله صبح میخرم و شده بعد خریدم یکی دو روزم منفی شده ولی سهم بعد اون کاملا سعودی شده و سود داده.من با این روش که چهار ماهه شروع کردم دیگه در خرید هیچ سهمی ضرر نمیکنم و الان کاملا از ضرر دراومدم و افتادم تو سود.قرار دیگه ای که با خدا گذاشتم اینه که اگه سهمی که من دارم قراره ریزش کنه خدا قبلش درخواب به من الهام میکنه و من خواب میبینم که اون سهم منفی شده و من صبح بلافاصله صبح اون سهم رو میفروشم حتی اگه مثبت باشه.خدا الان شده مسوول پرتفوی من و دیگه اجازه نمیده من در سهمی ضرر کنم.خدارو شکر میکنم که منو بعد از کتک هایی که جهان در بورس بهم زد با پیامبر زمان آشنا کردو منو از باتلاقی که در بورس درست کرده بودم نجات داد.استاد من شک ندارم که از بچه های سایت خیلی‌هاشون در بورس هستن و امیدوارم که بتونن با تغییر افکار و باورهایشان و انداختن توپ در زمین خدا خودشان را رها کنن.موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آرزو جانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 937 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیز واقعا من با گوش دادن به این فایل آقا رضای عزیزاحساس فوق العاده ای داشتم چون که من خودم تازه تصمیم گرفتم که تمام بدهیام و طبق گفته استاد پرداخت کنم من خیلی به پرداخت بدهی فکر میکردم و به خودم همش میگفتم که باید تمام بدهیا رو در عرض چند ماه به صورت یک جا پرداخت کنم اما وقتی که این فایل و شنیدم اون قسمتی که رضای عزیز گفتش که من هر ماه یه مقدار بیشتر از مبلغ بدهی پرداخت میکردم و همین کار به صورت مداوم باعث شده که همه بدهیا رو پرداخت کنن و به آرامش برسن خیلی به من کمک کرد این که متوجه شدم که من تمام فکرم این بود که زودتر بدهی تموم بشه و خیلی عجله داشتم و جالبه که هر روز هم هزینه های جدید اضافه میشد با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که باید به خدا بسپارم و قدم ها رو آروم و مستمر بردارم حرفای این دوست عزیز خیلی به دلم نشست از شما استاد عزیزم بی نهایت ممنونم بابت قرار دادن این فایل در سایت برای ههمون آرزوی موفقیت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    نفیسه حسینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام به استاد عزیزم

    به خانواده بی نظیرم

    این جلسه قلب منو روشن کرد

    از زیبایی هدایت ، راحتی ، منحصر بفرد بودنش و اینکه میشود علامت سوال های ذهن من رو خاموش کرد قدرت داد به توانایی هایم ، انگیزه داده و انرژی داد .

    قلبم از اینکه فقط عمل ب انجام اصل قانون منو به خواسته هام می‌رسونه در عین راحتی و شادی مهر تایید زد و این فایل حرف خدا بود برای من قلبمو باز بزارم برای الهامات هدایتش ک شامل حالم میشه چون خواسته قطعا میشود ، قانون بی تغییر خودش هست و ایمان دارم.

    من بی نهایت سپاسگزارم از خدای مهربان و هدایتگرم

    از استاد عزیزم آقای رضای خفن ک آگاهی ها را با ما به اشتراک میگزارند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    نکات سفر نامه:

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان گلم و آقای عطار روشن عزیز

    اگر بشه برای هر فایلی بو تعیین کرد رو این فایل باید بگی سرتاسر بوی عمل و تعهد میده

    اون جنس از تعهدی که این روزا درک کردم تو این فایل داره فریاد میزنه

    از اول تا آخرش فقط داره بهم یاد آوری میکنه متعهد باش و عمل کن

    نمیدونم چقدر درکم درسته یا نه ولی من قبلا این جنس از تعهد رو نداشتم و به خیال خودم داشتم طبق قانون تکامل پیش میرفتم

    وقتی آقا رضا گفت دسته چک رو اولش نتونستن پاره کنم و ناراحت بودم از اینکه چرا عمل نتونستم بکنم ولی با گوش دادن فایل ها پاره کردم که نتونم دوباره دسته چک بگیرم و یه نکته ای که گفتند این بود که گفتند وقتی به چند نفر گفتم کلی سرزنشم کردند(ایده های الهامی رو نباید به کسی بگی چون منطقی نیستن)

    وقتی این قسمت رو برای خودم مرور میکردم از اولین باری که شنیده بودم وام نگیرید گفتم اوکی دیگه وام نمیگیریم به همسرم که گفتم گفت چی فکر کردی تو این دوره زمونه همون وام نگیریم قسطی چیزی نخریم هیچ کار نمیتونیم بکنیم اینجا بود که نجواهای ذهنی اومد که تو باید تکامل رو طی کنی حالا یواش یواش این کارو میزاری کنار ،دو تا وام بهت پیشنهاد شد یکیشو بگیر تا تکامل رو طی کنی یعنی میخام بگم نجواها آنقدر دقیق عمل میکنه ولی من اونموقع اینو خیلی خوب نتونسته بودم درک کنم که وقتی استاد میگه احساست موقع نجوا خوب نیس یعنی چی

    وقتی ذهنم این حرفا رو بهم میزد قشنگ حس یه آدمی داشتم که داره خودشو گول میزنه و به این اسم که حالا تکامل رو طی میکنی دیدم چندین وسیله‌ قسطی خریدم و دو تا وام برداشتم اینجا بود که فهمیدم که چه رکبی از ذهن خوردم

    من برای کاری که بهم حس خوب نمیده و استادی که این راه رو رفته و داره میگه اگر منو قبول دارید نکنید این کاررو باید یه جنس تعهدی بدم که تحت هیچ شرایطی دیگه وام و قسطی نخرم شاید اولش وسوسه ها بیاد سراغم ولی اگه من کوتاه نیام نتیجه اش میشه آرامشی که آقای عطار روشن عزیز ازش حرف میزنه

    اگر منم بتونم اون جنس از تعهدی که آقا رضا داده رو بدم فقط خدا میدونه چه آرامشی وارد زندگیم میشه قبلا میگفتم آخه من همسرم همکاری نمیکنه باهام در این زمینه دیدم اینجا وابسته ی عوامل بیرونی شدم گفتم اشکال نداره من از خودم شروع میکنم و هیچ وقت قسطی چیزی نمیگیرم و شروع به تسویه وام ها میکنم .جهان هم اگر این جنس از تعهد منو ببینه کمکم میکنه

    پیدا کردن الگو

    چقدر آقای عطار روشن این قسمت رو خوب فهمیده و اجراش کرده

    هم می‌رفته برای ذهنش منطقی میکرده که میشه نقد فروخت و کلی مشتری داشت و هم ازشون خرید میکرده و بازم ایده های الهامی

    اگر بخام با خودم صادق باشم چند مدت پیش تو کامنت هام نوشتم باید دنبال الگو باشم از کسایی که بچه کوچیک دارند و فعالیت میکنن و وقت هم دارند و به همه کاراشون میرسن ولی فقط یه نفر رو آوردم تو ذهنم و دیگه بهش فکرم نکردم ولی باید مثل آقا رضا برم پیگیر باشم با اون شخص در ارتباط باشم ببینم نگاهش چطوری ،باوراش چیه و باورای مثل اونو برای خودم بسازم

    امروز وقتی روی مبل نشسته بودم یه گلدانی که روبروم بود از اون زاویه اصلا زیباییش دیده نمیشد من پا شدم جامو عوص کنم و رفتم یه قسمت دیگه دیدم از اون زاویه چقدر این گل قشنگ دیده میشه یهو این به ذهنم رسید همه اتفاقاتی که توی زندگیم میافته همینه من از چندین زاویه میتونم ببینمش باید یاد بگیرم از زاویه ای ببینم که بیشتر بتونم توش زیبایی پیدا کنم

    مثلا وجود دخترم باعث شده من سحر خیز تر بشم تا بتونم فایل هامو ببینم

    اصلا وجود بچه‌هام برام میشه یه انگیزه که من انسان بهتری بشم مادر بهتری بشم تا یه الگوی خوب باشم

    حل تصاد ها و ساختن ثروت از اون

    وقتی آقای عطار روشن تضاد چاقی رو برای خودشون حل می‌کردند اصلا به فکر درآوردن ثروت نبودند ولی چون تو مسیر مناسب بودند هدایت شدند به ایده های مناسب

    این باور اینکه همیشه راه ساده تری هست معرکه است من این باور توی زندگی در بهشت خیلی برام قوی تر شد وقتی میدیدم استاد همیشه به راه کار های بهتر هدایت میشد و همین باور برای آقای عطار روشن شد زدن یه کانال تو تلگرام

    خدا چقدر قشنگ پازل هاشو میچینه

    و اومدن اونهمه آدم تو کانال و شروع کار جدید

    همه ی اینا کی اتفاق افتاد؟وقتی آقای عطار روشن شروع به بهبود در همون کارش رو شروع کرد منتطر نبود چیزی از بیرون درست بشه

    شاید کسی که اول داستان رو گوش نکرده بگه شانسی بود ولی همه ی اینا رو خود آقای عطار روشن خلق کرده وقتی میگن باور داشتم خدا مشتری های خوب برام می‌فرسته و چشم انتطار مشتری خوب بودند ،خداهم کلی آدم می‌فرسته براش که با عشق صحبت هاشو گوش کنه

    این باور که باید برای شروع کاری سرمایه داشته باشم هم کلا میره زیر سوال بدون هیچ سرمایه و حتی ایده ای این کسب و کار کلید خورد و پول رکوردر از همون کسب و کار با مشاوره هایی که دادند در اومد

    وقتی استاد میگن شما باورتون رو عوض میکنید افراد و موقعیت هایی وارد زندگیتون میشن که هدایت میشید به خواسته دقیقا همینه که آقا رضا روی خودش کار میکرده و دنبال سرمایه ی بیرونی نبوده در اصل درک کرده سرمایه ی اصلی چیه

    و هدایت میشه به خانمی که حاضر برای یه مشاوره صد هزار پول بده

    یه چیزی که خیلی خوشم اومد آقا رضا گفت این بود که گفتند هزار تومن واریز داشتند ولی گفتند خدا رو شکر نعمت که داره میاد حالا مهم نیست چقدر هست شاید نجوا بیاد که اخه اینم شد واریزی خودتو مسخره کردی ولی مهم اینه آقای عطار روشن گوش نکرده و شکر کرده واسه نعمتی که وارد زندگیشون شده و خدا هم براش نعمت های بیشتر فرستاده

    استاد عزیزم بابت توضیحاتی که وسط حرفای آقای عطار روشن میدین ازتون سپاسگزارم این باعث میشه با دقت بیشتر ی برم تیکه قبلی رو ببینم و درک بهتری کنم از صحبت هاشون

    وقتی گفتید میتونید با حل مساله ثروت بسازید من یه مساله ای هست سالهاست باهاش درگیرم و امروز این ایده اومد به ذهنم که این مساله رو حل کنم به خیلی ها میتونم کمک کنم هیچ ایده ای هم براش ندارم ولی مطمئنم خدا راه حل اش رو بهم میگه

    خدای مهربونم هممون رو به راه راست هدایت کن

    راه انان که بهشون نعمت دادی

    بابت شنیدن این فایل هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سعید پارسویی گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    خیلى لذت بردم و برام الهام بخش بود تجربه این دوست عزیزمون،من سال اولى که با این قوانین آشنا شدم تغییرات بزرگى داشتم توى جوانب مختلف و حتى از هفته اولى که من فایل ۴ دوره ثروت ١ رو گوش دادم و متوجه شدم که باور هاى ما هستند که تاثیر میزارن روى تجربه ما از زندگى نه افکار ما،درى از آگاهى به روى من باز شد چون من سالها بود که به دنبال درک مکانیزم جهان بودم،و تجربه به من ثابت کرده بود که حال و هواى من و شیوه نگرشم به زندگى توى شرایط مالى و ارتباطات زندگیم تاثیر زیادى داشته،از طرفى چند سالى بود که در زمینه فیزیک کوانتوم خیلى مطالعه میکردم و دیدگاهم به زندگى خیلى علمى و منطقى بود و به خاطر اینکه منطقم قبول نمیکرد،قانون جذب رو نمیتونستم بپذیرم،ولى درکم از فیزیک کوانتوم و تجربیات زندگى،با شنیدن جمله استاد و درک اینکه ما هر کدوم در جهان متفاوتى زندگى میکنیم ،جهان به هر کدوم از ما مطابق با خودمون و باورهامون و دیدگاهى که داریم به زندگى،متفاوت پاسخ میده،این خیلى آگاهى بزرگى بود برام اون سال و من یادمه انقدر احساس قدرت کردم که هیچوقت اون حال و هوا رو فراموش نمیکنم،اما باید اعتراف کنم که یکم بعدش از خودم زیادى مطمئن شدم و باعث شد کمتر تمرکز بزارم رو کنترل ذهنم و رفتم مطالب مختلف دیگه و مخالف با این دیدگاه خوندم و روم تاثیر گذاشتن مخصوصا روانشناسى اگزیستانسیال که دیدگاهم رو منطقى عوض کرده بود، حتى چند ماهى اصلا حالم خوب نبود،ولى یه شب متوجه شدم که خودم انتخاب کردم اون وضعیت رو،یادم اومد اصلا قانون همینه،من دیدگاهم رو تغییر داده بودم و خوب طبیعیه که هم حالم خوب نباشه و هم از نظر درآمدى رشد نکنم و حتى پسرفت کنم،متوجه شدم که من باید انتخاب کنم کدوم زندگى رو میخوام،دوباره شروع کردم به گوش دادن فایل هاى استاد عباسمنش و تصمیم گرفتم مطالب دیگه رو گوش نکنم و به قول استاد کتاب و مطالب درست رو بارها و بارها بخونم و بشنوم،بعد از دو سه ماه که روندم و ادامه دادم یه تغییر بزرگ دادم توى زندگیم و از شریکى که داشتم جدا شدم و بدون هیچ سرمایه و یا پس اندازى شروع کردم بدون مغازه و با ارتباطاتى که ایجاد کرده بودم تو بازار و مشترى هایى که داشتم ،زندگى خودم و از اول ساختن،میخواستم آزادتر باشم و تصمیم گیرنده همه مسائل خودم باشم،چون با شریک کاری قبلیم خیلى هم مسیر نبودیم

    الان هم ۵-۶ ماه گذشته و خدا رو سپاس میگم که به من جرات تغییر داد،و درآمدم بهتر شده،با نصف ساعت کارى قبل،مستقل هستم،به جاى اینکه صبح تا شب بشینم توى مغازه منتظر مشترى الان آزاد توى بازار میچرخم و کلى ارتباطات جدید و تجربه هاى جدید کسب میکنم،و الان انقدر ایده دارم که نمیدونم کدومش رو شروع کنم :)

    بدون یک ریال سرمایه ماهیانه درآمد خوبى دارم و دارم پس انداز میکنم براى گسترش کارم و ایده هاى طلایى که خداوند بعد از اینکه اعتماد به نفسش رو پیدا کردم و عزت نفسم رو بالا بردم،به من نشون داد و میدونم که به خوبى میتونم انجامشون بدم،فکر نمیکردم انقدر بنویسم،انگار که دلم میخواست به خودمم یادآورى کنم که چه مسیرى تا اینجا اومدم

    خدارو شکر

    خدارو شکر میکنم که شما رو توى مسیر زندگیم قرار داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رقیه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 623 روز

    سلام به هم خونه ایی های عزیزم!

    خونه ی آرامش

    خونه ی رشد و بهبود و پیشرفت

    خونه گرم و پر انرژی خدا

    چقدر فایل جااالب و شنیدنی بود از هم خونه ایی موفقم.

    از ررضای عزیز ، توی فایل های دیگه ایی من کامنت خونده بودم و تحسین کرده بودم ایشون رو .

    و امروز فایل تصویریش رو از بهبود و رشد و پیشرفتش دیدم و گسترش جهان هستی توسط خودش .

    برام خیلی جااالب بود

    و همین الانم مثل کانال تلگرامیش ، استاد راهنمای راه منه

    نمونه ی بارزی از شاگردی بی قید و شرط از استاد عباسمنش بزرگوار

    وحی منزل ها را با جااان و دل دریافت کرد و پذیرفت.

    الگویی بسیار عااالی برای من

    خیلی دوست داشتم این فایل رو.

    بارها گوش می کنم

    و نکته هایی که لازمه خودمم مثل وحی منزل ازش قبول کنم ، نکته برداری می کنم.

    بسیار بسیار یپاسگزارم از شما رضای بزرگوار.

    به تعداد زیادی انسان ها توی گروه تلگرامی کمک کردی استاد بزرگوار

    و به من الان اینجا ، امید واری زیادی دادی

    بازم رایگان به ظاهر،

    ولی بسیار بسیار برام ارزشمند .

    متشکرم از شما و قدر دان این آگاهی های ناب هستم.

    متن برگزیده ی رها جان رو با این دقت کارشناسی بالا مطالعه کردم

    کامنت دوستان زیر این فایل رو مطالعه کردم.

    توضیحات ارزشمند و تکمیلی استادانه ی استاد رو با دقت گوش کردم.

    چه قشنگ !

    حل مسئله روز مره بقیه ی خودمون ، و ارزش ساختن و متناسب با این ارزش ، پول ساختن.

    چقدر دلم خواست که منم یکی از این انسان ها باشم.

    چقدر دلم خواست که بفهمم رسالت من چیه.

    چقدر دوست دارم خدای مهربونم به منم بگه چه کمکی از دست من بر میاد برای گسترش جهان هستی.

    شاید الان از روی رسیدن به استقلال مالی ، این شوق و اشتیاق رو داشته باشم

    ولی این که عیب نیس.

    استقلال مالی ، حق طبیعیه زندگی منه. مثل نفس کشیدن .

    خود خدا و جهان هستی عاشق مستقل شدنه منه..

    خود خدا عاشق ثروتمند شدن منه.

    خود خدا دوست داره من مدارم رو ببرم بالاتر تا به حق طبیعی خودم نزدیک تر بشم.

    مثل استاد رضا که تغییرات و افزایش فرکانس هاش ، از این فایل کاملا مشهوده .

    گاهی میگم ، خدا جونم مگه برای نعمت سلامتی که دارم

    برای نعمت نفس کشیدن هر روزه ام و روز بعد از روزم و لحظه به لحظه ی زندگیم ، مگه برای طپشه قلبه خوشکلم که سالهاست داره بدون منت و اذیت و سپاسگزاری در شان اعجابش کار می کنه ، مگه افزایش فرکانس دادم؟ افزایش مدار دادم ؟ تغییر شخصیت دادم ؟ شخصیتم مگه توحیدی بوده ؟

    رفتار و عمل و باورهام مگه هر لحظه درست و توحیدی بود؟

    ولی سرشار از این همه نعمت هام هستم چرا که حق طبیعیه منه.

    مثل دانه ایی که کاشته میشه ، رشد ، حق طبیعیش هست.

    استقلال مالی ، ثروت مند بودن ، رشد توی مسیر رسالتم و علاقه مندیم ، آزادی و بقیه ی هماهنگی ها و توافقات با منبع آگاهی کل ، هم ” حق طبیعیه ” منه

    منم که با اختیار، انتخاب کردم

    و به توحید و به اینکه خودم خالق اتفاقات زندگیم هستم و به اینکه خودم خالق جهان ویژه ی خودم هستم ، ایمان دارم . باور کردم .قبول کردم .

    دیگه چیه که باعث میشه من از حق طبیعی خودم دور باشم؟

    چرا باید از خواسته هام اینقدر فاصله ی مداری داشته باشم؟

    باورهای نادرست؟!!

    برای گرفتن حق طبیعی خودم که خودش وعده داده و خلف وعده هم نداره ،( ایمان دارم)

    چرا باید جهااااد اکبر کنم؟

    چرا باید صبر کنم؟

    قرار نبود که این همه سوال توی کامنتم بپرسم.

    اومدم که بنویسم و قدر دانی کنم از استاد سید عباس بزرگوار و استاد رضای مهربون و دوست داشتنی و بخشنده

    و بگم که از مثلی که زدن در مورد ادکلن و عطر و بوی گذرای ادکلن خیلی خوشم اومد. کمک می کنه درک بهتری از فکر های سازنده ی گذرا و تبدیل کردنشون به باور های قدرتمند کننده تر ، داشته باشم.

    حس جو گیری بعد گرفتن آگاهی ها رو تبدیل کنم به شخصیت درست و کاربردی و عملی.

    سپاسگزارم

    سپاسگزارم

    سپاسگزارم از جهان هستی.

    جهان هستی ! مرسی که هستی

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مرجان رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 935 روز

    سلام و صد سلام به استاد عزیزم و رضای عزیز که سخاوتمندانه تجربه ش رو با ما سهیم شد.

    انقدررر شیرین و قابل فهم حرفای استاد رو که قدم به قدم انجام داده بود،توضیح داد که

    من حتی یکی دو تا مطلب رو که بارها از استاد شنیده بودم،

    با توضیح رضا بیشتر و کاملتر برام جا افتاد.

    دست مریزاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: