نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 15 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-11 03:16:412023-03-18 21:22:20نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 15شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و مریم جان قشنگم..️️
ویک تشکرهم کنم از اغا رضا که این همه قشنگ صحبت میکنن وباجزئیات واضح توضیح میدهند..
یادم اومد که سال پیش دنبال یه کار بودیم باخواهرم یهو ارز دیجیتال بهمون پیشنهاد شد وحتی سریع اموزشهاش جور شد خلاصه یه اتفاقی افتاد نتونستم جلوتربرم گفتم باید بشینم بادقت وتمرکز بالا اموزشهاش رو گوش کنم که هیچوقت نشد هردفعه اتفاقی میفتاد تااینکه استاد عباسمنش اون فایلها که ماشین فوردشون رو گرفته بودند گفتن همه میگن یه کاری باشه سریع به درامد برسم میرن طرف ارز دیجیتال ویه زنگ تو مغزم زده شد اخه چرا اینطوری میگن استاد و تااینکه چندین فایل دیگه هم گفتن یه روز نشستم فکر کردم دیدم استاد همش میگن تمرکز روی کارت مهمه و این کار حتی پوست تخمه هم باشه به درامد میرسی مهم این تمرکزت هست و گفتم واقعا درست گفتن تو فکرکن استاد بااین قوانین به چینین جایگاهی وهمین تمرکز کردن حالا چرا من خلاف برم واینکه به خودم گفتم فاطمه تو تمرکزت رو بزار روی کارت وحتی اینطوری دستت هست که کجا کم کاری کردی میدونی اینحای کارت درست بشه حل میشه یا میدونی اگه اونجای کارت تمرکزبیشترباشه حتما سودبیشتر هست ولی اکه بری تو ارز دیجیتال دیگه چطوری میفهمی کجای کار مشکل هست درستش کنی دیگه این کار یا تمرکز برای تونیست و دیگه قول دادم طرفش نرم ختی خواهرم که رفته میگه من اینقدر سود کردم فلان و… ولی من گفتم من حاضر نیستم پولم وقتم رو جایی بزارم که نمیدونم پشتش چه خبره..واینکه راهم رو ازش جدا کردم..
و اینکه استاد عزیزم شما قبل اینکه بگید اقا رضا چطوری به سود بالا رسیدن دقیقا چنین کلماتی تو دلم تکرار کردم که اقا رضا شما وام وقسط نداشتی که تونستی پیشرفت کنی…چون قبلا خانواده وام میگرفتن میدیدم که بعد وام چه فلاکتی رو میکشیدن اون موقع هم نا اگاه بودم حتی اگه اگاهم بودم قطعا بهشون هم میگفتم درک نمیکردن خانواده…
خلاصه خدا روشکر میکنم نه وام.نه قسط و…دارم بلکه یه …..کلمه که استاد گفتن هستم..
بازم ازاستاد قشنگم ومریم جان عزیزم تشکرمیکنم برای سخاوتمندیشون بابت اینهمه عشقی که به مامیدن…️️️️️️
به اسم اللّه
رحمن و رحیم
سلام ودرود به استاد عزیزو خانم شایسته مهربون و همه هم فرکانسی های عزیز
به به به به هربار که این فایلها میاد واقعا یک چالش رفع میشه و چقد اگر ریزبینانه دقت کنیم به حرفهای شما استادجانم متوجه میشیم که پاشنه های آشیلمون همیناس
میشنویم اما فقط شنونده نه عملگرا
توو بحث وام بگم خدمتتون
خب من یه بیمه ی عمر دارم و همسرم رو، رو حساب اینکه این سرمایه ی من هست و پول داشتمه و فلان راضی کردم که این وام رو برداریم، مبلغ زیادی هم نبوداینو که گرفتیم، حالا در ادامه میگم که چی شد
بعد اون هم
به همسرم فشار بیشتر آوردم برا گرفتن وام چرا که رو حساب، حساب باز کردن رو بنده های خدا نه خود خدا شرایط گرفتن وام های مبلغ بالا بود و چون میخواستیم کسب و کار شخصی مون رو را بندازیم خیلی راهگشا بود
چرا که اطرافیان مثل پدرم هم تاکید داشتن که بابا از وام برداشتن نترسین الان همه دارن همین کارو میکنن، توو مملکت ماعم شب میخوابی صب پا میشی قیمتها چندین برابر شده تو با پولت سنگم بخری چند برابر اون وام رو که پس دادی بماند چندین برابرم سود کردی
همسرم خب طبق آموزه های شما، میگف نه وام خط قرمز استاد عباسمنش گفته
منم میگفتم که بابا استاد که توو کشور ما نیس
ایران تنها کشوریه که میتونه قوانین ثابت خداروهم تغییر بده قوانین توو کشور ما متفاوته، جواب نمیده
یه اتفاقی افتاد چنروز بعد، یه سری از مغازه ها توو شهر ما به صورت زنجیره ای سوختن و تمام سرمایشون رو صاحبانشون از دست دادن
همونجا همسرم اشاره کرد بخاطر همین گفتم وام استاد میگه نه یعنی چی
حالا اونا همه وام دارن بدبخت شدن، رو حساب درآمدشون حساب کرده بودن حالا کو درآمد
اینجا بود که واقعا ایمان آوردم استاد جان به شما و به قوانین ثابت خداوند و شکرش بخاطر قوانینش
چنروز پیش اومدیم یه حساب کتابی بکنیم
که چندماهی هست داریم کار میکنیم و درآمد خوبی هم ببینیم چند چندیم
جالب میدونین چی بود استاد دقیقا به اندازه مبلغ وام ما از سرمایمون کم آوردیم بااینکه چندین ماه داریم تلاش میکنیم و این بخاطر همون ذهن فقیر که گفت تو نمیتونی پول بسازی حالا بهت نشون میدم و خداروشکر که خیلی زود متوجه شدیم و بزودی در سریع ترین حالت ممکن به امید الله کلا تسویه اش میکنیم
یه داستانیم بگم راجع به پدرم، سال 1380بود حالا یا یکی دوسال اینور اونور
یه زمینی پدرم خرید به مبلغ ناچیزی کمتر از دومیلیون بعد چند ماه در کوتاه مدت این دومیلیون شد 3/5میلیون میخوام بگم از ذهن فقیر
عمویی دارم من که بعنوان مشاور برای پدرم عمل میکرد به پدرم گفت که بابا الان با پول زمینت میتونی یه ماشین بخری، بفروش ماشین بخر، روزی فلان قدر میتونی با ماشین کار کنی اومد حساب کتاب کردکه سر سه ماه دوباره پول زمینت رو در میاری، دوباره میخریش
اقا بگم براتون که زمین سر سال شد 120میلیون و ماشین بابای من شد نصف قیمت و هنوز که هنوز بعد این همه سال بااینکه خداروشکر الان وضعیت مالی مناسبی داره اما همیشه یادشه که چه کاری با ذهن متاسفانه فقیر انجام شده
باشد که من درسهای لازم رو بگیرم
باآرزوی موفقیت
به نام خدای مهربان
سلام
سلامی بزرگ به استاد و خانم شایسته عزیزم
و سلامی به اقای عطار روشنکه خیلی یاد گرفتم از شما و خیلی خیلی ایمانم بیشتر شد و سلام به همه ی دوستای مهربونم
ولی چیزی که میخوام از این فایل برداشتم رو بگم اینه که همه چیز ورودی های ماست. دلیلش اینه که من به هیچ وجه به وام فکر نکردم تو زندگیم خب ما کلا خانواده کارمندی بودیم و اصلا بابام وام نمیگرفت و در اطرافیان نزدیکمونم همینطور
و سالهای قبل که یکی دونفر نزدیکانم که وام برای شروع کار میگرفتن من تازه با مبحثی به نام وام اشنا شده بودم خب البته سنی هم نداشتم و نبودم تو باغ ولی لحظه ای که فهمیدم اقا ما داریم پول میگیریم و بیشترش رو پس میدیم و با چه تضمینی اصلا فروش هست و بعد هم دیدم فروشی هم نبود و اصلا اوضاع داغون وام برای من تمام شد
حالا ربطش هم به ورودی ها چیه؟ اینکه من دیگه غیر این موارد با اشخاصی که وام بگیرن و چک بدن در ارتباط نبودم و ذهن من چنین ورودی هایی نداشت و نداره البته ولی اشخاص با این ورودی های قبلی زیاد سختشونه باور کنه بدون وام نمیشه مخصوصا افرادی که سن بالاتری دارن ورودی ها خیلی بیشتر بوده برای اینم باید جهاد اکبر راه بندازه تا بفهمه اقا نمیشود هم اونارو بشنوی روزی صدبار هم به حرفای استاد عمل کنی. این حرفارو دارم به خودم میزنم البته
اقای عطار روشن اگه این کامنت رو خوندی ازت واقعا ممنونم که ادامه دادی و ادامه دادی
در پناه خدا باشید
سلام خدمت دوستان و استاد خوبم سید حسین عباس منش… باااز هم خدااااارو هزاران مرتبه شکر میکنم وجود استاد رو توی زندگیم، وخداروشکر میکنم از نتایج زیبا و قشنگ اقا رضا که حس خوبی از حرفاشون گرفتم،
میخوااام بگم که وقتی موضوع حرف رفت سر وام گرفتن و بدهی به بانک، دقیقا چیزی که سر خودم اتفاق افتاد رو بهم یادآوری کرد، من پارسال با اینکه کم وبیش با فایل های استاد از منابع نامعتبر اشنا بودم، ولی اانقد از لحاظ باور و فرکانس ضعیف بودم که راحت هر شخصی با هردیدگاهی میتونست رو من تاثیر بزاره…وهمین ضعیف بودن من تو بحث باور های مالی و با توجه به مشکلاتی که برام پیش اومده بود، به پیشنهاد یکی از دوستان، که خوودش وضعیت مالیش به شدت افتضاح بود،رفتم یه وام گرفتم که مثلا بزنمش تو کار…
اون موقع انقد توکلم روی خدا پااایین بود و روی ادم ها حساب باز کرده بودم که الان لهش فک میکنم ،به خودم میگم باازم خدا اون موقع هوامو داشت که اتفاقات خیلی بیشتر بدی برام نیفتاد…
به هرحال اون وام گرفتنه همانا و به راحتی هرچه تمام پولش خرج چیزای بیهوده شدن همانا… وبرام موند ماهیانه 2500 قسط که الانم دارم پرداختش میکنم وتا دوسال دیگه هنوز مونده،
میخوام بگم که این یه درس بزرگی برام بود که تااااوقتی من نگاهم به پول اونجوری که باید باشه ،نباشه،به راحتی تمام پول های زیادی میان و میرن وهیچ لذتی ام ازش نمیتونی ببری.. و درس دیگه این بود که تااا وقتی من روی خودم و توانایی که دارم نتونم حساب باز کنم که از تواناییم بتونم پول بسازم ،کلا ول معطلم و بی فااایده است…
ودر آخر وقتی تا جایی که تونستم رو خودم کنترل داشته باشم که اگه به خداوند وصل شی و خاااالصانه ازش بخوای درهایی رو برات باز میکته که برای خودتم غیر قابل باور هستش…
خدااااااااااروشکر میکنم بخااطر هدایت روزانه ام.. هدااااااروبی نهایت شکر بخاطر آموزهای استاد.
خداروشکر آقای غلامی
خداروشکر
میگن هر زمان که جلو ضرر رو بگیری منفعته
بازم عالیه که با این وضعیت متوجه شدین
و ی خدا به هممون چک و لقد هارو زده
تا از ضرر های مالی بعدی جلوگیری کنیم
خدایاشکرت
استاد عباســـ.منش ممنونم
شما الگو واقعی هستین
سلام
استاد!باید بگم واقعا نام استاد برازنده وجود شماست.شمایی که از همه چیز مایه میزارید تا بقیه افراد که حتی تو عمرتون ندیدین زندگی خوب و راحتی داشته باشن.شمایی که راه درست رو پیدا کردین خساست به خرج نمیدین که به من چه بزار هرکسی هرجور دلش میخواد زندگی کنه.من حالم خوب باشه بقیه به درک و یا چرا من چیزی رو به بقیه یاد بدم که این همه براش مایه گذاشتم و زحمت کشیدم.واقعا استادی برازنده شماست.ممنون به خاطر وجود شما در زندگی من.
شما همیشه سر سفره صبحانه ما هستید و کنار بچه هام موقع خوردن صبحانه حتما یه فایل از شما گوش میدیم.موقع انجام کارهای خونه،موقع ظرف شستن،موقع جارو زدن،موقع غذاپختن،موقع خیاطی کردن،خلاصه همیشه هدفون تو گوشمه و صدای شما تو قلب و روح من رسوخ میکنه.
و اما نتایج آقای عطار روشن واقعا معرکه بود.خیلی عالی مسیرشونو واضح و قدم به قدم تعریف کردن و ما را با خودشون همراه کردن.انگار داشتیم هر لحظشو با هاشون زندگی می کردیم و میدیدیم.
گفته های آقا رضا مثل یه جزوه میمونه از کتاب استاد عباس منش.چون تقریبا تمام گفته ها و درسهای شما رو قدم به قدم و نکته به نکته به کار گرفتن و نتیجه گرفتن از اونا و چقدر خوب همه رو روان بیان کردن.راستش من با اینکه مدتیه تو سایت عضو هستم و فایلها رو گوش میدم ولی زیاد به فایلها مسلط نبودم که فایلها رو چه جوری گوش کنم.از کدومش شروع کنم خیلی در هم و برهم گوش میکردم و چون تکرار نداشتم زود فراموش می شد حرفای فایلها.ولی با حرفای آقا رضا خیلی چیزا تو ذهنم روشن شد.و میتونم بگم مغز آشفته من تا حدودی تونست به خودش نظم بده.مخصوصا وقتی آقا رضا گفت که باید چیزایی که باعث میشن افکارمون آشفته بشه رو از بین ببریم و ذهنمونو آروم کنیم.این خودش یه خط سیر عالی بود برا من.والان دقیقا میدونم کجام و چیکار میخوام بکنم.
خلاصه استاد عزیز از شما،از خانم شایسته،و از آقارضا خیلی تشکر میکنم برای تمام آگاهی هایی که بهمون میدید.همیشه شاد و سلامت باشید.
سلام به استاد عزیز ومریم خانم همراه
سلام به آقارضا دوستان همفرکانس
آقارضا خدا رو شکر که تونستی نتیجه عمل به آموزشها آنقدر خوب وعالی باشه که با افتخار ازداشته هایت برای ما بگین
وچه مطلب جالبی رو گفتین با اینکه نتیجه خوبی رو در طی زمان در حال بدست آوردن بودین ولی باز این ذهن چموش بیکار نمیشینه در مواقعی که احساس میکنه رضای عزیز یک کم در مسیر لغزان شده شروع میکنه به سمپاشی رضای با اون همه نتیجه رو مضطرب میکنه
واین میخواد بما بفهمونه هرگز دست از آموزش وعمل کردن به آموزهها بطور دقیق و مداوم بر نداریم
وچقدر عالی استاد در مورد دیدگاه خیلی از ما که در مسیر آموزش استاد هستیم توضیح دادن
واقعا همینه در هر چیزی که در هر موردی میشنویم یا حتی مینینیم از دریچه به اون توجه وتحلیل میکنیم که ما خودمون دوست داریم
چرا من فکر میکنم بخاطر اینکه اگر اون تحلیل ودیدگاه ما در مورد اتفاق خاص مورد توجه دیگران قرار بگیره وتاکید اشخاص دیگه رو در بر داشته باشه ما به خودمو
ن میبالیم وخوشحال میشیم تازه بدون هیچ تاثیری در روند زندگی و یا پیشرفت من داشته باشه واین بنوعی خود برتر بینی رو در ما تقویت میکنه وسیکل معیوب آدمه دار……
واقعا در مورد کارهای که دیگران انجام میدن وبظاهر نتایج اونها رو میبینیم ویا بیشتر ما ندیده ایم بلکه فقط شنیده ایم که مثلا من شنیدم یک نفر وام گرفت و وزندگی انچنین و آنچنان شد واگر من میتونستم وام بگیرم چه کارها که نمیکردم جالبه که حتی اکثر افراد که دنبال وام هست نمیدونن چکار میخوان انجام بدن . حالا اول وام بگیرم بعد یک فکری میکنم
آخه اصغر آقا اول یک زره فکر کن برای کاری شاید اصلا نیاز نباشه وام بگیری وخودتو بدهکار کنی
دوستان واقعا استاد درکلیه فایلها بسیار ساده روان وقابل درک در هر موضوعی صحبت کردن وهمیشه با مثالهایی که خودشون درعمل به آن رسیده اند ونتیجه که دریافت کرده اند برامون توضیح میدن بهتر از دید استاد به آموزش ها عمل کنیم نه از دید خودمون وبدون تغییر در شخصیتمون اونطور که دوست داریم رقم بخورد عمل کنیم بعد بگیم چرا نتیجه نداد. من واقعا از وام بدم میاد یکروز رفته بودم بانک لرای باز کردن حساب شرکت کارمند بانک که میخواست استعلام بگیره برای سو پیشینه بعد رو کرد به من تو اصلا وام نگرفتی بابا ایولا وموقعی که فرم دسته چک رو داد اما گفتم نمیخوام باز گفت مگه کار تو ایران بدون چک میشه گفتم آره انجام میشه نگران نیستم او فقط گفت نمیدونم چی میگی
فرم پاره کرد ودور ریخت ومن واقعا اعتماد به نفس خوبی گرفتم
البته این کار بعد از آموزشهای استاد حدود چهار سال انجام میدم
سپاسگزارم استاد عزیز از این آگاهی هایی که به ما میدی
باشد که عمل کنم ونتیجه ای رو که میخوام بواسطه وارد شدن به این مسیر خدایی را دریافت کنم
شاد وسلامت وموفق باشید
سلام و درود خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
سپاسگذارم بابت صحبت های زیبا و تاثیر گذار تون در این قسمت
اتفاقا تصمیم و تعهد نگرفتن وام و پول قرضی جز اولین تمرین هایی بود که از فایل های شما انجام دادم و دسته چک هام هم که تازه گرفته بودم،با اینکه بسیار علاقه به داشتن دسته چک داشتم رو با هم سوزوندم.
بعد از اون طبق گفته های شما و عمل به قوانین و آموزه های شما بدهی ها و مبالغی که بدهکار بودم رو پرداخت کردم و بعد از اون به لطف خدای مهربان تا الان به هیچکسی بدهکار نیستم.فقط ناگفته نمونه که وام ازدواج رو هنوز نتوستم کامل بازپرداخت کنم اما همون وامی که 3 تا ماه و 4 تا ماه قسط هاش جمع میشد روی هم تلنبار میشد به لطف خدای مهربان در حاضر سرموعد پرداخت میشه و همهی اینهارو از آموزه های شما استاد عزیز دارم
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
بی نهایت دوست تون دارم
بنام خداوند هادی و هدایت گر
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم گُل
و تمام دوستان در این مکتب الهی
وای چقدر خوشحال شدم از این فایل اقا رضای عزیز که انقدر به صورت تکاملی و استمرار و عمل کردن به قانون انقدر نتایج قشنگی گرفتی و اینکه تونستی با ساختن باور های درست زندگی خودت رو 180 درجه تغییر بدی در عرض 8 سال و اینکه خدای خودم رو شکر گزارم که تونستم با تمرکز روی این فایل ها که پر از اگاهی هست سعی کنم من هم عمل کنم و برداشت درست و قشنگی داشته باشم و وارد عمل شوم بهتر از دیروز خدایا شکرت سپاس گزارم
چندین باور و الگوی قشنگ که این فایل بهم داد رو می نویسم که رد پایی از خودم بگذارم تا یاد اوری برای خودم باشه
1)فرصت هست و هیچ وقت دیر نیست برای رسیدن به هدف و باید از مسیر خودتت لذت ببری
و اینکه قیمت دلار و شرایط اقصادی و جامعه تاثیری روی پیشرفت تو ندارد
2)وقتی می خوای روی یک مسئله ای پیشرفت کنی باید تمرکزی روش کار کنی و خودت باید وارد عمل بشی هم روحی و جسمی و حتی به قول استاد از تمام زمانت باید استفاده کنی
3)اینکه قانون یکی هست و نباید گول نجواهای ذهن خودتو بخوری که حالا اوضاع من بهتر شده و می تونم فلان قسط رو بدم و همه دارن انجام میدن منم انجام بدم و از شرایطی که برای من و پیشنهاد های که به من داده میشه استفاده کنم در صورتی که تو ارامش خودتو نباید از دست بدی وقتی ارامش خودت رو از دست میدی خواه ناخواه دروغ میگی و مجبور میشی شرایط رو به ضاهر درست کنی و این کار تورو از مسیر درست دور میکنه
4) تو باید باور داشته باشی به راهی که داری میری و ایمان داشته باشی و اقدام کنی وارد عمل بشی
5)و اینکه من باید شخصیتم عوص بشه نه اینکه ادا در بیاورم به ضاهر این خیلی مهم که خودم باید ببینم
ایا نتایج درست دارم میگیرم؟
ایا افراد خوبی سر راه من قرار میگیرند ؟
ایا ارامش دارم در کارم و در زندگی خودم ؟
ایا حضور خداوند رو در برنامه هام میبینیم ؟
ایا درامد من بهتر شده؟
ایا باورهای من تغییر کرده نسبت به پول ؟نسبت به خدایی که پدر و مادرم و گذشته ها در ما ساخته اند ؟نسبت به وام ؟ نسبت به اینکه تو می تونی پول بسازی یا خودت باید تغییر کنی یا اینکه دیگران ویا یک چیزی از بیرون باید تغییر کنه ؟
7) و اینکه هر کس به اندازه خط کشش متوجه این موضوع میشه این برای خودم واضح شد با اینکه 8 بار این فایل رو دیدم هر چقدر بیشتر تمرکز میکنم بیشتر دستگیرم میشه
ایا درست دارم میرم جلو یا نه نتایج خوبی رو تو این مدت 50 روز به دست اوردم یعنی درسته اگر حالم خوبه و اتفاق های خوب برام مییوفته و اینکه اگر به تضادی بر می خورم خودم بازنده اعلام نمیکنم و اون تضاد رو باعث شکوفایی خودم و بهتر شدن کارم در بر بگیرم
8) نکته خیلی مهم اینکه من خودم واقعا نمیدونستم ولی امروز با گفته استاد عزیزم اگاه شدم این بود که روی شرایطی که هنوز به وجود نیومده بود من خیلی حساب باز میکردم و همیشه ضرر میکردم در هر کاری از کرایه خانه گرفته تا فروش ارز که اگر فلان قیمت بفروشم انقدر سود میگیرم و انقدر خانه رو بدم کرایه انقدر سود میگیرم بابت اون کاری که روش حساب باز کرده بودام و واقعا اصلا نشد و این سری اخر که حدودا کمتر از یک ماه میشه اتفاق افتاد حدودا 80 ملیون به خانوادام بدهکار شدم خدارو شکر میکنم که این اگاهی بزرگ رو دریافت کردم
الان متوجه میشم چرا این اتفاق برای من افتاد
و خدارو شکر میکنم بابت این اگاهی ناب و سعی میکنم این رو چراغ قوه راهم بکنم
استاد واقعا ممنونم با تمام وجودت این اگاهی هارو به ما اموزش میدی حتی از مسیر های خودت که رفتی به اشتباه و به درست اون مسئله رو باز میکنی و واقعا صحبت های شمارو باید با طلا نوشت و چقدر قشنگ توضیح میدید
انشاالله من هم بزودی از نتایج خودم برای استاد عزیزم فیلمی اماده میکنم و بفرستم
در پناه الله
سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربانم
من تا قبل از این، از شما شنیده بودم که وام و قسط و قرض نگیریم و انصافا هم از همون لحظه خودم شروع کردم نه چیزی قسطی خریدم و نه وام گرفتم. واقعاً وام گرفتن از بانک آدم رو عقب می اندازه همسرم سال 99 از بانک 70 میلیون وام گرفت که اینو قسط بندیش کردن که یه قسط 20 تومنی و دو تا قسط 30تومنی ولی همون قسط 20 تومنی رو ما 23 تومن پرداخت کردیم و قسط 30 تومن هم شد 32 تومن و آخر این ماه باید قسط آخر رو پرداخت کنیم و تمام سعیمون اینه که آخر این ماه تسویه کنیم.
خدایا شکرت که من و همسرم با هم در این مسیر هستیم و الان تمام توجهمون روی این موضوع هست که قسطهامون رو پرداخت کنیم و دیگه اصلا سراغ وام و چک و نسیه نریم و همچنین همسرم بعد از شنیدن صحبتهای آقا رضا که گفتن دسته چک هاشون رو پاره کردن ایشون که رفته بودن مغازه دسته چکشون رو پاره کردن و من خیلی خوشحال شدم .
و یک نشونه هایی این روزها داریم میبینیم اینکه ما ، از کسی که جنس برای مغازه مون تهیه میکردیم اوایل کارش نقد میفروخت ولی از یه سال پیش جنساشو خیلی گرون کردو در عوض تا سقف 100 میلیون هم چکی میفروخت و کلی هم از ما درخواست داشت که بیا من تا صد میلیون اعتباری جنس میدم بهتون خدا رو شکر که ما فهمیدیم که نباید چکی بخریم و انصافا هم تا الان زیاد نخریدم و اگه خرید هم کردیم بلافاصله در عرض یک هفته تسویه کردیم که اون هم مربوط به قبل از شنیدن این آگاهی ها بود ولی بعد از شنیدن این آگاهی ها دیگه خیلی محکم منو همسرم تصمیم گرفتیم که حتی برای یک هفته هم چکی یا قسطی چیزی نخریم و یا نفروشیم . چند روز پیش همون شخصی که اعتباری یا چکی ولی به قیمت گرون جنس میداد به همسرم پیام داده بود که از فلانی همکارتون که تو شهر شما مغازه داره خبر داری دو ماهه که اصلا جواب گوشیش رو نمیده و بدهکاره کلی هم چکی جنس خریده و یعنی این یک نشانه بود که ببین این دو شخص ( هم کلی فروشه که جنس رو چکی میده ولی با قیمت بالا و هم اون فردی که چکی خرید کرده بود برای مغازه اش) هر دو بخاطر چکی کار کردن ضرر کرده بودن .
ما چند وقتیه که تصمیم گرفتیم که بریم به سمت کلی فروشی و ما اولش فکر میکردیم که باید بریم یه شهر بزرگتر و از اونجا شروع کنیم ولی بهم الهام شد که از همین جا شروع کنیم . ما میخواستیم بریم یه ساختمون دو طبقه بگیریم که یه طبقه به عنوان خونه باشه و یه طبقه هم به عنوان انباری استفاده کنیم ولی یک دفعه بهم الهام شد از همین خونه ای که هستیم شروع کنیم چون یک پارکینگ داره که میتونیم به عنوان انبار ازش استفاده کنیم و دقیقا بعد از این تصمیم دیدم که باربری هم داخل کوچه مون هست که من قبلاً بهش توجه نکرده بودم و یک سری از جنسا رو تهیه کردیم و خدا رو شکر قدم به قدم داریم جلو میریم سایت زدیم و کانال تلگرام برای اطلاع رسانی.
خدایا شکرت که داریم هدایت میشیم
سلام دوست عزیز ..
چقدر زیبا نتایجتو گفتی و انگیزه دادی به همه ما ..
به انید خدا که همینطور پر قدرت پیش میرین با اصولی که استاد تدریس میکنم موفقیتهای شما بیشتر بیشتر میشه ..
منم توی کسب کار خودم چند مرتبه اینجوری هدایت شدم و هر بار از خدا خواستم که مسیرو بهم نشون بده مسیر آسون بهم الهام کرد ،با خوندن کامنتت که قرار بود برین دو واحد خونه بگیرید که کلی هزینه داشت براتون و با ایده ساده از پارکینگ خونتونو استفاده کردین منو یاد خودم انداخت که هر بار با توجه به باورهام که باید برای یه کار بزرگ سرمایه زیاد داشته باشی چند بار گول خوردم و حسابی چک خوردم از جهان ولی بعدش خوب فهمیدم که با همون شرایط که داری هم میتونی کارتو انجام بدی کارهای رو راه انداختم که همه تعجب میکنن و میگن اخه چطور ،تازه خیلیاشون اصلا باور نمیکنن ..
خلاصه ممنون که با کامنت قشنگت باث شدی منم دست بکار شم و کامنت بزارم
سلام خدمت دوستای عزیزم و رضای عزیز
سلام خدمت استاد عزیز و مریم عزیز
نکات زیادی توی این فایل گفته شد که من چند نکته که درک کردم و می نویسم
1. حرف مردم
اون مردمی که به آقا رضا می گفتن چکار داری می کنی، داری همش کارایی که عباسمنش می گه رو انجام می دی، داری مکتب می ری و… بعد که وضعش خوب شده میان بهش می گن چرا وام نمی گیری و فلان ملک و نمیخری و ازین حرفا…
اگه آقا رضا می خواست به حرف اونا گوش بده که اصلا نباید این مسیر و می اومد و اصلا این نتایج و نمی گرفت.
2. وام گرفتن
اگر استاد وام بانک و قبول می کرد، وام های دیگه می گرفت و کلا زور می زد که پولش بیشتر بشه، به خاطر دغدغه هایی که برا خودش درست می کرد، به خاطر تغییری که در فرکانس هاش ایجاد می شد، صد در صد الان اینجا نبود و از مسیر الهی خودش دور می شد و این سایت و این آموزه ها و این زندگی اصلا وجود نداشت، شاید هم به اون صفرهای بیشتر اصلا نمی رسید.
یه داستانی و براتون تعریف کنم که خیلی به درد می خوره اینجا. من و خانمم یه روز داشتیم از خونه می زدیم بیرون که یه آقای حدود شصت سال رو دیدیم که دنبال خانه سالمندان می گشت. اولش فکر کردیم می خواد بره ملاقات کسی. بعد که دوباره دیدیمش و داشت مسیرو اشتباه می رفت گفتیم بیا تا ببریمت اونجا و این آقا گفت که چند شبه تو سرما بیرون می خوابه، بعد گفت که سال 63 وام گرفته، کارخونه زدن و سال 85 مجبور شده سهمش و به خاطر همون وام ها و تفکر اشتباه بفروشه، بعدشم که زنش سرطان گرفته و کل سرمایش و هزینه کرده تو کشورهای خارجی ولی در نهایت از دنیا رفته، می گفت که هردو رزمی کار بودن و کارت ملیش و بهم نشون داد، که من خیلی تعجب کردم که چقد از بین رفته این آقا، خیلی دلم سوخت و چند جا زنگ زدیم بالاخره یه جا براش پیدا کردیم و اسنپ گرفتیم فرستادیمش جایی که بتونن ازش مراقبت کنن.
و همونجا گفتم این در تایید آموزش های استاد در روانشناسی ثروت اومد و برای من یک تضادی شد که هرگز نخوام یک شبه ره صد ساله برم. اون روز غروب که شد من برای این فرد خیلی گریه کردم و دلم سوخت براش…
3. اگر من بدونم کار اصلی و داره باورهای من انجام می ده و اگه مرور کنم موهبت های زندگیم رو که هیچکدوم با زور و ارث و وام و… به دست نیومدن دیگه کلا این مسائل حل میشه و من بجای دور زدن قانون می شینم رو شخصیتم سرمایه گذاری می کنم.
گیرم که پر جبرئیل و ببندی به یک الاغ، آیا مقدس می شه؟
وام، ارث، تحصیلات و تمام عوامل بیرونی و اگر یکجا به یک آدمی که باورهاش خراب هستش بدن نه تنها هیچ کاری براش نمی کنه، بلکه باعث بدبختی بیشترش می شه.
حالا فکر کنید اگر همین فردی که من دیدم از صفر شروع می کرد و اصلا تحصیلات هم نداشت، می رفت استادکار می شد توی یه کاری و آرام آرام مسیر رو طی می کرد، آیا باز هم همینقدر بدبخت و درمانده بود؟ با اینکه در همون یه ساعت که با ما بود معلوم بود که آدم خیلی خوبیه…
آقا ما با انبار کردن کتاب با سواد نمی شیم
با طوطی وار خوندن کتاب ها هم با شعور نمی شیم
ما با یه مدرک دکترا، با صد میلیارد ارث، با مقام و منسب و… خوشبخت نمی شویم.
به قوم بنی اسرائیل می گه من به شما همه چی دادم(فکر کنم در سوره ابراهیم) همه عوامل بیرونی و خدا بهشون داد، ولی شما ناسپاس بودید و شرک ورزیدید و به مصیب و بدبختی دچار شدید… و گر بازگردید ما نیز باز می گردیم.
خودم و می گم چرا با نسبت دادن خوشبختی و ثروت به چیزهای خارج از وجود خودم می خوام حقیقت و انکار کنم؟
چرا می خوام خودم بی حس کنم که احساس بدبختی نکنم؟
آقا بزار یه بار احساس بدبختی بکنم در عوض از این به بعد مسیر درست و برم و نخوام هی دنبال بهونه بگردم و یا بخوام قانون و دور بزنم.
ممنون از آقا رضا بابت تجربیات ارزشمندشون و ممنون از استاد بخاطر این همه وقتی که برای ارشاد و هدایت ما می گذارن، ممنونم که پیام خدا رو به گوش ما می رسونی
ممنون که وقت گذاشتید