https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم،عاشقتم استاد،سلام به مریم گلی عزیز ودوستانم،استاد بخدا این فایل وبرای من سایت گذاشتین نمیدونم چن بار گوش کردم ولی هردفعه یه چیز جدید فهمیدم لذت بردم وفهمیدم که باید حرکت کنم قدم بردارم سختی اول راه نجواها منصرف نکنه، به جای اینکه در ودیوارو نگاه کنم وصبح تا شب فقط تو خونه فایل گوش کنم قدم بردارم،راستی استاد عزیزم دیروز توستر قطبی نوشتم که خدایا یه جاروبرقی نو وعالی میخام راستش نو رو باشک نوشتم گفتم آخه از کجا یه جاروبرقی نو به من میرسه،باورم نمیشه امروز اول صبح یه جاروبرقی شیک ونو هدیه گرفتم، نمیدونید چقدر خوشحال شدم وخداروشکر کردم که قانون جواب میده راستی دیروز نوشتم میخام 100 انعام بگیرم اولش نوشتم 200 ولی ذهنم مقاومت کرد پاک کردم نوشتم 100 وخدا شاهده یه تراول 100 نو گرفتم،استاد استاد عاشقتم یعنی کامنت منم میخونید ای کاش متوجه میشدم که خوندید،خدایا شکرت به خاطر اینکه منو تو این مسیر قرار دادی،خدایا یه جوری بهم بگو که استاد کامنتم و میخونه یا نه،
استاد من میخوام توی این کامنتم بگم که برای عمل کردن به باورهای صحیح و پیش برنده، دقیقا چکار میخوام بکنم.
اولا بگم که هر وقت شما حرف از علاقه میزنین ذهن من میره سمت موضوعی که الان رشته ام و حوزه ای که میخوام توش فعالیت کنم نیست. به همین خاطر یجورایی عذاب وجدان میگیرم که چرا وسط اون موضوعی که از صمیم قلبم بهش علاقهمندم نیستم.
ولی بادی بدونم که من با توجه به شرایط و میزان قدرتی که توی این مرحله از رشدم در شخصیتم احساس کردم تصمیم گرفتم.
با اینکه واقعا رشته الانم رو هم دوست دارم و اصلا با نشانه های خداوند به سمتش هدایت شدم و شروعش کردم، ولی دروغ چرا سختمه یذره هنوز که تمام وجودم رو واسش بذارم.
و هر دفعه باید به خودم یادآوری کنم که روژینا اگه توی این حوزه ای که الان توش هستی حرفهای نشی و ازش دست بکشی، از اونجایی که هنوز به قدر کافی در خودت جسارت و عزت نفس نساختی به نابودی میرسی. یا اگه هم خداوند بهت لطف داشته باشه و خودت هم تماما وجودت رو براش بذاری و بتونی سِروایو کنی، احتمالا خیلی اذیت خواهی شد.
حالا کاری نداریم.
الان من به نقطه ای رسیدم که باید به اون چیزایی که میدونم و تا حد خوبی سعی کردم یادشون بگیرم عمل کنم.
صراحتن،
من به خدا گفتم پول میخوام، میخوام خودم خودم رو ساپورت مالی کنم، خدا هم گفت اوکی من بهت میدم! هر چی که بخوای بهت میدم…
تو ارزش خلق کن، به میزانی که ارزش خلق میکنی و فقط به دنبال پول نیستی و ارزش کارت برات به پولت مقدمه ثروت و برکت وارد زندگیت میشه.
چشم. حالا چه ارزشی خلق کنم؟
مگه تو نمیخوای معمار بشی؟ مگه طراحی سایت هم بلد نیستی؟ مگه دنبال این نیستی که به غیر از دانشگاهی که میری کاری کنی که معماری رو یاد بگیری؟
خب، این اگه مسئله توئه مسئله خیلیای دیگه هم هست.
دیدی تا حالا کسی این مسئله رو حل کنه؟
نه هر چی سرچ کردم به نتیجه ای نرسیدم.
خب پس، تو بیا این کارو بکن.
یه سایت بزن، یه بلاگ، که تمام مسیری که میری رو قدم به قدم توش توضیح بدی. دامنه ات هم که مرتبطه پول هاستت هم که برات رسوندم که روی پای خودت وایستی.
شرایطش هم که برات مهیا کردم که بری و خیلی راحت و با عزت و احترام اتوکد یاد بگیری، چی از این بهتر؟
هر چی بهت الهام میکنم بذار که این الهامات قراره الهامبخش خیلی ها باشه و هدایتشون کنه به سمت رشد و پیشرفت.
چشم خدایا. سمعا و طاعتا. هر چی که تو بگی عمل میکنم.
از اونطرف ازت میخوام که بری و کانکشن های لیندکدینت رو گسترش بدی به همون روشی که بهت گفتم و لینکدین رو یاد بگیری. یه نشونه هم توی متن منتخب همین فایل بهت دادم که نذاریش کنار و ادامش بدی
خب دیگه مسیر واضحه.
فقط مونده قدم برداشتن من، که این کامنت تموم بشه میرم سراغش و ایده ی استارت خورده ان رو ادامش میدم.
یه نکته دیگه
من باید برای اینکه پیشرفت کنم توی این حوزه کلی کار انجام بدم و یه سری قدم ها هست که باید بردارم.
میخوام با این باور این بار برم سراغشون که من میتونم همه ی کارها رو همدل کنم و به خوبی از پس انجام هرکدومشون بربیام و توشون موفق عمل کنم. خداوند این توانایی رو بهم داده. فقط باید باورش کنم تا بتونم ازش به خوبی استفاده کنم.
خدایا شکرت بابت این کامنت عملی و کاربردی برای خودم که رد پای اولین قدم منه که میخوام بدون عجله ولی با شور و اشتیاق برش دارم و نتیجه رو ببینم…
خدایا شکرت…
استاد ممنونم ازتون که همیشه ما رو به حرکت کردن و قدم برداشتن سوق میدین و گنج هایی رو بهمون میدین که بتونیم در عمل ازش استفاده کنیم.
استاد عباسمنش عزیز ۔۔۔ھر فایل صوتی کہ از شما گوش میکنم خودش یک کتاب قطور ھست کہ پر از آگاھی و نشانہ ھست برای من ۔۔
جالبہ وقتی دربارہ موضوعی فکر میکنم و دنبال نشانہ ھستم باشنیدن یکی از فایل ھای صوتی شما نشانہ ھا برایم باز می شود و حس میکنم شما دربارہ اون موضوع با من صحبت میکنید
من ھمیشہ برای شروع ھر کاری ترس دارم با اینکہ ایدہ ھای زیادی دارم ولی از روبرو شدن با اون ایدہ ترس دارم ۔۔۔ صبحت ھای شما این رو بہ من یاد داد کہ من با رفتن در دل این ترس می تونم موفق باشم ۔۔با برداشتن قدم ھای کوچیک ارزش بدم بہ کارم ۔۔
من از روزی کہ فایل ھای شما رو گوش میکنم احساس میکنم مثل کودکی ھستم کہ تازہ مئخواد قدم بردارہ ۔۔نمیخوام از خودم انتظار داشتہ باشم از روز اول بدوم باید از قدم ھای کوچیک و تاتی کردن شروع کنم و ادامہ بدم و ادامہ بدم تا بہ چیزی کہ میخوام برسم
استاد عزیز در این دو ھفتہ کہ فایلھای شما رو بہ طور مداوم گوش میکنم ۔۔سعی کردم تغییر اول از،درونم شروع کنم ۔۔من آدمئ بودم کہ خیلی زود عصبانی میشد ۔۔تمرکزم روی رفتار شوھرم بود ھمیشہ بہ کارھای کہ انجام نمیداد فکر میکردم و بھانہ ی برای گلہ و شکایت ازش پیدا میکردم
شما گفتید تمرکزم بردارم و بہ چیزی کہ میخوام فکر کنم ۔۔من چند روزی ھست کہ دیگہ بہ رفتار شوھرم فکر نمیکنم تمرکزم روی موفقیت خودم گذاشتم
نتیجہ این بود کہ من بہ آرامش رسیدم دیگہ زود عصبانی نمیشم حالم خوبہ ۔۔چھرہ عبوس ندارم بیشتر موقع ھا در حال شوخی و خندہ ھستم در حالی کہ قبل از این چھرہ م ھمیشہ در ھم بود
تازگیا شوھرم از در کہ میخواد برہ بیرون میاد و منو میبوسہ کاری کہ اصلا،قبلا انجام نمیداد ۔۔
تازگیا تا میخوام کسی رو قضاوت کنم این حرف میاد تو ذھنم کہ اگر میخوای شرایطت عوض بشہ باید از ھمین قدم ھای کوچیک شروع کنی ۔۔ھمونجا زیپ دھنم می بندم
خودم درگیر حرف آدما نمیکنم دارم سعی میکنم خودم از حرفای حاشیہ ای کنار بکشم ۔۔دیگرون ھر کاری میخواند انجام بدن بہ من ربطی ندارہ
دارم روی حسادتم کار میکنم ۔۔و سعی میکنم وقتم صرف یادگیر ی و آموزش خودم بزارم تا احساس ارزشمندی کنم و برای کسایی کہ شاید بھشون بخاطر موفقیت ھاشون حسادت کردم آرزوی موفقیت میکنم ۔۔۔
اینھا تغییراتی ھست کہ من در این مدت کوتاہ بھش دست پیدا کردم
امید دارم کہ این روند ادامہ دارہ زیرا کہ خودم رو لایق خوبی پاکی و شاد زندگی کردن و رسیدن بہ خواستہ ھام میدونم ۔۔۔کہ ھمہ با قدم برداشتن و ادامہ دادن دست یافتنی ھست
وسلام به هم کلاسهای خودم،دانشگاه استادعباسمنش، راستش استاداول واضح وروشن وبدون هیچ حاشیه وبدون تعارف بگم من تازمانی که فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم،توی فهم من،خداآدم بود،الان هم هیچ ادعایی ندارم که من فهمیدم خداچیست؟ولی دارم تمرین میکنم،من ازتاریخ1399/11/4باحال خیلی…..خراب که میتونم ازروی جرات بگم تریلیاردهادرجه زیرصفرویخبندان ذهن خراب وسردویخ زده بودم،البته به قول استادآشغال زیرمبل بودم،بیرونم زیادازحال درونم خبرنمی داد.چون به قول مادررحمت شده ام صورتم باسیلی سرخ بود.اینهارومیگم که ردپایی محکم واستواراول،آخربرای خودم وبعدبرای همکلاسیهام باشه،به خصوص خانمهای بدون شغل ودرآمد، ازتاریخی که گفتم:بامعرفی پسرعزیزم علی آقاواردخانواده بزرگ استادگرامیم،آقای سیدمحمدعرشیانفر شدم، ازکجاش براتون بگم؟فقط اینوبگم باشنیدن حتی هرنفس استادم اشک میریختم، چه اشکی؟ اشک افسوس،اندوه وغم رابااشک امیدبه خداوعظمت الهی درهم کرده بودم،که شماتصورکنید یک نفرانقدرغذاهای فاسدوخراب راخورده که مدام درحال بالاآوردن است.حالاهمین حال راذهن من داشت،فقط خوراکم گریه بود.ولی یادمه ازبچه گی درسم راسرکلاس خوب گوش میکردم وبلدبودم، وقتی توی خانه مادرم میگفت:بخوان میگفتم من بلدم ولی همیشه میگفتم من دوست دارم پولداربشم ولی اصلامدرسه نروم!که همه ی
مابدون بروبرگرد باورمون شده بود،که بدون درس خواندن اصلاکسی پولدارنمیشود.خوب بادیدن فایلهای شب وروزم یکی شده بود موبه مواجرامیکردم ولی هنوز خدای لیلاهمون آدم مهربان به ظاهریک پدراست. دوباره پسرعزیزم یک راننده تاکسی که روی کشتی کارگری میکرده را نشونم داد،فقط لباسهای پلنگی بودهرچی بود،مرغ وخروس که حالامتوجه میشم پارادایس بوده، میگفتم مگه میشه راننده تاکسی به آمریکا!این همه دم ودستگاه، به قول استادعطاروشن هیچی نمیفهمیدم فقط همون اه وحسرت وعجولی خودم راداشتم، (آخه من 7ماهه به دنیاآمده ام)حالاازطریق لایواستادعرشیانفربااستادعباس منش صدای دلنشین جنابعالی بر دلم نشست. گوشی منم ازبس که هندزفری زده بودم دیگه هندزفری وصل نمیشد.گوشی روپرت کردم خدایا گوشی به من بده باهندزفری بدون سیم به گوش آدمها میدیدم حال میکردم، تااینکه پارسال عروسی پسرکوچکم بود،گوشی خانمشودزدزد برای عروسم گوشی خریدم وعروسم گفت:شماهم بایدگوشی جدیدبخرید. خدایاشکرت عروسی برگزارشد جای همه ی شمادوستان واستادم پرازگل وصفابود، حالا توی خونه جای خالی پسرم خیلی برام سخت بود،ذهنم دنبال بهانه بود فقط گریه میکردم وازیک مدل زندگی کردن ثابت حال خوبی نداشتم. ومنم هیچ وقت توی فضای مجازی نبودم ونیستم بچه هابرام اینستانصب کرده بودن بازم بلدنبودم ولی بعصی ازاساتیدرومیدیدم هرکی حرفهاش به دلم می نشست گوش میکردم،به خصوص سخنرانی آقایان رابیشترگوش میدادم، حتی برنامه های تلویزیونی رااگرخانمی سخنرانی میکرد سیریعا کانال عوض میشد،زمانی که اینترنت قطع شد،همه ناراحت بودن منم به اینستااعتیاد پیداکرده بودم خیلی سخت بود.ولی ازاین طرف به خودم دلداری میدادم که بهترلیلاخانم توهم داشتی ازدست میرفتی چون فضای مجازی راهنوزذهن من قبول ندارد،ازقطع شدن اینترنت تابرج اسفندسرگرم مراسم عروسی بودیم به سلامتی تمام شد حالافایلهای استادعرشیانفربرام تکراری شده بازشب وروزگریه میکردم، ازبسر بزرگم مخمدآقاپرسیدم چه طوربایدبری توی سایت استادعباسمنش، میخوام چیزهای بیشتری یادبگیرم،به قول استادعطاروشن یادگیری چیه فقط حالم خوب باشه، اول که بااستادعرشیانفرآشنا شدم چاکراه روشنیدم ورمزعدد7راکه منم7ماهه وشب9 ماه ذیحجه بدنیاآمده ام رابه خودم ربط دادم، که منم زندگی ام رادررحم مادرم به قصدادامه ی سفربه دنیادراین شب مبارک قربانی کردم وشروع سفرجدیدرادارم، حالابه سادگی واردسایت شدم وبچه هام مراعضوکردن، حالامیخوام بدونم خداکیست؟خداچیست؟خداچه کارمیکند؟ من کیستم ؟برای چی آمده ام ؟والاآخر!همیشه حرفم این بود خدایاچرااین همه آدم خلق کردی؟عده ی کمترپذیرایی بهتر به خداشوخی نمیکنم:هرچندکه آدم شوخ طبع هستم، که باهرکی حرف بزنم هرچندجدی بگم طرف اصلا ازحرفهام ناراحت نمیشه میگن لیلاخیلی بانمک حرف میزنه!!!آقامافایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم راگوش کردم نه یکبار،نه دوبار!پس چندباراونم باگریه.ویک فایل که ایه ی اذاسئلک رااستادمیخونن ومعنی میکردن اینگارآخوند به منبررفته لیلامثل بزعاله خودشوبه زمین وآسمون میزنه، اخه چون من همیشه برای بیکسی خدادلم میسوخت وهم برای خودم که واقعا لیلاتوی این دنیاحیف شدی الکی توی دنیانابودشدی،اینارومینویسم میدونم ازته دل بعصیهادارم حرف میزنم البته بدون قضاوت،شماهم خجالت نکشیدبنویس تادرس عبرت باشداول برای خودت وبعدبرای دیگران شود،من خیلی ازحرفهای استادرابکارمیبرم ، ازدل هراتفاقی سریع مثبتهاشودرمیارم چندروزی پشت سرهم شوهرم میومدخانه زیروزبرزمان رایکی میکرد. رفتم معدن سنگ، لاستیک تراکتورپنچربود،پنچری میگرفتم، حالامن خوب عزیزم خیریت داشته برات اگه زودترازمعدن میومدی توی مسیر اتفاق ناگواری پیش میومد، شوهرم؛خوب بعدازاین اتفاق گازوئیل تموم کرد،به محض جمع کردن شیلنگ باد،شیلنگ گازوئیل روانداختم تراکتوررو گازوئیل زدم.حالامن خوب عزیزدلم خیریت داشته اگه ز ودترمیومدی شایدتصادف میکردی، عزیزدلم خوب بعداز گازوییل زدن بیل تراکتورشکست، حالامن خوب عزیز دلم به قول استاداگه.!که.حالا عزیز دل!درجوابم میگه اینقداستاداستاد گفتی به همون استادت بگوخرج خانه وکرایه خانتوبده استاداینوگفت استاداونوگفت:منم امروزیک سرویس بیشترنرفتم. ازاین ماجراهازیادتوی خونه مارخ میده یادگاری میمونه مهم اینه که رسالت همسربودن ورسالت مادربودن راازخداهدیه گرفته ام بامهرمقدس بنده ی تسلیم خدابودن روی پیشانی ام حک شده باافتخارتوی مسیربازگشت به سوی خدارابالذت طی کرده ام وبه وعده ای که به حق داده ام رالبیک می گویم ازساعت22:22:22شروع کردم به نوشتن. یک ساله عضوسایتم بلدنیستم کامنت بذارم یک هفته پیش عروسم یادم داده امشب دوباره پرسیده مامان کامنت گذاشتی گمتم نه دوباره یادم داد.حالادرست یاغلط شمابخوانید تاخوب یادبگیرم. وبابت نوشتن درآمدم چون عدد7رابالای صفحه توضیح دادم همیشه ازاول درآمد7میلیونی میخواستم ازکجانمیدانم؟وغیرازکارهای روزانه ی خانه داری به هیج وجه کاردیگه دوست ندارم انجام بدم،پسرم میگفت مامان چه قدرعاشق شغلت هستی میگفتم بی نهایت، من فایل استادروباآقای عطاروشن جست و گریخته دیده بودم تااینکه همین بهمن ماه همه قسمتهاشودیدم وگریه کردم، وقتی میگم گریه درک کنین،یک شب خواب استادرودیدم خانه ی مابود بادوتاپسربزرگم بودیم استادبه ماآموزش ورزش میدادبرای خوردن ناهاررفتیم، استادشعله ی بخاری رازیادکردوگفت خانه بایدگرم باشد. درهمین حال گفتم استادکاش میشدبرای همیشه پیش مامیموندی باز خودم درجواب گفتم نه شماپدرهمه ی بچه هاهستی باید بری وپدری کنی!وشب بعدخواب دیدم زن ومردتوی یک استخرسیمانی توی یک باغ بودیم آب استخر زلال وشفاف نبود یک طناب خیلی ضخیم جنس پنبه ای سفیدبافته شده دست خانمهاوآقایان بودتمرین میکردیم باحضوراستاد سرهازیرآب سریعامیومدیم بالا وهمه توی آب معلق بودیم ازاین همه نشانه خداراسپاس میگویم وناگفته نماند من قبل ازآشنایی بااساتیدموفقیت به خوابهایم عقیده ی زیادی داشتم، برای هراتفاقی خواب میدیدم بچه هاوشوهرم میگفتند توروخدادیگه خواب نبین ،وحالااصل قضیه رابگم که باعشق وعلاقه غذامیپختم وکل کارهای خانه راانجام میدهم درامدم این ماه ازطرف گل پسرم 5ملیون و200هزارتومان بوده ویک میلیون وپانصدهزارتومان ازشوهرم و700هزارتومان
ازجای دیگرجذب کرده ام وبابت زندگی که دارم بی نهایت پاسگزارم.من ازسال ازسال 1400که به دوستم کمک میکردم صندوق قرعه کشی خانگی داشتیم رابه برکت همون اتفاقی که ازخانه هابیرون نمیرفتن به دوستم تماس گرفتم به خاطرمریضیها به خانمها بگولیلاخانم نمیادشماهم کمتربیایین، البته توی دفترم اول نوشتم، استادهمونی که من گفتم اتفاق افتاد.ودوباره نوشتم که اقساط راتسویه کردم، بازهم حرف من شد.مگرهمینجورالکی تسویه میکردبایدیک نفربه جای خودت توی قرعه کشی جایگزین میکردی. این تمام شد.سال1400بهمن ماه(15)میلیون قرعه کشی ازمحل کارسابق شوهرم برامون افتاد. همین پسرم که5میلیون و200هزاربرام واریزکرده برای بیمه ی شرکتش پول لازم بود8میلیون برد برای بیمه اونم ضرراشد بقیه ی پول برای پول پیش مبل جهازپسرکوچکم دادیم اقساطش تابهمن1402طول کشید،منم مدام میگفتم بروشرکت ازصندوق قرعهکشی وپس اندازانصراف بده، برج10توی مسیربرف بازی بودیم تماسی داشتم که بازهم ازصندوق بازنشستگی وام به شماتعلق گرفته مبلغ32میلیون تومان منم توی همون روزهای سردشوهرم بیکارتوی خانه بود.گفتم کلابروانصراف بده ازآخر3میلیون پس اندازداشتیم تسویه کردن وروی بقیه ی کرایه خانه گذاشتیم واین برنامه راهم بستیم راحت شدم. اونم برای شوهرمن که مدام میگه ازکجابااین حقوق بازنشستگی راست میگه حق داره،ویک اتفاقی که سال دقیقا نمیدانم سال95یا97بودپول قرعهکشی به نام پسرم افتاددوستم دقیقامثل آقارضاازمن گرفت که ماهیانه اقساطش رابدهد.هم پولهارفت هم طلاهام رفت .هم دوستم به زندان افتاد امسال که ازطرف زندان توی بیمه کارمیکند گفته جلوحقوقم بسته است.ولی ماهیانه یک تومان میتونم به بیمه واریزکنم.منم فقط فرم سهام گزاری راپرکردم گفتم مابیمه لازم نداریم این دریافتی پولم راهم خواب دیده بودم اینم یک معجزه وخیلی اتفاقهای زیاددیگربرامون رخ داده انشاالله برنامهای بعدی سوپرایزهای بیشتروبیشتر من که کامنت نوشتن بلدنبودم این همه نوشتم وای به روزی که یادبگیرم!ساعت2:40دقیقه بامداد1402/12/7بازهم باعدد7تمام شد.
سوال؟در اطرافم افراد زیادی دیدم که: دنبال خبر های منفی هستند اخبار دنبال میکنند تو رابطه عاطفی مشکل دارند هیچ کنترلی روی وروردی هاشون ندارند اما بسیار ثروتمند هستد.
و این در حالی است که استاد عباس منش به ما گفتن باید نظارت بر ورودی هات داشته باشی هر لحظه شکرگذار باشی و ذهنتو کنترل کنی و به قول معروف انقد به خودت سخت بگیری.
جواب: بحث ما این نیست که فقط پول بسازیم
بحث ما اینه که با کسب ثروت:
آیا اون آرامشی که استاد عباس منش داره رو اون فرد داره؟نداره
اون آزادی زمانی رو داره؟نداره
اون لذتی که از زندگی میبره رو داره؟نداره
پس به این جا میرسم: که درسته من خیلی دوست دارم پولدار باشم و ثروت رو خیلی دوست دارم اما هدف من فقط پول نیست. پول یکی از خواسته های منه.
که تازه بار ها و بارها با چالش های زیاد و تضاد هایی که بهش برخوردم فهمیدم که پول چیزی نیست که من برم دنبالش.پول سازی حاصل یک فراینده!
کار من اینه:
ویژگی های درونی ام را بهبود بدم شخصیتم مهارتم …… پول نتیجه این تغییر شخصیت منه !
همه افراد که فقط میرن دنبال پول. پول رو بدست میارن حالا به هر طریقی .
اما ما یاد گرفتیم از استاد که همه چیز رو باهم بخاهیم نه اینکه تنها یک بعد خاص از زندگی
بنابر این اگر مثل بقیه فکر کنی مثل بقیه نتیجه میگیری نه.. من اینو نمیخواهم هرگز!
و تنها موضوعی که فریده باید بهش توجه داشته باشی اینکه :باید حرف هایی که از استاد می شنویی را باور کنی و هرگز شک نکنی مخصوصا تو موقعیت های به ظاهر سخت
که مثلا کاش با پولم فلان کارو میکردم کاش اون سال فلان سرمایه گذاری رو میکردم.
هرگز شک نکن !هرگز شک نکن !هرگز شک نکن!هیچ وقت به قانون شک نکن و فریب ذهنت رو نخور ..
مخصوصا زمانی که میبینی هزاران نفر در اطرافت دارن به شیوه های معمول زندگی میکنند
و به ظاهر تاکید میکنم به ظاهر هم هیچ مسئله ای ندارند و فریده هزاران بار با این روش گول خوردی تو گول ذهنت رو خوردی.
که ببین فقط تو داری انقد سخت میگیری دیدی فلانی مثل آب خوردن میره فلان دورهمی آهنگ منفی گوش میده به هزاران چیز فکر میکنه همیشه از وضع نظام و مملکت شکایت داره همیشه دنبال مقصره.
اما اونم داره لذت میبره پولم که داره تو فقط برای خودت با حرف های استاد به خودت سخت گرفتی .فریده عزیزم از همین الان که به لطف آگاهی های این فایل بی نظیر که فهمیدی داری فریب ذهن رو میخوری لطفا متوقف کن این روند گول خوردن رو
شاید بنا به شرایط گاهی ذهنت از مدار اصلی خارج بشه با توجه به اینکه (من ربات نیستم)
پس باید یک بیس محکم برای خودم درست کنم که اون بیس قوی تر باشه از افکارو شرایط وآدم هایی اطرافم هستن تا دیگه به قانون شک نکنم و نا امید نشم و بخش آخر صحبت های رضا عزیز هیچ چیزی با قانون نشد ندارد حتی اون مسئله ای به ظاهر دکترا و ازمایش ها میگن امکان نداره (ماجرای بچه دار شدنشون)قانون ثابت میکنه با عمل به قانون امکان پذیر میشه
برداشت من از صحبت های استاد:بخش اول
همه آدم ها دنبال پول هستند و برای به دست آوردنش دارن صبح و شب می دوند اما همیشه هشتشون گرو نه است به قول معروف.
بحث سر این نیست ….من چی رو میخوام پس به دستش میارم
اصلی ترین موضوع اینه که:اگر باور های درستی راجب به اون موضوع داشته باشم حالا پول سلامتی روابط یا ….اون موضوع وارد زندگی مون میشه
فریده عزیزم بحث اصلی قاتونه قانون بدون تغییر خداوند تو باید به قانون ایمان کامل بیاری
(کلام استاد:ما اگر قانون جهان رو بفهمیم میتوانیم ازش استفاده کنیم میتوانیم برای ثروت ازش استفاده کنیم میتونیم برای سلامتی ازش استفاده کنیم و….خیلی مهمه درک کنیم قانون رو برای همین من در دوره ثروت قانون رو میگم تو دوره عشق و مودت قانون رو میگم تو دوره قانون سلامتی بازم قانون رو میگم چون قانون ثابته و از طریق اون میشه به خواسته هات رسید. مهم درک کردن قانونه.این نیست که اگر دنبال پول برم پولم میاد سمتم خیر .اگر باور هام در مورد پول درست باشه پول به سمت من می اید )
صحبت های استاد بخش دوم:
کلید واژه ها: حرکت کردن در مسیر علاقه .ارزش خلق کردن ایمان داشتن قانون تکامل
قانون بدون تغییر خداوند میگه :اگر باور ها تغییر کنه افکار تغییر کنه شرایط هم تغییر میکنه.
با گوش دادن به فایل فهمیدم که وقتی من در مورد 1.تعهد 2.حرکت 3.ایمان 4.چه طور باید توی مسیر درست حرکت کنیم و نگذاریم نجوای شیطان و هیاهوی اطرافیان ما را از مسیر دور کنه صحبت میکنم اصل منظو چیه چون من ب شخصه .درک درستی نداشتم (البته الان متوجه شدم که مطالب استاد رو درست متوجه نبودم و فقط لق لقه زبونم بود)
خب فریده از این جا به بعد فایل استاد میخوان جمع بندی داشته باشن برای صحبت های رضای عزیز و مسیر پیشرفت شون:
1. اولین قدم شروع به باور کردن صحبت های استاده (نه فریده جان مثل شما فقط تو حرف بودن)باور یعنی این است و جز این نیست
2. شروع کرد به کنترل احساساتش به شکلی که احساس بهتری داشته باشه
3.شروع کرد از جایی که بتونه یه تغییراتی هر چند کوچک تو خودش ایجاد کنه مثل غیبت نکردن ومثل آراسته رفتن به محل کار تمرکز داشتن روی کارش با هر امکاناتی داره کار کنه و…
(بریم سراغ اصل تکامل): در همان جایی که هستی اگر شروع کنی به تغییر باورهات به تغییر شخصیتت اگر ایمان داشته باشی و اگر حرکت کنی در مسیر علاقه ات قدم به قدم با توجه به میزانی که ظرفت بزرگتر میشه با توجه به آمادگی که پیدا میکنی خداوند هدایت های بیشتری رو برات داره
اما درس اصلی که استاد میخاد ما از این فایل بگیریم :نقش خودمان را برا تغییرات پر رنگ ببینیم
و فکر نکنیم که یه سری چیزا همین جوری باهم جور در اومدن که مثلا اقا رضا موفق شد.و ما با توجه ظرفمون و ایمانمون ما ایده های خداوند رو دنبال میکنیم الهامات نشانه ها رو و قدم به قدم پیش میریم.فریده یادت باشه سیستم خدا این جوری نیست که یکی رو بیشتر هواشو داشته باشه یکی رو کمتر خدادوند مثل افتابه به همه داره میتابه مشکل از فریده است که ایستاده تو سایه!سایه هایی از جنس ترس….
بسیار خب فریده اول :قدم به قدم بر ترس هات غلبه کن.
از چه چیزی میترسی ؟لازم نیست الان بری سراغ بزرگترین ترس هات نه از یه قدم کوچیک شروع کن مثلا از تاریکی. امشب یکم تو تاریکی اتاقت بمون فریده یادت باشه لازم نیست اول کاری یه حرکت هیولا وار بزنی قانون تکامل یادت باشه.مطمئن باش قدم به قدم خداوند تو را هدایت میکند.
دوم:حرکت کردن
فریده برو دنبال اون موضوعی که بهش علاقه داری فریده به چی علاقه داری؟از بچگی عاشق تدریس زبانم .اما شغل الانم ماساژه و به اصطلاح ماسور هستم خب برو سر مبحث آموزش زبان نمیخاد اول قدم بزرگی برداری (قانون طلایی تکامل)اول برو سراغ پکیج های آموزشی دختر 4ساله ات و کم کم عبارات انگلیسی رو با اون کار کن .همین مطمئن باش قدم به قدم خداوند منو هدایت می کند.(الان که دارم تایپ میکنم کلی نجوای شیطان اومده سراغم که باید زود تر شروع میکردی و الان دیگه شغلت یکم جون گرفته ولش نکنی ها و ….)اما اما من رها میکنم موضوع رو و اجازه میدم به خداوند که منو هدایت کنه
سوم:ارزش خلق کردن
فریده در زندگی اقا رضا جایی اتفاقات مالی شروع شد که تصمیم گرفته شد دنبال چیزیی که بهش علاقه داره تمام تمرکزشو بزاره روی اون و شروع کنه به ارزش خلق کردن.فریده وقتی باورهاتو تو حوزه ثروت درست میکنی و شروع میکنی به حرکت کردن به سمت اون علاقه و میری تو دل بازی .
مهم ترین نکته*تغییرات شخصیتی اول خودشو به شکل آرامش فکر سالم تر کلام مثبت تر خواب آرام تر برخورد بهتر جسم سالم تر و شما ادامه میدی و شروع به ارزش خلق کردن میکنی نتایج مالی هم شروع میکنه به پدیدار شدن
چهارم :عجله نکن
پنجم :باورهاتو در مورد ثروت درست کن باور هاتو در مورد توانایی هات درست کن باور هاتو راجب توکل درست کن باید حرکت کرد و باید ارزش خلق کرد
ششم:
اول هیچ چیز در کار نیست اول فقط یک شور و شوقه یک حرکته یک خلق ارزشه یک ادامه دادن یک بهبود مستمر شخصیته بعد ثروت دنبالت میاد ( یادت باشه نقش کنترل ذهن: چون ذهن بازی ات میده سر مسائل مالی چون در ابتدا هیچ چیز در کار نیست)
اینا رو نوشتم چون تصمیم گرفتم دیگه حرف های استاد لق لق زبونم نباشه
یادم باشه باید حرکت کنم
یادم باشه که قانون رو باید جدی بگیرم یادم باشه که توی هیاهو و شلوغی جامعه باز خود اصلی مو گم نکنم و باز بعد چند ماه به خودم بیام و دوباره از سر بگیرم آموزش رو
قول میدم که ….
دیگه غیبت نکنم
برای وقتم ارزش قائل باشم
برای تدریس زبان روزی چند قدم بردارم تا هدایت بشم چون الان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم اما میدونم کائنات چگونگی ها رو به من میگه
روی شرک به الله کار کنم چون انصافا من یه مشرک حرفه ای شدم که خودم گاهی اوقات گول میخورم از بس که ذهنم قشنگ داره منو به سمت شرک بیشتر سوق میده من و من تا قبل گوش دادن به این فایل آگاه نبودم
توی هر دورهمی شرکت نکنم
توی هر بحثی وارد نشم
کسی رو قضاوت نکنم هیچ کس هیچ کس
از مشکلاتم با هیچ کس حرف نزنم حتی خدا
به کلماتی که از دهنم در میاد توجه بیشتری داشته باشم
در کل فهمیدم که بحث ثروت رو رها کنم و فعلا به تغییرات کوچک اما مستمر بپردازم تا ظرفم بزرگ تر بشه
ترس هام رو رها کنم(سر مسائل مالی)
خدایا چگونه تو رو شکر بگم الان که دارم کامنت مینویسم دخترم که 4سالشه با باباش رفتن بیرون (که اصلنم سابقه نداشته)و من با آرامش دارم چند ساعت روی این فایل کار میکنم انگار که خدا میگه این فایل رو درک کن بار ها و بارها گوش کن تازه فهمیدم مشکل اصلی من کجاست!(مشکل عدم حرکت کردن من و عدم باور کردن صحبت های استاد بود که حالا استادم حرف های خوبی میزنه ها ولی نه تو فلان موقعیت)
نه فریده جان این طور نیست باید قانون رو بیاری تو تک تک لحظات زندگی ات
باید ایمان داشته باشی به حرف های پیامبر زمانه ات استاد عباس منش
من از تاریکی خیلی میترسیدم استاد توی یکی از فایلهای عزت نفس گفت اگر از تاریکی میترسی باید بری داخلش و تا انجامش ندی این ترس نابود نمیشه،تصور کن منی که حتی اگر توی خونه تنها بودم شب موقع خواب در رو قفل میکردم الان با انجام این تمرین چندین و چند بار شب ساعت 10 شب رفتم در خارج از شهر و در بیابان و کوه ها پیاده روی کردم اونم تنهایی،البته هر بار که میخوام برم ترسها و نگرانی ها اولش میان اما باید انجامش بدم تا ترسها بریزه،هر چند وقتی میرم و دارم راه میرم در دل تاریکی شب روی سنگ ها و صخره ها راه میرم به الله قسم،خودم رو یک کاه میبینم در برابر کوه و قدرت عظیمش،اونجا در اون لحظه بیشتر و عمیق تر درک میکنم که من در برابرش هیچم،چرا که اونجا میفهمم که هیچ کسی نمیتونه به دادم برسه و هیچ پشت و پناهی ندارم جز خودش تا قلبم رو آرام کنه و شجاعتی بده و وادارم کنه به حرکت کردن و ادامه دادن و انصافا همیشه بعد از چند قدم برداشتن دلم رو قرص کرده طوری که حتی آماده بودم که اگر حیوانی اومد سمتم من اولش بهش حمله کنم و ترس از تاریکی رو به شرک در ذهنم تبدیل کردم تا بتونم به فضل الله نابودش کنم هر چند که این یک پاشنه آشیل هست…
پیشنهام این هست که اگر از تاریکی میترسی از اتاقت شروع نکن از حیاط خونتون شروع کن بذار بهت ثابت بشه که هیچ برگی بدون اذن الله از درخت نمیافته و اون مراقبته
خداروشکر برگی وزین از این خوان گسترده ولبریز از درس وآگاهی برای روزیِ امروزم و برکت هایش در جای جای وجود وزندگیم تا بار دیگر روزوشبم از عطر وجود خداوند پُرشود و در این مسیر زیبا از هرلحاظ بهره برده و درست واصولی زندگی کنم تا لذت داشته هایم هرچه که هست وهر چه که فعلا نباید باشد ،بر جانم بنشیند وفقط خداروشاکروسپاسگزار باشم .
شنیدن ودیدن این نتایج فوقالعاده حاصل گوش کردن باعشق به استادوقدم به قدم با ایشان پیمودن با صبر وقدرت ایمان است و عملکردی عالی وباورهایی که دستخوش تغییری اساسی می شوند که فقط باید ادامه داد وادامه داد وبه یاد بیاوریم دراین مسیر جادویی چه دستاوردهایی به دست آورده وهرلحظه شکرگزارتر باشیم وبا انگیزه تر وهدفمند تر برای رشدوپیشرفت خود ودنیای خود، تا در این پیشرفت جهان هر کدام سهم بسزایی داشته باشیم با همان خلق ارزش ها که ابتدا به خودمان وبعد آرام آرام به جهان اطراف مان کمک می کنیم .
هرچقدر این مسیر شکافته وبه سمت جلو در حرکت است ،گنج هایی از آن استخراج می شود که حسابی شخصیت وزندگیمان را غنی می کند وهر چقدر آگاه تر می شویم درک می کنیم ابتدا غنی ترین داشته ها ،آرامش هست واحساس عالی ووقتی احساسمان عالیست هرآنچه به صورت معجزه خداوند در زندگیمان عطا کرده ،فقط ابزاری بوده برای رسیدن به خودش و وقتی با تمام وجودت باور می کنی اگر همهی دنیا مال تو باشه
ولی دلت آروم نباشه،چه فایده ؟
آن وقت یاد خدا رو با همهی دنیا هم عوض نمی کنی.
شیرینی تمام داشته هایم امروز این است که می توانم شیرینی وجود خداوند را در درونم احساس کنم آن وقت است که داشته ها معنا پیدا می کنند ،آن وقت است که با داشتن و بدست آوردن هر داشته مادی ومعنوی قدر وارزش آن را می دانم وهرروز سعی می کنم عالی تر رفتارکنم وعمل کنم فقط کافیست با خدا باشم ،ایمانم را به قدرتش گره زده تا لایق دریافت هرثروتی باشم …..
خدایی چقدر برایم لذت بخش تراست وقتی احساسم عالی وآرامشی خاص دارم وبا نگاه کردن به هرچیزی که خداوند در این دوسال کنار استاد گرانقدرم به من عطا کردسلول به سلول هرچیزی که داشتم را طوری دیگر دیدم ودرک کردم وبا تمام وجود هرروز شکرگزارتر شدم ومی بینم چه معجزاتی هرروز وارد زندگیم می شوند ،معجزه برای من حتی دیدن هرروز دستان وانگشتانی که حرکت می کنند ،چشمانی که می بینند،رابطه ای که هرروز زیبا وزیباتر می شود ،خودکفایی در کسب وکارمان،امروز ایده طلا فروشی که خداوند در ذهنم قرار داد وبا مصطفی جانم در میان گذاشتم وگفت عجب ایده ای وخودم هم همه جوره کنارت هستم ،همین وجود مصطفی کنارم خدایاشکرت،آزادی زمانی ومکانی،برای خود زندگی کردن وخلوتی دنج با خدا داشتن، خنده هایی از سر شوق وشکرگزاری ،گوش کردن به صحبتهای ناب استادم وهمین که به این سایت هدایت شدم دنیا ،دنیا برایم ارزش داردو……داشته های مادی بماند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
سلام به استاد عزیز و مهربان مریم دوست داشتنی و دوستان خوبم
خدایا شکرت به خاطر آگاهی های نابت که هرروز ظرف وجودی منو بزرگ و بزرگتر میکنند.
خدایا ترا سپاس به خاطر این همه نعمت و زیبایی به خاطر این انسانهای بزرگوار و دوست داشتنی که گفته های هر کدومشون میتونند سرنوشت ما رو تغییر بدند. خدایا ترا سپاس.
سپاس از آقا رضای عزیز و دوست داشتنی واقعا آخر گفته هاتون عین سریال های هیجان انگیزی بود که اصلا نمیتونی انتهاش رو حدس بزنی . لذت بردم از گفته هاتون از خلوص نیتتون و از سادگی بیانتون و باز هم از بارقه ای که در چشمان شما می دیدم. خدا بهتون قوت بده چه قدر خوشحال شدم از دیدن عکس دختر قشنگتون خدا حامی ونگهدار شما و خانواده تون باشه.
سپاس از استادعزیز به خاطر توضیحات تکمیلیتون و باز هم یاد آوری قانون.
استاد عزیز من هم مدتهاست روی خودم کار می کنم و عجله ای هم ندارم هدف من لذت بردن از زندگی و داشتن احساس خوبه و به لطف الله مهربان هرروز زندگی من قشنگتر میشه هر روز احساس من بهتر میشه . فقط خود من میدونم که ازدرون چه قدر تغییر کردم از احساس درونیم اینو می فهمم که چه قدر زندگی من در تمام ابعاد داره تغییر میکنه و رو به بهبود میره. چه قدر احساس شادی درونی میکنم چه قدر از تنهایی خودم لذت میبرم چه قدر رفتارم با بقیه محترمانه تر شده و چه قدر عزت نفس من افزایش پیدا کرده چه قدر سلامت تر شدم و چه قدر اندام من متناسب تر شده ، چه قد رطبق آیه قرآن لا خوف علیهم و لا هم یحزنون شدم چه قدر آرامش دارم و چه قدر دیگه مضطرب نیستم اینها همه نتایج شگفت انگیزیه که هر کسی فقط خودش بهش میرسه و می فهمه تغییرات بنیادین رو در خودش ایجاد کرده در حالیکه اکثر ما تغییر رو فقط در پول می بینیم.شاید گاهی وقتا هم ناامید شدم و پیش خودم گفتم چرا اتفاقات مالی شگفت انگیز واسه من رخ نمیده و نجواهای شیطان میان و میگن بابا بی خیال آقا رضا ، عرشیا، آزاده و… اینا شانس آوردن خدا واسه اینا خواسته واسه تو نمیخواد بی خیال شو . ولی من بارها و بارها با خودم میگم من هرگز دست از رویا ها و آرزوهام برنمیدارم وهرگز ناامید نمیشم و تسلیم نخواهم شد. شاید از نظر مالی هنوز پیشرفت عالی نداشتم ولی شخصیت من در همه ابعاد دگرگون شده و انتهایی واسه این بهبود نیست. اینا همش تغییره اینها همش جواب دادن قانون بدون تغییر خداونده. اینکه با یه اتفاق کوچیک دیگه به هم نمیریزم، از کوره درنمیرم ، مشرک نمیشم و به دیگران تعظیم نمیکنم و توحیدی تر عمل می کنم و از همه مهم تر حال خوب من حال خوب من حال خوب منه که بهم میگه در مسیر درست هستم.
به قول استاد که میگن :
به خدا مهم نیست چند تا صفر جلوی حساب بانکیتون هست . موقع مرگ مهم نیست چند تا …..خونه و ویلا و ماشین دارررری…. و اگه اینها رو داشته باشی خییییلییییی خوشبختی نه. مهم اینه که چطور از مسیر لذت بردی. آقا جان من توی این مدت دارم از زندگیم لذت میبرم و حالم خوبه ومسابقه ای هم با کسی ندارم. آقا رضا ، آزاده عزیز، عرشیا و… همه آدمهای موفق هم از کره ماه نیومدند و عزیز کرده خدا هم نیستند. اونها هم شبیه ما هستند با اتصالات عصبی و ظرفیت مغزی یکسان اونها فقط باباورهای درست قدم به قدم ایمانشون رو نشون دادندو یقینا” با توجه به اینکه خداوند عادله و همه ما به یک اندازه به نعمات این جهان دسترسی داریم برای ما هم دربها باز میشه به شرط داشتن باور درست، شور وشوق و ایمان برای برداشتن قدم اول.
بیاین همینجا همه به خودمون فقط و فقط به خودمون تعهد بدیم واسه تغییر بنیادین نه ادا درآوردن، نه شوواف کردن ، نه چشم بقیه رو کور کردن برای بهبود و ارتقای دائمی خودمون تعهد بدیم که هرگز دست از تلاش برنداریم و ناامید نشیم و نگذاریم رویاها و آرزوهامون در نطفه خفه بشن. بیاین سعی کنیم از مسیر زندگیمون لذت ببریم و جهان رو جای بهتری واسه زندگی کنیم. تلاش ذهنی باباورهای درست و حرکت و ارزش آفرینی لاجرم ثروت رو وارد زندگی ما میکنه لاجرم. براتون آرزوی بهترین ها رو دارم شاد و تندرست باشین در پناه پروردگار مهربان. خدایا ما را به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن آمین
چقدر شما کامنت جامع و کاملی نوشتی که هم قوانین رو گوشزد کردی و هم امید مرا تازه کردی،کاملا درسته در نهایت ما با بدست آوردن پول یا هر چیز دیگری میخواهیم به آرامش و شادی و لذت و….برسیم در واقع خدا گونه تر بشویم ،حال اگر ما هم اکنون به نتایج مورد نظر نرسیده ایم و حال واحساس ما خوب است و از مسیر لذت میبریم پس داریم راه رو درست میریم و شک نداریم که به نتایج هم میرسیم
چقدر عالی شما قانون را متوجه شدید و دارید عمل میکنید و من هم امیدوارم مثل شما عمل کنم و ادامه بدم
هین توکل کن ملرزان پا و دست رزق تو بر تو ز تو عاشقترست
عاشقست و میزند او مولمول که ز بیصبریت داند ای فضول
گر ترا صبری بدی رزق آمدی خویشتن چون عاشقان بر تو زدی
این تب لرزه ز خوف جوع چیست در توکل سیر میتانند زیست
حکایت آن گاو کی تنها در جزیره ایست بزرگ حق تعالی آن جزیرهی بزرگ را پر کند از نبات و ریاحین کی علف گاو باشد تا به شب آن گاو همه را بخورد و فربه شود چون کوه پارهای چون شب شود خوابش نبرد از غصه و خوف کی همه صحرا را چریدم فردا چه خورم تا ازین غصه لاغر شود همچون خلال روز برخیزد همه صحرا را سبزتر و انبوهتر بیند از دی باز بخورد و فربه شود باز شبش همان غم بگیرد سالهاست کی او همچنین میبیند و اعتماد نمیکند
مثنوی مولانا
وااای بر من که سالهاست همچنان میبینم و اعتماد نمیکنم
سلام بر استاد جان و مریم زیبا و دوستان دوست
چه فایل بینظیری بازم منتشر شد روی منبع آگاهی جهان هستی یعنی سایت عباسمنش دات کام
خدایا سپاسگزار هدایتت هستم
هر روز چقدر آدمایی رو میبینم که مشخصه حتی نزدیک این مسائل نشدن و هیچ کدوم از این آگاهی هارو دریافت نکردن و اونجا بیشتر خدارو شاکر میشم که چی شد و چرا ما به این مسیر رهسپار شدیم
مسیر لذت و عشق و ثروت و فراوانی
و در یک کلمه مسیر خداوند
آره استاد راست میگه خیلی از ماها با شنیدن این حرفا فکر میکنیم دیگه شدیم یه انسان توحیدی و متوکل و میشینیم منتظر اتفاقات خوب ولی پس از مدتی که خبری از رخداد خواسته هامون نمیشه سرخورده میشیم و به همه چیز شک میبریم و این گردونه خراب رو هی تکرار میکنیم
آره حلقه گمشده این چرخه «اقدامه»
اقدامه که تعیین میکنه من متوکلم یا فقط مدعی
اقدامه که میزان توحیدی بودن منو نشون میده
اقدامه که تفاوت هارو ایجاد میکنه
اتفاقا وقتی با اون باور قشنگ اقدام میکنیم منتهی میشه به یه نتیجه اولیه و همون میشه مهر تایید درستی مسیر. بازم ادامه میدی و با نتیجه تایید میکنه مسیر رو و تو دوباره قویتر ادامه میدی تاااا بینهایت
با این اوصاف ای پروردگار بیهمتای من ای قادر مطلق از تو درخواست میکنم شجاعت و ایمان و اعتماد به نفسی که باعث بشه دست به اقدام بزنم و ایده هام رو اجرا کنم
استاد بزرگوار از شما ممنونم برای شروع این مسیر معنوی و زیبا و ایجاد همچین بستر فوقالعاده ای که کمکم میکنه اینگونه بنیادی گره های ذهنی ام را شناسایی و برطرف کنم
سلام خدمت استاد عزیز و تشکر از اقا رضای عزیز که یک روز تصمیم گرفت با تعهد زندگیشو تغییر بده و با استمرار و عمل به قوانین هر روز زندگی خودشو زیباتر و بهتر کرد و الان هم تبدیل شد به یک الگو، واقعا این حد از تعهد و عمل کردن به قوانین تحسین برانگیزه
خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم هر مشکلی تو این دنیا با پیروی از یکسری اصول و قوانین واضح و بدون تغییر خیلی سریع به طوری که شاید برای بقیه غیر قابل باور باشه قابل حل هست
چقدر زندگی در همه جنبه ها میتونه با عمل کردن به قوانین، بهتر و ساده تر و لذت بخش تر بشه
وقتی میبینم قانون ها ثابت اند و دارند کار خودشونو میکنند دیگه کمتر نگران مشکلات میشم چون یک باوری در ته وجودم بهم میگه این مشکل با قانون قابل حل هست پس نگرانش نباش …
من الان نمیدونم علاقم چیه و قراره اصلا برای رسیدن به ثروت چکاری انجام بدم و هیچ ایده هم براش ندارم …اما این موضوع و خیلی خوب میدونم که اگر من الان روی بهبود شخصیت خودم کار کنم اگر به قوانینی که تو همین فایل های رایگان گفته میشه عمل کنم و احساسمو خوب نگه دارم اگر توکلمو هر روز بیشتر کنم اگر هر روز سعی کنم شکرگزار تر باشم لاجرم به سمت مسیر علاقه ام و مسیری که ازش لذت ببرم، قطعا هدایت میشم پس سعی میکنم روی خودم کار کنم، سعی میکنم تعهدمو بیشتر کنم و بیشتر عمل کنم و سعی میکنم بیشتر به نشونه ها توجه کنم…
خود استاد و آقا رضا هم قطعا از همون اول نمیدونستند که باید دقیق چکار کنند و مسیر علاقشون چی هست و اونا زمانی به مسیر علایقشون هدایت شدند که شروع کردند به تغییر کردن پس منم همین کار و انجام میدم و مطمئنم یک روزی منم مسیر علایقمو و پیدا میکنم به شرط اینکه متعهد باشم و ادامه بدم…
خیلی خیلی لذت بردم از خوندن تجربه ی پدر شدنتون انشاالله سایتون به سلامتی بالای سرشون باشه و از مسیر رسیدن به اهدافتون نهایت لذت رُ داشته باشید.
اگه استاد موافق باشند و کامنت من قوانین سایت رُ نقض نکرده باشه ؛ از شما دوست عزیز، هم مداری ، هم خوانواده ای عزیز و انشاالله هم کار عزیزم میخوام تا با تجارب و راهنمایی هاتون کمک کنید تا من هم مسیری که یک ماهه واردش شدم رُ با لذت ادامه بدم.
آخه من حدود 18 ماه هستش که با واژه هایی به نام طراحی سایت و برنامه نویسی و زبانهای برنامه نویسی آشنا شدم و یک ماه هستش که با یه استاد آشنا شدم که دوره اش رُ خریدم و دارم طراحی سایت با ورد پرس و المنتور آموزش می بینم اما از اونجایی که برای خرید ابزارهای شغل قبلیم وام گرفتم و دقیا در همین زمانی که تصمیم گرفتم دوسه ماه از فروش ابزارها شغل قبلیم قسط هام و خرج و مخارجم رُ بدم خدا بعد از سه سال و کُلی اینور و اونور دارم بابا میشم هنوز تازه 7هفته داره. و خانمم هم کُلی انتضار خرید مواد مغذی رُ داره و من هم دوست دارم روی یاد گیری طراحی سایت تمرکز کنم. امه اطافیان و همسرم میگن که : کار قبلیت رُ ادامه بده و اوقات فراغتت به این کار بپرداز و هروقت به در آمد رسیدی کار قبلیت رُ رها کُن اما من میخوام تمرکز بگذارم روی این دوره ذ تا اینجا هم مینونم سایت شخصی ، مجله ای و شرکتی طراحی کنم اما سایت فروشگاهی رُ هنوز فایل هاش آپلود نشده البته همون سایت های شرکتی و مجله ای و شخصی رُ در حد فرانت اند میدونم.
و از خدا خواستم تا در این مسیر هدایت بشم به سمت افراد هم مدار و باتجربه .
سلام استاد عزیزم،عاشقتم استاد،سلام به مریم گلی عزیز ودوستانم،استاد بخدا این فایل وبرای من سایت گذاشتین نمیدونم چن بار گوش کردم ولی هردفعه یه چیز جدید فهمیدم لذت بردم وفهمیدم که باید حرکت کنم قدم بردارم سختی اول راه نجواها منصرف نکنه، به جای اینکه در ودیوارو نگاه کنم وصبح تا شب فقط تو خونه فایل گوش کنم قدم بردارم،راستی استاد عزیزم دیروز توستر قطبی نوشتم که خدایا یه جاروبرقی نو وعالی میخام راستش نو رو باشک نوشتم گفتم آخه از کجا یه جاروبرقی نو به من میرسه،باورم نمیشه امروز اول صبح یه جاروبرقی شیک ونو هدیه گرفتم، نمیدونید چقدر خوشحال شدم وخداروشکر کردم که قانون جواب میده راستی دیروز نوشتم میخام 100 انعام بگیرم اولش نوشتم 200 ولی ذهنم مقاومت کرد پاک کردم نوشتم 100 وخدا شاهده یه تراول 100 نو گرفتم،استاد استاد عاشقتم یعنی کامنت منم میخونید ای کاش متوجه میشدم که خوندید،خدایا شکرت به خاطر اینکه منو تو این مسیر قرار دادی،خدایا یه جوری بهم بگو که استاد کامنتم و میخونه یا نه،
سلام به همگی
استاد من میخوام توی این کامنتم بگم که برای عمل کردن به باورهای صحیح و پیش برنده، دقیقا چکار میخوام بکنم.
اولا بگم که هر وقت شما حرف از علاقه میزنین ذهن من میره سمت موضوعی که الان رشته ام و حوزه ای که میخوام توش فعالیت کنم نیست. به همین خاطر یجورایی عذاب وجدان میگیرم که چرا وسط اون موضوعی که از صمیم قلبم بهش علاقهمندم نیستم.
ولی بادی بدونم که من با توجه به شرایط و میزان قدرتی که توی این مرحله از رشدم در شخصیتم احساس کردم تصمیم گرفتم.
با اینکه واقعا رشته الانم رو هم دوست دارم و اصلا با نشانه های خداوند به سمتش هدایت شدم و شروعش کردم، ولی دروغ چرا سختمه یذره هنوز که تمام وجودم رو واسش بذارم.
و هر دفعه باید به خودم یادآوری کنم که روژینا اگه توی این حوزه ای که الان توش هستی حرفهای نشی و ازش دست بکشی، از اونجایی که هنوز به قدر کافی در خودت جسارت و عزت نفس نساختی به نابودی میرسی. یا اگه هم خداوند بهت لطف داشته باشه و خودت هم تماما وجودت رو براش بذاری و بتونی سِروایو کنی، احتمالا خیلی اذیت خواهی شد.
حالا کاری نداریم.
الان من به نقطه ای رسیدم که باید به اون چیزایی که میدونم و تا حد خوبی سعی کردم یادشون بگیرم عمل کنم.
صراحتن،
من به خدا گفتم پول میخوام، میخوام خودم خودم رو ساپورت مالی کنم، خدا هم گفت اوکی من بهت میدم! هر چی که بخوای بهت میدم…
تو ارزش خلق کن، به میزانی که ارزش خلق میکنی و فقط به دنبال پول نیستی و ارزش کارت برات به پولت مقدمه ثروت و برکت وارد زندگیت میشه.
چشم. حالا چه ارزشی خلق کنم؟
مگه تو نمیخوای معمار بشی؟ مگه طراحی سایت هم بلد نیستی؟ مگه دنبال این نیستی که به غیر از دانشگاهی که میری کاری کنی که معماری رو یاد بگیری؟
خب، این اگه مسئله توئه مسئله خیلیای دیگه هم هست.
دیدی تا حالا کسی این مسئله رو حل کنه؟
نه هر چی سرچ کردم به نتیجه ای نرسیدم.
خب پس، تو بیا این کارو بکن.
یه سایت بزن، یه بلاگ، که تمام مسیری که میری رو قدم به قدم توش توضیح بدی. دامنه ات هم که مرتبطه پول هاستت هم که برات رسوندم که روی پای خودت وایستی.
شرایطش هم که برات مهیا کردم که بری و خیلی راحت و با عزت و احترام اتوکد یاد بگیری، چی از این بهتر؟
هر چی بهت الهام میکنم بذار که این الهامات قراره الهامبخش خیلی ها باشه و هدایتشون کنه به سمت رشد و پیشرفت.
چشم خدایا. سمعا و طاعتا. هر چی که تو بگی عمل میکنم.
از اونطرف ازت میخوام که بری و کانکشن های لیندکدینت رو گسترش بدی به همون روشی که بهت گفتم و لینکدین رو یاد بگیری. یه نشونه هم توی متن منتخب همین فایل بهت دادم که نذاریش کنار و ادامش بدی
خب دیگه مسیر واضحه.
فقط مونده قدم برداشتن من، که این کامنت تموم بشه میرم سراغش و ایده ی استارت خورده ان رو ادامش میدم.
یه نکته دیگه
من باید برای اینکه پیشرفت کنم توی این حوزه کلی کار انجام بدم و یه سری قدم ها هست که باید بردارم.
میخوام با این باور این بار برم سراغشون که من میتونم همه ی کارها رو همدل کنم و به خوبی از پس انجام هرکدومشون بربیام و توشون موفق عمل کنم. خداوند این توانایی رو بهم داده. فقط باید باورش کنم تا بتونم ازش به خوبی استفاده کنم.
خدایا شکرت بابت این کامنت عملی و کاربردی برای خودم که رد پای اولین قدم منه که میخوام بدون عجله ولی با شور و اشتیاق برش دارم و نتیجه رو ببینم…
خدایا شکرت…
استاد ممنونم ازتون که همیشه ما رو به حرکت کردن و قدم برداشتن سوق میدین و گنج هایی رو بهمون میدین که بتونیم در عمل ازش استفاده کنیم.
خداروشکر…
هر جا هستید شاد و سلامت و ثروتمند باشین…
درود بر استاد عباسمنش عزیز
درود بر دوستانی کہ کامنت من رو میخونند
استاد عباسمنش عزیز ۔۔۔ھر فایل صوتی کہ از شما گوش میکنم خودش یک کتاب قطور ھست کہ پر از آگاھی و نشانہ ھست برای من ۔۔
جالبہ وقتی دربارہ موضوعی فکر میکنم و دنبال نشانہ ھستم باشنیدن یکی از فایل ھای صوتی شما نشانہ ھا برایم باز می شود و حس میکنم شما دربارہ اون موضوع با من صحبت میکنید
من ھمیشہ برای شروع ھر کاری ترس دارم با اینکہ ایدہ ھای زیادی دارم ولی از روبرو شدن با اون ایدہ ترس دارم ۔۔۔ صبحت ھای شما این رو بہ من یاد داد کہ من با رفتن در دل این ترس می تونم موفق باشم ۔۔با برداشتن قدم ھای کوچیک ارزش بدم بہ کارم ۔۔
من از روزی کہ فایل ھای شما رو گوش میکنم احساس میکنم مثل کودکی ھستم کہ تازہ مئخواد قدم بردارہ ۔۔نمیخوام از خودم انتظار داشتہ باشم از روز اول بدوم باید از قدم ھای کوچیک و تاتی کردن شروع کنم و ادامہ بدم و ادامہ بدم تا بہ چیزی کہ میخوام برسم
استاد عزیز در این دو ھفتہ کہ فایلھای شما رو بہ طور مداوم گوش میکنم ۔۔سعی کردم تغییر اول از،درونم شروع کنم ۔۔من آدمئ بودم کہ خیلی زود عصبانی میشد ۔۔تمرکزم روی رفتار شوھرم بود ھمیشہ بہ کارھای کہ انجام نمیداد فکر میکردم و بھانہ ی برای گلہ و شکایت ازش پیدا میکردم
شما گفتید تمرکزم بردارم و بہ چیزی کہ میخوام فکر کنم ۔۔من چند روزی ھست کہ دیگہ بہ رفتار شوھرم فکر نمیکنم تمرکزم روی موفقیت خودم گذاشتم
نتیجہ این بود کہ من بہ آرامش رسیدم دیگہ زود عصبانی نمیشم حالم خوبہ ۔۔چھرہ عبوس ندارم بیشتر موقع ھا در حال شوخی و خندہ ھستم در حالی کہ قبل از این چھرہ م ھمیشہ در ھم بود
تازگیا شوھرم از در کہ میخواد برہ بیرون میاد و منو میبوسہ کاری کہ اصلا،قبلا انجام نمیداد ۔۔
تازگیا تا میخوام کسی رو قضاوت کنم این حرف میاد تو ذھنم کہ اگر میخوای شرایطت عوض بشہ باید از ھمین قدم ھای کوچیک شروع کنی ۔۔ھمونجا زیپ دھنم می بندم
خودم درگیر حرف آدما نمیکنم دارم سعی میکنم خودم از حرفای حاشیہ ای کنار بکشم ۔۔دیگرون ھر کاری میخواند انجام بدن بہ من ربطی ندارہ
دارم روی حسادتم کار میکنم ۔۔و سعی میکنم وقتم صرف یادگیر ی و آموزش خودم بزارم تا احساس ارزشمندی کنم و برای کسایی کہ شاید بھشون بخاطر موفقیت ھاشون حسادت کردم آرزوی موفقیت میکنم ۔۔۔
اینھا تغییراتی ھست کہ من در این مدت کوتاہ بھش دست پیدا کردم
امید دارم کہ این روند ادامہ دارہ زیرا کہ خودم رو لایق خوبی پاکی و شاد زندگی کردن و رسیدن بہ خواستہ ھام میدونم ۔۔۔کہ ھمہ با قدم برداشتن و ادامہ دادن دست یافتنی ھست
سپاس از شما
سلام به دوست عزیزم
چقدر شرایط شما شبیه به زندگی من بود
من هم مثل شما به ارامشی رسیدم که روزی ارزوشو داشتم
امیدوارم با تکرار و تمرین بتونیم از نتایج بزرگمون صحبت کنیم
واقعا چقدر خوبه که در این مسیر قرار گرفتیم
خیلی برام جالب بود
منم محبتهایی رو از همسرم میبینم مثل شما که اصلا توی ١۵ سال ازدواج ندیده بودم
و چقدر احساس لیاقتم بیشتر شده
از خوندن کامنت شما خیلی لذت بردم
و احساس کردم خودم نوشتم
براتون موفقیت های روز افزون و ارامش ابدی ارزومندم.
زیبای عزیز
از اینکہ وقت گذاشتی و پیام منو خوندی ازت ممنونم
از اینکہ شما ھم تجربیات من رو داشتید و در واقع ھم فرکانس من ھستید خوشوقتم ۔۔
خوشحالم در این راہ با شما ھم مسیر ھستم و امید دارم کہ انتھای این مسیر برای شما و من شادی و آرامش و خوشبختی را بہ ارمغان می آورد ۔۔
توشہ این مسیر چیزی جز احساس لیاقت و تغییر باورھا و استمرار و مداومت نیست
امید دارم کہ شما ھم با تلاش و پشتکارتان موفقیت ھای بیشتری را کسب کنید و شادی وآرامش نصیب ھر لحظہ شما باشد۔
سلاااااااااام استادعزیزم ومریم عزیز.
وسلام به هم کلاسهای خودم،دانشگاه استادعباسمنش، راستش استاداول واضح وروشن وبدون هیچ حاشیه وبدون تعارف بگم من تازمانی که فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم،توی فهم من،خداآدم بود،الان هم هیچ ادعایی ندارم که من فهمیدم خداچیست؟ولی دارم تمرین میکنم،من ازتاریخ1399/11/4باحال خیلی…..خراب که میتونم ازروی جرات بگم تریلیاردهادرجه زیرصفرویخبندان ذهن خراب وسردویخ زده بودم،البته به قول استادآشغال زیرمبل بودم،بیرونم زیادازحال درونم خبرنمی داد.چون به قول مادررحمت شده ام صورتم باسیلی سرخ بود.اینهارومیگم که ردپایی محکم واستواراول،آخربرای خودم وبعدبرای همکلاسیهام باشه،به خصوص خانمهای بدون شغل ودرآمد، ازتاریخی که گفتم:بامعرفی پسرعزیزم علی آقاواردخانواده بزرگ استادگرامیم،آقای سیدمحمدعرشیانفر شدم، ازکجاش براتون بگم؟فقط اینوبگم باشنیدن حتی هرنفس استادم اشک میریختم، چه اشکی؟ اشک افسوس،اندوه وغم رابااشک امیدبه خداوعظمت الهی درهم کرده بودم،که شماتصورکنید یک نفرانقدرغذاهای فاسدوخراب راخورده که مدام درحال بالاآوردن است.حالاهمین حال راذهن من داشت،فقط خوراکم گریه بود.ولی یادمه ازبچه گی درسم راسرکلاس خوب گوش میکردم وبلدبودم، وقتی توی خانه مادرم میگفت:بخوان میگفتم من بلدم ولی همیشه میگفتم من دوست دارم پولداربشم ولی اصلامدرسه نروم!که همه ی
مابدون بروبرگرد باورمون شده بود،که بدون درس خواندن اصلاکسی پولدارنمیشود.خوب بادیدن فایلهای شب وروزم یکی شده بود موبه مواجرامیکردم ولی هنوز خدای لیلاهمون آدم مهربان به ظاهریک پدراست. دوباره پسرعزیزم یک راننده تاکسی که روی کشتی کارگری میکرده را نشونم داد،فقط لباسهای پلنگی بودهرچی بود،مرغ وخروس که حالامتوجه میشم پارادایس بوده، میگفتم مگه میشه راننده تاکسی به آمریکا!این همه دم ودستگاه، به قول استادعطاروشن هیچی نمیفهمیدم فقط همون اه وحسرت وعجولی خودم راداشتم، (آخه من 7ماهه به دنیاآمده ام)حالاازطریق لایواستادعرشیانفربااستادعباس منش صدای دلنشین جنابعالی بر دلم نشست. گوشی منم ازبس که هندزفری زده بودم دیگه هندزفری وصل نمیشد.گوشی روپرت کردم خدایا گوشی به من بده باهندزفری بدون سیم به گوش آدمها میدیدم حال میکردم، تااینکه پارسال عروسی پسرکوچکم بود،گوشی خانمشودزدزد برای عروسم گوشی خریدم وعروسم گفت:شماهم بایدگوشی جدیدبخرید. خدایاشکرت عروسی برگزارشد جای همه ی شمادوستان واستادم پرازگل وصفابود، حالا توی خونه جای خالی پسرم خیلی برام سخت بود،ذهنم دنبال بهانه بود فقط گریه میکردم وازیک مدل زندگی کردن ثابت حال خوبی نداشتم. ومنم هیچ وقت توی فضای مجازی نبودم ونیستم بچه هابرام اینستانصب کرده بودن بازم بلدنبودم ولی بعصی ازاساتیدرومیدیدم هرکی حرفهاش به دلم می نشست گوش میکردم،به خصوص سخنرانی آقایان رابیشترگوش میدادم، حتی برنامه های تلویزیونی رااگرخانمی سخنرانی میکرد سیریعا کانال عوض میشد،زمانی که اینترنت قطع شد،همه ناراحت بودن منم به اینستااعتیاد پیداکرده بودم خیلی سخت بود.ولی ازاین طرف به خودم دلداری میدادم که بهترلیلاخانم توهم داشتی ازدست میرفتی چون فضای مجازی راهنوزذهن من قبول ندارد،ازقطع شدن اینترنت تابرج اسفندسرگرم مراسم عروسی بودیم به سلامتی تمام شد حالافایلهای استادعرشیانفربرام تکراری شده بازشب وروزگریه میکردم، ازبسر بزرگم مخمدآقاپرسیدم چه طوربایدبری توی سایت استادعباسمنش، میخوام چیزهای بیشتری یادبگیرم،به قول استادعطاروشن یادگیری چیه فقط حالم خوب باشه، اول که بااستادعرشیانفرآشنا شدم چاکراه روشنیدم ورمزعدد7راکه منم7ماهه وشب9 ماه ذیحجه بدنیاآمده ام رابه خودم ربط دادم، که منم زندگی ام رادررحم مادرم به قصدادامه ی سفربه دنیادراین شب مبارک قربانی کردم وشروع سفرجدیدرادارم، حالابه سادگی واردسایت شدم وبچه هام مراعضوکردن، حالامیخوام بدونم خداکیست؟خداچیست؟خداچه کارمیکند؟ من کیستم ؟برای چی آمده ام ؟والاآخر!همیشه حرفم این بود خدایاچرااین همه آدم خلق کردی؟عده ی کمترپذیرایی بهتر به خداشوخی نمیکنم:هرچندکه آدم شوخ طبع هستم، که باهرکی حرف بزنم هرچندجدی بگم طرف اصلا ازحرفهام ناراحت نمیشه میگن لیلاخیلی بانمک حرف میزنه!!!آقامافایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم راگوش کردم نه یکبار،نه دوبار!پس چندباراونم باگریه.ویک فایل که ایه ی اذاسئلک رااستادمیخونن ومعنی میکردن اینگارآخوند به منبررفته لیلامثل بزعاله خودشوبه زمین وآسمون میزنه، اخه چون من همیشه برای بیکسی خدادلم میسوخت وهم برای خودم که واقعا لیلاتوی این دنیاحیف شدی الکی توی دنیانابودشدی،اینارومینویسم میدونم ازته دل بعصیهادارم حرف میزنم البته بدون قضاوت،شماهم خجالت نکشیدبنویس تادرس عبرت باشداول برای خودت وبعدبرای دیگران شود،من خیلی ازحرفهای استادرابکارمیبرم ، ازدل هراتفاقی سریع مثبتهاشودرمیارم چندروزی پشت سرهم شوهرم میومدخانه زیروزبرزمان رایکی میکرد. رفتم معدن سنگ، لاستیک تراکتورپنچربود،پنچری میگرفتم، حالامن خوب عزیزم خیریت داشته برات اگه زودترازمعدن میومدی توی مسیر اتفاق ناگواری پیش میومد، شوهرم؛خوب بعدازاین اتفاق گازوئیل تموم کرد،به محض جمع کردن شیلنگ باد،شیلنگ گازوئیل روانداختم تراکتوررو گازوئیل زدم.حالامن خوب عزیزدلم خیریت داشته اگه ز ودترمیومدی شایدتصادف میکردی، عزیزدلم خوب بعداز گازوییل زدن بیل تراکتورشکست، حالامن خوب عزیز دلم به قول استاداگه.!که.حالا عزیز دل!درجوابم میگه اینقداستاداستاد گفتی به همون استادت بگوخرج خانه وکرایه خانتوبده استاداینوگفت استاداونوگفت:منم امروزیک سرویس بیشترنرفتم. ازاین ماجراهازیادتوی خونه مارخ میده یادگاری میمونه مهم اینه که رسالت همسربودن ورسالت مادربودن راازخداهدیه گرفته ام بامهرمقدس بنده ی تسلیم خدابودن روی پیشانی ام حک شده باافتخارتوی مسیربازگشت به سوی خدارابالذت طی کرده ام وبه وعده ای که به حق داده ام رالبیک می گویم ازساعت22:22:22شروع کردم به نوشتن. یک ساله عضوسایتم بلدنیستم کامنت بذارم یک هفته پیش عروسم یادم داده امشب دوباره پرسیده مامان کامنت گذاشتی گمتم نه دوباره یادم داد.حالادرست یاغلط شمابخوانید تاخوب یادبگیرم. وبابت نوشتن درآمدم چون عدد7رابالای صفحه توضیح دادم همیشه ازاول درآمد7میلیونی میخواستم ازکجانمیدانم؟وغیرازکارهای روزانه ی خانه داری به هیج وجه کاردیگه دوست ندارم انجام بدم،پسرم میگفت مامان چه قدرعاشق شغلت هستی میگفتم بی نهایت، من فایل استادروباآقای عطاروشن جست و گریخته دیده بودم تااینکه همین بهمن ماه همه قسمتهاشودیدم وگریه کردم، وقتی میگم گریه درک کنین،یک شب خواب استادرودیدم خانه ی مابود بادوتاپسربزرگم بودیم استادبه ماآموزش ورزش میدادبرای خوردن ناهاررفتیم، استادشعله ی بخاری رازیادکردوگفت خانه بایدگرم باشد. درهمین حال گفتم استادکاش میشدبرای همیشه پیش مامیموندی باز خودم درجواب گفتم نه شماپدرهمه ی بچه هاهستی باید بری وپدری کنی!وشب بعدخواب دیدم زن ومردتوی یک استخرسیمانی توی یک باغ بودیم آب استخر زلال وشفاف نبود یک طناب خیلی ضخیم جنس پنبه ای سفیدبافته شده دست خانمهاوآقایان بودتمرین میکردیم باحضوراستاد سرهازیرآب سریعامیومدیم بالا وهمه توی آب معلق بودیم ازاین همه نشانه خداراسپاس میگویم وناگفته نماند من قبل ازآشنایی بااساتیدموفقیت به خوابهایم عقیده ی زیادی داشتم، برای هراتفاقی خواب میدیدم بچه هاوشوهرم میگفتند توروخدادیگه خواب نبین ،وحالااصل قضیه رابگم که باعشق وعلاقه غذامیپختم وکل کارهای خانه راانجام میدهم درامدم این ماه ازطرف گل پسرم 5ملیون و200هزارتومان بوده ویک میلیون وپانصدهزارتومان ازشوهرم و700هزارتومان
ازجای دیگرجذب کرده ام وبابت زندگی که دارم بی نهایت پاسگزارم.من ازسال ازسال 1400که به دوستم کمک میکردم صندوق قرعه کشی خانگی داشتیم رابه برکت همون اتفاقی که ازخانه هابیرون نمیرفتن به دوستم تماس گرفتم به خاطرمریضیها به خانمها بگولیلاخانم نمیادشماهم کمتربیایین، البته توی دفترم اول نوشتم، استادهمونی که من گفتم اتفاق افتاد.ودوباره نوشتم که اقساط راتسویه کردم، بازهم حرف من شد.مگرهمینجورالکی تسویه میکردبایدیک نفربه جای خودت توی قرعه کشی جایگزین میکردی. این تمام شد.سال1400بهمن ماه(15)میلیون قرعه کشی ازمحل کارسابق شوهرم برامون افتاد. همین پسرم که5میلیون و200هزاربرام واریزکرده برای بیمه ی شرکتش پول لازم بود8میلیون برد برای بیمه اونم ضرراشد بقیه ی پول برای پول پیش مبل جهازپسرکوچکم دادیم اقساطش تابهمن1402طول کشید،منم مدام میگفتم بروشرکت ازصندوق قرعهکشی وپس اندازانصراف بده، برج10توی مسیربرف بازی بودیم تماسی داشتم که بازهم ازصندوق بازنشستگی وام به شماتعلق گرفته مبلغ32میلیون تومان منم توی همون روزهای سردشوهرم بیکارتوی خانه بود.گفتم کلابروانصراف بده ازآخر3میلیون پس اندازداشتیم تسویه کردن وروی بقیه ی کرایه خانه گذاشتیم واین برنامه راهم بستیم راحت شدم. اونم برای شوهرمن که مدام میگه ازکجابااین حقوق بازنشستگی راست میگه حق داره،ویک اتفاقی که سال دقیقا نمیدانم سال95یا97بودپول قرعهکشی به نام پسرم افتاددوستم دقیقامثل آقارضاازمن گرفت که ماهیانه اقساطش رابدهد.هم پولهارفت هم طلاهام رفت .هم دوستم به زندان افتاد امسال که ازطرف زندان توی بیمه کارمیکند گفته جلوحقوقم بسته است.ولی ماهیانه یک تومان میتونم به بیمه واریزکنم.منم فقط فرم سهام گزاری راپرکردم گفتم مابیمه لازم نداریم این دریافتی پولم راهم خواب دیده بودم اینم یک معجزه وخیلی اتفاقهای زیاددیگربرامون رخ داده انشاالله برنامهای بعدی سوپرایزهای بیشتروبیشتر من که کامنت نوشتن بلدنبودم این همه نوشتم وای به روزی که یادبگیرم!ساعت2:40دقیقه بامداد1402/12/7بازهم باعدد7تمام شد.
برداشت شخصی من از صحبت های رضای عزیز
سوال؟در اطرافم افراد زیادی دیدم که: دنبال خبر های منفی هستند اخبار دنبال میکنند تو رابطه عاطفی مشکل دارند هیچ کنترلی روی وروردی هاشون ندارند اما بسیار ثروتمند هستد.
و این در حالی است که استاد عباس منش به ما گفتن باید نظارت بر ورودی هات داشته باشی هر لحظه شکرگذار باشی و ذهنتو کنترل کنی و به قول معروف انقد به خودت سخت بگیری.
جواب: بحث ما این نیست که فقط پول بسازیم
بحث ما اینه که با کسب ثروت:
آیا اون آرامشی که استاد عباس منش داره رو اون فرد داره؟نداره
اون آزادی زمانی رو داره؟نداره
اون لذتی که از زندگی میبره رو داره؟نداره
پس به این جا میرسم: که درسته من خیلی دوست دارم پولدار باشم و ثروت رو خیلی دوست دارم اما هدف من فقط پول نیست. پول یکی از خواسته های منه.
که تازه بار ها و بارها با چالش های زیاد و تضاد هایی که بهش برخوردم فهمیدم که پول چیزی نیست که من برم دنبالش.پول سازی حاصل یک فراینده!
کار من اینه:
ویژگی های درونی ام را بهبود بدم شخصیتم مهارتم …… پول نتیجه این تغییر شخصیت منه !
همه افراد که فقط میرن دنبال پول. پول رو بدست میارن حالا به هر طریقی .
اما ما یاد گرفتیم از استاد که همه چیز رو باهم بخاهیم نه اینکه تنها یک بعد خاص از زندگی
بنابر این اگر مثل بقیه فکر کنی مثل بقیه نتیجه میگیری نه.. من اینو نمیخواهم هرگز!
و تنها موضوعی که فریده باید بهش توجه داشته باشی اینکه :باید حرف هایی که از استاد می شنویی را باور کنی و هرگز شک نکنی مخصوصا تو موقعیت های به ظاهر سخت
که مثلا کاش با پولم فلان کارو میکردم کاش اون سال فلان سرمایه گذاری رو میکردم.
هرگز شک نکن !هرگز شک نکن !هرگز شک نکن!هیچ وقت به قانون شک نکن و فریب ذهنت رو نخور ..
مخصوصا زمانی که میبینی هزاران نفر در اطرافت دارن به شیوه های معمول زندگی میکنند
و به ظاهر تاکید میکنم به ظاهر هم هیچ مسئله ای ندارند و فریده هزاران بار با این روش گول خوردی تو گول ذهنت رو خوردی.
که ببین فقط تو داری انقد سخت میگیری دیدی فلانی مثل آب خوردن میره فلان دورهمی آهنگ منفی گوش میده به هزاران چیز فکر میکنه همیشه از وضع نظام و مملکت شکایت داره همیشه دنبال مقصره.
اما اونم داره لذت میبره پولم که داره تو فقط برای خودت با حرف های استاد به خودت سخت گرفتی .فریده عزیزم از همین الان که به لطف آگاهی های این فایل بی نظیر که فهمیدی داری فریب ذهن رو میخوری لطفا متوقف کن این روند گول خوردن رو
شاید بنا به شرایط گاهی ذهنت از مدار اصلی خارج بشه با توجه به اینکه (من ربات نیستم)
پس باید یک بیس محکم برای خودم درست کنم که اون بیس قوی تر باشه از افکارو شرایط وآدم هایی اطرافم هستن تا دیگه به قانون شک نکنم و نا امید نشم و بخش آخر صحبت های رضا عزیز هیچ چیزی با قانون نشد ندارد حتی اون مسئله ای به ظاهر دکترا و ازمایش ها میگن امکان نداره (ماجرای بچه دار شدنشون)قانون ثابت میکنه با عمل به قانون امکان پذیر میشه
برداشت من از صحبت های استاد:بخش اول
همه آدم ها دنبال پول هستند و برای به دست آوردنش دارن صبح و شب می دوند اما همیشه هشتشون گرو نه است به قول معروف.
بحث سر این نیست ….من چی رو میخوام پس به دستش میارم
اصلی ترین موضوع اینه که:اگر باور های درستی راجب به اون موضوع داشته باشم حالا پول سلامتی روابط یا ….اون موضوع وارد زندگی مون میشه
فریده عزیزم بحث اصلی قاتونه قانون بدون تغییر خداوند تو باید به قانون ایمان کامل بیاری
(کلام استاد:ما اگر قانون جهان رو بفهمیم میتوانیم ازش استفاده کنیم میتوانیم برای ثروت ازش استفاده کنیم میتونیم برای سلامتی ازش استفاده کنیم و….خیلی مهمه درک کنیم قانون رو برای همین من در دوره ثروت قانون رو میگم تو دوره عشق و مودت قانون رو میگم تو دوره قانون سلامتی بازم قانون رو میگم چون قانون ثابته و از طریق اون میشه به خواسته هات رسید. مهم درک کردن قانونه.این نیست که اگر دنبال پول برم پولم میاد سمتم خیر .اگر باور هام در مورد پول درست باشه پول به سمت من می اید )
صحبت های استاد بخش دوم:
کلید واژه ها: حرکت کردن در مسیر علاقه .ارزش خلق کردن ایمان داشتن قانون تکامل
قانون بدون تغییر خداوند میگه :اگر باور ها تغییر کنه افکار تغییر کنه شرایط هم تغییر میکنه.
با گوش دادن به فایل فهمیدم که وقتی من در مورد 1.تعهد 2.حرکت 3.ایمان 4.چه طور باید توی مسیر درست حرکت کنیم و نگذاریم نجوای شیطان و هیاهوی اطرافیان ما را از مسیر دور کنه صحبت میکنم اصل منظو چیه چون من ب شخصه .درک درستی نداشتم (البته الان متوجه شدم که مطالب استاد رو درست متوجه نبودم و فقط لق لقه زبونم بود)
خب فریده از این جا به بعد فایل استاد میخوان جمع بندی داشته باشن برای صحبت های رضای عزیز و مسیر پیشرفت شون:
1. اولین قدم شروع به باور کردن صحبت های استاده (نه فریده جان مثل شما فقط تو حرف بودن)باور یعنی این است و جز این نیست
2. شروع کرد به کنترل احساساتش به شکلی که احساس بهتری داشته باشه
3.شروع کرد از جایی که بتونه یه تغییراتی هر چند کوچک تو خودش ایجاد کنه مثل غیبت نکردن ومثل آراسته رفتن به محل کار تمرکز داشتن روی کارش با هر امکاناتی داره کار کنه و…
(بریم سراغ اصل تکامل): در همان جایی که هستی اگر شروع کنی به تغییر باورهات به تغییر شخصیتت اگر ایمان داشته باشی و اگر حرکت کنی در مسیر علاقه ات قدم به قدم با توجه به میزانی که ظرفت بزرگتر میشه با توجه به آمادگی که پیدا میکنی خداوند هدایت های بیشتری رو برات داره
اما درس اصلی که استاد میخاد ما از این فایل بگیریم :نقش خودمان را برا تغییرات پر رنگ ببینیم
و فکر نکنیم که یه سری چیزا همین جوری باهم جور در اومدن که مثلا اقا رضا موفق شد.و ما با توجه ظرفمون و ایمانمون ما ایده های خداوند رو دنبال میکنیم الهامات نشانه ها رو و قدم به قدم پیش میریم.فریده یادت باشه سیستم خدا این جوری نیست که یکی رو بیشتر هواشو داشته باشه یکی رو کمتر خدادوند مثل افتابه به همه داره میتابه مشکل از فریده است که ایستاده تو سایه!سایه هایی از جنس ترس….
بسیار خب فریده اول :قدم به قدم بر ترس هات غلبه کن.
از چه چیزی میترسی ؟لازم نیست الان بری سراغ بزرگترین ترس هات نه از یه قدم کوچیک شروع کن مثلا از تاریکی. امشب یکم تو تاریکی اتاقت بمون فریده یادت باشه لازم نیست اول کاری یه حرکت هیولا وار بزنی قانون تکامل یادت باشه.مطمئن باش قدم به قدم خداوند تو را هدایت میکند.
دوم:حرکت کردن
فریده برو دنبال اون موضوعی که بهش علاقه داری فریده به چی علاقه داری؟از بچگی عاشق تدریس زبانم .اما شغل الانم ماساژه و به اصطلاح ماسور هستم خب برو سر مبحث آموزش زبان نمیخاد اول قدم بزرگی برداری (قانون طلایی تکامل)اول برو سراغ پکیج های آموزشی دختر 4ساله ات و کم کم عبارات انگلیسی رو با اون کار کن .همین مطمئن باش قدم به قدم خداوند منو هدایت می کند.(الان که دارم تایپ میکنم کلی نجوای شیطان اومده سراغم که باید زود تر شروع میکردی و الان دیگه شغلت یکم جون گرفته ولش نکنی ها و ….)اما اما من رها میکنم موضوع رو و اجازه میدم به خداوند که منو هدایت کنه
سوم:ارزش خلق کردن
فریده در زندگی اقا رضا جایی اتفاقات مالی شروع شد که تصمیم گرفته شد دنبال چیزیی که بهش علاقه داره تمام تمرکزشو بزاره روی اون و شروع کنه به ارزش خلق کردن.فریده وقتی باورهاتو تو حوزه ثروت درست میکنی و شروع میکنی به حرکت کردن به سمت اون علاقه و میری تو دل بازی .
مهم ترین نکته*تغییرات شخصیتی اول خودشو به شکل آرامش فکر سالم تر کلام مثبت تر خواب آرام تر برخورد بهتر جسم سالم تر و شما ادامه میدی و شروع به ارزش خلق کردن میکنی نتایج مالی هم شروع میکنه به پدیدار شدن
چهارم :عجله نکن
پنجم :باورهاتو در مورد ثروت درست کن باور هاتو در مورد توانایی هات درست کن باور هاتو راجب توکل درست کن باید حرکت کرد و باید ارزش خلق کرد
ششم:
اول هیچ چیز در کار نیست اول فقط یک شور و شوقه یک حرکته یک خلق ارزشه یک ادامه دادن یک بهبود مستمر شخصیته بعد ثروت دنبالت میاد ( یادت باشه نقش کنترل ذهن: چون ذهن بازی ات میده سر مسائل مالی چون در ابتدا هیچ چیز در کار نیست)
اینا رو نوشتم چون تصمیم گرفتم دیگه حرف های استاد لق لق زبونم نباشه
یادم باشه باید حرکت کنم
یادم باشه که قانون رو باید جدی بگیرم یادم باشه که توی هیاهو و شلوغی جامعه باز خود اصلی مو گم نکنم و باز بعد چند ماه به خودم بیام و دوباره از سر بگیرم آموزش رو
قول میدم که ….
دیگه غیبت نکنم
برای وقتم ارزش قائل باشم
برای تدریس زبان روزی چند قدم بردارم تا هدایت بشم چون الان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم اما میدونم کائنات چگونگی ها رو به من میگه
روی شرک به الله کار کنم چون انصافا من یه مشرک حرفه ای شدم که خودم گاهی اوقات گول میخورم از بس که ذهنم قشنگ داره منو به سمت شرک بیشتر سوق میده من و من تا قبل گوش دادن به این فایل آگاه نبودم
توی هر دورهمی شرکت نکنم
توی هر بحثی وارد نشم
کسی رو قضاوت نکنم هیچ کس هیچ کس
از مشکلاتم با هیچ کس حرف نزنم حتی خدا
به کلماتی که از دهنم در میاد توجه بیشتری داشته باشم
در کل فهمیدم که بحث ثروت رو رها کنم و فعلا به تغییرات کوچک اما مستمر بپردازم تا ظرفم بزرگ تر بشه
ترس هام رو رها کنم(سر مسائل مالی)
خدایا چگونه تو رو شکر بگم الان که دارم کامنت مینویسم دخترم که 4سالشه با باباش رفتن بیرون (که اصلنم سابقه نداشته)و من با آرامش دارم چند ساعت روی این فایل کار میکنم انگار که خدا میگه این فایل رو درک کن بار ها و بارها گوش کن تازه فهمیدم مشکل اصلی من کجاست!(مشکل عدم حرکت کردن من و عدم باور کردن صحبت های استاد بود که حالا استادم حرف های خوبی میزنه ها ولی نه تو فلان موقعیت)
نه فریده جان این طور نیست باید قانون رو بیاری تو تک تک لحظات زندگی ات
باید ایمان داشته باشی به حرف های پیامبر زمانه ات استاد عباس منش
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
به نام الله یکتا
من از تاریکی خیلی میترسیدم استاد توی یکی از فایلهای عزت نفس گفت اگر از تاریکی میترسی باید بری داخلش و تا انجامش ندی این ترس نابود نمیشه،تصور کن منی که حتی اگر توی خونه تنها بودم شب موقع خواب در رو قفل میکردم الان با انجام این تمرین چندین و چند بار شب ساعت 10 شب رفتم در خارج از شهر و در بیابان و کوه ها پیاده روی کردم اونم تنهایی،البته هر بار که میخوام برم ترسها و نگرانی ها اولش میان اما باید انجامش بدم تا ترسها بریزه،هر چند وقتی میرم و دارم راه میرم در دل تاریکی شب روی سنگ ها و صخره ها راه میرم به الله قسم،خودم رو یک کاه میبینم در برابر کوه و قدرت عظیمش،اونجا در اون لحظه بیشتر و عمیق تر درک میکنم که من در برابرش هیچم،چرا که اونجا میفهمم که هیچ کسی نمیتونه به دادم برسه و هیچ پشت و پناهی ندارم جز خودش تا قلبم رو آرام کنه و شجاعتی بده و وادارم کنه به حرکت کردن و ادامه دادن و انصافا همیشه بعد از چند قدم برداشتن دلم رو قرص کرده طوری که حتی آماده بودم که اگر حیوانی اومد سمتم من اولش بهش حمله کنم و ترس از تاریکی رو به شرک در ذهنم تبدیل کردم تا بتونم به فضل الله نابودش کنم هر چند که این یک پاشنه آشیل هست…
پیشنهام این هست که اگر از تاریکی میترسی از اتاقت شروع نکن از حیاط خونتون شروع کن بذار بهت ثابت بشه که هیچ برگی بدون اذن الله از درخت نمیافته و اون مراقبته
تموم اعتبار این کار از خداست و من هیچم
خدایا شکرت
خدای خوب من!
مسیر زندگی ام با همه مسائل اش می ارزد
اگر تو در انتهای
هر قصه ایستاده باشی
سلام به استادتوانمندم ومریم مهربانم
وهمه دوستانِ عالیم
خداروشکر برگی وزین از این خوان گسترده ولبریز از درس وآگاهی برای روزیِ امروزم و برکت هایش در جای جای وجود وزندگیم تا بار دیگر روزوشبم از عطر وجود خداوند پُرشود و در این مسیر زیبا از هرلحاظ بهره برده و درست واصولی زندگی کنم تا لذت داشته هایم هرچه که هست وهر چه که فعلا نباید باشد ،بر جانم بنشیند وفقط خداروشاکروسپاسگزار باشم .
شنیدن ودیدن این نتایج فوقالعاده حاصل گوش کردن باعشق به استادوقدم به قدم با ایشان پیمودن با صبر وقدرت ایمان است و عملکردی عالی وباورهایی که دستخوش تغییری اساسی می شوند که فقط باید ادامه داد وادامه داد وبه یاد بیاوریم دراین مسیر جادویی چه دستاوردهایی به دست آورده وهرلحظه شکرگزارتر باشیم وبا انگیزه تر وهدفمند تر برای رشدوپیشرفت خود ودنیای خود، تا در این پیشرفت جهان هر کدام سهم بسزایی داشته باشیم با همان خلق ارزش ها که ابتدا به خودمان وبعد آرام آرام به جهان اطراف مان کمک می کنیم .
هرچقدر این مسیر شکافته وبه سمت جلو در حرکت است ،گنج هایی از آن استخراج می شود که حسابی شخصیت وزندگیمان را غنی می کند وهر چقدر آگاه تر می شویم درک می کنیم ابتدا غنی ترین داشته ها ،آرامش هست واحساس عالی ووقتی احساسمان عالیست هرآنچه به صورت معجزه خداوند در زندگیمان عطا کرده ،فقط ابزاری بوده برای رسیدن به خودش و وقتی با تمام وجودت باور می کنی اگر همهی دنیا مال تو باشه
ولی دلت آروم نباشه،چه فایده ؟
آن وقت یاد خدا رو با همهی دنیا هم عوض نمی کنی.
شیرینی تمام داشته هایم امروز این است که می توانم شیرینی وجود خداوند را در درونم احساس کنم آن وقت است که داشته ها معنا پیدا می کنند ،آن وقت است که با داشتن و بدست آوردن هر داشته مادی ومعنوی قدر وارزش آن را می دانم وهرروز سعی می کنم عالی تر رفتارکنم وعمل کنم فقط کافیست با خدا باشم ،ایمانم را به قدرتش گره زده تا لایق دریافت هرثروتی باشم …..
خدایی چقدر برایم لذت بخش تراست وقتی احساسم عالی وآرامشی خاص دارم وبا نگاه کردن به هرچیزی که خداوند در این دوسال کنار استاد گرانقدرم به من عطا کردسلول به سلول هرچیزی که داشتم را طوری دیگر دیدم ودرک کردم وبا تمام وجود هرروز شکرگزارتر شدم ومی بینم چه معجزاتی هرروز وارد زندگیم می شوند ،معجزه برای من حتی دیدن هرروز دستان وانگشتانی که حرکت می کنند ،چشمانی که می بینند،رابطه ای که هرروز زیبا وزیباتر می شود ،خودکفایی در کسب وکارمان،امروز ایده طلا فروشی که خداوند در ذهنم قرار داد وبا مصطفی جانم در میان گذاشتم وگفت عجب ایده ای وخودم هم همه جوره کنارت هستم ،همین وجود مصطفی کنارم خدایاشکرت،آزادی زمانی ومکانی،برای خود زندگی کردن وخلوتی دنج با خدا داشتن، خنده هایی از سر شوق وشکرگزاری ،گوش کردن به صحبتهای ناب استادم وهمین که به این سایت هدایت شدم دنیا ،دنیا برایم ارزش داردو……داشته های مادی بماند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام به استاد عزیز و مهربان مریم دوست داشتنی و دوستان خوبم
خدایا شکرت به خاطر آگاهی های نابت که هرروز ظرف وجودی منو بزرگ و بزرگتر میکنند.
خدایا ترا سپاس به خاطر این همه نعمت و زیبایی به خاطر این انسانهای بزرگوار و دوست داشتنی که گفته های هر کدومشون میتونند سرنوشت ما رو تغییر بدند. خدایا ترا سپاس.
سپاس از آقا رضای عزیز و دوست داشتنی واقعا آخر گفته هاتون عین سریال های هیجان انگیزی بود که اصلا نمیتونی انتهاش رو حدس بزنی . لذت بردم از گفته هاتون از خلوص نیتتون و از سادگی بیانتون و باز هم از بارقه ای که در چشمان شما می دیدم. خدا بهتون قوت بده چه قدر خوشحال شدم از دیدن عکس دختر قشنگتون خدا حامی ونگهدار شما و خانواده تون باشه.
سپاس از استادعزیز به خاطر توضیحات تکمیلیتون و باز هم یاد آوری قانون.
استاد عزیز من هم مدتهاست روی خودم کار می کنم و عجله ای هم ندارم هدف من لذت بردن از زندگی و داشتن احساس خوبه و به لطف الله مهربان هرروز زندگی من قشنگتر میشه هر روز احساس من بهتر میشه . فقط خود من میدونم که ازدرون چه قدر تغییر کردم از احساس درونیم اینو می فهمم که چه قدر زندگی من در تمام ابعاد داره تغییر میکنه و رو به بهبود میره. چه قدر احساس شادی درونی میکنم چه قدر از تنهایی خودم لذت میبرم چه قدر رفتارم با بقیه محترمانه تر شده و چه قدر عزت نفس من افزایش پیدا کرده چه قدر سلامت تر شدم و چه قدر اندام من متناسب تر شده ، چه قد رطبق آیه قرآن لا خوف علیهم و لا هم یحزنون شدم چه قدر آرامش دارم و چه قدر دیگه مضطرب نیستم اینها همه نتایج شگفت انگیزیه که هر کسی فقط خودش بهش میرسه و می فهمه تغییرات بنیادین رو در خودش ایجاد کرده در حالیکه اکثر ما تغییر رو فقط در پول می بینیم.شاید گاهی وقتا هم ناامید شدم و پیش خودم گفتم چرا اتفاقات مالی شگفت انگیز واسه من رخ نمیده و نجواهای شیطان میان و میگن بابا بی خیال آقا رضا ، عرشیا، آزاده و… اینا شانس آوردن خدا واسه اینا خواسته واسه تو نمیخواد بی خیال شو . ولی من بارها و بارها با خودم میگم من هرگز دست از رویا ها و آرزوهام برنمیدارم وهرگز ناامید نمیشم و تسلیم نخواهم شد. شاید از نظر مالی هنوز پیشرفت عالی نداشتم ولی شخصیت من در همه ابعاد دگرگون شده و انتهایی واسه این بهبود نیست. اینا همش تغییره اینها همش جواب دادن قانون بدون تغییر خداونده. اینکه با یه اتفاق کوچیک دیگه به هم نمیریزم، از کوره درنمیرم ، مشرک نمیشم و به دیگران تعظیم نمیکنم و توحیدی تر عمل می کنم و از همه مهم تر حال خوب من حال خوب من حال خوب منه که بهم میگه در مسیر درست هستم.
به قول استاد که میگن :
به خدا مهم نیست چند تا صفر جلوی حساب بانکیتون هست . موقع مرگ مهم نیست چند تا …..خونه و ویلا و ماشین دارررری…. و اگه اینها رو داشته باشی خییییلییییی خوشبختی نه. مهم اینه که چطور از مسیر لذت بردی. آقا جان من توی این مدت دارم از زندگیم لذت میبرم و حالم خوبه ومسابقه ای هم با کسی ندارم. آقا رضا ، آزاده عزیز، عرشیا و… همه آدمهای موفق هم از کره ماه نیومدند و عزیز کرده خدا هم نیستند. اونها هم شبیه ما هستند با اتصالات عصبی و ظرفیت مغزی یکسان اونها فقط باباورهای درست قدم به قدم ایمانشون رو نشون دادندو یقینا” با توجه به اینکه خداوند عادله و همه ما به یک اندازه به نعمات این جهان دسترسی داریم برای ما هم دربها باز میشه به شرط داشتن باور درست، شور وشوق و ایمان برای برداشتن قدم اول.
بیاین همینجا همه به خودمون فقط و فقط به خودمون تعهد بدیم واسه تغییر بنیادین نه ادا درآوردن، نه شوواف کردن ، نه چشم بقیه رو کور کردن برای بهبود و ارتقای دائمی خودمون تعهد بدیم که هرگز دست از تلاش برنداریم و ناامید نشیم و نگذاریم رویاها و آرزوهامون در نطفه خفه بشن. بیاین سعی کنیم از مسیر زندگیمون لذت ببریم و جهان رو جای بهتری واسه زندگی کنیم. تلاش ذهنی باباورهای درست و حرکت و ارزش آفرینی لاجرم ثروت رو وارد زندگی ما میکنه لاجرم. براتون آرزوی بهترین ها رو دارم شاد و تندرست باشین در پناه پروردگار مهربان. خدایا ما را به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن آمین
سلام به شما دوست هم فرکانسی
چقدر شما کامنت جامع و کاملی نوشتی که هم قوانین رو گوشزد کردی و هم امید مرا تازه کردی،کاملا درسته در نهایت ما با بدست آوردن پول یا هر چیز دیگری میخواهیم به آرامش و شادی و لذت و….برسیم در واقع خدا گونه تر بشویم ،حال اگر ما هم اکنون به نتایج مورد نظر نرسیده ایم و حال واحساس ما خوب است و از مسیر لذت میبریم پس داریم راه رو درست میریم و شک نداریم که به نتایج هم میرسیم
چقدر عالی شما قانون را متوجه شدید و دارید عمل میکنید و من هم امیدوارم مثل شما عمل کنم و ادامه بدم
سپاسگزارم
الهی به امید تو
هین توکل کن ملرزان پا و دست رزق تو بر تو ز تو عاشقترست
عاشقست و میزند او مولمول که ز بیصبریت داند ای فضول
گر ترا صبری بدی رزق آمدی خویشتن چون عاشقان بر تو زدی
این تب لرزه ز خوف جوع چیست در توکل سیر میتانند زیست
حکایت آن گاو کی تنها در جزیره ایست بزرگ حق تعالی آن جزیرهی بزرگ را پر کند از نبات و ریاحین کی علف گاو باشد تا به شب آن گاو همه را بخورد و فربه شود چون کوه پارهای چون شب شود خوابش نبرد از غصه و خوف کی همه صحرا را چریدم فردا چه خورم تا ازین غصه لاغر شود همچون خلال روز برخیزد همه صحرا را سبزتر و انبوهتر بیند از دی باز بخورد و فربه شود باز شبش همان غم بگیرد سالهاست کی او همچنین میبیند و اعتماد نمیکند
مثنوی مولانا
وااای بر من که سالهاست همچنان میبینم و اعتماد نمیکنم
سلام بر استاد جان و مریم زیبا و دوستان دوست
چه فایل بینظیری بازم منتشر شد روی منبع آگاهی جهان هستی یعنی سایت عباسمنش دات کام
خدایا سپاسگزار هدایتت هستم
هر روز چقدر آدمایی رو میبینم که مشخصه حتی نزدیک این مسائل نشدن و هیچ کدوم از این آگاهی هارو دریافت نکردن و اونجا بیشتر خدارو شاکر میشم که چی شد و چرا ما به این مسیر رهسپار شدیم
مسیر لذت و عشق و ثروت و فراوانی
و در یک کلمه مسیر خداوند
آره استاد راست میگه خیلی از ماها با شنیدن این حرفا فکر میکنیم دیگه شدیم یه انسان توحیدی و متوکل و میشینیم منتظر اتفاقات خوب ولی پس از مدتی که خبری از رخداد خواسته هامون نمیشه سرخورده میشیم و به همه چیز شک میبریم و این گردونه خراب رو هی تکرار میکنیم
آره حلقه گمشده این چرخه «اقدامه»
اقدامه که تعیین میکنه من متوکلم یا فقط مدعی
اقدامه که میزان توحیدی بودن منو نشون میده
اقدامه که تفاوت هارو ایجاد میکنه
اتفاقا وقتی با اون باور قشنگ اقدام میکنیم منتهی میشه به یه نتیجه اولیه و همون میشه مهر تایید درستی مسیر. بازم ادامه میدی و با نتیجه تایید میکنه مسیر رو و تو دوباره قویتر ادامه میدی تاااا بینهایت
با این اوصاف ای پروردگار بیهمتای من ای قادر مطلق از تو درخواست میکنم شجاعت و ایمان و اعتماد به نفسی که باعث بشه دست به اقدام بزنم و ایده هام رو اجرا کنم
استاد بزرگوار از شما ممنونم برای شروع این مسیر معنوی و زیبا و ایجاد همچین بستر فوقالعاده ای که کمکم میکنه اینگونه بنیادی گره های ذهنی ام را شناسایی و برطرف کنم
الهی صد هزار مرتبه شکر️
سلام خدمت استاد عزیز و تشکر از اقا رضای عزیز که یک روز تصمیم گرفت با تعهد زندگیشو تغییر بده و با استمرار و عمل به قوانین هر روز زندگی خودشو زیباتر و بهتر کرد و الان هم تبدیل شد به یک الگو، واقعا این حد از تعهد و عمل کردن به قوانین تحسین برانگیزه
خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم هر مشکلی تو این دنیا با پیروی از یکسری اصول و قوانین واضح و بدون تغییر خیلی سریع به طوری که شاید برای بقیه غیر قابل باور باشه قابل حل هست
چقدر زندگی در همه جنبه ها میتونه با عمل کردن به قوانین، بهتر و ساده تر و لذت بخش تر بشه
وقتی میبینم قانون ها ثابت اند و دارند کار خودشونو میکنند دیگه کمتر نگران مشکلات میشم چون یک باوری در ته وجودم بهم میگه این مشکل با قانون قابل حل هست پس نگرانش نباش …
من الان نمیدونم علاقم چیه و قراره اصلا برای رسیدن به ثروت چکاری انجام بدم و هیچ ایده هم براش ندارم …اما این موضوع و خیلی خوب میدونم که اگر من الان روی بهبود شخصیت خودم کار کنم اگر به قوانینی که تو همین فایل های رایگان گفته میشه عمل کنم و احساسمو خوب نگه دارم اگر توکلمو هر روز بیشتر کنم اگر هر روز سعی کنم شکرگزار تر باشم لاجرم به سمت مسیر علاقه ام و مسیری که ازش لذت ببرم، قطعا هدایت میشم پس سعی میکنم روی خودم کار کنم، سعی میکنم تعهدمو بیشتر کنم و بیشتر عمل کنم و سعی میکنم بیشتر به نشونه ها توجه کنم…
خود استاد و آقا رضا هم قطعا از همون اول نمیدونستند که باید دقیق چکار کنند و مسیر علاقشون چی هست و اونا زمانی به مسیر علایقشون هدایت شدند که شروع کردند به تغییر کردن پس منم همین کار و انجام میدم و مطمئنم یک روزی منم مسیر علایقمو و پیدا میکنم به شرط اینکه متعهد باشم و ادامه بدم…
در پناه الله
سلام دوست عزیز آقا رضا زحمتکش .
خیلی خیلی لذت بردم از خوندن تجربه ی پدر شدنتون انشاالله سایتون به سلامتی بالای سرشون باشه و از مسیر رسیدن به اهدافتون نهایت لذت رُ داشته باشید.
اگه استاد موافق باشند و کامنت من قوانین سایت رُ نقض نکرده باشه ؛ از شما دوست عزیز، هم مداری ، هم خوانواده ای عزیز و انشاالله هم کار عزیزم میخوام تا با تجارب و راهنمایی هاتون کمک کنید تا من هم مسیری که یک ماهه واردش شدم رُ با لذت ادامه بدم.
آخه من حدود 18 ماه هستش که با واژه هایی به نام طراحی سایت و برنامه نویسی و زبانهای برنامه نویسی آشنا شدم و یک ماه هستش که با یه استاد آشنا شدم که دوره اش رُ خریدم و دارم طراحی سایت با ورد پرس و المنتور آموزش می بینم اما از اونجایی که برای خرید ابزارهای شغل قبلیم وام گرفتم و دقیا در همین زمانی که تصمیم گرفتم دوسه ماه از فروش ابزارها شغل قبلیم قسط هام و خرج و مخارجم رُ بدم خدا بعد از سه سال و کُلی اینور و اونور دارم بابا میشم هنوز تازه 7هفته داره. و خانمم هم کُلی انتضار خرید مواد مغذی رُ داره و من هم دوست دارم روی یاد گیری طراحی سایت تمرکز کنم. امه اطافیان و همسرم میگن که : کار قبلیت رُ ادامه بده و اوقات فراغتت به این کار بپرداز و هروقت به در آمد رسیدی کار قبلیت رُ رها کُن اما من میخوام تمرکز بگذارم روی این دوره ذ تا اینجا هم مینونم سایت شخصی ، مجله ای و شرکتی طراحی کنم اما سایت فروشگاهی رُ هنوز فایل هاش آپلود نشده البته همون سایت های شرکتی و مجله ای و شخصی رُ در حد فرانت اند میدونم.
و از خدا خواستم تا در این مسیر هدایت بشم به سمت افراد هم مدار و باتجربه .