https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام سلام سلام استادقشنگم استادعزیزم استادجانم ومریم جان بی نظیرم سلام به همه دوستان عزیزم دراین سایت الهی دوست داشتنی
استادجانم انقدرحالم خوبه انقدرانرژی دارم انقدرخوشحالم که اگرالان این حسهای خوب روباشماودوستان جانم به اشتراک نذارم گمونم بترکم ازشادی.خخخ
استادجانم امروزواسم کلی اتفاق افتادکه میخوام واستون بگم.یه هفته پیش توی اینستاخیلی اتفاقی با ی برندبین المللی لباس عروس آشناشدم که حاصل تلاش یک خانم وآقای ایرانی بود.این خانم وآقاازی مزون کوچیک توی یکی ازشهرهای شمالی ایران شروع به کارکرده بودن وبعدباتلاش واستمرارالان چندین وچندشعبه درسراسرایران وجهان دارن.لباس عروسهای فوق العاده زیبا دست دوزتماماباپارچه های فرانسوی.دوتابرندرو به ثبت رسوندن وشدن یکی ازتولیدکنندگان جهانی درصورتی که اولش ازیک مغازه اجاره ای بای تعدادمحدودی لباس عروس شروع کردن به اجاره اونا.کلی جشنواره شرکت کردن وبابت دوخت وکیفیت متریال وطراحی منحصربه فرد و…جایزه آوردن.من کلی لذت بردم ازکارشون ازتوانمندیشون واینکه اینهمه نمایندگی ازسراسرکشوروجهان دارن همه برندهابه اسم این خانم قدرتمندبود.کلی تحسین کردم ایشون روولذت بردم بابت این قدرتش واینهمه پیشرفتش.خیلی انرژی گرفتم وحتی یکی ازپستهاشونم دانلودکردم که انگیزشی بودوکلام تاثیرگذاری داشتن.خیلی حسرت خوردم که چرااین برندگرون قیمت بی نظیرتوی شهرمن شعبه نداره.
فردای همون روزدیدم یه هنرمندکه همشهری منه پیج ایشون روتبلیغ کردن واعلام کردن که چهارشنبه هفته بعد(یعنی امروز27بهمن ماه) شعبه این برندداخل شهرماهم افتتاح میشه.نمیدونیدچقدرخوشحال شدم ولذت بردم وهیجان زده شدم.ازهفته پیش برنامه ریزی کرده بودم که حتمامراسم افتتاحیه روشرکت کنم واین بانوی قدرتمندوثروت سازوثروتمندروازنزدیک ببینم.(حقیقتش جونمومیدم براخانومایی که صاحب بیزینس خودشونن.خیلی کیف میکنم میبینم انقدرمولدثروتن وقوی ظاهرشدن)
بلاخره روزموعودفرارسید.امروساعت2ازسرکارکه برگشتم به خانواده ودوستام پیام دادم که میایدبریم فلان جا؟که هیچکدوم قبول نکردن.یکم نجواهااومدسراغم:ول کن باباسرده بگیربخواب خسته ای،آخه به چه کارت میاد،عروسی میخوای بری لباس ببینی؟ولی ی نجوای دیگه میگفت:زهرابیاوخودت برو.تو1هفتس روزشماری میکنی بری اینجا.قدرتمندباش.وابسته کسی نباش مگه خودت چته که تنهانمیری؟زهرااین ی شروع واسه توکه یادبگیری تویی که قصدمستقل شدن وتنهازندگی کردن توی ی شهریاکشور دیگه رو داری بایدخودت تنهایی کاراتوبکنی وهمه جابری واز بودن باخودت لذت ببری.برو،وزیبایی هاروتحسین کن.لباس های قشنگ تاج های قشنگ وازهمه مهم تربانوی قدرتمندی که انقدرعالی عمل کرده.تومیخوای بری این خانم روببینی وازش الگوبگیری.مگه استادنگفتن ازآدمهای موفق الگوبگیرید؟تحسینشون کنید؟زهرابروتنبلی نکن بیخیال هوای سردوسوزوسرمابروحتماخیلی درش هست.
خلاصه ی چرت کوچولوزدم والبته آلارم گوشیموتنظیم کردم که سروقت پاشم برم.ازخواب که بیدارشدم یهوبا ی اس ام اس مواجه شدم ازطرف ی شخصی که پیام جالبی نبود.استادعزیزم به خودخداقسم ذره ای ناراحتی ،ترس،شک،بی ایمانی ونگرانی بهم دست نداد.البته یکم تعجب کردم وبه فکرفرورفتم که چرای همچین اتفاقی افتاده؟شایددرحد2دقیقه بهش فکرکردم ولی اصلا مثل گذشته هابهم نریختم.شروع نکردم به زارزدن وگله شکایت کردن ازخداوبنده خداوبه زمین وزمان غرزدن ازبدشانسی واین حرفا.لبخندزدم وگفتم خدابزرگه،توکل بخدا.لابدخیری درش هست اشکال نداره.من خدادارم.سریع آماده شدم ورفتم برامراسم افتتاحیه توی کل مسیرباخداحرف میزدم ومیگفتم الخیروفی ماوقع.قطعااین موضوع هم خیری برای من داشته هم برای اون شخص.(کوچکترین گله وشکایتی به اون شخصم نکردم) وقتی رسیدم به محل مراسم کلا دیگه همه چیزیادم رفت غرق درزیبایی فضاولباسهاوتاج هاشدم.غرق شدم درتحسین دخترکم سن وسال بیست وچندساله ای که نمایندگی این برندرو گرفته بود.شروع کردم به تبریک وتحسین.لازم به ذکرکلی آدم معروف ومشهوروصاحب بیزینس شهرم اونجابودن.کلی ازثروتمندان همه لباسهای شیک وفاخروگرون قیمت.کلی بلاگرومیکاپ آرتیست وعکاس وفیلمبردار.صاحبان آتلیه های عکاسی،نمایندگان محصولات آرایشی وبهداشتی برندهای معتبرواورجینال.
دخترخانم نماینده ماشروع کردن به معرفی کردن افرادمعروف ومشهورشهربه خانم صاحب برندبعدبمن که رسیدن خانومه گفتن من نمیدونم باکی بایددست بدم وباکی دست ندم ویهوبمن سلام کردن ومیون اونهمه آدم آشنابه منی که غریبه ترین بودم دست دادن ومن کلی ذوق کردم وازشون استقبال جانانه ای کردم.
بماندکه چقدراین خانم پرانرژی وشیطون،صمیمی وشلوغ بود.چقدربقول شمااستادجان،افتاده بود.ی ثروتمندپُر.اونی که ازپُری به افتاده حالی رسیده.کلی لذت بردم ازانرژیش
نوبت رسیدبه عکاسی هزاران هزارعکس گرفتن بااشخاص معروف شهر.
منم که خداروصدهزارمرتبه شکرسلطان اعتمادبه نفس ی چیزی دردرونم گفت بروباهاش عکس بگیروحرف بزن.(انصافاهمیشه ازمعاشرت باثروتمندان لذت میبردم،میبرم وقطعاخواهم برد.خیلی بااعتمادبه نفس باهاشون برخوردمیکنم وهیچوقت خودمودست پایین نمیگیرم)
استادمن غریبه توی اون جمع.منی که ثروتمندومعروف نبودم.منی که لباسام ساده ترین بودولباس برندتن نکرده بودم.منی که فقط ی رژلب ساده داشتم ومیون اونهمه دختران زیبای پررنگ ولعاب شایدریزبه نظرمیومدم(خخخ)منی که صاحب هیچ بیزنسی نبودم،رفتم جلوودرخواست کردم که باهاشون عکس بگیرم هردوخانم پذیرفتند.قبل عکس گرفتن به خانم صاحب برندوبیزینس گفتم من توی فلان رشته هنری دانشجوهستم واینجاغریبه غریبه ام فقط صرفابابت این اینجااومدم که خانومهای قدرتمندوصاحب بیزنسی مثل شماروببینم وانگیزه بگیرم وتحسینتون کنم کاش یکم برامون سخنرانی کنیدوازموفقیتهاتون بگید.
استادعزیزم شایدباورتون نشه یهوهمسراین خانم برگشت به خانومش گفت شماره ایشون روبگیرتوی این کارهنری که هستن.وخانوم هم ازم شماره خواست.وای استادقلبم داشت ازدهنم میزدبیرون.اصلاباورم نمیشد.صاحب ی برندجهانی بیادشماره منوبگیره؟یاخداچی میشنوم؟این خانم اصلاالان داره ترکیه زندگی میکنه وازاونجاکاراشوهندل میکنه.استادبهشون گفتم من هنوزتوی این رشته دانشجوهستم وتموم نکردم آموزشهامو،ولی ایشون گفتن اشکالی نداره بده شمارتو.خلاصه شماره رودادم(وکلی دوباره بغل اینجاردوبدل شد)کلیم به دخترکوچولوی داستانمون تبریک وتحسین گفتم بابت این میزان ازشجاعتش که بااین سن کم ی همچین قدمی برداشته.خانم صاحب بیزینس بهم گفت کلی دعات میکنم وازخدامیخوام موفق باشی.بهش گفتم من میبینم اون روزی رو که منم بیزینس وبرندخودموداشته باشم وایشونم کلی تائیدکردن وگفتن منم مطمئنم که میبینم بیزینست رو راه انداختی.بهم گفتن انشاا…اگردری بازشدشمارتودارم حتماباهات تماس میگیرم.خلاصه کلی دعای خیروآرزوی موفقیت بین ماردوبدل شدومن بعدچنددقیقه ازشون خداحافظی کردم وبابغض عجیبی ازشدت شعف راهی خونه شدم.استادجانم منی که بابت ناراحتیاهمیشه سریع اشکم درمیومدحالا بعدآشنایی باشماوقوانین فقط مواقع شادی اشکم درمیاد.استاداون شدت سوزوسرمارو توی خیابون حس نمیکردم.تعمدابرای اینکه مدت بیشتری باخدای عزیزترازجانم صحبت کنم پیاده تاخونه اومدم ومدام اتفاقات وتجسماتی روکه اونجاداشتم که منم ی روزبرندخودموتاسیس میکنم وچه مراسم های افتتاحیه ای میگیرم مرورمیکردم.به حدی حالم خوب بودوداشتم خداروسپاسگزاری میکردم که اصلا الانم یادم نمیادچجوری رسیدم خونه؟اصلا ازکدوم مسیراومدم؟
خیلی برام غیرقابل باوربودکه میون اون همه آدم معروف وپولداراین خانم شماره منوبگیره بغلم کنه باهام دست بده انقدرباهام راحت وصمیمی مثل ی دوست چندین وچندساله رفتارکنه.همش تصویرشمااستادجلوچشام بودتوی اون لحظه که داخل دیسکوخانوم رقصنده اومددست شماروگرفت که برقصیدباهاش.اون موقع که خانم شیلا ازتون خواست بمونیدوبازم برقصید.اون لحظاتی که داخل سریالهاتون هزارباردیدم که میون کلی آدم اونی که بهش توجه مثبت میشه شمایید.به خدای خودم میگفتم خداجونم نتیجه داداحساس خوب اتفاقات خوب نتیجه داد.منم مثل استادموردبهترین توجه هاواتفاقات قرارگرفتم.میگفتم خدای من توکجای این جهان نیستی؟توی کجانیستی که پیدات نکنم؟توی لحظه به لحظه ونقطه نقطه همه چی هستی.چی شدکه اینجوری شد؟
استادهیچکدوم ازاعضای خانواده وحتی دوستان نزدیکم وهیچکس هیچکس تاالان نمیدونن که من6ماه دارم بصورت آنلاین آموزش دوره هنری میبینم.هیچکس نمیدونه که من نزدیک1ماه شل کردم ویکم نجواهای شیطان سراغم اومده وبابی حوصلگی تمریناموانجام میدم ومدام فایلای شماروگوش میکنم تاانگیزه بگیرم وتمریناتموانجام بدم.وانصافا هم تااینجاتنهافایلای شماست که توی مسیرنگهم داشته.ی چندوقتی بودازخدامیخواستم ی نشونه بهم نشون بده که بفهمم درمسیردرستم واینکارعلاقه منه وازش به نتیجه میرسم؟که امروز نتیجه به این وضوح روباپوست وگوشت واستخونم درک کردم.
شایداون خانم عزیزبمن زنگ بزنه یاحتی زنگ نزنه درهرصورت من راه خودموادامه میدم طمع نمیکنم حرص نمیزنم واجازه میدم تکاملم طی شه.فقط وفقط اینومیدونم که الخیروفی ماوقع،فقط وفقط میدونم هرفرکانسی بفرستی همونو به صورت اتفاقات جذب میکنی،فقط وفقط میدونم احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم ، مریم جانم ، دوست عزیز آقا رضا و دوستان گرامی
در مورد بخش اول
آقا رضا بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم بابت تعهد و توحید عملی که دارین واقعا توحید عملی مرحله سختی هست و شما با گذر ازین مرحله به تمام خواسته هاتون رسیدین. بخصوص اون کوچولوی خوشمزه خدا حفظش کنه از طرف من دخترخانوم گلتونو اون لپاشو ببوسین
چقدر لذت بخشه رابطه پدرودختری من با پدرم صمیمیت خاصی دارم ولی خیلی هم قبلنا بحثمون میشد اما به لطف خداوند و آموزش های استاد اون بحث ها به حداقل رسیده و واقعا لذت میبرم ازین ارتباط دختر و پدری
آقا رضای گل سپاسگزارم که تجربیاتتونو با ما به اشتراک گذاشتید و ایمان و یقین ما رو بیشتر کردین که ما هم حرکت کنیم
در مورد بخش دوم
استاد شما با حرفاتون بخصوص اون بخش آخر کولاک به پا کردین خدا داشت از زبون شما با من صحبت کردین.یه چند ماهی هست که فایل های شما رو تمرکزی گوش میدم یادداشت برمیدارم تمریناتو انجام میدم از خداوند همیشه هدایت خواستم که خدایا منو به مسیرها و ایده هایی هدایت کنم که موجب تحقق هدفم بشه راجب کسب و کار ایده میخاستم
و اینکه شما همیشه میگین از همین الانت شروع کن هی نشستم فک کردم راجب توانایی هام راجب مهارتام و راجب علاقم هیچ سرمایه ای هیچی تو دستم نیست بجز دستان خداوند که اونارو شما بمن نشون دادین فکرم برا کسب و کار خیلی درگیره که از کجا شروع کنم باید رو باورهام کار کنم بیشتر کارکنم تا تو مدار هدایت خداوند قرار بگیرم
استاد عزیزم مریم جانم خیلی دوستتون دارم عاشقتونم
سپاسگزارم بابت همه چی بابت اموزش های عالی بابت تجربیات عالی که بدون هیچ چشم داشتی با ما به اشتراک میزارین
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته ی گرامی و آقا رضای عطار روشن
سلام به تمام دوستان همراه در این تیکه ی جدا شده از جهان
خدا رو شکر به خاطر این فایل ارزشمند و به خاطر این آگاهی ها و این مسیری که در اون قرار داریم
واقعا یک سری اصول همیشه اصول باقی خواهند ماند
این که کاری رو بکن که دوست داری و از مسیرش لذت میبری
این که هیچ وقت تکامل رو فراموش نکن! مهم نیست در چه حیطه ای فعال هستی، باید یک سیر تکاملی داشته باشی تا در بلند مدت نتایجی پایدار داشته باشی
این که تمام کسب و کارهای موفق، تمام انسان های موفق یک ارزشی رو خلق کردن و ثروتی که وارد زندگیشون شده نتیجه ی طبیعی اون خلق ارزش بوده
این که مهم نیست خواسته ی تو چیه، مهم اینه که باورهای درستی برای رسیدن به اون خواسته داشته باشی
این که وقتی روی خودت سرمایه گزاری میکنی و مهارت ها و شخصیتت رو بهبود میدی، این سرمایه گزاری هرگز تباه نخواهد شد و همیشه با تو خواهد ماند (واقعا همین یه جمله سرنوشت سازه)
دوست عزیزی رو میشناختم که توی زمینه بورس فعال بود و خیلی علاقه داشت و تحلیل میکرد و وقت میگذاشت و اصلا کار اولش تحت و الشعاع این فعالیتش قرار گرفته بود. دیروز دیدم ماشینش عوض شده و یه ماشین مدل پائین تر گرفته. متوجه شدم ایشون در زمان رونق بورس از یه شخصی پول میگیره تا براش سبدگردونی کنه و اون شخص برای ضمانت چک میگیره از ایشون. با ریختن بورس اون فرد این چک رو به اجرا میزاره و ماشین این دوست من توقیف میشه. (و خدا میدونه چه حاشیه های دیگه ای به همراه با این اتفاق بوده)
چقدر همزمانیِ متوجه شدن این داستان و این فایل برام جالب بود و یک بار دیگه قانون برام مرور شد. چقدر ایمانم به این مسیر بیشتر شد.تو این داستان هر دو طرف از نظر مالی ضرر کردن، آرامششون بهم ریخته، اعتماد به نفسشون ضعیف شده و زمانی که میتونستن برای سرمایه گزاری روی خودشون انجام رو از دست دادن.
واقعا این آگاهی ها قابل قیمت گزاری نیست و این فایل های هدیه خیلی ارزشمندن
چقدر حس خوبی داره وقتی متوجه میشی استاد تمام کامنت ها رو میخونن. فکرشو بکن یه سایت با این وسعت، این همه کامنت روی فایل های هدیه، محصولات و فایل های هدیه قدیمی تر که هر روز دوستان زیادی بهشون مراجعه میکنن و واسش کامنت میزارن. اصلا این رابطه استاد و شاگردی چقدر عاشقانه میشه اینطوری.
پیج ها یا سایت های خیلی کوچیکتری که چند تا ادمین دارن و کلی کلاس میزارن و کامنت های بی محتوایی که واسشون میاد رو مقایسه کنین با این سایت که من بهش میگم تیکه ی جدا شده از جهان
استاد واقعا ازتون ممنونم به خاطر وقتی که میزارین و این فایل ها رو منتشر میکنید و اینقدر توضیحات ناب در موردشون میدین. تلاشمو میکنم تا عمل کننده ی این آگاهی ها باشم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان نازنین سایت عباسمنش
اول از همه خدا رو شکر می کنم که عضو این خانواده بهشتی هستم و دارم تلاش می کنم برای بهتر شدن. بهتر شدن خودم و در نتیجه بهتر شدن جهانم…
و بعد مثل همیشه سپاسگزارم از شما استاد عزیزم بخاطر این سری فایلها و همچنین از آقارضای عزیز که اینقدددددر عالی عمل کردن و اینقدر عالی نتیجه گرفتن و الگوی بینظیری شدین برای همه بچه های سایت و یکبار دیگه واژه خواستن و توانستن رو با تمام قدرت برامون معنی کردین تا ایمانمون به درستی این مسیر و صداقت آموزه های استاد بیشتر و بیشتر بشه.
و حالا میرم سراغ درسهای عالی که از این فایل بینظیر گرفتم:
درس اول اون بیس محکمی که آقا رضا گفتن تو وجودشون درست کردن که با وجود تمام افکار منفی همچنان ایشون رو در مسیر درست ثابت قدم نگه داشته. خدارو شکر می کنم که منم تو این چند سالی که عضو سایت هستم با وجود تمام افکار منفی که میگفت تو نتیجه نگرفتی و نجواهایی که هر روز تلاش میکنه از هر راهی شده ناامیدم کنه اما همچنان ادامه دادم. البته درسته که مثل آقارضا تعهد قوی نداشتم اما میدونستم باید ادامه بدم و خدا رو شکر تو خیلی زمینه ها نتیجه های کوچک گرفتم و میدونم که در حال رشدم تا ظرف وجودم بزرگتر بشه. و این ادامه دادنه با دیدن فایلهای آقارضا قدرت بیشتری گرفته و خدارو شکر ابنروزا دارم بهتر عمل میکنم و با تکرار هر روزه اهرم رنج و لذت میبینم که رفتارم متفاوت شده و بخاطر این موضوع به خودم احسنت میگم.
دومین درس که استاد برای بار هزارم روش تاکید کردن اینه که قانون ثابته، اگه تو هر جنبه ای از زندگیم باورهای درستی برای خودم درست کنم نتایج تغییر میکنه و اونجوری میشه که من میخوام.
اگه در مورد روابط باورهام درست باشه و تو این زمینه خدای خوبی برای خودم بسازم روابط عالی دنبال من میاد
اگه در مورد سلامتی باورهامو درست کنم و خدا رو به شکل سلامتی ببینم اون باورها سلامتی و شادابی برام به ارمغان میاره
اگه درمورد پول و ثروت باورهامو درست کنم و به الهاماتم عمل کنم ثروت دنبالم میاد
استاد بیشتر وقتها که دارم به صحبتهای شما و رفتار خودم فکر می کنم دائم این جمله شما تو فایل اصل و اساسی که صاحب یک کسب و کار باید بداند، تو گوشم زمزمه میشه که گفتین
باور،باور،باور داره کارها رو انجام میده»
سومین درس این بود که تو هر سنی آدم میتونه به خواسته هاش برسه حالا اون خواسته میخواد ثروت باشه میخواد سلامتی باشه یا میخواد یه بچه باشه که آقا رضا هر سه تای این خواسته ها رو وقتی بدست آورده که خیلی از مردم جهان و علی الخصوص ما ایرانیها باور داریم که دیگه سنی از ما گذشته و نمیشه و این دقیقا یه نقص در سیستم خداونده و این در صورتیه که تو نمازهامون در روز فکر کنم صدباری میگیم سبحان الله که میشه پاک و منزه است خدا از هر عیبی و از هر نقصی. ولی با افکارمون و باورهامون هزاران انگ به خدامون چسبوندیم و یکیش همین ناتوانی خداوند در رسوندن ما به ثروت، سلامتی، فرزند و،،،، در سن بالاست. خداوند ما رو هدایت کنه که این باورهای شرک آلود رو از وجودمون پاک کنیم و بجاش انرژی پاک الهی رو در وجودمون بیشتر و بیشتر کنیم با باورهای درست. الهی آمین
چهارمین درس که برای من خیلی خیلی خیلی ارزشمند بود و به شدت اینروزا بهش نیاز داشتم این بود که از جایی که هستی و با امکاناتی که داری شروع کن. خود استاد هزار بار گفتن آقاجان راهی که با سختی باشه با مشقت باشه مال تو نیست. ولی خب دیگه عجله، هر چی بگم از عجول بودن ما آدمها بازم یه جایی ریز ریز میاد و مارو جوری میندازه تو تله که نمیفهمیم از کجا داریم میخوریم. و من نیاز دارم که این درس رو هر روز برای خودم تکرار کنم. نه یکبار دوبار که تو هر کاری فکر کنم ببینم این کاری که دارم انجام میدم بخاطر چیه، تلاش زورکیه برای رسیدن به چیزی که نیستم یا نه دارم در کمال آرامش و ایمان قدم برمیدارم. دارم از چیزایی که دارم خلق ارزش می کنم یا روی چیزایی که ندارم حساب کردم،
درس پنجم: فکر نکنید خدا برای یکی میخواد برای یکی نمیخواد، که این باور بازم برمیگرده به نگاه انسانی ما به خداوند که فکر می کنیم که خدا هم مثل ما مثلا بعضیارو بیشتر دوست داره بیشتر باهاشون حال می کنه برا همینم بیشتر کمکشون می کنه که موفق بشن، یا با بعضیا حال نمی کنه و دوسشون نداره برای همینم بهشون بی توجهی می کنه و هر چی چاله و چوله س انداخته تو زندگی اونا تا به موفقیت فکرم نکن و یا حتی اگه بخوانم موفق بشن اونقدر از چاه دربیان بیفتن تو چاله که وقت نکنن به موفقیت برسن.
نه اینجوری نیست. خدا هوای همه رو داره، ولی به اندازه ای که ما حرکت می کنیم، به اندازه ای که شجاعت بخرج میدیم درهای بیشتری رو برای ما باز می کنه، یعنی همش برمیگرده به خود ما، به حرکت ما، به ایمان ما، به توکل ما، به خلق ارزش
درس ششم: وقتی نتایج مالی میاد که تو در عین اینکه داری تو حوزه موردعلاقت قدم برمیداری باورهاتم درست کنی و بواسطه اون باورها شخصیتت متفاوت از قبل باشه. همونجوری که تمام بچه های موفق میگن که شخصیت الانشون با شخصیت یکسال پیششون زمین تا آسمون فرق داره، و این تغییر شخصیته باعث ایجاد تغییرات میشه ولی ما میوه ها رو میبینیم و چشممونو رو ریشه ها میبندیم و همش دنبال اینیم که فلانی چکار می کنه یا چجوری با مشتریاش برخورد می کنه یا چجوری تبلیغ می کنه که اون میفروشه و من نمیفروشم. و این فرمول طلایی که استاد بیان کردن
تغییر شخصیت>>>> حرکت کردن>>>> ارزش خلق کردن>>>>> نتیجه گرفتن
وقتی شما توانایی خلق ارزش داشته باشی همه جای دنیا میخوانت. یاد حرف ارشیای عزیز افتادم که گفتن غیر ممکنه که تو بری تو برنامه نویسی نامبر وان بشی و بهترین شرکتهای دنیا نیان دنبالت و این همون الرزق رزقانه که به شرطی اتفاق میفته که تو تو حوزه کاری خودت حرفی برای گفتن داشته باشی،
باید سعی کنم هر روز بهتر از دیروزم باشم حتی اگه یه خانم خونه دارم باید روی همون چیزایی که دارم خودمو بهتر کنم و صبر داشته باشم در مورد نتایج مالی…….
خدایا ما رو جزو کسانی قرار بده که تو جاده آسفالتی که میره به سمت ثروت و سلامتی و عشق و خوشی سوت میزنن و راحت بهش میرسن نه جزو اونایی که با گاری تو جاده خاکی میرن و زور میزنن و آخرم به هیچی جز نابودی و ذلت نمیرسن.
خداوندا من به هر خیری که از تو برسه محتاجم هدایتم کن الله مهربانم…….
عزیزم هر چی میگیم و مینویسیم فقط و فقط الهام حداوندیه که بی اذنش برگی از درخت نمیوفته چه برسه به اینکه من انسان بتونم چیزی خلق کنم. حالا اون چیز میخواد یه کالا باشه یا یه خط نوشته.
خدا رو شکر میکنم که یه خانواده بینظیر دارم و خواهر و برادرها و استادی که جزو بهترینهای جهانن.
در مسیری که حرکت میکنی هیچ گونه شک و تردیدی به خودت راه نده وقتی تونستی نجوای های ذهنی خودتو کنترل کنی اونوقت به خوشبختی میرسی .خوشبختی کاملا به کنترل ذهن و تقوا ربط داره .استاد وقتی تو بندر عباس بودن همون موقع احساس خوشبختی میکردن و اشک شوق میریختن و الان هم تو بهترین شرایط و بهترین مکان و زمان باز همون احساس خوشبختی را دارن ، پس خوشبختی ربطی به ثروت نداره ولی ثروتمند شدن خیلی رابطه مستقیمی داره با احساس خوشبختی ..
تضادها =فیلتر شدن تلگرام باعث شد آقا رضا به فکر راه اندازی سایت باشه
تضادها همیشه یک راه حل برای ثروتمند شدن هستن وکسانی که از این تضادها تونستن ذهنشون کنترل کنند جهان و خداوند مسیر درست و بهشون نشون داده و هدایت شدن به ثروت و نعمتهای بیشتر
قوانین همیشه یکسان هستند
در همه مسائل چه در روابط چه در ثروت و چه در سلامتی و..اون کسی که قانون درک کرده میتونه در همه موارد به خواسته هاش برسه ،قانون برای ما وضع شده که ما با عمل به قوانین پادشاهی کنیم حالا فرقی نداره ثروت باشه سلامتی باشه یا روابط..
من خودم در مورد سلامتی خیلی باورهای قوی دارم و خدارو شکر تو این 10 سال هیچ گونه مریضی خاصی که منو اذیت کرده باشه نداشتم .چون من اینو به خوبی درک کردم و باور دارم بدن من قوی هستش و سالمه و 24 ساعت تمام سلول های من برای اینکه من پر انرژی باشم و سالم در تلاش هستن
سلامتی همیشه هستش هیچ موقع هم تموم نمیشه و اونایی همییشه سلامت هستن که در فرکانس سلامتی هستند
یه خانم پر انرژی از فامیل های دور ما هستش بالای نود سال سن داره ایشون به قدری سلامت و سرزنده هستند که من خودم وقتی ایشون میبینم کلی ازشون انرژی میگیرم
این خانم به تنهای هر چند وقت یه بار به خارج از کشور مسافرت میکنه برای دیدن دختراش..به چهار تا زبان تسلط داره (ترکی ،کردی،انگلیسی،فارسی) حالا این انگلیسی و در سن بالا یاد گرفته..عروسک های زیبا درست میکنه به نوه هاش کادو میده..من همیشه از دیدن ایشون لذت میبرم و اینو به خودم میگم آدم تو هر سن و سالی باشه میتونه ارزش خلق کنه میتونه خوشبخت باشه میتونه پا روی ترسهاش بذاره و تغییر کنه همه کمبودهای ما فقط و فقط در ذهن ما شکل گرفته و باعث شده پیشرفت نکنیم
میخوام یه بار دیگه فایل گوش کنم چون خیلی تشنه این آگاهی ها هستم
امروز آمدم که اعتراف کنم با استفاده از این سلسله فایلها یک پازل گم شده از معمای بزرگ در زندگیم پیدا شد.
خوشهالی بزرگ من اینه که استاد عباسمنش باعث شد
حداقل اشتباهات رایج که همه انجام میدهند را انجام ندم اما یک ابهام بزرگ در ذهن من مانده بود که در ادامه توضیح میدهم
منطق های پشت کلام استاد باعث شده بود به وام نگرفتن و پول ساختن فکر کنم
در یکی از لایو ها استاد توضیح دادند که اگر پولتو میدی به یکی دیگه با هر عنوانی به این معناست که من عرضه پول ساختن ندارم و باور عدم لیاقت رو برای خودت میسازی
در فایل دولت و کاریابی کلام استاد بیشتر بر کار آفرینی و خلق ثروت با استفاده از یادگیری فروش و شروع کردن از ساده ترین کار ها مثل کارگری برای تامین سرمایه اولیه تاکید داشتند و بهترین حالت کارمندی و کاریابی دولت را تاسیس کارخانه و مشغول به کار شدن یه سری آدمها با حقوق شندر غاز توصیف این فایل بود. و تازه الان در این فایل ها با دیدن الگو جناب عطار روشن متوجه شدم در چه حد میتوان درآمد بسیار بالا داشت.
از استاد شنیده بودم که که دنبال علاقه تان بروید در اون مهارت کسب کنید.
به واسطه اجبار یک مدت کارمندی رو تجربه کردم و متوجه فضای مسموم کارمندی شدم بعلاوه درآمد بسیار پایین و کوچک فکر کردن بسیار من را اذیت میکرد و به خودم میگفتم نباید وام بگیرم نباید قسطی چیزی بخرم نباید درآمد اصلی من از بورس و ارز دیجیتال باشه و این بار یک نباید دیگه به نباید های من اضافه شد و نباید کارمند بشم چون توانایی ها و استعداد هایم مرا تحت فشار قرار میدادند و به خودم بد و بیراه میگفتم.
از طرفی هیچ ایده ای نداشتم که چطور این حرف هایی که از استاد شنیده بودم را اجرا کنم و حین گوش دادن به صحبت های جناب عطار روشن میگفتم خوش بحالش با اینکه شرایطش سخت بوده ولی سرسختانه به آموزش ها عمل کرده و یه مقدار اول شاید اوضاع بد تر شده اما در ادامه مسیر درست نتیجه فوق العاده خودش را نشان داده است
واقعیت این بود که بعد از شنیدن این آموزش های درست از استاد حداقل سود من این بود که اشتباه نکردم که با کله زمین بخورم و این خودش بزرگترین سود و سرمایه است که مسیر درست را پیدا کنیم حداقل حتی اگه در اون مسیر حرکت نکنی یا آرام آرام حرکت کنی. سود بعدی من این بود که افکار اشتباه افراد رو متوجه میشدم بعنوان مثال در شغل یا زندگی شخصی یک توصیه واقعا به ظاهر مفید را سریع تشخیص میدادم و توی ذهنم ردش میکردم و به توصیه هایی که هیچ منطق و علم درستی پشتش نبود عمل نمیکردم
خدا رو شکر از این لحاظ که زمین بخورم از سر عدم آگاهی خیلی خوب عمل کردم و خوب پیش رفتم
اما مشکل کار من سرعت پیشرفتم بود که با توجه به توانمندی هایم از خودم راضی نبودم و کار بجایی رسیده بود که فکر میکردم ادعای توخالی شدم گفتگوی ذهنی منفی میگفت نه به کارمندی نه به وام نه به سرمایه گذاری اعتقاد نداری فکر میکنی کی هستی اصلا تونستی فکر کنی مردم اینطور پیشرفت کردن؟
و منطق آموزش ها میگفت اشتباه اشتباهه حالا درسته که حماقتی جمعی بشه از بین میره ولی خب حماقت نتیجه درست نداره
از طرفی برای خودم توضیح میدادم که مثلا من که در زمینه فلان که نتیجه گرفتم هیچوقت دوست ندارم برای کسی توضیح بدم حالا اگر کسی میاد و سرمایه گذاری در بورس و خرید خودرو و غیره را به من پیشنهاد میدهد اگه سود داره خب خودش بره سود کنه چرا به من میگه حتما میخواد تنها ضرر نکنه و …
خلاصه خیلی اذیت میشدم چون از طرفی متفاوت فکر میکردم از بدنه جامعه و از آن طرف این تفاوت باعث نتیجه ملموس نشده بود برای من و دچار تضاد عجیبی شده بودم
به خودم میگفتم متفاوت فکر کردنم باعث شده بیش از حد بزرگ فکر کنم و هزاران نجوای دیگه و واقعا وقتی میگم نجوا واقعا نجوا با خلوص بالای بالا در نظر بگیرید در حدی که کاملا فلج کنه کل ذهن رو و همیشه خودم رو با این فکر آرام میکردم که این طرز فکر ها حداقل بهم ضربه نزده و یه سری نتایج هم برام داشته حالا شاید یه چیزیه که من نمیدونم و بعدا یاد میگیرم و این ته مایه ذهن من بود تا با دیدن نتایج دوست عزیزمان آقای عطار روشن و توضیحات استاد اصلا یه توضیح عالی به مغزم رسید که خدا رو هزار بار شکر کردم و گفتم خدایا ممنونم جواب سوالمو گرفتم
جواب نجوا های ذهنی من این بود:
ارزش آفرینی
حالا یعنی چه؟
به ذهنم گفتم اینکه وام نمیگیرم
قرض نمیگیرم و نمیدم و سرمایه گذاری بدون حساب کتاب نمیکنم
قسطی خرید نمیکنم
به معنای لات بازی و عقب ماندن از زندگی نیست بلکه جلوی خرابی ها را گرفتن است و خیلی ها رو با کله زده زمین این دیدگاه های اشتباه و کلید گمشده تو اینه که به فکر ارزش آفرینی باشی یعنی اگر وام نمیگیری و کار اشتباه نمیکنی این اولین قدمه که برداشتی قدم بعدی ارزش آفرین بودن تو هست
یعنی اینطور شده بودم چون کار اشتباه انجام نمیدادم مثل ماشینی که برقش قطع شده باشه شدم و فکر میکردم ماموریت من تمام شده است و متوقف شده بودم به خودم گفتم بجای داد و بیداد کردن و حرف زدن که من مسیر درست رو پیدا کردم وام نمیگیرم قرض نمیگیرم قسطی نمیخرم باید هر لحظه به فکر اضافه کردن ارزش باشی در زمینه خودت و در نهایت به جایی میرسه که پول میاد و بیش از حد نیازت هم میشه و تو همواره این کار رو میکنی نه بخاطر پول بلکه بخاطر اینکه لذت میبری و پول برده تو میشه و نیازی نیست به فکر تعطیلی باشی بلکه هر لحظه تفریح میکنی
استاد عزیزم فقط شاید خودم بتونم حس خودمو درک کنم و خیلی خوشهالم که یک اصل دیگه از استادم یاد گرفتم و اگه بخوام حسمو توصیف کنم مثال دوره قانون سلامتی رو میزنم که استاد فرمودید یاد گرفتید که از کجا ضربه میخورید و چاق میشید و بیماری میاد سراغتون حالا دیگه خودتون میمونید و تصمیم خودتان که بعد از آگاه شدن به اینکه صد درصد چی ضربه میزنه رو پیدا کردی آیا بهش عمل میکنی یا نه؟
و این ارزش آفرینی کلیدی بود که پیدا شد برای من و کامل فهمیدم که نبود نتیجه هام از کجا آب میخوره و امروز پیدا شد که به ارزش آفرینی فکرتو درگیر کن و حرکت کن و ارزش خلق کن
استاد تصمیم گرفتم روزی صد بار به خودم بگم فکر تو باید ارزش آفرینی باشه و انجامش بدی تمام چون واقعا کلی کار درست رو قبلا انجام دادی کافیه که دکمه رو بزنی برای پرواز
کلید دوم من: هیچوقت حتی یک درصد هم نجوا های ذهن که نا امید کننده و فلج کننده است تمام نمیشه همیشه باید بتونم پاد زهرشو همراهم داشته باشم و اونم کنترل توجه ام به گونه ای که این نجوا ها رو مثبت تر کنه است و برای هر لحظه برنامه کنترل ذهنم را داشته باشم که ارزش آفرینی را بتوانم صحیح انجام بدهم و تونستم خودمو قانع کنم کامنت بذارم و به این شکل نجواهای خودمو کنترل کنم و شاید هم به درد کس دیگری هم خورد این درک من
سپاسگزارم از استاد عزیزم و توضیحات آقای عطار روشن که کلی دید درست زندگی کردن به من دادند.
فوقالعاده اید و یه ارزش فوقالعاده دیگه رو با این فایل ایجاد کردین از شما سپاسگزارم
از آقا رضا عزیز هم تشکر میکنم که با اون لبخند زیباشون اینقدر صادقانه از نتایجشون برامون گفتن و آیدا خانم چقدر نازه.
آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم :
در مسیر علاقمون قدم برداریم و شروع کنیم و خودمون رو بهبود بدیم و ارزش ایجاد کنیم.
خودمون رو فقط با دیروز ، ماه قبل و سال قبل خودمون مقایسه کنیم نه با بقیه.
فقط باید حرکت کنیم از همون جایی که هستیم و با همون امکاناتی که داریم شروع کنیم.
من در کامنت های قبلیم نوشتم که داخل دفترم به خودم تعهد دادم که بیشتر روی خودم کار کنم و با دیدن این فایل عزمم برای این تعهد بیشتر شده .
از 3 ماه پیش که این تعهد رو به خودم دادم که بیشتر روی خودم کار کنم با اینکه یه سری مسائل پیش اومد و حواسم رو از کار کردن روی خودم پرت کرد خدا شاهده باز هم یک سری دستها به کمکم اومدن و یه سری نتایج گرفتم گرچه کوچک هستن.
ولی با دیدن این فایل یه انرژی مضاعف گرفتم برای کار کردن روی خودم .
یکی از پاشنه های آشیل من تمرکز هست که در این فایل ها از آقا رضا فهمیدم که چطور و با چه تمرکزی باید روی خودم کار کنم.
و یک نکته دیگه در مورد کامنت خوندن بگم من قبلاً فقط فایل ها رو نگاه میکردم و اصلا کامنت نمیخوندم ولی از همون سه ماه پیش که تعهد دادم بیشتر روی خودم کار کنم هدایت شدم که کامنت ها رو هم بخونم و از وقتی که کامنت ها رو میخونم خیلی بهتر حرف های استاد رو میفهمم و آگاهی ها رو بهتر درک میکنم.
و فکر میکنم که مدارم بالاتر رفته واقعاً کامنت ها خیلی با ارزش هستن امروز حدود 2-3 ساعت فقط کامنت های این فایل رو خوندم.
استاد عزیز از شما تشکر میکنم بخاطر این سایت فوقالعاده که تنها جاییه که اگه از صبح تا شب اینجا باشم اصلا خسته نمیشم.
استاد عزیزم سلام بعد از مدت ها اومدم تا از نتایجم بنویسم البته خیلی وقته که می خوام بیام از نتایج که تو دوره قانون سلامتی گرفتم بنویسم ولی هی نجوا میومد که مثلاً چی می خوای بنویسی چی داری که بنویسی ولی من کلی نتایج فوق العاده از دوره قانون سلامتی داشتم از وزن 94رسیدم به وزن 70با قد 175 به وزنی که همیشه توی رویاهام بود ولی ذهنم میگفت که کار خاصی نکردی ولی امروز با دیدن این فایل با خودم گفتم که باید بیام بنویسم و هم ردپای برای خودم باشه و هم برای دوستانی که تو شرایط الان من هستند.استاد عزیزم از نتایج قانون سلامتی حتماً براتون می نویسم، ولی امروز اومدم بگم که من متعهد می شوم که از امروز با نتایج فوق العاده بیام و براتون بنویسم.
من با استفاده از دوره عزت نفس کلی اعتماد به نفس پیدا کردم. کلی برای خودم ارزش قائل شدم و کلی خودم رو تحسین کردم و با استفاده از این دوره هدفم رو پیدا کردم، که باید به چه سمتی برم اصلاً علاقه من چیه؟چندین سال بود که می خواستم دوباره ادامه تحصیل بدم و من دانشجو بودم و از دانشگاه انصراف داده بودم.
ولی هی نجوا میگفت سمیرا ببین تو دیپلم موندی ولی دوستات رفتن درس خوندن و مدرک هاشون رفته بالا ولی تو چی؟ و من خیلی احساس پوچی و بی هدفی می کردم که هیچوقت نتونستم یه کاری رو تا تهش انجام بدم. دوباره تصمیم گرفتم که شروع کنم به درس خوندن جزوه کنکوری تهیه کردم و خواستم شروع کنم به درس خوندن ولی من هیچوقت علاقه نداشتم که دوباره کنکور بدم. همش از خدا میخواستم که خدایا کمکم کن من باید به چه سمتی برم من باید چیکار کنم. که خدای مهربونم کمکم کرد که دوره عزت نفس رو تهیه کنم و اونجا بود که فهمیدم باید برم سمت علاقه ای که دارم. این درسی که من می خوام بخونم فقط برای مردم بود نه برای خودم کلاً از فکر درس خوندن اومدم بیرون. از خدای مهربونم می خواستم که خدایا خودت هدایتم کن که چیکار کنم تو به من بگو به کدامین سمت برم که خدای مهربونم بهم ایده داد که تو یوتیوب فیلم بزار گفتم من خدایا!!! من که اصلاً از فضای مجازی خوشم نمیاد. اون هم یوتیوب باورهای منفی که در مورد یوتیوب داشتم. مدت ها بود که همش سر می زدم تو یوتیوب و محتواهای مورد علاقه ام رو می دیدم. حسم همش میگفت سمیرا ببین تو هم می تونی شروع کنی اگه یکی تونسته تو هم می تونی. اولش خیلی برام سخت بود ولی جسارت پیدا کردم که شروع کنم. و البته ناگفته نماند که استاد عزیز، فایل زندگی در بهشت قسمت 27 و صحبت های ارزشمندتان با جیکوب، یعقوب عزیز خودمون که در مورد یوتیوب و کسب موفقیت در آن خیلی خیلی منو تشویق میکرد و انرژی میگرفتم و چندین بار اون فایل رو گوش دادم استاد من هیچی از فضای یوتیوب نمی دونستم من حتی اینستاگرام هم ندارم و هیچی از فضای مجازی نمی دونستم ولی به ندای درونی گوش دادم. اولش سخت بود خیلی چون هیچ اطلاعاتی نداشتم. ولی اولین قدم رو برداشتم شروع کردم به کسب اطلاعات و فیلم می دیدم تا آگاهی هام رو ببرم بالا. استاد من حتی لپ تاپ هم نداشتم. ولی کم نیاوردم با گوشی کار کردم رفتم یاد گرفتم که چجوری با گوشی فیلم تدوین کنم. خیلی برام سخت بود چون هیچوقت انجام نداده بودم. ولی تلاش کردم و یادمه من برای اینکه فیلم ضبط کنم حتی پایه دوربین هم نداشتیم ولی با همسر مهربونم اومدیم با همون وسایلی که تو خونه داشتیم با چندتا نخ که گوشی رو یه جوری نگه داره که فیلم رو ضبط کنه البته گوشی رو زیر کابینت نصب کردیم تا از بالا فیلم بگیره، چقدر هم خندمون گرفته بود از این ایده و ترفندی که داده بودیم.
اون موقع داشتم محتوای آشپزی تولید می کردم و 20 تا ویدئو با همین روش تو کانالم آپلود کردم. و در همین مسیر که من قدم برداشتم بعد اولین فیلمی که آپلود کردم پایه دوربین خریدیم. من اولین قدم رو برداشته بودم و خدای مهربونم هم بهم کمک می کرد. بعد اینکه دوره قانون سلامتی روی سایت قرار گرفت بلافاصله تهیه کردیم. کلاً هدف من فرق کرد، همون لحظه گفتم استااااد من تازه هدفم رو پیدا کرده بودم!!!! ولی از یک طرف هم خیلی از خدا خواسته بودم تا شما همچین دوره ای رو تهیه کنید تا من به این آرزوی همیشگیم هم برسم.
بالاخره کم نیاوردم گفتم که یه بار تونستم برای بار دوم هم می تونم بعد از 20 ویدئو که با کلی تلاش تو کانالم گذاشته بودم کلاً کانالم رو حذف کردم گفتم میرم دنبال یه هدف دیگه نگفتم که این همه زحمت کشیدم برای چی حذف کنم میخواستم روی یک موضوع و یک هدف متمرکز بشم. درسته که کانالم رو حذف کردم ولی من کلی تجربه کسب کرده بودم دیگه نمی ترسیدم که کانال جدیدی بزنم چون من اولین قدم رو رفته بودم صفر صفر نبودم. استاد عزیزم من قدم اول رو برداشته بودم وخدای مهربونمم داشت هدایت و کمکم می کرد ودر مسیر حرکت کردنم خدای مهربونم کمک کرد یه لپ تاپ فوق العاده بخریم. بعد اون یک گیمبال گوشی خریدیم همیه اینا بعد اینکه من قدم برداشتم اتفاق افتاد و یکی از درخواست هایی که از خدای مهربونم دارم که کمک کنه یه دوربین حرفه ای هم بخریم و باهاش کلی فیلم های خوبی بگیریم.
استاد عزیزم اون روزی که شما در فایل 191 سریال سفر به دور آمریکا که گفتین می خواین برین سراغ یک هدف جدید من همون روز متعهد شدم که منم باید مثل استادم با جدیت برم سراغ هدفم. همون روز یک کانال جدید زدم من دیگه لپ تاپ داشتم ولی تدوین توی لپ تاپ رو نمی دونستم. دوباره شروع کردم به یاد گرفتن تدوین ویدئو و بعد از این که یاد گرفتم شروع کردم اولین فیلمم رو تدوین کردن با اینکه خیلی زمان برد از صبح تا شب نشستم برای ادیت ویدئو ولی کم نیاوردم ادامه دادم توی اولین ویدئو خیلی کم ویو خورد ولی من دیگه ناراحت نمی شدم و می گفتم اشکالی نداره مهم اینه که من دارم تلاش می کنم من اراده کردم تا یه کاری رو انجام بدم حتی اگه کسی میومد فالو میکرد و بعدش آنفالو من ناراحت نمیشدم، میگفتم خدایا شکرت که یه نشونه ای اومد که مسیرم درسته الهی شکرت. راستی استاد کانالم انگلیسی هست ولی من خیلی انگلیسی بلد نیستم و دارم کلی تلاش میکنم که توی این مسیر زبان انگلیسی هم یاد بگیرم.
استاد عزیزم اومدم بنویسم که اول به خودم و بعد به شما قول بدم که این بار متعهد می مونم مثل عمل به دوره قانون سلامتی و میام از نتایج فوق العاده می نویسم استاد جونم من الان 2تا سابسکرایب دارم با 4تا ویدئو تلاش می کنم و برام مهم نیست که چی میشه مهم اینه که من تلاش میکنم مهم اینه که من اراده کردم و همه چی رو می سپرم دست خدا به قول شما شاید زود نتیجه نیاد ولی حتماً نتیجه میگیرم و باور دارم که تلاشم بی نتیجه نمی ماند.
عاشقتم استاد هر کجا هستید خداوند مهربونمون پشت و پناهتون باشه.
عاشقتونم که این دانشگاه سراسر الهی و نیکی و خیر و برکت رو برای گسترش جهان هستی ساختید و دستی از دستان خداوند شدید
خدارو هزار مرتبه شکر برای این آگاهی های ناب و درجه یک و خداروشکر برای این بندگان عاشقش که وقتی به مسیر الهی هدایت شدند،رها نکردند و ثابت قدم ادامه دادند و اینطور برای همه ما الگوهای بینظیر شدند
خدارو شکر بابت وجودتون آقا رضای عزیز
از تک تک فایلهای مربوط به مسیر پیشرفت شما واقعا لذت بردم و با هر بار گوش دادن به اونها خدارو برای این موفقیتتون سپاس گفتم به خصوص این فایل که دختر گلتون رو دیدیم و با خندههای نازش خندیدیم و از معجزه به دنیا اومدنش اشک شوق از چشمهامون جاری شد
اشک شوق از این خدای مهربونی که داریم،از اینکه خلق تمام اتفاقات زندگیمون رو به دستمون داده و وقتی که باورش کنیم معجزهها رو برامون رقم میزنه
خدایا شکرت
استاد جانم ممنونم که تحلیل عالی خودتون از مسیر آقا رضا رو برامون شرح دادید و اصل داستان رو باز بهمون یادآور شدید
شروع از جایی که اکنون هستیم
از هرآنچه که داریم
اجرای قوانین در عمل با هر موقعیتی که الان هست
و اون جمله نابتون که برای موفق شدن نباید بریم سراغ ایدههای دور از دسترس
باید بریم دنبال اجرا کردن ایدههایی که براشون نیازه که فقط یه کم بند کفشمون رو سفتتر کنیم
یه کم بر ترسهامون غلبه کنیم
و همین یه کم یه کم هاست که ما رو به موفقیتهای عظیم میرسونه
ما رو در شرایطی قرار میده که همیشه میخواستیم
همین قدمهای کوچیک،همین باور کردنها،همین ایدههای الهامی و عمل به اونها،ما رو به خدا میرسونه
فقط کافیه حال خوب مستمر داشته باشیم،تا الهامات بیشتر و بیشتر بشن
خدایا شکرت برای مرور مجدد این آگاهیهای ناب
برای من قدمی که در این موقعیتم باید بردارم،این هست که روی علت وجود استرس در دانشآموز هام موقع امتحان و نحوه حل این مسئله کار کنم،علت کمبود اعتماد به نفس رو در اونها پیدا کنم و ببینم که چطور میتونم برای رفع این مسئله به اونها کمک کنم
در این مورد اگر عزیزی از دوستان دبیر به راهکاری رسیدهاند،ممنون میشم که به اشتراک بگذارند
و درمورد کارکردن روی باورهام از خدا خواستم که هدایتم کنه به قدم دوم از دوره فوقالعاده عالی دوازده قدم
خدا رو هزار مرتبه شکرت که مسیر رو برای ما واضح میکنه و اینطور نشانهها رو برای هدایت به سمت خودش برامون قرار میده
خداروشکر برای وجود استاد و این سایت ناب و الگوهای بینظیر
سلام به آقا رضای عزیز ، استاد ارزش آفرین و خانم شایسته محترم و تمام دوستان هم فرکانس
آقا رضا من چندین بار این فایلهای مربوط به شمارو دیدم و دقیقا حال حاضر خودم رو در گذشته شما میبینم ، بارها گریم گرفت ، وای چقدر زیبا بود داستان زندگی شما. احسنت به این ایمان و اعمال صالح شما.
به قول خود استاد من نتایج ایشون رو میدیدم ولی بدلیل موفقیت های زیاد استاد و ذهن فقیرمن ، مقاومت زیادی داشتم ولی داستان شما الهام بخش شروع دوباره من برای بود.
با دیدن فایلهای شما متعهد شدم که بدهی های خودم رو بدم و فقط طی چند روز تونستم دوفقره از چکهای برگشتیم رو پاس کنم ، الله اکبر باورم نمیشه اینقدر زود خداوند اجابت کرد.
از ایده تکه تکه کردم دارم استفاده میکنم.
به لطف خدا تونستم قدم اول رو خریداری کنم. واقعا حالت تعجب من تمومی نداره از معجزات زندگیم در این مدت کم والبته که مدام معجزات زندگیم در گذشته رو هم دارم مرور میکنم و حتی بابت معجزات سالهای گذشته هم خداروسپاسگذارم.
به قول استاد کتک خور ملسی داشتم . من بالای پنج ساله استاد رو میشناسم و یکساله که عضو سایت شدم .
سال 1400 تونستم بخشی از بدهی هام رو بدم ولی بدلیل کار نکردن روی خودم و نجواهای شیطان دوباره شرایط مالیم بهم ریخت.
چندماهه مجددا مشغول گوش دادن فایلهای هدیه استاد هستم و انصافا پیشرفتهای خوبی در زمینه فردی داشتم، به خدانزدیکتر شدم ، خیلی کمتر عصبی میشم ، از کسی انتظار ندارم و دیگه نمیگم چرا دولت چرا کشور چرا پدرم و از کسی سعی میکنم ناراحت نشم.
خیلی خیلی خیلی تلاش میکنم دروغ نگم که البته این کار تکامل نیاز داره.
کلا یک شخصیت دیگه شدم ، من هم مثل گذشته شما مورد تمسخر اطرافیانم قرار میگیرم میگن مشق مینویسی و دیگه تمام حرفات شده حرفهای استاد و خودت رو گم کردی و حتی مثل استاد اطرافیانم میگن توکه اینقدر خدا خدا میگی پس پولت کجاست ولی من کتکهام رو خوردم ودیگه برام مهم نیست چه اتفاقاتی پیرامونم میفته.
خیلی از دوستانم من رو ترک کردن و خیلی اشخاص فوق العاده وارد زندگیم شدن . آدمهای خوب در زندگیم موج میزنند ، حتی مسافرهایی که دارم اکثرا هم فرکانس من هستند و هرلحظه یاد اون آیه میفتم که شما و استاد بارها و بارها بهش اشاره کردین «ای محمد ما مردم رو دور تو جمع کردیم».
آدمی که طی چند سال از هرکسی پول گرفته بود و نتونسته بود پس بده و یک دروغگو ، بدحساب و بدقول میشناختن الان شده امین مردم «الله اکبر».
هروقت به این موضوع فکر میکنم گریم میگیره .
به قول استاد که در یکی از لایوها صحبت میکرد درمورد کیفیت کفش در گذشتش و مقایسه اون با شرایط الانشون ، من هم مدام شکرگذار این موضوع هستم.
یکی از همون فرستاده های الهی به من گفت که فایلهای نتایج دوستان رو حتما نگاه کن و البته ذکر کرد قسمتهایی که استاد لباس قرمز تنشونه خیلی برای حال الانت خوبه و منظورش قسمت هفت به بعد بود.
جالبه که من هم مثل شما فکر میکردم اینکه سپاسگذاری کنم یا بنویسم یا دروغ نگم ، غر نزنم ، هر فیلمی نگاه نکنم ، تو شبکه های اجتماعی نچرخم که کار خاصی نیست. نتیجه اینه که خونه و ماشین بخری.
به کمک آموزش های استاد و همین چند درصد عمل اتفاقات شگفت انگیزی برام افتاده.
به لطف خدای بزرگ از سال 88 همسری دارم که در تمام شرایط کنار من بوده ولی از 93 به بعد من شرمندش شده بودم و درحال حاضر میتونم بخشی از نیازهاش رو تامین کنم که هرروز داره بهتر و بهتر میشه و رابطه عاشقانه و رویایی با همسر و دخترم دارم که این مورد هم زبانزد بقیه شده ، باز هم از خداوند سپاسگذارم.
شاید باورتون نشه که دختر شش سالم درکنار من صحبتهای استاد رو تماشا میکنه و خیلی اوقات حرفهایی میزنه در مورد خداوند و خیلی مسائل که من رو هدایت میکنه.
من الان دنبال علاقم هستم ولی بدلیل بدهی های قبلی و مخارج زندگی همون طوریکه استاد گفتند ورودی خودت رو صفر نکن ، در تاکسی اینترنتی کار میکنم و مدام به فایلهای شما گوش میکنم و خداروشاکرم که دارم روی خودم کار میکنم و بزودی تمام تمرکزم رو میزارم روی علاقم. حتی در همین کار هم با ساعت کمتر درآمدم خیلی بیشتر شده …..
درانتها از رب عالمیان متشکرم که من رو به این مسیر و به این جمع از انسانهای فوق العاده هدایت کرد.
درپناه رب
از شما ممنون بابت فایلهای زیباتون و از استاد عزیز سپاسگذارم بابت این سایت پراز آگاهی و خانم شایسته عزیز هم سپاسگذارم.
سلام سلام سلام استادقشنگم استادعزیزم استادجانم ومریم جان بی نظیرم سلام به همه دوستان عزیزم دراین سایت الهی دوست داشتنی
استادجانم انقدرحالم خوبه انقدرانرژی دارم انقدرخوشحالم که اگرالان این حسهای خوب روباشماودوستان جانم به اشتراک نذارم گمونم بترکم ازشادی.خخخ
استادجانم امروزواسم کلی اتفاق افتادکه میخوام واستون بگم.یه هفته پیش توی اینستاخیلی اتفاقی با ی برندبین المللی لباس عروس آشناشدم که حاصل تلاش یک خانم وآقای ایرانی بود.این خانم وآقاازی مزون کوچیک توی یکی ازشهرهای شمالی ایران شروع به کارکرده بودن وبعدباتلاش واستمرارالان چندین وچندشعبه درسراسرایران وجهان دارن.لباس عروسهای فوق العاده زیبا دست دوزتماماباپارچه های فرانسوی.دوتابرندرو به ثبت رسوندن وشدن یکی ازتولیدکنندگان جهانی درصورتی که اولش ازیک مغازه اجاره ای بای تعدادمحدودی لباس عروس شروع کردن به اجاره اونا.کلی جشنواره شرکت کردن وبابت دوخت وکیفیت متریال وطراحی منحصربه فرد و…جایزه آوردن.من کلی لذت بردم ازکارشون ازتوانمندیشون واینکه اینهمه نمایندگی ازسراسرکشوروجهان دارن همه برندهابه اسم این خانم قدرتمندبود.کلی تحسین کردم ایشون روولذت بردم بابت این قدرتش واینهمه پیشرفتش.خیلی انرژی گرفتم وحتی یکی ازپستهاشونم دانلودکردم که انگیزشی بودوکلام تاثیرگذاری داشتن.خیلی حسرت خوردم که چرااین برندگرون قیمت بی نظیرتوی شهرمن شعبه نداره.
فردای همون روزدیدم یه هنرمندکه همشهری منه پیج ایشون روتبلیغ کردن واعلام کردن که چهارشنبه هفته بعد(یعنی امروز27بهمن ماه) شعبه این برندداخل شهرماهم افتتاح میشه.نمیدونیدچقدرخوشحال شدم ولذت بردم وهیجان زده شدم.ازهفته پیش برنامه ریزی کرده بودم که حتمامراسم افتتاحیه روشرکت کنم واین بانوی قدرتمندوثروت سازوثروتمندروازنزدیک ببینم.(حقیقتش جونمومیدم براخانومایی که صاحب بیزینس خودشونن.خیلی کیف میکنم میبینم انقدرمولدثروتن وقوی ظاهرشدن)
بلاخره روزموعودفرارسید.امروساعت2ازسرکارکه برگشتم به خانواده ودوستام پیام دادم که میایدبریم فلان جا؟که هیچکدوم قبول نکردن.یکم نجواهااومدسراغم:ول کن باباسرده بگیربخواب خسته ای،آخه به چه کارت میاد،عروسی میخوای بری لباس ببینی؟ولی ی نجوای دیگه میگفت:زهرابیاوخودت برو.تو1هفتس روزشماری میکنی بری اینجا.قدرتمندباش.وابسته کسی نباش مگه خودت چته که تنهانمیری؟زهرااین ی شروع واسه توکه یادبگیری تویی که قصدمستقل شدن وتنهازندگی کردن توی ی شهریاکشور دیگه رو داری بایدخودت تنهایی کاراتوبکنی وهمه جابری واز بودن باخودت لذت ببری.برو،وزیبایی هاروتحسین کن.لباس های قشنگ تاج های قشنگ وازهمه مهم تربانوی قدرتمندی که انقدرعالی عمل کرده.تومیخوای بری این خانم روببینی وازش الگوبگیری.مگه استادنگفتن ازآدمهای موفق الگوبگیرید؟تحسینشون کنید؟زهرابروتنبلی نکن بیخیال هوای سردوسوزوسرمابروحتماخیلی درش هست.
خلاصه ی چرت کوچولوزدم والبته آلارم گوشیموتنظیم کردم که سروقت پاشم برم.ازخواب که بیدارشدم یهوبا ی اس ام اس مواجه شدم ازطرف ی شخصی که پیام جالبی نبود.استادعزیزم به خودخداقسم ذره ای ناراحتی ،ترس،شک،بی ایمانی ونگرانی بهم دست نداد.البته یکم تعجب کردم وبه فکرفرورفتم که چرای همچین اتفاقی افتاده؟شایددرحد2دقیقه بهش فکرکردم ولی اصلا مثل گذشته هابهم نریختم.شروع نکردم به زارزدن وگله شکایت کردن ازخداوبنده خداوبه زمین وزمان غرزدن ازبدشانسی واین حرفا.لبخندزدم وگفتم خدابزرگه،توکل بخدا.لابدخیری درش هست اشکال نداره.من خدادارم.سریع آماده شدم ورفتم برامراسم افتتاحیه توی کل مسیرباخداحرف میزدم ومیگفتم الخیروفی ماوقع.قطعااین موضوع هم خیری برای من داشته هم برای اون شخص.(کوچکترین گله وشکایتی به اون شخصم نکردم) وقتی رسیدم به محل مراسم کلا دیگه همه چیزیادم رفت غرق درزیبایی فضاولباسهاوتاج هاشدم.غرق شدم درتحسین دخترکم سن وسال بیست وچندساله ای که نمایندگی این برندرو گرفته بود.شروع کردم به تبریک وتحسین.لازم به ذکرکلی آدم معروف ومشهوروصاحب بیزینس شهرم اونجابودن.کلی ازثروتمندان همه لباسهای شیک وفاخروگرون قیمت.کلی بلاگرومیکاپ آرتیست وعکاس وفیلمبردار.صاحبان آتلیه های عکاسی،نمایندگان محصولات آرایشی وبهداشتی برندهای معتبرواورجینال.
دخترخانم نماینده ماشروع کردن به معرفی کردن افرادمعروف ومشهورشهربه خانم صاحب برندبعدبمن که رسیدن خانومه گفتن من نمیدونم باکی بایددست بدم وباکی دست ندم ویهوبمن سلام کردن ومیون اونهمه آدم آشنابه منی که غریبه ترین بودم دست دادن ومن کلی ذوق کردم وازشون استقبال جانانه ای کردم.
بماندکه چقدراین خانم پرانرژی وشیطون،صمیمی وشلوغ بود.چقدربقول شمااستادجان،افتاده بود.ی ثروتمندپُر.اونی که ازپُری به افتاده حالی رسیده.کلی لذت بردم ازانرژیش
نوبت رسیدبه عکاسی هزاران هزارعکس گرفتن بااشخاص معروف شهر.
منم که خداروصدهزارمرتبه شکرسلطان اعتمادبه نفس ی چیزی دردرونم گفت بروباهاش عکس بگیروحرف بزن.(انصافاهمیشه ازمعاشرت باثروتمندان لذت میبردم،میبرم وقطعاخواهم برد.خیلی بااعتمادبه نفس باهاشون برخوردمیکنم وهیچوقت خودمودست پایین نمیگیرم)
استادمن غریبه توی اون جمع.منی که ثروتمندومعروف نبودم.منی که لباسام ساده ترین بودولباس برندتن نکرده بودم.منی که فقط ی رژلب ساده داشتم ومیون اونهمه دختران زیبای پررنگ ولعاب شایدریزبه نظرمیومدم(خخخ)منی که صاحب هیچ بیزنسی نبودم،رفتم جلوودرخواست کردم که باهاشون عکس بگیرم هردوخانم پذیرفتند.قبل عکس گرفتن به خانم صاحب برندوبیزینس گفتم من توی فلان رشته هنری دانشجوهستم واینجاغریبه غریبه ام فقط صرفابابت این اینجااومدم که خانومهای قدرتمندوصاحب بیزنسی مثل شماروببینم وانگیزه بگیرم وتحسینتون کنم کاش یکم برامون سخنرانی کنیدوازموفقیتهاتون بگید.
عاقامن اینوگفتم انقدراین خانم سروجداومدکه حدنداشت یهوبغلم کردوگفت وااای عزیزدلم آفرین بهت تبریک میگم دیگه نمیشه بغلت نکردوکلی تحویلم گرفت.منم خیلی خوشحال وهیجان زده شدم بابت برخوردعالیش عکساروکه گرفتیم سریع توی چندثانیه هم داستان آشناییم باپیجش روگفتم.
استادعزیزم شایدباورتون نشه یهوهمسراین خانم برگشت به خانومش گفت شماره ایشون روبگیرتوی این کارهنری که هستن.وخانوم هم ازم شماره خواست.وای استادقلبم داشت ازدهنم میزدبیرون.اصلاباورم نمیشد.صاحب ی برندجهانی بیادشماره منوبگیره؟یاخداچی میشنوم؟این خانم اصلاالان داره ترکیه زندگی میکنه وازاونجاکاراشوهندل میکنه.استادبهشون گفتم من هنوزتوی این رشته دانشجوهستم وتموم نکردم آموزشهامو،ولی ایشون گفتن اشکالی نداره بده شمارتو.خلاصه شماره رودادم(وکلی دوباره بغل اینجاردوبدل شد)کلیم به دخترکوچولوی داستانمون تبریک وتحسین گفتم بابت این میزان ازشجاعتش که بااین سن کم ی همچین قدمی برداشته.خانم صاحب بیزینس بهم گفت کلی دعات میکنم وازخدامیخوام موفق باشی.بهش گفتم من میبینم اون روزی رو که منم بیزینس وبرندخودموداشته باشم وایشونم کلی تائیدکردن وگفتن منم مطمئنم که میبینم بیزینست رو راه انداختی.بهم گفتن انشاا…اگردری بازشدشمارتودارم حتماباهات تماس میگیرم.خلاصه کلی دعای خیروآرزوی موفقیت بین ماردوبدل شدومن بعدچنددقیقه ازشون خداحافظی کردم وبابغض عجیبی ازشدت شعف راهی خونه شدم.استادجانم منی که بابت ناراحتیاهمیشه سریع اشکم درمیومدحالا بعدآشنایی باشماوقوانین فقط مواقع شادی اشکم درمیاد.استاداون شدت سوزوسرمارو توی خیابون حس نمیکردم.تعمدابرای اینکه مدت بیشتری باخدای عزیزترازجانم صحبت کنم پیاده تاخونه اومدم ومدام اتفاقات وتجسماتی روکه اونجاداشتم که منم ی روزبرندخودموتاسیس میکنم وچه مراسم های افتتاحیه ای میگیرم مرورمیکردم.به حدی حالم خوب بودوداشتم خداروسپاسگزاری میکردم که اصلا الانم یادم نمیادچجوری رسیدم خونه؟اصلا ازکدوم مسیراومدم؟
خیلی برام غیرقابل باوربودکه میون اون همه آدم معروف وپولداراین خانم شماره منوبگیره بغلم کنه باهام دست بده انقدرباهام راحت وصمیمی مثل ی دوست چندین وچندساله رفتارکنه.همش تصویرشمااستادجلوچشام بودتوی اون لحظه که داخل دیسکوخانوم رقصنده اومددست شماروگرفت که برقصیدباهاش.اون موقع که خانم شیلا ازتون خواست بمونیدوبازم برقصید.اون لحظاتی که داخل سریالهاتون هزارباردیدم که میون کلی آدم اونی که بهش توجه مثبت میشه شمایید.به خدای خودم میگفتم خداجونم نتیجه داداحساس خوب اتفاقات خوب نتیجه داد.منم مثل استادموردبهترین توجه هاواتفاقات قرارگرفتم.میگفتم خدای من توکجای این جهان نیستی؟توی کجانیستی که پیدات نکنم؟توی لحظه به لحظه ونقطه نقطه همه چی هستی.چی شدکه اینجوری شد؟
استادهیچکدوم ازاعضای خانواده وحتی دوستان نزدیکم وهیچکس هیچکس تاالان نمیدونن که من6ماه دارم بصورت آنلاین آموزش دوره هنری میبینم.هیچکس نمیدونه که من نزدیک1ماه شل کردم ویکم نجواهای شیطان سراغم اومده وبابی حوصلگی تمریناموانجام میدم ومدام فایلای شماروگوش میکنم تاانگیزه بگیرم وتمریناتموانجام بدم.وانصافا هم تااینجاتنهافایلای شماست که توی مسیرنگهم داشته.ی چندوقتی بودازخدامیخواستم ی نشونه بهم نشون بده که بفهمم درمسیردرستم واینکارعلاقه منه وازش به نتیجه میرسم؟که امروز نتیجه به این وضوح روباپوست وگوشت واستخونم درک کردم.
شایداون خانم عزیزبمن زنگ بزنه یاحتی زنگ نزنه درهرصورت من راه خودموادامه میدم طمع نمیکنم حرص نمیزنم واجازه میدم تکاملم طی شه.فقط وفقط اینومیدونم که الخیروفی ماوقع،فقط وفقط میدونم هرفرکانسی بفرستی همونو به صورت اتفاقات جذب میکنی،فقط وفقط میدونم احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
وازهمه مهم ترمیدونم:
من حسابم زهمه مردم این شهرجداست
من امیدم به خدا،بعدخداهم به خداست
خداجونم خیلی دوستت دارم
استادعزیزم خیلی دوستت دارم
درپناه خداباشید.آمین
دیدگاهتون عالی بود لذت بردم
کلی تحسینتون. کردم
و یاد اون نامه 31 حضرت علی به امام حسن افتادم
که گفت دوتا روزی برتو نازل میشود اولیش اونی که براش تلاش میکنی و بدستش میاری
و دومی اش اونی که تو هیچ تلاشی نمیکنه و از درگاه خداوند برتو نازل میشود
و چقدر عالی ک روزی ما هم از نوع دومش باشه
و دمتون گرم بابت اینکه هیچ طمع و حرصی نبوده برای اینکه اون خانم تماس بگیره یا نه ففقط به این نگاه نگاه کردین
الخیرو ما فی وقع
اینجاهم یاد اون بیت زیبای مولانا افتادم
چقدرررر آخه عالی بود
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک ترم از شیر
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید
زنجیر پی زنجیر
براتون آروزی موفقیت دارم
سلام خدمت شمامحمدآقای عزیز
ممنون وسپاسگزارم ازنگاه زیبای شما ونکته سنجیتون.محبت دارید
خداروهزاران مرتبه شاکرم که تونستم این اتفاقات روباکنترل ذهن وآرامش پیش ببرم
درکنارخداوندعزیزوآموزه های استادجان ونگاه وتجارب شمادوستان دوست داشتنی من هم تلاشی بی وقفه بایدداشته باشم درمسیرپیشرفت
امیدوارم اعضاخانواده بزرگ عباس منش هرلحظه وهرجابهترینهابراشون رقم بخوره.آمین
مثالهایی که ازسخنان حضرت علی بزرگوارزدیدوشعرمولانای جان بغض لذت بخشی برام آوردوحال دلموخوب کرد.ممنون ازشما
درپناه خداباشید.آمین
بنام رب جهان خداوند قادر
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم ، مریم جانم ، دوست عزیز آقا رضا و دوستان گرامی
در مورد بخش اول
آقا رضا بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم بابت تعهد و توحید عملی که دارین واقعا توحید عملی مرحله سختی هست و شما با گذر ازین مرحله به تمام خواسته هاتون رسیدین. بخصوص اون کوچولوی خوشمزه خدا حفظش کنه از طرف من دخترخانوم گلتونو اون لپاشو ببوسین
چقدر لذت بخشه رابطه پدرودختری من با پدرم صمیمیت خاصی دارم ولی خیلی هم قبلنا بحثمون میشد اما به لطف خداوند و آموزش های استاد اون بحث ها به حداقل رسیده و واقعا لذت میبرم ازین ارتباط دختر و پدری
آقا رضای گل سپاسگزارم که تجربیاتتونو با ما به اشتراک گذاشتید و ایمان و یقین ما رو بیشتر کردین که ما هم حرکت کنیم
در مورد بخش دوم
استاد شما با حرفاتون بخصوص اون بخش آخر کولاک به پا کردین خدا داشت از زبون شما با من صحبت کردین.یه چند ماهی هست که فایل های شما رو تمرکزی گوش میدم یادداشت برمیدارم تمریناتو انجام میدم از خداوند همیشه هدایت خواستم که خدایا منو به مسیرها و ایده هایی هدایت کنم که موجب تحقق هدفم بشه راجب کسب و کار ایده میخاستم
و اینکه شما همیشه میگین از همین الانت شروع کن هی نشستم فک کردم راجب توانایی هام راجب مهارتام و راجب علاقم هیچ سرمایه ای هیچی تو دستم نیست بجز دستان خداوند که اونارو شما بمن نشون دادین فکرم برا کسب و کار خیلی درگیره که از کجا شروع کنم باید رو باورهام کار کنم بیشتر کارکنم تا تو مدار هدایت خداوند قرار بگیرم
استاد عزیزم مریم جانم خیلی دوستتون دارم عاشقتونم
سپاسگزارم بابت همه چی بابت اموزش های عالی بابت تجربیات عالی که بدون هیچ چشم داشتی با ما به اشتراک میزارین
به نام خالق یکتا
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته ی گرامی و آقا رضای عطار روشن
سلام به تمام دوستان همراه در این تیکه ی جدا شده از جهان
خدا رو شکر به خاطر این فایل ارزشمند و به خاطر این آگاهی ها و این مسیری که در اون قرار داریم
واقعا یک سری اصول همیشه اصول باقی خواهند ماند
این که کاری رو بکن که دوست داری و از مسیرش لذت میبری
این که هیچ وقت تکامل رو فراموش نکن! مهم نیست در چه حیطه ای فعال هستی، باید یک سیر تکاملی داشته باشی تا در بلند مدت نتایجی پایدار داشته باشی
این که تمام کسب و کارهای موفق، تمام انسان های موفق یک ارزشی رو خلق کردن و ثروتی که وارد زندگیشون شده نتیجه ی طبیعی اون خلق ارزش بوده
این که مهم نیست خواسته ی تو چیه، مهم اینه که باورهای درستی برای رسیدن به اون خواسته داشته باشی
این که وقتی روی خودت سرمایه گزاری میکنی و مهارت ها و شخصیتت رو بهبود میدی، این سرمایه گزاری هرگز تباه نخواهد شد و همیشه با تو خواهد ماند (واقعا همین یه جمله سرنوشت سازه)
دوست عزیزی رو میشناختم که توی زمینه بورس فعال بود و خیلی علاقه داشت و تحلیل میکرد و وقت میگذاشت و اصلا کار اولش تحت و الشعاع این فعالیتش قرار گرفته بود. دیروز دیدم ماشینش عوض شده و یه ماشین مدل پائین تر گرفته. متوجه شدم ایشون در زمان رونق بورس از یه شخصی پول میگیره تا براش سبدگردونی کنه و اون شخص برای ضمانت چک میگیره از ایشون. با ریختن بورس اون فرد این چک رو به اجرا میزاره و ماشین این دوست من توقیف میشه. (و خدا میدونه چه حاشیه های دیگه ای به همراه با این اتفاق بوده)
چقدر همزمانیِ متوجه شدن این داستان و این فایل برام جالب بود و یک بار دیگه قانون برام مرور شد. چقدر ایمانم به این مسیر بیشتر شد.تو این داستان هر دو طرف از نظر مالی ضرر کردن، آرامششون بهم ریخته، اعتماد به نفسشون ضعیف شده و زمانی که میتونستن برای سرمایه گزاری روی خودشون انجام رو از دست دادن.
واقعا این آگاهی ها قابل قیمت گزاری نیست و این فایل های هدیه خیلی ارزشمندن
چقدر حس خوبی داره وقتی متوجه میشی استاد تمام کامنت ها رو میخونن. فکرشو بکن یه سایت با این وسعت، این همه کامنت روی فایل های هدیه، محصولات و فایل های هدیه قدیمی تر که هر روز دوستان زیادی بهشون مراجعه میکنن و واسش کامنت میزارن. اصلا این رابطه استاد و شاگردی چقدر عاشقانه میشه اینطوری.
پیج ها یا سایت های خیلی کوچیکتری که چند تا ادمین دارن و کلی کلاس میزارن و کامنت های بی محتوایی که واسشون میاد رو مقایسه کنین با این سایت که من بهش میگم تیکه ی جدا شده از جهان
استاد واقعا ازتون ممنونم به خاطر وقتی که میزارین و این فایل ها رو منتشر میکنید و اینقدر توضیحات ناب در موردشون میدین. تلاشمو میکنم تا عمل کننده ی این آگاهی ها باشم
در پناه ایزد منان شاد و سلامت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین.*
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان نازنین سایت عباسمنش
اول از همه خدا رو شکر می کنم که عضو این خانواده بهشتی هستم و دارم تلاش می کنم برای بهتر شدن. بهتر شدن خودم و در نتیجه بهتر شدن جهانم…
و بعد مثل همیشه سپاسگزارم از شما استاد عزیزم بخاطر این سری فایلها و همچنین از آقارضای عزیز که اینقدددددر عالی عمل کردن و اینقدر عالی نتیجه گرفتن و الگوی بینظیری شدین برای همه بچه های سایت و یکبار دیگه واژه خواستن و توانستن رو با تمام قدرت برامون معنی کردین تا ایمانمون به درستی این مسیر و صداقت آموزه های استاد بیشتر و بیشتر بشه.
و حالا میرم سراغ درسهای عالی که از این فایل بینظیر گرفتم:
درس اول اون بیس محکمی که آقا رضا گفتن تو وجودشون درست کردن که با وجود تمام افکار منفی همچنان ایشون رو در مسیر درست ثابت قدم نگه داشته. خدارو شکر می کنم که منم تو این چند سالی که عضو سایت هستم با وجود تمام افکار منفی که میگفت تو نتیجه نگرفتی و نجواهایی که هر روز تلاش میکنه از هر راهی شده ناامیدم کنه اما همچنان ادامه دادم. البته درسته که مثل آقارضا تعهد قوی نداشتم اما میدونستم باید ادامه بدم و خدا رو شکر تو خیلی زمینه ها نتیجه های کوچک گرفتم و میدونم که در حال رشدم تا ظرف وجودم بزرگتر بشه. و این ادامه دادنه با دیدن فایلهای آقارضا قدرت بیشتری گرفته و خدارو شکر ابنروزا دارم بهتر عمل میکنم و با تکرار هر روزه اهرم رنج و لذت میبینم که رفتارم متفاوت شده و بخاطر این موضوع به خودم احسنت میگم.
دومین درس که استاد برای بار هزارم روش تاکید کردن اینه که قانون ثابته، اگه تو هر جنبه ای از زندگیم باورهای درستی برای خودم درست کنم نتایج تغییر میکنه و اونجوری میشه که من میخوام.
اگه در مورد روابط باورهام درست باشه و تو این زمینه خدای خوبی برای خودم بسازم روابط عالی دنبال من میاد
اگه در مورد سلامتی باورهامو درست کنم و خدا رو به شکل سلامتی ببینم اون باورها سلامتی و شادابی برام به ارمغان میاره
اگه درمورد پول و ثروت باورهامو درست کنم و به الهاماتم عمل کنم ثروت دنبالم میاد
استاد بیشتر وقتها که دارم به صحبتهای شما و رفتار خودم فکر می کنم دائم این جمله شما تو فایل اصل و اساسی که صاحب یک کسب و کار باید بداند، تو گوشم زمزمه میشه که گفتین
باور،باور،باور داره کارها رو انجام میده»
سومین درس این بود که تو هر سنی آدم میتونه به خواسته هاش برسه حالا اون خواسته میخواد ثروت باشه میخواد سلامتی باشه یا میخواد یه بچه باشه که آقا رضا هر سه تای این خواسته ها رو وقتی بدست آورده که خیلی از مردم جهان و علی الخصوص ما ایرانیها باور داریم که دیگه سنی از ما گذشته و نمیشه و این دقیقا یه نقص در سیستم خداونده و این در صورتیه که تو نمازهامون در روز فکر کنم صدباری میگیم سبحان الله که میشه پاک و منزه است خدا از هر عیبی و از هر نقصی. ولی با افکارمون و باورهامون هزاران انگ به خدامون چسبوندیم و یکیش همین ناتوانی خداوند در رسوندن ما به ثروت، سلامتی، فرزند و،،،، در سن بالاست. خداوند ما رو هدایت کنه که این باورهای شرک آلود رو از وجودمون پاک کنیم و بجاش انرژی پاک الهی رو در وجودمون بیشتر و بیشتر کنیم با باورهای درست. الهی آمین
چهارمین درس که برای من خیلی خیلی خیلی ارزشمند بود و به شدت اینروزا بهش نیاز داشتم این بود که از جایی که هستی و با امکاناتی که داری شروع کن. خود استاد هزار بار گفتن آقاجان راهی که با سختی باشه با مشقت باشه مال تو نیست. ولی خب دیگه عجله، هر چی بگم از عجول بودن ما آدمها بازم یه جایی ریز ریز میاد و مارو جوری میندازه تو تله که نمیفهمیم از کجا داریم میخوریم. و من نیاز دارم که این درس رو هر روز برای خودم تکرار کنم. نه یکبار دوبار که تو هر کاری فکر کنم ببینم این کاری که دارم انجام میدم بخاطر چیه، تلاش زورکیه برای رسیدن به چیزی که نیستم یا نه دارم در کمال آرامش و ایمان قدم برمیدارم. دارم از چیزایی که دارم خلق ارزش می کنم یا روی چیزایی که ندارم حساب کردم،
درس پنجم: فکر نکنید خدا برای یکی میخواد برای یکی نمیخواد، که این باور بازم برمیگرده به نگاه انسانی ما به خداوند که فکر می کنیم که خدا هم مثل ما مثلا بعضیارو بیشتر دوست داره بیشتر باهاشون حال می کنه برا همینم بیشتر کمکشون می کنه که موفق بشن، یا با بعضیا حال نمی کنه و دوسشون نداره برای همینم بهشون بی توجهی می کنه و هر چی چاله و چوله س انداخته تو زندگی اونا تا به موفقیت فکرم نکن و یا حتی اگه بخوانم موفق بشن اونقدر از چاه دربیان بیفتن تو چاله که وقت نکنن به موفقیت برسن.
نه اینجوری نیست. خدا هوای همه رو داره، ولی به اندازه ای که ما حرکت می کنیم، به اندازه ای که شجاعت بخرج میدیم درهای بیشتری رو برای ما باز می کنه، یعنی همش برمیگرده به خود ما، به حرکت ما، به ایمان ما، به توکل ما، به خلق ارزش
درس ششم: وقتی نتایج مالی میاد که تو در عین اینکه داری تو حوزه موردعلاقت قدم برمیداری باورهاتم درست کنی و بواسطه اون باورها شخصیتت متفاوت از قبل باشه. همونجوری که تمام بچه های موفق میگن که شخصیت الانشون با شخصیت یکسال پیششون زمین تا آسمون فرق داره، و این تغییر شخصیته باعث ایجاد تغییرات میشه ولی ما میوه ها رو میبینیم و چشممونو رو ریشه ها میبندیم و همش دنبال اینیم که فلانی چکار می کنه یا چجوری با مشتریاش برخورد می کنه یا چجوری تبلیغ می کنه که اون میفروشه و من نمیفروشم. و این فرمول طلایی که استاد بیان کردن
تغییر شخصیت>>>> حرکت کردن>>>> ارزش خلق کردن>>>>> نتیجه گرفتن
وقتی شما توانایی خلق ارزش داشته باشی همه جای دنیا میخوانت. یاد حرف ارشیای عزیز افتادم که گفتن غیر ممکنه که تو بری تو برنامه نویسی نامبر وان بشی و بهترین شرکتهای دنیا نیان دنبالت و این همون الرزق رزقانه که به شرطی اتفاق میفته که تو تو حوزه کاری خودت حرفی برای گفتن داشته باشی،
باید سعی کنم هر روز بهتر از دیروزم باشم حتی اگه یه خانم خونه دارم باید روی همون چیزایی که دارم خودمو بهتر کنم و صبر داشته باشم در مورد نتایج مالی…….
خدایا ما رو جزو کسانی قرار بده که تو جاده آسفالتی که میره به سمت ثروت و سلامتی و عشق و خوشی سوت میزنن و راحت بهش میرسن نه جزو اونایی که با گاری تو جاده خاکی میرن و زور میزنن و آخرم به هیچی جز نابودی و ذلت نمیرسن.
خداوندا من به هر خیری که از تو برسه محتاجم هدایتم کن الله مهربانم…….
سلام به خدیجه بانوی عزیز
واقعاً خدا رو هزاران بار شکر که عضو این خانواده بهشتی هستیم و به فراخور حال خودمون و به اندازه درکمون از صحبتهای استاد استفاده می کنیم
خدا رو شکر بخاطر کامنتهای فوق العاده دوستان که دیدگاه هاشون بما کمک می کنه درک بهتری از آگاهیهای فایلها داشته باشیم
شما رو تحسین می کنم برای این رد پای زیبایی که از خودت گذاشتی
چقدر دقیق و خوب درسهایی که گرفتی رو دسته بندی کردی و درباره اونها توضیح دادی
خیلی استفاده کردم
خدا رو شکر که وقتی که ما احساسمونو خوب نگهمیداریم وسعی می کنیم هر روز یه کمی بهتر از دیروزمون باشیم نتایج بتدریج خودشو نشون میده
وهر چقدر بهتر کار کنیم نتایج بزرگتر میشه
خیلی از شما سپاسگزارم
سلامت و موفق و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلام فاطمه عزیزم
سپاسگزارم که وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی.
عزیزم هر چی میگیم و مینویسیم فقط و فقط الهام حداوندیه که بی اذنش برگی از درخت نمیوفته چه برسه به اینکه من انسان بتونم چیزی خلق کنم. حالا اون چیز میخواد یه کالا باشه یا یه خط نوشته.
خدا رو شکر میکنم که یه خانواده بینظیر دارم و خواهر و برادرها و استادی که جزو بهترینهای جهانن.
بهترینها رو برات آرزو می کنم عزیزم
بنام خدای مهربان
سلام به همگی و استاد عزیزم
پول و ثروت نتیجه تغییر شخصیت و رفتار من است
در مسیری که حرکت میکنی هیچ گونه شک و تردیدی به خودت راه نده وقتی تونستی نجوای های ذهنی خودتو کنترل کنی اونوقت به خوشبختی میرسی .خوشبختی کاملا به کنترل ذهن و تقوا ربط داره .استاد وقتی تو بندر عباس بودن همون موقع احساس خوشبختی میکردن و اشک شوق میریختن و الان هم تو بهترین شرایط و بهترین مکان و زمان باز همون احساس خوشبختی را دارن ، پس خوشبختی ربطی به ثروت نداره ولی ثروتمند شدن خیلی رابطه مستقیمی داره با احساس خوشبختی ..
تضادها =فیلتر شدن تلگرام باعث شد آقا رضا به فکر راه اندازی سایت باشه
تضادها همیشه یک راه حل برای ثروتمند شدن هستن وکسانی که از این تضادها تونستن ذهنشون کنترل کنند جهان و خداوند مسیر درست و بهشون نشون داده و هدایت شدن به ثروت و نعمتهای بیشتر
قوانین همیشه یکسان هستند
در همه مسائل چه در روابط چه در ثروت و چه در سلامتی و..اون کسی که قانون درک کرده میتونه در همه موارد به خواسته هاش برسه ،قانون برای ما وضع شده که ما با عمل به قوانین پادشاهی کنیم حالا فرقی نداره ثروت باشه سلامتی باشه یا روابط..
من خودم در مورد سلامتی خیلی باورهای قوی دارم و خدارو شکر تو این 10 سال هیچ گونه مریضی خاصی که منو اذیت کرده باشه نداشتم .چون من اینو به خوبی درک کردم و باور دارم بدن من قوی هستش و سالمه و 24 ساعت تمام سلول های من برای اینکه من پر انرژی باشم و سالم در تلاش هستن
سلامتی همیشه هستش هیچ موقع هم تموم نمیشه و اونایی همییشه سلامت هستن که در فرکانس سلامتی هستند
یه خانم پر انرژی از فامیل های دور ما هستش بالای نود سال سن داره ایشون به قدری سلامت و سرزنده هستند که من خودم وقتی ایشون میبینم کلی ازشون انرژی میگیرم
این خانم به تنهای هر چند وقت یه بار به خارج از کشور مسافرت میکنه برای دیدن دختراش..به چهار تا زبان تسلط داره (ترکی ،کردی،انگلیسی،فارسی) حالا این انگلیسی و در سن بالا یاد گرفته..عروسک های زیبا درست میکنه به نوه هاش کادو میده..من همیشه از دیدن ایشون لذت میبرم و اینو به خودم میگم آدم تو هر سن و سالی باشه میتونه ارزش خلق کنه میتونه خوشبخت باشه میتونه پا روی ترسهاش بذاره و تغییر کنه همه کمبودهای ما فقط و فقط در ذهن ما شکل گرفته و باعث شده پیشرفت نکنیم
میخوام یه بار دیگه فایل گوش کنم چون خیلی تشنه این آگاهی ها هستم
دوستتون دارم
سلام استاد عباسمنش گرامی
متشکرم بابت این سلسله فایل ارزشمند و تاثیر گذار
امروز آمدم که اعتراف کنم با استفاده از این سلسله فایلها یک پازل گم شده از معمای بزرگ در زندگیم پیدا شد.
خوشهالی بزرگ من اینه که استاد عباسمنش باعث شد
حداقل اشتباهات رایج که همه انجام میدهند را انجام ندم اما یک ابهام بزرگ در ذهن من مانده بود که در ادامه توضیح میدهم
منطق های پشت کلام استاد باعث شده بود به وام نگرفتن و پول ساختن فکر کنم
در یکی از لایو ها استاد توضیح دادند که اگر پولتو میدی به یکی دیگه با هر عنوانی به این معناست که من عرضه پول ساختن ندارم و باور عدم لیاقت رو برای خودت میسازی
در فایل دولت و کاریابی کلام استاد بیشتر بر کار آفرینی و خلق ثروت با استفاده از یادگیری فروش و شروع کردن از ساده ترین کار ها مثل کارگری برای تامین سرمایه اولیه تاکید داشتند و بهترین حالت کارمندی و کاریابی دولت را تاسیس کارخانه و مشغول به کار شدن یه سری آدمها با حقوق شندر غاز توصیف این فایل بود. و تازه الان در این فایل ها با دیدن الگو جناب عطار روشن متوجه شدم در چه حد میتوان درآمد بسیار بالا داشت.
از استاد شنیده بودم که که دنبال علاقه تان بروید در اون مهارت کسب کنید.
به واسطه اجبار یک مدت کارمندی رو تجربه کردم و متوجه فضای مسموم کارمندی شدم بعلاوه درآمد بسیار پایین و کوچک فکر کردن بسیار من را اذیت میکرد و به خودم میگفتم نباید وام بگیرم نباید قسطی چیزی بخرم نباید درآمد اصلی من از بورس و ارز دیجیتال باشه و این بار یک نباید دیگه به نباید های من اضافه شد و نباید کارمند بشم چون توانایی ها و استعداد هایم مرا تحت فشار قرار میدادند و به خودم بد و بیراه میگفتم.
از طرفی هیچ ایده ای نداشتم که چطور این حرف هایی که از استاد شنیده بودم را اجرا کنم و حین گوش دادن به صحبت های جناب عطار روشن میگفتم خوش بحالش با اینکه شرایطش سخت بوده ولی سرسختانه به آموزش ها عمل کرده و یه مقدار اول شاید اوضاع بد تر شده اما در ادامه مسیر درست نتیجه فوق العاده خودش را نشان داده است
واقعیت این بود که بعد از شنیدن این آموزش های درست از استاد حداقل سود من این بود که اشتباه نکردم که با کله زمین بخورم و این خودش بزرگترین سود و سرمایه است که مسیر درست را پیدا کنیم حداقل حتی اگه در اون مسیر حرکت نکنی یا آرام آرام حرکت کنی. سود بعدی من این بود که افکار اشتباه افراد رو متوجه میشدم بعنوان مثال در شغل یا زندگی شخصی یک توصیه واقعا به ظاهر مفید را سریع تشخیص میدادم و توی ذهنم ردش میکردم و به توصیه هایی که هیچ منطق و علم درستی پشتش نبود عمل نمیکردم
خدا رو شکر از این لحاظ که زمین بخورم از سر عدم آگاهی خیلی خوب عمل کردم و خوب پیش رفتم
اما مشکل کار من سرعت پیشرفتم بود که با توجه به توانمندی هایم از خودم راضی نبودم و کار بجایی رسیده بود که فکر میکردم ادعای توخالی شدم گفتگوی ذهنی منفی میگفت نه به کارمندی نه به وام نه به سرمایه گذاری اعتقاد نداری فکر میکنی کی هستی اصلا تونستی فکر کنی مردم اینطور پیشرفت کردن؟
و منطق آموزش ها میگفت اشتباه اشتباهه حالا درسته که حماقتی جمعی بشه از بین میره ولی خب حماقت نتیجه درست نداره
از طرفی برای خودم توضیح میدادم که مثلا من که در زمینه فلان که نتیجه گرفتم هیچوقت دوست ندارم برای کسی توضیح بدم حالا اگر کسی میاد و سرمایه گذاری در بورس و خرید خودرو و غیره را به من پیشنهاد میدهد اگه سود داره خب خودش بره سود کنه چرا به من میگه حتما میخواد تنها ضرر نکنه و …
خلاصه خیلی اذیت میشدم چون از طرفی متفاوت فکر میکردم از بدنه جامعه و از آن طرف این تفاوت باعث نتیجه ملموس نشده بود برای من و دچار تضاد عجیبی شده بودم
به خودم میگفتم متفاوت فکر کردنم باعث شده بیش از حد بزرگ فکر کنم و هزاران نجوای دیگه و واقعا وقتی میگم نجوا واقعا نجوا با خلوص بالای بالا در نظر بگیرید در حدی که کاملا فلج کنه کل ذهن رو و همیشه خودم رو با این فکر آرام میکردم که این طرز فکر ها حداقل بهم ضربه نزده و یه سری نتایج هم برام داشته حالا شاید یه چیزیه که من نمیدونم و بعدا یاد میگیرم و این ته مایه ذهن من بود تا با دیدن نتایج دوست عزیزمان آقای عطار روشن و توضیحات استاد اصلا یه توضیح عالی به مغزم رسید که خدا رو هزار بار شکر کردم و گفتم خدایا ممنونم جواب سوالمو گرفتم
جواب نجوا های ذهنی من این بود:
ارزش آفرینی
حالا یعنی چه؟
به ذهنم گفتم اینکه وام نمیگیرم
قرض نمیگیرم و نمیدم و سرمایه گذاری بدون حساب کتاب نمیکنم
قسطی خرید نمیکنم
به معنای لات بازی و عقب ماندن از زندگی نیست بلکه جلوی خرابی ها را گرفتن است و خیلی ها رو با کله زده زمین این دیدگاه های اشتباه و کلید گمشده تو اینه که به فکر ارزش آفرینی باشی یعنی اگر وام نمیگیری و کار اشتباه نمیکنی این اولین قدمه که برداشتی قدم بعدی ارزش آفرین بودن تو هست
یعنی اینطور شده بودم چون کار اشتباه انجام نمیدادم مثل ماشینی که برقش قطع شده باشه شدم و فکر میکردم ماموریت من تمام شده است و متوقف شده بودم به خودم گفتم بجای داد و بیداد کردن و حرف زدن که من مسیر درست رو پیدا کردم وام نمیگیرم قرض نمیگیرم قسطی نمیخرم باید هر لحظه به فکر اضافه کردن ارزش باشی در زمینه خودت و در نهایت به جایی میرسه که پول میاد و بیش از حد نیازت هم میشه و تو همواره این کار رو میکنی نه بخاطر پول بلکه بخاطر اینکه لذت میبری و پول برده تو میشه و نیازی نیست به فکر تعطیلی باشی بلکه هر لحظه تفریح میکنی
استاد عزیزم فقط شاید خودم بتونم حس خودمو درک کنم و خیلی خوشهالم که یک اصل دیگه از استادم یاد گرفتم و اگه بخوام حسمو توصیف کنم مثال دوره قانون سلامتی رو میزنم که استاد فرمودید یاد گرفتید که از کجا ضربه میخورید و چاق میشید و بیماری میاد سراغتون حالا دیگه خودتون میمونید و تصمیم خودتان که بعد از آگاه شدن به اینکه صد درصد چی ضربه میزنه رو پیدا کردی آیا بهش عمل میکنی یا نه؟
و این ارزش آفرینی کلیدی بود که پیدا شد برای من و کامل فهمیدم که نبود نتیجه هام از کجا آب میخوره و امروز پیدا شد که به ارزش آفرینی فکرتو درگیر کن و حرکت کن و ارزش خلق کن
استاد تصمیم گرفتم روزی صد بار به خودم بگم فکر تو باید ارزش آفرینی باشه و انجامش بدی تمام چون واقعا کلی کار درست رو قبلا انجام دادی کافیه که دکمه رو بزنی برای پرواز
کلید دوم من: هیچوقت حتی یک درصد هم نجوا های ذهن که نا امید کننده و فلج کننده است تمام نمیشه همیشه باید بتونم پاد زهرشو همراهم داشته باشم و اونم کنترل توجه ام به گونه ای که این نجوا ها رو مثبت تر کنه است و برای هر لحظه برنامه کنترل ذهنم را داشته باشم که ارزش آفرینی را بتوانم صحیح انجام بدهم و تونستم خودمو قانع کنم کامنت بذارم و به این شکل نجواهای خودمو کنترل کنم و شاید هم به درد کس دیگری هم خورد این درک من
سپاسگزارم از استاد عزیزم و توضیحات آقای عطار روشن که کلی دید درست زندگی کردن به من دادند.
سلام استاد عزیزم
فوقالعاده اید و یه ارزش فوقالعاده دیگه رو با این فایل ایجاد کردین از شما سپاسگزارم
از آقا رضا عزیز هم تشکر میکنم که با اون لبخند زیباشون اینقدر صادقانه از نتایجشون برامون گفتن و آیدا خانم چقدر نازه.
آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم :
در مسیر علاقمون قدم برداریم و شروع کنیم و خودمون رو بهبود بدیم و ارزش ایجاد کنیم.
خودمون رو فقط با دیروز ، ماه قبل و سال قبل خودمون مقایسه کنیم نه با بقیه.
فقط باید حرکت کنیم از همون جایی که هستیم و با همون امکاناتی که داریم شروع کنیم.
من در کامنت های قبلیم نوشتم که داخل دفترم به خودم تعهد دادم که بیشتر روی خودم کار کنم و با دیدن این فایل عزمم برای این تعهد بیشتر شده .
از 3 ماه پیش که این تعهد رو به خودم دادم که بیشتر روی خودم کار کنم با اینکه یه سری مسائل پیش اومد و حواسم رو از کار کردن روی خودم پرت کرد خدا شاهده باز هم یک سری دستها به کمکم اومدن و یه سری نتایج گرفتم گرچه کوچک هستن.
ولی با دیدن این فایل یه انرژی مضاعف گرفتم برای کار کردن روی خودم .
یکی از پاشنه های آشیل من تمرکز هست که در این فایل ها از آقا رضا فهمیدم که چطور و با چه تمرکزی باید روی خودم کار کنم.
و یک نکته دیگه در مورد کامنت خوندن بگم من قبلاً فقط فایل ها رو نگاه میکردم و اصلا کامنت نمیخوندم ولی از همون سه ماه پیش که تعهد دادم بیشتر روی خودم کار کنم هدایت شدم که کامنت ها رو هم بخونم و از وقتی که کامنت ها رو میخونم خیلی بهتر حرف های استاد رو میفهمم و آگاهی ها رو بهتر درک میکنم.
و فکر میکنم که مدارم بالاتر رفته واقعاً کامنت ها خیلی با ارزش هستن امروز حدود 2-3 ساعت فقط کامنت های این فایل رو خوندم.
استاد عزیز از شما تشکر میکنم بخاطر این سایت فوقالعاده که تنها جاییه که اگه از صبح تا شب اینجا باشم اصلا خسته نمیشم.
خدایا شکرت بخاطر این مسیر زیبا
به نام خداوند بخشنده و مهربانم
استاد عزیزم سلام بعد از مدت ها اومدم تا از نتایجم بنویسم البته خیلی وقته که می خوام بیام از نتایج که تو دوره قانون سلامتی گرفتم بنویسم ولی هی نجوا میومد که مثلاً چی می خوای بنویسی چی داری که بنویسی ولی من کلی نتایج فوق العاده از دوره قانون سلامتی داشتم از وزن 94رسیدم به وزن 70با قد 175 به وزنی که همیشه توی رویاهام بود ولی ذهنم میگفت که کار خاصی نکردی ولی امروز با دیدن این فایل با خودم گفتم که باید بیام بنویسم و هم ردپای برای خودم باشه و هم برای دوستانی که تو شرایط الان من هستند.استاد عزیزم از نتایج قانون سلامتی حتماً براتون می نویسم، ولی امروز اومدم بگم که من متعهد می شوم که از امروز با نتایج فوق العاده بیام و براتون بنویسم.
من با استفاده از دوره عزت نفس کلی اعتماد به نفس پیدا کردم. کلی برای خودم ارزش قائل شدم و کلی خودم رو تحسین کردم و با استفاده از این دوره هدفم رو پیدا کردم، که باید به چه سمتی برم اصلاً علاقه من چیه؟چندین سال بود که می خواستم دوباره ادامه تحصیل بدم و من دانشجو بودم و از دانشگاه انصراف داده بودم.
ولی هی نجوا میگفت سمیرا ببین تو دیپلم موندی ولی دوستات رفتن درس خوندن و مدرک هاشون رفته بالا ولی تو چی؟ و من خیلی احساس پوچی و بی هدفی می کردم که هیچوقت نتونستم یه کاری رو تا تهش انجام بدم. دوباره تصمیم گرفتم که شروع کنم به درس خوندن جزوه کنکوری تهیه کردم و خواستم شروع کنم به درس خوندن ولی من هیچوقت علاقه نداشتم که دوباره کنکور بدم. همش از خدا میخواستم که خدایا کمکم کن من باید به چه سمتی برم من باید چیکار کنم. که خدای مهربونم کمکم کرد که دوره عزت نفس رو تهیه کنم و اونجا بود که فهمیدم باید برم سمت علاقه ای که دارم. این درسی که من می خوام بخونم فقط برای مردم بود نه برای خودم کلاً از فکر درس خوندن اومدم بیرون. از خدای مهربونم می خواستم که خدایا خودت هدایتم کن که چیکار کنم تو به من بگو به کدامین سمت برم که خدای مهربونم بهم ایده داد که تو یوتیوب فیلم بزار گفتم من خدایا!!! من که اصلاً از فضای مجازی خوشم نمیاد. اون هم یوتیوب باورهای منفی که در مورد یوتیوب داشتم. مدت ها بود که همش سر می زدم تو یوتیوب و محتواهای مورد علاقه ام رو می دیدم. حسم همش میگفت سمیرا ببین تو هم می تونی شروع کنی اگه یکی تونسته تو هم می تونی. اولش خیلی برام سخت بود ولی جسارت پیدا کردم که شروع کنم. و البته ناگفته نماند که استاد عزیز، فایل زندگی در بهشت قسمت 27 و صحبت های ارزشمندتان با جیکوب، یعقوب عزیز خودمون که در مورد یوتیوب و کسب موفقیت در آن خیلی خیلی منو تشویق میکرد و انرژی میگرفتم و چندین بار اون فایل رو گوش دادم استاد من هیچی از فضای یوتیوب نمی دونستم من حتی اینستاگرام هم ندارم و هیچی از فضای مجازی نمی دونستم ولی به ندای درونی گوش دادم. اولش سخت بود خیلی چون هیچ اطلاعاتی نداشتم. ولی اولین قدم رو برداشتم شروع کردم به کسب اطلاعات و فیلم می دیدم تا آگاهی هام رو ببرم بالا. استاد من حتی لپ تاپ هم نداشتم. ولی کم نیاوردم با گوشی کار کردم رفتم یاد گرفتم که چجوری با گوشی فیلم تدوین کنم. خیلی برام سخت بود چون هیچوقت انجام نداده بودم. ولی تلاش کردم و یادمه من برای اینکه فیلم ضبط کنم حتی پایه دوربین هم نداشتیم ولی با همسر مهربونم اومدیم با همون وسایلی که تو خونه داشتیم با چندتا نخ که گوشی رو یه جوری نگه داره که فیلم رو ضبط کنه البته گوشی رو زیر کابینت نصب کردیم تا از بالا فیلم بگیره، چقدر هم خندمون گرفته بود از این ایده و ترفندی که داده بودیم.
اون موقع داشتم محتوای آشپزی تولید می کردم و 20 تا ویدئو با همین روش تو کانالم آپلود کردم. و در همین مسیر که من قدم برداشتم بعد اولین فیلمی که آپلود کردم پایه دوربین خریدیم. من اولین قدم رو برداشته بودم و خدای مهربونم هم بهم کمک می کرد. بعد اینکه دوره قانون سلامتی روی سایت قرار گرفت بلافاصله تهیه کردیم. کلاً هدف من فرق کرد، همون لحظه گفتم استااااد من تازه هدفم رو پیدا کرده بودم!!!! ولی از یک طرف هم خیلی از خدا خواسته بودم تا شما همچین دوره ای رو تهیه کنید تا من به این آرزوی همیشگیم هم برسم.
بالاخره کم نیاوردم گفتم که یه بار تونستم برای بار دوم هم می تونم بعد از 20 ویدئو که با کلی تلاش تو کانالم گذاشته بودم کلاً کانالم رو حذف کردم گفتم میرم دنبال یه هدف دیگه نگفتم که این همه زحمت کشیدم برای چی حذف کنم میخواستم روی یک موضوع و یک هدف متمرکز بشم. درسته که کانالم رو حذف کردم ولی من کلی تجربه کسب کرده بودم دیگه نمی ترسیدم که کانال جدیدی بزنم چون من اولین قدم رو رفته بودم صفر صفر نبودم. استاد عزیزم من قدم اول رو برداشته بودم وخدای مهربونمم داشت هدایت و کمکم می کرد ودر مسیر حرکت کردنم خدای مهربونم کمک کرد یه لپ تاپ فوق العاده بخریم. بعد اون یک گیمبال گوشی خریدیم همیه اینا بعد اینکه من قدم برداشتم اتفاق افتاد و یکی از درخواست هایی که از خدای مهربونم دارم که کمک کنه یه دوربین حرفه ای هم بخریم و باهاش کلی فیلم های خوبی بگیریم.
استاد عزیزم اون روزی که شما در فایل 191 سریال سفر به دور آمریکا که گفتین می خواین برین سراغ یک هدف جدید من همون روز متعهد شدم که منم باید مثل استادم با جدیت برم سراغ هدفم. همون روز یک کانال جدید زدم من دیگه لپ تاپ داشتم ولی تدوین توی لپ تاپ رو نمی دونستم. دوباره شروع کردم به یاد گرفتن تدوین ویدئو و بعد از این که یاد گرفتم شروع کردم اولین فیلمم رو تدوین کردن با اینکه خیلی زمان برد از صبح تا شب نشستم برای ادیت ویدئو ولی کم نیاوردم ادامه دادم توی اولین ویدئو خیلی کم ویو خورد ولی من دیگه ناراحت نمی شدم و می گفتم اشکالی نداره مهم اینه که من دارم تلاش می کنم من اراده کردم تا یه کاری رو انجام بدم حتی اگه کسی میومد فالو میکرد و بعدش آنفالو من ناراحت نمیشدم، میگفتم خدایا شکرت که یه نشونه ای اومد که مسیرم درسته الهی شکرت. راستی استاد کانالم انگلیسی هست ولی من خیلی انگلیسی بلد نیستم و دارم کلی تلاش میکنم که توی این مسیر زبان انگلیسی هم یاد بگیرم.
استاد عزیزم اومدم بنویسم که اول به خودم و بعد به شما قول بدم که این بار متعهد می مونم مثل عمل به دوره قانون سلامتی و میام از نتایج فوق العاده می نویسم استاد جونم من الان 2تا سابسکرایب دارم با 4تا ویدئو تلاش می کنم و برام مهم نیست که چی میشه مهم اینه که من تلاش میکنم مهم اینه که من اراده کردم و همه چی رو می سپرم دست خدا به قول شما شاید زود نتیجه نیاد ولی حتماً نتیجه میگیرم و باور دارم که تلاشم بی نتیجه نمی ماند.
عاشقتم استاد هر کجا هستید خداوند مهربونمون پشت و پناهتون باشه.
عاشقتونم استاد عزیزم
عاشقتونم مریم جان مهربون
عاشقتونم که این دانشگاه سراسر الهی و نیکی و خیر و برکت رو برای گسترش جهان هستی ساختید و دستی از دستان خداوند شدید
خدارو هزار مرتبه شکر برای این آگاهی های ناب و درجه یک و خداروشکر برای این بندگان عاشقش که وقتی به مسیر الهی هدایت شدند،رها نکردند و ثابت قدم ادامه دادند و اینطور برای همه ما الگوهای بینظیر شدند
خدارو شکر بابت وجودتون آقا رضای عزیز
از تک تک فایلهای مربوط به مسیر پیشرفت شما واقعا لذت بردم و با هر بار گوش دادن به اونها خدارو برای این موفقیتتون سپاس گفتم به خصوص این فایل که دختر گلتون رو دیدیم و با خندههای نازش خندیدیم و از معجزه به دنیا اومدنش اشک شوق از چشمهامون جاری شد
اشک شوق از این خدای مهربونی که داریم،از اینکه خلق تمام اتفاقات زندگیمون رو به دستمون داده و وقتی که باورش کنیم معجزهها رو برامون رقم میزنه
خدایا شکرت
استاد جانم ممنونم که تحلیل عالی خودتون از مسیر آقا رضا رو برامون شرح دادید و اصل داستان رو باز بهمون یادآور شدید
شروع از جایی که اکنون هستیم
از هرآنچه که داریم
اجرای قوانین در عمل با هر موقعیتی که الان هست
و اون جمله نابتون که برای موفق شدن نباید بریم سراغ ایدههای دور از دسترس
باید بریم دنبال اجرا کردن ایدههایی که براشون نیازه که فقط یه کم بند کفشمون رو سفتتر کنیم
یه کم بر ترسهامون غلبه کنیم
و همین یه کم یه کم هاست که ما رو به موفقیتهای عظیم میرسونه
ما رو در شرایطی قرار میده که همیشه میخواستیم
همین قدمهای کوچیک،همین باور کردنها،همین ایدههای الهامی و عمل به اونها،ما رو به خدا میرسونه
فقط کافیه حال خوب مستمر داشته باشیم،تا الهامات بیشتر و بیشتر بشن
خدایا شکرت برای مرور مجدد این آگاهیهای ناب
برای من قدمی که در این موقعیتم باید بردارم،این هست که روی علت وجود استرس در دانشآموز هام موقع امتحان و نحوه حل این مسئله کار کنم،علت کمبود اعتماد به نفس رو در اونها پیدا کنم و ببینم که چطور میتونم برای رفع این مسئله به اونها کمک کنم
در این مورد اگر عزیزی از دوستان دبیر به راهکاری رسیدهاند،ممنون میشم که به اشتراک بگذارند
و درمورد کارکردن روی باورهام از خدا خواستم که هدایتم کنه به قدم دوم از دوره فوقالعاده عالی دوازده قدم
خدا رو هزار مرتبه شکرت که مسیر رو برای ما واضح میکنه و اینطور نشانهها رو برای هدایت به سمت خودش برامون قرار میده
خداروشکر برای وجود استاد و این سایت ناب و الگوهای بینظیر
خداروشکر️
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
سلام به آقا رضای عزیز ، استاد ارزش آفرین و خانم شایسته محترم و تمام دوستان هم فرکانس
آقا رضا من چندین بار این فایلهای مربوط به شمارو دیدم و دقیقا حال حاضر خودم رو در گذشته شما میبینم ، بارها گریم گرفت ، وای چقدر زیبا بود داستان زندگی شما. احسنت به این ایمان و اعمال صالح شما.
به قول خود استاد من نتایج ایشون رو میدیدم ولی بدلیل موفقیت های زیاد استاد و ذهن فقیرمن ، مقاومت زیادی داشتم ولی داستان شما الهام بخش شروع دوباره من برای بود.
با دیدن فایلهای شما متعهد شدم که بدهی های خودم رو بدم و فقط طی چند روز تونستم دوفقره از چکهای برگشتیم رو پاس کنم ، الله اکبر باورم نمیشه اینقدر زود خداوند اجابت کرد.
از ایده تکه تکه کردم دارم استفاده میکنم.
به لطف خدا تونستم قدم اول رو خریداری کنم. واقعا حالت تعجب من تمومی نداره از معجزات زندگیم در این مدت کم والبته که مدام معجزات زندگیم در گذشته رو هم دارم مرور میکنم و حتی بابت معجزات سالهای گذشته هم خداروسپاسگذارم.
به قول استاد کتک خور ملسی داشتم . من بالای پنج ساله استاد رو میشناسم و یکساله که عضو سایت شدم .
سال 1400 تونستم بخشی از بدهی هام رو بدم ولی بدلیل کار نکردن روی خودم و نجواهای شیطان دوباره شرایط مالیم بهم ریخت.
چندماهه مجددا مشغول گوش دادن فایلهای هدیه استاد هستم و انصافا پیشرفتهای خوبی در زمینه فردی داشتم، به خدانزدیکتر شدم ، خیلی کمتر عصبی میشم ، از کسی انتظار ندارم و دیگه نمیگم چرا دولت چرا کشور چرا پدرم و از کسی سعی میکنم ناراحت نشم.
خیلی خیلی خیلی تلاش میکنم دروغ نگم که البته این کار تکامل نیاز داره.
کلا یک شخصیت دیگه شدم ، من هم مثل گذشته شما مورد تمسخر اطرافیانم قرار میگیرم میگن مشق مینویسی و دیگه تمام حرفات شده حرفهای استاد و خودت رو گم کردی و حتی مثل استاد اطرافیانم میگن توکه اینقدر خدا خدا میگی پس پولت کجاست ولی من کتکهام رو خوردم ودیگه برام مهم نیست چه اتفاقاتی پیرامونم میفته.
خیلی از دوستانم من رو ترک کردن و خیلی اشخاص فوق العاده وارد زندگیم شدن . آدمهای خوب در زندگیم موج میزنند ، حتی مسافرهایی که دارم اکثرا هم فرکانس من هستند و هرلحظه یاد اون آیه میفتم که شما و استاد بارها و بارها بهش اشاره کردین «ای محمد ما مردم رو دور تو جمع کردیم».
آدمی که طی چند سال از هرکسی پول گرفته بود و نتونسته بود پس بده و یک دروغگو ، بدحساب و بدقول میشناختن الان شده امین مردم «الله اکبر».
هروقت به این موضوع فکر میکنم گریم میگیره .
به قول استاد که در یکی از لایوها صحبت میکرد درمورد کیفیت کفش در گذشتش و مقایسه اون با شرایط الانشون ، من هم مدام شکرگذار این موضوع هستم.
یکی از همون فرستاده های الهی به من گفت که فایلهای نتایج دوستان رو حتما نگاه کن و البته ذکر کرد قسمتهایی که استاد لباس قرمز تنشونه خیلی برای حال الانت خوبه و منظورش قسمت هفت به بعد بود.
جالبه که من هم مثل شما فکر میکردم اینکه سپاسگذاری کنم یا بنویسم یا دروغ نگم ، غر نزنم ، هر فیلمی نگاه نکنم ، تو شبکه های اجتماعی نچرخم که کار خاصی نیست. نتیجه اینه که خونه و ماشین بخری.
به کمک آموزش های استاد و همین چند درصد عمل اتفاقات شگفت انگیزی برام افتاده.
به لطف خدای بزرگ از سال 88 همسری دارم که در تمام شرایط کنار من بوده ولی از 93 به بعد من شرمندش شده بودم و درحال حاضر میتونم بخشی از نیازهاش رو تامین کنم که هرروز داره بهتر و بهتر میشه و رابطه عاشقانه و رویایی با همسر و دخترم دارم که این مورد هم زبانزد بقیه شده ، باز هم از خداوند سپاسگذارم.
شاید باورتون نشه که دختر شش سالم درکنار من صحبتهای استاد رو تماشا میکنه و خیلی اوقات حرفهایی میزنه در مورد خداوند و خیلی مسائل که من رو هدایت میکنه.
من الان دنبال علاقم هستم ولی بدلیل بدهی های قبلی و مخارج زندگی همون طوریکه استاد گفتند ورودی خودت رو صفر نکن ، در تاکسی اینترنتی کار میکنم و مدام به فایلهای شما گوش میکنم و خداروشاکرم که دارم روی خودم کار میکنم و بزودی تمام تمرکزم رو میزارم روی علاقم. حتی در همین کار هم با ساعت کمتر درآمدم خیلی بیشتر شده …..
درانتها از رب عالمیان متشکرم که من رو به این مسیر و به این جمع از انسانهای فوق العاده هدایت کرد.
درپناه رب
از شما ممنون بابت فایلهای زیباتون و از استاد عزیز سپاسگذارم بابت این سایت پراز آگاهی و خانم شایسته عزیز هم سپاسگذارم.