همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

1560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3013 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد جان دلم میخاد سجده کنم و با صدای بلند گریه کنم چقدر این قانون تکامل باعث رشد من میشه و ندیده گرفتنش باعث نابودی من میخام بگم از کاش این فایل رو دوسال پیش می‌دیدم ولی میگم شاید باید این درس هارو می‌گرفتم شاید این اتفاقات باعث رشد من شد باعث بالا رفتن ایمان من شد خدایا شکرت استاد من کارمو از خونه خودم با دویست هزار تومان شروع کردم و الان یه مغازه عالی دارم و بالای پانزده میلیون سرمایه ولی سه چهار میلیون بدهی دارم که حاصل همین رعایت نکردن قانون تکامله همین باعث شده یه ترمز بزرگ توی ذهن من ایجاد بشه که فروشم هم خیلی افت کرده میترسم که این اجناسم فروش بره و من بدهی هامو بدم چون باید زودتر بدم و دیگه پول نداشته باشم جنس بیارم و این منو نگران کرده و اینکه منم یه وام گرفتم و خودمو اسیر کردم اما از وقتی آگاه شدم تصمیم گرفتم که لایقت خودمو قلبت کنم که نقد خرید کنم و کارمو از همین که هست گسترش بدم و خدا کمکم کنه که بتونم رها کنم و این قانون رهایی هم خیلی فکر میکنم موثر که من هنوز خوب یاد نگرفتم

    با امید به خدا دارم اجازه میدم این کرم کوچولو رشد کنه و تبدیل به پروانه زیبا بسه اما این کار کردن روی ذهن عجیب سخته و عجیب نفس گیر که یه لحظه غفلت منو باز تو مدار غلط میبره خدارو شکر استاد نمی‌دونم از کجا انرژی های منو میگیرید که دقیقا همون فایلی که نیاز بشنوم رو برام می‌فرستید خدارو شکر خیلی از شنیدن این فایل ذهنم بازتر شد و امیدوارم بتونم ترمز هارو تبدیل به گاز کنم و باور های قدرتمند تری بسازم این قانون تکامل این روز ها همش برای من تکرار میشه و خدا به من میگه صبر کن که طلوع فجر نزدیک است استاد جان یه دنیا سپاس راستی چقدر این سایت زیبا شده محصولات با نماد الماس نشون داده میشن که واقعا هم ارزششو به اندازه الماسه خدا قسمت منم بکنه از این الماسها ?استاد عاشقتونم خدارو شکر که تو این مسیرم یه دنیا تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    با سلام به رهروان راه حقیقت

    🌹🌹 سفرنامه روز ششم🌹🌹

    من قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم اما در واقع چون فقط یکی دوبار بیشتر نبود چندان به عمق موضوع نرفته بودم ولی اینبار که در روند تکاملی سفرنامه بهش رسیدم و کامنتهای دوستان رو خوندم نگاهی به گذشته ام انداختم تا ردپای عجله رو در زندگیم ببینم

    من برای اولین بار که شروع به کار کردم در دفتر یه شخص خیلی موفق مشغول شدم کارم کامپیوتری بود و ربطی به رشته م نداشت و من اموزش لازم رو دیدم و مدت دوسال اونجا کار کردم بنابه اینکه من خیلی استعداد دارم و خیلی روی کار متمرکز بودم مدت کوتاهی بعد از ورودم درامدم نسبت به پرسنل اون شرکت بالاتر رفت تا جاییکه به سه برابر بقیه رسید و این بخاطر این بود که من واقعا سه برابر اونها کار میکردم و بعدها مدیر دفتر گفت که دوربینهای دفتر رو از منزلش چک میکرده و دیده هرروز که پرسنل که ۹ خانم بودیم میان سرکار همه مشغول حرف زدن و بساط صبحانه ن و در طی روز چندین بار با وجود ارباب رجوع گوشه کنار خودشون رو معطل میکنن تنهاکسیکه به محض ورود تا لحظه ی خروج کار میکنه من بودم و این باعث شده بود ایشون هرماه حقوق منو افزایش میداد این شرایط و علاقه م به کار کامپیوتری و دیدن درامد بالای اون شخص در این زمینه منو به فکر انداخت که چرا برای یک نفر دیگه کار کنم و این استعدادم رو برای خودم استفاده نکنم بدون اینکه اون زمان اصلا بدونم من چه باورهای محدودکننده ای در مورد ثروت دارم و وقتی استعفا دادم و ایشون فهمید میخوام همین کار رو در بعد کوچکتری انجام بدم بهم گفت این کارو نکن تو نمیدونی من چندساله تو این راهم تا به اینجا رسیدم و از چه وضعیتی شروع کردم که اون وضعیت برای جامعه ی پیشرفته ی الان جواب نمیده (مثل همین مغازه کلوب استاد که برای چندسال بعدش دیگه شغل منسوخ حساب میشد) اما من قبول نکردم رفتم دنبال مغازه ای برای اجاره و حتی ادعا داشتم چیزی حدود دو برابر حقوق هر ماه اونجام رو میتونم کرایه بدم و در این بین یک خانمی که قبل ازمن دقیقا با همین طرز فکر رفته بود و یه دفتر تبلیغاتی زده بود بهم گفت بیا باهم کارکنیم و کرایه کمتری بدیم منم بی خبر که ایشون کوچکترین درامدی در این مدت نداشته و از جیبش خرج میکرده و به امید استعداد و ادعای من بامن همراه شده و منم با باور غلط اینکه شریک داشته باشم استرس نصف میشه و اونم باید تو تامین مخارج کمک کنه رفتیم یه دفتر اجاره کردیم و با امکانات خیلی بدردنخور کار رو شروع کردیم و خدای من هر لحظه میفهمیدم یه جای کار اشتباهه یبار باید دنبال یه چیزی میرفتم فرداش یه چیز دیگه درامد اصلا صفر ، محل دفتر افتضاح ، امکانات صفر ،یه چندتا مشتری اومدن اصلا امکاناتی نداشتم که کارشونو راه بندازم! و شریکمم که مدت زیادی بود زده شده بود وقتی ماه اول دید با منم هیچ خبری نیست دیگه اصلا دفتر نمی اومد و من دست تنها استرس میگرفتم که خدایا چرا پس اون دفتر کلی مشتری داشت چرا اینجا هیچکی نمیاد!!!! اصلا نمیدونستم باور اون کارفرما و باور من زمین و اسمون فرق داشتن خلاصه بعد از اینکه هرچی از اون دفتر درامد جمع کرده بودم و سر چیزهای الکی برای دفتر خودم و کرایه دادم در کمال سرشکستگی اونجا رو پس دادم . حالا میفهمم من واقعا تکاملمو طی نکرده بودم من با دست خالی میخواستم با دفترهایی رقابت کنم که چندین ساله در این زمینه بودن و سرمایه ی بسیار زیادی جمع کرده بودن و خیلی مدرن بودن و من باید برای شروع کار شخصی از یک کار خیلی سبکتر شروع میکردم و بازم جای شکرش باقیه چون تصمیم داشتم برم کلی کامپیوتر و دستگاه کپی و اینا قسطی بخرم که نخریدم وگرنه معلوم نبود چی به سرم می اومد و این باور مخربم داشتم که من یه دخترم ک باید یه مرد در کنارم باشه و مدام به برادرهام میگفتم شمام بیان دفتر بیان باهم کار کنیم ولی اونها نیومدن و من که هیچ ایمان و توکلی به خدا نداشتم شکست خورده اومدم بیرون میتونم بگم حتی توی ایمانم من تکاملمو طی نکرده بودم!!

    و الان شکر خدا وارد بورس شدم و از اونجایی که از استاد بحث تکامل رو کاملا درک کردم هیچ عجله ای ندارم برای ثروتمندشدن هیچ استرسی ندارم مقدار کمی سرمایه گذاری کردم دارم مرتب اموزش میبینم و تا واقعا در این زمینه خبره نشم سرمایه گذاری بزرگی نمیکنم و سرمایه ایم که گذاشتم پول خودمه و پول همسرم نیست به همین خاطر هیچ استرس و نگرانی ندارم که اگه جایی سود نداشت کسی تو سرم بزنه و بگه بیا بیرون و از طرفیم چون دارم روی باور ثروتمم کار میکنم ارامش عمیقی دارم که با ایمان به خداوند میتونم امسال پول زیادی بسازم از صبر و ایمانم و ان شاءالله با این پول دوره دوازده قدم رو براحتی شروع میکنم ولی الان من ایمان دارم که تکاملم فعلا در حد همین فایلهای رایگانه و روزی که براحتی قدم اول رو تهیه کنم و کارکنم صددرصد تکاملمو اونقد طی کردم که قدم های بعدیم براحتی بخرم ان شاءالله

    .

    در بعدهای دیگه ی زندگمیمم من قبلا خیلی برای جداشدن از خانواده ی همسرم عجله داشتم خیلی برای رفتن به محله ی دلخواهم زندگیمو قفل کرده بودم ولی الان اصلا باوجودیکه خیلی خیلی مشتاقم اما میدونم باید تکاملمو طی کنم باید وارد مدار خواسته هام بشم

    و جالب اینکه خانواده ی پدرمم میخواستن نقل مکان کنن به جای خیلی خوبی و پدرم شدیدا مخالفت میکرد و بقیه دوست داشتن برن هربار پدرم بحث رو شروع میکرد و مخالفت میکرد من چیزی نمیگفتم چون میدونستم اونها نمیرن چون تکاملشونو طی نکردن چون از هیچ لحاظی در مدار افراد اون محله جدید نبودن و واقعا هم نرفتن چون شرایط اون خونه خیلی براشون بالا بود

    .

    در زندگی بعد ازدواجمم من وقتی پارسال شروع به استفاده از فایلهای این سایت کردم و تونستم پله پله اعتماد به نفسم رو بسازم هرروز ارتباطم رو با افراد خانواده کمتر و کمتر کردم تا جایی که انقد این تغییر تکاملی و نامحسوس بود که اصلا خودمم نفهمیدم چطوری از شب و روز در خدمتشون بودن به روزانه سه ساعت رسوندمش و اگر یکدفعه و یکروزه به این سه ساعت میبردم حتما از طرفشون مواخذه میشدم و همسرم بحث بدی راه مینداخت ولی الان واقعا در ارامشم و چون تکاملمو طی کردم میدونم دیگه هیچوقت به اون شرایط قبل برنمیگردم

    در نهایت اینکه صبور بودن از ایمان نشات میگیره و ان شاءالله از ایمانداران باشیم و چه لذتیه که چیزی رو بدست بیاری که مطمئنی تکاملشو طی کردی و نه تنها نگران از دست دادنش نیستی بلکه شروع میکنی به حرکت به سمت خواسته ی بزرگتر بعدی

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    حمید سالکی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    با سلام خدمت استاد جانم. مریم عزیز و بچه های نازنین

    من یک نمونه واضح از رعایت نکردن تکامل دارم که فکر نکنم تا آخر عمرم به خاطر این تجربه ام تکاملم رو یادم بره. (حداقل خیلی بیشتر یادم میمونه. )

    من سال ۹۵ به خاطر کمال گرایی و اینکه نخواستم تکاملم رو رعایت کنم ۲ سال بیکار بودم. البته توی نتوورک کار میکردم. اما فقط‌ هزینه برام داشت نه سود. (شروع آشنایی من با مباحث قانون جذب و موفقیت)

    این یک مورد از رعایت نکردن تکامل.

    توی‌همون روزها از طرف برادر بزرگم یه ایده بهم داده شد که سایت فروش کتاب راه اندازی کنم.

    با شراکت یکی از دوستان قرار شد شروع کنیم.

    ۱۰ ملیون من گزاشتم(در شرایطی این مبلغ رو گزاشتم که یک یه قرونی هم نداشتم ها.این ۱۰ تومان کل پس انداز مادر خانمم بود که دست من بود تا براش یه جای خوب سرمایه گذاری کنم.)من اون پول رو سرمایه اولیه کردم و قرار شد اون شریکم کار کنه و سهمش از سرمایه رو از سودش بهم بده.

    نزدیک به ۳ ماه زمان گزاشتم. (اون شریکم که همون ماه اول کنار کشید)

    کلی وقت. انرژی. و پول.

    اما نتیجش:

    کل در آمد من از اون سایت ۱۷ هزار تومان شد.

    من موندم یه خود سرزنشی شدید و احساس گناه وحشتناک برای اینکه سرمایه مادر خانمم رو به باد فنا دادم.

    این یکی از بررگترین درسهایی بود که درباره تکامل خداوند بهم داد.

    اون روزها خیلی سخت گذشت.

    اما الان خوشحالم.

    میبینم که نیاز بوده برام.

    قبل از این اتفاق هم تحربه هایی رو داشتم. اما درسی رو که باید از اون اتفاقات نگرفتم.(استاد میگه که جهان یک تضاد برات به وجود میاره که رویه تو عوض کنی.اول با یه پس گردنی بهت یاد آوری میکنه. یعد با یه در گوشی. بعد با یه لگد. اگر دید نمیفهمی. بلوک رو چنان میکوبه توی سرت تا قشنگ بفهمی.)

    اون تجارب قبلی همون پس گردنی ها بود و این تجربه آخر همون بلوک سیمانیه.

    الان هم توی بیزینسم یا توی رسیدنم به اهدافم عجله میکنم بعضی وقت ها،اما دگ به لطف الله هادیم دگ اون اشتباهات رو درساشو گرفتم. اونم به خوبی.

    در نهایت برای هممون ارزوی ثروت. نعمت و سلامتیو عشق دارم.

    عاشق همتونم.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حمید ریگی گفته:
    مدت عضویت: 2278 روز

    سلام مریم جان

    من به خودم تعهد دادم تا از خودم رد پا بذارم و روز ششم خیلی برام طولانی شد چون نمیدونستم باید چی بنویسم بخاطر اینکه من خیلی وقت بود بیزینس ام رو شروع کرده بودم و روند تکاملی رو طی کردم ولی فراموش کرده بودم که از کجا شروع کرده بودم ولی ی چیزهایی یادم میاد که من از ۴۰۰ هزار تومن از سال ۹۶ شروع کردم و قبلش شاگرد بودم ولی از سال ۹۶ کم کم شروع کردم به بیزینس کردن با ۴۰۰ تومن که میرفتم قشم و لباس میخریدم و می آوردم زاهدان میفروختم و طولی نکشید که خیلی خوب تکامل ام رو طی کردم و همینطور ۴۰۰ تومن شد بیشتر و بیشتر که به ۴/۵ میلیون رسید خرید هام و بعدش رسید به ۳۰/۴۰ میلیون و بعد رسید به ۸۰ میلیون و الان که سال ۱۴۰۰ هستش خرید های من رسیده به ۱ میلیارد و دوست داشتم اینو بنویسم و برای من رد پا باشه

    خیلی چیزهای دیگه ام تجربه کردم که اینجا نمیشه نوشت و خیلی ام طولانی میشه اینم نوشتم بخاطر اینکه توی روز شمار روز ۶ نمیدونستم چی بنویسم

    😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ســــــمـــــیـــه گفته:
      مدت عضویت: 1472 روز

      سلام دوست عزیز الان که داشتم کامنت دوستان رو.میخوندم چون عازم سفر به قشم برای تفریح هستم داشتم فکر میکردم ،که چقدر خوب میشه از اونجا جنس بخرم و برای فروش بیارم . که به کامنت شما برخوردم ،شاید این یک نشانه باشه برام،چند روزی هست که همش به فکر کسب درامد هستم و از خدا میخواستم بهم نشونه بده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید ریگی گفته:
        مدت عضویت: 2278 روز

        سمیه جان سلام

        من کامنت شما رو خوندم ‌و اگر قصد این کار رو دارید تردید نکنید که سود که هیچی فراتر از اون چیزی که میخوایی بهش میرسی و من توی کار پوشاک ام به جایی رسیدم که فک میکنم بی نهایت میتونه شغل من ثروت ساز باشه نه اینکه الکی فک کنم به من ثابت شده توی کارم چون اینقدر من جنس هام قشنگه که نرسیده به فروش میرسه باور میکنید من وقت نمیکنم که توی پیج اینستا ام بذارمشون من در مورد خرید های میلیاردی صحبت میکنم یعنی خریدهایی که من میکنم کمترین حالت اش ۷۰۰ میلیون هستش که میره به بالا و شک ندارم که حتی اگر ۱۰ میلیارد اگر خرید کنم بازم مشتری اش هست از بس که جنس های خوبی دارم مخصوصا برای خانم‌ها که وقتی میان مغازه من از تنوعی که دارم گیج میشن

        امیدوارم که به هر آنچه که میخوایی برسی 🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    اکرم گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته نازنین

    استاد واقعا باید صحبت های شما را با طلا نوشت چقدر برامن درس داشت و من چقدر درس گرفتم از صحبت های شما

    چقدر به اشتباه خودم پی بردم اخه هر چقدر همسر م به من میگفت من گوش شنوا نداشتم فکر میکردم همسرم بچه هایم را دوست نداره یا خیلی به خودش اهمیت میده یا خیلی خسیسه ولی همسرم واقعا حرفش درست بود ولی من کر بودم

    سه سال پیش پسرم به من گفت من پول ندارم بزارم بانک وام بگیرم بیا تو طلا داری بفرش پولشو به من بده تامن بزارم بانک و من وام بگیرم منم ساده و دل رحم گفتم بزار کمکش کنم زودتر به ماشین برسه زودتر در زندگیش پیشرفت کنه من اشتباه بزرگ کردم و حرف همسرم را گوش ندادم من طلا را گرم کردم وبهش دادم واو گفت وقتی بدهکاریم تموم شد بهد برمیگردونم من طلا راگرم کردم و فروختم استاد ذهن که فقیر باشه بچه یا غریبه نداره یا اشنا استاد ما این طلا را دادیم من هر دفعه به شوخی به پسرم میگم کی میخوای طلا منا بگیری واقعا ناراحت میشه جواب من میگه میخواستی ندهی ببین این جواب را میده ومن گفتم دیگه به هیچ عنوان به کسی پول یا هرچیزی دیگر قرض ندهم

    دوباره گفتم بچه ها با هم فرق دارن کمی ارث به من رسید خیلی زیاد نبود دوباره یکی از بچه هام پول از من قرض گرفت و گفت یک ماه بهت میدم ولی اشتباه دوباره استاد من فکر میکردم اگر کمکشون کنم زودتر پیشرفت میکنن/? نه? من اشتباه میکنم باید تکامل طی بشه وقتی فکر میکنم من وقتی ازدواج کردم همون روز اول صاحب خانه شیک نشدم ده سال طول کشید یا صاحب ماشین شدم همون اول ازدواج صاحب ماشین نشدم چند سال طول کشید واقعا زمان برد تا من به هر چیزی که حالا در زندگی دارم زمان برد ومن از این فایل درس گرفتم دیگه به هیچ عنوان به کسی چیزی قرضی نمیدم باید به تکامل برسه باید اشتباه بکنه به قول شما مثل کرم ابریشم باید تکاملش طی بشه تا بشود یک پراونه زیبا حالا منم باید بچه هایم تکاملشون را طی کنن من نباید انقدر از خودم گذشت نشون بدهم باید هر کدوم فرزندانم تکامل خودشون را طی کنن حتی خود خودم باید این اشتباه هادرس بشه تا اویز گوشم بشه همین اشتباه تکامل داشت اخه هر چه همسرم به من گفت ولی من گوشه شنوا نداشتم زمان برد تا من پی ببرم به کار هایم

    استاد عزیزم ممنون مچکرم در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محمد مهدی خارکن گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    استاد واقعااااا ازتون ممنونم

    من سه ماهه که شرکت خودمو تاسیس کردم و به صورت فریلنسری دارم کار میکنم و دارم سعی میکنم مشتری یابی کنم و دقیقا این چند وقت اخیر شرایط مالی من بد شده و من خیلی ناراحت بودم که خب بابا تو که داری رو خودت کار می‌کنی مشکل چیه؟

    و این شده بود خوره ذهنم که خب چیشده؟ نکنه یه جارو اشتباه رفتی؟ مشکل از چیه؟ بعد الان دارم نگاه میکنم میبینم بابا من باید صبور و آروم باشم

    به قول خداوند بشارت بده به صابرین

    من سه ماهه سایت خودمو زدمو می‌خوام شروع کنم به اقدام کردن

    و الان خیلییییی اروم ترم و خداروشکر من تا به الان نه چک برای کارم دادم و تا حالا اقدام به گرفتن چک نکردم و همینطور تا الان وام نگرفتم درصورتی که الان میتونم سه تا وام بزرگ بگیرم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مریم امیدی گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد جانم که هر روز برای چندین ساعت صداش تو خونمون هست و لذت میبرم از اموزش هاش

    این فایل نشانه امروزم بود که هرگز فکر نمیکردم اینقد دقیق بزنه تو خال

    من امروز قرار بودکه برای فروش محصول امسالم (که عسل هست والان وقت برداشته) میخواستم پول از یکی قرض کنم که عسل بیشتری بخرم و مونده بودم که با همون پولا خودم بخرم یا قرض کنم بیشتر بیارم که این فایل برام باز شد و من همینطور هاج و واج نگاه سرتیترش میکردم دیگه ذهنم خاموش شد از چرت و پرت گفتن و به خودم گفتم ایا صحبتی مونده یا خدا بازم بگه!!!!!

    خداروصدهزارمرتبع شکر که هدایت شدم به این فایل چون قبلش خواهرم تماس گرفت و گفت ۲٠ میلیون از فلانی قرض کردم ۱۷میلیون از بهمانی گرفتم ۱٠ میلیون از مادر گرفتم که بتونم عسل بیشتری بخرم برای فروش کل سال، و منم داشتم وسوسه میشدم که منم قرض کنم که مبدا عسل خوب دیگه گیرم نیاد بعد این فایل ذهنمو اروم کردم و گفتم خدایا من محصولم رو از تو میخوام فقط از تو پس دیگه نباید نگران باشم

    البته یه موفقیت بزرگ هم داشتم که همش با خودم تکرارش میکنم من دوسال پیش تونستم توی کل سال۱٠٠کیلو عسل بفروشم پارسال با خودم عهدکردم که سه برابربشه و فروشم ۳٠٠کیلو برسه، ولی ته ذهنم نجواها اذیت میکردن که خدارو شکر فروشم رسید به ۲۷۳کیلو که با هدفم خیلی فاصله نداشت و کلی کلی بهم انگیزه داد تا هدف امسالم رو بزارم روی فروش ۹٠٠ کیلو درسال

    البته ناگفته نماند این مقدار فروشم فقط توی خونه بوده و مغازه ای ندارم یا پیج پرفالووری، خدا از بی نهایت طریق برام مشتری میفرستاد و با قیمت عالی ازم خرید میکنن و هردفعه مشتریهام با کیفیت تر از قبل میشن خدارو صدهزار مرتبه شکرت برای این همه نعمت و زیبایی و ثروت

    بریم برای هدف امسالم اینم ردپام برای سالهای اینده که یاداوری بشه برام از کجا به کجا رسیدم

    به امید موفقیت های روز افزون همراه لذت و شادی وسلامتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    یاسمین گلاف گفته:
    مدت عضویت: 3224 روز

    سلام و درود بر استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته عزیزم که این سفرنامه فوق العاده رو راه انداختن.

    سلام به دوستان هم فرکانسیم

    سلام سلام سلام

    ?ششمین برگ این سفر پر خیر و برکتم?

    تکامل رو زمانی که آدم درک کنه، یه احساس آرامش فوق العاده بهش تزریق میشه و دیگه عجله ای برای طی کردن مسیر نداره و سعی میکنه نهایت لذت رو از تک تک لحظات زندگیش ببره و دیگه رسیدن به مقصد براش مطرح نیست بلکه میخواد که راه رسیدن به مقصدش خیلی هموار و لذت بخش باشه مثل این میمونه که وقتی یه سفری رو میری و مقصد رو مشخص کردی و ترجیح میدی به جای عجله از یه جاده سرسبز و فوق العاده زیبا بری و از تو مسیرت گاهی توقف داشته باشی و از زیبایی های اطرافت لذت ببری و آروم آروم خودت رو به مقصد برسونی و بعد بازم مقصد بعدی رو مشخص کنی و حرکت کنی و باز هم لذت و شادی رو هدف اصلی قرار بدی.

    من یه زمانی با عجله حرکت کردم و کارم رو با یه مبلغی که مال خودم نبود شروع کردم و دقیقا این صحبت های استاد رو که میگه نگرانی و استرس پس دادن اون پول با من بود و باعث شد اون کارم به نتیجه نرسه و بیشتر توی بدهی برم چون که فکر میکردم یه شبه میشه ره صد ساله رو گذروند و به نتایج بزرگ رسید در حالی که همه چیز در این دنیا تکامل خودش رو گذرونده مثل دونه ای که به یک درخت تنومند تبدیل میشه یا بچه ای که از یک سلول به بلوغ و رشد میرسه.

    خداروشکر میکنم که به این آگاهی رسیدم و به خودم این تعهد رو دادم که دیگه هیچوقت سراغ قرض، بدهی، وام و چک و… نرم و تکاملم رو بگذرونم و قطعا من لایق بهترین ها هستم و هر چه را بخواهم از طریق های درستش به دستم میرسه و همه چیز رو به صورت نقدی میخرم و کسب و کارم رو از داشته هام راه اندازی میکنم.

    تو جریان این سفرنامه متوجه شدم واقعا به چه چیزی علاقه دارم و در چه زمینه ای باید فعالیت کنم و بابت این موضوع هم خداروشکر میکنم.?

    من به خاطر عدم درک قانون تکامل به زیرصفر رسیدم و خداروشکر الان که این موضوع رو فهمیدم داره تضادهام به بهترین نحو ممکن حل میشه. خداروشکر??

    در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان خوبم. امروز اومدم تو نشانه های من دیدم این فایل اومده و گفتم ای کاش زودتر با استاد آشنا شده بودیم من و همسرم… ولی الان هم دیر نیست خدارو شکر میکنم. من و همسرم چند وقته میخوایم یه تجهیزاتی برای کارمون بخریم که شرایط نقد خریدن نداشتیم و داشتیم فکر میکردیم که چطوری قسطی و با چک اون و بخریم

    که این فایل و گوش دادم قطعا اتفاقی نبوده و الان دیگه همه چیز و کامل متوجه شدم. استاد ازتون ممنونم بابت راهنمایی عالی تون ایمان دارم اون تجهیزات و نقد میخریم به همین زودی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    شیرین عبدی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    خیلی لذت میبرم وقتی که جهان به قدم های عملی من واکنش نشون میده، خیلی لذت میبرم وقتی که هر سوالی توی ذهنم بوجود میاد سریع پاسخ ش رو دریافت میکنم، از دریافت شون خوشحال میشم، نه اینکه تعجب کنم، نه! چون باور دارم که خداوند پاسخ میده، خداوند اجابت می‌کنه، قانون صد در صد عمل می‌کنه…

    من دیروز در حین انجام یک پروژه طراحی، ایده ای به ذهنم رسید و دقیقا همون لحظه عملی ش کردم، همون لحظه پوستر اطلاع رسانی ش رو طراحی کردم و منتشر ش کردم، به خودم گفتم این هدایت خداوند منه به موقعیت های پولساز و من قطعا نتیجه عالی خواهم گرفت… به محض اینکه پوستر رو منتشر کردم مشتری تماس گرفت و من این نشانه رو از دیروز هزار بار تایید کردم که اقدام عملی و آگاهانه من در چهارچوب قانون با این مشتری بهم سیگنال داده که اره هر چی که توی ذهنت هست درسته، ادامه بده و نتیجه رو به من بسپار…

    دوستان من قبلا هم چنین هدایتی دریافت کردم، از شغل قبلی خودم استعفا داده بودم و مصمم بودن که کار خودم رو با امکاناتی که دارم استارت بزنم، و این کار رو کردم و از همون لحظه خداوند قدم به قدم از من جلوتر بود و همه چیز رو آماده می‌کرد هر جا میرسم خدا قبل از من اونجا حضور داره و آماده کرده برام موفقیت و موقعیت ها رو،،، خدایا شکرت

    من از سوییت کوچک گوشه حیاط خونه مون شروع کردم، و با باور به اینکه هیچ عامل غیر از قدرت ذهن و ایمان م در نتیجه و ثروتی که میخوام بسازم دخالتی نداره قدم برداشتم و الان بعد از یکسال تقریبا یک شرکت ثبت کردم و فعال هستم و اون هم بصورت انلاین، با سود دهی عالی، و به کارگاه تولید صنایع دستی هم دارم در همین فضای که دارم و فروش م بصورت آنلاین هست، خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    من از سال پیش تصمیم گرفتم که دیگه پولی که ندارم رو خرج نکنم و خدا ماهرانه و عالی کمکم کرد وام هایی که داشتم رو تسویه کردم، بدهی دیگه ندارم، و هر وقت کاری، خریدی چیزی دارم خدا خودش جورش کرده و جورش میکنه، چون همیشه ازش خواستم که با ثروت خودش من رو از ثروت خلق بی نیاز کنه( به قول عطار نیشابوری)

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: