نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد این فایل‌های نتایج رضا عطارروشن عزیز و توضیحات شما روی آن یک دوره بسیار پرارزش و غنی شده است. دوره‌ای که به نظر اینجانب ارزش مالی و معنوی بسیار زیادی دارد. دوره‌ای که می‌توان آن را “بررسی موردی فردی موفق در استفاده از قانون” نامید.

واقعا قانون خیلی ساده است و چهار کلمه بیشتر نیست “احساس خوب = اتفاقات خوب” و همین احساس خوب خود را نگه داشتن و نجواها را کنترل کردن یک جهاد اکبر نیاز دارد، همان جهاد اکبری که رضای عزیز در روند رشد و تکامل خودش بروز داد و قدم به قدم، گام به گام رشد کرد و به نتایج عالی دست یافت.

استاد عباسمنش عزیز چقدر عالی بیان می‌کنید که تخصص کسب کردن و خلق ارزش کردن باعث می‌گردد پول به دنبال آدم بیاید و نتایج مالی یک اتفاق حتمی بعد از افزایش مهارت است. من یک مثال یادم آمد که حرف استاد عباسمنش عزیزم را تایید می‌کند و من خیلی وقت پیش از زبان استادی دیگر شنیده بودم که در ادامه بیان می‌کنم.

سال 1395 یک دوره فروشندگی شرکت کرده بودم، استاد دوره می‌گفت یک فروشنده موفق باید تخصص بی‌نهایت بالایی درباره کالا یا خدمتی که می‌فروشد داشته باشد. ایشان برای توضیح آموزش خودش یک مثال عینی به ما نشان داد. فردی که بالاترین فروش یک نوع بیمه خاص را داشت. آن فرد را به صورت مجازی در کلاس ما اضافه کرد. ایشان بیش از ده سال در فروش بیمه تکمیلی سابقه داشتند و شروع به صحبت کردند، گفتند که که من سال گذشته کلا چهار قرارداد بیمه داشتم و چهار بیمه فروختم اما پورسانتی که دریافت کرده بود میلیاردی بود.

ایشان چهار فروش بیمه تکمیلی به چهار سازمان چند هزار نفره داشت که به ازای هر نفر از آنها پورسانت دریافت کرده بود، در ادامه گفت راز موفقیت من تخصص و مهارت من در بیمه تکمیلی است، ایشان می‌گفتند من با بیش از ده شرکت بیمه که کار بیمه تکمیلی می‌کنند کار می‌کنم و آنقدر درباره بیمه تکمیلی آنها اطلاعات دارم و قوانین را حفظ هستم که حتی خود کارمندان همان شرکت‌های بیمه وقتی موضوع مهمی پیش می‌آید درباره بیمه خودشان از من سوال می‌پرسند که مثلا آیا این مورد را پوشش می‌دهد یا خیر؟!

یعنی آنقدر موضوع تخصص و مهارت داشتن مهم است که در هر رشته و یا فنی مهارت داشتند به تنهایی می‌تواند تفاوت ایجاد کند.

می‌خواهم یک فلش بک داشته باشم به یکسال قبل، من در مسیر رشد و توسعه شرکت شخصی خودم بودم که با تضاد بسیار شدیدی مواجه شدم. برای آنکه بتوانم نجواها را کنترل کنم تصمیم گرفتم مهارت‌هایم افزایش دهم یا مهارت جدیدی بیاموزم و این تصمیم خیلی جدی بود، یک الهامی در ذهن من آمد که تو بیش از سی سال است که از آغاز یادگیری زبان انگلیسی گذشته است اما نه می‌توانی درست حرف بزنی و نه می‌توانی درست بنویسی و زبان انگلیسی تو ضعیف است، تصمیم گرفتم زبان خودم تقویت کنم، ابتدا با یک اپلیکیشن زبان آموزی شروع کردم، سپس با شخصی که در لینکداین آشنا شده بودم و زبان انگلیسی عالی داشت و فایل تصویری چند دقیقه‌ای می‌گذاشت که بدون توقف و تند تند انگلیسی حرف می‌زد، گفتگو کردم و قصد خودم بیان کردم و راهنمایی خواستم. ایشان یکی دو نفر به من معرفی کردند و گفتند اگر تصمیم جدی داری استاد خودم بهت معرفی می‌کنم. استاد ایشان استاد دانشگاه تهران بود که متد خاصی برای آیلتس داشت، با اشتیاق پذیرفتم و  جلسه تعیین سطح گذاشتیم، استاد گفتند شما با اغماض از متوسط هم پایین‌تر هستید و گرنه مبتدی برازنده شماست.

ما هفته‌ای دو جلسه با هم کار کردیم، اولین جلسه زبان‌آموزی من با استاد برزگر 15/11/1400 بود و بعد از یکسال استمرار و تمرین و تمرین من 08/11/1401 امتحان آیلتس را دادم و امروز که این کامنت را می‌نویسم یعنی 25/11/1401 کارنامه آیلتسم به دستم رسید که موفق شدم نمره کلی 6 بگیرم و جالب‌تر اینکه بالاترین نمره من در مهارت اسپیکینگ با نمره 8 سپس رایتینگ با نمره 7 بوده است. در حال حاضر من روان انگلیسی صحبت می‌کنم و مطمئن هستم این مهارت زبان انگلیسی هم در ایران و هم در خارج از ایران در کنار مهارت‌های فنی که دارم بسیار ارزش خلق خواهد کرد و دنیاهای جدیدی به روی من خواهد گشود.

استاد عباسمنش عزیز از شما صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم و برای رضا عطارروشن عزیز آرزوی ثروت و سلامتی و موفقیت و شادکامی بیش از پیش دارم.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:

تشخیص اصول ثروت ساختن بوسیله دوره های روانشناسی ثروت 


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

792 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا ملتفت» در این صفحه: 3
  1. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته مهربون و دوست‌داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباس‌منش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    استاد عزیز و نازنینم، ترکوندید، واقعا محشر بود این فایل، باید صد بار این فایل رو گوش کنم.

    نمی‌دونم از کجا شروع کنم، استاد جان، مغز و جان صحبت‌های شما این بود که حرکت کنید، مهارت‌هاتون رو بهتر کنید، از جاییکه هستید شروع کنید به انجام دادن ایده‌ها، توقع نداشته باشید یک شبه میلیاردر بشید، توقع نداشته باشید یک شبه وضعتون از لحاظ مالی عالی بشه، تکاملتون رو طی کنید. این هم از این فکر اشتباه میاد که حتی من زمانی فکر میکردم، میشینم با خودم صحبت میکنم، مینویسم و تمرین انجام میدم و این میشه کار کردن روی باورها، حرکت کردن و عمل کردن نداره، باورها ایجاد بشه، تمومه دیگه،اون درک اشتباه اینه که مگه نه اینکه ثروت فقط به ذهن من بستگی داره و به هیچ عامل بیرون از من بستگی نداره، خب من هیچ کاری نمیکنم، فقط صبح تا شب مطالعه میکنم و فایل گوش میدم تا از آسمون کیسه پول بیاد برام. نه، استاد اگر میگن ثروت فقط به ذهن شما و باورهای شما بستگی داره و به هیچ عامل بیرونی ربطی نداره، یعنی باور وقتی شروع میشه که شما حرکت می‌کنی و وقتی ساخته میشه که شما به نتیجه پایدار توی فلان موضوع رسیدی، باوره با نتیجه و با عمل کردن گره خورده، نتیجه زندگی من چیزی جز باورهای من نیست. وقتی استاد میگن عوامل بیرونی هیچ تاثیری روی میزان ثروت شما ندارن، نه یعنی تصمیمات من تاثیری ندارن، بلکه تمام آنچه در درون منه، از قبیل احساسات من، افکار و گفتگوهای ذهنی من، تصمیمات من، رفتار و عادتهای من، فرکانس‌های غالب من همه و همه روی میزان ثروت من تاثیر دارن و از یک طرف بالا و پایین رفتن قیمت دلار، وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور، دولت و پدر و مادر و شرایط جغرافیایی و هزاران عامل بیرون از من روی زندگی من تاثیری ندارن.

    چقدر زیبا گفتن استاد: که وقتی تو مهارت کسب می‌کنی و توی زمینه مورد علاقه‌ات کار میکنی، با هر بار کار کردن، اوضاعت هر بار بهتر و بهتر میشه، هر چقدر بیشتر روی مهارت‌هات کار می‌کنی قویتر میشی و این ارزشی که تولید کردی، این مهارتی که کسب کردی هیچوقت از بین نمیره، هیچوقت پایین نمیای، چون مهارتت که همیشه باهاته، از بین نمیره که، حالا هر اتفاقی که بیوفته برای بورس و ارزهای دیجیتال، اتفاقی برای تو نمی‌افته و تو وقتی توانایی خلق ارزش رو داری، همه جای دنیا میخوانت. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.

    من از یه جایی به بعد به خودم میگفتم: کار کردن روی باورها باید خودش رو در قالب عمل نشون بده، ایمان در کنار عمل معنا پیدا می‌کنه. قرآن کریم تقریبا هرجایی صحبت از ایمان آوردن کرده بعدش از عمل صالح یاد کرده. «الذین ءامنوا و عملوا الصالحات»

    به خودم دارم میگم: اگر میگی من به خدا ایمان دارم، خب، برادریت رو ثابت کن، چه کاری انجام دادی به واسطه این باوری که میگی. مثل مثالی که استاد درباره یکی از دوستانشون گفتن: یکی از دوستای ما، نشسته بود توی خونه، هیچ کاری نمیکرد و همش می‌گفت من یه ایده‌ای دارم و دارم روش کار میکنم، استاد هم میگفتن: اگر ایمان ساختی، چه حرکتی کردی، برو جلو ببینم چند مَرده حلاجی؟

    اینکه یه کاری انجام بدیم، با همون امکاناتی که داریم، این میشه ارزش خلق کردن.

    چه مثالهای قشنگی زدید از اون خانمی که توی تهران شروع کرد به ترشی درست کردن و اول مثلا به چندتا همسایه داد، بعد تبلیغات دهان به دهان اتفاق میوفته، خدا حمایت میکنه، مشتری‌ها بیشتر میشه، بعد یه مغازه کوچکیک اجاره می‌کنه تا میرسه به یه جاییکه توی میدون ولی عصر چندتا مغازه رو به خودش اختصاص میده. از چه کاری؟ از ترشی درست کردن، اون هم یه خانم خانه‌دار، یعنی فقط از یک راه مشخص نیست، که همه باید از یه مسیر برن. همه ما توانایی‌های منحصر بفردی داریم، وقتی که میریم سراغ علاقه‌مون و توی اون زمینه کار میکنیم و شور و شوق داریم، با هر بار کار کردن، سرعت یادگیریمون، مهارتهامون و ارزشی که خلق میکنیم و بهبودی که ایجاد می‌کنیم به مراتب بیشتر و بیشتر میشه، اون شور و شوق و لذت و آرامشی که توی این مسیر داریم، این خوشبختیه، شادیه. پول و ثروت خودش میاد. پول میخوای ارزش ایجاد کن، پول بیشتر میخوای ارزش بیشتر ایجاد کن. حرکت کن، اینها رو دارم به خودم میگم. یا اون مثال خانمی که گفتید اول کار چندتا غذا درست میکرد به مسافرها میداد، بعد آروم آروم غذاهای بیشتر درست کردن و تبدیل شدن به یه بیزینس موفق. چقدر از داستان دیجی‌کالا خوشم آمد که آمدن یه دوربینی رو سفارش دادن و دوربین تقلبی بود و اونها آمدن به خاطر علاقه‌شون گفتن: وقتی یه محصول این ویژگی‌ها رو داشته باشه، محصول اصله و اگر فلان ویژگی‌ها رو داشته باشه، محصول تقلبیه، چقدر لذت بردم که گفتید: بدون توقع این کار رو کردن و بعد مردم گفتن: ما به شما بیشتر اعتماد داریم، شما اگه میدونید که چه محصولی اصله و چه محصولی تقلبیه، پس شما اون محصول رو بیارید، ما از شما می‌خریم و ایده دیجیکالا از اینجا کلید خورد. نکته‌ای که توی این داستان و داستانهای مشابه هست اینه که چه موقع مشتری میاد بگه من بهت اعتماد دارم؟ وقتیکه اون فرد صادق و درستکار باشه. که یاد فایل سرمایه اصلی شما افتادم. مثال اون آقا توی روستاهای شیراز که دیگه معرکه بود که این آقا دامداری داشت و یک بار یه توریست خارجی نصف شب توی جاده گیر می‌کنه و از این آقا کمک میخواد، این آقا هم بهش کمک می‌کنه و براش نوش و شیر و ماست محلی میاره بی توقع. بعد این بابا میره کشورش و از تجربه سفرش برای دوستاش تعریف می‌کنه و دوستاش برمیدارن میان پیش این آقا و آروم آروم بابت محل سکونتشون بهش پول میدن، بعد یه چادر اجاره میکنه و چقدر پیشرفت می کنه و بعنوان کارآفرین برتر شناخته میشه. چقدر لذت بردم از این مثالها از اونجایی که می‌گفتید: فلانی شروع کرد بی‌توقع. آقا رضا توی تلگرام با عشق کار میکرد، چقدر مهمه تمرکز گذاشتن توی موضوع مورد علاقه و اولش برای آقا رضا توی بیزینس جدیدش نتیجه مالیی در کار نبود، اما وقتی تمام تمرکزش رو می‌ذاره روی کار مورد علاقه‌اش و ادامه میده و ارزش خلق می‌کنه و هر بار مهارتش رو افزایش میده، اول فایل‌ها فقط صوتی بود، اصلا اول کار، بدنبال پول نبودن، اول کتاب میذاشتن برای پایه دوربین، بعد آروم آروم مهارتشون توی ادیت کردن کلیپها رو افزایش دادن، آروم آروم وسایل کارشون رو تهیه کردن، مهارتشون توی کار کردن با سایت و پشتیبانی سایت بهتر شد. بعد باورشون که میتونم از این مهارتم ثروت بسازم تقویت شد و پول و ثروت هم دنبالشون آمد.

    دیدن این الگوها باید رسیدن به خواسته‌ها رو برامون باورپذیر کنه.

    نتایج مالی رو خیلی راحت میشه دید، این‌ها میوه‌های شیرینه که ایجاد شده، اما تغییرات شخصیتی که قبل از نتایج مالی ایجاد شدن، ممکنه کمتر دیده بشن، مثل اینکه آدم وقتی شروع می‌کنه روی خودش کار کردن، این کار کردنه اول خودش رو توی میزان آرامش ما نشون میده، توی میزان سلامتی ما خودش رو نشون میده، توی افکار مثبت، توی کلام مثبت‌تر و توی ارتباطات بهتر خودش رو نشون میده و بعد نتایج مالی اتفاق میوفته.

    باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، باید وقتی اطرافیان از سر خیرخواهی می‌خوان ما رو از بودن توی مسیرمون منحرف کنن، باید بتونیم صبر کنیم، ذهنمون رو کنترل کنیم و توی کاری که عاشقش هستیم ادامه بدیم و زمانیکه باورهای درست درباره ثروت داشته باشیم، ثروت دنبال ما میاد.

    استاد جان، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر عالی گفتید: آقا، خدا مثل یه خورشیده، خداوند بینهایت عادله، این نیست که خدا برای یک نفر بخواد، برای یک نفر دیگه نخواد، نه، خدا برای همه میخواد، خدا بیشتر از ما میخواد که ما موفق و ثروتمند بشیم، اما داستان اینه که به اندازه‌ای که من باور می‌سازم، به اندازه‌ای که حرکت میکنم، به اندازه‌ای که توی دل ترس‌ها میرم، به اندازه‌ای که ارزش تولید میکنم، به اندازه‌ای که ظرف من بزرگ میشود، باران رحمت الهی رو بیشتر دریافت میکنم.

    چقدر لذت بردم که گفتید: مهم اینه که ما چقدر شخصیت خودمون رو تغییر میدیم، ما تعیین‌کننده هستیم، ما اصلیم، همه چیز از حرکت ما شروع میشه، از ایمان و باور ما شروع میشه، از خلق ارزش ما شروع میشه، اگر می‌خوام ثروت تولید کنم، باید ارزش خلق کنم، اگر ارزش تولید میکنم، اما پول نمیسازم، باورهام درباره پول و ثروت ایراد داره و باید درستشون کنم. اما مسئله اینه که افراد زیادی ارزش خلق نمیکنن و مثلا میرن سراغ بانک، ارزهای دیجیتال، بورس و … و با این باور این کارها رو انجام میدن که من که عرضه پول ساختن ندارم، پولم رو بدم یکی بیرون از من، که برام پول بسازه، این تفکر فقرآلودیه، این تفکر باعث بدبختی میشه. اینطوری میشه که یه سری اعداد توی بورس یا ارزهای دیجیتال بالا و پایین می‌ره و وضعیت یه سری افراد هیچ تغییری نمیکنه.

    ثروتمند شدن پایدار اولش آروم آروم اتفاق میوفته، بقول استاد قطره چکونیه، چون باورهامون به صورت بنیادین ایراد داره، باید به خودم یادآوری کنم که هیچکس یکشبه به موفقیت مالی نرسیده. من یاد گرفتم وقتی عاشق یه کاری هستم، من ذوق و شوق دارم به اون کار، من دارم شادی و خوشبختی رو تجربه میکنم.

    باید دائما از خودم بپرسم من چطور میتونم از آگاهی‌های فایلهای هدیه یا محصولات در عمل استفاده کنم، چطور باید حرکت کنم، چطور باید ارزش خلق کنم، با شرایط فعلی چه کاری میتونم انجام بدم.

    چقدر لذت بردم که گفتید: وقتی حرکت میکنید توی مسیر علاقه تون به یه جایگاهی می‌رسید که پول ساختن دیگه دغدغه نیست، دیگه انگیزه اینکه من می‌خوام ارزش بیشتر بسازم، من می‌خوام خودم انسان بهتری بشم، مهارت‌هام بیشتر بشه، باعث میشه من حرکت کنم، نه اینکه من کار میکنم که پول بیشتر بسازم. پول و ثروت خودش میاد.

    چقدر آقا رضای عزیز رو تحسین میکنم، چقدر عالی روند موفقیتش رو با مثال توضیح داده بود، چقدر عالی خودش رو متعهد کرده بود به حرکت کردن با امکاناتی که داشت، چقدر عالی این کلیپ رو با کیفیت عالی ضبط و ویرایشش کرده بود. تحسینتون میکنم آقا رضای عزیز. این زندگی زیبا مبارکتون باشه و برای خودتون و خانم و بچه‌هاتون آرزوی سلامتی و بهترینها رو دارم.

    چقدر جالب بود صحبت‌های تکمیلی استادم که گفتن: اینکه بعضی افراد دنبال پول و ثروت رفتن، خیلی پول دارن ولی همه چیز رو ندارن، این درست نیست، همه دنبال پول هستن، اما خیلی افراد پولی بدست نمیارن، چون به صرف خواستن یک چیز ما بهش نمیرسیم، وقتی قانون رو درک کنیم، اونوقت میتونیم ازش توی هر حوزه‌ای از زندگی ازش استفاده کنیم.

    استاد گلم، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر شما عشقید، استاد جان، در مورد اتفاقات این چند روزه زندگی خودم می‌خوام بگم: استاد جان، من از کار مهندسی کردن، از کار با نرم‌افزارهای مهندسی و برنامه‌نویسی توی این زمینه و حل مسئله لذت میبرم، این کار رو دوست دارم، استاد، آمدم یه سایتی رو پیدا کردم که میتونم ازش پروژه برنامه‌نویسی بگیرم و با انجام کدنویسی، بقول شما ارزش خلق کنم، من برای اینکه بتونم دسترسی به پروژه‌ها پیدا کنم، نیاز به فیلترشکن و استفاده از تلگرام داشتم، اولش بیخیال شدم ولی گفتم چه ایراد داره، انجامش میدم، خلاصه میکنم: رفتم توی یه مغازه تعمیرات کامپیوتری و چقدر حس میکردم یه ذره دارم حرکت میکنم و چندین و چند بار خدا داره برای من همزمانی میچینه توی این مسیر، استاد اون بنده خدا بعد از آشنایی با من، بهم پیشنهاد یه شاگردی برای یه نمایندگی ایران خودرو رو داد و گفت حقوق ماهیانه‌اش بالاست، من اول دودل شدم، بعد اصلا نرفتم که ببینم، به اعضای خانواده‌ام هم چیزی نگفتم درخصوص پیشنهاد این آقا و قراره دو، سه روز دیگه برم اهواز و سراغ کار کردن توی یه کارگاه تولیدی ادوات خاک‌ورزی رو بگیرم، چون انتخاب کردم و بررسی کردم دیدم من به چی علاقه دارم، با وجود اینکه ممکنه حتی چند ماه اول حقوقی نداشته باشه و حکم کارآموزی داشته باشه برام، ولی تصمیم دارم ان شاء الله حرکت کنم و توی این مسیر خدا رو شکر خانواده‌ام تا به الان حمایت کردن از من. چیزی که قبلاً نبود و من تجربه مهاجرت کاری هم نداشتم.

    انگار این فایل برای من بود، به انواع و اقسام روشها یه سری کلمات مثل حرکت کردن، ارزش خلق کردن، بهبود شخصیت و افزایش مهارت توی زمینه مورد علاقه رو از زبان استادم، بارها و بارها شنیدم، عاشقتونم استاد جان، حرفاتون رو باید با طلا نوشت.

    امیدوارم همه دوستان گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    سلام به شما آقا رضا عزیز

    چقدر پیامتون زیبا بود، خدا رو شکر میکنم که به پیام شما هدایت شدم. پیام شما این خواسته رو برای من واضح کرد که من هم می‌خوام تندخوانی یاد بگیرم. چون این فکر رو دارم که اگر مطالب رو تند بخونم نمیتونم درک عمیقی داشته باشم و فقط سرسری رد میشم.

    خدا رو شکر میکنم چقدر عالی از قانون استفاده کردید، تحسینتون میکنم دوست عزیزم که در مورد بچه‌دار شدنتون یا درخصوص بیزینستون مسائلتون رو به خدا واگذار کردید و نچسبیدید و چقدر زیبا از قول استاد نقل کردید که باید پارو نزد، وا داد.

    آقا رضا عزیز، تحسینتون میکنم که اینقدر توی کامنت‌هاتون احترام میذارید، اینقدر نتایج خوبی گرفتید، خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.

    خدا رو شکر میکنم که پسر به این خوبی و آگاهی دارید. امیدوارم همیشه سپاسگزار خداوند باشید چون سپاسگزاری ظرف آدم رو بزرگ میکنه، چون بزرگ هستید، دوست دارم بزرگتر بشید.

    امیدوارم سایه‌تون برای فرزند گلتون مستدام باشه.

    شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    سلام به آقا جمال عزیز

    سلام به استاد جان

    آقا جمال کامنتتون فوق‌العاده زیبا بود. چقدر زیبا نوشتید، تحسینتون میکنم به خاطر اینکه این مطالب زیبا و روحانی رو برامون نوشتید.

    در تکمیل صحبت‌های شما این آیه قرآن به ذهنم رسید:

    وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی

    (41) طه

    و تو را برای خودم برگزیدم.

    این آیه رو خداوند خطاب به حضرت موسی میفرماید، تو را برای خودم برگزیدم.

    من از صحبتهای استادم یاد گرفتم که در قرآن بیش از هر پیامبر دیگه ای از حضرت موسی صحبت شده، موسی که بعضی جاها عصبانی میشه، یه جا خطا می‌کنه یه مصری رو میکشه، در مواجه با اون پیامبر (میگن خضر بوده) مدام بیصبری می‌کنه و میگه چرا این کار رو کردی و از این صحبتها، اما با تمام این صحبت‌ها جزو پیامبران بزرگ خداوند میشه و خداوند با او سخن گفته و بهش گفته تو را برای خودم برگزیدم.

    بعد استاد گفتن: همه ما یه موسی هستیم، همه ما می‌بینیم خصوصیات موسی در ما هم هست، یه جاهایی مسیر رو اشتباه رفتیم، یه جا ترسیدیم، شرک داشتیم، اما میتونیم برگردیم، خدا وقتی به حضرت موسی فرموده: وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی، یعنی داره به من میگه تو رو برای خودم آفریدم.

    ممنونم از آقا جمال عزیز بابت کامنت فوق‌العاده شون.

    شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: