نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-03 03:15:492023-03-18 21:01:00نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
🪐خدایا شکرت🪐
درود ب استاد عزیزم ک وجودش برکت برام
من ماه گذشته ام فایل های آقا رضای عزیز رو دیدم و کامنت هم گذاشتم،الان ک اومدم نشانه ی امروزمو ببینم و هدایت بشم بازم این فایل برام باز شد،
بالاترین اولویت احترامه و ب بهانه ی صمیمیت نباید احترامها از بین بره و منم یادگرفتم همیشه ب دیگران من برامم فرقی نداره اون شخص کوچیکتر از من باشه یا بزرگتر از منه و خدارو شکر هم پیش نمیاد کسی بهم بی احترامی کنه،حتی از شوخی ها نا ب جا ک منجر ب بی احترامی میشه دوری میکنم
و اما چیزی ک از آقا رضای عزیز یادگرفتم و قبلام اومدم توی کامنتها نوشتم باز عنوانش میکنم چون بسیار تجریه ی شیرینی بود برام و قشنگ اعتماد ب خدارو توی وجودم کاشت،من همیشه محصولاتم رو قسطی میدادم و واقعا گاهی آزار میدیدم ک پسش بگیرم،و همیشه با آدمهایی برخورد میکردم ک میگفتن بزار سر برج بهت پولشو بدن،بزار تو دو تا قسط بهت بدم،اما از وقتی ک این فایلو دیدم دیگه از هیچ چیزی نترسیدمو اومدم ب مشتری هان اعلام کردم ک من دیگه قسطی کار نمیکنم چون کمپانی هم ب من قسطی نمیده ک منم قسطی بدم محصولاتمو،و از هیچ چیزم نمیترسیدم ک چرا اینو گفتم،ب خدا اعتماد کامل کردم و با خودم گفتم قطعا یه مدت فروشم خیلی پایین میاد ولی خداوند دستهاشو ب کمکم میفرسته و منو یاری میکنه،اما اصلا انتظارشو نداشتم ب این سرعت اتفاق بیوفته بعد از چند ساعت ک من این تصمیمو گرفتم یه نفر بهم ز زد ک انقدر غریبه بود ک فامیلیه منم خوب نتونست تلفظ کنه،و شخصیم ک معرفش بود رو هم نمیشناختم یهو از چند محصول بهم سفارش داد و پولشم نقد برام واریز کرد،فرداشم پیام داد ک اونا رو برای خودمو دوستام سفارش دادم،چند روز دیگه ام محصولات دیگه ام میخام،و گفت دیگه مشتری هوادارتیم،خدایا شکرت ک یهو 6تا مشتری برام از غیب فرستادی
فرداش دوباره یه غریبه ی دیگه پیدا شد برام واریز کرد و من خریدشو زدم
دوباره یکی از مشتری هایی ک ب اون نگفته بودم ک دیگه قسطی کار نمیکنم و همیشه ام قسطی میداد خودش زنگ زد و گفت دوتا محصول میخام همین الان پولشو برات واریز میکنم
و یکی دیگه ک قرار بود تو دوتا قسط برام واریز کنه یهو ز زد گفت یه شماره کارت بده تا یه جا همین الان برات واریز کنم،فرداش همسایمون ازم خرید کرد و سریع پولشو برام واریز کرد،دوباره دیشب ک من خواب بود یه مشتری چندتا محصولو تو پیام بهم سفارش داده ک گفت واریز میکنم تا برام ثبت سفارش کنی
خدایا شکرت ک بهت اعتماد کردم.استاد عزیزمون میگن اگه واقعا روی یه خواستی ای تمرکز کنی کائنات هیچ راهی نداره جز این ک اون خواسته رو محقق کنه
سپاس فراوان از استاد عزیزم،و آقا رضا برای تهیه ی این فایل ارزشمند و البته طولانی و با کیفیت ک گفتن استوری خودشون ب این زیبایی خیلی چیزهارو برای منم امکان پذیر کرد
خدایا شکرت برای مسیر درستم
خدایا شکرت برای استاد بی نظیرم
خدایا شکرت برای این سایت ارزشمند ک کم از راهنمای قرآن نداره و هدایت گر منه
خدایا شکرت برای ارتباطات سازنده ای ک در این سایت برام ایجاد شد
خدایا شکرت برای تک تک فایلها و محصولات،و دوستان عزیز این سایت
خدایا شکرت برای حال خوبم
خدایا شکرت برای ک انسان شاکری هستم
با خدا باشو پادشاهی کن
بی خدا باشو هر چه خواهی کن
آرامش من:نرگس بِنساله
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزومریم جان ودوستانم.
کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.
فایل:گفتگوی استاد با دوستان قسمت 13.
خدارو شکر برای نتایجی که دوستان از آموزه های استاد می گیرند وامید وایمان رو در ما بیشتر می کنه.
باز هم داستان آقا رضا وباورهایی که ساختن وزندگی آرام وراحت رو براشون امکان پذیر کرد.
استاد می گن حرفی که از دل بر بیاد بر دل می شینه وهمین طور هم هست فایلهای استاد رو هر کدوم دهها بار گوش دادم وسیر نمی شم وفکر می کنم در مورد آقا رضا هم همین طور هست هر چقدر این نتایج آقا رضا رو از زبون شیوای خودشون می شنویم سیر نمی شیم.
نکته اول بحث الگو گرفتن هست آقا رضا از استاد الگو می گیره توی ساختن فایل توی حرف زدن وحالا خودشون هم برای ما یه الگو شدند که ببینیم این درسهای استاد چطور نتیجه می دن وما هم عمل کنیم.
وچفدر خوب که در زمینه ای که کار می کنیم یه الگوی موفق باشه که مرتب به ذهنمون بگیم ببین اینا هستند که توی این مسیر نتیجه گرفتن پس تو هم می تونی.
وبعد مساله دیگه احترام گذاشتن هست اینکه
احترام همیشه مهمتر از صمیمیت هست.
هیچ وقت نباید به بهانه صمیمیت بی احترامی کرد وکسی رو که ازش چیز یاد گرفتیم کسی که الگو شده برای ما کسی که موفقیتهامون رو با گفته هاش عملکردهاش رقم زدیم با اسم کوچیک صدا کرد.
استاد همیشه استاده چون زندگی ما به وسیله ایشون وحرفهاشون زیرو رو شده ما دیگه اون آدم قبلی نیستیم پس احترام واجبه.
ویاد بگیرم من هم برای خودم احترام قائل باشم وکسی که بهم احترام نمی زاره یک ثانیه باهاش وقت نگذرونم.
وچقدر نتایج آقارضا من رو شگفت زده می کنه وچقدر ایشون رو تحسین می کنم دوستان دیگه هم نتایجی گرفتن که شاید از نظر مالی بالاتر از آقارضا باشه ولی تغییر شخصیت آقا رضا ایمانشون وآرامشسون واین حد از کنترل ذهن ومراقبتی که آقارضا داشتند خیلی برام دوست داشتنی هست وهیچ وقت سیر نمی شم از شنیدن حرفهاشون بخصوص که گفتم قبلا من با شنیدن فایلهای آقا رضا تصمیم جدی گرفتم برای اومدن به سایت .
براشون ارزو می کنم موفقیتهاشون هر روز بیشتر وبیشتر بشه.
استاد ازتون متشکرم هزاران بار برای این نشر آگاهی .
در پناه خدا.
بنام خدا
دو هفته پیش نوشتم ک جسارت ب خرج دادم و نرخ کلاسهام بالا بردم
و دونه دونه ب زبان اموزام اطلاع دادم
اولین زبان اموزم والدینش بخاطر اینکه تو خونه درس نمیخونه ( علیرغم اینکه در کلاس خوبه و ازش راضی بودم) کلاس رو کنسل کردن که وقتی پسرمون درس نمیخونه چرا باید هفتگی این مبلغ هزینه کلاس خصوصی و رفت و امد کنیم
من اصلااا ناراحت نشدم و این نشونه دیدم همون موقع ب خودم گفتم قراره خدا مشتری بهتر برام بفرسته ( با اینکه وضع مالی خوبی داشتن ولی در پرداخت اذیت میکردن)
( در مورد شرایط دلخواه کاریم نوشتم. که مشتری خوش حساب و دست ب نقد و محترم و آسان گیر میخوام)
پس این مشتریم ، اون آیتم خوش حسابی نداره و از مدار هم خارج شدیم
دوتا مشتری بعدیم هم همینطور
وقتی نرخ رو بهشون گفتم ، گفتن فعلا کلاس کنسل میکنیم
دیشب وقتی یکی از والدین داشت در مورد هزینه با من صحبت میکرد گفت من از پارسال هنوز نرخم بالا نبردم ( معلم ریاضی هستن)
طبق عادت همیشگی سریع اون حس دلسوزی و مقبول بودن در نظر دیگران
داشت درونم حرف میزد که
قیمت براش بیار پایین
این مشتری نگهش دار کاچی بعض هیچی
اون صدای درونم تا ی جایی هم موفق شد و ی مقدار نرخ پایین اوردم ولی نه در حدی که ایشون مدنظرش بود
بعد از قطع تماس
از دست خودم عصبانی شدم که چرا برای رضایت بقیه از خودت و حقت میگذری وقتی تو هنوز برای خواسته ات مصمم نیستی چطور جهان تو رو ب خواسته ات برسونه
بنظر خودم من تکاملم طی کردم در مبالغ جلسات خصوصی زبان
و الان ، دقیقا بعد از دریافت پیام نفرسوم
اومدم تو این پنجره که از دیشب باز مونده بود و داشتم فایلش گوش میدادم
و کامنت مریم سادات هاشمی عزیز رو خوندم
که قشنگ داشت ب من میگفت
همونی که اقا رضا هم گفتن
خدا خودش مشتری رو برای من میفرسته
من برای داشتن این مشتری ها کاری انجام ندادم و البته ب خاطر باورهای خراب مالیم مشتری های با وضع مالی خوب رو حذب کردم ولی در پرداخت ب من اذیت میکنن
چیزی که تو سمت من بود خوب اموزش دادن و تعهد کاریم بود و بقیه رو خدا برام جور کرده
و اطمینان دارم که خودش برام جور میکنه
اینقدرا ادم هستن که حاضرن بابت اموزش خوب هزینه پرداخت کنن تو همین شهری که هستم
و منم دلم میخواد از اون مشتریهای درجه یک خوش حساب و محترم داشته باشم
من درخواستی داشتم و جواب خدا هم همیشه مثبت
تو مداری که بودم مشتری هام یا خوش حساب نبودن یا سرقیمت چونه میزدن
و میخوام ب مدار بالاتر و مشتری های بهتر برم
پس باید اینها رو رها کنم
و این نباشه که بخوام ب قول استاد تو کویر برنج بکارم
با همین مشتری های درب و داغون بگذرونم و مدارا کنم ( اب باریکه رو نگه دارم ) و انتظار مشتری های مدار بالاتر داشته باشم
و خدا برام ی نشونه دیگه هم فرستاده که روی تصویر سازی و نقاشی دیجیتالم هم کار کنم
و از دیشب ب امید خدا شروع کردم
خدایا آسانم کن برای تجربه ازادی مالی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که تغییر می کنیم:
به راحتی تغییرات خود را فراموش کرده و به خاطر آنها سپاسگزار خداوند نیستیم
خواسته های ما هر بار بزرگتر شده به همین دلیل:
توقع و انتظار ما از حصول نتایج بزرگتر، بیشتر و بیشتر می شود نتایج خود را هر بار به خود یادآوری کنیم
با استفاده از منطق و یافتن الگوهایی در زندگی خود و دیگران:
باورهای خود را تغییر دهیم تغییر باورها بدون یافتن پایه ی منطقی امکان پذیر نیست
زمانی که الگوهای مناسب را مشاهده می کنیم:
برای ذهنمان باور پذیر می شود که تحقق اهدافمان امکان پذیر است
باید از زبان منطق ذهن استفاده کرده تا:
برای ذهن ما باور پذیر شود تحقق اهدافمان به راحتی امکان پذیر است
افراد با قلب ما ارتباط برقرار می کنند:
نه با کلام و سایر عوامل بیرونی بنابراین مهارت یافتن در فن بیان هیچ سودی ندارد
همواره باید:
برای افرادی که سن بالاتر دانش و آگاهی بیشتری از ما دارند احترام قائل باشیم
بسیاری از روابط زمانی از هم پاشیده خواهد شد که:
صمیمیت بیش از حد احترام را از بین می برد
صمیمیت: به معنای بی احترامی و کم احترامی نیست
به میزانی که برای دیگران ارزش و احترام قائلیم:
دیگران برای ما ارزش و احترام قائل هستند
احترام: بسیار ارزشمندتر از صمیمت است و باید بالاترین اولویت را در ذهن ما داشته باشد
بالاترین اولویت : احترام گذاشتن به دیگران و عاملی اساسی است که باعث می شود روابط در عین نزدیکی با احترام باشد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد بزرگوار و همه شما عزیزان سایت
خدارو بینهایت مرتبه شکر
این فایل نشانه امروز من بود
و خدا رو شکر جواب سوالی بود که ته ذهنم بود امروز
چند روزی بود راجع به ایده های تولید محتوا در کسب و کارم فکر میکردم که چی ها تولید کنم، که اینجا گفته شد آنچه که الهام میشود در حین انجام کار
البته به قول استاد الهامات هم با توجه به باورهای هر فرد میشه، تو دوره دوازده قدمم اشاره کردین که اون ایده هایی نتیجه بخش هست که بعد از تغییر باورهای شما به شما الهام میشه این جمله رو همیشه بخودم یادآور میشم
نکته بسیار خوبی هم اشاره کردین استاد که ما چقدر راحت فراموش میکنیم از کجا به کجا رسیدیم و چقدر راحت کمتر سپاسگزاری میکنه انگار که هیچ تغییری نکرده، درسته آدم توقعش بیشتر میشه ولی باید یادش باشه از کجا به کجا رسیده
منم یه عکس از خودم دارم مربوط سال 97، هایلایتش کردم تو گوشیم هر چند وقت میبینم بخودم یادآور میشم که کجا بودم
در مورد الگو برداری من چقدر الگوها رو داخل سایت حتی پیدا کردم از کامنتها،بعد برام منطقی شده که میشود، مثلا دوستانی که از نتایجشون نوشته بودن که بدون تکنیکهای تبلیغاتی و صرف هزینه ای تونستن کسب و کارشونو فوق العاده رشد بدن،
البته خود شما هم فرد نامبر وان الگو تو این قسمت هستین استاد عزیز
منم با استفاده از الهاماتی که به من شد تونستم از صرف بیش از هزاران دلار هزینه بابت تبلیغات، تبلیغات کنم و کارمو رشد بدم.
الهی صدهزارمرتبه شکرت دوستت دارم خداجون
در مورد احترام قائل شدن هم همین الان رفتم از دوستیکه خیلی موضوعاتو در حوزه انتشار کتاب ازشون یاد گرفته بودم، قبلا آقا صداشون میکردم، پیامی که داده بودمو اصلاح کردم از سپاسگزارم به (سپاسگزارم استاد)
البته که ایشون ادعای استاد بودن ندارن و صرفا تجربیاتشونو در میون میذارن
خیلی از روابط از بین میره زمانیکه احساس میکنید خیلی صمیمی شدید
عجب نکته نابی رو اشاره کردید، دقیقا شیطان از جایی وارد میشه که خودمون حتی متوجش نمیشیم. بخصوص این مورد در روابط
چقور خوب استاد خودتونو لایق استاد بودن میدونید این از عزت نفستونه، خیلیها هستن سالها تجربه دارن تو بخش تدریس یا هر حوزه ای ولی خودشونو لایق اون پیشوند نمیدونن
هرچند هویت اصلی انسان،شغلش نیست و برای داشتن احساس بهتر نباید باهاش هم هویت بشه.
(حترام ارزشش بالاتر از صمیمیته در روابط
یک ثانیه هم با کسیکه بمن احترام نمیذاره نمیمونم)
دو نکته طلایی آخر فایل بود
الهی شکرت
در پناه خداوند فراوانی و شادی باشید.
به نام رب وهاب و هدایتگرم
سلام به دوستان عزیزم
خدایاشکرت که در بهترین زمان و مکان دیدن این فایل هدایتی خودت شدی
فوق العاده لذت بردم و عشق کردم با این فایل و کلی وسطش رو پاز کردم و نوشتم درباره خودم با خدا و چقدر احساسم خوب شد مخصوصا اونجایی که گفتین خداوند هر جور که بخوای میشه
هر ویژگی که دوست داری خدا داشته باشه و همونطور باورش کنی برات همونجور میشه
مثلا -خداوند برای من مقدر کرده ثروتمند بشم، تقدیر کرده که ثروتمند بشم، و باید اینو باور کنم، استاد باور کردن و ثروتمند شدن و در مداری قرار گرفتن که ثروت همونجاست و بش دسترسی دارن
– وظیفه ای که خداوند به من محول کرده ثروتمند شدنه، من با ثروتمند شدنم به خودم و خدا و جهان خدمت می کنم
– من خداوند رو هدایت کننده، حامی و کمک کننده بسیار مهربان، بسیار بخشنده و بسیار رئوف می بینم و خداوند هم همینطور هست برای من
در مورد هر خواسته ای که دوست دارم تجربش کنم، میام الگو پیدا می کنم که همون خواسته ی من رو داره تجربه می کنه و باوری که من باید برای اون خواسته به وجود بیارم رو داره، وقتی این فرد رو پیدا می کنم جهان هم کمک میکنه افراد بیشتری که به همین شکل هستند باورهای متناسب با خواسته و خواسته هایی که من دارم رو پیدا می کنه و بم نشون میده
جالبه یه زمانی که داشتم کار می کردم روی بحث سن در ازدواج، فقط اومدم راجع بش نوشتم که گفتم واقعا سن محدودیتی هست که افراد قائل شدن برای خودشون و باوری هست که افراد با خودشون از گذشتگان دارن حمل می کنن و اون رو معیار قرار میدن برای ازدواج یکیش خود من، که اصرار داشتم حتما طرف بادی از من بزرگتر باشه و اینو از خانوادم و اطرافیانم یاد گرفتم و هر چی بزرگتر شدم، و بیشتر در خودم غرق شدم و در جهان خودم تا کشف کنم سبک زندگی خودم رو، فهمیدم که با مقوله ای مثل سن نمیتونم ارتباط برقرار کنم، اصلا فک کنیم هیچ شناسنامه ای وجود نداشت مگر مهم بود که طرف سنش چیه، ارتباط قلبی و روحی واقعا سن نمیشناسه، و این باور محدود کننده برای ازدواجه، و بعد دیدم جهان افرادی رو به یادم می آورد که مثلا از بین بازیگرا و یا خواننده ها میشناختم اصلا همینجوری الگوها رو برام ردیف میکرد
که مثلا فلان بازیگر بریتیش وقتی فقط 16 سالش بود با یک خانم فک کنم 35 ساله که کارگردان بودن ازدواج کردن و تا الان چندین ساله که زندگی فوق العاده ای دارن و هردوشون بیان می کنن که نمیدونیم چرا این قضیه باید خبرساز بشه و یا بقیه بپرسن، عجیب بودنی نداره، ما کنار هم از بودن کنار هم لذت میبریم حالمون با هم خوبه و داریم با هم زندگی می کنیم
یا مثلا پرینکا چوپرا بازیگر هندی با یکی از برادران جوناس که هم بازیگر و هم خواننده هستن ازدواج کرده و ده سال از جوناس بزرگتره
و یا مثلا بازیگر آکوامن: جیسون ماموا با زنی که 50 سالش بود عروسی می کنه و بچه دار شدن و چندین ساله با هم زندگی کردن و …. کلی نمونه های دیگه
و حتی در زمینه کسب و کار خودم نمونه های عالی پیدا کردم که برای ذهنم منطقی می کنه باور و خواستم و تحقق پذیریش رو
یا مثلاا در مورد مهاجرت که استاد گفتن مهاجرت در شما پتانسیل هایی که نمیدونستین وجود دارن رو شکوفا می کنه یاد دوستم افتادم که این آدم بعد از مهاجرتش به همراه خانوادش اصلا 180 درجه شخصیش عوض شد و اصلا فکر نمیکردم این آدم بتونه اینقدر انرژی دار و شاد بشه، و فکر می کردن درون گراست، و اتفاقا برون گرا شده و به شدت با اعتماد به نفس و حتی خانوادش به شدت از هر لحاظ پیشرفت کردن
و دیدم به عینه هر خانواده ای مهاجرت کردن، کلا خانواده استایل و سبک زندگیشون و نتایجشون متفاوت شده
یادمه در مورد روابط داشتم باور مینوشتم که چه باورهایی خوبی در مورد روابط و به طور کل زندکی بهتر، خداوند بم گفت در مورد احترام بنویس، و دقیقا این جمله و اصولی که باید براش رعایت کنم هم گفت که دقیقا همین حرفای استاد بودن، و پیش زمینشم از خوندن کامنت های همین فایل که پارسال خونده بودم، بوده و در ذهنم جرقه زده و گفتم آره استاد میگه احترام گذاشتن از صمیمت بالاتره و بعد در این آگاهی هنگام ایجاد و تشخیص این باور خدا برام منطقیش که چرا مهمه احترام و این باور شد که “احترام به خودم و احترام به دیگران من رو در بهترین و معنوی ترین مدار قرار میده و وقتی من بخوام اینجور باشم جهان حمایتگر قوی من هست وقتی میخوام ورژن بهتری از خودم باشم ورژنی که مطابق قانونه “.
همونقدر که من متعهد بشم به اجرای این باور در عمل، به همون میزان در فرکانس افراد محترم که به من احترام میزارن قرار میگیرم
وقتی کسی هر چقدر هم خوب ولی بلد نباشه احترام بزاره به بهانه صمیمیت و یا به هر بهانه دیگه ای، 1 ثانیه از وقتم رو براش نمیزارم (استاد این فوق العاده بود، من عاشقتونممممم)
باید همیشه اولویت احترام برای من از صمیمت بالاتر باشه
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
خوشحالم از اینکه اینجام تو این سایت فوق العاده کنار شما خانواده عزیزم
عاشقتونممممم
در پناه الله یکتا باشید.
درود خانم منصوری خوش ذوق و با احساس
که میدونم پر جنب و جوش و پر شور هستید…
چقدر خوب تحقیق کردید و مدل های متنوع و متفاوت از الگوهای ازدواج یا کسب و کار و یا مهاجرت رو بهش توجه کردبثو نوشتید
وقتی الگو یا داستانی رو آدم میخونه یا میشنوه بر خلاف باورهای عمومی یا قبلی خود آدم، توجهش جلب میشه و باعث ایجاد انگیزه بیشتر میشه و کم کم یک رشته مسیر عصبی در مغز اولش نازک مثل نخ شکل میگیره بعد ضخیم تر میشه مثل طناب و بعد مثل زنجیر سفت تر و تبدیل میشه به یک برنامه ذهنی که آثارش در مغز شکل گرفته…
برای همین، کانون توجه، مسئول بوجود آمدن تمام (ریز به ریز) اتفاقات و شرایط هستند.
و این قانونی که خدا گذاشته خیلی خوبه چون آزادی انتخاب داریم…
بقول یکی از روانشناسان و رویکردهای روانشناختی، که با آموزش هر تغییری را می شود در انسان بوجود آورد…
برای همینه استاد تأکید بر نوشتن نتایج در سایت و دیدن و خوندن الگوها که بیدار شدن قوه امید و انگیزه میشود.
حسی که من مدتهاست پیدا کردم و تصویری که تو ذهنم اومده از ماجرای تغییر انسان و کارکرد قانون جهانه خداوند، اینه که یک شکل بی نهایت بی شکل و فرم که مثل خمیر یا مثل اسفنج بشدت منعطف و قابل نرمش و انعطاف هست
ذهن ما این نرمش رو بعنوان استعداد و پتانسیل داره، ولی اینقدر افکار مختلف اومدن به خوردش که رفته رفته سفت و زمخت مثل چوب، خشک و مثل فلز سفت و سخت شده
برای همین به زندگی و اتفاقات هم با همین نگاه سفت و سخت و خشک نگاه میکنم. خودمو میگم.
و باورهای قدرتمند کننده در رابطه با ثروت و کسب و کار، باعث میشه کم کم از خشکی و سفتی دربیاد و نرم تر بشه
انعطاف پذیرتر بشه
در مورد جذب نوع رابطه عاشقانه همینطور.
بفهمم که طور دیگه ای هم میشود
برای خدایی که این منظومه شمسی، اصلا چرا راه دور بریم؟! همین مغز و چشم و این همه رگ و مویرگ و چربی ها و پروتئین های چشم و رنگدانه های چشم و مو و طرز رشد ناخن ها و شکل تنفس و کارکرد مغز و
پدید آوردن از هر چیز از جنس متضادش و نر و ماده رو و …
و بعد مدیریت کردنشون …
رو انجام داده بی نقص و کامل و تمام عیار و به این دقت حتی به جزیی ترین چیزها فکر کرده
اون وقت نمیتونه هر خواسته ای رو برای من و شما محقق کنه؟!
من باور نمیکنم.
همچین چیزی محاله، این در شخصیت خدا در ذاتش راه نداره..
ما موجوداتی ارتعاشی و انرژیکی هستیم که بخشی از نمود انرژی ما بصورت ماده و بدن های فیزیکی است که الان با همون انگشتان که ماله خالق هست داره تایپ میکنه
دیگه چه فرقی داره کجا باشیم؟
در چه سنی
در چه استعدادی
در چه بدنی
در چه دوره ای
در چه شهر و کشوری
با چه نوع تحصیلاتی
و در چه شرایطی باشیم و…
کننده کس دیگریست..
مرسی از کامنتت اسماء خانم عزیز..
خوب و دلشاد در سرزمین ثروت طلایی و خوشی های غیرمنتظره باشی
آقا مهدی عزیزم سلام به شما
خیلی خیلی خوشحال میشم وقتی دوستی از سایت بم پیام بده
و همش با خودم میگم با این پیام قراره به چه چیزی هدایت بشم
چه آگاهی قراره به من داده بشه و خلاصه کلی ذوق می کنم
و بله همینطوره شور و شوق و انرژی من از وقتی وارد این سایت شدم داره در بهترین مسیر تقویت میشه
گاهی از بعضی فایل های استاد اونقدر انرژیک میشم که فقط میخوام پرواز کنم
که گاهی وقتا به خواهرم میگم بیا بریم پیاده روی که در واقع هواخوری هست و بیشتر برای اینکه میخوام با هم حرف بزنیم
در ترمزهامون اینکه چطور میتونیم فلان باور رو روش کار کنیم و … همینطور اونقدر حرف میزنیم که اصلا فراموش می کنیم زمان رو اونقدر در مورد احساسمون و اینکه چجوری باید ترمز شناسایی کنیم با هم حرف میزنیم یا خواسته هامون و یا تحسین کردن دیگران که فراموش می کنیم الان چقدر داریم راه میریم و خدا شاهده که هیچ احساس خستگی ای هم نداریم بعد از کلی راه رفتن
بطوریکه من میام خونه باز کلی انرژی دارم که بیام فایل ببینم و لذت ببرم
و مرسی از صحبت های عالیتون واقعاهمه چیز به این بستگی داره که چه نگاهی به خداوند در ذهنمون داریم
من باور می می کنم که خداوند یک سیستم وضع کرده و داره به بهترین شکل من رو در مسیر یادگیری قوانین ساده این سیستم هدایت و حمایت می کنه تا لاجرم تمام رویاهام و خوبی های دنیا رو تجربه کنم.
مرسی از جمله آخر کامنتتون فوق العاده بود سرزمین ثروت طلایی و خوشی های غیر منتظره :)) خیلی خیلی لذت بردم
خیلی خوبه که دوستانی چون شما دارم
خیلی خوبه که این سایت و این خانواده هست
خدا رو شکر می کنم در جمع این خانواده هستم
در پناه الله یکتا باشید دوست خوبم.
سلام خدمت استاد عزیزم که هر لحظه یادآور یک چیز مهمه
منم تجربه این موضوع احترام رو دارم خانواده همسرم خیلی عادی اسم هم رو صدا میکنن و منم وارد این خانواده شدم اینکار کردم و واقعا توی ذهنم اینطوری شد که احترام اشون کم شد انگار و تصمیم گرفتم هر کدوم رو داداش صدا کنم ولی اول واقعا سخته امیدوارم متعهدانه عمل کنم و بتونم ذهنم رو تربیت کنم برای احترام و هر چیزی رو به بهانه صمیمیت نفروشم.
بنام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان موحد و ارزشمندم
باز هم هزار باره و هزار باره خدارو شاکرم که در جمع فوق العاده ی شما هستم
استاد عزیز و سید بزرگوار ، میلاد امیرالمومنین ، مولای موحدین علی (ع) و روز مرد را به شما ،مرد بزرگ ،تبریک میگم .
«مَن عَلّمنی حَرفاً، فقد صَیَّرنی عبداً»
چقدر قدرتمندانه و با اعتماد به نفس و عزت نفس از احترام گفتید.
استاد من چندین سال پیش از خدا خواستم یکی از اولیا خودشو بهم نشون بده که بتونم شاگردیشو بکنم
قربون خدای اجابت کننده ی بلند مرتبم برم از اون روز جوری که یادمه من تا به امروز 3 استاد رو ملاقات کردم که پیگیریشون میکنم
اول استاد قرانم رو ملاقات کردم
یه خانم عراقی هستن مقیم ایران
و خداروشکر برای وجودشون
بعد از اونجا که هنوز آماده همفرکانسی با شما نبودم یکسالی شاگردیه شاگردِ شما رو کردم
استاد عرشیانفر که من رو با شما آشنا کرد با لایو هاشون
به لطف خدا مدارم با ایشون اونقدری بالا رفت که بتونم همفرکانس شما بشم
و شاگرد آماده شد و استاد از راه رسید
چقدر این جمله قشنگه
تداعی کننده کلمه خودبخود
از جنس همون رزقی که دنبال آدم میاد
از جنس کارهای خدایی
خوشحالم که اینجا هستم
وفرصت پیدا کردم برای رشد و تغییر
میخوام به لطف و هدایت الله این فرصتو قدر بدونم
یه فرصت یونیک
از آقای عطار تشکر میکنم
فایل هاشون الهام بخشه
الهی شکر
و استاد
مرسی هستین
مرسی از خدای شما که شما رو هست کرد
و به شما آموخت
مرسی از سخاوت شما
خودتون میدونین مرد بزرگی هستین
روزتون مبارک
در پناه الله باشید
اهدافم در 1401
عاشق الله بشم
بلطفش و هدایتش خودبخود بیزنس خودمو ران کنم
بلطفش و هدایتش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی باشه
سلام به خدای زیبایی ها
معبود بی همتایی که تحت هر شرایطی هوامو داره
سلام به استاد خوبیها و مریم عزیزم
خدا رو هر لحظه هزاران بار شکر میکنم که مسیر زندگی منو به سمت شما تغییر داد تا به معبود خود نزدبک بشم و باورها و ایمانم رو هر روز بالاتر ببرم
امروز برای چندمین بار جلسه4قدم 5 رو گوش دادم و چقدر حال و هوای دلم رو تغییر داد.. یادمه یه روزی با اتفاقی روبرو شدم که فک کردم شکست بزرگی خوردم تلاش های چندین ساله م رو با شکست مواجه میدیدم… پدر شوهرم مغازه ای رو که چندین سال در اختیارم گذاشته بود ازم گرفت و مجبور بودم مغازه اجاره کنم و سردرگم بودم ولی دائم با خودم میگفتم حتما خیری برام داره این جابجایی وهمین اتفاق هم افتاد من برای اولین بار مستاجر شدم ولی به یکسال نکشید تمام خدمات و درآمد من تقریبا 100برابر شد پیشرفت های قابل توجهی کردم و هر روز این پیشرفت ها ادامه داشت و امروز که این فایل رو گوش میکردم یاد اون روزها افتادم که گرچه ناراحت بودم ولی قوی تر از همیشه جابجا شدم وامروز نتایج عالی دیدم..
حتما تو هر کاری که به نظر ما شکست محسوب میشه اتفاقات عالی خدا قرار داده
هر لحظه بابت بودن الله در کنارم و توفیق من در کنار شما خدا رو شاکرم وعاشقتونم
به نام خدای نور
سلام به استاد عزیز، بانوشایسته و دوستان عباس منشی.
امروز صبح پیجی رو دیدم که درباره جذب مشتری و ماندگار کردن مشتری و خلاصه کلی از این تکنیک ها که چطور حرف بزنیم چطور رفتار کنیم که مشتری موندگار بشه چون مربوط به حیطه ی کاریم بود یکی دو پست دیدم ازشون ولی نه حس خوبی نداشتم به اینکه فالوشون داشته باشم قلبم بم میگفت خدا هدایت میکنه تموم کارو خدا برات انجام میده(یاداقارضا عطار روشن افتادم که چطور اون تایپ مشتری هایی که میخواست و خدا به سمتشون هدایت کرد) اینکارا این اداها چیه من فقط باید خودم باشم و به هدایت شدن خدا توکل کنم بهترین مشتری ها سمت من میان که ارتباط برقرار کردن با من براشون لذت بخش بدون اینکه من بخوام کار خاصی انجام بدم و فقط باید به صدای قلبم گوش بدم و خودم باشم و خدماتمو به بهترین شکل ارائه بدم جوری که کسی برامن این خدمات و انجام بده با خوشحالی و رضایت کامل سالن و ترک کنم.
کمی بعدش که این فایل و گوش دادم و استاد داشتن درباره ی فن بیان حرف میزدن گفتم دیدی قلبت درست بت میگفت و تو فقط باید رها باشی و بذاری خدا هدایتت کنه حالا خدا بت نشون داد اون تکنیک های جذب و مشتری و فلان همشون چرتن چون اون بالاسری که همه چیزه و خواسته ها و درخواست های تورو اجابت میکنه فقط کافی باورهای مناسبی داشته باشی.
نکته های مهم این فایل:
برای خواسته هام باید الگو پیدا کنم اشخاصی که چیزایی که من میخوامو دارن زندگی میکنن و بهشون رسیدن اینطوره که برامن باور پذیر میشه که میشود و میشه به اون خواسته رسید. ذهن فقط با دلایل منطقی قانع میشه و قبول میکنه و باید از زبان منطق ذهن استفاده کنم.
اون احترامی که من برای دیگران قائلم دیگرانم برای من قائلن نیام به بهانه ی صمیمیت یسری چیزارو خراب کنم احترام همیشه ارزشش از صمیمیت بالاتر بقول استاد اگر یه ادم فوق العاده،توانا،ماهر،اصلا خداوند استعداد توی زمین باشه ولی احترام نذاره من یک ثانیه از وقتم رو براش نمیذارم.
تو زندگیم باید بالترین الویتم احترام باشه و اینو باید توذهنم حک کنم بالاترین الویتم برای دیگران احترام باشه و اگر خودم واقعا انقد متعهد باشم به همون نسب دیگران هم به من احترام بیشتری میذارن.
“به بهانه صمیمیت احتراما نبایدزیر سوال بره”
خدایاشکرت برای دریافت این اگاهی ها و هدایت شدنم که به بهترین شکل داره صورت میگیره،خدایاشکرت بابت اتفاقات خوشحال کننده ای که قرار برام بیوفته.
شاد،سلامت،موفق و ثروتمند باشید.