نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 14 - صفحه 8

سلام به استاد عزیزم و آقا رضای عزیز و همه‌ دوستان هم کلاسی

آقا رضا بسیار بسیار سپاسگزارم بخاطر توضیحات فوق العادتون

اینقدر قشنگ و جذاب صحبت می کنید که من هر کدوم از این قسمت ها رو چندین بار دیدم و هر بار شما رو کلی تحسین کردم ، البته که همیشه کامنتای شما رو هم میخوندم و این داستان ها رو قبلا هم خونده بودم اما شنیدنش از زبان شما چیز دیگه ای بود

و از استاد عزیزم هم سپاسگزارم بخاطر این ایده عالی گفتگو با دوستان ،

تو این قسمتا باعث میشه ما هم ریشه رو ببینیم و هم میوه رو

این قسمت داریم به بخش خوشمزه قصه یعنی میوه ها میرسیم :)

ولی باید حواسمون باشه که این میوه ها ، نتیجه تعهد و عمل گرایی اقا رضای عزیز بود ،

نتیجه ایمان به غیب آقا رضا ، که هر بار هر ایده ای میومد و قابل اجرا با اون شرایط بود آقا رضا انجامشون میداد ،

نتیجه برداشتن قدم های متوالی آقا رضا ،

نتیجه تعهدی که آقا رضا به قوانین داشت که فایلای استاد رو هر روز بارها می شنیدن و تک به تک عمل میکردن ،

نتیجه اینه که آقا رضا با همون شرایطی که داشت بدون بهانه شروع کردن به تغییر از همون تعویض لباس و لباس پوشیدن به سبک یک مدیر و رئیس ،

از همون عوض کردن جای پیچ و اچارا و تغییر دکوراسیون مغازه ،

از همون غرنزدنا و شکایت نکردنا شروع شد ،

و الان اینقدری قوی شده که با یک سوم قیمت خونه ، اونقدری به مسیر به خدا و به خودشون ایمان دارن که میرن خونه میبینن و همه چی رو خدا براشون جور میکنه ! قطعا هم که نباید غیر از این می شد چون آقا رضا ایمان خودشو نشون داده و خدا هم جواب داده و درها و دلها رو براشون نرم کرده .

همه دستاوردهایی که داشتین اسپورتیج و خونه و باغ و …. نتیجه طبیعی ایمان به خداست و بهتون تبریک میگم بخاطر این ایمان و تعهد و عمل به قانونتون.

و بسیار از شما آموختم آقا رضای عزیز

و همینطور بسیار تحسین میکنم این احترام شما و سپاسگزار بودنتون که تو هر جلسه بارها و بارها از استاد تشکر میکنید .

رضای عزیز از بستن مغازه و تمرکز لیزری و عدسی روی هدف صحبت کردن و نتیجشونو هم دیدیم‌

استاد بارها و تو محصولات و رایگان ها بهش اشاره کردن

و اتفاقا چندروز پیش استاد عزیزم تو جلسه 191 سفر به دورآمریکا هم داشتین راجبش صحبت میکردین ،

تو همون جلسه من گفتم متعهد میشم ب تمرکز لیزری رو هدفم،

فک کنم یه هفته گذشته

فقط من متعهد شدم بهشااا تو همین یه هفته اتفاقاتی افتاد که خداوند منو بیشتر و بیشتر تو این مسیر ثابت قدم نگه داشت،

یکیش این بود منی که اصلا سابقه سرماخوری طولانی مدت نداشتم مخصوصا چن سال اخیر ، این یه هفته بخاطر سرماخوری خونه نشین شدم اولش یذره ناراحت شدم بعد به چشم یه فرصت نگاهش کردم و الان که یه هفته گذشته دارم میگم که این سرماخوری و تضاد نبود بلکه این اتفاقی بود که باعث شد من بیشتر رو هدفم تمرکز کنم چون بیشتر خونه بودم منی که هر روز دریا میرفتم چندین ساعت ، اون ساعات رو خونه در حال افزایش تخصص و دیدن دوره ها بودم و واقعا خدا رو سپاسگزارم بخاطر این اتفاقی که باعث شد تمرکزی تر کار کنم ،

و کاملا درک میکنم وقتی که استاد میگن وقتی شما رو خودتون کارکنید اتفاقات به ظاهر منفی هم درجهت خواسته های شما پیش میره یعنی چی‌

(البته تو پرانتز اینو بگم که سرماخوریمو با فقط چنددقیقه تجسم و تکرار باورا خوبه خوب کردم ، من لایق اینم همیشه سالم باشم و در حال خوبم تمرکزی رو هدفم کار کنم)

و همین تمرکز بیشتر رو هدفم و کارکردن ، باعث شد دیروز یه پیشنهاد همکاری جدید دریافت کنم :)

امروز هم ایده های عالی دیگه در حیطه کاریم دریافت کردم که نتیجش باز هم میشه تمرکز بیشتر و افزایش تخصصم ،

یکی از اساتیدم که اتفاقا از شاگردان شما هم هست ، و تو میلی از حوزه ها از جمله حوزه تولید محتوا متخصص هستن بهم گفتن محتوا تولید کنم و ایشون در ادیت و تولیدش بهم کمک میکنن و تو پیج خودشون هم منتشر می کنن و همین انگیزه دادن و تشویقشون باعث شد متعهدانه تر کار کنم‌.

اینو نوشتم که بگم وقتی ما تنها ، هدفمون هم تعیین میکنیم تموم دنیا دست به دست هم میدن که ما رو به راحتی در اون مسیر هدایت کنند و خداوند دستان خودشو برای انجام راحت تر کارها به سمت ما میفرسته مثل استاد تولیدمحتوایی که برای من فرستاد تا به من برای راحت تر انجام شدن کارها کمکم کنه.

خدایاشکرت و مطمئنم ته مسیر هممون به میوه های استاد ، به میوه های رضا جان و میوه های همه کسانی که از این راه رفتن و ریشه هاشونو محکم کردن ، ختم میشه.