https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم و خانوم شایسته مهربان
بعد از مدت ها تصمیم گرفتم بیام زیر این فایل براتون کامنت بذارم و از نتایجم بگم چون این فایل خیلی روی من تاثیر گذاشت و باعث شد مسیر مورد علاقه ام رو پیدا کنم
حقیقتش من چون تک فرزند هستم و تا حالا تو زندگیم به تضاد خیلی جدی برنخوردم تا سن 25 سالگی عملا به کسب درآمد به صورت جدی فکر نکرده بودم و اقدامی هم براش نداشتم
رشته ای هم که تو دانشگاه رفتم رشته عمران بود که البته رشته مورد علاقه خودم حسابداری بود (بخاطر علاقه ام به حساب و کتاب کردن و ریاضیات) ولی بدلیل اعتماد به نفس پایینم به حرف پدر و مادرم گوش کردم و رفتم به سمت رشته های مهندسی و چون فیزیکم خوب بود گفتم میرم رشته عمران
در دانشگاه بعد از دو سال تقریبا متوجه شدم که این رشته مورد علاقه من نیست ولی باز هم بدلیل اعتماد به نفس پایین و ترس از حرف دیگران آن را ادامه دادم تا تمام شود
فکر میکردم اگر مدرک بگیرم قرار است معجزه شود ولی به قول شما مسیر غلط را باید در هر لولی که هست متوقف کرد و به سراغ چیز دیگری رفت
خلاصه بعد از گرفتن مدرک لیسانس عمران تصمیم گرفتم به این روند اشتباه پایان دهم و به خدمت سربازی بروم و بعدش وارد بازار کار شوم
که خداوند لطف کرد و سربازی من را انداخت لب مرز که مدت خدمت در آن جا 17 ماه بود و به لطف کسری جانبازی پدرم 13 ماهه تمام شد
یعنی عملا خدا سربازی دو ساله را برای من یکساله تمام کرد و این پاسخی بود برای شجاعتی که من به خرج دادم
در لب مرز هم من سرباز مخابرات بودم و فقط بیسیم جواب میدادم و عملا آسان ترین شغل پایگاه را داشتم به لطف خدا
بعد از سربازی تصمیم گرفتم که به صورت جدی وارد بازار های مالی شوم
قبلا در بورس و ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده بودم و خدا رو شکر موفق بودم
ولی سرمایه گذاری کردن و بیکار نشستن برای اینکه سرمایه ات رشد کند واقعا حس خوبی به آدم نمیدهد
پس تصمیم گرفتم با شرکت در چند دوره رایگان مهارت معامله گری در بازار فارکس که بزرگترین و معتبرترین بازار مالی جهان با گردش مالی روزانه 6 تریلیون دلار هست را بیاموزم
تقریبا مدت یکسال صرف آموزش دیدن و تست کردن استراتژی و معامله کردن بودم ولی بدلیل باور های غلط نه تنها سودی کسب نکردم بلکه دچار ضرر هم شدم و تمام پولی که از حقوق های سربازی ام مانده بود را در فارکس از دست دادم ولی همچنان میل و اشتیاق به معامله گری در من زنده بود
تا اینکه یک روز از طریق سایت شما و از طریق یکی از کامنت های بچه ها که به ایمیلم ارسال شد با استاد سبحان صمدی که از شاگرد های شما هستند و در ایران جزو بهترین مدرسین و فعالین بازار های مالی هستند آشنا شدم
واقعا فایل های صوتی روانشناسی بازار و آموزش های رایگان ایشون خیلی روی ذهنیت من تاثیر گذاشت
ایشون تو یکی از پست هاشون توی اینستاگرام گفتن اگر میخواید وارد بازار مالی بشید باید در ابتدا شغلی داشته باشید که از اون کسب درآمد کنید و در کنارش بیاید تو بازار های مالی هم فعالیت کنید و زمانی که درآمدتون از بازار مالی به دو برابر میزان درآمدتون از شغل اولتون رسید میتونید از شغل اولتون استعفا بدید و تمام تمرکزتون رو روی بازار های مالی بگذارید (این اون جمله طلایی بود که هیج کدوم از اساتید بازار مالی بهم نگفته بودن یا شاید به این شفافی نبود)
بعد از اون تصمیم گرفتم برم دنبال علاقه ام تا از اون کسب درآمد کنم و پولی بسازم تا بتونم اون رو تزریق کنم به بازار مالی و بتونم از این طریق هم کسب سود کنم
در ابتدا سراغ شغل فروشندگی رفتم و تصمیم گرفتم در یکی از فروشگاه های زنجیره ای مشغول بکار بشم که اون هم به لطف خدا به نزدیکترین فروشگاه زنجیره ای به خونمون هدایت شدم که کلا 5 دقیقه با ما فاصله داشت
اما بعد از دو ماه کار کردن در اونجا به این نتیجه رسیدم که فروشندگی شغل مورد علاقه من نیست و ساعت کاری بالا و معاشرت با افراد منفی باعث شد که تصمیم بگیرم از اون شغل خارج بشم
بعد از اون حدود 6 ماه من بیکار بودم و دوباره افسردگی و حس های بد به سراغم اومدم چون اون درس اصلی شما رو فراموش کردم که گفتید هیچ موقع خودتون رو از درآمد محروم نکنید حتی اگر با تمیز کردن بچه مردم باشه
ولی من این درس رو خیلی محکم گرفتم که تا زمانی که شغل و منبع درآمد جدید پیدا نکردم از شغل قبلیم استعفا ندم و بی گدار به آب نزنم (مثلا میخواستم بگم ایمانم خیلی قویه ولی پدرم در اومد)
خلاصه بعد از چند ماه به توصیه پدرم تصمیم گرفتم به کلاس های حسابداری مقدماتی فنی حرفه ای برم که اون هم خدا رو شکر هدایت شدم به یک آموزشگاه و استاد خیلی خوب در نزدیکی خونمون
کلاس ها رو خیلی با علاقه پیگیری میکردم و تمرین هام رو عالی انجام میدادم تا اینکه بعد از حدود دو ماه در آزمون تستی شرکت کردم و نمره 90 از 100 رو گرفتم و حدود دو هفته بعدش در آزمون عملی نمره کامل 100 از 100 رو گرفتم (البته مدرکم هنوز بدستم نرسیده)
خلاصه بعد از دادن آزمون ها تصمیم گرفتم برم در سایت های کاریابی دنبال شغل بگردم و هر روز در تمرین ستاره قطبی مینوشتم که شغلی میخواهم که ویژگی های مورد نظرم مثل خوش مسیر بودن، مثبت و شاد بودن کارفرما و همکاران، فضای کاری مناسب، لوکیشن خوب و… را داشته باشدکه خدا رو شکر همه اش برآورده شد و به یکی از بهترین شرکت های ممکن هدایت شدم و به راحتی استخدام شدم
الان حدود یک ماه هست که در این شرکت فوق العاده هستم و هر روز خدا را شکر میکنم که در یک فضا و مکان عالی با همکاران و کارفرمای فوق العاده دارم کار مورد علاقه ام را انجام میدهم و از زندگی ام لذت میبرم
برنامه بعدی ام این است که به صورت تمرکزی روی دوره های عزت نفس و بعد احساس لیاقت کار کنم تا به مدار های بالاتر و نعمت های بیشتر هدایت شوم هم در زمینه مالی و هم روابط
و بعد از تسلط کافی به شغل حسابداری به سراغ علاقه دیگرم یعنی معامله گری در فارکس بروم و بتوانم در آن جا هم به موفقیت و سود دهی برسم انشالله
باز هم تشکر میکنم از استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز بابت حضورشون تو زندگیم
سلام دوست گرامی ، من کامنت شمارو خوندم و از خدا سپاس گذارم که من رو هدایت کرد من رو به این صفحه و کامنت شما
من حدود 4سالی هست که با ارز های دیجیتال کامل اشنای دارم اما علاقم نبوده،علاقم به ترید تو فارکس بوده و هست،1سال هست که دارم روی استراتژیم کار میکنم و بک تست های خوبی داشتم به لطف خدا،ولی هنوز پول واقعی ترید نکردم
اما سوالی که برام پیش اومده اینه که استاد میگه باید ارزش خلق کنید برای ثروت مند شدن ، و این موضوعه که ترید کردن من چه ارزشی رو قراره برای جامعه خلق کنه نمیدونم،ولی الان چند روزه که تمام انرژیم رو دارم میزارم که حالم رو خوب نگهردارم،ترید تو فارکس رویای بوده که از بچگی داشتم،و ساعت ها پشت چارت میشینم بدونه اینکه از دنیای کنارم چیزی بفهمم،فقط الان نمیدونم که این مسیر ترید هم مسیری اشتاه هست مثل مسیر های که استاد میگه !چون ارزشی خلق نمیشه!
دیدم شما حرف از ترید تو فارکس زدین گفتم یکم باهم صحبت کنیم تا بیشتر روشن بشم من،که داستان چیه یعنی ترید فارکس هم مثل ارزدیجیتال راه اشتباه هست یا نه!؟
اتفاقا یک سوال از خود من توی قسمت عقل کل هست در مورد اینکه ترید در فارکس چه ارزشی در جهان ایجاد میکند
دوستان خیلی جواب های خوبی دادن به اون سوال و همچنین سوالات مشابه در مورد فارکس هست که میتونید سرچ کنید
ولی نظر شخصی من اینه که چون فارکس قدیمی ترین و معتبرترین و امن ترین بازار مالی جهانه و بزرگترین بانک ها سرمایه شونو اونجا استفاده میکنن قطعا ارزش ایجاد میکنه
اون ارزشم این هست که بازار فارکس این امکان رو برای بانک ها و موسسات بزرگ و افراد عادی فراهم میکنه تا با خرید و فروش جفت ارز ها توی یک سیستم عادلانه نسبت ارزش ارزهای هر کشور رو به همدیگه تعیین کنند
این سیستم نرخ تبدیل ارز ها که بصورت شناور بالا پایین میشه بنظرم بزرگترین ارزشی هست که فارکس ایجاد میکنه که البته در مورد فلزات و نفت و غیره هم همینه
مثلا روی نماد usd/jpy اگر اکثر سرمایه در جهت buy باشه باعث افزایش ارزش دلار به ین میشه و اگر در جهت sell باشه باعث افزایش ارزش ین به دلار میشه و این خودش ارزش هست
البته این نظر شخصی من هست بازم میتونید تحقیق کنید در این مورد
سینا جان عزیز نظرتون درباره پای چی هست من یک دوست در ترکیه دارم که خبره این داستانها و پول مجازی هست و اعتقاد به آینده پای داره و میگه چون شفاف هست و مشخص الان هم در حال ترید هست خصوصا در چین می خواستم نظر شما را بدونم درباره پای که الان خیلی کشورها دارن بهش بها میدن البته در ایران کمتر دیدم ولی در کشورهای دیگه خیلی بیشتر دیدم مثلا از یک کارخانه در ترکیه که بازدید داشتم از مدیر به قول خودشون پاترون تا راننده همه این برنامه را داشتند .ممنون
ببینید چیزی که من از استاد یاد گرفتم این هست که برای رسیدن به ثروت باید صد درصد تمرکزمون رو بذاریم روی موضوع مورد علاقه مون و به هیچ چیز دیگری فکر نکنیم بعد انقدر از آن طریق ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه که اصلا به این سرمایه گذاری ها و درآمد های جانبی فکر هم نمیکنیم
در مورد ارز دیجیتال هم استاد به طور کامل در توضیحات تکمیلی جلسه 13 دوره احساس لیاقت توضیح داده اند (توصیه میکنم اگر این دوره را ندارید تا زمانی که با قیمت قبلی فروخته میشود تهیه کنید)
استاد در این جلسه میگویند مبنای ساختن ثروت خلق ارزش است و به طور کلی ارز های دیجیتال ارزش خاصی را خلق نمیکنند و سرمایه گذاری در آنها هم کار اشتباهی هست (گرچه ممکن است بعضی افراد سود های زیادی از این بازار گرفته باشند)
نظر شخصی بنده هم این هست که اگر کسی دنبال ترید و معامله کردن در یک بازار امن و معتبر و با ریشه هست خیلی بهتر است که فارکس رو انتخاب کند چون هم قدمت آن به مراتب بیشتر است و حجم سرمایه بالایی دارد و بزرگترین بانک های جهان پولشان درگیر این بازار هست که باعث اعتبار بالای آن میشود و به طور کلی اقتصاد جهان روی فارکس سوار هست ولی بازار ارز های دیجیتال به نسبت جدید تر و کم اعتبار تر هست و بدلیل حجم پایین پول در این بازار افراد ممکن است طعمه پول های بزرگ (نهنگ ها) شوند و کل سرمایه شان از بین برود(بازم خودتون میتونید تحقیق کنید در این مورد)
و اینکه طبق آمار های رسمی حدود 95 درصد افرادی که وارد بازار های مالی میشوند بازنده هستند و تنها 5 درصد افراد میتوانند به سود دهی مستمر برسند
و یک فرد مبتدی که چیزی از بازار نمیداند باید حداقل 6 ماه زمان را صرف آموزش دیدن و طراحی استراتژی و پلن معاملاتی و بک تست و فوروارد تست و روانشانسی معامله گری و…بکند تا بتواند به سود دهی مستمر برسد(پس عشق و علاقه زیادی میطلبد)
کمااینکه افرادی هستند که بالغ بر 15 سال در بازار فعالیت دارند ولی هنوز به سود دهی مستمر نرسیده اند
خلاصه سعی کردم تمام اطلاعاتی که دارم رو بهتون بگم انشالله که مفید باشه براتون
درود آفرین و احسنت خیلی مسلط هستین و بسیار خوب و عمیق پاسخ دادین سینا جان
آره درست می فرمایید ،همیشه مغز یک منطق برای هر چیزی می خواهد مغز سعی می کند برای حفظ آرامش خودش وضعیت موجود را نگه دارد و به سختی می خواهد تغییر کند و گاها هر چه خودش می خواهد از حرفهای دیگران برداشت می کند ممنون از راهنماییتون خیلی سپاسگزارم امیدوارم مثل همیشه بدرخشید و عالی باشید و احساس خوب داشته باشید موفق باشید انشاءالله
فقط می تونم احساس عمیقم رو از قسمت هفت تا 16 بگم. و مخصوصا این فایل که تیر آخر بود…
احساس می کنم یه دوره ارزشمند پنج شش میلیونی رو به صورت رایگان بهم هدیه دادید… به من و بقیه این خانواده بزرگ…
چقدررر آگاهایی داشت و من هر دقیقه که جلو می رفت و صحبت می کردید قلبم با ضربان تند تری می زد و اطمینان بیشتری پیدا می کردم که دارم راه و درست می رم و همین فرمون فقط باید با تعهد بیشتر برم جلو… وسط فایل استاپ کردم و داخل دفتر دویست برگی شکرگزاری و ستاره قطبیم که فکر کنم قبلش پنج تا صد برگ پر کردم.. نوشتم و از خدا خواستم تا لحظه ای که نفس می کشم در حال گوش دادن و دریافت این آگاهی ها باشم و تا آخرین نفس در همین صراط مستقیم پیش برم…
چون در این یک سال دارم لذت ها و آرامشی روتجربه می کنم که در 33 سالی که زندگی کردم تجربه ش نکردم…
و انقدررر اشتیاق و شوق برای آینده دارم و اتفاقات و درهایی که قرار هست برام باز بشه که فکر کردن بهش هم اشک شوق رو در چشمانم جاری می کنه و قلبم رو باز می کنه و از ذوق چشمام برق می زنه.
فقط می تونم سپاسگزار خدایی باشم که من رو در این مسیر قرار داد و تشکر کنم از شما استاد بخشنده و مهربانم که این آگاهی ها رو رایگان در اختیار همه ی ما قرار می دید. و تشکر ویژه از آقا رضای عزیز برای گفتن تجربه هاشون برای ما سال پایینی ها که چقدر ما رو برای ادامه مسیر قوی تر و پر انگیزه تر کرد…
حتی این نکته ای که گفتید کامنت ها این قدر مهمند که مثلشون را در هیچ کتاب موفقیتی پیدا نمیکنید ، .در واقع منم کامنت ها را نمی خوندم
اما از بس به حرف های شما باور دارم،وقتی اولین بار فرمودید کامنت ها را بخونید پر از درس است درونش، شروع کردم به خواندن و حالا ول کن نیستم از بس شیرین و جذابند.
در حد تکاملی که طی کردم براتون مینویسم ،
صبر و استقامت لازمه گرفتن نتیجه است، اشتیاق و علاقه لازمه انرژی گرفتن برای ادامه است .
عجله سم است و داشتن یا پیدا کردن پشن و عشق هدایت است .
استاد این فایلتونو همون روزی که گذاشتید روی سایت من گوش دادم
اما نه کامل تا نصفههاش
من همیشه فایلاتونو تا بتونم کامل گوش میدم
اما این فایلو نتونستم کامل گوش بدم
یعنی هی وسطش کار پیش میومد ،هی گوشیم زنگ میخورد و خودمم زیاد تمرکز نداشتم
گذشت و من همچنان این فایلو نتونستم گوش بدم
تا صبح امروز
یه چیزیم بگم قبلش
من دیشب خیلی ذهنم آشفته و درگیر کار بود
هیچ درآمدی درنمیاوردم از این کاری که شروع کرده بودم و دیشب واقعا خسته شدم وکمآوردم و واقعا از اعماق وجودم از خدای خودم خواستم کمکم کنه ،هدایتم کنه ،بهم بگه چیکار کنم…
طبق عادت صبح بیدار شدم و یه سری زدم به سایت دیدم استاد فایل جدیدی نزاشته
با خودم گفتم بزار همین فایلو گوش بدم و کاملش کنم
فایلو از اول پلی کردم و با تمرکز زیاد گوش دادم تا رسید به قسمتی که استاد گفتن :
توی هر کاری که دارید انجام میدید
اطلاعاتتون ببرید بالا
ارزش خلق کنید
درموردش تحقیق کنید
تمرکز داشته باشید روش
صبور باشید
شما یک شبه پولدار نمیشید
استاد چیبگم واقعا
این جملات منو دیوونه کرد
هر بار که توی ذهنم مرور میکنم یه ایدههای جدیدی به ذهنم میرسه
هر بار که تو ذهنم این جملاتو مرور میکنم میگم
ای وای مهدیه
تو اصلا درمورد کارت هیچی نمیدونی
تو اصلا ارزشی خلق نکردی
تو اصلا تمرکزی نداری روش
فقط میگی چرا فروش نمیره چرا مشتری ندارم چرا درآمد ندارم و از اینجور حرفا
استاد دیوونه شدم با این صحبتاتون
واقعا الان میفهمم چرا همون روز اول نشد فایلتونو کامل گوش بدم
چون من دیشب به تضاد خورده بودم و الان هدایت شدم به این فایل
این فایل از همون اول هدایت من بود
ولی اون موقع زمانش نبود
خدایا تو چقدر بزرگی
شاید اونموقع هیچی از این صحبتاتون نمیفهمیدم
ولی الان با پوست و استخون درککردم
الان فهمیدم یعنی چی
چرا نمیتونم بفروشم
چون من هیچ آگاهیی از کارم ندارم
چون فقط یه محصولی دارم که فقط میخوام بفروشمش
نه اصلا تمرکزی روش دارم
نه اصلا ارزشی خلق کردم
نه اصلا صبورم
من یک شبه میخوام پولدار شم
نمیزارم تکاملم طی شه
من اگه حتی یک قدم بردارم و ارزش خلق کنم
جهان هزاران قدم میاد سمتم
من باید آگاهیمو ببرم بالا تا جهان مشتریاشو بفرسته سمت من
خدایاشکرت
من اینو امروز درس گرفتم
خواستم بنویسم تا واسه دوستای عزیزمم این کامنتمن شاید بتونه یه کوچولو کمکشون کنه
دوست داشتم تجربه خودم رو بنویسم از استفاده از قانون و رسیدن به خواسته ها
ی خونه تقریبا کلنگی پدرم داشت که بهمون داد که استفاده بکنیم به خاطر داشتن حیاط
به لطف خداوند من هم شرایطم مهیا شد که دست به کار بشم
قبل از اینکه دست به کار بشم خوب اولین تجربه من بود توی ساخت و ساز و هیچ آگاهی نصبت به هیچی نداشتم و البته مقدار پولی که داشتم کافی نبود به نظر
ی روز خانمم زنگ زد گفت ما مه پول نداریم برا خونه وام بگیر
گفتم خیالت راحت به لطف خداوند همه کارها رو انجام میدیم اونم نقد و هیچ ایده ای نداشتم و وارد کار شدم رفتم توی دل کار و به لطف خدا تغریبا شروع شد
و کلی تجربه متفاوت از کار ساختمون و نقد البته بلافاصله اجرت پرداخت میشد و کار ساختمون با بهترین شکل ممکن و اونجوری که دوست داشتم انجام شد در حالی که سرمایه ای که گذاشتم دقیقا دو یا سه برابر اون چیزی بود که روز اول برنامه ریزی کرده بودم
و علاوه بر اون کارهای مغازه و خرید های مغازه و خونه هم به خوب انجام شد
خیلی داستان تولد ایدای عزیز برام جالب بود و منو یاد حرف استاد توی فایل نامه 31انداخت
که میگه هرچی که میخوای از خدا بخواه بیشتر و بیشتر بخواه و چیزی بخواه که کسی دیگه نتونه برآورده کنه مثل سلامتی عمر بیشتر گشایش در روزی
واقعا ما داریم از کی میخوایم و چی میخوایم
از خدا ببینم پول میخوایم فقط یا نه هم سلامتی هم ارتباطات خوب هم عمر بیشتر
وقتی دیدگاه های خودم رو بررسی میکنم و مسیری که منو به اینجا رسوند میبینم هر وقت به دنبال پول بودم ازم فاصله گرفت ولی وقتی که به دنبال گسترش جهان بودم به دنبال احساس خوب بودن و هروقت خداوند رو حاضر و ناصر دونستم توی کسب و کارم توی زندگیم پول لاجرم به دنبال من اومد و وارد زندگیم شد
خدارو صدهزار مرتبه شکرت نمیدونم این فایل رو چند بار گوش دادم برای بار چندم ولی هر بار ایده ای تازه و به تفکری عمیق منو فرو میبره که همه چیز توی قرانه قرآنی که به رضا این باور رو میده که میشه توی سن زیاد بچه دار شد
میشه بدون ارتباط با کسی بچه دار شد کافیه بخوای ازش
خوب رضا شاد توی باوراش این بوده که خدایا به من همه اینها رو دادی این رو هم بده و بعد هدایت شده به باورهای خالصی که این رو هم میدم
و چقدر لذت بردم از اینکه میگه اسم بوم هم توی خواب بهم الهام شده
و سپاسگزارم از اینکه این فایل بسیار عالی و جادویی رو در سایت منتشر کردین.
سپاسگزارم از آقا رضا عزیز که خیلی زیبا و ساده و قابل فهم تونستن زندگی خودش رو با پستی و بلندی هاش شرح بدن.
دوباره مثل همیشه این فایل به موقع و در زمان درستی به دستم رسید و باید همین موقع گوشش میدادم.
شاید باورتون نشه که بارها این فایل های آقا رضا رو باز کرده بودم ولی در جا همون موقع هم میبستمش.
احساس مسکردم حال ندارم گوش بدم صحبت هاشون رو.نگو اصلا در مدار دریافتش نبودم.
یه چیزه جالبی رو بگم تو این فایل ها زیاد از دسته چک و وام و قرض صحبت شد.الان در این لحظه ای که دارم این رو مینویسم دقیقا 2 روز پیش برای من دو تا دسته چک بانک المشرق اومد دم در خونه چون خودم درخواستش داده بودم.و این فایل ها رو دقیقا همون موقع که دسته چک رسید به دستم داشتم گوش میدادم.
نشانه ها هر لحظه در زندگی ما هستن و باید دید.
قول میدم که از این دسته چک ها استفاده نکنم تا جایی که آگاهی ام بهم اجازه میده.
در کل این فایل ها درونش صلا هست و بارها و بارها باید گوش داده بشه.
از پروردگارم تشکر میکنم که همیشه همراه من و هدایت کننده و حمایت کننده و محافظ من هست در هر لحظه.
سپاس فراوان از آقا رضای عزیز( خودت نمیدونی با این فایای که ظبط کردی چه کمک هایی به این جامعه و انسان ها و باورهاشون انجام دادی).
و سپاس فراوان از استاد عزیزمممم و مریم جان که همیشه پبش قدم هستن که دنیا رو جای قشنگ تری برای زندگی کنند.
یه سلااام پر انرژی و برفی و زیبا به استاد عزیزم ،مریم مهربان و رفقای خوش انرژیم به خصوص آقا رضا
الان که دارم پیام مینویسم بعد از یه پیاده روی برفی و زیبا تو پارکِ زیبای نزدیک خونمون دارم فایل پر از درس و نکته ی آقا رضا و استاد رو گوش میدم
نگم از هوای قشنگ و تصاویر زیبایی که برف خلق کرده خدایا شکرت برای دیدن و شکرگزاری این حجم زیبایی
الهی شکرت برای داشتن دوستانِ موفق که انقدر زیبا تجربه شون رو دراختیار ما قرار میدن،
خوشحال و سپاس گزارم که هم مدار هستم و دارم این مطالب رو میشنوم وبه یاری خدا اجراشون میکنم
خیلی خوشحالم برای این رشد بی نظیرتون آقا رضا الهی هرروز نتایج زندگیتون پر رنگ تر و پر بار تر باشه تبریک میگم پدر شدنتون رو و تجربه ی لذت بخشِ آزادی در کنار میوه های زندگیتون
با همراه شدن داستان زندگی شما چقدر قشنگ میشه سیر تکامل رو حس کرد
اینکه گفتین قدم به قدم بهتون گفته شده الهام شده،لذت میبردین و زندگی میکردین ،خداروشکر اغلب اوقات حالتون خوب بوده،سیر تکامل خودتون رو طی کردین،ارزش خلق کردین با ایمان حرکت کردین بهبود مستمر داشتین الهی شکرت نتایج خوب وعالی اومدن
احساس خوب اتفاقات خوب میاره،کنترل ذهن کمک میکنه رشد کنیم و هر لحظه بهتر از قبل باشیم
اگر باور درستی داشته باشیم درمورد ثروت،نعمت و ثروت مثل اکسیژن اطراف ماهست و وارد زندگی ما میشه
قانون ثابتِ ،کافیه درکش کنیم و هرجا خواستیم اجراش کنیم ،
اگر باورامون درست باشه پول و ثروت و نعمت و روابط درست به سمت ما می آید
خداشکرت کمکون میکنی مولد ثروت باشیم وبه گسترش جهان کمک کنیم ،
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
امیدبه خدا این باورهای درست نهادینه بشه تو وجودم
خدا به اندازه ای که تغییر کنیم درها رو باز میکنه برای ما
الهی شکرت کمکمون میکنی اقدام کنیم به دانسته هامون و با ایمان باور پیش بریم الهی شکرت برای تعهد هر لحظه مون خدایا شکرت برای معجزات هر لحظه ات
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسیم
مدتی بود دنبال دلیلی بودم برای اینکه چرا با اینکه دارم روی خودم کار میکنم اما نتایج فقط در حد نشانه باقی میمونن و بعد ادامه کار استپ میشه. تا اینکه دوره فوق العاده هم جهت با جریان خداوند اومد روی سایت و من بی درنگ خریداری کردم و همونجور که حدس میزدم این دوره توی همین شروع عالی بود برام. الان میگم جریانش رو. بعد از گوش دادن به جلسه اول ودوم متوجه اولین ایراد کارم شدم که توی کامنت جلسه دوم دوره خلاصه وار توضیحش دادم . من فکر میکردم با روزی نیم ساعت گوش دادن به فایلا دارم شق القمر میکنم و بعد ذهنمو ول میکردم به امون خدا و عملا به جز تایم های پراکنده ای که ذهنم درگیر اگاهی ها بود در ادامه کاملا رها بودم و اجازه میدادم هر ورودی وارد ذهنم بشه یه روز جدی هستم و یه روز رها و عملا هیچ مومنتمی شکل نمیگرفت.توی جلسه دوم استاد همون اول جلسه یه نکته طلایی عنوان کردن که نخواهید کسی روبا خودتون همراه کنید به دلیل اینکه بقیه در مدار شنیدن این اگاهی ها نیستن و شما روهم با خودشون به مدارهای پایین تر میبرن .با خودم گفتم خب الحمداله این یکی کار اشتباه رو من سالهاست که دیگه انجام ندادم و خیالم راحته از این بابت. اما به شب نشده مچ خودمو گرفتم و به همسرم عنوان کردم که دوره جدید اومده روی سایت. اولش که اینو گفتم خودمم نمیدونستم منظورم چی بود و چرا اینو گفتم. اونم گفت فقط اینو بهت میگم که صد سال دیگه اضافه از خدا عمر بگیری مادامی که صدت رو نمیزاری بی فایده است حتی نود و نه هم فایده نداره. من سریع گارد گرفتم که تو قضاوت میکنی و از نتایج من خبر نداری و شروع کردم به کتمان حقیقت که کم نیارم و اونم میگفت نتایج تو گویای همه چیزه و یه جورایی غیر مستقیم بهم گفت سعی نکن به کسی توصیه کنی این دوره ها رو اول خودت بهش عمل کن. چقدر حرفاش بهم برخورد اما نتیجه ای که این موضوع برای من داشت این بود که متوجه شدم این ایراد درون منم هست که دوست دارم همسرم همراهم باشه توی این راه و اونجوری که با اطمینان راجب خودم فکر میکردم نبود و عملکردم چیز دیگه میگفت. انگار ذهنم داشت بهم دروغ میگفت برای اینکه وانمود کنه ایرادی نداره توی این مورد که نخاد تغییر کنه و این حس دلسوزی توی ناخوداگاه من هست ونمیزاره با ارامش جلو برم و مدام پشت سرمو نگاه میکنم ببینم شریک زندگیم هم دنبالم میاد یا نه ؟نکنه من برم بالا و اون جا بمونه ! نکنه جهان راه ما رواز هم جدا کنه!……البته همسرم قبلا از دنبال کننده های پر و پا قرص این دوره ها بود وما با هم رشد کردیم وبالا اومدیم ولی بعد که کارمون خوووب گسترش پیدا کرد اون توهمی که من دیگه همه چی رو بلدم ما رو از مسیر پرت کرد بیرون. همسرم کامل رها کرد و منم دست و پا شکسته ادامه میدادم با اینکه تغییراتمون کاملا به مثابه از فرش به عرش بود.من دیگه اون تعهد قبل رو نداشتم و دوباره باری به هر جهت زندگی میکردم البته همسرم از اول باورای مالیش از من بهتر بود برای همین الان هم درامدزاییش ادامه داره اما توی جنبه های دیگه ازجمله حال درونی خوب ، شدیدا تنزل کرده و به همین دلیل هم دوس داشتم اونم دوباره برگرده به شرایط قبلی. اول از صحبتش با اون لحن بدی که بهم گفت حس بدی گرفتم اما بعد با خودم گفتم همچین بی راه هم نمیگه اما دقیقا نمیدونستم خب الان باید چجوری متعهد تر باشم؟ چیکار باید کنم؟ نکنه مسیر کاریم اشتباهه ؟ و هزار تا شک و شبهه دیگه. روز بعدش دنبال جواب سوالم توی سایت بودم و هدایت شدم به فایلای نتایج دوستان . الله اکبر من وقتی فایلای اقای عطار روشن رو پلی کردم دلم میخواست فقطططط گریه کنم چون دقیقا حس و حال شش سال پیش خودم که با اموزه های استاد عزیزم اشنا شدم تداعی شد برام و بیاد اوردم مسیر قبلیم رو .همینجا میخام از ایشون تشکر کنم که چقدر با جزییات حس و حالشون رو به یاد آوردن و خالصانه و صادقانه به زبون اوردن و چقددددددر این 10 تا فایل راه گشا بود برای من و چقدررررر یاداوری کرد برام حس وهوای شش سال پیش خودمو و دیدم متعهد بودنم به انچه از استاد میشنیدم و اشتیاقم به درک و عمل به قوانین با عملکرد الانم خیلی متفاوته .اون زمان من از صب تا شب سر کار بودم و فقط ظهرها یکساعت وقت داشتم برای ناهار ومن ترجیح میدادم به جای خوردن ناهار از محل کار بزنم بیرون و توی کوچه های اطراف پرسه بزنم و با خودم در مورد قوانین صحبت کنم وفایها رو گوش کنم شاید تایمی که در روز روی این اگاهی ها متمرکز بودم کم بود ولی همین کافی بود تا حسم فوق العاده باشه و کل وجودمو بگیره و مثل یه بازدارنده عمل کنه برام وبا حس فوق العاده برمیگشتم سر کار .من هدایت شدم به کار جدید و با اینکه کار قبلیم تضمین شده تر بود چون پتروشیمی بود و اون زمان توی حوزه کار کارمندی حقوق و مزایاش بالاتر جاهای دیگه بودوکارم کاملا مرتبط با رشته تحصیلیم بود ومن هفت سال درسش روخونده بودم تا مقطع ارشد ودوازده سال کار کرده بودم توی اون زمینه و از طرفی من هیچ حسابی نمیتونستم روی کار جدیدم کنم چون تازه بهش ورود کرده بودم ونااشنا بودم و از نظر مالی هم هیچ تضمینی نبود ولی من شجاعانه از کارم استعفا دادم چون هم علاقمند بودم به کار جدید و هم ایمان داشتم که جهان با منه اگر خودم روهمجهت کنم باهاش . یادمه روزی که استعفا دادم رئیس بخش بهم گفت کاش منم شهامت تو رو داشتم و سالهاست میخام اینکاروکنم و نمیتونم ومن بیشتر مطمعن شدم که کارم درسته.استاد واقعا درسته این صحبتتون که خط مشی همه شبیه هم هست از یک تعهد واقعی شروع میشه و بعد عمل به انچه ازت برمیاد با همین چیزهایی که داری و بعد درها باز میشه و اینقدر نرم اتفاق میافته که تو یه ذره شوکه نمیشی از اتفاقات و یه روزی به خودت میای میبینی زندگیت هیچ ربطی به گذشته ات نداره چون تو تغییر کردی و اینم بگم ما شاید خودمون متوجه تغییرات نشیم ولی با مرور ردپاهایی که توی این سایت میزاریم بعدها میفهمیم قبلا چجوری فکر میکردیم و الان چطور. چند وقت پیش داشتم کامنت های اوایل اشناییم با سایت رومیخوندم و متوجه شدم چقدر باورهای داغونی داشتم که الان حتی از یادم رفته وکاملا محو شدن از ذهنم امااین مسیر انتهایی نداره و برای منی که مدتیه سست دارم قدم برمیدارم توی این مسیر که به طبع باعث شده نتایج یه جورایی لاکپشتی بشن و برای رفتن به مدارهای بالاتر همت دوباره میخاد تعهد دوباره میخاد چون چرخ مومنتم از حرکت ایستاده و نیاز به جدیت دوباره برای یک شروع طوفانی دیگه داره.
استاد عزیزم بعد از دیدن این 10 تا فایل من اومدم اینجا که تعهد بدم به خودم و خدای خودم که ایراداتی که باعث میشه منو از مسیر الهی خارج کنه و حسم رو توی روز مره نسبت به خودم بد کنه رو برطرف کنم
اولین مورد نحوه رفتارم با فرزندانم هست که این روزا حس میکنم بدترم شده و با کوچکترین خطایی سرشون داد میزنم و تحقیرشون میکنم و گاهی به کتک هم میرسه و بلافاصله بعدش حالم گرفته میشه و تا چند ساعت بعدش حس بدم ادامه پیدا میکنه و از اینکه شده یه عادت رفتاری بشدت ناراضی هستم از خودم و بایستی متعهدانه سعی کنم روی این موضوع کار کنم و خاتمه بدم بهش.
یه موضوع دیگه که حس نارضایتی نسبت به خودم ایجاد میکنه موضوع رانندگیم هست که با اینکه ماشین شخصی خوب دارم ولی اکثر مواقع با اسنپ رفت و امد میکنم و این بهونه ها روبرای خودم میارم که شاید ادرس رو گمکنم و دیر برسم شاید توی ترافیک بمونم و دیر برسم شاید جای پارک گیرم نیادو نتونم سر وقت برسم… در صورتی که دلیل اصلیش ترس از رانندگی هست که ناشی میشه از یک تجربه وخاطره بد از این موضوع.
و اما تعهد سوم که اینجا به خودم و خدای خودم میدم اینه که به هر انچه استاد عزیزم به زبون جاری کنه عمل کنم ووحی منزل بدونم و توی این مسیر استمرار داشته باشم و قلبم رو حساس کنم به حس بد وبشه خط قرمزم . من متعهد میشم که مثل رضای عزیز حتی اگر شرایط سخت شد و نجواهای منفی اومد استمرارم رو حفظ کنم حتی اگه زمان هایی شرایط سخت بشه و حتی همه اونهایی که دوستشون دارم وتوی خیلی موارد قبولشون دارم بگن راهت اشتباهه باز روی تعهدم به عمل به صحبتهای استاد عزیزم باقی بمونم چون قانون همیشه یه نتیجه رو میده طبق قانون پیش بری نتیجه خوبه حتی اگه کل مردم دنیا نخان یا مخالف باشن وبر خلاف قانون کیهان پیش بری با مخ میخوری زمین حتی اگه بازم کل مردم جهان موافقت باشن . مثل کاری که اقا رضای عزیز کرد در خصوص نقد کار کردن و پاره کردن چکها و این موضوع در عمل سخت هست و واقعا رضای عزیز تحسینتون میکنم از این بابت. احسنت به شما . خدایا شکرت حس و حالم امروز عالیه و حس تولد دوباره دارم خدایا شکرت به خاطر اینکه بقول اقا رضای عزیز در زمان حیاتم استاد فوق العاده ای چون شما رو دارم و از این بابت تا همیشه مدیون خدای خودم هستم. استاد بی نظیرم خداوند پشت و پناهتون باشه خیلی سپاسگزارم در پناه خدا.
سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم و خانوم شایسته مهربان
بعد از مدت ها تصمیم گرفتم بیام زیر این فایل براتون کامنت بذارم و از نتایجم بگم چون این فایل خیلی روی من تاثیر گذاشت و باعث شد مسیر مورد علاقه ام رو پیدا کنم
حقیقتش من چون تک فرزند هستم و تا حالا تو زندگیم به تضاد خیلی جدی برنخوردم تا سن 25 سالگی عملا به کسب درآمد به صورت جدی فکر نکرده بودم و اقدامی هم براش نداشتم
رشته ای هم که تو دانشگاه رفتم رشته عمران بود که البته رشته مورد علاقه خودم حسابداری بود (بخاطر علاقه ام به حساب و کتاب کردن و ریاضیات) ولی بدلیل اعتماد به نفس پایینم به حرف پدر و مادرم گوش کردم و رفتم به سمت رشته های مهندسی و چون فیزیکم خوب بود گفتم میرم رشته عمران
در دانشگاه بعد از دو سال تقریبا متوجه شدم که این رشته مورد علاقه من نیست ولی باز هم بدلیل اعتماد به نفس پایین و ترس از حرف دیگران آن را ادامه دادم تا تمام شود
فکر میکردم اگر مدرک بگیرم قرار است معجزه شود ولی به قول شما مسیر غلط را باید در هر لولی که هست متوقف کرد و به سراغ چیز دیگری رفت
خلاصه بعد از گرفتن مدرک لیسانس عمران تصمیم گرفتم به این روند اشتباه پایان دهم و به خدمت سربازی بروم و بعدش وارد بازار کار شوم
که خداوند لطف کرد و سربازی من را انداخت لب مرز که مدت خدمت در آن جا 17 ماه بود و به لطف کسری جانبازی پدرم 13 ماهه تمام شد
یعنی عملا خدا سربازی دو ساله را برای من یکساله تمام کرد و این پاسخی بود برای شجاعتی که من به خرج دادم
در لب مرز هم من سرباز مخابرات بودم و فقط بیسیم جواب میدادم و عملا آسان ترین شغل پایگاه را داشتم به لطف خدا
بعد از سربازی تصمیم گرفتم که به صورت جدی وارد بازار های مالی شوم
قبلا در بورس و ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده بودم و خدا رو شکر موفق بودم
ولی سرمایه گذاری کردن و بیکار نشستن برای اینکه سرمایه ات رشد کند واقعا حس خوبی به آدم نمیدهد
پس تصمیم گرفتم با شرکت در چند دوره رایگان مهارت معامله گری در بازار فارکس که بزرگترین و معتبرترین بازار مالی جهان با گردش مالی روزانه 6 تریلیون دلار هست را بیاموزم
تقریبا مدت یکسال صرف آموزش دیدن و تست کردن استراتژی و معامله کردن بودم ولی بدلیل باور های غلط نه تنها سودی کسب نکردم بلکه دچار ضرر هم شدم و تمام پولی که از حقوق های سربازی ام مانده بود را در فارکس از دست دادم ولی همچنان میل و اشتیاق به معامله گری در من زنده بود
تا اینکه یک روز از طریق سایت شما و از طریق یکی از کامنت های بچه ها که به ایمیلم ارسال شد با استاد سبحان صمدی که از شاگرد های شما هستند و در ایران جزو بهترین مدرسین و فعالین بازار های مالی هستند آشنا شدم
واقعا فایل های صوتی روانشناسی بازار و آموزش های رایگان ایشون خیلی روی ذهنیت من تاثیر گذاشت
ایشون تو یکی از پست هاشون توی اینستاگرام گفتن اگر میخواید وارد بازار مالی بشید باید در ابتدا شغلی داشته باشید که از اون کسب درآمد کنید و در کنارش بیاید تو بازار های مالی هم فعالیت کنید و زمانی که درآمدتون از بازار مالی به دو برابر میزان درآمدتون از شغل اولتون رسید میتونید از شغل اولتون استعفا بدید و تمام تمرکزتون رو روی بازار های مالی بگذارید (این اون جمله طلایی بود که هیج کدوم از اساتید بازار مالی بهم نگفته بودن یا شاید به این شفافی نبود)
بعد از اون تصمیم گرفتم برم دنبال علاقه ام تا از اون کسب درآمد کنم و پولی بسازم تا بتونم اون رو تزریق کنم به بازار مالی و بتونم از این طریق هم کسب سود کنم
در ابتدا سراغ شغل فروشندگی رفتم و تصمیم گرفتم در یکی از فروشگاه های زنجیره ای مشغول بکار بشم که اون هم به لطف خدا به نزدیکترین فروشگاه زنجیره ای به خونمون هدایت شدم که کلا 5 دقیقه با ما فاصله داشت
اما بعد از دو ماه کار کردن در اونجا به این نتیجه رسیدم که فروشندگی شغل مورد علاقه من نیست و ساعت کاری بالا و معاشرت با افراد منفی باعث شد که تصمیم بگیرم از اون شغل خارج بشم
بعد از اون حدود 6 ماه من بیکار بودم و دوباره افسردگی و حس های بد به سراغم اومدم چون اون درس اصلی شما رو فراموش کردم که گفتید هیچ موقع خودتون رو از درآمد محروم نکنید حتی اگر با تمیز کردن بچه مردم باشه
ولی من این درس رو خیلی محکم گرفتم که تا زمانی که شغل و منبع درآمد جدید پیدا نکردم از شغل قبلیم استعفا ندم و بی گدار به آب نزنم (مثلا میخواستم بگم ایمانم خیلی قویه ولی پدرم در اومد)
خلاصه بعد از چند ماه به توصیه پدرم تصمیم گرفتم به کلاس های حسابداری مقدماتی فنی حرفه ای برم که اون هم خدا رو شکر هدایت شدم به یک آموزشگاه و استاد خیلی خوب در نزدیکی خونمون
کلاس ها رو خیلی با علاقه پیگیری میکردم و تمرین هام رو عالی انجام میدادم تا اینکه بعد از حدود دو ماه در آزمون تستی شرکت کردم و نمره 90 از 100 رو گرفتم و حدود دو هفته بعدش در آزمون عملی نمره کامل 100 از 100 رو گرفتم (البته مدرکم هنوز بدستم نرسیده)
خلاصه بعد از دادن آزمون ها تصمیم گرفتم برم در سایت های کاریابی دنبال شغل بگردم و هر روز در تمرین ستاره قطبی مینوشتم که شغلی میخواهم که ویژگی های مورد نظرم مثل خوش مسیر بودن، مثبت و شاد بودن کارفرما و همکاران، فضای کاری مناسب، لوکیشن خوب و… را داشته باشدکه خدا رو شکر همه اش برآورده شد و به یکی از بهترین شرکت های ممکن هدایت شدم و به راحتی استخدام شدم
الان حدود یک ماه هست که در این شرکت فوق العاده هستم و هر روز خدا را شکر میکنم که در یک فضا و مکان عالی با همکاران و کارفرمای فوق العاده دارم کار مورد علاقه ام را انجام میدهم و از زندگی ام لذت میبرم
برنامه بعدی ام این است که به صورت تمرکزی روی دوره های عزت نفس و بعد احساس لیاقت کار کنم تا به مدار های بالاتر و نعمت های بیشتر هدایت شوم هم در زمینه مالی و هم روابط
و بعد از تسلط کافی به شغل حسابداری به سراغ علاقه دیگرم یعنی معامله گری در فارکس بروم و بتوانم در آن جا هم به موفقیت و سود دهی برسم انشالله
باز هم تشکر میکنم از استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز بابت حضورشون تو زندگیم
سلام دوست گرامی ، من کامنت شمارو خوندم و از خدا سپاس گذارم که من رو هدایت کرد من رو به این صفحه و کامنت شما
من حدود 4سالی هست که با ارز های دیجیتال کامل اشنای دارم اما علاقم نبوده،علاقم به ترید تو فارکس بوده و هست،1سال هست که دارم روی استراتژیم کار میکنم و بک تست های خوبی داشتم به لطف خدا،ولی هنوز پول واقعی ترید نکردم
اما سوالی که برام پیش اومده اینه که استاد میگه باید ارزش خلق کنید برای ثروت مند شدن ، و این موضوعه که ترید کردن من چه ارزشی رو قراره برای جامعه خلق کنه نمیدونم،ولی الان چند روزه که تمام انرژیم رو دارم میزارم که حالم رو خوب نگهردارم،ترید تو فارکس رویای بوده که از بچگی داشتم،و ساعت ها پشت چارت میشینم بدونه اینکه از دنیای کنارم چیزی بفهمم،فقط الان نمیدونم که این مسیر ترید هم مسیری اشتاه هست مثل مسیر های که استاد میگه !چون ارزشی خلق نمیشه!
دیدم شما حرف از ترید تو فارکس زدین گفتم یکم باهم صحبت کنیم تا بیشتر روشن بشم من،که داستان چیه یعنی ترید فارکس هم مثل ارزدیجیتال راه اشتباه هست یا نه!؟
سلام آقا بابک وقت بخیر
اتفاقا یک سوال از خود من توی قسمت عقل کل هست در مورد اینکه ترید در فارکس چه ارزشی در جهان ایجاد میکند
دوستان خیلی جواب های خوبی دادن به اون سوال و همچنین سوالات مشابه در مورد فارکس هست که میتونید سرچ کنید
ولی نظر شخصی من اینه که چون فارکس قدیمی ترین و معتبرترین و امن ترین بازار مالی جهانه و بزرگترین بانک ها سرمایه شونو اونجا استفاده میکنن قطعا ارزش ایجاد میکنه
اون ارزشم این هست که بازار فارکس این امکان رو برای بانک ها و موسسات بزرگ و افراد عادی فراهم میکنه تا با خرید و فروش جفت ارز ها توی یک سیستم عادلانه نسبت ارزش ارزهای هر کشور رو به همدیگه تعیین کنند
این سیستم نرخ تبدیل ارز ها که بصورت شناور بالا پایین میشه بنظرم بزرگترین ارزشی هست که فارکس ایجاد میکنه که البته در مورد فلزات و نفت و غیره هم همینه
مثلا روی نماد usd/jpy اگر اکثر سرمایه در جهت buy باشه باعث افزایش ارزش دلار به ین میشه و اگر در جهت sell باشه باعث افزایش ارزش ین به دلار میشه و این خودش ارزش هست
البته این نظر شخصی من هست بازم میتونید تحقیق کنید در این مورد
انشالله موفق باشید
درود
سینا جان عزیز نظرتون درباره پای چی هست من یک دوست در ترکیه دارم که خبره این داستانها و پول مجازی هست و اعتقاد به آینده پای داره و میگه چون شفاف هست و مشخص الان هم در حال ترید هست خصوصا در چین می خواستم نظر شما را بدونم درباره پای که الان خیلی کشورها دارن بهش بها میدن البته در ایران کمتر دیدم ولی در کشورهای دیگه خیلی بیشتر دیدم مثلا از یک کارخانه در ترکیه که بازدید داشتم از مدیر به قول خودشون پاترون تا راننده همه این برنامه را داشتند .ممنون
سلام خدمت آقا محسن بزرگوار
ببینید چیزی که من از استاد یاد گرفتم این هست که برای رسیدن به ثروت باید صد درصد تمرکزمون رو بذاریم روی موضوع مورد علاقه مون و به هیچ چیز دیگری فکر نکنیم بعد انقدر از آن طریق ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه که اصلا به این سرمایه گذاری ها و درآمد های جانبی فکر هم نمیکنیم
در مورد ارز دیجیتال هم استاد به طور کامل در توضیحات تکمیلی جلسه 13 دوره احساس لیاقت توضیح داده اند (توصیه میکنم اگر این دوره را ندارید تا زمانی که با قیمت قبلی فروخته میشود تهیه کنید)
استاد در این جلسه میگویند مبنای ساختن ثروت خلق ارزش است و به طور کلی ارز های دیجیتال ارزش خاصی را خلق نمیکنند و سرمایه گذاری در آنها هم کار اشتباهی هست (گرچه ممکن است بعضی افراد سود های زیادی از این بازار گرفته باشند)
نظر شخصی بنده هم این هست که اگر کسی دنبال ترید و معامله کردن در یک بازار امن و معتبر و با ریشه هست خیلی بهتر است که فارکس رو انتخاب کند چون هم قدمت آن به مراتب بیشتر است و حجم سرمایه بالایی دارد و بزرگترین بانک های جهان پولشان درگیر این بازار هست که باعث اعتبار بالای آن میشود و به طور کلی اقتصاد جهان روی فارکس سوار هست ولی بازار ارز های دیجیتال به نسبت جدید تر و کم اعتبار تر هست و بدلیل حجم پایین پول در این بازار افراد ممکن است طعمه پول های بزرگ (نهنگ ها) شوند و کل سرمایه شان از بین برود(بازم خودتون میتونید تحقیق کنید در این مورد)
و اینکه طبق آمار های رسمی حدود 95 درصد افرادی که وارد بازار های مالی میشوند بازنده هستند و تنها 5 درصد افراد میتوانند به سود دهی مستمر برسند
و یک فرد مبتدی که چیزی از بازار نمیداند باید حداقل 6 ماه زمان را صرف آموزش دیدن و طراحی استراتژی و پلن معاملاتی و بک تست و فوروارد تست و روانشانسی معامله گری و…بکند تا بتواند به سود دهی مستمر برسد(پس عشق و علاقه زیادی میطلبد)
کمااینکه افرادی هستند که بالغ بر 15 سال در بازار فعالیت دارند ولی هنوز به سود دهی مستمر نرسیده اند
خلاصه سعی کردم تمام اطلاعاتی که دارم رو بهتون بگم انشالله که مفید باشه براتون
درود آفرین و احسنت خیلی مسلط هستین و بسیار خوب و عمیق پاسخ دادین سینا جان
آره درست می فرمایید ،همیشه مغز یک منطق برای هر چیزی می خواهد مغز سعی می کند برای حفظ آرامش خودش وضعیت موجود را نگه دارد و به سختی می خواهد تغییر کند و گاها هر چه خودش می خواهد از حرفهای دیگران برداشت می کند ممنون از راهنماییتون خیلی سپاسگزارم امیدوارم مثل همیشه بدرخشید و عالی باشید و احساس خوب داشته باشید موفق باشید انشاءالله
سلام به عشق ترین استاد دنیا
خدارو هزاران بار سپاسگزارم بابت بودن در این مسیر زیبا که با شنیدن این آگاهی ها روز به روز پیشرفتم عالی تر میشه
چقدر از صحبت های اقا رضا این مدت لذت بردم چقدر متین و باوقار و با ارامش حرف زدن و چقدر باورهای قشنگ برای هممون ساختن
یک دنیا ممنون اقا رضای عزیز
الهی که روز به روز موفق تر باشید و خیر دنیا و اخرت نصیبتون بشه
من افسانه فولادفر از امروز 26 بهمن 1401 تعهد میدم در مسیر علایقم گام بردارم و روز به روز تلاشم رو برای افزایش مهارتم بیشتر کنم و ارزش جدید خلق کنم ️
کما اینکه من الان حدود دوسال هست در مسیر علاقم هستم و خیلی خیلی خداروشکر راضی هستم
اوایل از نظر مالی خیلی خوب نبود ولی هرچه گذشت و من مهارتم بیشتر شد و هرچه بیشتر روی خودم کار کردم درآمدم هم داره به لطف خدا بیشتر میشه
سپاسگزار استادی هستم که با حرفاش زندگیم رو متحول کرده و سپاسگزار خداوندی که من رو با این استاد اشنا کرد️
سلام استاد نازنیم.
فقط می تونم احساس عمیقم رو از قسمت هفت تا 16 بگم. و مخصوصا این فایل که تیر آخر بود…
احساس می کنم یه دوره ارزشمند پنج شش میلیونی رو به صورت رایگان بهم هدیه دادید… به من و بقیه این خانواده بزرگ…
چقدررر آگاهایی داشت و من هر دقیقه که جلو می رفت و صحبت می کردید قلبم با ضربان تند تری می زد و اطمینان بیشتری پیدا می کردم که دارم راه و درست می رم و همین فرمون فقط باید با تعهد بیشتر برم جلو… وسط فایل استاپ کردم و داخل دفتر دویست برگی شکرگزاری و ستاره قطبیم که فکر کنم قبلش پنج تا صد برگ پر کردم.. نوشتم و از خدا خواستم تا لحظه ای که نفس می کشم در حال گوش دادن و دریافت این آگاهی ها باشم و تا آخرین نفس در همین صراط مستقیم پیش برم…
چون در این یک سال دارم لذت ها و آرامشی روتجربه می کنم که در 33 سالی که زندگی کردم تجربه ش نکردم…
و انقدررر اشتیاق و شوق برای آینده دارم و اتفاقات و درهایی که قرار هست برام باز بشه که فکر کردن بهش هم اشک شوق رو در چشمانم جاری می کنه و قلبم رو باز می کنه و از ذوق چشمام برق می زنه.
فقط می تونم سپاسگزار خدایی باشم که من رو در این مسیر قرار داد و تشکر کنم از شما استاد بخشنده و مهربانم که این آگاهی ها رو رایگان در اختیار همه ی ما قرار می دید. و تشکر ویژه از آقا رضای عزیز برای گفتن تجربه هاشون برای ما سال پایینی ها که چقدر ما رو برای ادامه مسیر قوی تر و پر انگیزه تر کرد…
خدایا شکررررتتت
به نام تو خدا جانم
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته جان
تمام فایل های شما پر از نکته و درس است .
حتی این نکته ای که گفتید کامنت ها این قدر مهمند که مثلشون را در هیچ کتاب موفقیتی پیدا نمیکنید ، .در واقع منم کامنت ها را نمی خوندم
اما از بس به حرف های شما باور دارم،وقتی اولین بار فرمودید کامنت ها را بخونید پر از درس است درونش، شروع کردم به خواندن و حالا ول کن نیستم از بس شیرین و جذابند.
در حد تکاملی که طی کردم براتون مینویسم ،
صبر و استقامت لازمه گرفتن نتیجه است، اشتیاق و علاقه لازمه انرژی گرفتن برای ادامه است .
عجله سم است و داشتن یا پیدا کردن پشن و عشق هدایت است .
آرامش راهنما و مشخص کننده مسیر و راه درست است .
بدون توکل و آرامش راه نامشخص و نامعلوم است.
در پناه هدایت الهی دلارام باشید.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد مهربونم و دوستان عزیزم
من خانم امین هستم
استاد این فایلتونو همون روزی که گذاشتید روی سایت من گوش دادم
اما نه کامل تا نصفههاش
من همیشه فایلاتونو تا بتونم کامل گوش میدم
اما این فایلو نتونستم کامل گوش بدم
یعنی هی وسطش کار پیش میومد ،هی گوشیم زنگ میخورد و خودمم زیاد تمرکز نداشتم
گذشت و من همچنان این فایلو نتونستم گوش بدم
تا صبح امروز
یه چیزیم بگم قبلش
من دیشب خیلی ذهنم آشفته و درگیر کار بود
هیچ درآمدی درنمیاوردم از این کاری که شروع کرده بودم و دیشب واقعا خسته شدم وکمآوردم و واقعا از اعماق وجودم از خدای خودم خواستم کمکم کنه ،هدایتم کنه ،بهم بگه چیکار کنم…
طبق عادت صبح بیدار شدم و یه سری زدم به سایت دیدم استاد فایل جدیدی نزاشته
با خودم گفتم بزار همین فایلو گوش بدم و کاملش کنم
فایلو از اول پلی کردم و با تمرکز زیاد گوش دادم تا رسید به قسمتی که استاد گفتن :
توی هر کاری که دارید انجام میدید
اطلاعاتتون ببرید بالا
ارزش خلق کنید
درموردش تحقیق کنید
تمرکز داشته باشید روش
صبور باشید
شما یک شبه پولدار نمیشید
استاد چیبگم واقعا
این جملات منو دیوونه کرد
هر بار که توی ذهنم مرور میکنم یه ایدههای جدیدی به ذهنم میرسه
هر بار که تو ذهنم این جملاتو مرور میکنم میگم
ای وای مهدیه
تو اصلا درمورد کارت هیچی نمیدونی
تو اصلا ارزشی خلق نکردی
تو اصلا تمرکزی نداری روش
فقط میگی چرا فروش نمیره چرا مشتری ندارم چرا درآمد ندارم و از اینجور حرفا
استاد دیوونه شدم با این صحبتاتون
واقعا الان میفهمم چرا همون روز اول نشد فایلتونو کامل گوش بدم
چون من دیشب به تضاد خورده بودم و الان هدایت شدم به این فایل
این فایل از همون اول هدایت من بود
ولی اون موقع زمانش نبود
خدایا تو چقدر بزرگی
شاید اونموقع هیچی از این صحبتاتون نمیفهمیدم
ولی الان با پوست و استخون درککردم
الان فهمیدم یعنی چی
چرا نمیتونم بفروشم
چون من هیچ آگاهیی از کارم ندارم
چون فقط یه محصولی دارم که فقط میخوام بفروشمش
نه اصلا تمرکزی روش دارم
نه اصلا ارزشی خلق کردم
نه اصلا صبورم
من یک شبه میخوام پولدار شم
نمیزارم تکاملم طی شه
من اگه حتی یک قدم بردارم و ارزش خلق کنم
جهان هزاران قدم میاد سمتم
من باید آگاهیمو ببرم بالا تا جهان مشتریاشو بفرسته سمت من
خدایاشکرت
من اینو امروز درس گرفتم
خواستم بنویسم تا واسه دوستای عزیزمم این کامنتمن شاید بتونه یه کوچولو کمکشون کنه
دوستون دارم
به نام الله یکتا
سلام دوستان
نشانه ای سراسر از آگاهی از رضای عزیز
دوست داشتم تجربه خودم رو بنویسم از استفاده از قانون و رسیدن به خواسته ها
ی خونه تقریبا کلنگی پدرم داشت که بهمون داد که استفاده بکنیم به خاطر داشتن حیاط
به لطف خداوند من هم شرایطم مهیا شد که دست به کار بشم
قبل از اینکه دست به کار بشم خوب اولین تجربه من بود توی ساخت و ساز و هیچ آگاهی نصبت به هیچی نداشتم و البته مقدار پولی که داشتم کافی نبود به نظر
ی روز خانمم زنگ زد گفت ما مه پول نداریم برا خونه وام بگیر
گفتم خیالت راحت به لطف خداوند همه کارها رو انجام میدیم اونم نقد و هیچ ایده ای نداشتم و وارد کار شدم رفتم توی دل کار و به لطف خدا تغریبا شروع شد
و کلی تجربه متفاوت از کار ساختمون و نقد البته بلافاصله اجرت پرداخت میشد و کار ساختمون با بهترین شکل ممکن و اونجوری که دوست داشتم انجام شد در حالی که سرمایه ای که گذاشتم دقیقا دو یا سه برابر اون چیزی بود که روز اول برنامه ریزی کرده بودم
و علاوه بر اون کارهای مغازه و خرید های مغازه و خونه هم به خوب انجام شد
خیلی داستان تولد ایدای عزیز برام جالب بود و منو یاد حرف استاد توی فایل نامه 31انداخت
که میگه هرچی که میخوای از خدا بخواه بیشتر و بیشتر بخواه و چیزی بخواه که کسی دیگه نتونه برآورده کنه مثل سلامتی عمر بیشتر گشایش در روزی
واقعا ما داریم از کی میخوایم و چی میخوایم
از خدا ببینم پول میخوایم فقط یا نه هم سلامتی هم ارتباطات خوب هم عمر بیشتر
وقتی دیدگاه های خودم رو بررسی میکنم و مسیری که منو به اینجا رسوند میبینم هر وقت به دنبال پول بودم ازم فاصله گرفت ولی وقتی که به دنبال گسترش جهان بودم به دنبال احساس خوب بودن و هروقت خداوند رو حاضر و ناصر دونستم توی کسب و کارم توی زندگیم پول لاجرم به دنبال من اومد و وارد زندگیم شد
خدارو صدهزار مرتبه شکرت نمیدونم این فایل رو چند بار گوش دادم برای بار چندم ولی هر بار ایده ای تازه و به تفکری عمیق منو فرو میبره که همه چیز توی قرانه قرآنی که به رضا این باور رو میده که میشه توی سن زیاد بچه دار شد
میشه بدون ارتباط با کسی بچه دار شد کافیه بخوای ازش
خوب رضا شاد توی باوراش این بوده که خدایا به من همه اینها رو دادی این رو هم بده و بعد هدایت شده به باورهای خالصی که این رو هم میدم
و چقدر لذت بردم از اینکه میگه اسم بوم هم توی خواب بهم الهام شده
سلام و احترام برای استاد عزیزم
و مریم جان
و سپاسگزارم از اینکه این فایل بسیار عالی و جادویی رو در سایت منتشر کردین.
سپاسگزارم از آقا رضا عزیز که خیلی زیبا و ساده و قابل فهم تونستن زندگی خودش رو با پستی و بلندی هاش شرح بدن.
دوباره مثل همیشه این فایل به موقع و در زمان درستی به دستم رسید و باید همین موقع گوشش میدادم.
شاید باورتون نشه که بارها این فایل های آقا رضا رو باز کرده بودم ولی در جا همون موقع هم میبستمش.
احساس مسکردم حال ندارم گوش بدم صحبت هاشون رو.نگو اصلا در مدار دریافتش نبودم.
یه چیزه جالبی رو بگم تو این فایل ها زیاد از دسته چک و وام و قرض صحبت شد.الان در این لحظه ای که دارم این رو مینویسم دقیقا 2 روز پیش برای من دو تا دسته چک بانک المشرق اومد دم در خونه چون خودم درخواستش داده بودم.و این فایل ها رو دقیقا همون موقع که دسته چک رسید به دستم داشتم گوش میدادم.
نشانه ها هر لحظه در زندگی ما هستن و باید دید.
قول میدم که از این دسته چک ها استفاده نکنم تا جایی که آگاهی ام بهم اجازه میده.
در کل این فایل ها درونش صلا هست و بارها و بارها باید گوش داده بشه.
از پروردگارم تشکر میکنم که همیشه همراه من و هدایت کننده و حمایت کننده و محافظ من هست در هر لحظه.
سپاس فراوان از آقا رضای عزیز( خودت نمیدونی با این فایای که ظبط کردی چه کمک هایی به این جامعه و انسان ها و باورهاشون انجام دادی).
و سپاس فراوان از استاد عزیزمممم و مریم جان که همیشه پبش قدم هستن که دنیا رو جای قشنگ تری برای زندگی کنند.
سپاس فراوان جهان هستی️
الحمدلله رب العالمین حمداً کثیراً من کُل احوال
یه سلااام پر انرژی و برفی و زیبا به استاد عزیزم ،مریم مهربان و رفقای خوش انرژیم به خصوص آقا رضا
الان که دارم پیام مینویسم بعد از یه پیاده روی برفی و زیبا تو پارکِ زیبای نزدیک خونمون دارم فایل پر از درس و نکته ی آقا رضا و استاد رو گوش میدم
نگم از هوای قشنگ و تصاویر زیبایی که برف خلق کرده خدایا شکرت برای دیدن و شکرگزاری این حجم زیبایی
الهی شکرت برای داشتن دوستانِ موفق که انقدر زیبا تجربه شون رو دراختیار ما قرار میدن،
خوشحال و سپاس گزارم که هم مدار هستم و دارم این مطالب رو میشنوم وبه یاری خدا اجراشون میکنم
خیلی خوشحالم برای این رشد بی نظیرتون آقا رضا الهی هرروز نتایج زندگیتون پر رنگ تر و پر بار تر باشه تبریک میگم پدر شدنتون رو و تجربه ی لذت بخشِ آزادی در کنار میوه های زندگیتون
با همراه شدن داستان زندگی شما چقدر قشنگ میشه سیر تکامل رو حس کرد
اینکه گفتین قدم به قدم بهتون گفته شده الهام شده،لذت میبردین و زندگی میکردین ،خداروشکر اغلب اوقات حالتون خوب بوده،سیر تکامل خودتون رو طی کردین،ارزش خلق کردین با ایمان حرکت کردین بهبود مستمر داشتین الهی شکرت نتایج خوب وعالی اومدن
احساس خوب اتفاقات خوب میاره،کنترل ذهن کمک میکنه رشد کنیم و هر لحظه بهتر از قبل باشیم
اگر باور درستی داشته باشیم درمورد ثروت،نعمت و ثروت مثل اکسیژن اطراف ماهست و وارد زندگی ما میشه
قانون ثابتِ ،کافیه درکش کنیم و هرجا خواستیم اجراش کنیم ،
اگر باورامون درست باشه پول و ثروت و نعمت و روابط درست به سمت ما می آید
خداشکرت کمکون میکنی مولد ثروت باشیم وبه گسترش جهان کمک کنیم ،
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
امیدبه خدا این باورهای درست نهادینه بشه تو وجودم
خدا به اندازه ای که تغییر کنیم درها رو باز میکنه برای ما
الهی شکرت کمکمون میکنی اقدام کنیم به دانسته هامون و با ایمان باور پیش بریم الهی شکرت برای تعهد هر لحظه مون خدایا شکرت برای معجزات هر لحظه ات
دوستتون دارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسیم
مدتی بود دنبال دلیلی بودم برای اینکه چرا با اینکه دارم روی خودم کار میکنم اما نتایج فقط در حد نشانه باقی میمونن و بعد ادامه کار استپ میشه. تا اینکه دوره فوق العاده هم جهت با جریان خداوند اومد روی سایت و من بی درنگ خریداری کردم و همونجور که حدس میزدم این دوره توی همین شروع عالی بود برام. الان میگم جریانش رو. بعد از گوش دادن به جلسه اول ودوم متوجه اولین ایراد کارم شدم که توی کامنت جلسه دوم دوره خلاصه وار توضیحش دادم . من فکر میکردم با روزی نیم ساعت گوش دادن به فایلا دارم شق القمر میکنم و بعد ذهنمو ول میکردم به امون خدا و عملا به جز تایم های پراکنده ای که ذهنم درگیر اگاهی ها بود در ادامه کاملا رها بودم و اجازه میدادم هر ورودی وارد ذهنم بشه یه روز جدی هستم و یه روز رها و عملا هیچ مومنتمی شکل نمیگرفت.توی جلسه دوم استاد همون اول جلسه یه نکته طلایی عنوان کردن که نخواهید کسی روبا خودتون همراه کنید به دلیل اینکه بقیه در مدار شنیدن این اگاهی ها نیستن و شما روهم با خودشون به مدارهای پایین تر میبرن .با خودم گفتم خب الحمداله این یکی کار اشتباه رو من سالهاست که دیگه انجام ندادم و خیالم راحته از این بابت. اما به شب نشده مچ خودمو گرفتم و به همسرم عنوان کردم که دوره جدید اومده روی سایت. اولش که اینو گفتم خودمم نمیدونستم منظورم چی بود و چرا اینو گفتم. اونم گفت فقط اینو بهت میگم که صد سال دیگه اضافه از خدا عمر بگیری مادامی که صدت رو نمیزاری بی فایده است حتی نود و نه هم فایده نداره. من سریع گارد گرفتم که تو قضاوت میکنی و از نتایج من خبر نداری و شروع کردم به کتمان حقیقت که کم نیارم و اونم میگفت نتایج تو گویای همه چیزه و یه جورایی غیر مستقیم بهم گفت سعی نکن به کسی توصیه کنی این دوره ها رو اول خودت بهش عمل کن. چقدر حرفاش بهم برخورد اما نتیجه ای که این موضوع برای من داشت این بود که متوجه شدم این ایراد درون منم هست که دوست دارم همسرم همراهم باشه توی این راه و اونجوری که با اطمینان راجب خودم فکر میکردم نبود و عملکردم چیز دیگه میگفت. انگار ذهنم داشت بهم دروغ میگفت برای اینکه وانمود کنه ایرادی نداره توی این مورد که نخاد تغییر کنه و این حس دلسوزی توی ناخوداگاه من هست ونمیزاره با ارامش جلو برم و مدام پشت سرمو نگاه میکنم ببینم شریک زندگیم هم دنبالم میاد یا نه ؟نکنه من برم بالا و اون جا بمونه ! نکنه جهان راه ما رواز هم جدا کنه!……البته همسرم قبلا از دنبال کننده های پر و پا قرص این دوره ها بود وما با هم رشد کردیم وبالا اومدیم ولی بعد که کارمون خوووب گسترش پیدا کرد اون توهمی که من دیگه همه چی رو بلدم ما رو از مسیر پرت کرد بیرون. همسرم کامل رها کرد و منم دست و پا شکسته ادامه میدادم با اینکه تغییراتمون کاملا به مثابه از فرش به عرش بود.من دیگه اون تعهد قبل رو نداشتم و دوباره باری به هر جهت زندگی میکردم البته همسرم از اول باورای مالیش از من بهتر بود برای همین الان هم درامدزاییش ادامه داره اما توی جنبه های دیگه ازجمله حال درونی خوب ، شدیدا تنزل کرده و به همین دلیل هم دوس داشتم اونم دوباره برگرده به شرایط قبلی. اول از صحبتش با اون لحن بدی که بهم گفت حس بدی گرفتم اما بعد با خودم گفتم همچین بی راه هم نمیگه اما دقیقا نمیدونستم خب الان باید چجوری متعهد تر باشم؟ چیکار باید کنم؟ نکنه مسیر کاریم اشتباهه ؟ و هزار تا شک و شبهه دیگه. روز بعدش دنبال جواب سوالم توی سایت بودم و هدایت شدم به فایلای نتایج دوستان . الله اکبر من وقتی فایلای اقای عطار روشن رو پلی کردم دلم میخواست فقطططط گریه کنم چون دقیقا حس و حال شش سال پیش خودم که با اموزه های استاد عزیزم اشنا شدم تداعی شد برام و بیاد اوردم مسیر قبلیم رو .همینجا میخام از ایشون تشکر کنم که چقدر با جزییات حس و حالشون رو به یاد آوردن و خالصانه و صادقانه به زبون اوردن و چقددددددر این 10 تا فایل راه گشا بود برای من و چقدررررر یاداوری کرد برام حس وهوای شش سال پیش خودمو و دیدم متعهد بودنم به انچه از استاد میشنیدم و اشتیاقم به درک و عمل به قوانین با عملکرد الانم خیلی متفاوته .اون زمان من از صب تا شب سر کار بودم و فقط ظهرها یکساعت وقت داشتم برای ناهار ومن ترجیح میدادم به جای خوردن ناهار از محل کار بزنم بیرون و توی کوچه های اطراف پرسه بزنم و با خودم در مورد قوانین صحبت کنم وفایها رو گوش کنم شاید تایمی که در روز روی این اگاهی ها متمرکز بودم کم بود ولی همین کافی بود تا حسم فوق العاده باشه و کل وجودمو بگیره و مثل یه بازدارنده عمل کنه برام وبا حس فوق العاده برمیگشتم سر کار .من هدایت شدم به کار جدید و با اینکه کار قبلیم تضمین شده تر بود چون پتروشیمی بود و اون زمان توی حوزه کار کارمندی حقوق و مزایاش بالاتر جاهای دیگه بودوکارم کاملا مرتبط با رشته تحصیلیم بود ومن هفت سال درسش روخونده بودم تا مقطع ارشد ودوازده سال کار کرده بودم توی اون زمینه و از طرفی من هیچ حسابی نمیتونستم روی کار جدیدم کنم چون تازه بهش ورود کرده بودم ونااشنا بودم و از نظر مالی هم هیچ تضمینی نبود ولی من شجاعانه از کارم استعفا دادم چون هم علاقمند بودم به کار جدید و هم ایمان داشتم که جهان با منه اگر خودم روهمجهت کنم باهاش . یادمه روزی که استعفا دادم رئیس بخش بهم گفت کاش منم شهامت تو رو داشتم و سالهاست میخام اینکاروکنم و نمیتونم ومن بیشتر مطمعن شدم که کارم درسته.استاد واقعا درسته این صحبتتون که خط مشی همه شبیه هم هست از یک تعهد واقعی شروع میشه و بعد عمل به انچه ازت برمیاد با همین چیزهایی که داری و بعد درها باز میشه و اینقدر نرم اتفاق میافته که تو یه ذره شوکه نمیشی از اتفاقات و یه روزی به خودت میای میبینی زندگیت هیچ ربطی به گذشته ات نداره چون تو تغییر کردی و اینم بگم ما شاید خودمون متوجه تغییرات نشیم ولی با مرور ردپاهایی که توی این سایت میزاریم بعدها میفهمیم قبلا چجوری فکر میکردیم و الان چطور. چند وقت پیش داشتم کامنت های اوایل اشناییم با سایت رومیخوندم و متوجه شدم چقدر باورهای داغونی داشتم که الان حتی از یادم رفته وکاملا محو شدن از ذهنم امااین مسیر انتهایی نداره و برای منی که مدتیه سست دارم قدم برمیدارم توی این مسیر که به طبع باعث شده نتایج یه جورایی لاکپشتی بشن و برای رفتن به مدارهای بالاتر همت دوباره میخاد تعهد دوباره میخاد چون چرخ مومنتم از حرکت ایستاده و نیاز به جدیت دوباره برای یک شروع طوفانی دیگه داره.
استاد عزیزم بعد از دیدن این 10 تا فایل من اومدم اینجا که تعهد بدم به خودم و خدای خودم که ایراداتی که باعث میشه منو از مسیر الهی خارج کنه و حسم رو توی روز مره نسبت به خودم بد کنه رو برطرف کنم
اولین مورد نحوه رفتارم با فرزندانم هست که این روزا حس میکنم بدترم شده و با کوچکترین خطایی سرشون داد میزنم و تحقیرشون میکنم و گاهی به کتک هم میرسه و بلافاصله بعدش حالم گرفته میشه و تا چند ساعت بعدش حس بدم ادامه پیدا میکنه و از اینکه شده یه عادت رفتاری بشدت ناراضی هستم از خودم و بایستی متعهدانه سعی کنم روی این موضوع کار کنم و خاتمه بدم بهش.
یه موضوع دیگه که حس نارضایتی نسبت به خودم ایجاد میکنه موضوع رانندگیم هست که با اینکه ماشین شخصی خوب دارم ولی اکثر مواقع با اسنپ رفت و امد میکنم و این بهونه ها روبرای خودم میارم که شاید ادرس رو گمکنم و دیر برسم شاید توی ترافیک بمونم و دیر برسم شاید جای پارک گیرم نیادو نتونم سر وقت برسم… در صورتی که دلیل اصلیش ترس از رانندگی هست که ناشی میشه از یک تجربه وخاطره بد از این موضوع.
و اما تعهد سوم که اینجا به خودم و خدای خودم میدم اینه که به هر انچه استاد عزیزم به زبون جاری کنه عمل کنم ووحی منزل بدونم و توی این مسیر استمرار داشته باشم و قلبم رو حساس کنم به حس بد وبشه خط قرمزم . من متعهد میشم که مثل رضای عزیز حتی اگر شرایط سخت شد و نجواهای منفی اومد استمرارم رو حفظ کنم حتی اگه زمان هایی شرایط سخت بشه و حتی همه اونهایی که دوستشون دارم وتوی خیلی موارد قبولشون دارم بگن راهت اشتباهه باز روی تعهدم به عمل به صحبتهای استاد عزیزم باقی بمونم چون قانون همیشه یه نتیجه رو میده طبق قانون پیش بری نتیجه خوبه حتی اگه کل مردم دنیا نخان یا مخالف باشن وبر خلاف قانون کیهان پیش بری با مخ میخوری زمین حتی اگه بازم کل مردم جهان موافقت باشن . مثل کاری که اقا رضای عزیز کرد در خصوص نقد کار کردن و پاره کردن چکها و این موضوع در عمل سخت هست و واقعا رضای عزیز تحسینتون میکنم از این بابت. احسنت به شما . خدایا شکرت حس و حالم امروز عالیه و حس تولد دوباره دارم خدایا شکرت به خاطر اینکه بقول اقا رضای عزیز در زمان حیاتم استاد فوق العاده ای چون شما رو دارم و از این بابت تا همیشه مدیون خدای خودم هستم. استاد بی نظیرم خداوند پشت و پناهتون باشه خیلی سپاسگزارم در پناه خدا.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام استاد عزیزم و همگی دوستان
استاد من شاگرد خوبی تا اینجا نبودم.چون از خودم راضی نیستم.
دلیل نارضایتی ام هم عدم پایداری نتایجم هست.اونم بخاطر برداشتهای اشتباه خودم از حرفهای شما تا اینجا بوده.
دلیلش رو که چرا من عملگرا نبودم ، تو دوتا باورم تونستم پیدا کنم تا اینجا
باور مخرب اول : معلمها آموزش میدن که پول دربیارن.
نتونستم درک کنم واقعیت اینکه حرفهای شما حاصل تجارب عملی شما هست نه صرفا آموزش کتابی طور مثل مدرسه و دانشگاه
این یعنی من آموزه های شما رو صرفا تئوری میدیدم و عملی اش رو اصلا نمیفهمیدم تا ویدیوهای آقا رضا اومد
و من تازه توستم بفهمم هر دوره آموزشی شما کی تبدیل به دوره شد!!!
باور مخرب دوم: عدم درک درست از ثروت بود.
تازه توستم بفهمم ثروت رو میتونم به دو دسته تقسیم کنم.
ثروت اصل که روش شماست و آرامش پایدار اولین دستاوردشه
ثروت فرع که روش اکثر مردمه و مال و اموال و صرفا پول دستاوردشه و آرامش پایداری توش نیست.
تازه تونستم بهتر درک کنم که ثروت پایدار یعنی چی؟
استمرار فقط تو گوش دادن نیست.
اصلش استمرار تو عمل به شنیده هاست.
من واحدهای درسی شما رو فقط تئوری پاس کردم و تو عملی ها مردود شدم تا اینجا.
خدا رو شکر میکنم که بعد یک سال و خورده ای که مجدد هدایت شدم سمت سایت الان میتونم بیافتم تو مرحله عمل و استمرار در عمل
من یک سال و خورده ای قبل رو مستمر تو سایت بودم و دیدم و شنیدم و یه وقتهایی یه چیزهایی نوشتم ولی اهل عمل مستمر نبودم.
با این آگاهی ها وقتی الان دارم روی ثروت 1 کار میکنم.
برای خودم جالبه که تازه دارم میفهمم 10فایل اول رو استاد در مورد باورها گفتن
3فایل دوم رو در باره تضادها
از شروع 13 که الان تو این مرحله ام میاید و در مورد فراوانی توضیح میدید
و اصلاح باورهای 10جلسه اول از منظر فراوانی
واقعا حتی تئوری هم الان بهتر دارم گوش میدم و تفکیک میکنم و سعی در اصلاح خودم دارم.
بیشتر تونستم باورتون کنم.
مرسی استاد
سپاسگزارم ازتون
اخ اخ اخ مخصوصا فایل 9 توحید عملی که اصلا یه گنجه فوق العاده ای توشه
جایی که میگید باورهای توحیدی اصل داستانه و خوراک و پوشاک و مسکن رو انسانها به اشتباه گذاشتن اصل زندگیشون.
تو قران در مورد پیامبران تو بخش تامین خوراک و پوشاک و مسکن حرفی نیست.چون فرعیاته و….
سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم.
روز همگی خوش