https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وقت همگی بخیر خیلی خیلی خوشحال و سپاسگزارم که هدایت شدم به مدار دیدن ، شنیدن و کامنت گزاشتن برای این فایل فوق العاده.
عاشقتم استادهمه چیتون به جاست ؛ اون اخم کردنا و با جدیت(مثل همه ی فایل ها) هر کار کنید آخرش با لبخند برامون دعا می کنید؛ عاشقتونمذ
من قبل ها گفتم باز هم میگم :
من حدود 18 ماه پیش با واژه ی برنامه نویسی و طراحی سایت آشنا شدم و تصمیم گرفتم که تحقیق کنم ببینم که کامپیوترچطور کار میکُنه و در همین مسیر با یک سایت آشنا شدم و دوره ی آموزشی html&css رُخریدم و شروع کردم به آموزش و از اونجایی که دوست داشتم با همینن استاد جاوا اسکریپت رُ هم آموزش ببینم اما هرچه منتظر آپلود دوره ماندم خبری نشد و من هم از مدار خارج شدم؛تا اینکه یک ماه پیش با یک دوره و استاد جدید آشنا شدم که طراحی سایت با المنتور رُ آموزش میده و دوره در حال ضبط هستش و من بعد از این همه شاخه به شاخه پریدن(که خلاف مسیر استادم عباس منش هستش) اما خودم احساس می کنم که شاخه به شاخه به الویتم(آزادی زمانی و مکانی؛ عنی کاری داشته باشم که بتوانم هر کجا و هر زمان انجامش بدم و ابزار های سخت افزاریش فقط یه لپ تاپ باشه) نزدیک و نزدک تر شدم.
آخرین شاخه ام جوشکاری لوله کشی گاز بودو الآن هم دارم با نجواها ی ذهنم کَل کَل می کنم که بفروشم و یه لپ تاپ بخرم اما اطرافیان می گویند نفروش(نَه از این جهت که با فروختن و وام گرفتن و قرض گرفتن مخالف باشند،نَه؛ میگن نفروش چون فکر می کنند من پشیمون میشم و دوباره بر می گردم سر کار قبلیم) اما چون من وام گرفتم تا این ابزار ها رُ خریدم میگم چرا الکی تو قفسه خاک بخورند و من هم قسط بپردازم؟.
اما حالا تصمیم گرفتم با همین لپ تاپی که فعلا امانت دارم سعی کنم بدون فروختن ابزار سعی کنم از خدا بخوام تا ایده بفرسته و من هم بتونم ایده ها رُ دریافت کنم و عمل کنم تا …..
خدایا کمکم کُن.تا نشانه هایت را ببینم و ایده ها را دریافت کنم و عمل کنم.
آقا رضا می خوام در مورد چیزی صحبت کنم که از صحبتهای شما دریافت کردم ..یادم میاد که شما گفتید در رویاهاتون می دیدید که ی مغازه ابزار یراق بزرگ دارید با تمام تشکیلات ولی به واسطه دستان هدایتگر خدا به سمت شغلی راهنمایی شدید که می تونستید تمامیت خودتون رو در آن مشغول کنید. من همیشه درگیر این موضوع هستم که شغل مورد علاقه من چیه که بتونم در اون زندگی کنم و متوجه شدم اگه خودم رو درگیر قوانین و فایلهای آموزشی و رایگان کنم بدون اینکه خودم تعیین کنم مثل شما به اون هدایت می شم. بابت صحبتهای ارزشمندتون ممنونم .
ممنونم از همه دوستان که نتایجشون رو به اشتراک گذاشتن
آزاده عزیز عرشیای عزیز هادی هادی هادی عزیز و رضای عزیز و خانم مریم و استاد عزیز بابت زمان، توضیحات و زحمتی که روی این فایلها پیاده می کنن.
من فکر میکنم شرط اول برای پیشرفت اول و مهم تر از همه شاگرد شدن هست یعنی صددرصد ((شاگرد)) باشم مثل رضا و هادی عزیز صد در صد شاگرد باشم نه اینکه ٩٩ درصد وقتی که شاگرد میشم یعنی همه چیو کنار میزارم و سراپا گوش میشم و با تمام وجود حرکت میکنم لاجرم با نتایج برخورد می کنم. خیلی تاثیر گذار بود آقا رضای عزیز با تمام وجودم از شما بابت این چند جلسه ممنونم خیلی چیزها برام یادآوری شد و خداوند رو شکر میکنم که در مسیر این آگاهی ها هستم..
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای همراهی من با این سایت که از ارزشمندترین دارایی های زندگیمه
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای حضور استاد نازنینم و آموزش های بی نظیرشون که تمام کلامشون رو باید آب طلا گرفت و به کل وجود ذهن و قلبمون آویخت
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای تک تک تجربه ها و نتایج آقای رضا عطار روشن بزرگوار و ضمن تقدیر و تشکر از ایشون برای اینکه این انگیزه و شور و شوق رو هم در من ایجاد کردند که عاشقانه قدم بذارم تو این مسیر زیبا تا بتونم روزی به سعادت دست پیدا کنم که بتونم از نتایج ارزشمندم برای شما عزیزانم صحبت کنم و کلام خردمندانه ی استادم رو در مورد این مسیر بهشتی که طی کردم بشنوم.
استاد بی نظیرم من حدود دو سالی هست که از فایل های رایگان شما شروع به حرکت تو این مسیر زیبا کردم و کاش اونقدری که تعهد داشتم تو گوش دادن این فایل ها تو اقدام برای عمل به این دانسته ها هم داشتم
انقدری متعهدانه دارم بمباران میکنم ورودی های ذهنم رو با فایل های بی نظیرتون که هر کدوم حکم گنج رو دارند و هیچ فرقی هم نداره چه محصولات باشه چه فایل های دانلودی اگر حتی متعهدانه فقط تا آخر عمرمون فقط تنها به یکی از این فایل ها عمل کنیم زندگیمون در دنیا و آخرت بهشت میشه
من چند روزیه که با گوش دادن به فایل توانایی کنترل ذهن شما که جزو محصولات دانلودیتون هست دارم خودم رو بمباران میکنم و امروز به خودم قول دادم هر فایل رو تا زمانی که عملی نکردم تو زندگیم ادامه بدم و حق ندارم سراغ فایل بعدی برم چون نه تنها نتیجه ای رو در بر نخواهد داشت بلکه به مرور ایمان رو هم با ندیدن نتایج به این مسیر از دست خواهم داد
و به خودم گفتم تا زمانی که متعهد نشوی به عملی کردنِ این دانسته ها و تنها به چشمِ مُسَکِن به این فایل ها نگاه کنی تنها در یک مقطع زمانی کوتاه حالت رو خوب میکنه و اتفاق خاصی رو برات رقم نمیزنه، درست مثل قرص های مسکن که درد رو لحظه ای ساکت میکنن و علت درد رو درمان نمیکنن.
پس از همون فایل توانایی کنترل ذهن که انصافا خودش به اندازه ی یه محصول ارزشمنده شروع کردم به تعهد دادن به خودم و اینطور نوشتم که:
به نام الله بی همتا خدای مهربان و همراهم و خداوند عزیز و قادر مطلقم
من مریم شجاعی در تاریخ 1401.11.26 روز چهارشنبه در ساعت 16:17 بعداز ظهر متعهد میشوم از این لحظه به بعد یک فرد جدید باشم و تمام مواردی که برای کنترل ذهن لازم است را در خود و رفتارم ایجاد کنم
من متعهد میشوم که سعی کنم ذهنم را کنترل کنم و افکارم را مثبت نگه دارم فارغ از اینکه اوضاع چطور است و سعی میکنم در هر لحظه از زندگیم به شرایط به شکلی نگاه کنم که بهم احساس بهتری بدهد، سعی میکنم در گذشته از خاطراتی استفاده کنم که بهم احساس بهتری میده، سعی میکنم به آینده به چیزهایی نگاه کنم که بهم احساس بهتری میده، نه ترس هایی که ممکن هست برام بوجود بیاد، سعی میکنم در مورد خودم جوری به خودم نگاه کنم که احساس بهتری به خودم بده و احساس لیاقت بیشتری بهم بده و احساس خود ارزشمندی بیشتری داشته باشم نه اینکه نقاط ضعفم رو بیشتر و بیشتر ببینم و سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم و نجواهای ذهنم رو کنترل کنم و سعی میکنم پاسخ مثبتی بدم به افکار منفیم، سعی میکنم تفکرم و کانون تمرکزم رو دست خودم بگیرم نه اینکه مثل یه برگ باشه که باد هر کجا که دلش خواست ببرتش، سعی میکنم خودم کنترل کنم افکارم رو، کنترل کنم کانون توجهم رو، و باورهای مناسبم رو ایجاد کنم، و روی خودم کار کنم، کسی که روی خودش کار میکنه به نسبتی که کار میکنه نتیجه می گیرد
من اینطوری متعهد شدم و به خودم گفتم حق نداری تا اینطوری زندگی کردن رو یاد نگرفتی بری سراغ فایل و آموزه های بعدی، چون تنها گوش دادن و عمل نکردن هیچ تاثیری نخواهد داشت.
استاد من احساس میکنم یه دِینی رو نسبت به شما تو گردنم دارم، چون شما عاشقانه این همه فایل ارزشمند رو در اختیار ما گذاشتید و ما تنها با نتایجمون میتونیم از شما قدردانی کنیم.
من خودم تو این دو سال انقدر درگیر گوش دادن و بمباران کردن مغزم از فایل هاتون هستم، تقریبا همه شو حفظم و چون هیچ وقت هیچ کدوم از این آموزه ها رو تو زندگیم عملی نکردم هیچ دستاوردی هم ندارم، خیلی وقت ها نجواهای شیطانی اومده سراغم که تو اینکاره نیستی اگر قرار بود تغییر کنی حتما تو این دو سال میکردی، تو حتما جزو اون 99 درصدی هستی که استاد میگه که هیچ کنترلی رو زندگی و ذهنشون ندارن و از طرفی چون کلا همش فایل های شمارو گوش میدم تمام خانواده و دوستان شمارو به این واسطه میشناسن و هر بار با عشق از آموزه های شما براشون میگم اونا مسخره میکنن که اگر این استادت اینطوریه که میگی چطور تو زندگیت کوچکترین تغییری نکرده و تو همون آدم ضعیفِ سابقی، برای همینه که میگم انگار یه دِینی رو گردنم هست و برای اینکه ثابت کنم استاد من بی نظیره و ارزشمندترین آگاهی هارو عاشقانه به ما آموزش میده و ، دارم یاد میگیرم که به خودم بگم که دیگه بسه هر چی فقط شنیدی و اقدام نکردی ،حرکت کن و ادامه بده تا مسیر ها بهت گفته بشه تا دستانِ بی انتهای خداوند از راه برسن و مسیرها رو برات هموار کنن.
و چه جالب که تو این فایل ارزشمند فرمودید که با خوندن کامنت اکثر دوستان متوجه شدید خیلی از ماها ارزشی ایجاد نکردیم چون حرکتی نکردیم و فقط منتظریم تا اوضاع و شرایط بیرونی تغییر کنه، غافل از اینکه تا اوضاع درونی بهبود نیابد اوضاع بیرونی همان میشود ،
“جهانِ بیرون، بازتابِ درونِ ماست”
استاد مهربانم خیلی ازتون ممنونم برای این قسمت از سایت، تحت عنوان نتایج دوستان از آموزه های استاد
چون خیلی برامون رسیدن به موفقیت رو ملموس کرده، هر چی بیشتر دوستان بیشتری رو میبینیم که تونستن روی خودشون عاشقانه کار کنن و ادامه بدن و حالا به لطف الله یکتا دارن میوه های این مسیر بهشتی رو برداشت میکنن برای ما خیلی لذت بخش تر و قابل باور تره که میشود
من بعد از دیدن فایل های آقا رضای نازنین که براشون از خداوند آرامش ابدی در کنار خانواده و عزیزانشون رو میخوام، این انگیزه در من ایجاد شد و از خداوند قادر مطلقم خواستم که منم میخوام یه روزی تو همین سایت فایل های نتایجم رو عاشقانه ببینم و کلام پر نفوذ استادم رو در مورد فایل نتایجم بشنوم و مطمعنم اگر عاشقانه فقط استارت بزنم و حرکت کنم خداوند تواناو جهان هستی این خواسته ی من رو اجابت میکنن
استاد جانم نمیدونم چطور میتونم قدردانِ خداوند باشم که شما رو سر راهم قرار داد
اصلا یکی از دلایلی که دو ساله تو این مسیر موندم با اینکه صدها هزار نجوای شیطانی در ذهنم این فریاد رو میزنه که مریم تو نمیتونی از پسش بر نمیای و هزاران نجوای دیگه ، اینکه به خودم میگم اگر خداوند این توانایی رو در من نمیدید استادم رو سر راهم قرار نمیداد، مثل خیلی ها که افتخار آشنایی با شما نصیبشون نشده و یا خیلی هایی که شاید فایل هاتون رو به هر طریقی شنیدن و هرگز کوچکترین جلب توجهی براشون نکرده چون خیلی از مدار شما و آگاهی هایِ نابتون دور بودن، به خودم میگم مریم اگه تو این مسیر موندی حتی فقط در حد گوش کردن مستمر به این آگاهی ها این یعنی تو قابیلت این رو داری از این بیشتر پیش بری، پس با تکیه به خداوند بی کرانم ادامه میدم و اقدام میکنم به تمام مسیر هایی که سالیان سال تعلل کردم و نعمت های بی پایان رو از خودم دریغ کردم.
خدای بی انتهای من با تکیه و توکل بر تو و استاد بی نظیرم عاشقانه از امروز متعهدانه عمل میکنم به هر آنچه که در توانم است برای تغییر زندگی پیش رویم
سلام به استاد عشق و اقا رضای عزیز که کلی از این چند قسمت فایلش لذت بردم و استفاده کردم. این فایل رو امروز صبح توی هواپیما دیدم در حالیکه داشتم میومدم برای یه سفر کاری به دبی. یه دور بیشتر نتونیتم ببینم ولی احساس کردم موضوع اصلی ای که استاد روش تاکید داشتند “ایجاد ارزش” هست.
دو سه ساعت پیش رفته بودم تو سالنی از هتل که کنفرانس کاری قراره فردا اونجا برگزار بشه تا مطمئن شم همه چی مرتب و اوکیه. با یه چرخ زدن دیدم تقریبا همه کسایی که از ایران اومدن پاپ آپ هاشون رو به همون شخصی سفارش دادند که منم سفارش داده بودم. (پاپ آپ چیزی شبیه بنر بزرگ هست که شرکت کننده های توی کنفرانس با تصاویر و اسم و لوگوی شرکتشون پشت میزشون قرار میدن تا به عبارتی ویترینشون باشه).
بذارید برگردم عقب تر. اکتبر سال 2021 یه کنفرانس مشابه دیگه توی دبی برگزار شده بود. شب قبلش که برای بررسی وارد سالن شده بودم همه از دم درگیر بودند با نصب پاپ آپ هاشون. همه پاپ آپها ساختارهای فلزی به شدت پیچیده داشتند که با وجودی که بعضا ویدیو و کلاس نیم ساعته آموزش نصب هم داشتند باز هم هر کس میخواست نصب کنه مغزش هنگ میکرد و حتی یکی دو مورد بخاطر جنس بد کاغذهاشون طی پیچیدگیهای نصب پاره هم شدند که برای صاحبانشون خیلی حالگیری بود. اونهایی هم که بد از کلی مکافات نصب شدند ظاهری بدفرم و ناموزون داشتند. دو ماه بعدش که قرار بود کنفرانسی توی هند برگزار بشه عزمم رو جزم کردم تا یه نفر رو پیدا کنم که پاپ آپ پارچه ای تولید کنه که هم طی نصب پاره نشه هم یک بار مصرف نباشه. به یه اقایی هدایت شدم که میگفتند تنها کسیه که تو ایران پاپ آپ پارچه ای تولید میکنه. دفترش توی مرکز شهر وسط یه کوچه خیلی باریک بود.
لوکیشن دفترش، وضعیت کوچشون و نمای بیرون ساختمونشون رو که دیدم یه لحظه از رفتن پشیمون شدم و احساس کردم کلاس کاریش نمیتونه در حدی باشه که من انتظار دارم. از توی ماشین باهاش تماس گرفتم و برا اینکه بی ادبی نکرده باشم نبودن جا پارک رو بهونه کردم و خواستم جلسه رو کنسل کنم که اقاهه همینطور که با من صحبت میکرد سریع اومد بیرون و یه وانت که مال خودش بود رو جابجا کرد که من پارک کنم. سر و وضع و ظاهر نامرتبش رو که دیدم بیشتر مطمئن شدم نمیتونه از پس کاری که میخوام بربیاد ولی رفتار مودبانه ش باعث شد ناچارا وارد دفترش بشم. داخل که شدم اوضاع حتی از ظاهر خودش و کوچه هم بدتر بود ولی وقتی اتاقی رو نشونم داد که نمونه کاراشو گذاشته بود سورپرایز شدم. پاپ آپهای پارچه ای بسیار با کیفیت که میشد چندین بار شست و استفاده کرد رو تو فرمتهای مختلف کنار هم گذاشته بود و جالب اینکه سازه هاشون در عین تنوع شِیپ، از لحاظ ساختار خیلی خیلی ساده بود. علاوه بر اون ایده بسیار جالبی داده بود که به جوینتهایی که باید به هم وصل میشدن رو علامت مشابه هم زده بود و کل سازه هم از 7-8 تا میله بیشتر تشکیل نشده بود. سرتون رو درد نیارم، خلاصه من به این اقا سازه رو سفارش دادم و تو کوتاهترین زمان با بهترین کیفیت بهم تحویل شد. کنفرانس هند باز در حالیکه همه تو سر و کله خودشون میزدند ، پاپ آپ ما در عرض 5 دقیقه نصب شد و از همه زیباتر بود. طی کنفرانس و بعد از اون کنفرانس و نزدیک به کنفرانس بعدیش که قرار بود دو ماه بعدش توی سنگاپور باشه تک تک شرکتهای همکار با من تماس گرفتند تا شماره اون اقا رو بگیرن و امروز هم که یکسال و چند ماه ازون قضیه میگذره، انقدر خودشو جا انداخته که امروز دیدم تقریبا همه ایرانی ها پاپ آپشون رو به ایشون سفارش داده بودند. این همون ایجاد ارزشیه که استاد ازش صحبت میکنه. اینکه یه آدم یه باگ رو توی بازار محصول خودش پیدا میکنه، مثل کیفیت پایین و ساختار پیچیده، و بعد میاد اون نیاز رو به ساده ترین شکل رفع میکنه و با وجودیکه نه تبلیغاتی داره نه حتی ظاهر تر تمیز یا دفتر درست حسابی، فقط بخاطر کیفیت و سرعت نصب محصولش، با سرعت سهم زیادی از بازار رو میگیره. من نمیدونم ایشون قبل ازینکه من بشناسمشون چند سال داشتند همین کار رو میکردند ولی وقتی کار درست رو انجام بدی مداومت داشته باشی، از یه جایی رشد دیگه سرعت تصاعدی میگیره.
انشالله هر کدوم بتونیم نگاه درست و هوشمندانه داشته باشیم به کمبودهای بازار محصول یا خدمت خودمون، و با رفعش نه تنها رشد عالی داشته باشیم بلکه کار رو برای کلی آدم دیگه راحتتر بکنیم.
سلام خدمت استاد عزیز و تشکر از اقا رضای عزیز که یک روز تصمیم گرفت با تعهد زندگیشو تغییر بده و با استمرار و عمل به قوانین هر روز زندگی خودشو زیباتر و بهتر کرد و الان هم تبدیل شد به یک الگو، واقعا این حد از تعهد و عمل کردن به قوانین تحسین برانگیزه
خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم هر مشکلی تو این دنیا با پیروی از یکسری اصول و قوانین واضح و بدون تغییر خیلی سریع به طوری که شاید برای بقیه غیر قابل باور باشه قابل حل هست
چقدر زندگی در همه جنبه ها میتونه با عمل کردن به قوانین، بهتر و ساده تر و لذت بخش تر بشه
وقتی میبینم قانون ها ثابت اند و دارند کار خودشونو میکنند دیگه کمتر نگران مشکلات میشم چون یک باوری در ته وجودم بهم میگه این مشکل با قانون قابل حل هست پس نگرانش نباش …
من الان نمیدونم علاقم چیه و قراره اصلا برای رسیدن به ثروت چکاری انجام بدم و هیچ ایده هم براش ندارم …اما این موضوع و خیلی خوب میدونم که اگر من الان روی بهبود شخصیت خودم کار کنم اگر به قوانینی که تو همین فایل های رایگان گفته میشه عمل کنم و احساسمو خوب نگه دارم اگر توکلمو هر روز بیشتر کنم اگر هر روز سعی کنم شکرگزار تر باشم لاجرم به سمت مسیر علاقه ام و مسیری که ازش لذت ببرم، قطعا هدایت میشم پس سعی میکنم روی خودم کار کنم، سعی میکنم تعهدمو بیشتر کنم و بیشتر عمل کنم و سعی میکنم بیشتر به نشونه ها توجه کنم…
خود استاد و آقا رضا هم قطعا از همون اول نمیدونستند که باید دقیق چکار کنند و مسیر علاقشون چی هست و اونا زمانی به مسیر علایقشون هدایت شدند که شروع کردند به تغییر کردن پس منم همین کار و انجام میدم و مطمئنم یک روزی منم مسیر علایقمو و پیدا میکنم به شرط اینکه متعهد باشم و ادامه بدم…
این فایل فوق العاده بینظیر بود یعنی خدا را صدها هزار مرتبه شکر که توی این برهه از زندگیم از استاد عزیزم این فایل گرانبها را بشنوم
استاد استاد ازت متشکرم
شما بی نظیر هستید
می خوام از تعهدی که همین الان گرفتم بنویسم و رد پا بگذارم برای خودم
من الهام رمضانی بیدگلی تصمیم گرفتم تا انجام بدم این کاری رو که در نظرم بزرگ شده و تا آخر آخر آخرش بمونم
بعد از تقریباً یک سالی که من دارم حرف های شما را دنبال می کنم من الهام رمضانی تصمیم میگیرم تا در کنکور هنر که علاقمه و مربوط به رشته و کارم هستش و کاملاً عاشقش هستم تحقیقات کامل انجام بدم کاملاً بشینم و مطالعه کنم هم برای کنکور و هم برای اینکه خودم اطلاعاتم را از علمی که من عاشقشم از هنر بیشترشود
بیشتر متوجه بشم بیشتر با تاریخچه گذشتهاش کارهایی که مردم کردن کاری که آدم های مختلف برای علاقه اشون انجام دادن آشنا بشم و من عاشق ریاضیات و ریاضیات را با عشق حل کنم
استاد جان با عشق تعهد میدم تا برای کنکور هنر بخونم و ارزش خلق کنم برای خودم برای اینکه اعتماد به نفسم بیشتر بشه برای اینکه اطلاعات جدید بگیرم برای اینکه برم توی دل چیزی که الان منه الهام 19 ساله بیشتر از همه چیز میترسیدم ازش
ولی میخوام با توکل به خدا شروع کنم
و بیام و از نتایج بگم
من تعهد میدهم که با تمام تلاشم طی مراحل تکاملی که باید طی کنم روز به روز از خودم بیشتر و بهتر بشم هرشب بنویسم چه کارهایی را امروز انجام دادم و آماده بشم برای فردا صبح تا عالی تر از دیروزم عمل کنم
و کار به هیچ چیز و هیچکس نداشته باشد و تمام تلاشمو بکنم سعی کن متمرکز بزارم و موفق بشم از آن منابعی که دارم به خوبی و عالی ترین روش ممکن استفاده کنم من باید از همون جایی که هستم با سفت کردن بند کفش هایم شروع کنم و گام بردارم توی این مسیری که ازش میترسم هیچی ازش نمیدونم ولی خداوند به گفته خودش که میگه قدم بردار الهام جان قدم بردار تا بگویم که چون باید کنی
عاشقتونم استاد عاشقتونم و ازتون متشکرم که اینقدر آگاهیهای خالصانه در اختیار ما قرار میدید ممنونم ازتون ممنونم انشالله که بتونم دوره جدید تون رو هم تهیه کنم و براتون آرزو می کنم دعا می کنم با اینکه میدونم شما مطمئنا موفق میشید بتونید توی این کاری که جدیداً شروع کردید موفق باشید و پیروز و سربلند ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید متشکرم
سلام بر استاد بی نظیرم ، خانم شایسته ی نازنین و تمام شما دوستان خوبم که این کامنت رو می خوانید
واقعا دلم نیامد کامنت نگذارم ، در طول فایل ، بار ها فایل رو استاپ کردم و با خودم صحبت کردم .
اول از همه ، از آقای رضا عطار روشن عزیز تشکر می کنم که انقدر زیبا ، شفاف و صادقانه مسیرشون رو گفتن ، برای من و امثال من که در ابتدای مسیر هستیم درس های بسیاری داشت که باید چندین باره بشینیم فایل ها رو مرور کنیم و از اون مهم تر ، صحبت ها رو اجرایی کنیم ( یکی از الگو برداری هام از آقا رضای نازنین این بود که تیکه هایی از فایل ها که بیشترین تاثیرگذاری رو برام داشته بیام جدا کنم آهنگ مناسبی بذارم براش و بارها گوش کنم …) .
من قسمت های پیشین که منتشر میشد می رفتم پیش خانواده و جار می زدم و می خواستم بزور بگم اقا بیاید گوش کنید و …
آخرشم که وقتی بی میلی می کردن یا با تمرکز گوش نمی دادند ، باعث احساس بد در من میشد و هیچ نتیجه ای هم در پی نداشت .
دیگه تصمیم گرفتم این کار رو نکنم و امیدوارم بهش پایبند باشم ، واقعا به من ضربات بسیاری زده این اتفاق .
بگذریم ، بریم سراغ اصل مطلب .
اولین مورد در رابطه با فایل که نشستم با خودم صحبت کردم ، درمورد اون تیکه از صحبت های اقا رضا بود که فرمودند در تلگرام فعال بودن ، ولی پیش از فیلتر تلگرام از اون خارج شدن و سایت زدند . می خوام راجع بهش صحبت کنم .
چیزی که ما بار ها شنیدیم و با تکرار داستان آدم های متفاوت این رو بهمون شاید خوراندند که آقا خشک و تر باهم می سوزند . مثلا توی حوادث این همه آدم براشون مشکل پیش اومده یا حتی کشته شدن که با هم متفاوت بودن .
دریغ از این که ما مثال رو ریشه ای بررسی کنیم . افراد شاید ظاهرا متفاوت باشند ولی درصد بالایی از اون جمعیت افکار یکسانی دارن و مثل هم فکر می کنند . در قرآن شاهد این هستیم که هر جا برای قومی که کافر بودن می خواهد اتفاقی بیوفتد و عذابی نازل بشود ، خداوند پیامبران خودش و کسانی که مثل اون فکر می کردند رو از اون شرایط خارج می کنه .
《خشک و تر باهم سوختن》با عدل خدا ناسازگاره .
مثال بیاریم تو دنیای روزمره ، همین جریان تلگرام و اینا .
چقدر کسب و کار بودن که با فیلتر شدن تلگرام نابود شدن و چقدر کسب و کار هست مثل آقا رضا که پیش از آن که بلایی نازل بشود از اون فضا خارج شدن . مثال دیگر ، معلم طراحی خودم . ایشون فردی بسیار خبره هستن و کار شون حرف نداره . یه پیج اینستا داشتن که حالا من خیلی خبر ندارم که وضعیتش چجوری بود چون اینستا ندارم ولی خب راه کسب درآمد شون و یه جوری خب معرفی خودشون بود . من از خیلی وقت پیش بهشون گفته بودم که چرا سایت نمی زنند . چون من خبر دارم از این که سایت چقدر مزایا داره نسبت به هر پلتفرم دیگه ، که یکی از اون مزایا همینه که منابع و پایه ی کار دست تو هستش اگر که حتی گوگل با اون عظمت نابود بشه ، تو می تونی خیلی راحت سایتت رو روی مرورگر های دیگه حالا با هر اسمی بالا بیاری و به راحتی کاربرانت تو رو پیدا کنن ولی در صورتی که اگه پیام رسان ها فیلتر بشن راهی وجود نداره که همون کاربر ها بتوانند پیدات کنند . خلاصه ، ما به ایشون گفتیم اما به دلیل باور های محدود کننده شون از قبیل این که سایت زدن هزینه داره و مدیریتش سخته و … آخرش سایت نزدند . گذشت و این شلوغی ها پیش اومد و اینستاگرام فیلتر شد و خب به هر حال مخاطبان کمتر شدن .
خیلی ها هم بودن که قبل این فیلترینگ ها سایت زده بودن .
خداوند گزینش می کند . خداوند کارش جدا کردنه .
خدا کارش باز با باز و کبوتر با کمبوتر کردنه .
کارش چینش هم فرکانس ها کنار همدیگه است .
وقتی که قرار شد کافران به سزای اعمال و باور هاشون که اون سیل عظیم بود برسن خدا به نوح میگه که اقا تو برو ، حتی اون اعضا خانواده ات که باور نداشتند هم باید بمونن تو برو .
توی این داستان حوادث ترکیه و این ها ، یک فیلم از علی قلی زاده بازیکن تیم ملی دیدم که می گفت خداروشکر سلامت هست و از قضا اون ها به همراه تیم شون در هتلی اقامت داشتند که نوساز و مستحکم بوده و سلامت مونده اند .
همه این ها رو در تصدیق این جمله گفتم که
هرگز خشک و تر باهم نمی سوزند .
اگر یک سری افراد یک نتیجه یکسان که حالا چه مثبت چه منفی رو می گیرند ، نتیجه ی افکار مشترک شون هست .
استاد چقدر ذوق کردم وقتی دیدم همون چیزی که تو ذهنم بود رو شما پیشاپیش اجرا کرده بودید ؛ یک فایلی به عنوان جمع بندی حرف های ارزشمند آقا رضای عزیز
یکی از درس های مهم صحبت های آقا رضا برای من 《شروع از جایی که می توانی》 بود . همون جا که فرمودند من این خواسته ها رو دارم و خب باید سعی کنم جوری رفتار کنم که اون ها رو دارم و احساس شون کنم ، خب به تنها چیزی که الان دسترسی دارم رفتار بهتر و پوشیدن لباس های مناسب تر هست پس ، از همین جا شروع کنم .
مورد بعد تغییر شخصیتی هستش .
چند وقت پیش در عقل کل یه سوالی رو دیدم که فردی مطرح کرده بود که داره چند سال فایل های استاد رو گوش می کنه ولی نتیجه ای نگرفته . و از قضا تمرین ها رو هم انجام داده مثل آگهی تبلیغاتی و غیره . ولی می گه حتی از شرایط قبلش بدتر شده . در اول سوالش هم خودش مطرح کرد که آقا من این اکانت فیک رو زده ام که فقط این سوال رو مطرح کنم !!!
یعنی ایشون حتی به اندازه ی این هم عزت نفس نداشته که یه سوال رو مطرح بکنه و ترسیده که پشت سرش حرف بزنند . خب اون تمرین انجام دادن ها چه فایده داشته وقتی حتی یک قدم نتونسته شخصیتش رو بهبود بده ، در این حد که توان پرسیدن یک سوال بدون ترسیدن از حرف مردم رو داشته باشه .
وقتی ما در درون تغییر نکنیم و فقط در ظاهر فایل گوش کنیم و حتی فقط در ظاهر بنویسیم و تمرین انجام بدهیم بر این پایه که خب من یه چیزایی مینویسم ، می گم و بعد خدا برام نعمت رو میاره ، این ها نتایج رو برای ما نمیاره . اون چیزی که برای ما نعمت میاره تغییر شخصیت مون به سمت مثبت است . تمرین انجام دادن وقتی ما رو ، رو به جلو میبره که هدف ، تغییر شخصیت باشه ، بخوایم تغییر کنیم نه این که کاغذ رو سیاه کنیم . تمرکز بر ایجاد تغییر باشه نه صرفاً نوشتن .
همون حرفی که استاد بار ها در همه فایل ها گفتن و حتی اسم یکی از فایل هاست ؛ باید شخصیت مان تغییر کند نه این که ادا در بیاوریم !!
خود من
من به مدت تقریبا فکر کنم دو سال هست که عضو سایت هستم ولی اعتراف می کنم که تا همین یکی دو ماه پیش من فقط مثل یک دستگاه ضبط صوت فایل ها رو گوش می کردم و بعضاً پیش بقیه تکرار می کردم بدون این که بخوام یک قدم برای تغییر بردارم . از دی 1401 به خودم اومدم ، گفتم پسر ، ما الان دو ساله عضو سایت هستیم ، ولی اصلا کاری کردیم برای بهتر شدن ؟ شخصیت مون تغییر کرده ؟ عادت های بد مون رو ترک کردیم ؟
دیدم نه . گفتم باشه اشکال نداره از الان شروع می کنیم . مهم نیست که چقدر مسیر رو اشتباه رفتیم ، مهم این هست که اصلاح کنیم و برگردیم .
کامنت هام در همین یکی دو ماه فکر کنم با تعداد کامنت هام در این دو سال برابری می کنه ولی کیفیت شون زمین تا آسمون فرق داره . دارم سعی می کنم کم کم روی باور هام و شخصیتم کار کنم و الان هیچ ادعایی ندارم و می خوام که روی این کار کردن ادامه بدم و از نتایج فوق العاده اش بزودی براتون بگم … .
تا همین چند روز پیش من مداوم یک گناه و کار بدی ( که تمایلی هم ندارم بازش کنم ) رو انجام میدادم . بار ها هم از خدا طلب بخشش کردم ولی مشکل حل نشد و من اون کار رو باز انجام میدادم .
چند روز پیش توبه کردم و به راه درست بازگشتم و تعهد دادم که این کار رو انجام ندهم . ولی من این حرف رو بار ها زده بودم و حتی نوشته بودم ولی باز هم تکرار می کردم . تا این که از طرف الله که تواب و رحیمست ، ایده اومد که بیا بشین تو قرآن ریشه توبه رو چک کن . این رو بگم که از قبل ها من یه سایتی رو که به قولی پیمایشگر قرآن هست رو پیدا کرده بودم و این امکان رو داشت که با سرچ کلمات ریشه یابی کنم . رفتم سرچ کردم اونجا و شماره آیات و سوره ها رو در دفتری که اختصاص داده ام به مطالعه قرآن ، نوشتم .
به ترتیب شروع کرده ام به بررسی آیات و بدون هیچ عجله ای ، می خواهم تکاملی از ریشه توبه شروع کنم و به سراغ ریشه های مهم دیگه بروم .
و اتفاقا همین ارتباط من با خداوند ، همین قرآن خواندن من ، باعث میشه که من در مسیر و فرکانس درست بمونم و از فرکانس های پایین دور بشم .
در رابطه با علاقه ام و حرکت در اون مسیر ؛
من یه نقاش خیلی حرفه ای تو حوزه سیاه قلم و طراحی هستم و چند ماهی هم هست که دارم روی سبک رنگ روغن کار می کنم . از طرفی به علم شیمی خیلی علاقه دارم و در اون هم خیلی خوبم و دارم در مسیرش حرکت می کنم ( خودم تا این لحظه به این نتیجه رسیده ام که دوست دارم در آخر عمرم یک دانشمند بزرگ باشم تا یک هنرمند بزرگ ، هرچند که بودند امثال داوینچی ها که در هر دوی این عرصه ها فوق العاده بودن ولی من با چیزی که تا الان از قانون درک کرده ام اولویتم برای حرکت در مسیر زندگی ، مسیر علمی و دانشمندی برجسته شدن هستش هر چند که خیلی دوست دارم در کنار اون در هنر هم حرفه ای باشم.) .
وقتی بحث پول ساختن میشد من توی ذهنم تداعی میشد که خب ، یا باید به دانش آموزان دیگه تدریس کنم یا نقاشی بفروشم و اینا و کلاً یه عجله ای در انتهای این افکار بود که من هر چه زود تر باید مستقل بشم و اینا .
تا این که به این نتیجه رسیدم ( با توجه به صحبت های استاد در فایل ها ) ، وظیفه ی من اینه که در کاری که دارم انجام میدم به بالاترین سطح برسم و خودم رو ارتقا بدم و نتیجه ی طبیعی اون ثروت و نعمت خواهد بود .
همین باعث شد یه طرحی رو شروع کنم بکشم ( با سبک سیاه قلم که خیلی وقت بود کار نکرده بودم )
و با یه شور و اشتیاق خاصی کار می کردم و واقعا لذت میبردم . چند روز پیش در مدرسه که یکی از هم کلاسی هایم متوجه این هنر من شده بود ، بهم گفت که شروین تو تا الان سفارشی هم کار کردی ؟ گفتم آره و بعد عکس نقاشی برادرم که کشیده بودم رو نشونش دادم . بعد گفتش که من تولد پدرم اردیبهشت ماه هست و می خواستیم که به عنوان کادو ، بدیم نقاشیش رو بکشن . بعد پرسید مثلا خب هزینه اش چجوریه و … ( اضافه کنم که تا الان کاری نفروختم )
همین که این پیشنهاد رو به من داد برای من کافی بود تا من به درستی مسیرم پی ببرم . فعلا هنوز تایید نهایی نکردن که قرار هست کار انجام بشود یا نه ولی همین که من این حرف و پیشنهاد رو از زبان دوستم شنیدم برای پی بردن به این که من دارم تغییر می کنم کافی بود که صد البته باید رو به جلو همواره و همیشه حرکت کنم و ادامه بدم که این تازه شروع مسیر هستش .
خیلی خوشحالم ، خیلی خوشحالم که استاد شما رو دارم که به من زندگی کردن می آموزید .
خیلی خوشحالم که دارم در این مسیر حرکت می کنم . شما و خودم رو به یک انتظار شیرین برای نتایج فوق العاده و عظیم آینده دعوت می کنم .
ممنونم که تا انتها مطالعه کردید ، بسیار سپاس گزارم .
با آرزوی سلامت ، نعمت ، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت برای همگی مون
سلام استاد این کامنت رو مستقیما با خودتون صحبت دارم
نمیدونم اشتباه حس کردم یا نه ولی
از تو هم رفتن صورتتون احساس کردم از اینکه بچه ها چقدر تو حاشین و شوتن دارین رنج میبرین و چیز دیگه ای هم که حس کردم اینه که حال خوبی نداشتید از اینکه میبینید بچه ها بخاطر این تو در دیوار بودنشون نمیتونن نتیجه بگیرن
من قبلا فهمیده بودم شما خیلی اهمیت میدین ما نتیجه بگیریم ولی الان بیشتر از قبل هم احساسش کردم
من خودمم بچه هایی وقتی میبینم که تو سایت چه تو غیر سایت که شوتن و اصن حاشیه تو وابستگی به عقایدشونو تعصب هاشون یکم اعصابم خورد میشه چون خودم رو که نگا میکنم میبینم خیلی بهتر اصل رو فهمیدم! البته که منم خیلی چیزارو نمیدونم منم خیلی چیزارو مشکل دارم اصل رو از فرع بفهمم ولی به نسبت بعضی ها خیلییی بهترم
ولی خب انصافا سعی میکنم درکشون کنم برای خودم منطقی کنم که اشکالی نداره که تو حاشین بعضی بچه ها ولی خب کاره سختیه واقعا اما امیدوارم ارزش پاداشش رو داشته باشه این سختی
به هر حال استاد یه کامنت حسی بود این به خودت که انقدر روح لطیفی داری که وقتی میبینی بچه ها تو حاشین و نتیجه نمیگیرن انقدر حالت گرفته میشه!
عزیزمی استاد این فایل احساسات پاکت رو واضح نشونم داد دوست دارم استاد عزیزم و مهربانم
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانوم شایسته نازنین و دوستان عزیز ،و آقای رضای خوش بیان
خدایا شکرت بابت دیدن این کلیپ های ناب ودرجه1 ،خدا شاهد که این مدت چقدر مشتاق دیدن ادامه کلیپ ها بودم و خدارو شاکرم که تونستم تا آخر کلیپ های آقای رضای عزیز رو ببینم و کلی درس یاد بگیرم ،که چطور ایشون از دوره های که تهیه کرده بودن نهایت استفاده رو کردن و به چه روشی انجام دادن ،و استمرار و جسارتشون رو تحسین میکنم ،واقعا این روزا با تمرکز 100٪ با خودم عهد بستم که تمام تلاشم رو برای خلق نتایج فوقالعاده انجام بدم و زندگی که رویاشو داشتم رو زندگی بکنم ،و تعهد دادم و میدهم که نهایت تلاشم رو بکنم که روزی آنقدر نتایج ام بزرگ شود که من هم مثل آقای رضای عزیز بشینم و ساعت ها درباره نتایج ام صحبت بکنم .
این تعهد را در روز تولدم بخودم میدهم .که شروع دوباره این سال جدید زندگی من است
سلام استاد،سلام دوستان.
وقت همگی بخیر خیلی خیلی خوشحال و سپاسگزارم که هدایت شدم به مدار دیدن ، شنیدن و کامنت گزاشتن برای این فایل فوق العاده.
عاشقتم استادهمه چیتون به جاست ؛ اون اخم کردنا و با جدیت(مثل همه ی فایل ها) هر کار کنید آخرش با لبخند برامون دعا می کنید؛ عاشقتونمذ
من قبل ها گفتم باز هم میگم :
من حدود 18 ماه پیش با واژه ی برنامه نویسی و طراحی سایت آشنا شدم و تصمیم گرفتم که تحقیق کنم ببینم که کامپیوترچطور کار میکُنه و در همین مسیر با یک سایت آشنا شدم و دوره ی آموزشی html&css رُخریدم و شروع کردم به آموزش و از اونجایی که دوست داشتم با همینن استاد جاوا اسکریپت رُ هم آموزش ببینم اما هرچه منتظر آپلود دوره ماندم خبری نشد و من هم از مدار خارج شدم؛تا اینکه یک ماه پیش با یک دوره و استاد جدید آشنا شدم که طراحی سایت با المنتور رُ آموزش میده و دوره در حال ضبط هستش و من بعد از این همه شاخه به شاخه پریدن(که خلاف مسیر استادم عباس منش هستش) اما خودم احساس می کنم که شاخه به شاخه به الویتم(آزادی زمانی و مکانی؛ عنی کاری داشته باشم که بتوانم هر کجا و هر زمان انجامش بدم و ابزار های سخت افزاریش فقط یه لپ تاپ باشه) نزدیک و نزدک تر شدم.
آخرین شاخه ام جوشکاری لوله کشی گاز بودو الآن هم دارم با نجواها ی ذهنم کَل کَل می کنم که بفروشم و یه لپ تاپ بخرم اما اطرافیان می گویند نفروش(نَه از این جهت که با فروختن و وام گرفتن و قرض گرفتن مخالف باشند،نَه؛ میگن نفروش چون فکر می کنند من پشیمون میشم و دوباره بر می گردم سر کار قبلیم) اما چون من وام گرفتم تا این ابزار ها رُ خریدم میگم چرا الکی تو قفسه خاک بخورند و من هم قسط بپردازم؟.
اما حالا تصمیم گرفتم با همین لپ تاپی که فعلا امانت دارم سعی کنم بدون فروختن ابزار سعی کنم از خدا بخوام تا ایده بفرسته و من هم بتونم ایده ها رُ دریافت کنم و عمل کنم تا …..
خدایا کمکم کُن.تا نشانه هایت را ببینم و ایده ها را دریافت کنم و عمل کنم.
سلام به همه عزیزان
سلام استاد
آقا رضا می خوام در مورد چیزی صحبت کنم که از صحبتهای شما دریافت کردم ..یادم میاد که شما گفتید در رویاهاتون می دیدید که ی مغازه ابزار یراق بزرگ دارید با تمام تشکیلات ولی به واسطه دستان هدایتگر خدا به سمت شغلی راهنمایی شدید که می تونستید تمامیت خودتون رو در آن مشغول کنید. من همیشه درگیر این موضوع هستم که شغل مورد علاقه من چیه که بتونم در اون زندگی کنم و متوجه شدم اگه خودم رو درگیر قوانین و فایلهای آموزشی و رایگان کنم بدون اینکه خودم تعیین کنم مثل شما به اون هدایت می شم. بابت صحبتهای ارزشمندتون ممنونم .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدارو شکر بابت استاد بزرگواری مثل شما
ممنونم از همه دوستان که نتایجشون رو به اشتراک گذاشتن
آزاده عزیز عرشیای عزیز هادی هادی هادی عزیز و رضای عزیز و خانم مریم و استاد عزیز بابت زمان، توضیحات و زحمتی که روی این فایلها پیاده می کنن.
من فکر میکنم شرط اول برای پیشرفت اول و مهم تر از همه شاگرد شدن هست یعنی صددرصد ((شاگرد)) باشم مثل رضا و هادی عزیز صد در صد شاگرد باشم نه اینکه ٩٩ درصد وقتی که شاگرد میشم یعنی همه چیو کنار میزارم و سراپا گوش میشم و با تمام وجود حرکت میکنم لاجرم با نتایج برخورد می کنم. خیلی تاثیر گذار بود آقا رضای عزیز با تمام وجودم از شما بابت این چند جلسه ممنونم خیلی چیزها برام یادآوری شد و خداوند رو شکر میکنم که در مسیر این آگاهی ها هستم..
به نام الله یکتا و بی همتا
سلام بر اساتید بی نظیرم و دوستان همراهم
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای همراهی من با این سایت که از ارزشمندترین دارایی های زندگیمه
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای حضور استاد نازنینم و آموزش های بی نظیرشون که تمام کلامشون رو باید آب طلا گرفت و به کل وجود ذهن و قلبمون آویخت
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای تک تک تجربه ها و نتایج آقای رضا عطار روشن بزرگوار و ضمن تقدیر و تشکر از ایشون برای اینکه این انگیزه و شور و شوق رو هم در من ایجاد کردند که عاشقانه قدم بذارم تو این مسیر زیبا تا بتونم روزی به سعادت دست پیدا کنم که بتونم از نتایج ارزشمندم برای شما عزیزانم صحبت کنم و کلام خردمندانه ی استادم رو در مورد این مسیر بهشتی که طی کردم بشنوم.
استاد بی نظیرم من حدود دو سالی هست که از فایل های رایگان شما شروع به حرکت تو این مسیر زیبا کردم و کاش اونقدری که تعهد داشتم تو گوش دادن این فایل ها تو اقدام برای عمل به این دانسته ها هم داشتم
انقدری متعهدانه دارم بمباران میکنم ورودی های ذهنم رو با فایل های بی نظیرتون که هر کدوم حکم گنج رو دارند و هیچ فرقی هم نداره چه محصولات باشه چه فایل های دانلودی اگر حتی متعهدانه فقط تا آخر عمرمون فقط تنها به یکی از این فایل ها عمل کنیم زندگیمون در دنیا و آخرت بهشت میشه
من چند روزیه که با گوش دادن به فایل توانایی کنترل ذهن شما که جزو محصولات دانلودیتون هست دارم خودم رو بمباران میکنم و امروز به خودم قول دادم هر فایل رو تا زمانی که عملی نکردم تو زندگیم ادامه بدم و حق ندارم سراغ فایل بعدی برم چون نه تنها نتیجه ای رو در بر نخواهد داشت بلکه به مرور ایمان رو هم با ندیدن نتایج به این مسیر از دست خواهم داد
و به خودم گفتم تا زمانی که متعهد نشوی به عملی کردنِ این دانسته ها و تنها به چشمِ مُسَکِن به این فایل ها نگاه کنی تنها در یک مقطع زمانی کوتاه حالت رو خوب میکنه و اتفاق خاصی رو برات رقم نمیزنه، درست مثل قرص های مسکن که درد رو لحظه ای ساکت میکنن و علت درد رو درمان نمیکنن.
پس از همون فایل توانایی کنترل ذهن که انصافا خودش به اندازه ی یه محصول ارزشمنده شروع کردم به تعهد دادن به خودم و اینطور نوشتم که:
به نام الله بی همتا خدای مهربان و همراهم و خداوند عزیز و قادر مطلقم
من مریم شجاعی در تاریخ 1401.11.26 روز چهارشنبه در ساعت 16:17 بعداز ظهر متعهد میشوم از این لحظه به بعد یک فرد جدید باشم و تمام مواردی که برای کنترل ذهن لازم است را در خود و رفتارم ایجاد کنم
من متعهد میشوم که سعی کنم ذهنم را کنترل کنم و افکارم را مثبت نگه دارم فارغ از اینکه اوضاع چطور است و سعی میکنم در هر لحظه از زندگیم به شرایط به شکلی نگاه کنم که بهم احساس بهتری بدهد، سعی میکنم در گذشته از خاطراتی استفاده کنم که بهم احساس بهتری میده، سعی میکنم به آینده به چیزهایی نگاه کنم که بهم احساس بهتری میده، نه ترس هایی که ممکن هست برام بوجود بیاد، سعی میکنم در مورد خودم جوری به خودم نگاه کنم که احساس بهتری به خودم بده و احساس لیاقت بیشتری بهم بده و احساس خود ارزشمندی بیشتری داشته باشم نه اینکه نقاط ضعفم رو بیشتر و بیشتر ببینم و سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم و نجواهای ذهنم رو کنترل کنم و سعی میکنم پاسخ مثبتی بدم به افکار منفیم، سعی میکنم تفکرم و کانون تمرکزم رو دست خودم بگیرم نه اینکه مثل یه برگ باشه که باد هر کجا که دلش خواست ببرتش، سعی میکنم خودم کنترل کنم افکارم رو، کنترل کنم کانون توجهم رو، و باورهای مناسبم رو ایجاد کنم، و روی خودم کار کنم، کسی که روی خودش کار میکنه به نسبتی که کار میکنه نتیجه می گیرد
من اینطوری متعهد شدم و به خودم گفتم حق نداری تا اینطوری زندگی کردن رو یاد نگرفتی بری سراغ فایل و آموزه های بعدی، چون تنها گوش دادن و عمل نکردن هیچ تاثیری نخواهد داشت.
استاد من احساس میکنم یه دِینی رو نسبت به شما تو گردنم دارم، چون شما عاشقانه این همه فایل ارزشمند رو در اختیار ما گذاشتید و ما تنها با نتایجمون میتونیم از شما قدردانی کنیم.
من خودم تو این دو سال انقدر درگیر گوش دادن و بمباران کردن مغزم از فایل هاتون هستم، تقریبا همه شو حفظم و چون هیچ وقت هیچ کدوم از این آموزه ها رو تو زندگیم عملی نکردم هیچ دستاوردی هم ندارم، خیلی وقت ها نجواهای شیطانی اومده سراغم که تو اینکاره نیستی اگر قرار بود تغییر کنی حتما تو این دو سال میکردی، تو حتما جزو اون 99 درصدی هستی که استاد میگه که هیچ کنترلی رو زندگی و ذهنشون ندارن و از طرفی چون کلا همش فایل های شمارو گوش میدم تمام خانواده و دوستان شمارو به این واسطه میشناسن و هر بار با عشق از آموزه های شما براشون میگم اونا مسخره میکنن که اگر این استادت اینطوریه که میگی چطور تو زندگیت کوچکترین تغییری نکرده و تو همون آدم ضعیفِ سابقی، برای همینه که میگم انگار یه دِینی رو گردنم هست و برای اینکه ثابت کنم استاد من بی نظیره و ارزشمندترین آگاهی هارو عاشقانه به ما آموزش میده و ، دارم یاد میگیرم که به خودم بگم که دیگه بسه هر چی فقط شنیدی و اقدام نکردی ،حرکت کن و ادامه بده تا مسیر ها بهت گفته بشه تا دستانِ بی انتهای خداوند از راه برسن و مسیرها رو برات هموار کنن.
و چه جالب که تو این فایل ارزشمند فرمودید که با خوندن کامنت اکثر دوستان متوجه شدید خیلی از ماها ارزشی ایجاد نکردیم چون حرکتی نکردیم و فقط منتظریم تا اوضاع و شرایط بیرونی تغییر کنه، غافل از اینکه تا اوضاع درونی بهبود نیابد اوضاع بیرونی همان میشود ،
“جهانِ بیرون، بازتابِ درونِ ماست”
استاد مهربانم خیلی ازتون ممنونم برای این قسمت از سایت، تحت عنوان نتایج دوستان از آموزه های استاد
چون خیلی برامون رسیدن به موفقیت رو ملموس کرده، هر چی بیشتر دوستان بیشتری رو میبینیم که تونستن روی خودشون عاشقانه کار کنن و ادامه بدن و حالا به لطف الله یکتا دارن میوه های این مسیر بهشتی رو برداشت میکنن برای ما خیلی لذت بخش تر و قابل باور تره که میشود
من بعد از دیدن فایل های آقا رضای نازنین که براشون از خداوند آرامش ابدی در کنار خانواده و عزیزانشون رو میخوام، این انگیزه در من ایجاد شد و از خداوند قادر مطلقم خواستم که منم میخوام یه روزی تو همین سایت فایل های نتایجم رو عاشقانه ببینم و کلام پر نفوذ استادم رو در مورد فایل نتایجم بشنوم و مطمعنم اگر عاشقانه فقط استارت بزنم و حرکت کنم خداوند تواناو جهان هستی این خواسته ی من رو اجابت میکنن
استاد جانم نمیدونم چطور میتونم قدردانِ خداوند باشم که شما رو سر راهم قرار داد
اصلا یکی از دلایلی که دو ساله تو این مسیر موندم با اینکه صدها هزار نجوای شیطانی در ذهنم این فریاد رو میزنه که مریم تو نمیتونی از پسش بر نمیای و هزاران نجوای دیگه ، اینکه به خودم میگم اگر خداوند این توانایی رو در من نمیدید استادم رو سر راهم قرار نمیداد، مثل خیلی ها که افتخار آشنایی با شما نصیبشون نشده و یا خیلی هایی که شاید فایل هاتون رو به هر طریقی شنیدن و هرگز کوچکترین جلب توجهی براشون نکرده چون خیلی از مدار شما و آگاهی هایِ نابتون دور بودن، به خودم میگم مریم اگه تو این مسیر موندی حتی فقط در حد گوش کردن مستمر به این آگاهی ها این یعنی تو قابیلت این رو داری از این بیشتر پیش بری، پس با تکیه به خداوند بی کرانم ادامه میدم و اقدام میکنم به تمام مسیر هایی که سالیان سال تعلل کردم و نعمت های بی پایان رو از خودم دریغ کردم.
خدای بی انتهای من با تکیه و توکل بر تو و استاد بی نظیرم عاشقانه از امروز متعهدانه عمل میکنم به هر آنچه که در توانم است برای تغییر زندگی پیش رویم
الهی تنها به امید خودت
دوستتون دارم استاد بی نظیرم
در پناه حق باشید
سلام به استاد عشق و اقا رضای عزیز که کلی از این چند قسمت فایلش لذت بردم و استفاده کردم. این فایل رو امروز صبح توی هواپیما دیدم در حالیکه داشتم میومدم برای یه سفر کاری به دبی. یه دور بیشتر نتونیتم ببینم ولی احساس کردم موضوع اصلی ای که استاد روش تاکید داشتند “ایجاد ارزش” هست.
دو سه ساعت پیش رفته بودم تو سالنی از هتل که کنفرانس کاری قراره فردا اونجا برگزار بشه تا مطمئن شم همه چی مرتب و اوکیه. با یه چرخ زدن دیدم تقریبا همه کسایی که از ایران اومدن پاپ آپ هاشون رو به همون شخصی سفارش دادند که منم سفارش داده بودم. (پاپ آپ چیزی شبیه بنر بزرگ هست که شرکت کننده های توی کنفرانس با تصاویر و اسم و لوگوی شرکتشون پشت میزشون قرار میدن تا به عبارتی ویترینشون باشه).
بذارید برگردم عقب تر. اکتبر سال 2021 یه کنفرانس مشابه دیگه توی دبی برگزار شده بود. شب قبلش که برای بررسی وارد سالن شده بودم همه از دم درگیر بودند با نصب پاپ آپ هاشون. همه پاپ آپها ساختارهای فلزی به شدت پیچیده داشتند که با وجودی که بعضا ویدیو و کلاس نیم ساعته آموزش نصب هم داشتند باز هم هر کس میخواست نصب کنه مغزش هنگ میکرد و حتی یکی دو مورد بخاطر جنس بد کاغذهاشون طی پیچیدگیهای نصب پاره هم شدند که برای صاحبانشون خیلی حالگیری بود. اونهایی هم که بد از کلی مکافات نصب شدند ظاهری بدفرم و ناموزون داشتند. دو ماه بعدش که قرار بود کنفرانسی توی هند برگزار بشه عزمم رو جزم کردم تا یه نفر رو پیدا کنم که پاپ آپ پارچه ای تولید کنه که هم طی نصب پاره نشه هم یک بار مصرف نباشه. به یه اقایی هدایت شدم که میگفتند تنها کسیه که تو ایران پاپ آپ پارچه ای تولید میکنه. دفترش توی مرکز شهر وسط یه کوچه خیلی باریک بود.
لوکیشن دفترش، وضعیت کوچشون و نمای بیرون ساختمونشون رو که دیدم یه لحظه از رفتن پشیمون شدم و احساس کردم کلاس کاریش نمیتونه در حدی باشه که من انتظار دارم. از توی ماشین باهاش تماس گرفتم و برا اینکه بی ادبی نکرده باشم نبودن جا پارک رو بهونه کردم و خواستم جلسه رو کنسل کنم که اقاهه همینطور که با من صحبت میکرد سریع اومد بیرون و یه وانت که مال خودش بود رو جابجا کرد که من پارک کنم. سر و وضع و ظاهر نامرتبش رو که دیدم بیشتر مطمئن شدم نمیتونه از پس کاری که میخوام بربیاد ولی رفتار مودبانه ش باعث شد ناچارا وارد دفترش بشم. داخل که شدم اوضاع حتی از ظاهر خودش و کوچه هم بدتر بود ولی وقتی اتاقی رو نشونم داد که نمونه کاراشو گذاشته بود سورپرایز شدم. پاپ آپهای پارچه ای بسیار با کیفیت که میشد چندین بار شست و استفاده کرد رو تو فرمتهای مختلف کنار هم گذاشته بود و جالب اینکه سازه هاشون در عین تنوع شِیپ، از لحاظ ساختار خیلی خیلی ساده بود. علاوه بر اون ایده بسیار جالبی داده بود که به جوینتهایی که باید به هم وصل میشدن رو علامت مشابه هم زده بود و کل سازه هم از 7-8 تا میله بیشتر تشکیل نشده بود. سرتون رو درد نیارم، خلاصه من به این اقا سازه رو سفارش دادم و تو کوتاهترین زمان با بهترین کیفیت بهم تحویل شد. کنفرانس هند باز در حالیکه همه تو سر و کله خودشون میزدند ، پاپ آپ ما در عرض 5 دقیقه نصب شد و از همه زیباتر بود. طی کنفرانس و بعد از اون کنفرانس و نزدیک به کنفرانس بعدیش که قرار بود دو ماه بعدش توی سنگاپور باشه تک تک شرکتهای همکار با من تماس گرفتند تا شماره اون اقا رو بگیرن و امروز هم که یکسال و چند ماه ازون قضیه میگذره، انقدر خودشو جا انداخته که امروز دیدم تقریبا همه ایرانی ها پاپ آپشون رو به ایشون سفارش داده بودند. این همون ایجاد ارزشیه که استاد ازش صحبت میکنه. اینکه یه آدم یه باگ رو توی بازار محصول خودش پیدا میکنه، مثل کیفیت پایین و ساختار پیچیده، و بعد میاد اون نیاز رو به ساده ترین شکل رفع میکنه و با وجودیکه نه تبلیغاتی داره نه حتی ظاهر تر تمیز یا دفتر درست حسابی، فقط بخاطر کیفیت و سرعت نصب محصولش، با سرعت سهم زیادی از بازار رو میگیره. من نمیدونم ایشون قبل ازینکه من بشناسمشون چند سال داشتند همین کار رو میکردند ولی وقتی کار درست رو انجام بدی مداومت داشته باشی، از یه جایی رشد دیگه سرعت تصاعدی میگیره.
انشالله هر کدوم بتونیم نگاه درست و هوشمندانه داشته باشیم به کمبودهای بازار محصول یا خدمت خودمون، و با رفعش نه تنها رشد عالی داشته باشیم بلکه کار رو برای کلی آدم دیگه راحتتر بکنیم.
سلام خدمت استاد عزیز و تشکر از اقا رضای عزیز که یک روز تصمیم گرفت با تعهد زندگیشو تغییر بده و با استمرار و عمل به قوانین هر روز زندگی خودشو زیباتر و بهتر کرد و الان هم تبدیل شد به یک الگو، واقعا این حد از تعهد و عمل کردن به قوانین تحسین برانگیزه
خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم هر مشکلی تو این دنیا با پیروی از یکسری اصول و قوانین واضح و بدون تغییر خیلی سریع به طوری که شاید برای بقیه غیر قابل باور باشه قابل حل هست
چقدر زندگی در همه جنبه ها میتونه با عمل کردن به قوانین، بهتر و ساده تر و لذت بخش تر بشه
وقتی میبینم قانون ها ثابت اند و دارند کار خودشونو میکنند دیگه کمتر نگران مشکلات میشم چون یک باوری در ته وجودم بهم میگه این مشکل با قانون قابل حل هست پس نگرانش نباش …
من الان نمیدونم علاقم چیه و قراره اصلا برای رسیدن به ثروت چکاری انجام بدم و هیچ ایده هم براش ندارم …اما این موضوع و خیلی خوب میدونم که اگر من الان روی بهبود شخصیت خودم کار کنم اگر به قوانینی که تو همین فایل های رایگان گفته میشه عمل کنم و احساسمو خوب نگه دارم اگر توکلمو هر روز بیشتر کنم اگر هر روز سعی کنم شکرگزار تر باشم لاجرم به سمت مسیر علاقه ام و مسیری که ازش لذت ببرم، قطعا هدایت میشم پس سعی میکنم روی خودم کار کنم، سعی میکنم تعهدمو بیشتر کنم و بیشتر عمل کنم و سعی میکنم بیشتر به نشونه ها توجه کنم…
خود استاد و آقا رضا هم قطعا از همون اول نمیدونستند که باید دقیق چکار کنند و مسیر علاقشون چی هست و اونا زمانی به مسیر علایقشون هدایت شدند که شروع کردند به تغییر کردن پس منم همین کار و انجام میدم و مطمئنم یک روزی منم مسیر علایقمو و پیدا میکنم به شرط اینکه متعهد باشم و ادامه بدم…
در پناه الله
سلام استاد عزیزم
این فایل فوق العاده بینظیر بود یعنی خدا را صدها هزار مرتبه شکر که توی این برهه از زندگیم از استاد عزیزم این فایل گرانبها را بشنوم
استاد استاد ازت متشکرم
شما بی نظیر هستید
می خوام از تعهدی که همین الان گرفتم بنویسم و رد پا بگذارم برای خودم
من الهام رمضانی بیدگلی تصمیم گرفتم تا انجام بدم این کاری رو که در نظرم بزرگ شده و تا آخر آخر آخرش بمونم
بعد از تقریباً یک سالی که من دارم حرف های شما را دنبال می کنم من الهام رمضانی تصمیم میگیرم تا در کنکور هنر که علاقمه و مربوط به رشته و کارم هستش و کاملاً عاشقش هستم تحقیقات کامل انجام بدم کاملاً بشینم و مطالعه کنم هم برای کنکور و هم برای اینکه خودم اطلاعاتم را از علمی که من عاشقشم از هنر بیشترشود
بیشتر متوجه بشم بیشتر با تاریخچه گذشتهاش کارهایی که مردم کردن کاری که آدم های مختلف برای علاقه اشون انجام دادن آشنا بشم و من عاشق ریاضیات و ریاضیات را با عشق حل کنم
استاد جان با عشق تعهد میدم تا برای کنکور هنر بخونم و ارزش خلق کنم برای خودم برای اینکه اعتماد به نفسم بیشتر بشه برای اینکه اطلاعات جدید بگیرم برای اینکه برم توی دل چیزی که الان منه الهام 19 ساله بیشتر از همه چیز میترسیدم ازش
ولی میخوام با توکل به خدا شروع کنم
و بیام و از نتایج بگم
من تعهد میدهم که با تمام تلاشم طی مراحل تکاملی که باید طی کنم روز به روز از خودم بیشتر و بهتر بشم هرشب بنویسم چه کارهایی را امروز انجام دادم و آماده بشم برای فردا صبح تا عالی تر از دیروزم عمل کنم
و کار به هیچ چیز و هیچکس نداشته باشد و تمام تلاشمو بکنم سعی کن متمرکز بزارم و موفق بشم از آن منابعی که دارم به خوبی و عالی ترین روش ممکن استفاده کنم من باید از همون جایی که هستم با سفت کردن بند کفش هایم شروع کنم و گام بردارم توی این مسیری که ازش میترسم هیچی ازش نمیدونم ولی خداوند به گفته خودش که میگه قدم بردار الهام جان قدم بردار تا بگویم که چون باید کنی
عاشقتونم استاد عاشقتونم و ازتون متشکرم که اینقدر آگاهیهای خالصانه در اختیار ما قرار میدید ممنونم ازتون ممنونم انشالله که بتونم دوره جدید تون رو هم تهیه کنم و براتون آرزو می کنم دعا می کنم با اینکه میدونم شما مطمئنا موفق میشید بتونید توی این کاری که جدیداً شروع کردید موفق باشید و پیروز و سربلند ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید متشکرم
خانم شایسته عزیزم عاشقتونم بینهایت
به نام رب العالمین ، الله یکتا
فایل نتایج دوستان | قسمت 16
سلام بر استاد بی نظیرم ، خانم شایسته ی نازنین و تمام شما دوستان خوبم که این کامنت رو می خوانید
واقعا دلم نیامد کامنت نگذارم ، در طول فایل ، بار ها فایل رو استاپ کردم و با خودم صحبت کردم .
اول از همه ، از آقای رضا عطار روشن عزیز تشکر می کنم که انقدر زیبا ، شفاف و صادقانه مسیرشون رو گفتن ، برای من و امثال من که در ابتدای مسیر هستیم درس های بسیاری داشت که باید چندین باره بشینیم فایل ها رو مرور کنیم و از اون مهم تر ، صحبت ها رو اجرایی کنیم ( یکی از الگو برداری هام از آقا رضای نازنین این بود که تیکه هایی از فایل ها که بیشترین تاثیرگذاری رو برام داشته بیام جدا کنم آهنگ مناسبی بذارم براش و بارها گوش کنم …) .
من قسمت های پیشین که منتشر میشد می رفتم پیش خانواده و جار می زدم و می خواستم بزور بگم اقا بیاید گوش کنید و …
آخرشم که وقتی بی میلی می کردن یا با تمرکز گوش نمی دادند ، باعث احساس بد در من میشد و هیچ نتیجه ای هم در پی نداشت .
دیگه تصمیم گرفتم این کار رو نکنم و امیدوارم بهش پایبند باشم ، واقعا به من ضربات بسیاری زده این اتفاق .
بگذریم ، بریم سراغ اصل مطلب .
اولین مورد در رابطه با فایل که نشستم با خودم صحبت کردم ، درمورد اون تیکه از صحبت های اقا رضا بود که فرمودند در تلگرام فعال بودن ، ولی پیش از فیلتر تلگرام از اون خارج شدن و سایت زدند . می خوام راجع بهش صحبت کنم .
چیزی که ما بار ها شنیدیم و با تکرار داستان آدم های متفاوت این رو بهمون شاید خوراندند که آقا خشک و تر باهم می سوزند . مثلا توی حوادث این همه آدم براشون مشکل پیش اومده یا حتی کشته شدن که با هم متفاوت بودن .
دریغ از این که ما مثال رو ریشه ای بررسی کنیم . افراد شاید ظاهرا متفاوت باشند ولی درصد بالایی از اون جمعیت افکار یکسانی دارن و مثل هم فکر می کنند . در قرآن شاهد این هستیم که هر جا برای قومی که کافر بودن می خواهد اتفاقی بیوفتد و عذابی نازل بشود ، خداوند پیامبران خودش و کسانی که مثل اون فکر می کردند رو از اون شرایط خارج می کنه .
《خشک و تر باهم سوختن》با عدل خدا ناسازگاره .
مثال بیاریم تو دنیای روزمره ، همین جریان تلگرام و اینا .
چقدر کسب و کار بودن که با فیلتر شدن تلگرام نابود شدن و چقدر کسب و کار هست مثل آقا رضا که پیش از آن که بلایی نازل بشود از اون فضا خارج شدن . مثال دیگر ، معلم طراحی خودم . ایشون فردی بسیار خبره هستن و کار شون حرف نداره . یه پیج اینستا داشتن که حالا من خیلی خبر ندارم که وضعیتش چجوری بود چون اینستا ندارم ولی خب راه کسب درآمد شون و یه جوری خب معرفی خودشون بود . من از خیلی وقت پیش بهشون گفته بودم که چرا سایت نمی زنند . چون من خبر دارم از این که سایت چقدر مزایا داره نسبت به هر پلتفرم دیگه ، که یکی از اون مزایا همینه که منابع و پایه ی کار دست تو هستش اگر که حتی گوگل با اون عظمت نابود بشه ، تو می تونی خیلی راحت سایتت رو روی مرورگر های دیگه حالا با هر اسمی بالا بیاری و به راحتی کاربرانت تو رو پیدا کنن ولی در صورتی که اگه پیام رسان ها فیلتر بشن راهی وجود نداره که همون کاربر ها بتوانند پیدات کنند . خلاصه ، ما به ایشون گفتیم اما به دلیل باور های محدود کننده شون از قبیل این که سایت زدن هزینه داره و مدیریتش سخته و … آخرش سایت نزدند . گذشت و این شلوغی ها پیش اومد و اینستاگرام فیلتر شد و خب به هر حال مخاطبان کمتر شدن .
خیلی ها هم بودن که قبل این فیلترینگ ها سایت زده بودن .
خداوند گزینش می کند . خداوند کارش جدا کردنه .
خدا کارش باز با باز و کبوتر با کمبوتر کردنه .
کارش چینش هم فرکانس ها کنار همدیگه است .
وقتی که قرار شد کافران به سزای اعمال و باور هاشون که اون سیل عظیم بود برسن خدا به نوح میگه که اقا تو برو ، حتی اون اعضا خانواده ات که باور نداشتند هم باید بمونن تو برو .
توی این داستان حوادث ترکیه و این ها ، یک فیلم از علی قلی زاده بازیکن تیم ملی دیدم که می گفت خداروشکر سلامت هست و از قضا اون ها به همراه تیم شون در هتلی اقامت داشتند که نوساز و مستحکم بوده و سلامت مونده اند .
همه این ها رو در تصدیق این جمله گفتم که
هرگز خشک و تر باهم نمی سوزند .
اگر یک سری افراد یک نتیجه یکسان که حالا چه مثبت چه منفی رو می گیرند ، نتیجه ی افکار مشترک شون هست .
استاد چقدر ذوق کردم وقتی دیدم همون چیزی که تو ذهنم بود رو شما پیشاپیش اجرا کرده بودید ؛ یک فایلی به عنوان جمع بندی حرف های ارزشمند آقا رضای عزیز
یکی از درس های مهم صحبت های آقا رضا برای من 《شروع از جایی که می توانی》 بود . همون جا که فرمودند من این خواسته ها رو دارم و خب باید سعی کنم جوری رفتار کنم که اون ها رو دارم و احساس شون کنم ، خب به تنها چیزی که الان دسترسی دارم رفتار بهتر و پوشیدن لباس های مناسب تر هست پس ، از همین جا شروع کنم .
مورد بعد تغییر شخصیتی هستش .
چند وقت پیش در عقل کل یه سوالی رو دیدم که فردی مطرح کرده بود که داره چند سال فایل های استاد رو گوش می کنه ولی نتیجه ای نگرفته . و از قضا تمرین ها رو هم انجام داده مثل آگهی تبلیغاتی و غیره . ولی می گه حتی از شرایط قبلش بدتر شده . در اول سوالش هم خودش مطرح کرد که آقا من این اکانت فیک رو زده ام که فقط این سوال رو مطرح کنم !!!
یعنی ایشون حتی به اندازه ی این هم عزت نفس نداشته که یه سوال رو مطرح بکنه و ترسیده که پشت سرش حرف بزنند . خب اون تمرین انجام دادن ها چه فایده داشته وقتی حتی یک قدم نتونسته شخصیتش رو بهبود بده ، در این حد که توان پرسیدن یک سوال بدون ترسیدن از حرف مردم رو داشته باشه .
وقتی ما در درون تغییر نکنیم و فقط در ظاهر فایل گوش کنیم و حتی فقط در ظاهر بنویسیم و تمرین انجام بدهیم بر این پایه که خب من یه چیزایی مینویسم ، می گم و بعد خدا برام نعمت رو میاره ، این ها نتایج رو برای ما نمیاره . اون چیزی که برای ما نعمت میاره تغییر شخصیت مون به سمت مثبت است . تمرین انجام دادن وقتی ما رو ، رو به جلو میبره که هدف ، تغییر شخصیت باشه ، بخوایم تغییر کنیم نه این که کاغذ رو سیاه کنیم . تمرکز بر ایجاد تغییر باشه نه صرفاً نوشتن .
همون حرفی که استاد بار ها در همه فایل ها گفتن و حتی اسم یکی از فایل هاست ؛ باید شخصیت مان تغییر کند نه این که ادا در بیاوریم !!
خود من
من به مدت تقریبا فکر کنم دو سال هست که عضو سایت هستم ولی اعتراف می کنم که تا همین یکی دو ماه پیش من فقط مثل یک دستگاه ضبط صوت فایل ها رو گوش می کردم و بعضاً پیش بقیه تکرار می کردم بدون این که بخوام یک قدم برای تغییر بردارم . از دی 1401 به خودم اومدم ، گفتم پسر ، ما الان دو ساله عضو سایت هستیم ، ولی اصلا کاری کردیم برای بهتر شدن ؟ شخصیت مون تغییر کرده ؟ عادت های بد مون رو ترک کردیم ؟
دیدم نه . گفتم باشه اشکال نداره از الان شروع می کنیم . مهم نیست که چقدر مسیر رو اشتباه رفتیم ، مهم این هست که اصلاح کنیم و برگردیم .
کامنت هام در همین یکی دو ماه فکر کنم با تعداد کامنت هام در این دو سال برابری می کنه ولی کیفیت شون زمین تا آسمون فرق داره . دارم سعی می کنم کم کم روی باور هام و شخصیتم کار کنم و الان هیچ ادعایی ندارم و می خوام که روی این کار کردن ادامه بدم و از نتایج فوق العاده اش بزودی براتون بگم … .
تا همین چند روز پیش من مداوم یک گناه و کار بدی ( که تمایلی هم ندارم بازش کنم ) رو انجام میدادم . بار ها هم از خدا طلب بخشش کردم ولی مشکل حل نشد و من اون کار رو باز انجام میدادم .
چند روز پیش توبه کردم و به راه درست بازگشتم و تعهد دادم که این کار رو انجام ندهم . ولی من این حرف رو بار ها زده بودم و حتی نوشته بودم ولی باز هم تکرار می کردم . تا این که از طرف الله که تواب و رحیمست ، ایده اومد که بیا بشین تو قرآن ریشه توبه رو چک کن . این رو بگم که از قبل ها من یه سایتی رو که به قولی پیمایشگر قرآن هست رو پیدا کرده بودم و این امکان رو داشت که با سرچ کلمات ریشه یابی کنم . رفتم سرچ کردم اونجا و شماره آیات و سوره ها رو در دفتری که اختصاص داده ام به مطالعه قرآن ، نوشتم .
به ترتیب شروع کرده ام به بررسی آیات و بدون هیچ عجله ای ، می خواهم تکاملی از ریشه توبه شروع کنم و به سراغ ریشه های مهم دیگه بروم .
و اتفاقا همین ارتباط من با خداوند ، همین قرآن خواندن من ، باعث میشه که من در مسیر و فرکانس درست بمونم و از فرکانس های پایین دور بشم .
در رابطه با علاقه ام و حرکت در اون مسیر ؛
من یه نقاش خیلی حرفه ای تو حوزه سیاه قلم و طراحی هستم و چند ماهی هم هست که دارم روی سبک رنگ روغن کار می کنم . از طرفی به علم شیمی خیلی علاقه دارم و در اون هم خیلی خوبم و دارم در مسیرش حرکت می کنم ( خودم تا این لحظه به این نتیجه رسیده ام که دوست دارم در آخر عمرم یک دانشمند بزرگ باشم تا یک هنرمند بزرگ ، هرچند که بودند امثال داوینچی ها که در هر دوی این عرصه ها فوق العاده بودن ولی من با چیزی که تا الان از قانون درک کرده ام اولویتم برای حرکت در مسیر زندگی ، مسیر علمی و دانشمندی برجسته شدن هستش هر چند که خیلی دوست دارم در کنار اون در هنر هم حرفه ای باشم.) .
وقتی بحث پول ساختن میشد من توی ذهنم تداعی میشد که خب ، یا باید به دانش آموزان دیگه تدریس کنم یا نقاشی بفروشم و اینا و کلاً یه عجله ای در انتهای این افکار بود که من هر چه زود تر باید مستقل بشم و اینا .
تا این که به این نتیجه رسیدم ( با توجه به صحبت های استاد در فایل ها ) ، وظیفه ی من اینه که در کاری که دارم انجام میدم به بالاترین سطح برسم و خودم رو ارتقا بدم و نتیجه ی طبیعی اون ثروت و نعمت خواهد بود .
همین باعث شد یه طرحی رو شروع کنم بکشم ( با سبک سیاه قلم که خیلی وقت بود کار نکرده بودم )
و با یه شور و اشتیاق خاصی کار می کردم و واقعا لذت میبردم . چند روز پیش در مدرسه که یکی از هم کلاسی هایم متوجه این هنر من شده بود ، بهم گفت که شروین تو تا الان سفارشی هم کار کردی ؟ گفتم آره و بعد عکس نقاشی برادرم که کشیده بودم رو نشونش دادم . بعد گفتش که من تولد پدرم اردیبهشت ماه هست و می خواستیم که به عنوان کادو ، بدیم نقاشیش رو بکشن . بعد پرسید مثلا خب هزینه اش چجوریه و … ( اضافه کنم که تا الان کاری نفروختم )
همین که این پیشنهاد رو به من داد برای من کافی بود تا من به درستی مسیرم پی ببرم . فعلا هنوز تایید نهایی نکردن که قرار هست کار انجام بشود یا نه ولی همین که من این حرف و پیشنهاد رو از زبان دوستم شنیدم برای پی بردن به این که من دارم تغییر می کنم کافی بود که صد البته باید رو به جلو همواره و همیشه حرکت کنم و ادامه بدم که این تازه شروع مسیر هستش .
خیلی خوشحالم ، خیلی خوشحالم که استاد شما رو دارم که به من زندگی کردن می آموزید .
خیلی خوشحالم که دارم در این مسیر حرکت می کنم . شما و خودم رو به یک انتظار شیرین برای نتایج فوق العاده و عظیم آینده دعوت می کنم .
ممنونم که تا انتها مطالعه کردید ، بسیار سپاس گزارم .
با آرزوی سلامت ، نعمت ، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت برای همگی مون
سلام استاد این کامنت رو مستقیما با خودتون صحبت دارم
نمیدونم اشتباه حس کردم یا نه ولی
از تو هم رفتن صورتتون احساس کردم از اینکه بچه ها چقدر تو حاشین و شوتن دارین رنج میبرین و چیز دیگه ای هم که حس کردم اینه که حال خوبی نداشتید از اینکه میبینید بچه ها بخاطر این تو در دیوار بودنشون نمیتونن نتیجه بگیرن
من قبلا فهمیده بودم شما خیلی اهمیت میدین ما نتیجه بگیریم ولی الان بیشتر از قبل هم احساسش کردم
من خودمم بچه هایی وقتی میبینم که تو سایت چه تو غیر سایت که شوتن و اصن حاشیه تو وابستگی به عقایدشونو تعصب هاشون یکم اعصابم خورد میشه چون خودم رو که نگا میکنم میبینم خیلی بهتر اصل رو فهمیدم! البته که منم خیلی چیزارو نمیدونم منم خیلی چیزارو مشکل دارم اصل رو از فرع بفهمم ولی به نسبت بعضی ها خیلییی بهترم
ولی خب انصافا سعی میکنم درکشون کنم برای خودم منطقی کنم که اشکالی نداره که تو حاشین بعضی بچه ها ولی خب کاره سختیه واقعا اما امیدوارم ارزش پاداشش رو داشته باشه این سختی
به هر حال استاد یه کامنت حسی بود این به خودت که انقدر روح لطیفی داری که وقتی میبینی بچه ها تو حاشین و نتیجه نمیگیرن انقدر حالت گرفته میشه!
عزیزمی استاد این فایل احساسات پاکت رو واضح نشونم داد دوست دارم استاد عزیزم و مهربانم
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانوم شایسته نازنین و دوستان عزیز ،و آقای رضای خوش بیان
خدایا شکرت بابت دیدن این کلیپ های ناب ودرجه1 ،خدا شاهد که این مدت چقدر مشتاق دیدن ادامه کلیپ ها بودم و خدارو شاکرم که تونستم تا آخر کلیپ های آقای رضای عزیز رو ببینم و کلی درس یاد بگیرم ،که چطور ایشون از دوره های که تهیه کرده بودن نهایت استفاده رو کردن و به چه روشی انجام دادن ،و استمرار و جسارتشون رو تحسین میکنم ،واقعا این روزا با تمرکز 100٪ با خودم عهد بستم که تمام تلاشم رو برای خلق نتایج فوقالعاده انجام بدم و زندگی که رویاشو داشتم رو زندگی بکنم ،و تعهد دادم و میدهم که نهایت تلاشم رو بکنم که روزی آنقدر نتایج ام بزرگ شود که من هم مثل آقای رضای عزیز بشینم و ساعت ها درباره نتایج ام صحبت بکنم .
این تعهد را در روز تولدم بخودم میدهم .که شروع دوباره این سال جدید زندگی من است