همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 110
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-13.gif
800
1020
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2015-06-05 00:00:002022-12-29 00:40:45همین لحظه بهترین زمان برای شروع استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند هدایتگر مهربان
سلام به استاد عزیزم و شما دوستان
من باید بپذیرم اینکه طی کردن تکامل از اساسی ترین موضوعات و یکی از قوانین بدون تغیر این جهان است و اینکه ما در جهانی زندگی میکنیم که تمام کارها تکاملی پیش میرود.
همین موضوع یکی از پاشنه های آشیل افراد است و پاشنه آشیل خودِ من در بعضی موارد
مثلا من وقتی تصمیم گرفتم دستخطم را بهبود ببخشم و خوشنویسی را بیاموزم موضوع تکامل را در نظر گرفته بودم و درک میکردم که باید قدم به قدم پیشرفت کنم که همینطور هم بود، و خیلی موارد دیگر.
ولی در مورد اینکه ثروتم زیاد شود و باورهایم تغیر کند و از لحاظ شخصیتی تغیر کنم، تکامل را فراموش میکنم و عجله دارم که هر چه زود تر این تغیرات صورت بگیرد و من آن شخص ایده آلِ ثروتمند شوم.
و اینکه منم از افرادی بودم که فکر میکردم که بدون سرمایه هنگفت اولیه نمیشود کاری کرد،
ولی به لطف آموزه های استاد دوهزاریم افتاده که نه نع، این راهش نیست، این باور محدود کننده است و باید این باور را حذف کرد.
و باید آن سرمایه اولیه هنگفت را بسازم و تکاملم را طی کنم، درس ها را خوب یاد بگیرم، مهارت ثروتمند شدن را بیاموزم تا ثروتمند شوم.
رد پای من
1402/09/07
در پناه الله یکتا باشید
به نام خدایی که همیشه همراه ماست و عاشقانه ما رو هدایت می کنه
درود و سپاس استاد عزیزم، خانم شایسته گل و همکلاسی های نازنینم
امروز می خوام در مورد تکامل کار مورد علاقه ام بنویسم.
من همیشه دنبال کاری بودم که با روحیه و شخصیتم همخونی داشته باشه، البته با دیدن آموزش ها و انجام کار های مختلف به نتیجه دلخواهم رسیدم.
در سن حدود 40 سالگی آموزش کار مورد علاقه ام رو شروع کردم اولین استادم غیر حرفه ای و اصلا این کاره نبود، این رو زمانی متوجه شدم که به علت خرید منزل جدید مجبور شدم آموزش رو جای دیگه ادامه بدم ( تکامل چقدر زیبا خودش رو نشون میده) بعد از مدتی در آموزشگاه جدید ادامه دادم استاد دوم هم خیلی حرفه ای نبود این رو هم وقتی متوجه شدم که دوباره به علت خرید و ارتقا منزلم مجبور شدم آموزش رو جای دیگه ادامه بدم ( تکامل چقدر زیبا خودش رو نشون میده) خلاصه بعد از عوض شدن دو تا استاد در اموزشگاه جدید الان در حال آموزش دیدن از استادی نابغه هستم (تکامل چقدر زیبا خودش رو نشون میده)
کار رویایم که هر جلسه بهتر و بهتر میشه رو پیدا کردم نمیدونید چقدر حسم خوبه، چقدر استادم عالیه (این رو هم مدیون آموزش های استاد هستم)
هر روز توسط استادم تشویق می شم خیلی امید دارم از کار مورد علاقه ام ثروت عالی با آزادی زمانی، مکانی و مالی عالی بسازم.
این هم رد پای من از روزشمار روز ششم
سفرنامه روز ششم
14٠2/8/27
سلام استاد عزیزم دوستای عباسمنشی
این فایلو ذهنم خیلی مقاومت داشت گوش بدم یه جورایی حس بد میگرفتم چند روز رو این فایل بودم حالادلیل مقاومت ذهنم و از اونجایی که من تعهد دادم که هر روزی که کار میکنم رو خودم ردپا بزارم حالا مینویسم انشالله تو همین کامنت مقاومت ذهنی منم برداشته بشه
داستان من اینه من سال شهریور سال 99 استارت کارمو زدم و همین حرفی که استاد زد با قانون تکامل خیلی باور داشتم من مقدار پولی که پس انداز داشتم شروع به کار کردم من از تو خونه کسب کارمو شروع نکردم امدم اول کار مغازه گرفتم با قیمت مناسب در طی مسیر هر چی می فروختم کم کاستی که تو مغازه ام بود جبران میکردم و انصافا هم مغازه خرج خودشو جنسی که باید می اوردیم در میاورد و من دیزاین عوض کردم مغازه خیلی شیک تر کردم من تکاملو تو مغازه ام به چشم دیدم من جنسی که روز اول اورده با 8میلیون شروع کردم همه میخندیدن بهم ولی من رویایی تو سرم بود این حرفهارو نمیشناختم مهم نبود برام بدون قرض و بدون وام و بدون چک نقد خرید میکردم و هیچ چشم داشتی به کمک پدرم و همسرم نداشتم تقریبا سرمایه رو 50 میلیون کردم ولی یه مشکلی که روز اول داشتم این بود برای من پولی نمیموند اخر ماه برداشت کنم ولی بدهکارم نمیشدم طلبکار هم نبودم همش نقد میفروختم من انقدر برخوردم با مشتری عالی بود مشتری چیزی نمیخرید به خاطر برخوردم داشت میرفت تشکر میکرد
با هر روشی که فکر کنم راهشو رفتم حل کنم اوایل انگیزه شور شوق بود این مسئله به چشمم نمی امد من 4سال این شرایطو تحمل کردم و این تحمل مهر 1402 بستم مغازه امو تحویل دادم به قول استاد تحمل کنی کافری یاد داستان استاد افتادم که بچه اشون از روز اول گریه میکرد و بردنش دکتر دکتر گفت 6 ماهش بشه خوب میشه نه تنها 6 ماهخوز نشد ردتر هم شد دوباره بچه رو بردن دکتر دکتر گفت من نگفتم سر همون 6 ماه خوب میشه یه چند ماه اینورتر اونور تر خلاصه استاد اصرار کرد ازمایش بنویسه و نوشتن و بچشون با یک دارو ساده خوب شد و این داستان به من یاد اوری کرد تحمل نکن بیشتر که رو خودم کارکردم دوتا مشکلی اساسی داشتم باور فروانی و مشکل دوم باور لیاقت من همه چی رعایت کردم وام نگرفتم پول قرض نگرفتم ورودیمو کنترل میکردم ولی درامدم اخرا روز به روز داشت کم میشد
والان دوباره برگشتم خونه اول همون کسبکارمو تو خونه شروع کردم خیلی از نشتیهارو کم کردم مثل اجاره مغازه شارژ پاساژ بدون عجله بدون استرس و دارم کار میکنم به صورت انلاین من همیشه تحسین میکردم اونهایی که درامد فروش انلاینشون خیلی زیاده اختیارشون دست خودشونه و نشتم باگمو پیدا کنم چون کارمو دوست دارم من الان مثل روز اول تو کسب کارم ناشی نیستم خیلی چیزها فهمیدم نیاز بازار کیفیت جنس چه محصولی بخرم که سود کنم و من دیدم اون شرایط منو نمیتونه به رویاهام برسونه و من دارم درجامیزنم
اصلا اصلا ذهنم مقاومت نداره کار باید با سرمایه زیاد شروع کنی با زیر یک میلیون هم میتونی خداروشکر ذهنم این مقاومتو نداره چون اینکارو انجام دادم و شد
اینو ردپا میزارم برا خودم که کجا بودم و به کجا رسیدم
اقا سلام
روز ششم سفرنامه و دانلود این فایل و خوندن این متن مصادف شد با دیروز که من توی اجرای یه کار هستم و دیروز به یه چالش برخوردم.
یه بخش از کارم برای اجراش نیاز به یه وسیله داره که فیکس و بدون دردسر اجرا بشه.
اما من اون وسیله رو ندارم.
دیروز اومدم گفتم خدایا چکار کنم حالا که اون ابزار رو ندارم کارم رو جوری انجام بدم که هم تراز در بیاد هم محکم بشه و هم دستام دیگه با لبه تیز نبشی زخم نشن.
یه لحظه یه ایده اومد برام که با پرتی گچ برگها دو تا لبه درست کن و بزار پشت و روی نبشی و یه مقدار سایزش رو از نبشی بزرگتر بگیر که لبه نبشی هم به دستت برخورد نکنه و محکم بگیرش و کار رو پیچ کن.
اقا من اینقد خوشحال شدم که نگو
اینقد خدا رو شکر کردم و قسمت مهم اینجاست که اعتبار این ایده ها رو به خدا میدم سریع.
اومدم دو تا لبه درست کردم و تستش کردم،
خداشاهده اینقد کارم راحت انجام شد که از شدت خوشحالی خواستم داد بزنم.
گفتم ببین اگه نگی من فلان وسیله رو ندارم من حتما اون ابزار باید داشته باشم تا کارم انجام بشه و نق نزنی با یه ایده ساده خدا جوری راهنماییت میکنه که خوشکل پیشرفت میکنی
یا همین دیشب یه قسمت از کارم خیلی سایزش حساس بور و باید 9 میلیمتر فاصله میگرفتم.هی گفتم خدایا من تراز لیزریم چهاربعدی نیست که این فاصله دقیق رعایت بشه.
گفتم خدایا کمکم کن،الان وسیله رو ندارم تو ایده بده
و چون دیگه عادت کردم توی اکثر کارها خدا رو فرا میخونم
سریع یه ایده داد و دوباره با پرتی های کارم یه چیزی درست کردم و کارم دقیق اجرا شد
همینه.
همینه
ما بی انتهاست
ما بی نهایت راهکار داریم
روح ما جواب تمام سوال ها و چالش ها رو داره
فقط کافیه ما بخوایم و بزاریم ایده ها بیاد
اره من بی نهایت قدرت دارم
آره من قدرتمندم
اره من در جهان بی انتها قدرت دارم
عاشق خودمم
عاشق تفکر درست و خداگونه خودمم
روزتون خوش
عاشقتونم
سفرمون خیلی عالیه
سلام خدمت استاد جان مریم عزیز و خانواده ی عزیزم
در مورد قانون تکامل میتوانم بگویم در طی این 31 سال زندگی م هیچ وقت آن را رعایت نکردم ، همیشه به چیزهای بزرگ فکر میکردم و میخواستم انها را همان لحظه بدست بیاورم ، با اینکه پرتلاش بودم اما این نوع طرز تفکر یا کمال گرایی مرا حسابی بارها و بارها به زمین زد اما باز هم درس نمیگرفتم بهتره بگویم ذهنم آرام نمیشد و انگار آماده ی پذیرش چیزهای کوچک را نداشت ، مثلا اوایلی که با سایت استاد اشنا شدم فکر میکردم باید به درامد آنچنانی برسم تلاش میکردم اما نتیجه نمیداد و بعد درسهای استاد را رها میکردم ، یا در مورد پیدا کردن یک شغل دنبال شغل پردرآمد بودم در صورتی که من باید قانون تکامل را رعایت کنم و با درآمد کم شروع کنم و پله پله درامد را افزایش دهم .
در مورد خواندن زبان انگلیسی بارها خواندم و بارها ول کردم چون انتظار داشتم همان هفته اول مثل بلبل حرف بزنم ،
کتاب موفقیتی نمیخواندم ، روی ذهنم کار نمیکردم ، ورزش نمیکردم ، تفریح نمیکردم چون فکر میکردم وقتم هدر میرود و باید زودتر به یه جای بزرگ برسم ،
اما اکنون ذهنم آرام شده ، روی کلاس های استاد تمرکز کرده ام ، انتظار بی جا ندارم ، و سعی میکنم از زندگی لذت ببرم و سپاس گذار باشم به خاطر همه ی نعمتهای خداوند . قطعا با یاری خداوند میتوانم بر این ذهن نجواگرم غلبه کنم .
با سپاس از عوامل سایت
سلام
از جایی که جهان با تکامل شکل گرفته پس قانون همین هست
در جایی که من این قانون را یاد گرفتم وبه این ایمان دارم که باید من تکامل را رعایت کنم و عجله نداشته باشم واز همین که دارم باید لذت کامل را ببرم
مثل این مونه که من پیراهنی با ارزش خریدم ویهو اون پیراهن گم شود و یا پاره بشود و من هنوز از داشتن اون پیراهن لذت نبردم واون پیراهن از دست من رفته چقدر ناراحت میشوم ومیگویم چه حیف من هنوز تنم نکردم از بین رفت…،
حال من تکاملم را طی نکنم و اجازه ندهم که این لحظه که هستم لذت نبرم وبگوییم تا به این شرایط نرسم نباید لذت ببرم
درست مانند همان پیراهنی هست که تنم نکردم وپاره شده من اون پیراهن با ارزش را دیگر نمیخرم که شاید دوباره پاره بشه وحیف بشه وجهان هم همین جواب را به ما میدهد که این فرد از این لحظه لذت نمیبرد حیف نیست شرایط بهتر را در اختیارش بگذارم وبعد شرایط ضعیف تر را در اختیارم قرار میدهد اونقدر این شرایط ضعیف تر و ضعیف تر میشود که دیگه از خودمون بدمون میاد و جهان هم همین طور برامون شرایط را بهتر و بهتر نمیکند حال بیام برعکس عمل کنم من اول پیراهنی میخرم کم ارزش کلی با آن حال میکنم ولذت میبرم وبعد سری بعد که میخام بخرم پیراهن بهتر شو میخرم بیشتر لذت میبرم به همین ترتیب پیراهن ها ویژن آنها تغییر میکند چون حیفن نیومده که پیراهنم را از دست ندادم و جهان هم به همین ترتیب برامون شرایط رو رقم میزند
حال به خودم وعده بهترین ها رو میدهم ودر کارها عجله نمیکنم وتکاملی پیش میروم
من در اوایل کارم با کارگری شروع کردم وبعد با گذشت شرایط من توانستم لوله بخرم وصاحب کسب و کارم بشم واین را من دارم یواش یواش پیش میرم کلی تا به حال دست آورد بدست آوردم به صورت تکاملی واز این به بعد هم پیش میروم آنچه که در حال دارم با لذت بالذت با لذت خداراشاکرم
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم
این فایل چقدر قشنگ بود و به دلم نشست و یاد گرفتم که برای هر هدفی که دارم و میخوام بهش برسم باید تکاملم رو طی کنم حتی خداوند برای آفرینش جهان قانون تکامل رو رعایت کرده تمام کسب و کارهایی که موفق شدند ابتدا از همون امکاناتی که داشتن شروع کردن و بعد آرام آرام پیشرفت کردند و یاد گرفتم که گرفتن قرض یا وام برای شروع یک کار من رو نابود میکنه چون داشتن پول بدون طی کردن تکامل تمام استعدادهای من رو نابود میکنه و ذهنم آرام نخواهد بود و ذهنی که آرام نیست هیچ وقت ایده های ثروت ساز سراغش نمیاد،من خانم خانه دار هستم ولی با شنیدن این فایل امیدوار شدم که کارهای هر چند کوچک انجام بدم و از یه جایی شروع کنم امیدوارم خداوند کمکم کنه ایده های خوبی به ذهنم برسه من هم برای خودم کسب و کاری داشته باشم
خدارو شکر میکنم برای وجود نازنین استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که هر روز چیزهای جدیدی یاد میگیرم و حالم خیلی خوب شده.
به نام یگانه خالق یکتا
روز شمار تحول زندگی من روز ششم
سام و درود بر استاد عزیزم و مریم جان عزیزم
سلام بر خانواده دوست داشتنی عباسمنش
قانون تکامل
تقریبا دوسال پیش بود که میخواستم کار ناخن کاری رو به پیشنهاد یکی از دوستان یاد بگیرم و بتونم کار خودم رو داشته باشم، اما اون زمان پولی برای ثبت نام نداشتم
و اینو به دوستم هم گفتم، و دوستم گفت که با کسی که آموزش میده صحبت میکنه تابه صورت قسطی و هر ماه اون رو پرداخت کنم،،از ته دلم راضی نبودم اما قبول کردم
اون کسی که آموزش میداد هم خودش توی سالنی کار میکرد که به صورت درصدی اونجا کار میکرد یعنی کار آموزها و هرکسی که برای کاشت میومد پیشش پولی که پرداخت میشد با صاحب سالن به صورت درصدی شریک بود
خلاصه من رفتم برای آموزش و قسط ماه اول رو پرداخت کردم اما هنوز مدتی نگذشته بود که بهم گفت صاحب سالن پولش رو میخواد و فک میکنه که من پول رو دادم بهش و اون به سالن دار نداده پول رو
و من نمیدونستم باید چیکار کنم،
چون پول اضافه ای دستم نبود
برخلاف میلم به چند نفر از دوستام زنگ زدم که بتونم قرض بگیرم کاری که اصلا خوشم نمیومد و انجام نداده بودم
اما هیچکدوم نتونستن بهم کمکی بکنن
و مجبور شدم از پولی ک برای چیز دیگه ای کنار گذاشته بودم رو بدم به جای این،
و نکته دیگه هم این بود که چون کلا تمرکزم رو از دست دادم و تمرکزم روی جور کردن پول بود، حتی چیز زیادی از اون آموزش یاد نگرفتم، و حتی بعد از اون که تقریبا دوسالی ازش میگذره نتونستم هیچ سودی از اون کار ببرم
و من اگر همون لحظه اول با قاطعیت به دوستم میگفتم که این کار رو انجام نمیدم
و حاضر به قسطی بودنش نمیشدم
بعدش هم مجبور به رو انداختن به کسی نمیشدم
و اون همه استرس و حال بد رو هم تجربه نمیکردم
اما به لطف الله
من الان کاری که عاشقش هستم رو تجربه اش کردم و بینهایت خوشحالم،
و خداوند رو بابتش شکر میکنم
دقیقا از تکامل شروع میشه
هفته اول شروع به کار حتی هیچ حقوقی در کار نبود
و من اینو میدونستم
و اگر خودم رو برای این کار ثابت میکردم تازه اون موقع من رو به عنوان شاگرد میپذیرفتن
همونجوری که وقتی وارد این کار شدم و از نگاه کردن شروع شد،،
بعد شناختن ابزار
بعد نحوه کار کردن اون ابزار
نحوه چگونگی به دست گرفتن ابزارها
و بعد توضیح دادن های عملی اون کار
بعد خودم انجام دادم،،
از برش های کوچک تر شروع کردم، چون ابزارها سنگین بود و ماهیچه های دستم هم باید تکامل رو طی میکردن و ذره ذره قوی میشدن،
به مرور و تکرار انجام دادن کار، کم کم یاد گرفتم که چطور ابزار رو درست در دست بگیرم
و چطور برش هام صاف تر و صاف تر و دقیقتر بشه
برای کار کردن با اون پیچ گوشتی برقی،،
روی پیچ های بلند تر تسلط نداشتم
هربار پیچ ها از دستم میفتادن، و نمیتونستم درست پیچ کنم
از هر پنج تا پیچ فوقش یه دو نه رو میتونستم به صفحه کامپوزیت پیچ کنم
و دستم هم باید قوی تر میشد، که بتونم هم زمان اون وسیله رو به دستم بگیرم و هم زمان ک پیچ رو وصل میکردم دستگاه رو با زور بازو اونم توی ارتفاع به صفحه و آهن پروفیل وصل کنم
اوایلش خیلی برام سخت بود، اما خب جا نزدم و میدونستم که بلاخره نحوه درستش با هر بار انجام دادن وخطا کردن دستم میاد هر بار که پیچی میفتاد،، میفهمیدم که باید دستم رو تو چه زاویه ای نگه دارم تا راحت تر و بهتر بشه
میفهمیدم که اگه پیچ به دستگاه نمیچسبه، به خاطر پیچ قبلیه که موقع سفت کردنش زیاد پیچ شده و براده هاش تو نوکش جمع شده و به پیچ نمیچسبه و پیچ ها همش میفته و باید اول یه کار ساده انجام بدم، اینکه فقط بعد از هربار پیچ کردن نوک پیچ گوشتی رو پاک کنم تا حالت آهن رباییش کار کنه و به پیچ بچسبه
و هربار که هر کاری رو انجام دادم و تکامل یادگیریش رو طی کردم، کارم هرلحظه برام آسونتر میشد
و بیشتر براش ذوق میکردم، و نکته های زیادی رو یاد میگرفتم
و من موقعی که خواستم این کار رو شروع کنم بهم پیشنهاد شد و من قبول کردم، و با توکل بر خداوند انجامش دادم، قدم اول رو برداشتم، میدونستم که هر کاری رو باید از یه جایی شروع کرد و شروع کردم
قدم به قدم
آهسته، آهسته
و تکامل رو طی کردم
هرچند هنوز خیلیخیلی مونده تا کامل یاد بگیرم
اما خوشحالم که شروع کردم
و خدارو بابتش شکرگزارم
ان شاءالله که در پناه الله یکتا
شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
قانون تکامل مهمترین قانونی است که حتی خداوند نیز از ان تخطی نکرده و جهان را بر اساس این قانون خلق کرده است. اما بسیاری از افراد به دلیل عدم درک این قانون توقع دارند که یک شبه به همه چیز دست یابند در صورتی که رسیدن به تمام خواسته ها دارای روندی است که باید طی شود. هیچگاه خورشید یک دفعه طلوع و غروب نکرده و همه چیز دارای نظم و قانون و رعایت قانون تکامل است. در شروع کسب و کار نیز حتی داشتن سرمایه اولیه نیز اهمیت نداشته و به هیچ عنوان پول اضافه تاثیری در موفقیت بیشتر نخواهد داشت.
تمام کسب و کارهای موفق قدم اول را با همان امکانات و شرایطی که داشتند اغاز کرده و به تدریج پیشرفت کرده اند. باید تکامل خود را طی کرده و از صفر اغاز کنیم. داشتن پول بدون طی کردن تکامل استعداد ما را نابود کرده و درسهایی را که باید یاد بگیریم فرا نگرفته و اعتماد به نفس ما کاهش می یابد. در رسیدن به هر خواسته باید مدار ان را طی کرده و مدار به مدار پیش برویم. وامها نیز ما را بدهکار کرده و ارامش ذهنی را از ما سلب می کند و در دامی گرفتار خواهیم شد که مجبور هستیم کالایی را که با وام خریداری کرده فروخته و حتی پول نزول کنیم. برای همین وام گرفتن و چکی کار کردن خط قرمز ما باشد. بر روی باورهای خود کار کنیم و بدانیم که ایده های ثروت ساز زمانی به سراغ ما خواهد امد که ارامش ذهنی داشته باشیم. اگر می خواهیم به صورت پایدار ثروتمند شویم باید با همان امکاناتی که در دسترس ما است شروع کرده و برای ادامه مسیر تنها بر روی خداوند و قدرت او حساب کنیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام یگانه مهربان وهدایتگرم
سلام از ششمین برگ از دفتر روزشمارتحول من
سلام به استاد عزیزم ومریم جان که الان ایشونم استاد ما هستن
من شاید ده بار این فایلو قبلا گوش داده بودم چون جواب خیلی از سوالاتمو گرفتم وامروز که دیدم فایل روز ششم این فایله خیلی خوشحال شدم.من دقیقا طبق گفته های استاد از کمترین امکانات شروع کردم به انجام کار مورد علاقه ام به عنوان کسب درآمدم.و گشتم دنبال نمونه الگوهای افراد موفق که به این صورت کارشونو با همون شرایط معمولی یاشایدم خیلی کمتراز معمول شروع کردن و خوب عده ی زیادی هم بودن و من امیدوارترشدم.من واقعا تمام تلاشمو کردم که هرگز برای شروع از همسرم کمک نگیرم یا هرکس دیگه ای و وقتی که با ایمان و امید کاروشروع کردم دیدم که چقدر عالی همه چیز داره پیش میره گرچه سرعت رشد من خیلی کمه ولی الان راضی ام که همه چیزو خودم ساختم تا امروز من ماه ها با کمترین ابزار تو آشپزخونه ی خونه م کار کردم و وقتی سفارشاتم بیشتر شد همسرم با مقداری چوب و ام دی اف که تو خونه داشتیم برام یک میز کار عالی درست کرد والان خیلی راحت کارمی کنم به لطف خدا این ماه تونستم یک کلاس آموزشی که هزینه ی زیادی هم داره ثبت نام کنم وخیلی خوشحالم هرماه از سود فروشم ابزار و وسایل بیشتری میخرم و الان کلی وسایل کاربردی وعالی دارم واقعا وقتی در مسیر علاقه و عشقت قدم برمیداری و به خدا باور داری که تنهات نمیزاره واقعا خدا هدایتت میکنه به سمت مسیر رشد و پیشرفت و اینکه بخاطر شروع یک کار همونطور که استاد فرمودن پول قرض نکنی و وام نگیری و… واقعا در آرامش کامل کارکنی و از مسیر موفقیتت لذت ببری هرلحظه هدایت میشی به سمت بهتر وبهترشدن …و اعتماد بنفست بالا میره از اینکه میبینی چقدر توانمند هستی و چقدر حس خوبیه که خودت صفر تاصد یه کاری رو انجام بدی
خدایا شکرت